مشرق: اعزام ۳۱ گروه ایرانی به آمریکا با پروژه ‘تبادل’
- برنامه Exchange یک برنامه وسیع در چارچوب دیپلماسی عمومی آمریکا برای ایجاد نگرشهای عمومی بهتر از کشور آمریکا و سردمداران آن است و انواع بسیار مختلفی دارد. یکی از مهمترین آنها که با هدف خاص تغییر نظام سیاسی ایران از سال ۲۰۰۶ در وزارت خارجه آمریکا فعال شد “برنامه بینالمللی رهبری بازدیدکنندگان” بود.
- “دیپلماسی تحولآفرین” تلاشهایی بود که دولت “جورج دبلیو بوش” رئیس جمهوری وقت آمریکا برای ایجاد تغییراتی در سیاستها، قوانین و نظام سیاسی برخی کشورها ترتیب داده بود، کشورهایی که ایران یکی از مهمترین آنها محسوب میشد.
- “کاندولیزا رایس” در سال ۲۰۰۶، طی نشستی در مجلس سنا خواستار اختصاص ۷۵ میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران شد. قرار بود این بودجه صرف افزایش پخش شبکههای ماهوارهای در ایران و لغو محدودیتهای مربوط به انتقال پول به مخالفان ایرانی و سازمانهای غیردولتی شود.
- در یک اقدام هماهنگ دیگر برای پیگیری پروژه براندازی در ایران، کنگره آمریکا قانونی به نام “قانون حمایت از آزادی در ایران” تصویب کرد که ضمن تشدید تحریمها علیه ایران، ۱۰ میلیون دلار به حمایت از مخالفان داخلی اختصاص میداد. در بخشی از متن این قانون از تمامی مقامات و نمایندههای رسمی آمریکا خواسته شده “قاطعانه و بدون تردید” از تمامی تلاشها در ایران برای برگزاری “انتخابات آزاد و شفاف” حمایت کنند.
- روزنامه نیویورک تایمز ۲۴ ژوئیه سال ۲۰۰۷ با اشاره به مقالهای از روزنامه کیهان که در آن از شبکهای در آمریکا به نام “خانه عنکبوت” با بودجه ۷۵ میلیون دلاری پرده برداشته بود، نوشت: “اگر این خانه عنکبوت یک دفتر مرکزی داشته باشد آن دفتر، دفتر امور ایرانیان است که در طبقه دوم وزارت خارجه آمریکا قرار دارد.” بخشی از پروژه ۷۵ میلیون دلاری وزارت خارجه صرف ایجاد این دفتر برای براندازی نرم در ایران شده بود.
- در گزارش رسمی دولت آمریکا از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از دولت این کشور خواسته شده از “قدرت نرم” خود و برنامههایی نظیر Exchange برای به دست آوردن “ذهن و قلب مردم خاورمیانه” استفاده شود.
- برنامهریزی برای شورش در ایران در قالب Exchange؛ راهاندازی صفحهای موسوم به “سفارت مجازی آمریکا در تهران” توسط وزارت خارجه آمریکا است که در وبسایت رسمی آن نوشته شده است: “دنیا میداند که آمریکا یک سفارت را در ایران از دست داد، اما ما در واقع چیزهای بیشتری را از دست دادیم: ما از ارتباط با مردم ایران، دسترسی به جامعه ایران و هزاران تعامل روزانه بین مردم دو کشور محروم شدیم.”
- اسناد نشان میدهد که در آمریکا، “ارتباط با مردم ایران” همواره تلاشی در خدمت سیاست رسمی واشنگتن برای جاسوسی از ایران و براندازی نظام سیاسی تهران بوده است.
- وزارت خزانهداری که نهاد متولی اجرای تحریمهای آمریکاست، همزمان با روی کار آمدن “دولت محمد خاتمی” رئیسجمهور اسبق ایران سازمانی به نام “جستجوی زمینههای مشترک” را از تحریمها معاف کرد. این سازمان که از سازمانهای مهم در دیپلماسی عمومی آمریکاست در سال ۱۹۸۲ تأسیس شده بود، اما بخش “ایران” آن در فاصله نزدیکی به تشکیل دولت خاتمی فعال شد و در سالهای بعد، زمینه سخنرانی بسیاری از مخالفان ایران از جمله “عبدالکریم سروش” (در سال ۱۹۹۸) را فراهم آورد.
- برنامههای Exchange که هدف از آنها “تعامل مردم با مردم” عنوان میشد هم به واقع اهدافی مشابه را پیگیری می کردند. یکی از مهمترین انواع این برنامه، برنامهای موسوم به “برنامه بینالمللی رهبری بازدیدکنندگان” بود که بخش ایران آن در سال ۲۰۰۶، بعد از وقفهای ۲۵ ساله و در راستای فعالیت همهجانبه دولت و کنگره آمریکا برای براندازی دولت ایران فعال شد.
