«فارنافرز» مطرح کرد:
«فارن افرز» ارگان شورای روابط خارجی آمریکا تأکید میکند که واشنگتن باید مانع از انتقال فناوریهای نظامی مثل موشکهای بالستیک و سامانههای دریای و هوایی چین به ایران شود.
گروه جنگ نرم مشرق- سایت نشریه «فارن افرز» (Foreign Affairs) متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا «Council on Foreign Relations» که از اندیشکدههای آمریکایی است، در یادداشتی تحت عنوان «تور غرب آسیای (خاورمیانه) چین»، به سفر اخیر رییس جمهور چین به ایران پرداخته است.
«فارن افرز» با نگرانی از روابط چین با ایران در دوران پسابرجام، به دولت آمریکا پیشنهاد میدهد «به منظور اطمینان از این که در شرایط پس از توافق هستهای، چین برای حفظ منافعش در منطقه فناوریهای خطرناک اتمی و نظامی را به ایران منتقل نکند، آمریکا و متحدانش بایستی خطوط مشخصی را هر چه زودتر مشخص کنند».
این نشریه با اشاره به این نکته که رییس جمهور چین اولین رهبر جهانی بود که بعد از عملیاتی شدن توافق هستهای به ایران سفر کرد، به دیدار "شی جین پینگ" با رهبر انقلاب پرداخت که در این دیدار وی اعلام کرده که چین به دنبال فصل جدیدی از روابط با تهران است و همچنین آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز به رییس جمهور چین گفته که ایران هرگز همکاریهای چین در دوره تحریمها را فراموش نخواهد کرد.
«فارن افرز»: رییس جمهور چین اولین رهبر جهانی بود که بعد از عملیاتی شدن توافق هستهای به ایران سفر کردنویسنده این گزارش سپس به تحلیل گسترش اهداف تجاری و اقتصادی چین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) میپردازد و اعلام میکند: «در حالی که آمریکا هر چه بیشتر به سمت خوداتکایی در بخش انرژی میرود، چین در مسیر مخالف حرکت میکند. چین در سال 2030 میلادی تبدیل به بزرگترین مصرفکننده انرژی در جهان میشود و در سال 2035 میلادی به واردات روزانه 13 میلیون بشکه نفت نیاز دارد. بخش زیادی از این منابع نفتی برای چین از غرب آسیا (خاورمیانه) تامین خواهد شد و به همین دلیل چین نگران است که هر گونه درگیری بین ایران و غرب و یا ایران با اسراییل (رژیم صهیونیستی) باعث ایجاد مشکل در رسیدن نفت به چین شود».
نشریه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه به علاقه چین در نقش میانجیگر اشاره میکند که در سالهای اخیر در موارد گوناگون سعی کرده تا کنفرانسهای صلح در منطقه را میزبانی کرده و در اموری مثل مذاکرات صلح بین رژیم صهیونیستی و فلسطینیها نقش میانجی را ایفا کند و میافزاید: «با این حال چین تا به این لحظه از موضعگیری مشخص و طرفداری از کشور خاصی در مناقشات غرب آسیا (خاورمیانه) دوری کرده است. چین در سالهای اخیر حضور نظامی خود را در این منطقه نیز گسترش داده است و کشتیهای جنگی این کشور در بنادر ایران و امارات پهلو گرفتهاند. جنگندههای چینی نیز یک بار در ایران سوختگیری کردهاند که این امر برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب ایران رخ داده است».
این گزارش با یادآوری جنگ داخلی لیبی که چین مجبور شد تا 35 هزار نفر از اتباع خود را از این کشور آفریقایی تخلیه کند، این عملیات را بلندترین و پیچیدهترین عملیات در تاریخ نیروی دریایی چین دانست که به رهبران این کشور اهمیت داشتن نیروهای دریایی در مناطق مختلف جهان را نشان داد و در این رابطه اعلام میکند: « به نظر میرسد در صورتی که چین بخواهد متحدی کلیدی را در منطقه انتخاب کند، این کشور ایران خواهد بود. ایران به تنهایی موقعیت استراتژیکی را در اختیار چین قرار میدهد و به چین کمک میکند تا عبور امن انرژی مورد نیاز این کشور از تنگ هرمز را تضمین کند. از طرف دیگر دو کشور ایران و چین دید مشترکی در خصوص تغییر نظم جهانی و کاهش نقش آمریکا در جهان را دارند».
