![فولادخوزستان جای سپاهاناصفهان را گرفت فولادخوزستان جای سپاهاناصفهان را گرفت](http://www.baharnews.ir/images/docs/000007/n00007684-b.jpg)
به گزارش روز سه شنبه ایرنا ، طی هفته نخست دی ماه 135 میلیمتر بارندگی در شهر حسینیه ثبت شده که بی سابقه بوده است.
بنا به این گزارش این میزان بارش طی کمتر از ده روز در شهر حسینیه سابقه نداشته و از میزان بارش های مناطق پر باران کشور نیز بیشتر بوده است.
بنا به این گزارش بیشتر این بارندگی در شهر حسینیه در شمال استان خوزستان در روز یکم دی ماه بوده است.
بارندگی شدید یکم دی ماه در شهرستان اندیمشک موجب جاری شدن سیلاب در مناطقی از این شهرستان و وارد آمدن خسارت به تاسیسات شهری ، مزارع کشاورزی و نیز جاده های روستایی شد.
سرپرست فرمانداری اندیمشک میزان خسارت وارده ناشی از این سیل را 150 میلیارد ریال عنوان کرد
به گزارش سه شنبه روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان، ˈزهره پرویزی برجوئی راکیˈ هنرمند و صنعتگر خوزستانی در این باره توضیح داد: در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مقاوم سازی بدنه های سفالی و رفع تنش در شیشه با اجرای تکنیک های ابداعی به جلوه های لعاب گونه منحصر به فردی دست یافته شود که حاصل هم نشینی شیشه و سفال است .
این هنرمند که مدت دو سال بر روی این پروژه تحقیق کرده است افزود: در این پژوهش ساختار شیشه و سفال هماهنگ و سازگار شده و شیشه در ضخامت های مختلف بدون هیچ گونه تنش در شیشه یا بدنه سفال قابل اجرا شده است .
لازم به ذکر است،ˈ زهره پرویزی برجوئی راکیˈ مدت 14 سال در زمینه سفال و سرامیک به خلق آثار زیبایی پرداخته است و هم اینک سرپرست مرکز آموزش و پژوهش سفال و سرامیک اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان است .
وی دارای کارشناسی مدیریت فرهنگ و هنر است و در حال حاضر به ادامه تحصیل کارشناسی ارشد این رشته مشغول است.
خبرگزاری فارس: سرپرست پلیس فتای خوزستان از دستگیری سارق اینترنتی ۳۰ میلیون ریالی حساب بانکی، در این استان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس/a> از اهواز به نقل از پایگاه خبری پلیس، سعید شعبان در این باره اظهار داشت: در پی وصول یک فقره پرونده قضایی، مبنی بر سرقت اینترنتی از حساب بانکی شخصی به مبلغ 30 میلیون ریال، موضوع برای بررسی و رسیدگی در دستور کار کارآگاهان مبارزه با جرایم این پلیس قرار گرفت.
وی بیان داشت: کارشناسان پلیس فتا، در ادامه روند رسیدگی به این پرونده، با انجام اقدامات فنی و اطلاعاتی، شخص برداشت کننده مبلغ 30 میلیون ریال را شناسایی و دستگیر کردند.
سرپرست پلیس فتای استان خوزستان افزود: متهم در بازجویی فنی و پلیسی، و پس از روبه رو شدن با ادله و مستندات، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت که با سوء استفاده از کارت عابر بانک صاحب کار خود و با داشتن رمز دوم، از طریق اینترنت، مبلغ 30 میلیون ریال کارت شارژ خریداری کرده است.
شعبان با اشاره به اعزام متهم به مرجع قضایی، از شهروندان درخواست کرد که همه ملاحظات امنیتی و حفاظتی در خصوص حفظ و نگهداری و بهره برداری صحیح از کارتهای حساب خود را، به بهترین نحو ممکن بکار بسته و سعی نمایند اطلاعات محرمانه زندگی خود، خصوصاً حساب بانکی را پیش افراد نامطمئن بازگو ننمایند.
ـ «نامههای منتخب ویلیام سایرون» مجموعهای از نامههای ادبی این چهره برجسته از انتشارات رندوم هاوس.
ـ «آرزوهای بزرگ: پسران و دختران چارلز دیکنز» نوشته رابرت گاتلیب از انتشارت فارار، اشتراوس اند گیروکس.
ـ «قصههای ساختمان» نوشته کریس ویر از انتشارات پانتئون، رمانی که در بیشترین فهرستهای آثار منتخب سال جای داشت.
ـ «بیش از یک بشر» نوشته تیم فلش از انتشارات آبرامز که شامل شماری از زیباترین عکاسیهای از حیوانات است.
ـ «پدر سالار: زندگی فراموشنشدنی و دوران پرآشوب جوزف پی کندی» نوشته دیوید ناساو از انتشارات پنگوئن، زندگی واقعی جو کندی، مبارز ایرلندی ـ کاتولیک و میلیونر خودساخته وال استریت در این کتاب تصویر شده است.
ـ «انقلاب تلویزیونی شد» نوشته آلن سپینوال کتابی خود ناشر که درباره تلویزیون نوشته شده و قرن بیست و یکم را چنانکه منتقدان تلویزیونی نشان میدهند، تصویر میکند.
ـ «غارتگر» نوشته آنالند مکآفی از انتشارات ناپف که رمان اول نویسنده و کتابی پرسروصدا به ویژه با موضوعی جالب برای روزنامهنگارها محسوب میشود.
ـ «دوستدار شیرینی» نوشته یان مک اوان نویسنده انگلیسی از انتشارات دابلدی که منتقدان آن را یک رمان فوقالعاده خواندهاند.
ـ «خاطرات ریچارد برتون» از انتشارات دانشگاه ییل که به عنوان یکی از سرگرمکنندهترین کتابهای 2012 شناخته شده است و خاطرات این بازیگر سرشناسهالیوود و تاریخ دوران او را تصویر میکند.
ـ «مجموعه اشعار لوسیل کلیفتون» از انتشارت بی او ای.
ـ «روز سخت» زندگی خودنوشت یک دریادار آمریکایی از جوخه سیل نوشته مارک اوون که ماجرای دستگیری بن لادن را بیان میکند.
ـ «کاش اینجا بودی» نوشته گراهام سوییفت از انتشارات ناپف که کتابی پرکشش و هوشیارانه توصیف شده که از ابتدا تا انتها خواننده را با خود همراه میکند.
ـ «نقره: بازگشت به جزیره گنج» نوشته سر اندرو موشن از انتشارات کراون.
ـ «اینطوری او را از دست میدهی» نوشته جونات دیاز از انتشارات ریور هد که جدیدترین اثر این نویسنده برنده جایزه پولیتزر و مجموعه ای از داستانهای کوتاه مرتبط است.
ـ «خیابان تلگراف» نوشته مایکل چاپون از انتشارات هارپر که به عنوان یکی از بهترین آثار این نویسنده پرفروش معرفی شد.
ـ «متوفیات» نوشته کریستوفر هیچنز از انتشارات توالو.
ـ «خلیج کوچک» نوشته ران راش از انتشارات اکو که اثری تامل برانگیز در حوزه ادبیات داستانی خوانده شد.
ـ «شیوهای که جهان اداره میشود: مقالهها» نوشته نیکلسون بیکر از انتشارات سیمون اند شوستر.
ـ «استانداردهای جاز: راهنمایی برای فهرست آثار آماده اجرا» از انتشارات دانشگاه آکسفورد که کتاب راهنمای بسیار باارزشی برای دوستداران این عرصه خوانده شد.
ـ «گذرگاه استانبول» نوشته جوزف کنون از انتشارات آتریا به عنوان یک رمان جاسوسی دست اول معرفی شد.
ـ «خاطرات» نوشته ویتولد گامبوویچ از انتشارات دانشگاه ییل اثری یک جلدی از نویسندهای که غالبا به عنوان نویسندهای ناشناس در میان مشاهیر خوانده میشود.
ـ «گذرگاه قدرت» نوشته رابرت ای کارو از انتشارات ناپف به عنوان رقیبی برای «شهریار» ماکیاولی خوانده شد.
خبرگزاری فارس: کارشناس راهبردی مسایل منطقهای تاکید کرد که ایران سه اصل را در دستور کار خود قرار داده که مانع از رقم خوردن هر اقدامی به نفع مصالح غربی شد.
1- اول اینکه مقاومت غزه و جنبش محمود عباس در کرانه باختری به سمت مهار شدن پیش بروند، این همان چیزی است که کشورهای خلیج فارس نیز به دنبال آن هستند، به این ترتیب اگر محمود عباس بتواند این روند را دنبال کند، آرمان فلسطین به سمت از بین رفتن به دست خود فلسطینیها پیش می رود، این در حالی است که نظر ما متفاوت از این است، به این صورت که حتی اگر حماس به وعده های خود به مصر و دیگر کشورها در مورد عقب نشینی از مقاومت پایبند باشد، باز هم حرکت هایی در داخل سرزمین های اشغالی خواهند بود که سرپوش گذاشتن بر اقدامات صهیونیست ها را رد می کنند، به این ترتیب نوعی از نابسامانی در روند آرمان فلسطین ایجاد خواهد شد، اما به سمت از بین رفتن آن کشیده نمیشود و راهکار عادلانه ای نیز برای آن مطرح نمی شود، البته وی ابراز عقیده کرد که درگیری قریب الوقوعی بین فلسطینیها و اسرائیلی ها به وجود نخواهد آمد.
به گزارش فارس ، امین حطیط تحلیلگر مسایل راهبردی در گفتوگو با خبرگزاری الشرق الجدید تاکید کرد که درگیری های اعراب و اسرائیل در سال 2013 در سه محور خواهد بود.2- موضوع دوم در روند بحران سوریه است، ما اعتقاد داریم که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین از عرصه این کشور به صورت کامل خارج نخواهد شد، خروج حماس از عرصه سوریه نیز به معنای خروج این آرمان از دمشق نیست، با وجود اتفاقات اخیر، سوریه باز هم حامی اصلی آرمان فلسطین خواهد بود.
این سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان ادامه داد که دستاوردهایی که سوریه در دوره اخیر داشته، در دو محور است، اول اینکه سوریه توطئه ها علیه خود را به شکست کشانده و از سوی دیگر روند حضور در موقعیت استراتژیک خود در آینده را ادامه خواهد داد. این در حالی است که همه به دنبال خارج کردن سوریه از معادلات آرمان فلسطین هستند، اما درنهایت خود را در بن بست خواهند دید، چرا که دولت سوریه سقوط نخواهد کرد.
3- عامل سوم موضوع اخوانالمسلمون و روند حاکمیت آنهاست.
حطیط ادامه روند حاکمیت اخوانیها در کشورهای عربی از سوریه گرفته تا اردن و مصر را بعید می داند و و معتقد است که در سال 2013 فعالیت هایی از سوی اخوانی ها برای ایجاد این حاکمیت انجام خواهد شد که البته شکست خواهد خورد و این شکست به نفع آرمان فلسطین است و باعث از بین رفتن این آرمان نمیشود، به این ترتیب در سال 2013 عنوانهایی مانند فلسطین و سوریه همچنان در کشمکش بین قدرتها باقی خواهد ماند و تلاش برای از بین بردن مشکلات آنها بیشتر نخواهد شد.
حطیط در مورد موضوع ایران در سال 2013 نیز گفت که ایران در سه مورد اقداماتی را انجام داده است که این اقدامات مانع از این شده که هر قدرت غربی بتواند موضوع ایران را به نفع مصالح غرب رقم بزند، ایران در عرصه نظامی در راستای تصاعدی حرکت میکند و قدرت بازدارندگی بالایی دارد که هر تفکری برای حمله به این کشور را از ذهن ها دور میکند.
موضوع دوم در مورد مناسبات بین المللی این کشور است، ایران موفق شده است که خود را عضوی از جامعه جهانی نشان دهد، این اقدام بعد از آن صورت گرفت که شکاف بزرگی در میان کشورهای جهان ایجاد شد و کشورها به کشورهای غربی و غیر غربی تقسیم شدند، این نفوذ و شکاف مجموعا به نفع ایران رقم خورد.موضوع سوم این است که مناسبات ایران با سوریه و نقش محوری این کشور در تعامل با بحران سوریه تاثیر مثبتی در پرونده ایران خواهد داشت، به این ترتیب من اعتقاد دارم که این پرونده به راه حل نظامی خود چه در کوتاه مدت وچه در بلند مدت نزدیک نمیشود، پرونده ایران در طول سال آینده در معرض کشمکش ها در راستای مذاکرات مسالمت آمیز و آرام خواهد بود و دو طرف نخواهند توانست به راهکاری برای حل این موضوع برسند، البته میزان شدت این کشمکشها کاهش خواهد داشت.
ترکیه به تنهایی طی قریب به دو سال گذشته، به اندازه تمام کشورهای اروپایی و آمریکا، به شعله ور ماندن بحران سوریه کمک کرده و از میزبانی سران معارضان تا ارسال سلاح برای مخالفین و استقرار نیرو در مرز با سوریه، از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است.
نصب سامانه دفاع موشکی پاتریوت در مناطق نزدیک به مرز با سوریه از یکسو پیامی برای معارضان و دولت بشار اسد بود و موضع ترکیه را بیش از گذشته آشکار ساخت؛ موضعی که حتی تا حمله نظامی به سوریه نیز در آن پیش بینی شده است.
سامانه موشکی پاتریوت
از سوی دیگر آن را می توان سیگنالی به اصلی ترین حامیان بشار اسد – ایران و روسیه – دانست. روسیه بلافاصله پس از اعلام آنکارا، سامانه پیشرفته اسکندر را تحویل ارتش سوریه داد. فرمانده کل نیروهای مسلح ایران سرلشکر فیروزآبادی نیز این اقدام ترکیه را سرآغازی برای جنگ جهانی سوم دانست.
اما آیا سامانه پاتریوت نصب شده در ترکیه، در صورت بروز درگیری میان این کشور و سوریه، توان مقابله با موشکهای متنوع و متعدد سوریه را خواهد داشت؟ این سامانه در برابر موشکهای ایران چه میزان قدرت مانور خواهد داشت؟
به گزارش مشرق، در سال 1913، ژنرال اوتو لیمان فون ساندرز به فرماندهی ارتش آلمان در عملیات اعزام به امپراطوری عثمانی، رسید. درست یک قرن بعد، نزدیک 400 تن از جانشینان ساندرز قرار است به سفری مشابه اعزام شوند، اما این بار به همراه سیستم دفاعی موشکی پاتریوت. این سومین اعزام سامانه پاتریوت به این کشور از زمان پایان جنگ سرد خواهد بود.
کارشناسان غربی این اعزام نیرو و سامانه پاتریوت را پیشرفت عمدهای در تعارض داخلی سوریه میدانند، به حدی که شبکه خبری الجزیره آن را با بحران موشکی کوبا مقایسه کرده است.
شایعات- که ظاهراً مقامات ترکیه به برخی از آنها دامن زدهاند- حاکی از آن است که احتمالا این نخستین گام در جهت ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع است. برخی دیگر نیز ادعا کردهاند که این پاتریوتها پیشدرآمدی بر حمله اسرائیل به ایران است. اما به واقع حقیقت استقرار موشکهای پاتریوت در ترکیه پیش پا افتادهتر از این حرفهاست.
در شرایطی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سیا – پیش بینی کرده است که اسد تنها چند ماه دیگر روی کار خواهد بود، روز به روز نگرانی ترکیه از شکست رویکردش در مداخله نظامی در سوریه و ایفای نقش رهبری ائتلاف در حمله به این کشور بیشتر و بیشتر می شود.
نشریه آمریکایی فارین پالیسی در خصوص توان موشکی سوریه می نویسد: سوریه دارای یکی از بزرگترین زرادخانه های موشکهای بالستیک در منطقه است که بیشتر بر پایه موشکهای اسکاد ساخته شده است. اما هیچ برآورد دقیقی از میزان موشکهای این کشور و سکوهای پرتاب آن در دست نیست. در همین حال احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در اظهارنظری، تعداد موشکهای بالستیک سوریه را 700 فروند اعلام کرده است.
موشک اسکندر
همچنین سوریه دارای زرادخانه ای از سلاحهای شیمیایی است، که ادعا میشود برخی از آنها در طول هفته گذشته برای استفاده آماده شدهاند. در رابطه با این که کدام یک از موشکهای سوریه دارای توان شیمیایی هستند ارزیابیهای ضدونقیضی صورت گرفته است، اما برآوردهای دولت آمریکا حاکی از آن است که دستکم بخشی از توان موشکی اسکاد سوریه برای این مأموریت مجهز است.
موشک کوتاه برد
اما نگرانیهای ترکیه را می توان از سه جهت ارزیابی کرد. در سال 1991، صدام حسین 88 اسکاد به اسرائیل و نیروهای ائتلافی در طول نخستین جنگ خلیج پرتاب کرد. سال گذشته، سرهنگ قذافی یک اسکاد بی به شورشیان در شرق لیبی پرتاب کرد، آن هم درست یک هفته پیش از سرنگونی رژیمش. حال، ترکیه که در خاک خود به مخالفان سوری پناه و سلاح داده و مرزهایش را برای انتقال نیرو و سلاح به روی مخالفان اسد گشوده است، هدف نخست دولت سوریه و موشکهای اسکاد آن است. شاید بتوان ترکیه را تنها کشوری در منطقه دانست که در مسئله بحران سوریه، حتی از آمریکا نیز سبقت گرفته است.
دوم، ممکن است این موضوع آنکارا را نگران کند که موشکهای سوریه که به سمت نواحی تحت کنترل شورشیان در نزدیکی مرز شمالی نشانه گرفته میشوند از روی هدفهایشان عبور کنند و به خاک ترکیه برخورد کنند. اما متحدان ترکیه نگرانیهایی همچون قدرت گرفتن کردها در سوریه یا سیل عظیم پناهندگان ندارند. استقرار پاتریوت در ترکیه راه نسبتاً سادهای برای ناتو جهت نشان دادن اتحاد میان همپیمانان و محافظت در برابر خطراتی بعید اما جدی چون موشکهای بالستیک است. در واقع بازی ناتو در زمین ترکیه، کمترین هزینه را برای اعضای پیمان آتلانتیک در بحران سوریه خواهد داشت.
توان عملیاتی سامانه پاتریوت در برابر موشک های اسکاد
در حقیقت، پاتریوت دارای قابلیت نظامی به شدت محدودی است و برای مداخله نظامی گسترده که ترکیه برای آن لحظه شماری می کند و مقدمه چینی کرده است مناسب نیست. سیستم این سامانه متشکل از یک رادار زمینی و سه نسل از موشکهای رهگیر است، که دو عدد از آنها- PAC-2/GEM و نسل پیشرفته تر موشکهای PAC-3 - برای مقاصد دفاع موشکی استفاده میشوند.
معمولاً سکوی پاتریوت شامل هر دو نسل از این موشکها میشود. وال استریت ژورنال گزارش داده است که ترکیه درخواست 15 سکو به ناتو داده تا از پوشش کامل خاک خود اطمینان حاصل کند. اما مقامات ناتو این تعداد سکو را بیش از حد میدانستند و ظاهراً متعهد شدهاند حداکثر شش سکو بفرستند. براساس این گزارش، آلمان و هلند هر یک دو سکو، و آمریکا نیز دو سکوی دیگر ارسال کردهاند. هر سکو میتواند 16 موشک رهگیر در خود جای دهد. سکوی پاتریوت را تنها سه نفر اداره میکنند، اما تیم پشتیبانی شاملحداکثر 100 سرباز در هر مرحله میشود.
هر دو این موشکهای رهگیر قادر به مقابله و منهدم کردن موشکها و نیز هواپیما، و بسته به جایگیریشان، بالگردهای کم ارتفاع هستند. اپراتورهای پاتریوت به طور فرضی قادر به ردیابی و نابود کردن بخش عظیمی از هواپیماهای سوریه هستند که به مرزهای ترکیه نزدیک میشوند. PAC-3، که دارای کلاهکی است که به منظور رهگیری موشکهای بالستیک سریعتر و مرتفعتر طراحی شده، برای رهگیری جتهای نسبتاً کم ارتفاع قابل استفاده است. اما نسل موشکهای PAC-2 قدیمیتر و ارزانتر برای نقش ضدهوایی مناسبترند.
موشک اسکاد-بی برد کوتاه سوریه
هر دوی این موشکها تا حدی میتوانند از مراکز پرجمعیت ترکیه که در تیررس موشکهای سوریه قرار دارند محافظت کنند. بسته به این که رادار و سایتهای رهگیری را در کجا قرار می گیرند، این موشکها قادر به پوشش تقریباً 50 تا یکصد کیلومتر از حریم هوایی داخل خاک سوریه هستند. این امر میتواند مناطق اصلی درگیری در این جنگ داخلی، مانند شهر حلب را در تیررس ترکیه قرار دهد.
سامانه پاتریوت برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بسیار پر هزینه است
با این حال، برای پذیرفتن تعهد دبیرکل ناتو مبنی بر این که "هر اعزامی تنها تدافعی خواهد بود" و "به هیچ طریقی از یک فضای پرواز ممنوع یا عملیاتی تهاجمی حمایت نخواهد کرد" دلیلی وجود دارد. اعمال منطقه پرواز ممنوع مستلزم ایجاد آرایشهای قدرتمند فرماندهی و کنترل و هم چنین مدیریت ترافیک هوایی است. این مناطق اساساً از نظر تاریخی همواره با هواپیما اداره میشدهاند. نیروی هوایی ترکیه هم در اقدام ناتو در بوسنی مشارکت کرد و هم میزبان هواپیماهای آمریکا که در دهه 90 بر روی کردستان عراق منطقه پرواز ممنوع ایجاد کرده بودند شد.
با این که سیستم پاتریوت میتواند تا حدی پوشش ضدهواپیمایی ایجاد کند، استفاده از آن بسیار پرهزینه و دارای نواقصی خواهد بود. شبکه خبری سی بی اس آمریکا هزینه هر موشک PAC-3 را در حدود 4 تا 3 میلیون دلار اعلام کرده است. از آن گذشته، استقرار پاتریوت برای رهگیری و مقابله با اهدافی با ارتفاع و سرعت پایین- مانند هواپیما- خطرات دیگری در پی دارد.
مناطقی که سامانه پاتریوت در ترکیه نصب شده است
طی جنگ 2003 عراق، یک سکوی پاتریوت آمریکایی یک جت تورنادوی انگلیس را سرنگون کرد و تمام خدمه آن را کشت؛ یک F/A-18 نیروی دریایی آمریکا نیز سقوط کرد، و یک F-16 آمریکا نیز مجبور به نابود کردن یک رادار زمینی که جت را رهگیری کرده بود شد.پاتریوت را ، حتی در برخورد با موشکها نیز، نباید به چشم حلال تمام مشکلات دید. زیرا نخست، قادر به پوشش راکتهای کوتاهبرد یا توپخانه نیست. از آن گذشته، نواقص زیادی از این سیستم ثبت شده است، نواقصی که ممکن است کارایی آن را دربرابر حمله اسکادهای سوریه بشدت محدود کند. در طول جنگ اول خلیج فارس، شلیک نامنظم موشکهای اسکاد عراق موجب سردرگمی نسل نخست PAC-2 شد، تا حدی که، بنا بر سه مطالعه جداگانه در دانشگاه پرینستون، درصد اصابت آن به هدف به طرز شگفتانگیزی پایین بوده است- نزدیک به صفر درصد.
پرتاب همزمان دو موشک اسکاد-بی در رزمایش موشکی سوریه
با این که در شرایط عادی درصد اصابت پایین چندان خوشایند نیست، آنها به خصوص از کلاهکهای کشتار جمعی نگراناند. در شرایط مساعد، به کارگیری عامل شیمیایی "سارین" به وسیله یک موشک کوتاهبرد مجهز به جنگافزارهای خوشهای کوچک – که پاتریوت برای رهگیریشان طراحی نشده- میتواند، به گفته جوناتان تاکر در کتاب "جنگ اعصاب"، منجر به تمرکز مرگبار گاز شیمیایی اعصاب در ناحیهای با وسعت بیش از 500 متر شود، البته بدون در نظر گرفتن پخش گاز به وسیله باد." اما، تعداد واقعی تلفات به دیگر عوامل محیطی و آمادگی ترکها بستگی دارد، بنابراین ارزیابی دقیق کار بسیار دشواری است.سوریه در دهه های اخیر از کمکهای گسترده قدرتهای موشکی شرقی مانند روسیه - چین و جمهوری اسلامی ایران و همچنین کره شمالی برخوردار بوده و برخلاف لیبی که تعداد موشکهای آن به 300 فروند بالغ نمیشد با زرادخانه ای متشکل از تعداد متنابهی موشک بالستیک و کروز هدف بسیار سختی برای دشمنان خارجی است.
موشکها و راکتهای کوتاهبرد سوریه جدیترین چالش سیستم پاتریوت خواهد بود
طبق آمار منتشره در سال 2003 سوریه صدها موشک بالستیک کوتاهبرد تاکتیکی از نوع اسکندر ss-21 SRBM و اسکاد در زرادخانه خود دارد که قادرند بسیاری از نقاط سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار دهند و برد مناسب برای هدف قراردادن پایگاههای آمریکا در ترکیه و اردن را دارندو اعتقاد بر اینست که بسیاری از این موشکها به کلاهکهای پیشرفته مجهز شده اند. در 13 آوریل 2007 جروزالم پست خبر داد که سوریه موشکهای اسکاد 300 کیلومتری خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرده است.
