سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

تصاویر روز رسانه های خبری



سری چهارم عکس های زیبا و رویایی از طبیعت سراسر جهان

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

عکس های زیبا و رویایی از طبیعت - سری چهارم

اخبار ورزشی خوزستان


خوزستان اسپورت- به نظر می رسد پرسپولیسی ها که در مستطیل سبز ورزشگاه آزادی حریف تیم شایسته جنوب ایران نشده اند، قصد دارند که از راه های دیگری تیم فولاد را تحت فشار بگذارند.
محمدحسین ابن قاسم سرپرست تیم فوتبال فولاد خوزستان برای دومین بار با شکایت حمید درخشان سرمربی پرسپولیس تهران به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
به گزارش خوزستان اسپورت، بهنام علی محمدی وکیل مدافع حمید درخشان در گفت وگو با خبرگزاری ایرنا با اعلام این خبر اظهارداشت: بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه، روز گذشته برای دومین بار سرپرست فولاد را با شکایت حمید درخشان به دادسرا احضار کرد.
وکیل مدافع درخشان اظهار داشت: پیشتر سرپرست فولاد خوزستان احضار شده بود اما به دلیل سفر به مالزی به منظور قرعه کشی مسابقات جام باشگاه های آسیا نتوانست در دادسرا حضور یابد.
علی محمدی یادآور شد: در این پرونده از نعیم سعداوی نیز شکایت کرده بودیم که وی چندی پیش در دادسرا حضور یافت و ضمن تفهیم اتهام برایش قرار کفالت صادر شد.
وکیل مدافع حمید درخشان افزود: بازپرس پرونده، یوسف وکیا بازیکن فولاد و واسطه ای که وکیا را به درخشان وصل کرده بود را نیز به عنوان مطلع به دادسرا احضار کرد که وکیا دو  هفته پیش با حضور در دادسرا به سئوالات بازپرس پاسخ داد اما هنوز فرد واسطه در دادسرا حضور نیافته است.
علی محمدی افزود: در این پرونده به اتهام نشر اکاذیب از نعیم سعداوی مربی و حسین ابن قاسم سرپرست فولاد خوزستان شکایت کرده ایم.وی افزود: شکایت دیگری نیز تحت عنوان ضبط بدون اجازه صدا، در کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال علیه یوسف وکیا بازیکن و نعیم سعداوی مربی فولاد مطرح کرده ایم.
گزارش خبرنگار خوزستان اسپورت حاکیست که محمدحسین ابن قاسم سرپرست تیم فوتبال فولاد خوزستان برای صبح روز چهارشنبه (فردا) بلیط پرواز اهواز به تهران تهیه کرده تا با حضور در دادسرای فرهنگ و رسانه در خصوص این پرونده شفاف سازی کند. به نظر می رسد پرسپولیسی ها که در مستطیل سبز ورزشگاه آزادی حریف تیم شایسته جنوب ایران نشده اند، قصد دارند که از راه های دیگری تیم فولاد را تحت فشار بگذارند.
مهاجم 29 ساله پدیده خراسان به نفت مسجدسلیمان ملحق شد.
مهاجم تیم فوتبال پدیده خراسان با عقد قراردادی تا پایان فصل جاری مسابقات لیگ برتر فوتبال باشگاه های ایران به تیم نفت مسجدسلیمان پیوست.

به گزارش خوزستان اسپورت، کیوان امرایی مهاجم 29 ساله باشگاه پدیده خراسان با عقد قراردادی یه مدت نیم فصل ورزشی به تیم نفت مسجدسلیمان ملحق شد. این مهاجم لرستانی که در نیم فصل اول موفق به گلزنی نشده و در فهرست مازاد تیم پدیده قرار گرفته بود، در نیم فصل دوم لیگ برتر با پیراهن نفت مسجدسلیمان بازی خواهد کرد.
گزارش خبرنگار خوزستان اسپورت حاکیست که ساعت 16 امروز قرارداد کیوان امرایی در دفتر نقل و انتقالات هیئت فوتبال خوزستان به ثبت خواهد رسید و نمایندگان رسانه ها می توانند برای پوشش خبری عقد قرارداد کیوان امرایی در محل هیئت فوتبال خوزستان حضور پیدا کنند. 
بازیکنان خارجی تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان به اردوی این تیم در بندرعباس اضافه شدند.
مجوز حضور سه بازیکن جدید تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان در لیگ برتر از سوی کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال صادر شد.
به گزارش خوزستان اسپورت، کئورگی نیکلایو گئورگیف، روسلان ملزدینوف و الکساندر پاشنکو 3 بازیکن خارجی که برای عقد قرارداد رسمی با مدیران باشگاه نقت مسجدسلیمان به توافق نهایی رسیده بودند، پس از انجام آزمایشات پزشکی قراردادهای خود را به صورت رسمی ثبت کردند.
قراردادهای این سه بازیکن پس از انجام تست های پزشکی و دریافت مجوز از کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال در دفتر ثبت قراردادهای سازمان لیگ فوتبال ایران به ثبت رسید. مصطفی شهبازی مسئول کمیته نقل و انتقالات سازمان لیگ فوتبال، مدارک بازیکنان خارجی نفت مسجدسلیمان را تأیید کرد و آن ها به اردوی زردپوشان در بندرعباس اضافه شدند.

مسئول شمالی کمیته مسابقات سازمان لیگ مثل همیشه روبروی تیم پرطرفدار جنوبی جبهه گرفته است.
مسئول برگزاری مسابقات سازمان لیگ، گفت: من با تمدید زمان نقل و انتقالات مخالفم و اگر به من بود که همان یک بار هم مخالفت می‌کردم.
به گزارش خوزستان اسپورت و به نقل از فارس، غلامرضا بهروان درباره اینکه آیا زمان نقل و انتقالات زمستانی تمدید می‌شود یا نه، گفت: اگر به من بود که همین یک بار هم تمدید نمی‌کردم و با هر نوع تمدید نقل و انتقالات مخالفم چرا که زمان این نقل وانتقالات زمستانی از قبل مشخص بود و لازم نیست دوباره تمدید شود اما این مسئله ارتباطی به من ندارد و هیأت رئیسه سازمان لیگ باید در اینباره تصمیم بگیرد.
وی درباره اینکه قاضی در حال مذاکره با فولاد است و تا چه زمانی امروز نقل و انتقالات ثبت می‌شود، ادامه داد: تا پایان ساعت اداری نقل و انتقالات ثبت می‌شود اما با توجه به اینکه باشگاه‌ها هجوم آوردند و تجمع برای نقل و انتقالات زیاد است کسانی که کارشان بعد از ساعت اداری باشند هم ثبت خواهیم کرد و باید بگویم تا پاسی از شب این کار انجام خواهد شد.
بهروان در پاسخ به این سؤال که آیا مشکلات مالی سازمان لیگ حل شده یا نه، خاطرنشان کرد: هر قراردادی که بسته می‌شود 10درصد آن به فدراسیون فوتبال، 5درصد به هیأت‌های استانی و 5 درصد به سازمان لیگ می‌رسد اما فکر می‌کنم خیلی از مشکلات فدراسیون فوتبال با کمک مالی وزارت ورزش حل شده است.
وی درباره شکایت پرسپولیسی‌ها از باشگاه فولاد و اینکه آیا نتیجه این بازی 3 بر صفر به سود پرسپولیس می‌شود، تصریح کرد: بهتر است این مسئله مسیر قانونی خودش را طی کند و قانون هم در اینباره خیلی خوب پیش‌بینی کرده و شاید مصاحبه‌های ما شائبه برانگیز شود.
مسئول برگزاری مسابقات سازمان لیگ در مورد اینکه مسئولان باشگاه فولاد اظهار داشتند که با مجوز سازمان لیگ سروش سعیدی بازی کرده و اگر تخلفی هم صورت گرفته گریبان این سازمان را خواهد گرفت و به باشگاه فولاد ارتباطی ندارد، افزود: نمی‌دانم که مسئولان فولاد این حرف را زده‌اند یا نه اما بهتر است مسئولان فولاد به کار خودشان بپردازند و درباره سازمان لیگ حرف نزنند چون سازمان لیگ به وظایف قانونی‌اش عمل می‌کند.

پدیده ناپدید شده فولاد خوزستان به لیگ دسته اول انتقال یافت.
مهاجم تیم فوتبال فولاد خوزستان به تیم دسته اولی فولادنوین اهواز منتقل شد.
به گزارش خوزستان اسپورت، مهدی نیایش پور مهاجم 23 ساله فولاد خوزستان که در این تیم فرصت بازی پیدا نمی کرد، صبح امروز با دریافت رضایت نامه از این باشگاه به فولادنوین اهواز منتقل شد تا در نیم فصل دوم لیگ دسته اول برای تیم دوم باشگاه فولاد بازی کند.
در ابتدای حضور نیایش پور در فولاد خوزستان از این بازیکن به عنوان پدیده یاد می شد ولی مصدومیت های مداوم و نیمکت نشینی های طولانی باعث شد تا این بازیکن در دوره مربی گری مجید جلالی، حسین فرکی و دراگان اسکوچیچ فرصت بازی نکند.
بدین ترتیب پدیده ناپدید شده فولاد خوزستان به تیم دسته اولی فولادنوین می رود تا شاید با پیراهن این تیم بتواند خودی نشان دهد. فولادنوین اهواز با داشتن بیشترین گل زده به عنوان قهرمانی نیم فصل لیگ دسته اول رسیده است.

خبر جالب برای هواداران فولاد خوزستان احتمال پیوستن محسن مسلمان به این تیم است.
احتمال پیوستن هافبک تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان به فولاد خوزستان تا پایان وقت اداری امروز وجود دارد.

به گزارش خوزستان اسپورت، در حالی که طی روزهای گذشته نامی از محسن مسلمان در فهرست بازیکنان مورد نظر فولاد خوزستان وجود نداشت، این بازیکن تهرانی به یک قدمی فولاد خوزستان رسیده و در صورت توافق مالی دو باشگاه خوزستانی و اصفهانی، به فولاد خوزستان منتقل خواهد شد.

گزارش خبرنگار خوزستان اسپورت حاکیست که پس از آن که باشگاه های استقلال و پرسپولیس تهران نتوانستند مبلغ مورد نظر باشگاه ذوب آهن را پرداخت کنند، این باشگاه آمادگی خود را برای انتقال محسن مسلمان به فولاد خوزستان اعلام کرد. فولادی ها نیز از این موضوع استقبال کرده و طرفین به توافق های اولیه رسیده اند.
چنانچه مذاکرات سیف الله دهکردی و سعید آذری تا بعد از ظهر امروز به نتیجه برسد، محسن مسلمان از دیار زاینده رود به سواحل کارون نقل مکان خواهد کرد تا با پیراهن سرخ فولاد در ادامه فصل جاری به میدان برود.

هشدار امنیتی - رایانه ای




روزنامه خراسان شمالی در شماره روز شنبه، ششم دیماه خود، در گزارشی به سراغ شبکه اجتماعی وایبر رفته و این پدیده اجتماعی را مورد آسیب شناسی و واکاوی قرار داده است.

به گزارش ایرنا در صفحه اجتماعی این نشریه استانی می خوانیم: همه دور هم جمع شده اند و از برنامه های شب گذشته خود در شبکه اجتماعی وایبر حرف می زنند و می خندند. یکی پیام دوستش را با صدای بلند می خواند، دیگری هم پیامی را به او نشان می دهد و یکی دیگر از دوستان عکسی را که به تازگی در وایبر گذاشته است به دوستش نشان می دهد. آن دیگری هنوز چشم هایش را می مالد و به زحمت از خواب بیدار شده است. معلم وارد کلاس می شود و بچه ها از جای خود بر می خیزند. هنگامی که معلم درس های جلسه گذشته را از تعدادی از دانش آموزان می خواهد تا ارائه دهند، آن ها سکوت می کنند و دیگران به آن ها می خندند و به یاد شیرین کاری شب گذشته آن ها در وایبر می افتند.

گوش هایی که نمی شنوند
مدت هاست در پیام های گوشی تلفن همراه خود غرق شده است و هر چقدر والدینش صدایش می زنند تا برای صرف شام از اتاقش بیرون بیاید فایده ای ندارد. مدام صدای پیام تلفنش به گوش می رسد و پیام های جدید وایبری به دستش می رسد. هر بار که می خواهد آن را خاموش کند و کنار بگذارد، دوباره پیام جدیدی می آید و او را وادار به پاسخ دادن می کند. گاهی صداهای عجیب و غریبی از اتاقش شنیده می شود و هنگامی که مادر با تعجب از او سوال می کند، می گوید: برای تفنن و سرگرمی با دوستان مجبور بودم پیام های صوتی بگذارم. یک ساعت طول می کشد تا از اتاقش بیرون بیاید اما هنگام شام خوردن هم دست از پیام بازی بر نمی دارد.

غرق در تلفن همراه

در اتاقش مشغول بررسی پیام هایی است که برایش ارسال شده است. صدای گریه کودک 3 ساله اش از اتاق دیگر شنیده می شود اما او با شنیدن این صدا عکس العملی نشان نمی دهد. همسرش با تعجب نگاهی به او می اندازد و منتظر است تا به سراغ فرزندش برود و او را آرام کند اما زن از جای خود تکان نمی خورد و آن قدر در صفحه وایبر خود غرق شده است و پیام های مختلف را بررسی می کند که فرصتی برای رسیدگی به فرزندش ندارد.

فرصت هایی که از دست می رود

صدای گفت و گوی جمع خانوادگی شان لحظه به لحظه کمتر می شود. عده ای گوشی های شان را در دست گرفته اند و پیام های مختلف وایبری را با هم رد و بدل می کنند. یکی از افرادی که خود عضو وایبر نیست، از این کار اطرافیانش انتقاد می کند و می گوید: در کنار هم بودن اعضای خانواده، دوستان و آشنایان احساسی است که جز در دنیای واقعی در جای دیگری نمی توان آن را تجربه کرد اما عده ای این فرصت را با گشت زنی در فضای مجازی از دیگران سلب می کنند. «ناصری» ادامه می دهد: در این برهه از زمان که افراد گرفتار زندگی خود هستند و برای با هم بودن فرصت کمتری دارند، بهتر است که همین فرصت های کوتاه را با گشت زنی در فضای مجازی از دست ندهیم. وی عنوان می کند: بیشتر افراد از چنین فناوری هایی برای تفنن و سرگرمی استفاده می کنند و بیشتر اوقات، وقت خود را بیهوده هدر می دهند.

از بین رفتن آرامش و امنیت

یک کارشناس ارشد مدیریت پژوهشی و پژوهشگر مسائل اجتماعی اظهارمی دارد: طبق تحقیقی که به تازگی انجام شده است، ایران در استفاده از وایبر در رتبه نخست قرار دارد و به ویژه زنان نیز مقام اول را در استفاده از آن دارند.

«فریبا باقری» ادامه می دهد: باعث تاسف است که زنانی که وظیفه تعلیم و تربیت دارند، بیشتر وقت خود را در فضای وایبر می گذرانند. وی با اشاره به این که مخالف فناوری نیستیم، عنوان می کند: باید دید از فناوری چه استفاده ای می شود زیرا اگر به دنبال سواد مطبوعاتی، رسانه ای و علمی هستیم باید از ابزارهای خاص آن ها استفاده کنیم.

وی مهم ترین آسیب گشت زنی مداوم در وایبر را هدر دادن وقت می داند و می گوید: نخستین آسیب این موضوع برای دانش آموزان این است که به جای وقت گذاشتن برای درس خواندن وقت خود را بیهوده هدر می دهند. وی آسیب مهم دیگر را اعتیاد به استفاده از وایبر می داند و می افزاید: به دنبال به وجود آمدن اعتیاد فرصت مدیریت وقت از افراد مختلف گرفته می شود و از سوی دیگر زمانی که فرزندان مشاهده می کنند که والدین شان مدام در وایبر هستند از آن ها الگوبرداری می کنند و به جای تعامل های رو در رو، در فضای مجازی به سر خواهند برد. این کارشناس ارشد مدیریت پژوهشی با بیان این که عده ای از افراد تصور می کنند که استفاده از چنین فضاهایی باعث بالارفتن سطح فکری آن ها می شود، اظهارمی دارد: اگر نخبگان و افراد شاخص در صورت عضو بودن در این فضاها حد استفاده از چنین فضاهایی را مشخص و به عنوان الگو عمل کنند، افراد دیگر هم از آن ها خواهد آموخت که چگونه از این فناوری استفاده کنند.

وی می افزاید: آسیب استفاده بیش از حد از وایبر زمانی مشخص می شود که متوجه می شویم بچه های مان از ما دور شده اند و به همان اندازه ای که در وایبر باشیم فرزندانمان از ما فاصله می گیرند و فرصت تعامل های رو در رو را از دست می دهند.

وی بیان می کند: اگر بچه ها مشاهده کنند چنین هنجارهایی در خانواده از سوی بزرگ ترها به ویژه والدین قانون مند شده است، آن ها نیز در این وادی گرفتار و حلقه های خانوادگی متزلزل می شوند. به گفته وی، افراد طبیعی و سالم آن هایی هستند که خودشان را تحت تاثیر شدید فناوری و فشارهای محیطی مختلف قرار نمی دهند.

یک کارشناس ارشد مردم شناسی هم با برشمردن برخی از مزایای این تکنولوژی اظهار می دارد: چنین امکاناتی سرعت رد و بدل اطلاعات را افزایش می دهد و در بسیاری از موارد مشکلاتی را که در این راه وجود دارد، رفع می کند. «عاقل» اضافه می کند: صرف نظر از ارزان بودن این تکنولوژی باید به برخی از معایب آن نیز اشاره کرد که مهم ترین آن ها هویت نداشتن افراد در فضای مجازی است.

وی ادامه می دهد: برخی از افراد در چنین فضاهایی خود را با هویت های نادرست برای سوء استفاده از دیگران معرفی و به خوب بودن تظاهر می کنند. وی با بیان این که استفاده از این فناوری ها برای نوجوانان و جوانان جذابیت بیشتری دارد، می افزاید: در این فضا که امکان دارد برخی از افراد هویت غیرواقعی داشته باشند، افراد به سمت و سوی اشخاصی که نمی شناسند می روند و ممکن است آسیب های زیادی در کمین آن ها باشد. 

تصاویر روز رسانه های خبری خوزستان



نشست خبری استاندار خوزستان و اصحاب رسانه با موضوع گردشگری آبی صبح امروز در محل استانداری خوزستان برگزار شد.
عکس/ مهدی پدرام خو

تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی

تصاویر روز رسانه های خبری خوزستان



نشست خبری استاندار خوزستان و اصحاب رسانه با موضوع گردشگری آبی صبح امروز در محل استانداری خوزستان برگزار شد.
عکس/ مهدی پدرام خو

تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی
تصاویر / نشست خبری استاندار خوزستان با موضوع گردشگری آبی

اخبار روز خوزستان



دکتر علی اکبر سیاری معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از عملکرد رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و معاون بهداشت دانشگاه در اجراء و پیشبرد برنامه های ارتقاء نرخ باروری کلی تقدیر و تشکر به عمل آورد

دکتر علی اکبر سیاری معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از عملکرد رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و معاون بهداشت دانشگاه در اجراء و پیشبرد برنامه های  ارتقاء نرخ باروری کلی تقدیر و تشکر به عمل آورد.

دکتر سیاری معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهت اجراء و پیشبرد برنامه های مرتبط با سیاست های کلی جمعیت مبتنی بر سلامت مادر و کودک در راستای ارتقای نرخ باروری کلی، از زحمات و تلاش های اسماعیل ایدنی رییس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، سعید سیدیان معاون بهداشت دانشگاه و قاسمی مدیر گروه سلامت خانواده معاونت بهداشت تقدیر و تشکر نمود.

در بخشی از متن نامه معاون بهداشت وزارت خطاب به اسماعیل ایدنی، رییس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز آمده است:
 

جناب آقای دکتر اسماعیل ایدنی

رئیس محترم دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز

بدینوسیله از حمایت ها و اقدامات ارزشمند جناب عالی و جناب آقای دکتر سید سعید سیدیان، معاون محترم بهداشت و نیز تلاش های بی شائبه مدیر گروه محترم سر کار خانم دکتر قاسمی و کارشناسان محترم سلامت خانواده آن حوزه در اجراء و پیشبرد برنامه های مرتبط با سیاست های کلی جمعیت مبتنی بر سلامت مادر و کودک در راستای ارتقاء نرخ باروری کلی، قدردانی به عمل می آید.

گزارش تصویری یک مراسم



صابئین مندائی از ادیان موحد، صاحب کتاب، پیغمبر و خط و زبان است و در قرآن کریم طی آیاتی به آن اشاره شده است.
ریشا اِد اَما گنزابرا جبار چحیلی طاووسی معروف به شیخ جبار طاووسی، رهبر صابئین مندائی ایران، امروز دوشنبه هشتم دی‌ماه در اهواز به به خاک سپرده شد.

به گزارش ایسنا، شیخ جبار طاووسی متولد ۱۳۰۲ در اهواز بود و پیش از مرگ در رشته طلا سازی و میناکاری فعالیت می‌کرد. وی بیش از ۷۰ سال از عمر خود را وقف جامعه مندائیان ایران کرد.

صابئین مندائی از ادیان موحد، صاحب کتاب، پیغمبر و خط و زبان است و در قرآن کریم طی آیاتی به آن اشاره شده است.



منبع: ایسنا

انالله و انا الیه راجعون



این کارشناس درباره نگاه اسلام به مندایی‌ها می‌گوید: در بین علمای اسلام معاصر آیه‌الله خامنه‌ای آنها را اهل کتاب دانسته‌اند و از این بابت نوعی آرامش برای صابئین بوجود آمده است.
رهبر پیروان دین مندائی که در شهر اهواز زندگی می کرد درگذشت.

به گزارش عصرایران، گنزبرا "جبار چحیلی" معروف به "شیخ جبار طاووسی" رهبر مندائیان (صابئین) جهان روز یکشنبه در سن 91 سالگی در منزل مسکونی اش در اهواز درگذشت. او روز دوشنبه در مراسمی با حضور شمار زیادی از پیروان این دین براساس آئین مندائی به خاک سپرده شد. 

"شیخ جبار طاووسی" رهبر فقید مندائیان (نفر دوم از سمت چپ)

رهبر مندائیان جهان در اهواز درگذشت (+عکس)

او نیز به مانند اکثر پیروان این دین به در زمینه طلاسازی و میناکاری فعالیت می کرد.
به همین مناسبت دستیار رئیس جمهور در امور اقلیت های دینی و مذهبی و اقوام نیز پیام تسلیتی ارسال کرد.

مندائیان یا صابئین به پیروان حضرت یحیی گفته می شود. پیروان این دین در حاشیه رود کارون، دجله و فرات در استان های خوزستان و جنوب عراق زندگی می کنند.

بخشی از پیروان این دین نیز با مهاجرت به سایر کشورها، در اروپا و آمریکا زندگی می کنند. مندائیان در خوزستان معمولا به فعالیت های در رشته طلاسازی و میناکاری مشهور هستند. 

بخشی از آئیین تشییع جنازه رهبر مندائیان در اهواز

  
نام این دین و پیروانش بارها در قرآن کریم آمده است و جزء اقلیت های دینی در ایران هستند.  

در اهواز و دیگر شهرهای خوزستان، مردم مسلمان و مندائیی به صورت مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی می کنند. مندائییان همچنین با آزادی کامل مراسم های دینی خود را انجام می دهند و آئیین های ازدواج و مرگ را براساس آئیین های مخصوص این دین برگزار می کنند.

 
بخشی از آئیین تشییع جنازه رهبر مندائیان در اهواز


 آمار آنها در استان خوزستان 7 تا 20 هزار نفر است.

جمعیت کل مندائیی ها در جهان 75 هزار نفر است که بیشترین تعداد آنها در عراق و ایران زندگی می کنند. برخی از آنها هم به سوئد، استرالیا، آمریکا، انگلیس و آلمان مهاجرت کرده اند.

نگاهی به دین مندائیی ها

پیروان حضرت یحیی(ع) هستند که قریب 1800 سال در ایران سکنی دارند.
دکتر مسعود فروزنده، نویسنده کتاب "ایران سرزمین صلح ادیان" و محقق و پژوهشگر تاریخ که درباره این دین تحقیقات گسترده و طولانی داشته 

اولین پرسش درباره تاریخ این قوم است که فروزنده در این باره می‌گوید: قوم صابئین مندایی پیروان حضرت یحیی هستند که نزدیک به 1950 سال پیش به دلیل اذیت و آزار برخی از اهالی شهر قدس (اورشلیم) به سوی رودخانه فرات مهاجرت و در شهرهای بغداد، بصره، عماره، خرمشهر و هویزه و شوشتر مستقر شدند.

این پژوهشگر درباره آداب و سنن دینی صابئین مندایی نیز چنین توضیح می‌دهد: صابئین در روزهای یکشنبه در آب جاری کارون غسل تعمید می‌کنند. قبله‌شان سمت شمال آسمانی است. نمازشان رکوع و سجود ندارد. سه بار در روز نماز می‌خوانند. ازدواج دارند اما طلاق ندارند. هیچ عضو جدید نمی‌پذیرند. روحانیون‌شان برای شعائر دینی پولی دریافت نمی‌کنند بلکه خود صاحب شغل هستند. بیشتر صابئین به زرگری و نقره‌کاری مشغولند. عید نوروز را جشن می‌گیرند. به غذاهای گیاهی و ماهی علاقه دارند . ذبح شان با چاقو است و شایعه اینکه آنها حیوانات را خفه می‌کنند حقیقت ندارد.







علاوه بر این، عروس و داماد قبل از محرم شدن باید غسل تعمید شوند و یکی از قسمت‌های جالب عروسی آنها این است که روحانی سر عروس و داماد را سه بار به آهستگی به هم متصل می‌کند که نمادی از وصل روحانی آنهاست.

آنها در سال 34 روز روزه می گیرند. برای باقی ماندگان طوفان نوح یک غذای متبرک مثل خیرات درست می‌کنند که حریصه نام دارد که با عدس تهیه می‌شود.

لباس مراسم تعمید همگی سفید و از جنس کتان است. در حین تعمید روحانی تعمید کننده باید عصایی از درخت زیتون در دست داشته باشد. معبد یا مسجد آنها مندی نام دارد که به معنای عقل و عرفان است و از نی و حصیر تهیه می‌شود و باید به سمت شمال آسمانی باشد. اسم کتاب مقدس شان "گنزا ربا" به معنای گنج بزرگ است. سازمان دینی صابئین ساده است.

گنجور یا گنزورا عنوان مرجع دینی‌شان است. بعد از رتبه گنجور رتبه ترمیده است و در اخر رتبه اشکندا (یاور) قرار دارد.


نزدیک به 120 واژه فارسی به ادبیات مندایی وارد شده و نام‌های ایرانی باستان در بین آنها متداول است. زنان با مردان برابر هستند و جالب اینکه هر مندایی یک نام شناسنامه‌ای دارد و یک نام دینی که نام دینی بر اساس نام مادر است. زبان مندایی شاخه‌ای از زبان آرامی قدیمی است. خط مندایی هم در نوع خود جالب است شاید بتوان گفت ترکیبی از خط عبری و مانوی است.

فروزنده درباره اینکه چرا این دین تا کنون ناشناخته و مجهول باقی مانده است ، چنین می گوید: آنها خودشان نمی‌خواستند شاید یک دلیلش این است که بایستی به خاطر آیین غسل تنها در کنار رودخانه‌های منطقه گرمسیری مانند فرات و کارون زندگی کنند چون به دلیل گرما در اکثر روزهای سال می‌توانستند در آب جاری تعمید بجا آورند. از طرف دیگر آنها به سیاست هیچ علاقه‌ای ندارند و تبلیغ و تبشیر و عضوگیری در این دین وجود ندارد یعنی ورود ممنوع و خروج آزاد است.

ما معرفی و بازشناسی این دین را مدیون محققین اروپایی مانند نلدکه و لیدزبارسکی و ماتسوخ در تدوین دستور زبان و ترجمه متون مندایی هستیم . تحقیقات مندایی شناسی بطور گسترده در ایران قبل از انقلاب توسط محققین دانشگاهی بسیار ضعیف بود و تنها بعد از جنگ یعنی از سال ١٣٦٨ اغاز شد.


مندائی ها در رود کارون در اهواز


وی درباره نگاه اسلام به مندایی‌ها می‌گوید: در بین علمای اسلام معاصر حضرت آیه‌الله خامنه‌ای آنها را اهل کتاب دانسته‌اند و از این بابت نوعی آرامش برای صابئین بوجود آمده است.


تسلیت اقلیت "مندائی" برای عزای حسینی 

 


عصر ایران درگذشت رهبر مندائیان جهان را به هموطنان مندائی تسلیت عرض می کند.


یک تحلیل اقتصادی از خوزستان



خوزستان ؛ بهشت دولت یا ملت!


نیوزآبادان : طبق اعلام منابع دولتی، اگر در سال ۱۳۸۴ خوزستانی ها به دولت ۲۹۲ میلیارد تومان مالیات داده اند این عدد در سال۱۳۹۰ به ۱۵۶۰ میلیارد تومان رسیده است. البته این درآمد بجز درآمد ملی است که دولت از طرق دیگری مثل استخراج نفت، تولید گاز و محصولات پتروشیمی و فولاد و … از استان خوزستان بدست آورده است.


میزان درآمد از پروژه های ملی از استان خوزستان در سال ۱۳۸۴ – ۶۶۷ میلیارد تومان بوده که در سال ۱۳۹۰ به میزان ۱۲۵۰ میلیارد تومان افزایش یافته است (۱۸۸% درصد رشد).

حاصل این مقایسه را اگر در زمینه سرمایه گذاری های دولتی بخواهیم ملاحظه کنیم در می یابیم که باز هم بیشترین گرایش در طرح های ملی آنهم از نوع نفت و گاز و پتروشیمی بوده است.

در همین زمینه باید به این نکته تأکید نمود که در سرمایه گذاری های صورت گرفته اعم از ملی و یا محلی می بایستی از پیمانکاران داخلی استان بیشترین بهره را برد تا بدین ترتیب بلکه حرکتی در زمینه اشتغال و کاهش بیکاری محقق شود و گرنه چگونه می توان پذیرفت که در شاخص های یاد شده این استان سرآمد جذب منابع برای تأمین مالی دولت باشد اما بیکاری در آن منطقه بیداد کند؟

آیا می توان پذیرفت که دولت منابع سرشار مالی خود را از این استان تأمین نموده اما مناقصه ها را با هدف جذب پیمانکاران غیربومی مورد توجه قرار داد؟ آیا این هدف می تواند آبادی و عمران استان خوزستان را به همان نسبت که این منطقه در خدمت اهداف ملی است، تأمین کند؟ آیا مردم خوزستان اگر ظرف شش سال گذشته راساً ۵۵۲ درصد به منابع دولت کمک مالی و نقدی نموده اند به همان نسبت درآمدهای خانوارهایشان رشد داشته است؟ آیا به همان نسبت بیکاری هم در این استان رو به نقصان گذاشته است؟ بهرحال مردم این استان اگر به شایستگی دولت را در یافتن منابع، کمک و یاری نموده اند ، سزاوارند که رفاه و آسایش خود را نه به همان نسبت بلکه بالاتر از متوسط ملی ببینند.

البته این نوع استدلال به معنای دور شدن از نگاهی ملی و آبادانی کل کشور نیست بلکه دولت در مناطقی که بهره برداری بیشتری از منابع آنها دارد می بایستی انگیزه های کافی را برای همکاری شهروندان آن مناطق و برای توسعه همان منابع مورد توجه قرار دهد. در حقیقت دولت با ایجاد انگیزه فرصت های طلایی بیشتری برای خود ایجاد خواهد نمود. البته باید به این نکته توجه کردکه جامعه ممکن است با آمار و ارقام سر و کار نداشته باشد اما می تواند وضعیت خود را با گذشته خویش و همچنین با شاخص های رفاهی سایر مناطق کشور که در تردد است، قیاس نموده و به نتیجه گیری بپردازد.

غلامرضا فروغی نیا

یک خبر از دزفول


فرماندار ویژه دزفول نسبت به گسترش دامنه اعتیاد در جامعه به دلیل مواد مخدر ارزان هشدار داد و گفت:متاسفانه قیمت مواد مخدر از سبزی خوردن نیز ارزان تر شده است.
کد خبر: ۴۶۱۹۴۹
تاریخ انتشار:۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۸-29 December 2014
فرماندار ویژه دزفول نسبت به گسترش دامنه اعتیاد در جامعه به دلیل مواد مخدر ارزان هشدار داد و گفت:متاسفانه قیمت مواد مخدر از سبزی خوردن نیز ارزان تر شده است.

به گزارش ایرنا «حبیب اله آصفی» روز یکشنبه در نشست شورای مبارزه با مواد مخدر شهرستان دزفول در سالن جلسات این فرمانداری افزود:افراد سودجو برای خنثی کردن اقدامات دولت در مبارزه با مواد مخدر ، هزینه ترانزیت مواد مخدر را تامین کرده تا جوانان به راحتی به مواد مخدر ارزان دست یابند.

وی ضمن هشدار نسبت به سهولت دسترسی به مواد مخدر در جامعه بیان داشت:فرماندار ویژه دزفول اظهار کرد:دزفول در منطقه ای واقع شده که با آلودگی های زیادی روبروست و به محلی برای ترانزیت مواد به سایر استانها تبدیل شده است.

وی با اشاره به مشکلات اقتصادی جامعه گفت: در حال حاضر به دلیل وضعیت کشور هیچ گونه اعتباری برای احداث اقامتگاه نگهداری از افراد معتاد وجود ندارد و این در حالی است که دستگاه های اجرایی مبارزه با مواد مخدر به صورت جزیره ای عمل کرده و اقدامات آنها بی اثر است.

وی بر لزوم همکاری و حمایت کلیه دستگاه های اجرایی برای ریشه کنی مواد مخدر تاکید کرد و از کمیته فرهنگی علمی مبارزه با مواد مخدر این شهرستان خواست راهکار علمی برای پیشگیری از اعتیاد ارائه نماید. 

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



اوباما با اشاره به امکان توافق هسته ای با ایران گفت در صورت توافق این اتفاق هم برای ایران و هم آمریکا و برای منطقه و جهان و مردم ایران مفید خواهد بود. او در عین حال تاکید کرد که تندروها در ایران از توافق هسته ای وحشت دارند. اوباما درباره امکان عادی سازی روابط با ایران همانند کوبا هم گفت در صورت حل شدن پرونده هسته ای این اقدام می تواند در دستور کار باشد.
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا می گوید ایران می تواند با توافق هسته ای یک "قدرت منطقه ای بسیار موفق" شود. 

به گزارش عصر ایران اوباما این سخنان را در مصاحبه پایان سال نوی میلادی خود با رادیو ملی آمریکا (NPR) مطرح کرده است.

به گزارش نشریه ویکلی استاندارد اوباما با اشاره به امکان توافق هسته ای با ایران گفت این اتفاق هم برای ایران و هم آمریکا و برای منطقه و جهان و مردم ایران مفید خواهد بود.

او در عین حال تاکید کرد که تندروها در ایران از توافق هسته ای وحشت دارند چون احساس می کنند منافع آنها با این توافق به خطر خواهد افتاد.


اوباما: ایران می تواند یک

اوباما باتکرار ادعاهای همیشگی آمریکا و اسراییل درباره تهدیدات ناشی از ایران گفت در صورت توافق هسته ای ، ایران می تواند به یک "قدرت منطقه ای بسیار موفق" تبدیل شود.
او درباره امکان عادی سازی روابط با ایران همانند کوبا هم گفت در صورت حل شدن پرونده هسته ای این اقدام می تواند در دستور کار باشد.
 رییس جمهور آمریکا در عین حال با بزرگ و پیچیده خواندن کشور ایران ،مدعی شد ایران مثل کوبا نیست و این کشور منشا تهدید برای آمریکا و اسراییل است. او درباره احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در تهران گفت ، پیش از بهبود روابط دو کشور، باید قدم‌های مختلفی برداشته شود که حل پرونده هسته‌ای مهم‌ترین مرحله آن است. 
اوباما گفت که او برای عدم بازگشایی سفارت آمریکا در تهران از واژه " هرگز"  استفاده نمی کند ، اما پیش‌زمینه  این اقدام  برقرار شدن دوباره روابط میان دو کشور است. 
اوباما تاکید کرد آمریکا نگرانی های مشروع دفاعی ایران را از منظر توسعه قابلیت های نظامی با توجه به تجربه جنگ هشت ساله این کشور با عراق درک می کند، اما رییس جمهور آمریکا حمایت های ایران از گروه هایی چون حزب الله که اسراییل را تهدید می کنند، مساله ای متمایز دانست.رییس جمهور آمریکا این مصاحبه 40 دقیقه ای را در روز 18 دسامبر (11 روز پیش)  انجام داده است.

وی تاکید کرد: ما در عراق می خواهیم از نظریه سعودی استفاده کنیم و بسیاری از هزینه های غیرضروری خود را کاهش دهیم.
عراق: از سیاست عربستان در اوپک حمایت می کنیم / به دنبال صادرات نفت عراق از بنادر عربستان هستیموزیر نفت عراق گفت که کشورش از سیاست نفتی عربستان سعودی در اوپک حمایت می کند.

به گزارش عصرایران، عادل عبدالمهدی وزیر نفت عراق در مصاحبه با روزنامه سعودی الشرق الاوسط چاپ لندن گفت: عراق موافق سیاست عربستان سعودی و تصمیم اخیر وزرای نفت اوپک درباره عدم کاهش تولید نفت و تعیین قیمت توسط بازار است.

عادل عبدالمهدی 72 ساله قبل از این وزیر اقتصاد و معاون رئیس جمهور بود. او دارای دکترای اقتصاد از فرانسه و عضو ارشد مجلس اعلای اسلامی (به رهبری عمار حکیم ) است.
 
علی النعیمی وزیر نفت عربستان سعودی به تازگی در سخنرانی در امارات گفته بود باید اجازه داد قیمت نفت به اندازه ای کاهش یابد تا همه تولید کنندگان حاشیه ای که نیازمند قیمت بالای نفت برای ادامه تولید هستند از بازار خارج شوند. با این اقدام اوپک بدون از دست دادن یک بشکه نفت، از مازاد تولید نسبت به مصرف، خلاص می شود. در این وضعیت قیمت نفت دوباره افزایش می یابد.

وزیر نفت عراق این سخنان همتای سعودی اش را به عنوان "نظریه سعودی" توصیف کرد و گفت: اوپک هم اکنون در این مسیر حرکت می کند. عراق از نظریه نفتی سعودی حمایت می کند.

قیمت نفت از 6 ماه اخیر به شدت کاهش یافته و از 100 دلار برای هربشکه به حدود 60 دلار رسیده است.
این وضعیت به دنبال ادامه افزایش تولید نفت عربستان سعودی روی داده است. عربستان سعودی همچنین به شدت با کاهش تولید با هدف افزایش قیمت نفت مخالف است.

ایران به شدت از این تصمیم عربستان سعودی عصبانی است. حسن روحانی رئیس جمهور و دیگر مقامات ایرانی بارها نارضایتی خود را از سیاست عربستان سعودی در برابر بازار نفت اعلام کرده اند.

وزیر نفت عربستان سعودی در آخرین اظهار نظرش گفته بود حتی اگر قیمت نفت به 20 دلار هم برسد تولید را کاهش نمی دهد.

الجزایر نیز پیشنهاد کرده بود اوپک برای افزایش قیمت نفت 5 درصد از تولیدش یعنی معادل 1.5 میلیون بشکه نفت در روز کاهش بدهد.

وزیر نفت عراق همچنین ابراز امیدواری کرد نفت عراق دوباره از طریق خط لوله سعودی - عراقی و بنادر عربستان سعودی صادر شود.
این خط لوله بعد از جنگ 1990  بسته شد.
عبدالمهدی گفت: برای صادرات نفت عراق از طریق بنادر عربستان تلاش می کنیم. اوپک هم اکنون براساس نظریه سعودی حرکت می کند. ما در عراق موضع پراگماتیک داریم. تا زمانی که همه با ادامه تولید موافق باشند ما از موضع فعلی حمایت می کنیم اگر همه خواهان کاهش تولید باشند ما هم از این تصمیم حمایت می کنیم.
وی تاکید کرد: ما در عراق می خواهیم از نظریه سعودی استفاده کنیم و بسیاری از هزینه های غیرضروری خود را کاهش دهیم.


فتنه 88 به روایت اسناد خارجی/3
وظیفه دیگر رامین عسگرد در دوبی، تماس با روزنامه­‌نگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهم‌­ترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریکا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریکا بود.

گروه بین‌الملل مشرق- طبقه دوم وزارت خارجه آمریکا در سال 2006 شاهد رفت و آمد دیپلمات‌هایی مانند "جیلیان برنز" بود که سابقه‌ موفقی در انجام انقلاب­‌های رنگی در کشورهای اروپای شرقی داشتند. در یکی از اتاق­‌های این طبقه که عنوان "دفتر امور ایرانیان" بر بالای آن نوشته شده بود و داخلش با مینیاتورهای ایرانی و نقش‌ه­ایی از خلیج فارس آراسته شده بود، "مخالفان ایران" عبارتی بود که به وفور شنیده می­‌شد.[1]

"الیزابت چنی" (دختر "دیک چنی" معاون وقت رئیس‌جمهور که از حامیان حمله نظامی به ایران بود) به دستور"کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت، مسئول نظارت بر این دفتر شده بود. این موضوع در ابتدا همه را به این اشتباه انداخت که دفتر امور ایرانیان قرار است همان نقشی را ایفا کند که یک دفتر مشابه در پنتاگون موسوم به "دفتر برنامه ریزی ویژه[2] قبل از حمله آمریکا به عراق داشت.[3] اما رایس دست‌کم یک انگیزه قوی شخصی برای اجتناب از جنگ با ایران داشت: جلوگیری از زیر سؤال رفتن اعتبار خودش.

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

قبل از آن‌که "کاندولیزا رایس" در سال 2005 پست وزارت خارجه را از "کولین پاول" تحویل بگیرد، نویسنده‌ای به نام "باب وودوارد" در کتابی به نام "بوش در جنگ[4] افشا کرده بود جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا شایستگی­‌ها و توانمندی­‌های رایس در مقام مشاور امنیت ملی را زیر سؤال برده و او را در این سمت "مایه یأس" خوانده است[5]. اکنون رایس، حل چالش ایران را فرصتی مناسب برای جبران مافات و بازگرداندن آبروی از دست رفته می­‌دید.

رایس فوریه سال 2006 طرحی جدید در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران معرفی کرد. وی در یک یادداشت محرمانه که در آن زمان "مرکز پیشرفت آمریکا"[6] منتشر کرد، خواستار اقداماتی برای کسب اطلاعات بیش‌تر از فضای داخلی ایران شده بود.[7] این اقدامات مواردی نظیر اعزام ده‌ها دیپلمات به کشورهای همسایه ایران و تشکیل گروهی به نام "ناظران ایران"[8] در وزارت خارجه را شامل می­‌شد.

اقدام بعدی رایس درخواست بودجه 75 میلیون دلاری از کنگره برای پیش‌برد آن چیزی بود که "حمایت از دموکراسی در ایران" خوانده می­‌شد.[9] اما در همان زمان منابع آگاه در وزارت خارجه آمریکا گزارش می‌دادند این بودجه­‌ها قرار است صرف حمایت از "گروه‌­های مخالف در داخل ایرانشده و به "تغییر نظام سیاسی از درون" منتهی شود.[11][10]

دفتری که در طبقه دوم وزارت خارجه با نمادهای ایرانی آراسته شده بود، قرار بود با گردهم آوردن دیپلمات‌هایی متخصص در زمینه عملیات روانی و براندازی نرم این رؤیای وزیر را محقق کنند. این دفتر البته به فاصله کوتاهی گسترده شد و چنان‌که سندی افشا شده از وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهد در لندن، باکو، استانبول و دوبی شعبی دایر کرد.[12]

اعضای تیمی که در آن زمان در رأس دفتر امور ایرانیان قرار داشت، همگی سوابق فعالی در حمایت از تغییر نظام ایران داشتند. برخی از مهم‌­ترین نفراتی که در تأسیس و مدیریت این دفتر نقش داشتند، در زیر معرفی شده­‌اند، دفتری که در مراحل ابتدایی تأسیس، خبرساز شد، ولی طی سال‌های بعد، کم‌تر از این دفتر شنیدیم.گروه بین‌الملل مشرق قصد دارد، در گزارش‌های آتی، به افشای اطلاعاتی درباره اعضای کنونی و فعالیت‌های این دفتر بپردازد تا مشخص شود دفتری که با تعریف کار براندازی تأسیس شد، چگونه به تلاش‌های خود برای تحقق این هدف و تغییر رفتار دولت در ایران فارغ از ادعاهای دولت آمریکا برای حل اختلافات با ایران ادامه می‌دهد.

الیزابت چنی

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

"الیزابت چنی" دختر "دیک چنی" معاون رئیس‌جمهور آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش است. وی به استناد کتابی نوشته "کارل داگلاس" (2014) مسئولیت نظارت بر دفتر امور ایرانیان را به عهده داشت.[13]

چنی در زمان حضور در دولت جورج بوش، معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک شد. در این سمت، کنترل منابع مالی برنامه‌­ای به نام "طرح مشارکت خاورمیانه" به او واگذار شد. هدف از این برنامه، تغییر حکومت در برخی کشورهای خاورمیانه بود و چنی وظیفه داشت گروه‌های مخالف از قبل تعیین‌شده را برای اختصاص منابع مالی مشخص کند. بودجه مربوط به این برنامه هر سال افزایش یافت: سال 2002 حدود 29 میلیون دلار، سال 2003 حدود 129 میلیون دلار و سال 2004 نزدیک 145 میلیون دلار[15][14].