«فارن افرز» معتقد است تا زمانی که چین فقط به تجارت و خرید و فروش انرژی با ایران بپردازد، کشورهای عربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز اصولا مشکلی با حضور چین در منطقه ندارند اما زمانی که بحث مربوط به انتقال فناوریهای حساس اتمی و نظامی مثل موشکهای بالستیک و سامانههای دریایی و هوایی به ایران باشد، مسئله متفاوت خواهد بود. این نشریه در ادامه پیشنهاد میدهد: «آمریکا بایستی به صورت ادامهدار به چین یادآوری کند که به توافق هستهای و تحریمهای باقی مانده بر علیه ایران احترام بگذارد و بایستی سایر متحدان خود از جمله اعضای شورای همکاری خلیج فارس را نیز تشویق کند تا همین سیاست را در قبال چین در پیش بگیرند. آمریکا بایستی مکانیزمهای مختلفی را برای رابطه و گفتگو با چین در خصوص مسائلی مثل ایران و یا ماموریتهای ضد دزدی دریایی این کشور برقرار کند».
نشریه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا در پایان به عدم موفقیت آمریکا در نسبت با روسیه برای مقابله با قدرتهای حاضر (مانند گروه داعش) در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) اشاره کرده و به دولت آمریکا پیشنهاد میکند از همین حالا سیاستهای خود درباره حضور چین در این منطقه را مشخص کند زیرا: «این گامهای اولیه تا سالهای بعد مراحل بعدی برخوردها و همکاریهای این دو ابرقدرت در غرب آسیا (خاورمیانه) را مشخص میکند».
نگرانی آمریکاییها پس از سفر رییس جمهور چین به ایران افزایش یافته زیرا میدانند حضور رو به افزایش چین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) از قدرت آمریکاییها در منطقه میکاهد و بر قدرت ایران میافزاید، بنابراین به دنبال کنترل روابط چین با ایران هستند تا از افزایش قدرت ایران در دوران پسابرجام جلوگیری کنند.
6 واقعهای که سعودیها را از ایران آینده ترساند
اقدامات سالهای 2015 و 2016 عربستان گواهی بر این واقعیت است که عربستان از ایران آینده میترسد، ایرانی که با حمایت روسیه و چین، رابطه با اروپا و ایالات متحده، و نفوذ در سوریه و عراق، عرصههای سیاسی و نظامی را بر عربستان تنگ خواهد کرد.
به گزارش مشرق، سال 2015 و به دنبال آن 2016 را میتوان سال درگیریهای بی سابقه دیپلماتیک تهران و ریاض و به نوعی آغاز جنگ سرد ایران و عربستان دانست. وقایعی که در سال 2015 و ژانویه 2016 رخ داده به حدی پررنگ هستند که شاید بتوان از آنها به عنوان مهمترین رخدادهای مبتنی بر برخورد این دو کشور در شانزده سال ابتدایی قرن بیست و یکم یاد کرد.
واقعه اول. عربستان به بهانه پیش گیری از ورود درگیریهای یمن به خاک خود، ارتش خود را به یاری نیروهای عبدربه منصور هادی در یمن و به مبارزه با نیروهای انصارالله یمن که آنها را تحت حمایت ایران میخواند و با هدف جلوگیری از نفوذ ایران در یمن فرستاد که تا امروز این درگیریها به واقع نتیجهای جز شانتاژهای خبری از سوی ریاض در بر نداشته است.
واقعه دوم. بر اثر یک غفلت قابل پیشبینی در مراسم حج سال 2015 رخدادی رقم میخورد که به کشته شدن بیش از 2000 نفر از حجاج ختم شده و فاجعهای جهانی را رقم میزند. با اینکه این اولین اتفاق تلخ مراسم حج نبود، ولی این بار صدای اعتراض ایران باعث جلب توجه جهانیان شده و ابعادی جهانی به این فاجعه در ضدیت با حکومت آل سعود میبخشد.