سامانه موشکی اسکندر
در آخرین رزمایشهای موشکی ایران و سوریه شلیک همزمان ده ها موشک بالستیک از نقاط مختلف به سوی هدف مشترک نیز با موفقیت آزمایش شد که می تواند یکی از مهمترین چالشهای پیش روی سامانه پاتریوت دانست. همچنین موشکهای کوتاه برد و ارتفاع پایین ایران که بصورت انبوه تولید شده است، میتواند پایگاه های استقرار پاتریوت هدف قرار دهند و به سختی قابل رهگیری هستند.
با این که پیشرفتهایی در نسل موشک های PAC-3 صورت گرفته است، این موشک هنوز در برابر اسکاد در شرایط جنگی آزمایش نشده است. چنان چه اسکادهای سوریه هنگام پرواز تغییر مسیر ناگهانی بدهد- رخدادی که در طول جنگ خلیج فارس اول بارها برای موشکهای مشابه عراق اتفاق افتاده- موشک رهگیر سردرگم میشود و هدف را گم میکند.
علاوه بر موارد ذکر شده، استقرار سامانه پاتریوت در ترکیه بخشی از برنامه بلند مدت آمریکا تا سال 2020 برای تکمیل برنامه دفاع ضد موشکی خود در نقاط تعیین شده ای از جهان است. در این برنامه که قرار است با همکاری ناتو اجرا شود، در نقاط مختلف جهان از جمله شرق اروپا – در کشورهای همسایه روسیه – و در خاورمیانه سپر دفاع موشکی آمریکا گسترده خواهد شد.
موشکهای بالستیک ایران
در مورد توان موشکی ایران ذکر همین نکته بس که مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا اذغان کرده است که ایران با فاصله گرفتن از طراحی و مساعدت خارجی توانسته موشکهای با برد بیشتر و ماهوارهبرهای قویتر تولید کند.
این اندیشکده آمریکایی در گزارش خود، توان موشکی ایران را اینگونه ارزیابی کرده است:
* ایران دارای حدود 200 الی 300 موشک شهاب 1 و شهاب 2 است که می توانند اهداف مختلف در همسایگی ایران را نشانه روند.
* ایران حدود 12 الی 18 نمونه از موشک شهاب 1 و 2 با سکوهای متحرک عمود شونده (TEL) را وارد یا مونتاژ کرده است. شمار این نوع از موشکها در حال رسیدن به عدد 24 است.
* ایران می تواند اهدافی در فاصله 900 کیلومتری از مرزهای خود را با استفاده از موشکهای شهاب 3 یا قدر1 هدف گیرد.
* پرتاب آزمایشی موشک قدر 1 در سال 2004 صورت گرفت. از نظر تئوری، ایران با این موشک به برد 1600 کیلومتر رسید اما به نظر میرسد کلاهک آن از نوع سبک 750 کیلوگرمی باشد.
* ایران دارای دستکم 6 یا بیش از 6 موشک شهاب 3 و قدر 1 با سکوهای متحرک عمود شونده است. گزینه زیرزمینی آن نیز در حال توسعه است.
موشکهای با سوخت جامد
* موشک سجیل 2 که میتواند کلاهکهای 750 کیلوگرمی را تا بردی 2200 کیلومتری حمل کنند.
* ایران تنها کشوری است که این نوع موشکها را بدون این که کشور دارای سلاحهای هستهای باشد، تولید کرده است.
* سامانههای سوخت جامد مزیتهای خاصی نسبت به دیگر سامانهها دارند.
* این سامانهها کمتر در معرض حملات پیشدستانه بوده و زمان کوتاهتری برای آمادهسازی نیاز دارند.
* ایران این موشکها را در نوامبر 2008 با موفقیت آزمایش کرد.
به گزارش مشرق ، اوباما روز گذشته قانون" مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی" را امضا کرد.نیروی قدس سپاه محوری ترین مساله در این قانون به شمار می رود.همانند قوانین گذشته، اتهامات بی اساس و کذب مانند ماجرای ترور سفیر عربستان در آمریکا مبنای این چنین قوانینی قرار دارد.
عنوان دقیق این قانون "قانون تدارک استراتژی همهجانبه برای مقابله با حضور خصمانه و فعالیتهای رو به رشد ایران در نیمه کره غربی و برای دیگر اهداف" است.میتوان به این قانون با عنوان "قانون مقابله با ایران در نیمکره غربی مصوب سال 2011" نیز گفت.
متن کامل این قانون از این قرار است:
کنگره از موارد زیر اطلاع یافته است:
1- ایالات متحده در نیمکره غربی دارای منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.
2- ایران با امضای توافقات اقتصادی و امنیتی به دنبال [گسترش] همکاری با کشورهای حوزه آمریکای لاتین است. هدف این کشور ایجاد شبکهای از روابط اقتصادی و دیپلماتیک به منظور کاهش شوک تحریمهای بینالمللی و مقابله با تلاشهای غرب در محدود کردن جاهطلبیهای آن است.
3- بنا بر اعلام وزارت خارجه آمریکا، حزبالله در کنار ایران ( به عنوان دولت حامی آن ) توانمندترین گروه تروریستی از لحاظ تکنیکی در جهان - با هزاران هوادار، چندین هزار عضو و چند صد عامل تروریستی - در نظر گرفته شده است. همچنین مسئولان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز از سالها پیش با حزب الله همکاری داشتهاند.
4- نیروی قدس سپاه پاسداران سالهای متمادی از فعالیتهای نظامی، شبه نظامی و تروریستی حزبالله حمایت کرده و پشتیبانیهای مالی، تسلیحاتی اطلاعاتی لجستیکی و فنی از آن به عمل آورده است. وزارت خزانهداری آمریکا در سال 2007، سپاه پاسداران و نیروی قدس آن را به دلیل حمایت از تروریسم و انجام فعالیتهای مرتبط با تکثیر [سلاحهای کشتار جمعی] تحریم کرد.
5- نیروی قدس سپاه پاسداران عوامل خود را در سفارتخانههای خارجی، سازمانهای خیریه و موسسات مذهبی و فرهنگی مستقر کرده است تا:
روابط اقتصادی – اجتماعی موجود با شیعیان مقیم کشورها را تقویت کنند. در سالهای اخیر شاهد حضور فزاینده آنها در آمریکای لاتین بودهایم.
6- بنا به اعلام وزارت دفاع آمریکا، سپاه پاسداران و نیروی قدس آن، به واسطه هدایت یا حمایت از گروههای مجری عملیات تروریستی، نقش مهمی در برخی از خونبارترین حملات تروریستی در دو دهه اخیر ایفاء کردهاند. از جمله این حملات میتوان به انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوینس آیرس در سال 1994 اشاره کرد.
7- گزارشات مربوط به همکاری عوامل اطلاعاتی ایران در فعالیتهای مرتبط با حزبالله از اوایل دهه 90 میلادی نشاندهنده:
پشتیبانی مستقیم دولت ایران از فعالیتهای حزبالله در مناطق مرزی سه کشور آرژانتین، برزیل و پاراگوئه است. ایران در دهه گذشته ماموریتهای دیپلماتیک خود در ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، اکوادر، آرژانتین و برزیل را به شدت افزایش داده است. این کشور هفده مرکز فرهنگی در آمریکای لاتین ایجاد کرده و تعداد سفارتخانههای خود را از شش سفارت در سال 2005 به یازده مورد در حال حاضر رسانده است.
8- حزبالله و دیگر گروههای تحت حمایت ایران که در آمریکا لاتین حضور دارند از طریق فعالیتهای غیرقانونی درآمدزایی کردهاند. از جمله این فعالیتها میتوان به نقل و انتقال مواد مخدر و سلاح، جعل، پولشویی، جعل پاسپورت، تکثیر غیرقانونی نرمافزار و موسیقی و تامین پناهگاه و کمک به دیگر تروریستها در ترانزیت به منطقه اشاره کرد.
9- بولیوی، کوبا، اکوادور، نیکاراگوئه و ونزوئلا قصد خود برای کمک به ایران برای دور زدن تحریمها - از طریق امضای یادداشت در حمایت از فعالیت هستهای ایران - را نشان دادهاند. این کشورها در کنفرانس مطبوعاتی مشترک در سال 2010 در تهران از عزم خود برای ادامه و گسترش همکاریهای اقتصادی خود با ایران و اطمینان از پاسخ دندان شکن تهران به تهدیدات و تحریمهای وضع شده از سوی غرب و امپریالیسم سخن گفتند.
10-اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا در سال 2008 به این نتیجه رسیده که تقریبا نیمی از سازمانهای تروریستی خارجی در جهان از جمله حزبالله و حماس در تجارت مواد مخدر دست دارند.
11-ایالات متحده در سال 2011 دو مرد به نامهای منصور ارباب سیار- شهروند آمریکایی که دارای پاسپورت ایرانی و آمریکایی بود – و غلام شکوری - عضو نیروی قدس سپاه پاسداران در ایران – را به توطئه برای قتل مسئولان خارجی با استفاده از مواد منفجره و ارتکاب عمل تروریستی متهم کرد. ارباب سیر با قصدِ آشکارِ اجاره شخصی مرتبط با کارتلهای مواد مخدر برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا به مکزیک سفر کرده؛ ولی سرانجام تنها توانسته بود با یکی از مخبرین اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده - که خود را از اعضای کارتل نقل و انتقال مواد مخدر معرفی کرده بود - ارتباط گیرد. ارباب سیر باور کرده بود که با یکی از اعضای سازمانهای نقل و انتقال مواد مخدر مکزیک همکاری میکند و به دنبال ارسال پول به این فرد به صورت اقساط - و نه به صورت یکجا - بود.
12- در فوریه سال 2011، اقدام وزارت خزانهداری آمریکا، به طور موثری باعث برچیده شدن بانک لبنانی-کانادایی شد. اقدامات بعدی دولت ایالات متحده در ارتباط با تفحص از این بانک لبنانی – کانادایی منجر به اعلام کیفرخواست علیه ایمن جمعه در دسامبر سال 2011 شد. اتهام این فرد لبنانی تبار و دارای تابعیت لبنانی و کلمبیایی و مرتبط با حزبالله، نقل و انتقال کوکائین به سازمان حمل مواد مخدر با عنوان "لُس زتاس" در مکزیکوسیتی برای فروش در ایالات متحده و پولشویی اعلام شد.
بیان خط مشی
سیاست ایالات متحده استفاده از استراتژی همه جانبه ( و با گستره حکومتی ) برای مقابله با حضور و فعالیتهای خصمانه و فزاینده ایران در نیمکره غربی، از طریق همکاری با متحدین و شرکای آمریکا در این منطقه است. هدف از این اقدام، جلوگیری از تهدید منافع ایالات متحده از سوی دولت ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس و حزبالله است.
تعاریف
در این قانون:
1- نیمکره غربی عبارت است از ایالات متحده، کانادا، مکزیک، حوزه دریای کارائیب، آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی است.
2- کمیتههای مربوطه در کنگره عبارت است از کمیته امور خارجی در مجلس نمایندگان و کمیته روابط خارجی در مجلس سنای آمریکا.
بخش پنجم: الزامات استراتژی مقابله با حضور و فعالیتهای خصمانه ایران در نیمکره غربی.
· به طور کلی: وزارت خارجه ایالات متحده میبایست ظرف مدت 180 روز از تصویب این قانون، تهدیدات متوجه آمریکا – به واسطه حضور و فعالیتهای خصمانه و روبهرشد ایران در نیمکره غربی – را ارزیابی کره و نتیجه آن را به همراه استراتژی مقابله با حضور و فعالیتهای خصمانه و فزاینده ایران در نیمکره غربی را به کمیته مربوطه اعلام کند.
· موارد مشمول: استراتژی مذکور میبایست شامل:
1- تشریح حضور، فعالیتها و عملیات ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی قدس، حزبالله و دیگر گروههای تروریستی مرتبط با ایران در نیمکره غربی. این مسئله میبایست شامل اطلاعات پیرامون فرماندهان، اهداف، مناطق نفوذ و اطلاعات درباره شبکههای مالی، نقل و انتقالات و پناهگاههای امن آنها باشد.
2- تشریح نواحی، جمعیت، بنادر، شرکتهای خارجی، فرودگاهها، مرزها، رسانهها، مراکز مالی، سفارتخانههای خارجی، سازمانهای خیریه، مراکز فرهنگی و مذهبی و فعالیت درآمدزایی مورد استفاده ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای تروریستی مرتبط در نیمکره غربی.
3- تشریح ارتباط ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس و حزبالله با سازمانهای تبهکاری فراملیتی مرتبط و دیگر سازمانهای تروریستی در نیمکره غربی، شامل اطلاعات مربوط به شبکههای مالی و نقل انتقالات آنها.
4- تشریح ارتباط ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای مرتبط در نیمکره غربی با کشورهای موجود در این نیمکره، شامل ارتباطات نظامی و دیپلماتیک، توافقات و همکاریهای امنیتی و اقتصادی آنها.
5- تشریح توانمندیهای پلیس فدرال، نیروهای نظامی، موسسات دولتی محلی و فدرال و دیگر عوامل حساس و کلیدی، از جمله سازمانهای غیر دولتی در نیمکره غربی که احیانا برای مقابله با تهدیدات ناشی از ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای تروریستی مرتبط در نیمکره غربی سازماندهی شدهاند.
6- تشریح فعالیت ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای تروریستی مرتبط در مرز ایالات متحده با مکزیک، کانادا و دیگر مرزهای بینالمللی در نیمکره غربی، شامل عملیات مربوط به نقل و انتقال موادمخدر، انسان و تسلیحات، شبکههای پشتیبانی انسانی، پشتیبانی مالی، نقل و انتقال موادمخدر از طریق حفر تونل و پیشرفتهای فناورانه و در برگیرنده موارد زیر:
أ. طرحی برای مد نظر قرار دادن منابع، فناوری و زیربناهای لازم و با در نظر گرفتن مرزهای ایالات متحده و در همکاری با دولتهای مکزیک و کانادا و وزارت امنیت داخلی آمریکا، در راستای ایمن ساختن مرزهای ایالات متحده و تقویت توانایی آمریکا و متحدین این کشور و به منظور جلوگیری از نفوذ عوامل ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای تروریستی به خاک ایالات متحده؛ و
ب. طرحی برای اقدام همزمان چندین سازمان مختلف در کشورهای آمریکای لاتین و در هماهنگی با متحدین و شرکای آمریکا در منطقه و در برگیرنده ایجاد و توسعه موسسات قانونی مستحکم، برای ایجاد امنیت در این کشورها و [ایجاد] طرحی ضد تروریستی و ضد افراطگرایی در راستای منزوی ساختن ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله و دیگر سازمانهای تروریستی در نیمکره غربی از منابع پشتیبانی مالی و مقابله با فعالیتهای تروریستی؛ و
7- طرحی:
أ. برای مقابله با هرگونه تلاش اشخاص، نهادها و دولتهای منطقه در کمک به ایران برای دور زدن تحریمهای بینالمللی و تحریمهای وضع شده از سوی آمریکا.
ب. برای حفاظت از منافع و داراییهای ایالات متحده در نیمکره غربی، از جمله سفارتخانهها، کنسولگریها، شرکتها، خطوط انتقال انرژی و سازمانهای فرهنگی و شامل حفاظت در برابر تهدیدهای متوجه متحدین آمریکا.
ت. برای حمایت از تلاشهای ایالات متحده در تعیین افراد و نهادهای فعال در زمینه تکثیر [سلاحهای کشتار جمعی] در نیمکره غربی و فعالیتهای تروریستی مرتبط با ایران، شامل اعضا و وابستگان سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزبالله، تحت قانونی قابل اجرا و در برگیرنده قانون اعمال قدرت اقتصادی در شرایط اضطراری بین المللی؛ و
ث. برای مدنظر قرار دادن منافع ملی ایالات متحده در تضمین تامین انرژی در نیمکره غربی و ممانعت از نفوذ هر دولت خارجی با هدف کنترل و یا ایجاد اخلال در بازار انرژی جهانی.
· ایجاد و توسعه: برای ایجاد چنین استراتژی در این بخش، وزارت خارجه آمریکا میبایست با وزرا و سران سازمانهای مربوطه – از جمله وزارت دفاع، مدیر اطلاعات ملی، وزارت امنیت داخلی، وزارت خزانهداری، دادستانی کل و نماینده تجاری ایالات متحده - مشورت کند.
· قالب: استراتژی این بخش را میتوان به صورت محرمانه ارائه کرد، لیکن استراتژی مزبور میبایست شامل خلاصهای غیرمحرمانه از رهنمودهای سیاسی برای مقابله با تهدید فزاینده ایران در نیمکره غربی باشد.
پیشنهاد کنگره
کنگره آمریکا پیشنهاد میکند وزارت خارجه آمریکا به طور مستمر کمیتههای مربوطه را از اقدامات خصمانه ایران در نیمکره غربی مطلع سازد.
وضعیت تفسیری
هیچ یک از بخشهای این قانون نباید برای محدود ساختن حقوق و یا حمایت از شهروندان آمریکایی - تحت قانون اساسی آمریکا و یا دیگر قوانین فدرال – و برای ایجاد مراجع دیگر در دولت فدرال که مخالف قانون اساسی و یا قوانین آمریکا است، تفسیر شود.
3 حلقه اصلی ترک مصرف مواد مخدر 9110-9914-5 کد خبر |
یک کارشناس حوزه اعتیاد گفت: باید شیوه برخورد مناسب به معتاد در حال ترک در جامعه ترویج یابد تا انگیزه افرادی که تمایل به ترک اعتیاد دارند، افزایش یابد. اگر این افراد حمایت اطرافیان را احساس کنند، تصمیم قطعی برای رهایی از اعتیاد میگیرند. دکتر مهران حقپرست در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهار کرد: علت بازگشت دوباره افراد پاک شده به سوی مصرف مواد مخدر را باید در فرد، خانواده و جامعه یافت. باید به تصمیم فردی که واقعا تصمیم میگیرد اعتیاد را ترک کند، احترام گذاشت زیرا بسیاری از معتادان چنین تصمیمی نمیگیرند و تا آخر عمر به مصرف مواد مخدر ادامه میدهند. وی افزود: ممکن است اطرافیان، سالها متوجه مصرف مواد مخدر توسط فرد نشوند ولی در زمان ترک شاید بسیاری متوجه شوند و بنابراین در ابتدای ترک نباید اجازه داد که فرد معتاد احساس خطر کند. حقپرست ادامه داد: ابتدا خود فرد سپس خانواده و جامعه باید به وی کمک کنند. این سه حلقه اصلی در کنار هم در ترک اعتیاد افراد و عدم بازگشت مجدد آنها موثر است. این کارشناس حوزه اعتیاد عنوان کرد: اگر یکی از این سه حلقه کار خود را درست انجام ندهد، در برنامه ترک اعتیاد موفق نخواهیم شد و یکی از دلایل بازگشت مجدد افراد پاک شده نیز همین امر میتواند باشد. وی گفت: برای ترک موفق فرد معتاد ابتدا باید محیطی که در آن زندگی میکند اعم از شهر، کوچه، محله و در نهایت مهمترین رکن هر جامعه یعنی خانواده را آماده این تصمیم بزرگ کرد. خانواده در این زمینه باید فرد را همه جانبه حمایت کند. حقپرست خاطرنشان کرد: باید طرز تفکر جامعه نسبت به معتادان تغییر یابد، اینکه فرد معتاد احساس طرد شدن کند بدترین ذهنیت است. اگر معتاد پس از ترک مصرف مواد مخدر، احساس کند یک فرد طبیعی جامعه است و جامعه او را به عنوان یکی از اعضای خود میپذیرد، بسیاری از مشکلات در این زمینه رفع خواهد شد. در این زمینه باید در شورای مبارزه با مواد مخدر برای کار، شغل و شرایط زندگی افراد پاک شده برنامهریزی کرد تا فرد احساس سربار بودن در جامعه نکند. |
پرسه آزادانه گاومیشها در آبادان! 9110-9080-5 کد خبر | ||
دبیر کانون جهانگردی آبادان گفت: مشکل تردد گاومیشها در سطح شهر آبادان باید هر چه زودتر حل شود. احمد امیری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ خاطرنشان کرد: چند ماهی است که در بعضی مناطق شهر آبادان مثل ایستگاه سوم قدس، منطقه بوارده یا حوالی بازار مرکزی تردد آزاد گاومیشها مشاهده میشود.وی ادامه داد: این مساله در گذشته نیز وجود داشت اما به دلیل اعتراض کانون جهانگردی گامیشها جمعآوری شدند ولی این اواخر متاسفانه باز هم مشاهده میشوند. امیری گفت: این مورد اکنون حادتر شده چراکه بلوار معلم که معمولا محل استراحت مسافران است و روبهروی سینما نفت قراردارد به چراگاه گامیشها تبدیل شده و این اصلا وجه خوبی برای آبادان ندارد. مسئولان باید تا قبل از عید نوروز این مساله را حل کنند.
|
خبرگزاری فارس: حسین شمسآریان گفت: نمیدانم ماحصل سفرهای استانی به خوزستان چه نتیجهای در پیداشته که مردم همچنان زندگی سختی دارند.
وی این روزها به قصد تهیه مستند عملیات «والفجر 8» به استان خوزستان سفر کرده، که در آنجا با حواشی قابل تأملی روبرو بوده که زمینه ساخت مستندی دیگر را برای این مستندساز رقم زده است؛ البته وی قبل از این، حداقل 7 سال در گروه تفحص لشکر 31 عاشورا حضور داشته و از این رو با بسیاری از مشکلات مردم غیور این منطقه آشنا است، اما وقتی پس از گذشت چند سال همچنان این مشکلات را بر جا دیده، تصمیم گرفته گوشهای از زندگی مردم استان را به تصویر بکشد. آن هم نه برای سیاهنماییهای متداول، بلکه تنها به نیت گشایشی در امر معیشت این مرزنشینان.
آنچه در ادامه میآید، ماحصل گفتوگوی کوتاه ما با این مستندساز ارزشی مستقر در خرمشهر است.
حسین شمسآریان اظهار داشت: مردم حماسهساز خطه خوزستان که حداقل در 8 سال دفاع مقدس از هیچگونه جانفشانی در راه دین کوتاهی نکردهاند، اکنون پس از گذشت سالها از جنگ، هنوز در مواردی از حداقل امکانات زندگی نیز محروم ماندهاند.
وی ادامه داد: حداقل در این روزها که ما شاهد بودیم، با بارندگیهای این فصل، آب حتی به داخل خانههای مردم نفوذ کرده و در مواردی با سرریز شدن چاههای فاضلاب، آن نیز به همراه آبگرفتگی حاصل از باران وارد خانهها شده است.
شمسآریان گفت: این موارد وضعیت نقاط مرکزی شهر خرمشهر است که مزیت مرکز استانی را با خود دارد! بنده از نقاط مختلفی از جمله منطقه کوشک پشت کارخانه صابون حفار، بهمن شیر (تنگه یک، تنگه 2، تنگه 3)، کوتشیخ، فلکه عشایر، رجیجه، کوهآریا، گمرک، داوودی و روستاهای اطراف اروندرود و جاده قفاس و ... دیدن کردهام. اوضاع روستاها بسیار با وضعیت شهر متفاوت است و به نسبت دشوارتر.
وی اضافه کرد: چند روز قبل به منطقهای روستایی رفتم که مردم آنجا عنوان میکردند مبلغین وهابیت به آنجا رفته و حاضرند حقوق ماهیانهای به دلار به مردم بدهند تا از ارزشهایشان دست بردارند! وهابیت در این استان به شدت فعال است، هرچند این مردم به آنها روی خوش نشان نمیدهند، اما نمیتوان روایات حول موضوع فقر را فراموش کرد که اهل بیت تصریح فرمودهاند «فقر، کفر میآورد...».
شمسآریان با ابراز گلایه از عملکرد برخی مسئولین بیان داشت: نمیدانم چرا مسئولین خود را به خواب زدهاند، اگر ندیدهاند، از آنها دعوت میکنم ساعاتی کوتاه به اینجا تشریف بیاورند و از نزدیک وضعیت را ببنند؛ البته اگر نخواهند ببینند که بحث دیگری است؛ در حل مشکل «روستای بابا یادگار» نیز آن قدر مسئولین تعلل کردند که دفتر حضرت آقا وارد صحنه شد؛ چرا باید از بیعرضگی مسئولین اجرایی، ایشان اقدام کنند؟
وی گفت: اوضاع بهداشت، معیشت، کار و ... مردم خوزستان در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ بنده به همراه یکی از رزمندگان محلی به مناطقی در جوار بندر خرمشهر رفتیم؛ با کمال تأسف متوجه شدم بسیاری از کارکنان بومی که در بندر مشغول به کار بودند با تغییر مدیریت مشمول جایگزینی نیرو شده و از کار خود اخراج شدهاند!
شمسآریان ادامه داد: اکنون بسیاری از این افراد در پسماندهای شهر به دنبال یافتن تکههای آهنی هستند تا با فروش آنها درآمدی کسب کنند! گذشته از آلودگی بسیار آن، حداکثر درآمدی که از این طریق بدست میآید نهایتاً از 8 تا 10 هزار تومان در روز تجاوز نمیکند!
وی افزود: نمیدانم نتایج سفرهای استانی به این استان چه دستاوردی داشت که شهر و مردم همچنان وضعیت نامناسبی دارند؛ البته چندی پیش شنیدم که برخی مسئولین مالی استان خوزستان با اتهامات مالی بازداشت شده بودند که پس از گذشت مدتی بدون اعلام نتایج دادگاه آزاد شدند!