دست­‌کم یک سند برای اختصاص بخشی از این بودجه­‌ها به مخالفان ایران وجود دارد. چنی اکتبر سال 2006 یک طرح رقابتی آنلاین برای اعطای کمک‌های مالی به مخالفان دولت ایران برگزار کرد که بهترین طرحها را برای اصلاحات در این کشور ارائه دهند. مطابق سایت وزارت خارجه آمریکا، در قالب این برنامه به افرادی که طرح‌هایی برای اصلاحات در ایران ارائه دهند، بین 100 هزار تا 1 میلیون دلار کمک مالی تعلق می‌گیرد.[16]بودجه کل این طرح که "برنامه دموکراسی ایران" نام گرفت، 7 میلیون دلار پیش‌بینی شده است.

این حمایت‌­ها بعداً و با روی کار آمدن دولت باراک اوباما، قطع نشدند. اسنادی که روزنامه آمریکایی یواسای‌تودی سه سال بعد در سال 2009 آشکار کرد، نشان میدهد دولت باراک اوباما رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، این طرح را با اختصاص 20 میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران ادامه داده است[17]، هرچند به نوشته اندیشکده "واشنگتن برای سیاست‌های خاورنزدیک"[18]، برنامه‌های مالی اوباما برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران از شفافیت کم‌تری نسبت به دوران بوش برخوردار است.[19]

"الیزابت چنی" علاوه بر نظارت بر دفتر امور ایرانیان، ریاست "گروه سیاست‌ها و عملیات‌های ایران و سوریه" را هم به عهده داشت، گروهی که مارس 2006 با هدف حمایت از براندازی حکومت‌های تهران و دمشق راه‌اندازی شده بود. این گروه که یک سال فعالیت کرد، با بودجه‌ای معادل 7 میلیون دلار فعالیتش را آغاز کرد که این مبلغ سال بعد به 80 میلیون دلار افزایش یافت.


دیوید دنهی

رسانه‌های آمریکا ارتقای سمت وی از "مشاور معاون وزیر خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی" به "ریاست دفتر امور ایرانیان" در سال 2006 را نشانه‌ای از تمرکز دولت جورج دبلیو بوش بر امور ایران در سال‌های پیش رو قلمداد کردند.[20] تحلیلی که با نگاهی به حوادث دیگر سال 2006 تا سال 2009 و پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، البته کاملاً درست به نظر می‌رسد.

آقای دنهی که از نومحافظهکاران سرسخت به شمار می‌رود زمانی در "مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان"فعالیت می‌کرد. این مؤسسه ارتباط نزدیکی با جمهوری‌خواهان دارد و منابع مالی آن از کنگره و وزارت خارجه آمریکا تأمین میشود. طبق اسناد موجود، مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان یکی از نهادهای فعال در رساندن کمک‌های داخلی به گروه‌های مخالف ایران بوده است. این مؤسسه مطابق مستندات، در سال 2006 برای گروه‌های مخالف ایرانی به ویژه گروه‌های سلطنتطلب آموزش و کمک‌های مالی فراهم می‌کرد.[21]

"لورن کارنر" رئیس وقت مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان در سال 2006 در گفت و گو با روزنامه نیویورکتایمز تأیید کرد که گروه تحت امرش از مخالفان نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند، اما اشاره‌ای به نام آن گروه‌ها نکرد"این مؤسسه در دو سال اخیر با برخی از گروه‌ها و افراد در ایران ارتباط داشته و برای آن‌ها در مکان‌هایی در بیرون از آن کشور آموزش فراهم آورده است. به خاطر امنیت آن‌ها نمی‌توانم نام آن‌ها را بازگو کنم."

نکته دیگر درباره دنهی این‌که در سال 2006 روزنامه لس‌آنجلستایمز گزارش داد وی به همراه گروهی از مقامات ارشد آمریکایی برای دیدار با تبعیدیهای ایران و رسانه‌های فارسی‌زبان آمریکا به لس‌آنجلس سفر کرده است. هدف از این دیدار، بنا به این گزارش، اطلاع‌رسانی به این گروه‌ها درباره برنامه‌های جدید دولت و تلاش برای تحرک بخشیدن به فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای منتقد حاکمیت ایران ذکر شد.[22]


"جیلیان برنز"

"برنز" به نوشته سایت وزارت خارجه آمریکا اولین مدیر دفتر موسوم به "دفتر حضور منطقه‌ای آمریکا در ایران"[23] بود که زیر نظر "دفتر امور ایرانیان" در دوبی فعالیت می‌کرد.[25][24] نگاهی به سوابق تحصیلاتی، زمینه‌های فکری و نقش برنز در اجرای موفق پروژه براندازی نرم در لهستان نشان می‌دهد چرا دولت وقت آمریکا او را برای این سمت حساس در نظر گرفته بود.


جیلیان برنز فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته روزنامهنگاری و علوم ارتباطات جمعی است، اما در وزارت خارجه آمریکا به عنوان متخصص عملیات روانی فعالیت می‌کرد. برنز در زمان حضور در دفتر حضور منطقه‌ای ایران در دوبی پروژه جدیدی به نام Exchange (تبادل نفرات و گروه­‌ها) را کلید زد که در چارچوب آن اعزام افراد و گروه‌ها به آمریکا با صرف هزینه‌های گزاف از راه پایگاه‌های ایجاد شده ضد ایران (دوبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دوبی صورت می‌گرفت.

از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمع‌آوری اطلاعات،‌ ایجاد وب‌سایت‌ و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات،‌ اعزام هنرمندان و مشاغل حرفه‌ای با هدف کادرسازی و ارائه‌ی کمک به سازمان‌های غیردولتی برای اجرای پروژه براندازی نرم در ایران بوده است.[28][27][[26

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان

رامین عسگرد

دومین مدیر دفتر حضور منطقه­‌ای ایران در دوبی بود و جانشین جیلیان برنز در این سمت شد. یکی از والدین عسگرد، ایرانی است و شاید به همین دلیل او حضور در قسمت‌­های مختلف دولت در مقام مشاور امور ایران را تجربه کرده است. وظیفه عسگرد در دوبی که کانون حضور صدها ایرانی بود جمع‌آوری مهم‌­ترین اطلاعات درباره تحولات داخلی کشور و جذب نخبگان ایرانی برای اثرگذاری بر آن‌ها در قالب تعاملات فرهنگی بود.

رامین عسگرد در سال 2010 در مقاله­‌ای در نشریه آنلاین دانشگاه "فلچر" بخش‌­هایی از برنامه‌­های وزارت خارجه آمریکا برای جذب ایرانیان در دوبی را شرح داد.[29] به نوشته عسگرد، در سال 2006 اداره برنامه‌های اطلاعات بین‌المللی (IIP) و اداره امور فرهنگی و آموزشی (ECA) وزارت امور خارجه، واشنگتن را به سمت برنامه‌ریزی دیپلماسی فرهنگی در خصوص ایران سوق داد. اداره برنامه‌های اطلاعات بین‌المللی وب‌سایتی به زبان فارسی راه‌اندازی کرد و برنامه انتشار منابع مدون به زبان فارسی تحت عنوان پروژه AVA را در دستور کار قرار داد و از اساتید آمریکایی در دانشگاه‌های سراسر جهان دعوت به عمل آورد تا به منظور گفتگو و تبادل‌نظر با ایرانیان به دوبی و دیگر شهرها سفر کنند.

اداره امور فرهنگی و آموزشی در راستای ارائه چارچوبی برای احیای مبادلات فرهنگی، آموزشی و ورزشی با ایران، همکاری نزدیکی با دفتر نمایندگی منطقه‌ای آمریکا در دبی داشت. ضمناً، پروژه ECA برای ارائه خدمات مشاوره آموزشی برای دانشجویان ایرانی که قصد ادامه تحصیل در آمریکا را دارند، برنامه‌های جدید خود را آغاز کرد.[30]

وظیفه دیگر عسگرد در دوبی تماس با روزنامه­‌نگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهم‌­ترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریکا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریکا بود.

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان
نمونه گزارش‌­های ارسال شده از دفتر عسگرد به سازمان سیا در آستانه انتخابات ایران

عسگرد در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال 1388 و حوادث پس از آن به کرات با روزنامه‌نگاران و مقامات سابق اصلاح‌­طلب دیدار و ضمن انعکاس دیدگاه‌های آن‌ها توصیه­‌هایی برای ارتباط با ایران به مقامات آمریکایی می­‌کرد. یکی از سندهایی که از دفتر او به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده مربوط به ملاقات او با"علی اکبر موسوی خوئینی" نماینده اصلاح­‌طلب مجلس ششم در تاریخ 10 مارس 2009 (20 اسفند 1387) است.[31] ­

در این سند که ظاهراً تا کنون انعکاسی در منابع فارسی نداشته "موسوی خوئینی" در دیداری که در دفتر "رامین عسگرد" در دوبی با وی داشته خواستار آن شده که جامعه بین‌الملل در مسائل مرتبط با حقوق بشر به ایران فشار آورد. 

گزارش سوم دفتر امور ایرانیان
خوئینی در دیدار با رامین عسگرد خواستار فشار بر ایران با مسائل حقوق بشر شده است

طبق آن‌چه در این سند به آن اشاره شده خوئینی برای درخواست ویزای تحصیلی آمریکا در دوبی حضور داشته است.

رامین عسگرد در بخشی از این سند نوشته است: "موسوی خوئینی به ارزیابی نقش آمریکا در آینده جنبش اصلاح­‌طلبی پرداخت. وی ضمن استقبال از مشارکت سازمان­‌های بین‌­المللی برای اجابت درخواست اصلاح­‌طلبان جهت استقرار حقوق بشر و حاکمیت قانون، هشدار داد که فشارهای بیرونی خارجی مؤثر نخواهند بود."

در ادامه این سند آمده است: "جامعه بین‌­المللی باید در حوزه‌­هایی که مردم به کمک نیاز دارند وارد عمل شود. خوئینی از حقوق بشر به عنوان یکی از اولویت‌­ها یاد کرده و می‌­افزاید که دموکرات­‌ها (در آمریکا) باید تعهدشان به حقوق بشر در ایران را نشان دهند."


دستیار رییس‌جمهور گفت: همه آنچه ما ایرانیان به آن افتخار می‎کنیم دست‌پخت دانشمندانی است که از همه ادیان توحیدی در آن نقش داشتند.
کد خبر: ۴۶۲۰۳۴
تاریخ انتشار:۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۷-29 December 2014
دستیار رییس‌جمهور گفت: همه آنچه ما ایرانیان به آن افتخار می‎کنیم دست‌پخت دانشمندانی است که از همه ادیان توحیدی در آن نقش داشتند.

به گزارش ایسنا، شب «سلیمان حییم» به عنوان صد و هشتاد و دومین «شب بخارا» با رونمایی از «فرهنگ فارسی عبری حییم» با همکاری انجمن کلیمیان تهران، بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، دایره‎العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار و با حضور افرادی همچون حجت‌الاسلام و المسلمین علی یونسی (دستیار رییس‌جمهور)، غلامعلی حداد عادل، آیت‌الله مصطفی محقق داماد، خاخام بزرگ جامعه کلیمیان ایران، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی و محمدرضا باطنی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم که هفتم دی‌ماه برگزار شد، علی دهباشی درباره سلیمان حییم گفت: سلیمان حییم در سال 1262 (1887 میلادی) در تهران و در یک خانواده یهودی متولد شد. پدرش «حییم اسحاق» نام داشت و مادرش «خانم» که هر دو شیرازی بودند. سلیمان حییم در سال 1906 وارد کالج آمریکایی شد که زیر نظر «جردن» اداره می‌شد. در آنجا با زبان انگلیسی آشنا شد و در سال 1915 پس از اتمام تحصیلات در همان کالج آمریکایی به تدریس پرداخت.

او افزود: با ورود مشاوران اقتصادی خارجی و دکتر میلسپو به ایران حییم با سمت مترجم در وزارت دارایی به کار مشغول شد. بعد از مدتی ریاست دارالترجمه شرکت نفت را به عهده داشت. در همین دوران و شاید قبل‌تر بود که او نیاز به فرهنگ انگلیسی فارسی را احساس کرد و روزی 18 ساعت عمر خود را به این کار اختصاص داد.

دهباشی اظهار کرد: حییم در پیدا کردن معانی واژه‌ها و اصطلاحات در زبان انگلیسی همت خاصی داشت و همواره تلاش می‌کرد لغتی را بدون ارائه مشابه آنها در فرهنگ دوزبانه خود راه ندهد.

در ادامه این مراسم آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد سخنان خود را با درود بر تمامی انبیای الهی آغاز و اظهار کرد: در آستانه هفتادسالگی هستم. به خاطر دارم که چهارده یا پانزده ساله بودم که با دیکشنری حییم آشنا شدم. دانستم که این کلمه به چه معناست. بعدها فهمیدم که این کلمه عبری است و نویسنده‎اش یکی از هموطنان و همشهریان عزیز کلیمی است.

محقق داماد با بیان اینکه به هر حال بخشی از پاره تن کشورمان کیلیمان عزیز هستند گفت: من خوشم نمی‎آید و اصلاٌ زشت می‎دانم که از کلمه اقلیت اصلاٌ استفاده کنم. اقلیت ، اکثریت اصلاٌ به چه معناست. همه ایرانی هستیم و مفتخر به ایرانی بودن. قطع نظر از این مسئله، برای من به عنوان یک طلبه، طلبه اسلام‌خوان، زبان عبری نقش بسیار مهمی دارد. زبانی است بسیار نزدیک به زبان عربی. اگر کسی خوب بخواهد زبان عربی را خوب بفهمد، باید دستی در عبری داشته باشد.

او سپس سخنانی در رابطه با نزدیکی زبان عبری با عربی بیان کرد و افزود: دوستان عزیز کلیمی، خانم‎ها و آقایان، در زمانی زندگی می‎کنیم که به دلیل اینکه به نام دین کارهایی از همه ما سر زده است، ادیان خشن، بدچهره و کریه در دنیا تلقی و ارائه می‎شوند، ما برای این که بتوانیم چهره مهربان ادیان را نشان بدهیم، باید دومرتبه الهیات را بازخوانی کنیم. برای بازخوانی الهیات، زبان عبری در درجه اول لازم است.

سپس حجت‌السلام والمسلمین علی یونسی، دستیار رییس‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‎های دینی و مذهبی - گفت: هر ایرانی با این لغت‎نامه و این دانشمند آشناست و برای همه ایرانیان مورد احترام هست. هیچ ایرانی‌ای به ذهنش خطور نمی‎کند که این دانشمند، حییم، مسلمان هست یا کلیمی. دانشمند است و ایرانی. دین و معرفت سنخ خداست، سنخ آسمان است و به همه انسان‌ها تعلق دارد.

او افزود: تمدن ایران زمین، تمدن اسلامی، همه آنچه ما ایرانیان به آن افتخار می‎کنیم دست‌پخت دانشمندانی است که از همه ادیان توحیدی در آن نقش داشتند و ایشان هم یکی از بزرگانی است که در پاسداشت و در بزرگداشت زبان و ادبیات فارسی نقش بزرگی داشتند. همه ما مدیون چنین شخصیت‏هایی هستیم و من تکریم می‎کنم این شخصیت بزرگ را و بر خود لازم می‎دانم که در این تکریم و بزرگداشت مشارکت کنم.

در ادامه غلامعلی حداد حادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، درباره سلیمان حییم گفت: بنده زبان انگلیسی را بیشتر به کمک فرهنگ لغت حییم آموختم.

او در بخشی دیگر از سخنان خود به دانشنامه جهان اسلام و مدخل حییم در جلد هجدم آن اشاره کرد و شرح حال سلیمان حییم را از این مجلد برای حاضران خواند و سپس از نامه مجتبی مینوی خطاب به یحیی مهدوی حکایت کرد که در آن نامه می‎گوید کسی را شایسته‎تر از سلیمان حییم برای نوشتن فرهنگ فارسی جدید نمی‎دانست.

سپس یونس حمامی لاله‎‏زار، خاخام بزرگ جامعه کلیمیان ایران، در سخنانی گفت: مقدمات این کار را خود مرحوم سلیمان حییم فراهم کرد و نمونه‎‏های دست‌نویس خود او هم موجود است که بخشی از این دست‌نویس‏ها نیز در اینجا به نمایش درآمده است و من اکنون قصد دارم که او را بیشتر بشناسیم.

او سپس سخنانی درباره تاکید یهودیت و سایر ادیان الهی بر فراگیری علم بیان کرد و گفت: از نگاه دین ما کسی فقیر و مسکین است که بی‏سواد است.

لاله‎زار در بخش دیگری از سخنانش گفت: امروز فرهنگی در اینجا رونمایی می‏‌شود که نزدیک به 12 سال در دوران اخیر روی آن کار کرده‏ایم تا در حد توان خودمان آن را به روز برسانیم. همانطور که گفتم پایه اصلی و شالوده آن را خود مرحوم شادروان سلیمان حییم گذاشته بود و بزرگان دیگری هم کار ایشان را ادامه دادند و بعد هم به همت انجمن کلیمیان، آقای یشایایی این کار تداوم یافت و نهایتاٌ به امروز رسید.

در ادامه نوبت به سخنرانی محمدرضا باطنی رسید که او هم گفت: من واقعاٌ مفتخرم که در مجلسی که برای بزرگداشت دانشمندی در حد سلیمان حییم برگزار شده است شرکت می‎کنم. فرهنگی که 50 سال پیش نوشته شده امروز کارآمد نیست. کلماتی مانند روغن چراغ و سفیداب و ملکی و آرخالق و این جور کلمات دیگر در زبان ما استفاده نمی‎شوند. کلماتی مثل خودپرداز، عابر بانک، کارت نقدی، کارت اعتباری آمده، کفش پاشنه تخم مرغی آمده و بسیاری چیزهای دیگر. و ما نباید دلخوش کنیم که فرهنگ 50 سال پیش حییم را داریم. آن فرهنگ بسیار ارزشمند است ولی یک چیز عتیقه است. خوشبختانه فرهنگ معاصر یکی از کارهای بسیار مفیدی که کرد این بود که دست زد به روزآمد کردن فرهنگ‎های حییم. تا آن جایی که حافظه من یاری می‎کند تمام فرهنگ‎های حییم روزآمد شده‏اند. لغاتی که بوی کهنگی می‎داد، برداشته شد و به جای آنها چیزهایی گذاشته شده که به درد مراجعه‌کننده می‎خورد، یعنی می‏‎تواند از آنها استفاده کند.

باطنی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: واقعاٌ کاری که حییم کرد فوق طاقت یک انسان است. معلوم است که این کار را با تمام دلبستگی، شور و زندگی‎اش انجام داده است. هیچ فرهنگ‎نویسی نیست که در کار نوشتن فرهنگ نگاهی یا نیم‌نگاهی به حییم نکرده باشد. در میان آدم‏هایی به سن و سال من هیچ‌کس نیست که به دوره لیسانس رسیده باشد و از فرهنگ‎های حییم استفاده نکرده باشد.

این زبان‌شناس اظهار کرد: آثار حییم آثار یک ایرانی فرهیخته است که کار نیکِ نو او، او را و نام او را سالها زنده نگه خواهد داشت.

در ادامه سیامک مُرصدق، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی، درباره نقش یهودیان در فن ترجمه سخنرانی کرد و گفت: شاید یکی از افتخارات فرهنگ ایران این است که ما در طول تاریخ هیچ وقت کشوری تک‌زبانی، کشوری تک‌مذهبی، یا کشوری تک‌نژادی نبودیم. همواره پیروان ادیان متفاوت، با گویش‏های محلی متفاوت، با حفظ یک زبان رسمی به عنوان زبان مرجع کشور کنار همدیگر زندگی کردند. و بی‎شک بخش عمده‏ای از باروری و رشد فرهنگی کشور ما مدیون این هم‎زیستی است که در طول تاریخ شکل گرفته است.

همایون سامیح، ریاست انجمن کلیمیان تهران، و داوود موسایی، مدیر نشر فرهنگ معاصر، سخنرانان بعدی این مراسم بود که در سخنانشان از نقش و جایگاه سلیمان حییم یاد کردند.

موسایی به دلایل اصرار خود به دوباره زنده کردن فرهنگ حییم اشاره کرد.

در بخشی دیگر از این مراسم و در فیلمی ویدئویی اسماعیل جمشیدی حکایت دیدار و مصاحبه با سلیمان حییم را بازگفت.

در پایان این مراسم با حضور خاخام بزرگ جامعه کلیمیان یونس حمامی لاله‌زار، حسن انوری، محمدرضا باطنی، آرش آبایی، داوود موسایی، سیامک مُرصدق، همایون سامیح، کهن صدق، هارون یشایایی و لئا دانیالی از «فرهنگ لغات فارسی عبری حییم» رونمایی شد. 

حدیث گوهربار روز




قسمتى از حق و قسمتى از باطل را می‌گیرند و به هم مى آمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى‌گردد.
مشرق- امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام: همواره آغاز پدید آمدن فتنه‌ها، هواپرستى، و بدعت گذارى در احکام آسمانى است، نوآوری‌هایى که قرآن با آن مخالف است، و گروهى (با دو انحراف یاد شده) بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند، که برخلاف دین خداست. 
پس اگر باطل با حق مخلوط نمى‌شد، بر طالبان حق پوشیده نمى‌ماند، و اگر حق از باطل جدا و خالص مى‌گشت زبان دشمنان قطع مى‌گردید. اما قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مى‌گیرند و به هم مى‌آمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى‌گردد، و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت.

متن حدیث:

إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ اءَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ اءَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالاً عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَوْ اءَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ اءَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ اءَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى اءَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى .

« نهج‌البلاغه، خطبه 50 »

تحلیل های سیاسی روز



تحلیل یک روزنامه عربی:
در حالی که با تمدید هفت ماهه دوره مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 1+5، جو کلی بین المللی درباره موضوع هسته ای ایران کم و بیش فروکش کرده، اما تحلیل ها درباره روند و چشم انداز مذاکرات هسته ای همچنان در برخی منابع به چشم می خورد. در همین زمینه، یک روزنامه عربی به تحلیل اختلافات داخلی گروه 1+5 و تأثیرات آن بر آینده مذاکرات پرداخته است.
کد خبر: ۴۶۲۰۱۳
تاریخ انتشار:۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۹-29 December 2014
آیا گروه 1+5 طی هفت ماه آینده از هم خواهد پاشید؟در حالی که با تمدید هفت ماهه دوره مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 1+5، جو کلی بین المللی درباره موضوع هسته ای ایران کم و بیش فروکش کرده، اما تحلیل ها درباره روند و چشم انداز مذاکرات هسته ای همچنان در برخی منابع به چشم می خورد. در همین زمینه، یک روزنامه عربی به تحلیل اختلافات داخلی گروه 1+5 و تأثیرات آن بر آینده مذاکرات پرداخته است.

به گزارش «تابناک»، روزنامه لبنانی «الاخبار» در مطلبی به بررسی روند مذاکرات هسته ای ایران پرداخته و ضمن اشاره به وجود رویکردهای متفاوت و متناقض در میان اعضای گروه 1+5، از احتمال انشقاق و از هم پاشیدن نهایی این گروه در صورت تداوم این رویکردهای متناقض سخن گفته است. 

این روزنامه ضمن اشاره به تمدید هفت ماهه دوره زمانی مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 و برگزاری دور جدید این گفت و گوها در ژنو، این ایده را مطرح می کند که با مروری بر تاریخچه مذاکرات هسته ای ایران، می توان گفت که شاید یک اشتباه ایران در طی سال های اخیر، پذیرش مذاکره با سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) بوده است.

به اعتقاد تحلیلگر الاخبار، اساس شکل گیری روند کنونی مذاکرات، فشارهای سیاسی بوده که غرب بر ایران اعمال کرده و در این روند، ابتدا ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، سپس با سه کشور اروپایی و بعد با اعضای دائم شورای امنیت به اضافه آلمان طرف مذاکره شد. شاید بتوان گفت که با توجه به رویکرد سیاسی غرب، ایران زمان و آزادی کافی برای انتخاب طرف مذاکرات خود نداشته، اما آنچه اکنون مشخص شده، این است که مهمترین مسئله موجود در مذاکرات، وجود دیدگاه های متفاوت میان اعضای گروه 1+5 است.

در این راستا، سه رویکرد کلی در میان اعضای گروه 1+5 قابل مشاهده است:

1- روسیه و چین به طور کلی با دیدگاه چهار کشور غربی عضو گروه مخالف بوده و در تلاش برای حل مسئله هستند.

2- بعد از وقوع بحران اوکراین، منازعه و اختلاف نظر میان روسیه و آمریکا تشدید شده که در مسائل مربوط به ایران و خاورمیانه نیز نمود پیدا کرده است.

3- در گفت و گوهای اخیر در مسقط و وین، اختلاف هایی میان مواضع آمریکا و فرانسه ظهور پیدا کرد. البته برخی از ناظران بر این باورند که در عمل، اختلاف حقیقی میان این دو کشور وجود ندارد و نوعی تقسیم کار در این موضوع میان آن ها انجام گرفته است. 

علاوه بر این سه مورد که مربوط به خود اعضای گروه 1+5 است، نباید نقش عوامل و فشارهای خارجی را نیز در مسیر مذاکرات نادیده گرفت که در این زمینه به طور خاص باید به رژیم اسرائیل، لابی این رژیم در آمریکا و همچنین حزب جمهوری خواه ایالات متحده اشاره کرد. 

با این وجود و تحت همین شرایط، ایران توانسته با استفاده از ابزار دیپلماسی، بر این موانع فائق آمده و مذاکرات را تداوم بخشد. اما اکنون سوالی که مطرح می شود، این است که اساساً هدف از تشکیل گروه 1+5 از ابتدا چه بوده است؟ آیا هدف اصلی این نبوده که این کشورها بر اختلافات میان خود غلبه کرده و با صدایی واحد با ایران وارد مذاکره شوند؟ پس چرا ایران اکنون عملاً در مقابل سه رویکرد و موضع متفاوت قرار گرفته است؟

همین اختلاف دیدگاه ها میان گروه 1+5 است که تاکنون جلوی دستیابی طرفین به توافق نهایی را گرفته و در این میان، به ویژه دولت فرانسه نقش مهمی در جلوگیری از توافق داشته است. مجموعه این موارد، با اعتراض شدید طرف ایرانی مواجه شده؛ به گونه ای که گفته می شود در مذاکرات مسقط، هیئت ایرانی قصد ترک مذاکرات را داشت.

به هر حال، پس از تصمیم طرفین برای تمدید هفت ماهه دوره زمانی مذاکرات، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران اعلام کرد که از این زمان به بعد، با گروه 1+5 به عنوان یک هیئت واحد مذاکره خواهد کرد و نه هر یک از اعضا به تنهایی. وی همچنین نسبت به اینکه هریک از اعضا عملاً از نوعی حق وتو برخوردار بوده و می تواند موارد مورد توافق را در هر مرحله ای زیر سوال ببرد، انتقاد کرد. در واقع هیچ یک از اعضای گروه 1+5 نباید این حق را داشته باشد که در صورت توافق دیگر اعضا بر سر یک موضوع، با آن به مخالفت بپردازد.
در این شرایط، باید توجه داشت که اگر این روند اختلافات میان کشورهای عضو گروه 1+5 ادامه داشته باشد و طی هفت ماه آینده تداوم پیدا کند، گروه 1+5 عملاً دچار انشقاق شده و به دو گروه تقسیم خواهد شد. با این وجود، باز هم این امر ضرورتاً به ضرر ایران نخواهد بود؛ زیرا ایران با راه حل های بیشتری برای حل و فصل مسائل مربوط به تحریم های موجود روبرو خواهد بود. 



شمخانی:
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: شایعه‌‌پراکنان بیمار این روزها به ترویج این سؤال می‌پردازند که چه نسبتی بین سامرا و حمید تقوی وجود دارد و ما را چه کار به اینکه در عراق و سوریه چه می‌گذرد؛ پاسخ این سؤال روشن است؛ اگر تقوی‌ها در سامرا خون ندهند، ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم.
کد خبر: ۴۶۱۹۸۰
تاریخ انتشار:۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۰-29 December 2014
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: شایعه‌‌پراکنان بیمار این روزها به ترویج این سؤال می‌پردازند که چه نسبتی بین سامرا و حمید تقوی وجود دارد و ما را چه کار به اینکه در عراق و سوریه چه می‌گذرد؛ پاسخ این سؤال روشن است؛ اگر تقوی‌ها در سامرا خون ندهند، ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم.

به گزارش خبرگزاری فارس، امیر دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در مراسم تشییع پیکر سردار شهید حمید تقوی که در حین مأموریت مستشاری در سامرای عراق به شهادت رسید با اشاره به شخصیت این شهید بزرگوار، گفت: شهید تقوی بر عهد و پیمان دیرین خویش با خون خود باقیماند و در این زمان که فریاد هل من ناصر انقلاب را شنید دوباره در کسوت سربازی که هیچگاه آن را ترک نکرده بود درآمد.

وی ادامه داد: این شهید کم حرف بود و پرتوان عمل می‌کرد و با سکوت از همان روزهای آغازین دستورالعمل صهیونیستی برای ایجاد اختلاف در جامعه مسلمین، لباس سربازی را پوشید تا از حریم اسلام دفاع کند. 

شمخانی ادامه داد:‌ هرچند در بین ما به نیکی یا عادت مرسوم است که ما زنده خوب و مرده بد نداشته باشیم ولی واقعیت این است که تعریف از تقوی از این قاعده پیروی نمی‌کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به سابقه مجاهدت‌ها و رزمندگی سردار شهید تقوی اظهار داشت: از روز اول تشکیل سپاه اهواز در کسوت پاسداری وارد شد و کار اطلاعاتی انجام می‌داد و در واقع از بنیانگذاران مجاهدان عراقی در حور بود و پشتوانه همکاری با مجاهدین عراقی از او فرمانده‌ای ساخت که دیگران به راحتی او را به عنوان فرمانده قبول می‌کردند.
وی تصریح کرد: شایعه‌ پراکنان بیمار این روزها به ترویج این سؤال می‌پردازند که چه نسبتی بین سامرا و حمید تقوی وجود دارد و ما را چه کار به اینکه در عراق و سوریه چه می‌گذرد؛ پاسخ این سؤال روشن است اگر تقوی‌ها در سامرا خون ندهند ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم.
شمخانی با بیان اینکه فتنه‌ای که در منطقه به شکلی حساب شده آغاز شده از روزهای ابتدایی انقلاب علیه انقلاب ما آغاز شده بود، تصریح کرد: مرحله اول این فتنه جنگ تحمیلی بود که مردم ما با مجاهدت از آن عبور کردند.
وی با اشاره به مراحل دیگر فتنه‌انگیزی فتنه‌گران علیه انقلاب اسلامی و جهان اسلام اظهار داشت: مرحله بعدی در زمان بیداری اسلامی شکل گرفت؛ بیداری اسلامی در روزهای آغازین فضای خوبی را طی کرد اما دشمنان تفکر کردند که راه مقابله با این پتانسیل که البته هنوز هم زنده است و با خون تقوی‌ها آبیاری می‌شود منحرف کردن آن از اهداف اصلی است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه بیداری اسلامی علیه حکام وابسته منطقه شکل گرفت، اظهار داشت: راه مقابله با بیداری اسلامی این بود که این پتانسیل به جای هدف اصلی به سوی هدفی دیگر مانند انقلاب اسلامی روان شود.
شمخانی ادامه داد: وضعیت آشوب‌بار منطقه ما به دلیل نگاه سردمداران غرب برای مبارزه با اسلام‌خواهی ماست.
دبیر شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: تقوی و تقوی‌ها امروز برای این خون می‌دهند که قبل از آنکه ما در تهران خون دهیم باید در سامرا دفاع کرد و خون داد.
وی در پایان گفت: دستاوردهای ناشی از قربانی دادن در راه انقلاب دستاوردی نیست که ملت ما به راحتی دست از آن بشوید و اربعین امسال و آن راهپیمایی باشکوه ثمره همین خونهاست و این خونها آینده منطقه را روشن‌تر خواهد کرد.

تحلیل روزنامه «السفیر»؛
به موازات اوج‌گیری فعالیت تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه و برآمدن گروه داعش، بحث‌های گوناگونی درباره رویکرد رژیم صهیونیستی نسبت به این تروریست‌ها و همچنین دلیل رویکرد مصالحه‌جویانه تکفیری‌ها در مقابل این رژیم مطرح شده است. اکنون یک تحلیلگر عرب در تحلیلی جالب توجه، به بررسی مشابهت‌های موجود میان داعش و رژیم صهیونیستی پرداخته است.
کد خبر: ۴۶۱۷۴۷
تاریخ انتشار:۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۱-28 December 2014
اشتراکات تأمل‌برانگیز میان داعش و رژیم صهیونیستیبه موازات اوج‌گیری فعالیت تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه و برآمدن گروه داعش، بحث‌های گوناگونی درباره رویکرد رژیم صهیونیستی نسبت به این تروریست‌ها و همچنین دلیل رویکرد مصالحه‌جویانه تکفیری‌ها در مقابل این رژیم مطرح شده است. اکنون یک تحلیلگر عرب در تحلیلی جالب توجه، به بررسی مشابهت‌های موجود میان داعش و رژیم صهیونیستی پرداخته است.

به گزارش «تابناک»، ریتا فرج، تحلیلگر روزنامه لبنانی «السفیر» در مطلبی که به تازگی در سایت این روزنامه منتشر کرده، به بررسی مشابهت‌های موجود میان گروه تروریستی داعش و رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه، از وجود رویکرد خاصی در میان صهیونیست‌ها و همچنین آمریکایی‌ها نسبت به داعش سخن گفته است. 

فرج در مطلب خود اشاره می‌کند، با وجود تفاوت‌های تاریخی، رژیم صهیونیستی و داعش در موارد متعدد و قابل توجهی دارای اشتراک هستند که محور اساسی این اشتراکات، برداشت خاص هر دو از مقوله دین و مذهب و همچنین اعمال خشونت آشکار و شدید است. 

در بحث زمینه تاریخی، این تحلیلگر اشاره می‌کند که دوره پیش از اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی، دوره‌ای بود که در آن، جهان عرب مجموعه‌ای از بی‌ثباتی‌ها و آشفتگی‌ها را تجربه می‌کرد. به همین منوال، داعش نیز ‌یکباره و از عدم، ظهور نکرد. 

اما فارغ از اوضاع خاص سیاسی موجود در عراق، عامل مهمی که زمینه برآمدن داعش را مهیا کرد، جنایاتی بود که پیش از آن گروه القاعده در قبال گروه‌های مختلف مسلمانان مرتکب می‌شد؛ به گونه‌ای که اکنون می‌توان داعش را نسخه افراطی‌تری از القاعده دانست. 

از سوی دیگر، آنچه ‌صهیونیست‌ها به عنوان زمینه مذهبی اقدامات و رویکردهای خود ذکر می‌کنند، اسطوره‌ای به نام «سرزمین موعود» است که بر اساس آن، صهیونیست‌ها مدعی حق خود بر سرزمین‌های عربی می‌شوند و ادعا می‌کنند، بر اساس دین، هر ‌که به مخالفت با این ایده بپردازد، مورد غضب خداوند واقع خواهد شد که این سرزمین را به ابراهیم و فرزندانش وعده داده است. 

این ایده سرزمین موعود، مشابه‌‌ همان ایده‌ای است که اکنون از سوی گروه داعش به عنوان «خلافت اسلامی» مطرح می‌شود و سرزمین‌های مشخصی را شامل می‌شود؛ بنابراین، می‌توان گفت بنیادگرایی افراطی یهودی دقیقاً با افراط گرایی جهادی سلفی انطباق پیدا می‌کند. معتقدین به هر دو این ایده‌ها نیز به حق خود برای پاکسازی قومی و مذهبی هر کسی که مخالفشان باشد، تأکید می‌کنند. 

پروژه توسعه طلبانه صهیونیستی، خود را به‌ مرزهای جغرافیایی موجود محدود نکرده و ایده تشکیل پادشاهی یهودی از نیل تا فرات را مطرح می‌کند. به همین ترتیب، داعش نیز محدوده خلافت مدنظر خود را فرا‌تر از مرز‌ها قرار داده و عراق و سوریه را محدوده خود می‌داند. 

تئودور هرتزل، نظریه‌پرداز صهیونیسم، در ایده‌های خود ضمن اشاره به تأسیس یک وطن ملی برای یهودیان، بر ضرورت مهاجرت پیروان دین یهود به سرزمین موعود تأکید می‌کرد. به همین ترتیب، ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده داعش نیز خواستار مهاجرت پیروان خود به سرزمین خلافت است. در همین راستا، داعش اقدام به کشتار و آواره کردن صد‌ها تن از مردم مناطق مدنظر خود می‌کند و مدعی انطباق این عمل با قوانین شریعت است. به همین منوال، صهیونیست‌ها نیز با استناد به مفاهیم ایدئولوژیک، قتل و غارت و آواره کردن فلسطینی‌ها را توجیه می‌کنند. 

یکی دیگر از اقدامات صهیونیست‌ها، تلاش در راستای ارعاب و ایجاد وحشت در میان فلسطینی‌ها بوده است. اکنون و در شرایطی که گذشت زمان و پیشرفت فن‌آوری، سبب ایجاد ابزارهای ارتباطی و رسانه‌ای جدیدی شده، تروریست‌های داعش نیز با استفاده از رسانه‌های خود و به ویژه امکانات موجود در اینترنت، تصاویر و فیلم‌های جنایات خود را منتشر کرده و به این ترتیب، در راستای ایجاد جو رعب و وحشت فعالیت می‌کنند.
 
علاوه بر بحث ارعاب و تهدید، داعش سعی دارد خود را بر پایه‌های ایدئولوژیک و دینی توجیه کرده و مدعی شکل دادن به جامعه‌ای است که اعضای آن بر اساس ایمان به یکدیگر متصل شده‌اند. به همین شکل، رژیم صهیونیستی نیز با بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغاتی، مدعی است که تنها دولت دموکراتیک در منطقه‌ای است که دولت‌های عربی ـ اسلامی استبدادی آن را فرا گرفته‌اند. 

با توجه به همین مشابهت‌هاست که فاضل الربیعی، تحلیلگر عراقی، در مقاله‌ای که به بررسی ملازمت‌های داعش با صهیونیسم پرداخته، بیان می‌کند که موضوع توسعه و بقای داعش، دیگر بحثی نیست که صرفاً به مبارزه دولت عراق با یک گروه تروریستی مرتبط باشد، بلکه مستقیم‌ با پروژه «دولت یهودی» گره خورده است؛ به عبارت دیگر، وجود «دولت اسلامی عراق و شام»، زمینه‌ای است که آمریکا و اسرائیل برای توجیه وجود یک «دولت یهودی» به آن نیاز دارند. 

الربیعی همچنین به خشونت وحشیانه‌ای که در آغاز تشکیل رژیم اسرائیل از سوی صهیونیست‌ها از سوی مردم عادی اعمال می‌شد، پرداخته و اشاره می‌کند که اکنون مشابه همین خشونت وحشیانه از سوی داعش علیه همه اقوام و مذاهب اعمال می‌شود. این تحلیلگر در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که خروج انگلیسی‌ها از فلسطین، شکل‌گیری رژیم صهیونیستی را در پی داشت و اکنون، خروج آمریکا از عراق ظهور و توسعه فعالیت داعش را در پی داشته است.
 
در ‌‌نهایت، باید به این نکته اشاره کرد که صهیونیست‌ها با تفسیری که از متون مذهبی یهودی دارند، بیرون راندن همه غیر یهودیان از سرزمین‌های مدنظر خود را توجیه می‌کنند و داعش نیز با بهره گرفتن از همین ابزار، اجازه حضور هیچ مخالفی را در محدوده تحت کنترل خود نمی‌دهد. البته باید اشاره کرد که با وجود همه مشابهت‌ها، یک تفاوت عمده میان رژیم صهیونیستی و داعش وجود دارد: تجاوز صهونیست‌ها به فلسطین، شناسایی بین‌المللی آن‌ها به عنوان دولت اسرائیل را در پی داشت!

در شرایطی که با تمدید هفت ماهه دوره مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+ ۵، جمهوری‌خواهان آمریکا، تلاش جدیدی ‌برای افزایش فشار‌ها بر ایران آغاز کرده‌اند، رئیس جمهور این کشور در سخنانی متفاوت، از احتمال بهبود روابط با ایران و حتی بازگشایی سفارت در تهران سخن گفته است. وی همچنین به طور ضمنی به نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای اذعان کرده است.
کد خبر: ۴۶۲۰۱۷
تاریخ انتشار:۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۴-29 December 2014
اشاره اوباما به احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در ایراندر شرایطی که با تمدید هفت ماهه دوره مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+ ۵، جمهوری‌خواهان آمریکا، تلاش جدیدی ‌برای افزایش فشار‌ها بر ایران آغاز کرده‌اند، رئیس جمهور این کشور در سخنانی متفاوت، از احتمال بهبود روابط با ایران و حتی بازگشایی سفارت در تهران سخن گفته است. وی همچنین به طور ضمنی به نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای اذعان کرده است.

به گزارش «تابناک»‌ به نقل از «رویترز»، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا گفته، در صورتی که ایران با راه‌حلی جامع و بلندمدت در موضوع هسته‌ای خود موافقت کند، می‌تواند به یک «قدرت منطقه‌ای موفق» تبدیل شود. وی همچنین از وجود امکان بهبود روابط ایران با جامعه بین‌المللی سخن گفته است. 

‌اوباما در بخش دیگری از اظهارات خود گفته، ایران باید از شانس موجود برای برداشته شدن تحریم‌های موجود استفاده کند. وی ادامه داد: در صورتی که این امر تحقق یافته و توافق نهایی در موضوع هسته‌ای حاصل شود، منابع و همچنین استعدادهای لازم در ایران وجود دارد تا ایران بتواند با ‌آن‌ها به یک قدرت منطقه‌ای موفق تبدیل شده و با جامعه بین‌المللی وارد تعامل شود. 

وی همچنین در بخش دیگری از اظهارات خود گفته، با توجه به اینکه ایران از جنگ هشت ساله با عراق رنج برده، «نگرانی‌های امنیتی مشروعی» دارد؛ اما با ‌وجود این، از ایران ‌به سبب حمایت از حزب الله که رژیم اسرائیل را تهدید می‌کند، ‌انتقاد کرده است. 

اوباما در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا احتمال دارد طی دو سال آخر دوره ریاست جمهوری وی سفارت آمریکا در تهران بازگشایی شود، گفته: «من هرگز نمی‌گویم هرگز». با این حال، اشاره کرده که روابط باید بر مبنایی گام به گام و مرحله به مرحله ترمیم و احیا شود. وی موضوع ایران را با کوبا متفاوت دانسته و دلیل این تفاوت را نقش‌آفرینی ایران به عنوان یک کشور بزرگ، دارا بودن برنامه هسته‌ای و همچنین آنچه وی «حمایت از تروریسم» خوانده، عنوان کرده است. 

با ‌وجود این، وی تأکید کرده ‌دستیابی به توافق نهایی، می‌تواند مسیر بهبود روابط ایران و آمریکا را هموار کند.

یک اکانت جعلی با اسم سپاه پاسداران مدعی حضور رزمندگان سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی در مرز فلسطین اشغالی شد. ادعایی که یک روزنامه صهیونیستی با تکیه بر آن خواست رسمیت بیشتری به این خبر و این اکانت بدهد.
به گزارش نامه نیوز، از دیروز که خبر روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» با استفاده از توییتر جعلی سپاه پاسداران در زمینه حضور یا بقول این اکانت جعلی انتشار رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در مرز فلسطین اشغالى به طور وسیع انعکاس یافت، تعداد فالوئرهای آن به نحو عجیبی بالا رفت. گویا انتشار این خبر در این روزنامه و دادن آدرس این اکانت تنها به این دلیل بوده است که این اکانت و چند اکانت دیگر مرتبط با آن، رسمیت یابد.

عجیب اینکه تصاویر مربوط به این توییت، از یک وبلاگ ایرانی برداشته شده بود، اما خبر به نحوی تنظیم شده بود که این اکانت محور بحث قرار گیرد.

با جستجوی سریع در  توییتهایی که توسط این اکانت تولید یا بازنشر شده است، صرف نظر از غلطهای فاحش املایی و جمله بندی های ناصحیح؛ متوجه ادبیات عجیب و غریبی می شویم که با گفتمان فضای ارزشی حاکم بر ایران، اختلاف معنادار دارد.

استفاده بیش از اندازه از واژه "مجاهد" و تکرار آن در حقیقت دم روباهی است که از دل صدها توییت ارزشی و حماسی مربوط به مجموعه این اکانتها بیرون زده است و ماهیت واقعی گردانندگان آن را نشان می دهد.

از سوی دیگر، بیش از هشتاد درصد توییتهایی که در این مجموعه اکانتها تولید شده به زبان عربی است و این کم توجهی به  زبان فارسی، یکی دیگر از شواهد مربوط به این قضیه است.

