به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، آب را که میبرید تنها زیر پای آینده کودکان خوزستان را خالی نمیکنید، همه کودکان ایران از این جهل توسعهطلبی سهم ناصوابی خواهند برد.
آقایان وزارت نیرو؛ آب را که ببرید نه رودخانههای دیگر زنده میشود نه کویرها سرسبز، کارون و زاینده رود را نیز خواهید خشکانید؛ هر خلقتی فلسفهای دارد شاید مفهوم جلگه را در خوزستان با سدسازی تغییر دادهاید.
معنی کویر، کویر است و معنی رود هم جاری شدن؛ معنی توسعه هم این نیست که هر تغییر شکلی را توسعه بنامیم و هر اکوسیستم پایداری را بر هم بزنیم هر تغییر مسیر رودخانهای را تلاش برای مردم.
کدام مردم؟ مگر مردم این سرزمین فرق میکنند؟ وقتی بهنام لبان تشنه کودکان ایران و زاینده رود، آب را به حلقوم سیری ناپذیر صنعت و حفرههای هدر رفت آب در کشاورزی میبرید! کدامشان برایتان مهم است؟ کودکان، مردم، رودخانهها، پایداری سرزمین، آینده و یا...؟!
بهراستی اگر بهجای اصلاح شیوههای بهرهبرداری از منابع همچنان بر طبل توسعه ناپایدار بکوبیم کدام مشکل را به گمان خویش حل کردهایم؟ تکلیف آینده کودکان این سرزمین چه میشود؟ آیا فرضیه کوچ از زاگرس و خوزستان محتمل نخواهد بود؟
این روزها باز هم هجوم ناجوانمردانه خاکهای مهمان یا خاکهای میزبان مردم خوزستان نفس از ریه گرفته و اکسیژنهای با رنگ و بوی گرد به گلبولهای قرمز و تنفسی خون هدیه میبخشد و آرام آرام همه چیز را با یک شوک خفه میکند.
تنگی نفسهای بریده و تدبیری که تا به امروز آرزوست و جلساتی که با نام اضطراری برای گردو خاکها گرفته میشود، و خاکهایی که برخاستنشان جلسه نمیشناسد، خاکهایی که اضطراری هم نمیداند چیست و خاکهایی که تنها با اقدام بر خاک خواهند ماند.
امروز، باز هم هجوم ناعادلانه خاک در خوزستان همانند درجههای دماسنج اینروزهای استان و کرنومتر بازی مربیان ورزشی در حال بالا رفتن است، بالا رفتنی که نه تنها در هوا بلکه حسرتها، سن، پیری، فشار و... مردم این استان را منجر خواهد شد.
دوباره به رسم همیشه امروز و این بار میزان گرد و خاک در خوزستان از جمله شهرهای اهواز، ماهشهر، اندیمشک، شوش و دزفول، آبادان و خرمشهر به 5 برابر استاندارد جهانی رسید و دیگر هیچ....
و داستان همچنان ادامه دارد...!