این مستند ساز ابراز داشت: گویا بناست در سال فقط یکبار آن هم در ایامی که راهیان نور به اینجا میآیند به شهر رسیدگی شود که آن هم تنها موارد محدودی مانند رنگآمیزی جدولها و ... را شامل میشود؛ البته کاروانها نیز تمام امکانات مورد نیاز را با خود میآورند و تقریباً هیچ درآمدی هم عاید مردم شهر نمیشود، گویا نصیب مردم از این گردشگری عظیم تنها شلوغی آن است و دیگر هیچ!
وی در انتها با اشاره به صحبتهای حضرت امام(ره) در خصوص خرمشهر گفت: ای کاش مسئولین به تأکیدات حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنهای در رابطه با این شهر توجه نمایند تا بیش از پیش به وظایف خود نسبت به این دلامردان پی ببرند؛ خصوصاً جمله معروف حضرت امام که فرمودند «خرمشهر دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده است».
خبرگزاری فارس: نماینده مردم خرمشهر در مجلس گفت: عزل وزیر بهداشت و درمان از سوی رئیس جمهور رنگ و بوی سیاسی دارد چرا که ایرادی در کار وی نبود.
عبدالله سامری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار کرد: عزل مرضیه دستجردی، وزیر بهداشت و درمان از سمتش تأسفبرانگیز است.وی افزود: این اقدام از سوی رئیس جمهور رنگ و بوی سیاسی دارد چرا که پیش از این نیز چنین مواردی را از وی شاهد بودهایم.
نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: دستجردی وزیری متعهد، توانمند، کاربلد و دلسوز بود و مسائل و مشکلات بهداشتی و درمانی شهرهای مختلف بهویژه مناطق محروم را با دقت بررسی میکرد.وی اضافه کرد: مرضیه دستجردی بهویژه عنایت و توجه خاصی به خرمشهر داشت و البته قربانی سیاستبازیهایی که نباید، شد.
*برای این اقدام رئیس جمهور باید تأسف خورد
سامری در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر بیان کرد: مرضیه دستجردی به دلیل اعتراض به عدم اختصاص ارزی که به تأمین داروی مورد نیاز مردم جامعه باید تعلق میگرفت، عزل شد.وی با اظهار نگرانی برای جامعه بهداشت و درمانی کشور بهدلیل عزل چنین نیروی پرتلاش و متعهدی، گفت: برای این اقدام رئیس جمهور باید تأسف خورد.نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کاری که نباید صورت میگرفت انجام شد و البته وضعیت بهداشتی و درمانی کشورمان بعد از این وزیر کارآمد، بلاتکلیف خواهد ماند.
خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: طرح دولت مبنی بر افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی هیچ توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد و قابل قبول نیست.
عبدالله تمیمی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شادگان اظهار کرد: دولت در نظر دارد طرحی را مبنی بر افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی اجرایی کنند که البته با مخالفت نمایندگان مردم در مجلس شهرهای مرزی کشور روبهرو شده است.
وی افزود: دولت هدف از تحقق این طرح مبارزه با قاچاق سوخت عنوان کرده در حالیکه این امر خود بانی و مسبب قاچاق از مناطق مرکزی و ارزانتر کشور به مناطق مرزی میشود.
عضو کمیسیون انرژی و نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: بهطور مثال اگر جمعیت قاچاقچیان سوخت مناطق مرزی 10 هزار نفر باشد و قصد کنترل این تعداد جمعیت را داشته باشیم نباید به 16 میلیون نفر شهروند عادی دیگر ضرر مالی و اقتصادی وارد کنیم!
وی اضافه کرد: این اقدام هیچگونه توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد و از نظر شهرهای مرزی قابل قبول نیست.
تمیمی همچنین عنوان کرد: در کشوری که بنزین پایه قیمتگذاری آن است با گرانتر شدن قیمت سوخت مطمئناً دیگر اقلام نیز با افزایش قیمت مواجه خواهند شد.
وی در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس در شادگان بیان کرد: نرخ کرایه تاکسیها، اجناس خوراکی و معیشتی، خرید و فروش خودرو و همه و همه زنجیروار گران و گرانتر خواهد شد و بار سنگینی این تورم را تنها مردم باید متحمل شوند.
نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: وابستگی گرانی به بنزین 60 درصد بوده و با تحقق طرح افزایش قیمت در مناطق مرزی مردم این شهرها با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
سودانی: به جای افزایش قیمت آب و برق، راهکارهای حمایت از صنعت آب و برق را تعریف کنیم
نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و نماینده اهواز ضمن مخالفت با بحثهای مطرح شده درباره احتمال افزایش قیمت آب و برق در سال آینده، گفت که نباید همه تعدیل قیمتها را متوجه مردم کنیم.
ناصر سودانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: من در شرایط فعلی موافق نیستم این افزایش قیمت صورت گیرد. ما میتوانیم راهکارهای حمایت از صنعت آب و برق را به خوبی تعریف کنیم و همه تعدیلها را در این شرایط متوجه مردم نکنیم.
وی با ابراز تاسف از عدم هماهنگی وزارت نیرو با مجلس برای تصمیمگیری درباره تغییر قیمتها، افزود: متاسفانه وزارت نیرو در این رابطه مشورتی با مجلس نکرده و ما در کمیسیون انرژی اطلاع نداریم چه تصمیمی در این باره اتخاذ خواهند کرد و افزایش قیمتها در چه چارچوب، قالب و جدولی صورت میگیرد. در واقع آنها هیچ چیزی به ما ارائه نکردهاند.نماینده مردم اهواز در مجلس همچنین تاکید کرد که برای تعیین قیمت آب و برق باید مصرفکنندگی را با لحاظ تفاوت بین دهکها و مناطق مختلف اقلیمی تعریف کرد.سودانی ادامه داد: در برخی مناطق که مصرفکنندگان ناچارند مصرف بیشتری داشته باشند هزینه بیشتری هم بر آنها تحمیل میشود. مثلا در مناطق گرمسیر مصرف آب مردم برای استحمام و شستوشو و مصرف برق برای بکارگیری وسایل سرمایشی افزایش خواهد یافت. در این مناطق معمولا در هر خانهای دو یا سه کودک وجود دارد.نایب رییس کمیسیون انرژی اضافه کرد: اگر قرار است تغییر قیمتی اتفاق بیفتد باید ترتیبی داده شود که مردمی که ناگزیر از مصرف هستند متضرر نشوند، البته در برخی جاها امکان صرفهجویی وجود دارد اما گاهی هم چارهای جز مصرف بیشتر برای مقابله با شرایط اقلیمی نیست.
خبرگزاری فارس: 30 کارگر از بخش تنظیف شهرداری شوشتر اخراج شد و این امر باعث اعتراض از سوی کارگران شهرداری شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس/a> از شوشتر، بر اساس پیمان منعقد شده با پیمانکار حمل زباله شهرداری شوشتر که به تأیید شورای اسلامی شهر نیز رسیده است پیمانکار موظف شده است که برای انجام امورات خود با نیروهای بومی استفاده ولی در این پیمان قید نشده است که باید با همین نیروهای موجود همکاری کرد.رئیس شورای اسلامی شهر شوشتر ظهر امروز در حاشیه برگزاری جلسه شورای اسلامی شهر شوشتر اظهار داشت: به جد مشکل کارگران شهرداری را پیگیری میکنیم و پیمانکار حق نداشته است نیروهای موجود را تعدیل کند.حمید سالمپور خاطر نشان کرد: اخراج 30 نیرو از بخش تنظیف بدون هماهنگی با شورای اسلامی شهر و شهرداری انجام شده است و این مشکل را حتما پیگیری جدی خواهیم کرد.وی با اشاره به شرایط کنونی شهرداری شوشتر افزود: پیمانکاران نباید چنین ریزش و تعدیل نیروهایی در دستور کار قرار دهند زیرا چنین اقداماتی تنها برای مدیریت شهری مشکل آفرین میشود.سالمپور با اشاره به اینکه باید در اسرع وقت برای هتل شوشتر چاره اندیشی شود، خاطر نشان کرد: باید در این باره در کمترین زمان ممکن اقداماتی را انجام دهیم و به این دلیل اتلاف وقت تنها به زیان شهر شوشتر خواهد بود.رئیس شورای اسلامی شهر تاکید کرد: برای اجرای قانون و ارائه مدارک مالی مستاجر هتل جهانگردی شوشتر بیش از 20 روز به وی فرصت داده شد و زمانی که در این باره هیچ اتفاق خاصی رخ نداد شهرداری شوشتر از مقام قضایی درخواست اجرای حکم و پلمب هتل را کرد و به این دلیل هتل پلمب شده است.وی افزود: در تلاش هستیم تا روند بررسی موضوع و رسیدگی به مشکلات در کمترین زمان ممکن انجام شود و در این باره فرصتهای پیش از سال نو بسیار مغتنم هستند.
خبرگزاری فارس: با پیگیریهای بسیار زیاد شهرداری و شورای اسلامی شهر تنها هتل شوشتر به دستور مقامات قضایی پلمپ شد.
شهردار شوشتر در گفتوگو با خبرنگار فارس در شوشتر اظهار داشت: هتل جهانگردی شوشتر در تملک کامل شهرداری است، اما نه تنها درآمدی برای این سازمان ندارد بلکه برای شهرداری شوشتر هزینههای زیادی ایجاد کرده است.
آرش دُر با اشاره به اینکه شهرداری شوشتر پیگیری قضایی در این باره را از ماههای پیش آغاز کرد، خاطر نشان کرد: شهرداری برای تعیین تکلیف این مسئله بیش از چهار ماه پیگیری قضایی انجام داده است و برای پلمپ کردن این هتل که تنها هتل شوشتر است دو بار به پیمانکار و مستاجر این هتل فرصت داده شد تا نحوه مبادلات مالی و اسناد مربوطه در این باره را به شهرداری ارائه کند، ولی چنین اقدامی انجام نشده است.
وی با اشاره به اینکه شهرداری شوشتر موظف است از اموال خود نگهداری کند، افزود: شهرداری باید از اموالی که طی قرارداد به پیمانکاران سپرده است، نگهداری کند و به همین منظور از همه اهرمهای قانونی و قضایی استفاده میکند تا صلاح سازمان تامین شود.
دُر با تاکید بر اینکه دوست نداریم این هتل مدت زیادی تعطیل باشد، افزود: مستاجر و پیمانکار هتل جهانگردی باید در دستگاه قضایی پاسخگو باشد و ما نیز شکوائیهای به دستگاه قضایی تحویل دادهایم تا مشکلات در اسرع وقت و به صورت قانونی بررسی و برطرف شود.
وی خاطر نشان کرد: امیدواریم این هتل در اسرع وقت بازگشایی شود و مردم و گردشگران بتوانند از این هتل استفاده کنند.
سرای روزنامه نگاران بهمن ماه در اهواز افتتاح می شود | |
اهواز - خبرگزاری مهر: مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان از افتتاح سرای روزنامه نگاران این استان در بهمن ماه سال جاری در شهرستان اهواز خبر داد. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام سید لطف الله سپهر، هدف از تاسیس این سرا را تامین محل برگزاری جشنواره ها، همایشها و نمایشگاه های تخصصی برای روزنامه نگاران عنوان کرد و افزود: این امر سطح گفتگوی جامعه مطبوعاتی و رسانه ای استان خوزستان را افزایش و موجبات وفاق و همدلی خانواده مطبوعات خواهد شد. سپهر، سرای روزنامه نگاران ایران را فرصتی برای نمایش بضاعت واقعی مطبوعات ایران اسلامی قلمداد و ایجاد محیطی صمیمی و بانشاط برای دیدار و تبادلات فکری روزنامه نگاران با یکدیگر و تقویت زمینه های همکاری و هم اندیشی آنها، ایجاد محلی برای انتقال تجربیات استادان و محققان علوم ارتباطات، ایجاد کانون تجمع و هم افزایی توان مطبوعات استان، تشکیل باشگاه های تخصصی با استفاده از ظرفیت دنیای مجازی (سایت سرای روزنامه نگاران) برای اهالی رسانه را از دیگر اهداف تاسیس سرای روزنامه نگاران استان خوزستان عنوان کرد. سپهر افزود: در اکثر استان های کشور این مجموعه با حضور معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افتتاح شده و تسهیلاتی برای آن قرار داده اند، ما هم برای اینکه از قافله مطبوعات کشور عقب نباشیم و چون استان خوزستان از لحاظ کمی و کیفی در عرصه مطبوعات جزء سه استان برتر کشور است، در بهمن ماه سال جاری این فضا را در استان افتتاح می کنیم. |
45 درصد خوزستانی ها اضافه وزن دارند | |
اهواز - خبرگزاری مهر، معاون فنی و بهداشت مرکز بهداشت استان خوزستان گفت: براساس مطالعات صورت گرفته در سال 88، 45 درصد از افراد 15 تا 64 ساله خوزستانی دچار اضافه وزن و چاقی هستند. | |
به گزارش خبرنگار مهر، پژمان بختیاری نیا پیش از ظهر یکشنبه در نشست خبری به مناسبت هفته آموزشی بسیج تغذیه اظهار کرد: هفته بسیج ملی تغذیه از نهم تا 15 دی ماه با موضوع تغذیه صحیح با تأکید بر تهیه مصرف غذای بومی با ارزش در سراسر کشور گرامی داشته می شود. وی با اشاره به ضرورت آموزش تغذیه صحیح، گفت: مقوله تغذیه، ریشه در عوامل و متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقلیمی و کشاورزی دارد و عادات غذایی مثل گنجینه های فرهنگی نسل به نسل منتقل می شوند و در روند زمانی تکامل می یابند.بختیاری نیا با بیان اینکه مصرف غذاهای غیرخانگی در میان خانواده ها افزایش یافته، افزود: امروزه با تغییر سبک زندگی، خانواده ها به سمت مصرف زدگی پیش رفتهاند و با مشغله هایی که برای افراد جامعه خصوصا بانوان ایجاد شده عادات غذایی تغییر کرده و وقت کمتری صرف تهیه غذا در خانه می شود. وی با اشاره به این موضوع که بیماری هایی مثل دیابت، فشار خون، بیماری های قلبی - عروقی و حتی سرطانها ریشه در عادت غذایی غلط جامعه دارند، گفت: در غذاهای آماده میزان چربی بالا و غیر قابل کنترل است و 5 تا 7 برابر کالری به بدن می رساند که این میزان کالری در بدن انباشته و با گذشت زمان فرد را به انسداد عروق مبتلا می کند. معاون فنی و بهداشت مرکز بهداشت استان خوزستان تصریح کرد:مطالعه سال 88 نشان می دهد که 45 درصد از افراد 15 تا 64 ساله استان خوزستان اضافه وزن یا چاقی دارند که این میزان از متوسط کشوری بیشتر است.وی با تاکید بر اینکه این آمار نشان می دهد که نوع تغذیه مناسب نیست و این افراد در معرض بیماریهای غیرواگیر هستند، افزود: 35 درصد از افرادی که مورد مطالعه قرار گرفتهاند در هفته سه بار نوشابه می خورند. بختیاری نیا با اشاره به عادات غلط غذایی، گفت: 33 درصد از خانواده ها در هفته حداقل یک بار نوشابه استفاده می کنند و 10 درصد از کودکان خوزستانی روزانه چیپس و پفک می خورند.وی با تاکید بر استفاد از غذاهای بومی و سنتی، افزود:اگر نقاط ضعف غذاهای بومی و سنتی برطرف شود، این غذاها می توانند جایگزین خوبی برای غذاهای آماده و صنعتی باشند. |
برای نخستین بار در جهان/ | |
پزشکان خوزستانی به روشهای نوین زیباسازی فک و صورت دست یافتند | |
اهواز- خبرگزاری مهر: استاد یار بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: در بخش جراحی فک و صورت در دانشگاه علوم پزشکی توسط یک تیم جراحی تحقیقاتی توانستیم به روش های جدید و نوینی در زمینه جراحی های بازسازی و زیبایی فک و صورت دست یابیم. | |
به گزارش خبرنگار مهر، کاظم خیابانی ظهر یکشنبه در نشست خبری به منظور تشریح روشهای درمانی جدید فک و صورت با استفاده از تزریق چربی و ایجاد چال لبخند اظهار کرد: بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی به عنوان تنها مرکز جنوب غرب ایران شناخته می شود. وی با بیان اینکه این بخش تخصصی نوپا از سه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرده، افزود: ابداع و معرفی تکنیکهای جدید، جراحی های بازسازی و زیبایی فک و صورت از اهداف تشکیل و راه اندازی این مرکز بوده است. خیابانی با اشاره به اینکه حاصل این فعالیتها و تلاشهای بی وقفه مقاله ها و روشهای درمانی نوین است، گفت: در این مرکز تکنیک جدیدی برای ایجاد چال لبخند معرفی شده است. وی افزود: این روش درمقایسه با سایر روشهای دیگر دارای عوارض کمتر و همچنین ماندگاری بیشتری است. استاد یار بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی اهواز با اشاره به اینکه نتایج این روش درمانی جدید به صورت یک مقاله در آمده است، عنوان کرد: این مقاله در معتبرترین ژورنال جراحی فک و صورت در جهان منتشر شده است و همچنین به عنوان مقاله مرجع در سایر مقالات مورد استفاده قرار گرفته است. وی همچنین به ابداع روش جدید در جراحی های زیبایی چانه (جینوپلاستی ) اشاره کرد و گفت: به دلیل فرم خاص برش استخوان در این جراحی نام آن را زیگ زاگ جینو پلاستی نهادیم و این روش شامل هفت زیر مجموعه می شود که با توجه به نیاز هر بیمار از این روش درمانی نوین استفاده خواهد شد. خیابانی تصریح کرد: در حال حاضر این روش به صورت دو مقاله در ژورنال انجمن جراحان فک و صورت بریتانیا و آمریکا در حال گذاراندن مراحل ابتدایی چاپ است. وی در خصوص، نتایج این روشهای درمانی جدید گفت: در این راستا بیش از 40 مورد مقاله تخصصی در کنگره های داخلی و خارجی ارائه شده و همچنین یک جلد کتاب در زمینه جراحی های پیشرفته پیش از ایمپلینت تالیف شده است. |
گزارش تصویری/ عبور زائران کربلا از مرز شلمچه | |
شلمچه - خبرگزاری مهر : زائران و عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) در آستانه اربعین حسینی از مرز شلمچه در حال حرکت هستند. | |
احمد جعفری |
اگر چه صدای مخالفت و اعتراض طرفداران محیط زیست نتوانست آرامش مجریان پرقدرت و مصمم سد گتوند را برهم زند؛ اما به نظرمیرسد این بار اظهار نظر یکی از بالاترین مراجع نظارتی کشور لرزه بر بلندترین سد خاکی کشور خواهد انداخت.
مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور اخیرا اعلام کرده «با شرایط حاضر، سد گتوند دیگر نمیتواند به فعالیت ادامه دهد و این سد باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود». دلیل آن هم شور کردن آب رودخانه کارون و تهدید 600 هزار هکتار از اراضی کشاورزی خوزستان است.
در حاشیه نمایشگاه بینالمللی آب و تاسیسات فاضلاب با یکی از مدافعان عملکرد سد گتوند علیا به گفتوگو نشستیم. که پیش از این مدیریت مطالعات و دبیری کمیته آبگیری سد را نیز به عهده داشت. هر چند دکتر «داریوش محجوب» در این گفتوگو چند بار تاکید میکند «پرونده شوری سد گتوند در آینده نزدیک بسته میشود» اما باید منتظر بود و دید در آینده چه پیش خواهد آمد.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته سد گتوند علیا باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود، با این حال عملیات اجرایی سد را متوقف کردهاید؟
موضوع تصمیم سازمان بازرسی را فقط از طریق جراید مطلع شدیم و قرار است گزارشهای لازم را به سازمان بازرسی ارائه دهیم تا وضعیت بررسی شود. عملیات اجرایی سد نیز کمافی السابق در جریان است. پروژه بیش از 90 درصد پیشرفت دارد و جبهههای مختلف باقیمانده از جمله ساختمان توسعه نیروگاه و بخشهای جزئی سرریز در حال تکمیل است.
آنطور که متولیان سد گتوند اعلام کردهاند، شوری آب خروجی به کارون کمتر از 2 هزار میکروموس است، اما بخشی از آب شور در مخزن سد ذخیره شده. برای این بخش برنامهای دارید؟
موضوع کیفیت آب یا شوری آب در طرح گتوند موضوع جدیدی نیست و از حدود 9 سال پیش تحت مطالعات خیلی گسترده و جامع است. بر اساس نتایج همین مطالعات، راهکارهایی برای آن اندیشیده شده که بخش اصلی راهکارها یا اجرا یا بسترسازی تکمیل آن انجام شده است که با تکمیل آنها پرونده شوری یا کیفیت آب این سد بسته میشود.
چه راهکارهایی؟
راهکارهای موقت و طولانی مدت پیش بینی شده است. ایجاد پوشش روی سازند (نمکی) گچساران در نزدیکی روستای عنبل به منظور کاهش نرخ انحلال و برنامهریزیهایی که با آبگیری مرحلهای برای کنترل پدیده انجام دادیم، راهکارهای موقت هستند. راهکارهای طولانی مدت هم پیش بینی شده است. احداث سازههایی که برداشت آب از لایههای مختلف را ممکن میسازد؛ همچنین بسترسازی لازم برای تخلیه آبهای کف مخزن به محل مجاز که آنهم انجام شده و در حال پیگیری دریافت مجوزهای لازم هستیم تا به طور کامل اجرا شود. با این اقدامات کلا پرونده کیفیت آب گتوند و ریسکهای احتمالی آن بسته میشود. البته پدیدهای که هم اکنون اتفاق افتاده در گذشته نیز بوده و در حال مدیریت آن هستیم و مشکلی هم در این زمینه وجود ندارد. ضمن اینکه تا دو سه سال آینده پروژههای طولانی مدت هم تمام میشود و به طور کلی پرونده بسته میشود.
پروژه «کاهش نرخ انحلال سازند نمکی» در مخزن سد موفقیت آمیز بوده است؟
کاهش نرخ انحلال به عوامل مختلفی بستگی دارد اما آن چیزی که حالا دارد اتفاق میافتد بیشتر به دلیل ترآبی سال آبی جدید است. بارشهای خوبی که در منطقه داشتیم موجب شده دبی و آورد رودخانههای شور که به مخزن سد گتوند میریزند افزایش یابد. به عبارتی به صورت مقطعی منبع جدیدی (که این رودخانهها هستند) برای ورود آب شور به مخزن سد گتوند بوجود آمده است. همزمان سازند گچساران نیز نقش خودش را دارد. بنابراین به دلیل سرد شدن هوا، پدیده بارش و ورود سیلابهای مقطعی به مخزن سد گتوند در حال تجربه کردن شرایط جدید هستیم. البته در مجموع برنامهریزی و مدیریتهایی اعمال شده که امیدواریم مشکل ایجاد نکند. از نظر کارشناسی فکر نمیکنیم مشکل خاصی وجود داشته باشد. ضمنا برای کاهش احتمال تکرار این اتفاقات در سالهای آینده، در حال اخذ مجوز اجرای سیستم تخلیه آب هستیم.
مجموعه سد چه شرایط جدیدی را تجربه میکند؟
در منطقه دو رودخانه شور شاخص (شور لالی و شور عقیلی) وجود دارد که سالیان سال به کارون وارد میشدند. بارشهای سنگین و سیلاب باعث افزایش حجم آب شور ورودی به مخزن سد و افزایش شوری آن شده است.
این شرایط در مطالعات پیش بینی نشده بود؟
پیش بینی شده بود. بحث شوری مخزن گتوند را بیشتر به سازند گچساران میشناسند تا رودخانههای شور. جالب است که حتی اگر این رگههای نمکی وجود نداشت به خاطر وجود این رودخانههای شور به هر حال باید فکری برای کیفیت آب میکردیم. البته این مسئله باعث شده که خوب دقت و برنامهریزی کنیم. چون در نیمه دوم سال هستیم دبی رودخانههای شور تغییر کرده و حدود 10 مترمکعب بر ثانیه آب شور از طریق این رودخانهها وارد کارون میشود. علاوه بر این همیشه در نیمه دوم سال به دلیل سرد شدن هوا اختلاطی در لایههای سطحی آب مخزن بوجود میآید که آنهم مزید بر علت شده و شوری آب را نسبت به شش ماه پیش بیشتر کرده است. اما به این معنی نیست که در شرایط بحرانی قرار داریم بلکه همه چیز تحت کنترل است و برای آن برنامه داریم.
دامنه تغییرات شوری (EC) در مخزن سد چقدر است؟
شاید در کف مخزن شوری به بیش از 100 هزار میکروموس هم برسد اما حجم آب با این میزان شوری خیلی کم و حدود نیم تا یک درصد حجم مخزن است. مخزن سد 2 میلیارد و 200 میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از یک میلیارد و 600 مترمکعب آن، آب با شوری قابل قبول است. کل حجم باقیمانده هم غیرقابل قبول نیست. مسئله کنونی مربوط به لایههای میانی مخزن است.
در لایهبندی آب مخزن سد (لایههای با شوری زیاد و کم) اختلاط به وجود آمده؟
بله، اما موثر نبوده و کیفیت آب خروجی کنترل میشود. اینها پدیدههای موقت است ضمن اینکه برنامهریزیهای دراز مدت داریم. این برنامهها به تایید پانل کارشناسی بینالمللی ما رسیده و اینطور نیست که بگوئیم فقط نیروهای کارشناسی ما روی آن کار کرده باشند. پشتوانه فنی خوبی داریم که با اجرای آن طرح کاملا بیمه میشود.