- پس از فعال شدن بخش ایران برنامه رهبران خارجی دولت آمریکا دعوت از هنرمندان ایرانی را در دستور کار خود قرار داد. در سال ۲۰۱۳ شبکه خبری سیانان گزارش داد از سال ۲۰۰۶ وزارت خارجه آمریکا در قالب همین برنامه میزبان ۳۱ “گروه” از ایرانیها بوده است.
- تحلیلی در یک پایاننامه سال ۲۰۱۱ نشان داد اکثر هنرمندان ایرانی که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ در قالب برنامههای Exchange به آمریکا دعوت شدند در حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ از منتقدان صریح دولت ایران بودند. “محسن مخملباف” و “جعفر پناهی” دو نفر از چند نفری هستند که در این تحلیل به عنوان نمونه به آنها اشاره شده است.
- سند دیگر درباره جهتگیریهای سیاسی “برنامه بینالمللی رهبری بازدیدکنندگان” یا برنامه رهبران خارجی، دعوت از “سعید کمالی دهقان” خبرنگار روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۲ برای توضیح درباره ساخت مستندی مخفیانه و غیرقانونی درباره حوادث پس از انتخابات ایران و کشته شدن “ندا آقاسلطان” بود.
- یکی از برنامههای Exchange بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ با همکاری “دفتر حضور منطقهای ایران” در دوبی که به صراحت اعلام شده بود برای جاسوسی از ایران تأسیس شده، حدود ۲۵ معلم فارسی را برای تدریس زبان فارسی در دانشگاههای آمریکا دعوت کرد. هدف از تأکید بر فراگیری زبان فارسی مطابق اسناد رسمی وزارت خارجه آمریکا و گزارش رسانههای این کشور، “کسب اطلاعات از ایران و تدوین راهبردهایی برای حمایت از مخالفان ایران به قصد تغییر نظام سیاسی این کشور” بوده است.
- “دفتر امور ایرانیان” چنانکه روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی مورخ ۱۵ آوریل سال ۲۰۰۶ افشا کرده، با درخواست بودجه ۸۵ میلیون دلاری، پروژه تلاش برای “خانهتکانی در نظام سیاسی ایران” را از طریق برنامههای Exchange، برنامههای پخش رادیو و تلویزیونی و غیره را پیگیری میکرده است.
- این سند با عنوان “جذب نسل بعدی کارشناسان ایران” هدف از راهاندازی دفتر امور ایرانیان را تکرار مدلی موسوم به ایستگاه رادیویی “ریگا” در دهه ۱۹۲۰ در کشورهای حوزه بالتیک ذکر میکند که جنگ نرم با نظام شوروی را در دستور کار داشت.
شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان): اجرای مدل IBT؛ راهبرد حذف یارانه پرمصرفها در گام سوم هدفمندی
- با توجه به رشد مصرف انرژی در کشور و وجود کسری بودجه هدفمندی یارانهها در سال ۹۳ ضروری است دولت نسبت به اجرای گام سوم هدفمندی یارانهها و اصلاح قیمت حاملهای انرژی در سال ۹۴ اقدام کند. در صورتی که دولت از مدل IBT در این گام استفاده نماید، کسری بودجه هدفمندی یارانهها جبران میشود و افراد کممصرف کمتر از افراد پرمصرف در کانون افزایش قیمت قرار میگیرند. در این صورت آثار تورمی و نارضایتیهای اجتماعی به حداقل میرسد و رشد مصرف انرژی کشور نیز کنترل میشود.
- نظام تعرفهگذاری پلکانی افزایشی (Increasing Block Tariff یا به اختصار IBT)؛ با توجه به روند مصرف عمده مشترکین، میزان مشخصی از هر حامل انرژی به عنوان «الگوی مصرف» تعریف شود، هزینه مصرف کمتر از الگو ارزانتر تعیین میشود و با عبور مصرف از آن، قیمت به صورت پلکانی افزایش مییابد تا از افزایش شدید قیمت برای مشترکینی که در حد الگو مصرف میکنند پرهیز شود و مشترکین پرمصرف رفتار خود را اصلاح نمایند.
- بر اساس الگوی IBT امکان حذف یارانه پنهان پرداختی به پرمصرفها وجود خواهد داشت و در عین حال جلوی افزایش قیمت انرژی مصرف شده در محدوده «الگوی منطقی مصرف» گرفته خواهد شد.
- گام دوم قانون هدفمند کردن یارانهها در تاریخ ۱/۲/۹۳ در حالی اجرا شد که تنها دو سال از مهلت ۵ ساله اجرای این قانون باقی مانده بود تا دو هدف اصلی قانون را محقق کند: ۱/کاهش شدت مصرف انرژی. ۲/توزیع عادلانه یارانهها در میان مردم.
- بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با توجه به عدم موفقیت دولت در حذف یارانه پردرآمدها، بودجه هدفمندی در سال ۹۳ همچنان ۸ هزار میلیارد تومان کسری دارد.
- اگر یارانه افراد پرمصرف در مصارف بیرویه حذف شود، در عمل یارانه افراد پردرآمد حذف شده است.