واقعه سوم. حکومت عربستان در اقدامی به اعدام شیخ باقر النمر روحانی برجسته شیعی و فعال حقوق بشر دست میزند. این در شرایطیست که شیخ النمر از حمایتهای معنوی ایران برخوردار بوده و این اعدام با واکنشهای شدیدی از سوی شیعیان جهان رو به رو شد و حکومت عربستان را بیش از پیش در جبهه مقابل گروههای شیعه، گروههای حقوق بشر و معترضان داخلی قرار داد، با این تفاوت که این بار رهبری جبهه مخالفان در دست ایران بود.
واقعه چهارم. حمله به سفارت عربستان در تهران و حمله به سفارت ایران در صنعا شاید دارای شباهتهایی باشند اما دو تفاوت عمده دارند. اول اینکه حکومت ایران در حمله به سفارت عربستان نقشی نداشته، اما حمله به سفارت ایران شاهکار ارتش عربستان بوده و حرکتی حکومتی تلقی میشود. تفاوت دوم در واکنش دو حکومت است. حکومت ایران واقعه تهران را تقبیح و به دنبال مجازات خاطیان است در حالی که حکومت عربستان در قبال حرکت ارتش این کشور دست به سکوتی معنادار زد.
واقعه پنجم. عربستان به بهانه مبارزه با تروریسم دست به ایجاد ائتلافی برای مقابله با تروریسم در یمن، سوریه و عراق زد که به نوعی یارکشی عربستان در مقابل ایران، نه به منظور درگیری نظامی بلکه در جهت اهداف سیاسی و دیپلماتیک بود و با واکنش کشورهای قدرتمند منطقه مانند پاکستان، ترکیه و مصر که یا به این درخواست جواب منفی داده یا تنها به حمایتهای کلامی بسنده کردند، به واقع شکست خورد.
واقعه ششم. درست در زمان شکست ائتلاف عربستان علیه ایران، برجام و توافق ایران با کشورهای پنج به اضافه یک شرایط اقتصادی و سیاسی ای را برای ایران بوجود آورد که بطور بالقوه ایران را به کشورهای قدرتمند جهان نزدیک کرده که این نزدیکی دیپلماتیک در رابطه با کشورهای روسیه و چین تا حد زیادی بالفعل شده و به تبع آن در آینده نزدیک شاهد حمایتهای بیش از پیش مسکو و پکن از تهران خواهیم بود.
تمام این وقایع به رویارویی مستقیم ریاض و تهران منجر شده و رابطه سرد این دو کشور را از فاز جنگ روانی به فاز جنگی دیپلماتیک مانند جنگ سرد کشانده است که همانطور که ذکر شد کفه ترازوی این مجادله به سمت ایران سنگین است.
نکته جالب این است که رخدادهای فوق الذکر تماما کنشهایی بودند از سوی ریاض که تهران تنها به انجام واکنش پرداخت و به واقع میتوان اینگونه ادعا کرد که تهران تا امروز هیچ کنشی در قبال ریاض صورت نداده است.این مجادله دارای برگهای برنده دیگری نیز است، مانند درگیریهای سوریه و عراق و البته حساسیتهای جدید چین در قبال امنیت خاورمیانه که با طی کردن روند کنونی جهان، تماما به سنگینتر شدن ترازو به سمت ایران خواهند انجامید. از این روی حرکات تصمیم گیرندگان سیاسی ریاض که تا به امروز شتاب زدگی عمل کردشان نشانهای بوده بر واهمه و هراس از ایران آینده، بسیار حساس خواهد بود زیرا ممکن است تهران همانگونه که بارها ادعا کرده اقدام به انجام واکنشی سخت و خشن نماید. البته احتمال درگیری نظامی میان دو کشور تقریبا محال است ولی این مسئله سبب درگیریهای نیابتی سنگینتر از قبل خواهد شد.
اقدامات سالهای 2015 و 2016 عربستان گواهی بر این واقعیت است که عربستان از ایران آینده میترسد، ایرانی که با حمایت روسیه و چین، رابطه با اروپا و ایالات متحده، و نفوذ در سوریه و عراق، عرصههای سیاسی و نظامی را بر عربستان تنگ خواهد کرد.منبع: اسپوتنیک
ایرباس A380 پرنده لوکسی که نباید برای خریدش عجله کرد
با توجه به فرسودگی ناوگان هوایی کشور، در ضرورت خرید هواپیماهای جدید، تردیدی نیست اما با این حال، در رفتار دولت در موضوع خرید هواپیما از ایرباس، سؤالاتی مطرح است.

