سرویس اجتماعی فردا؛ رسول عوده زاده: حدود دوماه پیش پایگاه فردا در یادداشتی به ماجرای تلخ حاشیه نشینی در محله ملاشیه در کنار ثروتمند ترین محله اهواز پرداخته بود امروز در گزارشی تفصیلی و تصویری بنا داریم بی توجهی مسئولین به این بخش پرجمعیت اهواز را تشریح و بررسی کنیم. این گزارش را در ادامه می خوانید:
به ملاشیه که برسید، زباله، اولین میزبانی است که اینجا به شما خوش آمد میگوید. میزبانانی که روزهاست روی زمین ماندهاند. فاضلاب آشنای همیشگی خیابانهای این محله تمام قد در خیابان رخ نمایی میکند.
فصل بهار و تابستان و زمستان برای ملاشیه توفیقی ندارد. نه فضای مفرحی در خیابانها میبینیم و نه سبزهای. سراغ کوچههایی میرویم که خاکی بودن تنها مشخصه آنهاست؛ گویی همه چیز اینجا سیاه و سفید است. به ندرت آسفالت دیده میشود و تپههای تلنبار شده زباله تا چشم کار میکند دیده میشوند.
تعفنی که شامه را از کار میاندازد
زن میانسالی شیله به سر و با لبخند رو به ما میکند و میگوید: «روز و شب ما سر و کله زدن با این فاضلابهای فوران کرده و زبالههایی که ممکنه هفته به هفته شهرداری یادی از آنها بکند.» میگوید اسمش «حره» است. شوخ طبعیاش گل میکند و میگوید: «اسمم را فراموش نکنی، کلی دعوا کردم سرش!» دختر جوانی که به نظر میرسد دخترش باشد، در حالی که با بیل در حال هدایت کردن فاضلاب به سمت کوچه بود، با لحنی تند میگوید: «بنویس که آب سالم و باکیفیت نداریم از شیر آب شرب چیزی شبیه همین فاضلاب میاد بیرون. بعضی وقتا رنگ و رو سیاه میشه، تا شاید مسئولان استان مشکلاتمون رو بخوونن، با اینکه بعید می دونم اتفاقی بیفته. آخه اکثرشون مال اینجا نیستن.»
نهرهای کوچک فاضلاب، کوچهها را به بدترین شکل آرایش کرده است. عکاس همراهم میگوید: «شامه من بی حس شد از این همه تعفن!» به همراه یکی از اعضای شورایاری منطقه از آن فضا دور میشویم.
جایی در صنایع بزرگ برای ما نیست
«حاج خلف» که به زور عصا ایستاده بود با دشداشه ای سفید از دور اشاره میکند که حرفی برای گفتن دارد، او یک ریز از فقر و مصیبت زندگیشان مینالد: «عمی! بیکاری زیاده.. من سه تا از بچه هام زن دارن ولی بیکارن! مجبورن بعضی وقت ها دستفروشی کنن.. جایی ندارن و همشون با من زندگی می کنن. من قبلاً کشاورزی میکردم، در همین روستاهای اطراف اهواز نونی در می اوردم، اما شرکت نیشکر، زمینهای ما رو به زور گرفت و الان فقط دودش تو چشم ما می ره.»
او بغض میکند و با لحنی پر حرارتتر ادامه میدهد: «18 تا شرکت اطراف ملاشیه هستند اما چرا کاری برای بچههای ما نیست؟ هر روز صبح اتوبوس اتوبوس کارگر و کارمند از شهرهای دور و نزدیک اینجا پیاده می شن؛ اما فقط حسرت میخوریم! فرمانداری ما کجاست؟ چرا برای حاشیه شهر اقدامی نمیکنند؟»
همه طرحها نیمه تمام ماندهاند
یکی از شورایاران کوی ملاشیه همچنین با انتقاد از کم کاریهای شهرداری در این منطقه میگوید: اکنون مرکز درمانی، فرهنگی، ورزشی و بسیاری از امکانات توسط سپاه در منطقه احداث شده در حالی که همه اینها وظیفه شهرداری بوده و هیچ طرحی تاکنون توسط شهرداری تکمیل نشده است. کارنامه شهرداری در ملاشیه حتی یک نمره قبولی هم نمیگیرد.
