سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک خبر از اندیمشک

شهر حسینیه اندیمشک رکورد دار بارش باران در دی ماه است

اندیمشک ، دزفول - به گزارش سازمان هواشناسی ، شهر حسینیه اندیمشک با 135 میلیمتر بارندگی در دی ماه ، رکوردار بارش باران در کشور می باشد.

به گزارش روز سه شنبه ایرنا ، طی هفته نخست دی ماه 135 میلیمتر بارندگی در شهر حسینیه ثبت شده که بی سابقه بوده است.

بنا به این گزارش این میزان بارش طی کمتر از ده روز در شهر حسینیه سابقه نداشته و از میزان بارش های مناطق پر باران کشور نیز بیشتر بوده است.

بنا به این گزارش بیشتر این بارندگی در شهر حسینیه در شمال استان خوزستان در روز یکم دی ماه بوده است.

بارندگی شدید یکم دی ماه در شهرستان اندیمشک موجب جاری شدن سیلاب در مناطقی از این شهرستان و وارد آمدن خسارت به تاسیسات شهری ، مزارع کشاورزی و نیز جاده های روستایی شد.

سرپرست فرمانداری اندیمشک میزان خسارت وارده ناشی از این سیل را 150 میلیارد ریال عنوان کرد

یک افتخار فرهنگی برای خوزستان

بانوی صنعتگر خوزستانی طرحی نو درصنایع دستی ابداع کرد 

اهواز- بانوی هنرمند خوزستانی با ایجاد جلوه های لعاب گونه بر روی بدنه های سفالی از طریق بازیافت شیشه های زائد موفق به ابداعی نو در حوزه تلفیق سفال و شیشه درحوزه صنایع دستی شد. 

به گزارش سه شنبه روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان، ˈزهره پرویزی برجوئی راکیˈ هنرمند و صنعتگر خوزستانی در این باره توضیح داد: در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مقاوم سازی بدنه های سفالی و رفع تنش در شیشه با اجرای تکنیک های ابداعی به جلوه های لعاب گونه منحصر به فردی دست یافته شود که حاصل هم نشینی شیشه و سفال است .

این هنرمند که مدت دو سال بر روی این پروژه تحقیق کرده است افزود: در این پژوهش ساختار شیشه و سفال هماهنگ و سازگار شده و شیشه در ضخامت های مختلف بدون هیچ گونه تنش در شیشه یا بدنه سفال قابل اجرا شده است .

لازم به ذکر است،ˈ زهره پرویزی برجوئی راکیˈ مدت 14 سال در زمینه سفال و سرامیک به خلق آثار زیبایی پرداخته است و هم اینک سرپرست مرکز آموزش و پژوهش سفال و سرامیک اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان است .

وی دارای کارشناسی مدیریت فرهنگ و هنر است و در حال حاضر به ادامه تحصیل کارشناسی ارشد این رشته مشغول است.

اخبار انتظامی استان

سرپرست پلیس فتای خوزستان خبر داد
دستگیری سارق اینترنتی در خوزستان

خبرگزاری فارس: سرپرست پلیس فتای خوزستان از دستگیری سارق اینترنتی ۳۰ میلیون ریالی حساب بانکی، در این استان خبر داد.

 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از پایگاه خبری پلیس، سعید شعبان در این باره اظهار داشت: در پی وصول یک فقره پرونده قضایی، مبنی بر سرقت اینترنتی از حساب بانکی شخصی به مبلغ 30 میلیون ریال، موضوع برای بررسی و رسیدگی در دستور کار کارآگاهان مبارزه با جرایم این پلیس قرار گرفت.

وی بیان داشت: کار‌شناسان پلیس فتا، در ادامه روند رسیدگی به این پرونده، با انجام اقدامات فنی و اطلاعاتی، شخص برداشت کننده مبلغ 30 میلیون ریال را شناسایی و دستگیر کردند.

سرپرست پلیس فتای استان خوزستان افزود: متهم در بازجویی فنی و پلیسی، و پس از روبه رو شدن با ادله و مستندات، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت که با سوء استفاده از کارت عابر بانک صاحب کار خود و با داشتن رمز دوم، از طریق اینترنت، مبلغ 30 میلیون ریال کارت شارژ خریداری کرده است.

شعبان با اشاره به اعزام متهم به مرجع قضایی، از شهروندان درخواست کرد که همه ملاحظات امنیتی و حفاظتی در خصوص حفظ و نگهداری و بهره برداری صحیح از کارت‌های حساب خود را، به بهترین نحو ممکن بکار بسته و سعی نمایند اطلاعات محرمانه زندگی خود، خصوصاً حساب بانکی را پیش افراد نامطمئن بازگو ننمایند.

یک هشدار امنیتی

بدافزارها به سرعت در حال تغییراند و انواع جدید کدهای خرابکار مانند استاکس‌نت، دوکو و فلیم نشان‌دهنده این موضوع است.
به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، دسته‌ای از بدافزارها که اخیرا زیاد ظاهر شده‌اند، بدافزارهایی مانند ACAD/Medre.A هستند که برای جاسوسی صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و در آینده نیز بیش‌تر و بیشتر مشاهده خواهند شد.

البته این مسأله جدیدی نیست و چنین وضعیتی قبلا نیز رخ داده است. اما از آنجایی که با توجه به جریان اطلاعات در رسانه‌ها در مورد بدافزارهای حمایت شده توسط دولت‌ها، مردم به طور کلی نسبت به امنیت آگاه‌تر شده‌اند، اکنون این ناهنجاری‌ها به شکل قاعده‌مندتری مورد توجه قرار گرفته و بیش‌تر کشف می‌شوند.

اما برای محافظت از یک سازمان یا شرکت در برابر این حملات هدفمند چه می‌توان کرد؟

نخست باید توجه کرد که حملات هدفمند معمولا توسط معیارهای معمول امنیتی قابل مشاهده نیستند و حتی توسط به‌روزترین ضد بدافزارها نیز تشخیص داده نمی‌شوند. البته این قطعا به معنای توقف استفاده از نرم‌افزار ضد بدافزار نیست، چرا که این نرم‌افزارها یک خط دفاعی مهم برای شناسایی و حذف تهدیدات هستند.

همچنین نرم‌افزارهای ضد بدافزار روز به روز هوشمندتر می‌شوند و ممکن است نسخه‌های جدید آن‌ها قادر به تشخیص تهدیدات بر اساس تشخیص رفتاری باشند، ولی حتی اگر اینطور نباشد، زمانی که پایگاه داده امضاهای ویروس‌ها به‌روز می‌شود، ممکن است ناگهان متوجه شوید که شبکه شما آلوده شده است.

حتی اگر سیستم شما مورد سوء استفاده قرار گرفته و داده‌ها نشت کرده باشند، با استفاده از این نرم‌افزارها حداقل شما متوجه می‌شوید که دچار مشکل شده‌اید و می‌توانید شروع به ترمیم خرابی و استفاده از پروتکل‌های بهبود کنید.

اغلب این حملات با استفاده از اطلاعاتی از درون سازمان ساخته شده‌اند که به مهاجمان اجازه می‌دهد ضربه خود را بهتر وارد کنند. به همین دلیل برای محافظت بهتر از سازمان و دارایی‌های آن در مقابل این حملات جاسوسی سایبری که سعی در سرقت دارایی‌های معنوی سازمان شما دارند، باید پیش‌بینی‌های لازم را به عمل آورده و گام‌های مورد نیاز را به کار بندید.

** خط مشی داده‌ها

شما باید مراقب باشید که چه کسانی مجوز دسترسی به اطلاعات حساس را دارا هستند. در بسیاری از موارد داده‌های حاوی دارایی‌های معنوی سازمان، بر روی شبکه در اختیار بسیاری از افراد قرار دارد و به راحتی در دسترس است.

**از سیستم خود استفاده کنید

این روش ممکن است یک روش ارزان قیمت به نظر برسد، ولی در نهایت ممکن است بیش از ارزش خود برای شما دردسر درست کند. شما نمی‌دانید که این سیستم کجا بوده است، چه نوع نرم‌افزارهایی بر روی آن نصب شده‌اند و غیره.

اگر از این روش استفاده می‌کنید، حداقل باید نصب نرم‌افزار مدیریت/نگهداری را اجبار کنید. همچنین اطمینان حاصل کنید که یک نوع مکانیزم کنترل سیستم وجود دارد که از نشت داده‌ها جلوگیری می‌کند. به این ترتیب که وقتی این داده‌ها بعدا بر روی سیستم دیگری در محیط شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد، به سادگی بازگشایی می‌شود. اما زمانی که برروی سیستمی که دارای مکانیزم کنترل سیستم و متعلق به شرکت نیست قرار می‌گیرد، غیر قابل استفاده می‌شود.

** از زیرساخت‌های حیاتی خود محافظت کنید

بنا بر اعلام مرکز مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانه ای(ماهر)، شبکه دارایی‌های معنوی سازمان را از شبکه شرکت جدا کنید و مجوز دسترسی به این شبکه را فقط به افرادی بدهید که واقعا به آن نیاز دارند. اینکه چه کسانی مجوز کار بر روی این شبکه را دارا هستند و دسترسی فیزیکی به محل‌هایی دارند که می‌توانند به این شبکه دسترسی داشته باشند، باید تصمیم‌گیری شده و به روشنی تعیین شود.

اما حتی اگر توصیه‌های واضح امنیتی برای کارمندانی که به این محیط‌ها دسترسی دارند ارائه داده و آنها را به خوبی کنترل کنید، آیا اطمینان دارید که کارمندان شرکت‌های پیمانکار شما که به این محیط‌ها رفت و آمد دارند نیز توسط شرکت خود مورد نظارت قرار می‌گیرند؟ یا اینکه از نماینده شرکت تولید کننده سخت‌افزار مورد استفاده خود که برای نگهداری و تعمیر آن به شرکت شما می‌‎آید، مطمئن هستید؟ یا بر لپ‌تاپی که این فرد برای بررسی کار سخت‌افزار شما به آن متصل می‌کند، نظارت دارید؟

**رفتارهای غیرمنتظره را مورد نظارت قرار دهید

انجام این مورد از همه موارد قبل سخت‌تر است، چراکه در حقیقت شما نمی‌دانید باید منتظر چه چیزی باشید. در یک مورد اخیر (ACAD/Medre.A) که مشکوک به جاسوسی صنعتی است، این بدافزار کپی‌هایی از طرح‌ها و اسناد صنعتی را از طریق SMTP برای ایمیلی در چین ارسال می‌کرد.

توجه داشته باشید که هیچ دلیلی وجود ندارد که هیچ کدی به جز عامل انتقال ایمیل (Mail Transfer Agent) شرکت، دارای قابلیت ارسال ایمیل باشد.

با تنظیمات صحیح فایروال (و سیستم هشدار)، این انتقالات باید مورد توجه قرار گرفته و از آن جلوگیری شود. ده‌ها هزار طرح صنعتی لو رفته به روشنی نشان می‌دهد که پیاده‌سازی معیارهای اولیه نظارت در بسیاری از سازمان‌ها صحیح نیست. در شرایط دیگر، ارتباطات مداوم بر روی پورت‌هایی که چندان معمول نیستند با یک (یا یک مجموعه کوچک) آدرس آی‌پی یکتا نیز می‌تواند نشان‌دهنده اتفاقی غیر عادی باشد.

هیچ راهنمای واقعی وجود ندارد که به شما نشان دهد چگونه از خود در برابر حملات هدفمندی که سعی در سرقت دارایی‌های معنوی سازمان شما دارند محافظت کنید و واقعیت این است که در جایی که این حملات در مقیاس کوچک باشند، می‌توانند برای مدت‌های طولانی جلب توجه نکرده یا اینکه به طور کلی کشف نشوند.

اگر می‌خواهید امنیت خود را حفظ کنید و دارایی‌های معنوی سازمان خود را دور از دسترس هکرها قرار دهید، آگاه و هشیار بودن، مشاهده وب‌سایت‌های شرکت‌های امنیتی، مطالعه درباره نحوه عملکرد تهدیدات جدید و حصول اطمینان از به کار گیری راهکارهای محافظتی در برابر آنها، یک الزام است.

اخبار برگزیده

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر گفت: یک محموله 2 تنی مواد مخدر به مقصد اروپا کشف و ضبط شد.به گزارش مشرق به نقل از فارس، سردار علی مؤیدی با اعلام این خبر گفت: بر اساس اقدامات اطلاعاتی مشخص شد که سوداگران مرگ قصد دارند تا محموله 2تنی مواد مخدر از نوع هروئین را به اروپا منتقل کنند.وی افزود: از آنجا که پلیس ایران به تعهدات بین‌المللی و دینی خود عمل می‌کند تلاش کرده تا این محموله کشف شود.سردار مؤیدی گفت: اگر این محموله به اروپا منتقل می‌شد به طور قطع تمام مردم اروپا را به خطر می‌انداخت و جوامع بشری را به نابودی می‌کشاند.رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر گفت: برای مقابله با این اتفاق این محموله کشف و ضبط شد و می‌توان گفت در آستانه سال 2013 پلیس ایران به مردم اروپا عیدی داد.وی درباره ارزش این محموله گفت: هر کیلو هروئین در مرز ترکیه 30 میلیون تومان معامله می‌شود که این رقم در مرز اروپای شرقی 150 میلیون تومان است.
در حالی که سال 2012 آخرین روز خود را پشت سر می‌گذارد، نگاهی به برترین کتاب‌هایی که در این سال منتشر شدند، خالی از لطف نیست.به گزارش مشرق، مهر به نقل از بوفالونیوز نوشت: این سایت فهرستی از برترین کتاب‌های منتشر شده در سال 2012 را با توجه به حجم معرفی‌ها و نقدهایی که به خود اختصاص داده‌اند منتشر کرده است. در این فهرست آثاری از نویسندگان برجسته یا تازه کار وجود دارد که موفق شدند تا توجه بیشتری را متوجه خود سازند.

ـ «نامه‌های منتخب ویلیام سایرون» مجموعه‌ای از نامه‌های ادبی این چهره برجسته از انتشارات رندوم ‌هاوس.

ـ «آرزوهای بزرگ: پسران و دختران چارلز دیکنز» نوشته رابرت گاتلیب از انتشارت فارار، اشتراوس اند گیروکس.

ـ «قصه‌های ساختمان» نوشته کریس ویر از انتشارات پانتئون، رمانی که در بیشترین فهرستهای آثار منتخب سال جای داشت.

ـ «بیش از یک بشر» نوشته تیم فلش از انتشارات آبرامز که شامل شماری از زیباترین عکاسی‌های از حیوانات است.

ـ «پدر سالار: زندگی فراموش‌نشدنی و دوران پرآشوب جوزف پی کندی» نوشته دیوید ناساو از انتشارات پنگوئن، زندگی واقعی جو کندی، مبارز ایرلندی ـ کاتولیک و میلیونر خودساخته وال استریت در این کتاب تصویر شده است.

ـ «انقلاب تلویزیونی شد» نوشته آلن سپینوال کتابی خود ناشر که درباره تلویزیون نوشته شده و قرن بیست و یکم را چنانکه منتقدان تلویزیونی نشان می‌دهند، تصویر می‌کند.

ـ «غارتگر» نوشته آنالند مک‌آفی از انتشارات ناپف که رمان اول نویسنده و کتابی پرسروصدا به ویژه با موضوعی جالب برای روزنامه‌نگارها محسوب می‌شود.

ـ «دوستدار شیرینی» نوشته یان مک اوان نویسنده انگلیسی از انتشارات دابلدی که منتقدان آن را یک رمان فوق‌العاده خوانده‌اند.

ـ «خاطرات ریچارد برتون» از انتشارات دانشگاه ییل که به عنوان یکی از سرگرم‌کننده‌ترین کتاب‌های 2012 شناخته شده است و خاطرات این بازیگر سرشناس‌هالیوود و تاریخ دوران او را تصویر می‌کند.

ـ «مجموعه اشعار لوسیل کلیفتون» از انتشارت بی او ای.

ـ «روز سخت» زندگی خودنوشت یک دریادار آمریکایی از جوخه سیل نوشته مارک اوون که ماجرای دستگیری بن لادن را بیان می‌کند.

ـ «کاش اینجا بودی» نوشته گراهام سوییفت از انتشارات ناپف که کتابی پرکشش و هوشیارانه توصیف شده که از ابتدا تا انتها خواننده را با خود همراه می‌کند.

ـ «نقره: بازگشت به جزیره گنج» نوشته سر اندرو موشن از انتشارات کراون.

ـ «اینطوری او را از دست می‌دهی» نوشته جونات دیاز از انتشارات ریور هد که جدیدترین اثر این نویسنده برنده جایزه پولیتزر و مجموعه ای از داستان‌های کوتاه مرتبط است.

ـ «خیابان تلگراف» نوشته مایکل چاپون از انتشارات ‌هارپر که به عنوان یکی از بهترین آثار این نویسنده پرفروش معرفی شد.
ـ «متوفیات» نوشته کریستوفر هیچنز از انتشارات توالو.

ـ «خلیج کوچک» نوشته ران راش از انتشارات اکو که اثری تامل برانگیز در حوزه ادبیات داستانی خوانده شد.

ـ «شیوه‌ای که جهان اداره می‌شود: مقاله‌ها» نوشته نیکلسون بیکر از انتشارات سیمون اند شوستر.

ـ «استانداردهای جاز: راهنمایی برای فهرست آثار آماده اجرا» از انتشارات دانشگاه آکسفورد که کتاب راهنمای بسیار باارزشی برای دوستداران این عرصه خوانده شد.

ـ «گذرگاه استانبول» نوشته جوزف کنون از انتشارات آتریا به عنوان یک رمان جاسوسی دست اول معرفی شد.

ـ «خاطرات» نوشته ویتولد گامبوویچ از انتشارات دانشگاه ییل اثری یک جلدی از نویسنده‌ای که غالبا به عنوان نویسنده‌ای ناشناس در میان مشاهیر خوانده می‌شود.

ـ «گذرگاه قدرت» نوشته رابرت ای کارو از انتشارات ناپف به عنوان رقیبی برای «شهریار» ماکیاولی خوانده شد.

یک‌هزار نفر از فدائیان صدام با فرماندهی «طارق الشمری» در تاریخ 22 دسامبر 2012 با پرواز شماره GF976 گلف‌ایر از فرودگاه امان به بحرین منتقل و بعد از دریافت تابعیت، در سازمان امنیت این کشور استخدام شدند.به گزارش مشرق، یک منبع آگاه در شورای همکاری خلیج فارس در گفت‌وگو با فارس فاش کرد: دولت بحرین اقدام به جذب و ارائه تابعیت به نیروهای فدائیان صدام کرده و تاکنون بالغ بر یک هزار نفر از این نیروها جذب و پس از انتقال و طی مراحل اداری به عنوان شهروند بحرینی شناخته شده‌اند.
 
فدائیان صدام در سازمان امنیت بحرین استخدام شده‌اند
 
نیروهای مذکور ضمن در اختیار گرفتن مسکن و امکانات اولیه زندگی، با توجه به سابقه امنیتی و سرکوب مخالفان در زمان صدام بلافاصله به استخدام رسمی سازمان امنیت بحرین در آمده و در این سازمان مشغول به کار شده‌اند.
 
فدائیان صدام با فرماندهی سرتیپ طارق الشمری به بحرین منتقل شده‌اند
 
فدائیان صدام از طریق مرز زمینی از عراق وارد خاک اردن شده و از فرودگاه امان با پرواز شماره GF976 «گلف ایر» به فرودگاه بحرین منتقل و آخرین مجموعه روز شنبه مورخ 22دسامبر 2012 وارد خاک بحرین شده‌اند. مدیریت انتقال این افراد به بحرین بر عهده سرتیپ ستاد «طارق الشمری»، از فرماندهان اسبق گارد ریاست جمهوری عراق در زمان صدام بوده است. تمامی این نیروها از اعضای حزب بعث عراق و از عشایر عزاوی، جبر، دلیمی، تکریتی و شمر و نیز از استان‌های دیاله، تکریت، موصل و رمادی انتخاب شده‌اند. خبر انتقال این افراد طی مصاحبه‌ای در روز پنجشنبه مورخ 7 دسامبر 2012 با شیخ «احمد السند» از معارضان بحرینی مورد تایید قرار گرفته است. شیخ احمد السند در این مصاحبه گفته بود: همکاری بحرین و حزب بعث عراق با محوریت «خلیفه بن سلمان آل خلیفه» نخست وزیر پادشاهی بحرین بوده که با توجه به صدارت چهل ساله وی بر این مسند، همواره این همکاری بسیار عمیق، دیرینه و کهن بوده است. شیخ السند اعلام کرده است: در آینده نزدیک ابعاد بیشتری از این همکاری را برملا و آشکار خواهد کرد. این اولین بار نیست که دولت بحرین برای تغییر بافت شهروندی و همچنین سرکوب مخالفان خود از مزدوران دیگر کشورها استفاده می‌کند. دولت بحرین که در مدیریت بحران این کشور ناتوان است، از چندین سال پیش تاکنون حدود 5 هزار نفر از سلفی‌های اردن، پاکستان، لبنان، عربستان، عراق، یمن و افغانستان را به عنوان شهروند در بحرین پذیرفته و در نهادهای مختلف از جمله سازمان امنیت بکار گرفته است. با شدت گرفتن روند انقلاب در بحرین نیز پادشاهی این کشور این سیاست را تشدید کرد و به افراد بیشتری تابعیت داد.
 
او متولد 19 نوامبر 1954 است. کار خود را از نیروی زمینی آغاز کرد. تقریبا تمام درجات فرماندهی را طی کرد تا اینکه فرمانده منطقه نظامی شمال تعیین شد.
به گزارش مشرق به نقل از شیعه آنلاین، بررسی های انجام شده نشان می دهد که «محمد مرسی» رئیس جمهور مصر تنها رئیس جمهور جهان است که حافظ کل قرآن کریم است. 
هواداران وی همواره با هدف دفاع از او در برابر حملات ملی گرایان، سکولارها و دیگر طیف های سیاسی مصر، به این نکته تکیه می کنند و آن را از نقاط قوت و نشانه ایمان بالای مرسی دانسته اند.گفتنی است پیش از این نیز در خبری تحت عنوان "وزیر دفاعی که حافظ کل قرآن کریم است" فاش کرده بودیم که «عبدالفتاح السیسی» وزیر دفاع جدید مصر تنها وزیر دفاع در سراسر جهان به شمار می رود که حافظ کل قرآن کریم است.12 آگوست گذشته پس از اینکه «محمد مرسی» رئیس جمهور مصر «حسین طنطاوی» را از سمت وزیر دفاعی برکنار کرد، «عبدالفتاح السیسی» را به عنوان جانشین وی تعیین کرد. نام کامل وی، «عبدالفتاح سعید حسین خلیل السیسی» و عضو شورای عالی نیروهای مسلح مصر است. او متولد 19 نوامبر 1954 است. کار خود را از نیروی زمینی آغاز کرد. تقریبا تمام درجات فرماندهی را طی کرد تا اینکه فرمانده منطقه نظامی شمال تعیین شد.  
او سرلشگر ستاد و رئیس دستگاه اطلاعات نظامی مصر بود که با حکم جدید «محمد مرسی» برای تصدی وزارت دفاع و بیانیه ریاست جمهوری به ارتشبد ارتقاء درجه پیدا کرد. وی اکنون فرمانده کل نیروهای مسلح و وزیر دفاع و تولید جنگی است. سرلشگر محمد سعید العسار معاون اوست.
 
 
رئیس سابق امور مهاجرت کانادا که نقش مهمی در پناه دادن و قاچاق ۶ گروگان سفارت آمریکا در ایران به خارج تهران ایفا کرد، در سن ۸۸ سالگی درگذشت.به گزارش فارس به نقل از «سی‌ان‌ان»، «جان شرداون» رئیس امور مهاجرت سفارت کانادا که به گروگان‌های سفارت آمریکا در ایران در سال 1980 پناه داد و این 6 نفر را به خارج از ایران قاچاق کرد، در سن 88 سالگی درگذشت.«رابین شرداون» پسر وی اعلام کرد که پدرش آلزایمر داشته و از سرطان پروستات و روده بزرگ رنج می‌برده است و یکشنبه شب در بیمارستان «اوتاوا» کانادا درگذشت.شردون به همکاری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، (سیا)، نقش مهمی را در پناه دادن به 6 گروگان آمریکایی در ایران و انتقال آنها به خارج از ایران ایفا کرد.

 پدر علم ژنتیک ایران در گفت‌وگو با فارس:

پدر علم ژنتیک ایران این موضوع که می‌گویند این روزها قد کودکان ایرانی کوتاه‌تر شده را قبول ندارد و معتقد است طی مرور زمان نسل ایرانی‌ها بلندقدتر شده است.
 
پروفسور داریوش فرهود در گفت‌وگو با فارس راز زیستن بسیاری از انسان‌ها را در تغییر فیزیکی عنوان کرد و گفت: در آمریکا گروه‌هایی به نام بوش‌من و پیگ‌من داریم که قد بلند‌ترینشان 150 سانتی‌متر است و دست‌های کوچکی دارند چون این دسته انسان‌ها در مناطقی زندگی می‌کردند که باید ساختاری این چنینی داشته باشند.

وی ادامه می‌دهد: در آفریقا هم نژادی وجود دارد که قدهای بسیار کوتاهی دارند چرا که در محیط زندگی این افراد غذایی برای خوردن یافت نمی‌شود و زندگی خود را با ریشه درخت و چند تا سوسک می‌گذرانند و یک فرد رشید و تنومند در این نوع زندگی دوام نمی‌‌آورد. حتی تیرگی پوست بدن هم در مقاومت بدن موثر است.

به گفته فرهود در ژنتیک جمعیت همه چیز دلیل دارد و اگر دقت کنیم بزرگترین دونده‌های دنیا آفریقایی مربوط به کشور سومالی و اتیوپی هستند.

این فوق تخصص ژنتیک خاطرنشان کرد: آفریقایی‌ها در منطقه صحرایی زندگی می‌کنند که هیچ کوه و درختی نیست تا برای دفاع روی بلندی بروند یا باید آن قدر تند بدوند که بتوانند طعمه و غذای خود مثل خرگوش را بگیرند یا باید سریع از دست شیر و پلنگ فرار کنند که به مرور در طول زمان، پاهای بلندی پیدا کردند.

وی در پاسخ به اینکه گفته می‌شود ایرانیان رو به کوتاه قدمی می‌روند گفت: به علت تغییر نوع تغذیه که نسلهای جدید مواد غذایی بهتری و گسترده‌تری پیدا کرده‌اند یا استفاده از مکمل‌ها ایرانی‌ها به مرور قد بلندتر‌ می‌شوند چرا که در قدیم غذای چندانی مصرف نمی‌کردند.

پدر علم ژنتیک ایران ادامه داد: از طرفی سن شروع عادت ماهیانه که شاخص مطلوبی برای رشد است در ایران پایین آمده و با بررسی‌های که در سه نسل کردیم از صد سال پیش به این طرف این سن از 14 سالگی به 12 سالگی رسیده و نشان می‌دهد که تغذیه و عادات غذایی دختران ما بهبود یافته است.

وی در پاسخ به اینکه آیا بلوغ زودرس رشد را متوقف نمی‌کند گفت: بلوغ زودرس ربطی به رشد ندارد و روند رشد بر اساس ژنتیک و تغذیه افراد ادامه می‌یابد.

اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

پس از موضع‌گیری بحث‌برانگیز بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره برنامه هسته‌ای ایران، از شدت مباحث مربوط به ایران در این رژیم کاسته شده است. هرچند در نظر اول، درگیر بودن وی در مبارزات انتخاباتی دلیل این امر معرفی می‌شود، روزنامه «هاآرتص» تحلیل متفاوتی را از این ماجرا ارائه می‌کند.

به گزارش «تابناک»، هفته گذشته بنیامین نتانیاهو پس از مدتی سکوت، بار دیگر درباره آنچه تهدید ایران علیه اسرائیل می‌خواند، اظهارنظر کرد. این امر با توجه به شدت موضع‌گیری‌های پیشین وی و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی درباره ایران، امری کم و بیش عجیب جلوه می‌کند، به ویژه با توجه به اینکه شخص نتانیاهو، بار‌ها موضوع ایران را «تهدیدی وجودی» علیه موجودیت اسرائیل خوانده است.

روزنامه «هاآرتص» در مطلبی مرتبط با این موضوع، به تحلیل دلایل آن پرداخته و اشاره می‌کند که حتی در سخنرانی هفته گذشته نیز نتانیاهو به خفیف‌ترین شکل ممکن به این موضوع پرداخت. وی ایران را «یکی از چالش‌های بسیاری» خواند که اسرائیل با آن‌ها روبه‌روست و تنها شخصی با توانایی‌های او می‌تواند با این چالش‌ها دست و پنجه نرم کند.

هاآرتص اشاره می‌کند، این موضوع بیش از هر چیز به این علت عجیب است که نتانیاهو حتی برگزاری انتخابات زودهنگام را ابزاری برای مواجهه با چالش ایران معرفی می‌کرد؛ اما اکنون کامل این موضوع را نادیده می‌گیرد؛ افزون بر این، مسأله ایران حتی به موضوع محوری مبارزه انتخاباتی نتانیاهو نیز تبدیل نشده و حتی مبنای قضاوت درباره عملکرد وی هم نیست.

بنابراین، این روزنامه پرسش‌هایی را مطرح می‌کند؛ از جمله اینکه آیا نتانیاهو در نتیجه گیری خود نسبت به اینکه آینده اسرائیل به چگونگی مواجهه با ایران بستگی دارد، تجدیدنظر کرده است؟ آیا وی تمایل خود برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را کنار گذاشته است؟ آیا فشارهای خارجی و یا عوامل پشت پرده، موجب این امر شده است؟

هاآرتص تأکید می‌کند، مردم نمی‌توانند این حقیقت را فراموش کنند که یکی از رهبرانشان یک «هدف ملی» با ماهیت و گستره‌ای غیرمعمول را برای جامعه تعیین و بر شیوه‌های نظامی برای حل و فصل آن تأکید کند، منابعی عظیم را برای آن در نظر بگیرد، جوی از ترس نسبت به آینده را در میان مردم پدید آورد، با پیش‌بینی‌های مبهم در دنیا جنجال به پا کند و سپس ناگهانی آن هدف را به طور کامل‌‌ رها کند؟

به این ترتیب، این روزنامه نتیجه می‌گیرد که باید اصولاً در اهمیتی که نتانیاهو پیش از این برای موضوع ایران قائل شده، راهی که برای مقابله با این موضوع انتخاب کرده و مبحث هزینه و فایده آن به طور جدی تردید کرد. از سوی دیگر، این روزنامه اشاره می‌کند که به جز نتانیاهو، دیگر رهبران حزبی در اسرائیل نیز ترجیح داده‌اند در موضوع ایران سکوت کرده و در واقع به طور ضمنی با نتانیاهو همراهی کنند.

افزون بر این، توجه به اظهارنظرهای برخی وزرای نتانیاهو نیز در این زمینه جالب توجه است؛ برای نمونه، آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه رژیم اسرائیل، سخنان «خالد مشعل»، رئیس دفتر سیاسی حماس و مواضع وی را بزرگترین تهدید علیه این رژیم خوانده است. هر یک از دیگر مقامات این رژیم نیز دیدگاه‌های خاص خود را درباره «تهدید وجودی» علیه اسرائیل مطرح می‌کنند. به این ترتیب، در حقیقت هاآرتص این استدلال را مطرح می‌کند که مجموعه موضع‌گیری‌های مطرح شده از سوی نتانیاهو درباره ایران، فریبی بیش نبوده و اصولاً مسأله هسته‌ای ایران دارای چنان جایگاه مورد ادعای نتانیاهو در عرصه سیاسی اسرائیل نیست. همین امر باعث شده اکنون که نزدیک بودن انتخابات، ضرورت طرح موضوعات واقعی و جدی را مطرح نموده، موضوع ایران جایگاه پیشین خود را در موضع گیری‌های مقامات اسرائیلی از دست بدهد.
 
 
تحلیلگر سیاسی عراق گفت: هدف از طرح ترکیه بزرگ که آنکارا با همکاری دولت آمریکا در صدد تحقق آن است، روح بخشیدن مجدد به کالبد بی جان امپراتوری عثمانی است و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه، نیز با نفوذ در انقلاب های عربی و حمایت از افراد مسلح سوریه، در صدد رسیدن به این هدف است."هشام الکندی" در گفت وگو با شبکه خبری العالم، ترکیه را به تلاش برای اجرای طرح تجزیه عراق با مداخلات آشکار - از جمله همدستی با برخی طرف های شرکت کننده در فرایند سیاسی عراق- متهم کرد.
الکندی همچنین از تعلل دولت عراق در زمینه واکنش جدی به مداخله های ترکیه و تحرکات آن برای شعله ورکردن فتنه طائفی در عراق انتقاد کرد.
 
طرح آمریکا برای تجزیه عراق

تحلیلگر سیاسی عراق در ادامه گفت: سلسله انفجارهای این کشور و حوادث شهر الرمادی، طرحی آمریکایی با همکاری همپیمانان منطقه ای و ایادی آن، برای فتنه انگیزی و تجزیه عراق است.وی افزود: حوادث الرمادی و عملیات تروریستی که درعراق انجام شد، تصویر کلی طرح های آمریکا برای فتنه انگیزی مذهبی و طائفه ای در بسیاری از کشورهای جهان است.به گفتۀ الکندی، انفجارهای امروز عراق با انفجارهای تروریستی در پاکستان، حوادث سوریه و دیگر کشورها ارتباط دارد و آمریکا که سیاست هایش در منطقه با شکست مواجه شده، گزینه ای جز فتنه انگیزی ندارد.تحلیلگر سیاسی عراقی گفت :برخی کشورها دولت آمریکا را در اجرای این طرح کمک می کنند و افزون بر قطر و عربستان که در این پرونده ها با اسرائیل همکاری آشکاری دارند ، ترکیه هم اکنون در این راستا فعالیت دارد.یادآور می شود، در انفجارهای امروز در منطقه المسیب و حله واقع در جنوب بغداد و هم چنین انفجارهای کرکوک، دست کم 22 نفر کشته و 50 نفر زخمی شدند.مسوولان عراقی درحالی از مداخله ترکیه در امور این کشور سخن می گویند که آنکارا با حجم مبادلات تجاری به میزان 20 میلیارد دلار در سال، اولین شریک اقتصادی عراق به شمار می آید.
«امین حطیط» ژنرال بازنشسته ارتش لبنان:
دولت سوریه سقوط نخواهد کرد/۳دستور کار ایران

خبرگزاری فارس: کارشناس راهبردی مسایل منطقه‌ای تاکید کرد که ایران سه اصل را در دستور کار خود قرار داده که مانع از رقم خوردن هر اقدامی به نفع مصالح غربی شد.

1- اول اینکه مقاومت غزه و جنبش محمود عباس در کرانه باختری به سمت مهار شدن پیش بروند، این همان چیزی است که کشورهای خلیج فارس نیز به دنبال آن هستند، به این ترتیب اگر محمود عباس بتواند این روند را دنبال کند، آرمان فلسطین به سمت از بین رفتن به دست خود فلسطینی‌ها پیش می رود، این در حالی است که نظر ما متفاوت از این است، به این صورت که حتی اگر حماس به وعده های خود به مصر و دیگر کشورها در مورد عقب نشینی از مقاومت پایبند باشد، باز هم حرکت هایی در داخل سرزمین های اشغالی خواهند بود که سرپوش گذاشتن بر اقدامات صهیونیست ها را رد می کنند، به این ترتیب نوعی از نابسامانی در روند آرمان فلسطین ایجاد خواهد شد، اما به سمت از بین رفتن آن کشیده نمی‌شود و راهکار عادلانه ای نیز برای آن مطرح نمی شود، البته وی ابراز عقیده کرد که درگیری قریب الوقوعی بین فلسطینی‌ها و اسرائیلی ها به وجود نخواهد آمد. 

به گزارش فارس ، امین حطیط تحلیلگر مسایل راهبردی در گفت‌وگو با خبرگزاری الشرق الجدید تاکید کرد که درگیری های اعراب و اسرائیل در سال 2013 در سه محور خواهد بود.

2- موضوع دوم در روند بحران سوریه است، ما اعتقاد داریم که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین از عرصه این کشور به صورت کامل خارج نخواهد شد، خروج حماس از عرصه سوریه نیز به معنای خروج این آرمان از دمشق نیست، با وجود اتفاقات اخیر، سوریه باز هم حامی اصلی آرمان فلسطین خواهد بود.

این سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان ادامه داد که دستاوردهایی که سوریه در دوره اخیر داشته، در دو محور است، اول اینکه سوریه توطئه ها علیه خود را به شکست کشانده و از سوی دیگر روند حضور در موقعیت استراتژیک خود در آینده را ادامه خواهد داد. این در حالی است که همه به دنبال خارج کردن سوریه از معادلات آرمان فلسطین هستند، اما درنهایت خود را در بن بست خواهند دید، چرا که دولت سوریه سقوط نخواهد کرد.

3- عامل سوم موضوع اخوان‌المسلمون و روند حاکمیت آنهاست.

حطیط ادامه روند حاکمیت اخوانی‌ها در کشورهای عربی از سوریه گرفته تا اردن و مصر را بعید می داند و و معتقد است که در سال 2013 فعالیت هایی از سوی اخوانی ها برای ایجاد این حاکمیت انجام خواهد شد که البته شکست خواهد خورد و این شکست به نفع آرمان فلسطین است و باعث از بین رفتن این آرمان نمی‌شود، به این ترتیب در سال 2013 عنوان‌هایی مانند فلسطین و سوریه همچنان در کشمکش بین قدرت‌ها باقی خواهد ماند و تلاش برای از بین بردن مشکلات آنها بیشتر نخواهد شد.

حطیط در مورد موضوع ایران در سال 2013 نیز گفت که ایران در سه مورد اقداماتی را انجام داده است که این اقدامات مانع از این شده که هر قدرت غربی بتواند موضوع ایران را به نفع مصالح غرب رقم بزند، ایران در عرصه نظامی در راستای تصاعدی حرکت می‌کند و قدرت بازدارندگی بالایی دارد که هر تفکری برای حمله به این کشور را از ذهن ها دور می‌کند.

 موضوع دوم در مورد مناسبات بین المللی این کشور است، ایران موفق شده است که خود را عضوی از جامعه جهانی نشان دهد، این اقدام بعد از آن صورت گرفت که شکاف بزرگی در میان کشورهای جهان ایجاد شد و کشورها به کشورهای غربی و غیر غربی تقسیم شدند، این نفوذ و شکاف مجموعا به نفع ایران رقم خورد.موضوع سوم این است که مناسبات ایران با سوریه و نقش محوری این کشور در تعامل با بحران سوریه تاثیر مثبتی در پرونده ایران خواهد داشت، به این ترتیب من اعتقاد دارم که این پرونده به راه حل نظامی خود چه در کوتاه مدت وچه در بلند مدت نزدیک نمی‌شود، پرونده ایران در طول سال آینده در معرض کشمکش ها در راستای مذاکرات مسالمت آمیز و آرام خواهد بود و دو طرف نخواهند توانست به راهکاری برای حل این موضوع برسند، البته میزان شدت این کشمکش‌ها کاهش خواهد داشت.

 
آیا سامانه پاتریوت نصب شده در ترکیه، در صورت بروز درگیری میان این کشور و سوریه، توان مقابله با موشک های متنوع و متعدد سوریه را خواهد داشت؟ این سامانه در برابر موشک های ایران چه میزان قدرت مانور خواهد داشت؟
گروه بین الملل مشرق   کشورهای عضو ناتو هریک با موافقت با ارسال سکوهای سامانه پاتریوت به ترکیه، این کشور سرگردان میان اروپا و خاورمیانه را که رهبرانش در سودای احیاء امپراطوری عثمانی را به اهرم فشار خود در منطقه تبدیل کرده اند.

ترکیه به تنهایی طی قریب به دو سال گذشته، به اندازه تمام کشورهای اروپایی و آمریکا، به شعله ور ماندن بحران سوریه کمک کرده و از میزبانی سران معارضان تا ارسال سلاح برای مخالفین و استقرار نیرو در مرز با سوریه، از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است.

نصب سامانه دفاع موشکی پاتریوت در مناطق نزدیک به مرز با سوریه از یکسو پیامی برای معارضان و دولت بشار اسد بود و موضع ترکیه را بیش از گذشته آشکار ساخت؛ موضعی که حتی تا حمله نظامی به سوریه نیز در آن پیش بینی شده است.

سامانه موشکی پاتریوت


از سوی دیگر آن را می توان سیگنالی به اصلی ترین حامیان بشار اسد ایران و روسیه دانست. روسیه بلافاصله پس از اعلام آنکارا، سامانه پیشرفته اسکندر را تحویل ارتش سوریه داد. فرمانده کل نیروهای مسلح ایران سرلشکر فیروزآبادی نیز این اقدام ترکیه را سرآغازی برای جنگ جهانی سوم دانست.

اما آیا سامانه پاتریوت نصب شده در ترکیه، در صورت بروز درگیری میان این کشور و سوریه، توان مقابله با موشکهای متنوع و متعدد سوریه را خواهد داشت؟ این سامانه در برابر موشکهای ایران چه میزان قدرت مانور خواهد داشت؟

به گزارش مشرق، در سال 1913، ژنرال اوتو لیمان فون ساندرز به فرماندهی ارتش آلمان در عملیات اعزام به امپراطوری عثمانی، رسید. درست یک قرن بعد، نزدیک 400 تن از جانشینان ساندرز قرار است به سفری مشابه اعزام شوند، اما این بار به همراه سیستم دفاعی موشکی پاتریوت. این سومین اعزام سامانه پاتریوت به این کشور از زمان پایان جنگ سرد خواهد بود.

کارشناسان غربی این اعزام نیرو و سامانه پاتریوت را پیشرفت عمده‌ای در تعارض داخلی سوریه می‌دانند، به حدی که شبکه خبری الجزیره آن را با بحران موشکی کوبا مقایسه کرده است.

شایعات- که ظاهراً مقامات ترکیه به برخی از آن‌ها دامن زده‌اند- حاکی از آن است که احتمالا این نخستین گام در جهت ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع است. برخی دیگر نیز ادعا کرده‌اند که این پاتریوت‌ها پیش‌درآمدی بر حمله اسرائیل به ایران است. اما به واقع حقیقت استقرار موشکهای پاتریوت در ترکیه پیش پا افتاده‌تر از این حرف‌هاست.

در شرایطی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سیا پیش بینی کرده است که اسد تنها چند ماه دیگر روی کار خواهد بود، روز به روز نگرانی ترکیه از شکست رویکردش در مداخله نظامی در سوریه و ایفای نقش رهبری ائتلاف در حمله به این کشور بیشتر و بیشتر می شود.

نشریه آمریکایی فارین پالیسی در خصوص توان موشکی سوریه می نویسد: سوریه دارای یکی از بزرگترین زرادخانه های موشکهای بالستیک در منطقه است که بیشتر بر پایه موشکهای اسکاد ساخته شده است. اما هیچ برآورد دقیقی از میزان موشکهای این کشور و سکوهای پرتاب آن در دست نیست. در همین حال احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در اظهارنظری، تعداد موشکهای بالستیک سوریه را 700 فروند اعلام کرده است.


موشک اسکندر

اما موشکهای قابل جابجایی و سوخت مایع اسکاد دارای بردی معادل 700 کیلومتر است، و چنانچه از سکوهای شمالی سوریه پرتاب شود، تقریباً قادر به هدف قرار دادن تمامی خاک ترکیه، از جمله آنکارا، است. اما با وجود استقرار نیروهای معارض در نقاط شمالی و هم مرز با ترکیه، آنکارا و شهرهای دیگر همچنان در تیررس نقاط پرتاب غربی در نواحی ساحلی هستند، جایی که دولت اسد پایگاه سیاسی مستحکم‌تری می‌تواند بیابد.