منبع: مهر

هشدار بهداشتی به خوزستانی عزیز



عادت هایی که سلامت شما را تهدید می کنند

در صورت باز نشدن تصاویر بروی عکس ها Right Click کنید و گزینه Reload Image یا Show Picture را انتخاب نمایید

 

هر روز یک سری عادتهای ساده بد سلامت شما را تهدید می کند و ما در زیر این عادتها، عادتها را مرور می کنیم:

-با دستهای آلوده به صورت خود دست می زنید؛


برخی افراد مدام به صورت خود دست می زنند نتایج بررسی ها نشان می دهد، مردم در هر ساعت، حدود ۴ بار صورت خود را دست می زنند.

 

عادتهایی که سلامت شما را تهدید می کند
 


تحقیقات نشان داده است که میز کار هر فردی در مقایسه با محیط سرویس بهداشتی دارای باکتری بیشتری است. زمانی که به سطح میز پرمیکروب دست می زنید، سپس پیشانی خود را لمس می کنید، احتمال بروز جوش در صورت افزایش پیدا می کند. اصطکاکی که هنگام دست زدن به صورت ایجاد می شود، باعث انسداد منافذ پوست شده و حدود ۲ هفته صورت شما دچار جوش می شود.

-مدت های بسیار زیادی در یک جا می نشینید و از روی صندلی خود حرکت نمی کنید


عمرافرادی که به مدت طولانی پشت میز یا مقابل تلویزیون می‌نشینند، در مقایسه با دیگر افرادی که مدت زمان کمتری در حالت نشسته هستند، کوتاه‌تر است. نشستن طولانی مدت برای سلامت مضر است و علاوه بر خطر چاقی مفرط، احتمال بیماری قلبی، دیابت و سکته را نیز افزایش می دهد. هر یک ساعت اضافه نشستن در روز، توانایی جسمی را تا ۵۰ درصد کاهش می دهد.

نشستن طولانی مدت حتی اگر به طور منظم به ورزش بپردازید می تواند به سلامت شما آسیب برساند. بنابراین حداقل هر نیم ساعت از جایتان بلند شوید و کاری انجام دهید.

-مراجعه متعدد به شبکه های اجتماعی بر روی اینترنت و تلفن همراه
:

نتایج بررسی های محققان آمریکای جنوبی نشان می دهد، احتمال به وجود آمدن مشکلات خانوادگی منجر به طلاق در افرادی که به طور منظم از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، ۲ برابر است. سرزدن مدام به فیس بوک می تواند زمینه بی اعتمادی همسران را ایجاد کند.

-چشم های خود را ماساژ می دهید

مالیدن چشم با بیماری به نام کراتوکونوس (Keratoconus) یا قوز قرنیه ارتباط دارد که طی آن قرنیه چشم ضعیف و نازک می شود. این امر به از دست دادن بینایی منجر می شود. از طرفی مالیدن چشمی که لنز دارد می تواند باعث گیر کردن لنز در پلک شود.

-میز کار خود را شلوغ می کنید:


وضعیت میز کار می تواند روی سلامت فرد تاثیر بگذارد.محققان مطالعه ای انجام دادند که طی آن به افراد منظم و بی نظم در محیط کار پس از گذشت ۱۰ دقیقه شکلات یا سیب تعارف شد. ۶۷ درصد از افرادی که در دفتر کار منظم مشغول به کار بودند، سیب را انتخاب کردند در حالی که ۸۰ درصد از افرادی که در دفتر نامنظم کار می کردند، شکلات را انتخاب کردند. محیط منظم در گرفتن تصمیمات درست موثر است.

-در زمان نیاز رفتن به دستشویی را فراموش می کنید


اگر این فراموشی تکرار شود می تواند مشکلات جدی مانند عفونت مجاری ادراری و مثانه را ایجاد کند. ضعیف شدن عضلات مربوط به کنترل مثانه می تواند به بی اختیاری ادرار یا مدفوع منجر شود.

قابل توجه بانوان محترمه خوزستانی



مهم ترین مواد غذایی برای خانم ها

محققان استرالیایی 10 ماده غذایی مفید برای زنان را معرفی کردند.


سبزیجات برگ سبز تیره، ماهی و حبوبات از جمله مهمترین و واجب ترین مواد غذایی برای خانمها هستند ،پیشنهاد می کنیم از این مواد غذایی بیشتر مصرف کنید تا سالم بمانید.
تمام مواد غذایی مشابه یکدیگر نیستند، اما برای داشتن سبک زندگی سالم افراد باید مواد غذایی خوب را در رژیم غذایی خود بگنجانند.
محققان استرالیایی 10 ماده غذایی مفید برای زنان را معرفی کردند.
کلم بروکلی
بروکلی ممکن است ماده غذایی دلخواهی برای افراد نباشد، اما مطمئن باشید ماده غذایی سالمی است. در تحقیقات مشخص شده است مانند دیگر سبزیجات با سرطان مبارزه می‌کند. دیگر سبزیجات مشابه کلم بروکلی، گل کلم و کلم بروکسل هستند.
چغندر
بر اساس تحقیقات انجام شده آب چغندر با کاهش فشارخون مرتبط است. چغندر حاوی پتاسیم، فولات و خواص ضد التهابی است.
زردچوبه
زردچوبه ادویه‌ای است که در غذاهای هندی بسیار فراوان است. این ادویه متعلق به خانواده زنجبیل و با درمان التهاب، مشکلات گوارشی، ورم مفاصل و حتی بیماری آلزایمر مرتبط است.
ساردین
ساردین منبع مناسب و ارزان قیمتی از روغن ماهی، ویتامین D و کلسیم است. همچنین این ماهی حاوی سلنیوم است آنتی اکسیدانی که موجب افزایش ایمنی بدن می‌شود.
کلم پیچ
کلم با سرطان مبارزه می‌کند. این سبزی از خانواده بروکلی است و موجب کاهش کلسترول و خطر حمله قلبی می شود. همچنین حاوی ویتامین A، ویتامینC، کلسیم و کارتنوئید است.
زغال اخته
این میوه حاوی آنتی اکسیدان فراوان و ضد التهاب است و موجب کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، دیابت و التهاب مفاصل می‌شود. این میوه موجب سلامت مغز نیز می‌شود.
لوبیا سیاه
لوبیا سیاه حاوی مواد معدنی، فولات، منیزیم، آهن، فیبرهای اشباع شده، فلانوئیدها و مواد شیمیایی که با سرطان مقابله می‌کنند است.
گیلاس
معمولا گیلاس را به صورت تازه، کمپوت و منجمد شده استفاده می‌کنند. این میوه و نوع ترش آن با التهاب مقابله و به کنترل درد کمک می‌کند.
بادام
بادام آجیل سالمی برای مصرف و حاوی پروبیوتیک است که به هضم غذا کمک کرده و کلسترول را کاهش می‌دهد.
گیاه کینوآ
حاوی 9 اسید آمینه است که ماهیچه‌ها و اندام‌های داخلی بدن را می‌سازد. بدون اسیدآمینه‌ها بدن ما ازبین می‌رود. کینوآ حاوی آنتی اکسیدان، ویتامین‌ها و مواد معدنی است.

اخبار برگزیده


اخبار ویژه روزنامه‌ها؛
گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌ها در لابه‌لای گزارش‌ها و سرمقاله‌ها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می‌کند.

*****



*کیهان

ژست طلبکاری می‌گیرند تا به عنوان خائن مجازات نشوند

«سقوط نظام در پرتگاه آشوب و هرج‌ومرج و بی‌ثباتی، حداقل نتیجه‌ای بود که طراحان اصلی فتنه دنبال آن بودند؛‌وضعی شبیه آنچه برای سوریه پیش‌آوردند».روزنامه جام‌جم در سرمقاله خود نوشت: اگر تلاش برنامه‌ریزی شده عوامل و حامیان داخلی فتنه را در جهت تقلیل آن به یک سوءتفاهم شاهد هستیم، از این روست که خود آنها نیز بدرستی می‌دانند اگر بپذیرند در چه پروژه‌ای مشارکت داشته‌اند و مجریان چه سناریویی بوده‌اند، مستحق مجازاتی شناخته خواهند شد که سرافکندگی در مقابل مردم و مغضوب ملت واقع شدن مهم‌ترین بخش آن است. بنابراین بهترین روش خروج از این بحران موقعیت را در مرور زمان و بتدریج طلبکاری گستاخانه به جای عذرخواهی و ابراز شرمندگی در پیشگاه خداوند و خلق خدا یافته‌اند.

مهدی فضائلی در این یادداشت درباره چرایی و چگونگی حصر دو تن از سران فتنه می‌نویسد: حصر آقایان موسوی و کروبی بیست‌وپنجم بهمن سال 89 انجام شد، یعنی حدود 20 ماه پس از شروع فتنه 88 و حدود یکسال پس از تقریبا فروکش کردن آن. توجه به این تاریخ‌ها ما را به این واقعیت رهنمون می‌کند که علت اصلی حصر، حوادث سال 88 نبود؛ نکته‌ای که از سر غفلت یا تعمدا مغفول گذاشته می‌شود! حال سوال اینجاست که پس علت حصر چه بود؟ دی ماه سال 89 تحولات منطقه شمال آفریقا  و جریان بیداری اسلامی از تونس شروع شد و بسرعت به مصر رسید و بهمن همان سال، مصر شاهد اوج بحران خود بود. آقایان موسوی و کروبی با سوءاستفاده از این شرایط و بعد از آنی که کشور داشت تازه آرامش خود را باز می‌یافت، صدور بیانیه‌ها را از سر گرفتند و برگزاری تجمع به بهانه تحولات منطقه را خواستار شدند. نظام با توجه به سابقه و حوادث تلخی که تازه پشت سر گذاشته بود، چه باید می‌کرد؟ آیا باید اجازه می‌داد کشور مجددا شاهد آشوب و هرج‌ومرج شود و بار دیگر هزینه‌های جانی و مالی به مردم و کشور تحمیل گردد؟ آیا اگر مسئولان کشور در این باره سهل‌انگاری می‌کردند، شرایط ما در این سال‌ها حداقل مثل سوریه نبود؟ و در چنین صورتی مردم حق نداشتند مسئولان کشور را به دلیل این سهل‌انگاری خسارت بار توبیخ کنند؟

جام‌جم می‌افزاید: در چنین شرایطی بود که شورای عالی امنیت ملی کشور که عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور است و مطابق اصل 176 قانون اساسی، «مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی» یکی از وظایف آن برشمرده شده، مطابق وظیفه قانونی خود و برای جلوگیری از تهدید داخلی که می‌توانست به تهدید خارجی هم بینجامد،‌ تصمیم به حصر آقایان موسوی و کروبی به عنوان یک اقدام تامینی و نه مجازات آنها گرفت. شایان ذکر است که مصوبات این شورا پس از طی مراحل خود و مطابق اصل مذکور قابل اجرا است. بنابراین تصمیم اتخاذ شده اولا کاملا قانونی و ثانیا حکیمانه و تامین‌کننده امنیت و مصالح عمومی بوده است و ثالثا این تصمیم به قوت خود باقی است و فقط شورای عالی امنیت ملی می‌تواند در این تصمیم خود بازنگری کند.در اینجا پرسشی هم متوجه منتقدان حصر است و این که اگر گریبان‌چاک اجرای قانون هستند و نگران غیرقانونی بودن حصر که (مطابق توضیحاتی که داده شد) ‌البته قانونی است،‌چرا این افراد نسبت به ده‌ها اقدام غیرقانونی سران داخلی فتنه از قبیل اعلام پیروزی خود قبل از اتمام رای‌گیری، ‌نپذیرفتن نظر نهادهای قانونی، متهم کردن نظام به تقلب بدون ارائه هرگونه سند و مدرک، دعوت به تجمعات غیرقانونی و حمایت از شرارت‌ها و آشوب‌طلبی‌ها، هیچ موضعی نگرفته و نمی‌گیرند؟


روایت دیپلمات عضو بنیاد باران از کدورت با عربستان!

مشاور وزیر خارجه می‌گوید عربستان تغییرات در ایران را درک نکرده است.محمد صدر- از معاونین وزارت خارجه در  دولت اصلاحات- در مصاحبه با روزنامه مردم امروز و در پاسخ این سؤال که چرا تنش‌زدایی با عربستان نتایج مورد نظر را کسب نکرده، می‌گوید: مشکلی که وجود دارد این است که متأسفانه در شرایط فعلی عربستان هنوز تغییرات در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بعد از دولت آقای احمدی‌نژاد درک نکرده است. هنوز برخوردهای این کشور با ایران در چارچوب همان برخوردهایی است که با دولت آقای احمدی‌نژاد داشت. این عدم درک شرایط جدید باعث شده متأسفانه دچار اشتباه شود و اقدامات تناقض‌آمیز انجام دهد. برای مثال از یک طرف برای وزیر خارجه ایران دعوت‌نامه ارسال می‌کند و از طرف دیگر در کنار همتای آلمانی خود مواضع منفی علیه ایران می‌گیرد.

عضو بنیاد باران خاتمی ادامه می‌دهد: عربستان تنها با ایران دچار مشکل نیست و دولت عربستان با دست زدن به اقدامات رادیکال با بسیاری از کشورهای منطقه حتی با دوستان و متحدانش هم به مشکل برخورده است. فکر می‌کنم به مرور زمان آگاهی‌های عربستان نسبت به تغییرات در سیاست خارجی ایران و دولت جدید افزایش پیدا خواهد کرد و نسبت به رفع کدورت‌ها(!) اقداماتی انجام شود چراکه همکاری دو کشور هم به نفع منطقه و هم به نفع جهان اسلام و هم صلح و امنیت جهانی است.اظهارات آقای مشاور درحالی است که عربستان متهم اول جنگ‌افروزی‌های زنجیره‌ای در کنار ترویج اسلام آمریکایی است و نقش اصلی را در افزایش تولید و کاهش شدید قیمت نفت علیه ایران داشته است. رئیس‌جمهور پیش از این رژیم‌های دخیل در کاهش عمدی قیمت نفت را تهدید کرد که پاسخ خیانت خود را از ملت‌های منطقه دریافت خواهند کرد. سعودی‌ها همچنین از تروریست‌ها در منطقه و از جمله ایران حمایت کرده‌اند.

در حقیقت رژیم آل سعود به اعتبار وابستگی‌اش به آمریکا و انگلیس و گسترده‌تر شدن ارتباطش با رژیم صهیونیستی، با توجه کامل به دشمنی با ایران می‌پردازد. اما آقای صدر ادعا می‌کند کدورتی پیش آمده و همکاری با عربستان به نفع جهان اسلام است. می‌توان گفت در دوره‌ای که مدعیان اصلاح‌طلبی خواستار سفر وزیر خارجه کشورمان و آقای هاشمی به عربستان بودند، آل‌سعود گستاخ شده و دشمنی‌ها را تشدید کردند.ر‌ژیم سعودی جزو حامیان و سرمایه‌گزاران فتنه و آشوب 1388 بود و یکی از سران فتنه یک ماه قبل از آن انتخابات سفری به ریاض داشت. وزیر ارشاد در دولت اصلاحات نیز که خود را جزو 5 نفر عضو اتاق فکر جنبش سبز در لندن معرفی می‌کرد، در «مرکز گفت‌وگوی ادیان»- راه‌اندازی شده از سوی رژیم سعودی در وین- به کار گرفته شد و حتی در نشست بندر الجنادریه در عربستان که پادشاه عربستان برگزار کرد، شرکت داشت.

فتنه خط قرمز نظام است چون رأی مردم حق‌الناس است

عضو مرکزیت حزب اعتماد ملی می‌گوید باید شاخص‌هایی را که رهبر معظم انقلاب در انتخابات فرمودند از جمله «رأی مردم حق‌الناس است» در انتخابات آینده رعایت شود.محمدجواد حق‌شناس از مقامات دولت اصلاحات و عضو مرکزیت حزبی بود که دبیر آن - مهدی کروبی- به واسطه کسب 330 هزار رأی در انتخابات 88 مدعی تقلب شد با ایستادن در مقابل رأی 25 میلیونی مردم، دعوت به آشوب‌افکنی کرد. حق‌شناس اکنون به عبارات والایی از رهبر معظم انقلاب استناد می‌کند که در صورت التزام به آن عبارات حتما باید از رفتار سران فتنه اعلام برائت کند. برخی اعضای اعتماد ملی جزو حامیان فتنه 88 و از فریب‌دهندگان و تحریک‌کنندگان کروبی بودند.

حق‌شناس - که معاون پارلمانی ارشاد و مدیر کل سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات بود- ضمن مقاله‌ای در روزنامه اعتماد نوشت: باید به سمت اعتماد همگانی برویم و دولت وظیفه خود را حمایت از یک انتخابات آزاد، سالم و رقابتی بداند. شاخص‌هایی را که رهبر معظم انقلاب در انتخابات فرمودند باید رعایت شود. مهم‌ترین حرف ایشان که متأسفانه فراموش شد؛ این است که رأی مردم حق‌الناس است. وظیفه دولت و وزارت کشور این است که در مورد این جمله ده‌ها همایش برگزار کنند. در واقع این موضوع که «حق‌الناس می‌شود» به چه معناست؟ مخاطب جمله رأی حق‌الناس کیست؟ مخاطب این جمله کسی جز وزارت کشور و نهادهای نظارتی نیست.وی ادامه می‌دهد: مهم‌ترین نگرانی که امروز در جریان اصلاح‌طلبی وجود دارد، آخرین موضعی است که توسط دبیر شورای نگهبان در برنامه شناسنامه اتخاذ شده است.

حق‌شناس نوشت: سخنان رهبر معظم انقلاب در انتخابات 92 به طور خیلی صریح پنج مورد را دربرمی‌گیرد. 1- انتخابات حداکثری باشد 2-انتخابات با حضور همه سلایق باشد 3- هیچ‌کس از رأی من خبر ندارد 4- دعوت از همه ایرانیان حتی ایرانی‌هایی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند برای شرکت در انتخابات 5- رأی مردم حق‌الناس است. این معیارهای پنجگانه در انتخابات باید اجرایی شود.آنچه در این مقاله مغفول مانده استثناها و خط قرمز‌های مطرح شده در بیانات رهبر معظم انقلاب است. یعنی معظم له همچنان که بر حضور حداکثری همه مردم و سلایق سیاسی در انتخابات تأکید دارند- که درست نقطه مقابل عمل برخی جریان‌های سیاسی مدعی توسعه در برخی ادوار تاریخ از جمله دوره سازندگی است- در عین حال به رعایت چهارچوب‌های قانونی و خطوط قرمز تأکید دارند. همچنان که در دیدار اعضای هیئت دولت، نسبت به خلط جناح‌بندی‌های سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند؛ «علایق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند... در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنه‌گران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند.»

بنابراین باید به ادبیات حکیمانه و متقن رهبر معظم انقلاب به عنوان یک کل به هم پیوسته و منظومه تمام عیار نگاه کرد. امثال آقای حق‌شناس اگر صداقت داشته باشند لاجرم باید به اعتبار منطق روشن رهبر معظم انقلاب از سران فتنه برائت بجویند چه اینکه عبارت «فتنه، خط قرمز نظام است» آن روی سکه و تعبیر دیگری از عبارت «رأی مردم حق‌‌الناس است» می‌باشد و نمی‌توان با این منطق محکم رفتار منافقانه (نؤمن ببعض و نکفر ببعض) داشت؛‌ در غیر این صورت خود را در موضع تهمت قرار داده‌اند مبنی بر اینکه در زمره کسانی هستند که موسوی و کروبی را فریب دادند. چوب حراج برحیثیت و سوابق آنها زدند.

*وطن امروز

شکنجه اقتصادی ایران در حمایت از آشوبگران 88

پاسخ این پرسش که علت واقعی اعمال رژیمی از تحریم‌ها علیه ایران که آمریکایی‌ها خود آن را سنگین‌ترین تحریم‌های طول تاریخ می‌خوانند، واقعا چه بوده و این تحریم‌ها در اصل چه هدفی را تعقیب می‌کرده، بسیار پیچیده و در عین حال بااهمیت است. آمریکایی‌ها- و برخی گروه‌های داخلی همفکر و همراه آنها- در این سال‌ها، کلیشه‌ای ساخته‌اند مبنی بر اینکه علت اصلی اعمال تحریم‌ها، سیاست هسته‌ای ایران و نوع تعاملی است که ایران در این باره با جامعه بین‌المللی در پیش گرفته است. خروجی این نوع نگاه به مساله هم این است که اگر ایران فی‌المثل در موضوع هسته‌ای طور دیگری رفتار می‌کرد، تحریم‌ها هم یا اصلا اعمال نمی‌شد یا اینکه حداقل قدرت و شدت فعلی را نداشت.
 این نوشته که براساس یک مطالعه کتابخانه‌ای کم و بیش وسیع آماده شده، استدلال خواهد کرد این نوع نگاه به مساله کاملا غیرواقعی و بلکه گمراه‌کننده است.  رژیم تحریم‌های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریم‌های یکجانبه‌ای که اکنون به‌عنوان تحریم‌های موثر علیه ایران از آنها یاد می‌شود (تحریم‌های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه–چنانکه با جزئیات نشان خواهیم داد- اساسا نه یک قطعنامه هسته‌ای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست‌های هسته‌ای ایران اعمال شده است. قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88  تصویب شد، محصول تعامل راهبردی آمریکا و متحدانش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران –که رو به افول نهاده بود- و یکی از خروجی‌های بازنگری استراتژیک آمریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است. زمستان 88 و بهار 89 بحث‌های مفصل و بسیار مهمی در آمریکا صورت گرفت در این باره که آمریکا چگونه باید با توجه به تحولات داخلی ایران، راهبرد خود را بازنویسی کند تا در تغییر محاسبات مردم و حاکمیت در ایران موفق باشد. این بازنگری، اگرچه در اصل یک فعالیت بشدت پنهان درون دولت آمریکا بوده است اما کاملا محرمانه نمانده و در همان ایام بخش‌های مهمی از آن به محیط علنی و رسانه‌ای راه یافت. در واقع تصمیم به اینکه اعمال تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی علیه ملت ایران، بهترین راه حمایت از جنبش سبز و جلوگیری از میرایی آن در محیط داخلی ایران است، محصول مباحث و مذاکراتی بسیار بلنددامنه در محیط سیاستگذاری استراتژیک دو حزبی آمریکا بوده که تا امروز به هیچ‌وجه مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است. این در حالی است که اگر به ادبیاتی که در آن مقطع از سوی مقام‌های رسمی، تحلیلگران، اندیشکده‌ها و رسانه‌های آمریکایی در این باره تولید شده مراجعه کنیم، به سرعت درخواهیم یافت این ادبیات از این حیث که به ما بگوید هدف واقعی اعمال تحریم‌ها چه بوده و اساسا چه چیز آمریکایی‌ها را متقاعد کرد تحریم‌های خلع سلاحی را بدل به تحریم‌های اقتصادی فلج‌کننده کنند، کاملا شفاف و صریح است. نه مقام‌های دولتی آمریکا و نه رسانه‌ها و تحلیلگران حامی آنها، در آن مقطع، ابهامی در این باره باقی نگذاشته‌اند که هدف اصلی، اثرگذاری بر محیط داخلی ایران، احیا و قدرتمندسازی فتنه سبز و نهایتا محقق کردن اهداف کلان آمریکا در ایران از طریق این جنبش است.
این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته‌بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد آمریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم‌های یکجانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک‌ترین صورت‌بندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.

وحشت نتانیاهو از پهپاد انتحاری

پهپاد انتحاری ایران که در رزمایش محمد رسول‌الله برای اولین‌بار رونمایی شد موجی از خبرها و تحلیل‌های رسانه‌های غربی، عربی و صهیونیستی را در پی داشته است. از نظر رسانه‌های غربی این رزمایش پیام بسیار مهمی برای کشورهای عرب منطقه و اسرائیل داشته است. به گزارش «وطن امروز»، بنیامین نتانیاهو اولین کسی است که به رزمایش محمدرسول‌الله در ایران واکنش نشان داد. او نتوانست نگرانی و ترس خود را از دستاوردهای جدید نیروهای نظامی ایران پنهان کند و در گفت‌وگو با سناتور لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه و جنگ‌طلب کنگره آمریکا با اشاره به پهپاد انتحاری ایران که در این رزمایش رونمایی شد، گفت: «امروز ایران رزمایشی با یک پهپاد انتحاری برگزار کرد. من نمی‌خواهم شما را قانع کنم اما همانطور که خودتان می‌بینید، مهم‌ترین وظیفه ما در حال حاضر این است که از دستیابی این رژیم خطرناک به سلاح هسته‌ای جلوگیری کنیم!» او همچنین در این دیدار درباره توانایی‌های دفاعی ایران بویژه پیشرفت‌های چشمگیر ایران در حوزه پهپادها به آمریکا هشدار داده است.  شبکه خبری العربیه نیز با انتشار خبر ساخت این پهپاد انتحاری، از آن به‌عنوان بمب متحرک ایران یاد کرد و نوشت: این پهپاد برای حملات هوایی، زمینی، حمله به ناوها و اهداف در حال حرکت طراحی شده است. این شبکه نام این پهپاد را «یاسر» عنوان کرده است اما اضافه کرده که احتمال دارد پهپاد «رعد» نیز جزو یکی از همین بمب‌های متحرک یا پهپادهای انتحاری باشد. به گزارش این شبکه، پهپاد یاسر برای اولین بار سال گذشته توسط نیروهای نظامی ایران معرفی شد. این پهپاد می‌تواند برای 10 ساعت پرواز داشته باشد و تصویربرداری 360 درجه دارد. برخی تحلیلگران غربی می‌گویند پهپاد یاسر از روی پهپاد آمریکایی «اسکن ایگل» ساخته شده است.

*رسالت

 حدادعادل: راه بازگشت سران فتنه بدون توبه مسدود است

غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در همایش «راه روشن» که به‌مناسبت گرامیداشت سالروز شهادت شهید احمدی روشن در تالار جابربن حیان دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، فضای دانشگاه را فضایی مملو از شور، تفکر و شعور دانست و گفت: برخی جاها هستند که تنها شور دارند اما از تفکر منطقی و استدلال دور هستند و نیز محل‌هایی هستند که با وجود اینکه تفکر و استدلال در آنها حاکم است اما هیچ شور و هیجانی در آنها دیده نمی‌شود.

وی با بیان اینکه دانشگاه محلی است که شور و عقلانیت را با هم به‌طور توأمان دارد، افزود: به‌عنوان مثال می‌توان آمیختگی عقلانیت و هیجان را در حماسه حسینی نام برد.

رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در ادامه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 اشاره و تأکید کرد: در سال 88 برای دشمنان نظام ذوق‌زدگی ایجاد شد به‌طوری که آنهایی که سال‌ها به‌دنبال این بودند که مردم را در تقابل و مخالفت با نظام اسلامی به خیابان‌ها بکشند، امیدوار شدند. 

حدادعادل تصریح کرد: دشمنان نظام هیچ‌گاه حماسه حضور مردم در پیروزی انقلاب اسلامی را فراموش نمی‌کنند به‌طوری که حضور آنها در خیابان‌ها مانند اژدهایی در تهران که سر آن در میدان آزادی و انتهای آن نیز در میدان امام حسین بود؛ ملت به دشمنان فهماندند که نمی‌توانند مقابل ملت ایران مقاومت کنند.

وی با اظهار اینکه دشمنان نظام در سال 88 نیز به ‌شکل فوق‌العاده‌ای ذوق‌زده بودند، افزود: در آن زمان بنده ماهواره‌ها را رصد می‌کردم و شاهد بودم که تمام شبکه‌های دشمن هر 15 دقیقه یک بار از خیابان‌های تهران گزارش می‌دهند.

رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در ادامه تأکید کرد: با این حال خوش‌بینی آنها بیش از یک هفته به طول نینجامید و با سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه 29 خرداد که بنده مانند آن را به‌ندرت دیده بودم، دشمنان نظام ناامید شدند.

حدادعادل با بیان "دشمنان ما در حالی که از انقلاب مخملی در کشور مأیوس شده بودند، زمینه‌سازی تحریم‌ها را ایجاد کردند" گفت: آنها برای پیشبرد اهداف خودشان و پس از مأیوس شدن از انقلاب مخملی در ایران با غوغاسازی رسانه‌ای اعلام کردند که ایران قصد ترور سفیر آمریکا در عربستان را دارد به‌طوری که شاهد بودیم با فاصله‌ای یک هفته پس از آن، پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل منتقل شد و بدین ترتیب آنها تحریم‌های جدیدی را علیه ما اتخاذ کردند.

وی در ادامه به رابطه تشدید تحریم‌ها و فتنه سال 88 اشاره کرد و گفت: بنده معتقدم که تمرکز روی برنامه هسته‌ای ما زمانی اتفاق افتاد که طرح آنها برای اینکه به‌بهانه انتخابات مردم را به خیابان‌ها بکشند، به نتیجه نرسید و شاهد بودیم پس از آن تحریم‌هایی از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و دیگر کشورها علیه ما اعمال شد.

رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در ادامه سخنانش شهادت شهدای هسته‌ای کشور را پرده جدیدی از انقلاب اسلامی دانست و گفت: هرچند ما شهید دانشگاهی از اول و ابتدای انقلاب داشته‌ایم اما اینکه عده‌ای از دانشگاهیان به‌دلیل فعالیت‌های علمی‌شان شهید شوند، موضوع جدیدی بود، به‌طوری که در قضیه هسته‌ای نیز دشمنان کسانی را نشانه گرفتند که با علم و دانش خود در خدمت مردم بودند.

*خراسان

دستور جدید دولت برای جبران خسارت ریزگردها

بر اساس پیشنهاد نوبخت معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور و تصویب هیئت دولت، مبلغ 195 میلیارد ریال از محل منابع ماده ۱۲ قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور برای بازسازی تأسیسات زیربنایی خسارت دیده ناشی از برخی بلایای طبیعی و ریزگردها به گلخانه داران برخی مناطق کشور از جمله سیستان و بلوچستان اختصاص یافته است تا برابر قوانین و مقررات مربوط با نظارت استانداری های مربوطه اقدام شود.

*ایران

مجرم بودن یا نبودن مرتضوی در گرو اظهارنظر مجلس

دادستان اسبق تهران و رئیس سابق سازمان تأمین اجتماعی با شکایت سه وکیل و گزارش سازمان بازرسی کل کشور و گزارش تحقیق و تفحص مجلس برای ادامه بازجویی در دادسرای کارکنان دولت حاضر شد.به گزارش خبرنگار «ایران»، سعید مرتضوی ساعت 11 و 30 دقیقه روز گذشته – یکشنبه 7 دی ماه – با حضور در شعبه 15 بازپرسی در دادسرای کارکنان دولت در ادامه بازجویی‌های جلسه قبل به سؤال‌های بازپرس به طور کتبی پاسخ داد.به گزارش ایسنا، مصطفی ترک همدانی (یکی از شاکی‌های پرونده) در پایان جلسه بازپرسی رسیدگی به اتهامات سعید مرتضوی در جمع خبرنگاران، گفت: این پرونده به یک نقطه قابل قبول رسیده است و برای مقام قضایی حجت شده که اگر اجازه‌ای برای پرداخت از اموال و وجوه در اختیار سازمان تأمین اجتماعی - چه شمول و چه غیرشمول - به خارج از سازمان وجود نداشته باشد این عمل یقیناً مجرمانه است.

وی ادامه داد: بازپرس پرونده با توجه به دفاع متهم برای رفع تردید می‌خواهد استفساریه‌ای از مجلس بگیرد و مضمون کلی این استفساریه این است که مجلس شورای اسلامی بگوید آیا سازمان تأمین اجتماعی می‌تواند از اموال و وجوه خود با اذن هیأت مدیره به خارج از سازمان وجهی پرداخت کند یا خیر؟وی با بیان اینکه با توجه به مواردی که گفته شد فعلاً بحث آخرین دفاع منتفی است، افزود: حالا بازپرس می‌خواهد ببیند برداشت این پول با اذن هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی مجاز است یا خیر؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم اگر مجلس بگوید هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی اجازه دارد پول این سازمان را به کسی که خواست بدهد، آقای مدیرعامل سابق تأمین اجتماعی متهم و گناهکار نیست.

نتایج معنادار یک نظرسنجی در خصوص بیمه

نتیجه یک نظر سنجی درباره پرداخت خسارت از سوی بیمه نشان داد مردم تا چه حد از این عملکرد شرکت های بیمه ای ناراضی هستند.در نظرسنجی برگزار شده توسط سایت تخصصی صنعت بیمه 65/42 درصد از شرکت کنندگان، عملکرد شرکت های بیمه برای پرداخت خسارت را «ضعیف» و 66/36 درصد «خیلی ضعیف» را انتخاب نمودند.مطابق این نظر سنجی تنها  69/20 درصد از شرکت کنندگان،از شرکت های بیمه برای پرداخت خسارت رضایت داشته اند. در این نظرسنجی  حدود 700 نفر شرکت کردند.

برآشفتگی از انتشار خبر دیدار با رئیس دولت قبل

اخیراً طیف‌های مختلف اصولگرایی که اغلب از هواداران پر و پا قرص رئیس دولت سابق بودند در گفت‌و‌گو‌های جداگانه از رئیس دولت و سیاست‌های دولت قبل اعلام برائت می‌کنند.این افراد که در طول فعالیت دولت نهم و دهم در مقابل سوء مدیریت‌های رئیس دولت قبل سیاست سکوت یا تحسین را در پیش گرفته بودند، یک به یک از کاروان حامیان دولت سابق جدا می‌شوند. طیفی از اصولگرایان تا حدی در این رویه جدی هستند که حتی از انتشار خبر دیدار رئیس دولت سابق با برخی از اعضای جبهه پایداری(جدی‌ترین حامیان دولت قبل) برآشفتند و بلافاصله آن را تکذیب کردند.
در همین مورد «حمید رسایی» با تأکید بر اینکه ارتباطی با جبهه پایداری ندارد به تابناک گفت: «با‌ شناختی که از این دوستان دارم، بعید است مثل گذشته به احمدی‌نژاد نگاه کنند.»سید امیر حسین قاضی‌زاده نیز در این باره تأکید کرد: «به نظر می‌رسد، ‌اصل این خبر دروغ باشد، چون من هم از دوستان پرسیدم و ایشان اعلام کردند ‌ما چنین جلسه‌ای نداشتیم.»

*جمهوری اسلامی

بررسی سهم موسسات مختلف از بودجه سال 1394 نشان می‌دهد به «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» یازده میلیارد و هشتصد میلیون تومان تعلق می‌گیرد درحالی که این فرهنگستان تاکنون نه تنها نتوانسته از زبان فارسی حراست کند بلکه با واژه گزینی‌های نامناسب، راه را برای وارد شدن لطمه‌های زیادی به زبان و ادب فارسی باز کرده است. نکته تاسف‌بار اینکه علیرغم حضور پرطمطراق این موسسه و بودجه قابل توجهی که به آن تعلق می‌گیرد، اصطلاحات غربی بشدت و با سرعت زیاد درحال تسخیرکردن محاورات رایج هستند و در مقابل، بسیاری از واژه‌های کهن زبان فارسی و اصطلاحات قرآنی جای خود را به تعبیرات نامانوسی می‌دهند که رابطه نسل حاضر و نسل‌های آینده را با متون ادبی و دینی قطع خواهند کرد. در این زمینه گزارش تابناک را که در همین صفحه روزنامه امروز به چاپ رسیده است مطالعه نمائید.

سید مکرم عبدالقادر زاده، رئیس شورای علمای مرکز اسلامی تاجیکستان بار دیگر از جوانان تاجیک دعوت کرد که به جای پیوستن به داعش و سایر گروه‌های تروریستی، به فکر آبادی وطن و تربیت فرزندان و حفظ و حمایت دینشان باشند. عبدالقادر زاده در خطبه نماز جمعه‌اش در مسجد مرکزی شهر دوشنبه گفت: «جهاد ما و شما تربیت فرزندان و بالا بردن معنویات و آداب و اخلاق جوانان در تاجیکستان است.» وی افزود: این همه گروه‌هایی که جوانان تاجیک را به صف جنگ‌جویان در ناآرامی کشورهای اسلامی به نام جهاد دعوت می‌کنند، هدفشان پایین آوردن نفوذ دین مبین اسلام و مسلمانان است. عبدالقادرزاده تاکید کرد: فریفته هرگونه گروه‌های تروریستی و افراطی بین‌المللی نشویم. این گروه‌ها همه علیه مسلمانان و دین اسلام تشکیل شده‌اند و به نام جهاد، جنایت می‌کنند.


تحلیل های سیاسی روز



فتنه 88 به روایت اسناد خارجی/2
اکثر هنرمندان ایرانی که بین سال‌های 2001 تا 2009 در قالب برنامه‌­های Exchange به آمریکا دعوت شدند در حوادث پس از انتخابات سال 1388 از منتقدان صریح دولت ایران بودند. "محسن مخملباف" و "جعفر پناهی" دو نفر از چند نفری هستند که در این تحلیل به عنوان نمونه به آن‌ها اشاره شده است.

گروه بین‌الملل مشرق- انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال 1388 و حوادث پس از آن از آن‌جا که اتفاقی مهم در تاریخ کشور به شمار می‌رود، موجب شد تا تحلیل‌های زیادی درباره آن مطرح شود. عده‌ای هر اظهارنظری درباره آن حوادث را یک ترفند سیاسی تلقی می‌کنند، اما عده‌ای دیگر معتقدند این حوادث نیاز به بررسی‌ها و تعمق بیش‌تری دارد.

یکی از موضوعات مربوط به حوادث سال 1388 که جای بررسی‌های بیش‌تر دارد و از موضوعات محل اختلاف بوده است، نقش دولت‌های خارجی در طرح‌ریزی اتفاقات قبل و بعد از انتخابات سال 88 است. انگلیس و آمریکا معمولاً طراحان اصلی اغتشاشات دانسته می‌شوند، اما عده‌ای این دیدگاه را نمی‌پذیرند و آشوبهای خیابانی آن سال را نتیجه اعتراضی طبیعی به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دانند.

در میان منابع فارسی، به غیر از اعترافات متهمین اغتشاشات انتخاباتی 88، کم‌تر مستنداتی از برنامه چند ساله دولت‌های خارجی برای براندازی نرم در ایران منتشر یا ارائه شده است. بر همین اساس گروه بین‌الملل مشرق بر آن شد تا در قالب یک مجموعه گزارش تحقیقی، ابعاد حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران را با نگاهی جدید و از منظر اسناد رسمی و موثق خارجی بررسی کند.

اولین گزارش
[1] به معرفی تحرکاتی پرداخت که به صورت جدی از سال 2006 در دولت "جورج دبلیو بوش" رئیس‌جمهوری وقت آمریکا برای پیگیری پروژه براندازی نرم دولت ایران آغاز شد. چنان‌که در این گزارش گفته شد، در این سال "کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت آمریکا با معرفی طرح "دیپلماسی تحولآفرین" از تغییراتی گسترده در رویکرد واشنگتن نسبت به تهران خبر داد. راه‌اندازی دفتری به نام "دفتر امور ایرانیان" اولین تحرک جدی دولت آمریکا در آن سال برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران بود.

در گزارش دوم، گروه بین‌­الملل مشرق به بررسی برنامه Exchange (تبادل نفرات و گروه‌­ها) و نقش آن در حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 88 می‌پردازد. برنامه Exchange یک برنامه وسیع در چارچوب دیپلماسی عمومی آمریکا برای ایجاد نگرش‌­های عمومی بهتر از کشور آمریکا و سردمداران آن است و انواع بسیار مختلفی دارد. یکی از مهم‌­ترین آن‌ها که با هدف خاص تغییر نظام سیاسی ایران از سال 2006 در وزارت خارجه آمریکا فعال شد "برنامه بین‌المللی رهبری بازدیدکنندگان" بود که در این گزارش معرفی خواهد شد. رئیس اسبق عملیات ک‌گ‌ب در آمریکا، برنامه Exchange را "اسب تروا"یی می‌داند که باعث نابودی نظام شوروی شد.

برنامه‌های مبادلات فرهنگی آمریکا چه نقشی در طرح‌ریزی فتنه 88 داشتند؟ +اسناد

سال 2006 از لحاظ سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، سالی مهم قلمداد می‌شود. در این سال "کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت آمریکا رویکرد سیاست خارجی کشورش با عنوان "دیپلماسی تحول آفرین"[2] را معرفی کرده و در قالب آن تحولات گسترده‌ای را در قبال کشورهایی که اولویت سیاست خارجی آمریکا تعیین می‌شوند، معرفی می‌کند.

"دیپلماسی تحولآفرین" تلاشهایی بود که دولت "جورج دبلیو بوش" رئیس جمهوری وقت آمریکا برای ایجاد تغییراتی در سیاست‌ها، قوانین و نظام سیاسی برخی کشورها ترتیب داده بود، کشورهایی که ایران یکی از مهم­‌ترین آن‌ها محسوب می‌شد.

بسیاری از تحرکاتی که در سال 2006 در سیاست خارجی آمریکا آغاز شد بر حمایت فعال از مخالفان داخلی ایران متمرکز بود. "کاندولیزا رایس" در این سال طی نشستی در مجلس سنا خواستار اختصاص 75 میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران شد. قرار بود این بودجه صرف افزایش پخش شبکه‌های ماهواره­ای در ایران و لغو محدودیت­‌های مربوط به انتقال پول به مخالفان ایرانی و سازمان­‌های غیردولتی شود.[3]

در یک اقدام هماهنگ دیگر برای پیگیری پروژه براندازی در ایران، کنگره آمریکا قانونی به نام "قانون حمایت از آزادی در ایران"[4] تصویب کرد که ضمن تشدید تحریم­‌ها علیه ایران، 10 میلیون دلار به حمایت از مخالفان داخلی اختصاص می­‌داد. در بخشی از متن این قانون از تمامی مقامات و نماینده‌های رسمی آمریکا خواسته شده"قاطعانه و بدون تردید" از تمامی تلاشها در ایران برای برگزاری "انتخابات آزاد و شفاف" حمایت کنند.[5]

چنان‌که که از گزارش رسانه­‌های آمریکا در آن زمان برمی‌­آید، کمتر تردیدی وجود داشته که هدف از این پروژه‌­ها چیزی غیر از براندازی نظام سیاسی ایران بوده باشد. روزنامه نیویورک‌­تایمز 24 ژوئیه سال 2007 با اشاره به مقاله­‌ای از روزنامه کیهان که در آن از شبکه‌­ای در آمریکا به نام "خانه عنکبوت" با بودجه 75 میلیون دلاری پرده برداشته بود، نوشت: "اگر این خانه عنکبوت یک دفتر مرکزی داشته باشد آن دفتر، دفتر امور ایرانیان است که در طبقه دوم وزارت خارجه آمریکا قرار دارد." بخشی از پروژه 75 میلیون دلاری وزارت خارجه صرف ایجاد این دفتر برای براندازی نرم در ایران شده بود.

از جمله دیگر تحولات مهم در رویکرد سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در سال 2006 فعال شدن "بخش ایران" در پروژه موسوم به Exchange (تبادل افراد و گروهها)[6] بود. یکی از اهداف پروژه Exchange چنان‌که در ادامه با توجه به مستندات خواهیم دید، تغییر نگرش عمومی جامعه ایران درباره برقراری رابطه با آمریکا از طریق فشار لایههای زیرین جامعه بوده است. در متن کیفرخواست مربوط به متهمان اغتشاشات انتخاباتی 88، این پروژه یکی از راهبردهای آمریکا برای تغییر نظام در ایران در لفافه دیپلماسی عمومی این کشور ذکر شده است.[7]

برنامه‌های مبادلات فرهنگی آمریکا چه نقشی در طرح‌ریزی فتنه 88 داشتند؟ +اسناد
برنامه بین­‌المللی رهبری بازدیدکنندگان

با این حال، برنامه‌ای از Exchange که ما قصد معرفی و بررسی آن را داریم، سودایی حتی بزرگ‌تر از این در سر میپروراند: کار بر روی نگرشها و دیدگاه‌های سیاستمداران بالقوه ایران و تربیت سیاستمدارانی دوست‌دار آمریکا و تأمینکننده منافع ملی این کشور. آگاهی درباره این پروژه و ابعاد آن می‌تواند از مستندات بیش‌تری درباره اتاق فکر خارجی فتنه 88 پرده بردارد.

در این گزارش ابتدا به معرفی پروژه Exchange و انواع آن خواهیم پرداخت و سپس "برنامه بین‌المللی رهبری بازدیدکنندگان"[8] را شرح خواهیم داد. این برنامه همان برنامه‌ای است که بخش "ایران" آن بعد از 25 سال وقفه در سال 2006 که بحث دیپلماسی تحولآفرین آمریکا مطرح شد، آغاز به کار کرد[9].

"اسب تروا"یی برای اضمحلال فرهنگی

برنامه Exchange در قالب دیپلماسی عمومی و با هدف ایجاد نگرش بهتر از آمریکا در میان شهروندان کشورهای دنیا و ایجاد تفاهم بین شهروندان آمریکا و کشورهای خارجی ایجاد شد، اما واشنگتن مدتی بعد فهمید که می‌تواند از این برنامه برای پیش‌برد اهداف سیاست خارجی خود بهره ببرد. فرض اساسی در این‌جا این بود که فشار افکار لایههای زیرین اجتماع (شهروندان) می‌تواند دولت‌ها را به سمت ایجاد رابطه با آمریکا متمایل کرده و آن‌ها را به سمت اتخاذ رویکردهایی هم‌سو با منافع این کشور سوق دهد.