«عقیل صیاحی» میافزاید: در ملاشیه مشکلاتی مانند آسفالت، فاضلاب، کمبود نیروهای خدماتی شهرداری وجود دارد. متأسفانه پروژههایی مانند کتابخانه و فرهنگسرای ملاشیه نیمه کار رها شدهاند. منطقه ملاشیه نیاز به خدمات اولیه شهری نیاز دارد. مسئولان کشوری همچون شهردار تهران و فرمانده سپاه به ما سر زدند اما برخی از مسئولان استانی حتی حاضر نیستند مشکلات ما را از نزدیک ببینند.
سه اتوبوس برای 50 هزار نفر!
امام جماعت ملاشیه میگوید: متأسفانه در اینجا رابطه بر ضابطه حکم میکند ملاشیه کلکسیونی از مشکلات است ما تنها سه اتوبوس داریم و شهرداری خدماتی به مردم نمیدهد زبالههای ما هفتگی هم جمع نمیشدند سپاه و بسیج زبالههای ما را جمع میکند و شهرداری حتی ابتداییترین خدمات که جمع آوری زباله است را انجام نمیدهد. شهرداری چه کار میکند که قرارگاه خاتم الانبیا وارد عمل شده است و مشکلات فاضلاب ملاشیه را حل کند.
«سید مهدی حسینی» میافزاید: ما خواهان یک مصوبه انقلابی توسط شورا در این منطقه هستیم آن هم این است که سه نفر از نیروهای متعهد و متخصص اهالی کوی ملاشیه در سمت معاونتهای شهرداری منطقه ۵ به کارگیری شوند تا هم کمی از تبعیض در انتصابها کاشته شود هم دلشان برای ملاشیه بسوزد.
او ادامه میدهد: اعتبارات اختصاصی به ملاشیه حیف و میل میشود به همین دلیل مردم این منطقه نه اعتبار میخواهند و نه مصوبه، بلکه آنها مدیر لایق میخواهند تا به درستی به امور رسیدگی کندحسینی با بیان اینکه شرکتهای آلاینده اطراف ملاشیه هیچگونه عوارض آلایندگی نمیپردازند اضافه میکند: در صورت اختصاص پنج دهم درصد از عوارض آلایندگی، مشکلات عمران و خدمات رسانی به ملاشیه حل میشد.
وی با انتقاد از آلودگیهای سکوی پسماند شهرداری در منطقه ملاشیه میگوید: آسفالت، جمع آوری زباله و رفت و روب و پارک از مشکلات اساسی این منطقه است.
ضرورت بازنگری در طرحهای معطل
پس از بازدید و مشاهده عقب ماندگی و محرومیت ملاشیه و پس از مشاهده هزار دغدغه مردم، با نایب رئیس شورای اسلامی شهر اهواز، در این خصوص صحبت میکنیم.
«ناجی سواری» میگوید: طرحهای خوبی در شهرداری اهواز اجرا شده اما این طرحها به عدالت توزیع نشده و بخش اندکی در مناطق محروم و کم برخوردار بوده است.
او مطالبه اهالی ملاشیه در اولویت استخدام در منطقه 5 شهرداری را تأیید میکند و میافزاید: طرحهای معطل مانده این منطقه از جمله جاده کمربندی باید بازنگری شود.