همچنین سوریه دارای زرادخانه ای از سلاح‌های شیمیایی است، که ادعا می‌شود برخی از آن‌ها در طول هفته گذشته برای استفاده آماده شده‌اند. در رابطه با این که کدام یک از موشک‌های سوریه دارای توان شیمیایی هستند ارزیابی‌های ضدونقیضی صورت گرفته است، اما برآوردهای دولت آمریکا حاکی از آن است که دستکم بخشی از توان موشکی اسکاد سوریه برای این مأموریت مجهز است.

موشک کوتاه برد 

     A-110 variant M-600 SRBM

از نسل موشک‌های فاتح 110


اما نگرانی‌های ترکیه را می توان از سه جهت ارزیابی کرد. در سال 1991، صدام حسین 88 اسکاد به اسرائیل و نیروهای ائتلافی در طول نخستین جنگ خلیج پرتاب کرد. سال گذشته، سرهنگ قذافی یک اسکاد بی به شورشیان در شرق لیبی پرتاب کرد، آن هم درست یک هفته پیش از سرنگونی رژیمش. حال، ترکیه که در خاک خود به مخالفان سوری پناه و سلاح داده و مرزهایش را برای انتقال نیرو و سلاح به روی مخالفان اسد گشوده است، هدف نخست دولت سوریه و موشکهای اسکاد آن است. شاید بتوان ترکیه را تنها کشوری در منطقه دانست که در مسئله بحران سوریه، حتی از آمریکا نیز سبقت گرفته است.

دوم، ممکن است این موضوع آنکارا را نگران کند که موشک‌های سوریه که به سمت نواحی تحت کنترل شورشیان در نزدیکی مرز شمالی نشانه گرفته می‌شوند از روی هدف‌هایشان عبور کنند و به خاک ترکیه برخورد کنند. اما متحدان ترکیه نگرانی‌هایی‌ همچون قدرت گرفتن کردها در سوریه یا سیل عظیم پناهندگان ندارند. استقرار پاتریوت در ترکیه راه نسبتاً ساده‌ای برای ناتو جهت نشان دادن اتحاد میان هم‌پیمانان و محافظت در برابر خطراتی بعید اما جدی چون موشکهای بالستیک است. در واقع بازی ناتو در زمین ترکیه، کمترین هزینه را برای اعضای پیمان آتلانتیک در بحران سوریه خواهد داشت.


توان عملیاتی سامانه پاتریوت در برابر موشک های اسکاد

در حقیقت، پاتریوت دارای قابلیت نظامی به شدت محدودی است و برای مداخله نظامی گسترده که ترکیه برای آن لحظه شماری می کند و مقدمه چینی کرده است مناسب نیست. سیستم این سامانه متشکل از یک رادار زمینی و سه نسل از موشک‌های رهگیر است، که دو عدد از آن‌ها- PAC-2/GEM و نسل پیشرفته تر موشکهای PAC-3 - برای مقاصد دفاع موشکی استفاده می‌شوند.

معمولاً سکوی پاتریوت شامل هر دو نسل از این موشک‌ها می‌شود. وال استریت ژورنال گزارش داده است که ترکیه درخواست 15 سکو به ناتو داده تا از پوشش کامل خاک خود اطمینان حاصل کند. اما مقامات ناتو این تعداد سکو را بیش از حد می‌دانستند و ظاهراً متعهد شده‌اند حداکثر شش سکو بفرستند. براساس این گزارش، آلمان و هلند هر یک دو سکو، و آمریکا نیز دو سکوی دیگر ارسال کرده‌اند. هر سکو می‌تواند 16 موشک رهگیر در خود جای دهد. سکوی پاتریوت را تنها سه نفر اداره می‌کنند، اما تیم پشتیبانی شاملحداکثر 100 سرباز در هر مرحله می‌شود.

هر دو این موشک‌های رهگیر قادر به مقابله و منهدم کردن موشک‌ها و نیز هواپیما، و بسته به جایگیریشان، بالگردهای کم ارتفاع هستند. اپراتورهای پاتریوت به طور فرضی قادر به ردیابی و نابود کردن بخش عظیمی از هواپیماهای سوریه هستند که به مرزهای ترکیه نزدیک می‌شوند. PAC-3، که دارای کلاهکی است که به منظور رهگیری موشک‌های بالستیک سریع‌تر و مرتفع‌تر طراحی شده، برای رهگیری جت‌های نسبتاً کم ارتفاع قابل استفاده است. اما نسل موشکهای PAC-2 قدیمی‌تر و ارزان‌تر برای نقش ضدهوایی مناسب‌ترند.

موشک اسکاد-بی برد کوتاه سوریه


هر دوی این موشک‌ها تا حدی می‌توانند از مراکز پرجمعیت ترکیه که در تیررس موشک‌های سوریه قرار دارند محافظت کنند. بسته به این که رادار و سایت‌های رهگیری را در کجا قرار می گیرند، این موشک‌ها قادر به پوشش تقریباً 50 تا یکصد کیلومتر از حریم هوایی داخل خاک سوریه هستند. این امر می‌تواند مناطق اصلی درگیری در این جنگ داخلی، مانند شهر حلب را در تیررس ترکیه قرار دهد.


سامانه پاتریوت برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بسیار پر هزینه است

با این حال، برای پذیرفتن تعهد دبیرکل ناتو مبنی بر این که "هر اعزامی تنها تدافعی خواهد بود" و "به هیچ طریقی از یک فضای پرواز ممنوع یا عملیاتی تهاجمی حمایت نخواهد کرد" دلیلی وجود دارد. اعمال منطقه پرواز ممنوع مستلزم ایجاد آرایش‌های قدرتمند فرماندهی و کنترل و هم چنین مدیریت ترافیک هوایی است. این مناطق اساساً از نظر تاریخی همواره با هواپیما اداره می‌شده‌اند. نیروی هوایی ترکیه هم در اقدام ناتو در بوسنی مشارکت کرد و هم میزبان هواپیماهای آمریکا که در دهه 90 بر روی کردستان عراق منطقه پرواز ممنوع ایجاد کرده بودند شد.

با این که سیستم پاتریوت می‌تواند تا حدی پوشش ضدهواپیمایی ایجاد کند، استفاده از آن بسیار پرهزینه و دارای نواقصی خواهد بود. شبکه خبری سی بی اس آمریکا هزینه هر موشک PAC-3 را در حدود 4 تا 3 میلیون دلار اعلام کرده است. از آن گذشته، استقرار پاتریوت برای رهگیری و مقابله با اهدافی با ارتفاع و سرعت پایین- مانند هواپیما- خطرات دیگری در پی دارد.

مناطقی که سامانه پاتریوت در ترکیه نصب شده است


طی جنگ 2003 عراق، یک سکوی پاتریوت آمریکایی یک جت تورنادوی انگلیس را سرنگون کرد و تمام خدمه آن را کشت؛ یک F/A-18 نیروی دریایی آمریکا نیز سقوط کرد، و یک F-16 آمریکا نیز مجبور به نابود کردن یک رادار زمینی که جت را رهگیری کرده بود شد.پاتریوت را ، حتی در برخورد با موشک‌ها‌ نیز، نباید به چشم حلال تمام مشکلات دید. زیرا نخست، قادر به پوشش راکت‌های کوتاه‌برد یا توپخانه نیست. از آن گذشته، نواقص زیادی از این سیستم ثبت شده است، نواقصی که ممکن است کارایی آن را دربرابر حمله اسکادهای سوریه بشدت محدود کند. در طول جنگ اول خلیج فارس، شلیک نامنظم موشکهای اسکاد عراق موجب سردرگمی نسل نخست PAC-2 شد، تا حدی که، بنا بر سه مطالعه جداگانه در دانشگاه پرینستون، درصد اصابت آن به هدف به طرز شگفت‌انگیزی پایین بوده است- نزدیک به صفر درصد.

پرتاب همزمان دو موشک اسکاد-بی در رزمایش موشکی سوریه


با این که در شرایط عادی درصد اصابت پایین چندان خوشایند نیست، آن‌ها به خصوص از کلاهک‌های کشتار جمعی نگران‌اند. در شرایط مساعد، به کارگیری عامل شیمیایی "سارین" به وسیله یک موشک کوتاه‌برد مجهز به جنگ‌افزارهای خوشه‌ای کوچک که پاتریوت برای رهگیریشان طراحی نشده- می‌تواند، به گفته جوناتان تاکر در کتاب "جنگ اعصاب"، منجر به تمرکز مرگبار گاز شیمیایی اعصاب در ناحیه‌ای با وسعت بیش از 500 متر شود، البته بدون در نظر گرفتن پخش گاز به وسیله باد." اما، تعداد واقعی تلفات به دیگر عوامل محیطی و آمادگی‌ ترک‌ها بستگی دارد، بنابراین ارزیابی دقیق کار بسیار دشواری است.سوریه در دهه های اخیر از کمکهای گسترده قدرتهای موشکی شرقی مانند روسیه - چین و جمهوری اسلامی ایران و همچنین کره شمالی برخوردار بوده و برخلاف لیبی که تعداد موشکهای آن به 300 فروند بالغ نمیشد با زرادخانه ای متشکل از تعداد متنابهی موشک بالستیک و کروز هدف بسیار سختی برای دشمنان خارجی است.

موشک‌ها و راکت‌های کوتاه‌برد سوریه جدی‌ترین چالش سیستم پاتریوت خواهد بود


طبق آمار منتشره در سال 2003 سوریه صدها موشک بالستیک کوتاهبرد تاکتیکی از نوع اسکندر ss-21 SRBM و اسکاد در زرادخانه خود دارد که قادرند بسیاری از نقاط سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار دهند و برد مناسب برای هدف قراردادن پایگاههای آمریکا در ترکیه و اردن را دارندو اعتقاد بر اینست که بسیاری از این موشکها به کلاهکهای پیشرفته مجهز شده اند. در 13 آوریل 2007 جروزالم پست خبر داد که سوریه موشکهای اسکاد 300 کیلومتری خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرده است.

سامانه موشکی اسکندر


در آخرین رزمایش‌های موشکی ایران و سوریه شلیک همزمان ده ها موشک بالستیک از نقاط مختلف به سوی هدف مشترک نیز با موفقیت آزمایش شد که می تواند یکی از مهمترین چالشهای پیش روی سامانه پاتریوت دانست. همچنین موشکهای کوتاه برد و ارتفاع پایین ایران که بصورت انبوه تولید شده است، می‌تواند پایگاه های استقرار پاتریوت هدف قرار دهند و به سختی قابل رهگیری هستند.

با این که پیشرفت‌هایی در نسل موشک های PAC-3 صورت گرفته است، این موشک هنوز در برابر اسکاد در شرایط جنگی آزمایش نشده است. چنان چه اسکادهای سوریه هنگام پرواز تغییر مسیر ناگهانی بدهد- رخدادی که در طول جنگ خلیج فارس اول بارها برای موشک‌های مشابه عراق اتفاق افتاده- موشک رهگیر سردرگم می‌شود و هدف را گم می‌کند.

علاوه بر موارد ذکر شده، استقرار سامانه پاتریوت در ترکیه بخشی از برنامه بلند مدت آمریکا تا سال 2020 برای تکمیل برنامه دفاع ضد موشکی خود در نقاط تعیین شده ای از جهان است. در این برنامه که قرار است با همکاری ناتو اجرا شود، در نقاط مختلف جهان از جمله شرق اروپا در کشورهای همسایه روسیه و در خاورمیانه سپر دفاع موشکی آمریکا گسترده خواهد شد.


موشک‌های بالستیک ایران

در مورد توان موشکی ایران ذکر همین نکته بس که مرکز مطالعات راهبردی و بین‌الملل آمریکا اذغان کرده است که ایران با فاصله گرفتن از طراحی و مساعدت خارجی توانسته موشک‌های با برد بیشتر و ماهواره‌برهای قوی‌تر تولید کند.

این اندیشکده آمریکایی در گزارش خود، توان موشکی ایران را اینگونه ارزیابی کرده است:

* ایران دارای حدود 200 الی 300 موشک شهاب 1 و شهاب 2 است که می توانند اهداف مختلف در همسایگی ایران را نشانه روند.

* ایران حدود 12 الی 18 نمونه از موشک شهاب 1 و 2 با سکوهای متحرک عمود شونده (TEL) را وارد یا مونتاژ کرده است. شمار این نوع از موشک‌ها در حال رسیدن به عدد 24 است.

* ایران می تواند اهدافی در فاصله 900 کیلومتری از مرزهای خود را با استفاده از موشک‌های شهاب 3 یا قدر1 هدف گیرد.

* پرتاب آزمایشی موشک قدر 1 در سال 2004 صورت گرفت. از نظر تئوری، ایران با این موشک به برد 1600 کیلومتر رسید اما به نظر می‌رسد کلاهک آن از نوع سبک 750 کیلوگرمی باشد.

* ایران دارای دستکم 6 یا بیش از 6 موشک شهاب 3 و قدر 1 با سکوهای متحرک عمود شونده است. گزینه زیرزمینی آن نیز در حال توسعه است.


موشک‌های با سوخت جامد

* موشک سجیل 2 که می‌تواند کلاهک‌های 750 کیلوگرمی را تا بردی 2200 کیلومتری حمل کنند.

* ایران تنها کشوری است که این نوع موشک‌ها را بدون این که کشور دارای سلاح‌های هسته‌ای باشد، تولید کرده است.

* سامانه‌های سوخت جامد مزیت‌های خاصی نسبت به دیگر سامانه‌ها دارند.

* این سامانه‌ها کمتر در معرض حملات پیشدستانه بوده و زمان کوتاه‌تری برای آماده‌سازی نیاز دارند.

* ایران این موشک‌ها را در نوامبر 2008 با موفقیت آزمایش کرد.

مشرق- گزارش اخیر «شورای اطلاعات ملی آمریکا» که به گزارش چشم انداز 2030 جهان موسوم شد، حائز نکات قابل توجهی است و در عین حال خالی از پاره ای از مسائل انحرافی هم نیست و از این رو نیازمند بررسی و تأمل جدی می باشد. ما در اینجا به بعضی از این نکات و مسایل اشاره می کنیم:

1- شورای اطلاعات ملی آمریکا در واقع نهاد یکسره ساز اطلاعاتی آمریکا به حساب می آید. آمریکا دارای 16 سازمان اطلاعاتی است که هر کدام در حوزه ای خاص گزارش اطلاعاتی تهیه و منتشر می نمایند در این بین مدیر شورای اطلاعات ملی آمریکا که با حکم رئیس جمهور این کشور منصوب و به عنوان مهمترین مشاور رئیس جمهور در امور امنیت ملی به حساب می آید موظف است گزارشات 16 گانه را در یک گزارش جامع تنظیم و ارائه نماید. این شورا در هر 5 سال یک گزارش ارائه می کند و در همان حال به اختصار به نقد و بررسی گزارش قبلی مبادرت می نماید. این گزارش در واقع به عنوان «سند چشم انداز» به حساب می آید ولی در عین حال شورای یاد شده خود را در مقام «دیده بان» - یعنی توصیف کننده- و نه داور یا آینده نگر معرفی می نماید هر چند گزارش ارائه شده در نهایت دارای گزاره های متعددی است که ترسیم خاصی را از فضای آینده ارائه می کند. سند منتشره توسط این شورا ضمن آن که تا حدی نگرش آمریکایی ها را توضیح می دهد در همان حال تا حد زیادی بیان کننده خط مشی آینده این کشور نیز می باشد از این رو ترکیب شورای اطلاعات ملی آمریکا نوعا فراحزبی است و افراد آن با تغییر دولت ها تغییر نمی کنند. گزارش ماه اخیر این شورا در واقع چهارمین گزارش 160 صفحه ای از زمان تاسیس در سال 1375 می باشد و ذیل عنوان «روند جهان در 2030، جایگزین های جهانی» منتشر گردیده است.
2- در این گزارش فضای کلی حاکم بر جهان در سال 2030 را به تصویر کشیده است. این گزارش می گوید آمریکا در این سال (یعنی 18 سال دیگر) از جایگاه تنها ابرقدرت به یکی از چند قدرت محوری جهان تبدیل می شود. بر اساس آن قدرت آمریکا به اندازه قدرت اروپا تبدیل شده و بعد از قدرت چین قرار می گیرد اما در عین حال در جاهای فراوان این گزارش نظام کاپیتالیستی کماکان برقرار می باشد. در این بخش از گزارش چند گزاره نادرست وجود دارد گزاره اول این است که آمریکا تا سال 2030 تنها ابرقدرت است و حال، آن که همین الان آمریکا دیگر تنها یک قدرت است و توان اجماع سازی و یک سره سازی آن آسیب دیده است. گزاره نادرست دیگر این است که کاپیتالیسم کماکان سیطره خود را بر اقتصاد و سایر مناسبات بین الملل حفظ می کند و حال آن که همین الان هم کاپیتالیسم در شرایط بیمار محتضر قرار دارد و نمی تواند بحران کنونی که از 2007 شروع شده است را به آسانی پشت سر بگذارد. حتما قدرت های جایگزین غرب به این مسئله توجه جدی خواهند داشت.
3- در بخش های دیگری از این گزارش آمده است که تا سال 2030 قدرت از فضای هژمونیک (احاطه دولت ها) به فضاهای اجتماعی و شبکه ها و اتحادیه ها منتقل می شود و از این رو نقش نهادهای مردمی و سازمان های بین المللی مردم نهاد افزایش می یابد. از این رو این گزارش می گوید قدرت آینده در اختیار کسی است که بتواند با فرهنگ های بومی، خرده فرهنگ ها و ملیت ها تعامل بهتری برقرار نماید.
4- در جای جای این گزارش درباره ایران به نکاتی اشاره کرده است و می توان گفت در این گزارش ایران بیش از هر نقطه دیگری ذهن تهیه کنندگان این گزارش را به خود مشغول کرده است آنان در یک جای گزارش می گویند ایران به همراه 4 کشور دیگر اقتصادهای منطقه ای را در دنیا به خود اختصاص داده و پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهند داشت. در جای دیگری از این گزارش پیش بینی کرده است که ایران به دلیل تداوم سیاست هسته ای خود کماکان تا سال 2030 در شرایط تحریم باقی می ماند و در همان حال پیش بینی این شورا این است که نظام جمهوری اسلامی بدون تغییرات فیزیکی و یا رویکردی تا 2030 بعنوان مهمترین دغدغه آمریکا باقی می ماند. در واقع این گزارش شورای اطلاعات ملی، دست آمریکا را درباره ایران رو کرده است چرا که این گزارش می گوید تحریم ها ادامه یافته و ایران کماکان مهمترین دغدغه ذهنی ما را به خود اختصاص خواهد داد. با این وصف می توان گفت بحث هایی که این روزها حول بحث جابجایی کری با کلینتون به رسانه ها و محافل سیاسی راه یافته و بیانگر احتمال جدی تغییر روند مخاصمه کنونی میان آمریکا و ایران مطرح می شود، از بنیان سست می باشند.
این بخش گزارش نشان می دهد که گویا قرار است «اخم و تحریم» جای خود را به «لبخند و تحریم» بدهد. اما در عین حال دستگاه اطلاعاتی آمریکا به خوبی پیش بینی کرده است که ایران راه خود را ادامه می دهد و به پیشرفت های مهمی در حد یکی از 4 کشور مهم در مناطق حساس نایل می شود. اما البته روند رو به ضعف آمریکا قاعدتا شرایط را به مرور به نفع ایران تغییر می دهد و ممکن است شرایط به گونه ای پیش رود که آمریکایی ها ادامه روند کنونی تحریم ها را برای خود مفید ارزیابی نکرده و در بعضی از تصمیمات خود تجدیدنظر نمایند.
5- این گزارش پیش بینی کرده است که کشورهای عربی به جز مصر شانس چندانی برای پیشرفت ندارند. آمریکایی ها بعضی از این کشورها نظیر عربستان را در آستانه فروپاشی معرفی کرده و با صراحت گفته اند 18 سال دیگر از آل سعود روی نقشه جغرافیایی خبری نخواهد بود. بعضی دیگر از کشورهای عربی را در شرایط بحرانی غوطه ور معرفی کرده اند و در این میان نام دو کشور سوریه و عراق را در کنار بعضی از کشورهای فقیر آفریقایی نظیر سومالی، رواندی، کنگو، کنیا، چاد و اتیوپی قرارداده و درباره آنان گفته اند در سال 2030 این کشورها فاقد دولت خواهند بود و هرج و مرج آنان را فرا خواهد گرفت. این گزارش درباره پاکستان تصریح دارد که در سال 2030 این کشور دچار فروپاشی شده و دولت آن از بین می رود. ما در اینجا نمی خواهیم درباره میزان درستی اظهارنظر این شورای جامع اطلاعاتی اظهارنظر کنیم ولی بخصوص می گوئیم که گزاره های آن درباره سه کشور عراق، سوریه و پاکستان با هدف خاصی ارائه گردیده اند. عراق، سوریه و پاکستان در همین روزها هم در معرض تلاش های مشترک غربی عربی که فروپاشی این کشورها را مدنظر دارند وضع مناسبی ندارند و خود این وضعیت ناشی از شرایط طبیعی نیست بلکه اقدامات فراسوی مرزها شکل دهنده به بحران امنیتی آنان می باشد. یک گزارش که در یک روزنامه پاکستانی درج گردیده است نشان می دهد که پهپادهای آمریکایی در یک دوره زمانی کمتر از یک سال بیش از 300بار به مردم پاکستان حمله کرده و آنان را بخاک و خون کشیده اند و از این رهگذر دست کم 2000 پاکستانی جان خود را از دست داده اند. در سوریه نیز آنچه روی می دهد یک نزاع طبیعی درون اجتماعی نیست بلکه یک طرح تروریستی برای فروپاشی و تجزیه سوریه است که از فراسوی مرزها مدیریت و کارگزاری می شود.
در عراق نیز به شهادت دهها سال زندگی مسالمت آمیز سنیان و شیعیان می توانیم بگوئیم درگیری های موجود نه یک اتفاق داخلی بلکه یک تصمیم خارجی است. در عین حال این گزارش به ما می گوید اراده آمریکا بر ادامه مداخلات امنیتی در کشورهای عراق، سوریه و پاکستان است و تا فروپاشی کامل و تجزیه این کشور آن را دنبال می کند این یک هشدار جدی برای کشورهایی است که گمان می کنند سررشته تحولات این کشور را در دست دارند با این وصف می توان گفت این گزارش اطلاعاتی اگر چه پرده را از یک طرح برمی دارد، در عین حال ناخواسته این فرصت را در اختیار کشورهایی نظیر قطر، ترکیه و عربستان قرار می دهد تا دامن خود را از بحرانی که منطقه را دچار مشکل خواهد کرد، جمع نمایند.
6- یک نکته جالب توجه این گزارش بحث درباره برنامه هسته ای ایران است. براساس این گزارش اطلاعاتی، ایران تا سال 2030 از حرکت به سمت تولید بمب خودداری خواهد کرد. این گزارش می گوید ایران در «مرز سلاح هسته ای» متوقف می شود به این معنا که ایران علاقه به تولید بمب دارد ولی از دست زدن به آن خودداری می نماید. در واقع مقامات اطلاعاتی آمریکا یک بار دیگر اعتراف کرده اند که هیاهو درباره تلاش ایران برای دست یافتن به بمب اتمی یک دروغپردازی بیشتر نیست. جالب این است که آمریکایی ها در فاصله سالهای 2003 تا 2008 همواره در برابر گزارش های آژانس که از عدم انحراف ایران از مسیر صلح آمیز در برنامه هسته ای خبر می داد، ایستاده و با صراحت و تأکید ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح می کردند. در واقع این گزارش، گزارش ها و ادعاهای قبلی مقامات آمریکایی را باطل می کند و این می تواند برای مقامات مذاکره کننده ایرانی یک سند به حساب آید. در همین ایام جوزف بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا هم در یک اظهار نظر نسبتاً رسمی گفت که جمع بندی ما این است که ایران از 2003 تاکنون تلاش برای تولید سلاح هسته ای نداشته و نشانه ای دال بر تلاش مخفیانه هم در دست ما نیست. این اظهارات هم قابلیت پیگرد حقوقی دارد و می تواند مقدمه خوبی برای طرح یک شکایت حقوقی علیه مقامات آمریکا باشد.
7- این سند از ابعادی قابل مطالعه و بررسی برخوردار می باشد. در عین حال در جابه جای آن «عدم قطعیت» و در عین حال «قطعیت نمایی» به چشم می خورد در واقع نهادهای اطلاعاتی آمریکا بعد از این همه هزینه چندان هم در ترسیم شرایط آینده موفق نبوده اند.

سعدالله زارعی
من ماموریتهای زیادی روی خلیج فارس داشتم. ما دو نفر بودیم که در اوایل جنگ می توانستیم موشکها را بزنیم. تنها دو نفر؛ من بودم و شهید عباس دوران. اکثر ماموریتهای خلیج فارس را ما انجام می دادیم و نیروی دریایی عراق را به جایی رساندیم که برای دستگیری و یا زدن ما جایزه تعیین کرده بودند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، 15 دی ماه سال 1373 یکی از تلخ ترین روزها برای نیروی هوایی ارتش است. هواپیمای حامل جمعی از فرماندهان این نیرو که برای بازدید به پایگاه اصفهان رفته بودند، در هنگام بازگشت و در دقایق ابتدایی پرواز، دچار سانحه شده و پس از برخورد با زمین آتش می گیرد که به موجب آن، نیروی هوایی جمعی از بهترین فرماندهان خود را از دست داد.
در میان شهدای این سانحه، سرتیپ منصور ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی، سرتیپ خلبان مصطفی اردستانی معاون عملیات و سرتیپ خلبان سید علیرضا یاسینی رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده نهاجا از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند. به همین دلیل سعی کردیم در ایام سالگرد شهادت این عزیزان در سه بخش مجزا، مروری داشته باشیم بر گوشه هایی از زندگی این سه فرمانده شهید.
در بخش اول و دوم، گوشه هایی از زندگی امیر سرتیپ منصور ستاری و امیر خلبان مصطفی اردستانی را بررسی کردیم و در بخش سوم آشنا خواهیم شد با خلبان شهید علیرضا یاسینی.

«من ماموریتهای زیادی روی خلیج فارس داشتم. ما دو نفر بودیم که در اوایل جنگ می توانستیم موشکها را بزنیم. تنها دو نفر؛ من بودم و شهید عباس دوران. اکثر ماموریتهای خلیج فارس را ما انجام می دادیم و نیروی دریایی عراق را به جایی رساندیم که برای دستگیری و یا زدن ما جایزه تعیین کرده بودند.»

علیرضا یاسینی بیشترین نزدیکی و دوستی را با عباس دوران داشت. از اون خلبان های اتو کشیده و اصطلاحا با پرستیژ نیروی هوایی بود.
بچه آبادن بود و از سال 48 وارد دانشکده خلبانی شد. به آمریکا رفت و دوره تکمیلی خلبانی را آنجا گذراند و برای پرواز، جنگنده فانتوم اف 4 را انتخاب کرد. 
 

فرمانده پایگاه شکاری بوشهر، در طول مدت دفاع مقدس، بیش از 90 پرواز عمقی به خاک عراق داشت که این تعداد، تنها عملیاتهای برون مرزی او بود و ماموریت های بسیاری نیز در جبهه های جنوب بر روی نیروهای دشمن انجام داد به طوری که بعد از تیمسار محققی با 2759 ساعت پرواز با هواپیمای فانتوم، بیشترین پرواز را با این هواپیما داشت.
 

یک از شاهکارهای او و دوستانش عملیاتی بود که در آن کمر نیروی دریایی عراق شکست: عملیات مروارید.
در تاریخ هفتم آذر سال ۱۳۵۹ شهید یاسینی به همراه شهیدان بزرگوار عباس دوران، حسین خلتعبری و حسن طالب مهر، در عملیاتی مشترک با نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، توانستند نیروی دریایی عراق را نابود کنند. در این عملیات بزرگ، شهید یاسینی به تنهایی ۸ سورتی پرواز داشت.

علیرضا یاسینی در سال 52 ازدواج کرد که ثمره آن سه فرزند پسر و یک دختر بود.
درباره روابط صمیمی یاسینی با همسرش حرفهای جالبی زده شده که اوج آن را می توان در نامه دوست صمیمی اش خلبان شهید عباس دوران به همسرش به وضوح دید.
عباس دوران در مهرماه 59 طی نامه ای به همسرش می نویسد:
خاتون من، مهناز خانم گلم سلام
بگو که خوب هستی و از دوری من زیاد بهانه نمی گیری. برای من نبودن تو سخت است ولی چه می شه کرد جنگ جنگ است و زن و بچه هم نمی شناسد.
نوشته بودی دلت می خواهد برگردی بوشهر. مهناز به جان تو کسی اینجا نیست. همه زن و بچه هایشان را فرستادند تهران و شیراز و اصفهان و ...
علی (شهید علیرضا یاسینی) هم امروز و فرداست که پروانه خانم و بچه ها را بیاورد شیراز. دیشب یک سر رفتم آن جا. علیرضا برای ماموریت رفته بود همدان. از آنجا تلفن زد. من تازه از ماموریت برگشته بودم و می خواستم برای خودم چای بریزم که گفتند تلفن. علی گفت: مهرزاد مریضه و پروانه دست تنهاست. قول گرفت که سر بزنم. گفت: نری خونه مثل نعش بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت، می دانی این زن و شوهر چه لیلی و مجنونی هستند.

پروانه طفلک از قبل هم لاغرتر شده. مهرزاد کوچولو هم سرخک گرفته و پشت سرش هم اوریون. پروانه خانم معلوم بود یک دل سیر گریه کرده. به علی زنگ زدم و گفتم علی فکر کنم پروانه خانم مریضی مهرزاد را بهانه کرده و حسابی برات گریه کرده است. علی خندید و گفت: حسود چشم نداری توی این دنیا یکی لیلی من باشه؟
خیلی فرصت کم می کنم به خونه سر بزنم. علی هم همینطور. حتی فرصت دوش گرفتن رو هم ندارم. دوش که پیشکش، پوتین هایم را هم دو سه روز یکبار هم وقت نمی کنم از پایم خارج کنم. علی که اون همه خوش تیپ بود، رفته موهایش رو از ته تراشیده. من هم شده ام شبیه آن درویشی که هر وقت می رفتیم چهارراه زند آنجا نشسته بود.
بچه های گردان یک شب وقتی من و علی داشت کم کم خوابمون می برد، دست و پایمان را گرفتند و انداختند توی حمام، آب را هم رویمان بازکردند. اولش کلی بد و بی راه حواله شان کردیم اما بعد فکر کردیم خدا پدر و مادرشان را بیامورزد چون پوتین هایمان را که در آوردیم، دیدیم لای انگشتهایمان کپک زده است...

دو خاطره خواندنی از زبان شهید یاسینی

علیرضا یاسینی خود در گفتگویی به برخی خاطرات عملیاتهایش اشاره کرده و گفته است:
ماموریتی برای من پیش آمد. انهدام ناوچه ها در خلیج فارس که یک ناوچه را من باید می زدم.
ما رفتیم به هدف رسیدیم و سعی کردیم که ناوچه را منهدم بکنیم ولی هر کاری که کردیم، موشکها رها نشد. با مسلسل خواستیم بزنیم، مسلسل هم تیراندازی نکرد، بعد که آمدیم پایین گفتند: «خوب شد که نزدی، آن ناوچه خودی بود.»
گفتم: «وای اگر ناوچه خودی را ما می زدیم چی می شد»
بعدها که بررسی کردیم، یک کلیدی ما داریم که نوع مهمات را انتخاب می کنیم. کلید را من آن روز اصلا توی هواپیما ندیدم. بعد که آمدم، به متخصان مربوطه گفتم: «این هواپیما اشکال دارده!»
آنها هم گفتند: «شما فلان کلید را زدی؟» گفتم: «نه من فراموش کردم.»
همین فراموش کردن من باعث شد که یک ناوچه خودمان واقعا نجات پیدا بکند و ما این ناوچه نزنیم. این امداد غیبی بود که به هر حال من شاهدش بودم .

یک مسئله دیگر هم که برایم پیش آمد، در جنگ یک سری خلبان کم تجربه را در واحدهای جنگی می بردیم، هم آموزش می دادیم و هم پروازهای جنگی را انجام می دادیم .
برای رها شدن موشک دو حالت داریم که یکی از آن حالتها باید قفل بکنند بعد خلبان دکمه را بزند تا موشک رها بشود.
من یکی از خلبانهایی را که پرواز اولش بود، داشتم با خودم می بردم تا ناوچه های دشمن را در خلیج فارس بزنیم.
به او گفتم: «ما قبل از اینکه به ناوچه ها برسیم در طول مسیرمان روی کشتی هایی که تجاری یا نفت کش هستند و در اطراف جزیره پارک شده اند، چند تا تمرین بکنیم، که وقتی وارد منطقه شدیم شما وارد شده باشی و بتوانی راحت هدف را بزنی.»
چندین بار من روی نفتکشها شیرجه کردم که وی بتواند قفل بکند، اما روی کشتی به آن عظمت و بزرگی نتوانست قفل بکند.
گفتم: «مسئله ای نیست، چون دارد وقت می گذرد برویم در منطقه.»
وقتی وارد منطقه شدیم دو تا ناوچه عراقی بود. شیرجه کردیم روی اولی. به محض اینکه قفل کرد، موشک هم همزمان رها شد.
گفتم: «شما زدی؟»
گفت: «نه من نزدم، فقط قفل کردم.»
گفتم: «خیلی خُب پس احتمالا موشک اشکال داشته.»
دومی را به همین صورت روی ناوچه قفل کرد. قبل از اینکه دکمه موشک را بزند، موشک رها شد.
به هر حال ما چهار تا موشک به دو تا ناوچه زدیم و برگشتیم. وقتی برگشتیم و متخصصان، سیستم را بررسی کردند، دیدند که اشکال دارد و قبل از اینکه خلبان دکمه را بزند، موشکها رها می شدند.
اینجا باز امداد غیبی را به وضوح دیدم، زیرا در تمرین روی کشتی های خودی که در اسکله پهلو گرفته بودند، اگر این اتفاق می افتاد، آنها را میزدیم. ولی آنجا قفل نشد و نزد اما در منطقه و روی ناوچه دشمن به محض قفل شدن، موشک نیز رها می شد. این جز امداد غیبی، چیز دیگری نمی تواند باشد.

15 دی ماه 1373، روز پرواز یاسینی است. پروازی که این بار نه تنها که با جمعی از دوستان دیرینش انجام شد و روح بلند او را در آسمانها جاودانه کرد.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در مراسم این شهید بزرگوار در وصف او فرمودند:
«فقدان بزرگی بود؛ نه فقط برای شما برای من هم این طور بود. ولی خب چاره ای نیست باید تحمل کرد. شهید یاسینی مردی مومن بود، پرتلاش بود، صادق بود، صمیمی بود و خود همین ها موجب شده بود که به ایشان امیدوار باشم. در این حوادث سخت است که جوهر ما آشکار می شود و نیروها و توانایی های درونی ما آشکار می شود...»
«من به شهید یاسینی خیلی امیدوار بودم. همین حالا به ایشان (سرتیپ بقایی فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش) می گفتم خیلی به این جوان امید داشتم برای آینده، ولی حالا خداوند متعال این جوری مقدر کرده بود، چاره ای نیست باید تحمل کرد و این تقدیرات الهی است.»
 
 
در بخشی از وصیت نامه شهید یاسینی می خوانیم:
«من یک خلبان هستم. سالها از بیت المال برایم هزینه کرده اند تا به اینجا رسیده ام. حال وظیفه دارم که دینم را ادا کنم. مگر نه اینکه همواره آرزو کرده ایم که ای کاش در واقعه عاشورا می بودیم و فرزند زهرا(س) را یاری می کردیم؟
اکنون زمان آن فرا رسیده و همگان مکلفیم که برای لحظه ای روح خدا را تنها نگذاریم. بنابرین از من انتظار نداشته باشید که بیش از این در کنارتان باشم.
به یقین اجر شما نیز که به تربیت فرزندان و امور خانه همت می گمارید و زمینه را برای حضور بیشتر ما در صحنه فراهم می کنید نزد خدا محفوظ خواهد بود.» 

یک گزارش سیاسی

 

افسرضداطلاعات از نفوذسپاه می‌گوید

 

افسر بازنشسته ضد اطلاعات ارتش آمریکا گفت سپاه پاسداران ایران توانمندی زیادی برای جمع آوری اطلاعات از اهداف مختلف در خاک آمریکا کسب کرده است.
به گزارش مشرق، به نقل از کیهان، استیون اوهن مولف کتاب «سپاه پاسداران تهدید در حال رشد و دولت آمریکا در خواب» در گفت وگو با تلویزیون بی بی سی و در پاسخ این سوال که چه چیزی دولت آمریکا را نگران نفوذ ایران در آمریکای لاتین کرده، گفت: باید در نظر داشت که خیلی از قانون گذاران آمریکا در این باره نگران بودند و قانونی با اکثریت مطلق سنا و مجلس نمایندگان تصویب شد و به اوباما داده شده که آن را امضا کند.


وی اظهار داشت: مشخص نیست آیا دولت برای این قانون علاقه زیادی داشته یا اینکه قانون بیانگر نظر نمایندگان کنگره است که نگران نفوذ سپاه پاسداران و مخصوصا سپاه قدس در آمریکای لاتین هستند.
اوهن خاطرنشان کرد: فعالیت سپاه پاسداران فراتر از افغانستان، عراق و لبنان است آنها در آفریقا هم حاضرند و سال هاست که در آمریکای لاتین هم هستند.

اوهن تصریح کرد: آنها سال ها است که در منطقه مرزی برزیل، پاراگوئه و آرژانتین و اخیرا با اتحاد با هوگو چاوز که او هم ایده های ضد آمریکایی دارد، فعالیت می کنند. سپاه پاسداران مهمترین مهره ایران برای یافتن متحدان تازه و ایجاد توانایی عملیاتی از آمریکای لاتین تا مکزیک و مرز آمریکا بوده است.
وی اضافه کرد: سپاه پاسداران به خصوص از طریق بازوی حزب الله توانمندی قابل ملاحظه ای برای جاسوسی علیه بسیاری از اهداف در خاک آمریکا به ویژه ساختمان های دولت فدرال یا اهداف نرم مانند مراکز خرید و ورزشگاه ها و تاسیسات زیربنایی کسب کرده است.
 
 
متن کامل مصوبه جدید آمریکا علیه ایران
نیروی قدس سپاه پاسداران عوامل خود را در سفارت‌خانه‌های خارجی، سازمان‌های خیریه و موسسات مذهبی و فرهنگی مستقر کرده است.

به گزارش مشرق ، اوباما روز گذشته قانون" مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی" را امضا کرد.نیروی قدس سپاه محوری ترین مساله در این قانون به شمار می رود.همانند قوانین گذشته، اتهامات بی اساس و کذب مانند ماجرای ترور سفیر عربستان در آمریکا مبنای این چنین قوانینی قرار دارد.

عنوان دقیق این قانون "قانون تدارک استراتژی همه‌جانبه برای مقابله با حضور خصمانه و فعالیت‌های رو به رشد ایران در نیمه کره غربی و برای دیگر اهداف" است.می‌توان به این قانون با عنوان "قانون مقابله با ایران در نیمکره غربی مصوب سال 2011" نیز گفت.

متن کامل این قانون از این قرار است:

کنگره از موارد زیر اطلاع یافته است:

1- ایالات متحده در نیمکره غربی دارای منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.

2- ایران با امضای توافقات اقتصادی و امنیتی به دنبال [گسترش] همکاری با کشورهای حوزه آمریکای لاتین است. هدف این کشور ایجاد شبکه‌ای از روابط اقتصادی و دیپلماتیک به منظور کاهش شوک تحریم‌های بین‌المللی و مقابله با تلاش‌های غرب در محدود کردن جاه‌طلبی‌های آن است.

3- بنا بر اعلام وزارت خارجه آمریکا، حزب‌الله در کنار ایران ( به عنوان دولت حامی آن ) توانمند‌ترین گروه تروریستی از لحاظ تکنیکی در جهان - با هزاران هوادار، چندین هزار عضو و چند صد عامل تروریستی - در نظر گرفته شده است. همچنین مسئولان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز از سال‌ها پیش با حزب الله همکاری داشته‌اند.

4- نیروی قدس سپاه پاسداران سال‌‌های متمادی از فعالیت‌های نظامی، شبه نظامی و تروریستی حزب‌الله حمایت کرده و پشتیبانی‌های مالی، تسلیحاتی اطلاعاتی لجستیکی و فنی از آن به عمل آورده است. وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال 2007، سپاه پاسداران و نیروی قدس آن را به دلیل حمایت از تروریسم و انجام فعالیت‌های مرتبط با تکثیر [سلاح‌های کشتار جمعی] تحریم کرد.

5- نیروی قدس سپاه پاسداران عوامل خود را در سفارت‌خانه‌های خارجی، سازمان‌های خیریه و موسسات مذهبی و فرهنگی مستقر کرده است تا:

روابط اقتصادی اجتماعی موجود با شیعیان مقیم کشورها را تقویت کنند. در سال‌های اخیر شاهد حضور فزاینده آنها در آمریکای لاتین بوده‌ایم.

6- بنا به اعلام وزارت دفاع آمریکا، سپاه پاسداران و نیروی قدس آن، به واسطه هدایت یا حمایت از گروه‌های مجری عملیات تروریستی، نقش مهمی در برخی از خونبارترین حملات تروریستی در دو دهه اخیر ایفاء کرده‌اند. از جمله این حملات می‌توان به انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوینس آیرس در سال 1994 اشاره کرد.

7- گزارشات مربوط به همکاری عوامل اطلاعاتی ایران در فعالیت‌های مرتبط با حزب‌الله از اوایل دهه 90 میلادی نشان‌دهنده:

پشتیبانی مستقیم دولت ایران از فعالیت‌های حزب‌الله در مناطق مرزی سه کشور آرژانتین، برزیل و پاراگوئه است. ایران در دهه گذشته ماموریت‌های دیپلماتیک خود در ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، اکوادر، آرژانتین و برزیل را به شدت افزایش داده است. این کشور هفده مرکز فرهنگی در آمریکای لاتین ایجاد کرده و تعداد سفارتخانه‌های خود را از شش سفارت در سال 2005 به یازده مورد در حال حاضر رسانده است.

8- حزب‌الله و دیگر گروه‌های تحت حمایت ایران که در آمریکا لاتین حضور دارند از طریق فعالیت‌های غیرقانونی درآمدزایی کرده‌اند. از جمله این فعالیت‌ها می‌توان به نقل و انتقال مواد مخدر و سلاح، جعل، پولشویی، جعل پاسپورت، تکثیر غیرقانونی نرم‌افزار و موسیقی و تامین پناهگاه و کمک به دیگر تروریست‌ها در ترانزیت به منطقه اشاره کرد.

9- بولیوی، کوبا، اکوادور، نیکاراگوئه و ونزوئلا قصد خود برای کمک به ایران برای دور زدن تحریم‌ها - از طریق امضای یادداشت در حمایت از فعالیت هسته‌ای ایران - را نشان داده‌اند. این کشورها در کنفرانس مطبوعاتی مشترک در سال 2010 در تهران از عزم خود برای ادامه و گسترش همکاری‌های اقتصادی خود با ایران و اطمینان از پاسخ دندان شکن تهران به تهدیدات و تحریم‌های وضع شده از سوی غرب و امپریالیسم سخن گفتند.

10-اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا در سال 2008 به این نتیجه رسیده که تقریبا نیمی از سازمان‌های تروریستی خارجی در جهان از جمله حزب‌الله و حماس در تجارت مواد مخدر دست دارند.