ایده استفاده از برنامه‌های مبادلات فرهنگی برای پیش‌برد سیاست خارجی آمریکا برای اولین بار در سال 1955 به ذهن "دوایت آیزنهاور" رئیس‌جمهوری وقت آمریکا خطور کرد. وی بعد از ملاقاتی با "نیکیتا خروشچف" نخست‌وزیر اسبق شوروی در ژنو گفت: "موضوعی که بخش زیادی از توجه من را به خود مشغول کرد احتمال افزایش دیدار شهروندان یک کشور از یک کشور دیگر بود. با این روش، احتمال کاملترین توافق بین غرب و شوروی وجود دارد."[10]

پس از این اظهارات، مدیریت برنامه Exchange در وزارت خارجه آمریکا از اداره روابط عمومی این وزارت‌خانه خارج شده و به ادارهای تازه‌تشکیل به نام "اداره روابط آموزشی و فرهنگی" منتقل شد.[11] در سال 1961 کنگره آمریکا "قانون مبادلات دوجانبه فرهنگی و آموزشی" را تصویب کرد که به موجب آن به دولت اختیار داده شده بود تا برنامه‌هایش برای ارتقای تفاهم فرهنگی بین مردم آمریکا و کشورهای دیگر را افزایش دهد.

پس از این اقدامات بود که در خلال دوران جنگ سرد آمریکا اقدام به برقراری روابط فرهنگی با شوروی در قالب برنامه‌هایی از قبیل تئاتر، موزه و نمایشگاه‌های اپرا کرد که به ظاهر سیاسی نبودند. "جوزف نای"[12] طراح روش‌های جنگ نرم، درباره این مبادلات به ظاهر غیرسیاسی گفته است که مبادلات فرهنگی از این دست از تنش‌های بین دو کشور کاست و غربی‌ها را در نگاه مردم شوروی "انسان" نشان داد.[13]

در این دوران، علاوه بر مردم آمریکا که از شوروی دیدن کرده بودند حدود 50 هزار نفر از مردم شوروی شامل نویسندگان، سیاستمداران، موسیقیدانان و سایر چهره‌های هنری هم از آمریکا دیدن کردند. "اولگ کالوگین"افسر اسبق سازمان "کگب" و رئیس عملیات این سازمان در آمریکا گفته برنامه‌های Exchange "اسب تروا"یی بودند که نظام شوروی را از بین بردند.

برنامه‌های مبادلات فرهنگی آمریکا چه نقشی در طرح‌ریزی فتنه 88 داشتند؟ +اسناد

دولت آمریکا راه‌­اندازی "سفارت مجازی" را یکی از اقدامات دیپلماسی خود می‌­داند

برنامه Exchange در سال‌های گذشته هم از ارکان مهم سیاست خارجی آمریکا بوده است. نکته جالب آن‌که توسل به مسائل فرهنگ و دیپلماسی عمومی برای دستیابی به اهداف امنیتی و سیاست خارجی آمریکا آن‌قدر ریشه دوانده که در گزارش رسمی دولت آمریکا از وقایع 11 سپتامبر 2001 از دولت این کشور خواسته شده از "قدرت نرم" خود و برنامه‌هایی نظیر Exchange برای به دست آوردن "ذهن و قلب مردم خاورمیانه"استفاده شود.[14]

برنامه‌ریزی برای شورش در ایران در قالب Exchange

در میان اسناد آمریکا شواهدی از تلاش مستمر دولت­‌های مختلف این کشور برای برقراری ارتباط با مردم ایران بعد از اشغال و تعطیلی سفارت واشنگتن در تهران دیده می­‌شود. جدیدترین مورد این تلاشها، راه‌اندازی صفحه‌ای موسوم به "سفارت مجازی آمریکا در تهران" توسط وزارت خارجه آمریکا است که در وب‌سایت رسمی آن نوشته شده است: "دنیا می‌داند که آمریکا یک سفارت را در ایران از دست داد، اما ما در واقع چیزهای بیش‌تری را از دست دادیم: ما از ارتباط با مردم ایران، دسترسی به جامعه ایران و هزاران تعامل روزانه بین مردم دو کشور محروم شدیم."[15]

"تعامل با مردم ایران" ممکن است صرفاً همین معنا را داشته باشد، اما بررسی این "کلیدواژه" در بستری تاریخی و همچنین در اسناد نشان می‌­دهد که در آمریکا، "ارتباط با مردم ایران" همواره تلاشی در خدمت سیاست رسمی واشنگتن برای جاسوسی از ایران و براندازی نظام سیاسی تهران بوده است.

اولین سند برای نشان دادن مفهوم "مردم" در دیپلماسی عمومی آمریکا در یک اقدام وزارت خزانه­‌داری آمریکا دیده می­‌شود. وزارت خزانه­‌داری که نهاد متولی اجرای تحریم­‌های آمریکاست، همزمان با روی کار آمدن "دولت محمد خاتمی" رئیس‌جمهور اسبق ایران سازمانی به نام "جستجوی زمینه­‌های مشترک"[16] را از تحریم‌­ها معاف کرد. این سازمان که از سازمان­‌های مهم در دیپلماسی عمومی آمریکاست[17] در سال 1982 تأسیس شده بود، اما بخش "ایران" آن در فاصله نزدیکی به تشکیل دولت خاتمی فعال شد و در سال­‌های بعد، زمینه سخنرانی بسیاری از مخالفان ایران از جمله "عبدالکریم سروش" (در سال 1998) را فراهم آورد[18].

با این تفاصیل، برنامه­‌های Exchange که هدف از آن‌ها "تعامل مردم با مردم" عنوان می­‌شد هم به واقع اهدافی مشابه را پیگیری می­‌کردند. یکی از مهم­‌ترین انواع این برنامه، برنام‌ه­ای موسوم به "برنامه بین‌المللی رهبری بازدیدکنندگان" بود که بخش ایران آن در سال 2006، بعد از وقفه­‌ای 25 ساله و در راستای فعالیت همه‌جانبه دولت و کنگره آمریکا برای براندازی دولت ایران فعال شد.[19]

برنامه بین‌المللی رهبری بازدیدکنندگان که قبلاً با نام "برنامه رهبران خارجی" شناخته می‌شد یکی از برنامه‌های Exchange آمریکا بود که بودجه آن توسط اداره امور فرهنگی و آموزشی وزارت خارجه تأمین می‌شد. هدف از این برنامه این بود تا از طریق مبادلات آموزشی و فرهنگی با رهبران فعلی و بالقوه کشورهای جهان، فرصتی برای تضمین روابط بهتر دولت­‌های فعلی و آینده کشورها با واشنگتن فراهم شود.

پس از فعال شدن بخش ایران برنامه رهبران خارجی دولت آمریکا دعوت از هنرمندان ایرانی را در دستور کار خود قرار داد. در سال 2013 شبکه خبری سی‌ان‌ان گزارش داد از سال 2006 وزارت خارجه آمریکا در قالب همین برنامه میزبان 31 "گروه" از ایرانی‌ها بوده است.[19]

برنامه‌های مبادلات فرهنگی آمریکا چه نقشی در طرح‌ریزی فتنه 88 داشتند؟ +اسناد
بنیاد 
"جستجوی زمینه­‌های مشترک" از سازمان‌های فعال در حمایت از مخالفان ایران

به عنوان مثال ماه مه سال 2007، اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت خارجه آمریکا، 14 دانشجوی هنر ایران را دعوت کرد و از آن‌ها خواست نقاشی‌هایشان را در آمریکا به نمایش بگذارند. این نمایشگاه نقاشی با عنوان "رؤیاها و آرزوها: نسل جدید ایران پدیدار می‌شود" آن‌قدر برای وزارت خارجه آمریکا مهم بود که کاندولیزا رایس شخصاً از آن بازدید کرد. وی در این نمایشگاه گفت: "این نمایشگاه امروز به این‌جا آورده شده تا مردم آمریکا بتوانند روی دیگر ایران را ببینند."
[20]

اندیشکده آتلانتیک طی مطلبی در سال 2013 گزارش داد بین سال 2006 تا 2009 بیش از 250 ایرانی، شامل هنرمندان، ورزش‌کاران، متخصصان پزشکی و مدرسان زبان فارسی در قالب برنامه‌های مختلف Exchange از جمله "برنامه رهبران خارجی" به آمریکا آورده شدند.[21]

تحلیلی در یک پایان­‌نامه سال 2011 نشان داد اکثر هنرمندان ایرانی که بین سال‌های 2001 تا 2009 در قالب برنامه‌­های Exchange به آمریکا دعوت شدند در حوادث پس از انتخابات سال 1388 از منتقدان صریح دولت ایران بودند. "محسن مخملباف" و "جعفر پناهی" دو نفر از چند نفری هستند که در این تحلیل به عنوان نمونه به آن‌ها اشاره شده است.[22]

محسن مخملباف، در قالب چندین برنامه Exchange که یکی از آن‌ها برنامه رهبران خارجی بود بارها از آمریکا دیدن کرد. در سال 2002، "بنیاد فیلم آمریکا"، "گالری ملی هنر" و بنیاد "جستجوی زمینه­‌های مشترک" نمایشگاهی یک ماهه از آثار مخملباف دایر کردند.

سند دیگر درباره جهت­‌گیری­‌های سیاسی "برنامه بین‌­المللی رهبری بازدیدکنندگان" یا برنامه رهبران خارجی، دعوت از "سعید کمالی دهقان" خبرنگار روزنامه گاردین در سال 2012 برای توضیح درباره ساخت مستندی مخفیانه و غیرقانونی درباره حوادث پس از انتخابات ایران و کشته شدن "ندا آقاسلطان" بود.

سایر برنامه‌­های Exchange هم تا همین حد و شاید بیش‌تر از این، سیاسی بوده‌­اند. به عنوان مثال، یکی از برنامه­‌های Exchange بین سال‌های 2006 تا 2008 با همکاری "دفتر حضور منطقه­‌ای ایران" در دوبی که به صراحت اعلام شده بود برای جاسوسی از ایران تأسیس شده، حدود 25 معلم فارسی را برای تدریس زبان فارسی در دانشگاه­‌های آمریکا دعوت کرد. هدف از تأکید بر فراگیری زبان فارسی مطابق اسناد رسمی وزارت خارجه آمریکا و گزارش رسانه­‌های این کشور، "کسب اطلاعات از ایران و تدوین راهبردهایی برای حمایت از مخالفان ایران به قصد تغییر نظام سیاسی این کشور" بوده است.

چنان‌که اسناد وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهند، در ماه دسامبر سال 2005 کاندولیزا رایس و جورج بوش برای تحقق اهداف دیپلماسی تحولآفرین، برنامه‌ای را با هدف متقاعد کردن و ترغیب مردم آمریکا برای یادگیری زبان‌های عربی، چینی، هندو و فارسی آغاز کرده‌اند.[23]

"کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت آمریکا 12 فوریه سال 2008 در همین‌باره گفت: "تمامی این اقدامات به مدرن کردن وزارت خارجه نیاز دارد. لازم است ما به مردم‌مان اعتماد کنیم تا ریسکهای بیش‌تری را مدیریت کنیم. لازم است ما بهترین فناوریها را در اختیار آن‌ها قرار دهیم تا آن‌ها را از سفارت‌خانهها و دفاتر آزاد کنیم، به گونه‌ای که آن‌ها بتوانند در هر زمان و در هر کجا کار کنند. ما نه تنها باید بهترین‌ها و باهوش‌ترین افراد را به این‌جا بیاوریم، بلکه باید آن‌ها را حتی بهتر و باهوشتر کنیم. این به معنی فراهم آوردن آموزش‌هایی در زبان‌هایی مانند چینی، اردو، عربی و فارسی است."

پروژه
بازدید وزیر خارجه آمریکا از نمایشگاه نقاشی دانشجویان ایران

اما حتی این اظهارات هم شاید نتوانند فردی با دیدگاه انتقادی را متقاعد کنند که فراگیری این زبان‌ها الزاماً اهدافی مانند تغییر حکومت را دنبال می‌کرده‌اند. ممکن است مقصود از "مدرن کردن" وزارت خارجه و استخدام نیروهای فارسی‌زبان، همانی باشد که رایس ادعا کرده است.

یک سند وزارت خارجه آمریکا با لحنی صریحتر، از دیدگاه دولت جورج دبلیو بوش در این‌باره پرده برمی‌دارد. این سند، مربوط به جذب نیروهای فارسی‌زبان برای سه دفتر متمرکز بر امور ایران در دبی، واشنگتن و اروپا است که قرار است زیر نظر "دفتر امور ایرانیان" کار کنند.

"دفتر امور ایرانیان" خود یکی از 1100 مقر دیپلماتیک جدیدی است که واشنگتن برای تحقق رویکرد جدیدش در دیپلماسی آن را احداث کرده است. این دفتر، چنان‌که روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی مورخ 15 آوریل سال 2006 افشا کرده، با درخواست بودجه 85 میلیون دلاری، پروژه تلاش برای "خانه تکانی در نظام سیاسی ایران" را از طریق برنامه‌های Exchange، برنامه‌های پخش رایو و تلویزیونی و غیره را پیگیری می‌کرده است.[24]

وزارت خارجه آمریکا با صراحت بیش‌تری به اهدافش از راه‌اندازی این دفتر اعتراف کرده است. این سند با عنوان "جذب نسل بعدی کارشناسان ایران" هدف از راه‌اندازی این دفتر را تکرار مدلی موسوم به ایستگاه رادیویی "ریگا" در دهه 1920 در کشورهای حوزه بالتیک ذکر می‌کند که جنگ نرم با نظام شوروی را در دستور کار داشت.[25]

در قسمت‌­های بعدی این گزارش، مستندات دیگری از نقش دولت­‌های خارجی در اغتشاشات سال 1388 ارائه خواهد شد.



 لینک "هدف آمریکا از تاسیس "دفتر امور ایرانیان" چه بود؟ / پروژه "پایگاه ریگا" چگونه در ایران پیاده شد + سند" [1]

[2] transformational diplomacy

[3] "Rice wants funds for democracy initiative in Iran" Link

[4] Iran Freedom Support Act of 2006

[5] "Iran Freedom Support Act" Link

[6] Exchange Programs Site Link

لینک "متن کامل کیفرخواست دومین گروه از متهمین پروژه کودتای مخملی[7]

[8] International Visitor Leadership Program

[9] "Iranian arts experts visit counterparts in United States" Link

[10] "People to People International Beginnings" Link

[11] "History of the Bureau of Educational and Cultural Affairs, U.S. Department of State” Link

[12] Nye

[13] Nye, Jr., Joseph S. (2004). Soft Power: The Means to Success in World Politics. New York: PublicAffairs. p.46

[14] "9/11 Commission Report" Link

[15] Why Virtual Embassy Tehran? Link

[16] Search for Common Ground (SFCG)

[17] "US public diplomacy towards Iran during the George Bush era" Link

[18] Search for Common Ground Website Link

[19] "Iranian Arts experts visit counterparts in United States" Link

[20] "Art Exhibition Shows Americans "Another Side of Iran" Link

[21] "US-Iran Cultural Engagement: A Cost Effective Boon to US National Security" Link

[22] "U.S. Public Diplomacy Towards Iran during the George W. Bush" Link

[23] ”Remarks on Transformational Diplomacy" Link

[24] "U.S. Program Is Directed at Altering Iran's PoliticsLink

[25] "Recruiting the next generation of Iran Experts" Link






هرکس که کمترین فهم سیاسی داشته باشد، می‌داند که سران فتنه هنوز بر سر موضع خود هستند. کسانی هم که برای رفع حصر می‌کوشند، دنبال بازتولید فتنه می‌باشند، چرا که آنها کمترین کاری درباره اینکه موتور فتنه را خاموش کنند، در کارنامه سیاسی خود ندارند.
به گزارش مشرق،محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی به بررسی ماهیت فتنه سال 88 پرداخت و نوشت: فتنه سال 88 یک نقطه عطف در نبرد نرم دشمن علیه ملت ما بود. طی 8 ماه آشوب و اغتشاش، حوادثی به وجود آمد که صدها کتاب در مورد آن در داخل و خارج کشور نوشته شده است.
هزاران گزارش صوتی و تصویری در رسانه‌های غربی و فضای مجازی وجود دارد تا از نزدیک ماهیت این حادثه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. اسناد مشهود این توطئه به قدری گویاست که نیازی به اسناد غیرمشهود برای اثبات ادعاها نیست. ما در انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری با یک ضلع رقیب روبه‌رو نیستیم. اگر دقیق بخواهیم نگاه کنیم با یک "جنبش" روبه‌رو هستیم.
شناسایی رهبران این جنبش در داخل و خارج، واکاوی شعارهای آنان، تحلیل سازماندهی و تقسیم کار آنها، ارتباط آنها با سرویس‌های بیگانه و بالاخره بررسی اهداف آنها کمک می‌کند پس از 5 سال تصویر روشن‌تری از فتنه سال 88 داشته باشیم؛ 
1- فتنه، کودتا علیه رای ملت بود
هنوز رای‌گیری پایان نیافته بود و مردم در تهران و برخی شهرهای بزرگ در پای صندوق‌های رای بودند که آقای موسوی طی مصاحبه‌ای با خبرنگاران داخلی و خارجی، خود را پیروز انتخابات معرفی کرد. با اعلام نتایج انتخابات، "دروغ تقلب" رمز فرمان آشوب شد و کشور را هشت ماه دچار تلاطم اردوکشی‌های خیابانی کرد.
آشوب برای غلبه بر حریف نبود. بازخوانی شعارهای شورش‌های خیابانی نشان می‌دهد آنها اسلامیت و جمهوریت نظام را هدف قرار داده‌اند. لذا فتنه 88 ضربه توامان به جمهوریت و اسلامیت نظام بود.
به شعارهای زیر توجه کنید و ببینید کدامین آنها ناظر به اعلام نتایج انتخابات بود؛
- مرگ بر جمهوری اسلامی
- استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی
- نه شرقی، نه غربی، دولت سبز ملی
- نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران
- مرگ بر اصل ولایت فقیه
- انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است
هرکسی که کوچکترین هوش سیاسی داشته باشد، می‌فهمد این شعارها معطوف به براندازی نظام است و هیچ یک ناظر به مسائل و اشکالات مطرح در مورد نتایج انتخابات نیست. 
موسوی و کروبی می‌خواستند رئیس‌جمهور کشوری شوند که آرزوی مرگ آن را داشتند.
شعارهای یادشده محترمانه‌ترین شعارها بود. در درگیری‌های خیابانی، شعارهای موهنی داده شد که نمی‌توان آنها را در اینجا ذکر کرد. این شعارها نشانگر عمق کینه و لجاجت و دشمنی کسانی بود که حب جاه، آنها را کر و کور کرده بود و حاضر نبودند ببینند چه اتفاقی در کشور رخ می‌دهد.
2- فتنه یک همگرایی تمام‌عیار با اهداف دشمنان اسلام بود
کنگره آمریکا بارها خبر تصویب کمک به اپوزیسیون داخلی را عنوان و منتشر کرده بود. بنیادهای آمریکایی مانند سوروس، کارنگی، صندوق حمایت از دموکراسی (NED) و ... رسما بدون پرده‌پوشی، حمایت خود را از جنبش سبز اعلام کردند.
یحیی کیان تاج‌بخش نماینده سوروس در آشوب‌های 18 تیر 78 و فتنه 88، در دادگاه، نقش این بنیادها را در براندازی نظام جمهوری اسلامی توضیح داد. او از ارتباط خود با تاجزاده و حجاریان در دادگاه پرده‌برداری کرد. در دادگاه از ارتباط جان‌کین مغز متفکر سرویس اطلاعات خارجی انگلیس مربوط به ام‌آی‌6 رونمایی شد. شمار زیادی از اعضای سفارت انگلیس در آشوب‌های خیابانی دستگیر شدند. اظهارات محمدحسین رسام تحلیلگر ارشد بخش سیاسی سفارت انگلیس در تهران و متهم به جاسوسی برای بیگانگان، بسیاری از حقایق پشت پرده آشوب‌های خیابانی را روشن کرد. او توضیح داد به همراه توماس برن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلیس و خانم شون مورفی دیپلمات سفارت استرالیا در دفاتر تبلیغاتی موسوی تردد داشته و در آشوب‌های خیابانی نیز مشارکت داشته است. آقای دومینیک روودز دبیر سوم سفارت انگلیس در دو مقطع لباس سبز پوشید و در میان اغتشاشگران ظاهر شد.
او گفت: سایمون گس سفیر انگلستان هر روز صبح با اعضای سفارت و تمام بخش سیاسی سفارت جلسه داشت و گزارش اغتشاشات را دریافت می‌کرد و دقیقا دستور می‌داد چه باید بکنند.
هر کسی که مشروح اظهارات دادگاه فتنه 88 در مورد محاکمه جاسوسان و وابستگان به سفارتخانه‌ها را دنبال کرده باشد، می‌تواند جرم مشهود آنها را در کف خیابان هم ببیند. در حقیقت می‌توان گفت فتنه، دعوت از بیگانگان برای براندازی نظام بود. بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا سنگ تمام گذاشتند و اخبار بیرون روی موسوی و کروبی از خیمه انقلاب را به روز منتشر می‌کردند. 
3- فتنه، رونمایی از همکاری منافقین، مارکسیست‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و بهائی‌ها با سران فتنه بود
شمار زیادی از منافقین و بهائی‌ها و سلطنت‌طلب‌ها در آشوب‌های خیابانی در حین ارتکاب جرم آتش زدن اموال عمومی و خصوصی و قتل و غارت دستگیر شدند. آنها در محاکمات علنی به جرم خود اعتراف کردند. آنان که مجالی در خارج از کشور داشتند، با بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا و شبکه‌های امپریالیستی و صهیونیستی رسانه‌های دشمن هر روز مصاحبه داشتند و علیه نظام و مردم، هتاکی و اهانت می‌کردند.
این امر مخفی نیست که وزیر ارشاد دولت اصلاحات به همراه برخی روزنامه‌نگاران، زینت‌بخش صفحه تلویزیون بی‌بی‌سی بودند و رسما نقش براندازی جمهوری اسلامی را مطابق طراحی سرویس‌‌های امنیتی انگلیس در بعد رسانه‌ای ایفا می‌کردند.
محصول همکاری موسوی و کروبی با گروه‌های ضدانقلاب ده‌ها کشته و 22 شهیدی است که از فتنه بر روی دست مردم باقی ماند. این روی فتنه و حوادث دلخراش آن در حقیقت اتهام قتل را به جرایم سران فتنه افزود. نتیجه این همکاری این شد که در خارج، صفوف ضدانقلاب از گوگوش تا سروش در یک خط علیه نظام قرار گرفتند.
4- خسارت‌های مادی فتنه88
برآورد خسارت‌های مادی فتنه 324 هزار میلیارد تومان است که می‌توانست دو میلیون و 162 هزار فرصت شغلی پدید آورد.
- فتنه سرمایه‌گذاری خارجی را به خطر انداخت.
- در ایجاد رابطه اقتصادی با دنیا اخلال ایجاد کرد.
- از همه مهم‌تر تحریم‌ها را تشدید کرد که نمی‌توان خسارات آن را احصا نمود.
5- سازمان فتنه و رجال سیاسی سبز
فتنه سال 88 از روی انقلابات رنگی در جهان که توسط سیا مدیریت می‌شود، کپی‌برداری شده بود. رنگ سبز، رنگی بود که این جنبش را فارغ از هر طرز تفکری در کنار هم قرار می‌داد. وقتی منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و بهائیان در کنار حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز برای اتصال به هم از این رنگ استفاده می‌کردند، خود به خود در یک سازمان به نام "فتنه" در کنار هم قرار می‌گرفتند. مجمع روحانیون مبارز روز 30خرداد 88 رسما اعلام راهپیمایی به عنوان اعتراض به نتایج انتخابات کرد. این روز درست همان روزی بود که منافقین با نظام در زمان امام(ره) اعلام جنگ مسلحانه کرده بودند. آنها زمانی متوجه خبط خود شدند که دیگر دیر شده بود. در هیچ مقطعی از آشوب، موسوی و کروبی حاضر نشدند مرز خود را با ضدانقلاب و سرویس‌های اطلاعاتی دشمن مشخص کنند و از آنها تبری جویند. آنها برعکس مشتاق این پیوند نانوشته بودند و عملا از فتنه‌گری‌ها و آشوب‌آفرینی خط نفاق و کفر و الحاد سود می‌بردند بدون اینکه بخواهند هزینه‌ای پرداخت کنند.
این رسوایی آنقدر بالا گرفت که در تیرماه 88 نتانیاهو اعلام کرد: "ما موسوی و جریان سبز را تحسین می‌کنیم. آنها مورد احترام ما هستند." کمی نگذشت که اوباما رئیس‌جمهور آمریکا نیز گفت: "موسوی منشا الهام‌بخش آن دسته از هموطنان خود شده که خواهان گشایش به سوی غرب هستند."
اکنون 5 سال از آن حوادث تلخ می‌گذرد، غبارها فرونشسته است، چهره خائنین به ملت را بهتر می‌توان دید و دشمنان نظام، نان تحریم را در تنور فتنه پختند و اقتدار و امنیت ملی را به چالش کشاندند. هرکسی که اندک اطلاعی از فقه و قانون داشته باشد، می‌داند که جرم اصلی سران فتنه، بغی و افساد فی‌الارض است. آنها باید روزی در محکمه الهی محاکمه و به اتهام همین جرایم، مجازات شوند. 
هرکس که کمترین فهم سیاسی داشته باشد، می‌داند که سران فتنه هنوز بر سر موضع خود هستند. کسانی هم که برای رفع حصر می‌کوشند، دنبال بازتولید فتنه می‌باشند، چرا که آنها کمترین کاری درباره اینکه موتور فتنه را خاموش کنند، در کارنامه سیاسی خود ندارند. لذا باید هوشیار بود و تحرکات این جماعت را رصد کرد و به دنبال مجازات سران فتنه بود. انقلاب نباید از یک سوراخ 10 بار گزیده شود. 

نان تحریم در تنور فتنه؛
رژیم تحریم‌های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریم‌های یکجانبه‌ای که اکنون به‌عنوان تحریم‌های موثر علیه ایران از آنها یاد می‌شود (تحریم‌های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است.

غائله 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم‌های بی‌سابقه فرو برد؟به گزارش مشرق، پاسخ این پرسش که علت واقعی اعمال رژیمی از تحریم ها علیه ایران که امریکایی ها خود آن را سنگین ترین تحریم های طول تاریخ می خوانند، واقعا چه بوده، و این تحریم ها در اصل چه هدفی را تعقیب می کرده، بسیار پیچیده و در عین حال با اهمیت است. امریکایی ها، و برخی گروه های داخلی همفکر و همراه آنها، در این سال ها، کلیشه ای ساخته اند مبنی بر اینکه علت اصلی اعمال تحریم ها، سیاست هسته ای ایران و نوع تعاملی است که ایران در این باره با جامعه بین المللی در پیش گرفته است. خروجی این نوع نگاه به مسئله هم این است که اگر ایران فی المثل در موضوع هسته ای طور دیگری رفتار می کرد، تحریم ها هم یا اصلا اعمال نمی شد یا اینکه حداقل قدرت و شدت فعلی را نداشت.

این نوشته که بر اساس یک مطالعه کتابخانه ای کم و بیش وسیع آماده شده، استدلال خواهد کرد که این نوع نگاه به مسئله کاملا غیر واقعی، و بلکه گمراه کننده است. رژیم تحریم های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که در 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شده است. تمامی تحریم های یک جانبه ای که اکنون به عنوان تحریم های موثر علیه ایران از آنها یاد می شود (تحریم های انرژی و مالی) در واقع بر اساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه چنانکه با جزئیات نشان خواهم داد- اساسا نه یک قطعنامه هسته ای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست های هسته ای ایران اعمال شده است. قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تامل راهبردی امریکا و بقیه متحدینش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران که رو به افول نهاده بود- و یکی از خروجی های بازنگری استراتژیک امریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است. در زمستان 88 و بهار 89 بحث های مفصل و بسیار مهمی در امریکا صورت گرفت در این باره که امریکا چگونه باید با توجه به تحولات داخلی ایران، راهبرد خود را بازنویسی کند تا در تغییر محاسبات مردم و حاکمیت در ایرانموفق باشد. این بازنگری، اگرچه در اصل یک فعالیت به شدت پنهان درون دولت امریکا بوده است، اما کاملا محرمانه نمانده و در همان ایام بخش های مهمی از آن به محیط علنی و رسانه ای راه یافته است. در واقع، تصمیم به اینکه اعمال تحریم های فلج کنده اقتصادی علیه ملت ایران، بهترین راه حمایت از جنبش سبز و جلوگیری از میرایی آن در محیط داخلی ایران است، محصول مباحثات و مذاکراتی بسیار بلند دامنه در محیط سیاستگذاری استراتژیک دو حزبی امریکا بوده که تا امروز به هیچ وجه مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است. این در حالی است که اگر به ادبیاتی که در آن مقطع از سوی مقام های رسمی، تحلیلگران، اندیشکده ها و رسانه های امریکایی در این باره تولید شده مراجعه کنیم، به سرعت درخواهیم یافت که این ادبیات از این حیث که به ما بگوید هدف واقعی اعمال تحریم ها چه بوده و اساسا چه چیز امریکایی ها را متقاعد کرد که تحریم های خلع سلاحی را بدل به تحریم های اقتصادی فلج کننده بکنند، کاملا شفاف و صریح است. نه مقام های دولتی امریکا و نه رسانه ها و تحلیلگران حامی آنها، در آن مقطع، ابهامی در این باره باقی نگذاشته اند که هدف اصلی، اثرگذاری بر محیط داخلی ایران، احیا و قدرتمندسازی فتنه سبز و نهایتا محقق کردن اهداف کلان امریکا در ایران از طریق این جنبش احیا شده است.

این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد امریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک ترین صورتبندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.[1]

بهار 1389؛ احساس خطر در واشینگتن

بهار 1389 با اوج گرفتن بحث ها درباره ضرورت اعمال تحریم های جدید علیه ایران در اروپا و امریکا آغاز می شود. نخستین جملات مقام های امریکایی وقتی مردم ایران از تعطیلات نوروزی باز می گشتند چیزی در این حول و حوش بود که وقت تحریم های جدید فرارسیده است. چنانکه خواهم گفت، ماشین بروکراتیک، سیستم رسانه ای و دستگاه اطلاعاتی امریکا کاملا آماده بودند که اجرای یک سناریوی از پیش آماده را درباره مرتبط نشان دادن دور جدید تحریم ها با برنامه هسته ای ایران آغاز کنند. این بازی تقریبا بلافاصله آغاز شد ولی شکل آن به گونه ای بود که با کمی دقت می شد فهمید بیش از آنکه خود حقیقت داشته باشد، تلاشی برای پوشاندن یک حقیقت مهم تر است. 


غائله 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم‌های بی‌سابقه فرو برد؟

قبل از اینکه ببنیم چگونه در مدت زمانی بسیار کوتاه مذاکرات مربوط به اعمال یکی از تندروانه ترین قطعنامه های تحریمی شورای امنیت به فرجام رسید، خوب است به یاد بیاوریم که بهار 1389 در حالی از راه رسید که جریان فتنه درایران تقریبا به طور کامل توان خود را از دست داده بود. این جریان در 22 بهمن 88 با استفاده از استراتژی که «اسب تروا» نامیده شد، سعی کرد راهپیمایی انقلابی مردم را مصادره کرده و با سوء استفاده از فضای کارناوالی جشن 22 بهمن، بار دیگر عرض اندام کند. اما شوک ناشی از خیزش مردمی 9 دی به گونه ای بود که این جریان در عمل هیچ توفیقی به دست نیاورد و 22 بهمن بدل به یکی از پرشورترین تجمعات ضد فتنه در کشور شد. این امر آنقدر برای طراحان استراتژی اسب تروا مایوس کننده بود که به سرعت به جان یکدیگر افتادند و استراتژی جریان خویش را «خر تروا» خواندند. تلاشی بسیار کم رمق تر و نومیدانه تر هم در روزهای منتهی به چهارشنبه آخر سال 88 انجام شد تا شاید در این روز فرصتی برای جبران فضاحت استراتژی اسب تروا پیدا شود. نتیجه بسیار فاجعه بارتر بود و شاید برای اولین بار، شهر تهران، یک چهارشنبه آخر سال بسیار آرام را تجربه کرد.

این دو تست کاملا ناموفق، تقریبا همه ناظران را متقاعد کرد که جریان فتنه سرمایه اجتماعی خود را از دست داده و حتی آن دسته از آشوبگرانی که به طور سازمان یافته سعی در رونق دادن به مرده ریگ فتنه داشتند، توان خود را به طور کامل از دست داده اند. داستان دقیقا از همین نقطه، یعنی جایی آغاز می شود که امریکایی ها به این ارزیابی می رسند که «پتانسیل های داخلی» فتنه 88 پایان یافته و فتنه نیازمند تنفس مصنوعی از بیرون است.

نخستین بار روز 13 فروردین، باراک اوباما رئیس جمهور امریکا اعلام کرد او خواستار آن است که شورای 15 عضوی امنیت سازمان ملل در عرض چند هفته و نه چند ماه قطعنامه تحریم های جدیدی را علیه ایران به علت برنامه هسته ای اش تصویب کند.[2] وی این سخنان را در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با نیکلا سارکوزی رییس جمهور فرانسه بیان کرد.[3]

روز بعد، اوباما در گفت وگو با شبکه تلویزیونی CBS امریکا گفت همه مدارک نشان می دهد تهران در تلاش برای دستیابی به توان تسلیحات هسته ای است. اوباما گفت ایران با چنین توانایی می تواند زندگی را در خاورمیانه بی ثبات کند و رقابت تسلیحاتی را در منطقه به راه اندازد. وی نتیجه گرفت: «من فکر می کنم ایده کنونی ادامه افزایش فشارها است».[4]

وضع به گونه ای بود که ناظران اینگونه ارزیابی کردند که امریکا آشکارا و به طرز غیر قابل فهمی عجلهدارد.[5]

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه امریکا هم پیش بینی کرد شورای امنیت در زمینه تحریم های جدید ایران به اجماع خواهد رسید.[6]

قبل از همه اینها، هاوارد برمن رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا، یک هفته پیش تر، در سخنرانی در صحن مجلس گفته بود ما به شدیدترین تحریم ها و در سریع ترین زمان ممکن نیاز داریم.[7]

خیلی زود اروپایی ها هم وارد صحنه شدند و به عنوان نمونه آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان گفت روی قید زمانیزود برای اعمال تحریم ها تاکید دارد.[8]

پس از همه اینها بود که یک دیپلمات غربی پیش بینی کرد نمایندگان 6 قدرت جهانی که در حال بررسی تحریم های جدید هستند، هفته آینده کار بر روی تدوین یک قطعنامه را آغاز خواهند کرد.[9]

آغاز بازی رسانه ای

همچنانکه می توان حدس زد، در آغاز، مقام ها و حتی رسانه های امریکایی کاملا مراقب بودند چیزی درباره هدف واقعی این تحریم ها گفته نشود. پروژه این بود که تاکید شود ایران به دلیل شکست در مذاکرات هسته ای تحریم می شود و هیچ قصد و غرض دیگری در کار نیست.

بر همین اساس، در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، موجی از ادعاهای جدید درباره برنامه هسته ای ایران ساخته و به فضای رسانه ای تزریق شد.

ارائه یک خلاصه دسته بندی شده از این ادعاها دشوار است، ولی فهرست زیر حداقل موارد مهم را در بر می گیرد:

1- در درجه نخست تاکید غربی ها بر این بود که علت عزیمت گروه 1+5 به سمت تحریم های جدید، عدم پذیرش طرح انتقال اورانیوم به خارج از ایران با فرمولی غیر از بیانیه تهران است. سه کشور امریکا، روسیه و فرانسه (گروه وین) در تابستان سال 1388 طرحی به ایران پیشنهاد کردند که بر اساس آن از ایران خواسته می شد تقریبا همه موجودی مواد هسته ای 5 درصد خود را به خارج از بفرستد و در ازای آن (یک سال بعد) سوخت 20 درصد برای راکتور اتمی تهران دریافت کند. این پیشنهاد، که پیشنهاد وین نامیده شد، پس از آن مطرح شد که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد به دلیل اتمام سوخت راکتور تهران که رادیو داروهای لازم برای حدود یک میلیون بیمار را تولید می کند، نیاز به خرید سوخت هسته ای با غنای 20 درصد دارد. ایران عمدتا به این دلیل که می دانست در صورت خروج اورانیوم از کشور هیچ تضمینی برای بازگشت آن چه به شکل سوخت 20 درصد و چه به شکلی دیگر وجود ندارد، این پیشنهاد را نپذیرفت و در عوض در قالب یک توافق 3 جانبه با برزیل و ترکیه، فرمولی را پیشنهاد کرد که طی آن مواد هسته ای از جانب ایران در ترکیه به امانت گذاشته شده و در ازای آن سوخت لازم به ایران فروخته می شد. امریکا بیانیه تهران را رد و اعلام کرد ایران به دلیل نپذیرفتن پیشنهاد وین مستحق تحریم های جدید است. این در حالی بود که همانطور که نامه افشا شده لولا رییس جمهور برزیل به اوباما نشان می دهد آنچه در بیانیه تهران مورد موافقت ایران قرار گرفت فاصله چندانی با درخواست امریکا نداشت. رد بیانیه تهران از سوی امریکایی ها چنانکه توضیح خواهم داد- دلیل کاملا روشنی است که ثابت می کند قطعنامه 1929 به دلایل غیر هسته ای وضع شده والا اگر امریکا به دنبال توافق هسته ای با ایران بود، هیچ دلیلی برای رد بیانیه تهران و در نتیجه اصرار بر اعمال تحریم ها، نداشت. امریکا بیانیه تهران را چنان با عجله رد کرد که تقریبا همه ناظران دانستند برای امریکا تحریم مهم بوده نه مدیریت ذخایر مواد هسته ای ایران.

این موضوع چنان آزاردهنده بود که حتی رسانه های غربی هم نتوانستند از کنار آن به سادگی بگذرند. برخی منابع غربی گفتند واقعا باید پرسید امریکا به چه دلیل پیشنهادی را که خود ارائه کرده رد می کند؟[10]

روزنامه انگلیسی تایمز در توصیف یکی از بهانه های امریکا برای نپذیرفتن بیانیه تهران نوشت:

مقامات امریکایی و انگلیسی می گویند ایران ممکن است از این فرصت برای شکاف انداختن میان حامیان تحریم که به سختی در یک جبهه گرد امده انداستفاده کند.[11]

این جمله معنای بسیار مهمی دارد و معنای حقیقی آن این است که غربی ها می گویند حالا که به هدف اصلی شان که ایجاد اجماع برای تحریم ایران است رسیده اند، دیگر برایشان مهم نیست که ایران با پیشنهاد مبادله سوخت چه می کند؛ چرا که در واقع هدف از طراحی کل این فرآیند و ارائه پیشنهاد وین به تهران، تحریم ایران با انگیزه حمایت از فتنه سبز بوده و غربی ها به هیچ وجه آنقدرها که ادعا می کنند از ذخیره مواد هسته ای در ایران نگران نیستند.


غائله 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم‌های بی‌سابقه فرو برد؟

برنار والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، این موضوع را به خوبی شفاف کرده است:

نباید خود را فریب داد چون حل مشکل مربوط به رئاکتور تحقیقاتی تهران به هیچ وجه مشکل مربوط به برنامه هسته ای ایران را حل نمی کند.[12]

توماس شانون سفیر امریکا در برزیل هم اعلام کرد بیانیه ای که ایران، ترکیه و برزیل امضا کردند برای تضمین شفافیت برنامه هسته ای ایران و اعتماد به آن کافی نیست.[13]

سوزان رایس نماینده امریکا در سازمان ملل متحد نیز با لحنی آشکارا بهانه جویانه گفت توافقنامه تهران درباره غنی سازی اورانیوم در ایران سکوت کرده است. تهدید جامعه بین المللی برای گسترش تحریم ها علیه تهران به علت ادامه برنامه های غنی سازی اورانیوم در جمهوری اسلامی است.[14]

نهایتا بیانیه تهران با این استدلال رد شد که اولا ایران باید این توافق را با گروه وین انجام می داد نه با ترکیه و برزیل، و ثانیا کم شدن ذخایر مواد 5 درصد ایران تا زمانی که غنی سازی ادامه دارد، بی فایده است.[15]

باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا روز 26 اردیبهشت آب پاکی را روی دست همه ریخت:

بیانیه امضا شده میان ایران، برزیل و ترکیه من را قانع نکرده است، زیرا آنها (برزیل و ترکیه) در متقاعد کردن ایران به تعلیق غنی‌سازی اورانیوم شکست خورده‌اند.

برنارد کوشنر وزیر خارجه وقت فرانسه هم تلاش برزیل و ترکیه را مانعی برای تصویب قطعنامه شورای امنیت ندانست و گفت این مسئله حتی ممکن است تصویب قطعنامه را تسریع بخشد.[16] جالب است که این همه اصرار بر ضرورت گنجانده شدن تعلیق غنی سازی در بیانیه تهران درحالی مطرح می شد که این امر حتی در پیشنهاد وین هم وجود نداشت و و در آن پیشنهاد صرفا روی کاهش ذخایر مواد 5 درصد ایران تمرکز شده بود نه تداوم غنی سازی 5 درصد در ایران. نادیده گرفتن موضوع کاهش ذخایر و اصرار غیرمنتظره بر ضرورت تعلیق غنی سازی در ایران، در واقع یک پیام بیشتر نداشت و آن هم این بود که امریکا می خواهد به هر قیمت ممکن بیانیه تهران را رد کند تا راه برای اعمال تحریم های شدید باز شود و این پیامی بود که تقریبا همه ناظران به سرعت آن را دریافت کردند.

اکنون که از منظر روایت تاریخ صدور قطعنامه 1929 و اعمال رژیم تحریم های فلج کننده علیه ایران به موضوع نگاه می کنیم، معلوم می شود امضای بیانیه تهران از سوی ایران یک اقدام استراتژیک بود که دست امریکا را رو کرد و هدف واقعی آن از تلاش برای تحریم ایران را برملا ساخت. اگر ایران این بیانیه را امضا نمی کرد امریکا می توانست با اتکا به این بهانه که ایران در مقابل پیشنهاد مبادله مواد هسته ای سرسختی کرده اعمال تحریم ها علیه ایران را توجیه کند اما امضای بیانیه تهران به ناگهان این توجیه را از بین برد و در واقع امریکا را شوکه کرد. امریکا که از ابتدا کل این فرآیند را با هدف تحریم ایران آن هم به منظور کمک به جریان فتنه طراحی کرده بود، وقتی با امضای بیانیه تهران از سوی ایران مواجه شد، آشکارا غافلگیر شد و دیگر نتوانست هدف واقعی خود را پنهان نگه دارد. این بیانیه می توانست کل پروژه امریکا را تخریب کند و آن را از رسیدن به هدف اصلی اش که گذاشتن عصایی زیر بغل جریان فتنه بود بازدارد. اما اهمیت کمک به فتنه گران برای امریکا چنان بود که در یک مورد کاملا نادر، تمامی قول و قرارهای خود با ترکیه و برزیل را زیرپاگذاشت و اعلام کرد این بیانیه را نخواهد پذیرفت و به دنبال اعمال تحریم هایی می رود که مذاکرات درباره آن به نقاط پایانی رسیده است. رد بیانیه تهران از سوی امریکا نشان داد هدف اصلی امریکا فقط اعمال تحریم ها با هدف تشدید به هم ریختگی داخلی در ایران بوده نه هیچ چیز دیگر والا اگر امریکا تحریم ها را با هدف تغییر رفتار هسته ای ایران تدارک دیده بود باید بیانیه تهران (یا حداقل مذاکره درباره بیانیه تهران) را می پذیرفت و تحریم ها را عجالتا منتفی می کرد. اعلام تداوم پروژه تحریم پس از قطعنامه 1929 همگان را متقاعد کرد که موضوع هسته ای فقط یک بهانه است و امریکا در پی هدف دیگری است.

2- پس از ماجرای مبادله سوخت، ادعا شد شهرام امیری دانشمند دفاعی ایران، اطلاعات هسته ای حساسی را به امریکایی ها ارائه کرده و آنها متقاعد شده اند که ایران در پی سلاح هسته ای است!

3- سپس امریکایی ها ادعا کردند ایران به طور پنهانی دو تاسیسات غیر قانونی جدید برای غنی سازی ساخته است.[17] اگرچه بعدها روشن شد که ایران جز نطنز و فردو هیچ تاسیسات دیگری برای غنی سازی ندارد، ولی در آن مقطع امریکا ادعا کرد این اطلاعات را در یک عملیات بسیار محرمانه به دست آورده است. جالب است که این اطلاعات بسیار محرمانه پس از صدور قطعنامه 1929، حتی یک بار هم مورد پیگیری قرار نگرفت!