او همچنین میگوید: شهرداری از سالهای گذشته موظف شده است تا خدماتی به ملاشیه، عیندو و به روال ارائه دهد و بودجهای برای آن تخصیص بدهد. ملاشیه و عیندو علاوه بر بودجهای که شهرداری به آنها باید بدهد، ناحیه ویژه شهری هم هستند و این نهاد با بودجهای از طرف وزارت کشور هم اقداماتی زیربنایی انجام میدهد.
سواری، معضل اساسی شهرداری در خدماتدهی به مناطق محروم را بحث فاضلاب میداند.
بسیاری از مردم حاشیه شهر اهواز همان جنگ زدگان دیروز هستند
عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اهواز نیز در این باره میگوید: مردم عرب خوزستان بیشتر از همه اقوام از جنگ متضرر شدند و دامنه این ضرر تا هم اکنون ادامه دارد؛ بسیاری از مردم حاشیه شهر همان جنگ زدگان دیروز هستند که ظلم به آنها ادامه دارد. همچنین بیکاری در مناطق گلدشت، عین دو، سیاحی و ملاشیه معلول جنگ است.
آیت الله محسن حیدری میافزاید: شرکتهای نیشکر و نفت به بهانه پروژههای ملی هورالعظیم را خشک کردند و زمینهای کشاورزی اطراف اهواز را تصرف کردند و از بین بردند اما اولویت اشتغال را به صاحبان زمینها ندادند و این از عوامل بیکاری است. اگر نفت و نیشکر نبودند بسیاری از حاشیه نشینان و بیکاران امروز وجود نداشتند. اینها از عوامل شدت گرفتن بیکاری هستنداو در ادامه اضافه میکند: 18 شرکت در ملاشیه و اطراف آن مستقر هستند، اما آمار بیکاری اینجا بیشتر از جاهای دیگر است و حتی شاهد هجوم نیروهای غیربومی اعم از کارگر و کارمند هستیم؛ اولویت باید با بومیان محلی باشد، زیرا این جفا عقده زایی میکند. این ظلمی آشکار و تبعیضی نارواست.
نماینده استان در مجلس خبرگان رهبری در پایان تاکید میکند: استاندار، فرماندار و همه نمایندگان مردم در مجلس و خبرگان و شوراها باید نسبت به این مسائل حساس شوند و جلوی ظلم را بگیرند؛ فرماندار اهواز، شهردار اهواز و مسئولان بهداشت اهواز باید به ملاشیه بیایند و مشکلات مردم را از نزدیک ببینند و صدای مردم را بشنوند.
یک دقیقه سکوت
کمی چشمهایتان را ببندید و فکرش را بکنید؛ بیخ گوش برجها و خانههای گران قیمت اهواز، یعنی در جنوبیترین نقطه قسمت غربی آن و در امتداد جاده اهواز- خرمشهر، منطقهای باشد که بیش از 50 سال از عمر آن میگذرد و مردم آن از ابتداییترین حقوق محروم باشند.
مسئولان آن را جزو حریم شهر میدانند اما اهالی می گویند وضعیتشان از روستا بدتر است. اما دقیقتر، این روزها آن را جزئی از حاشیه شهر مینامند. اغلب مردان بیکارند و زندگی روی بد خود را به آنها نشان داده است. پیکان آسیبهای فقر زنان و کودکان را نشانه گرفته و هزینه برای مدرسه و کتاب و دفتر بچهها همچون خود منطقه به حاشیه رفته است.
50 هزار نفر جمعیت دارد اما بیمارستان، پوشش درمانی، اورژانس، ایستگاه آتشنشانی، کیوسک روزنامه، فرهنگسرا، کتابخانه و پارک محلهای ندارد.
این داستانی قدیمی است، به این دولت و آن دولت و دورهای خاص نیز مربوط نیست، این میراثی است که نسل به نسل منتقل شده حالا باید منتظر ماند و دید که حاشیه شهر اهواز یعنی ۴۰ درصد از مردم این کلانشهر چه زمانی به اولویت مدیریت استان و مدیریت شهری اهواز تبدیل میشوند؟