گروه اقتصادی مشرق- قرارداد خرید 12 هواپیمای غول پیکر A380 در حالی انجام شده که تنها یکی از فرودگاههای کشورمان ظرفیت پذیرش این نوع هواپیما را دارند.
در جریان سفر حسن روحانی به فرانسه، قرارداد خرید 118 هواپیما از شرکت ایرباس امضا شد.
وزیر راه شهرسازی با اشاره به مذاکرات خوب و موفقیت آمیز با مدیران شرکت ایرباس گفت: طرف فرانسوی متعهد شد در سال جاری میلادی ۸ فروند و تا سال ۲۰۲۴ میلادی 110 فروند هواپیما به ایرانایر تحویل دهد.
به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، دکتر عباس آخوندی با اشاره به مذاکرات فشرده با مدیران ایرباس و توافق با آنها گفت: در سال جاری میلادی ۸ فروند هواپیمای ایرباس به ناوگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) اضافه میشود.
دکتر آخوندی افزود: با توافق طرف فرانسوی قرار شد تا سال ۲۰۲۴ یعنی ۸ سال آینده 118 فروند انواع هواپیمای ایرباس به ناوگان هوایی هما افزوده شود.
وزیر راه و شهرسازی در تشریح انواع هواپیماهای خریداری شده از شرکت ایرباس گفت: با بررسیهای کارشناسی صورت گرفته، ۴ مدل از انواع هواپیماهای ایرباس خریداری شده که با توجه به جدول زمان بندی تعیین شده به مرور به ناوگان ایران ایر اضافه می شوند.
دکتر آخوندی گفت: در مجموع ۱۱۸ فروند هواپیما شامل، ۴۵ فروند ایرباس ۳۲۰، ۴۵ فروند ایرباس از سری ۳۳۰ و ۱۶ فروند ایرباس ۳۵۰ و همچنین ۱۲ فروند ایرباس ۳۸۰ خریداری کردیم.
با توجه به ناوگان فرسوده هوایی کشورمان، در ضرورت خرید هواپیماهای جدید هیچ تردیدی نیست. حتی با توجه به احتمال خصومت مجدد غربیها و وضع تحریمها به بهانههای دیگر، ضروری است از فرصت ایجادشده برای خرید هر چه بیشتر هواپیما اقدام کنیم.
با این حال، در رفتار دولت در موضوع خرید هواپیما از ایرباس، سوالاتی مطرح است. یک سوال مهم، نحوه تامین اعتبار هواپیماهای جدید است که گفته شده از طریق فاینانس بانکهای اروپایی تامین خواهد شد.
در اینباره باید به تجربه تلخ دولت سازندگی اشاره کرد که کشور را زیر بار بدهیهای سنگین خارجی برد. بنابراین ضروری است در خرید هواپیما از ایرباس که گفته شده نزدیک به 27 میلیارد دلار رقم این خریدها است، این ملاحظه جدی صورت گیرد که کشور در یک دوره طولانی زیر بار بدهیهای خارجی نرود.
نکته دیگر درباره نوع خریدهای ایران است؛ با توجه به ظرفیت فرودگاهی کشور و حجم مسافران هوایی که عمدتا داخلی هستند، نیاز واقعی ایران به هواپیماهای کوچک و متوسط است، نه هواپیماهای غولپیکر و بزرگ که مخصوص پروازهای خارجی و طولانی هستند، خصوصا آن که قرار است برای خرید این هواپیماها زیر بار استقراض خارجی هم برویم.
بر این اساس خرید 12 فروند هواپیمای A380 که هماکنون بسیاری از فرودگاههای کشورهای پیشرفته نیز ظرفیت پذیرش آن را ندارند، جای تعجب دارد.
تاکنون فقط تعداد محدودی از شرکتهای هواپیمایی بینالمللی از هواپیماهای A380 استفاده میکنند. این هواپیما هماکنون فقط در 50 فرودگاه جهان پذیرش میشود و فرودگاههای بسیاری از کشورهای اروپایی نیز هنوز ظرفیت پذیرش این هواپیما را ندارند.