11-ایالات متحده در سال 2011 دو مرد به نام‌های منصور ارباب سیار- شهروند آمریکایی که دارای پاسپورت ایرانی و آمریکایی بود و غلام شکوری - عضو نیروی قدس سپاه پاسداران در ایران را به توطئه برای قتل مسئولان خارجی با استفاده از مواد منفجره و ارتکاب عمل تروریستی متهم کرد. ارباب سیر با قصدِ آشکارِ اجاره شخصی مرتبط با کارتل‌های مواد مخدر برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا به مکزیک سفر کرده؛ ولی سرانجام تنها توانسته بود با یکی از مخبرین اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده - که خود را از اعضای کارتل نقل و انتقال مواد مخدر معرفی کرده بود - ارتباط گیرد. ارباب سیر باور کرده بود که با یکی از اعضای سازمان‌های نقل و انتقال مواد مخدر مکزیک همکاری می‌کند و به دنبال ارسال پول به این فرد به صورت اقساط - و نه به صورت یکجا - بود.

12- در فوریه سال 2011، اقدام وزارت خزانه‌داری آمریکا، به طور موثری باعث برچیده شدن بانک لبنانی-کانادایی شد. اقدامات بعدی دولت ایالات متحده در ارتباط با تفحص از این بانک لبنانی کانادایی منجر به اعلام کیفرخواست علیه ایمن جمعه در دسامبر سال 2011 شد. اتهام این فرد لبنانی تبار و دارای تابعیت لبنانی و کلمبیایی و مرتبط با حزب‌الله، نقل و انتقال کوکائین به سازمان حمل مواد مخدر با عنوان "لُس زتاس" در مکزیکوسیتی برای فروش در ایالات متحده و پولشویی اعلام شد.

بیان خط مشی

سیاست ایالات متحده استفاده از استراتژی همه جانبه ( و با گستره حکومتی ) برای مقابله با حضور و فعالیت‌های خصمانه و فزاینده ایران در نیمکره غربی، از طریق همکاری با متحدین و شرکای آمریکا در این منطقه است. هدف از این اقدام، جلوگیری از تهدید منافع ایالات متحده از سوی دولت ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس و حزب‌الله است.

 تعاریف

در این قانون:

1- نیمکره غربی عبارت است از ایالات متحده، کانادا، مکزیک، حوزه دریای کارائیب، آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی است.

2- کمیته‌های مربوطه در کنگره عبارت است از کمیته امور خارجی در مجلس نمایندگان و کمیته روابط خارجی در مجلس سنای آمریکا.

بخش پنجم: الزامات استراتژی مقابله با حضور و فعالیت‌های خصمانه ایران در نیمکره غربی.

· به طور کلی: وزارت خارجه ایالات متحده می‌بایست ظرف مدت 180 روز از تصویب این قانون، تهدیدات متوجه آمریکا به واسطه حضور و فعالیت‌های خصمانه و روبه‌رشد ایران در نیمکره غربی را ارزیابی کره و نتیجه آن را به همراه استراتژی مقابله با حضور و فعالیت‌های خصمانه و فزاینده ایران در نیمکره غربی را به کمیته مربوطه اعلام کند.

· موارد مشمول: استراتژی مذکور می‌بایست شامل:

1- تشریح حضور، فعالیت‌ها و عملیات ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر گروه‌های تروریستی مرتبط با ایران در نیمکره غربی. این مسئله می‌بایست شامل اطلاعات پیرامون فرماندهان، اهداف، مناطق نفوذ و اطلاعات درباره شبکه‌های مالی، نقل و انتقالات و پناهگاه‌های امن آنها باشد.

2- تشریح نواحی، جمعیت، بنادر، شرکت‌های خارجی، فرودگاه‌ها، مرزها، رسانه‌ها، مراکز مالی، سفارت‌خانه‌های خارجی، سازمان‌های خیریه، مراکز فرهنگی و مذهبی و فعالیت درآمدزایی مورد استفاده ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی مرتبط در نیمکره غربی.

3- تشریح ارتباط ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس و حزب‌الله با سازمان‌های تبهکاری فراملیتی مرتبط و دیگر سازمان‌های تروریستی در نیمکره غربی، شامل اطلاعات مربوط به شبکه‌های مالی و نقل انتقالات آنها.

4- تشریح ارتباط ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های مرتبط در نیمکره غربی با کشورهای موجود در این نیمکره، شامل ارتباطات نظامی و دیپلماتیک، توافقات و همکاری‌های امنیتی و اقتصادی آنها.

5- تشریح توانمندی‌های پلیس فدرال، نیروهای نظامی، موسسات دولتی محلی و فدرال و دیگر عوامل حساس و کلیدی، از جمله سازمانهای غیر دولتی در نیمکره غربی که احیانا برای مقابله با تهدیدات ناشی از ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی مرتبط در نیمکره غربی سازماندهی شده‌اند.

6- تشریح فعالیت ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی مرتبط در مرز ایالات متحده با مکزیک، کانادا و دیگر مرزهای بین‌المللی در نیمکره غربی، شامل عملیات مربوط به نقل و انتقال موادمخدر، انسان و تسلیحات، شبکه‌های پشتیبانی انسانی، پشتیبانی مالی، نقل و انتقال موادمخدر از طریق حفر تونل و پیشرفت‌های فناورانه و در برگیرنده موارد زیر:

أ‌. طرحی برای مد نظر قرار دادن منابع، فناوری و زیربناهای لازم و با در نظر گرفتن مرزهای ایالات متحده و در همکاری با دولت‌های مکزیک و کانادا و وزارت امنیت داخلی آمریکا، در راستای ایمن ساختن مرزهای ایالات متحده و تقویت توانایی آمریکا و متحدین این کشور و به منظور جلوگیری از نفوذ عوامل ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی به خاک ایالات متحده؛ و

ب‌. طرحی برای اقدام همزمان چندین سازمان مختلف در کشورهای آمریکای لاتین و در هماهنگی با متحدین و شرکای آمریکا در منطقه و در برگیرنده ایجاد و توسعه موسسات قانونی مستحکم، برای ایجاد امنیت در این کشورها و [ایجاد] طرحی ضد تروریستی و ضد افراط‌گرایی در راستای منزوی ساختن ایران، سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی در نیمکره غربی از منابع پشتیبانی مالی و مقابله با فعالیت‌های تروریستی؛ و

7- طرحی:

أ‌. برای مقابله با هرگونه تلاش اشخاص، نهادها و دولت‌های منطقه در کمک به ایران برای دور زدن تحریم‌های بین‌المللی و تحریم‌های وضع شده از سوی آمریکا.

ب‌. برای حفاظت از منافع و دارایی‌های ایالات متحده در نیمکره غربی، از جمله سفارت‌خانه‌ها، کنسولگری‌ها، شرکت‌ها، خطوط انتقال انرژی و سازمان‌های فرهنگی و شامل حفاظت در برابر تهدید‌های متوجه متحدین آمریکا.

ت‌. برای حمایت از تلاش‌های ایالات متحده در تعیین افراد و نهادهای فعال در زمینه تکثیر [سلاح‌های کشتار جمعی] در نیمکره غربی و فعالیت‌های تروریستی مرتبط با ایران، شامل اعضا و وابستگان سپاه پاسداران، نیروی قدس، حزب‌الله، تحت قانونی قابل اجرا و در برگیرنده قانون اعمال قدرت اقتصادی در شرایط اضطراری بین المللی؛ و

ث‌. برای مدنظر قرار دادن منافع ملی ایالات متحده در تضمین تامین انرژی در نیمکره غربی و ممانعت از نفوذ هر دولت خارجی با هدف کنترل و یا ایجاد اخلال در بازار انرژی جهانی.

· ایجاد و توسعه: برای ایجاد چنین استراتژی در این بخش، وزارت خارجه آمریکا می‌بایست با وزرا و سران سازمانهای مربوطه از جمله وزارت دفاع، مدیر اطلاعات ملی، وزارت امنیت داخلی، وزارت خزانه‌داری، دادستانی کل و نماینده تجاری ایالات متحده - مشورت کند.

· قالب: استراتژی این بخش را می‌توان به صورت محرمانه ارائه کرد، لیکن استراتژی مزبور می‌بایست شامل خلاصه‌ای غیرمحرمانه از رهنمودهای سیاسی برای مقابله با تهدید فزاینده ایران در نیمکره غربی باشد.

 پیشنهاد کنگره

کنگره آمریکا پیشنهاد می‌کند وزارت خارجه آمریکا به طور مستمر کمیته‌های مربوطه را از اقدامات خصمانه ایران در نیمکره غربی مطلع سازد.

 وضعیت تفسیری

هیچ یک از بخش‌های این قانون نباید برای محدود ساختن حقوق و یا حمایت از شهروندان آمریکایی - تحت قانون اساسی آمریکا و یا دیگر قوانین فدرال و برای ایجاد مراجع دیگر در دولت فدرال که مخالف قانون اساسی و یا قوانین آمریکا است، تفسیر شود.

یک گزارش اجتماعی

3 حلقه اصلی ترک مصرف مواد مخدر
اجتماعی  14:20:34 1391/10/11

9110-9914-5 کد خبر

 

یک کارشناس حوزه اعتیاد گفت: باید شیوه برخورد مناسب به معتاد در حال ترک در جامعه ترویج یابد تا انگیزه افرادی که تمایل به ترک اعتیاد دارند، افزایش یابد. اگر این افراد حمایت اطرافیان را احساس کنند، تصمیم قطعی برای رهایی از اعتیاد می‌گیرند.

دکتر مهران حق‌پرست در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهار کرد: علت بازگشت دوباره افراد پاک شده به سوی مصرف مواد مخدر را باید در فرد، خانواده و جامعه یافت. باید به تصمیم فردی که واقعا تصمیم می‌گیرد اعتیاد را ترک کند، احترام گذاشت زیرا بسیاری از معتادان چنین تصمیمی نمی‌گیرند و تا آخر عمر به مصرف مواد مخدر ادامه می‌دهند.

وی افزود: ممکن است اطرافیان، سال‌ها متوجه مصرف مواد مخدر توسط فرد نشوند ولی در زمان ترک شاید بسیاری متوجه شوند و بنابراین در ابتدای ترک نباید اجازه داد که فرد معتاد احساس خطر کند.

حق‌پرست ادامه داد: ابتدا خود فرد سپس خانواده و جامعه باید به وی کمک کنند. این سه حلقه اصلی در کنار هم در ترک اعتیاد افراد و عدم بازگشت مجدد آنها موثر است.

این کارشناس حوزه اعتیاد عنوان کرد: اگر یکی از این سه حلقه کار خود را درست انجام ندهد، در برنامه ترک اعتیاد موفق نخواهیم شد و یکی از دلایل بازگشت مجدد افراد پاک شده نیز همین امر می‌تواند باشد.

وی گفت: برای ترک موفق فرد معتاد ابتدا باید محیطی که در آن زندگی می‌کند اعم از شهر، کوچه، محله و در نهایت مهم‌ترین رکن هر جامعه یعنی خانواده را آماده این تصمیم بزرگ کرد. خانواده در این زمینه باید فرد را همه جانبه حمایت کند.

حق‌پرست خاطرنشان کرد: باید طرز تفکر جامعه نسبت به معتادان تغییر یابد، اینکه فرد معتاد احساس طرد شدن کند بدترین ذهنیت است. اگر معتاد پس از ترک مصرف مواد مخدر، احساس کند یک فرد طبیعی جامعه است و جامعه او را به عنوان یکی از اعضای خود می‌پذیرد، بسیاری از مشکلات در این زمینه رفع خواهد شد. در این زمینه باید در شورای مبارزه با مواد مخدر برای کار، شغل و شرایط زندگی افراد پاک شده برنامه‌ریزی کرد تا فرد احساس سربار بودن در جامعه نکند.

چهره زشت سیمای شهرنشینی در خوزستان

 

پرسه آزادانه گاومیش‌ها در آبادان!
فرهنگی و هنری  13:51:41 1391/10/11

9110-9080-5 کد خبر

 

دبیر کانون جهانگردی آبادان گفت: مشکل تردد گاومیش‌ها در سطح شهر آبادان باید هر چه زودتر حل شود.

احمد امیری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ خاطرنشان کرد: چند ماهی است که در بعضی مناطق شهر آبادان مثل ایستگاه سوم قدس، منطقه بوارده یا حوالی بازار مرکزی تردد آزاد گاومیش‌ها مشاهده می‌شود.وی ادامه داد: این مساله در گذشته نیز وجود داشت اما به دلیل اعتراض کانون جهانگردی گامیش‌ها جمع‌آوری شدند ولی این اواخر متاسفانه باز هم مشاهده می‌شوند. امیری گفت: این مورد اکنون حادتر شده چراکه بلوار معلم که معمولا محل استراحت مسافران است و رو‌به‌روی سینما نفت قراردارد به چراگاه گامیش‌ها تبدیل شده و این اصلا وجه خوبی برای آبادان ندارد. مسئولان باید تا قبل از عید نوروز این مساله را حل کنند.

 

اجرای طرح جمع‌آوری احشام سرگردان در اهواز
اجتماعی  9:30:26 1391/10/11

9110-9314-5 کد خبر
 

مدیر شبکه دامپزشکی اهواز گفت:‌ طرح جمع‌آوری احشام سرگردان در مناطق آل‌صافی، دروازه، فاز 2 پادادشهر، میدان نخلستان، کیان، زینب و 22 بهمن انجام شده و پس از این گوسفند تنها در میدان دام به فروش می‌رسد.  رضا اسدی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)‌ـ‌منطقه خوزستان ـ اظهار کرد:‌ طرح جمع‌آوری احشام سرگردان در همه مناطقی که عرضه دام به صورت غیرمجاز انجام می‌شد، اجرا و با هماهنگی شهرداری و دستگاه قضایی برنامه‌هایی تدوین شد. وی افزود: در این طرح پس از شناسایی اماکن نگهداری دام‌های سرگردان، محل‌ها پاکسازی شد. به دنبال این طرح عملیات نگهداری برای جلوگیری از برگشت دام‌ها در حال انجام است. همچنین به شهرداری اعلام شد که امکان چمن‌کاری در برخی مناطقی که پیش از این به دلیل وجود احشام سرگردان میسر نبود، وجود دارد.اسدی گفت: در این طرح با هماهنگی دستگاه قضایی، افرادی که به عرضه دام به صورت غیرمجاز در این محل‌ها اقدام می‌کنند، مجرم به شمار می‌آیند و پرونده قضایی در محاکم برای آن‌ها تشکیل می‌شود. مدیر شبکه دامپزشکی اهواز با بیان این‌که با فرا رسیدن ایام اربعین حسینی شهروندان برای تهیه دام نذری می‌توانند به میدان دام مراجعه و دام‌های سالم خریداری کنند،‌ تصریح کرد: دام‌های موجود در میدان دام با تایید دامپزشکی عرضه می‌شوند و برای کشتار این دام‌ها نیز با توجه به این‌که میدان دام جنب کشتارگاه واقع است، می‌توانند کشتار دام را در محل نیز انجام دهند. وی گفت: همه مراحل عرضه تا کشتار دام با نظارت اکیپ‌های دامپزشکی انجام می‌شود و اطمینان از از سالم و بهداشتی بودن گوشت دام وجود دارد.

یک خبر نگران کننده

مستندساز دفاع مقدس در گفت‌وگو با فارس:
مردم خرمشهر همچنان روزهای سختی را می‌گذرانند 

خبرگزاری فارس: حسین شمس‌آریان گفت: نمی‌دانم ماحصل سفرهای استانی به خوزستان چه نتیجه‌ای در پی‌داشته که مردم همچنان زندگی سختی دارند.

خبرگزاری فارس: مردم خرمشهر همچنان روزهای سختی را می‌گذرانند 

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس (باشگاه توانا)، «حسین شمس‌آریان» یکی از عکاسان و مستندسازان ارزشی است که تاکنون با نگاه نافذ و دغدغه‌مند خود مستندات تصویری در خور تقدیری تهیه کرده است؛ با اینکه وی در عناوین و موضوعات مختلفی در زمینه‌های دفاع مقدس با دوربین‌ خود به ثبت وقایع پرداخته است، اما اغلب وی را با دغدغه‌های «روستای ‌زرده» یا «بابا یادگار» می‌شناسند، روستایی که تمام ساکنانش شیمیایی‌اند! البته گویا مستندسازی‌های وی در این روستا بی‌نتیجه نماند و چندی پیش اخبار امیدوارکننده‌ای از آن به دستمان رسیده بود.

وی این روزها به قصد تهیه مستند عملیات «والفجر 8» به استان خوزستان سفر کرده، که در آنجا با حواشی قابل تأملی روبرو بوده که زمینه‌ ساخت مستندی دیگر را برای این مستندساز رقم زده است؛ البته وی قبل از این، حداقل 7 سال در گروه تفحص لشکر 31 عاشورا حضور داشته و از این رو با بسیاری از مشکلات مردم غیور این منطقه آشنا است، اما وقتی پس از گذشت چند سال همچنان این مشکلات را بر جا دیده، تصمیم ‌گرفته گوشه‌ای از زندگی مردم استان را به تصویر بکشد. آن هم نه برای سیاه‌نمایی‌های متداول، بلکه تنها به نیت گشایشی در امر معیشت این مرزنشینان.

آنچه در ادامه می‌آید، ماحصل گفت‌وگوی کوتاه ما با این مستندساز ارزشی مستقر در خرمشهر است.

 

حسین شمس‌آریان اظهار داشت: مردم حماسه‌ساز خطه خوزستان که حداقل در 8 سال دفاع مقدس از هیچ‌گونه جانفشانی در راه دین کوتاهی نکرده‌اند، اکنون پس از گذشت سال‌ها از جنگ، هنوز در مواردی از حداقل امکانات زندگی نیز محروم‌ مانده‌اند.

وی ادامه داد: حداقل در این روزها که ما شاهد بودیم، با بارندگی‌های این فصل، آب حتی به داخل خانه‌های مردم نفوذ کرده و در مواردی با سرریز شدن چاه‌های فاضلاب، آن نیز به همراه آب‌گرفتگی حاصل از باران وارد خانه‌ها شده است.

شمس‌آریان گفت: این موارد وضعیت نقاط مرکزی شهر خرمشهر است که مزیت مرکز استانی را با خود دارد! بنده از نقاط مختلفی از جمله منطقه کوشک پشت کارخانه صابون ‌حفار، بهمن شیر (تنگه یک، تنگه 2، تنگه 3)، کوت‌شیخ، فلکه عشایر، رجیجه، کوه‌آریا، گمرک، داوودی و روستاهای اطراف اروندرود و جاده قفاس و ... دیدن کرده‌ام. اوضاع روستاها بسیار با وضعیت شهر متفاوت است و به نسبت دشوارتر.

وی اضافه کرد: چند روز قبل به منطقه‌ای روستایی رفتم که مردم آنجا عنوان می‌کردند مبلغین وهابیت به آنجا رفته و حاضرند حقوق ماهیانه‌ای به دلار به مردم بدهند تا از ارزش‌هایشان دست بردارند! وهابیت در این استان به شدت فعال است، هرچند این مردم به آنها روی خوش نشان نمی‌دهند، اما نمی‌توان روایات حول موضوع  فقر را فراموش کرد که اهل بیت تصریح فرموده‌اند «فقر، کفر می‌آورد...».

شمس‌آریان با ابراز گلایه از عملکرد برخی مسئولین بیان داشت: نمی‌دانم چرا مسئولین خود را به خواب زده‌اند، اگر ندیده‌اند، از آنها دعوت می‌کنم ساعاتی کوتاه به اینجا تشریف بیاورند و از نزدیک وضعیت را ببنند؛ البته اگر نخواهند ببینند که بحث دیگری است؛ در حل مشکل «روستای بابا یادگار» نیز آن قدر مسئولین تعلل کردند که دفتر حضرت آقا وارد صحنه شد؛ چرا باید از بی‌عرضگی مسئولین اجرایی، ایشان اقدام کنند؟

وی گفت:‌ اوضاع بهداشت، معیشت، کار و ... مردم خوزستان در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ بنده به همراه یکی از رزمندگان محلی به مناطقی در جوار بندر خرمشهر رفتیم؛ با کمال تأسف متوجه شدم بسیاری از کارکنان بومی که در بندر مشغول به کار بودند با تغییر مدیریت مشمول جایگزینی نیرو شده و از کار خود اخراج شده‌اند!

شمس‌آریان ادامه داد: اکنون بسیاری از این افراد در پسماندهای شهر به دنبال یافتن تکه‌های آهنی هستند تا با فروش آنها درآمدی کسب کنند! گذشته از آلودگی بسیار آن، حداکثر درآمدی که از این طریق بدست می‌آید نهایتاً از 8 تا 10 هزار تومان در روز تجاوز نمی‌کند!

وی افزود: نمی‌دانم نتایج سفرهای استانی به این استان چه دستاوردی داشت که شهر و مردم همچنان وضعیت نامناسبی دارند؛ البته چندی پیش شنیدم که برخی مسئولین مالی استان خوزستان با اتهامات مالی بازداشت شده بودند که پس از گذشت مدتی بدون اعلام نتایج دادگاه آزاد شدند!

این مستند ساز ابراز داشت: گویا بناست در سال فقط یک‌بار آن ‌هم در ایامی که راهیان نور به اینجا می‌آیند به شهر رسیدگی شود که آن هم تنها موارد محدودی مانند رنگ‌آمیزی جدول‌ها و ... را شامل می‌شود؛ البته کاروان‌ها نیز تمام امکانات مورد نیاز را با خود می‌آورند و تقریباً هیچ درآمدی هم عاید مردم شهر نمی‌شود، گویا نصیب مردم از این گردشگری عظیم تنها شلوغی آن است و دیگر هیچ!

وی در انتها با اشاره به صحبت‌های حضرت امام(ره) در خصوص خرمشهر گفت: ای کاش مسئولین به تأکیدات حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای در رابطه با این شهر توجه نمایند تا بیش از پیش به وظایف خود نسبت به این دلامردان پی ببرند؛ خصوصاً جمله معروف حضرت امام که فرمودند «خرمشهر دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده است».

اخبار نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی

 

نماینده مردم خرمشهر در مجلس:
عزل خاتون سلامت رنگ و بوی سیاسی داشت

خبرگزاری فارس: نماینده مردم خرمشهر در مجلس گفت: عزل وزیر بهداشت و درمان از سوی رئیس جمهور رنگ و بوی سیاسی دارد چرا که ایرادی در کار وی نبود.

خبرگزاری فارس: عزل خاتون سلامت رنگ و بوی سیاسی داشت

عبدالله سامری امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار کرد: عزل مرضیه دستجردی، وزیر بهداشت و درمان از سمتش تأسف‌برانگیز است.وی افزود: این اقدام از سوی رئیس جمهور رنگ و بوی سیاسی دارد چرا که پیش از این نیز چنین مواردی را از وی شاهد بوده‌ایم.

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: دستجردی وزیری متعهد، توانمند، کاربلد و دلسوز بود و مسائل و مشکلات بهداشتی و درمانی شهرهای مختلف به‌ویژه مناطق محروم را با دقت بررسی می‌کرد.وی اضافه کرد: مرضیه دستجردی به‌ویژه عنایت و توجه خاصی به خرمشهر داشت و البته قربانی سیاست‌بازی‌هایی که نباید، شد.

*برای این اقدام رئیس جمهور باید تأسف خورد

سامری در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار فارس در خرمشهر بیان کرد: مرضیه دستجردی به دلیل اعتراض به عدم اختصاص ارزی که به تأمین داروی مورد نیاز مردم جامعه باید تعلق می‌گرفت، عزل شد.وی با اظهار نگرانی برای جامعه بهداشت و درمانی کشور به‌دلیل عزل چنین نیروی پرتلاش و متعهدی، گفت: برای این اقدام رئیس جمهور باید تأسف خورد.نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کاری که نباید صورت می‌گرفت انجام شد و البته وضعیت بهداشتی و درمانی کشورمان بعد از این وزیر کارآمد، بلاتکلیف خواهد ماند.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت‌وگو با فارس:
طرح افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی هیچ توجیهی ندارد

خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: طرح دولت مبنی بر افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی هیچ توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد و قابل قبول نیست.

خبرگزاری فارس: طرح افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی هیچ توجیهی ندارد

عبدالله تمیمی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شادگان اظهار کرد: دولت در نظر دارد طرحی را مبنی بر افزایش قیمت بنزین در مناطق مرزی اجرایی کنند که البته با مخالفت نمایندگان مردم در مجلس شهرهای مرزی کشور روبه‌رو شده است.

وی افزود: دولت هدف از تحقق این طرح مبارزه با قاچاق سوخت عنوان کرده در حالی‌که این امر خود بانی و مسبب قاچاق از مناطق مرکزی و ارزان‌تر کشور به مناطق مرزی می‌شود.

عضو کمیسیون انرژی و نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: به‌طور مثال اگر جمعیت قاچاقچیان سوخت مناطق مرزی 10 هزار نفر باشد و قصد کنترل این تعداد جمعیت را داشته باشیم نباید به 16 میلیون نفر شهروند عادی دیگر ضرر مالی و اقتصادی وارد کنیم!

وی اضافه کرد: این اقدام هیچگونه توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد و از نظر شهرهای مرزی قابل قبول نیست.

تمیمی همچنین عنوان کرد: در کشوری که بنزین پایه‌ قیمت‌گذاری آن است با گران‌تر شدن قیمت سوخت مطمئناً دیگر اقلام نیز با افزایش قیمت مواجه خواهند شد.

وی در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شادگان بیان کرد: نرخ کرایه تاکسی‌ها، اجناس خوراکی و معیشتی، خرید و فروش خودرو و همه و همه زنجیروار گران و گران‌تر خواهد شد و بار سنگینی این تورم را تنها مردم باید متحمل شوند.

نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: وابستگی گرانی به بنزین 60 درصد بوده و با تحقق طرح افزایش قیمت در مناطق مرزی مردم این شهرها با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم می‌کنند. 

 

 

 سودانی: به جای افزایش قیمت آب و برق، راهکارهای حمایت از صنعت آب و برق را تعریف کنیم

نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و نماینده اهواز ضمن مخالفت با بحث‌های مطرح شده درباره احتمال افزایش قیمت آب و برق در سال آینده، گفت که نباید همه تعدیل قیمت‌ها را متوجه مردم کنیم.

ناصر سودانی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: من در شرایط فعلی موافق نیستم این افزایش قیمت صورت گیرد. ما می‌توانیم راهکارهای حمایت از صنعت آب و برق را به خوبی تعریف کنیم و همه تعدیل‌ها را در این شرایط متوجه مردم نکنیم.

وی با ابراز تاسف از عدم هماهنگی وزارت نیرو با مجلس برای تصمیم‌گیری درباره تغییر قیمت‌ها، افزود: متاسفانه وزارت نیرو در این رابطه مشورتی با مجلس نکرده و ما در کمیسیون انرژی اطلاع نداریم چه تصمیمی در این باره اتخاذ خواهند کرد و افزایش قیمت‌ها در چه چارچوب، قالب و جدولی صورت می‌گیرد. در واقع آنها هیچ چیزی به ما ارائه نکرده‌اند.نماینده مردم اهواز در مجلس همچنین تاکید کرد که برای تعیین قیمت آب و برق باید مصرف‌کنندگی را با لحاظ تفاوت بین دهک‌ها و مناطق مختلف اقلیمی تعریف کرد.سودانی ادامه داد: در برخی مناطق که مصرف‌کنندگان ناچارند مصرف بیشتری داشته باشند هزینه بیشتری هم بر آنها تحمیل می‌شود. مثلا در مناطق گرمسیر مصرف آب مردم برای استحمام و شست‌وشو و مصرف برق برای بکارگیری وسایل سرمایشی افزایش خواهد یافت. در این مناطق معمولا در هر خانه‌ای دو یا سه کودک وجود دارد.نایب رییس کمیسیون انرژی اضافه کرد: اگر قرار است تغییر قیمتی  اتفاق بیفتد باید ترتیبی داده شود که مردمی که ناگزیر از مصرف هستند متضرر نشوند، البته در برخی جاها امکان صرفه‌جویی وجود دارد اما گاهی هم چاره‌ای جز مصرف بیشتر برای مقابله با شرایط اقلیمی نیست.

  

یک خبر از شوشتر

 
30 کارگر شهرداری شوشتر اخراج شدند 

خبرگزاری فارس: 30 کارگر از بخش تنظیف شهرداری شوشتر اخراج شد و این امر باعث اعتراض از سوی کارگران شهرداری شده است.

خبرگزاری فارس: 30 کارگر شهرداری شوشتر اخراج شدند

به گزارش خبرگزاری فارس از شوشتر، بر اساس پیمان منعقد شده با پیمانکار حمل زباله شهرداری شوشتر که به تأیید شورای اسلامی شهر نیز رسیده است پیمانکار موظف شده است که برای انجام امورات خود با نیروهای بومی استفاده ولی در این پیمان قید نشده است که باید با همین نیروهای موجود همکاری کرد.رئیس شورای اسلامی شهر شوشتر ظهر امروز در حاشیه برگزاری جلسه شورای اسلامی شهر شوشتر اظهار داشت: به جد مشکل کارگران شهرداری را پیگیری می‌کنیم و پیمانکار حق نداشته است نیروهای موجود را تعدیل کند.حمید سالم‌پور خاطر نشان کرد: اخراج 30 نیرو از بخش تنظیف بدون هماهنگی با شورای اسلامی شهر و شهرداری انجام شده است و این مشکل را حتما پیگیری جدی خواهیم کرد.وی با اشاره به شرایط کنونی شهرداری شوشتر افزود: پیمانکاران نباید چنین ریزش و تعدیل نیروهایی در دستور کار قرار دهند زیرا چنین اقداماتی تنها برای مدیریت شهری مشکل آفرین می‌شود.سالم‌پور با اشاره به اینکه باید در اسرع وقت برای هتل شوشتر چاره اندیشی شود، خاطر نشان کرد: باید در این باره در کمترین زمان ممکن اقداماتی را انجام دهیم و به این دلیل اتلاف وقت تنها به زیان شهر شوشتر خواهد بود.رئیس شورای اسلامی شهر تاکید کرد: برای اجرای قانون و ارائه مدارک مالی مستاجر هتل جهانگردی شوشتر بیش از 20 روز به وی فرصت داده شد و زمانی که در این باره هیچ اتفاق خاصی رخ نداد شهرداری شوشتر از مقام قضایی درخواست اجرای حکم و پلمب هتل را کرد و به این دلیل هتل پلمب شده است.وی افزود: در تلاش هستیم تا روند بررسی موضوع و رسیدگی به مشکلات در کمترین زمان ممکن انجام شود و در این باره فرصت‌های پیش از سال‌ نو بسیار مغتنم هستند.

  

 

با پیگیری‌های شهرداری
تنها هتل شوشتر پلمپ شد 

خبرگزاری فارس: با پیگیری‌های بسیار زیاد شهرداری و شورای اسلامی شهر تنها هتل شوشتر به دستور مقامات قضایی پلمپ شد.

خبرگزاری فارس: تنها هتل شوشتر پلمپ شد 

به گزارش خبرگزاری فارس از شوشتر، با پیگیری‌های مجدانه شهردار و شورای اسلامی شهر به دلیل عدم پرداخت معوقه‌ها و مشخص نبودن نحوه مبادلات مالی با پیمانکار این هتل که در مالکیت شهرداری شوشتر است، این هتل پلمپ و فعالیت‌های این هتل به طور کامل متوقف شد.

شهردار شوشتر در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شوشتر اظهار داشت: هتل جهانگردی شوشتر در تملک کامل شهرداری است، اما نه تنها درآمدی برای این سازمان ندارد بلکه برای شهرداری شوشتر هزینه‌های زیادی ایجاد کرده است.

آرش دُر با اشاره به اینکه شهرداری شوشتر پیگیری قضایی در این باره را از ماه‌های پیش آغاز کرد، خاطر نشان کرد: شهرداری برای تعیین تکلیف این مسئله بیش از چهار ماه پیگیری قضایی انجام داده است و برای پلمپ کردن این هتل که تنها هتل شوشتر است دو بار به پیمانکار و مستاجر این هتل فرصت داده شد تا نحوه مبادلات مالی و اسناد مربوطه در این باره را به شهرداری ارائه کند، ولی چنین اقدامی انجام نشده است.

وی با اشاره به اینکه شهرداری شوشتر موظف است از اموال خود نگهداری کند، افزود: شهرداری باید از اموالی که طی قرارداد به پیمانکاران سپرده است، نگهداری کند و به همین منظور از همه اهرم‌های قانونی و قضایی استفاده می‌کند تا صلاح سازمان تامین شود.

دُر با تاکید بر اینکه دوست نداریم این هتل مدت زیادی تعطیل باشد، افزود: مستاجر و پیمانکار هتل جهانگردی باید در دستگاه قضایی پاسخگو باشد و ما نیز شکوائیه‌ای به دستگاه قضایی تحویل داده‌ایم تا مشکلات در اسرع وقت و به صورت قانونی بررسی و برطرف شود.

وی خاطر نشان کرد: امیدواریم این هتل در اسرع وقت بازگشایی شود و مردم و گردشگران بتوانند از این هتل استفاده کنند.

اخبار فرهنگی . هنری . ادبی

سرای روزنامه نگاران بهمن ماه در اهواز افتتاح می شود

اهواز - خبرگزاری مهر: مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان از افتتاح سرای روزنامه نگاران این استان در بهمن ماه سال جاری در شهرستان اهواز خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام سید لطف الله سپهر، هدف از تاسیس این سرا را تامین محل برگزاری جشنواره ها، همایشها و نمایشگاه های تخصصی برای روزنامه نگاران عنوان کرد و افزود: این امر سطح گفتگوی جامعه مطبوعاتی و رسانه ای استان خوزستان را افزایش و موجبات وفاق و همدلی خانواده مطبوعات خواهد شد.

سپهر، سرای روزنامه نگاران ایران را فرصتی برای نمایش بضاعت واقعی مطبوعات ایران اسلامی قلمداد و ایجاد محیطی صمیمی و بانشاط برای دیدار و تبادلات فکری روزنامه نگاران با یکدیگر و تقویت زمینه های همکاری و هم اندیشی آنها، ایجاد محلی برای انتقال تجربیات استادان و محققان علوم ارتباطات، ایجاد کانون تجمع و هم افزایی توان مطبوعات استان، تشکیل باشگاه های تخصصی با استفاده از ظرفیت دنیای مجازی (سایت سرای روزنامه نگاران) برای اهالی رسانه را از دیگر اهداف تاسیس سرای روزنامه نگاران استان خوزستان عنوان کرد.

سپهر افزود: در اکثر استان های کشور این مجموعه با حضور معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افتتاح شده و تسهیلاتی برای آن قرار داده اند، ما هم برای اینکه از قافله مطبوعات کشور عقب نباشیم و چون استان خوزستان از لحاظ کمی و کیفی در عرصه مطبوعات جزء سه استان برتر کشور است، در بهمن ماه سال جاری این فضا را در استان افتتاح می کنیم.

هشدار به هم استانی های محترم

45 درصد خوزستانی ها اضافه وزن دارند

اهواز - خبرگزاری مهر، معاون فنی و بهداشت مرکز بهداشت استان خوزستان گفت: براساس مطالعات صورت گرفته در سال 88، 45 درصد از افراد 15 تا 64 ساله خوزستانی دچار اضافه وزن و چاقی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، پژمان بختیاری نیا پیش از ظهر یکشنبه در نشست خبری به مناسبت هفته آموزشی بسیج تغذیه اظهار کرد: هفته بسیج ملی تغذیه از نهم تا 15 دی ماه با موضوع تغذیه صحیح با تأکید بر تهیه مصرف غذای بومی با ارزش در سراسر کشور گرامی داشته می شود.

وی با اشاره به ضرورت آموزش تغذیه صحیح، گفت: مقوله تغذیه، ریشه در عوامل و متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقلیمی و کشاورزی دارد و عادات غذایی مثل گنجینه ‌های فرهنگی نسل به نسل منتقل می ‌شوند و در روند زمانی تکامل می‌ یابند.بختیاری نیا با بیان اینکه مصرف غذاهای غیرخانگی در میان خانواده‌ ها افزایش یافته، افزود: امروزه با تغییر سبک زندگی، خانواده ‌ها به سمت مصرف زدگی پیش رفته‌اند و با مشغله‌ هایی که برای افراد جامعه خصوصا بانوان ایجاد شده عادات غذایی تغییر کرده و وقت کمتری صرف تهیه غذا در خانه می ‌شود.
وی با اشاره به این موضوع که بیماری ‌هایی مثل دیابت، فشار خون، بیماری‌ های قلبی - عروقی و حتی سرطانها ریشه در عادت غذایی غلط جامعه دارند، گفت: در غذاهای آماده میزان چربی بالا و غیر قابل کنترل است و 5 تا 7 برابر کالری به بدن می ‌رساند که این میزان کالری در بدن انباشته و با گذشت زمان فرد را به انسداد عروق مبتلا می ‌کند. 
معاون فنی و بهداشت مرکز بهداشت استان خوزستان تصریح کرد:‌مطالعه سال 88 نشان می ‌دهد که 45 درصد از افراد 15 تا 64 ساله استان خوزستان اضافه وزن یا چاقی دارند که این میزان از متوسط کشوری بیشتر است.وی با تاکید بر اینکه این آمار نشان می ‌دهد که نوع تغذیه مناسب نیست و این افراد در معرض بیماریهای غیرواگیر هستند، افزود:  35 درصد از افرادی که مورد مطالعه قرار گرفته‌اند در هفته سه بار نوشابه می ‌خورند. 
بختیاری نیا با اشاره به عادات غلط غذایی، گفت: 33 درصد از خانواده‌ ها در هفته حداقل یک بار نوشابه استفاده می ‌کنند و 10 درصد از کودکان خوزستانی روزانه چیپس و پفک می‌ خورند.وی با تاکید بر استفاد از غذاهای بومی و سنتی، افزود:اگر نقاط ضعف غذاهای بومی و سنتی برطرف شود، این غذاها می‌ توانند جایگزین خوبی برای غذاهای آماده و صنعتی باشند.

یک افتخار و سربلندی برای خوزستانیها

برای نخستین بار در جهان/

پزشکان خوزستانی به روشهای نوین زیباسازی فک و صورت دست یافتند

اهواز- خبرگزاری مهر: استاد یار بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: در بخش جراحی فک و صورت در دانشگاه علوم پزشکی توسط یک تیم جراحی تحقیقاتی توانستیم به روش های جدید و نوینی در زمینه جراحی های بازسازی و زیبایی فک و صورت دست یابیم.

به گزارش خبرنگار مهر، کاظم خیابانی ظهر یکشنبه در نشست خبری به منظور تشریح روشهای درمانی جدید  فک و صورت با استفاده از تزریق چربی و ایجاد چال لبخند اظهار کرد: بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی به عنوان تنها مرکز جنوب غرب ایران شناخته می شود.

وی با بیان اینکه این بخش تخصصی نوپا از سه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرده، افزود:  ابداع و معرفی تکنیکهای جدید، جراحی های بازسازی و زیبایی فک و صورت از اهداف تشکیل و راه اندازی این مرکز بوده است.
 
خیابانی با اشاره به اینکه حاصل این فعالیتها و تلاشهای بی وقفه مقاله ها و روشهای درمانی  نوین است، گفت: در این مرکز تکنیک جدیدی برای ایجاد چال لبخند معرفی شده است.
 
وی افزود: این روش درمقایسه با  سایر روشهای دیگر دارای عوارض کمتر و همچنین ماندگاری بیشتری است.
 
استاد یار بخش جراحی فک و صورت دانشگاه علوم پزشکی اهواز با اشاره به اینکه نتایج این روش درمانی جدید به صورت یک مقاله در آمده است، عنوان کرد: این مقاله در معتبرترین ژورنال جراحی فک و صورت در جهان منتشر شده است و همچنین  به عنوان مقاله مرجع در سایر مقالات مورد استفاده قرار گرفته است.

وی همچنین به ابداع روش جدید در جراحی های زیبایی چانه (جینوپلاستی ) اشاره کرد و گفت: به دلیل فرم خاص برش استخوان  در این جراحی نام آن را زیگ زاگ جینو پلاستی نهادیم و این روش شامل هفت زیر مجموعه می شود که با توجه به نیاز هر بیمار از این روش درمانی نوین استفاده خواهد شد.
 
خیابانی تصریح کرد: در حال حاضر این روش به صورت دو مقاله در ژورنال انجمن جراحان فک و صورت بریتانیا و آمریکا در حال گذاراندن مراحل ابتدایی چاپ است. 
 
وی در خصوص، نتایج این روشهای درمانی جدید گفت: در این راستا بیش از 40 مورد مقاله تخصصی در کنگره های داخلی و خارجی ارائه شده و همچنین یک جلد کتاب در زمینه جراحی های پیشرفته پیش از ایمپلینت تالیف شده است.

یک خبر از شلمچه

 

گزارش تصویری/ عبور زائران کربلا از مرز شلمچه

شلمچه - خبرگزاری مهر : زائران و عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) در آستانه اربعین حسینی از مرز شلمچه در حال حرکت هستند.

احمد جعفری

اخبار اقتصادی استان

 

رییس سازمان امور اقتصادی و دارایی خوزستان گفت: درآمدهای استانی تا پایان آذرماه سال جاری بالغ بر 901 میلیارد تومان می‌باشد که در مقایسه با ارقام مشابه در سال 90 معادل 37 درصد افزایش داشته است.

مسعود صدری  اظهارکرد: میزان درآمدهای ملی تا پایان آذرماه امسال بالغ بر 807 میلیارد تومان بوده که در مقایسه با ارقام مشابه در سال 90 معادل 17.6 درصد افزایش یافته است.
وی درآمدهای سرمایه استان تا پایان آذرماه را 39 میلیارد تومان عنوان‌کرد و افزود: درآمدهای متفرقه و حاصل از مالکیت دولتی استان نیز به ترتیب 135 میلیارد تومان و یک میلیارد و 500 میلیون تومان می‌باشد.
رییس سازمان امور اقتصادی و دارایی خوزستان گفت: میزان جذب دستگاه‌های اجرایی از میزان اعتبارات دریافتی استان در اواخر دی‌ماه مشخص خواهد شد.
مرجع / ایسنا

اخبار انتظامی استان

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان لالی از دستگیری اعضای باند آدم ربایی در این شهرستان خبر داد
سید قادر موسوی گفت: به دنبال گزارش ماموران نیروی انتظامی مبنی بر مفقود شدن یک نوجوان در این شهرستان، اقدامات برای جستجوی وی آغاز شد.وی افزود: در ادامه ی تحقیقات مشخص شد سه نفر جوان، اقدام به ربودن این نوجوان کرده و پس از انتقال وی به بیرون شهر و آزار و اذیت وی، او را به شهر بازگردانده و رها کرده اند.وی افزود: در این زمینه هر سه متهم به هویت و.ج، الف.ج و م.ج دستگیر و با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.موسوی گفت: کیفرخواست متهمان صادر و پرونده به دادگاه ارسال شده است.
 
 
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان اندیکا از کشف 500 کیلوگرم مواد مخدر در این شهرستان خبر داد.ابراهیم حجازی با اعلام این خبر افزود: پلیس آگاهی شهرستان اندیکا ضمن هماهنگی صورت گرفته با دادگستری این شهرستان و دریافت دستور قضایی، موفق شد 500 کیلوگرم مواد مخدر را از شخصی که در امر خرید و فروش مواد مخدر در این شهرستان فعالیت می کرد، کشف و ضبط کند.وی با بیان این که این مواد از نوع تریاک است، افزود: پرونده در مرحله تحقیقات قرار دارد.
 