4- ادعای دیگر این بود که ایران برای القاعده تجیزات و تسلیحات فراهم می کند. این ادعای عجیب و غریب را که اتفاقا آن هم پس از صدور قطعنامه به تاریخ پیوست- دیوید پترائوس که در آن تاریخ رییس سرفرماندهی مرکزی امریکا (سنت کام) بود، بیان کرد. وی در جلسه ای خطاب به اعضای کنگره امریکا گفت:

ایران به حلقه های ارتباطی القاعده و رهبران تروریستی مرتبط با این گروه، کمک می کند. برنامه اتمی جمهوری اسلامی به مانعی برخورد کرده و در سال جاری میلادی - سال ۲۰۱۰- ایران قادر به ساخت بمب اتمی نخواهد بود. تخمین دقیق این که چه زمانی ایران قادر به دستیابی به بمب اتمی است، جزو اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده است اما برنامه زمانی تعیین شده، با اطلاعات موجود تطابق دارد. جمهوری اسلامی همچنین تسهیلات لازم برای گروه های مرتبط با القاعده و یا رهبران آنها فراهم می کند.[18]

5-مسئله دیگری که در آن تاریخ و برای تسهیل صدور قطعنامه مطرح شد این بود که برخی رسانه های غربی ادعا کردند جامعه اطلاعاتی امریکا ارزیابی پیشین خود را تغییر داده و رسما اعلام کرده برنامه هسته ای ایران را نظامی می داند. مرکز نظارت بر منع گسترش تسلیحاتی وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) گزارشی تحت نام گزارش 721 در این باره تهیه و به کنگره امریکا ارائه کرد. به گفته منابع امریکایی این گزارش اولین سند رسمی سیا محسوب می شود که دقیقا تایید می کند برنامه هسته ای ایران ماهیت نظامی دارد.[19] این ارزیابی البته هرگز رسما و علنا منتشر نشد و پس از قطعنامه 1929 مقام های اطلاعاتی امریکا همچنان ارزیابی اطلاعاتی سال 2007 این کشور را تکرار کردند که می گفت ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته ولی در حال توسعه زیرساختی است که هر زمان چنین تصمیمی گرفت بتواند در زمان کوتاهی مواد لازم برای یک سلاح را تولید کند. در واقع، پس از صدور قطعنامه روشن شد که ارزیابی اطلاعاتی امریکا تغییر نکرده و این خبرسازی ها صرفا با هدف سرعت دادن به تلاش ها برای صدور قطعنامه جدید تحریم علیه ایران انجام شده است. 


غائله 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم‌های بی‌سابقه فرو برد؟

6- ادعای بعدی این بود که اعلام شد ایران تصمیم گرفته به جای تاسیسات افشا شده فردو، به طور پنهانی تاسیسات غنی سازی جدیدی بسازد. دیوید آلبرایت، رئیس موسسه علوم و امنیت بین المللی، نخستین فردی بود که این ادعا را مطرح کرد. آلبرایت می گوید:

منطقی است که مظنون باشیم تاسیسات سانتریفیوژ دیگری در دست ساخت است اگر چه مشخص نیست که ایران اورانیوم خام برای استفاده در این تاسیسات را از کجا بدست می آورد. ایران ممکن است در پی مجبور شدن به اعلام وجود تاسیسات فردو تصمیم گرفته باشد برای باز نگه داشتن گزینه های هسته ای خود تاسیسات غنی سازی دیگری را افتتاح کند. منطق حکم می کند زمانی که یک تاسیسات فاش می شود، یک یا دو تاسیسات دیگر افتتاح شود.[20]

7- پرده بعدی بازی زمانی آشکار شد که وزارت دفاع امریکا به طور تقریبا ناگهانی یک ارزیابی جدید از برنامه موشکی ایران منتشر کرد که مدعی بود موشک های ایران می تواند خاک امریکا را هدف قرار بدهد! پنتاگون در این گزارش که آشکارا با هدف تهدیدنمایی برنامه موشکی ایران و تشدید فضاسازی ها علیه ایران منتشر شده بود اعلام کرد ایران تا 5 سال آینده برای تولید موشک هایی که قادر به هدف قرار دادن خاک امریکا باشند، آماده خواهد بود.[21] این ارزیابی است که پنتاگون آن را رسما منتشر کرد اما بعدها به فراموشی سپرده شد.[22]

همه این ادعاها که یکی پس از دیگری در زمانی کوتاه مطرح شد، در واقع نشان می داد تلاش پشت پرده وسیعی برای هر چه سریع تر اعمال شدن تحریم های جدید علیه ایران و هر چه شدیدتر شدن متن آن در جریان است و به همین دلیل در یک تقسیم کار بزرگ همه نهادهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی امریکا موظف شده اند سهم خود را ادا کرده و فضایی ایجاد کنند که امریکا در بستر آن بتواند اولا شرکای خود را راضی به تدوین یک قطعنامه بسیار رادیکال علیه ایران بکند و ثانیا، اعضای شورای امنیت را وادار سازد که به این قطعنامه رای بدهند. همزمان با این فضاسازی ها بود که تلاش دیپلماتیک برای راضی کردن اعضای گروه 1+5 به حضور در مذاکرات تدوین پیش نویس قطعنامه جدید، خصوصا همراه سازی روسیه و چین به عنوان دو عضو بی میل گروه به این پروژه، آغاز شد و به سرعت اوج گرفت.

دیپلمات ها وارد می شوند

کار بر روی تحریم های جدید علیه ایران از نیمه اول بهار 1389 رسما آغاز شد. دولت امریکا اصرار داشت که این امر باید هر چه زودتر به نتیجه برسد و به همین دلیل فشار زیادی را به دو کشور روسیه و چین وارد کرد تا هر چه زودتر به مذاکرات تدوین پیش نویس قطعنامه بپیوندند. روسیه و چین در آغاز چنانکه سنت دیرینه چانه زنی دیپلماتیک در این کشورهاست- اعلام کردند که با تصویب یک قطعنامه تحریم جدید موافقت نخواهند کرد و به جای آن ترجیح می دهند مذاکرات با ایران ادامه پیدا کند. بویژه چینی ها در روزهای اول در این باره کاملا صریح بودند که با یک قطعنامه جدید موافقت نخواهند کرد. بنابراین تلاش ها قبل از هر جای دیگر روی چین متمرکز شد.

نخست باراک اوباما رئیس جمهور امریکا از هو جینتائو رئیس جمهور چین خواست در اعمال فشار به ایران بر سر فعالیت های هسته ای این کشور همکاری کند.[23] بلافاصله پس از آن موجی از فشارهای سیاسی و رسانه ای علیه چین آغاز شد که هدف از آن آشکارا همراه کردن این کشور با مذاکراتی بود که امریکایی ها به خروجی آن نیاز حیاتی داشتند. در واقع امریکایی ها بهتر از هر کس دیگری می دانستند که هم روسیه و هم چین، در صورتی که به میزان کافی تحت فشار قرار بگیرند و به میزان کافی امتیاز دریافت کنند، آماده تعدیل دیدگاه های خود درباره هر موضوع بین المللی از جمله مسئله هسته ای ایران هستند. به همین دلیل، چین، هدف فشار رسانه ای سیاسی قرار گرفت که امریکایی ها می دانستند لازم نیست مدت زیادی طول بکشد.

اقدامات زیر که ترکیبی از چماق و هویج است، با سرعتی خیره کننده علیه چین به اجرا گذاشته شد:

نخست غربی ها سعی کردند سعی کردند چین را در اجلاس گروه 8 منزوی کنند.[24] پس از آن تلاش هایی برای ساختن پرونده های مالی بین المللی در زمینه پولشویی علیه چین آغاز شد.[25] همچنین چین بلافاصله متهم شد که نسبت به مسئله بسیار مهم امنیت هسته ای بی تفاوت است و به همین دلیل ممکن است اساسا به نشست امنیت هسته ای واشینگتن (که در اردیبهشت 1389 برگزار شد) دعوت نشود. اقدامات علیه چین به سرعت رادیکال شد. در گام بعدی چین متهم شد که در حال فروش تجهیزات غیر قانونی به ایران است.[26] کار داشت بالا می گرفت که بالاخره چینی ها کوتاه آمدند و نهایتا در روز 31 مارس (نیمه فروردین) پذیرفتند در مذاکرات درباره تحریم های ایران مشارکت کنند.[27] تحریم جدید ایران آنقدر برای غربی ها با اهمیت بود که حتی صهیونیست ها خطوط قرمز معمولا پر رنگ خود در امور نظامی را کنار گذاشته و تلاش کردند در ازای موافقت چین با تحریم های ایران مشوق های نظامی به این کشور اعطا کنند. ژنرال امیر اشل، رئیس هیئت مدیره برنامه ریزی ارتش اسرائیل اواخر فروردین راهی چین شد تا با مقامات ارشد تشکیلات دفاعی این کشور دیدار کند. اشل که مسئول برنامه ریزی راهبردی و امور خارجی در ارتش اسرائیل بود، گفت امیدوار است بتواند دیدگاه اسرائیل درباره حرکت ایران به سمت توانمندی های نظامی هسته ای را برای طرف های چینی تبیین کند. پیش از او، عاموس یادلین، رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل به پکن سفر کرد و رسانه های غربی نوشتند که او در این سفر جزئیات پیشرفت ایران به سمت سلاح های هسته ای را برای میزبانان خود بازگو کرده است. همچنین سخنگوی ارتش چین هم با همتایان خود در اسرائیل ملاقات کرد.[28]

نتیجه این تلاش های بسیار فشرده، چیزی بود که سوزان رایس نماینده وقت امریکا در سازمان ملل آن را در یک جمله خلاصه کرد:

چین موافقت کرده است در گفت وگوهای نیویورک درباره تحریم جدید ایران شرکت کند و این نشانه پیشرفت است.[29]

هم زمان، پروژه ای مشابه که البته بیشتر روی تشویق تمرکز داشت تا تهدید، درباره روسیه اجرا شد. پس از مخالفت های کمرنگ ولی با اهمیت روسیه با ملحق شدن به فرآیند تدوین پیش نویس قطعنامه، امریکایی ها یک معامله بزرگ به روسیه پیشنهاد کردند که کاملا روشن بود مسکو توان مقاومت در مقابل آن را نخواهد داشت. آن معامله بزرگ، نهایی کردن پیمان نیو استارت میان روسیه و امریکا با هدف محدود کردن سلاح های هسته ای استراتژیک بود که روز 19 فروردین 1389 (8 آوریل 2010) میان دو طرف امضا شد.

یک مقام امریکایی همان ایام تصریح کرد معاهده کاهش تسلیحات هسته ای امریکا و روسیه، راه را برای مهار فعالیت های ایران و کره شمالی هموار می کند. بنا به گفته او، «بر اساس این معاهده دو قدرت بزرگ هسته ای هر کدام شمار کلاهک های هسته ای راهبردی خود را از 2200 کلاهک 1550 کلاهک کاهش خواهند داد و محدودیت هایی درباره موشک ها و پرتاب کننده ها اعمال خواهند کرد».[30]

اعطای امتیازی چنین بزرگ به روسیه، که در واقع به معنای به رسمیت شناخته شدن آن از سوی امریکا به عنوان تنها قدرت هسته ای رقیب بود، نشان می داد آنچه امریکا از روسیه می خواهد هم بسیار بزرگ است. در واقع کاملا منطقی است که فکر کنیم امریکایی ها می دانستند محتوایی که آنها در قطعنامه 1929 در پی تصویب آن هستند چنان هراس آور است که روسیه جز در ازای گرفتن یک امتیاز بزرگ راضی به همراهی با آن نخواهد شد. به همین دلیل، زمان بندی امضای پیمان نیواستارت را به گونه ای تنظیم کردند که بتوان از آن به عنوان یک برگ تمام کننده در مذاکرات با روسیه برای جلب موافقت این کشور با قطعنامه 1929  که بنا بود معمار سنگین ترین و پیچید ه ترین رژیم تحریم ها علیه یک کشور عضو سازمان ملل باشد- عمل کند؛ و این اتفاقی است که دقیقا رخ داد. روس ها پس از امضای پیمان نیواستارت تقریبا بدون بحث و حاشیه، به مذاکرات درباره تدوین قطعنامه ملحق شدند.

یک نکته مهم در اینجا این بود که امریکایی ها برای جلب رضایت اعضای دائم شورای امنیت مجبور به مراعات یک ملاحظه ظریف بودند و آن هم اینکه چیز زیادی درباره نیت واقعی خود از اعمال این تحریم ها که همان تقویت جریان فتنه در ایران بود، نگویند چرا که می دانستند در صورتی که این موضوع آشکارا بیان شود، آن وقت همراه کردن بسیاری از کشورها با این تحریم ها به شدت دشوار خواهد شد. به همین دلیل امریکا تلاش می کرد تاکید کند که قطعنامه 1929 یک قطعنامه مرتبط با پروژه های عدم اشاعه و با هدف جلب همکاری ایران در موضوع هسته ای است اما هم زمان مکررا به این موضوع اشاره می شد که اقدامات اصلی آنهایی نیست که درون قطعنامه مورد اشاره قرار گرفته بلکه تحریم های اصلی پس از صدور قطعنامه و به طور یکجانبه از سوی امریکا و کشورهای اروپایی اعمال خواهد شد.

نتیجه همه این تلاش ها این بود که نهایتا هیلاری کلینتون در هفته دوم فروردین اعلام کرد 5 کشور عضو دائم شورای امنیت پذیرفته اند در مذاکرات درباره تحریم های ایران مشارکت کنند.[31] و به این ترتیب مذاکرات برای تدوین پیش نویس قطعنامه آغاز شد.

در کنار تلاش ها برای راضی کردن 5 عضو دائم شورای امنیت، واشینگتن سعی فراوانی هم برای جلب نظر 10 عضو غیر دائم شورای امنیت به خرج داد تا آنها را نیز به همراهی با پروژه خود وادار کند. البته در این مورد، کار چندان دشوار نبود. به جز 3 کشور ترکیه، برزیل و لبنان که هر کدام دلایل خاص خود را برای عدم موافقت با تحریم های جدید داشتند، امریکا در جلب نظر بقیه اعضای شورای امنیت با دشواری خاصی روبرو نبود. امریکایی ها با اینکه می دانستند برزیل و ترکیه، به دلیل دلخوری شدید از امریکا در ماجرای نپذیرفتن مفاد بیانیه تهران، به این قطعنامه رای نخواهند داد اما همه تلاش خود را کردند تا این دو کشور را وادار کنند به جای رای مخالف، رای ممتنع بدهند. به عنوان مثال در مورد برزیل امریکایی ها تلویحا گفتند موضعی که برزیل درباره این قطعنامه خواهد گرفت نقش مهمی در بررس درخواست عضویت دائم آن در شورای امنیت خواهد داشت. جیمز روبین، یکی از دستیاران سابق کلینتون در این باره نوشت:

آمریکا باید به برزیل بگوید موضعی که در موضوع ایران می گیرد، برای تلاش های برزیل جهت حضور در کرسی دائم شورای امنیت، سرنوشت ساز است.[32]

نکته ای که نمی توان این بحث را بدون توجه به آن به پایان برد، این است که رژیم صهیونیستی هم نقش مهمی در تمهید مقدمات قطعنامه 1929 ایفا کرد. مطابق یک تقسیم کار سنتی میان امریکا و اسراییل، جنس ایفای نقش صهیونیست ها در دیپلماسی بین المللی علیه ایران اغلب به شکل بازی با گزینه نظامی است. عموما از طریق افزایش و گاهی هم از طریق کاهش تهدید نظامی، اسراییلی ها تلاش می کنند فضای بین المللی علیه ایران را به سمت مطلوب خود سوق بدهند. در واقع آسیب پذیری نه چندان منطقی غربی ها بویژه اروپا، در مقابل تهدید حمله به ایران از سوی اسراییل، همواره یکی از عوامل تعیین کننده در کیفیت و زمان تصمیماتی است که این کشورها درباره ایران گرفته اند. در آستانه قطعنامه 1929 هم به طور کاملا قابل پیش بینی صهیونیست ها سعی کردند از طریق تشدید لفاظی های نظامی خود، جهان و بویژه اروپا را از تبعات عدم موافقت با تحریم های شدید علیه ایران بترسانند. در سطح رسمی، و در یکی از جالب ترین موارد، افرایم سنه، معاون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، تاریخی معین برای حمله به ایران تعیین کرد.

وی در خرداد 1389، پیش بینی کردکه اسرائیل تا پیش از نوامبر سال جاری میلادی به ایران حمله خواهدکرد. سنه گفت:

چنانچه آمریکا ومتحدانش در زمینه اعمال تحریم های فلج کننده به منظورتضعیف ارکان رژیم ایران اقدامی نکنند، اسرائیل تا پیش از نوامبر سال جاری به ایران حمله خواهدکرد. احتمالا ایران تا سال 2011 موفق به تولید بمب هسته ای خواهد شد. بنا به دلایل عملی، درصورت عدم اعمال تحریم های واقعی، اسرائیل منتظر یک زمستان دیگر نخواهد ماند.[33]

مجموعه این تلاش ها شرایطی را ایجاد کرد که خروجی آن صدور قطعنامه 1929 دقیقا در روز 25 خرداد 1389 (تقریبا مقارن با سالگرد انتخابات 88) بود؛ قطعنامه ای که هدف اعلامی آن با آنچه غربی ها واقعا از صدور آن در سر داشتند، فرسنگ ها فاصله داشت.

اصل داستان: دیالکتیک فتنه و تحریم

با وجود ظاهرسازی بی سابقه امریکا، اروپا و اسراییل درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هسته ای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیل های منابع و مقام های غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانه های بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه ایجاد نوعی دیالتیک (رفت و برگشت/ بده بستان) با جریان فتنه در ایران بوده است. این موضوعی نیست که غربی ها آن را پوشیده نگه داشته باشند، اگرچه تاکنون طی فرآیندی که می توان آن را نوعی سانسور سیستماتیک حقیقت خواند، هیچ یک از تاریخنگاران برنامه هسته ای ایران در اروپا و امریکا، به اندازه کافی برای استخراج حقایق مرتبط با این موضوع کوشش نکرده اند. قطعنامه 1929و تحریم های یک جانبه پس از آن، برجسته ترین سند در تاریخ هماوردی و رقابت راهبردی ایران و امریکاست که نشان می دهد عامل اصلی شکل دهنده به سیاست امریکا درباره ایران ارزیابی آن از موقعیت جریان غربگرا در ایران، و تنگناها، نیازمندی ها و فرصت های آن است. این اصل بنیادینی است که می توان آن را از همین حالا به عنوان نتیجه این پژوهش تلقی کرد.

مقام ها، تحلیلگران و رسانه های غربی به اندازه کافی درباره هدف این قطعنامه صریح بوده و اطلاعات در اختیار ما گذاشته اند. نگاه به سرجمع ادبیات تولید شده حول و حوش این قطعنامه، تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که غربی ها وقتی در آغاز سال 1389 به فکر بازنگری راهبرد خود در قبال ایران افتادند و سپس در چارچوب این بازنگری راهبردی، قطعنامه 1929 و به دنبال آن سیلی از تحریم های یک جانبه کاملا بی سابقه در جهان را علیه ایران اعمال کردند، در واقع محیط داخلی ایران را هدف گرفته بودند نه برنامه هسته ای ایران را. اگرچه این قطعنامه به طور کامل از هدفگذاری های خلع سلاح و عدم اشاعه خالی نیست، ولی این هدف ها در واقع هدف های ثانوی آن محسوب می شود. هدف اولی و ذاتی 1929:

1- تقویت جریان فتنه در ایران

2- افزایش اقبال اجتماعی به سمت آن

3- کاهش توان مقاومت نظام در مقابل این جریان

بوده است. این خلاصه ترین بیان ممکن از نتیجه ای است که تفحص در نیات واقعی امریکا از طراحی پروژه تحریم های فلج کننده علیه ایران به ما نشان می دهد ولو اینکه می دانیم تحلیل دیالتیک میان جریان فتنه و قطعنامه 1929 در واقع بسیار پیچیده تر از آنی است که ممکن است در ابتدا به نظر برسد.

دسته بندی زیر، یکی از چند روش متنوعی است که می تواند ابعاد این بده بستان متقابل را روشن کند.

1- هدایت فشار تحریم به سمت زندگی روزمره مردم؛ موثرترین روش احیای فتنه

نخستین و مهم ترین استدلالی که حامیان تحریم های جدید در امریکا مطرح و با تکیه بر آن نتیجه گرفتند که ضرورت دارد در آن مقطع تحریم های بی سابقه اقتصادی علیه ایران اعمال شود، این بود که حامیان تحریم عقیده داشتند اگر فشارهای اقتصادی روی زندگی روزمره مردم در ایران متمرکز شود، نارضایتی ناشی از آن می تواند بدل به سرمایه اجتماعی برای جریان فتنه شود. رویگردانی مردم از جریان فتنه و خالی شدن محسوس خیابان ها به طرز عجیبی امریکایی ها را آزار می داد. روش های رسانه ای و عملیات روانی نیز نتوانسته بود تاثیری بر بی اعتنایی و بلکه تنفر مردم نسبت به این جریان که پس از 9 دی روز به روز تشدید شد، بگذارد. در نتیجه امریکایی ها به این جمع بندی رسیدند که وارد کردن فشار اقتصادی بسیار شدید و بی سابقه تنها روشی است که می تواند مردم را مجددا به خیابان ها کشانده و سبد خالی شدن سرمایه اجتماعی فتنه را پر کند. تغییر ماهیت رژیم تحریم ها از تحریم های عدم اشاعه به سمت تحریم های اقتصادی، دقیقا ناشی از این تحلیل بود که جریان فتنه در ایران به رنج کشیدن اقتصادی مردم نیاز دارد. روزنامه وال استریت ژورنال این موضوع را اینگونه روایت کرده است:

رهبران مخالفان دولت جمهوری اسلامی می گویند دامنه اعتراض های مردمی را فراتر برده و بر سیاست های غلط اقتصادی محمود احمدی نژاد و دولت او متمرکز خواهند کرد. مهدی کروبی که در انتخابات خردادماه سال جاری حضور داشت، ضمن ادامه انتقاد به انتخابات مخدوش، سیاست های ضعیف اقتصادی محمود احمدی نژاد را هم زیر سوال برد. میرحسین موسوی، دیگر رهبر مخالفان ایران هم خواهان گسترش دامنه نارضایتی به تمامی اقشار جامعه شد و به ویژه بر سیاست های غلط اقتصادی احمدی نژاد تاکید کرد.[34]

نویسنده این مقاله ادامه می دهد:

تحلیلگران می گویند با توجه به سرکوب خشن و مرگبار حاکمیت بر معترضان، رهبران مخالفان تلاش می کنند سیاست های خود را تغییر داده و آن را به فازی دیگر تبدیل کرده و به ویژه بر سیاست های اقتصادی تاکید کنند. تئودور کاراسیک[35]، مدیر بخش تحقیق و گسترش موسسه تحلیل نظامی خاورمیانه و خلیج فارس در دبی می گوید: «موضوع اقتصاد همیشه در بحث مخالفان بوده است اما حالا تلاش دارند بیشتر از آن حرف بزنند».[36]

این تحلیل به خوبی نشان می دهد امریکا نیاز سران فتنه به اینکه مردم به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار بگیرند را به خوبی درک کرده و تلاش کرد در قطعنامه 1929 به آن پاسخ بدهد. در واقع در آن مقطع روشن بود که شعارهای پیشین این جریان از جمله ادعای تقلب به کلی خاصیت و کارایی خود را از دست داده و اگر فتنه گران نتوانند راهی جدید برای جلب توجه افکار عمومی پیدا کنند، دیگر شانسی برای بقا نخواهند داشت. به این ترتیب بود که راهبردی شکل گرفت که می توان آن را بازگشت از دریچه اقتصاد خواند، منتها این بار امریکایی ها بودند که به نیابت از دوستان داخلی شان بار اجرای این راهبرد را به دوش کشیدند:

اقتصاد بیش و بیشتر دولتی شده ایران، زیر تحریم های سازمان ملل و آمریکا به شدت متزلزل و منزوی خواهد شد. کارشناسان اقتصادی بالا رفتن نرخ تورم را ناشی از ولخرجی های شدید اخیر دولت[37] ارزیابی می کنند. آنها هشدار داده اند سوبسید های سنگین بر روی مواد غذایی و بنزین که قرار است در 5 سال آینده کم شود، می تواند به افزایش شدید تورم منتهی شود و این می تواند راهی برای ورود مخالفان باشد.[38]

در واقع ایده اصلی امریکا این بود که تحریم موثرترین کمکی است که می توان به فتنه سبز در ایران کرد:

توان گروه های اپوزیسیون ایران برای تغییر رفتار مقامات این کشور کافی نیست. به همین علت است که غرب باید همزمان تهدیدهای چند باره خود در اعمال تحریم های سخت علیه ایران را نیز به منصه ظهور بگذارد. در واقع، تنها با اتخاذ این سیاست است که می توان باور کرد غرب در زمینه شکل گیری صلح و استیفای حقوق بشر در منطقه خاورمیانه جدی است. با این همه انقلاب سبز ایران می تواند در این ارتباط انگیزه جدیدی ایجاد کند. اپوزیسیون ایران در این میان در تلاش است به اصول خود پایدار بماند. برخلاف آن دسته از ایرانیان -از جمله ایرانی های تبعیدی به خارج- که همواره و امیدوارانه بر این باورند رژیم فعلی ایران در زمانی قابل پیش بینی سرنگون خواهد شد اما این امید برای اپوزیسیون داخل کشور بیشتر به یک یاس و ناامیدی می ماند.[39]

نویسنده مجله تایم تصریح می کند که دولت اوباما ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت را هدف اصلی خود از قطعنامه 1929 قرار داده است:

اگرچه تحریم‌ها چندان موثر نبوده‌اند، اما دولت اوباما امیدوار است اقدامات جدیدی که منافع طبقه حاکم ایران را هدف قرار داده، منجر به بروز شکاف عمیقی میان مردم و حاکمیت شود، به‌خصوص این‌که جنبش مخالفان -که اعتراضات خیابانی آنها با سرکوب گسترده نیروهای نظامی وابسته به دولت مواجه شد- درصدد است تا از معضلات رو به افزایش اقتصادی، برای فربه‌تر کردن و منسجم‌تر ساختن بدنه مخالفان رژیم بهره بگیرد و این چالش را تبدیل به فرصت کند.[40]

عباس میلانی هم در بحبوحه تصویب تحریم ها، این موضوع را تایید می کند:

به نظر من این مشکل هیچ راه حل نظامی ندارد. به نظر من کوته فکری است که تصور کنیم این مسئله راه حلی نظامی دارد. تنها راه حل این مسئله زمانی است که رژیمی دمکراتیک در ایران بر سر کار بیاید. خوشبختانه بیشتر عناصر برای تحقق این مسئله در داخل ایران موجود است و اوضاع بین المللی مطلوب و حمایت های بین المللی می تواند کمک کند تا این عناصر قوی تر ظاهر شوند.[41]

جان بولتون که تا زمان صدور قطعنامه 1835 نماینده امریکا در سازمان ملل و مذاکره کننده ارشد در تدوین تحریم ها بود، به روشنی می گوید این فتنه 88 در ایران بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند. بولتون می گوید:

ما باید درک کنیم که این مسابقه بین ایران است که می خواهد به توانایی تسلیحات هسته ای دست یابد و تحریم هایی که می خواهد این روند را آهسته کند. رئیس جمهور امریکا گفته است که می خواهد فشارها به ایران افزایش یابد تا گام به گام اتفاقی که می افتد ملاحظه شود.ایرانی ها منتظراین افزایش فشار نیستند. آنها در دو سال گذشته زیاد تحت فشار قرار نگرفتند.ایرانی ها بسیار به خط انتهای دستیابی به تسلیحات هسته ای نزدیک شدند و تحریم ها نیز در پشت سر جا مانده است.[42]

اشاره جان بولتون به روند طی شده بین سال های 1387 تا 1389 است. شورای امنیت، آخرین قطعنامه تحریم علیه ایران با نام 1835 را در سال 1387 صادر کرد. 1835 پنجمین قطعنامه ای بود که با صحنه گردانی دولت امریکا در فاصله 84 تا 87 علیه ایران صادر شد. در بهار 1387 (یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران) ارزیابی امریکا این بود که رژیم تحریم ها در کند کردن روند برنامه غنی سازی ایران ناموفق بوده است. روزی که اولین قطعنامه در فوریه 2007 علیه ایران صادر شد، ایران تنها 164 ماشین در نطنز داشت اما روزی که پنجمین قطعنامه صادر می شد ایران حدود 8000 ماشین در نطنز نصب کرده بود. معنای این اتفاق از دید استراتژیست های امریکایی این بود که اگر هدف تحریم ها کند کردن برنامه هسته ای ایران بوده، در تحقق این هدف ناکام مانده است. در واقع، در آن مقطع کارآمدی گزینه تحریم عمیقا زیر سوال رفته بود. این ارزیابی، هم زمان بود با افزایش شدید نیاز منطقه ای امریکا به ایران (که منجر به مذاکرات مستقیم ایران و امریکا درباره عراق شد) از یک سو، و از سوی دیگر، اطمینان نسبی نسبت به اینکه وضعیت داخلی ایران کاملا باثبات است. نتیجه ترکیب این عوامل با هم این شد که درسال 87 نوعی چرخش راهبردی در استراتژی امریکا درباره ایران ایجاد شد. نخست خاویرسولانا در بهار 87 به ایران آمد و طرحی به ایران ارائه کرد که در آن برای اولین بار تعلیق غنی سازی از فهرست پیش شرط های مذاکره با ایران حذف شده و در خواست فریز (عدم گسترش تاسیسات) جای آن را گرفته بود. دوم، امریکایی ها که تا آن زمان به دلیل عدم تعلیق تاسیسات غنی سازی در مذاکرات با ایران شرکت نمی کردند، تصمیم گرفتند برای اولین بار مستقیما در مذاکرات با ایران حاضر شوند. در واقع مقاومت حدودا 2/5 ساله ایران، امریکا را وادار کرد راهبرد یک مسیره فشار را موقتا کمرنگ کرده و یک راهبرد تعاملی تر را به جای آن بنشاند. مذاکرات ژنو 1 در اول اکتبر 2008 (پاییز 1387) در چارچوب این راهبرد جدید انجام شد و ویلیام برنز معاون وزیر خارجه امریکا به نمایندگی از این کشور برای اوین بار- مستقیما در آن شرکت کرد. دیپلمات هایی که با موضوع مرتبط بوده اند مکررا برای نویسنده گفته اند که نماینده امریکا در آن مذاکرات مودب ترین عضو جلسه بود. در مذاکرات ژنو 1 که بر اساس طرح خرداد 87 سولانا انجام شد تصمیم گرفته شد که دور بعدی مذاکرات یک ماه دیگر یعنی اول نوامبر برگزار شود. اینجا بود که همه چیز ناگهان دگرگون شد. تیم غربی که تا آن زمان حریصانه در پی مذاکره و توافق با ایران بود، به یکباره میز مذاکره را ترک کرد و تا یک سال بعد از آن بازنگشت. مذاکرات ژنو 2 که قرار بود یکماه بعد برگزار شود، یک سال بعد در اول اکتبر 2009 برگزار شد. آن زمان این پرسش به طور جدی وجود داشت که چه چیز به یکباره رفتار مذاکراتی غربی ها را تغییر داد و مذاکرات را در زمانی چنین طولانی به تعطیلی کشاند؟ پاسخ این پرسش را محمد علی ابطحی در اعترافاتش (پس از دستگیری در فتنه 88) داده است. ابطحی از قول مهدی هاشمی می گوید این اصلاح طلبان بودند که به اوباما پیغام دادند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران صبر کند و مطمئن باشد که در این انتخابات دوستانش در ایران به جای دولت محمود احمدی نژاد سر کار خواهند آمد. ظاهرا امریکا که سخت احساس ضعف می کرد و در حال گرفتن یک تصمیم تاریخی برای کوتاه آمدن در مقابل ایران بود، این پیام را عمیقا جدی گرفت و تلاش کرده با کمک به پروژهتبدیل انتخابات به کودتا از فروغلطیدن در باتلاق امتیازدهی به ایران اجتناب کند. تعبیری که من همواره در این باره به کار برده ام این است که امریکایی ها به مدت یک سال مذاکراتی را که عمیقا به آن نیاز داشتند تعطیل کردند تا به فتنه 88 در ایران زمان بدهند و انرژی را که باید در این مدت صرف مذاکره با ایران می شد صرف تقویت فتنه بکنند. فتنه 88 یک گزینه بسیار مهم به نام «بی ثباتی داخلی» در سبد خالی شده گزینه های امریکا علیه ایران قرار داد و طبیعی بود که امریکایی ها به هیچ وجه نمی خواستند بدون امتحان کردن این گزینه، به دیپلماسی در مقابل ایران ادامه بدهند. وقتی جان بولتون درباره از روی میز کنار رفتن گزینه تحریم به مدت دو سال سخن می گوید، در واقع به این رویدادها اشاره دارد. نگاهی به این روند تاریخی، هیچ تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که فتنه اولا گزینه تحریم را که از روی میز برداشته شده بود مجددا به روی میز آورد و ثانیا ماهیت تحریم ها را از حوزه های هسته ای و عدم اشاعه دور کرده و به سمت تحریم های فلج کننده ناظر به زندگی اقتصادی روزمره مردم نزدیک کرد. در واقع ساده اندیشی محض است اگر کسی تصور کند که خیانت فتنه 88 صرفا آتش زدن تعدادی سطل آشغال در یکی دو شهر ایران بوده است. خیانت اصلی فتنه آن بود که استراتژی فشار بر ایران را که ناکارآمدی آن اثبات شده و تا حد قابل توجهی از روی میز برداشته شده بود، مجددا هم احیا کرد و هم به سمت خطرناک ترین حوزه های اقتصادی سوق داد.

کنث کاتزمن کارشناس ارشد تحریم ها و مشاور کنگره امریکا موضوع را اینگونه جمع بندی کرده است:

این اجماع وجود دارد که تحریم ها درتقویت کردن کسانی که همچنان فکر می کنند رژیم ایران باید روابط خود را با جهان خارج حفظ کند اینکه ایران نباید خود را منزوی سازد اینکه نباید به کشوری مطرود تبدیل شود نقش دارند. اختلاف نظری که وجود دارد بر سر این موضوع است که آیا باید ایده تعامل را کنار گذاشت و فقط تحریم مجازات و محدود ساختن را دنبال کرد یا اینکه همزمان با تحریم ها باید به دنبال راه هایی برای تعامل با رژیم کنونی بود.[43]

2- جلوگیری از رکود فتنه سبز با ابزار تحریم های اقتصادی علیه مردم

در فاصله فروردین تا خرداد 1389، همزمان با شروع و تقویت گفتمان تحریم در محافل غربی، یکی از نگرانی هایی که آشکارا ابراز می شد این بود که جنبش سبز در ایران در حال افول است و باید برای جلوگیری از این موضوع راهی پیدا کرد. این امر به تدریج به یکی از قدرتمند ترین انگیزه های اعمال تحریم های اقتصادی شدید علیه ایران تبدیل شد. کاتزمن می گوید:

اکنون بخشی از مشکل ممکن است درگیر شدن ایران با جنبش اپوزیسیون داخلی باشد. موقعیت سیاسی داخلی ایران به دنبال انتخابات جنجالی ژوئن گذشته اکنون عاملی جدید در محاسبات به شمار می رود. این مسئله زمانی که مراسم تحلیف باراک اوباما برگزار شد و او این رویکرد تازه را مطرح کرد وجود نداشت گرچه جنبش اپوزیسیون در چند ماه گذشته تا حدودی خاموش شده استاین مسئله هنوز یک عامل تعیین کننده است و شما در لایحه کنگره علیه ایران قطعا شاهد آن هستید.[44]

بویژه، یکی از روش هایی که غربی ها درباره کارآمدی آن در احیای جنبش رو به موت سبز تقریبا هیچ تردیدی نداشتند این بود که دولت در ایران در حالی که مجبور به پرداخت یارانه نقدی به ملت است دچار بحران درآمد شود؛ و این به نوبه خود جنبش سبز را در موقعیت بهتری برای انتقاد از نظام قرار قرار داده و به این ترتیب به احیای آن کمک کند. یک پژوهشگر ارشد اروپایی در این باره گفته است:

مسئله حذف یارانه ها حوزه سیاسی در ایران را مورد حمله قرار داده است. محافظه کاران میانه رو از پیامدهای تورمی چنین سیاستی نگران هستند و این درحالی است که سبزها بدون شک امیدوارند این تدابیر به جنبش های اعتراضی بیشتر که بتواند آنها را بار دیگر احیا کند منجر شود. در این شرایط است که کشورهای غربی به تحریم های جدید اقتصادی علیه ایران فکر می کنند.[45]

یکی از روش هایی که امریکایی ها تصور می کردند با ضریب اطمینان بالا در احیای فتنه موفق خواهد بود، چیزی است که خود آن را تشدید به هم ریختگی داخلی ایران می خواندند. پیش از صدور قطعنامه 1929 منابع امریکایی این موضوع را فاش کردند که امریکا قصد دارد بلافاصله پس از صدور قطعنامه، تحریم های یک جانبه بسیار شدیدی را علیه ایران اعمال کند که قطعا محیط داخلی ایران را درگیر التهابی جدی خواهد کرد. این منابع تشدید این به هم ریختگی را یکی از هدف های اصلی این قطعنامه اعلام کردند:

تحریم های خصوصی و یکجانبه است واقعا گزنده و آزار دهنده خواهد بود. فرار ایران از این فشارها هم فضا را برای فشارهای بعدی آماده می کند. یک مقام رسمی می گوید: «اگر فقط روی اجرای بد تحریم ها تمرکز کنید، شاید نتوانید تاثیر آن را ببینید ولی به هر حال، برهم زده شدن رفتار طرف تحت فشار و محیط داخلی آن را می توانید ملاحظه کنید».[46]

بر این اساس، تحریم ها به گونه ای برنامه ریزی شده بود که امریکا از تاثیر شدید آنها تقریبا به طور کامل مطمئن شود:

تحریم های جدید علیه ایران در صورت اجرایی شدن تاثیر قابل ملاحظه ای بر جمهوری اسلامی ایران بر جای خواهد گذاشت.[47]

3- فتنه 88؛ کمک راهبردی به امریکا برای اجماع سازی جهانی علیه ایران

در حین تلاش برای کشف دیالکتیک متقابل فتنه و تحریم، به سرعت روشن می شود یکی از مهم ترین کمک هایی که فتنه 88 به استراتژی خصمانه امریکا علیه ایران کرد این بود که امریکا را در موقعیت بسیار بهتری برای توطئه چینی علیه ایران در سطح بین المللی قرار داد. امریکایی ها این فرصت را کاملا مغتنم شمردند و از آن برای متقاعد کردن بسیاری از کشورهای جهان برای اعمال تحریم هایی که برخی از آنها آشکارا ضد انسانی بود استفاده کردند. هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر فتنه 88 به معنای متهم کردن دروغین نظام به تقلب و همچنین اردوکشی غیر قانونی خیابانی رخ نداده بود امریکا هرگز در موقعیتی قرار نمی گرفت که بتواند تحریم هایی حتی شبیه به آنچه در قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه آن آمده را علیه ایران اعمال کند. این فتنه 88 بود که به امریکا جرئت و توان چنین جنایتی را علیه ملت ایران اعطا کرد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا یکی از کسانی است که به صراحت و در همان مقطع درباره این موضوع سخن گفته است. کلینتون در گفت وگو با روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز در دفتر بزرگش در واشینگتن شرح می دهد که فتنه 88 چگونه به امریکا مجال داده تا استراتژی خصمانه خود علیه ایران را بر تکیه گاهی جدید استوار کند:

انچه طی سال گذشته در ایران شاهد آن بوده ایم این است که تعداد هر چه بیشتری از کشورها به همان نتیجه ای می رسند که امریکا رسیده است و آن اینکه ایران مجهز به تسلیحات هسته ای برای منطقه و فراسوی ان بسیار خطرناک بر هم زننده ثبات است. هدف از تحریم ها متقاعد ساختن ایران به آغاز مذاکرات واقعی مبتنی بر حسن نیت درباره برنامه هسته ای آن است. [48]

4- کاهش توان مقاومت ایران؛ نتیجه گیری راهبردی امریکا از فتنه 88

درک امریکا از تغییرات در وضعیت قدرت ملی ایران در اثر حوادث سال 88 از جمله مهم ترین عواملی بود که امریکا را متقاعد کرد باید اعمال تحریم های فلج کننده اقتصادی علیه ایران را در دستور کار خود بگذارد. ارزیابی امریکا در ابتدای سال 1389 این بود که تحولات سال 88 روابط مردم و نظام را به شدت بحرانی کرده و در نتیجه دیگر حمایت سابق از برنامه هسته ای در میان مردم وجود ندارد. کاهش حمایت مردم از تصمیمات نظام در حوزه های امنیت ملی بویژه موضوع هسته ای از نظر امریکا به این معنا بود که توان مقاومت ایران در مقابل فشارها هم افت کرده و در نتیجه اگر فشارها تشدید شود می توان امتیازهای بسیار بزرگی از ایران گرفت. مارک والاس از مقام های وزارت خارجه امریکا در دوره ریاست جمهوری جرج بوش که در آن تاریخ ریاست پروژه «اتحاد علیه ایران هسته ای» را به عهده داشت، می گوید فتنه 88 ایران را در سراشیبی قرار داده که امریکا باید از آن استفاده کند:

تشدید تحریم ها می تواند ایران را منزوی کند. ما با روندی تدریجی روبرو هستیم که در حال شدت گرفتن است. ما شاهد آن هستیم که حکومت ایران بر روی سراشیبی تندی ایستاده است و اگر شرکت های بیشتری روابط خود را قطع کند ایران به خدمات بین المللی کالا و سرمایه دسترسی نخواهد داشت و با مشکلی واقعی روبرو خواهد شد.[49]

روزنامه سعودی الشرق الاوسط با ذوق زدگی در استقبال از یکی از بیانیه های میرحسین موسوی که بی نهایت شبیه یکی از اظهارات جو بایدن معاون اول رییس جمهور امریکا بوده، می نویسد:

به طور قطع ایران در داخل و خارج رو به ضعف و تحلیل است. نظام ایران منزوی است و برای ایستادگی زمینه داخلی محکمی ندارد. جو بایدن معاون رئیس جمهور امریکا چه خوب گفت که نظام تهران شکننده شده است و بیش از هر زمان دیگری در مقابل ملتش و در منطقه منزوی شده است. میر حسین موسوی هم گفته است نظام در بحران قرار دارد.[50]

عباس میلانی یکی از مشاوران دولت امریکا در امور ایران، حتی بیانیه تهران را ناشی از تلاش کشور برای کاستن فشارها خارجی ارزیابی می کند؛ آن هم در حالی که ایران از حیث داخلی تحت فشار است:


اینکه ایران برای اولین بار پیشنهاد مبادله سوخت را سال گذشته پس از قیام گسترده مردم داد تصادفی نبود، زیرا ایران خود را بسیار مستاصل می دید و می خواست تا با این کار و پیشنهاد قراردادی برای تبادل سوخت هسته ای از فشارهای بین المللی علیه خود بکاهد. حال که ایران به سالگرد انتخابات 12 ژوئن نزدیک می شود و رژیم ایران سرکوب جنبش سبز را افزایش داده است و می خواهد دوباره با طرح توافق تبادل سوخت دوباره چهره ای مثبت از خود در سطح بین المللی نشان دهد و از فشارهای بین المللی بکاهد و مجبور نباشد هم در جبهه داخل و هم در جبهه بین المللی تحت فشار باشد.[51]

در واقع، اگر از منظر مذاکراتی به موضوع بنگریم فتنه 88 کاملا به امریکا اطمینان داد که قدرت چانه زنی ایران عمیقا کاهش پیدا کرده است. وقتی این ارزیابی شکل گرفت دو اتفاق به دنبال آن رخ داد. اول اینکه امریکا پیشنهادهای جذابی را که در انتهای سال 87 رسما به ایران ارائه کرده بود با عجله از روی میز برداشت و دوم، به سمت اعمال فشارهایی حرکت کرد که تا قبل از آن بسا حتی در مخیله اش هم نمی گنجید.

ماریو لیولا، تحلیلگر امور ایران از واشنگتن در این باره به تلویزیون الجزیره می گوید:

معتقدم نظام ایران در حال حاضر در وضعیت چانه زنی بسیار ضعیفی به سر می برد و اگر با آنها برخورد نکنیم انها تصور خواهند کرد که از طریق بلوف زدن پیروز خواهند شد و البته این شیوه بسیار خطرناکی برای جهان است در صورتی که در برابر ایران در پیش بگیرد. [52]

یک منبع دیگر می گوید امریکا به این نتیجه رسیده است که پشتوانه مردمی سابق درباره برنامه هسته ای ایران دیگر وجود ندارد:

حمایت مردمی از برنامه هسته ای ایران رو به کاهش است. هر وقت که ایران در گذشته با بلندپروازی های هسته ای خود زنگ خطر را در غرب به صدا در اورده قادر بوده است از حمایت گسترده داخلی در این خصوص برخوردار شود. حتی منتقدان و مخالفان دولت محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران از حق ایران برای توسعه فناوری هسته ای دفاع کرده اند. اما اینک این نارضایتی فزاینده وجود دارد که برنامه هسته ای که در گذشته مورد حمایت مردم بود در مواجهه با سوءمدیریت اقتصادی و تحریم ها مردم را از نیازهای اولیه و ضروری انها دور می سازد.[53]

یک ارزیابی بسیار رادیکال هم که نقش مهمی در سرمایه گذاری امریکا روی پروژه تحریم های فلج کننده داشت این بود که برخی در امریکا می گفتند مردم ایران به جایی رسیده اند که بیش از آنکه غرب را مقصر مشکلات اقتصادی بدانند، دولت و نظام را مقصر خواهند دانست. دیلی تلگراف می نویسد:

ایرانی ها بیش از آنکه تحریم های امریکا را ریشه مشکلات اقتصادی بدانند دولت را مقصر می دانند.[54]

5- فتنه گران؛ شریک راهبردی پروژه فتنه در داخل ایران

یک نکته بسیار اساسی که یکی از مقام های امریکایی که معمار تحریم های ایران خوانده می شود به آن اشاره می کند این است که هیچ یک از فشارهایی که به ایران وارد می شود از جمله تحریم ها- به خودی خود چیز مهمی نیست و ایران توان مقاومت در مقابل همه آنها را دارد. استوارت لوی معاون وقت وزارت خزانه داری امریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی می گوید مهم ترین اتفاقی که رخ داده این است که امریکا تصور می کند تحریم ها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که امریکا به آن امید بسته است.