- تفاوت راهبرد انتخابی دولت در گام دوم با راهبرد IBT در چیست؛ دولت برای تأمین کسری بودجه خود به جای آن که تعرفه پلههای بالای مصرف را بیشتر از پلههای پایینی آن گران کند تا افراد پرمصرف رفتار خود را اصلاح کنند، تمامی پلکانهای تعرفه به صورت یکسان گران کرد و با این اقدام تمامی مشترکین را به یک نحو با افزایش قیمت مواجه کرد.
- وزارت نیرو در گام دوم با توجه به تورم عمومی کشور و برای حمایت از تولید، تعرفه بخش صنعتی و کشاورزی را کمتر از ۲۴ درصد و بخش خانگی را بیش از ۲۴ درصد افزایش داد که در بخش خانگی بر اساس نظام تعرفهگذاری IBT درصد افزایش تعرفه با افزایش پلکانهای مصرف بیشتر شده بود، اما متأسفانه به علت اطلاعرسانی ناقص به رییس جمهور محترم، قبضهای برق باطل شد و در جریان صدور قبوض جدید، تعرفه برق تمامی پلههای مصرف خانگی و صنعتی به صورت یکسان ۲۴ درصد افزایش یافت.
- در عمل پس از اجرای گام دوم هدفمندی یارانهها، وزارت نیرو با افزایش مصرف برق روبرو شد و اوج مصرف که در سال ۹۱ و ۹۲ به ترتیب ۴۳ و ۴۶ هزار مگاوات بود، در سال ۹۳ به ۴۸ هزار مگاوات رسید. همچنین تعرفه تمامی پلکانهای مصرف آب خانگی به صورت مشابه و یکسان ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد.
- وزارت نفت در این گام بر اساس یک الگوی بسیار ساده، به صورت یکسان ۱۴ تومان به تمامی پلههای مصرف گاز خانگی اضافه کرد. بر این اساس پله اول مصرف ۴۷ درصد افزایش و پله آخر مصرف ۴ درصد افزایش یافت و در نتیجه، مصرفکنندگان پرمصرف گاز با درصد افزایش هزینه کمتری مواجه شدند.
- دولت در این گام قیمت بنزین سهمیهای را ۷۵ درصد و قیمت بنزین آزاد را ۴۳ درصد افزایش یافت. در این حالت مصرفکنندگان پرمصرف بنزین که بیشتر از سهمیه خود مصرف میکنند، با درصد افزایش هزینه کمتری مواجه شدند. این امر اقدامی خلاف منطق تعرفهگذاری IBT بود و در نتیجه، متوسط مصرف بنزین در نه ماه نخست سال جاری با وجود سوزاندن ۶ میلیون کارت سوخت با رشدی ۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل، به ۶۹٫۸ میلیون لیتر در روز رسید.
- در صورتی که سهمیههای بنزین بر اساس مدل IBT حفظ شود و به جای هر وسیله نقلیه به صورت سرانه به هر خانوار اختصاص یابد، با توجه به اثر جانشینی گاز طبیعی (CNG) میتوان سهمیه باقی وسایل نقلیه را حذف کرد و گامی در جهت تسهیل نظام سهمیهبندی برداشت. به علاوه برای تأمین کسری بودجه یارانهها میتوان صرفاً قیمت بنزین آزاد را افزایش داد تا عموم مردم با افزایش هزینه مواجه نشوند.
- از آنجا که سهمیه گازوییل بخش حمل و نقل بدون در نظر گرفتن عملکرد این وسایل نقلیه به آنها اختصاص مییابد به گونهای که بیش از ۲ برابر نیاز واقعی در کارتهای سوخت شارژ میشود. همچنین افزایش شدید قیمت گازوییل آزاد میتواند آثار تورمی قابل توجهی در هزینههای حمل و نقل بار در کشور داشته باشد. بنابراین بر مبنای راهبرد IBT در صورتی که سهمیهها حفظ و صرفاً بر مبنای پیمایش در کارت سوخت وسایل نقلیه حمل و نقل شارژ شود، میتوان از قاچاق سالانه ۲٫۸ میلیارد لیتر گازوییل جلوگیری کرد.
نسیم: فتنه ۸۸ چه بر سر اقتصاد ایران آورد؟
- جریان فتنه ۸۸، با از بین بردن امنیت اقتصادی در داخل کشور باعث کاهش مصرف مردم و از بین رفتن انگیزه آنها برای کار و تلاش شد و از آن سو انتظارشان از آینده اقتصاد را کاهش داد که تمامی این موارد منجر به کاهش تولید ملی و کاهش نرخ رشد اقتصادی و وضعیت رکود در اقتصاد شد.
- وقتی امنیت اقتصادی که پایهگذار اول هر سرمایهگذاری است کاهش پیدا میکند سرمایهگذارهای بیرونی که فرارتر هستند و نااطمینانی برای آنها بیشتر است خروج پیدا میکنند و یا کلاً به کشور وارد نمیشوند و از همین جهت با کاهش سرمایهگذاری خارجی روبهرو میشویم.