 
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شوشتر از دستگیری متهمان سرقت مقرون به آزار در این شهرستان خبر داد.به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان خوزستان مجید کاویانی گفت: متهمان در ساعات اولیه صبح با ورود به منزل، دست و پای پیرمرد صاحب خانه و همسر او را بستند و اقدام به سرقت طلاجات از منزل آنان کردند.وی گفت: متهمان در ساعات اولیه صبح با ورود به منزل، دست و پای پیرمرد صاحب خانه و همسر او را بستند و اقدام به سرقت طلاجات از منزل آنان کردند.وی ادامه داد: متاسفانه پیرزن صاحب خانه به دلیل فشار عصبی فوت می کند.کاویانی گفت: با تشکیل تیم ویژه ای از پلیس، پیگیری های به عمل آمده و تلاش مأموران نیروی انتظامی؛ دو نفر متهم به هویت ر.ز و الف. ز دستگیر شدند.وی با بیان این که دستگیرشدگان به ارتکاب سرقت اعتراف کردند، گفت: متهمان از بستگان نزدیک صاحب خانه هستند.
 
 
 
 
 
 
 

گزارش اسفناک آب آشامیدنی در خوزستان

 
محمدسعید انصاری:
وضعیت فاضلاب بسیاری از مناطق شهرستان آبادان نارضایتی شهروندان را برانگیخته است / شرکت آب و فاضلاب خوزستان متأسفانه پاسخگوی حجم بالای مشکلات مردم آبادان در زمینه فاضلاب نیست / مردم در تردد و حتی استشمام در این مناطق دچار مشکل شده و هیچ راهی جز تحمل و صبوری و در نهایت مراجعه به دفاتر نمایندگان مجلس خود در شهرستان ندارند
نماینده مردم آبادان در مجلس با بیان این‌که تعفن فاضلاب در مناطق مختلف شهرستان آبادان بیداد می‌کند، گفت: شرکت آب و فاضلاب خوزستان متأسفانه پاسخگوی حجم بالای مشکلات مردم آبادان در زمینه فاضلاب نیست.

محمدسعید انصاری، اظهار داشت: وضعیت فاضلاب بسیاری از مناطق شهرستان آبادان نارضایتی شهروندان را برانگیخته است.

وی افزود: با این‌که طرح جامع فاضلاب شهری در منطقه در حال اجرا است اما صرف این‌که این پروژه بلندمدت در موعد مقرر به بهره‌برداری برسد و تا آن زمان خدمات کوتاه مدتی به شهروندان ارائه نشود، صحیح نیست.

نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: فاضلاب بیشتر مناطق و محله‌های این شهرستان فوران کرده و این امر به‌ویژه در فصل بارندگی شدت می‌یابد.

وی تصریح کرد: مردم در تردد و حتی استشمام در این مناطق دچار مشکل شده و هیچ راهی جز تحمل و صبوری و در نهایت مراجعه به دفاتر نمایندگان مجلس خود در شهرستان ندارند.

انصاری با اشاره به این‌که بیشتر مراجعات مردمی به دفتر من در راستای رفع مشکلات فاضلاب محله و مناطق مسکونی شهروندان است، گفت: به‌دنبال گلایه‌مندی بازاریان خیابان امام‌خمینی (ره) روز گذشته بازدید از این منطقه داشته و به معضل فاضلابی مشهود در این خیابان واقف شدم.

وی در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان اظهار داشت: شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان باید در این خصوص تمهیداتی جدی بیندیشد چراکه مردم این شهرستان به حق در این زمینه در مضیقه هستند.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که تعفن فاضلاب در آبادان بیداد می‌کند، عنوان کرد: شخصاً بارها این قضیه را از استان پیگیری کرده اما هیچ پاسخ و ادله قاطع‌ کننده‌ای را دریافت نکرده‌ام.
وی ادامه داد: باید به همت مضاعف شرکت آبفای استان خوزستان هر چه سریع‌تر تمهیدات کوتاه مدتی در این خصوص اندیشیده و در مناطق مشکل‌دار شهرستان آبادان اجرایی شود.
انصاری در پایان تصریح کرد: ایجاد و برخورداری از شبکه مطلوب فاضلاب یکی از بدیهی‌ترین خواسته‌های شهروندان است که مردم این منطقه از آن بی‌بهره‌اند.
مرجع / فـارس
 
 
مدیریت هایی اعمال شده که امیدواریم مشکل ایجاد نکند / از نظر کارشناسی فکر نمی‌کنیم مشکل خاصی وجود داشته باشد / راهکارهایی برای آن اندیشیده شده / در حال پیگیری دریافت مجوزهای لازم هستیم / اینها پدیده‎های موقت است / شاید در کف مخزن شوری به بیش از 100 هزار میکروموس هم برسد / موضوع کیفیت آب یا شوری آب در طرح گتوند موضوع جدیدی نیست/ عملیات اجرایی سد نیز کمافی السابق در جریان است

اگر چه صدای مخالفت و اعتراض طرفداران محیط زیست نتوانست آرامش مجریان پرقدرت و مصمم سد گتوند را برهم زند؛ اما به نظرمی‌رسد این بار اظهار نظر یکی از بالاترین مراجع نظارتی کشور لرزه بر بلندترین سد خاکی کشور خواهد انداخت.

مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور اخیرا اعلام کرده «با شرایط حاضر، سد گتوند دیگر نمی‌تواند به فعالیت ادامه دهد و این سد باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود». دلیل آن هم شور کردن آب رودخانه کارون و تهدید 600 هزار هکتار از اراضی کشاورزی خوزستان است.

در حاشیه نمایشگاه بین‌المللی آب و تاسیسات فاضلاب با یکی از مدافعان عملکرد سد گتوند علیا به گفت‌و‌گو نشستیم.  که پیش از این مدیریت مطالعات و دبیری کمیته آبگیری سد را نیز به عهده داشت. هر چند دکتر «داریوش محجوب» در این گفت‌وگو چند بار تاکید می‌کند «پرونده شوری سد گتوند در آینده نزدیک بسته می‌شود» اما باید منتظر بود و دید در آینده چه پیش خواهد آمد.

داریوش محجوب مدیر امور مهندسی عمران طرح سد و نیروگاه گتوند علیا رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته سد گتوند علیا باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود، با این حال عملیات اجرایی سد را متوقف کرده‌اید؟

موضوع تصمیم سازمان بازرسی را فقط از طریق جراید مطلع شدیم و قرار است گزارش‌های لازم را به سازمان بازرسی ارائه دهیم تا وضعیت بررسی شود. عملیات اجرایی سد نیز کمافی السابق در جریان است. پروژه بیش از 90 درصد پیشرفت دارد و جبهه‌های مختلف باقیمانده از جمله ساختمان توسعه نیروگاه و بخش‌های جزئی سرریز در حال تکمیل است.

 آنطور که متولیان سد گتوند اعلام کرده‌اند، شوری آب خروجی به کارون کمتر از 2 هزار میکروموس است، اما بخشی از آب شور در مخزن سد ذخیره شده. برای این بخش برنامه‌ای دارید؟

موضوع کیفیت آب یا شوری آب در طرح گتوند موضوع جدیدی نیست و از حدود 9 سال پیش تحت مطالعات خیلی گسترده و جامع است. بر اساس نتایج همین مطالعات، راهکارهایی برای آن اندیشیده شده که بخش اصلی راهکارها یا اجرا یا بسترسازی تکمیل آن انجام شده است که با تکمیل آنها پرونده شوری یا کیفیت آب این سد بسته می‌شود.

 چه راهکارهایی؟

راهکارهای موقت و طولانی مدت پیش بینی شده است. ایجاد پوشش روی سازند (نمکی) گچساران در نزدیکی روستای عنبل به منظور کاهش نرخ انحلال و برنامه‌ریزی‌هایی که با آبگیری مرحله‌ای برای کنترل پدیده انجام دادیم، راهکارهای موقت هستند. راهکارهای طولانی مدت هم پیش بینی شده است. احداث سازه‌هایی که برداشت آب از لایه‌های مختلف را ممکن می‌سازد؛ همچنین بسترسازی لازم برای تخلیه آب‌های کف مخزن به محل مجاز که آنهم انجام شده و در حال پیگیری دریافت مجوزهای لازم هستیم تا به طور کامل اجرا شود. با این اقدامات کلا پرونده کیفیت آب گتوند و ریسک‌های احتمالی آن بسته می‌شود. البته پدیده‌ای که هم اکنون اتفاق افتاده در گذشته نیز بوده و در حال مدیریت آن هستیم و مشکلی هم در این زمینه وجود ندارد. ضمن اینکه تا دو سه سال آینده پروژه‌های طولانی مدت هم تمام می‌شود و به طور کلی پرونده بسته می‌شود.

 پروژه «کاهش نرخ انحلال سازند نمکی» در مخزن سد موفقیت آمیز بوده است؟

کاهش نرخ انحلال به عوامل مختلفی بستگی دارد اما آن چیزی که حالا دارد اتفاق می‌افتد بیشتر به دلیل ترآبی سال آبی جدید است. بارش‌های خوبی که در منطقه داشتیم موجب شده دبی و آورد رودخانه‌های شور که به مخزن سد گتوند می‌ریزند افزایش یابد. به عبارتی به صورت مقطعی منبع جدیدی (که این رودخانه‌ها هستند) برای ورود آب شور به مخزن سد گتوند بوجود آمده است. همزمان سازند گچساران نیز نقش خودش را دارد. بنابراین به دلیل سرد شدن هوا، پدیده بارش و ورود سیلاب‌های مقطعی به مخزن سد گتوند در حال تجربه کردن شرایط جدید هستیم. البته در مجموع برنامه‌ریزی و مدیریت‌هایی اعمال شده که امیدواریم مشکل ایجاد نکند. از نظر کارشناسی فکر نمی‌کنیم مشکل خاصی وجود داشته باشد. ضمنا برای کاهش احتمال تکرار این اتفاقات در سال‌های آینده، در حال اخذ مجوز اجرای سیستم تخلیه آب هستیم.

 مجموعه سد چه شرایط جدیدی را تجربه می‌کند؟

در منطقه دو رودخانه شور شاخص (شور لالی و شور عقیلی) وجود دارد که سالیان سال به کارون وارد می‌شدند. بارش‌های سنگین و سیلاب باعث افزایش حجم آب شور ورودی به مخزن سد و افزایش شوری آن شده است.

 این شرایط در مطالعات پیش بینی نشده بود؟

پیش بینی شده بود. بحث شوری مخزن گتوند را بیشتر به سازند گچساران می‌شناسند تا رودخانه‌های شور. جالب است که حتی اگر این رگه‌های نمکی وجود نداشت به خاطر وجود این رودخانه‌های شور به هر حال باید فکری برای کیفیت آب می‌کردیم. البته این مسئله باعث شده که خوب دقت و برنامه‌ریزی کنیم. چون در نیمه دوم سال هستیم دبی رودخانه‌های شور تغییر کرده و حدود 10 مترمکعب بر ثانیه آب شور از طریق این رودخانه‌ها وارد کارون می‌شود. علاوه بر این همیشه در نیمه دوم سال به دلیل سرد شدن هوا اختلاطی در لایه‌های سطحی آب مخزن بوجود می‌آید که آنهم مزید بر علت شده و شوری آب را نسبت به شش ماه پیش بیشتر کرده است. اما به این معنی نیست که در شرایط بحرانی قرار داریم بلکه همه چیز تحت کنترل است و برای آن برنامه داریم.

 دامنه تغییرات شوری (EC) در مخزن سد چقدر است؟

شاید در کف مخزن شوری به بیش از 100 هزار میکروموس هم برسد اما حجم آب با این میزان شوری خیلی کم و حدود نیم تا یک درصد حجم مخزن است. مخزن سد 2 میلیارد و 200 میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از یک میلیارد و 600 مترمکعب آن، آب با شوری قابل قبول است. کل حجم باقیمانده هم غیرقابل قبول نیست. مسئله کنونی مربوط به لایه‌های میانی مخزن است.

 در لایه‌بندی آب مخزن سد (لایه‌های با شوری زیاد و کم) اختلاط به وجود آمده؟

بله، اما موثر نبوده و کیفیت آب خروجی کنترل می‌شود. اینها پدیده‎های موقت است ضمن اینکه برنامه‌ریزی‌های دراز مدت داریم. این برنامه‌ها به تایید پانل کارشناسی بین‌المللی ما رسیده و اینطور نیست که بگوئیم فقط نیروهای کارشناسی ما روی آن کار کرده باشند. پشتوانه فنی خوبی داریم که با اجرای آن طرح کاملا بیمه می‌شود.

 سناریوی طولانی مدتی که در نظر گرفتید چیست؟

بستری فراهم کردیم که بتوانیم آب را از لایه‌های زیرین مخزن خارج کنیم. دریچه‌هایی در لایه‌های مختلف مخزن هست که می‌توان آب را بسته به نیاز پایین دست از لایه‌های مختلف برداشت کرد تا همواره شوری برای پایین دست مطلوب باشد اما همواره باید برای سیستم تخلیه آب از کف مخزن هم فکری شود که همه کارهای اخذ مجوز آن انجام شده و قرار است به صورت مستقل اجرا شود.

این سیستم در صورت نیاز آب را از کف مخزن خارج می‌کند. البته در حال حاضر خروجی آب از این طریق نداریم. از این ناحیه (آب با شوری بالا) فقط دبی خیلی جزئی با لایه‌های دیگر آب مخزن مخلوط و به پایین دست تخلیه می‌شود.

 در این طرح آب شور مخزن در آینده قرار است به کجا تخلیه شود؟

فعلا در حال پتانسیل یابی هستیم. اگر بتوانیم از این آب در صنعت نفت استفاده می‌کنیم، در غیر اینصورت با شوری مجاز و هماهنگ به سمت خلیج فارس انتقال خواهیم داد.

 برای اجرای این طرح چه میزان اعتبار نیاز است؟

هنوز به طور دقیق برآورد نشده اما فکر نمی‌کنم نسبت به سرمایه‌گذاری بزرگی که در گتوند شده عدد قابل توجهی باشد.

 پس به نظر شما از لحاظ اقتصادی به صرفه است؟

بله. قطعا می‌توانم بگویم کمتر از 10 درصد سرمایه گذاری انجام شده خواهد بود.

 با وجود کیلومترها فاصله با خلیج فارس این طرح قابل اجراست؟ خطوط انتقال به صورت زیرزمینی اجرا می‌شود؟

طرح هنوز نهایی نشده اما خطوط انتقال مدفون خواهد بود. در بخش‌هایی هم شاید بتوان از کانال انتقال پساب‌های نیشکر به خلیج فارس استفاده کرد تا هزینه‌ها بهینه شود البته با رعایت ضوابط محیط زیست. با این طرح بلندمدت پرونده کیفیت آب سد گتوند برای همیشه بسته خواهد شد.

 

مجموعه اخبار ورزشی خوزستان

هفته سیزدهم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای خوزستان که بدلیل بازندگی از روز چهارشنبه به روزهای جمعه و شنبه و یکشنبه موکول شده بود با انجام هشت دیدار و چند نتیجه غیرقابل پیش بینی به پایان رسید
خوزنیوز / یونس عبادی: هفته سیزدهم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای خوزستان که بدلیل بازندگی از روز چهارشنبه به روزهای جمعه و شنبه و یکشنبه موکول شده بود با انجام هشت دیدار و چند نتیجه غیرقابل پیش بینی به پایان رسید.این هفته در میان هشت دیدار روز سیزدهم تیمهای شیبان باوی و سپاهان ایذه مقابل حریفان خود استقلال حمیدیه و شلمچه نوین خرمشهر به تساوی دست یافتند و در شش میدان دیگر ۲۴ گل از خط دروازه ها گذشت و شش پیروز نصیب فرهنگ رامهرمز،استقلال مسجدسلیمان،شاهین ماهشهر،جنوب سوسنگرد،استقلال رامهرمز و آنزان ایذه شد که شکست استقلال ملاثانی از تیم ته جدولی استقلال مسجدسلیمان و پیروزی فرهنگ رامهرمز این تیم را در یکقدمی صدر جدول قرار داد.

فرهنگ رامهرمز در یکقدمی صدر جدول

شاهین هندیجان1... فرهنگ رامهرمز 4
تیم خوب فرهنگ که سایه به سایه در تعقیب صدرنشین است در هوای مه آلود و سرد زمستانی هندیجان مقابل شاهین این شهر قرار گرفت و در یک بازی برتر و حساب شده با چهار گل از سد این تیم گذشت تا در یکقدمی صدرجدول قرار بگیردشاهین که به یک برد حساس و حیاتی نیاز داشت با یک اشتباه شیرازه این تیم از هم پاشید.این اشتباه از سوی دروازه بان شاهین در دقیقه دو بازی اتفاق افتاد که منجر به اخراج,پنالتی و گل حریف انجامید.شاگردان زنگنه در حالی نیمه اول را با سه گل پیروز به رختکن رفتند که در نیمه دوم یک بازیکن دیگر شاهین از زمین بازی اخراج شد تا کار برای این تیم بسیار سخت شود و گل چهارم را نیز دریافت کند.فرهنگ با این پیروزی 27 امتیازی شد و با یک اختلاف امتیاز نسبت به تیم صدرنشین در رده دوم جدول قرار گرفت.شاهین نیز با 13 امتیاز در جایگاه چهاردهم ایستاد.تا اشکش سرمربی زحمتکش این تیم روزهای بسیار سختی را تجربه کند.برای فرهنگ هاشم سیاه پور(پنالتی)-محمدمالکی-رضا احمدی و صادق صدریان گلزنی کردند و تک گل شاهین را امیرمکینه کار به ثمر رساند.

شاهین ماهشهر با دوانی به پرواز درآمد

شاهین ماهشهر 2....نفتون مسجدسلیمان 0

شاهین که این روزها به دوران خوب گذشته اش نزدیک می شود در ماهشهر میزبان تیم رده سومی نفتون مسجدسلیمان بود شاگردان بابک دوانی که برای کسب هر سه امتیاز گام به میدان مسابقه گذاشته بودند در همان نیمه اول با دو گل محمدصالحی نژاد از حریف پیش افتادند و سه امتیاز حساس را به جمع امتیازات خود اندوختند تا با کسب 16 امتیاز به رده یازدهم جدول صعود کند و از انتهای جدول فاصله بگیرند.شاهین روز سه شنبه دیدار معوقه خود را مقابل استقلال مسجدسلیمان در ماهشهر برگزار می کند که در صورت پیروزی می تواند تا رده هشتم جدول بالا بیاید.نفتون هم با این شکست 21 امتیازی ماند و به رده چهارم سقوط کرد.

استقلال حمیدیه از شکست گریخت

شیبان باوی 2....استقلال حمیدیه 2

تماشاگران باوی بسیج شده بودند تا با حمایت و تشویق های خود یار و یاور شاگردان کمالی برای کسب هر سه امتیاز باشند.این تیم که نیمه اول را با دو گل محمدسلامات و غالب شجرات پیروز به رختکن رفته بود.در نیمه دوم شاگردان راهی منایی قافیه را نباختند و توانستند بازی باخته را با گلهای قالب نادری(پنالتی) و حمد حیدری به تساوی بکشانند و به یک امتیاز دست پیدا کنند.شیبان با 14 امتیاز در رده سیزدهم و استقلال حمیدیه با 11 امتیاز در رده پانزدهم قرار دارد.

تساوی یادآوران شلمچه نوین خرمشهر در قلعه تل

سپاهان ایذه 0....شلمچه نوین خرمشهر 0

شلمچه نوین خرمشهر برای حفظ و قرار گرفتن در میان تیم های بالای جدول در این هفته در قلعه تل میهمان سپاهان ایذه بود که تلاش نود دقیقه ای دو تیم حاصلی جزء تساوی صفر بر صفر در برنداشت تا شلمچه نوین خرمشهر با کسب یک امتیاز 22 امتیازی شود و به رده سوم جدول صعود کند.سپاهان نیز با 16 امتیاز در رده دوازدهم جای گرفت.گفتنی است بدلیل زیرکشت رفتن زمین چمن استادیوم تختی ایذه نمایندگان این شهر بازیهای خود را در شهر همجوار قلعه تل برگزار می کنند.

شکست صدرنشین از تیم ته جدولی

استقلال مسجدسلیمان 2...استقلال ملاثانی 1

نبرد دو همنام آبی پوش که یکی در صدر و دیگر در قعر جای داشت دیدنی و غیر پیش بینی از آب درآمد.شاگردان جوان صادقی با ارایه فوتبالی زیبا روز تلخی را برای آبی پوشان ملاثانی رقم زدند تا با برتری دو بر یک به اولین برد حود بعد از دوازده هفته دست پیدا کنند.استقلال ملاثانی در روزی که روز آنان نبود و نیمه دوم ده نفر به بازی ادامه می دادند فرصتها را یکی پس از دیگری به بیرون زدند تا سه امتیاز حساس را از دست بدهند و نفس های فرهنگ رامهرمز را پشت سر خود حس کنند.

میلاد دزفول مهقور استقلال در خانه شد

میلاددزفول 1...استقلال رامهرمز 2

در دیگر دیدار حساس این هفته تیمهای میانه جدولی میلاددزفول و استقلال رامهرمز در شهر دزفول به دیدار هم رفتند که در نهایت با شکست مردان میزبان به پایان رسید شاگردان احمدی با این پیروزی 19 امتیازی شدند و به رده هشتم رسیدند تا با امیدواری بیشتری چشم به دیدارهای آینده داشته باشند این تیم فصل قبل از امیدهای شماره یک کسب عنوان قهرمانی بود. میلاد که نیمه اول را با تک گل علی فاتح بهترین مهاجم لیگ برتر خوزستان پیروز به رختکن رفته بود در نیمه دوم اسیر طوفان استقلال شد و با دو گل محمدآرزومند بازی را به حریف واگذار کرد.تختابی سرمربی میلاد در پایان بازی به شدت از نحوه قضاوت شاکی بودند و اظهار داشت:داور مسابقه بسیار نامتعادل و به ضرر ما سود زد تا شکست خانگی تیم ما فراهم شود.

برتری جنوب سوسنگرد با سه گل

جنوب سوسنگرد 3....پرسپولیس ویس 0

دیدار جنوب سوسنگرد و پرسپولیس ویس از جمله دیدنی ترین بازی هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال خوزستان بود.هر دو تیم برای رسیدن به بالای جدول مقابل هم صف آرایی کردند که این جنوبی ها بودند که موفق شدند با سه گل قرمزپوشان ویسی را شکست دهند و برحسب تفاضل گل جای این تیم را در رده ششم جدول بگیرند.گلهای تیم جنوب را حمید جرفی (۲)گل و جاسم مزرعه به ثمر رساندند.در این دیدار رضا سعیدی دروازه بان جنوب روز بسیار موفقی را سپری کرد.در پایان بازی اظهارات دو مربی شنیدنی بود.بهمن فریس سرمربی پرسپولیس ویس با گلایه و شکایت از داور مسابقه باخت خود را به قضاوت ضعیف تیم داوری ربط داد و اظهار داشت:تا کی باید تیم ما از داوری ضربه بخورد.در حالی که برای جبران گل خورده تلاش می کردیم داور یک پنالتی تقدیم تیم حریف کرد تا بازیکنان جوان ما روحیه خود را از دست بدهند و نتوانیم به بازی برگردیم اما سیاحی سرمربی تیم جنوب با خوشحالی از پیروزی خانگی تیمش مسئولین شهرستان و نماینده دشت آزادگان در مجلس شورای اسلامی را به حمایت و کمک تیمش فرا خواند و گفت:باور کنید با دست خالی و بدون گرفتن یک ریال پول بازیکنان ما با عشق و تعصب برای سربلندی فوتبال شهرشان تلاش می کنند.امکانات ما زیر صفر است ولی توانسته ایم تا اینجای کار نتایج خوبی کسب کنیم از همه مسئولین شهرستان و آقای صالحی نسب نماینده شهرستان تقاضا داریم فریاد رس بچه های بی بضاعت تیم باشند و چتر حمایتی خود را از ما دریغ نکنند.

پیروزی قاطع آنزان ایذه

آنزان ایذه 3....استقلال شوشتر 1

آخرین دیدار هفته سیزدهم را روز یکشنبه دهم دیماه تیمهای استقلال شوشتر و آنزان ایذه در قلعه تل برگزار کردند.استقلال شوشتر برای قرارگرفتن در میان تیمهای بالای جدول این هفته رویاروی مردان آنزان قرار گرفت و با توجه به نتایج بدست آمده می توانست با پیروزی به رده سوم جدول صعود کند اما شاگردان داریوش فارسی یک بازی برتر و مهیج را به نمایش گذاشتند تا مزد برتری خود را با سه گل جشن بگیرند.گلهای آنزان را یحیی عباسی (2) گل و مسعود محمودی به ثمر رساندند.این تیم صاحب 16 امتیاز شد و برحسب تفاضل گل به رده دهم جدول صعود کرد.استقلال هم با 20 امتیاز و تفاضل گل بهتر در جای پنجم ایستاد.
 
 
 
فولادخوزستان جای سپاهان‌اصفهان را گرفت
کد مطلب : 7684
گروه ورزشی: تیم فوتبال فولاد خوزستان در تداوم موفقیت‌های پیاپی خود با شکست تیم سپاهان اصفهان به رده دوم جدول لیگ برتر باشگاه‌های کشور صعود کرد و جایگاه تیم سپاهان را از آن خود کرد.
فولادخوزستان جای سپاهان‌اصفهان را گرفت
فولاد خوزستان عصر یکشنبه در هفته نوزدهم لیگ برتر باشگاه های کشور در ورزشگاه فولاد شهر اصفهان میهمان تیم سپاهان بود و توانست میزبان خود را با یک گل شکست دهد. گل تیم فولاد خوزستان در دقیقه ۷۱ توسط لوسیانو پری یرا به ثمر رسید. با کسب این نتیجه تیم فولاد خوزستان که پیش از این در رده سوم قرار داشت با ۳۳ امتیاز و یک پله صعود به رده دوم جدول لیگ برتر صعود کرد و تیم سپاهان با ۳۱ امتیاز به رده سوم سقوط کرد. این دیدار را محسن ترکی با کمک مصطفی فراهانی و علیرضا کناری قضات کرد.
در حاشیه این دیدار :
* هادی عقیلی مدافع پیشین تیم فوتبال سپاهان که در تیم القطر قطر بازی می کند در ورزشگاه فولاد شهر حضور داشت و این دیدار را مشاهده کرد.
* احسان حاج صفی که بتازگی پس از گذراندن دوره سربازی از تیم تراکتورسازی تبریز به سپاهان بازگشته است به شدت از سوی تماشاگران سپاهان تشویق شد.
* محمدباقر صادقی دروازه بان تیم سپاهان که پس از پیوستن شهاب گردان به این تیم نیمکت نشین شده است با شعار باقر دست طلایی مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.
*توپ مسابقه در دقیقه ۴۲ ترکید و پس از این دقیقه ، بازی با توپ دیگری ادامه یافت.
*حدود یکصد تماشاگر خوزستانی که بیشتر آنها مقیم فولاد شهر بودند ، به شدت این تیم را تشویق کردند.
*مسوولان برگزار کننده تعداد تماشاگران این دیدار را دو هزار نفر اعلام کردند.
همچنین تیم صنعت نفت آبادان میزبان تیم ملوان بندرانزلی بود و در حالیکه در نیمه نخست مغلوب این تیم شده بود، نتیجه را برگرداند و بازی را به تساوی کشاند.
در این دیدار که با نتیجه تساوی یک بر یک به پایان رسید، ابتدا برای تیم ملوان بندرانزلی ˈجلال رافخاییˈ برترین گلزن این فصل رقابت های لیگ برتر، گلزنی کرد و گل تساوی تیم صنعت نفت آبادان را مهدی دغاغله در دقیقه ۵۸ به ثمر رساند.
صنعت نفت آبادان با این تساوی ۱۳ امتیازی شد و در رده هفدهم باقی ماند.
تیم ملوان بندرانزلی نیز با کسب یک امتیاز از این دیدار ۳۱ امتیازی شد و همچنان در رده چهارم باقی ماند.
رضا کرمانشاهی، قضاوت این دیدار کم برخورد را که در ورزشگاه تختی شهر اهواز برگزار شد، برعهده داشت و مشکل خاصی برای قضاوت نداشت.

در سایر دیدارهای هفته نوزدهم که امروز (یکشنبه) برگزار شد، این نتایج بدست آمد:
فجر شهید سپاسی شیراز۰ پرسپولیس ۲
صبای قم ۰ ذوب آهن اصفهان۰
گهر دورود ۲ راه آهن تهران ۱
سپاهان اصفهان۰ فولاد خوزستان۱
سایر دیدارهای هفته نوزدهم، فردا (دوشنبه) برگزار می شود و تیم استقلال تهران در مهم ترین دیدار فردا به دیدار تیم سایپای البرز می رود. 
 
 
 
 

عکس/ حرکت تاثیرگذار کریمی در بازی

علی کریمی کاپیتان پرسپولیس در دیدار تیم‌های فوتبال پرسپولیس و فجر سپاسی که در اواخر نیمه دوم تعویض شد، پس از خروج از زمین پیراهن خود را به یکی از کودکان معلول طرفدار پرسپولیس اهدا کرد.
 
به دنبال فرصت‌سوزی‌های نفت
سریال تساوی‌های پیرمرد پرتغالی طلایی‌پوشان آبادانی ادامه دارد

خبرگزاری فارس: سریال تساوی‌های نفت آبادان در لیگ برتر با آلفردو کاسیمیروی پرتغالی همچنان ادامه دارد.

خبرگزاری فارس: سریال تساوی‌های پیرمرد پرتغالی طلایی‌پوشان آبادانی ادامه دارد 

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، هفته نوزدهم رقابت‌های لیگ برتر باشگاه‌های کشور روز گذشته آغاز شد و در یکی از بازی‌های این روز نفت آبادان در خانه در برابر ملوان بندر انزلی به تساوی دست یافت.

نفتی‌ها با آغاز ناامیدکننده خود در این فصل خیلی زود و در نیمه‌های نیم فصل اول هواداران خود را دلسرد کردند و در بازی‌های پایانی نیم‌فصل شمار تماشاگران آبادانی که همیشه ورزشگاه تختی را پر می‌کردند به زحمت به دو هزار نفر می‌رسید.

نتایج ضعیف این تیم در نیم فصل نخست ابتدا دامن مدیرعامل باشگاه را گرفت و علی حکمت جای خود را به خلیل صالحی داد.

از آن پس بود که سونامی تغییرات در این تیم آغاز شد و دگرگونی‌ها از نیمکت گرفته تا بازیکنان و هیئت‌ مدیره به امید نتایج بهتر این تیم در نیم فصل دوم ادامه یافت و نفت آبادان با چهره‌ای جدید نیم فصل دوم را آغاز کرد.

باتوجه به اضافه شدن شش بازیکن جدید در نیم‌ فصل به این تیم و برطرف کردن نقاط ضعف در برخی خطوط به نظر می‌رسد تیمی منسجم و یک ‌دست راهی نیم فصل سخت پیش‌روی نفتی‌ها شود.

نتایج بسیار خوب این تیم در جام حذفی نیز مبین اثرات مثبت تغییرات ایجاد شده در این تیم بود و امیدها را برای طلایی‌پوشان آبادانی زنده کرد.

در هفته هجدهم و آغازین نیم فصل دوم نیز نفتی‌ها دست به کار بزرگی زدند و پرسپولیس تهران را در حضور تماشاگرانش در آزادی با تساوی دو بر دو متوقف کردند.

پس از این بازی بود که نظر بسیاری از کارشناسان در خصوص نفت آبادان تغییر کرد و حتی منتقدانی که نتایج جام حذفی این تیم را با چاشنی شانس همراه می‌دانستند به تمجید از این تیم پرداختند تا نفتی‌ها با روحیه‌ای مضاعف به بازی با ملوان بندرانزلی بیاندیشند.

اما در روزی همه چیز برای کسب پیروزی نفت آبادان در ورزشگاه تختی این شهر در برابر ملوان فراهم شده بود بازهم این تیم پیروز نشد و با تساوی یک بر یک به کار خود پایان داد تا سریال تساوی‌های پیرمرد پرتغالی طلایی‌پوشان با این تیم و فرصت‌سوزی‌های طلایی‌پوشان ادامه داشته باشد.

آلفردو کاسیمیروی پرتغالی از هفته دوازدهم رقابت‌های لیگ برتر جانشین هم‌وطن خود ژوزه کاستا شد و در مدت زمان حضور خود در رأس کادر فنی این تیم شش تساوی و دو شکست را در کارنامه خود ثبت کرده است.

نفتی‌ها که در طول این فصل تنها یک برد را کسب کرده‌اند با این تساوی و با توجه به پیروزی گهر دورود در برابر راه‌آهن تهران تنها به لطف تفاضل گل بهتر نسبت به این تیم از رتبه هفدهمی خود به قعر جدول سقوط نکردند.

حال باید دید که سریال تساوی‌های نفت آبادان با کاسیمیرو چه موقع به پایان می‌رسد چراکه هر تساوی خانگی برای نفت آبادانی که امتیازات کامل بازی‌ها برای بقا نیاز دارد به منزله شکست محسوب می‌شود و یک پله آن‌ها را به سقوط به لیگ یک نزدیک‌تر می‌کند.

به هر حال امیدواریم نوار تساوی‌های ادامه‌دار نفت آبادان به موقع قطع شود تا پیروزی‌های این نوشداروی پس از مرگ سهراب نشود و حسرت این روزها و امتیازات خانگی از دست رفته را در پایان فصل نخوریم.

============

یادداشت امید زباری 

 

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 سقوط بشار اسد، بزرگترین عقب نشینی ایران در 25 سال اخیر/ استفاده از اهرم «بشار اسد» برای فشار به ایران

" واشنگتن پست" با انتشار مقاله ای به قلم " جیم هوگلند " به دولتمردان آمریکا پیشنهاد کرد با افزایش فشارها بر دولت اسد و تضعیف هرچه بیشتر او و به خطر انداختن منافع ایران در سوریه از این حربه برای باج خواهی هسته ای از ایران استفاده کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه آمریکایی " بوستون هرالد" در مطلبی ضمن پیش بینی سقوط دولت سوریه، این اتفاق را برای آمریکا بسیار مهم دانست.به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ به نوشته این روزنامه، سقوط بشاراز نظر استراتژیکی برای آمریکا مهم است همانطورکه ژنرال جیمز ماتیس فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در گزارشی به کنگره گفته بود سقوط بشار اسد بزرگترین عقب نشینی ایران در 25 سال گذشته خواهد بود.

استفاده از اهرم «بشار اسد» برای فشار به ایران

یک روزنامه آمریکایی، به دولت آمریکا پیشنهادی در مورد "باج خواهی هسته ای" ارائه کرد.

به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ " واشنگتن پست" با انتشار مقاله ای به قلم " جیم هوگلند " به دولتمردان آمریکا پیشنهاد کرد با افزایش فشارها بر دولت اسد و تضعیف هرچه بیشتر او و به خطر انداختن منافع ایران در سوریه از این حربه برای باج خواهی هسته ای از ایران استفاده کنند. این روزنامه  با اشاره به اظهارات " لوینی" سفیر سابق فرانسه در آمریکا اشاره کرده و به نقل از وی می نویسد: تا به حال هرچه به ایران با تحریم و تهدید فشار آوردیم تا برنامه هسته ایش را متوقف کند فایده ای نداشته است  و ایران به جای تسلیم شدن سرعت فعالیت های هسته ایش را افزایش داد.سفیر سابق فرانسه در آمریکا اعتقاد دارد که واشنگتن باید از رهبری ایران به عنوان فرد تصمیم گیرنده در پرونده هسته ای بخواهد که با غنی سازی 5 درصدی اورانیوم موافقت کرده و بخش اعظمی از اورانیوم های غنی سازی شده ذخیره را هم به خارج از کشور منتقل کند. در غیراینصورت امریکا می تواند با در دست داشتن همراهی متحدان بین المللی خود به فکر تخریب تاسیسات هسته ای ایران در سال 2013 باشد!وی به دولت مردان آمریکا توصیه کرد اکنون که تنها چند ماهی مانده تا فعالیت هسته ای ایران به نقطعه ای برسد که دیگر غیرقابل برگشت شود اوباما باید از اهرم فشار سوریه علیه ایران استفاده کند.
 
 

احمدی‌نژاد: خوش و بش با یک پسر یا عقب رفتن روسری دلیل رد صلاحیت نیست/ خدا، انسان‌ها را خلق کرده که در این دنیا کیف کنند

رییس جمهور گفت: حکومت نباید به گونه‌ای رفتار کند که مردم در برابر آن مجبور به رفتار دوگانه شوند./ دین آسان و ساده است. گاهی شاهدیم وقتی افراد موفق در دینداری را معرفی می‌کنند، او را بسیار پیچیده نشان می‌دهند به طوری که انگار غیرقابل دستیابی است، در حالی که دین بسیار آسان است و خدا، انسان‌ها را خلق کرده که زندگی کنند و در این دنیا کیف کنند البته کیف سالم و تعالی‌بخش که ما اسمش را مشروع می‌گذاریم.
محمود احمدی‌نژاد در همایش سی‌امین سالروز تنقیح گزینش به فرمان امام (ره) که با حضور هیات‌های مرکزی گزینش سراسر کشور برگزار شد، اظهار کرد: در جامعه اسلامی باید حکومت با مردم و یک‌رنگ، پاک و صادق باشد و پنهان‌کاری بزرگ‌ترین آفت و چالش یک حکومت است.

رییس‌جمهور با تاکید بر اهمیت گزینش در کشور، اظهار کرد: در موضوع گزینش اصل برائت یکی از نکات است، چون به تعبیری همه خوب هستند البته تفاسیر حقوقی از اصل برائت وجود دارد و در واقع باید توجه داشته باشیم که همه در برابر قانون مساوی هستند و از حقوق اجتماعی برخوردارند، مگر این‌که به حکم قانون محروم شده باشند.

به گزارش انتخاب، اهم سخنان رییس جمهور در ادامه می آید:
  • انقلاب برای جذب آدم‌ها و نه دفع آنها آمده است و پیامبران برای جذب آمده‌اند و اصلاح و اعتلا و بالا بردن انسان‌ها. و در نهایت خدا انسان را خلق کرده است که بالا رود، نه پایین و در واقع برای کمال انسان‌ها خلق شده‌اند، نه سقوط.
  • می‌خواهیم افراد را برای حضور در مناصب تصمیم‌گیری، اداری و اثرگذاری و حکومتی گزینش کنیم. علاوه بر حقوق و اصول، اصل حق عمومی، بیت‌المال و سرنوشت دیگران مطرح است و ممکن است برخی بگویند چطور سرنوشت یک عده دست یک کارمند باشد، در حالی که یک تصمیم ممکن است سرنوشتی را عوض کند، یعنی کاری که می‌شود انجام شود را جلویش گرفته شود و یا کاری که نباید انجام شود، انجام دهیم که در سرنوشت‌ها تاثیرگذار است و آثار اجتماعی دارد.
  • کار گزینش سخت است و از یک طرف باید جذب کنیم و حرمت‌ها را نگه داریم و از طرف دیگر باید مراقب باشیم حقوق عمومی و سرنوشت‌ها را زیر پا نگذاریم. در اینجا یک مرز باریک وجود دارد، اگر پایمان بلرزد، حقوق عمومی خدشه‌دار می‌شود و یا حق انسان‌ها آسیب می‌بیند، پس یک نوع قضاوت است.
  • در زمینه گزینش تحولات خوبی اتفاق افتاده است و بر اساس گزارش ارائه شده در این جلسه در طول یک سال درصد افزادی که نتوانستند وارد سیستم شوند، از هشت دهم درصد به شش دهم درصد رسیده است. آرزوی ما این است که روزی این رقم به صفر برسد و همه‌ی کسانی که وارد می‌شوند، برای ورود به دستگاه اداره کشور صالح باشند.
  • اکثریت قاطع مردم خوب هستند. برای آدم‌ها دو حقیقت وجود دارد؛ یکی درون آنها و اعتقادها و باورهای عمیق‌شان و دوم رفتارهای ظاهری که گاهی این دو با هم ارتباط ندارد، به طور مثال در طب سنتی داریم گاهی در سر افراد بلغم زیاد شود، خواب‌آلوده می‌شوند و پرت و پلا می‌گویند، در حالی آن فرد خوب و مومنی است، اما پرت و پلا می‌گوید و گاهی اگر مواد دیگر در بدن زیاد شود فرد خیلی زود عصبانی می‌شود، پس باید رفتار ظاهری را با حقیقت وجودی افراد تفکیک کنیم و البته کم هستند کسانی که اصل‌ و باورشان خراب شده باشد و از درون پوسیده باشند که سخت می‌شود برایشان کاری کرد و فرصت داد که به سیستم بیایند.
  • کسی که به تبع شرایط طبیعی خطا کرده است، با کسی که باورش خراب است، باید تفکیک شود، چون اگر غذایش عوض شود، اخلاقش خوب می‌شود، پس رفتارش اعتقادی نیست.
  • (با بیان خاطره‌ای از سال 63 که از او دعوت برای حضور در هسته‌ مرکزی گزینش شده بود) ما از اول هم هسته‌یی بوده‌ایم و تازه هسته‌یی نشده‌ایم. در این جلسه پرونده‌هایی برای تجدیدنظر آمده بود که در آن پرونده‌هایی از دختر و پسرهای 16 ساله که قرار بود به دانش‌سرا بروند، مورد بررسی قرار می‌گرفت و به طور مثال در مورد برخی از آنها اخبار غیرموثق رسیده بود که انحرافات فکری دارند و آقایی به عنوان مصاحبه‌گر با آنها مصاحبه می‌کرد تا بفهمد که آیا انحراف فکری دارند یا خیر؟ و من در آن جلسه تعداد زیادی را دیدم که به طور مثال از دختری 16 ساله در رابطه با مراحل ماتریالیسم تاریخی سوال می‌کردند و آن دختر جوابی برای پاسخ دادن نداشت و در نهایت در پرونده او نوشته می‌شد، سوال کردم می‌دانست و کتمان کرد و صلاحیت آن رد می‌شد و در ادامه همین‌طور تعدادی افراد صلاحیت شان رد می‌شد و شاید برخی موارد پیدا می‌شدند که مطالعه می‌کردند و می‌آمدند و در پرونده آنها نوشته می‌شد سوال کردم، توضیح داد و مسلط بود پس معلوم است که صلاحیت ندارد و من اینها را با چشم خود دیدم.
  • می‌دیدیم کسی به خاطر این‌که در خیابان با آقا پسری خوش و بش کرده و یا روسری‌اش یک میلی‌متر عقب رفته است رد می‌شد، برخی از آنها پدر و مادرشان می‌آمدند، خانواده خوب، موجه و محترمی داشتند و خود آن فرزند هم بچه خوبی بود، اما حالا در خیابان حرفی زده بود یا احوال‌پرسی کرده بود، پس کافر نشده است و اساس و انسانیتش ساقط نشده است و با نصیحت درست می‌شود، پس باید مراقب باشیم که گاهی ابعاد و حجم کار دیگران را نمی‌ترساند و یا ناراضی نمی‌کند، بلکه کیفیت کار مهم است.
  • جوانی را دیدم که شکایت می‌کرد با رتبه 65 هزار نتوانسته است، وارد دانشگاه شریف شود و مقصر را سهم ایثارگران می‌دانست، در حالی که در کل سهم ایثارگران شاید دو درصد یا سه درصد باشد، اما آن جوان با این طرز فکر قبول نشدن خود را به علت سهم ایثارگران می‌دانست، در صورتی که در دانشگاه شریف رتبه زیر 500 یا هزار ورود پیدا نمی‌کند، اما این تصور برای او ایجاد شده بود که حقش ضایع شده است پس باید توجه داشته باشیم که اگر گاهی یک نفر که دیگران آن را دارای صلاحیت می‌دانند بر اثر بی‌دقتی رد شود، تبعات اجتماعی زیادی دارد.
  • (با اشاره به خاطره‌ای از سال 63 که دانشجویان گزینش می‌شدند) از میان 700 هزار نفر، یک درصد رد می‌شد ،اما در همان زمان یک شب خانواده‌ای به خانه ما آمد که پسر آن خانواده را می‌شناختم و جوان خوبی بود ولی در گزینش رد شده بود و در همین راستا نامه‌نگاری کردم تا در مورد او بررسی‌های لازم انجام شود و پذیرفته شد و امروز در دانشگاه تهران به عنوان استاد مشغول به تدریس است.
  • باورها را به سادگی و مصاحبه و تحقیق محلی نمی‌توان کشف کرد. در انتخابات اخیر یک آقا که او را می‌شناسید، روحانی در حد اجتهاد است و دکترا دارد و بارها تایید شده است که آدمی فداکار و جبهه رفته و جانباز است و زندگی پاک دارد برای بررسی صلاحیتش به محل زندگی‌اش رفته بودند و همسایه او که مشهور به لااوبالی‌گری بود گفته بود که در مورد نماز خواندن و یا نماز نخواندن او اطلاعی ندارم پس نمی‌شود دینداری را با برخی کارها کشف کرد، اما آثار دینداری را می‌توان کشف کرد از جمله امانتداری، شناختن حرام و حلال و حق مردم و حق‌الناس.
  • ما فردی را می‌خواهیم که کارش را درست انجام دهد، وظیفه‌شناس باشد و حلال و حرام را بشناسد که همه اینها از آثار دینداری است. اگر سراغ دینداری رویم دچار اشتباه می‌شویم، چون در مصاحبه، دینداری افراد قابل کشف نیست.
  • به طور مثال شاید بتوان گفت اگر در مصاحبه از افراد سوال شود که آیا مشروب خورده‌اند خب فرد چه پاسخی خواهد داد اگر نخورده باشد که می‌گوید نخورده‌ام، اما این موضوع تبعات بدی دارد مثلا کسی که اصلا در این فضاها نباشد می‌گوید به من توهین شده است و چرا اینقدر به من بدبین هستید و البته اگر هم فردی خورده باشد آیا خواهد گفت که مشروب خورده‌ام؟
  • اگر بخواهید قایم موشک بازی در بیاورید یاد می‌گیرند که سر شما کلک بگذارند به طور مثال این‌که سوال شود آیا تا به حال با نامحرم ارتباط داشته‌اید؟ صرف‌نظر از نتیجه، شاید سوالی خلاف شرع باشد.
  • کار اداره حکومت برای کمال انسان‌هاست و چرخه کار اداری باید کمال‌آفرین باشد که بخشی از آن به گزینش مربوط می‌شود. باید وزن بیشتری به آموزش اختصاص داده شود.
  • خیلی‌ها را می‌شناسم که امتحان کرده‌ام و آدم‌های پاکی هستند که در مرام‌شان حرام خوردن نیست، اما ظواهر را بلد نیستند که باید یادشان داد البته نه با بخشنامه و دستور بلکه با بیدار کردن، چون دستور ممکن است اثرات منفی داشته باشد و به طور مثال در برخی دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی که تاکید می‌شود همه با چادر بیایند شاهدیم گاهی طوری چادر سر می‌کنند که بدتر از نپوشیدن آن است پس باید به نحوی رفتار کنیم تا افراد خودشان انتخاب کنند و به آنها تحمیل نشود.
  • ( در جواب صحبت‌های حاضرین در مورد تحت فشار بودن آنها به لحاظ مادی) درست است امسال بودجه تحت فشار است ،اما درست می‌شود و تا ابد آمریکا و غرب نمی‌توانند فشار بیاورند و بالاخره یک روز از این موضوع عبور می‌کنیم و وضع پولی خوب می‌شود و در رابطه با این‌که برخی می‌گویند قدر وضع خوب را نشناختیم بالاخره پول می‌رسد پس مهم ایده است.
  • اگر کاری که ممنوع است بر اساس تشخیص اشتباه، آزاد شود، تبعات منفی‌اش کمتر از آن است که کاری که مجاز است را ممنوع کنیم. دومی منجر به بی‌دینی می‌شود، اما اولی نه چون در مورد اول، فرد مرتکب به کار غیردینی نمی‌شود، اما در مورد دوم، وقتی از حرف ما عبور کند احساس می‌کند که از مرز دین عبور کرده است و به مرور زمان دین بی‌ارزش می‌شود پس درست است که بگوییم اگر کسی مانع از ورود کسی که حق اوست وارد شود، بشویم خسارتش بیشتر از آن است که شاهد ورود کسی باشیم که حقش نیست.
  • دین آسان و ساده است. گاهی شاهدیم وقتی افراد موفق در دینداری را معرفی می‌کنند، او را بسیار پیچیده نشان می‌دهند به طوری که انگار غیرقابل دستیابی است، در حالی که دین بسیار آسان است و خدا، انسان‌ها را خلق کرده که زندگی کنند و در این دنیا کیف کنند البته کیف سالم و تعالی‌بخش که ما اسمش را مشروع می‌گذاریم.
  • برخی خلاصه توضیح‌المسائل را چنین عنوان می‌کنند که اگر طوری بشود که آدم خوشش بیاید، حرام است. انسان باید بتواند حرفش را بزند، سوال کند و جواب بشنود و آگاه شود تا به مرحله بالاتر برود پس باید اینقدر با مردم رو راست بود که هیچ کس از اظهار عقاید خود ابا نکند و فرهنگ دینی ما آنقدر غنی است که همه‌ی سوال‌ها را پاسخ دهد و ما ایمان داریم که دین‌مان کامل است و با چهار مساله زمین نمی‌خورد.
  • در گزینش در مورد سرنوشت کشور و آدم‌ها تصمیم گرفته می‌شود، پس باید خودمان سیم‌مان وصل باشد وگرنه خسرالدنیا و الاخرت می‌شویم، پس کسی که در منصب گزینشی است خودش باید اصلح باشد. 
تحلیل حوادث انتخابات‌۸۸ از زبان یکی از ۴ کاندیدا
محسن رضایی: رخدادهای ۸۸ اعتراض اجتماعی بود
 
کد مطلب : 7692
گروه سیاسی: دکتر محسن رضایی در سخنانی پیرامون حوادث پس از انتخابات ۸۸ گفت: مردم عمدتا ابهاماتی داشتند و به خاطر حرف‌های آقای احمدی‌نژاد که اینها خس و خاشاک هستند ناراحت و عصبانی شدند به این وسیله یک آتشی به این ابهامات زده شد و گُر گرفت.
 