سناریوی طولانی مدتی که در نظر گرفتید چیست؟
بستری فراهم کردیم که بتوانیم آب را از لایههای زیرین مخزن خارج کنیم. دریچههایی در لایههای مختلف مخزن هست که میتوان آب را بسته به نیاز پایین دست از لایههای مختلف برداشت کرد تا همواره شوری برای پایین دست مطلوب باشد اما همواره باید برای سیستم تخلیه آب از کف مخزن هم فکری شود که همه کارهای اخذ مجوز آن انجام شده و قرار است به صورت مستقل اجرا شود.
این سیستم در صورت نیاز آب را از کف مخزن خارج میکند. البته در حال حاضر خروجی آب از این طریق نداریم. از این ناحیه (آب با شوری بالا) فقط دبی خیلی جزئی با لایههای دیگر آب مخزن مخلوط و به پایین دست تخلیه میشود.
در این طرح آب شور مخزن در آینده قرار است به کجا تخلیه شود؟
فعلا در حال پتانسیل یابی هستیم. اگر بتوانیم از این آب در صنعت نفت استفاده میکنیم، در غیر اینصورت با شوری مجاز و هماهنگ به سمت خلیج فارس انتقال خواهیم داد.
برای اجرای این طرح چه میزان اعتبار نیاز است؟
هنوز به طور دقیق برآورد نشده اما فکر نمیکنم نسبت به سرمایهگذاری بزرگی که در گتوند شده عدد قابل توجهی باشد.
پس به نظر شما از لحاظ اقتصادی به صرفه است؟
بله. قطعا میتوانم بگویم کمتر از 10 درصد سرمایه گذاری انجام شده خواهد بود.
با وجود کیلومترها فاصله با خلیج فارس این طرح قابل اجراست؟ خطوط انتقال به صورت زیرزمینی اجرا میشود؟
طرح هنوز نهایی نشده اما خطوط انتقال مدفون خواهد بود. در بخشهایی هم شاید بتوان از کانال انتقال پسابهای نیشکر به خلیج فارس استفاده کرد تا هزینهها بهینه شود البته با رعایت ضوابط محیط زیست. با این طرح بلندمدت پرونده کیفیت آب سد گتوند برای همیشه بسته خواهد شد.
![]() |
خبرگزاری فارس: سریال تساویهای نفت آبادان در لیگ برتر با آلفردو کاسیمیروی پرتغالی همچنان ادامه دارد.
نفتیها با آغاز ناامیدکننده خود در این فصل خیلی زود و در نیمههای نیم فصل اول هواداران خود را دلسرد کردند و در بازیهای پایانی نیمفصل شمار تماشاگران آبادانی که همیشه ورزشگاه تختی را پر میکردند به زحمت به دو هزار نفر میرسید.
نتایج ضعیف این تیم در نیم فصل نخست ابتدا دامن مدیرعامل باشگاه را گرفت و علی حکمت جای خود را به خلیل صالحی داد.
از آن پس بود که سونامی تغییرات در این تیم آغاز شد و دگرگونیها از نیمکت گرفته تا بازیکنان و هیئت مدیره به امید نتایج بهتر این تیم در نیم فصل دوم ادامه یافت و نفت آبادان با چهرهای جدید نیم فصل دوم را آغاز کرد.
باتوجه به اضافه شدن شش بازیکن جدید در نیم فصل به این تیم و برطرف کردن نقاط ضعف در برخی خطوط به نظر میرسد تیمی منسجم و یک دست راهی نیم فصل سخت پیشروی نفتیها شود.
نتایج بسیار خوب این تیم در جام حذفی نیز مبین اثرات مثبت تغییرات ایجاد شده در این تیم بود و امیدها را برای طلاییپوشان آبادانی زنده کرد.
در هفته هجدهم و آغازین نیم فصل دوم نیز نفتیها دست به کار بزرگی زدند و پرسپولیس تهران را در حضور تماشاگرانش در آزادی با تساوی دو بر دو متوقف کردند.
پس از این بازی بود که نظر بسیاری از کارشناسان در خصوص نفت آبادان تغییر کرد و حتی منتقدانی که نتایج جام حذفی این تیم را با چاشنی شانس همراه میدانستند به تمجید از این تیم پرداختند تا نفتیها با روحیهای مضاعف به بازی با ملوان بندرانزلی بیاندیشند.
اما در روزی همه چیز برای کسب پیروزی نفت آبادان در ورزشگاه تختی این شهر در برابر ملوان فراهم شده بود بازهم این تیم پیروز نشد و با تساوی یک بر یک به کار خود پایان داد تا سریال تساویهای پیرمرد پرتغالی طلاییپوشان با این تیم و فرصتسوزیهای طلاییپوشان ادامه داشته باشد.
آلفردو کاسیمیروی پرتغالی از هفته دوازدهم رقابتهای لیگ برتر جانشین هموطن خود ژوزه کاستا شد و در مدت زمان حضور خود در رأس کادر فنی این تیم شش تساوی و دو شکست را در کارنامه خود ثبت کرده است.
نفتیها که در طول این فصل تنها یک برد را کسب کردهاند با این تساوی و با توجه به پیروزی گهر دورود در برابر راهآهن تهران تنها به لطف تفاضل گل بهتر نسبت به این تیم از رتبه هفدهمی خود به قعر جدول سقوط نکردند.
حال باید دید که سریال تساویهای نفت آبادان با کاسیمیرو چه موقع به پایان میرسد چراکه هر تساوی خانگی برای نفت آبادانی که امتیازات کامل بازیها برای بقا نیاز دارد به منزله شکست محسوب میشود و یک پله آنها را به سقوط به لیگ یک نزدیکتر میکند.
به هر حال امیدواریم نوار تساویهای ادامهدار نفت آبادان به موقع قطع شود تا پیروزیهای این نوشداروی پس از مرگ سهراب نشود و حسرت این روزها و امتیازات خانگی از دست رفته را در پایان فصل نخوریم.
============
یادداشت امید زباری
روزنامه آمریکایی " بوستون هرالد" در مطلبی ضمن پیش بینی سقوط دولت سوریه، این اتفاق را برای آمریکا بسیار مهم دانست.به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ به نوشته این روزنامه، سقوط بشاراز نظر استراتژیکی برای آمریکا مهم است همانطورکه ژنرال جیمز ماتیس فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در گزارشی به کنگره گفته بود سقوط بشار اسد بزرگترین عقب نشینی ایران در 25 سال گذشته خواهد بود.
استفاده از اهرم «بشار اسد» برای فشار به ایران
یک روزنامه آمریکایی، به دولت آمریکا پیشنهادی در مورد "باج خواهی هسته ای" ارائه کرد.
به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ " واشنگتن پست" با انتشار مقاله ای به قلم " جیم هوگلند " به دولتمردان آمریکا پیشنهاد کرد با افزایش فشارها بر دولت اسد و تضعیف هرچه بیشتر او و به خطر انداختن منافع ایران در سوریه از این حربه برای باج خواهی هسته ای از ایران استفاده کنند. این روزنامه با اشاره به اظهارات " لوینی" سفیر سابق فرانسه در آمریکا اشاره کرده و به نقل از وی می نویسد: تا به حال هرچه به ایران با تحریم و تهدید فشار آوردیم تا برنامه هسته ایش را متوقف کند فایده ای نداشته است و ایران به جای تسلیم شدن سرعت فعالیت های هسته ایش را افزایش داد.سفیر سابق فرانسه در آمریکا اعتقاد دارد که واشنگتن باید از رهبری ایران به عنوان فرد تصمیم گیرنده در پرونده هسته ای بخواهد که با غنی سازی 5 درصدی اورانیوم موافقت کرده و بخش اعظمی از اورانیوم های غنی سازی شده ذخیره را هم به خارج از کشور منتقل کند. در غیراینصورت امریکا می تواند با در دست داشتن همراهی متحدان بین المللی خود به فکر تخریب تاسیسات هسته ای ایران در سال 2013 باشد!وی به دولت مردان آمریکا توصیه کرد اکنون که تنها چند ماهی مانده تا فعالیت هسته ای ایران به نقطعه ای برسد که دیگر غیرقابل برگشت شود اوباما باید از اهرم فشار سوریه علیه ایران استفاده کند.![]() |
![]() |
خبرگزاری فارس: مهاجم سابق تیم فوتبال نفت آبادان گفت: به سر تمرین صنعت نفت رفته تا از مدیرعامل این مجموعه بابت صحبتهایم در برنامه نود عذرخواهی کنم.
ابراهیم تهامی در گفتو گو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار کرد: به همراه یکی از هواداران قدیمی تیم فوتبال صنعت نفت بر سر تمرین این مجموعه حاضر شده تا دقایقی را در کنار مدیرعامل، کادر فنی و بازیکنان این تیم باشم.وی در همین خصوص اضافه کرد: بر سر تمرین حاضر شده تا از صالحی؛ مدیرعامل باشگاه صنعت نفت بابت صحبتهایم در برنامه نود عذرخواهی کنم زیرا معتقدم وی از بهترین و فوتبالیترین مدیران ایران است.وی افزود:سالها در شیراز کنار صالحی فعالیت ورزشی داشته و معتقدم که وی با تواناییهایی که دارد میتواند به تیم فوتبال صنعت نفت کمک کند.
مهاجم سالهای دورتر تیم ملی از آخرین مسابقه تیم فوتبال صنعت نفت در چارچوب لیگ برتر گفت و خاطرنشان کرد: پرسپولیس تنها 12 دقیقه بازی را در اختیار داشت و بعد از آن این تیم صنعت نفت بود که شایسته کسب امتیازات کامل مسابقه بود.وی تصریح کرد: ابتدای فصل تصور میکردم که تیم فوتبال صنعت نفت یکی از تیمهای سقوط کننده به دسته پایینتر است ولی چند بازی اخیر زردپوشان نشان داد که باید به این مجموعه امیدوار بود.تهامی در پایان اضافه کرد: امیدوار هستم که تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با مدیریت خلیل صالحی و حمایت هواداران بسیار خود در ادامه مسابقات لیگ برتر روند صعودی خود را پیش بگیرد.
خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: متأسفانه رئیسجمهور به واسطه اقداماتی که نباید صورت میگرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکلساز است.
محمدسعید انصاری امروز در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان اظهار داشت: با توجه به نزدیکی پایان دولت دهم و استمرار حکومت، مصلحت نیست که وزرا عزل و یا جابهجا شوند.وی افزود: متأسفانه رئیس جمهور بهواسطه اقداماتی که نباید صورت میگرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکلساز است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با اینکه از عملکرد وزیر بهداشت و درمان در برخی موضوعات ناراضی بودیم و طرح سه سؤال را از وی نیز در دستور کار قرار داده بودم اما این حرکت و اقدام رئیس جمهور اصلاً در خور شأن نبود.وی با اشاره به طرح موضوع سؤالات خود از وزیر بهداشت و درمان تصریح کرد: وضعیت نابسامان بیمارستان اروندکنار، انتقال دانشجویان دانشکده دندانپزشکی آبادان به اهواز و عدم صدور حکم مستقیم رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان از موضوعات مورد بحث و مدنظر برای طرح سه سؤال از وزیر بهداشت و درمان بوده است.انصاری در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس در آبادان عنوان کرد: عزل وزیر بهداشت نباید اتفاق میافتاد چراکه در شرایط کنونی تحریم، برای تأمین داروی مورد نیاز مردم، این اقدام میتواند مشکلات بزرگتری را برای جامعه پزشکی و درمانی کشورمان به ارمغان بیاورد.وی در پایان عنوان کرد: مرضیه دستجردی از اساتید با ارزش، باوقار و از دانشمندان پزشکی کشورمان است که به ناحق از سمت خود عزل شد.
خبرگزاری فارس: معاون فرماندار ویژه آبادان گفت: اداره منابع طبیعی به عنوان پایه کارهای زیست محیطی محسوب شده اما حتی در جلسات مرتبط و برگزار شده در شهرستان آبادان نیز حضور ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، سیدولیالله موسوی در جلسه پیش از ظهر امروز برگزاری روز ملی هوای پاک در 29 دی ماه که با حضور جمعی از مسئولان شهری در سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد، با اشاره به عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان اظهار کرد: عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان آبادان در جلسه هماهنگی برای برگزاری روز ملی هوای پاک به معنای تعطیلی این ارگان در شهرستان است.
وی افزود: به همین دلیل، مکتوبی محکم و سرسختانه از سوی فرمانداری شهرستان آبادان تنظیم و برای اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان ارسال و این عدم حضور و دلایل آن به ارگان مربوطه اطلاع میشود.
معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری ویژه آبادان با اشاره به کارکرد هرچه بیشتر ارگانهای اجرایی و درگیر مقولههای زیستی و هوای پاک در مناطق محروم شهرستان ادامه داد: با توجه به فقر فرهنگی مناطق محروم شهرستان باید توجه ویژهای از سوی مدیران اجرایی درگیر با مقولههای زیست محیطی، برای ارتقای راندمانهای فضای سبز و نخاله برداری در این مناطق بشود.وی در همین خصوص و با تاکید بر جمعآوری نخالههای مناطق محروم آبادان گفت: نخستین مصوبه این جلسه تبدیل اراضی مربوط به شهرداری به فضاهای سبز و حصارکشی اراضی متعلق به شهرداری و زمین شهری برای جلوگیری از انتقال بیماریها و نخالهها به مناطق دیگر در یک پروسه زمانی مشخص است.
* اداره محیط زیست آبادان اهرمهای حاکمیت قانون را فعالتر کند
موسوی افزود: اداره محیط زیست شهرستان آبادان حاکمیت قانون در مسائل زیست محیطی را فعالتر کرده و با پیگیری بر ایجاد 25 درصد مناطق صنعتی به فضای سبز توسط ارگانهای اجرایی مربوطه بر محور قانون نظارت و سختگیری بیشتری داشته باشد.وی در ادامه با اشاره به دیگر مصوبات این جلسه بیان کرد: توزیع کیسههای زباله رایگان بین شهروندان همراه با شعارهای زیست محیطی، آموزشهای مستمر و پیگیر با همکاری اداره آموزش و پرورش و کارشناسان مجرب اداره محیط زیست شهرستان در فاصله زمانی 12 ماهه سال تحصیلی و در برنامههای صبحگاهی برای دانشآموزان از دیگر مصوبات این جلسه است.معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار ویژه آبادان اضافه کرد: تدوین برنامه مدون بین محیط زیست و اداره آموزش و پرورش منطقه در راستای مصادیق رعایت محیط زیست و راهکارهای عملی برای مبارزه با آلودگیها از دیگر برنامههای این دو ارگان در راه ارتقای مسائل زیست محیطی برای شهرستان است.وی در پایان گفت: از بین رفتن محیط زیست، به هم خوردن تعادل طبیعی ارگانیسم و چرخه حیات طبیعی برای افراد بشر و فرزندان آینده آنان مخاطرات فراوانی از جمله آلودگیهای فعلی و دیگر حوادث طبیعی را به دنبال دارد.
خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: مرکز صدا و سیمای آبادان علاوه بر اینکه کمبود و کاستیهای منطقه را روی آنتن نمیبرد بلکه سکوت سؤالبرانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس افزود: اما دیرزمانیست این مرکز علاوه بر اینکه کمبود و کاستیهای منطقه را روی آنتن نمیبرد بلکه سکوت سؤالبرانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صدا و سیمای این شهرستان با وجود افزایش ساعات برنامههای تولیدیاش اما در امر کیفیسازی بسیار عملکرد ضعیفی دارد.
وی بیان کرد: سکوت صدا و سیمای آبادان سبب خمودگی این مرکز شده که این امر برای شهر، مردم و از جمله من جای سؤال دارد.انصاری با اشاره به اینکه مسئولان مرتبط باید در راستای ارتقای این مرکز اقدامات مطلوب و مؤثری را در دستور کار قرار دهنده، گفت: رسانههای جمعی بهویژه صدا و سیما که با مردم ارتباطی مستقیم دارند باید در راستای تعالی و پیشرفت مضاعف منطقه گام برداشته و انعکاس اخبار محرومیتها و کمبودها را مدنظر قرار دهند.
عربستان سعودی خود را برای مقابله با حمله احتمالی ایران آماده می کند!
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» به نقل از روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" ؛ این کشور خواستار بستن قرارداد تسلیحاتی دیگری با آلمان شده است. عربستان خواستار بستن قراردادی ۱۰۰ میلیون یورویی با آلمان برای خرید تسلیحات است.این کشور در ابتدا خواستار خرید ۱۰۰ تانک از نوع (Dingo 2) است و در نظر دارد، شمار تانکهای خریداری شده را تا ۱۰۰ واحد افزایش دهد.
عربستان اعلام کرده است، با خرید این تانکها در نظر دارد قوه دفاعی خود را در مقابل حمله احتمالی ایران افزایش دهد.گفته میشود، گرچه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، و شورای امنیت فدرال آلمان با این قرارداد موافق هستند، اما هنوز توافق نهایی انجام نشده و قراردادی در این باره میان دو کشور موجود نیست.
خبرگزاری فارس: استاندار خوزستان گفت: تا پایان امسال 30 هزار واحد مسکن مهر در شهرهای مختلف استان افتتاح و به صاحبان آنها تحویل داده میشود.
وی تاکید کرد: 30 هزار واحد مسکن مهر در دو مرحله 15 هزارتایی طی مراسمی با حضور وزیر راه و شهرسازی و مسئولان کشوری افتتاح میشود.نماینده عالی دولت در خوزستان اظهار داشت: در صورت افتتاح این واحدها، از تعهد استان در پایان دولت دهم، تعداد زیادی نخواهد ماند که تا پایان خرداد تحویل صاحبان آنها میشود.حجازی افزود: تلاش ما بر این است که پیشرفت کار را به حدی برسانیم که در دولت آینده، کار قدیم نداشته باشیم و پروژههای جدید مسکن را آغاز کنیم.وی تاکید کرد: به هر طریقی باید پرونده مسکن مهر را تا پایان دولت دهم ببندیم و لازم است فرمانداریها جدیتر پیگیر موضوع باشند.استاندار خوزستان با تشکر از دستگاههای مجری زیرساختها شامل آبفا، برق و گاز، خطاب به مدیران بانکها اظهار داشت: بانکها موظفند فارغ از اینکه مسکن صنعتی یا غیرصنعتی باشد، 25 میلیون تومان تسهیلات برای هر واحد مسکن مهر را بدهند و به مصوبه دولت در این زمینه عمل نمایند.حجازی همچنین گفت: لازم است متقاضیان مسکن مهر بار دیگر پالایش شوند و افراد مجرد و کسانی که واجد شرایط هستند جایگزین اعضایی شوند که سهم آورده خود را ندادهاند و واحد آنها بلاتکلیف است.وی افزود: تعاونیها با پیمانکاران کنار بیایند و بر سر قیمت توافق کنند و کار را به پایان برسانند.
/گزارش تصویری/ 9110-2282-5 کد خبر |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
خبرگزاری فارس: شرکت کشتیسازی اروندان با ارسال نامهای به دفتر خبرگزاری فارس جنوب خوزستان عنوان کرد که این شرکت هیچ نقشی در حادثه سقوط جرثقیل و فوت دو شهروند خرمشهری نداشته است.
حفاری غیرمجاز در محوطه پل خوره زاد؟!
چند روز پیش بر اثر سیلاب ایذه پایههای یک سازه باستانی سر از زیر خاک و سیلاب بیرون آورد که گمانه زنی های اولیه مبنی بر کشف پل شگفت انگیز و باستانی خوره زاد حکایت داشت اما این بار نیز حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان عتیقه قبل از مسئولین آنرا کشف و مورد کاوش قرار دادند. |
ایذه پرس : شنیدنی است هنگامی که خبرنگاران و علاقمندان میراث فرهنگی ایذه در محل پیدا شدن پایه های پل باستانی اژگیل حاضر شدند در کمال ناباوری متوجه گودبرداری های غیرمجازی در کنار پایه های پل مذکور شدند.
گفته می شود پل خوره زاد / خره زاد در دو هزار سال پیش یعنی در زمان ساسانیان به فرمان مادراردشیر (خورزاد)، ساخته شده و همه جهانگردان و مورخان آن را پلی عظیم و شگفت ثبت کرده اند.
سیلاب ایذه شالوده یک سازه باستانی را آشکار کرد.
سیلاب تاریخی در ایذه چندان بد نبود، شالوده و پایه های پلی باستانی (پل خوره زاد) را آشکار کرد. پس از فروکش کردن سیلاب ایذه ، شالوده و پایه های پلی عظیم و باستانی درکنارپل اژگیل (شهرک صنعتی )آشکارشد. |
اختصاصی ایذه پرس چند روز پس از سیلاب ایذه ، بر اثر جریان آب در منطقه اژگیل ایذه یک سازه باستانی سر از خاک بیرون آورد. این مکان یکی ازجاهایی است که گمانه های تاریخی برای وجود این شگفتی مهندسی بنام پل خره زاد پیش بینی کرده اند .
یکی از فعالان عرصه میراث فرهنگی ایذه به این خبرگزاری گفت: « رود کارون، دست کم در آبراه های خود همزمان با دولت ساسانیان دارای شش پل بزرگ و دیگر سازه های آبی بوده و راه هایی ارتباطی هم در تمام سرزمین بختیاری مانند جاده سنگفرش دسپارت (اتابکان) دیده می شود.بنا به گفته مورخان ، در زمان ساسانیان به فرمان مادر اردشیر، پل خرهزاد بر روی درهای خشک و میان دو کوه بنا شده و همه جهانگردان،آن را پلی عظیم و شگفت نامیده اند.
حدود 180سال پیش ،سرهنری لایارد جهانگرد انگلیسی نزدیک به 2 سال از عمر خود را برای شناسایی پل خورهزاد (خداآفرین) در منطقه ایذه گذارند و بی آنکه به نتیجه ای درخور دست یابد، مکانهایی در سوسن و دیگر مناطق ایذه برای محل احداث آن پیش بینی کرده بود. این اثر نوظهور در ابتدای جاده دسپارت در کنار پل روستای اژگیل واقع شده و آورده های سیلابی کوه مونگشت، این سازه باستانی را سالها مدفون کرده بود. قدمت و تاریخ و نوع سازه این اثررا باید از کارشناسان میراث فرهنگی جویا شد »
آقای رحمانی مدیر میراث فرهنگی ایذه در گفتگو با ایذه پرس این سازه را بیشتر یک آب انبار و سازه ای در این زمینه دانست تا پل تاریخی خورهزاد ، اما اعلام نتایج دقیق تا حفاری کامل محوطه مشخص خواهد شد.
ایذه شهری بدون امکانات برای شهروندان و جذاب برای میهمانان
ایذه شهری جذاب برای میهمانان و بدون امکانات برای شهروندان
شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند. |
نقش فضای سبز در زندگی انسان ها و ایجاد علاقه بیشتر به درخت و گل و چمن در وجود هرکس و در جامعه ما امر بسیار مهمی است.
در زندگی امروزی اهمیت دادن به تفریح و گردش یکی از ضروریات روزمره می باشد زیرا در زندگی ماشینی که از صبح اول وقت با سر و کار داشتن با ماشین های مختلف، آغاز می شود آرامش انسان از بین می رود.
در شهر که جز سر و صدا و دود و ماشین چیز دیگری یافت نمی شود استفاده از فضای سبز و پارک ها برای بدست آوردن آرامشی چند ساعته یکی از ملزومات زندگی است تا برای چند ساعت هم که شده از استرس و مشغله های روزانه جدا شویم و به دل طبیعت برویم.
نمایی از شهر ایذه
ساخت و راه اندازی پارک ها و فضای سبز بر عهده شهرداری های شهرها می باشد که شهرداری ها نیز زمین هایی در نقاط مختلف شهرها برای ساخت فضای تفریحی، پارک و فضای سبز اقدام به احداث این قبیل فضاها می کنند.
شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند.
* نبود امکانات رفاهی در پارک ها
محسن داوریان که خود را جوان 27 ساله ای معرفی می کند می گوید: برخلاف جاهای دیگر، فضای سبز در شهر ایذه خیلی جدی گرفته نشده است.
وی وجود معارضین را یکی از مشکلات شهرداری می داند و اضافه می کند: معارضین در برخی جاها برای شهرداری مشکل ساز هستند و اجازه استفاده از زمین ها را نمی دهند.
این جوان ایذه ای ادامه می دهد: در برخی نقاط شهر فضای سبز مناسب است ولی برخی مناطق و محلات کمتر برخور دارند که شهرداری کم کاری می کند. وی کاشت چمن را برای استفاده مردم از فضای سبز کافی نمی داند و می گوید: فضای پارک و بلوارها برای بهره برداری عمومی کافی نیست زیرا امکاناتی مانند صندلی و دیگر لوازمات رفاهی ندارد.
وی در پایان گفت: مردم اشتیاق زیادی برای استفاده از فضای سبز دارند اما امکانات رفاهی مناسبی وجود ندارد.
* پارکی برای کمپ معتادان
ذوالفقار محمودی جوان دیگری نیز می گوید: فضای سبز مناسب نداریم اگر کسی بخواهد برای دقایقی در پارک بنشیند نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا پارک های ما نه صندلی دارند و نه سرویس بهداشتی و نه آبسردکن.
