خوزستان اسیر جنگ است ولی نه جنگ با دشمن خارجی بلکه جنگ تمام عیاری که از بی تدبیری دولت ها بر سرش آوار شده و علی رغم وعده های رنگین، آسمان این شهر خاکستری است.
به گزارش
جهان نیوز، نوشتن از برخی از مناطق و استان های مرزی کشور، تنها آب در هاون کوبیدن است اما این حرف ها باید گفته شود تا آن کسی که کلیددار است، کلیدش را یکبارهم که شده در خوزستان یا استان های مرزی امتحان کند! در چند روز اخیر بسیاری از شهرهای خوزستان، روزشان تاریک بود و شب و روزشان یکی شده بود. معضل گردو غبار و ریزگردها سال های سال است که توان نفس کشیدن را از این استان گرفته، هرچند استان های غربی کشور نیز از این مهمان ناخوانده بی نصیب نیستند ولی خوزستان بیشتر از سایر مناطق با آن درگیر است.
داستان ادامه دار ریزگردهای خوزستان و منابع اصلی وقوع آن آنقدر مورد بحث و بررسی قرار گرفته که اینک فقط و تنها باید چاره ای قطعی برای درمان درد این استان اندیشید. این درد برای استانی که درصد بالایی از درآمد کشور را از منابع نفتی و گازی اش تامین می کند، درد بی درمانی نمی تواند باشد! محسن رضایی در توئیتی، اینگونه این مساله را نگاه می کند: " خوزستان، نفت، گاز و برق همه کشور را میدهد. ولی خودش نفس نمیتواند بکشد و آب و برقش هم پایدار نیست."
نمایندگان استان نیز معضلات و مشکلات را به روش های مختلفی به گوش دولتمردان رسانده اند ولی با وجود وعده هایی که دولت تدبیر و امید برای حل معضل گرد و غبار به مردم خوزستان داده بود، نه تنها این مشکل مرتفع نشده بلکه هر باره بدتر و بدتر می شود. این جمله کنایه این روزهای مردمان خون گرم خوزستان است که "لطفا دولت کاری نکند، چون هربار وعده ای می دهد، اوضاع بدتر می شود!" على سارى نماینده اهواز در مجلس، در نامه ای به روحانى گفته است:"آقاى رییس سلفى گرفتن دواى درد نیست. به جرات میگویم، خوزستان در دوران جنگ این وضعیت را نداشت."
اوضاع به حدی بحرانی شده که احمدرضا لاهیجانزاده، مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان وضعیت آلودگی این استان را هشداردهنده خوانده و عنوان داشته "چنین وضعیتی موجب شده تا این استان بالاترین میزان مهاجرت در کشور را داشته باشد. مشکلات محیط زیستی در خوزستان موجب شده که هم از لحاظ کلانشهرها در کشور و هم از لحاظ ریزگردها در جهان رتبه اول آلودگی هوا را داشته باشیم. " شاید این وضعیت اذهان را به سمت زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ببرد که هزارن نفر پس از هجوم دشمن و ویرانی خانه ها، راهی نقاط دیگر کشور شدند!
*بحران روی بحران در خوزستان! در طول دو هفته اخیر گردو غبار بارها باعث خاموشی در شهرهای این استان شده و بارش باران که همه ملت را خوشحال می کند باعث ناراحتی مردمان این منطقه شد؛ چرا که ترکیب باران و گردو غبار، گِل را برای خوزستانی ها به ارمغان آورده بود. عدم توجه به پاکسازی گِل های باقیمانده بر سیم ها و دکل های انتقال برق، منجر به این شد که بار دیگر با شروع مجدد معضل گردو غبار، 11 شهر خوزستان با مشکل روبه رو شوند. گرد و غبار روزهای گذشته و مه و رطوبت شدید باعث شد که خاک وارد تجهیزات انتقال برق شده و آنها را از کار بیندازد. با قطع برق پمپهای آب در تصفیهخانهها نیز از کار افتادهاند.