محسن رضایی: رخدادهای ۸۸ اعتراض اجتماعی بود
 
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: رخدادهای پس از ۸۸ یک اعتراض اجتماعی بود که به فتنه بزرگی تبدیل شد. مردم عمدتا ابهاماتی داشتند که روز یکشنبه به دلیل حرف‌های که آقای رئیس‌جمهور زد که گفت این‌ها خس و خاشاک هستند، ناراحت و عصبانی شدند. به این وسیله یک آتشی به این ابهامات زده شد و گُر گرفت و لذا دوشنبه(۲۵ خرداد ۸۸) که مردم به راهپیمایی آمدند، همه روی دهانشان چسب زده بودند؛ یعنی اینکه ما قصد مخالفت با نظام و درگیری نداریم؛ یک نفر بیاید و ابهامات ما را جواب بدهد. البته در پایان راهپیمایی، عده‌ای به پایگاه بسیج حمله کردند که متأسفانه از سوی معترضین محکوم نشد و صف‌ها را جدا نکردند.

به گفته این کاندیدای انتخابات سال 88، این قضیه را می‌شد یک ماهه جمع کرد؛ اما چند اتفاق افتاد که می‌تواند تجربه سیاسی برای ما باشد. تجربه نخست این است، آن دو نفری که مدیریت این تظاهرات را بر عهده داشتند، این را از چهارچوب اجتماعی خارج کردند و چهارچوب سیاسی به آن دادند و چون سیاسی شد، آبستن نفوذپذیری شد و در آن نفوذ صورت گرفت و سپس به انحراف رفته و پس از انحراف در مقابل نظام قرار گرفت؛ یعنی یک فرآیندی را دنبال کرده است، وگرنه دو سه میلیون که مخالف نظام نبودند. فتنه‌گرانی که سال‌ها در کمین چنین شرایطی بودند، وارد اعتراضات مردم شدند و آن را به فتنه بزرگی تبدیل کردند.

وی افزود: اگر چند کار انجام می‌شد، این اتفاقات نمی‌افتاد؛ نخست این که آن دو نفر در همین سطح اعتراضات اجتماعی قضیه را نگه می‌داشتند و شکایات را به شورای نگهبان می‌بردند مثل من. روز شنبه پس از خطبه‌های نماز جمعه رهبر معظم انقلاب، شورای نگهبان از ما سه نفر دعوت کرد. من رفتم، ولی آن دو نفر نرفتند. من رفتم و شکایت را به آن‌ها دادم. آقای مدرسی یزدی گفتند که مطمئن باشید، ما بررسی می‌کنیم که البته پس از اعلان نتایج توسط شورای نگهبان من هم به نتایج احترام گذاشتم. رضایی همچنین یا بیان اینکه به نظر من، خواص در جریان فتنه کم آوردند. آن‌ها در یک انفعالی افتاده بودند، چون بیشتر مرد بحران نبودند. خیلی از آدم‌هایی که مطرح بودند،در میدان شرایط سخت دهه نخست انقلاب نبودند. برخی هم که بودند، نتوانستند جمع بندی درستی داشته باشند... وگرنه اگر یک نفر مثل احمدآقا پیدا می‌شد، کسی که کنار امام چند فتنه را خاموش کرد، دست این دو نفر را می‌گرفت و می‌برد خدمت رهبر انقلاب‌‌، همان یک ماهه قضیه تمام می‌شد.

رضایی در ادامه اظهار داشت: چنین کسانی بودند ولی این کار را نکردند؛ حالا یا معتقد نبودند یا ناراحت بودند یا فکر می‌کردند که باید رفت و التماسشان کرد تا جلو بیایند. البته خودشان می‌گویند که ما می‌خواستیم، ولی نگذاشتند. من خودم تاکنون این موضوع را نپذیرفتم، چون من خودم از کسانی بودم که تلاش کردم یکی دو نفر از این چهره‌ها را وادار بکنم که چنین کاری بکنند، ولی موفق نشدم. من اگر رئیس مجلس، رئیس مجمع و یا رئیس قوه قضائیه بودم و اگر امکان حکومتی می‌داشتم‌،‌ همان دو سه هفته نخست ماجرا را پایان می‌دادم؛ البته نه با برخورد کردن.

وی افزود: اکنون دیگر میانجیگری مهم نیست، چون اولا من در آن پست‌ها نیستم و دوم آن که به دلیل گذشت زمان، صورت مسأله عوض شده است. اگر‌‌ همان هفته‌های نخست، یکی از این آقایان می‌توانست این ماجرا را پایان دهد، مثل احمد آقا که رفت آقای طالقانی را از شمال پیدا نمود و سوار پیکان کرد و گازش را گرفت و آورد پیش امام و آقای طالقانی هم پس از دیدار امام، یک مصاحبه قوی در حمایت از امام کرد و همه آن ماجرا پایان یافت.

رضایی در بخش دیگری از تحلیل خود گفت: رخدادهای ۸۸ تجربه گران‌سنگی است برای احزاب و گروه‌ها و جناح‌ها و برای خود دستگاه دولتی، زیرا دستگاه‌های دولتی هم ضعف‌هایی داشتند و آموزش‌های لازم را ندیده بودند؛ اما چرا غافلگیر شدند؟ آن‌ها نباید غافلگیر می‌شدند؛ خود دستگاه‌های اجرایی و فعالان سیاسی نیز ضعف داشتند و معترضان هم دارای اشکالاتی بودند.
 
بررسی تحولات اقتصادی دنیا در گفت و گو با تحلیلگر آمریکایی:
بسیاری بر این باورند که چین سالانه بین ۸ تا ۱۰ درصد رشد خواهد داشت اما این اتفاقی که هرگز روی نمی‌دهد. من با "میکائیل پتیز" در بازار مالی چین موافق هستم؛ او می‌گوید که پکن در دهه‌های آینده تقریبا رشد 6 درصدی خواهد داشت و این2 درصد کاهش رشد، مشکل‌ساز خواهد بود.
منبع: اویل پرایس
مترجم: مریم جعفری


عصرایران - بازار همچنان بالا و پائین می‌شود و کار‌شناسان نمی‌توانند پیش‌بینی درستی از وقایع داشته باشند؛ سرمایه‌گذاران با شرایطی مبهمی روبه‌رو هستند که اتخاذ هر تصمیمی را بسیار دشوار می‌کند.

آنان پرسش‌های مهم بی شماری در سر دارند اما جوابی نیست. حال در این شرایط ، مهم‌ترین پرسش در کنار سوال همیشگی قیمت نفت، آن است که کاهش رشد اقتصادی چین چه تاثیری بر بازار جهانی می‌گذارد؛ آیا این مسئله باعث به وجود آمدن جهانی امن‌تر می‌شود و یا بازارهای مالی را با آشفتگی بیشتری روبه‌رو می‌کند؟

از همین رو، با "مایک شدلوک" برنده چندین جایزه معتبر جهانی و یکی از تحلیل‌گران معروف آمریکا ، درباره رقابت نفتی و آینده اقتصادی جهان به گفت‌وگو نشستیم.

*بار دیگر جهان با تحولی در زمینه قیمت نفت روبه‌رو شده است و اخبار منتشر شده از اروپا به مراتب بد‌تر از گذشته است. پیش‌بینی شما از آینده قیمت نفت چیست؟

در اینجا با دو مسئله روبه‌رو هستیم. یکی از آنان قیمت نفت در طولانی‌مدت و دیگری قیمت این فرآورده در کوتاه‌مدت است. حتی در کوتاه‌مدت نیز نیرو‌ها و عوامل متفاوتی ایفای نقش می‌کنند.

برای مثال، ناآرامی‌ها در خاورمیانه، قیمت نفت را افزایش می‌دهد. هرچند که مشکلات اقتصادی در اروپا، کاهش رشد اقتصادی آسیا و حتی رشد کُند آمریکا، بر فشار‌ها می‌افزاید.

رویدادهای جدید در آسیا، برای چین، ژاپن و اروپا تا حدودی شوکه‌کننده بود و در آن سو ایالات متحده نیز از تمامی ابزار‌ها برای پائین نگه داشتن قیمت نفت استفاده کرد که تاحدی نیز موثر بود.
اما در درازمدت عواملی مانند افزایش بیش از حد تولید نفت و افزایش جمعیت چین بسیار مهم است. در این شرایط باید توازنی میان عوامل مختلف به وجود بیایید تا بتوانیم درباره قیمت نفت پیش‌بینی درستی ارائه دهیم. به نظر من، در میان‌مدت قیمت نفت کاهش می‌یابد و در دراز مدت، حوزه انرژی برای سرمایه‌گذاری بسیار مناسب خواهد بود.

اگر پیش‌بینی شما درباره کاهش مجدد قیمت نفت درست باشد. این مسئله چه تاثیری بر اقتصاد آمریکا می‌گذارد؛ البته اگر تاثیرگذار است.

این پرسش جالبی است. نگاه کردن به قیمت نفت به عنوان اصلی‌ترین گزینه اشتباه است. باید دقت کرد که چرا قیمت‌ها افزایش می‌یابند و واکنش ما چیست؟ برای مثال، کاهش قیمت نفت زمانی که بازارهای بورس علائم مثبتی را از خود بروز می‌دهند، یک مسئله است و کاهش قیمت این فرآورده زمانی که نیازها کاهش می‌یابد، مسئله‌ای دیگری است.البته در اکثر موارد رسانه‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

تنش‌های جغرافیایی‌-سیاسی همیشه بازار را از حالت تعادل دور نگه می‌دارند. به غیر از ایران آیا مسئله دیگری وجود دارد که مردم از آن بی‌خبر باشند؟


یکی از اصلی‌ترین خطر‌ها در جغرافیای‌ سیاسی البته در درازمدت، چین است. اگر این کشور نتواند طبق انتظارات رشد اقتصادی داشته باشد، شما برای سال‌ها باید تنها بگویید چین، چین و چین.

اکنون بسیاری بر این باورند که چین سالانه بین ۸ تا ۱۰ درصد رشد خواهد داشت اما این اتفاقی که هرگز روی نمی‌دهد. من با "میکائیل پتیز" در بازار مالی چین موافق هستم؛ او می‌گوید که پکن در دهه‌های آینده تقریبا رشد شش درصدی خواهد داشت و این دو درصد کاهش رشد ، مشکل‌ساز خواهد بود.

پیش‌بینی شما درباره قیمت نفت در درازمدت یعنی سه تا پنج سال آینده چیست؟


به باور من هر پیش‌بینی در این باره احمقانه است. اکثر پیش بینی ها برای قیمت طلا، نقره و نفت مسخره است. آنان بر اساس نوشته‌های روزنامه‌ها شکل می‌گیرند.در بدو امر فکر می‌کنم که افزایش قیمت طلا و شاید حتی نقره و انرژی اجتناب‌ناپذیر است اما ما در حقیقت نمی‌دانیم که چه اتفاقی می‌افتد و نمی‌دانیم چه زمان و چگونه اتحادیه اروپا از هم می‌پاشد. درمورد آمریکا نیز نمی‌دانیم نتیجه افزایش مالیات‌ها در دولت جدید چه خواهد بود. پس به هیچ عنوان نمی‌توان گفت که آینده ارز چه می‌شود و یا چه بلایی بر سر نفت می‌آید.

برخی بر این باورند که قیمت بالای نفت اصلی‌ترین خطر در برابر انسانیت است، در حالی که دیگران معتقدند که تکنولوژی‌های جدید خطرناک‌تر هستند چرا که رسیدن این قیمت به رقم‌های بیش از حد بالا، تنها یک افسانه است و ما در حقیقت در نفت شناور هستیم. در نظر شما در این‌باره چیست؟

این تفکر که ما در نفت شناور هستیم، احمقانه است. و همچنین اینکه بگویم نفت تمام نمی‌شود، تنها یک رویا است. از سوی دیگر، این ایده که اقتصاد جهان در چند سال آینده در حال درهم کوبیدن مشکلات است، هم احمقانه است. معتقدم که رکود جهانی تنها عامل افزایش قیمت‌هاست و ناآرامی‌ها در خاورمیانه به این رکود دامن می‌زند.  همچنین در درازمدت رشد هشت درصدی چین محقق نمی‌شود و مردم به مسائل دیگر پناه می‌برند.

در این میان ، نظر شما در مورد اعمال تحریم ها علیه کشورهای مختلف از سوی غرب چیست؟

تحریم ، یک تصمیم اقتصادی‌ - استراتژیکی است. پرسش این است که ما با تحریم به دنبال چه هستیم؟ هدف آمریکا برای نیم قرن تحریم اقتصادی کوبا ، فقط تنبیه رژیم "فیدل کاسترو" یا تلاش برای سرنگونی آن بود.
اما واقعیت این است که تحریم این کشور نه تنها سبب سرنگونی کاسترو یا تغییر او نشد، بلکه هم اکنون کاسترو در سن بازنشستگی نیز در عرصه سیاسی کوبا حضور دارد و هیچ تغییری در سیاست‌هایش ایجاد نکرده است.

از جمله تحریم‌های دیگر، تحریم علیه چین کمونیستی بود که بیست تا سی سال ادامه یافت و این هم نتیجه‌ای در پی نداشت.

 در مورد ایران وضعیت کمی متفاوت است زیرا تحریم‌ها توسط سازمان ملل وضع شده است. به نظر می‌رسد دلیل این تحریم تنها نقصان همکاری ایران با سازمان انرژی اتمی باشد. البته شرایط ایران بسیار پیچیده است زیرا علاوه بر تحریم‌های اقتصادی همواره تهدیدهای نظامی نیز علیه ایران صورت می‌گیرد. به نظر من این رفتار رئیس‌جمهوری آمریکا و وزیر خارجه این کشور که بار‌ها ذکر می‌کنند گزینه نظامی هنوز روی میز است، کار ناعقلانه و نادرستی است که می‌تواند وضعیت را سخت‌تر کند.

با این رشد کند اقتصاد جهانی، آیا هنوز فرصت‌های برای سرمایه‌گذاران وجود دارد یا خیر؟

بهترین کار منتظر فرصت‌های بهتر ماندن است؛ هرچند که نمی‌توان پیش‌بینی دقیقی را ارائه کرد. به باور من سرمایه‌گذاری در بخش طلا در آینده یکی از سودآور‌ترین سرمایه‌گذاری‌هاست. نقره نیز ممکن است بازار خوبی را از آن خود کند اما بازار طلا همواره امن‌تر بوده است.
 در اینجا دوباره تکرار می‌کنم که رکود دیگری در راه است و بازارهای مالی با افت در شاخص‌ها مواجه می‌شوند.

شما در بین سخنان تان از فروپاشی اتحادیه اروپا سخن گفتید ؛ این باور از کجا ناشی می‌شود.


این مسئله کاملا مشخص است یورو به‌زودی تقسیم می‌شود چرا که تاکنون در کل تاریخ هیچ اتحادیه مالی بدون سیاست‌های یکپارچه اقتصادی پابرجا باقی نمانده است. صدراعظم آلمان می‌گوید که هیچ اتحاد مالی بدون اتحاد سیاسی وجود ندارد در حالی که رئیس‌جمهوری فرانسه تاکید می‌کند که اتحاد سیاسی زمانی محقق می‌شود که اتحاد بانکی تشکیل شده باشد. پس مشخص است که این سیاست غیرممکن است. سیاستمداران نتوانستند در زمانی که شرایط مناسب بود به توافق برسند اکنون چطور می‌توان به امضای توافق‌نامه‌ای جامع امیدوار بود. پس یورو از هم می‌پاشد و این انفجار تاثیر عجیبی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت. اگر اسپانیا، آلمان و ایتالیا این اتحادیه را ترک کنند چه چیزی باقی می‌ماند؟ در حقیقت دیگر یوروی وجود نخواهد داشت.

با این اوصاف به باور شما اقتصاد جهان در گرو چین است.


بدون شک! تغییرات بزرگ و عظیمی در چین در حال وقوع است. دولت کنونی پکن بر رشد بیشتر متمرکز شده است. من فکر می‌کنم که دولت آینده درک می‌کند که این رشد دائمی نیست. اگر این تغییرات در بخش صادرات نیز صورت بگیرد تاثیر فوق‌العاده‌ای بر رشد تبادلات اقتصادی جهان دارد و همه چیز تغییر می‌کند و این تغییر یکی از اصلی‌ترین اهرم‌ها در اقتصاد جهانی است. اگر درست پیش‌بینی کرده باشم، بدون توجه به اقدامات پکن، جهان هزینه‌های دردناکی را تحمل می‌کند 
 
 
یک فعال سیاسی اهوازی : هر کس دیگری از اصولگرایان بر سر کار بیاید، همین آش است و همین کاسه
 
کد مطلب : 7666
گروه سیاسی: «هیچ افق روشن و امیدوارکننده‌ای برای حضور فعال اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش‌رو دیده نمی‌شود و بعید به نظر می‌رسد اصولگرایان حاضر شوند فضایی رقابتی با حضور اصلاح‌طلبان فراهم کنند، آنها فقط اصلاح‌طلبان را برای حضوری توام با شکست به انتخابات دعوت می‌کنند» این‌ها اظهارات دکتر محمد کیانوش‌راد، نماینده اصلاح‌طلب اهواز در مجلس ششم، در گفت و گویی با خبرنگار بهارنیوز است که دیدگاه‌های خود را در باره انتخابات آینده ریاست‌جمهوری بیان کرد.
یک فعال سیاسی: هر کس دیگری از اصولگرایان بر سر کار بیاید، همین آش است و همین کاسه
* در ابتدا می‌خواهم به نقش آقای هاشمی‌رفسنجانی در فرایند انتخابات آینده بپردازیم، فکر می‌کنید در نهایت، ایشان با توجه به وضعیت فعلی چقدر تاثیرگذار خواهند بود؟
- افزایش حجم مخالفت‌ها و دشمنی‌ها با آقای هاشمی از سوی راست افراطی، نشانه احساس خطر از نفوذ ایشان میان جریانات اصیل سیاسی، از موتلفه تا روحانیون و حوزه‌های علمیه و انقلابیون اصیل است. متاسفانه سخنان بی ادبانه، نه تنها هاشمی، که کل انقلاب را زیر سوال می‌برد. جایگاه هاشمی در تاریخ انقلاب و شکل گیری نظام، با کمتر کسی قابل مقایسه است. حالا کار به جایی رسیده که او را با شمر مقایسه می‌کنند! متاسفانه بخشی از جناح راست افراطی و برخی روحانیون حکومتی شیفته قدرت، برای حذف رقبا از هر شیوه ای استفاده می‌کنند. که دروغ و تهمت کمترین آنهاست، در حقیقت اینها را میتوان طرفداران ماکیاولیسم نامید.
نکته خنده دار اینکه نام اصول گرا و ارزشی را نیز بر خود می‌گذارند. آنچه من احساس می‌کنم، فراتر از هاشمی است. تاثیری که اینگونه هتاکی‌ها و بی ادبی‌ها دارد، ترساندن سایر روحانیون و حتا مراجع است. البته روحانیت اصیل شیعه همواره حق گو و حق گرا بوده است، و همه نوع آسیبی را تحمل کرده و می‌کند اما نتیجه این هتاکی‌ها نهایتا باعث تقویت بخش غیرسیاسی حوزه‌ها و خانه نشین کردن روحانیت خواهد شد، یعنی همان اتفاقی که بدلیل رودرویی روحانیون با یکدیگر و تحقق جنگ تکفیرها میان خودشان، رخ داد و نتیجه دلسردی و یاس میان روحانیون و کناره گیری خودخواسته از فعالیت سیاسی بود و بعد‌ها عنوان آخوند سیاسی برچسبی منفی در میان روحانیون شد، این اتفاق درحال شکل گیری است. برخی مجری این طرح هستند. روحانیت غیر حکومتی که مجیزگو نیست می‌گویند، وقتی با هاشمی چنین می‌کنند، چه بلایی سر ما می‌آورند. جالب اینکه حکومتی‌ها با سکوت معنا دار خود، این هجمه‌ها را تایید می‌کنند، و مخالفان هم جرات اظهار نظر ندارند. در این گونه موارد نقش سرویس‌های خارجی را در القای اینگونه مسایل نباید از نظر دور داشت. گاهی واقعا احساس می‌شود برنامه هایی حساب شده از سوی برخی سرویس‌های جاسوسی در داخل دنبال می‌شود.

* ازمساله نقش هاشمی دور نشویم، هاشمی چه تاثیری در روند امور جاری می‌تواند داشته باشد؟
هاشمی یک
روحانیت غیر حکومتی که مجیزگو نیست می‌گویند، وقتی با هاشمی چنین می‌کنند، چه بلایی سر ما می‌آورند
شانس است. بنظر می‌‌آید او آخرین فرد در درون نظام است که می‌توان انتظار انجام اصلاحات را از او داشت. هاشمی شانسی برای حاکمیت، شانسی برای اصلاح‌طلبان، شانسی برای ایران و شانسی برای خودش است. البته بخش تندرو حاکمیت اینرا قبول ندارد، اما عقلا و میانه روهای جناح محافظه کار و بخش ریشه دار اصول‌گرایان به هاشمی امید دارد. البته هیچکس مصون از خطا نیست و همه قابل نقد هستند اما در شرایط بحرانی فعلی اولویت‌های مهمتری وجود دارد. ما نباید نگاهی ذات انگارانه به افراد در مسایل سیاسی داشته باشیم. واقعیت آنست که هم ما و هم هاشمی و هم حاکمیت، تغییر کرده است، هیچکدام در گذشته بسر نمی‌بریم. دلایل و نشانه‌های این تغییرات در وقت دیگری قابل بررسی است اما در اینجا به اختصار می‌توان گفت که اگر قرار باشد حاکمیت تا حدی از نظرات خود در مورد حوادث گذشته کوتاه بیاید و فضا را باز کند بی گمان این امتیاز را در قبال برخی همراهی‌ها به هاشمی خواهد داد و نه به کس دیگری. البته در شرایط ضعف مفرط یک نظام سیاسی، و یا احساس آن، نظام‌های سیاسی چه بسا برای مذاکره به سراغ دشمنان خود هم بروند و از آنها برای حضور در حاکمیت و آشتی ملی دعوت هم بنمایند، اما در این شرایط طیف وسیعی اصولگرایان هیچ نیاز و یا ضرورتی برای حضور اصلاح‌طلبان در حاکمیت نمی‌بینند. البته این نیاز در بخش کمی از عقلای جناح حاکم دیده می‌شود و در اینصورت باید به تاثیر هاشمی به عنوان شخصیتی میانه رور و معتدل توجه کرد. از سوی دیگر اصلاح‌طلبان همواره به اجتناب از خشونت و پیروی ازمشی مسالمت‌جویانه و قانونی تاکید داشته اند، در نتیجه از هر اقدامی که مانع گسترش تضادهای آشتی ناپذیر گردد حمایت می‌کنند. اگر هاشمی بتواند ولو اندکی تعدیل بوجود آورد باید از آن حمایت کرد. چه اصلاح‌طلبان همواره به راه حل‌های مسالمت آمیز برای خروج از بحران حوادث پس از ۸۸اندیشیده اند اما این طرف بود که کوتاه نمی‌آمد. بهر حال شرایط پر مخاطره فعلی ایران، ضرورت توجه همگان را به نقش هاشمی بیشتر می‌کند. موقعیت فعلی برای هاشمی این فرصت را نیز ایجاد کرده است، که با پافشاری بر مواضعی که اتفاقا نه افراطی و نه تند روانه، بلکه اعتدالی و میانه روانه است، راه را برای اصلاح امور در حاکمیت از یکسو و از سوی دیگر به بازسازی موقعیت خویش نزد توده‌های مردم بپردازد.

* چقدر احتمال کاندیداتوری ایشان است؟ شنیده شده برخی شخصیت‌های سیاسی بر حضور ایشان یا خاتمی اصرار دارند.
هاشمی در حال حاضر در شرایطی نیست که به فکر کاندیداتوری باشد. آقای خاتمی هم بهتر است به تقویت جبهه اصلاحات بپردازد.

* اما برخی می‌گویند، تنها کسی که می‌تواند در مقابل کاندیدای حامی دولت (مشایی) بایستد خاتمی است، و در صورت
هاشمی شانسی برای حاکمیت، شانسی برای اصلاح‌طلبان، شانسی برای ایران و شانسی برای خودش است
نیامدن خاتمی، مشایی در مقابل حداد عادل، قالیباف، ولایتی و یا جلیلی، از موقعیت کاملا بهتری برخوردار است.

ضمن احترام به کسانی که این تحلیل را می‌دهند، ناخواسته تبلیغ مشایی را می‌کنند. اینکه مشایی رای بهتری دارد معلوم نیست چقدر درست باشد. مساله اصلی دو چیز است: ۱-جدی بودن و رقابتی بودن انتخابات و ۲-جدی بودن کاندیدای اصلاح طلب، هر که باشد، و اینکه بتواند مطالبات واقعی مردم را مطرح کند. در این وضعیت اگر خاتمی هم نباشد، اصلاح‌طلبان پیروز خواهند شد اما مساله اساسی عدم اجازه جدی اصلاح‌طلبان برای حضور انتخاباتی است. آنها حضور نمایشی و نمادین اصلاح‌طلبان را می‌خواهند، چون از حضور چهرهای اصلی، اصلاح‌طلبان وحشت دارند.

* اما برخی اصول‌گرایان می‌گویند اصلاح‌طلبان در میان مردم منزوی شده اند و رای ندارند.
این یک ترفند تبلیغاتی است. آنها از حضور اصلاح‌طلبان وحشت دارند. می‌دانند مردم به آنها اعتماد دارند. مردم خاتمی را دوست دارند و آرزوی دوران خاتمی را دارند. اگر واقعا به این تحلیل اعتقاد دارند بهتر نیست اجازه شرکت بدهند و بدون هزینه سیاسی و خرید بدنامی، توسط مردم آنها را حذف کنند؟ البته جناح راست در ایران ریشه دار است و رای قابل توجهی هم دارد اما اکثریت مردم به برنامه‌ها و توانمندی مدیران محافظه کار باور ندارند. نمونه اعلی و ایده آل آنها  شرایط کنونی است. در همه حوزه‌ها، از سیاست داخلی تا سیاست خارجی، از اقتصاد تا فرهنگ و سیاست، همه نگران کننده است. بقول امام برخی از اداره یک نانوایی هم ناتوانند، یا بقول آقای موسوی اردبیلی یک مسجد را هم اینطوری اداره نمی‌کنند که آقایان اداره می‌کنند. نتیجه این سیاست‌ها گسترش فقر و فساد، فاصله طبقاتی، کاهش شدید بازده بازار کار و سرمایه و اتلاف منابع و فرصتها بوده وهست.

* با این تحلیل چرا برخی اصول‌گرایان از آمدن اصلاح‌طلبان در انتخابات استقبال می‌کنند.
-اول اینکه از اصلاح‌طلبانی که فکر می‌کنند رای نمی‌آورند استقبال می‌کنند. دوم، به بروز اختلاف هم میان اصلاح‌طلبان امید بسته اند. سوم اینکه در یک انتخابات برنامه ریزی شده و با ژست رقابتی پیروز می‌شوند. جناح محافظه کار در اکثر مواقع، در انتخابات با ابزار نظارت استصوابی پیروز رقابتی بی‌رقیب بوده است. در این انتخابات همه چشم‌ها باز است، حتا اصول‌گرایان نگرانند، پس نظارت‌ها در هنگام برگزاری حتما بیشتر خواهد شد. حال که چنین هست، همه تلاش‌هایشان را باید معطوف به مدیریت روند انتخابات و قبل از زمان برگزاری انتخابات بنمایند.

* اما خاتمی، میرحسین و کروبی توانستند در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند.
- بله اما اینرا باید جزء اشتباهات آنها
اصلاح‌طلبان همواره به راه حل‌های مسالمت آمیز برای خروج از بحران حوادث پس از ۸۸اندیشیده اند اما این طرف بود که کوتاه نمی‌آمد.
دانست. چرا که در ۷۶با این تحلیل که موسوی رای می‌آورد، به او توصیه شد تا نیاید. ولی تصور می‌کردند خاتمی رای نمی‌آورد، پس با آمدن او موافقت نشان دادند. گفتند تنور انتخابات را گرم می‌کند، اما وضع عوض شد و حماسه ای آفریده شد. در ۸۸گفتند خاتمی رای دارد پس بهتر است نیاید اما موسوی بیاید تا تنور گرم شود. علاوه بر آن به بروز برخی اختلافات هم امید بسته بودند. اما شرایط و ظرفیت و توانایی خاتمی و موسوی اوضاع را دگرگون کرد. حالا این تجربیات را هم پیش رو دارند و با وسواس و نگرانی حتا در مورد دکتر عارف بحث می‌کنند و نگران بر هم خوردن برنامه‌هایشان هستند اما از سوی دیگر از کاندیدای احمدی‌نژاد هم می‌ترسند چون او ژسث مخالفان راست و محافظه کاران را قرار است بازی کند. در این شرایط انتخابات دو قطبی شده و مشایی رای‌های پراکنده را جمع می‌کند. پس باید یک جریان دیگر رای او را بشکند و در این میان کسی که منسوب به اصلاح‌طلبان باشد و اجماعی هم پشت سر او نباشد بهترین گزینه است. بحث‌های انتخابات قبلی، حتا محافظه کاران را از دخالت‌های دولت نگران کرده است. ُمشایی رای سنتی راست را ندارد. پس وجود یک رای شکن برای مشایی لازم است. بنظر من از اصلاح‌طلبان در این حد استقبال می‌شود و نه بیشتر. و در این حالت چرا باید در بازی طراحی شده شرکت کرد؟ اصلاح‌طلبان که تشنه  قدرت نیستند، ورود در حاکمیت اگر به منظور ایجاد تغییرات باشد مطلوب است وگرنه صرف حضور نه تنها ارزشی ندارد، که آبروی اصلاح‌طلبان را نیز خواهد برد.

* برخی می‌گویند نیامدن در انتخابات، بتدریج شما را از بدنه جامعه حذف خواهد کرد و مردم شما را فراموش می‌کنند، پس بهر نحو شده باید برای ماندن اسم جریان اصلاح طلبی باید شرکت کرد، نظر شما چیست؟
-مردم دو گروه خادمان و خائنان را هیچگاه فراموش نمی‌کنند. تنها گروهها و احزاب و شخصیتهای بی خاصیت و فرصت‌طلب از یاد‌ها خواهند رفت. پس از این همه تبلیغات شبانه روزی صدا وسیما، این همه خطبه‌های بی تقوایی، ...این همه جار وجنجال بر سر فتنه‌گر بودن اصلاح‌طلبان، هنوز از برگزاری جلسات حزبی نگرانند، بنظر من آنها ریزش نیرو داشته‌اند و برخی رجز خوانی‌ها فقط برای روحیه دادن به خود و نیروهایشان است. برخی هم برای مجبور کردن تصمیم‌گیران کلان کشور برای ادامه سیاستهای اشتباه گذشته است. آنها بهرکس فحش و ناسزا می‌گویند، نزد مردم محبوب‌تر می‌شوند. محبوبیت امثال خاتمی امروز از گذشته بیشتر و در آینده بیشتر هم بیشتر خواهد شد.

* بالاخره اصلاح‌طلبان در انتخابات می‌آیند یانه؟ و اگرکسانی بنام اصلاح طلبی آمدند، موضع آقای خاتمی و احزاب اصلاح طلب چیست؟
-بنظر من نخواهند گذاشت آنها تمام قد وارد انتخابات شوند. خب مثلا فرض کنید آقای خاتمی بخواهند کاندیدا شوند، آیا اجازه می‌دهند و ایشان را تایید صلاحیت می‌کنند؟ قرار نیست کسی اجازه
ورود در حاکمیت اگر به منظور ایجاد تغییرات باشد مطلوب است وگرنه صرف حضور نه تنها ارزشی ندارد، که آبروی اصلاح‌طلبان را نیز خواهد برد
شرکت در انتخابات را از کسی بگیرد، اما بالاخره علامت‌ها از تغییر نگرش حاکمیت خبر نمی‌دهد. البته تصمیم خاتمی و آمدن یا نیامدن بحث دیگری است، من اینرا به عنوان نوعی راست آزمایی برای اثبات ادعا‌های حاکمیت می‌گویم. اگر شرایط به نحوی باشد که خاتمی امکان حضور داشته باشد، آنوقت می‌توان گفت اگر خاتمی هم نیایید اما همه اصلاح‌طلبان از فردی بصورت یکپارچه حمایت کنند، در رقابتی سالم امکان پیروزی وجود دارد. در غیر اینصورت، حضور ما را برای اجرای سناریوی از پیش تعیین شده تحمل می‌کنند و نه بیشتر. در آنصورت هم حضور داریم و هم شکست را باید بپذیریم. انتخابات حق مردم است، نه حق حاکمیت. وظیفه حاکمیت فراهم کردن بستر لازم برای شرکت همه سلیقه هاست در انتخابات است، نه بجای مردم تصمیم گرفتن.

* اما اگر افرادی بنا به تشخیص خود و بنام اصلاح‌طلب آمدند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
-ببینید هیچکس قیم کسی نیست اما اگر کسی خود را متعلق به یک جریان می‌داند، باید به نظر جمعی احترام بگذارد و از آن تبعیت کند. در غیر اینصورت اگر نه خاتمی ونه گروههای اصلاح طلب کاندیدایی معرفی نکنند، نمی‌توان گفت آنها آمدند و رای نیاوردند.

* آیا اصول‌گرایان به وحدت می‌رسند؟ و چه کسی کاندیدای اصلی آنهاست؟
-برای مهندسان انتخابات، مساله اینست که اصلاح‌طلبان نه، احمدی‌نژاد هم نه، حداد عادل بهترین، ولایتی هم بد نیست، قالیباف هم قابل تحمل است. مساله اصلی برای آنها کاندیدتراشی در مقابل کاندیدای احمدی‌نژاد است.

* فارغ از بحث انتخابات، هرکسی قرار است رییس جمهور آینده باشد قرار است چه اتفاقی از نظر مدیریتی (با توجه به حاصل عملکرد ۸ساله دولت احمدی‌نژاد )برایش رخ دهد؟با این حجم مشکلات اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی موجود و مطالبات فراوان. . . .؟
- البته شرایط بدلیل خرابکاری‌های انجام شده، خیلی سخت است، اما با جلب اعتماد مردم، و اجماع در داخل میان تمامی نیروهای موثر اجتماعی و نیز تنش زدایی در خارج می‌توان به اصلاح امور –اگر چه سخت- اما فایق آمد. خرابکاری‌ها و دورزدن قانون وبی قانونی در دولت، همه حامیان دوآتشه دولت را به مخالفت با آن کشانده است. در آینده نزدیک هم به اصلاح‌طلبان اجازه حضور در مدیریت کشور را نخواهند داد، در این وضعیت تنها باید به، در انتظاربه سر عقل آمدن اصولگرایان نشست و یا بروز بحران‌های اجتماعی را در آینده نظاره گر بود. اهمیت طرح دولت وحدت ملی آقای هاشمی، در این پس زمینه بهتر فهمیده می‌شود.

* آیا واقعا احمدی‌نژاد تغییر ماهیت داده است که اینگونه مورد هجمه اصول‌گرایان قرار گرفته و متهم به حمایت از جریان انحرافی شده است؟
-احمدی‌نژاد مثل اعلای جناح راست است. او زاییده و عصاره تفکر بقول خودشان اصول گرایی است. مساله آنها هم جنگ قدرت و ثروت است. این همه رفتار لجوجانه مثل عزل وزرا، آبرویی برای اصول‌گرایان نگذاشته است. احمدی‌نژاد، همان احمدی‌نژاد
تجربه اداره کشور بصورت یکدست نیز با شکست مواجه شده است، هیچگاه و در هیچ دوره ای، تا به این اندازه میان سه قوه اختلاف و مشاجره نبوده است.
۸۴ است. هر کس دیگری از محافظه کاران بر سر کار بیاید، همین آش و همین کاسه است. با این تفاوت که زرنگی و عوام گرایی احمدی‌نژاد را هم نخواهند داشت. البته برخی از آنان حداقل اینطوری آبروریزی نمی‌کنند و حرمت‌ها را حفظ می‌کنند. اشکال اساسی در تفکر جناح اصول گرا برای اداره امور کشور است.

* فکر نمی‌کنید در صورت تحقق دولت ملی و با حضور گرایشات مختلف، همین اختلافات در دولت مانع کار می‌شود؟
در همه جا ی دنیا، طرح دولت ملی یا آشتی ملی ناظر به شرایط بحرانی است. و در شرایط عادی حزب یا جناح پیروزدرانتخابات، باید بتواند برنامه‌های خود را اجرا کند. از نقطه نظر ملی، این طرح می‌تواند، فارغ از بحث جناحی، کشور را از این وضع خطرناک و مخاطره آمیز عبور دهد، اما متاسفانه جناح حاکم گوشش به این حرفها نیست و سرمست از قدرت، هنوز به فکر حذف و خانه نشین کردن نیروهای ملی و اصیل و انقلابی است.
تجربه اداره کشور بصورت یکدست نیز با شکست مواجه شده است. هیچگاه و در هیچ دوره ای، تا به این اندازه میان سه قوه اختلاف و مشاجره نبوده است. حال آنان که دوره اصلاحات را به توجه صرف به سیاست متهم می‌کردند و می گفتند دولت و مجلس بفکر مشکلات اقتصادی مردم نیست، باید نزد خدا و مردم پاسخگو باشند. باید پاسخ دهند که، وضع اقتصادی مردم در دوره اصلاحات بهتر بود یا امروز؟ فساد اقتصادی در آن دوره بیشتر بود یا امروز؟ و بسیاری سوالات دیگر. . .