- جریان فتنه باعث ایجاد اختلال در کشور و تشدید تحریمها شد؛ وقتی امنیت سیاسی را از بین بردند و تفرقه و دودستگی ایجاد میکنند انگیزه برای کار و تلاش کاهش پیدا میکند و امید به آینده کاهش پیدا میکند و خارجیها و دشمنان طمع میکنند و فشارشان را بیشتر میکنند.
- اتفاق ناخوشایند در سال ۸۸ هم از بعد کلان و هم از بعد خرد بر اقتصاد مملکت تاثیرگذاشت؛ در بعد کلان کشورهای ۱+۵ میدیدند که چارهای ندارند جز با ایران مقتدر کنار بیایند و بسیاری از مسائل حل میشد، اما این اتفاق بسیاری از معادلات را به هم ریخت؛ وقتی ما با کسی دعوا داریم و درون خودمان نیز دعوا داریم، دشمن سعی میکند فشار بیشتری وارد کرده و امتیاز کمتری بدهد یا حداقل دست نگه میدارند که اتفاقات داخلی ما را از بین ببرد.
- وقایع سال ۸۸ بر بازار سرمایه نیز تأثیر منفی گذاشت و بورس را وارد بلاتکلیفی و سقوط کرد و آن هم به دلیل نبود امنیت اقتصادی و سیاسی در آن مقطع بود.
شرق: تدبیر، حلقه مفقوده واکنش اقتصادی به افزایش قیمت ارز
- بهدلیل کاهش قیمت نفت، دولت به این متهم است که سیاست فروش ارز در بازار آزاد را بهعنوان یک منبع درآمد، جایگزین کاهش در جهت فروش نفت کرده است. بدیهی است که دولت با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دلایل بسیاری برای نفی این مسئله خواهد داشت که یکی از آنها زیانی است که عدم ثبات اقتصادی و ناامنی در بازارهای داخلی به تصمیمگیریهای کلان و اهداف دولت میزند.
- واکنش احساسی و بدون تدبیر به هیجانات بازار ارز، پیامدی جز به تأخیر افتادن تحقق اهداف توسعهای و ثبات بازارهای مالی بهدنبال نخواهد داشت.
- افزایش قیمت ارز در بازار ایران با توجه به سیاسی بازیهای دولتهای مرتجع عربی، با گذشت حدود یک ماه از مذاکرات سوم آذر و عدم لمس محسوس نتایج آن در کشور و کاهش شدید قیمت نفت امری طبیعی است.
- اجرای سیاستهای خروج از رکود تورمی، کاهش نرخ سود بانکی، رشد اقتصادی چهاردرصدی، افزایش قیمت برخی کالاهای اساسی و خروج نقدینگی از بازار سرمایه و گردش آن در دیگر بخشهای تولید و صنایع، همه اتفاقات مثبتی هستند که خوشبختانه و شاید برای اولینبار سبب افزایش قیمت ارز در بازار کشور شده و میتوان گفت تلاطم دلار خبر از حرکت قطار سیاستهای صحیح اقتصادی دولت داده و پس از طی زمانی کوتاه که قطعاً تأثیر چندانی بر تولیدات صنعتی و رفتار فعالان اقتصادی نخواهد داشت به آرامش میرسد.
- سه شرط برگشت قیمت ارز به ثبات ؛ ۱/ ثبات سیاستهای خارجی دولت. ۲/ مدیریت اقتصادی مطلوب کارشناسان و متخصصان بازار ارز. ۳/ دور بودن دیگر سیاستمداران دولت یازدهم از مفاسد اقتصادی ناشی از سیاستهای بیمحابای دولت نهم و دهم که منجر به پدید آمدن غدههایی سرطانی همچون موضوعات سه هزار میلیارد تومانی و موارد مشابه است.
فرارو: دفتر حماس به تهران منتقل میشود؟
گفتگو با حسن هانیزاده
- ترمیم روابط جنبش حماس با جمهوری اسلامی ایران و یا انتقال دفاتر این جنبش به تهران نیازمند فراهم شدن مقدماتی است که این مقدمات پیش از عذرخواهی رهبران حماس از مردم ایران به دلیل مواضع و سیاستهای اشتباه سابق فراهم نیست.
- روابط جنبش حماس با جمهوری اسلامی ایران، پس از بروز بحران در سوریه و قرار گرفتن رهبران این جنبش در کنار مخالفان حکومت بشار اسد و تعطیلی دفاتر خود در دمشق و انتقال آن به دوحه دستخوش تغییراتی شد.
- دو روز پیش خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس با حضور در کنگره سالانه حزب حاکم ترکیه، مدعی شد که ترکیه منبع قدرت برای همه مسلمانان است.
- رویکرد دوگانه حماس؛ از یک سو تلاش دارد که مواضع خود با ایران را بهبود ببخشد و از سوی دیگر همچنان بر همان مواضع سابق خود تکیه میکنند.
- همواره قطب نمای رهبران فلسطین جهات مخالف را نشان داده است و تاکنون این یکی از جدیترین مشکلاتی بوده است که مانع از آن شده است درباره سرنوشت فلسطین و مردم آن تصمیم قطعی و صحیحی گرفته شود.