وی افزود: شهر ایذه یک شهر جذاب و گردشگری است که سالانه مهمانان و گردشگران زیادی از آن دیدن می کنند و امکاناتش برخلاف نام پر آوازه اش چندان مناسب نیست.
بهنام اسکندری نیز با اشاره به احداث پارک شهر بازی در ابتدای ورودی شهر از سمت باغملک می گوید: این پارک به کمپ معتادان تبدیل شده است زیرا کلاس های ترک اعتیاد معتادان در این پارک برگزار می شود.
وی افزود: به دلیل حضور معتادان در این پارک، خانواده ها رغبت کمتری دارند تا از این فضا استفاده کنند.
اسکندری در پایان گفت: در حال حاضر خانواده ها از پارک کوهستان که به تازگی راه اندازی شده استفاده نمی کنند و برای تفریح به آنجا نمی روند.
* پشیمان شدن از رفتن به پارک
رضا محمودی که خود را جوان 25 ساله ای معرفی می کند نیز با بیان اینکه در شهر ایذه کمبود امکانات تفریحی و فضای تفریحی داریم گفت: یک پارک صخره ای و کوهستان در ابتدای شهر زده اند ولی هیچ امکاناتی ندارد و هر کس به آنجا برود از رفتن خود پشیمان می شود.
وی افزود: با توجه به اینکه این پارک 3 سال است که احداث شده ولی هنوز فضای سبز و امکاناتش کامل نشده است.
محمودی کمبود امکانات رفاهی را یکی از بزرگترین مشکلات پارک کوهستان عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه این پارک از شهر فاصله دارد ولی امکاناتی مانند سوپرمارکت، کتابخانه و دیگر امکانات رفاهی در آن دیده نشده است.
گزارش: حسین یزدی
مرجع/ سدیدنیوز
![]() | |
احمدی نژاد بعد از جلسه هئیت دولت | ![]() |
![]() | |
کتابخانه تخصصی کودک در مشهد | ![]() |
![]() | |
کلوتهای شهداد یکی از مناظر طبیعی استان کرمان | ![]() |
![]() | |
نجات کوآلا از آتش سوزی | ![]() |
![]() | |
ظرف میوه برای میمون باغ وحش لندن | ![]() |
![]() | |
هیوندای ولوستر در نمایشگاه خودروی لس آنجلس | ![]() |
![]() | |
مسابقه شترسواری در مغولستان | ![]() |
![]() | |
رژه گارد تشریفات ارتش فیلیپین در مانیل | ![]() |
![]() | |
رنجروور تیونیگ شده توسط موسسه کان دیزاین | ![]() |
![]() | |
بابانوئل ها در ونیز ایتالیا | ![]() |
![]() | |
سوار بر اسب وحشی | ![]() |
![]() | |
کوچ زمستانی دام در گیلان | ![]() |
![]() | |
بارش باران در اهواز | ![]() |
![]() | |
دیدار رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ویتنام با لاریجانی | ![]() |
![]() | |
نشست رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس | ![]() |
![]() | |
سرمای بیسابقه در روسیه | ![]() |
![]() | |
مجسمه برفی لنین در شهر کیف اوکراین | ![]() |
![]() | |
عبور و مرور با چوب اسکی در کشورهای اسکاندیناوی | ![]() |
![]() | |
گرما در غرب اروپا | ![]() |
![]() | |
بابا نوئل چتر به دست | ![]() |
![]() | |
زندگیهای کانکسی در بم 9سال پس از زلزله | ![]() |
![]() | |
در حاشیه افتتاح کارخانه شکر اهواز | ![]() |
![]() | |
پخت و توزیع شام کریسمس بین فقرا | ![]() |
![]() | |
مرکز آموزش زنان پلیس در هرات افغانستان | ![]() |
![]() | |
اعتراض زنان مصری به همه پرسی قانون اساسی با کوتاه کردن موهای خود | ![]() |
![]() | |
هدیه هیوندای ضدگلوله به دبیر کل سازمان ملل |
مجتبی گهستونی: در حالی که سازمان میراث فرهنگی وظیفه اصلی خود را که حفاظت از میزاث فرهنگی است را فراموش کرده و به دنبال جستجو دربازه سبک زندگی مردم است، استاندار خوزستان از این غفلت استفاده کرده و خواستار تغییراتی در یکی از دو نماد تاریخی شهر اهواز شده است.
آیا پل سیاه که نخستین پل شهر اهواز وطولانی ترین پل ریلی ایران که بر روی پل تاریخی شادروان که دارای قدمت ساسانی بوده ساخته شده است با توصیه استاندار دستخوش تغییرات خواهد شد؟ آیا ایشان در مقام و منزلتی هستند که بخواهند یکی از نمادهای شهر اهواز را تغییر بدهند.
آیا دستور استاندار خوزستان به شهردار اهواز نسبت به رنگآمیزی پل سیاه به رنگ سفید مخدوش کردن یکی از آثار ثبت ملی شده اهواز نیست؟ آیا سوء استفاده از قدرت در نبود شورای شهر که می تواند فریادرس تمام آحاد مردم باشد نیست؟
آقای استاندار خوزستان که سال گذشته ساختمان ثبت ملی شده جهاد کشاورزی را بین چند اداره تقسیم کرد اینبار برای تغییر رنگ پل سیاه به رنگ روشن آن هم ترجیحاً سفید سعی دارند چه چیز را جز تعرض به یک اثر ثبت شده را ثابت کنند. ایشان که خود مجری قانون هستند آیا فکر نکرده اند که با نصب یک تندیس در عرصه پل سفید اینبار سعی دارند به اثری دیگر تعرض کنند.
اگر استاندار خوزستان و مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان با هم مشکل دارند و دعوایشان دارد گستره فراوانی به خود می گیرد چرا کاری می کنند که به قیمت تعرض به یک اثر ثبت ملی تمام شود.
آیا ایشان کلیه کتاب های تاریخی و اقتصادی که به موضوع کارون، راه آهن ، کشتی رانی و پل سازی در خوزستان پرداخته اند و از پل سیاه نام برده اند را خوانده اند که می خواهند برای مشغول کردن پیمانکاری در شان یک سازه تاریخی دست ببرند؟
استاندار خوزستان برای این حرف خود که گفته "اگر پل سیاه به عنوان نماد معروف است، میتوان با علامتی این نماد را حفظ کرد" چه توجیهی دارند.
استاندار خوزستان که معتقد است این پل زمانی در خارج از شهر بود، اما اکنون به دلیل گستردگی شهر و قرارگرفتن در محدوده اهواز، لازم است هرچه زودتر توسط شهرداری زیباسازی و نورپردازی شودآیا اطلاع دارند که در دوره ساسانیان اینجا و در محل همین پل سیاه، پلی دیگر به نام شادروان که همچون پل شوشتر معروف بوده وجود داشته است؟ آیا ایشان می دانند که روزگاری در جوار همین پل، شهر "هرمز اردشیر" و "هوجستان واجار" وجود داشته است.آقای استاندار شما که هر کاری می کنید تا خدمات و نام نیکتان بر جای بماند حتما انتظار ندارید که نسل های بعدی میراث برجای مانده از شما را مورد تعرض قرار بدهند؟
هیچ کدام از ما دوستداران میراث فرهنگی از نورپردازی پل سیاه، با هدف زیباسازی و ایجاد فضاهای مطلوب ناراحت نمی شویم اما رنگ آمیزی آن پل به رنگ سفید بی احترامی به دوستداران میراث فرهنگی و قوانین این حوزه است. شما اگر به دنبال فضاسازی مطلوب هستید بهتر است دستور دهید ساختمان باشگاه راه آهن جنب دانشکده ادبیات،برج خنک کننده کارخانه ریسندگی و بافندگی، سرای دادرس، سری معین التجار احیا شود تا به مقبولیت این شهر افزوده شود.از استاندار خوزستان انتظار داریم به صدای ناله میراث فرهنگی گوش دهد و در غفلت میراث فرهنگی خوزستان خود آتش بیار معرکه نشود.
سالهاست خوزستانی ها ساختمان تاریخی شیرخوارگاه اهواز را با نام ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند اما تصرف الحاقات این ساختمان تاریخی توسط دیگر ارگان ها سبب شده که ساختمان جهاد کشاورزی به تدریج تخریب شود. این درحالی است که میراث فرهنگی استان هم درست در همین بنا اسکان دارد و گفته می شود این اداره کل تاکنون نتوانسته واکنشی نسبت به این تخریب ها نشان دهد.
پیش بخشی از الحاقات ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی توسط سازمان اسناد تخریب شد. این تخریب که بدون اطلاع اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان صورت گرفت تنها به دلیل عدم ابلاغ تعیین حریم توسط میراث فرهنگی این اتفاق را سبب شده است.
این درحالی است که الحاقات ساختمان جهاد کشاورزی اگر بدون هماهنگی میراث فرهنگی تخریب شود باعث ساخت وسازهای غیراصولی در حریم بنا می شود.
«مجتبی گهستونی» دبیر انجمن تاریانا و فعال میراث فرهنگی استان خوزستان در اینباره به CHN می گوید: «ساختمان جهاد کشاورزی خوزستان که پیش از انقلاب ساختمان شیرخوارگاه بود تا سال گذشته به عنوان ساختمان جهاد کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفت اما زمانی که جهاد کشاورزی به مکان دیگری انتقال یافت استانداری بنای آن را به 5 قسمت تقسیم و به ارگان های مختلف واگذار کرد».
این فعال میراث فرهنگی معتقد است، تعیین حریم ساختمان اصلی جهاد کشاورزی هنوز ابلاغ نشده و تخریب الحاقات بنا توسط دیگر اردگان ها از جمله سازمان اسناد تعرض به بنا محسوب می شود و سبب مخدوش شدن حریم منظری خواهد شد.
ساختمان جهاد کشاورزی متعلق به دوره پهلوی اول و برخوردار از الحاقات قدیمی و جدید است، مردم این بنا را تحت عنوان ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند. با این حال سازمان ثبت اسناد بدون درنظر گرفتن قوانین میراث فرهنگی اقدام به تخریب بخشی از بنا کرده است.
این گودال هایی که در ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی حفر شده به منظور شم کوبی و جداسازی این بخش از محوطه است
گهستونی معتقد است،اگر سازمان ثبت اسناد اقدام به تخریب الحاقات جنوب غربی این ساختمان کند و هر اداره ای تصمیم به ساخت و ساز گیرد این پرسش مطرح می شود که چه طرحی قرار است اجرا شود که تعرضی به این اثر ثبتی وارد نکند. خواسته فعالان میراث فرهنگی اینست که تعیین حریم هر چه سریعتر ابلاغ شود تا میراث فرهنگی با تکیه بر ضوابط ازتخریب ها جلوگیری کند.
درحال حاضر اداره کل میراث فرهنگی، دارایی و سازمان اسناد و اداره کل کتابخانه ها مالک بخش های مختلف بنای تاریخی جهاد کشاورزی هستند و هم اکنون تنها اداره کل میراث فرهنگی اهواز در آنجا مستقر شده، این درحالی است که گهستونی اضافه می کند که سازمان اسناد درحالی اقدام به تخریب ملک خود در این مجموعه می کند که وقتی با فرمانده یگان حفاظت خوزستان تماس گرفتم و از آنها خواستم که اقدامات پیشگیرانه داشته باشند وی در پاسخ گفت که کاری از دست یگان بر نمی آید و از آنجایی که استاندار دستور واگذاری ملک را به ارگان ها داده توان مقابله با عاملان تخریب را نداریم.
اینبار هم قصه تکراری تخریب ها با فرجام شوم پایان گرفت با این حال گهستونی معتقد است که عدم بلندمرتبه سازی درمحوطه روزنه امیدی برای جلوگیری از آسیب های بعدی است.
چرا مناطق نمونه گردشگری خوزستان به حال خود رها شده اند؟
مجتبی گهستونی
استان خوزستان از جمله استان هایی است که با وجود گرمای شدید در تابستان و با برخورداری از شرایط آب و هوایی متعادل و چهار فصل در مابقی ماههای سال از موقعیت مطلوبی برای توسعه گردشگری برخوردار است.
خوزستان با دو فرودگاه بین الملی اهواز و آبادان و دو فرودگاه داخلی ماهشهر و دزفول، برخورداری از راه آهن سراسری، برخورداری از پنج بندر امام خمینی، خرمشهر،آبادان، ماهشهر و هندیجان و برخورداری از راههای ارتباطی با استان های کهگلویه وبویر احمد، بوشهر، چهارمحال بختیاری،ایلام و لرستان از جمله استان های شاخص و مستعد محسوب می شود.
جاری بودن رودخانه های مهم کارون، دز، کرخه،جراحی و شاور در سراسر استان، وجود جنگل های نیمه گرمسیری،برخورداری از تالاب های دایمی و فصلی همچون شادگان،بامدژ، میانگران، بندون، ناصری،نیشکر، عرب حسن، هورالعظیم و... فرصت دیگری برای سرمایه گذاری در خوزستان محسوب می شود.
تنوع فرهنگی - قومی و سکونت اقلیت های مذهبی در جوار اکثریت جمعیت خوزستان که شیعه هستند باعث شده تا خوزستان به کلکثیونی برای همه اقشار ساکن در یک جامعه تبدیل شود.
با نگاهی به اوضاح و احوال خوزستان در خصوص همه داشته هایی که دارد اما این پرسش بوجود می آید که چرا صنعت گردشگری در استان خوزستان رشد نکرده است؟ عوامل آن چیست و آیا راهی برای برون رفت از وضعیت موجود وجود دارد یا خیر؟ اینها پرسش هایی جدی است که باید در فرصت و مجالی با دیگر کارشناسان امر به بحث و گفت و گو گذاشته شود.
اما اساسی ترین مشکل گردشگری خوزستان نبود طرح جامع گردشگری است که ضمانت اجرایی داشته باشد. با نگاهی به طرحی که سال ها پیش نوشته شد و تاکنون به اجرا در نیامده پی می بریم که اشکال های اساسی به آن طرح وارد است که نیازمند بر طرف شدن است.
به اعتقاد بسیاری از اهل فن گردشگری از هر نظر مشکل "اعتبار" دارد. این اعتبار هم از حیث کمبود پول و هم از آن لحاظ که نتوانسته در ساحت حیات اقتصادی و اجتماعی کشور اثر گذار باشد و فقط عده ای پُز آن را داده اند که گردشگری سومین صنعت دنیا است پس ما هم هستیم اهمیت پیدا کرده است.
با نگاهی به سرنوشت گردشگری در استان خوزستان پی می بریم که دست اندرکاران حوزه گردشگری در خوزستان باورشان شده که نفت قرار است تا ابد برسرمان سایه افکند پس دیگر نباید بیش از آن جولان داد. اما به واقع تلاش های دیگر کشورهای جهان که مثل ایران از اقتصاد تک محصولی برخوردارند ثابت کرده که در کنار صنعت نخست کشور خود، گردشگری هم پابه پای آن صنعت اولیه گام بر می دارد و ثروت های کلان را وارد کشور می کند.
باز این پرسش پیش می آید که آیا آن کشورها از تنوع فرهنگی و تاریخی همچون کشور ایران برخوردارند؟ با نگاهی به 20 طرح منطقه نمونه گردشگری در استان خوزستان که سال ها پیش توسط دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایه گذاری و و طرح ها تهیه شده متوجه می شویم که هیچ کدام از بررسی ها و مطالعات و پیش بینی های لازم صورت نگرفته و معاونت گردشگری راهی دیگر را پیش گرفته است. به طور مثال در مناطق نمونه گردشگری همچون تالاب هویزه، رباط، اروندکنار، طلائیه، سدانحرافی رامشیر، فتح المبین، شهدای شیمیایی،دهلاویه،شلمچه، ساحل رودخانه مارون،خارستان، هویزه، پامنار،پارک دره اندیمشک،رودشور هندیجان، منگره، سوسن سرخاب، آرپناه، شیمبار و خاییز بهبهان که همگی در سال 1387 به تصویب هیات دولت رسیده اند چه اقدام های مفیدی صورت گرفته است. آیا غیر از آن است که یک تابلو منطقه نومنه گردشگری در آن نصب شده و بعد به حال خود رها شده است. مگر نه اینکه مردم به خودی خود و به طور سنتی همچون گذشته در این مناطق به گردشگری می پرداختند و فعالان میراث فرهنگی و گردشگری خود برای رونق بخشیدن به این مناطق تلاش می کردند پس نقش عینی و ملموس سازمان میراث فرهنگی در این مناطق چه بوده است؟
چرا نقس سرمایه گذاری بخش خصوصی در خوزستان اندک است و موانع برای حضور این سرمایه گذاران بر طرف نمی شود. راستی چرا کارگروه گردشگری استان خوزستان در استانداری در یک سال گذشته برگزار نشده است.چرا سرمایه گذاری در حوزه مناطق و دهکده های گردشگری به یک پروسه طولانی مدت و طاقت فرسا تبدیل شده است. سرنوشت دهکده زراس دهدز، دره پارک اندیمشک و چم آسیاب مسجدسلیمان به کجا ختم شد؟ چرا در امامزاده عبدالله باغ ملک باید بزرگترین هنر اداره کل میراث فرهنگی در هنگام مراجعه یک نفر که خواهان کمک گرفتن برای توسعه گردشگری منطقه است ساخت یک چشمه دستشویی باشد؟
چرا از قلعه دهدز، قلعه مدرسه بهبهان, کوشک نورآباد ایذه و دیگر عمارت هایی که آماده بهره برداری برای توسعه گردشگری هستند استفاده ای نمی شود؟
سهم خوزستان از شرکت در نمایشگاهها و رویدادهای ملی و بین المللی برای معرفی جاذبه های گردشگری خوزستان چقدر است.
آیا غیر از آن است که گردشگری، بزرگترین مجموعه خدماتی جهان است که روز به روز بر عرصههای کاری، ابعاد و اهمیت آن افزوده میشود و طبعا جایگاه رفیعتری را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص میدهد.اما سهم ،نقش و جایگاه ما کجاست؟
امروزه گردشگری که از آن با عنوان "صنعت بدون دود" یاد شده است در برخی از کشورها که به مرحله توریسم صنعتی رسیدهاند سهم بسیار بالایی را در "تولید ناخالص ملی" و درآمدهای ارزی کسب کرده است. ضمن آن که بعضی از ممالک دیگر هم به موفقیتهای چشمگیری در این زمینه دست یافتهاند. اما در خوزستان از همه این منابع خدادادی که وجود دارد چه استفاده و بهره ای برده شده است؟ اصولا اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان چه نقش قابل توجهی در هدایت کردن این حوزه داشته است؟
به اعتقاد من و بسیاری از کارشناسان اهل فن و جوامع محلی، راه نجات گردشگری تغییر شکل سیستم گردشگری از مفعول به فاعل است. گردشگران دیگر تنها به از دور نگاه کردن و عکس برداشتن بسنده نمیکنند، گردشگران میخواهند هرچه بیشتر با فرهنگ بومی درگیر شده و با افراد بومی معاشرت کنند. زمان، زمان علایق خاص است. گردشگران به دنبال مشارکت بیشتر و تجربیات عجیب هستند و خرید صنایع دستی برای آنها پیوندی با یک فرهنگ دیگر محسوب میشود که تجربه سفر آنها را شیرینتر میکند.
از آنجایی که بخش گردشگری از طریق دستیابی به ارز خارجی، ایجاد شغل و رشد اقتصادی پایدار میتواند تاثیر اساسی بر اقتصاد ملی داشته باشد. پولی که برای گردشگری خرج میشود بلافاصله و مستقیم در جامعه محلی گسترده میگردد. به همین دلیل توانایی متعهد ساختن جوامع محلی سبت به یکدیگر و تلاش در راه ماندگاری سنت های بومی در نتیجه حفظ میراث فرهنگی و گونههای مختلف آن یاری گر مسایلی چون توسعه اجتماعی اقتصادی پایدار و فقرزدایی در جوامع محلی است چرا که منجر به اشتغالزایی و ایجاد فرصتهای شغلی برای تمامی اقشار حتی آنان که در لبههای اقتصاد محلی قرار گرفتهاند میشود.
اگر دست اندرکاران گردشگری خوزستان به بیانیه های همایش ها و نتایج کنوانسیون های مرتبط با گردشگری در یک دهه اخیر از جمله کنفرانس جهانی گردشگری و صنایع دستی در تهران(13 تا 15 ماه می 2006 میلادی)، کنوانسیون حفاظت از میراثهای فرهنگی و طبیعی جهان، حفاظت از فرهنگ سنتی و عمومی، بیانیه جهانی یونسکو در خصوص تنوع فرهنگی سال 2001، یانیه گردشگری فرهنگی و فقرزدایی سال 2004، بیانیه نیویورک در خصوص تجهیز گردشگری برای اهداف توسعه هزاره سال 2005، بیانیه یوگیاکارتا در خصوص فرهنگهای ملی و گردشگری جهانی سال 1992 و نکتههای اخلاق جهانی برای گردشگری در سال 1999 سازمان جهانی گردشگری، و اهداف توسعه هزاره سازمان ملل توجه نمایند قطعا برنامه ریزی برای انسجام بخشیدن به حوزه گردشگری در خوزستان شکل دیگری پیدا می کند.
گستره خوزستان در شمال و جنوب و شرق و غرب، تنوع آب وهوایی، داشتن جاذبه های منحصر به فرد طبیعی در هر شهرستان و برخورداری از آثار تاریخی از دوره های متعدد اسلامی تا دوره عصر آهن، خوزستان را به دروازه تاریخ و گهواره تمدن معرفی کرده است.
ایران همواره برای ایرانیان و هم برای خارجیان پرسش بر انگیز بوده است. همیشه دغدغه عده بی شمار این بوده که مگر ایران از چه عناصر قدرتمندی برخوردار است که این همه از تاریخ و عظمت و گذشته پرقدرت آن سخن به میان می آید.
با نگاهی به رازها و افسانه ها و قصه های موجود در چهار گوشه خوزستان،باغ ها و گلستان های عطر آگین، قلعه ها و کاخ های پادشاهان و حاکمان دوره های کهن، مساجد و بقاع متبرکه همراه با معماری و نقاشی های محصور کننده، رودخانه ها و چشمه های همیشه جاری و جوشان، معابد خدایان به جای مانده از هزاره های قبل، نقش برخسته ها و سنگ نوشته های باقی مانده از اعصار قدیم، کوههای سر به فلک کشیده و... ثابت می کند خوزستان همواره مورد توجه بوده است. چه در زمان های کهن که این سرزمین را برای زیست مناسب دیده اند و چه در زمان ورود اسلام به ایران که خوزستان مناسب ترین مسیر برای ورود آخرین دین رسولان انتخاب شد.
وجود همه این ویژگی های تاریخی و فرهنگی پاسخ مناسبی برای همه کسانی است که به دیده شک و تردید درباره عظمت ایران و خوزستان می نگرند.
آنگاه که گردشگران داخلی و خارجی قدم به مناطق تاریخی و گردشگری می گذارند به خودی خود مشاهده بدون اطلاع از تاریخ و شرح حال آن چندان رضایت بخش نیست به همین دلیل روایت این تاریخ پر رمز و راز بر عهده راهنمایان گردشگری است.
اگرچه صنعت گردشگری هنوز صنعتی نیست که شناخت عمیقی از آن پیدا کرده باشند اما شغل راهنمایان گردشگری هم راهی نسبتا طولانی در پیش دارد تا شناخته شود.
در این میان راهنمایان گردشگری خوزستان وظیفه بسیار سنگینی بر دوش دارند تا بتوانند مسئولیت به حرکت در آوردن چرخ دنده های گردشگری خوزستان را به نحو احسن انجام بدهند.
راهنمایان گردشگری خوزستان به دلیل غنی بودن استانی که در آن زندگی می کنند راهی به جز بالا بردن اطلاعات و جسارت خود ندارند تا بتوانند از ابتدا تا انتهای سفر، گردشگر همراه خود را شیفته شنیدن نگه دارند.
بارها در سفرهایی که به همراه مسافران بسیار در خوزستان داشته ام بر من ثابت شده است که یک راهنما تا چه حد می تواند افسون کند و در تغییر نگرش منفی یک فرد یا عده بی شماری تاثیر مثبت بگذارد.
متاسفانه در این میان راهنمایان گردشگری قشر آسیب پذیری هستند و از حمایتی برخوردار نیستند. متولیان امر ذوق و سلیقه ای از خود برای فربه کردن آنها به خرج نمی دهند. چرا که اگر غیر از این بود برگزاری جشن راهنمایان گردشگری ایران که با ابتکار و تلاش و برنامه ریزی خودِ راهنمایان گردشگری در اسفند سال گذشته در خوزستان برگزار شد می توانست با حمایت های جدی تر و واقعی تر (نه از سرِ زور و اجبار) همراه شود و حماسه های بس بزرگتر را در بزرگترین و مهم ترین گردهمایی گردشگری ایران خلق کند. نکته پایانی اینکه در این زمانه پر از تنش و اضطراب، صنعت گردشگری مرهم بسیاری از دردها و آلام ها است و راهنمایان گردشگری به مراتب بهتر از هر کسی دیگر می توانند روای قصه های تلخ و شیرین مردمان محجوب این دیار کهن باشند.
یک دوستدار میراث فرهنگی خوزستان گفت: 2 اثر تاریخی در حوزه آیینهای محرم شهرستان شوشتر ثبت معنوی - ملی شده است. مجتبی گهستونی در گفتوگو با خبرنگار فارس در شوشتر اظهار داشت: ثبت این 2 اثر معنوی در حوزه عاشورا و محرم افتخاری برای مردم این شهرستان است.