* در باره همایش شورای هماهنگی اصلاحات، آیا فکر می‌کنید خروجی مثبت و تاثیر گذاری خواهد داشت؟
-در اینکه اجازه برگزاری بدهند یا نه تردید وجود دارد. زیرا قرار نیست اجازه دهند اصلاح‌طلبان جدی و تمام قد، در انتخابات شرکت داده شوند. فکر نمی‌کنم اجازه بدهند، اما در هر حال مفید است. تصمیمات باید جمعی گرفته شود و البته رهبران اصلاحات از جمله آقای خاتمی هم تکلیف خود را باید در همراهی با نظر جمع روشن کند. فعلا که همه قرائن برای نیامدن در انتخابات، البته از سوی مسئولان ارسال می‌شود، باید منتظر حوادث آینده هم بود.

* از مکاتبات اخیر برخی از وزیران دولت‌های سازندگی و اصلاحات چه خبری دارید؟ با چه نیت و هدفی انجام شده و از متن و محتوای آن چیزی بیرون آمده؟
- مکاتبه و ارائه تحلیل به مسئولان نظام، و حتی دادن توصیه و درخواست، در چارچوب منافع ملی و از موضع قانون اساسی و حقوق اساسی ملت، عملی منفی نیست و گاهی مفید هم می‌تواند باشد. آقای خاتمی تمام تلاشش را برای خروج از وضعیت نامطوب فعلی نهاده است. خاتمی را مردم به صداقت و وفادری به حقوق ملت می‌شناسند. کسی تقاضا و اجازه برای شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات را از کسی نمی‌گیرد. باید با افراد منصف و فهیم ومعتدل و دلسوز جناح اصول گرا نیز گفتگو کرد. از گفتگو هیچکس ضرر نمی کند، البته با گفتگو هم همه مسائل شاید حل نشود. به همین دلیل، جامعه به یک فصل الخطاب نهایی نیاز دارد، که آن فصل الخطاب هم مردم هستند. مردم نیز میل و اراده خود را در انتخابات با گزینش افراد و برنامه‌ها نشان خواهند داد.
  
 

یک خبر از اهواز

ماجرای کشف نفت زیر فرودگاه اهواز  

به گزارش مشرق به نقل از مهر، میدان نفتی آسماری اهواز یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان و منطقه خاورمیانه است که با گذشت حدود 50 سال از آغاز توسعه این میدان هنوز از ظرفیت بالائی برای تولید نفت خام برخوردار است.

این میدان از سه مخزن آسماری،‌ بنگستان و خامی تشکیل شده است که هر یک از سازندهای هیدروکربوری این میدان تاکنون بیش از یکصد حلقه چاه حفاری شده است و و در مجموع از ظرفیت تولید روزانه بیش از 500 هزار بشکه طلای سیاه برخوردار است.

با این وجود از سال 1345 شمسی تاکنون اختلافی بین وزارت نفت و وزارت راه و شهرسازی برای حفاری چاه‌های جدید توسعه ای در این میدان نفتی به ویژه در اطراف فرودگاه اهواز وجود داشته است به طوری‌که برآوردها نشان می دهد که در محدوده زیر باند و تاسیسات فرودگاه اهواز ذخایر قابل توجه ای نفت خام برای استخراج وجود دارد.

با این وجود اخیرا رستم قاسمی وزیر نفت و علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی برای جابه جائی فرودگاه اهواز و انجام حفاری های جدید نفتی به توافق نهایی رسیده اند و به زودی این توافق در قالب لایحه ای به هیات دولت ارسال خواهد شد.

از سوی دیگر بر اساس اعلام مسئولان وزارت راه، فرودگاه اهواز جر یکی از پر ترددترین فرودگاه های کشور بوده و برای پاسخگوئی به نیازهای پروازی مردم به ویژه در سطح استان خوزستان باید این فرودگاه توسعه یابد. از این رو با جابه جائی فرودگاه اهواز به حاشیه این کلانشهر جنوب کشور علاوه بر ایجاد ظرفیت بیشتری برای جابه جائی مسافران امکان توسعه و حفاری چاه‌های جدید نفتی در میدان اهواز فراهم می شود.

میدان اهواز تا 60 سال آینده نفت دارد

یک مقام مسئول در شرکت ملی نفت با اشاره به توافق با مسئولان بخش هوایی کشور برای خرید فرودگاه اهواز توسط شرکت ملی نفت، گفت: بر اساس برآوردهای انجام گرفته، این میدان هیدروکروری حداقل برای 60 سال آینده نفت خام برای تولید و استخراج در اختیار دارد.
وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر حفاری‌های افقی و جهت دار در سطح میدان نفتی اهواز انجام می شود، تصریح کرد: انجام این حفاری‌ها در زیر بستر باند فرودگاه می تواند حادثه آفرین باشد و حتی منجر به حوادث غیر قابل جبرانی شود.

این مقام مسئول نفتی با یادآوری اینکه برخی از چاه‌های نفتی میدان اهواز در دوران پیش از پیروزی انقلاب و توسط شرکت‌های آمریکائی حفاری شده است، بیان کرد: از این رو این چاه ها از استاندارد و ایمنی بالائی برخوردار نیستند. وی همچنین یکی از الزامات حفاری و تعمیر چاه های موجود نفتی حاشیه فرودگاه اهواز را خاموش کردن رادار فرودگاه عنوان کرد و افزود: روشن و خاموش شدن رادار فرودگاه‌ها سال‌هاست که به اختلافی بین شرکت مناطق نفتخیز جنوب و این مجموعه تبدیل شده است زیرا روشن ماندن رادار مانع انجام برخی از حفاری‌های تخصصی خواهد شد.
این مقام مسئول با اعلام اینکه در حال حاضر ظرفیت تولید نفت میدان نفتی آسماری اهواز معادل با کل تولید نفت کشور قطر است، تاکید کرد: بر این اساس خرید فرودگاه اهواز توسط شرکت ملی نفت و توسعه این میدان نفتی دارای توجیه اقتصادی بالائی در بلندمدت است.

مجموعه اخبار شهرستانهای خوزستان

 
‌در گفت و گو با فارس
تهامی: بابت صحبت‌هایم در برنامه 90 عذرخواهی می‌کنم 

خبرگزاری فارس: مهاجم سابق تیم فوتبال نفت آبادان گفت: به سر تمرین صنعت نفت رفته تا از مدیرعامل این مجموعه بابت صحبت‌هایم در برنامه نود عذرخواهی کنم.

خبرگزاری فارس: تهامی: بابت صحبت‌هایم در برنامه 90 عذرخواهی می‌کنم

ابراهیم تهامی ‌در گفت‌و گو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار کرد: به همراه یکی از هواداران قدیمی تیم فوتبال صنعت نفت بر سر تمرین این مجموعه حاضر شده تا دقایقی را در کنار مدیرعامل، کادر فنی و بازیکنان این تیم باشم.وی در همین خصوص اضافه کرد: بر سر تمرین حاضر شده تا از صالحی؛ مدیرعامل باشگاه صنعت نفت بابت صحبت‌هایم در برنامه نود عذرخواهی کنم زیرا معتقدم وی از بهترین و فوتبالی‌ترین مدیران ایران است.وی افزود:سال‌ها در شیراز کنار صالحی فعالیت ورزشی داشته و معتقدم که وی با توانایی‌هایی که دارد می‌تواند به تیم فوتبال صنعت نفت کمک کند.

مهاجم سال‌های دورتر تیم ملی از آخرین مسابقه تیم فوتبال صنعت نفت در چارچوب لیگ برتر گفت و خاطرنشان کرد: پرسپولیس تنها 12 دقیقه بازی را در اختیار داشت و بعد از آن این تیم صنعت نفت بود که شایسته کسب امتیازات کامل مسابقه بود.وی تصریح کرد: ابتدای فصل تصور می‌کردم که تیم فوتبال صنعت نفت یکی از تیم‌های سقوط کننده به دسته پایین‌تر است ولی چند بازی اخیر زردپوشان نشان داد که باید به این مجموعه امیدوار بود.تهامی در پایان اضافه کرد: امیدوار هستم که تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با مدیریت خلیل صالحی و حمایت هواداران بسیار خود در ادامه مسابقات لیگ برتر روند صعودی خود را پیش بگیرد. 

 

نماینده مردم آبادان در مجلس:
عزل وزیر بهداشت مصلحت نبود

خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: متأسفانه رئیس‌جمهور به‌ واسطه اقداماتی که نباید صورت می‌گرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکل‌ساز است.

خبرگزاری فارس: عزل وزیر بهداشت مصلحت نبود

محمدسعید انصاری امروز در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان اظهار داشت: با توجه به نزدیکی پایان دولت دهم و استمرار حکومت، مصلحت نیست که وزرا عزل و یا جابه‌جا شوند.وی افزود: متأسفانه رئیس جمهور به‌واسطه اقداماتی که نباید صورت می‌گرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکل‌ساز است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با اینکه از عملکرد وزیر بهداشت و درمان در برخی موضوعات ناراضی بودیم و طرح سه سؤال را از وی نیز در دستور کار قرار داده بودم اما این حرکت و اقدام رئیس جمهور اصلاً در خور شأن نبود.وی با اشاره به طرح موضوع سؤالات خود از وزیر بهداشت و درمان تصریح کرد: وضعیت نابسامان بیمارستان اروندکنار، انتقال دانشجویان دانشکده دندانپزشکی آبادان به اهواز و عدم صدور حکم مستقیم رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان از موضوعات مورد بحث و مدنظر برای طرح سه سؤال از وزیر بهداشت و درمان بوده است.انصاری در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار فارس در آبادان عنوان کرد: عزل وزیر بهداشت نباید اتفاق می‌افتاد چراکه در شرایط کنونی تحریم، برای تأمین داروی مورد نیاز مردم، این اقدام می‌تواند مشکلات بزرگ‌تری را برای جامعه پزشکی و درمانی کشورمان به ارمغان بیاورد.وی در پایان عنوان کرد: مرضیه دستجردی از اساتید با ارزش، باوقار و از دانشمندان پزشکی کشورمان است که به ناحق از سمت خود عزل شد. 

 

معاون فرماندار ویژه آبادان:
منابع طبیعی در آبادان تعطیل است

خبرگزاری فارس: معاون فرماندار ویژه آبادان گفت: اداره منابع طبیعی به عنوان پایه کارهای زیست محیطی محسوب شده اما حتی در جلسات مرتبط و برگزار شده در شهرستان آبادان نیز حضور ندارد.

خبرگزاری فارس: منابع طبیعی در آبادان تعطیل است

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، سید‌ولی‌الله موسوی در جلسه پیش از ظهر امروز برگزاری روز ملی هوای پاک در 29 دی ماه که با حضور جمعی از مسئولان شهری در سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد، با اشاره به عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان اظهار کرد: عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان آبادان در جلسه هماهنگی برای برگزاری روز ملی هوای پاک به معنای تعطیلی این ارگان در شهرستان است.

وی افزود: به همین دلیل، مکتوبی محکم و سرسختانه از سوی فرمانداری شهرستان آبادان تنظیم و برای اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان ارسال و این عدم حضور و دلایل آن به ارگان مربوطه اطلاع می‌شود.

معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری ویژه آبادان با اشاره به کارکرد هرچه بیشتر ارگان‌های اجرایی و درگیر مقوله‌های زیستی و هوای پاک در مناطق محروم شهرستان ادامه داد: با توجه به فقر فرهنگی مناطق محروم شهرستان باید توجه ویژه‌ای از سوی مدیران اجرایی درگیر با مقوله‌های زیست محیطی، برای ارتقای راندمان‌های فضای سبز و نخاله برداری در این مناطق بشود.وی در همین خصوص و با تاکید بر جمع‌آوری نخاله‌های مناطق محروم آبادان گفت: نخستین مصوبه این جلسه تبدیل اراضی مربوط به شهرداری به فضاهای سبز و حصارکشی اراضی متعلق به شهرداری و زمین شهری برای جلوگیری از انتقال بیماری‌ها و نخاله‌ها به مناطق دیگر در یک پروسه زمانی مشخص است.

* اداره محیط زیست آبادان اهرم‌های حاکمیت قانون را فعال‌تر کند

موسوی افزود: اداره محیط زیست شهرستان آبادان حاکمیت قانون در مسائل زیست محیطی را فعال‌تر کرده و با پیگیری بر ایجاد 25 درصد مناطق صنعتی به فضای سبز توسط ارگان‌های اجرایی مربوطه بر محور قانون نظارت و سختگیری بیشتری داشته باشد.وی در ادامه با اشاره به دیگر مصوبات این جلسه بیان کرد: توزیع کیسه‌های زباله رایگان بین شهروندان همراه با شعارهای زیست محیطی، آموزش‌های مستمر و پیگیر با همکاری اداره آموزش و پرورش و کارشناسان مجرب اداره محیط زیست شهرستان در فاصله زمانی 12 ماهه سال تحصیلی و در برنامه‌های صبحگاهی برای دانش‌آموزان از دیگر مصوبات این جلسه است.معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار ویژه آبادان اضافه کرد: تدوین برنامه مدون بین محیط زیست و اداره آموزش و پرورش منطقه در راستای مصادیق رعایت محیط زیست و راهکارهای عملی برای مبارزه با آلودگی‌ها از دیگر برنامه‌های این دو ارگان در راه ارتقای مسائل زیست محیطی برای شهرستان است.وی در پایان گفت: از بین رفتن محیط زیست، به هم خوردن تعادل طبیعی ارگانیسم و چرخه حیات طبیعی برای افراد بشر و فرزندان آینده آنان مخاطرات فراوانی از جمله آلودگی‌های فعلی و دیگر حوادث طبیعی را به دنبال دارد. 

 

نماینده مردم آبادان در مجلس:
سکوت صدا و سیمای آبادان نسبت به مشکلات مردم سؤال‌برانگیز است

خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: مرکز صدا و سیمای آبادان علاوه بر اینکه کمبود و کاستی‌های منطقه را روی آنتن نمی‌برد بلکه سکوت سؤال‌برانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.

خبرگزاری فارس: سکوت صدا و سیمای آبادان نسبت به مشکلات مردم سؤال‌برانگیز است

محمد سعید انصاری امروز در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان با اشاره به عملکرد صدا و سیمای این شهرستان اظهار کرد: صدا و سیمای شهرستان آبادان زمانی در انعکاس اخبار و مشکلات و کمبودهای موجود در سطح شهرستان اقدامات مؤثر و مطلوبی انجام می‌داد.

عضو فراکسیون اصول‌گرایان مجلس افزود: اما دیرزمانی‌ست این مرکز علاوه بر اینکه کمبود و کاستی‌های منطقه را روی آنتن نمی‌برد بلکه سکوت سؤال‌برانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صدا و سیمای این شهرستان با وجود افزایش ساعات برنامه‌های تولیدی‌اش اما در امر کیفی‌سازی بسیار عملکرد ضعیفی دارد.

وی بیان کرد: سکوت صدا و سیمای آبادان سبب خمودگی این مرکز شده که این امر برای شهر، مردم و از جمله من جای سؤال دارد.انصاری با اشاره به اینکه مسئولان مرتبط باید در راستای ارتقای این مرکز اقدامات مطلوب و مؤثری را در دستور کار قرار دهنده، گفت: رسانه‌های جمعی به‌ویژه صدا و سیما که با مردم ارتباطی مستقیم دارند باید در راستای تعالی و پیشرفت مضاعف منطقه گام برداشته و انعکاس اخبار محرومیت‌ها و کمبودها را مدنظر قرار دهند. 

 

اخبار حوادث

فرمانده پلیس راه خوزستان گفت: شب گشته در تصادف صورت گرفته در جاده اهواز - هفتگل شش نفر از هموطنان کشته و مجروح شدند.به گزارش مهر، سرهنگ قاسم قدرتی با اشاره به اینکه این سانحه رانندگی یک کشته و پنج زخمی برجای گذاشت، عنوان کرد: در این حادثه که شب گذشته روی داد خودروی وانت نیسان به علت بی احتیاطی و عدم حق تقدم با یک دستگاه خودرو سواری پژو برخورد کرد.سرهنگ قدرتی با اشاره به فوت یکی از سرنشینان پژو گفت: دیگر مصدومان حادثه با حضور تیم پزشکی به مراکز درمانی منتقل شده اند.هفتگل دومین شهر نفتخیز خاورمیانه است که کاوشگران انگلیسی نفت در ایران بعد از مسجدسلیمان در این نقطه از خاک کشور به نفت رسیدند ولی این شهر هم اکنون با محرومیت های فراوانی مواجه است و با دوران شکوفایی خود فاصله فراوانی دارد.محور اهواز به هفتگل یکی از محورهای پرحادثه استان خوزستان است که در کنار سایر راه های پرخطر استان، حوادث فراوانی را برای مسافرانش رقم زده است.

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

عربستان برای مقابله با حمله ایران آماده می شود!

به نقل از روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" ؛ این کشور خواستار بستن قرارداد تسلیحاتی دیگری با آلمان شده است.عربستان خواستار بستن قراردادی ۱۰۰ میلیون یورویی با آلمان برای خرید تسلیحات است.این کشور در ابتدا خواستار خرید ۱۰۰ تانک از نوع (Dingo 2) است و در نظر دارد، شمار تانک‌های خریداری شده را تا ۱۰۰ واحد افزایش دهد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

عربستان سعودی خود را برای مقابله با حمله احتمالی ایران آماده می کند!

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» به نقل از روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" ؛ این کشور خواستار بستن قرارداد تسلیحاتی دیگری با آلمان شده است. عربستان خواستار بستن قراردادی ۱۰۰ میلیون یورویی با آلمان برای خرید تسلیحات است.این کشور در ابتدا خواستار خرید ۱۰۰ تانک از نوع (Dingo 2) است و در نظر دارد، شمار تانک‌های خریداری شده را تا ۱۰۰ واحد افزایش دهد.

عربستان اعلام کرده است، با خرید این تانک‌ها در نظر دارد قوه دفاعی خود را در مقابل حمله احتمالی ایران افزایش دهد.گفته می‌شود، گرچه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، و شورای امنیت فدرال آلمان با این قرارداد موافق هستند، اما هنوز توافق نهایی انجام نشده و قراردادی در این باره میان دو کشور موجود نیست. 

 

 

تسنیم - مجله «فارین پالیسی» در گزارشی درباره سال 2013 میلادی تاکید کرد که سال آینده، سال جنگ برای جهان خواهد بود و جامعه بین‌المللی شاهد ده جنگ مهم خواهد بود. مجله آمریکایی «فارین پالیسی» در گزارشی درباره پیش‌بینی‌ وقایه سال 2013 میلادی اظهار کرد که سال آینده، سال جنگ در سراسر جهان خواهد بود.
به ادعای این مجله «سوریه» اولین کانون بحران و نزاع و درگیری در منطقه و جهان است و اوضاع در این کشور به سمت جنگ و سرنگونی نظام سوریه در حرکت است.

بنابر اظهار نظر فارین پالیسی جنگ در سوریه رقابت بین بازیگران بین المللی در عرصه این کشور را شدیدتر خواهد کرد، چون بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان بر این باورند که جنگ در سوریه فرصت تاریخی بزرگی برای ایجاد تغییر در موازنه‌های قدرت منطقه‌ای است و این رقابت‌ها مرحله انتقال در این کشور را با خطری جدی مواجه می‌کند.

اما دومین پیش‌بینی این مجله وقوع جنگ بین «ایران و رژیم صهیونیستی» است،‌ با اینکه ایران و اسرائیل تا اینجا نشان داده‌اند که به سلامت از بحران سوریه گذشته‌اند و به هر طریق ممکن از ورود به این بحران امتناع کردند.

با این حال فارین پالیسی مدعی است که پرونده هسته‌ای ایران به ویژه پس از گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای که از عدم همکاری ایران با این سازمان سخن می‌گوید، حمله نظامی اسرائیل به ایران را درپی خواهد داشت.

اما سومین کانون بحران در جهان در سال 2013 میلادی افغانستان خواهد بود، چون تاکنون آمریکا نتوانسته در این کشور امنیت و ثبات را برقرار کند و افغانستان همچنان شاهد درگیری‌های مسلحانه و نبردهای خونین است.

«پاکستان» چهارمین کانون بحران جهانی است، چون رابطه این کشور با آمریکا رو به تیرگی نهاده و بنابر ادعای این مجله انتقال از مرحله دیکتاتوری به مرحله دمکراسی هنوز در این کشور آنگونه که باید و به شکل صحیح تبلور نیافته که دلیل آن حاکمیت ارتش بر سیاست خارجی و حضور عناصر تندرو در آن است.

«یمن» پنجمین کانون بحران جهانی است که به نوشته فارین پالیسی برسر راه لغزیدن به خشونت‌ها یا امید به انتقال مسالمت‌آمیز قدرت قرار دارد، به ویژه آنکه هنوز کانون‌های بحران و گروه‌های مسلحی در این کشور مانند خاندان «علی عبدالله صالح»، دیکتاتور سابق یمن و خاندان «علی محسن الاحمر»، برادر ناتنی صالح همچنان در این کشور فعالیت دارند.

ششمین کانون بحران به اعتقاد فارین پالیسی منطقه «آسیای میانه» است که پیش‌بینی شده شاهد جنگ‌هایی به دلیل فروپاشی ساختارهای زیربنایی تمام کشورهای این منطقه و فساد سیاسی در آن باشیم. افزون بر اینکه کشوری چون تاجیکستان با خطر اعتراض‌های داخلی و تحریکات خارجی نیز مواجه است.

از دیگر پیش‌بینی‌های این مجله وقوع جنگ بین دو کشور آفریقایی «کنیا» و «سومالی» است، به دلیل افزایش تحرکات و حملات نظامی علیه جنبش «الشباب» سومالی است.

این درحالی است که فارین پالیسی اظهار کرده که دو کشور «تونس» و «میانمار» به دلیل شرایط حاکم و تضعیف ثبات در آنها به سمت جنگ داخلی در حرکت هستند.

اخبار روز خوزستان

تا پایان امسال
۳۰ هزار واحد مسکن مهر در خوزستان افتتاح می‌شود

خبرگزاری فارس: استاندار خوزستان گفت: تا پایان امسال 30 هزار واحد مسکن مهر در شهرهای مختلف استان افتتاح و به صاحبان آنها تحویل داده می‌شود.

خبرگزاری فارس: ۳۰ هزار واحد مسکن مهر در خوزستان افتتاح می‌شود

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، سید جعفر حجازی شامگاه شنبه در شورای مسکن استان اظهار داشت: طبق برنامه‌ریزی انجام شده 23 هزار واحد مسکن مهر تا اسفند ماه آماده بهره‌برداری و اسکان است، اما در صورت پیگیری فرمانداران و تعاونی‌ها، افزایش این تعداد تا 30 هزار به راحتی امکانپذیر است.

وی تاکید کرد: 30 هزار واحد مسکن مهر در دو مرحله 15 هزارتایی طی مراسمی با حضور وزیر راه و شهرسازی و مسئولان کشوری افتتاح می‌شود.نماینده عالی دولت در خوزستان اظهار داشت: در صورت افتتاح این واحدها، از تعهد استان در پایان دولت دهم، تعداد زیادی نخواهد ماند که تا پایان خرداد تحویل صاحبان آنها می‌شود.حجازی افزود: تلاش ما بر این است که پیشرفت کار را به حدی برسانیم که در دولت آینده، کار قدیم نداشته باشیم و پروژه‌های جدید مسکن را آغاز کنیم.وی تاکید کرد: به هر طریقی باید پرونده مسکن مهر را تا پایان دولت دهم ببندیم و لازم است فرمانداری‌ها جدی‌تر پیگیر موضوع باشند.استاندار خوزستان با تشکر از دستگاه‌های مجری زیرساخت‌ها شامل آبفا، برق و گاز، خطاب به مدیران بانک‌ها اظهار داشت: بانک‌ها موظفند فارغ از اینکه مسکن صنعتی یا غیرصنعتی باشد، 25 میلیون تومان تسهیلات برای هر واحد مسکن مهر را بدهند و به مصوبه دولت در این زمینه عمل نمایند.حجازی همچنین گفت: لازم است متقاضیان مسکن مهر بار دیگر پالایش شوند و افراد مجرد و کسانی که واجد شرایط هستند جایگزین اعضایی شوند که سهم آورده خود را نداده‌اند و واحد آنها بلاتکلیف است.وی افزود: تعاونی‌ها با پیمانکاران کنار بیایند و بر سر قیمت توافق کنند و کار را به پایان برسانند.

یک خبر از اهواز

مدیرعامل شرکت فرودگاههای کشور از فرود اضطراری یک فروند هواپیمای کوچک آمریکایی در فرودگاه اهواز خبر داد و گفت: نقص فنی دلیل فرود این هواپیما بود.به گزارش مهر، محمود رسولی نژاد در خصوص فرود یک هواپیمای آمریکایی در فرودگاه اهواز گفت: این هواپیما از نوع کوچک و تجاری بود که 20 روز پیش در فرودگاه اهواز به زمین نشست.
وی با بیان اینکه دلیل این فرود اضطراری نقص فنی بود، گفت: این هواپیما با ظرفیت 3 نفر هنگام عبور از آسمان ایران دچار نقص فنی شد که به همین دلیل فرودگاه اجازه فرود به آن را داد.مدیرعامل شرکت فرودگاههای کشور تصریح کرد: سرنشینان این هواپیما پس از فرود به سمت مقصد خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس رفتند و فعلا هواپیما در فرودگاه اهواز در حال تعمیر است و به زودی در مسیر قرار می گیرد. 
 
معاون استاندار خوزستان گفت: با هماهنگی سفارت سوئیس مسافران هواپیمای جت آمریکایی که به دلیل نقص فنی در فرودگاه اهواز فرود آمده بود، به مقصد منتقل شدند.علیرضا شیخ رباط لحظاتی قبل در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز، با تایید این خبر اظهار داشت: حدود 10 روز پیش هواپیمای جت آمریکایی به دلیل نقص فنی در فرودگاه اهواز فرود آمد.وی افزود: این هواپیمای آمریکایی از دبی به مقصد هلند پرواز داشته و به دلیل نقص فنی درخواست فرود اضطراری در اهواز داشت.شیخ رباط ادامه داد: این هواپیما دوکابین بوده و سه نفر مسافر به همراه داشته که با هماهنگی سفارت سوئیس، مسافران به مقصد نهایی منتقل شدند.

اخبار روز

/گزارش تصویری/
مراسم بزرگداشت حماسه 9 دی در حسینیه اعظمعکس 16:47:51 1391/10/09

9110-2282-5 کد خبر

RSS :: پرینت























یک خبر از خرمشهر

در حادثه سقوط جرثقیل
کشتی‌سازی اروندان هیچ نقشی در فوت شهروندان خرمشهری نداشته است 

خبرگزاری فارس: شرکت کشتی‌سازی اروندان با ارسال نامه‌ای به دفتر خبرگزاری فارس جنوب خوزستان عنوان کرد که این شرکت هیچ نقشی در حادثه سقوط جرثقیل و فوت دو شهروند خرمشهری نداشته است.

خبرگزاری فارس: کشتی‌سازی اروندان هیچ نقشی در فوت شهروندان خرمشهری نداشته است

به گزارش خبرگزاری فارس از خرمشهر، شرکت کشتی‌سازی اروندان با ارسال نامه‌ای به دفتر خبرگزاری فارس جنوب خوزستان مبنی بر درج خبر فوت دو خرمشهری بر اثر سقوط جرثقیل عنوان کرده است که کشتی‌سازی اروندان در ارتباط با فوت این دو شهروند خرمشهری از جمله عکاس خبرنگار فارس جنوب خوزستان و حادثه‌ای که به وقوع پیوسته کوچک‌ترین دخالتی نداشته است.همچنین در این نامه آمده است: حادثه سقوط جرثقیل در سایت مجتمع صنایع دریایی ساحل اروند معروف به بحرگان اتفاق افتاده و با این شرکت کاملاً بدون ارتباط است.

اخباری از شهرستان ایذه

حفاری غیرمجاز در محوطه پل خوره زاد؟!

چند روز پیش بر اثر سیلاب ایذه پایه‌های یک سازه باستانی سر از زیر خاک و سیلاب بیرون آورد که گمانه زنی های اولیه مبنی بر کشف پل شگفت انگیز و باستانی خوره زاد حکایت داشت اما این بار نیز حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان عتیقه قبل از مسئولین آنرا کشف و مورد کاوش قرار دادند.

ایذه پرس : شنیدنی است هنگامی که خبرنگاران و علاقمندان میراث فرهنگی ایذه در محل پیدا شدن پایه های پل باستانی اژگیل حاضر شدند در کمال ناباوری متوجه گودبرداری های غیرمجازی در کنار پایه های پل مذکور شدند.

حفاری غیرمجاز در محوطه پل خوره زادگفته می شود پل خوره زاد / خره زاد در دو هزار سال پیش یعنی در زمان ساسانیان به فرمان مادراردشیر (خورزاد)، ساخته شده و همه جهانگردان و مورخان آن را پلی عظیم و شگفت ثبت کرده اند.

سیلاب ایذه شالوده یک سازه باستانی را آشکار کرد.

سیلاب تاریخی در ایذه چندان بد نبود، شالوده و پایه های پلی باستانی (پل خوره زاد) را آشکار کرد.
پس از فروکش کردن سیلاب ایذه ، شالوده و پایه های پلی عظیم و باستانی درکنارپل اژگیل (شهرک صنعتی )آشکارشد.

اختصاصی ایذه پرس چند روز پس از سیلاب ایذه ، بر اثر جریان آب در منطقه اژگیل ایذه یک سازه باستانی سر از خاک بیرون آورد. این مکان یکی ازجاهایی است که گمانه های تاریخی برای وجود این شگفتی مهندسی بنام پل خره زاد پیش بینی کرده اند .
یکی از فعالان عرصه میراث فرهنگی ایذه به این خبرگزاری گفت: « رود کارون، دست کم در آبراه های خود همزمان با دولت ساسانیان دارای شش پل بزرگ و دیگر سازه های آبی بوده و راه هایی ارتباطی هم در تمام سرزمین بختیاری مانند جاده سنگفرش دسپارت (اتابکان) دیده می شود.بنا به گفته مورخان ، در زمان ساسانیان به فرمان مادر اردشیر، پل خره‌زاد بر روی دره‌ای خشک و میان دو کوه بنا شده و همه جهانگردان،آن را پلی عظیم و شگفت نامیده اند.

پل تارخی خره زاد در ایذه
حدود 180سال پیش ،سرهنری لایارد جهانگرد انگلیسی نزدیک به 2 سال از عمر خود را برای شناسایی پل خوره‌زاد (خداآفرین) در منطقه ایذه گذارند و بی آنکه به نتیجه ای درخور دست یابد، مکان‌هایی در سوسن و دیگر مناطق ایذه برای محل احداث آن پیش بینی کرده بود. این اثر نوظهور در ابتدای جاده دسپارت در کنار پل روستای اژگیل واقع شده و آورده های سیلابی کوه مون‌گشت، این سازه باستانی را سالها مدفون کرده بود. قدمت و تاریخ و نوع سازه این اثررا باید از کارشناسان میراث فرهنگی جویا شد »

آقای رحمانی مدیر میراث فرهنگی ایذه در گفتگو با ایذه پرس این سازه را بیشتر یک آب انبار و سازه ای در این زمینه دانست تا پل تاریخی خوره‌زاد ، اما اعلام نتایج دقیق تا حفاری کامل محوطه مشخص خواهد شد.

ایذه شهری بدون امکانات برای شهروندان و جذاب برای میهمانان

ایذه شهری جذاب برای میهمانان و بدون امکانات برای شهروندان

شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند.

نقش فضای سبز در زندگی انسان ها و ایجاد علاقه بیشتر به درخت و گل و چمن در وجود هرکس و در جامعه ما امر بسیار مهمی است.
در زندگی امروزی اهمیت دادن به تفریح و گردش یکی از ضروریات روزمره می باشد زیرا در زندگی ماشینی که از صبح اول وقت با سر و کار داشتن با ماشین های مختلف، آغاز می شود آرامش انسان از بین می رود.
در شهر که جز سر و صدا و دود و ماشین چیز دیگری یافت نمی شود استفاده از فضای سبز و پارک ها برای بدست آوردن آرامشی چند ساعته یکی از ملزومات زندگی است تا برای چند ساعت هم که شده از استرس و مشغله های روزانه جدا شویم و به دل طبیعت برویم.

نمایی از شهر ایذه از بلندای شهر

نمایی از شهر ایذه


ساخت و راه اندازی پارک ها و فضای سبز بر عهده شهرداری های شهرها می باشد که شهرداری ها نیز زمین هایی در نقاط مختلف شهرها برای ساخت فضای تفریحی، پارک و فضای سبز اقدام به احداث این قبیل فضاها می کنند.
شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند.


* نبود امکانات رفاهی در پارک ها
محسن داوریان که خود را جوان 27 ساله ای معرفی می کند می گوید: برخلاف جاهای دیگر، فضای سبز در شهر ایذه خیلی جدی گرفته نشده است.
وی وجود معارضین را یکی از مشکلات شهرداری می داند و اضافه می کند: معارضین در برخی جاها برای شهرداری مشکل ساز هستند و اجازه استفاده از زمین ها را نمی دهند.

این جوان ایذه ای ادامه می دهد: در برخی نقاط شهر فضای سبز مناسب است ولی برخی مناطق و محلات کمتر برخور دارند که شهرداری کم کاری می کند. وی کاشت چمن را برای استفاده مردم از فضای سبز کافی نمی داند و می گوید: فضای پارک و بلوارها برای بهره برداری عمومی کافی نیست زیرا امکاناتی مانند صندلی و دیگر لوازمات رفاهی ندارد.
وی در پایان گفت: مردم اشتیاق زیادی برای استفاده از فضای سبز دارند اما امکانات رفاهی مناسبی وجود ندارد.


* پارکی برای کمپ معتادان
ذوالفقار محمودی جوان دیگری نیز می گوید: فضای سبز مناسب نداریم اگر کسی بخواهد برای دقایقی در پارک بنشیند نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا پارک های ما نه صندلی دارند و نه سرویس بهداشتی و نه آبسردکن.

وی افزود: شهر ایذه یک شهر جذاب و گردشگری است که سالانه مهمانان و گردشگران زیادی از آن دیدن می کنند و امکاناتش برخلاف نام پر آوازه اش چندان مناسب نیست.
بهنام اسکندری نیز با اشاره به احداث پارک شهر بازی در ابتدای ورودی شهر از سمت باغملک می گوید: این پارک به کمپ معتادان تبدیل شده است زیرا کلاس های ترک اعتیاد معتادان در این پارک برگزار می شود.
وی افزود: به دلیل حضور معتادان در این پارک، خانواده ها رغبت کمتری دارند تا از این فضا استفاده کنند.
اسکندری در پایان گفت: در حال حاضر خانواده ها از پارک کوهستان که به تازگی راه اندازی شده استفاده نمی کنند و برای تفریح به آنجا نمی روند.

* پشیمان شدن از رفتن به پارک
رضا محمودی که خود را جوان 25 ساله ای معرفی می کند نیز با بیان اینکه در شهر ایذه کمبود امکانات تفریحی و فضای تفریحی داریم گفت: یک پارک صخره ای و کوهستان در ابتدای شهر زده اند ولی هیچ امکاناتی ندارد و هر کس به آنجا برود از رفتن خود پشیمان می شود.
وی افزود: با توجه به اینکه این پارک 3 سال است که احداث شده ولی هنوز فضای سبز و امکاناتش کامل نشده است.
محمودی کمبود امکانات رفاهی را یکی از بزرگترین مشکلات پارک کوهستان عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه این پارک از شهر فاصله دارد ولی امکاناتی مانند سوپرمارکت، کتابخانه و دیگر امکانات رفاهی در آن دیده نشده است.


گزارش: حسین یزدی
مرجع/ سدیدنیوز

تصاویر منتخب از همه جا

مجموعه اخبار از نقدها و اخبار میراث و فرهنگ خوزستان

مجتبی گهستونی: در حالی که سازمان میراث فرهنگی وظیفه اصلی خود را که حفاظت از میزاث فرهنگی است را فراموش کرده و به دنبال جستجو دربازه سبک زندگی مردم است، استاندار خوزستان از این غفلت استفاده کرده و خواستار تغییراتی در یکی از دو نماد تاریخی شهر اهواز شده است.

آیا پل سیاه که نخستین پل شهر اهواز وطولانی ترین پل ریلی ایران که بر روی پل تاریخی شادروان که دارای قدمت ساسانی بوده ساخته شده است با توصیه استاندار دستخوش تغییرات خواهد شد؟ آیا ایشان در مقام و منزلتی هستند که بخواهند یکی از نمادهای شهر اهواز را تغییر بدهند.

آیا دستور استاندار خوزستان به شهردار اهواز نسبت به رنگ‌آمیزی پل سیاه به رنگ سفید مخدوش کردن یکی از آثار ثبت ملی شده اهواز نیست؟ آیا سوء استفاده از قدرت در نبود شورای شهر که می تواند فریادرس تمام آحاد مردم باشد نیست؟

آقای استاندار خوزستان که سال گذشته ساختمان ثبت ملی شده جهاد کشاورزی را بین چند اداره تقسیم کرد اینبار برای تغییر رنگ پل سیاه به رنگ روشن آن هم ترجیحاً سفید سعی دارند چه چیز را جز تعرض به یک اثر ثبت شده را ثابت کنند. ایشان که خود مجری قانون هستند آیا فکر نکرده اند که با نصب یک تندیس در عرصه پل سفید اینبار سعی دارند به اثری دیگر تعرض کنند.

اگر استاندار خوزستان و مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان با هم مشکل دارند و دعوایشان دارد گستره فراوانی به خود می گیرد چرا کاری می کنند که به قیمت تعرض به یک اثر ثبت ملی تمام شود.

آیا ایشان کلیه کتاب های تاریخی و اقتصادی که به موضوع کارون، راه آهن ، کشتی رانی و پل سازی در خوزستان پرداخته اند و از پل سیاه نام برده اند را خوانده اند که می خواهند برای مشغول کردن پیمانکاری در شان یک سازه تاریخی دست ببرند؟

استاندار خوزستان برای این حرف خود که گفته "اگر پل سیاه به عنوان نماد معروف است، می‌توان با علامتی این نماد را حفظ کرد" چه توجیهی دارند.

استاندار خوزستان که معتقد است این پل زمانی در خارج از شهر بود، اما اکنون به دلیل گستردگی شهر و قرارگرفتن در محدوده اهواز، لازم است هرچه زود‌تر توسط شهرداری زیباسازی و نور‌پردازی شودآیا اطلاع دارند که در دوره ساسانیان اینجا و در محل همین پل سیاه، پلی دیگر به نام شادروان که همچون پل شوشتر معروف بوده وجود داشته است؟ آیا ایشان می دانند که روزگاری در جوار همین پل، شهر "هرمز اردشیر" و "هوجستان واجار" وجود داشته است.آقای استاندار شما که هر کاری می کنید تا خدمات و نام نیکتان بر جای بماند حتما انتظار ندارید که نسل های بعدی میراث برجای مانده از شما را مورد تعرض قرار بدهند؟

هیچ کدام از ما دوستداران میراث فرهنگی از نورپردازی پل سیاه، با هدف زیباسازی و ایجاد فضاهای مطلوب ناراحت نمی شویم اما رنگ آمیزی آن پل به رنگ سفید بی احترامی به دوستداران میراث فرهنگی و قوانین این حوزه است. شما اگر به دنبال فضاسازی مطلوب هستید بهتر است دستور دهید ساختمان باشگاه راه آهن جنب دانشکده ادبیات،برج خنک کننده کارخانه ریسندگی و بافندگی، سرای دادرس، سری معین التجار احیا شود تا به مقبولیت این شهر افزوده شود.از استاندار خوزستان انتظار داریم به صدای ناله میراث فرهنگی گوش دهد و در غفلت میراث فرهنگی خوزستان خود آتش بیار معرکه نشود. 

سالهاست خوزستانی ها ساختمان تاریخی شیرخوارگاه اهواز را با نام ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند اما تصرف الحاقات این ساختمان تاریخی توسط دیگر ارگان ها سبب شده که ساختمان جهاد کشاورزی به تدریج تخریب شود. این درحالی است که میراث فرهنگی استان هم درست در همین بنا اسکان دارد و گفته می شود این اداره کل تاکنون نتوانسته واکنشی نسبت به این تخریب ها نشان دهد.

پیش بخشی از الحاقات ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی توسط سازمان اسناد تخریب شد. این تخریب که بدون اطلاع اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان صورت گرفت تنها به دلیل عدم ابلاغ تعیین حریم توسط میراث فرهنگی این اتفاق را سبب شده است.

این درحالی است که الحاقات ساختمان جهاد کشاورزی اگر بدون هماهنگی میراث فرهنگی تخریب شود باعث ساخت وسازهای غیراصولی در حریم بنا می شود.

«مجتبی گهستونی» دبیر انجمن تاریانا و فعال میراث فرهنگی استان خوزستان در اینباره به CHN می گوید: «ساختمان جهاد کشاورزی خوزستان که پیش از انقلاب ساختمان شیرخوارگاه بود تا سال گذشته به عنوان ساختمان جهاد کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفت اما زمانی که جهاد کشاورزی به مکان دیگری انتقال یافت استانداری بنای آن را به 5 قسمت تقسیم و به ارگان های مختلف واگذار کرد».

این فعال میراث فرهنگی معتقد است، تعیین حریم ساختمان اصلی جهاد کشاورزی هنوز ابلاغ نشده و تخریب الحاقات بنا توسط دیگر اردگان ها از جمله سازمان اسناد تعرض به بنا محسوب می شود و سبب مخدوش شدن حریم منظری خواهد شد.

ساختمان جهاد کشاورزی متعلق به دوره پهلوی اول و برخوردار از الحاقات قدیمی و جدید است، مردم این بنا را تحت عنوان ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند. با این حال سازمان ثبت اسناد بدون درنظر گرفتن قوانین میراث فرهنگی اقدام به تخریب بخشی از بنا کرده است.

این گودال هایی که در ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی حفر شده به منظور شم کوبی و جداسازی این بخش از محوطه است

گهستونی معتقد است،اگر سازمان ثبت اسناد اقدام به تخریب الحاقات جنوب غربی این ساختمان کند و هر اداره ای تصمیم به ساخت و ساز گیرد این پرسش مطرح می شود که چه طرحی قرار است اجرا شود که تعرضی به این اثر ثبتی وارد نکند. خواسته فعالان میراث فرهنگی اینست که تعیین حریم هر چه سریعتر ابلاغ شود تا میراث فرهنگی با تکیه بر ضوابط ازتخریب ها جلوگیری کند.

درحال حاضر اداره کل میراث فرهنگی، دارایی و سازمان اسناد و اداره کل کتابخانه ها مالک بخش های مختلف بنای تاریخی جهاد کشاورزی هستند و هم اکنون تنها اداره کل میراث فرهنگی اهواز در آنجا مستقر شده، این درحالی است که گهستونی اضافه می کند که سازمان اسناد درحالی اقدام به تخریب ملک خود در این مجموعه می کند که وقتی با فرمانده یگان حفاظت خوزستان تماس گرفتم و از آنها خواستم که اقدامات پیشگیرانه داشته باشند وی در پاسخ گفت که کاری از دست یگان بر نمی آید و از آنجایی که استاندار دستور واگذاری ملک را به ارگان ها داده توان مقابله با عاملان تخریب را نداریم.

اینبار هم قصه تکراری تخریب ها با فرجام شوم پایان گرفت با این حال گهستونی معتقد است که عدم بلندمرتبه سازی درمحوطه روزنه امیدی برای جلوگیری از آسیب های بعدی است. 

 

چرا مناطق نمونه گردشگری خوزستان به حال خود رها شده اند؟  

مجتبی گهستونی

استان خوزستان از جمله استان هایی است که با وجود گرمای شدید در تابستان و با برخورداری از شرایط آب و هوایی متعادل و چهار فصل در مابقی ماههای سال از موقعیت مطلوبی برای توسعه گردشگری برخوردار است.