- حماس به تصور اینکه پیروزی اخوان المسلمین در مصر مقدمه شکلگیری یک هلال اسلامی و سنی از شمال آفریقا تا خاورمیانه خواهد شد، در یک اقدام کاملاً اشتباه، خالد مشعل، علیه نظام سوریه موضعگیری کرد و دفتر خود را از دمشق به دوحه منتقل کرد و در کنار گروههای مخالف اسد قرار گرفت.
- تلقی حماس و رهبران آن این بود که پیروزی مصر با اشاره آمریکا بود و آمریکا درصدد به قدرت رساندن اخوان در شمال آفریقا و خاورمیانه است. اما اشتباه محاسباتی حماس و اتخاذ موضعی مخالف دوستان راستین و صادق خود یعنی جمهوری اسلامی ایران و سوریه، زمینه انزوای این جنبش و تزلزل جایگاه آن در جهان عرب فراهم کرد.
- تصور خالد مشعل این بود که قطر و عربستان به دلیل مسائل منطقهای و دینی و همچنین ترکیه که چسبندگی بیشتری به حماس دارد (مخصوص حزب عدالت و توسعه) میتوانند جایگاه حماس را در منطقه و در میان سایر گروههای مقاومت فلسطینی ارتقا بخشند، در حالی که این کشورها هیچگاه حامی مطمئنی برای حماس نخواهند بود و آنها تنها از این جنبش استفاده ابزاری و تاکتیکی خواهند کرد.
- پس از جنگ ۵۱ روزه و حملات رژیم صهیونیستی به غزه جنبش حماس با درک برخی واقعیتها به خصوص در مورد کشورهای عرب منطقه تلاش کرد مواضع خود را تعدیل و دوباره روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را بهبود بخشد.
مشرق: کدامیک از مقامات آمریکایی اغتشاشات سال ۸۸ را مدیریت میکردند؟
- طبقه دوم وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۶ شاهد رفت و آمد دیپلماتهایی مانند “جیلیان برنز” بود که سابقه موفقی در انجام انقلابهای رنگی در کشورهای اروپای شرقی داشتند. در یکی از اتاقهای این طبقه که عنوان “دفتر امور ایرانیان” بر بالای آن نوشته شده بود و داخلش با مینیاتورهای ایرانی و نقشهایی از خلیجفارس آراسته شده بود، “مخالفان ایران” عبارتی بود که به وفور شنیده میشد.
- الیزابت چنی؛ وی اکتبر سال ۲۰۰۶ یک طرح رقابتی آنلاین برای اعطای کمکهای مالی به مخالفان دولت ایران برگزار کرد که بهترین طرحها را برای اصلاحات در این کشور ارائه دهند. مطابق سایت وزارت خارجه آمریکا، در قالب این برنامه به افرادی که طرحهایی برای اصلاحات در ایران ارائه دهند، بین ۱۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار کمک مالی تعلق میگیرد. بودجه کل این طرح که “برنامه دموکراسی ایران” نام گرفت، ۷ میلیون دلار پیشبینی شده است.
- اسنادی که روزنامه آمریکایی یو.اس.ای. تودی سه سال بعد در سال ۲۰۰۹ آشکار کرد، نشان میدهد دولت باراک اوباما رئیسجمهوری جدید آمریکا، طرح رقابت آنلاین را با اختصاص ۲۰ میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران ادامه داده است.
- الیزابت چنی علاوه بر نظارت بر دفتر امور ایرانیان، ریاست “گروه سیاستها و عملیاتهای ایران و سوریه” را هم به عهده داشت، گروهی که مارس ۲۰۰۶ با هدف حمایت از براندازی حکومتهای تهران و دمشق راهاندازی شده بود. این گروه که یک سال فعالیت کرد، با بودجهای معادل ۷ میلیون دلار فعالیتش را آغاز کرد که این مبلغ سال بعد به ۸۰ میلیون دلار افزایش یافت.
- دیوید دنهی؛ مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهان یکی از نهادهای فعال در رساندن کمکهای داخلی به گروههای مخالف ایران بوده است. این مؤسسه مطابق مستندات، در سال ۲۰۰۶ برای گروههای مخالف ایرانی به ویژه گروههای سلطنتطلب آموزش و کمکهای مالی فراهم میکرد.
- جیلیان برنز؛ پروژه Exchange (تبادل نفرات و گروهها)؛ از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمعآوری اطلاعات، ایجاد وبسایت و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات، اعزام هنرمندان و مشاغل حرفهای با هدف کارسازی و ارائهی کمک به سازمانهای غیردولتی برای اجرای پروژه براندازی نرم در ایران بوده است.
- رامین عسگرد؛ دومین مدیر دفتر حضور منطقهای ایران در دوبی و جانشین جیلیان برنز؛ وظیفه “رامین عسگرد” در دوبی، تماس با روزنامهنگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهمترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریکا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریکا بود.