وی درباره مشخصات این آثار گفت: یکی از این 2 اثر به نام «نخل مقوم حسین» امامزادهای در خیابان شهید رجایی شوشتر است که سابقه طولانی داشته و همه ساله در ایام محرم آیین خاصی برای جابهجایی این نخل برگزار میشود و به این دلیل این اثر به ثبت ملی رسیده است.این فعال میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: آیین «سه روزه امام حسین» نیز در شوشتر به ثبت ملی رسیده که در نوع خود در آیینهای عاشورایی کشور بسیار بدیع است.
گهستونی با اشاره به نحوه برگزاری این آیین در ایام محرم تاکید کرد: مردم شوشتر دو روز پس از عاشورا که بر اساس مقاتل، روزی است که قوم بنی اسد برای تدفین پیکر شهدای دشت کربلا اقدام کردهاند، آیین تعزیهخوانی و شبیهخوانی در امامزاده عبدالله شوشتر برگزار میکنند که این آیین به نام «سه روزه امام حسین» به ثبت ملی رسید.وی با اشاره به سابقه این آیین، خاطر نشان کرد: این آیین در شوشتر سابقه طولانی دارد و به این دلیل برای ثبت در همایش مازندران پیشنهاد شد که مورد موافقت قرار گرفت.
این دوستدار میراث فرهنگی با اشاره به اینکه آیینهای بسیار زیادی در عزاداری امام حسین (ع) در خوزستان وجود دارد، تاکید کرد: باید برای احیا و ماندگاری این آیینها در ردیف آثار ثبت شده ملی تلاش کرد.شهرستان شوشتر سنتیترین عزاداریهای امام حسین (ع) را در خوزستان برگزار میکند و به این دلیل در میان پنج اثر ثبت شده آیینهای محرم از خوزستان، دو اثر به شوشتر اختصاص داشته است.
براون پرداختن به تاریخ بابیه را از ورودش به تبریز و بازدیدش از ارگ تبریز آغاز میکند. وی با نگاه به ارگ بلافاصله به یاد اعدام «محمدعلی باب» میافتد. وی در تشریح مشاهداتش از ارگ به اعدام محمدعلی باب و در چندین صفحهی بعدی به تاریخچهی بابیه میپردازد و همراه با مظلومنمایی کامل آن را بازگو میکند.[10]
او پرداختن به تاریخ بابیه را به طور مفصل در یک جا نمیآورد، بلکه به مناسبت دیدار با فعالان و رهبران بابیه در هر شهر بخشی از آن را که در واقع مکمل بخش قبلی بوده است، بازگو کرده و با افزودن اطلاعات جمعآوری شده از افراد و منابع جدید در سفرنامهاش ذکر میکند. وی در جریان تلاشهای بابییابیاش به اقتضای موقعیت، روشهای گوناگونی را در پیش میگیرد:
اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقههای ضالهی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق همدردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقهگرایی و اختلافهای مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.
1ـ سعی میکند در نخستین روز ورود به هر شهری از افراد بابی مهم و مطلع کس یا کسانی را پیدا کند و در مورد وضعیت پیروان باب در آن شهر و منطقه اطلاعات دقیقی بهدست آورد. در ضمن همواره در پی یافتن و خرید و تهیهی کتب و الواح بابی بوده و در این زمینه بسیار موفق عمل میکند. نکتهی قابل ذکر این است که در شهر و منطقهای که موفق به ایجاد ارتباط با پیروان آن فرقهی ضاله نشده و یا وقت کمی برای این کار داشته، احساس تغابن خود را کتمان نکرده و با افسوس به ناکامی خود اشاره میکند.
به عنوان مثال وقتی پس از ورود به «آباده» موفق به ارتباط بیشتر نمیشود، مینویسد: «امیدوار بودم با پیروان فرقهیبابیه در آباده گفتوگوی بیشتری داشته باشم اما امیدم بیهوده بود، زیرا کوتاهی مدت اقامتم در شهر و نیز میهماننوازی مسئول تلگرافخانه باعث شد نتوانم شخص بابیای را که معرفی شده بود بیابم.»[11] البته وی این نوع بروز احساس تغابن را در موارد عدیدهای ابراز کرده است.
2ـ هر جایی که مردم تسامح کمتری نسبت به فرقههای ضاله داشتهاند و نسبت به آن حساس بودهاند از تعقیب موضوع خودداری میکرد. به عنوان مثال در مسیرش از اصفهان به شیراز به یکی از صوفیان برخورد میکند و وقتی از وی میپرسد آیا کسی از بابیان را در آن منطقه میشناسد، آن فرد واکنش تندی نشان میدهد. براون میگوید: «آن فرد با حالتی افتخارآمیز افزود: «ما هر کسی را که مشکوک به پیروی از آن فرقه باشد تکهتکه میکنیم، زیرا به شکر خدا ما همگی پیروان مرتضی علی(علیهالسلام) هستیم».
احساسات شدیداً خصمانهی او نسبت به بابیان، مرا تشویق به ادامهی صحبت در این باره نمیکرد. بنابراین او را رها کردم.»[12] عکس این وضعیت نیز زمانی بود که احساس میکرد مردم منطقه نسبت به موضوع فعالیت فرق ضاله تسامحی دارند. در آن صورت بر دامنهی فعالیت و ارتباطات خود میافزود و موقع ترک آن شهر ابراز ناخرسندی میکرد که مجبور شده است آن موقعیت خوب را رها کند. موقع ترک شیراز و یزد چنین احساسی را ابراز میکند.
3ـ چنانکه در گذشته نیز اشاراتی رفت، یکی از روشهای مؤثرش اخذ معرفینامه و توصیهنامه از شبکهی رهبران بابی در شهرهای مختلف بود. براون در شهرهای پایانی در برنامهی سفرش متوجه شد که بابیان به صورت شبکهای در کل کشور عمل میکنند و او نشانههای این موضوع را در هر شهری مشاهده میکرد و در واقع قبل از ورودش منتظرش بودند و به محض ورود در نخستین روز اقامت، برگزاری جلسات و جمعآوری اطلاعات شروع میشد.
وی در ادامهی مسیرش به سوی تهران در زنجان نیز دنبال وقایع مربوط به شورش بابیان زنجان بوده است: «در زنجان ماندم، زیرا میخواستم شهر و برج و باروی آن را از نزدیک تماشا کنم و اطلاعات روشنتری دربارهی تاریخ وقایع محاصرهی شهر گرد آورم، مخصوصاً اینکه چه عوامل و امکاناتی بابیان شورشی را قادر ساخت تا مدتی طولانی در مقابل قوای دولتی پایداری کنند؟»
وی پس از تشریح نبرد نیروهای دولتی با بابیان شورشی، از تلاشهای نافرجامش برای یافتن افرادی ابراز تأسف میکند و میگوید: «متأسفانه هیچ کس را نیافتم که بتواند اطلاعات دقیقی دربارهی دوران محاصرهی شهر، به من بدهد. تأسف من بیشتر به این خاطر بود که اطمینان داشتم هنوز اشخاصی در زنجان اقامت دارند که شاهد عینی وقایع بودهاند و یا خود در آنها شریکی مستقیم داشتهاند.»[13]
در تهران نیز موضوع برخورد حکومت قاجار با بابیان را دنبال کرده و از آن همه فساد و موارد منفی پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، اقدام وی بر بابیان و برخورد با آنها را مدام یادآوری و تقبیح میکند. در مورد احساسش نسبت به ناصرالدین شاه قاجار نیز آن را به بابیان پیوند میزند و آشکارا میگوید که از احساسات منفی خودم نسبت به شاه به دلیل کشتار بابیها آگاهی دارم.[14] او این رویه را در تمامی مسیر سفر با حدت و شدت دنبال کرد.
همگامی با سیاست استعماری فرقهسازی و تشدید اختلافهای مذهبی انگلیس در ایران با روشها و ترفندهای گوناگون
الف) تلاش برای مظلومنمایی و قهرمانسازی از رهبران بابیه و بهاییت؛ اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقههای ضالهی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق همدردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقهگرایی و اختلافهای مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.
براون به عنوان یک محقق میبایستی به نقش کشورش در ایجاد و تقویت فرقههای بابیه، بهاییت و ازلیه اشاره میکرده و به دلایل گوناگون از جمله ایجاد اختلاف مذهبی و مباینت آرا و اندیشههای منتسب به آن فرقهها با نص صریح قرآن و سنت و تنفر شدیدی که در میان طبقات گوناگون جامعهی اسلامی ایران، از تلاش برای تقویت و ترغیب اعضای آنها برای مبارزه با حکومت قاجار اجتناب میکرد.
اما یکی از اصول سیاسی انگلیس در دورهی قاجاریه، بهویژه عصر ناصری، فرقهسازی بود و اقدامها، نوع نگاه و حمایتهای مشفقانهی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شدهی دولت انگلیس همگامی و همخوانی دارد. هدف انگلیسیها از فرقهسازی در این دوره، مقابله با حرکتهای منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبههای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.
از این رو، یکی از ابزارهای مهم سیاست پیشگیرانهی انگلیسیها، فرقهسازی و تراشیدن موعودهای دروغین برای مسلمانان و افزودن شاخ و برگهای مغایر با قرآن و سنت به اعتقادات مردم بود. او همهی افراد آن فرق ضاله را انسانهای مبارز و آزاده که برای عقایدشان حاضرند جانشان را فدا کنند، معرفی میکند. از کشتهشدگان آنها نیز به عنوان قهرمانان مقتول یاد میکند[15] و برای تأثیرگذاری گفتههایش در هر موردی داستانی از شجاعت و ایستادگی آنها حتی در لحظات اعدام بیان میکند و برای توابین بابی نیز توجیهی میتراشد به این مضمون که بابیها از آن به عنوان تاکتیک استفاده میکردند.
براون در راستای قهرمانسازی از بابیها تأکید خاصی روی محمدعلی باب و طاهره قرهالعین، یکی از زنان معروف بابی دارد و در جایجای سفرنامهاش از آنها به عنوان قهرمان مقتول یاد میکند و در خاطراتش میگوید که قبل از سفر به ایران، آنها را میشناختم و درصدد تکمیل اطلاعات خود بودم. براون در مورد قرهالعین میگوید: «ظهور چنین زنی مانند قرهالعین در هر مملکت و قرن از نوادر وجود استولی طلوع و سطوعش در خطهی ایران از عجایب خلقت و خوارق عادت است.
تقوا و طهارت قرهالعین، حسن و جمال فوقالعاده و خداد استعداد و قریحهی بینظیر نطق مؤثر و بلیغ، فداکاری و شهامت و بالاتر از همه مقاومت و ایستادگی او در برابر علمای ایران و بالاخره شهادت تاریخی و مجلل او در تاریخ بشر بیسابقه است که او را در بین نسوان هموطن خویش بینظیر و زنده و جاوید نگاه میدارد. اگر امر سید باب حجت دیگری برای عظمت خود نداشت این برهان کافی بود که بانوی نابغه و شهیر و عنصر شجاع و فداکاری را در دامان خود پرورانده است.»[16]
ب) تشکیل جلسات مخفی نقد و بررسی عقاید و اندیشههای فرقههای ضاله با هدف تأیید و تروج آن؛ براون در هر شهری که وارد میشد، جلساتی با فعالان و رهبران فرقههای بابیه و بهاییت، تشکیل میداد و در جمعبندی دیدارش آنها را همواره افرادی منصف، باادب، غیرمتعصب، پاکدامن، درستکار، آزاده و شخصیتهای دوستداشتنی معرفی میکرد.[17]
بهطوری که حتی یک بار هم از آنها به صفت بد یاد نکرده است. براون کشتهشدگان بابی را هر کسی بوده است به عنوان قهرمان معرفی میکند. وی در مرحلهی پایانی سفرش نیز با ایجاد یک رابطهی شبکه مانند آن رابطه را از طریق اخذ معرفینامهها و توصیهنامهها از رهبران و فعالان بابیه و بهاییت در شهرهای بعدی که بدانها سفر میکرد، دنبال مینمود.
پ) مقایسه و ایجاد قرابت و همفکری بین طرفداران فرقههای بابیه و بهاییت با اقلیتهای دینی؛ براون در اصفهان، یزد و کرمان که اقلیتهای مسیحی و زرتشتی بیشتری نسبت به سایر شهرها زندگی میکردند، ارتباطات بیشتری برقرار کرد و در جلساتی که داشت سعی کرد با مقایسهی عقاید و اندیشههای آنها، نکات مشترکی بیابد و از آن برای پیوند آنها با پیروان بابیه و بهاییت استفاده کند.
یکی از اصول سیاسی انگلیس در دورهی قاجاریه، بهویژه عصر ناصری، فرقهسازی بود و اقدامها، نوع نگاه و حمایتهای مشفقانهی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شدهی دولت انگلیس همگامی و همخوانی دارد. هدف انگلیسیها از فرقهسازی در این دوره، مقابله با حرکتهای منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبههای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.
او سعی میکرد اقلیتها را در مقایسه با مسلمانان و شیعیان افرادی آزاده و تحت فشار معرفی کند. او سعی میکرد از راه برانگیختن احساسات ضداسلامی در آنان با بابیها و بهاییها رابطه برقرار کند. اینکه او در تمامی شهرها با اقلیتها دوست میشد و با اکثریت مردم مسلمان و مهماننواز ایران دوست نمیشد و از آنها به بدی یاد میکند، رفتاری کاملاً هدفدار و طراحی شده بوده است. او به هر مناسبتی از قتل، شکنجه، آزار و اجبار زرتشتیان برای تغییر دین یاد میکند.
او از این تاکتیک برای ایجاد همنوایی و همحسی با آنها استفاده میکرد. در مورد زرتشتیان یزد میگوید: «از قبل هم نسبت به آنان احساس احترام داشتم و با آشنایی بیشتر با این مردم تحت فشار، این احترام بیشتر شد.» یا در جای دیگری میگوید: «این واقعیت که اکنون در محیطی اساساً زرتشتی بودم، بر دلپذیری آن میافزود.» در جمعبندی اقامتش در یزد نیز میگوید: «سههفتهای که در یزد بودم حتی یکی هم بیخود و بیمنفعت نگذشت.»[18]
ت) ایجاد شبکهی ارتباطی با مبلغان بابیه و بهاییت؛ براون قبل از سفر به ایران تمهیداتی برای برقراری ارتباطات در ایران اندیشیده بود و با افرادی گوناگونی ارتباط برقرار کرده بود. پس از ورود به ایران نیز از شبکهی مبلغان بابیه بهره جست که در لباس تجار و دلال دورهگرد در سراسر ایران فعالیت میکردند. او به عنوان خریدار کالا به این افراد نزدیک میشد و پس از شناسایی همدیگر پروژه و پروسهی بابییابی را دنبال میکرد.
نکتهای که ظن سیاسی و اطلاعاتی بودن اقدامها و سفر براون را تقویت میکند، دستیابی آسان و سریع به مبلغان بابیه و بهاییت در بالاترین سطوح و غالباً در نخستین روز ورود به هر شهری و مهمتر از آن اعتماد بسیار بالا به وی بود. مبلغان بابی و بهایی نیز به وی اطمینان میدهند که در ایران هر کجا برود، بابیان در انتظارش خواهند بود. براون علاوه بر ارتباط و گفتوگو با مبلغان سطوح بالای بابی و بهایی، در هر شهری از قبور درگذشتگان و کشتهشدههای آنها نیز بازدید و شرح مربوط به هر فرد را در سفرنامهاش آورده است.[19]
ث) تلاش برای تشدید اختلافهای دینی و مذهبی بین مردم ایران؛ «محمود محمود» در تحلیلی از این اقدام براون میگوید: «این نوع اختلافات مذهبی همیشه در ایران بوده، نه در ایران بلکه در میان تمام ملل عالم نیز بوده است اما کمتر دیده شده است که محرک اصلی آنها اجانب باشند. غالباً در ایران سیاستمداران نفعپرست به تولید این نوع اختلافات مذهبی مساعدت نموده و یا اینکه خود باعث ایجاد آنها میشدند. اما بروز و ظهور آنها در زمانهایی بوده که دست اجانب از مملکت ایران کوتاه بوده است، ولی در قرن گذشته و در قرن حاضر این اختلافات مذهبی خالی از تحریکات اجانب نبوده است.»
محمود یادآور میشود که تنها فرقهی بابیه و محمدعلی باب ظهور نکرد بلکه افراد گوناگونی ظهور کردند که سیاست خارجی در ظهور آنها نقش داشت.[20] نکتهی دیگر این بود که براون پس از رفتن از ایران برای تکمیل پروژهاش به قبرس و عکا که بابیان و بهاییان در آن جاها زندگی میکردند رفت و با صبح ازل و بهاءالله دیدار و گفتوگو کرد و پس از بازگشت به انگلیس از راه مکاتبه با سایر دوستان بابی و بهاییاش در کشورهای مختلف جهان ارتباط برقرار کرد و از فعالیتهای خود نتیجهگیری نمود. [21](*)
پینوشتها:
[1]. برای آگاهی از نظرات افراد گوناگون در این زمینه، رک: عباس نصر، نقش سیاسی ادوارد براون در ایران، تهران، ناظر، 1379، صص 74 ـ 60.
[2]. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19، جلد 5، تهران، اقبال، 1367، صص 112 ـ 68.
[3]. ادوارد براون، یک سال در میان ایرانیان، ترجمهی مانی صالحی علامه، تهران، نشر اختران، چ چهارم، 1387، صص240 ـ 235.
[4]. همان، صص 88 و 64، 46.
[5]. همان، صص 135 ـ 134.
[6]. همان، صص 235 ـ 234.
[7]. ایران در یک قرن پیش، سفرنامهی دکتر ویلز، ترجمهی غلامحسین قراگزلو، تهران، اقبال، 1368، ص 188.
[8]. عباس نصر، همان، ص118.
[9]. همان، ص 85.
[10]. ادوارد براون، همان، صص 94 ـ 89.
[11]. همان، ص 259.
[12]. همان، صص 257 ـ 256.
[13]. همان، صص 105 ـ 104.
[14]. همان، صص 133 ـ 132.
[15]. همان، ص 323.
[16]. عباس نصر ، همان، ص 130.
[17]. ادوارد براون، همان ، صص 340 ـ 339.
[18]. همان، صص 388 ـ 386.
[19]. محمود محمود، جلد 5، همان،ص 122.
[20]. همان، ص124.
[21]. همان، صص 142 و 130.
* محمدعلی سربازیمقدم؛ پژوهشگر تاریخ معاصر/انتهای متن/
خبرگزاری فارس: ورود سومین محموله موشک های دوش پرتاب استینگر امریکایی از طریق مرز ترکیه به سوریه شاید آخرین تلاش گروه های معارض مسلح در سوریه و حامیان عربی/ ترکی و غربی آن ها برای شکستن بن بست نظامی در سوریه به نفع جریان برانداز خارجی در این کشور باشد.
در حال حاضر درگیری های نظامی میان ارتش سوریه و مخالفان مسلح در دایره جنگ و گریزِ محدود باقی مانده و چند ماهی است که این معادله تغییر اساسی نکرده است و عملا نشان داده است که نه ارتش سوریه قدرت یکسره کردن اوضاع و شکست و نابودی مخالفان مسلح را دارد و نه معارضان مسلح به رغم حمایت های بی دریغ خارجی از توان سرنگونی نظام سوریه برخوردارند. لذا در یک چنین معادله ای راه شکستن قفل بحران فرسایشی سوریه، اجبارا گفتگو است. اما محور امریکایی و همپیمانان منطقه ای آن بویژه قطر، عربستان، و ترکیه حاضر به مذاکره با وجود اسد در رأس قدرت نیستند، بنابراین به شدت با راه حل گفتگو و روش های مسالمت آمیز مخالفند و به تعهدات خود در اجلاس ژنو مبنی بر انتقال مسالمت آمیز قدرت پشت پا می زنند.
از سوی دیگر ایده راه حل نظامی از طریق مداخله نظامی در سوریه در سطح بین المللی هم دچار بن بست است چرا که روسیه و چین به شدت با آن مخالفند و تلاش های امریکا برای ایجاد نرمش در مواضع این دو به رغم فشارهای روانی و رسانه ای و دیپلماتیک نتیجه چندانی در بر نداشته است، و فراتر از آن مدتی قبل جهان شاهد یک تغییر رفتار استراتژیک از سوی چین بود و آن هم استفاده از زبان نظامی در تعامل بین المللی با ارسال ناوهای جنگی خود به آب های ساحلی سوریه بود که ظرف دهه های گذشته این نوع رفتار از چین کم سابقه به شمار می آید که قطعا پیام خاصی را برای امریکا و همپیمانانش در بر داشته است.
بنابراین در شرایطی که راه حل نظامی در سطح بین المللی از یک سو و در سطح داخلی سوریه از سوی دیگر با بن بست مواجه است، شاهد ایفای نقش توسط بازیگران منطقه ای و تلاش آنان برای شکستن این بن بست از طریق وارد کردن سلاح های استراتژیک در معادله نظامی به نفع گروه های معارض مسلح سوریه هستیم.
در واقع اگر کاربرد موشک در سه جنگ 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه از سوی مقاومت اسلامیِ ضدِ صهیونیستی علیه مهاجمانِ اسرائیلی، نتیجه این جنگ ها را به نفع مقاومت دگرگون کرد و محور امریکایی/ اسرائیلی/ عربی را با شکست سیاسی/ نظامی/ استراتژیک مواجه ساخت، اینک این محور در صدد اجرای همین برنامه علیه یکی از عناصر محور مقاومت در منطقه یعنی سوریه هستند. این امر البته چالش بزرگی برای محور مقاومت است که چگونه می تواند با ابتکاری که خود طراحی کرد و با آن شکست بزرگی را بر دشمن خود وارد ساخت، مقابله کند؟.
امریکا و همپیمانانش دو تجربه موفق در سرنگونی دو رژیم در دو کشور عراق و لیبی با ایجاد منطقه پرواز ممنوع دارند، اما تلاش آن ها برای ایجاد این منطقه در سوریه به بهانه های گوناگون از جمله امداد رسانی و کمک های انسانی و ایجاد دالان های امدادی به نتیجه نرسیده است لذا برای تحقق عملی این کار، شیوه جدیدی را با ورود دو سلاح استراتژیک در حال آزمایش هستند: نخست استقرار موشک های پاتریوت در مرز ترکیه با سوریه و عملا ایجاد یک دیوار آهنین برای حفظ راه امدادی منطقه مورد نظر برای ایجاد غیر رسمی منطقه پرواز ممنوع، و دوم ارسال موشک های استینگر امریکایی برای اجرای عملی طرح منطقه پرواز ممنوع.
در صورت اجرای عملی طرح، دولت موقت هم که برخاسته از ائتلاف به اصطلاح ملی سوریه است عملا اداره منطقه آزادشده زیر پوشش را آغاز خواهد کرد.بدین ترتیب این امید برای محور امریکایی بوجود آمده است که بتواند در آخرین فرصتی که برای آن ها باقی مانده است شانس خود را در عرصه نظامی و شکستن بن بست به نفع خود بیازماید.
در این صورت باید دید که محور مقاومت در مقابل این اقدامات چه ابتکار عملی را در پیش خواهد گرفت؟
البته شاید اقدام به وارد کردن موشک استینگر به معادله کنونی و قرار دادن آن در اختیار مخالفان که گفته می شود از سوی قطر و از طریق ترکیه انجام گرفته است، به لحاظ حقوقی و مقررات بین المللی قابل پیگرد باشد به ویژه در شرایطی که کشورهای عربی حاضر نیستند یا جرأت نمی کنند که یک فشنگ در اختیار فلسطینیان برای دفاع مشروع از خود قرار دهند و از آن فراتر متعهد به جلوگیری از ورود سلاح به فلسطین و رسیدن آن به دست مقاومین هستند. در چنین شرایطی به نظر می آید انگشت نهادن بر معیارهای دوگانه و رفتارهای تبعیض آمیز در سطح بین المللی نیز اقدامی است که نباید در مورد آن کوتاهی ورزید.
سید مرتضی نعمت زاده
خبرگزاری فارس:سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند.
شاید تا چند سال پیش سخن گفتن از نقش کُردهای عراق در خاورمیانه و میزان تاثیرگزاری آن ها در موازنات سیاسی منطقه، فقط منوط به موقعیت ژئوپولیتیک، مناسبات حزبی و به کارگیری نیروهای شبه نظامی یا پیشمرگ آنان در حوزه های گوناگون و بررسی وابستگی خارجی احزاب کُرد بود.
اما در شرایط کنونی که موج تحولات سیاسی و اقتصادی، همه کشورهای منطقه و جهان را درگیر کرده، باید جوانب دیگری از حوزه های فعالیتی کردها نیز مورد بررسی قرار بگیرد. ارتباط کردها و حوزه های نفتی و امکان تاثیرگذاری آنان در معادلات نفتی و به تبع آن مناسبات سیاسی آینده، مساله ای است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
در اوایل سده بیستم، فیصل بن حسین ملقب به شاه فیصل اول، ولایت موصل را سر عراق دانسته و بر این باور بود همچنان که هیچ موجودی نمی تواند بدون سر زندگی کند، عراق نیز بدون منابع نفتی کرکوک توان ادامه حیات اقتصادی نخواهد داشت. در سال 1927 نخستین بار نفت کرکوک استخراج شد و در آن روزگار به عنوان یکی از غنی ترین و مهم ترین میادین نفتی منطقه مورد توجه قرار گرفت.