با توجه به ظرفیت پایین فرودگاههای کشورمان، انعقاد قرارداد خرید 12 فروند از این نوع هواپیما که قیمت حدودا نیم میلیارد دلاری هم دارد، قابل تامل است.
قیمت هواپیمای ایرباس A380 به نرخ دلار امروز بیش از 1500 میلیارد تومان است؛ یعنی معادل نیمی از یارانه نقدی ماهانهای که به مردم داده میشود. به عبارت دیگر هزینه خرید این 12 فروند بیش از 18 هزار میلیارد تومان خرج در بر دارد.
رقیب بوئینگ و ایرباس
Embraer رقیب سنتی هواپیماهای بوئینگ 717، بوئینگ 737 و ایرباس 318-A به حساب میرود، به علت محبوبیت و کارایی این جت های مسافربری منطقه ای، شرکت هواپیمایی FlyBe بریتانیا که بزرگ ترین شرکت پروازهای داخلی این کشور به شمار می رود بزرگ ترین ناوگان هواپیمایی Embraer را در اختیار دارد. آن ها به این نتیجه رسیده اند که جت 175-E بهترین گزینه برای پروازهای منطقه ای می باشد.
شرکت
Embraer در حال حاضر بالغ بر 25 مدل هواپیما از نوع تجاری کوچک، جت های مسافربری منطقه ای، نظامی و حتی آموزشی را تولید می کند که هر نوع آن مشتریان خاص خود را دارد. هم اکنون این کمپانی جزو چهار تولید کننده معتبر هواپیما در دنیا است.در زمینه تولید هواپیما، شرکتهایی چون
Embraer و ....که به ساخت هواپیماهای درجه یک و اقتصادی مشهور هستند، آیا دولت نمیتوانست بخشی از ناوگان بین استانی و حتی بین المللی کشور را از طریق هواپیماهای شرکت های دیگر پوشش دهد...آیا امکان مذاکره با این شرکت ها مقدور نبود؟
حال مسئولین اقتصادی دولت بهتر است جواب دهند؛ چرا پس از رفع تحریم ها فورا سراغ کشور فرانسه که الحق در زمان تحریم ها در خیانت به جمهوری اسلامی کم نگذاشته، رفتند؟
آیا در زمینه بحث خرید هواپیما، امکان برگزاری نشست ها و جلسات بیشتر برای بررسی الزامات هوایی کشور و دعوت از شرکت های بزرگ مقدور نبود؟ اینهمه شتابزدگی برای چیست؟
خرید یکباره بیش از یکصد فروند هواپیما از کشوری که سابقه چندان درخشانی در پایبندی به تعهدات نسبت به ایران اسلامی ندارد با چه منطقی صورت گرفته است؟ قراردادهای دهها میلیارد دلاری از پول بیت المال با چه حسابی فورا بسته میشوند؟
خانه همیشه امن موشک نیروی دریایی سپاه+تصاویر
شناورهای نیروی دریایی سپاه بسیار کوچک هستند و این عامل امکان خروج ناگهانی و بکارگیری اصل غافلگیری را در اختیار سپاه برجستهتر میکند.
به گزارش افکارخبر، طی هفته های اخیر، موضوع رونمایی نیروهای مسلح کشورمان از شهرهای زیرزمینی، به یکی از مهمترین رویدادها تبدیل شده و بازتاب های فراوان داخلی و بین المللی داشته است. در جدیدترین مصداق از این اتفاق مهم، سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه اعلام کرد که "علاوه بر موشکهای ساحل به دریا که در تونل های طولانی قرار دارند، شناورهای تندروی مان -که کابوس امریکایی هاست - را هم در شهرهای زیرزمینی شناوری داریم و شاید در فرصتی آنها را به مردم نیز نشان دهیم."