- یکی از سندهایی که از دفتر رامین عسلگرد به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده مربوط به ملاقات او با “علی اکبر موسوی خوئینی” نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۰۹ (۲۰ اسفند ۱۳۸۷) است؛ در این سند که ظاهراً تا کنون انعکاسی در منابع فارسی نداشته “موسوی خوئینی” در دیداری که در دفتر “رامین عسگرد” در دوبی با وی داشته خواستار آن شده که جامعه بینالملل در مسائل مرتبط با حقوق بشر به ایران فشار آورد.
نشنال اینترست (National Interest): راههای خود تخریبی داعش
- در چند ماه گذشته از قدرت تخریبی داعش کاسته شده است؛ دلایل این امر میتوانند اقدامات نظامی ایالاتمتحده و سیاستهای دولت مرکزی عراق باشد، اما پدیده دیگری نیز وجود دارد که تأثیر به سزایی در کاسته شدن قدرت داعش دارد و آن چیزی نیست جز سیاستها و اقدامات خود این گروه.
- رویکردهای منزجرکننده و غیرانسانی این گروه یکی از عامل اصلی تضعیف آنها میباشد.
- اقدامات خشن این گروه برای تمام مردم جهان منزجرکننده است و در نظر همه، داعش خبیثترین، بدترین و متعاقباً، مشخصترین سازمانی است که در منازعات عراق و سوریه شرکت دارد. مردم از زندگی کردن تحت قوانین این گروه راضی نخواهند بود. چنین اعمال قدرتی، سرانجام خوبی نخواهد داشت و کسی از آن حمایت نخواهد کرد، همانطور تاریخ نشان میدهد، این قضیه همانند فاز اولیه جنگ داخلی عراق و عکسالعمل مردم نسبت به آن خواهد بود.
- داعش همچون بنلادن و القاعده دارای یک ایدئولوژی واحد نیست، آنها تنها به دنبال پیشروی و وسعت بخشیدن به قلمرو خود میباشند و این عمل را پیروزی قلمداد میکنند، اما چند وقتی است که داعش دیگر پیروزیای به دست نیاورده است؛ تنها راه دوام این گروه پیشروی به سمت جلو است، امری که در حال حاضر کمتر دیده میشود.
- ادعای خلافت، بیشتر برای جذب نیروهای خارجی میباشد؛ بیشتر مسلمانان این حرکت را به رسمیت نمیشناسند و برخی از اصولگرایان سلفی، این حرکت داعش را یک عمل مطرود میشمارند. چنین دوگانگیهایی در درازمدت به نابودی این گروه ختم خواهد شد.
الجزیره (Aljazeera): سنیهای عراق و احتمال درخواست کمک آنها از ایران برای مقابله با داعش
- قانونگذاران و شیخهای قبیلهها، در جلسهای با سناتور مککین اعلام داشتند که، اگر ایالاتمتحده به درخواستهای آنها برای مقابله با داعش پاسخگو نباشد، از رقیب ایالاتمتحده در منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، برای حمایت نظامی در مقابله علیه داعش، درخواست کمک خواهد کرد.
- جلسات مککین با قانونگذاران عراقی و شیخهای قبیلهها، نشان از تسلط سنیها در استانهای انبار، صلاحالدین و دیالا و همچنین شهرکهای ایجادکننده کمربند بغداد و طرح نقشه برای کنترل داعش دارد.
- یکی از قانونگذاران ارشد عراقی که نامش هم افشا نشده است اظهار داشته است که، مککین به روشنی بیان داشت که اگر آمریکاییها فقط به این وضعیت نگاه کنند و مداخلهای نکنند، قطعاً از یک قدرت منطقهای دیگر برای پر کردن این جای خالی درخواست کمک خواهیم کرد.
گاردین (Guardian): اقدام هارون مونس در سیدنی و ستایش این حرکت در مطبوعات داعش
- نشریه اینترنتی انگلیسیزبان دبیق، از اقدام هارون مونس حمایت کرد تا منجر به ترغیب دیگر حملات به شکل گرگ تنها در کشورهای غربی شود.
- یک متخصص افراطشناسی بیان داشته است که، این ایده وجود دارد که شهادت باعث از بین رفتن گناهان گذشته میشود و این کار با جهاد میسر میشود. جهاد باعث رستگاری میشود. جوانانی که بنا بر جهاد پا به مبارزه میگذارند، گناهانشان شسته خواهد شد.
- پیوستن به داعش با انجام عمل حج یا سفر به مکه مقایسه شده است؛ در اسلام، زمانی که به مکه مسافرت کنید، گناهان شما پاک خواهد شد و زندگی دوبارهای خواهید داشت.
- انجام عملیات گرگ تنها، استراتژیای است که داعش در دیگر کشورها پیاده میکند تا از فشار وارده از سوی ائتلاف غرب به آنها کاهش یابد، برای همین سخنگوی داعش، ابومحمد العدنانی، از حامیان داعش خواسته است که برخیزند و در هرکجا که هستند به دفاع از داعش بپردازند. العدنانی هدف حملات به سبک گرگ تنها را آمریکاییها، اروپاییان (مخصوصاً فرانسویهای پلید و معاند) استرالیاییها و کاناداییها خواند.