غائله 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم‌های بی‌سابقه فرو برد؟

لوی در یک اظهارنظر بسیار مهم می گوید:

هیچ کدام از این اقدامات چندان اهمیتی ندارند. در عین حال اگر روند کلی را با توجه به افزایش انزوای سیاسی و وضعیت داخلی ایران تحلیل کنیم این اقدامات می توانند بسیار مهم باشند.[55]

یک جنبه دیگر از این موضوع این است که امریکا پس از فتنه 88 تصور کرد شریکی در ایران وجود دارد که فشار تحریم ها را از طریق تولید ادبیات سازش به محیط داخلی ایران ترجمه خواهد کرد. کیم هولمز[56] رییس بنیاد هریتیج در همان ایام در مقاله ای نوشت:

البته تحریم به تنهایی کافی نیست. همچنین باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق بشر متمرکز کنیم. نظام جمهوری اسلامی به اندازه کافی درون کشور بی اعتبار شده و بر این نقطه ضعف باید فشار وارد کرد. آمریکا باید بر فساد مالی نظام جمهوری اسلامی و کمک هایش به تروریسم تاکید کرده و در حد گسترده ای آن را اعلام کند و اطمینان یابد مردم ایران این پیام را می شنوند. شکر خدا، اکنون خیلی از ایرانی ها همان را می خواهند که ما می خواهیم: برقراری دموکراسی و حکومتی بدون فساد که به حقوق مردمش احترام می گذارد. می توانیم با کمک به وب سایت های خارج از کشور، به آنها فناوری لازم برای گذر از فیلترینگ و سانسور را بدهیم و باید همان حمایت و کمک مخفیانه ای که در همبستگی با مردم لهستان در جریان جنگ سرد داشیتم را به مردم ایران بدهیم.[57]

نوع دیگر نگاه به مسئله استفاده از تعبیری است که امریکایی ها در آستانه تصویب قطعنامه 1929 آن را با اشتیاق تمام به کار می بردند. آن تعبیر این بود که فشار اقتصادی شدید نزاع سیاسی در ایران را با نزاع اقتصادی تکمیل خواهد کرد.

تیری کوویل پژوهشگر ارشد امور راهبردی مرتبط با ایران در مرکز مطالعات استراتژیک فرانسه که صاحب مقالات و تالیفات مهمی درباره ایران است، این موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

در واقع به نظر می رسد ایران در مبارزه سیاسی داخلی اش با ورود مبارزه به میدان اقتصادی وارد مرحله جدیدی شده است. به این ترتیب جنبش سبز از چندی پیش به شدت از سیاست های اقتصادی دولت کنونی انتقاد خواهد کرد. این راهبرد احتمالا با این هدف صورت می گیرد که پایه حمایت از این جنبش با جذب طبقه کارگری که تا کنون تا حدی از این جنبش دور بوده اند گسترده تر شود. به طوری که طبقه کارگری تا کنون هیچ اعتصابی را در حمایت از جنبش سبز انجام نداده است.[58]

گردش کاری که کوویل پیشنهاد می دهد چندان پیچیده نیست ولی بسیار مهم است. او می گوید روش کار اینگونه است که غرب فشار اقتصادی سنگین وارد می کند، وضع اقتصادی مردم در ایران به سرعت و به شدت تخریب می شود، سپس جنبش سبز و سران آن شروع به انتقاد جدی و پیگیر از وضعیت اقتصادی مردم می کنند و این برای آنها سرمایه اجتماعی خلق خواهد کرد. از مقطعی به بعد، وقتی وضعیت اقتصادی مردم کاملا به وضعیت قرمز رسید، آنها مجددا به فراخوان های سران فتنه برای حضور در خیابان پاسخ خواهند داد و این جنبه خیابانی فتنه 88 را هم احیا می کند. وقتی مردم به خیابان آمدند، دیگر مهم نیست که دلیل به خیابان آمدن آنها کاملا اقتصادی بوده است. آن وقت اتفاقی که می افتد این است که مردم شعارهای سیاسی جنبش سبز را هم خواهند پذیرفت و با آن همراهی خواهند کرد.

6- تحریم؛ مجازات مقابله کنندگان با فتنه 88 در ایران

یکی از سخنان بسیار جالب توجه امریکایی ها درباره قطعنامه 1929 که حاوی صراحتی عجیب است این است که این قطعنامه اساسا صادر شده تا کسانی را در ایران مجازات کند که فتنه 88 را سرکوب کرده اند. نکته کلیدی این است که این اظهارنظر نه از جانب رسانه ها و تحلیلگران امریکایی بلکه از سوی جان لیمبرت مقام مسئول میز ایران در وزارت خارجه امریکا که در واقع مسئول پرونده ایران در دولت این کشور محسوب می شد، بیان شده است. لیمبرت می گوید:

مسئله این نیست که مردم ایران ضرر بکنند، هدف از این اقدامات حمایت از مردم ایران است و تحریم ها به کسانی که با مردم ایران با خشونت و از طریق غیر انسانی رفتار می کنند ضرر می رساند و آنها را مجازات می کند، نه به خود مردم ایران.[59]

ترکیب این داده ها با یکدیگر تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که رابطه میان فتنه 88 و تحریم های فلج کننده اقتصادی که پس از آن از سوی امریکا و اروپا علیه ایران اعمال شد، از یک سو یک رابطه علی و معلولی است به این معنا که فتنه علت تحریم ها بوده واگر فتنه 88 رخ نمی داد بدون تردید امریکایی ها نه می خواستند و نه می توانستند به سمت اعمال چنین رژیم بی رحمانه ای از تحریم ها علیه مردم ایران حرکت کنند. از سوی دیگر این رابطه دیالکتیکی است یعنی فتنه و تحریم متقابلا به هم خدمات گرانبهایی کرده اند. فتنه شرایطی را ایجاد کرد که امریکا بتواند یک رژیم جنایتکارانه از تحریم ها را با اجماع مصوب کند و بعد به اجرا بگذارد، و تحریم هم به نوبه خود سعی کرد آتش فتنه را شعله ور نگه دارد و برای آن سرمایه اجتماعی خلق کند. به همین دلیل، در تمامی سال های پس از 1389 نوعی همزیستی کامل میان فتنه و فشار خارجی بویژه تحریم ها وجود داشته و فتنه گران هرگز حتی یک بار به طور اساسی با تحریم ها مخالفت نکرده و برای رها شدن کشور از چنگال آن نکوشیده اند. در واقع همانطور که در سند تاملات راهبردی حزب مشارکت به صراحت نوشته شده جریان اصلاح طلب همواره فشار خارجی بر نظام را فرصتی برای خود می داند که می تواند بر توان چانه زنی آن در مقابل نظام بیفزاید و به همین دلیل هرگز راضی به قطع کامل این فشارها نبوده است.

7- سبزها دست به دامن امریکا می شوند

اما شاید جالب ترین سندی که ارتباط میان فتنه سبز و تصمیم غرب برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران را آشکار می کند تلاشی است که محسن مخملباف در سفری که اواخر سال 1388 به عنوان نماینده میرحسین موسوی به امریکا داشت برای اعمال تحریم ها به عمل آورده است. بنا بر گزارش جی سالمون خبرنگار امور ایران در روزنامه وال استریت ژورنال، مخملباف در این سفر به صراحت اعلام می کند که جنبش سبز در ایران از اعمال تحریم های هدفمند اقتصادی حمایت می کند. این روزنامه در 20 نوامبر 2009 می نویسد که طی بازدید مخملباف از واشینگتن

آقای مخملباف که سخنگوی کاندید ریاست جمهوری ایران میر حسین موسوی است به اوباما پیام داده است که پشتیبانی علنی خود را برای نیرو های دمکراتیک در ایران افزایش داده و به فشار های مالی بر سپاه بیفزاید. آقای محسن مخملباف اعلام کرده اند که جنبش ایران از تحریم های اقتصادی هدفمند پشتیبانی می کند.

وال استریت ژورنال، به نقل از مخملباف می نویسد:

ما به تحریم های اقتصادی که فشار را بر ایران زیاد تر می کند محتاجیم. ما می خواهیم اوباما بگوید که او پشتیبان دمکراسی است. اگر چنین نگوید طرفداران خود را در ایران از دست خواهد داد.[60]

این درخواست مخملباف که دقیقا در آغاز مباحثات در امریکا درباره ضرورت اعمال تحریم ها به منظور حمایت از سبزها در ایران بیان شده، بی تردید نقش بسیار جدی و تعیین کننده در نهایی شدن تصمیم امریکا در این باره داشته است.

هفته نامه امریکایی تایم هم در همان مقطع، در مقاله ای با عنوان سبزها دست به دامن امریکا می شوند به قلمن رابین رایت (23 نوامبر 2009) از قول مخملباف می نویسد:

اعمال تحریم های اقتصادی باعث خواهد شد، ایران متوجه شود جهان نسبت به آنچه که در این کشور می گذرد بی تفاوت نیست.[61]

روزنامه وال استریت ژورنال در همان تاریخ نوشت حضور مخملباف به نمایندگی از موسوی در امریکا و درخواست وی برای اعمال تحریم علیه ایران به برخی از اختلاف نظرها و مباحثات که در امریکا درباره مفید بودن یا نبودن تحریم ها شکل گرفته بود خاتمه داد. این روزنامه می گوید مهم ترین سوال در آن مقطع در امریکا این بود که آیا تحریم ها با جنبش سبز در ایران کمک می کند یا خیر. برخی ظاهرا عقیده داشته اند ممکن است است این تحریم ها به معنای وابستگی جنبش سبز به امریکا تفسیر شود. اما حضور مخملباف در واشینگتن و درخواست صریح او برای اعمال تحریم ها همه این تردیدها را از بین برد و امریکایی ها را مطمئن کرد که جنبش سبز تحریم را به نفع خود می داند.

این شاید صریح ترین کدی است که می توان آن را درخواست فتنه گران از امریکا برای تحریم ملت ایران نامید. در واقع به نوعی می توان گفت جریان فتنه پس از 9 دی 1388 تصمیم گرفت از مردم ایران انتقام بکشد و برای این انتقام گیری راهی بهتر از آن نیافت که امریکا را متقاعد کند سنگین تحریم های ممکن را علیه این مردم اعمال نماید. از دید فتنه گران مردم به سبب رویگردانی از آنها باید هزینه ای سنگین می پرداختند و این هزینه نمی توانست چیزی جز اعمال شکنجه بی رحمانه و بلند مدت اقتصادی بر آنها باشد. دقیقا با همین ماموریت بود که افرادی مانند مخملباف به امریکا اعزام شدند تا به امریکا یادآوری کنند که وقت عمل فرارسیده است. میرحسین موسوی هرگز انکار نکرد که محسن مخملباف به نمایندگی از او به واشینگتن رفته و درخواست تحریم ملت ایران را کرده است. قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن یک پروژه مشترک میان جریان فتنه و امریکا بود. فتنه گران را می توان در این پروژه کارفرما و امریکایی ها را پیمانکار دانست. هدف این پروژه هم این بود که مردم بفهمند وقتی به نیروهای طرفدار غرب در ایران پشت می کنند چه بهای سنگینی باید بپردازند.

این مستندات برای آنکه ثابت کند هدف اصلی قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن سرویس دهی به جریان فتنه کاملا کافی است اگرچه پژوهش بیشتر، بدون تردید می تواند جنبه های مهم تری از موضوع را هم آشکار کند.

شکنجه اقتصادی؛ تحفه فتنه گران برای ملت ایران

اکنون که روشن شد علت اصلی صدور قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه ما بعد آن در حوزه های انرژی و مالی، تحلیل امریکا از شرایط داخلی ایران و اراده غرب برای کمک و حمایت از فتنه 88 بوده است، خوب است به این سوال بپردازیم که تحریم هایی که بر اساس این استراتژی وضع شد، چه ویژگی هایی داشته است. به عبارت دیگر، پرداختن به این بحث ضروری است که وقتی امریکا تصمیم گرفت با هدف حمایت و توفیق جریان فتنه به شکنجه اقتصادی ملت ایران بپردازد، دقیقا چگونه این کار را انجام داد؟

1- 1929، شدیدترین قطعنامه ممکن

شاید مهم ترین جنبه قطعنامه 1929 این است که به طور کاملا عمدی و ارادی با حداکثر شدت تنظیم شده است. امریکایی ها به چند دلیل قطعنامه 1929 را بسیار رادیکال نوشتند.

دلیل اول این بود که می خواستند این قطعنامه حداکثر مقدار تاثیر را بر محیط داخلی ایران بر جای بگذارد.

دلیل دوم این بود که تصور می کردند فرصتی را که فتنه 88 برای ایجاد اجماع در اختیار آنها گذاشته به هیچ وجه نباید از دست بدهند چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر هرگز تکرار نشود (که نشد.)

و سومین دلیل هم این بود که امریکایی ها می خواستند مفاد تحریم های گنجانده شده در قطعنامه چنان عمیق، شدید و وسیع باشد که بتوانند بر اساس آن هر نوع تحریم یک جانبه ای را که می خواهند علیه ایران اعمال کنند.

این امر (یعنی تشدید متن قطعنامه تا حداکثر مقدار ممکن) توصیه کسانی بود که بعدها معلوم شد در واشینگتن بسیار موثرند. مایکل سینک، رییس موسسه واشینگتن که اکنون روشن شده یکی از متنفذترین تحلیلگران ضد ایرانی در امریکاست، در آن مقطع در این باره نوشت:

ما نباید دست خود را ببندیم و فکر کنیم که هر اقدامی علیه ایران نیاز به تصمیم متفق القول در شورای امنیت دارد. من فکر نمی کنم که تغییرات زیادی در شورای امنیت روی داده باشد. ایران فکر نمی کند که تحریمات بسیار شدید و بسیار رنج آور باشد و به همین جهت جسورانه می گوید که هزینه ای برای کاری که انجام می دهد نخواهد پرداخت.[62]

همانطور که می توان حدس زد، بنیامین نتانیاهو هم یکی از مهم ترین افرادی بود که استدلال کرد باید یکشوک اقتصادی بسیار سنگین به ایران وارد شود. وی شاید اولین فردی بود که پیشنهاد داد تحریم های یک جانبه پس از 1929 روی موضوع بنزین متمرکز شود.

احتمال اینکه ایران یک برنامه ساخت سلاح های هسته ای ایجاد کند بزرگترین مشکلی است که ما در عصر خود با آن روبرو هستیم. جامعه بین الملل در صورتی که تصمیم بگیرد می تواند تحریم های شدیدتری را اعمال کند. اگر جامعه بین الملل مانع از واردات بنزین به ایران شود این کشور ظرفیت پالایشگاهی ندارد و حکومت این کشور پایان می یابد و من این را تحریم های فلج کننده می دانم.[63]

هفته نامه تایم این موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

فقط تحریم کامل واردات بنزین است که می تواند ایران را به زانو در اورد.[64]

جالب ترین تعبیر اما احتمالا از آن فیلیپ کراولی سخنگوی وقت وزارت خارجه امریکاست که می گوید تحریم های جدید باید به گونه ای باشد که قلب مشکل ما را در تهران هدف بگیرد.

وی می گوید:

همه ما می خواهیم تا هرچیزی که از قطعنامه تحریم بیرون می اید اول معتبر باشد دوم قلب مشکل ما در ایران را هدف قرار دهد و سوم اینکه بتواند قابل اجرا شدن باشد.[65]

اگر بخواهیم از تعبیری دقیق استفاده کنیم، امریکایی ها در پی قطعنامه ای بودند که تدابیر وسیعی از تحریم ها را در بر گیرد تا بعد بتوانند از طریق اقدامات یکجانبه آن را تعمیق کنند. یک مقام عالی رتبه دولت امریکا به روزنامه فایننشال تایمز می گوید وضعیت ایده آل آن بود که تحریم ها وسیع و عمیق باشد اما تحریم های پیشنهادی حداقل وسیع است.[66] به گفته وی، در درباره ایران تحریم کامل عملی نیست اما بهتر است مقوله های مهم متعددی در تحریم ها گنجانده شود. واشنگتن در صدد اقدام در زمینه های وسیعی است که از جمله بخش مالی، تجارت، انرژی، بازرسی از محموله ها و سپاه پاسداران ایران را شامل شود. این مقام رسمی ادامه می دهد:

مایلیم اقداماتی در همه این عرصه ها اعمال شود حتی اگر برخی الزامی باشند و برخی دیگر چندان قوی نباشد. می خواهیم نشان دهیم اقدام در این زمینه ها مشروعیت دارد و متعاقبا کشورها می توانمند تصمیم بگیرند که این اقدامات به لحاظ اجرایی چقدر باید شدید باشند.[67]

سوال این است که چرا امریکاتا این حد تاکید داشت که تحریم ها علیه ایران باید بسیار شدید باشد؟ و چرا عملا هم قطعنامه 1929 شدیدترین قطعنامه تحریم در طول تاریخ شورای امنیت از کار درآمد؟ ارزیابی تحلیل های منتشر شده از سوی منابع غربی بی آنکه زحمت چندانی نیاز باشد ثابت می کند که امریکا تصور می کرد باید گسل هایی را که جریان فتنه در محیط داخلی ایران بوجود آورده فعال کند و از طریق ایجاد یک کانال تغذیه اقتصادی فعال، به آنها عمق ببخشد. امریکایی ها فکر می کردند جریان فتنه در ایران زمینه کاملا مناسبی ایجاد کرده که اگر با فشار اقتصادی سنگین همراه شود، فضایی داخلی ایران را منفجر خواهد کرد. اگر جریان فتنه محیط داخلی ایران را به هم نمی ریخت و بناحق مردم و با ادعای دروغ تقلب مردم را در مقابل نظام قرار نمی داد، معنا نداشت که امریکا روی اعمال تحریم های بسیار شدید اقتصادی سرمایه گذاری کند چرا که در آن شرایط این تحریم ها می توانست به تنفر عمومی از غرب در ایران منتهی شود و انگیزه مقاومت ملت ایران را در مقابل غرب افزایش دهد. ایجاد اشتباه محاسباتی در ذهن غربی ها درباره نوع واکنشی که مردم ایران به فشار شدید اقتصادی نشان خواهند داد، خمیرمایه قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه پس از آن است.

2- تحریم های خارج از شورای امنیت، به اوج رساندن شکنجه اقتصادی

امریکایی ها از همان ابتدا شفاف بودند که برنامه وسیعی برای تحریم یک جانبه ایران پس از صدور قطعنامه، آماده شده و قطعنامه شورای امنیت تنها قرار بود به عنوان زیرساخت آن عمل کند. در واقع تاکید بر این بود که تحریم های اصلی برای حمایت از جریان فتنه در ایران، خارج از شورای امنیت اعمال خواهد شد. یک مقام ارشد امریکایی در این باره می گوید:

فشار بر ایران حتی بدون صدور قطعنامه نیز تشدید می شود زیرا بانک ها و شرکت های تامین سوخت داد و ستد خود را با دولت ایران قطع می کنند ولی ما می خواهیم و به قطعنامه ای نیاز داریم که به عنوان خطی مشی عمل کند که ما بر اساس آن بتوانیم فشارها را تشدید کنیم. دولت های جهان می توانند از این قطعنامه برای مشروعیت بخشیدن به تلاش برای اعمال تحریم های شدیدتر خود استفاده کنند.[68]

یک مقام دیگر می گوید:

فشار بر ایران حتی بدون قطعنامه هم ایجاد شده است زیرا بانک ها و شرکت های سوخت تعامل بازرگانی خود را با دولت ایران متوقف کرده اند. ما به قطعنامه نیاز داریم تا از آن به عنوانبستری برای افزایش تحریم ها استفاده کنیم. دولت ها می توانند از این تحریم برای مشروعیت بخشیدن به تحریم های خود استفاده کنند.[69]

یک منبع دیگر موضوع را اینگونه شرح می دهد:

پس از سازمان ملل از اتحادیه اروپا برای تقویت تحریم های خود درخواست خواهد شد. به گفته منابع آگاه شمار زیادی از کشورها پیش از این به صورت فردی متعهد شده اند صادرات قطعات یدکی و یا حتی محصولات پالایش شده نفتی را به ایران محدود کنند. [70]

اینها همه نشان دهنده این است که امریکا با درک نیاز فوری دوستانش در ایران، رایزنی های فراوانی را برای تشدید تحریم ها علیه ایران آغاز کرده بود که قصد داشت آن را حتی بدون قطعنامه شورای امنیت عملی کند؛ منتها در این میان به قطعنامه به عنوان بستر حقوقی و عنصر مشروعیت بخش نیاز داشته است. رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت امریکا که معمار استراتژی ترکیب گزینه های فشار علیه ایران است، شفاف تر از هر کس دیگری ابعاد و اهداف پروژه را تشریح کرده است. وی می گوید قطعنامه جدید یک سکوی حقوقی برای یک سلسله اقدامات بسیار قوی خارج از شورای امنیت خواهد بود:

تصویب یک قعطنامه در شورای امنیت سازمان ملل فراهم کننده سکوی حقوقی تازه ای برای هر کشور یا گروه هایی از کشورها مانند اتحادیه اروپاست که می خواهند دست به اقدامات شدیدتری بزنند. قطعنامه سازمان ملل از این منظر، به عنوان سکوی پرتاب عمل می کند.[71]

مهم ترین شاهد بر این امر هم این است که امریکایی ها قبل از تصویب 1929 جزئیات تحریم های یک جانبه خود را در گام اول بر بنزین متمرکز بود، آماده کرده بودند. لارا فریدمن، مدیر روابط سیاسی مرکز صلح امریکا در این باره می نویسد:

اخیرا با یکی از دوستانم در اطلاعات ارتش امریکا درباره تلاش های کنگره برای به تصویب رساندن طرح تحریم صادرات بنزین به ایران و همچنین تحولات اخیر بین المللی در این رابطه گفت وگو می کردم. طرحی که ماه گذشته ایپک لابی قدرتمند صهیونیستی مستقر در امریکا با ارسال نامهای به تک تک اعضا کنگره خواستار به تصویب رساندن و اجرایی شدن هر چه سریع تر این طرح شده بود.[72]

جالب است توجه کنیم پیش از تصویب قطعنامه، شرکت مانگلور هند تحت فشار امریکا اعلام کرد دیگر به ایران بنزین نمی فروشد. همچینین شرکت پتروناس که بزرگترین شرکت تولید کننده بنزین در مالزی است نیز صادرات بنزین به ایران را متوقف کرد.[73] مدت کوتاهی بعد کریستوف دوژماری مدیر عامل شرکت توتال نیز اعلام کرد در صورت تصویب قانونی در امریکا برای مجازات شرکت های صادر کننده مواد سوختی به ایران، این شرکت اروپایی فروش را بنزین به ایران متوقف خواهد کرد.[74]

اگر به روند اعمال تحریم های یک جانبه از سوی امریکا و اروپا علیه ایران نگاه کنیم، روشن است که این روند به طور کامل بر شالوده قطعنامه 1929 استوار شده است. نخست در تابستان 1389 تحریم بنزین اعمال شد که غربی ها آن را گلوله نقره ای می خواندند. پس از آن نیز به تدریج طی سال های 89 و 90 تحریم خرید نفت (که گلوله طلایی خوانده می شد) از ایران از سوی اتحادیه اروپا، تحریم سوئیفت و تحریم بانک مرکزی اعمال شد. این فرآیند نشان دهنده آن است روند تشدید تحریم ها علیه ایران یک روند کاملا برنامه ریزی شده بوده و امریکایی ها از همان ابتدا می دانستند که به کجا قرار است بروند.

علت همه این اقدامات هم آن بود که امریکایی ها می خواستند در زمانی کوتاه و به طور مستمر بیشترین تاثیر را بر جامعه ایرانی بگذارند. این موضوعی است که خود را در مذاکرات ماقبل صدور قطعنامه میان روسیه و چین از یک سو و امریکا از سوی دیگر نشان می دهد. وقتی این مباحثات را مرور می کنیم کاملا پیداست امریکایی ها می خواهند تحریم هایی اعمال کنند که بیشترین اثر را بر جامعه ایرانی بگذارد اما می بینند طرف هایی مانند روسیه تا حدودی مخالفند؛ بنابراین امریکا بار اصلی تحریم های کمک کننده به جریان فتنه در ایران را روی دوش تحریم های یک جانبه خارج از شورای امنیت می گذارد. وال استریت ژورنال موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

در جریان مذاکرات خصوصی، رییس جمهوری روسیه دیمیتری مدودف هم به شکل واضحی محدودیت هایش را برای تحریم های ایران ترسیم کرد. یک مشاور کرملین می گوید روسیه با تمام تحریم ها همراه است ولی با جدی ترین سلاحی که تندروهای واشینگتن در نظر دارند همراه نمی شود: تحریم و ممنوعیت فروش بنزین و فرآورده های نفتی به ایران. معاون وزیر خارجه روسیه، سرگئی ریباکوف می گوید: «هرگونه ممنوعیت و تحریم فروش بنزین و فرآورده های نفتی به ایران، مانند سیلی، فشار محکم و یک شوک بزرگ به تمامی جامعه و مردم ایران است. چنین فشارهایی که شوک بزرگی به اساس جامعه وارد می کند را ما به طور حتم در نظر نمی گیریم».[75]

اما در واقع از دست روسیه کار چندانی بر نمی آمد. امریکایی ها یک جمله در متن قطعنامه 1929 نوشتند که ایران از درآمدهای نفتی اش برای ساخت سلاح هسته ای استفاده می کند و بر همین اساس همه تحریم های مالی و بانکی را که می خواستند خارج از شورای امنیت تقریبا بدون دردسر اعمال کردند.

یک سوال بسیار مهم در اینجا این است که امریکا نوع و زمان بندی اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران چگونه انتخاب می کرد؟ شواهدی وجود دارد که ثابت می کند در این مورد هم مشاوران داخلی مرتبط با جریان فتنه اصلی ترین نقش را ایفا کرده اند. همانطور که مستندات ارائه شده در کیفرخواست مهدی هاشمی نشان می دهد، وی متهم است که در مدت حضور در لندن، با عناصری از دولت انگلستان در ارتباط مستمر بوده و به آنها در این باره که په تحریم هایی را و چگونه باید اعمال کنند تا بیشترین فشار ممکن بر ایران وارد شود، مشورت داده است. جزئیات این موضوع فعلا قابل بحث نیست چرا که دادگاه رسیدگی به این اتهامات هنوز ادامه دارد.

خاتمه و نتیجه گیری

این نوشته به هیچ وجه کامل نیست. حداقل 3 مبحث دیگر در این نوشته باید مورد بحث قرار می گرفت تا حق مطلب ادا شده باشد.

1- قبل از هر چیز باید نشان داده می شد که فتنه 88 چگونه راهبرد کلان امریکا را درباره ایران که تا پیش از آن تاریخ صرفا بر مهار برنامه هسته ای ایران متمرکز شده بود- تغییر داد و عامل سیاست داخلی در ایران را بدل به یکی از اصلی ترین پارامترهای شکل دهنده به تصمیات واشینگتن درباره ایران کرد. این موضوعی است که برای درک مکانیسم بازنگری های راهبردی در امریکا راجع به ایران حائز اهمیت فوق العاده است و در نوشته ای دیگر تفصیلا به آن خواهیم پرداخت. در واقع حرکت به سمت اعمال تحریم های اقتصادی فلج کننده علیه ایران یک اقدام مستقل نبود، بلکه درچارچوب یک راهبرد جدید به نام راهبرد «تغییر محاسبات با استفاده از ترکیب گزینه های فشار» انجام شد که متاسفانه در این نوشته مجالی برای بحث درباره آن فراهم نشده است.

2- پس از آن، باید در این باره هم بحث می شد که گزینه تحریم های فلج کننده تنها گزینه ای نبود که در چارچوب این راهبرد و برای اثرگذاری بر محیط داخلی ایران و تغییر محاسبات مردم فعال شد. امریکایی ها همچنین سعی کردند یک تهدید نظامی معتبر علیه ایران ایجاد کنند، دوران جدیدی از عملیات اطلاعاتیعلیه ایران را آغاز کردند که از ابتدای انقلاب به این سو بی سابقه بود، یک طراحی ویژه برای بازسازی سازمانی و گفتمانی جریان فتنه انجام دادند، زیرساخت عملیات روانی و رسانه ای خود علیه ملت ایران را نوسازی کردند و همچنین استراتژی مذاکراتی خود را تغییر دادند. در این نوشته درباره هیچ کدام از این موارد به جز موضوع تحریم ها سخن گفته نشده است و امیدوارم بتوانم در آینده نزدیک در مقالاتی مبسوط و مستند این مسئله را شرح بدهم که فتنه 88 ترکیبی از گزینه های فشار را علیه ایران فعال کرد که تحریم های فلج کننده اقتصادی فقط یکی از آنها بود.

3- سومین موضوعی که بدون شک باید درباره آن سخن گفته می شد این است که پس از صدور قطعنامه 1929 تا آستانه انتخابات خرداد 1392 (یعنی در بازه زمانی 4 سال پس از فتنه تا انتخابات بعدی) امریکا چگونه سعی کرد در چارچوب یک راهبرد جدید خط سازش را در ایران تقویت کند. این هم مسئله ای است که جداگانه و به تفصیل درباره آن سخن خواهم گفت.

اما از همین مقدار چند نتیجه کاملا روشن می توان گرفت.

یکم- قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن به هیچ وجه تحریم های هسته ای نیست. این تحریم ها مستقیما به درخواست جریان فتنه و با هدف حمایت از آنها وضع شد و به نوعی مجازات مردم ایران به سبب رویگردانی از فتنه گران و همچنین تلاشی برای سوق دادن اجباری دوباره آنها به سوی جریان فتنه محسوب می شد.

دوم- اساسا جنایت بزرگ جریان فتنه علیه ملت ایران هم همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند و من تلاش کردم در این نوشتنه آن را مستند و بازسازی کنم، این است که پروژه فشار بر ایران را احیا و به شدت رادیکال کرد و دشمنی را که از امتیازگیری از ایران ناامید شده و به سمت امتیازدهی پیش می رفت، جری نمود و به جان ملت انداخت. این جنایت از هر جرم دیگری بزرگتر است و باید در صدر عناوین اتهامی سران فتنه قرار گیرد.

سوم- و نکته پایانی هم این است که ما به هیچ وجه درباره یک پدیده تاریخی که تمام شده و رفته است سخن نمی گوییم. مسئله فتنه 88 و تبعات راهبردی آن برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران موضوعی کاملا زنده و به روز است که کشور همین حالا نیز با تبعات آن مواجه است. این مسئله، خود بخشی کوچک از یک مسئله کلی تر تحت عنوان نحوه تاثیرگذاری فهم امریکا از وضعیت داخلی ایران بر روند طرح ریزی استراتژیک بر ضد ایران است که باید در جای خود مورد مطالعه تفصیلی قرار گیرد. ما برای مبارزه با فتنه دلایل بسیار زیادی داریم. این نوشته یکی از مهم ترین آن دلایل را بسط می دهد و آن این است که فتنه «تکیه گاه، شریک و انگیزه بخش امریکا» برای جنایت علیه ملت ایران به اشکال مختلف بوده است که تحریم تنها یکی از آنهاست.



[1] متن کامل تمام مقالانی که فیش های مورد استناد در این نوشته از آنها استخراج شده، نزد نویسنده موجود و قابل ارائه است.

[2] لویی شاربونو، گزارش خبرگزاری رویترز از سازمان ملل (13/1/1389)

[3] باریس کایماکف، روزنامه روسی وره میا ناواستی (13/1/1388)

[4] گزارش اسوشیتدپرس از واشنگتن (14/1/1389)

[5] کریل بلیانینوف و الکساندر رئوتوف، کومرسانت (14/1/1389)

[6] گزارش خبرگزاری فرانسه از پکن (13/1/1389)

[7] هووارد لا فرانچی، کریستین ساینس مانیتور (8/2/1389)

[8] زود دویچه تسایتونگ (23/1/1389)

[9] کریس باکلی و جف ماسون، گزارش خبرگزاری رویترز از پکن و واشینگتن (13/1/1389)

[10] گلن کسلر، واشنگتن پست (28/2/1389)

[11] تایمز (28/2/1389)

[12] الکساندر رئوتف، کامرسانت (28/2/1389)

[13] گزارش خبرگزاری شین هوا از برازیلیا (29/2/1389)

[14] لویی شاربونو، گزارش خبرگزاری رویترز از نیویورک (29/2/1389)

[15] دیوید ایگناتیوس، واشنگتن پست (31/2/1389): یک مقام ارشد امریکا گفت ایران برای اجرای این توافق باید همانطور که در نسخه اولیه پیشنهاد ژنو درج شده است نخست با پنج عضو دایم شورای امنیت و المان به منظور بحث های مفصل تر در این باره دیدار کند و در گام دوم تهران باید با غنی سازی بیست درصدی خود صرف نظر کند.

[16] ژان لوئی دولاوسیه، گزارش خبرگزاری فرانسه از استانبول (2/3/1389)

[17] ویلیام. جى. براد، دیوید سنگر، هرالد تریبون بین المللی (9/1/1389)

[18] بیل گرتز، واشینگتن تایمز (26/12/1388)

[19] کریل بلیانینوف و الکساندر رئوتوف، کومرسانت (14/1/1389)

[20] جابی واریک، واشنگتن پست (12/2/1389)

[21] جین اسکینر، فاکس نیوز (1/2/1389)

[22] نسخه محرمانه ای از این گزارش نیز دوشنبه (۱۹ آوریل 2010) به کنگره فرستاده شد.

[23] کریس باکلی و جف ماسون، گزارش خبرگزاری رویترز از پکن و واشینگتن (13/1/1389)

[24] بنیامین دیرکس، فاینشنال تایمزآلمان (12/1/1389): گیدو وستروله شربت را از لبش پاک می کند و دیوید میلیبند بدون ناشی گری تافی افرا می مَکد و برنادر کوشنر بیکار نمی ماند و چیزی برمی دارد و هیلاری کلینتون هم با ظرافتِ تمام آب نباتی به دهان می گذارد. سرگی لاوروف مایل نیست وقتی شیرینی در دهان دارد از او عکس گرفته شود اما او هم نمی تواند شاد نباشد. پیام این صحنه ها این است: نگاه کنید، ما یکدستیم، با هم می مانیم. وزیران خارجۀ هشت قدرت اقتصادی در گردهمایی خود در کانادا یکی از محبوب ترین ترفند های خود را زدند: ناراحت کردن کسی که همکاری نمی کند. این کس درحال حاضر چین است. زیرا چین به این گروه تعلق ندارد  و از این گذشته نمی خواهد از تحریم های شدیدتر علیه ایران حمایت کند.

[25] یک مقام امریکایی هم گفته است انتظار می رود دولت اوباما گزارشی را درباره سیاست مالی چین منتشر کند. احتمالا دولت امریکا انتشار این گزارش را که در ان چین بعنوان کشوری که در سیاست های مالی دستکاری می کند معرفی می شود به تعویق انداخته است. وزارت خزانه داری امریکا قرار است پانزدهم اوریل گزارش خود را درباره سیاست های مالی شرکای عمده تجاری امریکا را به کنگره ارائه کند اما با توجه به انکه رئیس جمهور چین اعلام کرده است قصد دارد در کنفرانس امنیت هسته ای در امریکا به ریاست باراک اوباما در روزهای دوازده و سیزده اوریل شرکت خواهد کرد گمانه زنی ها درباره تصمیم دولت امریکا مبنی بر به تعویق انداختن انتشار گزارش خود در خصوص سیاست های مالی کشورهای عمده مانند چین افزایش می یابد. همچنین ممکن است این گزارش در موعد مقرر منتشر شود اما امریکا از معرفی چین بعنوان کشوری که سیاست های مالی دستکاری می کند خودداری کند. چین دستکاری در سیاست های مالی خود را رد کرده است. شای اوستر، وال استریت ژورنال (14/1/1389)

[26] پیتر فریش و دویود کرافورد، وال استریت ژورنال (14/1/1388): «ک شرکت ایرانی که با برنامه هسته ای تهران ارتباط نزدیک دارد تجهیزات سخت افزاری غنی سازی اورانیوم از چین وارد می کرده است. به گفته مقاماتی که از موضوع مطلع بودند این اقدام با وجود تحریم ایران برای ممانعت از دسترسی این کشور به تجهیزات هسته ای صورت گرفته است. درهفته های اخیر شرکت ایرانی اقدام به خرید شیرهای حساس و تجهیزات اندازه گیری خلاء کرده است که ساخت یک شرکت فرانسوی بوده که تا ماه دسامبر متعلق به یک شرکت مختلط امریکایی به نام تیکو اینترنشنال بوده است.

[27] ماکسیم ماکاریچف، روزنامه روسی راسیسکایا گازیه تا (13/1/1389)

[28] هاارتص (13/1/1389)

[29] تلگراف، 13/1/1389

[30] روزنامه تایمز کره (16/1/1389)

[31] هاارتص (13/1/1388)

[32] جیمز روبین استادیار روابط بین الملل در دانشگاه کلمبیا است. وی در دولت بیل کلینتون، رییس جمهوری پیشین آمریکا، دستیار وزیر خارجه بود.

[33] پایگاه اینترنتی نیوزمکس (15/1/1389)

[34] چیپ کامینز، وال استریت جورنال (26/12/1389)

[35] Theodore Karasik

[36] چیپ کامینز، وال استریت جورنال (26/12/1389)

[37] اشاره به طرح هدفمندی یارانه ها و پرداخت نقدی به مردم

[38] چیپ کامینز، وال استریت جورنال (26/12/1389)

[39] ریچارد هرتسینگر، روزنامه آلمانی ولت (14/1/1389)

[40] اندرو لی باترز، مجله تایم (19/4/1389)

[41] عباس میلانی، مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد امریکا در گفت وگو با گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی (3/3/1389)

[42] جان بولتون، نماینده سابق امریکا در سازمان ملل متحد در گفت و گو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز (14/1/1388)

[43] گفت وگوی کنت کاتزمن با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی امریکا (15/1/1389)

[44] گفت وگوی کنت کاتزمن با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی امریکا (15/1/1389)

[45] تیه ری کوویل از پژوهشگران موسسه روابط بین الملل و راهبردی فرانسه، پایگاه اینترنتی فرانسوی زبان افر استراتژیک (7/2/1389)

[46] دیوید ایگناتیوس، واشنگتن پُست (21/04/2010)

[47] ماتیو چانس، سی ان ان (3/3/1389)

[48] دنیل دامبی، فایننشال تایمز (30/1/1389)

[49] پیتر بیکر، نیویورک تایمز (4/2/1389)

[50] الشرق الاوسط (7/2/1389)

[51] عباس میلانی، مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد امریکا در گفت وگو با گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی (3/3/1389)

[52] گفت وگوی محمد کریشان مجری برنامه ماوراء شبکه تلویزیونی الجزیره با کارشناسان درباره بیانیه گیتس (30/1/1389)،

[53] دامین مک الروی، دیلی تلگراف (31/1/1389)

[54] دامین مک الروی، دیلی تلگراف (31/1/1389)

[55] پیتر بیکر، نیویورک تایمز (4/2/1389)

[56] کیم آر. هولمز (Kim R. Holmes) مشاور سابق وزیر خارجه آمریکا و معاون رییس سابق بنیاد هریتیج است. وی کتابی با عنوان «بهترین آرزوی آزادی: رهبری آمریکا در قرن بیست و یکم» نوشته است.

[57] کیم آر. هولمز، واشینگتن تایمز (3/1/1389)

[58] تیه ری کوویل از پژوهشگران موسسه روابط بین الملل و راهبردی فرانسه، پایگاه اینترنتی فرانسوی زبان افر استراتژیک (7/2/1389)

[59] عنایت فانی، گفت گوی جان لیمبرت، معاون مدیر کل وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در امور ایران با بی بی سی (31/2/1389)

[61] اصل مقاله را اینجا ببنید:

http://content.time.com/time/world/article/0,8599,1942091,00.html

[62] مایکل سینگ، رئیس امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی دولت بوش در گفت وگو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز (15/1/1389)

[63] بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در گفت وگو با جرج استفانوپولوس از پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی ای بی سی نیوز (31/1/1389)

[64] جیمز بن، تایمز (31/1/1389)

[65] فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت خارجه امریکا (31/1/1389)

[66] دنیل دامبی، فایننشال تایمز (6/2/1389)

[67] دنیل دامبی، فایننشال تایمز (6/2/1389)

[68] کلوم لینچ و ماری بت شریدان، واشنگتن پست (14/1/1389)

[69] واشنگتن پست (15/1/1389)

[70] فیلیپ باتر، گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران (21/1/1389)

[71] بی بی سی (27/1/1389)

[72] فارن پالسی (15/1/1389)

[73] اسپنسر اسوارتز، وال استریت ژورنال (27/1/1389): یکی از مقامات شرکت پتروناس گفت این شرکت که روزانه پانزده تا بیست هزار بشکه بنزین به ایران صادر می کرد از

اواسط ماه مارس ارسال بنزین به ایران را متوقف کرده است.

[74] گزارش خبرگزاری رویترز از کویت (6/2/1389)

[75] جاناتان وایسمن، وال استریت جورنال (20/1/1389)



*وطن امروز


اخبار مترو اهواز


فاینانس؛ سنگ بزرگی که پیش پای مترو است
اجتماعی  10:44:24 1393/10/08
9310-3914-5 کد خبر
    

مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز گفت: برای حل مشکل اعتبار ارزی پروژه‌های قطار شهری در کشور در تلاشیم اقدامی صورت بگیرد تا دولت همه سهم فاینانس خود را بپذیرد.

 

عباس هلاکویی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- اظهار کرد: اعتبارات ارزی نه تنها برای قطار شهری اهواز بلکه برای هیچ کدام از شهرداری​های دارای قطار شهری باز نشده است؛ بانک عامل بر این باور است که رقم فایناس بسیار بالاست و شهرداری​ها قادر به بازپرداخت آن نخواهند بود.

 

وی ادامه داد: با توجه به این شرایط، در تلاشیم که اقدامی صورت بگیرد تا کل اعتبار ارزی مترو را دولت به طور صد در صد بپذیرد. اکنون از مجموع اعتبار ارزی در نظر گرفته شده، 50 درصد سهم دولت و 50 درصد سهم شهرداری​هاست. درصدد هستیم جلسه​ای با رییس جمهور یا معاون اول برای شهرداری‌های مشهد، اهواز، اصفهان و شیراز به همراه شهرداری تهران تدارک دیده شود تا مشکل پروژه‌های قطار شهری مطرح و رسیدگی شود و راهکاری عملی در جهت حل این موضوع پیش پای شهرداری​ها قرار بگیرد.

 

مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز افزود: با پذیرفتن صد در صد اعتبارات توسط دولت، بی​شک می​توان 60 تا 70 درصد کار مترو را به پایان رساند.

 

هلاکویی اظهار کرد: با این که میزان فایناس 500 میلیون دلار است اما با پذیرش صد در صد سهم فایناس توسط دولت، می​توان با 40 تا 50 میلیون دلار حداقل فاز نخست مترو را راه​اندازی کرد.

 

وی در خصوص روند پیشرفت پروژه متروی اهواز گفت: ایستگاه به ایستگاه در حال پیشروی هستیم. اکنون کار عملیاتی ایستگاه دروازه تمام شده و در حال پاکسازی و  آماده​سازی آن برای ریل​گذاری هستیم. ایستگاه بعدی نیز ایستگاه فرودگاه است که در حال حاضر کف​سازی و سنگ​کاری آن در حال انجام است.

 

مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز افزود: علاوه بر این در 2 ایستگاه نفت و زیتون نیز با هماهنگی پیمانکار، اقدامات نازک​کاری در حال انجام است. همچنین دستگاه​های حفار TBM به سرعت در حال پیشروی هستند؛ یکی از دستگاه​ها از ایستگاه نادری شرقی عبور کرده و به ایستگاه نادری غربی رسیده که پس از آن نیز به زیر رودخانه کارون می​رود. دستگاه TBM دیگر نیز از مصلی حرکت کرده و به خیابان نادری رسیده است.

اخبار بازار طلا، سکه و بورس


هر اونس طلا امروز، هشتم ‌دی‌ماه به قیمت یک ‌‌هزار و 195 دلار در بازارهای جهانی معامله شد که در مقایسه با نرخ ابتدای هفته جاری یک دلار کاهش داشته است.

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - منطقه‌خوزستان- قیمت سکه طرح‌قدیم و جدید در بازار اهواز حدود 995 هزار تومان است که در مقایسه با نرخ چند روز گذشته 2 هزار تومان افزایش یافته است.

 

همچنین طبق نرخ اعلامی اتحادیه ‌طلا و جواهر اهواز، هر عدد نیم‌سکه با قیمت 499 هزار تومان و هر عدد ربع ‌سکه بهار آزادی با قیمت 273 هزار تومان معامله ‌شد که نیم‌ و ربع سکه هر کدام با یک هزار تومان افزایش در بازار عرضه شد.

 

هر عدد سکه یک گرمی نیز به قیمت 173 هزار تومان ‌فروخته شد که قیمت آن نسبت به نرخ روزهای گذشته تغییری نداشته است. قیمت هر گرم طلای خام 101 هزار و 800 تومان و قیمت پایه فروش طلا نیز 120 هزار و 900 تومان است.