اما شهر زیرزمینی شناوری چیست و از چه زمانی استفاده از آن توسط نیروهای دریایی آغاز شده است؟
پایگاه های دریایی زیز زمینی؛ میراث سالهای جنگ سرد
در طول سالهای جنگ سرد، طرفهای درگیر در این مناقشه طولانی همواره به دنبال راهی به منظور حفظ سامانه های بزرگ نظامی خود مثل بمب افکن یا زیردریایی های خود بودند. ساخت آشیانه های مستحکم، نصب توری های فریب دهنده و استفاده از تدابیر پدافند غیر عامل از جمله روشهای حفاظت از این تجهیزات بوده است. در عین حال، ساخت پایگاه های زیرزمینی از جمله راه هایی بود که در زمان جنگ سرد بیش از پیش توسعه یافت و بیشتر در حوزه موشک های بالستیک به آن توجه ویژه شد.
اما زیردریایی ها نیز از جمله یگان هایی بودند که نیاز خاصی به این پایگاه ها داشتند. در عمده زمان جنگ سرد، شوروی سابق فاقد ناوهواپیمابر و توان ضربه زدن متعارف به پایگاه های ساحلی آمریکا بود اما بالعکس این آمریکا بود که در نزدیکی آب های ساحلی شوروی حضور پررنگی داشته و بسیاری از پایگاه های دریایی از جمله آنهایی که مربوط به زیردریایی های این کشور بود، جزء اهداف اولیه آمریکا و ناتو محسوب می شد.به همین دلیل روسها برنامه های گسترده ای را به منظور توسعه پایگاه های زیردریایی که معمولا در زیر کوه قرار داشتند آغاز کردند و عمده این پایگاه ها در مناطقی مثل اوکراین، آلبانی و کروواسی ساخته شد. به طور کلی این پایگاه ها بر اساس یک ورودی به اندازه شناور مورد نظر ساخته شده و کلیه تاسیسات مورد نظر در زیر زمین توسعه پیدا می کند.
حوضچه های خشک مربوط به تعمیرات، انبارهای نگهداری مربوط به تسلیحات و حتی بخش هایی مربوط به اسکان و استراحت خدمه نیز در این شهرهای زیر زمینی ساخته شدند.

ورودی پایگاه زیردریایی شوروی سابق در آلبانی
ترکیبی از پوشش طبیعی زمین در کنار لایه های بتون مسلح که در سقف این پایگاه ها به کار رفتند مقاومت آنها را در برابر انواع حملات موشکی و هوایی شدیدا افزایش داده و در عین حال بسیاری از این پایگاه ها به دلیل اینکه صرفا تنها بخش مشخص آن در جهان بیرون ورودی آنها بوده است از شانس بالایی برای مخفی شدن برخوردار هستند.

ورودی پایگاه زیردریایی شوروی سابق در کریمه
راهی که چشم بادامی ها آنرا خوب یاد گرفتند
اگرچه ماجرای توسعه این شهرها توسط دو قدرت شرق و غرب، عمدتا در سالهای جنگ سرد ادامه داشت اما در سالهای اخیر نیروی دریایی چین، این تاکتیک و راهبرد را به طور ویژه در دستور کار قرار داده و به عنوان مثال، پایگاه دریایی Yulin در سواحل جنوبی جزیره Hainan را توسعه داده است.
این پایگاه به صورت اختصاصی برای ناوگان زیردریایی اتمی نیروی دریایی ارتش چین توسعه یافته است و منابع اطلاعاتی اعتقاد دارند که می توان تا 20 فروند زیردریایی را در این پایگاه جا داد که محاسبه چنین فضا و استحکاماتی، نشان می دهد این راهبرد به خوبی توسط ارتش چین درک و پیاده شده است.

تصویر ماهواره ای از پایگاه دریایی چین
ویژگی های ورود سپاه به تاکتیک شهرهای زیرزمینی دریایی
اما نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه خلیج فارس با دشمنی بسیار توانا به نام ناوگان نیروی دریایی آمریکا در کنار ناوهای برخی دیگر از کشورهای فرامنطقه ای رو به رو است. نوع شناورها، تسلیحات و تاکتیک های مورد استفاده توسط ندسا، خصوصا بحث قایق های تندرو روشی کاملا متفاوت در رزم دریایی در مقابل دشمنان سپاه است.