مهمترین اثر تحریمها بر اقتصاد ایران چیست؟
بیتردید میتوان گفت یکی از مهمترین متغیرهای سیاسی کنونی اثرگذار بر اقتصاد ایران ماجرای مذاکرات هستهای مابین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ است.
بیتردید میتوان گفت یکی از مهمترین متغیرهای سیاسی کنونی اثرگذار بر اقتصاد ایران ماجرای مذاکرات هستهای مابین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ است. تحریمهای همهجانبه علیه اقتصاد ایران که ناشی از تنش در تعاملات سیاسی مابین ایران و جهان در زمینه پرونده هستهای است سبب شده است اقتصاد ایران به مذاکرات مربوط به این پرونده حساس شود و به هر تحولی در این زمینه واکنش نشان دهد.
اما مهمترین اثر تحریمها بر اقتصاد ایران چیست؟ بیتردید از بین همه تحریمهایی که علیه اقتصاد ایران اعمال شده است دو تحریم بیشترین تاثیر ممکن را بر این اقتصاد گذاشته است و آن تحریم شبکه بانکی کشور از نقل و انتقالات بینالمللی و تحریم و محدودیت در زمینه صادرات نفت ایران به عنوان مهمترین مسیر درآمدزایی تاریخی دولت ایران است. همه خوشبینیها و بدبینیهای اقتصاد ایران نسبت به مذاکرات چندساله هستهای مابین ایران و غرب و واکنشهایی که بازارهای مختلف مالی در کشور به این مذاکرات نشان میدهند در واقع امیدواری یا ناامیدی نسبت به زمان و نحوه برداشتن این دو تحریم کلیدی است.
اثرپذیری بالای اقتصاد ایران از سرنوشت این مذاکرات تا آنجاست که پس از اعلام پیروزی انتخاباتی دولت تدبیر و امید و افزایش امید عمومی به حل منازعات چندساله بین ایران و غرب و حتی قبل از انتقال دولت، اقتصاد ایران به این تحول واکنش بسیار مثبتی نشان داد، به طوری که به عنوان مثال شاخص بازار بورس ایران به دلیل این خوشبینی و امیدواری در حالی که هنوز هیچ اتفاق واقعی در اقتصاد ایران رخ نداده بود در یک صعود تاریخی تا نزدیک به عدد ۹۰ هزار واحد نیز افزایش یافت. بازار ارز کشور نیز در شرایطی مشابه کاهشی چند صدتومانی را تجربه کرد. بررسی چندین دوره واکنش اقتصاد ایران به نتایج احتمالی مذاکرات هستهای این واقعیت مهم را برایمان آشکار میکند که بازارهای داخلی بیشتر نسبت به خوشبینی یا بدبینی به آینده اقتصاد ایران ناشی از برداشتن یا عمیقتر شدن تحریمها حساس هستند تا یک اتفاق واقعی در اقتصاد.
تقریباً همه فعالان اقتصادی و فعالان بازارهای مالی و سرمایهگذاری ایران به آخرین دور مذاکرات هستهای که پس از یک فرآیند ۱۲ساله به ایستگاه وین رسیده بود به همان دلایل ذکرشده حساس شده بودند و با توجه به توافقنامه سال گذشته در ژنو و ضربالاجل یکساله توافقنامه ژنو و امیدواری به توانایی و اراده تیم مذاکرهکننده فعلی برای رسیدن به توافق، در بین بسیاری از فعالان اقتصاد ایران خوشبینی زیادی نسبت به دستیابی به یک توافق جامع هستهای شکل گرفته بود. نکته مهم آن است که چون تمام بازارهای مالی نسبت به دستیابی به یک توافق جامع هستهای خوشبین بودهاند، هر دستاوردی کمتر از این توافق جامع در بازارهای مالی و سرمایهگذاری و در بین فعالان اقتصادی به سیگنالی منفی تعبیر خواهد شد بهطوری که اثر سریع این سیگنال منفی در رفتار شاخص بازار بورس کشور پس از عدم رسیدن به توافق جامع هستهای و تمدید مذاکرات قابل پیشبینی بود.
این خوشبینی در حالی در اقتصاد ایران شکل گرفته بود که به نظر میرسد بهرغم خوشبینی طرفین مذاکره به توافق اما همچنان فاصلههای قابل توجهی بین آنها وجود دارد. مسیر و فرآیند تدریجی برداشتن تحریمهای همهجانبه علیه ایران یکی از مهمترین چالشهای باقیمانده است و به دلیل آنکه غرب نیز از اثر این تحریمها بهویژه تحریم شبکه بانکی کشور و تحریم و محدودیت صادرات نفت ایران بر اقتصاد ایران آگاه است در مقابل برداشتن این تحریمها در گامهای اولیه توافق مقاومتهای جدی در سمت طرف غربی وجود دارد.