خوزستان با دو فرودگاه بین الملی اهواز و آبادان و دو فرودگاه داخلی ماهشهر و دزفول، برخورداری از راه آهن سراسری، برخورداری از پنج بندر امام خمینی، خرمشهر،آبادان، ماهشهر و هندیجان و برخورداری از راههای ارتباطی با استان های کهگلویه وبویر احمد، بوشهر، چهارمحال بختیاری،ایلام و لرستان از جمله استان های شاخص و مستعد محسوب می شود.

جاری بودن رودخانه های مهم کارون، دز، کرخه،جراحی و شاور در سراسر استان، وجود جنگل های نیمه گرمسیری،برخورداری از تالاب های دایمی و فصلی همچون شادگان،بامدژ، میانگران، بندون، ناصری،نیشکر، عرب حسن، هورالعظیم و... فرصت دیگری برای سرمایه گذاری در خوزستان محسوب می شود.

تنوع فرهنگی - قومی و سکونت اقلیت های مذهبی در جوار اکثریت جمعیت خوزستان که شیعه هستند باعث شده تا خوزستان به کلکثیونی برای همه اقشار ساکن در یک جامعه تبدیل شود.

با نگاهی به اوضاح و احوال خوزستان در خصوص همه داشته هایی که دارد اما این پرسش بوجود می آید که چرا صنعت گردشگری در استان خوزستان رشد نکرده است؟ عوامل آن چیست و آیا راهی برای برون رفت از وضعیت موجود وجود دارد یا خیر؟ اینها پرسش هایی جدی است که باید در فرصت و مجالی با دیگر کارشناسان امر به بحث و گفت و گو گذاشته شود.

اما اساسی ترین مشکل گردشگری خوزستان نبود طرح جامع گردشگری است که ضمانت اجرایی داشته باشد. با نگاهی به طرحی که سال ها پیش نوشته شد و تاکنون به اجرا در نیامده پی می بریم که اشکال های اساسی به آن طرح وارد است که نیازمند بر طرف شدن است.

به اعتقاد بسیاری از اهل فن گردشگری از هر نظر مشکل "اعتبار" دارد. این اعتبار هم از حیث کمبود پول و هم از آن لحاظ که نتوانسته در ساحت حیات اقتصادی و اجتماعی کشور اثر گذار باشد و فقط عده ای پُز آن را داده اند که گردشگری سومین صنعت دنیا است پس ما هم هستیم اهمیت پیدا کرده است.

با نگاهی به سرنوشت گردشگری در استان خوزستان پی می بریم که دست اندرکاران حوزه گردشگری در خوزستان باورشان شده که نفت قرار است تا ابد برسرمان سایه افکند پس دیگر نباید بیش از آن جولان داد. اما به واقع تلاش های دیگر کشورهای جهان که مثل ایران از اقتصاد تک محصولی برخوردارند ثابت کرده که در کنار صنعت نخست کشور خود، گردشگری هم پابه پای آن صنعت اولیه گام بر می دارد و ثروت های کلان را وارد کشور می کند.

باز این پرسش پیش می آید که آیا آن کشورها از تنوع فرهنگی و تاریخی همچون کشور ایران برخوردارند؟ با نگاهی به 20 طرح منطقه نمونه گردشگری در استان خوزستان که سال ها پیش توسط دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایه گذاری و و طرح ها تهیه شده متوجه می شویم که هیچ کدام از بررسی ها و مطالعات و پیش بینی های لازم صورت نگرفته و معاونت گردشگری راهی دیگر را پیش گرفته است. به طور مثال در مناطق نمونه گردشگری همچون تالاب هویزه، رباط، اروندکنار، طلائیه، سدانحرافی رامشیر، فتح المبین، شهدای شیمیایی،دهلاویه،شلمچه، ساحل رودخانه مارون،خارستان، هویزه، پامنار،پارک دره اندیمشک،رودشور هندیجان، منگره، سوسن سرخاب، آرپناه، شیمبار و خاییز بهبهان که همگی در سال 1387 به تصویب هیات دولت رسیده اند چه اقدام های مفیدی صورت گرفته است. آیا غیر از آن است که یک تابلو منطقه نومنه گردشگری در آن نصب شده و بعد به حال خود رها شده است. مگر نه اینکه مردم به خودی خود و به طور سنتی همچون گذشته در این مناطق به گردشگری می پرداختند و فعالان میراث فرهنگی و گردشگری خود برای رونق بخشیدن به این مناطق تلاش می کردند پس نقش عینی و ملموس سازمان میراث فرهنگی در این مناطق چه بوده است؟

چرا نقس سرمایه گذاری بخش خصوصی در خوزستان اندک است و موانع برای حضور این سرمایه گذاران بر طرف نمی شود. راستی چرا کارگروه گردشگری استان خوزستان در استانداری در یک سال گذشته برگزار نشده است.چرا سرمایه گذاری در حوزه مناطق و دهکده های گردشگری به یک پروسه طولانی مدت و طاقت فرسا تبدیل شده است. سرنوشت دهکده زراس دهدز، دره پارک اندیمشک و چم آسیاب مسجدسلیمان به کجا ختم شد؟ چرا در امامزاده عبدالله باغ ملک باید بزرگترین هنر اداره کل میراث فرهنگی در هنگام مراجعه یک نفر که خواهان کمک گرفتن برای توسعه گردشگری منطقه است ساخت یک چشمه دستشویی باشد؟

چرا از قلعه دهدز، قلعه مدرسه بهبهان, کوشک نورآباد ایذه و دیگر عمارت هایی که آماده بهره برداری برای توسعه گردشگری هستند استفاده ای نمی شود؟

سهم خوزستان از شرکت در نمایشگاهها و رویدادهای ملی و بین المللی برای معرفی جاذبه های گردشگری خوزستان چقدر است.

آیا غیر از آن است که گردشگری، بزرگترین مجموعه خدماتی جهان است که روز به روز بر عرصه­های کاری، ابعاد و اهمیت آن افزوده می­شود و طبعا جایگاه رفیع­تری را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص می­دهد.اما سهم ،نقش و جایگاه ما کجاست؟

امروزه گردشگری که از آن با عنوان "صنعت بدون دود" یاد شده است در برخی از کشورها که به مرحله توریسم صنعتی رسیده­اند سهم بسیار بالایی را در "تولید ناخالص ملی" و درآمدهای ارزی کسب کرده است. ضمن آن که بعضی از ممالک دیگر هم به موفقیت­های چشمگیری در این زمینه دست یافته­اند. اما در خوزستان از همه این منابع خدادادی که وجود دارد چه استفاده و بهره ای برده شده است؟ اصولا اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان چه نقش قابل توجهی در هدایت کردن این حوزه داشته است؟

به اعتقاد من و بسیاری از کارشناسان اهل فن و جوامع محلی، راه نجات گردشگری تغییر شکل سیستم گردشگری از مفعول به فاعل است. گردشگران دیگر تنها به از دور نگاه کردن و عکس برداشتن بسنده نمی­کنند، گردشگران می­خواهند هرچه بیشتر با فرهنگ بومی درگیر شده و با افراد بومی معاشرت کنند. زمان، زمان علایق خاص است. گردشگران به دنبال مشارکت بیشتر و تجربیات عجیب هستند و خرید صنایع دستی برای آنها پیوندی با یک فرهنگ دیگر محسوب می­شود که تجربه سفر آنها را شیرین­تر می­کند.

از آنجایی که بخش گردشگری از طریق دستیابی به ارز خارجی، ایجاد شغل و رشد اقتصادی پایدار می­تواند تاثیر اساسی بر اقتصاد ملی داشته باشد. پولی که برای گردشگری خرج می­شود بلافاصله و مستقیم در جامعه محلی گسترده می­گردد. به همین دلیل توانایی متعهد ساختن جوامع محلی سبت به یکدیگر و تلاش در راه ماندگاری سنت های بومی در نتیجه حفظ میراث فرهنگی و گونه­های مختلف آن یاری گر مسایلی چون توسعه اجتماعی اقتصادی پایدار و فقرزدایی در جوامع محلی است چرا که منجر به اشتغال­زایی و ایجاد فرصت­های شغلی برای تمامی اقشار حتی آنان که در لبه­های اقتصاد محلی قرار گرفته­اند می­شود.

اگر دست اندرکاران گردشگری خوزستان به بیانیه های همایش ها و نتایج کنوانسیون های مرتبط با گردشگری در یک دهه اخیر از جمله کنفرانس جهانی گردشگری و صنایع دستی در تهران(13 تا 15 ماه می 2006 میلادی)، کنوانسیون حفاظت از میراث­های فرهنگی و طبیعی جهان، حفاظت از فرهنگ سنتی و عمومی، بیانیه جهانی یونسکو در خصوص تنوع فرهنگی سال 2001، یانیه گردشگری فرهنگی و فقرزدایی سال 2004، بیانیه نیویورک در خصوص تجهیز گردشگری برای اهداف توسعه هزاره سال 2005، بیانیه یوگیاکارتا در خصوص فرهنگ­های ملی و گردشگری جهانی سال 1992 و نکته­های اخلاق جهانی برای گردشگری در سال 1999 سازمان جهانی گردشگری، و اهداف توسعه هزاره سازمان ملل توجه نمایند قطعا برنامه ریزی برای انسجام بخشیدن به حوزه گردشگری در خوزستان شکل دیگری پیدا می کند.  

مجتبی گهستونی: خوزستان برای آنهایی که کاملن با آن آشنا هستند، استان پر رمز و رازی است. چرا؟ بخشی از جواب این پرسش ذر این نوشتار مشخص است.

گستره خوزستان در شمال و جنوب و شرق و غرب، تنوع آب وهوایی، داشتن جاذبه های منحصر به فرد طبیعی در هر شهرستان و برخورداری از آثار تاریخی از دوره های متعدد اسلامی تا دوره عصر آهن، خوزستان را به دروازه تاریخ و گهواره تمدن معرفی کرده است.

ایران همواره برای ایرانیان و هم برای خارجیان پرسش بر انگیز بوده است. همیشه دغدغه عده بی شمار این بوده که مگر ایران از چه عناصر قدرتمندی برخوردار است که این همه از تاریخ و عظمت و گذشته پرقدرت آن سخن به میان می آید.

با نگاهی به رازها و افسانه ها و قصه های موجود در چهار گوشه خوزستان،باغ ها و گلستان های عطر آگین، قلعه ها و کاخ های پادشاهان و حاکمان دوره های کهن، مساجد و بقاع متبرکه همراه با معماری و نقاشی های محصور کننده، رودخانه ها و چشمه های همیشه جاری و جوشان، معابد خدایان به جای مانده از هزاره های قبل، نقش برخسته ها و سنگ نوشته های باقی مانده از اعصار قدیم، کوههای سر به فلک کشیده و... ثابت می کند خوزستان همواره مورد توجه بوده است. چه در زمان های کهن که این سرزمین را برای زیست مناسب دیده اند و چه در زمان ورود اسلام به ایران که خوزستان مناسب ترین مسیر برای ورود آخرین دین رسولان انتخاب شد.

وجود همه این ویژگی های تاریخی و فرهنگی پاسخ مناسبی برای همه کسانی است که به دیده شک و تردید درباره عظمت ایران و خوزستان می نگرند.

آنگاه که گردشگران داخلی و خارجی قدم به مناطق تاریخی و گردشگری می گذارند به خودی خود مشاهده بدون اطلاع از تاریخ و شرح حال آن چندان رضایت بخش نیست به همین دلیل روایت این تاریخ پر رمز و راز بر عهده راهنمایان گردشگری است.

اگرچه صنعت گردشگری هنوز صنعتی نیست که شناخت عمیقی از آن پیدا کرده باشند اما شغل راهنمایان گردشگری هم راهی نسبتا طولانی در پیش دارد تا شناخته شود.

در این میان راهنمایان گردشگری خوزستان وظیفه بسیار سنگینی بر دوش دارند تا بتوانند مسئولیت به حرکت در آوردن چرخ دنده های گردشگری خوزستان را به نحو احسن انجام بدهند.

راهنمایان گردشگری خوزستان به دلیل غنی بودن استانی که در آن زندگی می کنند راهی به جز بالا بردن اطلاعات و جسارت خود ندارند تا بتوانند از ابتدا تا انتهای سفر، گردشگر همراه خود را شیفته شنیدن نگه دارند.

بارها در سفرهایی که به همراه مسافران بسیار در خوزستان داشته ام بر من ثابت شده است که یک راهنما تا چه حد می تواند افسون کند و در تغییر نگرش منفی یک فرد یا عده بی شماری تاثیر مثبت بگذارد.

متاسفانه در این میان راهنمایان گردشگری قشر آسیب پذیری هستند و از حمایتی برخوردار نیستند. متولیان امر ذوق و سلیقه ای از خود برای فربه کردن آنها به خرج نمی دهند. چرا که اگر غیر از این بود برگزاری جشن راهنمایان گردشگری ایران که با ابتکار و تلاش و برنامه ریزی خودِ راهنمایان گردشگری در اسفند سال گذشته در خوزستان برگزار شد می توانست با حمایت های جدی تر و واقعی تر (نه از سرِ زور و اجبار) همراه شود و حماسه های بس بزرگتر را در بزرگترین و مهم ترین گردهمایی گردشگری ایران خلق کند. نکته پایانی اینکه در این زمانه پر از تنش و اضطراب، صنعت گردشگری مرهم بسیاری از دردها و آلام ها است و راهنمایان گردشگری به مراتب بهتر از هر کسی دیگر می توانند روای قصه های تلخ و شیرین مردمان محجوب این دیار کهن باشند. 

یک دوستدار میراث فرهنگی خوزستان گفت: 2 اثر تاریخی در حوزه آیین‌های محرم شهرستان شوشتر ثبت معنوی - ملی شده است. مجتبی گهستونی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شوشتر اظهار داشت: ثبت این 2 اثر معنوی در حوزه عاشورا و محرم افتخاری برای مردم این شهرستان است.

وی درباره مشخصات این آثار گفت: یکی از این 2 اثر به نام «نخل مقوم حسین» امامزاده‌ای در خیابان شهید رجایی شوشتر است که سابقه طولانی داشته و همه ساله در ایام محرم آیین خاصی برای جابه‌جایی این نخل برگزار می‌شود و به این دلیل این اثر به ثبت ملی رسیده است.این فعال میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: آیین «سه روزه امام حسین» نیز در شوشتر به ثبت ملی رسیده که در نوع خود در آیین‌های عاشورایی کشور بسیار بدیع است.

گهستونی با اشاره به نحوه برگزاری این آیین در ایام محرم تاکید کرد: مردم شوشتر دو روز پس از عاشورا که بر اساس مقاتل، روزی است که قوم بنی اسد برای تدفین پیکر شهدای دشت کربلا اقدام کرده‌اند، آیین تعزیه‌خوانی و شبیه‌خوانی در امامزاده عبدالله شوشتر برگزار می‌کنند که این آیین به نام «سه روزه امام حسین» به ثبت ملی رسید.وی با اشاره به سابقه این آیین، خاطر نشان کرد: این آیین در شوشتر سابقه طولانی دارد و به این دلیل برای ثبت در همایش مازندران پیشنهاد شد که مورد موافقت قرار گرفت.

این دوستدار میراث فرهنگی با اشاره به اینکه آیین‌های بسیار زیادی در عزاداری امام حسین (ع) در خوزستان وجود دارد، تاکید کرد: باید برای احیا و ماندگاری این آیین‌ها در ردیف آثار ثبت شده ملی تلاش کرد.شهرستان شوشتر سنتی‌ترین عزاداری‌های امام حسین (ع) را در خوزستان برگزار می‌کند و به این دلیل در میان پنج اثر ثبت شده آیین‌های محرم از خوزستان، دو اثر به شوشتر اختصاص داشته است. 

بررسی نقش افراد بیگانه در تاریخ معاصر ایران

دوارد براون و انعکاس هدفمند تاریخ تحولات  
نوع نگاه و حمایت‌های مشفقانه‌ی ادوارد براون نسبت به فرقه‌های بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست فرقه‌سازی دولت انگلیس همگامی و هم‌خوانی دارد. هدف انگلیسی‌ها از فرقه‌سازی در آن دوره، مقابله با حرکت‌های منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود...
گروه تاریخ برهان/ محمدعلی سربازی‌مقدم؛ «ادوارد براون» (7فوریه 1862م.- 5ژانویه 1926م.) از شر‌ق‌شناسان نام آشنای انگلیسی است که در مورد ماهیت و محتوای نوشته‌ها و اظهارنظرهای وی اتفاق نظر وجود ندارد و قضاوت‌های گوناگونی در منابع دست اول و پژوهش‌های متأخر و معاصر صورت گرفته است. برخی چون «مجتبی مینوی، محمد قزوینی، عیسی صدیق و ...»[1] وی را ایران دوست واقعی معرفی کرده و افعال، آرا و اندیشه‌هایش در مورد ایران را ستوده‌اند.

برخی دیگر همچون «محمود محمود[2]، عباس نصر و ...» با مقایسه و بررسی آرا و اندیشه‌های براون در ارتباط با سیاست خارجی و منافع استعماری کشور متبوعش انگلیس، او را هم‌سو با سیاست‌های انگلیس در ایران دانسته‌اند و مسافرت وی به ایران را نیز به احتمال زیاد در واقع مأموریتی از سوی مقام‌های کشورش برای تحقیق در مورد اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران، به‌ویژه وضعیت فرقه‌های ضاله‌ی بابیه، بهاییت و پیروان آن‌ها دانسته‌اند.

آغاز ورود ادوارد براون به تحقیق در مورد فرقه‌ی بابیه
او به ظاهر پس از مطالعه‌ی کتاب «کنت دو گوبینو»ی فرانسوی با عنوان «مذاهب و فلسفه در خاورمیانه» که قبل از وی به ایران آمده بود و 3سال در ایران توقف داشته و یکی از فصل‌های وی در مورد تاریخچه و عقاید فرقه‌ی بابیه بود، به این موضوع توجه کرد و از آن پس تلاش نمود اطلاعات دقیق و جامعی در آن زمینه گردآوری کند.[3] در همین زمینه به «عکا» و «قبرس» سفر کرد و با «میرزا یحیی» (صبح ازل) و «میرزا حسینعلی» (بهاءالله) ملاقات کرد و به گردآوری رساله‌ها، اسناد و اطلاعات مربوط به این فرقه پرداخت.

سفر به ایران
براون در سال 1887م. به ایران مسافرت کرد و به مدت یک سال در شهرهای بزرگ ایران، به ویژه یزد، کرمان و تهران اقامت کرد و با طبقات مختلف مردم و فرقه‌های مذهبی، به‌خصوص فرقه‌ی بابیه آشنایی بیشتری یافت. وی حاصل مشاهدات و مطالعات خود در این سفر را در سال 1891م. با عنوان «سرگذشت یک سیاح» توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر کرد. این کتاب در ایران با عنوان «یک سال در میان ایرانیان» ترجمه و منتشر شده است.

وقتی در مورد ادوارد براون به عنوان یک مستشرق، ایران‌شناس و علاقه‌مند ایران بدون ارتباط با سیاست‌های انگلیس در کشور مواجه می‌شویم، شخصیت وی بسیار ارزشمند، متعالی و ستودنی به نظر می‌رسد. اما زمانی که همین شخصیت در چارچوب روابط ایران و انگلیس و سیاست انگلیس در ایران مورد واکاوی قرار می‌گیرد، موضوع صورت دیگری به خود می‌گیرد و موضوع عشق و علاقه‌ی وی به ایران با عشق و علاقه‌اش به سیاست‌های کشورش گره و پیوند می‌خورد و توجه ویژه‌ی وی به فرقه‌ی ضاله‌ی بابیه و احساسش نسبت به شخصیت‌های آن فرقه، معنای سیاسی پیدا می‌کند.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد که ادوارد براون در تمام مسیر سفر (خارج و داخل ایران) تحت حمایت کامل مأموران و نمایندگان سیاسی انگلیس بوده و حمایت و محافظت از وی به مأموران عثمانی و ایران نیز توصیه شده بود.[4] استقبال از وی در قلمرو عثمانی و ایران فراتر از استقبال از یک شخص و شخصیت عادی، بلکه در سطح مقام‌های عالی سیاسی بوده است.
مطالعه‌ی دقیق کتاب «یک سال در میان ایرانیان» نشان می‌دهد که براون بخش قابل توجهی از مطالب خود را به تاریخچه‌ی فرقه‌ی بابیه و پیدایش بهاییت اختصاص داده است. در واقع تحقیق جامعی درباره‌ی این فرقه در نزدیک‌ترین زمان و تاریخ تحولات پدید آمده انجام داده است. در آن ایام فعالیت بابیه و بهاییت به عنوان فرقه‌های ضاله یکی از مسائل حاد سیاسی داخلی ایران بوده و دامنه‌ی آن به عثمانی و مصر هم کشیده شده بود.
مطالعه‌ی دقیق کتاب «یک سال در میان ایرانیان» نشان می‌دهد که براون بخش قابل توجهی از مطالب خود را به تاریخچه‌ی فرقه‌ی بابیه و پیدایش بهاییت اختصاص داده است. در واقع تحقیق جامعی درباره‌ی این فرقه در نزدیک‌ترین زمان و تاریخ تحولات پدید آمده انجام داده است. در آن ایام فعالیت بابیه و بهاییت به عنوان فرقه‌های ضاله یکی از مسائل حاد سیاسی داخلی ایران بوده و دامنه‌ی آن به عثمانی و مصر هم کشیده شده بود.

به‌وسیله‌ی سرگرد «ولس»، رئیس اداره‌ی تلگراف هند و اروپا به ناصرالدین شاه معرفی شد[5] و در مسیرهای حرکتش با تمام مسئولین سیاسی و حکومتی ایران دیدار و ملاقات کرد و مورد استقبال گرم واقع شد.

هدف اصلی مسافرت وی به ایران
مطالعه‌ی دقیق کتاب «یک سال در میان ایرانیان» نشان می‌دهد که براون بخش قابل توجهی از مطالب خود را به تاریخچه‌ی فرقه‌ی بابیه و پیدایش بهاییت اختصاص داده است. در واقع تحقیق جامعی درباره‌ی این فرقه در نزدیک‌ترین زمان و تاریخ تحولات پدید آمده انجام داده است. در این ایام فعالیت بابیه و بهاییت به عنوان فرقه‌های ضاله یکی از مسائل حاد سیاسی داخلی ایران بوده و دامنه‌ی آن به عثمانی و مصر هم کشیده شده بود.

از این منظر، پیدایش و تحولات فرقه‌ها‌ی بابیه و بهاییت با سیاست استعماری فرقه‌سازی انگلیسی‌ها در ایران و منطقه مقارن بوده است. به نظر می‌آید که براون با ذره‌بین بابی‌یابی وارد ایران شده و در همه جا در جست‌وجوی یافتن بابی‌ها، حوادث زندگی آن‌ها، افکار، اندیشه‌ها و اعتقادات آن‌ها بوده است. در مورد حس بابی‌یابی براون از سفرنامه‌اش شواهد فراوانی می‌توان ذکر کرد.

او در اصفهان وقتی چند نفر از بابی‌ها را در لباس دلال پیدا می‌کند، آن لحظه را چنین بازگو می‌کند: «بالاخره فرصتی که ماه‌ها در انتظارش بودم دست داده بود. در یک لحظه همه‌ی بی‌حوصلگی و بی‌میلی من، به ذوق و شوق بدل شد.... به محض اینکه بهت و حیرتم فروکش کرد و توانستم حرف بزنم، گفتم: «تو، بابی هستی؟ خدای من، از وقتی به ایران پا گذاشته‌ام دنبال بابی‌ها می‌گردم.»[6]

از این پس رابطه‌ی او با پیروان و رهبران بابیه به صورت جدّی آغاز می‌شود و تا آخرین روز حضورش در ایران به حدّ اعلای خود می‌رسد. او شروع به جمع‌آوری کتاب‌ها و هرگونه آثار اصلی مربوط به آن فرقه، افکار و اندیشه‌هایشان می‌کند. در ادامه‌ی این مقاله به ترتیب تاریخی روند مسافرت و سیر وی در ایران مواردی را بازگو خواهیم کرد.

برخی معتقدند که سفرنامه‌ی براون در واقع مختصری از مشروح گزارشی است که به مقام‌های سیاسی انگلستان داده است و پس از حذف و اضافاتی به‌نام سفرنامه‌ی خود، یعنی «یک سال در میان ایرانیان» منتشر کرده است. دکتر «ویلز» انگلیسی که به عنوان مبلغ مسیحی انگلیسی به نفع سیاست‌های انگلیس در اصفهان فعالیت می‌کرد، در سفرنامه‌اش به رابطه‌ی بابی‌ها با مأموران انگلیسی و حمایت انگلیس از آن‌ها اعتراف کرده، می‌گوید:

«تبلیغات مذهبی ما در مورد مسلمانان بی‌نتیجه ماند، زیرا تنها تعدادی از بابی‌ها به ما مراجعه کردند و آماده‌ی قبول تبلیغات و تعلیماتمان گشتند تا بدین طریق جان خود را از خطر کشته‌شدن به‌دست مسلمانان نجات دهند و در واقع می‌شود گفت که به نام تمایل نشان دادن به تبلیغات مذهبی زیر چتر حمایت ما درآمدند یا در حقیقت پناهنده به ما شدند.»[7]

«عباس نصر» که تحقیق به نسبت جامعی در این زمینه انجام داده، به این نتیجه رسیده است که اغلب مطالب سفرنامه‌ی براون، وقایع و اعتقادات فرقه‌ی بابیه است. وی خدماتی را که براون از این راه به طرفداران این فرقه نموده به شرح زیر بر می‌شمارد:

برداشت‌ها و نظرنظرهای گوبینو را در این باره یک بار دیگر حک و اصلاح کرده است؛

تاریخ حوادث آن‌ها را به ثبت رسانده است و در معرض مطالعه‌ی عموم گذاشته است؛

اعتقادات آن‌ها را در ضمن بیان سفرنامه در معرض مطالعه‌ی عموم گذاشته است و به‌خصوص ریزه‌کاری‌های فراوان از عقاید آن‌ها که گاه آلت تبلیغ به‌خود می‌گیرد؛

با مظلوم نمایی‌هایی که از آن‌ها کرده است، زمینه‌ی پذیرش حقانیت آن‌ها را در ضمیر ناخودآگاه خواننده فراهم ساخته است؛

از چهره‌ی منفور پاره‌ای از آن‌ها نظیر قره‌العین، غبارزدایی کرده است؛

چهره‌ی علمای شیعه مذهب را ملوث نموده و بدون مطالعه و تحقیق گفته‌های بابی‌ها را برضد آن‌ها درج کرده است.[8] حتی عباس نصر در نقد کتاب «یک سال در میان ایرانیان» با توجه به پرداختن براون به بابیان و مسائل و مشکلات آن‌ها و دلسوزی‌هایی که در مورد آن‌ها می‌کند، معتقد است که بهتر بود براون اسم کتاب و سفرنامه‌اش را «یک سال در میان بابیان» می‌گذاشت تا اسم با مسمایی برای اثرش باشد.[9]

براون و بازگویی تاریخ ممنوعه‌ی بابیه
در زمان سفر براون به ایران، فعالیت‌های بابیه حساسیت ملت مسلمان ایران، به‌ویژه علما و دولت قاجار را برانگیخته بود و افعال، اعمال و نشر افکار و اندیشه‌های آن‌ها تحت ممنوعیت‌های شدیدی بود. براون به بهانه‌ی سفرنامه‌نویسی به ذکر جزئیات اقدام‌ها و زندگی مخفی بابیان و تا حدودی نیز بهاییت و ازلیه پرداخته و در واقع نحوه‌ی ارتباط با اعضای این فرقه‌های ضاله را مطرح کرده و طرفداران و رهبران آن‌ها را تا حد مبارزین برای آزادی و انسانیت بالا می‌برد و از اندیشه‌ی آن‌ها به عنوان اندیشه‌ی والایی یاد می‌کند که ارزش تحقیق و اشاعه دارد.
اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقه‏های ضاله‌ی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق هم‌دردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقه‌گرایی و اختلاف‌های مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.


براون پرداختن به تاریخ بابیه را از ورودش به تبریز و بازدیدش از ارگ تبریز آغاز می‌کند. وی با نگاه به ارگ بلافاصله به یاد اعدام «محمدعلی باب» می‌افتد. وی در تشریح مشاهداتش از ارگ به اعدام محمدعلی باب و در چندین صفحه‌ی بعدی به تاریخچه‌ی بابیه می‌پردازد و همراه با مظلوم‌نمایی کامل آن را بازگو می‌کند.[10]

او پرداختن به تاریخ بابیه را به طور مفصل در یک جا نمی‎‌آورد، بلکه به مناسبت دیدار با فعالان و رهبران بابیه در هر شهر بخشی از آن را که در واقع مکمل بخش قبلی بوده است، بازگو کرده و با افزودن اطلاعات جمع‌آوری شده از افراد و منابع جدید در سفرنامه‌اش ذکر می‌کند. وی در جریان تلاش‌های بابی‌یابی‌اش به اقتضای موقعیت، روش‌های گوناگونی را در پیش می‌گیرد:

اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقه‌های ضاله‌ی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق هم‌دردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقه‌گرایی و اختلاف‌های مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.

سعی می‌کند در نخستین روز ورود به هر شهری از افراد بابی مهم و مطلع کس یا کسانی را پیدا کند و در مورد وضعیت پیروان باب در آن شهر و منطقه اطلاعات دقیقی به‌دست آورد. در ضمن همواره در پی یافتن و خرید و تهیه‌ی کتب و الواح بابی بوده و در این زمینه بسیار موفق عمل می‌کند. نکته‌ی قابل ذکر این است که در شهر و منطقه‌ای که موفق به ایجاد ارتباط با پیروان آن فرقه‌ی ضاله نشده و یا وقت کمی برای این کار داشته، احساس تغابن خود را کتمان نکرده و با افسوس به ناکامی خود اشاره می‌کند.

به عنوان مثال وقتی پس از ورود به «آباده» موفق به ارتباط بیشتر نمی‌شود، می‌نویسد: «امیدوار بودم با پیروان فرقه‌یبابیه در آباده گفت‌وگوی بیشتری داشته باشم اما امیدم بیهوده بود، زیرا کوتاهی مدت اقامتم در شهر و نیز میهمان‌نوازی مسئول تلگراف‌خانه باعث شد نتوانم شخص بابی‌ای را که معرفی شده بود بیابم.»[11] البته وی این نوع بروز احساس تغابن را در موارد عدیده‌ای ابراز کرده است.

هر جایی که مردم تسامح کمتری نسبت به فرقه‌های ضاله داشته‌اند و نسبت به آن حساس بوده‌اند از تعقیب موضوع خودداری می‌کرد. به عنوان مثال در مسیرش از اصفهان به شیراز به یکی از صوفیان برخورد می‌کند و وقتی از وی می‌پرسد آیا کسی از بابیان را در آن منطقه می‌شناسد، آن فرد واکنش تندی نشان می‌دهد. براون می‌گوید: «آن فرد با حالتی افتخارآمیز افزود: «ما هر کسی را که مشکوک به پیروی از آن فرقه باشد تکه‌تکه می‌کنیم، زیرا به شکر خدا ما همگی پیروان مرتضی علی(علیه‌السلام) هستیم».

احساسات شدیداً خصمانه‌ی او نسبت به بابیان، مرا تشویق به ادامه‌ی صحبت در این باره نمی‌کرد. بنابراین او را رها کردم.»[12] عکس این وضعیت نیز زمانی بود که احساس می‌کرد مردم منطقه نسبت به موضوع فعالیت فرق ضاله تسامحی دارند. در آن صورت بر دامنه‌ی فعالیت و ارتباطات خود می‌افزود و موقع ترک آن شهر ابراز ناخرسندی می‌کرد که مجبور شده است آن موقعیت خوب را رها کند. موقع ترک شیراز و یزد چنین احساسی را ابراز می‌کند.

چنانکه در گذشته نیز اشاراتی رفت، یکی از روش‌های مؤثرش اخذ معرفی‌نامه و توصیه‌نامه از شبکه‌ی رهبران بابی در شهرهای مختلف بود. براون در شهرهای پایانی در برنامه‌ی سفرش متوجه شد که بابیان به صورت شبکه‌ای در کل کشور عمل می‌کنند و او نشانه‌های این موضوع را در هر شهری مشاهده می‌کرد و در واقع قبل از ورودش منتظرش بودند و به محض ورود در نخستین روز اقامت، برگزاری جلسات و جمع‌آوری اطلاعات شروع می‌شد.

وی در ادامه‌ی مسیرش به سوی تهران در زنجان نیز دنبال وقایع مربوط به شورش بابیان زنجان بوده است: «در زنجان ماندم، زیرا می‌خواستم شهر و برج و باروی آن را از نزدیک تماشا کنم و اطلاعات روشن‌تری درباره‌ی تاریخ وقایع محاصره‌ی شهر گرد آورم، مخصوصاً اینکه چه عوامل و امکاناتی بابیان شورشی را قادر ساخت تا مدتی طولانی در مقابل قوای دولتی پایداری کنند؟»

وی پس از تشریح نبرد نیروهای دولتی با بابیان شورشی، از تلاش‌های نافرجامش برای یافتن افرادی ابراز تأسف می‌کند و می‌گوید: «متأسفانه هیچ کس را نیافتم که بتواند اطلاعات دقیقی درباره‌ی دوران محاصره‌ی شهر، به من بدهد. تأسف من بیشتر به این خاطر بود که اطمینان داشتم هنوز اشخاصی در زنجان اقامت دارند که شاهد عینی وقایع بوده‌اند و یا خود در آن‌ها شریکی مستقیم داشته‌اند.»[13]

در تهران نیز موضوع برخورد حکومت قاجار با بابیان را دنبال کرده و از آن همه فساد و موارد منفی پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، اقدام وی بر بابیان و برخورد با آن‌ها را مدام یادآوری و تقبیح می‌کند. در مورد احساسش نسبت به ناصرالدین شاه قاجار نیز آن را به بابیان پیوند می‌زند و آشکارا می‌گوید که از احساسات منفی خودم نسبت به شاه به دلیل کشتار بابی‌ها آگاهی دارم.[14] او این رویه را در تمامی مسیر سفر با حدت و شدت دنبال کرد.

همگامی با سیاست استعماری فرقه‌سازی و تشدید اختلاف‌های مذهبی انگلیس در ایران با روش‎ها و ترفندهای گوناگون
الف) تلاش برای مظلوم‌نمایی و قهرمان‌سازی از رهبران بابیه و بهاییت؛ اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقه‌های ضاله‌ی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق هم‌دردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقه‌گرایی و اختلاف‌های مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.

براون به عنوان یک محقق می‌بایستی به نقش کشورش در ایجاد و تقویت فرقه‌های بابیه، بهاییت و ازلیه اشاره می‌کرده و به دلایل گوناگون از جمله ایجاد اختلاف مذهبی و مباینت آرا و اندیشه‌های منتسب به آن فرقه‌ها با نص صریح قرآن و سنت و تنفر شدیدی که در میان طبقات گوناگون جامعه‌ی اسلامی ایران، از تلاش برای تقویت و ترغیب اعضای آن‌ها برای مبارزه با حکومت قاجار اجتناب می‌کرد.

اما یکی از اصول سیاسی انگلیس در دوره‌ی قاجاریه، به‌ویژه عصر ناصری، فرقه‌سازی بود و اقدام‌ها، نوع نگاه و حمایت‌های مشفقانه‌ی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شده‌ی دولت انگلیس همگامی و هم‌خوانی دارد. هدف انگلیسی‌ها از فرقه‌سازی در این دوره، مقابله با حرکت‌های منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبهه‌ای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.

از این رو، یکی از ابزارهای مهم سیاست پیشگیرانه‌ی انگلیسی‌ها، فرقه‌سازی و تراشیدن موعودهای دروغین برای مسلمانان و افزودن شاخ و برگ‌های مغایر با قرآن و سنت به اعتقادات مردم بود. او همه‌ی افراد آن فرق ضاله را انسان‌های مبارز و آزاده که برای عقایدشان حاضرند جانشان را فدا کنند، معرفی می‌کند. از کشته‌شدگان آن‌ها نیز به عنوان قهرمانان مقتول یاد می‌کند[15] و برای تأثیرگذاری گفته‌هایش در هر موردی داستانی از شجاعت و ایستادگی آن‌ها حتی در لحظات اعدام بیان می‌کند و برای توابین بابی نیز توجیهی می‌تراشد به این مضمون که بابی‌ها از آن به عنوان تاکتیک استفاده می‌کردند.

براون در راستای قهرمان‌سازی از بابی‌ها تأکید خاصی روی محمدعلی باب و طاهره قره‌العین، یکی از زنان معروف بابی دارد و در جای‌جای سفرنامه‌اش از آن‌ها به عنوان قهرمان مقتول یاد می‌کند و در خاطراتش می‌گوید که قبل از سفر به ایران، آن‌ها را می‌شناختم و درصدد تکمیل اطلاعات خود بودم. براون در مورد قره‌العین می‌گوید: «ظهور چنین زنی مانند قره‌العین در هر مملکت و قرن از نوادر وجود استولی طلوع و سطوعش در خطه‌ی ایران از عجایب خلقت و خوارق عادت است.

تقوا و طهارت قره‌العین، حسن و جمال فوق‌العاده و خداد استعداد و قریحه‌ی بی‌نظیر نطق مؤثر و بلیغ، فداکاری و شهامت و بالاتر از همه مقاومت و ایستادگی او در برابر علمای ایران و بالاخره شهادت تاریخی و مجلل او در تاریخ بشر بی‌سابقه است که او را در بین نسوان هموطن خویش بی‌نظیر و زنده و جاوید نگاه می‌دارد. اگر امر سید باب حجت دیگری برای عظمت خود نداشت این برهان کافی بود که بانوی نابغه و شهیر و عنصر شجاع و فداکاری را در دامان خود پرورانده است.»[16]

ب) تشکیل جلسات مخفی نقد و بررسی عقاید و اندیشه‌های فرقه‌های ضاله با هدف تأیید و تروج آن؛ براون در هر شهری که وارد می‌شد، جلساتی با فعالان و رهبران فرقه‌های بابیه و بهاییت، تشکیل می‌داد و در جمع‌بندی دیدارش آن‌ها را همواره افرادی منصف، باادب، غیرمتعصب، پاک‌دامن، درستکار، آزاده و شخصیت‌های دوست‌داشتنی معرفی می‌کرد.[17]

به‌طوری که حتی یک بار هم از آن‌ها به صفت بد یاد نکرده است. براون کشته‌شدگان بابی را هر کسی بوده است به عنوان قهرمان معرفی می‌کند. وی در مرحله‌ی پایانی سفرش نیز با ایجاد یک رابطه‌ی شبکه مانند آن رابطه را از طریق اخذ معرفی‌نامه‌ها و توصیه‌نامه‌ها از رهبران و فعالان بابیه و بهاییت در شهرهای بعدی که بدان‌ها سفر می‌کرد، دنبال می‌نمود.

پ) مقایسه و ایجاد قرابت و همفکری بین طرفداران فرقه‌های بابیه و بهاییت با اقلیت‌های دینی؛ براون در اصفهان، یزد و کرمان که اقلیت‌های مسیحی و زرتشتی بیشتری نسبت به سایر شهرها زندگی می‌کردند، ارتباطات بیشتری برقرار کرد و در جلساتی که داشت سعی کرد با مقایسه‌ی عقاید و اندیشه‌های آ‌ن‌ها، نکات مشترکی بیابد و از آن برای پیوند آن‌ها با پیروان بابیه و بهاییت استفاده کند.

یکی از اصول سیاسی انگلیس در دوره‌ی قاجاریه، به‌ویژه عصر ناصری، فرقه‌سازی بود و اقدام‌ها، نوع نگاه و حمایت‌های مشفقانه‌ی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شده‌ی دولت انگلیس همگامی و هم‌خوانی دارد. هدف انگلیسی‌ها از فرقه‌سازی در این دوره، مقابله با حرکت‌های منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبهه‌ای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.

یکی از اصول سیاسی انگلیس در دوره‌ی قاجاریه، به‌ویژه عصر ناصری، فرقه‌سازی بود و اقدام‌ها، نوع نگاه و حمایت‌های مشفقانه‌ی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شده‌ی دولت انگلیس همگامی و هم‌خوانی دارد. هدف انگلیسی‌ها از فرقه‌سازی در این دوره، مقابله با حرکت‌های منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبهه‌ای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.


او سعی می‌کرد اقلیت‌ها را در مقایسه با مسلمانان و شیعیان افرادی آزاده و تحت فشار معرفی کند. او سعی می‌کرد از راه برانگیختن احساسات ضداسلامی در آنان با بابی‌ها و بهایی‌ها رابطه برقرار کند. اینکه او در تمامی شهرها با اقلیت‌ها دوست می‌شد و با اکثریت مردم مسلمان و مهمان‌نواز ایران دوست نمی‌شد و از آن‌ها به بدی یاد می‌کند، رفتاری کاملاً هدفدار و طراحی شده بوده است. او به هر مناسبتی از قتل، شکنجه، آزار و اجبار زرتشتیان برای تغییر دین یاد می‌کند.

او از این تاکتیک برای ایجاد همنوایی و هم‌حسی با آن‌ها استفاده می‌کرد. در مورد زرتشتیان یزد می‌گوید: «از قبل هم نسبت به آنان احساس احترام داشتم و با آشنایی بیشتر با این مردم تحت فشار، این احترام بیشتر شد.» یا در جای دیگری می‌گوید: «این واقعیت که اکنون در محیطی اساساً زرتشتی بودم، بر دلپذیری آن می‌افزود.» در جمع‌بندی اقامتش در یزد نیز می‌گوید: «سه‌هفته‌ای که در یزد بودم حتی یکی هم بی‌خود و بی‌منفعت نگذشت.»[18]

ت) ایجاد شبکه‌ی ارتباطی با مبلغان بابیه و بهاییت؛ براون قبل از سفر به ایران تمهیداتی برای برقراری ارتباطات در ایران اندیشیده بود و با افرادی گوناگونی ارتباط برقرار کرده بود. پس از ورود به ایران نیز از شبکه‌ی مبلغان بابیه بهره جست که در لباس تجار و دلال دوره‌گرد در سراسر ایران فعالیت می‌کردند. او به عنوان خریدار کالا به این افراد نزدیک می‌شد و پس از شناسایی همدیگر پروژه و پروسه‌ی بابی‌یابی را دنبال می‌کرد.

نکته‌ای که ظن سیاسی و اطلاعاتی بودن اقدام‌ها و سفر براون را تقویت می‌کند، دستیابی آسان و سریع به مبلغان بابیه و بهاییت در بالاترین سطوح و غالباً در نخستین روز ورود به هر شهری و مهم‌تر از آن اعتماد بسیار بالا به وی بود. مبلغان بابی و بهایی نیز به وی اطمینان می‌دهند که در ایران هر کجا برود، بابیان در انتظارش خواهند بود. براون علاوه بر ارتباط و گفت‌وگو با مبلغان سطوح بالای بابی و بهایی، در هر شهری از قبور درگذشتگان و کشته‌شده‌های آن‌ها نیز بازدید و شرح مربوط به هر فرد را در سفرنامه‌اش آورده است.[19]

ث) تلاش برای تشدید اختلاف‌های دینی و مذهبی بین مردم ایران؛ «محمود محمود» در تحلیلی از این اقدام براون می‌گوید: «این نوع اختلافات مذهبی همیشه در ایران بوده، نه در ایران بلکه در میان تمام ملل عالم نیز بوده است اما کمتر دیده شده است که محرک اصلی آن‌ها اجانب باشند. غالباً در ایران سیاست‌مداران نفع‌پرست به تولید این نوع اختلافات مذهبی مساعدت نموده و یا اینکه خود باعث ایجاد آن‌ها می‌شدند. اما بروز و ظهور آن‌ها در زمان‌هایی بوده که دست اجانب از مملکت ایران کوتاه بوده است، ولی در قرن گذشته و در قرن حاضر این اختلافات مذهبی خالی از تحریکات اجانب نبوده است.»