مسلما قایق های موشک انداز و پرتابگرهای ساحلی این نیرو در صورت بروز هرگونه درگیری، جزو اهداف اولیه برای هر دشمنی محسوب می شود. قراردادن حجم زیادی از این شناورها یا پرتابگرهای موشکی در مناطق ساحلی و بدون تدابیر پدافند غیرعامل، مسلما تاکتیکی نیست که توسط فرماندهان متخصص و مجرب این نیرو که تجربه سالها درگیری مستقیم و غیرمستقیم با نیروهای فرامنطقه ای را داشته اند، اجرا شود.
حال با توسعه این شهرهای زیرزمینی در نزدیک دریا، علاوه بر موشک ها، شناورهای سپاه نیز به زیر زمین رفته اند و با این حساب، ذکر این نکته بسیار مهم است که بر خلاف زیردریایی های اتمی شوروی سابق، شناورهای نیروی دریایی سپاه بسیار کوچک بوده و عملا نیاز به ورودی یا خروجی بزرگ جهت تردد آنها نیست تا دامکان شناسایی سریع موقعیت پایگاه مورد نظر فراهم شود و این عامل، امکان خروج ناگهانی و اصل غافلگیری را در اختیار سپاه قرار می دهد.
نکته بعدی در این باره این مسئله است که منطقه خلیج فارس و خطوط ساحلی آن بسیار طولانی بوده و بسیاری از نقاط آن دارای برجستگی ها و ویژگی های جغرافیایی خاصی است که می توان برای ورود و خروج ناگهانی شناورهای سپاه، آنرا مورد استفاده قرار داد. حجم بالایی از این پایگاه ها در یک خط ساحلی به این وسعت برای هر دشمنی حکم یک کابوس واقعی را داشته و در افزایش توان بقاء پذیری نیروهای خودی و بازدارندگی دربرابر دشمنان بالقوه بسیار مناسب خواهد بود.
همچنین این تصور منطقی را می توان داشت که ممکن است برخی از این پایگاهها، صرفا در ایام تهدیدات عملی دشمن مورد استفاده قرار بگیرند و در زمانهای کنونی، انبوهی از موشک ها یا اژدرهای سپاه که از جمله آن می توان به "حوت" اشاره کرد، در این پایگاهها تعبیه شده باشند.
کدام شناور سپاه مخصوص شهر زیرزمینی است؟
هفته دفاع مقدس امسال، تفاوتی بزرگ با سالهای گذشته داشت و آن اینکه، برخی دستاوردهای مهم دفاعی نیروی دریایی سپاه، برای اولین بار به نمایش عمومی در آمدند که یکی از آنها شناور رزمی و اژدرافکن ندسا بود که به نام "قایق دو زیست" هم مشهور است.
این شناور رزمی با طول 17 متر، عرض 3.3 متر و ارتفاع 3.5 متر، وزنی در حدود 22 تُن دارد و میتواند هم در زیر آب و بر روی سطح آب حرکت کند. سرعت این شناور اژدرافکن در سطح آب، 40 گره دریایی (بیش از 70 کیلومتر) است و اژدر مورد استفاده در این شناور نیز به نام اژدر 324، طولی در حدود 4 متر و قطری برابر با 324 میلی متر دارد و برای مقابه با ناوهای هواپیمابر، شناورهای سطحی با وزن 200تُن، سکوهای نفتی و اسکله های تخلیه و بارگیری به کار گرفته میشود.

بکارگیری این شناور ویژه، در آبهای خلیج فارس که محل ماموریت اصلی نیروی دریایی سپاه است اعلام شده و با توجه به اینکه این شهرهای زیرزمینی نیز حتما در خلیج فارس هم ایجاد شده اند، ورود و خروج این شناور در شهرهای فوق، بدون اطلاع و اشراف یگانهای بیگانه همچون آمریکایی ها خواهد بود و علاوه بر اینکه تعداد و ساختار حرکتی آن برای نیروهای فرامنطقه ای کاملا مبهم است، در صورت نیاز، خواهد توانست ضربات مهلکی را به هر متجاوز یا تهدید کننده مرزها و منافع ایران وارد کند. در عین حال، با ورود زیردریایی های سپاه پاسداران که سردار فدوی در گفتگو با مشرق نوید ورود قریب الوقوع آنرا به یگانهای رزمی ندسا داده بود، اهمیت و تاثیر شهرهای زیرزمینی سپاه در افزایش توان دفاعی کشورمان مضاعف خواهد شد.