ولی با وجود چنین گرفتاری های اساسی سال هاست که فریاد مردم خوزستان از زیر «خروارها خاک» به گوش مسئولان نمی رسد. هدایتالله خادمی نماینده باغ ملک و ایذه، مردادماه سال جاری گفته بود بهدلیل ریزگردها "بسیاری از ساکنان این مناطق که توانایی دارند موطن خود را ترک میکنند و این وضعیت تعادل جمعیتی را به نحو نگرانکنندهای برهم میزند." براساس نتایج یک نظرسنجی که شهرداری اهواز در سال جاری انجام داده "۹۷ درصد مردم این شهر در صورت فراهم بودن امکانات تمایل به مهاجرت دارند."
در گذشته مشکل تنها به گردو غبار ختم می شد و ریه هایی که مجبور بودند این غبارها را در خود فرو برند ولی به نظر می رسد قطعی برق و آب نیز به تدریج به لیست این مشکلات افزوده شده و باید مردم این استان به آن کم کم عادت کنند. کارشناسان زیست محیطی معتقدند که منشا گردو غبارهای اخیر داخلی بوده و مسئولان و به ویژه معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست دیگر نمی تواند منشاء خارجی را بهانه قرار دهند و بی تدبیری های خود را به پای داعش و اعراب بنویسند!
اما دردناکتر از مشکلات ریزگردها وعده هایی است که دولت تدبیر و امید به اهالی این استان مصیبت زده داده بود ولی بیشتر آنها عملی نشدند. 13 خرداد 92، حسن روحانی در سفر استانی به خوزستان قول داده بود تا 3 درصد از درآمد نفتی را به این استان اختصاص دهد اما نزدیک به 4 سال از آن وعده گذشته و خبری نشد. بودجه مبارزه با ریزگردها در ۲۵ استان(و نه تنها خوزستان) برای کل سال ۹۵ حدود ۱۷ میلیون دلار بود که همچون سالهای قبل توسط دولت و مجلس حذف شد. آیا این ارزش خسارت بزرگی که دیروز از توقف تولید نفت به کشور تحمیل شد را داشت؟ "تعطیلی یک روزه ۱۱ شهر خوزستان تولید روزانه نفت ایران را یک پنجم(۷۶۸ هزار بشکه) کاهش داد و حداقل ۳۵ میلیون دلار زیان به ایران تحمیل کرد."
بنابر اذعان مدیرکل محیط زیست خوزستان، عوارض آلایندگی نفت معادل هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان است، اما این عدد از سوی دولت پرداخت نمی شود! چرا دولت در پرداخت چنین ارقامی، چرتکه می اندازد و جان صدها هزار ایرانی که در این استان اسیر آلودگی هوا هستند را نادیده می انگارد؟ دولت حداقل در ماه های پایانی که به آرای خوزستانی ها نیازمند است، وارد عمل شود و به صورت جدی به دنبال حل معضل ریزگردها باشد!
به نظر می رسد عزم جدی برای رسیدگی به اوضاع وخیم استان های مرزی در میان مسئولان اجرایی دیده نمی شود و خوزستان نیز از این امر مستثنی نیست. این استان که سال ها به عنوان سد و حائل در مقابل هجوم صدام بعثی ایستاد و به صحنه حماسه سازی های ایرانیان دلیر تبدیل شده بود، هرگز نتوانست پس از جنگ کمر راست کند و حتی برخی از شهرهایش با وجود آنکه بر منابع نفت و گاز قرار دارند، هیچ بهره ای از آن نمی برند! توان دیدن این مصائب برای مردمان شهرهای خوزستان صدچندان است، چرا که انتظارات بجایی دارند و توقع شان باید بر دیده منت مسئولانی قرار گیرد که عینک شان توان دیدن معضلات خوزستان را ندارد!