یک خبر از اهواز



اهواز لرزید
اجتماعی  14:59:46 1393/10/08
9310-4514-5 کد خبر
    

زمین لرزه‌ای به بزرگی 3.6 ریشتر بعد از ظهر امروز (8 دی ماه) اهواز را لرزاند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خوزستان- این زمین‌لرزه ساعت 13 و 56 دقیقه و 31 ثانیه و در عمق 8 کیلومتری زمین به ثبت رسیده است.

طول جغرافیایی این زمین‌لرزه 48.483 درجه شرقی و عرض جغرافیایی آن 31.092 درجه شمالی بوده است.

از خسارت‌های احتمالی این زمین لرزه تاکنون گزارشی دریافت نشده است.


اخبار ورزشی خوزستان


سرپرست تیم فوتبال فولادخوزستان از توافق این باشگاه با محمد قاضی خبر داد.

 

حسین ابن‌قاسم در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان اظهارکرد: با قاضی به نتیجه رسیدیم و این توافق همین الان صورت گرفت و قرار است او تا پایان لیگ تیم ما را همراهی کند.

 

وی بیان‌کرد:‌ او فردا (سه‌شنبه) برای عقد قرارداد به اهواز می‌آید و البته برای او به دنبال تهیه بلیت هستیم و اگر بتوانیم برای او بلیت تهیه کنیم‏، شاید همین امشب به این‌جا بیاید. 

سرپرست تیم فوتبال فولادخوزستان در ادامه در پاسخ به این سوال که شنیده می‌شود مدیر برنامه‌های اسکوچیچ با مهدی دغاغله جهت پیوستن به این تیم صحبتی داشته  است و دغاغله هم این پیشنهاد را رد کرده است؟ گفت: صحبتی از او نبوده است و البته من در جریان این موضوع هم نیستم. 

وی همچنین درباره جذب پیمان میری، بازیکن تیم پارسه تهران عنوان‌کرد: به دنبال جذب او هستیم ولی هنوز به توافق نرسیده‌ایم.ابن‌قاسم در پایان از آغاز تمرینات این تیم از عصر امروز (دوشنبه) در اهواز زیر نظر اسکوچیچ خبرداد.



تیم انصار المهدی خوزستان در هفته‌های نهم و دهم لیگ دسته یک ووشو کشور با حریفان خود رقابت می​کند.

 

محمدعلی عسکری​فر، سرمربی تیم ووشو انصار المهدی خوزستان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان اظهارکرد: تیم ما 12 دی ماه در هفته نهم این رقابت‌ها به مصاف هیات قزوین می رود و در هفته دهم نیز استراحت می‌کند. 

وی بیان کرد: این بازی خیلی مهم است و تیم ما اکنون با 15 امتیاز پس از تیم اردبیل در جایگاه دوم قرار دارد. پیروزی مقابل هیات قزوین با تفاضل امتیاز بالا باعث می‌شود با پیروزی در دیدارهای آینده، ما برای صدرنشینی مشکلی نداشته باشیم. بازیکنان‌مان هم آماده هستند و در اردو بوده‌اند. 

سرمربی تیم ووشو انصار المهدی خوزستان گفت: سه هفته دیگر تا پایان لیگ باقی مانده است و هدف و تلاش ما این است که بتوانیم به لیگ برتر صعود کنیم و برنامه مان هم رسیدن به همین مهم است.

 وی افزود: یکی دو بازیکن خوب در بخش ساندا جذب کردیم تا بتوانیم حریف این هفته مان را شکست دهیم و هفته‌های یازدهم و دوازدهم هم به ترتیب با تیم‌های اردبیل و لرستان بازی داریم که هر دو، تیم‌های مدعی هستند.




دبیر هیات دوچرخه​سواری ماهشهر حال عمومی دوچرخه​سواران حادثه​دیده این شهرستان را خوب ارزیابی کرد.

 

احسان مولانی در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- اظهار کرد: روز جمعه (پنجم دی​ماه)، هشت دوچرخه​سوار ما در مسیر حرکتی‌شان که از شهر چمران به سمت پل پتروشیمی بود، در حال تمرین به روش فرانسوی (پله​ای) بودند.

 

وی افزود: در حین تمرین این گروه، یک تریلر که خاکبرداری انجام می​داد در مسیر مخالف به سمت دوچرخه‌سواران ما آمد و با آن‌ها حالت مماس پیدا کرد. خود من هم اسکورت دوچرخه​سواران بودم و بالای ماشینم هم چراغ​گردون بود و چراغ​های چشمک زن آن هم کار می​کرد ولی راننده آن تریلر هیچ توجهی نکرد و با مماس شدن با دوچرخه​سواران ما در حالی که کاپیتان تیم هم به او اشاره داد تا مراقب باشد، توجهی نکرد.

 

دبیر هیات دوچرخه​سواری ماهشهر گفت: به هر حال با چسبیده شدن تریلر به دوچرخه​سواران، باد ماشین دوچرخه​سوار اول ما را به سمت زمین پرتاب کرد و دوچرخه او هم با برخورد به لاستیک آن تریلر، خورد شد. با توجه به این‌که روش حرکتی دوچرخه​سواران پله​ای بود، دوچرخه​سواران دوم و سوم هم به زمین برخورد کردند و آسیب دیدند.

 

وی خاطرنشان‌کرد: پس از این‌ حادثه، راننده تریلر نایستاد و حرکت کرد و رفت و اسکورت دوم تیم به پلیس​راه رفت و این حادثه را اطلاع داد و آن‌ها نیز تریلر را متوقف کردند. اکنون نیز پرونده در حال جریان است و نتیجه قطعی مشخص نیست.

 

مولانی درخصوص حال عمومی سه مصدوم این حادثه، گفت: وضعیت عمومی سه دوچرخه​سوار هم خوب است. چانه جلیل زنگویی 15 بخیه خورد، محمد تن از ناحیه کتف بسیار آسیب دید و کتف او آتل​بندی شده است و رضا تن، برادر وی نیز از ناحیه گردن دچار کوفتگی شد که مصدومیت او کمی خفیف​تر است. امروز نیز احتمالا نوبت پزشک قانونی آن‌ها است تا کارهای اولیه انجام شود. 

وی بیان کرد: این بازیکنان خودشان را برای مسابقات سه جانبه که قرار است در رامهرمز با حضور تیم​های بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان برگزار شود، آماده می​کردند. 

دبیر هیات دوچرخه‌سواری ماهشهر گفت: در این حادثه نظر پلیس راه این است که ما بدون مجوز آن‌ها وارد جاده شده بودیم در حالی که پلیس​راه آنقدر نیرو و زمان ندارد که سه چهار ساعت برای تمرین، ما را اسکورت کند. البته ما مجوز اسکورت را از راهنمایی و رانندگی ماهشهر گرفته بودیم و مجوز هم به اسم خود من بود. 

وی خاطرنشان‌کرد: در پی این حادثه بالای 10 میلیون تومان به ما خسارت تجهیزاتی وارد شد و باید یکی دو سال کار کرد تا پولی کنار گذاشت و بتوان دوچرخه خریداری کرد. به هر حال هزینه​ها خیلی بالا است و با این حادثه هزینه​های بسیاری متحمل شدیم.



چه ساعت‌هایی ورزش کنیم؟
ورزشی  13:50:57 1393/10/08
9310-6081-5 کد خبر
    

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شوشتر گفت: به لحاظ فیزیولوژیکی بهترین زمان برای انجام تمرینات ورزشی در ساعات بعدازظهر است.

 

سیدعلیرضا قریشی در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهارکرد: بهترین زمان برای ورزش کردن بستگی به اوقات فراغت فرد دارد اما به لحاظ فیزیولوژیکی بهترین زمان برای تمرین بعدازظهر و از ساعت 17 تا 19 است. تنها چیزی که برای یک ورزشکار لازم است این است که بین غذا خوردن و زمان ورزش حداقل دو ساعت فاصله باشد و همچنین یک ساعت قبل از ورزش و یک ساعت بعد از ورزش، از مصرف شیرینی خودداری کند؛ چرا که اگر هدف کاهش چربی باشد ورزش کردن بی نتیجه می شود. بنابراین در این دوره زمانی نباید شیرینی‌جات یا مایعات شیرین استفاده شود.

 

وی ادامه داد: صبح ها هم قبل از صبحانه می‌توان به ورزش کردن پرداخت و از تمرین‌های سبک شروع کرد و از تمرین‌های سنگین خودداری شود و برای شروع ورزش توسط یک ورزشکار آماتور مدت زمان نیم ساعت کفایت می‌کند. بعد از سه هفته هم می‌توان تمرینات را از نیم ساعت به یک ساعت رساند و به همین روال، مدت زمان ورزش کردن را افزایش داد.

 

این مدرس دانشگاه درباره ورزشکاران حرفه ای نیز توضیح داد: تمرین کردن ورزشکاران حرفه ای بستگی به زمان تمرین و برنامه‌شان دارد. حتی بعضی از ورزشکاران ممکن است روزانه دو مرتبه به ورزش بپردازند. در ورزشکاران حرفه ای هر چقدر تمرین بیشتر باشد، قطعا برای‌شان مفید است و میزان آمادگی آن‌ها را بالا می‌برد.

 

وی درباره شدت تمرینات برای ورزشکاران آماتور و حرفه‌ای، گفت: ورزشکاران آماتور هرگز اقدام به ورزش شدید نکنند، چرا که می‌تواند برای فرد خطرناک باشد و با ورزش شدید قند بدن مصرف می‌شود، در حالی که این افراد به دنبال چربی سوزی در بدن و کم شدن کلسترول خون هستند، بنابراین بهترین شرایط تمرینی برای این دسته از افراد، ورزش‌های کم‌شدت و طولانی‌مدت است.

 

قریشی ادامه داد: در ورزشکاران حرفه ای نیز شدت تمرینات به رشته ورزشی و زمان برگزاری مسابقات است و همچنین به سطح رکوردهای آن ورزشکار بستگی دارد. ورزشکاران حرفه ای در اردوهای تیم‌ملی حدود چهار تا شش ساعت تمرین می‌کنند اما یک ورزشکار که در سطح استان مسابقه می‌دهد ممکن است صبح یا عصر به تمرین بپردازد و در ورزشکاران حرفه‌ای میزان و شدت تمرین بستگی به آن رشته ورزشی دارد.

 

وی افزود: تحقیقات نشان داده است که هر چقدر رشته ورزشی پیچیده‌تر باشد نیاز به ورزش بیشتری است و حداقل ساعات تمرین باید بسیار بیشتر باشد. یعنی سالیانه یک ورزشکار حرفه‌ای باید بین 1200 تا 1600 ساعت به ورزش بپردازد تا بتواند به نتیجه‌ای که می‌خواهد برسد اما یک ورزشکار آماتور که ورزش را آغاز کرده است، همان‌طور که گفتم از نیم ساعت، ورزش کردن را شروع کند و طی هفته‌های بعد به مرور، زمان ورزش کردن را افزایش دهد و همچنین برای شروع کار از یک دوی نرم آغاز شود و نرمش‌های آرام انجام شود.


هشدار به بانوان محترمه خوزستانی



ارسال به دوستان
رئیس انجمن علوم اعصاب ایران تشریح کرد
میگرن در زنان ۴ برابر مردان است/ قرص‌های ضد بارداری میگرن را تشدید می‌کند

رئیس انجمن علوم اعصاب ایران با بیان اینکه شیوع میگرن در زنان ۴ برابر مردان است، گفت: فردی که سردرد میگرنی دارد باید از استرس، بیخوابی، گرسنگی، مصرف قرص‌های ضدبارداری، شکلات، هوای آلوده، دود سیگار، الکل، صدا، نور و حتی ادکلن پرهیز کند.

خبرگزاری فارس: میگرن در زنان ۴ برابر مردان است/ قرص‌های ضد بارداری میگرن را تشدید می‌کند

حسین پاکدامن در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، میگرن را سردردی عنوان کرد که رده سنی 20 تا 40 سالگی را درگیر می‌کند و در کودکان نادر نیست و جزو سردردهای شایعه است.

وی اظهار داشت: میگرن به صورت حمله‌ای خود را نشان می‌دهد و علائم آن چند ساعت به طول می‌انجامد. معمولاً در یک طرف سر در ناحیه پیشانی شروع می‌شود هرچند که ممکن است دوطرفه هم باشد. این نوع سردرد نبض‌دار و همراه با تهوع و استفراغ است.

* مصرف برخی غذاها مانند ماهی و جگر ممنوع

مدیر گروه بیماری‌های مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: نور، صدا، بیخوابی، گرسنگی، استرس، گاهی دوران قاعدگی و برخی غذاها مانند پنیر، ماهی، دل و جگر می‌تواند سردرد میگرنی را تسهیل کند. بنابراین به مبتلایان توصیه می‌شود از مصرف مواد غذایی حاوی تایرامین جلوگیری کند.

* علائم خبرکننده میگرن کدام است؟

این متخصص مغز و اعصاب تصریح کرد: سردرد میگرنی در یک چهارم موارد علائم خبرکننده دارد، این علائم بیشتر به صورت بینایی است و شایع‌ترین آن جرقه زدن و خطوط زیگزاگ است. همچنین ممکن است این علائم به صورت حسی در اندام‌ها مانند گزگز کردن، خواب رفتن دست‌ها و بی‌حسی باشد، از طرفی اختلال در صحبت کردن نیز می‌تواند علامت خبرکننده از سردرد میگرنی باشد.

وی افزود: مدت علائم خبرکننده کوتاه است و چند دقیقه طول می‌کشد و به یک ساعت هم می‌رسد. بعد از آن فرد دچار سردرد می‌شود که معمولاً یکطرفه، نبض‌دار و همراه با تهوع و استفراغ است.

پاکدامن ادامه داد: سردرد میگرنی حدود چند ساعت طول نمی‌کشد و زمان آن را از 2 تا 12 ساعت تخمین می‌زنند.

* میگرن در زنان 4 برابر مردان است

مدیر گروه بیماری‌های مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: میگرن در زنان 4 برابر مردان است و ممکن است در دوران بارداری بهتر یا شدیدتر شود، هر چند که در اکثر موارد بهتر می‌شود.

وی ادامه داد: میگرن هر زمانی ممکن است رخ دهد و حتی امکان دارد در زمان خواب، فرد را درگیر کند که در این موارد فرد مبتلا با سردرد بیدار می‌شود. سردرد میگرنی درست برخلاف سردرد عصبی و تنشی است که به علت فشار روحی و افسردگی ایجاد می‌شود. این سردرد در پشت سر بوده و به علت انقباض عضلات گردن در بعدازظهر با شدت بیشتری رخ می‌دهد.

پاکدامن افزود: سردردهای عصبی، کششی و دائمی است و بعد از حمله، بیمار احساس دارد منتهی شدت درد، بعد از ظهرها بیشتر است، این در حالی است که مبتلایان به سردردهای میگرنی سردرد را به صورت حمله‌ای تجربه می‌کنند.

* مبتلایان از استرس و مصرف قرص‌های ضدبارداری بپرهیزند

رئیس انجمن علوم اعصاب ایران اظهار داشت: فردی که سردرد میگرنی دارد لازم است از استرس، بیخوابی، گرسنگی، مصرف قرص‌های ضدبارداری، هوای آلوده، دود سیگار، الکل، سر و صدا، نور و حتی ادکلن پرهیز کند. همچنین شکلات و مواد غذایی حاوی تایرامین می‌تواند این سردرد را تشدید کند.

وی افزود: توصیه می‌شود افراد موقع سردرد در اتاقی تاریک استراحت کنند تا این دوره کمتر شود.

پاکدامن خاطرنشان کرد: ابتلا به میگرن دلایل خانوادگی دارد و در دو مرحله رخ می‌دهد، یکی به علت انقباض رگ‌های داخل مغز که منجر به علائم خبرکننده می‌شود و دیگری انبساط عروق خارج مغز که به صورت سردرد نبض‌دار ظاهر می‌شود.

انتهای پیام/

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931008000905#sthash.J0bw0eXs.dpuf

یک خبر از رامهرمز



مدیرعامل آبفای خوزستان گفت: فاز اول تصفیه‌خانه پیشرفته فاضلاب رامهرمز به ظرفیت 6000 مترمکعب در شبانه روز افتتاح می‌شود.

علی‌اکبر علیمرادی با اعلام این خبر اظهارکرد: فاز اول این تصفیه‌خانه با اعتبار 55 میلیارد ریال برای جمعیتی بیش از 23 هزار نفر احداث شده است.

وی اهداف این پروژه را ‌تصفیه و دفع بهداشتی آب و پسماند فاضلاب شهری و حفاظت از محیط زیست و منابع آبی عنوان‌کرد و افزود: پساب خروجی این تصفیه‌خانه قابلیت بازگشت به محیط زیست را دارد و جهت آبیاری بیش از 14 هکتار از مزارع صیفی‌جات این منطقه استفاده خواهد شد.

علیمرادی ظرفیت نهایی تصفیه‌خانه رامهرمز را 18 هزار مترمکعب در شبانه روز و برای جمعیت 96 هزار نفر تا سال 1415 عنوان و خاطرنشان‌کرد: برای بهره‌برداری از فاز اول این تصفیه‌خانه تجهیزات مورد نیاز نصب و یک ایستگاه پمپاژ نیز احداث شده است.

گفتنی است در حال حاضر شهرستان رامهرمز دارای بیش از 23 هزار خانوار است که همگی تحت پوشش خدمات آبفای رامهرمز قرار دارند.
مرجع / ایسنا

اخبار حوادث در استان خوزستان



بالدی عنوان کرد:
مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان گفت: در هشت ماه نخست سال 13 نفر در خوزستان به علت حوادث غیرمترقبه فوت کردند.

هاشم بالدی اظهار کرد: با وجود زهکش بزرگی به نام کارون در وسط شهر اهواز که موهبتی نجات بخش است، در صورت ساماندهی معابر و کانال دفع آب های سطحی هیچ وقت شاهد تعطیلی مدارس به دلیلی مانند بارندگی یا آبگرفتگی مدارس نخواهیم بود زیرا مخالف تعطیلی مدارس به دلیل بارندگی هستم اما مشکلات موجود مانند آبگرفتگی معابر و سختی تردد دانش آموزان این تعطیلی را اجتناب ناپذیر می سازد.
 
وی افزود: دفع آب های سطحی وظیفه شهرداری و ساماندهی فاضلاب وظیفه شرکت آبفا است در نگاه علمی و واقع بینانه آب های سطحی نباید وارد شبکه فاضلاب شوند چرا که این امر موجب بالا آمدن و سرازیر شدن فاضلاب به معابر شده که علاوه بر آبگرفتگی معابر مشکلات زیست محیطی نیز به وجود می آورد.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان در خصوص اینکه شهرداری خود را متولی دفع آب های سطحی نمی داند، عنوان کرد: به هیچ وجه نمی توان مقوله آب های سطحی را با فاضلاب یکسان دانست، میانگین فاضلاب وارد شده به شبکه دفع فاضلاب کاملا قابل اندازه گیری و مشخص است اما میزان بارندگی قابل اندازه گیری نیست و این دو مقوله هایی کاملا جداگانه هستند بنابراین شهرداری متولی دفع آب های سطحی است و این موضوع در حیطه وظایف آبفا نیست.

بالدی همچنین در خصوص بروز حوادث غیر مترقبه در استان گفت: طی هشت ماه نخست سال جاری و تا اواخر آبان ماه، 13 نفر در استان خوزستان به دلیل بروز حوادث غیر مترقبه فوت کردند.

وی  اظهار کرد: بر اساس گزارشات واصله به این مدیریت تا اواخر آبان ماه سیزده نفر به دلیل بروز حوادثی مانند صاعقه، وزش باد، طوفان، سیل، بارندگی شدید و غیره در استان فوت کردند.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان بر تاثیر عنصر ناآگاهی در بروز چنین حوادثی تاکید کرد و افزود: پاره ای از حوادث اجتناب ناپذیر و غیر قابل پیش بینی هستند اما همیشه هم این طور نیست.

بالدی ادامه داد: در هنگام بارندگی یا تغییرات جوی،  صیادان، لنج داران و صاحبان قایق های موتوری باید از آب فاصله بگیرند چرا که خطر صاعقه به دلیل نزدیکی به سطح آب بسیار بالا است اما متاسفانه ناآگاهی یا بی اعتنایی به هشدارها منجر به بروز چنین حوادثی می شود در حالی که اگر سطح آگاهی نسبت به چنین مسائلی افزایش یابد می توان از این گونه اتفاقات جلوگیری به عمل آورد.

وی در خصوص اقدامات صورت گرفته برای خانواده های متوفیان حوادث غیر مترقبه عنوان کرد: به طور معمول مبلغی به خانواده متوفیان به صورت بلاعوض پرداخت و همچنین شرایط اعطای تسهیلات کم بهره برای آنها فراهم می شود.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان تصریح کرد: فرمانداران شهرستان های 27 گانه استان خوزستان، بخشداران و دهیاران اهتمام ویژه ای در امر اطلاع رسانی به عموم در خصوص جلوگیری از بروز حوادث دارند و خواستار فعالیت بیش از پیش رسانه ها نیز در این حیطه هستیم.

اخبار نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی


وقتی نماینده اهواز افشاگری می کند!
آنها یک بار در دوره قبل رفتند پیش آقای خاتمی ، و برای مقتدایی زدند و این استان را بهم ریختند / بعضی از افرادی که تعدادشان به سه یا چهار نفر نمی رسد و اصلا جهت ورود به استان ممنوع الورود هستند، متاسفانه بعضا استان رابهم ریخته و در استان اغتشاش ایجاد کرده اند / مدیرکل جهادکشاورزی خوزستان مورد حمایت بخشنده است و ایشان اجازه تغییر را نمی دهد. آقای بخشنده کیست؟ آقای بخشنده ...
سیدشکرخدا موسوی، نماینده مردم اهواز، کارون و حمیدیه در مجلس درباره ماجرا و جدل صورت گرفته بین وی و مدیر کل جهاد کشاورزی گفت: ما با انجمن برنج کاران استان جلسه ای داشتیم که در آن مدیر کل جهاد کشاورزی هم دعوت بود و به هر دلیلی نیامد. هفت یا هشت نفر از انجمن برنج کاران به شخص ایشان ایرادات تندی گرفتند که این چه وضعی است و چرا از مدیر کل نمی خواهید پاسخگو باشد.

وی ادامه داد: ما با آنها صحبتهایی کردیم و گفتیم متاسفانه با وجود رتبه سوم استان در تولید برنج، خوزستان برند برنج ندارد و در انتها نیز گفتم مدیران کشاورزی ما شهامت داشته باشند مشکلات استان را به وزرا انتقال دهند، زیرا 90 درصد مدیران استان جرات نمی کنند با ما نزد وزیر بیایند.

موسوی تصریح کرد: پس از آن آقای چنگلوایی ظرفیت تحمل یک کلمه «شهامت» را نداشت و رفت شروع کرد (به گفتن این که) ما در دولت تدبیر امید و راستگویان هستیم، ما گفتیم مگر شما در گذشته جز دروغگویان بودی که حالا می گویید راستگویان؟ شما که تا دیروز اصولگرا بودید و اکنون 180 درجه چرخیدید این حرفها را می زنید، ایشان دوباره نیز جوابی داده و اگر رفتار من بچگانه است رفتار شما چیست؟

سید شکرخدا موسوی گفت: این قضیه از آنجا آب می خورد که پشت ایشان گرم است. البته من قول می دهم حتی اگر یک روز از نمایندگی من مانده باشد یا چنگلوایی باید از استان برود یا وزیر را استیضاح می کنم؛ این قدرت را دارم 50 یا 60 امضا را جمع کنم که این اتفاق حتما بیافتد؛ این مساله شخصی نیست زیرا به کشاورزی خوزستان لطمه وارد شده است.

نماینده مردم اهواز ادامه داد: وقتی مدیری، جایگاه فردی را که نماینده مردم است و حرف مردم را می زند نمی داند و عکس العمل نشان می دهد و حتی حاضر نشد بیاید عذر خواهی کند، دیگر چه جای بحث است؟ مدیرکل جهادکشاورزی خوزستان مورد حمایت معاون خوزستانی وزیرجهادکشاورزی (دکتر مهدی بخشنده) است و ایشان اجازه تغییر را نمی دهد، و من با هیچ مدیری غرض شخصی نداشته و نخواهم داشت. آقای بخشنده کیست؟ آقای بخشنده چون برادرش در مدیریت قبلی جهاد کشاورزی خوزستان 2 تا طرح [...]  خواسته و نداده اند می آید از این آقا حمایت می کند.

موسوی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: عده ای که هیچ نقشی در اداره خوزستان ندارند از خارج از استان سعی دارند منصوبین مختلف اداری استان را تعویض نمایند و این امر با توجه به شرایط حال استان یک خیانت بزرگ است. استان خوزستان در این مسیر آسیب های مختلف دیده است، زیرا جنگ تحمیلی تا اعلام پیروزی ایران حداقل بیست سال استان را عقب انداخته و مردم را با مشکلات عدیده ای مواجه نموده است. ما شاهد بودیم دولت سازندگی فقط مخروبه های جنگ را بازسازی نمود و حال نیز تنها با هم دلی و ایثار و دلسوزی و به کار گیری مدیران توانمند می توان خوزستان را به مسیر توسعه بازگرداند.

وی ادامه داد: گاهی شرایط و جریان های سیاسی کشور ما، به نقطه مطلوبی از جهت اجرایی نرسیده اند و یک مقدار سخت است نمایندگان دخالت نکنند، این که گفتم برخی از خارج استان برای استان تصمیم می گیرند. بحث مدیریت کلان استان است نه مدیر میانی، بحث شخص استاندار است؛ بعضی ها نشستند درتهران آب تهران را می خورند، می خواهند برای خوزستان تصمیم بگیرند. آن ها نباید در سرنوشت مدیریت کلان استان اجازه دخالت داشته باشند، همین استاندار که تمام عمرش ماند و خدمت کرد و کسانی که در این استان ریزگرد ها و گرما را خوردند و شرایط را درک می کنند باید سرنوشت را پیش ببرند.

سید شکر خدا موسوی گفت: زمانی که آقای مقتدایی استاندار خوزستان شد، واقعا بین گزینه هایی که بود و صحبت می شد بهترین گزینه بود و ازمیان گزینه ها سرتر از او فردی نبود که سکان استانداری خوزستان را در دست بگیرد. ایشان سه چهارتا کار خوب انجام داد، اولا بحث آزادسازی خورودها در خوزستان و خودسرانه نیز این کار را انجام نداد.

وی ادامه داد: مقتدایی تردد خودروهای پلاک اروند را دنبال و در مقابل وزیر صنعت ایستادگی کرد اما بطور کلی یکی از بحث هایی که پیش آمد این بود که برخی از همان افرادی که اشاره کردم و می گوییم علیرغم تمام امکانات غنی بعضا دولتی که در اختیارشان بود، رفتند در استانهای دیگر کارخانه زدند اما در خوزستان 1000 تا شغل ایجاد نکردند. این افراد الان دارند درمنطقه آزاد حقوق های ده پانزده میلیون تومانی می گیرند .

موسوی تاکید کرد: همان افراد چون منافع شان درخطر است در کار استاندار که می خواهد برای مردم کاری انجام دهد دخالت می کنند، از طرفی هم بعضی از جریانهای سیاسی افراطی نیز دخالت می کنند. بعضی از افرادی که در استان هیچ جایگاهی ندارند، در حال ایجاد مشکل برای استان هستند.

نماینده مردم اهواز، کارون و حمیدیه در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: بعضی از افرادی که تعدادشان به سه یا چهار نفر نمی رسد و اصلا جهت ورود به استان ممنوع الورود هستند، متاسفانه بعضا استان رابهم ریخته و در استان اغتشاش ایجاد کرده اند، دوباره برگشتند در استان و دارند برنامه ریزی می کنند. ما قصد توهین به هیچ جریان سیاسی در کشور را نداریم اما آن گروه هایی که بنده اسم می برم هیچ حقی ندارند وارد این استان بشوند.

وی در ادامه گفت: آنها یک بار در دوره قبل رفتند پیش آقای خاتمی ، و برای مقتدایی زدند و این استان را بهم ریختند. آن زمان ما نبودیم، آنها نمایندگان مردم بودند اما حالا ما هستیم. هیچوقت نمیگذاریم آنها دخالتی کنند ما محکم توی استان ایستاده ایم و همه 18 نفرمان امضا کردیم هرچند ممکن است به آقای مقتدایی نیز ایراداتی از جمله انتخاب یک شبه 14 فرماندار وارد باشد.

اخبار تخریب میراث فرهنگی خوزستان




فریاد شهر باستانی کیدین هوتران بهبهان که محوطه ای با قدمت پیش از میلاد است برای کمک و نجات از تعرض های بی شمار به آسمان بلند شد این درحالیست که ماشینهای مکانیکی به جان این محوطه افتاده اند.

در پی تعرض های پی در پی در محوطه شهر باستانی ارگان (ارجان) در بهبهان استان خوزستان با برخورداری از ده ها تپه تاریخی، مدیرکل میراث فرهنگی با به کارگیری مدیری جدید، از وی خواست تا از کلیه تعرضات پیش روی این محوطه باستانی جلوگیری و اقدامات کافی قضایی را بر علیه تعرض کنندگان به یکی از محوطه های مهم تاریخی خوزستان انجام دهد.

دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان می گوید: پیگیری های صورت گرفته حاکی از آن است که در عرصه محوطه باستانی ارجان هزاران کامیون خاک از تپه های باستانی محوطه باستانی ارجان برداشت و در بخشی دیگر از این محوطه 400 هکتاری به صورت پشته قرار گرفته است تا در روزهای آینده بیل های مکانیکی آنها را تسطیح کنند.

مجتبی گهستونی می افزاید: اگر چه تعیین عرصه و حریم محوطه باستانی ارجان با بیش 70 تپه از جمله بردی، بکان، همایون، سبز، دوتلون، گنجی، عروسو، میلک و سفیدک تهیه و ابلاغ شده است اما گسترش صنایع با وجود کارخانه سیمان که در دهه 50 ساخته شد، حوضچه های پرورش ماهی، توسعه اراضی کشاورزی، حفرکانال، ساخت سد شهدا، ساخت و سازها به منظور توسعه باغات، حفاری های غیرمجاز و اقداماتی از این قبیل، خواب آرام ساکنان عیلامی ارجان را آشفته کرده و اشک آنان را درآورده است.

بهبهان

عرصه مجموعه تاریخی - طبیعی ارجان شامل رود مارون، قنات ها، یادمان ها و تپه های این شهر عظیم تاریخی است. عرصه این مجموعه از سمت شمال با دامنه های کوه بدیل، از سمت شرق تا دامنه کوه خائیز و از سمت جنوب و غرب به زمین های کشاورزی ختم می شود.

بلدوزرها شهر باستانی را کشف کردند

وقتی که در سال 1361 در حین عملیات خاکبرداری برای احداث سد مارون، بلدوزرها در جنوب رودخانه واقع در شمال محدوده شهر قدیم ارجان به حفره ای برخورد کردند که در کنار آن دو خمره سفالی محتوی خاک سوخته یا احتمالا  بقایای مواد غذایی قرار داشت، باستان شناسان با حضور در درون حفره مذکور که در واقع یک مقبره زیرزمینی بود، یک تابوت فلزی با مقداری اشیای تاریخی کشف کردند. این مقبره از یک پلان مستطیل شکل با دیوارهایی جانبی از سنگ و ملاط گچ برخوردار بود. آرامگاهی عیلامی که به «کیدین هوتران» یکی از شاهان بلند پایه دوران عیلام نو مربوط بوده و قدمت آن به حدود 700 تا 650 قبل از میلاد تعلق داشت.

بسیاری گمان می کردند کشف این محوطه باستانی، انقلابی تاریخی در سطح منطقه به وجود می آورد و بهبهان به مرکزی برای کاوش ها و بررسی های باستان شناسی تبدیل می شود اما خیلی زود غبار فراموشی بر این محوطه نشست و سال ها کسی درباره آن سخن نگفت. حتی پایگاهی که برای این محوطه در سال 1384 راه اندازی شد و با وجود همه کوشش هایی که مرحوم مجتبی گنجی و بعدها عبدالرضا پیمانی برای اثر بخشی این پایگاه انجام دادند هیچ گاه موفقیتی نسبی را برای این پایگاه حاصل نکرد و فقط در حد نام باقی ماند. حال با حضور دکتر عباس مقدم در استان خوزستان و سفر چند باره او به بهبهان برای تکمیل بررسی های باستان شناسی ارجان، شنیده می شود که او در آینده نزدیک حکم سرپرستی پایگاه ارجان را در دست گرفته تا شاید مرهمی برای درمان دردهای این محوطه شود.

بهبهان

بررسی های باستان شناسی توسط دکتر عباس علیزاده و احسان یغمایی انجام شد و تاریخ این گورستان را مربوط به نیمه اول قرن هشتم پیش از میلاد ذکر کردند. از موضوعاتی که تاکنون برای تاریخ گذاری گنجینه ارجان مورد استناد قرار گرفته، نظیر بررسی معماری آرامگاه، تابوت فلزی، نقوش حلقه طلایی قدرت، مشعل یا آتشدان برنزی، به جز تابوت نمونه های مشابهی در هیچ یک از حفریات علمی و اتفاقی به دست نیامده است.

باستان شناسان در نتیجه مطالعات انجام یافته، اشیای گنجینه ارجان را مرحله ای از اوج تعالی دوره ای از هنر مستمر در جنوب غرب ایران معرفی کرده و درحالیکه ویژگی های شناسایی شده در هنر «اورارتو» را در آن می توان دید. البته به گمان باستان شناسانی که گنجینه ارگان یا ارجان را مورد بررسی قرار داده اند ارزش اشیای ارجان به دلیل برخورداری از ویژگی های هنر ایران باستان، تاریخ آن ممکن است اندکی از قرن هشتم پیش از میلاد فراتر برود.

دکتر کامیار عبدی باستان شناسی که این محوطه غنی باستانی را تحت عنوان ارگان، حلقه پیوند شرق و غرب با تاکید بر پژوهش های باستان شناختی در پیوندگاه کوه های زاگرس و دشت خوزستان مورد بررسی قرار داده است پیشتر در اظهار نظری در این خصوص گفته بود: شهرستان بهبهان که در آن تا اندازه قابل توجهی از ارتفاع کوهستان های زاگرس کاسته شده و به تدریج به دشت پست خوزستان می پیوندد احتمالا فضای مناسبی برای تکامل جوامع اولیه کشاورز و یکجانشین داشته است.

قدمت هفت هزار سال قبل از میلاد محوطه ارجان

وی در خصوص اهمیت بیشتر محوطه های یاد شده که آن را پیوندگاه فرهنگ های جنوب و جنوب غربی ایران دانست، می افزاید: قدمت ارگان به هزاره پنجم قبل از میلاد (هفت هزار سال پیش) می رسد که این آثار شناسایی شده است. چه بسا با ادامه تحقیقات بتوان به شواهد و مدارک باستان شناسی کهن تری دست یافت. دشت بهبهان نیز چنین وضعیتی دارد. در آنجا نیز تپه هایی کشف شد که همگی دارای آثار هزاره پنجم قبل از میلاد است. حتی محوطه ای کشف شده که دارای مصنوعات سنگی مربوط به دوره نوسنگی بدون سفال است. این ابزارهای سنگی به نظر می رسد که قدمتی بالغ بر هشت هزار سال قبل از میلاد (10 هزار سال پیش) دارند.

این باستان شناس همچنین یادآور می شود: با توجه به کشف آرامگاه عیلامی ارگان، مشخص شده که این منطقه برای شاهان ایلامی کمال اهمیت را دارا بوده است.

عبدالرضا پیمانی، مسئول امورپایگاه ها و همچنین مدیر پایگاه ارجان در خصوص ناموفق بودن پایگاه ارجان به منظور سامان بخشیدن این مجموعه عظیم تاریخی می گوید: شرایطی که پایگاه ارجان یا همان ارگان دارد مستثنی از شرایط دیگر پایگاه های کشور نیست. نبود بودجه لازم، فقدان پرسنل کیفی، نبود مکانی برای استقرار پایگاه، وجود کارخانه سیمان و طرح های توسعه ای وزارت نیرو در مجوعه ارجان، تعرضات شرکت نفت و گستردگی فعالیت های کشاورزان همواره باعث تهدید جدی برای این گستره تاریخی شده است.

بهبهان

وی در خصوص اینکه آیا پایگاه ارجان از زمان راه اندازی اش تا به امروز از کارآیی برخوردار بوده است یا خیر؟ اظهار کرد: این پایگاه با کمک همکاران ما در میراث فرهنگی و همچنین انجمن های دوستدار میراث فرهنگی موفق شد جلو تعرضات گسترده  نفت را بگیرید.  همچنین مانع اجرای طرح بزرگ انتقال آب وزارت نیرو و طرح گسترده اراضی کشاورزی را در محوطه ارجان شدیم.

صدمات اکتشافات نفتی به محوطه

دولتی مختاران رئیس انجمن دوستداران میراث فرهنگی بهبهان که بیش ازپنج دهه است تلاش های فراوان خود را به حفاظت از میراث فرهنگی این شهرستان متمرکز کرده است درباره اینکه چرا مجموعه ارگان یا ارجان از زمان کشف خود تا به امروز سامان دهی نشده است و بیش از آنکه کاوش و بررسی شود مورد تعرض قرار گرفته است، به خبرنگار مهر می گوید: در کنار همه اتفاقات ناگواری که در مجموعه ارگان رخ داد اکتشافات نفتی صدمات فراوانی را نصیب این شهر تاریخی کرد. این اکتشافات به خصوص در حوزه استخراج نفت منجر به حفر چاه های متعدد در کنار این محوطه تاریخی شد.

وی افزود: به دلیل وجود گذرگاه های طبیعی با سنگ فرشها، جاده ها، دشت و جلگه خوزستان، تلاش کردیم این منطقه را از دستبرد حفاری های ناموزون در امان نگه داریم اما در این محوطه چاه نفت زده شد و برای احداث آنها، جاده های خاکی نیز کشیدند و بسیاری از حلقه قنات های ساسانی و قبل از آن را تخریب کردند. همچنین تپه های موشکی، دوتلون سالارآباد، دوتلون ارجان، تل قماربازان، تل شلمبوزار، تل باغی، تل کردستان و ده ها تپه دیگر توسط کشاورزان تسطیح و نابود شده و مدارک آن موجود است و در صورت نیاز همه آنها را منتشر می کنم.

بهبهان

پیش تر نیز شهرام زارع سرپرست بررسی دشت بهبهان در همایشی که برای بررسی ارجان برگزار شد،گفته بود: بررسی‌های باستان شناسی و تهیه پرونده های ثبتی آثار، علاوه بر بالا بردن دانش ما از گذشته، موجب مراقبت و شناسنامه‌دار شدن آثار می شود.

وی در ادامه از توانمندی دشت بهبهان و وجود استقرارهای متعدد پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی در این دشت یاد می کند و می افزاید: در این بررسی، در مجموع 15 محوطه پیش از تاریخی، دو محوطه آغاز نگارش، 13 محوطه ایلامی، پنج محوطه هخامنشی، 10 محوطه ساسانی و 35 محوطه اسلامی شناسایی شد.

مرجع / مـهـر

اخبار انتظامی خوزستان



رییس پلیس راه خوزستان گفت: از 86 مقطع حادثه​خیز شناسایی‌شده در محورهای موصلاتی خوزستان، 13 مورد در اولویت بازسازی و رفع اشکال قرار دارند که ضرورت رسیدگی به این نقاط از سوی پلیس راه به استانداری خوزستان اعلام شده است.

سرهنگ قاسم قدرتی اظهار کرد: ضروری است بخشی از اقدامات در کوتاه‌مدت به منظور سامان‌دهی این نقاط تا پیش از عید نوروز سریعا انجام شود و بخش دیگر ایمن‌سازی نقاط حادثه​خیز در درازمدت و برای سال آینده پیگیری گردد.

وی افزود: 45 درصد از تصادفات رانندگی جاده​های خوزستان در این 13 مقطع رخ می​دهد که اگر این نقاط ترمیم شوند، نقش عمده‌ای در کاهش تصادفات شده و وضعیت جاده​های استان دگرگون خواهد شد.

قدرتی با اشاره به مقاطع حادثه‌خیز جاده‌های خوزستان، گفت: مسیر اهواز – اندیمشک جاده پرحادثه​ای است که از میان شهرها، شهرک​ها و روستاهای بسیاری می‌گذرد. این جاده ترانزیتی که کریدور مواصلاتی شمال به جنوب کشور است، از وسط مناطق شهری رد می​شود که شهر شوش یکی از آنهاست.

وی عنوان کرد: به معاونت عمرانی استانداری خوزستان پیشنهاد داده​ایم که مسیری جایگزین از اندیمشک به اهواز با در نظر گرفتن مسافت و زمان، ایجاد شود تا شاهد کاهش تصادفات در این محور باشیم.

رییس پلیس راه خوزستان ادامه داد: همچنین ضروری است خط دوم جاده بهبهان – رامهرمز احداث شود. سه راهی قیزانیه به هفتگل نیز باید در اولویت ترمیم قرار گیرد؛ میزان بالای تصادفات در این جاده بیانگر ضرورت رسیدگی به این مسیر است.

وی گفت: جاده ماهشهر به رامشیر، مسیر هفتگل به باغملک، باغملک به ایذه و ایذه به دهدز نیز نیاز ضروری به رسیدگی دارند. همچنین محور امیدیه به دیلم مسیری پرحادثه است و تسریع در ایجاد باند دوم این جاده به کاهش حوادث در این مسیر کمک خواهد کرد. 
مرجع / ایسنا

یک گزارش فرهنگی



خوزستان از نگاه جلال آل احمد

یکی از دوستان اجتماعی ما ، عکس رو به اشتراک گذاشته که روی اون حرفای جلال آل احمد در مورد خوزستان نوشته شده:  

یکی از دوستان اجتماعی ما ، عکس رو به اشتراک گذاشته که روی اون حرفای جلال آل احمد در مورد خوزستان نوشته شده:

khoozestan

اخبار روز خوزستان



'گنزبرا جبار چحیلی' معروف به 'شیخ جبار طاووسی'، رهبر صابئین مندائی جهان، صبح یکشنبه هفتم دیماه در منزلش در اهواز به دیار باقی شتافت.

 
به گزارش مشرق، فرقه صابئین مندائی گنزبرا طرفدار حضرت یحیی پیامبر هستند و دارای آیینی خاص در بسیاری از موارد همچون ازدواج در زیر باران و اب سرد و دیگر رسوم می باشند.

مردان این فرقه دارای محاسنی بلند و لباس های ردا گونه و سفید هستند که در اهواز و بسیاری از مناطق جهان سکونت دارند اما امار واقعی آنان مشخص نیست ولی گفته می شود آمار آنها در استان خوزستان 10 تا 20 هزار نفر است.

بیشتر پیروان دین صابئین مندائی، در ایران (عمدتا در خوزستان) و عراق زندگی می کنند.

این روحانی برجسته ی مندائی، به کار طلاسازی و میناکاری مشغول بود.

نام صابئین در سه آیه از سه سوره ی قران کریم آمده است.

منداییان پیروان یحیای تعمید دهنده و یکی از اقلیت های مذهبی ایران، عراق و سوریه هستند و با نام صابئین نیز شناخته می شوند، و آنان را با فرقه مغتسله پیوند داده اند.

منداییان در کناره های رودخانه های دجله، فرات و کارون زندگی می کنند.

اصلی ترین رکن دینی آن ها غسل تعمید در روزهای یک شنبه در آب روان است و بالاترین رده روحانیان در میان آن ها 'گنجور' و پس از آن 'ترمیده' است.
منبع: ایرنا

تغذیه و سلامتی



چغندر چه مزایایی دارد؟

چغندر یا لبو سرشار از مواد آنتی اکسیدانی و ضد سرطان می باشد و قند آن برای افراد مبتلا به دیابت مفید می باشد.

مزایای چغندر قند

مزایای چغندر قند

علی شهید زندی متخصص طب سنتی گفت: لبو‌ یا همان چغندر‌ از نظر تقسیم بندی میزان‌های متفاوتی از ترکیب‌های حاوی قند‌های مرکب و قندهای ساده را درخودش‌ جای داده، به صورت کلی چغندر قند یکی از تغذیه‌های سنتی ما ایرانیان هست که در فصل زمستان، در حقیقت‌ ترکیبات آنتی اکسیدانی و مواد ضد سرطان متعددی را داراست‌.

آب چغندر قند خام و ترکیبی با آب هویج، جعفری ، اسفناج استفاده می‌شود به عنوان نوشیدنی‌ پیشگیری کننده از سرطان و هم فرم پخته آن به صورت معمول مصرف می‌شود به شرط اینکه مواد قندی به آن اضافه نشود. با مصرف این میوه انواع ترکیبات ویتامین A و بتاکارون به بدن خود می‌رسانید. ضمنا فیبر موجود در چغندر برای عملکرد گوارشی اثرات سودمندی دارد. در عین حال باید توجه داشت پخت صحیح چغندر بسیار حائز اهمیت است، تنها احتیاطی که در موردش مطرح است توجه کنید که آب چغندر برای افرادی که مبتلا به کم کاری تیروئید هستند مضر است.