اما کُردها از چه زمانی به نفت توجه کردند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت از همان دوران عصیان شیخ محمود برزنجی، توجه او و یارانش به نفت معطوف شد و کرکوک برای شیخ محمود اهمیت حیاتی یافت. به همین دلیل زمانی که انگلیسی ها در سال 1922 میلادی او را از تبعیدگاه هندوستان به عراق بازگردانده و او را برای جنگ با ترک ها و ترکمن ها به کار گرفتند، به شیخ هشدار دادند که کاری با کرکوک و موصل نداشته باشد.
بعد از شیخ محمود نیز «شیخموس جگرخوین» شاعر ناسیونالیست کُرد ترکیه ای – سوریه ای در اشعار و سخنرانی های خود استخراج نفت را تجاوز به مام میهن کردستان دانسته و آرزومند شده روزی بیاید که کردها نفت را برای خودشان استخراج کنند. بعدها در همه مذاکرات دهه 1960 تا 1970 میلادی موضوع نفت و آینده کرکوک در تمامی مذاکرات شورشیان کُرد به رهبری ملامصطفی بارزانی با حکومت مرکزی بغداد مورد بحث قرار گرفته و این مساله به یک معمای حل ناشدنی و گره کور تبدیل شده است.
در سال 1984 میلادی طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق اعلام کرد:” همچنان که اعراب برای همیشه اندلس را از یاد بردند، کردها نیز باید الی الابد کرکوک را فراموش کنند و از آن سخنی به میان نیاورند.”
اما در حال حاضر مساله فقط کرکوک نیست و اتفاقا در دوران جنگ 8 ساله ایران و عراق، صدام آن قدر بی حساب و کتاب از کرکوک نفت برداشت کرده که این میدان بزرگ نفتی با مشکلات بزرگی مواجه شده و غنا و ظرفیت گذشته خود را ندارد. در چند سال گذشته دست کم 28 شرکت خارجی در اقلیم کردستان عراق دست به عملیات اکتشافی زده و مشخص شده که در مناطقی از تق تق، خانقین، چمچمال، میران، بازیان، تاوکی، شیخان و چند منطقه دیگر استعداد نفتی بکر و دست نخورده ای وجود دارد که می تواند میادین نفتی این منطقه را در حد یک نیجریه کوچک مطرح سازد.
از این گذشته امسال برای نخستین بار تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه اعلام کرد که در چندین منطقه از استان کردنشین حکاری میادین نفتی وجود دارد و ترکیه به خاطر حضور پ.ک.ک در این منطقه تاکنون قادر به اجرای کامل عملیات اکتشافی نشده و امیدوار است در آینده این مشکل را حل کند.
مجموع این تصاویر و بریده هایی که هر کدام به یک مقطع زمانی تعلق دارد، نشان می دهند که نفت در مناطق کردنشین عراق و ترکیه عامل مهمی برای تغییر مسیر فعالیت های سیاسی و حزبی آنان است.
ترکیه و نفت اقلیم
در سال 2012 میلادی در روند روابط سیاسی و اقتصادی اربیل – آنکارا دو اتفاق مهم روی داد که بدون شک آثار و بازتاب های این رویداد را در سال آینده نیز خواهیم دید. اوایل تابستان امسال بود که انتقال زمینی نفت به میزان روزانه ده تانکر از اقلیم کردستان عراق به ترکیه آغاز شد و قرار است این میزان به ذویست تانکر در روز برسد. چندین پایگاه اینترنتی خبری پربازدید ترکیه درباره این موضوع چنین تیتر زدند:” نفت کُردی رسید، نفت شیعی در نوبت بماند.”
رویداد دوم نیز اتفاقی بود که چند هفته پیش به وجود آمد و به تنش سیاسی جدی بین بغداد و آنکارا، بیش از پیش دامن زد. ماجرا از این قرار بود که نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق و برادرزاده بلندپرواز مسعود بارزانی کنفرانسی را در اربیل به نام کنفرانس نفت و گاز کردستان برگزار کرد و قرار بود تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه یکی از سخنرانان اختتامیه این کنفرانس باشد.
هواپیمای یلدز از استانبول به مقصد اربیل حرکت کرد اما فقط چند دقیقه پیش از ورود هواپیما به حریم هوایی عراق، پیامی از سوی سفارت عراق به وزارت امور خارجه ترکیه رسید: حکومت مرکزی بغداد به دستور شخص نخست وزیر مالکی به هیچ کدام از پروازهای ویژه اجازه فرود در فرودگاه اربیل را نمی دهد و این دستور شامل هواپیمای جناب یلدز نیز خواهد شد.
هواپیمای حامل وزیر ترکیه در شهر قیصری بر زمین نشست اما نه او نه کابینه اردوغان و نه رسانه های ترکیه بر سراین موضوع هیاهو به پا نکردند و ترجیح دادند در مقابل این موضع سفت و سخت مالکی سکوت کنند. تنها سه روز پس از این واقعه نوری مالکی در گفتگو با روزنامه حریت اعلام کرد که کلیه نوافقنامه های اقتصادی و نفتی کشورهای خارجی با اربیل، تنها در صورتی وجاهت حقوقی و قانونی دارد که به تایید حکومت مرکزی بغداد برسد.
ترک ها و کُردها
سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند. واقعیت این است که نفت اقلیم کردستان عراق برای ترکیه یک منبع انرژی ارزان قیمت و به صرفه و نزدیک است و اربیل نیز راه دیگری جز توافق با آنکارا ندارد.
موضوع انرژی طی چند سال گذشته همواره یکی از پاشنه آشیل های مهم ترکیه بوده و به جرات می توان گفت در همین حوزه است که ترکیه می تواند امتیاز بدهد، سکوت کند، سازش کند و کوتاه بیاید. دست کم در دو مورد مهم، دیدیم که ترکیه هم در برابر روسیه کوتاه آمده و ساخت نیروگاه هسته ای خود به دست مهندسین روسیه ای را مهم تر از اختلاف نظر در حوزه سوریه دانست و در زمینه خرید نفت و گاز از ایران نیز تا حدودی در برابر آمریکا پافشاری کرد و برخی اظهارات تند مقامات نظامی ایران را نادیده گرفت.
مسامحه و کوتاه آمدن های ترکیه در حوزه انرژی به همین دو مورد ختم نمی شود و روابط انرژی محور آنکارا – اربیل در سال 2012 چنان پیش رفت که بسیاری از تحلیل گران سیاسی ترکیه به این نتیجه رسیدند که ترکیه به خاطر برخورداری از منابع نفتی اقلیم کردستان عراق، حتی حاضر است در مقابل مساله مهمی مانند تشکیل دولت مستقل کُردی در عراق از مواضع ملی گرایانه پیشین خود کوتاه آمده و از کردها حمایت کند. این استراتژی جدای از ارتباطی که با رویکرد سیاست خارجه سنّی محور اردوغان دارد، سود اقتصادی فراوانی به دنبال داشته و بعید نیست که اهمیت این معادله طلایی بر قضیه شمال سوریه و نفوذ بارزانی در میان کردهای سوریه نیز تاثیر بگذارد و آنکارا خط بارزانی را در شمال سوریه در برابر خط حزب اتحاد دموکراتیک(وابسته به پ.ک.ک) مورد حمایت جدی قرار دهد.
خط لوله کُردی
طی هفته های گذشته اغلب نشریات مهم خارجی همچون فاینشنال تایمز، گاردین و نیویورک تایمز بارها درباره روابط نفتی ترکیه و کردها قلم زده و به عبارتی روی این موضوع زوم کرده اند. در این میان مهم ترین موضوعی که روی آن بحث شده، ایجاد خط لوله انتقال نفت اقلیم کردستان از ترکیه به اروپا است که طاهرا بیش از 17 کیلومتر از این خط 300 کیلومتری احداث شده و در صورتی که تکلیف روایط آنکارا – بغداد یکسره شود، این خط یکی از داغ ترین مباحث سیاسی اقتصادی منطقه در سال آینده خواهد بود
محمدعلی دستمالی
خبرگزاری فارس: اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد.براساس این راهبرد،فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی،فرهنگی،سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت.
ناتو در اوایل هزاره سوم پا را از این فراتر نهاده و با ورود به جنگ افغانستان عملاً به توسعه طلبی خارج از مرزهای اروپایی پرداخت. اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد. براساس این راهبرد، فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی، فرهنگی، سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت. مهم ترین اصل در این راهبرد، توسعه نفوذ در عرصه بین الملل بوده است.
در این حوزه آنها حضور گسترده تر در شرق آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز، آفریقا و غرب آسیا(خاورمیانه) را در دستور کار قرار دادند. همزمان با اوج گیری بیداری اسلامی در شمال آفریقا و غرب آسیا، تهدید شدن منافع غرب به ویژه شریان انرژی ارزان و مطمئن به اروپا و آمریکا، راهبرد ناتو براساس حضور فعال تر در غرب آسیا تدوین شد.حساسیت های منطقه و نگاه منفی افکار عمومی به توسعه طلبی ناتو موجب شده تا آنها حضور غیر مستقیم و به نوعی غیر تحریک آمیز را در منطقه پیگیری کنند. در این چارچوب ناتو چندین محور را اجرایی ساخته است.
الف- تغییر نظام در سوریه: سوریه در 21 ماه گذشته با مجموعه ای از چالش ها و بحران های امنیتی و سیاسی همراه شده است. هر چند که ابتدای امر بخشی از چالش های این کشور برگرفته از مطالبات مردمی بوده، اما ائتلافی از صهیونیست ها، کشورهای مرتجع عربی، غربی ها و ترکیه هر کدام با هدف خاصی در قالبی تقریباً واحد به بهره برداری از تحولات داخلی سوریه پرداختند. به رغم آنکه نظام سوریه گام هایی برای اجرای خواسته های مردمی برداشت، اما تحرکات ائتلاف مذکور عملاً مانع از ثبات و امنیت در سوریه شد.
در کنار ائتلاف مذکور، ناتو نیز برای رسیدن به منافع توسعه طلبانه در منطقه در جمع متجاوزان و بحران سازان در سوریه قرار گرفت. ناتو که تلاش دارد مستقیماً وارد عرصه جنگ نشود و از هزینه های اقدام نظامی علیه سوریه در هراس است تلاش کرده تا با حاشیه سازی و بازی های غیر مستقیم، این طرح را اجرایی سازد.
ادعای حمایت از ترکیه به عنوان عضو ارشد ناتو در برابر تهدیدات احتمالی سوریه، اعلام حمایت های مالی و تسلیحاتی از گروه های مسلح فعال در سوریه، اعمال فشار بر روسیه برای عقب نشینی در حمایت از سوریه و ... از جمله تحرکات ناتو علیه سوریه بوده است . اقداماتی که نمود عینی آن را در نشست وزرای خارجه ناتو در بروکسل (15/9/91) می توان مشاهده کرد. ناتو تلاش دارد با کمترین هزینه و در حالی که حضور نظامی اش در منطقه محسوس نباشد سلطه بر سوریه را اجرایی سازد، در صورت تحقق این امر ناتو می تواند بر کل منطقه سلطه داشته باشد و منافع غرب را تأمین کند.
ب- ورود به ترکیه: ترکیه از نقاط راهبردی برای ناتو است. هر چند که غرب پذیرنده عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نیست، اما در حوزه نظامی نگاه ویژه ای به آن دارد. ناتو، ترکیه را پلی برای ورود به غرب آسیا(خاورمیانه) می داند. در همین چارچوب ناتو دو طرح را در برابر ترکیه در پیش گرفته است؛ اولاً طرح اجرای سیستم دفاع موشکی که در راهبرد سال 2010 ناتو تصویب شد.
ثانیاً استقرار موشک های پاتریوت در ترکیه. هر چند که ناتو ادعا دارد که برای کمک به ترکیه و ارتقای جایگاه آن در معادلات منطقه ای این طرح را اجرا می کند، اما در عمل ترکیه زنجیره ای برای توسعه طلبی ناتو شده است و ناتو با ورود به خاک این کشور، عملاً ترکیه را نیز محاصره و مهار می کند. اقدامات منفی ناتو در برابر ترکیه زمانی آشکار تر می شود که از یک سو، مردم ترکیه کاملاً با این طرح مخالف هستند و از سوی دیگر، تحولات منطقه نشان می دهد که هیچ تهدیدی برای ترکیه وجود ندارد و این کشور صرفاً از جانب یونان و قبرس تهدید می شود که تحت حمایت غرب قرار دارند و ناتو برای ترکیه هرگز حاضر به رویارویی با آنها نیست.
ج- ورود به حوزه عربی: بخش دیگر تحرکات ناتو برای ورود به غرب آسیا را اقدام علیه حوزه عربی تشکیل می دهد. ناتو در ترکیه طرح های موشکی و راداری را اجرا می کند. آمریکا در سرزمین های اشغالی سیستم موشکی (گنبد آهنین) را اجرا می سازد. هر چند این تحرکات با ادعای حمایت از ترکیه و رژیم صهیونیستی است، اما یک اصل اساسی در منطقه این ادعا را باطل ساخته و پرده از حقایق دیگری برمی دارد.
آن اصل اساسی، تلاش غرب برای تحریک کشورهای عربی برای خریدهای تسلیحاتی و در شرایط کنونی، تحریک به ارائه درخواست برای دریافت سیستم موشکی آمریکا و ناتو است. کشورهای غربی و ناتو همواره با ادعای برقراری توازن قدرت در منطقه، فعالیت های نظامی در کشورهای عربی را توجیه می کنند.
حال این سناریو مطرح است که ناتو و آمریکا با تقویت ترکیه و رژیم صهیونیستی بر آنند تا اعراب را نیز به دریافت این سیستم ها سوق دهند. این امر زمانی تقویت می شود که قطر آمادگی خود را برای دریافت سیستم موشکی از غرب اعلام داشته است. نهایت این تحرکات آن خواهد شد که ناتو به صورت مستقیم و یا به نام آمریکا حضور در کشورهای عربی را اجرایی سازد تا چتر امنیتی برای منافع غرب در منطقه ایجاد کند.
در جمع کلی از آنچه ذکر شد می توان گفت که بخشی از تحولات منطقه برگرفته از سیاست های پنهان و آشکار ناتو است که با ابزارهای مختلف به دنبال تحقق سلطه بر غرب آسیا است. البته ناتو برای کاهش حساسیت ها تلاش دارد تا حضور کم رنگ تری در عرصه داشته باشد و کارها را با مهره های منطقه ای و فرامنطقه ای اجرا کند، چنانکه در برابر سوریه از گروه های تروریستی و کشورهای مرتجع عربی و ترکیه استفاده می کند و برای استقرار سیستم موشکی و راداری نیز ادعای درخواست ترکیه را مطرح می نماید.
قاسم غفورى
منبع:بصیرت
خبرگزاری فارس: «اشتغال زن» مسئلهای است که در دهههای اخیر، با وجههای جهانی، به عرصهی نظریهپردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تماموقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیدهای با تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفههای اجتماعی مبدل ساخته است.
«اشتغال زن» مسئلهای است که به ویژه در دهههای اخیر، با وجههای جهانی و بدون مرز، به عرصهی نظریهپردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش روزافزون اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تماموقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیدهای با جوانب متعدد از جهت شرایط و چگونگی اشتغال زنان (ساعات کاری، دستمزدها و مهارتها)، تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفههای اجتماعی مرتبط مانند بیکاری مردان و تغییر بنیادین روابط اجتماعی زن و مرد مبدل ساخته است. بر این اساس، پدیدهی اشتغال زنان از زوایای متفاوتی قابل پژوهش و بررسی است؛ اما اولین سؤالی که در این باره مطرح است این است که «آیا اشتغال زنان در جامعهی امروز ما با مؤلفههای خاص آن، به ویژه پذیرش مذهب رسمی تشیع، نوعی ضرورت است یا صرفاً یک انتخاب یا اختیار برای زنان به شمار میرود؟» در این نوشتار، برآنیم به بررسی این موضوع بپردازیم.
خانواده و ضرورت تفکیک نقشها
باید دانست «ضرورت» به معنای الزام و اجبار است. اجباری که حاصل از نیاز و حاجتی باشد. به همین جهت است که فرد مضطر یا فردی که در حالت اضطرار به سر میبرد، در واقع مجبور به انجام کاری است تا نیازی یا حاجتی ضروری را برآورده سازد. منشأ اضطرار میتواند عوامل درونی یا بیرونی باشد. بنا بر این تعریف، هنگامی که از ضرورت امری صحبت میشود، به علل و خاستگاه بهوجودآورندهی آن امر بازمیگردد. لذا منظور از بررسی ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، برای خانوادهها و جامعهی ایرانی، بررسی عللی است که پشتوانههای این پدیده به شمار میروند. اگر اشتغال زنان در چارچوب مورد پذیرش یک جامعه در پی رفع نیازهای اساسی آن جامعه باشد، ضرورت مییابد.
شاید این سؤال ایجاد شود که چرا در مورد ضرورت اشتغال مردان در یک جامعه سخنی به میان نمیآید و این امر، در هیچ زمانی تا کنون، به چالش کشیده نشده است؟ در پاسخ، میتوان با نگاهی به تاریخ بشر اذعان داشت که در تمامی طول تاریخ، ویژگیهای بیولوژیک و طبیعی زن و مرد عمدهترین عامل در تفکیک جنسیتی نقشها در خانواده و جامعه بوده است؛ یعنی زن و مرد به واسطهی تفاوت نقشی که در تولید نسل دارند، به طور طبیعی در جایگاههای متفاوتی از نقشها قرار گرفتهاند و این تفکیک شامل نقش رسیدگی به تمامی امور داخلی منزل برای زن و نقش حمایت مالی و در واقع تأمین معاش خانواده برای مرد بوده است و حتی در آرای بسیاری از نظریهپردازان اجتماعیِ کلاسیک و معاصر، این تفکیک نقش برای بقا و استحکام نهاد خانواده امری ضروری به حساب میآید که نسل به نسل، از طریق الگوپذیری از والدین به فرزندان نیز منتقل میشود.
برای نمونه، «پارسونز»، یکی از بزرگترین جامعهشناسان آمریکایی قرن بیستم، معتقد است: «خانواده پارهای از نظام کل جامعه است که بر مبنای تفکیک نقشهای جنسی بنا شده است. تخصص و تفکیک نقشها به حفظ نظام خانوادگی و وحدت آن کمک میکند و مبنای اجتماعی کردن کودک است. مرد رئیس خانواده و نقش نانآور را بر عهده دارد و زن نقش بانوی خانه را ایفا میکند. نقش اقتصادی مرد و شغل وی تعیینکنندهترین پایگاه حقوق خانواده و نقش اصلی مرد در جامعه است و خانهداری اساسیترین فعالیت و نقش زن است، زن مدار زندگی خانوادگی است.»
از دیدگاه وی، تفکیک جنسیتی نقشها در شکل گرفتن شخصیت کودک نقش قاطعی دارد. پسر خود را با پدر همانند میکند و دختر به مادر تأسی میجوید. اشتغال زن، علاوه بر آنکه موقعیت عاطفی زن در خانواده را متزلزل میسازد، به سبب رقابت شغلی زن با شوهر، به ناهماهنگی و نابسامانی خانواده میانجامد.[1]
بر این اساس، اشتغال زن با تعریف مدرن آن، که با یک ویژگی اساسی یعنی جدا شدن محل زندگی و کار زن همراه است، نوعی سرپیچی از قانون طبیعت و تغییر مسیر تاریخ دربارهی تفکیک نقشهای زن و مرد در خانواده و جامعه به شمار میرود.
به همین خاطر است که گروههای مختلف اجتماعی، در راستای احقاق حقوق زن، برای اثبات ضرورت اشتغال زن از لحاظ فردی و اجتماعی در طول چندین دهه تلاش نمودهاند؛ اما تا کنون به ویژه در جوامع مذهبی و خانوادهگرا، همچنان با تردید به اشتغال مطلق زنان (به ویژه زنان متأهل) نگریسته میشود و در پی این تردید، ایجاد لوازم و رفع موانع اشتغال زنان نیز در اولویت امور قرار نمیگیرد. در حقیقت، گسترش و سازماندهی اشتغال زنان در جامعه نیازمند زیرساختهای معینی است؛ زیرا اشتغال زنان با متغیرهای متفاوتی در ارتباط است و میتوان اذعان داشت بر تمامی ارکان اقتصادی و اجتماعی جامعه میتواند مؤثر باشد. برای نمونه، در جامعهی ایرانی، که همچنان مردان گردانندگان اقتصادی خانواده به شمار میروند و وظیفهی حمایتهای مالی همهجانبه از زن و فرزندان را بر عهده دارند، میبایست تأثیرات حضور زنان در بازار کار بر اشتغال مردان روشن و مشخص باشد. پس اگر از مردان انتظاراتی چون پرداخت نفقه و مهریه وجود دارد، اولویت آنها در ورود به بازار کار نیز باید در نظر گرفته شود، مگر اینکه زیرساختهای اقتصادی جامعه جوابگوی اشتغال هر دو گروه مردان و زنان جویای کار باشد و اشتغال زنان به بیکاری مردان نینجامد.
دیدگاههای متفاوت در خصوص اشتغال زنان
مباحث فرهنگی حضور اجتماعی زنان در جامعهی اسلامی بسیار مهم است. در چنین جامعهای، استفاده از «جاذبههای زنانه» به عنوان ابزاری برای بازاریابی و درآمدزایی قابل قبول نیست و جلوگیری از ترویج چنین پدیدهای نیازمند زیرساختهای لازم در جهت نظارت و برخورد با متخلفین است. از سوی دیگر، تربیت و آمادهسازی نسلهای آیندهی یک جامعه برای دنبال کردن اهداف آن، وابسته به تعیین نقش و جایگاه درست زنان در جامعه است.
بنابراین، نسخهی واحدی در مورد اشتغال زنان در جوامع مختلف وجود ندارد. ممکن است جامعهای زنان را یکی از بهترین ابزار برای تولید ثروت در بسیاری از عرصههای اقتصادی بداند و جامعهای دیگر، بر اساس مبانی مورد قبول خود، رویکرد متفاوتی به این مقوله داشته باشد. لذا بحث از ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، مستقیماً، بااعتقدات ، اهداف و زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یک جامعه در ارتباط است.
بررسی ضرورت اشتغال زنان در جامعهی امروز ایران منوط به سه چیز است:
اول، نگاهی به تاریخ اشتغال زنان در ایران؛
دوم، نوع دیدگاه اسلام به اشتغال زنان به عنوان چارچوب مورد پذیرش در جامعهی اسلامی؛
سوم، بررسی تحولات فرهنگیـاجتماعی ایران در دهههای اخیر.
تاریخ اشتغال زنان در ایران
به گواه تاریخ، در تمامی جوامع بشری، مسئلهی مشارکت فعال زنان در کارهای تولیدی و اقتصادی ریشهای آنچنان کهن دارد که در واقع میتوان آن را با زندگی انسانها آمیخته و قرین به شمار آورد.
نقش زن ایرانی در بازار کار سنتی، به خصوص در محیط روستا، بسیار چشمگیر بوده است و این نقش اقتصادی که با وجود اهمیت فراوان در ارقام و جدولهای آماری، اندازهگیری و ارائه نشده است باعث میشود تا نتیجهی هر نوع تحقیق و پژوهشی در این باره با تردید مورد توجه قرار گیرد. تعداد قابل توجهی از زنان ایرانی در بسیاری از دورههای زمانیِ تاریخ ایران، به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم، به اقتصاد خانواده و جامعه کمک میرساندند. آنها با انجام رایگان کار خانگی و نگهداری از کودکان و سالمندان خانواده به شیوهای غیرمستقیم و با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی متعددی مانند صنایع دستی (قالیبافی، حصیربافی و...)، امور زراعی و کشاورزی (کشت و تهیهی توتون، چای، برنج، گندم، جو، کتان و...)، دامداری، تولید پوست حیوانات، چرم، ابریشم و... به شیوهی مستقیم از ارکان مهم اقتصادی خانواده و جامعهی ایرانی به شمار میرفتند. در عصر حاضر نیز چنین فعالیتهایی، علیرغم آنکه نسبت به گذشته از گستردگی کمتری برخوردارند، اما در بسیاری از مناطق روستایی کشورمان همچنان ادامه دارد.
بنابراین، کار و فعالیت اقتصادی زنان در خانواده و جامعهی ایرانی موضوع جدید و نوینی به شمار نمیرود؛ اما با گسترش روزافزون تکنولوژی و بروز تغییرات بنیادین در سبک زندگی زنان، اشتغال آنان شکل تازهای به خود گرفت و محیط کار و زندگی زنان از یکدیگر جدا شد و با بیرون بودن زنان از خانه در ساعات کاری (عمدتاً به صورت تماموقت) و درآمدزایی مستقل برای آنان همراه شد. بسیاری از تبعات اجتماعی و خانوادگی اشتغال زنان نیز در گرو همین دو ویژگی قرار دارد. تبعاتی که پدیدهی اشتغال زنان را به یکی از مهمترین موضوعات امروز جوامع بشری، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با زیرساختهای مذهبی و خانوادهگرا، مبدل ساخته است. در این جوامع، نقش اصلی در استحکام نهاد خانواده و نیز تربیت و تعلیم کودکان، به ویژه تا قبل از سن مدرسه، را زنان بر عهده دارند و عدم حضور زن در خانه به عنوان زنگ خطری برای بروز مشکلات متعدد برای خانوادهها تلقی میشود.