در این شرایط اگر ادامه فضای خوف و رجا در اقتصاد ایران و تمدید مذاکرات هستهای را در کنار تهدید اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۵ از جانب اقتصاد جهانی به واسطه قدرت گرفتن ارزش دلار در بازارهای جهانی تجربه خواهد کرد و کاهش عمومی قیمت کامودیتیها یا مواد اولیه قرار دهیم، مشخص میشود اقتصاد ایران و به تبع آن بازارهای مالی ایران شرایط سخت و البته نه بحرانی را تجربه خواهند کرد.
به نظر میرسد بازار بورس ایران که شاید تغییرات شاخص آن این روزها بهترین نشانه برای پیگیری تمایلات بازارهای مالی ایران است پس از کاهش چندروزه به دلیل آنکه بازار به خوشبینی و پیشبینی مورد نظر خود نرسیده است همانند ماههای قبل و با شیب آرامی به حرکت Sideway خود ادامه خواهد داد. اقتصاد ایران همچنان در تنگناهای ناشی از محدودیتهای صادرات و نقل و انتقال پولی گرفتار خواهد بود و اگر اثر مخرب کاهش جهانی قیمت مواد اولیه را هم بر شرکتهای عمده صادراتی بورس ایران همانند شرکتهای بزرگ معدنی و پتروشیمی اضافه کنید، مشخص میشود که انتظار شکلگیری یک روند تازه صعودی در بورس ایران طی چندماهه آینده تقریباً نامحتمل است.
درآمدهای دولت ایران در سال ۲۰۱۵ و به تبع آن در سال ۱۳۹۴ به دلیل کاهش قابل توجه قیمت جهانی نفت و ادامه این شرایط احتمالاً با کاهش قابل توجهی مواجه خواهد شد. شاید یکی از جدیترین گزارهها برای تحلیل فضای اقتصاد ایران در این شرایط تازه پیشبینی بودجه انقباضی دولت ایران برای سال آینده نسبت به بودجه سال جاری است. این اتفاق محتمل که به دلیل کاهش درآمدهای ارزی دولت خواهد بود سبب کاهش بودجههای عمرانی و کاهش تقاضای دولتی بوده و این عامل نیز در کنار کنترل نقدینگی توسط دولت با هدف کنترل نرخ تورم به ادامه رکود نسبی یا به تعبیری سرعت بسیار پایین رشد اقتصادی در سال آینده دامن خواهد زد.
در این شرایط است که به نظر میرسد قیمت دلار در بازار ایران که همچنان معضلات و چالشهای بسیاری در کانال عرضه آن در کشور وجود خواهد داشت با توجه به توان پایینتر ارزی دولت در سال پیشرو احتمالاً با شیب کمی به روند افزایشی خود در سالهای ۹۳ و ۹۴ ادامه خواهد داد و شاید تصمیم دولت در افزایش احتمالی قیمت دلار در لایحه بودجه تاییدی بر این روند افزایشی باشد. اما آنچه واضح است اگر سیاست ارزی دولت همانطور که در یک سال و اندی گذشته نشان داده است، مدیریت بازار و نه تثبیت بازار ارز باشد، افزایش قیمت ارز در اقتصاد ایران با شیب ملایم و کنترلشدهای همراه خواهد بود و همچنین با توجه به عدم توافق هستهای و ادامه تحریمها اراده بانک مرکزی ایران برای تکنرخی کردن نرخ ارز در اقتصاد ایران نیز با موانع جدی مواجه خواهد شد.
تغییرات قیمت طلا در اقتصاد ایران در ماههای آینده از دو کانال قابل بررسی است. یک، از کانال افزایش ارزش دلار که به نظر میرسد از این کانال میتوانیم به مرور احتمال افزایش ارزش طلا در بازارهای ایران را داشته باشیم اما از دیگر سو در کانال اثر قیمت طلا در بازارهای جهانی بر قیمت طلای داخلی، به دلیل کاهش ارزش اونس جهانی طلا و اینکه سیگنالهای قابل توجهی در سال ۲۰۱۵ از تغییر شرایط و شکلگیری روند افزایشی برای قیمت جهانی طلا وجود ندارد، قیمت طلا در بازارهای ایران از این کانال امکان افزایش نداشته و تا حدی مقاومت نیز در برابر افزایش قیمتها خواهد داشت.
در پایان میتوان گفت کاهش سرعت رشد نقدینگی به دلیل سیاستهای کنترل تورمی دولت، کاهش قابل توجه درآمدهای نفتی دولت در ماههای پیش رو، ادامه تحریمها و چالشهای مبادلات مالی و اقتصادی برای اقتصاد ایران، افزایش ارزش دلار در بازارهای جهانی و کاهش عمومی قیمت مواد اولیه در سطح جهان سبب شده است اقتصاد ایران همچنان شرایط نسبتاً رکودی خود را طی ماههای آینده ادامه دهد و بازارهای مالی نیز تصویری دقیق از ادامه فضای بیم و امید اقتصاد ایران درباره سرنوشت نهایی مذاکرات هستهای خواهد بود.
*مدرس اقتصاد سازمان مدیریت صنعتی ایران