دکتر زندی در ادامه افزود: میزان بسیاری قند در چغندر وجود دارد ولی باید توجه داشت در کنار این قندها آنتی اکسیدان‌هایی قرار دارد که اثر دیابت یا قند بالا را تعدیل می‌کند و ضرری ندارد. درعین حال رنگدانه قرمز که از چغندر قند آزاد می‌شود، یکی از طبیعی‌ترین و سالم‌ترین رنگ‌هایی هست که می‌تواند در صنایع شیرینی پزی ما مورد استفاده قرار بگیرد، به این دلیل که هم مزه مناسب دارد هم رنگ طبیعی کاملا استاندارد حتما از رنگ طبیعی که درحین پخت چغندر قند آزاد می‌شود در صنایع شیرینی پزی که در گذشته دور ما رایج بوده استفاده شود بجای رنگ‌های صنعتی./ باشگاه خبرنگاران جوان



خواص چغندر قند

خواص چغندر قند

خواص چغندر قند

چغندر قند یکی از سبزیجات زمستانی است که نقش مهمی در تقویت سیستم ایمنی بدن، شادابی پوست و مو و پیشگیری از سرطان دارد.

یک کارشناس تغذیه معتقد است: مصرف چغندر قند برای میان وعده‌ها و آن هم یک یا دو بار در هفته توصیه می‌شود.

مریم شیرمستی چغندرقند را یکی از سبزیجات فصل زمستان دانست که به دلیل خواص فراوان استفاده از آن بسیار مورد تاکید است.

وی با اشاره به مقادیر بالای فیبر موجود در این سبزی، خاطرنشان کرد: این فیبر و همچنین آنتی اکسیدان موجود در چغندر قند در پیشگیری از انواع سرطان‌ها مفید است.

این کارشناس تغذیه در خصوص محتوای بالای ویتامین B و بتاکاروتن چغندر قند، یادآوری کرد: این ویتامین نقش بسزایی در تقویت سیستم ایمنی و شادابی پوست و مو دارد.

به گفته شیرمستی، مصرف چغندر قند برای کودکان در حال رشد، خانم‌های جوان و افرادی که می خواهند رژیم چاقی بگیرند بسیار مفید است.

وی تصریح کرد: چغندر قند به دلیل قند و محتوای کالری بالایی که دارد برای افراد مبتلا به دیابت، افرادی که تری گلیسرید بالا دارند و همچنین افرادی که رژیم لاغری می‌گیرند، توصیه نمی‌شود.

این کارشناس تغذیه افزود: زیاده روی در مصرف چفندر قند برای هیچ گروهی مناسب نیست و مصرف آن تنها برای یک یا دو بار در هفته توصیه می‌شود. / ایسنا

حدیث گوهربار روز



اگر بنده به اندازه نمازهاى اهل آسمان و زمین نماز بخواند، و به اندازه روزه‌هاى اهل آسمان و زمین روزه بگیرد، امّا در دل او ذرّه اى حبّ دنیا یا شهرت آن یا ریاست آن یا زر و زیور آن ببینم، هرگز در خانه‌ام به جوار من در نخواهد آمد.
مشرق- امام على علیه‌السلام ـ در ذکر حدیث معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ : خداوند متعال فرمود:... اى احمد! اگر بنده به اندازه نمازهاى اهل آسمان و زمین نماز بخواند، و به اندازه روزه‌هاى اهل آسمان و زمین روزه بگیرد، و چون فرشتگان غذا نخورد، و مانند برهنگان جامه بپوشد، امّا در دل او ذرّه‌اى حبّ دنیا یا شهرت آن یا ریاست آن یا زر و زیور آن ببینم، هرگز در خانه‌ام به جوار من در
نخواهد آمد
، و محبّت خود را از دل او برخواهم کَند. سلام و محبَت من، برتو باد!

متن حدیث:

امام علی علیه السلام ـ فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ـ : قالَ اللّه ُ تَعالى : . . . یا أحمَد ، لَو صَلَّى العَبدُ صَلاةَ أهلِ السَّماءِ وَالأَرضِ، وصامَ صِیامَ أهلِ السَّماءِ وَالأَرضِ ،
وطَوى حدیث مِنَ الطَّعامِ مِثلَ المَلائِکَةِ، ولَبِسَ لِباسَ العاری ، ثُمَّ أرى فی قَلبِهِ مِن حُبِّ الدُّنیا ذَرَّةً أو سُمعَتِها أو رِیاسَتِها أو حِلیَتِها أو زینَتِها ، لا یُجاوِرُنی فی داری، ولاَءَنزِعَنَّ مِن قَلبِهِ مَحَبَّتی، وعَلَیکَ سَلامی ومَحَبَّتی.



«ارشاد القلوب، ص 199 ـ 206 - بحار الأنوار، ج 77 ص 30 »

یادها و مناسبتها




این روزها سالگرد درگذشت بزرگ‌مردی است که زیر گلوله های دشمن در آبادان دوام آورد و مردم این شهر را تنها نگذاشت. امام جمعه ای که حتی یک هفته هم نماز جمعه را تعطیل نکرد و هیچگاه به گوشه امنیت و آسایش نخزید.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - این روزها سالگرد درگذشت بزرگ‌مردی است که زیر گلوله های دشمن در آبادان دوام آورد و مردم این شهر را تنها نگذاشت. امام جمعه ای که حتی یک هفته هم نماز جمعه را تعطیل نکرد و هیچگاه به گوشه امنیت و آسایش نخزید. یار «امام» که به «آقا» نیز یاری رساند و تا آخرین لحظه عمر بر سر آرمان های انقلاب، استوار ماند.

به احترام این مجاهد نستوه، مرحوم آیت الله غلامحسن جمی، تصاویری از زمان حیات مادی اش را منتشر می کنیم.

هشدار بهداشتی به خوزستانی عزیز


وی اضطراب، کم‌خونی، بیماری‌های غده تیروئید و بیماری‌های قلبی را از جمله عوامل تاثیرگذار بر تپش‌های غیرمعمول قلب دانست.

یک متخصص قلب و عروق گفت: همه افراد باید به تپش‌های قلب خود توجه داشته و در صورت افزایش تپش قلب خود و سایر تغییرات آن حتما به پزشک مراجعه کنند.

دکتر مصطفی بهره‌مند در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه علل تپش‌های غیرمعمول قلب از نظر تشخیصی متفاوت است، اظهار کرد: عوامل و بیماری‌های مختلفی می‌توانند بر روی تپش و ضربان قلب تاثیرگذار بوده و آن را تغییر دهند.

وی اضطراب، کم‌خونی، بیماری‌های غده تیروئید و بیماری‌های قلبی را از جمله عوامل تاثیرگذار بر تپش‌های غیرمعمول قلب دانست.

این متخصص قلب و عروق با بیان اینکه افزایش تپش قلب می‌تواند یک عامل ساده یا یک عامل بیماری داشته باشد، اظهار کرد: افزایش تپش قلب حسی است که از طرف بیمار ارائه می‌شود که یا می‌تواند علامت یک مشکل ساده باشد یا از وجود یک بیماری خطرناک خبر دهد.

بهره‌مند تصریح کرد: در همین راستا توصیه می‌شود همه افرادی که احساس تپش غیرطبیعی دارند در اولین فرصت به پزشک مراجعه کرده و نوار قلب بگیرند.

وی خاطرنشان کرد: در برخی موارد علاوه بر گرفتن نوار قلب، دستگاهی با نام هولتر که قابل حمل است به بدن بیمار وصل شده و طی 24 ساعت قرارگیری بر روی بدن بیمار تپش‌های قلب او را بررسی کرده که این امر به تشخیص عامل اختلال در تپش‌های قلب کمک می‌کند.

این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با بیان اینکه تعداد تپش‌های قلب در سنین مختلف متفاوت است، اظهار کرد: این تعداد در بزرگسالان بین 60 تا 100 عدد در دقیقه متغیر است و در افراد کم سن و سال به تناسب سن متغیر است.

وی تصریح کرد: این امکان وجود دارد که تعداد تپش‌های قلب فردی 60 تپش در دقیقه بوده و فرد دیگر 100 تپش در دقیقه باشد و هر دوی این افراد سالم بوده و مشکلی نداشته باشند، اما خارج شدن تپش‌های قلب از این محدوده در افراد بزرگسال باید مورد بررسی قرار گیرد. 


اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز


سناتور مارک کرک: سناتور میچ مک کانل رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای جدید گفته است نخستین دستور کار سنای جدید مساله خط لوله نفتی "کی استون" خواهد بود و مساله تحریم های جدید علیه موضوع هسته ای ایران دومین دستور کار مطرح در سنا خواهد بود.
یک سناتور ارشد جمهوریخواه اعلام کرد سنای جدید آمریکا که از ابتدای سال جاری میلادی و تحت تسلط جمهوریخواهان تشکیل خواهد شد، موضوع تحریم های جدید علیه ایران را در دومین دستور کاری خود قرار خواهد داد.موضوع تحریم های ایران دومین دستور کار سنای جدید آمریکا

به گزارش عصر ایران سناتور "مارک کرک" روز گذشته در مصاحبه با شبکه خبری محافظه کار فاکس نیوز با طرح این مساله گفت:" سناتور میچ مک کانل رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای جدید گفته است نخستین دستور کار سنای جدید مساله خط لوله نفتی "کی استون" خواهد بود  و مساله تحریم های جدید علیه موضوع هسته ای ایران دومین دستور کار مطرح در سنا خواهد بود."
گفتنی است طبق قانون ، رهبر اکثریت حاکم بر سنا دستور کارهای این مجلس را تعیین می کند و با توجه به کسب اکثریت 52 کرسی سنا از سوی جمهوریخواهان در انتخابات میاندوره ای اخیر در کنگره آنها می توانند دستو کارهای رای گیری این مجلس را تعیین کنند.
در سنای کنونی که تحت تسلط دموکرات ها قرار دارد سناتور هری رید رهبر دموکرات های سنا سال گذشته طرح افزایش تحریم های ایران را که از سوی دو سناتور جمهوریخواه و دموکرات به طور مشترک برای تصویب سنا آماده شده بود به درخواست کاخ سفید از دستور کار طرح در صحن خارج کرد و این طرح بیش از یک سال است که در بایگانی سنا قرار دارد.
سناتور کرک همچنین درباره اولویت های سنای آینده به فاکس نیوز گفت که در سنای جدید جمهوریخواهان موافق و دموکرات ها به اندازه ای خواهند بود که حتی در صورت وتوی رییس جمهور طرح تشدید تحریم های ایران به تصویب برسد.بر اساس قانون اساسی آمریکا رییس جمهور می تواند یک قانون مصوب کنگره را با توجه به اختیارات ریاست جمهوری وتو کند و اجرا نکند اما در صورت تصویب دوباره دو سوم اعضای کنگره ، آن قانون لازم الاجرا خواهد بود.
سناتور کرک در این باره گفت: " خبر خوب این است که رای کافی برای تصویب این طرح هم در بین سناتورهای جمهوریخواه و هم در بین دموکرات ها به اندازه کافی وجود دارد. من خودم 17 سناتور دموکرات می شناسم که در زمینه این طرح با من هم عقیده هستند. این چیزی است که ما داریم روی آن کار می کنیم و امیدواریم یک رای دو حزبی بالایی برای آن به دست آوریم.سناتور کرک برای نمونه به رای مثبت دو سناتور دموکرات "باب منندز" و "چاک شامر" برای تحریم های بیشتر علیه ایران اشاره کرد.

هواپیمایی امارات به فدراسیون فوتبال ایران اخطار داد در صورتی که تا فردا هزینه سفر را پرداخت نکنند پرواز تیم ملی لغو خواهد شد.

هواپیمایی امارات به فدراسیون فوتبال ایران اخطار داد در صورتی که تا فردا هزینه سفر را پرداخت نکنند پرواز تیم ملی لغو خواهد شد.  
به گزارش فارس، تیم ملی فوتبال ایران قرار است فردا شب عازم استرالیا شود تا خود را برای حضور در جام ملت‌های آسیا آماده کند.
این در حالی است که هواپیمایی امارات اعلام کرده اگر هزینه سفر را تا فردا پرداخت نکنند این پرواز لغو خواهد شد. حالا باید دید مسئولان فدراسیون این پول را تا فردا آماده می‌کنند یا باید منتظر حواشی جدیدی در تیم ملی باشیم.
منبع: فارس



داعش در روز چهارشنبه گذشته هم از سرنگونی یک جنگنده اردنی و دستگیری خلبانش در در نزدیکی شهر رقه سوریه پایتخت داعش خبر داد.
  داعش مدعی شد جنگنده جدیدی را سرنگون کرده و خلبان آن را به اسارت گرفته است.

به گزارش عصرایران، سایت شبکه روسی "روسیا الیوم" به نقل از منابع خبری نوشت: یک شبکه رادیویی که موصل برنامه پخش می کند و می گوید سخنگوی داعش است اعلام کرد پدافند هوایی وابسته به این گروه توانست یکشنبه شب یک فروند جنگنده دشمن را در شمال بغداد سرنگون کند و خلبان آن را به اسارت بگیرد.

این شبکه رادیویی از طریق امواج اف ام برنامه های خود را پخش می کند.
محل سرنگونی و بازداشت خلبان این جنگنده در منطقه خضیره در جنوب تکریت (شمال بغداد) اعلام شده است.

دستگیری خلبان هواپیمای سرنگون شده اردنی توسط داعش در هفته گذشته

داعش جنگنده ائتلاف را زد/ خلبان اردنی اسیر شد

داعش مشخص نکرده که این هواپیما وابسته به ائتلاف بین المللی یا ارتش عراق است.
این شبکه رادیویی گفته است که جزئیات بیشتری از این موضوع را در آینده اعلام می کند.
تاکنون مقامات عراقی و ائتلاف بین المللی در این باره واکنشی نشان نداده اند.
داعش در روز چهارشنبه گذشته هم از سرنگونی یک جنگنده اردنی و دستگیری خلبانش در در نزدیکی شهر رقه سوریه پایتخت داعش خبر داد. 
آمریکا و اردن به گروگان گرفته شدن این خلبان را تایید کردند اما اعلام کردند این جنگنده توسط داعش سرنگون نشده است


سرگرد اکبر عبدالله نژاد، بسیجی موسی نصیری بیات و ستوان سوم قدرت الله ماندنی ۳ شهید این حمله تروریستی بودند.
 به گزارش راه دانا، عصر روز گذشته در ادامه حملات گروهک های تروریستی به مرزهای کشور، ۳ تن از نیروهای سپاه به شهادت رسیدند.  
این حمله تروریستی در منطقه سراوان (سیستان و بلوچستان) حوالی میل مرزی ۱۹۰ و ۱۹۱ اتفاق افتاد و نیروهای سپاه نیز که برای خدمت رسانی به مردم مناطق محروم و فراهم کردن امنیت در حال انجام ماموریت بودند در کمین تروریست ها گرفتار شده و به شهادت رسیدند. 
 سرگرد اکبر عبدالله نژاد، بسیجی موسی نصیری بیات و ستوان سوم قدرت الله ماندنی ۳ شهید این حمله تروریستی بودند. 

امروز اسرائیل در عمق استراتژیک خود از ابعاد متعدد در معرض تهدید قرار دارد، جنگ قدرت بین راست‌گرایان و چپ‌گرایان، تسلط افراط گرایان حریدی بر محافل سیاسی، بحران اقتصادی، تصمیم‌گیری‌های سیاسی بر اساس منافع فردی و حزبی، تهدیدات روزافزون گروه‌های مقاومت و بحران درگیری با فلسطینی‌های 48 نمونه‌هایی از تهدیداتی است که افق سیاست‌گذاری‌های مقامات صهیونیست در سال 2015 را مبتنی بر جنگ برای بقا قرار داده است.
رژیم صهیونیستی از جنگ قدرت تا جنگ بقا/ ربابورت: تمامی ارتباطات اینترنتی اسرائیل از طریق دو کابل دریاست
گروه بین‌الملل مشرق - رژیم صهیونیستی در حالی سال 2014 میلادی را آغاز کرد که انتظار داشت درگیری‌های فلسطینی و اسرائیلی در این سال به پایان برسد و میانجگری‌های جانبدارانه آمریکایی کفه ترازوی معادلات یک ‌طرفه با گروه‌های سازشکار فلسطینی را به نفع حاکمیت تل‌آویو به جریان اندازد، اما هر اندازه از روزهای سال گذشته سپری شد، امید صهیونیست‌ها برای تحقق این خواسته کم‌رنگ‌تر شد. 

کابوس وحشتناک صهیونیست‌ها در سال گذشته حمله به غزه بود، جنگی که با هدف احیای بازدارندگی نظامی رژیم صهیونیستی و تغییر معادلات منطقه‌ای آغاز شده بود، با وجود اینکه بیش از 2000 فلسطینی در آن به شهادت رسیدند، اما با موشک باران نیروهای مقاومت و هلاکت 70 صهیونیست به بزرگ‌ترین کابوس اسرائیلی‌ها در تمامی بخش‌های سرزمین‌های اشغالی تبدیل شد.  

آتش‌بس در جنگ غزه که با موضع ضعف رژیم اسرائیل و بر اساس شرایط محور مقاومت رقم خورد نیز نتوانست به مصیبت های اسرائیل ناشی از این حمله وحشیانه پایان دهد، پیامدهای امنیتی و اقتصادی همین حمله بود که شکاف گسترده‌ای را در کابینه رژیم صهیونیستی به وجود آورد و با برکناری زیپی لیونی وزیر دادگستری و یائیر لاپید وزیر امور مالی و استعفای وزرای دیگر جریانهای متبوع این دو مقام صهیونیست، کابینه اسرائیل فرو پاشید.

این البته پایان طلسم سال 2014 برای اسرائیل نبود، ادامه یهودی ‌سازی قدس شریف و تجاوزهای شهرک‌نشینان صهیونیست به شهروندان فلسطینی شراره‌های انتفاضه ای را رقم زد که گر چه در گام‌های اولیه توسط هماهنگی‌های امنیتی سرویس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی و نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان تا حدودی مهار شد، اما آتش زیر خاکستر این انتفاضه خیلی زود دامن رژیم صهیونیستی را خواهد گرفت، به ویژه اینکه نژادپرستی مقامات صهیونیست به جایی رسیده که طرح نژاد پرستانه یهودیت اسرائیل را مطرح و تصویب کردند. طرحی که پیامدهای حقوقی آن هیچ حقوق شهروندی برای فلسطینی ها که ساکنان و مالکان اصلی سرزمینهای اشغالی هستند، باقی نمی گذارد.  
رژیم صهیونیستی از جنگ قدرت تا جنگ بقا/ ربابورت: تمامی ارتباطات اینترنتی اسرائیل از طریق دو کابل دریاست
علاوه بر این‌ها در سال 2014 روش‌های جدید مقاومت در جنبش‌های تحریم کالاهای صهیونیستی و اعمال تحریم‌های خودجوش مردمی در اعتراض به سیاست‌های سرکوب گرایانه‌ مقامات این رژیم در نقاط مختلف دنیا ادامه پیدا کرد. 

عادی‌سازی بررسی جنایت‌های اسرائیل در بسیاری از محافل رسمی و مردمی و سازمان‌های بین‌المللی در گوشه و کنار دنیا از دیگر معضلات رژیم صهیونیستی در سال گذشته بود. 

صهیونیست‌ها که هر نوع انتقاد از جنایت‌های خود را جزو خطوط قرمز خود در تعامل با کشورهای اروپایی و غربی قرار داده بودند، در ماههای پایانی 2014 می دیدند که پارلمان‌های اروپایی در اقداماتی البته غیر الزام‌آور، کشور فلسطین را به رسمیت شناخته و برخی از آن‌ها حتی نام حماس را از لیست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.  
سال 2014 سال بحران‌های همه‌جانبه و عمیق برای اسرائیل بود، سالی که تل‌آویو دیگر توان تهدیدات نظامی بر ضد جمهوری اسلامی ایران را نداشت و تبلیغات پوشالی خود در مورد جنگ‌افزارهای نظامی از جمله سامانه‌های پدافندی خود را نقش بر آب می‌دید.
 رژیم اسرائیل گرچه در سال 2014 و سال های‌ پیش از آن به دنبال حفظ موقعیت منطقه‌ای خود بود، اما با ورود به سال 2015 باید به دنبال حفظ موجودیت خود باشد. 

رژیم صهیونیستی از جنگ قدرت تا جنگ بقا/ ربابورت: تمامی ارتباطات اینترنتی اسرائیل از طریق دو کابل دریاست
تل آویو در حالی وارد سال جدید میلادی می‌شود که هیچ یک از پرونده‌های امنیتی تنش‌زا برای این رژیم حل نشده است، گرچه سرکردگان رژیم صهیونیستی نگرانی درباره حمله احتمالی تروریست‌های سوریه به مرزهای این رژیم در بلندی‌های جولان ندارند، اما در سایه قدرت روزافزون گروه‌های مقاومت در لبنان و فلسطین و توان بالای نظامی ایران و دفاع مستحکم ارتش ملی سوریه از مبانی و ارزش‌های خود، فلسطین اشغالی به جزیره‌ای تبدیل شده که در محاصره دشمنان پروژه استعماری اسرائیل قرار گرفته و هر ماجراجویی در هر یک از جبهه‌های شمالی و جنوبی و شرقی آن می‌تواند برای صهیونیست‌ها بسیار گران تمام شود.  

با وجود اینکه جبهه شمالی سرزمین‌های اشغالی در مرز لبنان در سال‌های اخیر شاهد ثبات نسبی بوده است، اما صهیونیست ها به ویژه نسبت به موشک های نقطه زن جدید حزب‌الله نگرانی ویژه‌ای دارند. سرویس‌های اطلاعاتی این رژیم می‌دانند که حزب‌الله از سال 2006 ناوگان نظامی گسترده‌ای را تهیه کرده که می‌تواند با موشک‌های رهگیر هر نقطه از اسرائیل را با کلاهک جنگی حدود 700 کیلوگرم از مواد منفجره هدف قرار دهد. این حملات می‌تواند بر ضد تأسیسات راهبردی اسرائیل از جمله ساختمان وزارت جنگ یا تأسیسات تولید برق در منطقه الخضیرة باشد. 

رژیم صهیونیستی از جنگ قدرت تا جنگ بقا/ ربابورت: تمامی ارتباطات اینترنتی اسرائیل از طریق دو کابل دریاست
احتمال حفر تونل‌های حزب‌الله از دیگر نگرانی‌های صهیونیست ها نسبت به هر جنگ احتمالی در لبنان است که البته عامل بازدارنده مهمی در برابر تجاوز طلبی های اسرائیل به شمار می‌رود. 

همچنین رسانه های صهیونیستی با انتشار ارزیابی سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی در خصوص مسایل مختلف در سال 2015 میلادی مدعی شدند که حزب‌الله اقدام به ساخت پایگاه‌های نظامی دفاعی در مرزهای میان لبنان و سوریه کرده و هزاران نفر را برای جلوگیری از ورود افراد مسلح و ارسال کمک از سوریه به لبنان در این مناطق مستقر کرده است. صهیونیست ها نگران توانایی‌های حزب الله در نتیجه تجربه‌ای هستند که عناصر آن در جنگ سوریه کسب کرده‌اند.

تهدید دیگری که سرویس جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی "امان" نسبت به آن هشدار داده، جنگ سایبری است. صهیونیست‌ها نگران این هستند که زیرساخت‌های الکترونیکی نظامی و غیرنظامی اسرائیل از طرف‌های مختلف هدف حمله قرار گیرد. 

عامیر ربابورت تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو با اشاره به این خطر می نویسد که اسرائیل در زمینه اینترنت یک جزیره دورافتاده به شمار می‌رود و تمامی ارتباطات اینترنتی آن از طریق دو کابل است که از دریای مدیترانه عبور می‌کند، وی اقدام خرابکارانه احتمالی  در این رابطه را بعید ندانست. 
رژیم صهیونیستی از جنگ قدرت تا جنگ بقا/ ربابورت: تمامی ارتباطات اینترنتی اسرائیل از طریق دو کابل دریاست
در اوضاع نابسامان منطقه‌ای برای رژیم صهیونیستی، تحولات داخلی رژیم نیز دستخوش تغییرات دراماتیکی قرار دارد، در حالی که گادی ایزنکوت برای ارزیابی دقیق جایگاه نظامی جدید خود به زمان نیاز دارد، فروپاشی کابینه و تشکیل دولت احتمالی جدید که با تعیین وزیر اطلاعات جدید همراه خواهد بود، می‌تواند اوضاع امنیتی و راهبردی و ژئوپلتیک سرزمین‌های اشغالی را در دوره رکود قرار دهد. 

امروز اسرائیل در عمق استراتژیک خود از ابعاد متعدد در معرض تهدید قرار دارد، جنگ قدرت بین راست‌گرایان و چپ‌گرایان، تسلط افراط گرایان حریدی بر محافل سیاسی، بحران اقتصادی، تصمیم‌گیری‌های سیاسی بر اساس منافع فردی و حزبی، تهدیدات روزافزون گروه‌های مقاومت و بحران درگیری با فلسطینی‌های 48 نمونه‌هایی از تهدیداتی است که افق سیاست‌گذاری‌های مقامات صهیونیست در سال 2015 را مبتنی بر جنگ برای بقا قرار داده است. 

تصاویر روز رسانه های خبری



اشیا غول آسا برای افرد غول آسا

در صورت باز نشدن تصاویر بروی عکس ها Right Click کنید و گزینه Reload Image یا Show Picture را انتخاب نمایید

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_01.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_02.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_03.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_05.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_06.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_07.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_08.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_09.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_10.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_11.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_12.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_13.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_15.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_16.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_17.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_18.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_20.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_21.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_23.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_24.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_25.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_26.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_27.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_28.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_29.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_30.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_31.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_32.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_33.jpg

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_34.jpg

 

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_high_19.jpg

 

http://mj10.persianfun.info/img/93/10/Huge/oversized_things_fit_for_the_giants_of_the_world_640_high_22.jpg

 

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



به دلیل نبود توافق میان جنا ح های سیاسی لبنان، انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور از 8 ماه پیش تاکنون با بن بست روبه رو شده است. لبنان هم اکنون رئیس جمهور ندارد و نخست وزیر با حفظ سمت مسؤولیت های ریاست جمهوری را برعهده دارد.
فرستاده دولت فرانسه برای میانجیگری در موضوع انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان دوباره به تهران سفر می کند.

به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن، " ژان فرانسوا ژیرو" مقام ارشد وزارت خارجه فرانسه قرار است پس از تهران، به عربستان سعودی برود تا با مقامات این کشور هم درباره انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان گفتگو کند.

به دلیل نبود توافق میان جناح های سیاسی لبنان، انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور از 8 ماه پیش تاکنون با بن بست روبه رو شده است. لبنان هم اکنون رئیس جمهور ندارد و نخست وزیر با حفظ سمت مسؤولیت های ریاست جمهوری را برعهده دارد.

 سفر میانجیگر فرانسوی به تهران برای حل بن بست لبنان
"ژان فرانسوا ژیرو" مدیر اداره خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه فرانسه قصد دارد با سفر به شماری از کشورهای خاورمیانه و صاحب نفوذ در لبنان، درباره موضوع انتخاب رئیس جمهور جدید در لبنان رایزنی خواهد کرد. این اقدام با حمایت آمریکا و اروپا و واتیکان انجام می شود.

هم اکنون دو جناح 14 مارس و 8 مارس در لبنان بر کاندیداهای خود برای ریاست جمهوری این کشور پافشاری می کنند. در حال حاضر سمیر جعجع کاندیدای جناح 14 مارس (به رهبری سعد حریری و مخالفان بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نزدیک به عربستان سعودی، فرانسه و آمریکا) و میشل عون کاندیدای جناح 8 مارس (به رهبری حزب الله لبنان و حامیان ایران و سوریه) هستند.

منابع آگاه فرانسوی گفته اند: تهران نخستین مقصد این سفر دوره ای انتخاب شد زیرا فرستاده فرانسوی قصد دارد به هنگام سفر به ریاض، چیزی از تهران همراه خود داشته باشد.
مقام ارشد فرانسوی در سفر به تهران با حسین امیرعبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزیر خارجه ایران دیدار و گفتگو خواهد کرد.

منابع فرانسوی ادامه دادند: پاریس به دنبال باز کردن قفل ریاست جمهوری لبنان از طریق مذاکره با ایران است.
این دومین سفر فرستاده فرانسه به تهران با موضوع ریاست جمهوری لبنان است.

منابع فرانسوی تاکید می کنند مقام ارشد فرانسه در سفر نخست اش به تهران احساس مثبتی را از مقامات ایرانی دریافت کرد. منابع فرانسوی معتقدند ایران امروز نیازمند برقراری ثبات در لبنان است چرا که برقراری ثبات در لبنان به سود منافع ملی این کشور و به ویژه حزب الله لبنان است.

آنها می گویند در صورتی که در انتخابات پارلمانی آینده لبنان، جناح 8 مارس (به رهبری حزب الله) در مقابل جناح 14 مارس (به رهبری حزب المستقبل ) شکست بخورد در این صورت جناح 14 مارس خواهد توانست گزینه خود را به عنوان رئیس جمهور آینده معرفی و به کرسی ریاست جمهوری لبنان نزدیک کند.

فرانسه در این مرحله از میانجیگری قصد دارد ایران و حزب الله لبنان (جناح 8 مارس) یا جناح 14 مارس را به عقب نشینی و پذیرش ریاست جمهوری کاندیدای جناح مقابل قانع کند.

منابع فرانسوی همچنین می گویند: برگزاری اولین دیدار و گفتگوی حزب الله لبنان و حزب المستقبل نشانه ای از تمایل تهران برای ارائه پیام های مثبت به داخل لبنان و خانواده بین المللی است.

قبل از این روزنامه النهار چاپ بیروت به نقل از منابع دیپلماتیک گفته بود پاریس به دنبال تماس و رایزنی دیپلماتیک با ایران است تا مشکل انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان حل شود. آمریکا نیز از این روند حمایت می کند.
 
حزب الله لبنان هم اکنون از ژنرال میشل عون نماینده مجلس برای تصدی سمت ریاست جمهوری آینده لبنان حمایت می کند.

لبنان در روزهای اخیر شاهد برگزاری نخستین نشست گفتگو و رایزنی مستقیم میان نمایندگان حزب الله و حزب المستقبل بود.
برخی کارشناسان معتقدند این دیدار و گفتگو در نتیجه رایزنی های فرانسه با ایران و عربستان سعودی است.





انگلیس در زمان حکومت صدام به فواد معصوم و چند تن دیگر از رهبران کرد عراق پاسپورت انگلیسی و ملیت این کشور را اعطا کرد.

رئیس جمهوری عراق در نامه‌ای به سفارت انگلیس ضمن تشکر و قدردانی از لندن، پاسپورت انگلیسی‌ خود را که در دوران صدام به وی اعطا شده بود، پس فرستاد.

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه مصری الیوم السابع، فواد معصوم، رئیس جمهوری عراق در این نامه با تشکر از انگلیس اعلام کرد که برای تابعیت از قانون اساسی عراق پاسپورت انگلیسی خود را برای لندن پس فرستاده است.

انگلیس در زمان حکومت صدام به فواد معصوم و چند تن دیگر از رهبران کرد عراق پاسپورت انگلیسی و ملیت این کشور را اعطا کرد.

فواد معصوم پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهوری عراق به مقامات لندن اطلاع داد که براساس قانون اساسی کشورش ملیت و پاسپورت انگلیسی خود را پس خواهد داد.

قانون اساسی عراق تصریح کرده است که مسئولان این کشور حق داشتن ملیتی غیر از ملیت عراق یو پاسپورتی غیر از پاسپورت کشورشان را ندارند.

منبع: ایسنا



به گفته اداره مدیریت بحران اندونزی، خلبان این هواپیما به هنگام تلاش برای تغییر مسیر و جلوگیری از رویارویی با مشکلات جوی در اقیانوس سقوط کرد.
تماس یک فروند هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت ایرآسیا مالزی با برج مراقبت قطع شد. اندونزی گفته این هواپیما سقوط کرده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز این هواپیما با 155 سرنشین متعلق به شرکت هوایی خصوصی "ایر آسیا" (مستقر در مالزی) بود و قرار بود از شهر سورابایا اندونزی عازم سنگاپور شود. 

پرواز  QZ8501  که یک هواپیمای ایرباس 320 بود در ساعت 6:17 بامداد امروز یکشنبه به وقت محلی ارتباطش با برج مراقبت فرودگاه جاکارتا قطع شده و از صحنه رادار محو شده است، اما بر اساس گزارش رویترز در ساعت 8:30 بامداد (به وقت محلی) تابلوی فرودگاه سنگاپور برای نشستن  این پرواز " تاخیر" زده است.

یک هواپیمای مسافربر دیگر آسیایی گم شد

پیمای شرکت مالزی، ناپدید شده است. مقامات اندونزی گفته اند این هواپیما به دلیل شرایط ابری جوی در ارتفاعی بالا پرواز می کرده است.

رسانه های اندونزی هم گفته اند که هواپیما حامل 149 شهروند اندونزیایی، 3 مسافر کره ای، یک نفر از سنگاپور، یک نفر از بریتانیا و یک نفر از مالزی بود.

شرکت ایرآسیا اعلام کرده است عملیات جستجو و نجات آغاز شده است.

سال گذشته (8 مارس 2014) نیز یک هواپیمای متعلق به خطوط هواپیمایی مالزی با 239 سرنشین به شیوه ای مشابه گم شد و هنوز و بر خلاف بیش از 9 ماه جستجو، حتی بقایای آن پیدا نشده است.

سال 2014 سال خوبی برای شرکت های هواپیمایی شرق آسیا نبوده است . این سومین سانحه احتمالی جدی برای شرکت های هواپیمایی آسیایی است. در تابستان سال جاری (17 جولای 2014) نیز یک هواپیمای مسافربری مالزیایی با 298 سرنشین که از هلند عازم مالزی بود در منطقه شرق اوکراین سرنگون شد و همه سرنشینانان آن که بیشتر هلندی بودند کشته شدند. شورشیان مسلح طرفدار روسیه در شرق اوکراین مسئول سرنگون کردن این هواپیما معرفی شده اند.

خط پروازی هواپیمای ایرآسیا

اندونزوی: هواپیمای مالزی در اقیانوس سقوط کرد (به روز می شود)
جدیدترین خبرهای منتشر شده درباره این اتفاق به این شرح است:

- یک مقام مسؤول در وزارت حمل و نقل اندونزی اعلام کرد که هواپیمای شرکت ایراسیا در نیمه راه ناپدید شده است. وی گفت: خلبان از برج مراقبت درخوست کرده بود برای رد کردن ابرها، ارتفاع پرواز خود را افزایش دهد و از پرواز در ارتفاع 32 هزار پا به پرواز در ارتفاع 38 هزار پا منتقل شود.

- وزارت خارجه کره جنوبی اعلام کرد حداقل 3 شهروند این کشور در پرواز ناپدید شده ایرآسیا  حضور داشتند. این سه نفر شامل یک زن، یک مرد و یک کودک هستند.

- سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از قطع تماس هواپیمای ایراسیا با برج مراقبت آگاه شد.

- اداره مدیریت بحران اندونزی اعلام کرد: هواپیمای ایراسیا به هنگام تغییر مسیر، در اقیانوس آرام سقوط کرد. به گفته اداره مدیریت بحران اندونزی، خلبان این هواپیما به هنگام تلاش برای تغییر مسیر و جلوگیری از رویارویی با مشکلات جوی در اقیانوس سقوط کرد.

- رسانه های اندونزی اعلام کردند هواپیمای ایرآسیا در دریا در نزدیکی جزیره بیلتونگ سقوط کرده است.

ادامه دارد ...


خانواده های مسافران هواپیمای ایرآسیا 
انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)



اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



به دلیل نبود توافق میان جنا ح های سیاسی لبنان، انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور از 8 ماه پیش تاکنون با بن بست روبه رو شده است. لبنان هم اکنون رئیس جمهور ندارد و نخست وزیر با حفظ سمت مسؤولیت های ریاست جمهوری را برعهده دارد.
فرستاده دولت فرانسه برای میانجیگری در موضوع انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان دوباره به تهران سفر می کند.

به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن، " ژان فرانسوا ژیرو" مقام ارشد وزارت خارجه فرانسه قرار است پس از تهران، به عربستان سعودی برود تا با مقامات این کشور هم درباره انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان گفتگو کند.

به دلیل نبود توافق میان جناح های سیاسی لبنان، انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور از 8 ماه پیش تاکنون با بن بست روبه رو شده است. لبنان هم اکنون رئیس جمهور ندارد و نخست وزیر با حفظ سمت مسؤولیت های ریاست جمهوری را برعهده دارد.

 سفر میانجیگر فرانسوی به تهران برای حل بن بست لبنان
"ژان فرانسوا ژیرو" مدیر اداره خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه فرانسه قصد دارد با سفر به شماری از کشورهای خاورمیانه و صاحب نفوذ در لبنان، درباره موضوع انتخاب رئیس جمهور جدید در لبنان رایزنی خواهد کرد. این اقدام با حمایت آمریکا و اروپا و واتیکان انجام می شود.

هم اکنون دو جناح 14 مارس و 8 مارس در لبنان بر کاندیداهای خود برای ریاست جمهوری این کشور پافشاری می کنند. در حال حاضر سمیر جعجع کاندیدای جناح 14 مارس (به رهبری سعد حریری و مخالفان بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نزدیک به عربستان سعودی، فرانسه و آمریکا) و میشل عون کاندیدای جناح 8 مارس (به رهبری حزب الله لبنان و حامیان ایران و سوریه) هستند.

منابع آگاه فرانسوی گفته اند: تهران نخستین مقصد این سفر دوره ای انتخاب شد زیرا فرستاده فرانسوی قصد دارد به هنگام سفر به ریاض، چیزی از تهران همراه خود داشته باشد.
مقام ارشد فرانسوی در سفر به تهران با حسین امیرعبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزیر خارجه ایران دیدار و گفتگو خواهد کرد.

منابع فرانسوی ادامه دادند: پاریس به دنبال باز کردن قفل ریاست جمهوری لبنان از طریق مذاکره با ایران است.
این دومین سفر فرستاده فرانسه به تهران با موضوع ریاست جمهوری لبنان است.

منابع فرانسوی تاکید می کنند مقام ارشد فرانسه در سفر نخست اش به تهران احساس مثبتی را از مقامات ایرانی دریافت کرد. منابع فرانسوی معتقدند ایران امروز نیازمند برقراری ثبات در لبنان است چرا که برقراری ثبات در لبنان به سود منافع ملی این کشور و به ویژه حزب الله لبنان است.

آنها می گویند در صورتی که در انتخابات پارلمانی آینده لبنان، جناح 8 مارس (به رهبری حزب الله) در مقابل جناح 14 مارس (به رهبری حزب المستقبل ) شکست بخورد در این صورت جناح 14 مارس خواهد توانست گزینه خود را به عنوان رئیس جمهور آینده معرفی و به کرسی ریاست جمهوری لبنان نزدیک کند.

فرانسه در این مرحله از میانجیگری قصد دارد ایران و حزب الله لبنان (جناح 8 مارس) یا جناح 14 مارس را به عقب نشینی و پذیرش ریاست جمهوری کاندیدای جناح مقابل قانع کند.

منابع فرانسوی همچنین می گویند: برگزاری اولین دیدار و گفتگوی حزب الله لبنان و حزب المستقبل نشانه ای از تمایل تهران برای ارائه پیام های مثبت به داخل لبنان و خانواده بین المللی است.

قبل از این روزنامه النهار چاپ بیروت به نقل از منابع دیپلماتیک گفته بود پاریس به دنبال تماس و رایزنی دیپلماتیک با ایران است تا مشکل انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان حل شود. آمریکا نیز از این روند حمایت می کند.
 
حزب الله لبنان هم اکنون از ژنرال میشل عون نماینده مجلس برای تصدی سمت ریاست جمهوری آینده لبنان حمایت می کند.

لبنان در روزهای اخیر شاهد برگزاری نخستین نشست گفتگو و رایزنی مستقیم میان نمایندگان حزب الله و حزب المستقبل بود.
برخی کارشناسان معتقدند این دیدار و گفتگو در نتیجه رایزنی های فرانسه با ایران و عربستان سعودی است.





انگلیس در زمان حکومت صدام به فواد معصوم و چند تن دیگر از رهبران کرد عراق پاسپورت انگلیسی و ملیت این کشور را اعطا کرد.

رئیس جمهوری عراق در نامه‌ای به سفارت انگلیس ضمن تشکر و قدردانی از لندن، پاسپورت انگلیسی‌ خود را که در دوران صدام به وی اعطا شده بود، پس فرستاد.

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه مصری الیوم السابع، فواد معصوم، رئیس جمهوری عراق در این نامه با تشکر از انگلیس اعلام کرد که برای تابعیت از قانون اساسی عراق پاسپورت انگلیسی خود را برای لندن پس فرستاده است.

انگلیس در زمان حکومت صدام به فواد معصوم و چند تن دیگر از رهبران کرد عراق پاسپورت انگلیسی و ملیت این کشور را اعطا کرد.

فواد معصوم پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهوری عراق به مقامات لندن اطلاع داد که براساس قانون اساسی کشورش ملیت و پاسپورت انگلیسی خود را پس خواهد داد.

قانون اساسی عراق تصریح کرده است که مسئولان این کشور حق داشتن ملیتی غیر از ملیت عراق یو پاسپورتی غیر از پاسپورت کشورشان را ندارند.

منبع: ایسنا



به گفته اداره مدیریت بحران اندونزی، خلبان این هواپیما به هنگام تلاش برای تغییر مسیر و جلوگیری از رویارویی با مشکلات جوی در اقیانوس سقوط کرد.
تماس یک فروند هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت ایرآسیا مالزی با برج مراقبت قطع شد. اندونزی گفته این هواپیما سقوط کرده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز این هواپیما با 155 سرنشین متعلق به شرکت هوایی خصوصی "ایر آسیا" (مستقر در مالزی) بود و قرار بود از شهر سورابایا اندونزی عازم سنگاپور شود. 

پرواز  QZ8501  که یک هواپیمای ایرباس 320 بود در ساعت 6:17 بامداد امروز یکشنبه به وقت محلی ارتباطش با برج مراقبت فرودگاه جاکارتا قطع شده و از صحنه رادار محو شده است، اما بر اساس گزارش رویترز در ساعت 8:30 بامداد (به وقت محلی) تابلوی فرودگاه سنگاپور برای نشستن  این پرواز " تاخیر" زده است.

یک هواپیمای مسافربر دیگر آسیایی گم شد

پیمای شرکت مالزی، ناپدید شده است. مقامات اندونزی گفته اند این هواپیما به دلیل شرایط ابری جوی در ارتفاعی بالا پرواز می کرده است.

رسانه های اندونزی هم گفته اند که هواپیما حامل 149 شهروند اندونزیایی، 3 مسافر کره ای، یک نفر از سنگاپور، یک نفر از بریتانیا و یک نفر از مالزی بود.

شرکت ایرآسیا اعلام کرده است عملیات جستجو و نجات آغاز شده است.

سال گذشته (8 مارس 2014) نیز یک هواپیمای متعلق به خطوط هواپیمایی مالزی با 239 سرنشین به شیوه ای مشابه گم شد و هنوز و بر خلاف بیش از 9 ماه جستجو، حتی بقایای آن پیدا نشده است.

سال 2014 سال خوبی برای شرکت های هواپیمایی شرق آسیا نبوده است . این سومین سانحه احتمالی جدی برای شرکت های هواپیمایی آسیایی است. در تابستان سال جاری (17 جولای 2014) نیز یک هواپیمای مسافربری مالزیایی با 298 سرنشین که از هلند عازم مالزی بود در منطقه شرق اوکراین سرنگون شد و همه سرنشینانان آن که بیشتر هلندی بودند کشته شدند. شورشیان مسلح طرفدار روسیه در شرق اوکراین مسئول سرنگون کردن این هواپیما معرفی شده اند.

خط پروازی هواپیمای ایرآسیا

اندونزوی: هواپیمای مالزی در اقیانوس سقوط کرد (به روز می شود)
جدیدترین خبرهای منتشر شده درباره این اتفاق به این شرح است:

- یک مقام مسؤول در وزارت حمل و نقل اندونزی اعلام کرد که هواپیمای شرکت ایراسیا در نیمه راه ناپدید شده است. وی گفت: خلبان از برج مراقبت درخوست کرده بود برای رد کردن ابرها، ارتفاع پرواز خود را افزایش دهد و از پرواز در ارتفاع 32 هزار پا به پرواز در ارتفاع 38 هزار پا منتقل شود.

- وزارت خارجه کره جنوبی اعلام کرد حداقل 3 شهروند این کشور در پرواز ناپدید شده ایرآسیا  حضور داشتند. این سه نفر شامل یک زن، یک مرد و یک کودک هستند.

- سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از قطع تماس هواپیمای ایراسیا با برج مراقبت آگاه شد.

- اداره مدیریت بحران اندونزی اعلام کرد: هواپیمای ایراسیا به هنگام تغییر مسیر، در اقیانوس آرام سقوط کرد. به گفته اداره مدیریت بحران اندونزی، خلبان این هواپیما به هنگام تلاش برای تغییر مسیر و جلوگیری از رویارویی با مشکلات جوی در اقیانوس سقوط کرد.

- رسانه های اندونزی اعلام کردند هواپیمای ایرآسیا در دریا در نزدیکی جزیره بیلتونگ سقوط کرده است.

ادامه دارد ...


خانواده های مسافران هواپیمای ایرآسیا 
انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)

انتظار خانواده ها در فرودگاه مقصد(عکس)