لذا فعالیتهای اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانوادهها، به ویژه در جامعهی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار میرفته است و علت عمدهی این ضرورت را میتوان شیوهی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانوادههای ایرانی با تغییرات بنیادینی روبهرو شده است. تغییراتی که نیاز مبرم به مشارکت زن در اقتصاد خانواده را به طور مؤثری کاهش داده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا علیرغم وقوع این تغییرات، اشتغال برای گروههایی از زنان و نیز در برخی شرایط و موقعیتهای خاص اجتماعی ضرورت مییابد؟ در واقع، چه حالات فردی و اجتماعیای اشتغال زن را از حیطهی اختیار خارج مینماید و آن را به اجبار و الزامی بر وی مبدل میسازد؟
در زمینهی اشتغال، زنان شامل سهگروه خاص میشوند: زنان متأهل، زنان سرپرست خانواده و زنان مجرد. این سه گروه با شرایط متفاوتی از لحاظ فردی و اجتماعی روبهرو هستند و نمیتوان با یک رویکرد واحد به آنها نگریست. پس ضرورت اشتغال برای هر یک از این سه گروه به صورت متفاوتی مطرح است؛ البته هر یک از این سه گروه نیز به دستههای کوچکتری از لحاظ تشابه در وضعیت اقتصادی خانواده قابل تقسیم هستند. برای نمونه، زنان متأهل خود سه دسته هستند. یک گروه کسانی هستند که خود و فرزندان، توسط همسر، از لحاظ مالی کاملاً تأمین میشوند. گروه دیگر زنانی هستند که با وجود تأهل و نیز تلاش مرد برای تأمین مایحتاج خانواده، با مشکلات مالی عدیدهای روبهرو هستند و دستهی سوم، زنان بدسرپرستی هستند که علیرغم تأهل، هیچ گونه حمایت مالی از طرف مرد دریافت نمیکنند و بعضاً باید علاوه بر فرزندان، مخارج همسرشان را نیز تأمین کنند.
در دیدگاه اسلام، نهاد خانواده هستهی اصلی جامعه به شمار میرود و سلامت و ارتقای جامعه در گرو خانوادههای سالم، پویا و آرام دانسته میشود. در همین راستا، زن به جهت تواناییهای طبیعی و فطریاش محور اصلی خانواده محسوب میشود و جایگاه خاصی در امر تولید و تربیت نسلهای آینده دارد. بر همین اساس، در نظر اسلام، زن باید بدون داشتن دغدغههای مالی و اجتماعی، با فراغ بال و آرامش، مدیریت داخلی خانواده را انجام دهد و مرد موظف است تمامی نیازها و حاجات اقتصادی خانواده را تأمین کند. بنابراین، زن به واسطهی نقش مؤثری که در نیل به اهداف خانواده دارد، از حمایتهای مالی ویژهای چون نفقه، مهریه، اجرت شیردهی و اجرتالمثل کارهای منزل برخوردار است.
قوانین حاکم بر نهاد خانواده در دیدگاه اسلام، که شامل حقوق و تکالیف زوجین است، قوانینی مبتنی بر حمایتهای مالی و عاطفی از زن است. بنابراین، در عین حال که حق اشتغال زنان در دیدگاه اسلام به رسمیت شناخته شده است، اصل، بر عدم ضرورت اشتغال زن در جامعهی اسلامی است. جامعهای که در آن، قوانین اسلامی مرد را ملزم به تأمین همهجانبه و مطلوب نیازهای زن و فرزندان میکند. در حقیقت، در این دیدگاه ضرورتهای زندگی زن و مرد، به دلیل تفاوتهای جسمانی و روانی آنها، دارای اولویتبندیهای متفاوتی است؛ اما با وجود چنین اصلی، در برخی از شرایط اجتماعی و خانوادگی، ضرورتی به وجود میآید که اشتغال زنان اجتنابناپذیر میشود.
مقام معظم رهبری، در تأکید بر دیدگاه اسلام پیرامون اشتغال زنان و نیز طرح شرایط بهرهمندی درست از نیروی کار زنان در جامعه، بیان داشتهاند: «اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسى و مهمترین شغل او، یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده، نباشد شاید لازم هم مىداند. یک کشور که نمىتواند از نیروى کار زنان در عرصههاى مختلف بىنیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوى و انسانى زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همهی انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این براى حفظ کرامت زن است. اسلام این را مىخواهد و این الگوى زن مسلمان است.»[2]
چه زمانی اشتغال زنان به یک ضرورت تبدیل میشود؟
یکی از شرایط خاصی که زنان به توصیه و به عبارت بهتر، تأکید دین اسلام میبایست پا به عرصهی اقتصادی بگذارند مربوط به مشاغل خاصی چون پرستاری، پزشکی و معلمی است. حالت ایدهآل در یک جامعهی اسلامی این است که دختران تحت تعلیم معلمان زن قرار گیرند. همچنین زنان، برای رفع نیازهای پزشکی خود، از خدمات پزشکان و پرستاران همجنس خود بهرهمند شوند. این حالت، علیرغم آنکه مستقیماً با نیازهای مالی زنان در ارتباط نیست، اما نوعی حالت اضطرار برای اشتغال زن در جامعهی اسلامی است. در همین راستا، از سالهای پس از انقلاب، متخصصین زنان و زایمان تنها از بین پزشکان زن پذیرفته میشوند و در تمامی بیمارستانها، زنان توسط پرستاران زن مراقبت میشوند. همچنین در مدارس دخترانهی کشور، در تمامی مقاطع تحصیلی، زنان عمدهترین نیروهای آموزشی را تشکیل میدهند؛ حتی در نیروهای انتظامی نیز زنان نقشهای مهم و گستردهای را ایفا میکنند. برخی از این مشاغل، مانند پرستاری، نیازمند حضور مداوم زنان تا 24 یا 48 ساعت در محل کار است.
فعالیتهای اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانوادهها، به ویژه در جامعهی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار میرفته است و علت عمدهی این ضرورت را میتوان شیوهی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانوادههای ایرانی با تغییرات بنیادینی روبهرو شده است. |
از شرایط اجتماعی دیگری که زن را به سوی اشتغال، حتی با وجود شرایط سخت، ملزم میکند وقوع رخدادهای خاصی مانند جنگ است. جنگ و دفاع از رویدادهای بسیار مهمی هستند که با قطعیت، زنان را در مسائل اجتماعی و به ویژه اقتصادی وارد میکنند. در این شرایط، عدم حضور مردان در خانواده، بخش عمدهای از زنان را ملزم به مشارکت اقتصادی و اجتماعی میکند. جامعهی ایرانی نیز، پس از جنگ ایران و عراق، شاهد تغییراتی در سیاستهای موجود دربارهی اشتغال زنان بود؛ زیرا جنگ عرضهی نیروی کار مردان را کاهش زیادی داد. همچنین سیاست خودکفایی و کوشش برای بینیازی از اقتصاد جهانی نیاز به حضور زنان در اقتصاد را افزایش داد. در طول جنگ، به گزارش روزنامهی اطلاعات، در تاریخ نهم آبان 1367، زنان در چارچوب بسیج خواهران به کارهای متعددی مشغول شدند. در این گزارش آمده است: «بسیج خواهران وظایف بسیاری دارد؛ از جمله تعلیمات نظامی و ایدئولوژیکی، کمک به خانوادههای شهیدان و اسیران جنگی، خدمت کردن در نهضت سوادآموزی، تدریس داوطلبانه در مناطق محروم و روستایی و آماده کردن غذا، دارو و لباس برای مردانی که در جبههها میجنگیدند.»
از شرایط دیگری که میتواند ضرورت اشتغال زنان را موجب شود، عدم تناسب درآمد شاغلین مرد با مخارج خانواده در شرایط خاص اقتصادی کشور است. در برخی از دورههای زمانی، مردان قادر نیستند به تنهایی تمامی مخارج خانواده را برای برخورداری از یک سطح متوسط از زندگی تأمین کنند و زن، در چنین شرایطی، به ناچار میبایست در اقتصاد خانواده مشارکت فعال داشته باشد. در حقیقت، استفاده از نیروی کارِ زنان در این دورهها برای رفع مشکلات اقتصادی خانواده و جامعه لازم میشود.
بخشی دیگری از زنانی که ضرورتاً وارد عرصهی اقتصاد میشوند در خانوادههای بدسرپرست یا بیسرپرست زندگی میکنند. در این خانوادهها، فوت یا عدم مسئولیتپذیریِ مرد، زن را با چالشهای اقتصادی متعددی روبهرو میکند. در چنین شرایطی، اجباری بیرونی زن را در معرض شدائد چنین خانوادهای قرار میدهد و مسئولیت کامل آن را به دوش او وامیگذارد.
بنابراین یکی از راههای مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانوادههای ایرانی و نیز حمایت از خانوادههای بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایتهای کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهرهمند شوند، اشتغال تماموقت برای تأمین مالی را به نگهداری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمیدهند.
دلایل استقبال زنان از مشاغل بیرون از منزل
اما در کنار گروهها و شرایطی که اشاره شد، عمدتاً در دهههای اخیر، گروه دیگری از زنان وجود دارند که با اجباری درونی در گرایش به بازار کار روبهرو هستند. در واقع، گروهی از زنان ممکن است با اجباری درونی، که آن هم از القائات فرهنگی و اجتماعی جامعه ناشی میشود، روبهرو باشند و علیرغم آنکه نیاز مالی ندارند، وارد بازار کار شوند. یکی از سؤالات عمدهای که در دهههای اخیر به وفور مطرح شده این است که «چرا بسیاری از زنان، در دوران اخیر، تمایل بیشتری به کار کردن بیرون از منزل دارند و آن را نسبت به کار خانگی ارجح میدانند؟ یا چه عواملی ضرورت اشتغال زنان را صرفاً به حوزههای روانی و فردی آنان پیوند میدهد؟»
یکی از راههای مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانوادههای ایرانی و نیز حمایت از خانوادههای بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایتهای کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهرهمند شوند، اشتغال تماموقت برای تأمین مالی را به نگهداری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمیدهند. |
این سؤال میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد، مانند آنکه سطح تحصیلات در جامعهی زنان افزونتر شده است یا اینکه کار خانگی، مانند گذشته، تمام اوقات مفید یک زن را پر نمیکند و زنان تمایل به بهرهمندی مفید از ایام زندگی خود دارند. به نظر میرسد علاوه بر وجود این علل، که بسیار مهم و قابل توجه هستند، یک علت اساسی در مورد گرایش بسیاری از زنان به اشتغال در جامعهی ما میتواند به تفاوت دریافت امتیازهای فردی و اجتماعی زنان شاغل و خانهدار بازگردد. در دهههای اخیر، زنان جامعهی ایرانی با القائات همهجانبهای از سوی رسانههای داخلی و خارجی روبهرو شدهاند که زن خانهدار را فردی به دور از فرهنگ جامعه و در شأنی مادون شأن زن شاغل به تصویر میکشند.
همچنین ارتقای مالی زنان شاغل نسبت به زنان خانهدار نوعی امتیاز فردیِ غیرقابل چشمپوشی را نمایان ساخت. بنابراین، احتساب همین دو امتیاز کافی است که یک زن را به ویژه اگر دارای تحصیلات دانشگاهی باشد، بدون چونوچرا به سوی بازار کار روانه کند. این القائات نوعی اجبار درونی در زن ایجاد میکند و آرامش و سعادت وی را به اشتغال تماموقت و نه حتی با درآمدی درخور، پیوند میزند. در حقیقت، زنان خانهدار، به ویژه اگر صاحب فرزند یا فرزندان کوچک نباشند، برای فرار از بطالت و دستیابی به امتیازات اجتماعی زنان شاغل، راهی به جز ورود به عرصهی فعالیتهای اقتصادی را پیش روی خود نمیبینند.
برخی از جامعهشناسان کلاسیک و معاصر غربی به موضوع چگونگی تغییرات اشتغال زنان، که بعضاً برخاسته از نادیده انگاشتن کار خانگی زنان در جامعه نیز است، پرداختهاند. آنتونی گیدنز، جامعهشناس معاصر، معتقد است: «هرچند کار خانگی از نظر ارزش، تقریباً معادل یکسوم کل تولید سالانه در اقتصاد امروزی است، کار بیمزد زنان در حوزهی خانواده تا اندازهی زیادی نادیده گرفته میشود. قبل از شهرنشینی، اکثر زنان وظایف گوناگونی را افزون بر مراقبت کودکان و کارهای خانه انجام میدادند، وظایف زنان اغلب هماهنگی نزدیکی با وظایف مردان داشت و خانه واحدی تولیدی را تشکیل میداد.
با پیدایش و توسعهی محلهای کار جدا از خانه، تولید نیز از مصرف جدا گردید و بانوی خانواده تنها یک مصرفکننده شد؛ یعنی کسی که کار نمیکند و فعالیت تولیدی او (کار خانگی) از نظر پنهان شد. بین دو جنگ جهانی، تعداد زنان خانهدار به اوج رسید؛ اگرچه برای زنان غیرمتأهل معمول بود که شاغل مزدبگیر باشند، اکثریت زنان متأهل در آن زمان کار نمیکردند. در هر دو جنگ جهانی، زنان تشویق به اشتغال شدند تا جای مردانی را که به نیروهای مسلح پیوسته بودند بگیرند. پس از جنگ جهانی اول، آنها اخراج شدند، اما بعد از پایان جنگ دوم، اخراج به طور کامل انجام نشد و رشد اشتغال زنان از آن پس با گسترش مشاغل خدماتی ارتباط نزدیک پیدا کرد. مشاغل زنان در بازار کار مشاغل بیثبات با دستمزد اندک، شرایط کار نامناسب و فرصت کم برای ترفیع و پیشرفت شغلی مانند پیشخدمتی، خرده فروشی، نظافت و... تمرکز یافته است. زنان همچنین بیشتر از مردان در کارهای مزدبگیر نیمهوقت تمرکز کردهاند.»[3]
بنابراین یکی از مهمترین علل گرایش شدید زنان در دهههای اخیر به سوی بازار کار را میتوان در نگاه جوامع و انسانهای متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بیارزش تلقی میشود. در این حالت بسیاری از زنان، علیرغم آنکه به رسیدگی و نگهداری از کودکان خویش علاقهمند هستند، حتی به انجام کارهایی با شرایط سخت و دستمزد پایین رضایت میدهند. این حالت را از جهتی میتوان در بحث ضرورت اشتغال زنان مطرح کرد؛ زیرا گروه قابل توجهی از زنان غیرشاغل در چنین فضای اجتماعیای که تمامی امتیازات فردی و اجتماعی به زنان شاغل نسبت داده میشود، دچار نوعی حالات روانیِ متمایل به افسردگی میشوند و برای رهایی از احساس کمبود، به سوی بازار کار هجوم میآورند. همچنین زنان خانهدار بابت زحماتی که در خانه متحمل میشوند، از دستمزد و نیز ارتقای رتبه و منزلت اجتماعی بهرهمند نمیشوند؛ یعنی کار این دسته از زنان عمدتاً دیده نشده است و به تبع آن ارزشیابی نمیشود.
بنابراین، به نظر میرسد باید چارچوب و مبانی مورد پذیرش جامعه، که قوانین و مقررات از آن ناشی میشود، با محتوای آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم یک جامعه به شهروندانش هماهنگ باشد؛ یعنی آموزش و پرورش، رسانههای جمعی و... بنا بر مقتضیات زمان و ضروریات جامعه، به رشد آگاهی و تواناییهای افراد بپردازند. همچنین حضور زنان در خانواده به طرق مختلف ارج نهاده شود و احساس ارزشمندی در زنان خانهدار ایجاد شود. از سوی دیگر، اگر حضور زنان در عرصههای خاصی ضروری است، برنامههایی در راستای استفاده از استعدادهای زنان در آن زمینهها وجود داشته باشد و لوازم و زیرساختهای ضروری در این باره فراهم شود؛ مثلاً اینکه به پسران آموزش داده شود که اقتضائات زندگی با همسر شاغل چیست تا به دوام زندگی منتهی شود؛ یعنی مردان در زندگی مشترک بدانند که باید در چه اموری با همسر خود همکاری کنند. همچنین مربیانی که از کودکان نگهداری میکنند باید بتوانند، از لحاظ کمّیوکیفی، جای مادر را در تربیت نسل آینده پر کنند.
یکی از مهمترین علل گرایش شدید زنان در دهههای اخیر به سوی بازار کار را میتوان در نگاه جوامع و انسانهای متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بیارزش تلقی میشود. |
پینوشتها:
1]]ریتزر، جورج، نظریهی جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمهی محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، 1377، ص ٤٦٦.
2]]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از زنان، 25 آذر 1371.
3]]گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمهی منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1387، ص 546.
*راحله کاردوانی؛ کارشناس ارشد مطالعات زنان
مردم برای انتخاب رئیس جمهورگول افتتاح چند پروژه را نخورند/شایددیگر احمدی نژادی ظهور نکند | |
اهواز – خبرگزاری مهر: رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی حسینیان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آینده اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند. | |
به گزارش خبرنگار مهر، روح الله حسینیان جمعه شب در مراسم گرامیداشت شهدای فتنه 88 در مسجد اعظم اهواز که از سوی «موسسه رسانه بیداری» برنامه ریزی شده بود، اظهار کرد: برخی شهدا در تاریخ خیلی مظلوم هستند و حتی هواداران آنها، مجلس بزرگداشت برایشان نگرفتند که برای نمونه در این خصوص می توان به شهید نواب صفوی اشاره کرد که تنها به تعداد معدود برای وی مراسم گرفته شد. وی افزود: ولی بی شک در انقلاب مظلوم تر از شهدای فتنه سال 1388 نداریم که نه تنها مجلس بزرگداشتی برایشان نگرفتیم که حتی اطلاع نداریم تعداد آنها چند نفر است ولی خوشبختانه امشب در اهواز این طلسم شکست و برای آنها مجلس گرفتند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: یوم الله، روزهایی هستند که باید همیشه در طول تاریخ آنها را گرامی داشت و حتی در قرآن کریم در این خصوص نیز تاکیداتی شده است. 9 دی 1388 نیز از آن روزهایی است که یوم الله است و باید آن را هر ساله گرامی داشت تا برکات چنین روزی برای نظام و مردم در گذر ایام فراموش نشود. حسینیان تصریح کرد: بهترین لقبی که می توان به اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 داد همان کلمه« فتنه» است که رهبر انقلاب فرمودند که خیلی هم به جا بود زیرا در این اتفاقات تمامی عناصری که برای رقم خوردن یک فتنه لازم بود گرد هم آمدند به خصوص عنصر کفر که در این وقایع حضوری فعال داشت. تمام سازمانهایی که کار آنها در سراسر دنیا حمایت از اهداف پلید استکبار است همانند بنیادهای «سورس» و «انیشتین» در این واقعه دخالت مستقیم داشتند. رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: اوباما رئیس جمهور آمریکا از میرحسین موسوی به عنوان یک فرد الهام بخش یاد کرد در حالی که وقتی رئیس جمهور کشوری که دستشان به خونهای افراد بیگناه فراوانی آغشته است از فردی در ایران اینگونه حمایت می کند باید به اهداف این فرد شک کرد و نباید اجازه دهیم چنین افراد برای ما نسخه دموکراسی بپیچد. حسینیان ادامه داد: متاسفانه برخی افراد دنیا طلب در این واقعه با کفر و نفاق همراه شدند. برخی فریب خوردند و برخی فرصت را برای عقده گشایی مغتنم شمرده و با این افراد همراه شدند. برخی هم که در انتخابات از احمدی نژاد شکسته خورده بودند تمام قد وارد جریانات پس از انتخابات شدند. وی اضافه کرد: وقتی از مرکز اصلی بهائیت دستور می رسد که باید از میرحسین دفاع کرد و آنها با تمام وجود از وی حمایت می کنند باید فهمید که حرکت میرحسین اشتباه و باطل است و دیگر بعد از آن همه فتنه، برائت جستن از میرحسین که فایده ای ندارد. این نماینده مجلس عنوان کرد: حیف بود افرادی که برای پیروزی این انقلاب زجر کشیدند و زندانها تحمل کردند برای مسائل شخصی به اسلام ضربه بزنند. اصولا در صدر اسلام هم هر وقت اسلام در برابر اسلام قرار می گرفت ضرباتی که به این دین وارد می شد کاری تر می شد. حسینیان افزود: هفته قبل یکی از نمایندگان اسم یکی از فتنه گران را در مجلس اسلامی مطرح کرد و برخی از اصولگرایان اعتراض کردند که چرا اسم اشخاص برده می شود و من هم به آنها گفتم که عقیده شما همانند زمان شاه است که از روحانیون تعهد می گرفت که برای واقع کربلا روضه بخوانید ولی حق ندارد اسم امام حسین(ع) و یزید را بیاورید. با این شرایط ما چگونه بدون اسم بردن از اشخاص، فتنه سال 1388 را تشریح کنیم. وی ادامه داد: درد اسلام در طول تاریخ همین اسم نبردن ها است وگرنه اختلاف در اسلام بر سر نماز و روزه نیست بلکه بر سر مسائل سیاسی است که حالا برخی ها عنوان می کنند نباید اسم اشخاص را برد به همین دلیل به مردم اعلام می کنم که مراقب باشند زیرا برخی ها می خواهند عوامل فتنه به فراموشی سپرده شوند. رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی عنوان کرد: خیلی ها می گفتند همان روز اول باید با میرحسین به صورت جدی برخورد کرد ولی این درایت رهبری بود که اجازه داد برخی ها خیلی خوب ماهیتشان را به مردم نشان دهند و خود مردم آنها را مثل «میوه های کرم خورده» بیرون برانند به گونه ای که در جریان این اتفاقات برخی ها در جریان انتخابات، برخی ها در جریان اتفاقات بعد از آن و برخی دیگر در جریان نماز جمعه، ماهیتشان برای مردم معلوم شد و از بین مردم طرد شدند. حسینیان با اشاره به اینکه انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند. |
رایزنی با چین برای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان | |
آبادان – خبرگزاری مهر: مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان گفت: در زمان حاضر در حال رایزنی با چینی ها برای اجرا و تکمیل فاز دوم پالایشگاه آبادان هستیم. | |
مسلم رحیمی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: با توجه به تامین منابع از طریق فاینایس و توافقات شرکت ملی فراورده های نفتی و کنسرسیوم داخلی و خارجی، امید می رود تا هر چه زودتر فاز دوم پالایشگاه آبادان راهاندازی شود. وی اظهار کرد: با در وارد مدار شدن فاز دوم پالایشگاه آبادان، تولید این پالایشگاه با خوراک ۳۶۰ هزار بشکه در قالب یک پالایشگاه استاندارد و با تولید یورو پنج خواهد بود. رحیمی تصریح کرد: به این ترتیب پالایشگاه آبادان می تواند یکی از پالایشگاه های بسیار خوب و به روز کشور و حتی منطقه و جهان باشد. مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان یادآور شد: با اتمام عملیات فاز دوم پالایشگاه آبادان سه هزار نفر به صورت مستقیم و بیش از سه هزار نفر دیگر نیز به صورت غیر مستقیم از میان نیروهای بومی منطقه مشغول به کار می شوند که این امر سبب تحولی بنیادی در اقتصاد منطقه خواهد شد. رحیمی گفت: فاز دوم پالایشگاه آبادان به منظور تثبیت ظرفیت پالایشگاه و ایجاد سوخت سبز اجرا راه اندازی می شود. وی از واحدهای تقطیر در اتمسفر و خلا، واحدهای آپ گریدینگ، واحدهای تکمیلی در ارتباط با سوخت سبز همچون واحد تصفیه نفت و گاز، تصفیه نفت سفید، ایزومریزاسیون نفت و گاز، واحدهای گوگرد سازی، تصفیه گاز با آمین و واحد هیدروژن، واحد نیتروژن و واحدهای جانبی یوگریتیک با واحد برق و بخار( مولدهای برق و تصفیه آب) به عنوان پروژه های قابل اجرا در فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد. مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان عنوان کرد: در صورت انعقاد قرارداد کارهای طراحی اولیه آغاز می شود. رحیمی همچنین از جایگزینی واحدهای جدید به جای واحدهای قدیمی در رده فعالیت پالایشگاه، به حداقل رساندن میزان گوگرد موجود در محصولات نفت و گاز، نفت سفید و بنزین و ایجاد سوخت سبز به عنوان مزایای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد. |
ساعات کاری جدید ادارات خوزستان اعلام شد | |
اهواز - خبرگزاری مهر: به دنبال اعلام تعطیل شدن روزهای پنج شنبه در استان خوزستان، ساعات کاری جدید ادارات و دستگاه های دولتی این استان اعلام شد. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس اعلام استاندار خوزستان و به استناد تصمیم نامه شماره 39609/127/44 مورخ هفتم دی ماه سال 1391 و بر اساس تفیض اختیارات صورت گرفته از طرف هیئت وزیران به استانداران به موجب اصل 127 قانون اساسی ساعات کار در هفته از شنبه تا سه شنبه از ساعت هفت و 15 دقیقه تا 15 و 30 دقیه بعدازظهر و چهارشنبه ها از هفت و 15 دقیه تا 14 و 30 دقیه بعدازظهر تعیین شده است و پنج شنبه ها نیز تعطیل اعلام می شود. همچنین ساعات شروع به کار بانکها بر اساس تصمیم شورای هماهنگی بانک های استان خواهد بود. ساعات شروع به کار و پایان کار در واحدهای صنعتی و تولیدی، صنفی و خدماتی و موسسات درمانی با رعایت مقررات مربوطه بر اساس شرایط کار از سوی دستگاه ها و مسئولان ذیربط تعیین و اعلام می شود. |