محمود یادآور می‌شود که تنها فرقه‌ی بابیه و محمدعلی باب ظهور نکرد بلکه افراد گوناگونی ظهور کردند که سیاست خارجی در ظهور آن‌ها نقش داشت.[20] نکته‌ی دیگر این بود که براون پس از رفتن از ایران برای تکمیل پروژه‌اش به قبرس و عکا که بابیان و بهاییان در آن جاها زندگی می‌کردند رفت و با صبح ازل و بهاء‌الله دیدار و گفت‌وگو کرد و پس از بازگشت به انگلیس از راه مکاتبه با سایر دوستان بابی‌ و بهایی‌اش در کشورهای مختلف جهان ارتباط برقرار کرد و از فعالیت‌های خود نتیجه‌گیری نمود. [21](*)

پی‌نوشت‌ها:
[1]. برای آگاهی از نظرات افراد گوناگون در این زمینه، رک: عباس نصر، نقش سیاسی ادوارد براون در ایران، تهران، ناظر، 1379، صص 74 ـ 60.

[2]. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19، جلد 5، تهران، اقبال، 1367، صص 112 ـ 68.

[3]. ادوارد براون، یک سال در میان ایرانیان، ترجمه‌ی مانی صالحی علامه، تهران، نشر اختران، چ چهارم، 1387، صص240 ـ 235.

[4]. همان، صص 88 و 64، 46.

[5]. همان، صص 135 ـ 134.

[6]. همان، صص 235 ـ 234.

[7]. ایران در یک قرن پیش، سفرنامه‌ی دکتر ویلز، ترجمه‌ی غلامحسین قراگزلو، تهران، اقبال، 1368، ص 188.

[8]. عباس نصر، همان، ص118.

[9]. همان، ص 85.

[10]. ادوارد براون، همان، صص 94 ـ 89.

[11]. همان، ص 259.

[12]. همان، صص 257 ـ 256.

[13]. همان، صص 105 ـ 104.

[14]. همان، صص 133 ـ 132.

[15]. همان، ص 323.

[16]. عباس نصر ، همان، ص 130.

[17]. ادوارد براون، همان ، صص 340 ـ 339.

[18]. همان، صص 388 ـ 386.

[19]. محمود محمود، جلد 5، همان،ص 122.

[20]. همان، ص124.

[21]. همان، صص 142 و 130.

* محمدعلی سربازی‌مقدم؛ پژوهشگر تاریخ معاصر/انتهای متن/

+ نوشته شده در شنبه نهم دی 1391ساعت 19:18 توسط امیر رحمانی | نظر بدهید

مجموعه تحلیل های وقایع منطقه ای خاورمیانه

 

 

ایجاد منطقه پرواز ممنوع غیر رسمی در سوریه 
 

خبرگزاری فارس: ورود سومین محموله موشک های دوش پرتاب استینگر امریکایی از طریق مرز ترکیه به سوریه شاید آخرین تلاش گروه های معارض مسلح در سوریه و حامیان عربی/ ترکی و غربی آن ها برای شکستن بن بست نظامی در سوریه به نفع جریان برانداز خارجی در این کشور باشد.

خبرگزاری فارس: ایجاد منطقه پرواز ممنوع غیر رسمی در سوریه

در حال حاضر درگیری های نظامی میان ارتش سوریه و مخالفان مسلح در دایره جنگ و گریزِ محدود باقی مانده و چند ماهی است که این معادله تغییر اساسی نکرده است و عملا نشان داده است که نه ارتش سوریه قدرت یکسره کردن اوضاع و شکست و نابودی مخالفان مسلح را دارد و نه معارضان مسلح به رغم حمایت های بی دریغ خارجی از توان سرنگونی نظام سوریه برخوردارند. لذا در یک چنین معادله ای راه شکستن قفل بحران فرسایشی سوریه، اجبارا گفتگو است. اما محور امریکایی و همپیمانان منطقه ای آن بویژه قطر، عربستان، و ترکیه حاضر به مذاکره با وجود اسد در رأس قدرت نیستند، بنابراین به شدت با راه حل گفتگو و روش های مسالمت آمیز مخالفند و به تعهدات خود در اجلاس ژنو مبنی بر انتقال مسالمت آمیز قدرت پشت پا می زنند.

از سوی دیگر ایده راه حل نظامی از طریق مداخله نظامی در سوریه در سطح بین المللی هم دچار بن بست است چرا که روسیه و چین به شدت با آن مخالفند و تلاش های امریکا برای ایجاد نرمش در مواضع این دو به رغم فشارهای روانی و رسانه ای و دیپلماتیک نتیجه چندانی در بر نداشته است، و فراتر از آن مدتی قبل جهان شاهد یک تغییر رفتار استراتژیک از سوی چین بود و آن هم استفاده از زبان نظامی در تعامل بین المللی با ارسال ناوهای جنگی خود به آب های ساحلی سوریه بود که ظرف دهه های گذشته این نوع رفتار از چین کم سابقه به شمار می آید که قطعا پیام خاصی را برای امریکا و همپیمانانش در بر داشته است.

بنابراین در شرایطی که راه حل نظامی در سطح بین المللی از یک سو و در سطح داخلی سوریه از سوی دیگر با بن بست مواجه است، شاهد ایفای نقش توسط بازیگران منطقه ای و تلاش آنان برای شکستن این بن بست از طریق وارد کردن سلاح های استراتژیک در معادله نظامی به نفع گروه های معارض مسلح سوریه هستیم.

در واقع اگر کاربرد موشک در سه جنگ 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه از سوی مقاومت اسلامیِ ضدِ صهیونیستی علیه مهاجمانِ اسرائیلی، نتیجه این جنگ ها را به نفع مقاومت دگرگون کرد و محور امریکایی/ اسرائیلی/ عربی را با شکست سیاسی/ نظامی/ استراتژیک مواجه ساخت، اینک این محور در صدد اجرای همین برنامه علیه یکی از عناصر محور مقاومت در منطقه یعنی سوریه هستند. این امر البته چالش بزرگی برای محور مقاومت است که چگونه می تواند با ابتکاری که خود طراحی کرد و با آن شکست بزرگی را بر دشمن خود وارد ساخت، مقابله کند؟.

امریکا و همپیمانانش دو تجربه موفق در سرنگونی دو رژیم در دو کشور عراق و لیبی با ایجاد منطقه پرواز ممنوع دارند، اما تلاش آن ها برای ایجاد این منطقه در سوریه به بهانه های گوناگون از جمله امداد رسانی و کمک های انسانی و ایجاد دالان های امدادی به نتیجه نرسیده است لذا برای تحقق عملی این کار، شیوه جدیدی را با ورود دو سلاح استراتژیک در حال آزمایش هستند: نخست استقرار موشک های پاتریوت در مرز ترکیه با سوریه و عملا ایجاد یک دیوار آهنین برای حفظ راه امدادی منطقه مورد نظر برای ایجاد غیر رسمی منطقه پرواز ممنوع، و دوم ارسال موشک های استینگر امریکایی برای اجرای عملی طرح منطقه پرواز ممنوع.

در صورت اجرای عملی طرح، دولت موقت هم که برخاسته از ائتلاف به اصطلاح ملی سوریه است عملا اداره منطقه آزادشده زیر پوشش را آغاز خواهد کرد.بدین ترتیب این امید برای محور امریکایی بوجود آمده است که بتواند در آخرین فرصتی که برای آن ها باقی مانده است شانس خود را در عرصه نظامی و شکستن بن بست به نفع خود بیازماید.

در این صورت باید دید که محور مقاومت در مقابل این اقدامات چه ابتکار عملی را در پیش خواهد گرفت؟

البته شاید اقدام به وارد کردن موشک استینگر به معادله کنونی و قرار دادن آن در اختیار مخالفان که گفته می شود از سوی قطر و از طریق ترکیه انجام گرفته است، به لحاظ حقوقی و مقررات بین المللی قابل پیگرد باشد به ویژه در شرایطی که کشورهای عربی حاضر نیستند یا جرأت نمی کنند که یک فشنگ در اختیار فلسطینیان برای دفاع مشروع از خود قرار دهند و از آن فراتر متعهد به جلوگیری از ورود سلاح به فلسطین و رسیدن آن به دست مقاومین هستند. در چنین شرایطی به نظر می آید انگشت نهادن بر معیارهای دوگانه و رفتارهای تبعیض آمیز در سطح بین المللی نیز اقدامی است که نباید در مورد آن کوتاهی ورزید.

سید مرتضی نعمت زاده

منبع: سیاست ما  

 

 

کُردهای عراق؛ نفت و ترکیه 

خبرگزاری فارس:سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند.

خبرگزاری فارس: کُردهای عراق؛ نفت و ترکیه

شاید تا چند سال پیش سخن گفتن از نقش کُردهای عراق در خاورمیانه و میزان تاثیرگزاری آن ها در موازنات سیاسی منطقه، فقط منوط به موقعیت ژئوپولیتیک، مناسبات حزبی و به کارگیری نیروهای شبه نظامی یا پیشمرگ آنان در حوزه های گوناگون و بررسی وابستگی خارجی احزاب کُرد بود.

اما در شرایط کنونی که موج تحولات سیاسی و اقتصادی، همه کشورهای منطقه و جهان را درگیر کرده، باید جوانب دیگری از حوزه های فعالیتی کردها نیز مورد بررسی قرار بگیرد. ارتباط کردها و حوزه های نفتی و امکان تاثیرگذاری آنان در معادلات نفتی و به تبع آن مناسبات سیاسی آینده، مساله ای است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.

در اوایل سده بیستم، فیصل بن حسین ملقب به شاه فیصل اول، ولایت موصل را سر عراق دانسته و بر این باور بود همچنان که هیچ موجودی نمی تواند بدون سر زندگی کند، عراق نیز بدون منابع نفتی کرکوک توان ادامه حیات اقتصادی نخواهد داشت. در سال 1927 نخستین بار نفت کرکوک استخراج شد و در آن روزگار به عنوان یکی از غنی ترین و مهم ترین میادین نفتی منطقه مورد توجه قرار گرفت.

اما کُردها از چه زمانی به نفت توجه کردند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت از همان دوران عصیان شیخ محمود برزنجی، توجه او و یارانش به نفت معطوف شد و کرکوک برای شیخ محمود اهمیت حیاتی یافت. به همین دلیل زمانی که انگلیسی ها در سال 1922 میلادی او را از تبعیدگاه هندوستان به عراق بازگردانده و او را برای جنگ با ترک ها و ترکمن ها به کار گرفتند، به شیخ هشدار دادند که کاری با کرکوک و موصل نداشته باشد.

بعد از شیخ محمود نیز «شیخموس جگرخوین» شاعر ناسیونالیست کُرد ترکیه ای – سوریه ای در اشعار و سخنرانی های خود استخراج نفت را تجاوز به مام میهن کردستان دانسته و آرزومند شده روزی بیاید که کردها نفت را برای خودشان استخراج کنند. بعدها در همه مذاکرات دهه 1960 تا 1970 میلادی موضوع نفت و آینده کرکوک در تمامی مذاکرات شورشیان کُرد به رهبری ملامصطفی بارزانی با حکومت مرکزی بغداد مورد بحث قرار گرفته و این مساله به یک معمای حل ناشدنی و گره کور تبدیل شده است.

در سال 1984 میلادی طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق اعلام کرد:” همچنان که اعراب برای همیشه اندلس را از یاد بردند، کردها نیز باید الی الابد کرکوک را فراموش کنند و از آن سخنی به میان نیاورند.”

اما در حال حاضر مساله فقط کرکوک نیست و اتفاقا در دوران جنگ 8 ساله ایران و عراق، صدام آن قدر بی حساب و کتاب از کرکوک نفت برداشت کرده که این میدان بزرگ نفتی با مشکلات بزرگی مواجه شده و غنا و ظرفیت گذشته خود را ندارد. در چند سال گذشته دست کم 28 شرکت خارجی در اقلیم کردستان عراق دست به عملیات اکتشافی زده و مشخص شده که در مناطقی از تق تق، خانقین، چمچمال، میران، بازیان، تاوکی، شیخان و چند منطقه دیگر استعداد نفتی بکر و دست نخورده ای وجود دارد که می تواند میادین نفتی این منطقه را در حد یک نیجریه کوچک مطرح سازد.

از این گذشته امسال برای نخستین بار تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه اعلام کرد که در چندین منطقه از استان کردنشین حکاری میادین نفتی وجود دارد و ترکیه به خاطر حضور پ.ک.ک در این منطقه تاکنون قادر به اجرای کامل عملیات اکتشافی نشده و امیدوار است در آینده این مشکل را حل کند.

مجموع این تصاویر و بریده هایی که هر کدام به یک مقطع زمانی تعلق دارد، نشان می دهند که نفت در مناطق کردنشین عراق و ترکیه عامل مهمی برای تغییر مسیر فعالیت های سیاسی و حزبی آنان است.

ترکیه و نفت اقلیم

در سال 2012 میلادی در روند روابط سیاسی و اقتصادی اربیل – آنکارا دو اتفاق مهم روی داد که بدون شک آثار و بازتاب های این رویداد را در سال آینده نیز خواهیم دید. اوایل تابستان امسال بود که انتقال زمینی نفت به میزان روزانه ده تانکر از اقلیم کردستان عراق به ترکیه آغاز شد و قرار است این میزان به ذویست تانکر در روز برسد. چندین پایگاه اینترنتی خبری پربازدید ترکیه درباره این موضوع چنین تیتر زدند:” نفت کُردی رسید، نفت شیعی در نوبت بماند.”

رویداد دوم نیز اتفاقی بود که چند هفته پیش به وجود آمد و به تنش سیاسی جدی بین بغداد و آنکارا، بیش از پیش دامن زد. ماجرا از این قرار بود که نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق و برادرزاده بلندپرواز مسعود بارزانی کنفرانسی را در اربیل به نام کنفرانس نفت و گاز کردستان برگزار کرد و قرار بود تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه یکی از سخنرانان اختتامیه این کنفرانس باشد.

هواپیمای یلدز از استانبول به مقصد اربیل حرکت کرد اما فقط چند دقیقه پیش از ورود هواپیما به حریم هوایی عراق، پیامی از سوی سفارت عراق به وزارت امور خارجه ترکیه رسید: حکومت مرکزی بغداد به دستور شخص نخست وزیر مالکی به هیچ کدام از پروازهای ویژه اجازه فرود در فرودگاه اربیل را نمی دهد و این دستور شامل هواپیمای جناب یلدز نیز خواهد شد.

هواپیمای حامل وزیر ترکیه در شهر قیصری بر زمین نشست اما نه او نه کابینه اردوغان و نه رسانه های ترکیه بر سراین موضوع هیاهو به پا نکردند و ترجیح دادند در مقابل این موضع سفت و سخت مالکی سکوت کنند. تنها سه روز پس از این واقعه نوری مالکی در گفتگو با روزنامه حریت اعلام کرد که کلیه نوافقنامه های اقتصادی و نفتی کشورهای خارجی با اربیل، تنها در صورتی وجاهت حقوقی و قانونی دارد که به تایید حکومت مرکزی بغداد برسد.

ترک ها و کُردها

سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند. واقعیت این است که نفت اقلیم کردستان عراق برای ترکیه یک منبع انرژی ارزان قیمت و به صرفه و نزدیک است و اربیل نیز راه دیگری جز توافق با آنکارا ندارد.

موضوع انرژی طی چند سال گذشته همواره یکی از پاشنه آشیل های مهم ترکیه بوده و به جرات می توان گفت در همین حوزه است که ترکیه می تواند امتیاز بدهد، سکوت کند، سازش کند و کوتاه بیاید. دست کم در دو مورد مهم، دیدیم که ترکیه هم در برابر روسیه کوتاه آمده و ساخت نیروگاه هسته ای خود به دست مهندسین روسیه ای را مهم تر از اختلاف نظر در حوزه سوریه دانست و در زمینه خرید نفت و گاز از ایران نیز تا حدودی در برابر آمریکا پافشاری کرد و برخی اظهارات تند مقامات نظامی ایران را نادیده گرفت.

مسامحه و کوتاه آمدن های ترکیه در حوزه انرژی به همین دو مورد ختم نمی شود و روابط انرژی محور آنکارا – اربیل در سال 2012 چنان پیش رفت که بسیاری از تحلیل گران سیاسی ترکیه به این نتیجه رسیدند که ترکیه به خاطر برخورداری از منابع نفتی اقلیم کردستان عراق، حتی حاضر است در مقابل مساله مهمی مانند تشکیل دولت مستقل کُردی در عراق از مواضع ملی گرایانه پیشین خود کوتاه آمده و از کردها حمایت کند. این استراتژی جدای از ارتباطی که با رویکرد سیاست خارجه سنّی محور اردوغان دارد، سود اقتصادی فراوانی به دنبال داشته و بعید نیست که اهمیت این معادله طلایی بر قضیه شمال سوریه و نفوذ بارزانی در میان کردهای سوریه نیز تاثیر بگذارد و آنکارا خط بارزانی را در شمال سوریه در برابر خط حزب اتحاد دموکراتیک(وابسته به پ.ک.ک) مورد حمایت جدی قرار دهد.

خط لوله کُردی

طی هفته های گذشته اغلب نشریات مهم خارجی همچون فاینشنال تایمز، گاردین و نیویورک تایمز بارها درباره روابط نفتی ترکیه و کردها قلم زده و به عبارتی روی این موضوع زوم کرده اند. در این میان مهم ترین موضوعی که روی آن بحث شده، ایجاد خط لوله انتقال نفت اقلیم کردستان از ترکیه به اروپا است که طاهرا بیش از 17 کیلومتر از این خط 300 کیلومتری احداث شده و در صورتی که تکلیف روایط آنکارا – بغداد یکسره شود، این خط یکی از داغ ترین مباحث سیاسی اقتصادی منطقه در سال آینده خواهد بود

محمدعلی دستمالی

منبع: رصد 

 

 

ناتو به دنبال دروازه های جدید ورود به غرب آسیا 

خبرگزاری فارس: اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد.براساس این راهبرد،فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی،فرهنگی،سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت.

خبرگزاری فارس: ناتو به دنبال دروازه های جدید ورود به غرب آسیا

پیمان آتلانتیک شمالی ناتو پس از جنگ جهانی دوم با ادعای وحدت میان آمریکا و اروپا در برابر کمونیسم تشکیل شد. مهم ترین بند این پیمان را بند 5 اساسنامه آن تشکیل می دهد که براساس آن حمله به هر یک از اعضا برابر با حمله به کل اعضا است و ناتو خود را موظف به اقدام سراسری می داند. این راهبرد تا دهه 1990 و فروپاشی شوروی سابق ادامه یافت و ناتو تلاش کرد تا خود را به عنوان اولین نیروی نظامی جهان با 28 عضو معرفی کند.

ناتو در اوایل هزاره سوم پا را از این فراتر نهاده و با ورود به جنگ افغانستان عملاً به توسعه طلبی خارج از مرزهای اروپایی پرداخت. اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد. براساس این راهبرد، فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی، فرهنگی، سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت. مهم ترین اصل در این راهبرد، توسعه نفوذ در عرصه بین الملل بوده است.

در این حوزه آنها حضور گسترده تر در شرق آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز، آفریقا و غرب آسیا(خاورمیانه) را در دستور کار قرار دادند. همزمان با اوج گیری بیداری اسلامی در شمال آفریقا و غرب آسیا، تهدید شدن منافع غرب به ویژه شریان انرژی ارزان و مطمئن به اروپا و آمریکا، راهبرد ناتو براساس حضور فعال تر در غرب آسیا تدوین شد.حساسیت های منطقه و نگاه منفی افکار عمومی به توسعه طلبی ناتو موجب شده تا آنها حضور غیر مستقیم و به نوعی غیر تحریک آمیز را در منطقه پیگیری کنند. در این چارچوب ناتو چندین محور را اجرایی ساخته است.

الف- تغییر نظام در سوریه: سوریه در 21 ماه گذشته با مجموعه ای از چالش ها و بحران های امنیتی و سیاسی همراه شده است. هر چند که ابتدای امر بخشی از چالش های این کشور برگرفته از مطالبات مردمی بوده، اما ائتلافی از صهیونیست ها، کشورهای مرتجع عربی، غربی ها و ترکیه هر کدام با هدف خاصی در قالبی تقریباً واحد به بهره برداری از تحولات داخلی سوریه پرداختند. به رغم آنکه نظام سوریه گام هایی برای اجرای خواسته های مردمی برداشت، اما تحرکات ائتلاف مذکور عملاً مانع از ثبات و امنیت در سوریه شد.

در کنار ائتلاف مذکور، ناتو نیز برای رسیدن به منافع توسعه طلبانه در منطقه در جمع متجاوزان و بحران سازان در سوریه قرار گرفت. ناتو که تلاش دارد مستقیماً وارد عرصه جنگ نشود و از هزینه های اقدام نظامی علیه سوریه در هراس است تلاش کرده تا با حاشیه سازی و بازی های غیر مستقیم، این طرح را اجرایی سازد.

ادعای حمایت از ترکیه به عنوان عضو ارشد ناتو در برابر تهدیدات احتمالی سوریه، اعلام حمایت های مالی و تسلیحاتی از گروه های مسلح فعال در سوریه، اعمال فشار بر روسیه برای عقب نشینی در حمایت از سوریه و ... از جمله تحرکات ناتو علیه سوریه بوده است . اقداماتی که نمود عینی آن را در نشست وزرای خارجه ناتو در بروکسل (15/9/91) می توان مشاهده کرد. ناتو تلاش دارد با کمترین هزینه و در حالی که حضور نظامی اش در منطقه محسوس نباشد سلطه بر سوریه را اجرایی سازد، در صورت تحقق این امر ناتو می تواند بر کل منطقه سلطه داشته باشد و منافع غرب را تأمین کند.

ب- ورود به ترکیه: ترکیه از نقاط راهبردی برای ناتو است. هر چند که غرب پذیرنده عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نیست، اما در حوزه نظامی نگاه ویژه ای به آن دارد. ناتو، ترکیه را پلی برای ورود به غرب آسیا(خاورمیانه) می داند. در همین چارچوب ناتو دو طرح را در برابر ترکیه در پیش گرفته است؛ اولاً طرح اجرای سیستم دفاع موشکی که در راهبرد سال 2010 ناتو تصویب شد.

ثانیاً استقرار موشک های پاتریوت در ترکیه. هر چند که ناتو ادعا دارد که برای کمک به ترکیه و ارتقای جایگاه آن در معادلات منطقه ای این طرح را اجرا می کند، اما در عمل ترکیه زنجیره ای برای توسعه طلبی ناتو شده است و ناتو با ورود به خاک این کشور، عملاً ترکیه را نیز محاصره و مهار می کند. اقدامات منفی ناتو در برابر ترکیه زمانی آشکار تر می شود که از یک سو، مردم ترکیه کاملاً با این طرح مخالف هستند و از سوی دیگر، تحولات منطقه نشان می دهد که هیچ تهدیدی برای ترکیه وجود ندارد و این کشور صرفاً از جانب یونان و قبرس تهدید می شود که تحت حمایت غرب قرار دارند و ناتو برای ترکیه هرگز حاضر به رویارویی با آنها نیست.

ج- ورود به حوزه عربی: بخش دیگر تحرکات ناتو برای ورود به غرب آسیا را اقدام علیه حوزه عربی تشکیل می دهد. ناتو در ترکیه طرح های موشکی و راداری را اجرا می کند. آمریکا در سرزمین های اشغالی سیستم موشکی (گنبد آهنین) را اجرا می سازد. هر چند این تحرکات با ادعای حمایت از ترکیه و رژیم صهیونیستی است، اما یک اصل اساسی در منطقه این ادعا را باطل ساخته و پرده از حقایق دیگری برمی دارد.

آن اصل اساسی، تلاش غرب برای تحریک کشورهای عربی برای خریدهای تسلیحاتی و در شرایط کنونی، تحریک به ارائه درخواست برای دریافت سیستم موشکی آمریکا و ناتو است. کشورهای غربی و ناتو همواره با ادعای برقراری توازن قدرت در منطقه، فعالیت های نظامی در کشورهای عربی را توجیه می کنند.

حال این سناریو مطرح است که ناتو و آمریکا با تقویت ترکیه و رژیم صهیونیستی بر آنند تا اعراب را نیز به دریافت این سیستم ها سوق دهند. این امر زمانی تقویت می شود که قطر آمادگی خود را برای دریافت سیستم موشکی از غرب اعلام داشته است. نهایت این تحرکات آن خواهد شد که ناتو به صورت مستقیم و یا به نام آمریکا حضور در کشورهای عربی را اجرایی سازد تا چتر امنیتی برای منافع غرب در منطقه ایجاد کند.

در جمع کلی از آنچه ذکر شد می توان گفت که بخشی از تحولات منطقه برگرفته از سیاست های پنهان و آشکار ناتو است که با ابزارهای مختلف به دنبال تحقق سلطه بر غرب آسیا است. البته ناتو برای کاهش حساسیت ها تلاش دارد تا حضور کم رنگ تری در عرصه داشته باشد و کارها را با مهره های منطقه ای و فرامنطقه ای اجرا کند، چنانکه در برابر سوریه از گروه های تروریستی و کشورهای مرتجع عربی و ترکیه استفاده می کند و برای استقرار سیستم موشکی و راداری نیز ادعای درخواست ترکیه را مطرح می نماید.

قاسم غفورى

منبع:بصیرت 

 

 

 

جعفر قنادباشی/ چرا بشار باید بماند؟
تضعیف موقعیت «سلفیون» در سوریه، تقویت موضع ایران، تضعیف موقعیت ترکیه، قطر و عربستان، تسریع روند انقلاب‌های مردمی و ...، از جمله پیامدهایی است که با ماندن «بشار اسد» در قدرت، اتفاق خواهد افتاد.
گروه بین‌الملل برهان/ جعفر قنادباشی؛ بحث و گفت‌وگو درباره‌ی احتمال رفتن یا ماندن «بشار اسد» در صحنه‌ی سیاسی سوریه و حدس و گمان در خصوص سرنوشت نبرد همه جانبه‌ای که از حدود یک سال پیش در این کشور آغاز شده و طی هفته‌های اخیر، به صورت بی‌سابقه‌ای اوج گرفته است؛ از جمله مباحث راهبردی و بسیار مهمی است که تنها به عرصه‌ها و فضاهای رسانه‌ای اختصاص ندارد، بلکه ماه‌ها است که رسمی‌ترین و کاربردی‌ترین محافل سیاسی، نظامی و اذهان متخصص‌ترین کارشناسان مسائل استراتژیک را (نه تنها در منطقه، بلکه در سطوح جهانی) به طور جدّی، به خود مشغول داشته است و این به معنای آن است که تحقق هر یک از این 2 احتمال (رفتن یا ماندن بشار اسد در قدرت)، می‌تواند تأثیرات و پیامدهای بسیار متفاوتی بر معادلات سیاسی و نظامی منطقه‌ای و جهانی، بر جای گذارد و به دنبال خود فواید و زیان‌های متضادی را برای دو سوی جریان‌های بزرگی که در عرصه‌ی سوریه، رو در روی یک‌دیگر قرار گرفته‌اند، در برداشته باشد.
چنان که اهداف، اغراض و انگیزه‌های نظام سیاسی سوریه و مخالفانش و همچنین حامیان، دوستان و متحدان 2 طرف درگیر در نبرد سرنوشت ساز جاری این کشور نیز، تضاد و تفاوتی 180درجه‌ای با یک‌دیگر دارند، اما در عین حال، پهنه‌ی وسیعی از جریان‌های متضاد منطقه‌ای و جهانی را در برگرفته و تعداد زیادی از جناح‌ها را در این مصاف تاریخی، گردهم جمع کرده و رودرروی یک‌دیگر قرار داده است.
علل افزایش پیامدهای فروپاشی یا تثبیت نظام سیاسی سوریه
بدیهی است که فروپاشی و یا براندازی نظام سیاسی هر کشور، (حتی نظام‌های سیاسی کم اهمیت که زمام امور را در کشورهای کوچک واقع در مناطق غیر راهبردی در دست دارند)، تأثیرات و پیامدهای زیادی بر معادلات سیاسی داخلی و خارجی آن کشور بر جا می‌گذارد و بسیاری از جریان‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی منطقه‌ای مرتبط با آن نظام سیاسی را تغییر می‌دهد.
بنابراین زمانی که سخن از فروپاشی یا براندازی نظام سیاسی کشور بسیار مهم، کلیدی و راهبردی سوریه در میان باشد، باید انتظار آن را داشت تا تغییرات و پیامدهای بسیار زیادی، آن هم، در عرصه‌ها و ابعاد گسترده‌ای حاصل شود و در پی خود، بسیاری از معادلات و موازنه‌های سیاسی و نظامی را در داخل سوریه و مناطق پیرامونی این کشور تغییر دهد. حال چنانچه این فروپاشی و یا براندازی، در شرایط زمانی بی‌ثبات و رو به تحول به وقوع بپیوندد، قاعدتاً تغییرات و پیامدهای گسترده‌تر و پرابعادتری بر جای خواهد گذاشت.
بدین ترتیب نکته‌ی بسیار مهم درباره‌ی سرنوشت کنونی نبرد جاری در سوریه آن است که جریان‌ها و جناح‌های براندازانه در این کشور، در مقطع زمانی بسیار حساس و در واقع، بسیار استثنایی آغاز شده و در حالی که امواج تغییرات بی‌سابقه، شمال آفریقا و خاورمیانه را در برگرفته است، حرکت خود را برای فروپاشی ساختار سیاسی سوریه (به رهبری بشار اسد) و روی کار آوردن حکومتی متفاوت با حکومت او، به اجرا گذاشته‌اند.
طبیعی است که در چنین شرایطی، پیامدها و تغییرات ناشی از فروپاشی نظام سوریه، گسترده‌تر، عمیق‌تر و پرابعادتر خواهد بود؛ اما چنانچه نظام سیاسی سوریه (به ریاست بشار اسد)، با موفقیت این حرکت‌های براندازانه را از سر بگذارند و در مقابله با تندباد براندازانه‌ای که ضد این نظام در گرفته، سرفراز بیرون بیاید، قاعدتاً پیامدهای ناشی از آن نیز به همان اندازه زیاد و پردامنه خواهد بود؛ چراکه همان‌گونه که در نمودار مشاهده می‌شود، عوامل نام‌برده در یک هم‌افزایی، زمینه‌ی افزایش پیامدهای ناشی از هر تغییری را در سوریه‌ی کنونی فراهم می‌سازند.

نمودار هم‌افزایی عوامل مختلف در فرآیند تثبیت (باقی ماندن) یا براندازی (فروپاشی) نظام سیاسی سوریه
- هر یک از این عوامل (شماره‌های 1 و 2 و 3) سبب می‌شوند تا دامنه‌ی تأثیرات و ابعاد پیامدهای ماندن یا رفتن بشار اسد از صحنه‌ی سیاسی سوریه، به طور فوق‌العاده‌ای افزایش یابد.
- این عوامل (شماره‌های 1 و 2 و 3) همچنین سبب می‌شوند تا قدرت‌های فرا منطقه‌ای و همچنین کشورهای مؤثر در صحنه‌ی خاورمیانه، نسبت به هرگونه تغییرات سیاسی در سوریه، به خصوص رفتن یا ماندن بشار اسد، بی‌تفاوت نباشند و افزون برآن، تمامی توان‌شان را برای هدایت جریان‌های جاری در این کشور، به سوی منافع خود، به کار برند.
چنانچه بشار اسد ناگزیر شود تا قدرت را ترک کند؛ قاعدتاً، زمینه برای گسترش روابط دوستانه‌ی سوریه با دنیای غرب و متحدان عرب آمریکا و انگلیس فراهم می‌شود و حتی ممکن است دولت جانشین بشار اسد، از حالت نه جنگ و نه صلح کنونی با رژیم صهیونیستی خارج شود و از در سازش با تل‌آویو وارد شود.
عرصه‌های تأثیر‌پذیر از رفتن یا ماندن بشار اسد
همان‌گونه که اشاره شد، رفتن یا ماندن بشار اسد می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی بسیاری، آن هم در عرصه‌های مختلف بر جای گذارد و برای پیدایش یک سلسله تحولات داخلی در سوریه و همچنین مجموعه‌ای از تحولات به هم پیوسته و یا مجزای منطقه‌ای و جهانی، زمینه‌سازی و زمینه‌چینی کند. در این خصوص نمودار شماره‌ی (2) تا اندازه‌ی زیادی می‌تواند نمایان‌گر عرصه‌های تأثیرپذیر در واکنش به رفتن یا ماندن بشار اسد در قدرت باشد. چنان که در این نمودار مشاهده می‌شود:
در عرصه‌ی داخلی سوریه، رفتن یا ماندن بشار اسد، تبعات و نتایج متعدد و فراوانی را در بردارد که در 4دسته‌ی کلی، دسته‌بندی می‌شوند. از این 4دسته، 3دسته از پیامدها، مربوط به اداره‌ی امور داخلی و چگونگی حضور سیاسی احزاب، گروه‌های مذهبی و طائفه‌ای است.
چنان که باقی ماندن بشار به معنای حفظ موقعیت علویان در سوریه و رفتن وی به معنای قدرت‌گیری گروه‌های اهل سنت و به ویژه گروهی از سلفیون این کشور خواهد بود و اما، رفتن یا ماندن بشار اسد، از عوامل بسیار تأثیرگذار بر اصول سیاست خارجی سوریه و نحوه‌ی جهت‌گیری‌های منطقه‌ای و جهانی این کشور است زیرا چنانچه وی ناگزیر شود تا قدرت را ترک کند؛ قاعدتاً، زمینه برای گسترش روابط دوستانه‌ی سوریه با دنیای غرب و متحدان عرب آمریکا و انگلیس فراهم می‌شود و حتی ممکن است دولت جانشین بشار اسد، از حالت نه جنگ و نه صلح کنونی با رژیم صهیونیستی خارج شود و از در سازش با تل‌آویو وارد شود.
نتایج و پیامدهای رفتن یا ماندن بشار اسد در عرصه‌ی خارجی، به 2 دسته‌ی منطقه‌ای و جهانی تقسیم می‌شود که در دسته‌ی نخست، این پیامدها، متنوع‌ترند و به 5 گروه و دسته‌ی فرعی تقسیم می‌گردند. رفتن یا ماندن بشار اسد می‌تواند تغییرات متضادی را در روند مبارزه با رژیم صهیونیستی، سلطه‌طلبی‌های غرب، تقویت یا تضعیف ائتلاف‌های حکومتی در منطقه و از همه حساس‌تر هموار شدن یا مسدود شدن راه برای اعمال فشار اقتصادی، سیاسی و نظامی بر ایران ایجاد کند چنان که به طور مثال رفتن بشار به منزله‌ی فراهم شدن شرایط برای حمله‌ی نظامی به ایران و کاهش مبارزه‌های ضد صهیونیستی و ضد استعماری در منطقه است.
عرصه‌های تأثیر‌پذیر از پیامدهای مثبت و منفی رفتن یا ماندن بشار اسد
الف) در عرصه‌ی داخل
1. در عرصه‌ی سیاسی ( تغییر یا تثبیت ساختار سیاسی سوریه )؛
2. در عرصه‌ی مذهبی(تقویت یا تضعیف مذاهب موجود در سوریه)؛
3. در عرصه‌ی طائفه‌ای (تقویت یا تضعیف طوائف موجود درسوریه)؛
4. در عرصه‌ی سیاست خارجی (تغییر اصول و جهت‌گیری‌های سیاست خارجی سوریه).
ب) در عرصه‌ی خارجی
1. در عرصه‌ی منطقه؛
- در مبارزه با رژیم صهیونیستی (تقویت یا تضعیف این مبارزه)؛
- در مبارزه با سیطره‌ی آمریکا و انگلیس (تقویت یا تضعیف این مبارزه)؛
- در جبهه‌ی حکومت‌های مرتجع و متحد غرب؛
- در جبهه‌ی حکومت‌های انقلابی یا مخالف غرب؛
- در هموار شدن یا مسدود شدن راه اعمال فشار یا حمله‌ی نظامی به ایران.
2. در عرصه‌ی جهانی.
- در عرصه‌ی رویارویی‌های قدرت‌های بزرگ جهانی با یک‌دیگر؛
- در عرصه‌ی معادلات و موازانه‌های نظامیبین‌المللی.
اگر بشار اسد بماند
بررسی و مطالعه‌ی انگیزها، اهداف و مقاصد مجموعه نیروهایی که در داخل و خارج سوریه برای باقی ماندن حکومت بشار اسد تلاش و مبارزه می‌کنند، کافی است تا، بخش عمده‌ای از نتایج، دستاوردها و پیامدهای مثبت یا منفی این امر آشکار شود و آنچه را که ممکن است در اثر تثبیت موقعیت نظام کنونی سوریه به وقوع بپیوندد، نمایان‌تر سازد.
می‌دانیم که مجموعه نیروهای نام‌برده (حامی بشار اسد و نظام تحت رهبری وی) خواهان تضعیف و حتی از میان بردن نفوذ و سیطره‌ی قدرت بزرگ غربی در خاورمیانه و جهان اسلام هستند و هم‌زمان تضعیف و براندازی رژیم صهیونیستی را از ضروریات استقلال و پیشرفت کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا می‌دانند؛ بنابراین از جمله نتایج روشن و راهبردی باقی ماندن بشار اسد در رأس حاکمیت سوریه، تضعیف حرکت‌های مداخله‌گرانه و سیطره جویانه‌ی قدرت‌های غربی و رژیم صهیونیستی در منطقه و تداوم حرکت‌ها و مبارزه‌هایی است که به چنین مداخله ‌جویی‌هایی پایان می‌دهد.
طبیعی است که در صورت تحقق چنین پدیده‌ای که جنبه‌ی کلان و راهبردی دارد، تحولات و تغییرات دیگری که با ابعاد محدودتر به وقوع خواهد پیوست که آن‌ها نیز در نوع خود دستاوردها و نتایج مطلوبی برای جوامع خاورمیانه و تمامی جوامع اسلامی دارند.
به هر ترتیب، در صورت باقی ماندن بشار اسد در قدرت، باید منتظر پیامدها و نتایج زیر باشیم که همگی آن‌ها از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و دیگر آزادی‌خواهان و انقلابیون منطقه پیامدهایی مثبت تلقی می‌شوند:
1. تضعیف موقعیت سلفیون در سوریه؛
2. تضعیف موقعیت مخالفین سکولار و غرب‌گرای سوریه (مقیم داخل یا خارج)؛
3. تقویت مقاومت لبنان؛
4. تقویت حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی معتقد به مبارزه با رژیم صهیونیستی؛
5. تقویت موضع ایران؛
6. تضعیف موقعیت ترکیه؛
7. تضعیف موقعیت عربستان؛
8. تضعیف موقعیت قطر؛
9. تضعیف موقعیت انگلیس؛
10. تضعیف موقعیت آمریکا؛
11. تقویت موضع روسیه و چین در تحولات منطقه و جهانی؛
12. تقویت جریان انقلابی و اسلامی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن؛
13.فراهم شدن مقدمات تغییرات کلان و راهبردی در منطقه و حتی جهان؛
14. تسریع روند انقلاب‌های مردمی در اردن، عربستان، بحرین و...؛
15. ناامید شدن مجموعه کشورهای مخالف ایران و سوریه برای ادامه‌ی شیوه‌های براندازانه.
اگر بشار اسد برود
و اما اگر نظام سیاسی کنونی سوریه از هم فرو بپاشد و بشار اسد صحنه‌ی قدرت را در این کشور ترک کند، باید منتظر پیامدها و نتایجی باشیم که فهرستی از آن‌ها در زیر آمده است.
پیداست که همگی این پیامدها، از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و دیگر آزادی‌خواهان و انقلابیون منطقه، پیامدهایی بسیار منفی تلقی می‌شوند و هزینه‌های بسیار زیادی را برای مدت‌های مدید، به جوامع اسلامی منطقه تحمیل می‌کنند:
1. تقویت موقعیت سلفیون در سوریه؛
2. تقویت موقعیت گروه‌های سکولار و غرب‌گرای سوریه و بازگشت مخالفان بشار اسد به کشور؛
3. تضعیف مقاومت لبنان؛
4. تضعیف حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی معتقد به مبارزه با رژیم صهیونیستی؛
5. هموار شدن راه برای برخوردهای شدیدتر ضد حماس؛
6. تقویت خط سازش در صحنه‌ی فلسطین؛
7. افزایش امید و شجاعت در میان دشمنان و مخالفان بشار اسد؛
8. تضعیف موضع ایران؛
9. تقویت موقعیت ترکیه؛
10. تقویت موقعیت عربستان؛
11. تقویت موقعیت قطر؛
12. تقویت موقعیت انگلیس؛
13.تقویت موقعیت آمریکا؛
14. تضعیف موضع روسیه و چین در تحولات منطقه و جهانی؛
15. فراهم شدن زمینه‌های مهار و توقف انقلاب‌های مردمی در شمال آفریقا و خاورمیانه؛
16. رشد و تقویت گروه‌های سلفی و سکولار در شمال آفریقا و خاورمیانه؛
17.تضعیف روند انقلاب در اردن، عربستان، بحرین و...؛
18.هموار شدن راه برای حمله‌ی نظامی به ایران؛
19. هموار شدن راه برای حمله‌ی نظامی به جنوب لبنان؛
20. آغاز ناآرامی‌ها و درگیری‌های سیاسی و نظامی طولانی در سوریه؛
21. پررنگ‌تر شدن رویه‌ی خشونت‌آمیز برای سرنگونی حکومت‌های مخالف آمریکا.(*)
* جعفر قنادباشی؛ کارشناس مسائل خاورمیانه/ انتهای متن/ 
 

بررسی یکی از مشکلات بانوان در جامعه

 
اشتغال زنان، ضرورت یا انتخاب؟ 

خبرگزاری فارس: «اشتغال زن» مسئله‌ای است که در دهه‌های اخیر، با وجهه‌ای جهانی، به عرصه‌ی نظریه‌پردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تمام‌وقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیده‌ای با تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفه‌های اجتماعی مبدل ساخته است.

خبرگزاری فارس: اشتغال زنان، ضرورت یا انتخاب؟

«اشتغال زن» مسئله‌ای است که به ویژه در دهه‌های اخیر، با وجهه‌ای جهانی و بدون مرز، به عرصه‌ی نظریه‌پردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش روزافزون اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تمام‌وقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیده‌ای با جوانب متعدد از جهت شرایط و چگونگی اشتغال زنان (ساعات کاری، دستمزدها و مهارت‌ها)، تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفه‌های اجتماعی مرتبط مانند بیکاری مردان و تغییر بنیادین روابط اجتماعی زن و مرد مبدل ساخته است. بر این اساس، پدیده‌ی اشتغال زنان از زوایای متفاوتی قابل پژوهش و بررسی است؛ اما اولین سؤالی که در این باره مطرح است این است که «آیا اشتغال زنان در جامعه‌ی امروز ما با مؤلفه‌های خاص آن، به ویژه پذیرش مذهب رسمی تشیع، نوعی ضرورت است یا صرفاً یک انتخاب یا اختیار برای زنان به شمار می‌رود؟» در این نوشتار، برآنیم به بررسی این موضوع بپردازیم.

خانواده و ضرورت تفکیک نقش‌ها

باید دانست «ضرورت» به معنای الزام و اجبار است. اجباری که حاصل از نیاز و حاجتی باشد. به همین جهت است که فرد مضطر یا فردی که در حالت اضطرار به سر می‌برد، در واقع مجبور به انجام کاری است تا نیازی یا حاجتی ضروری را برآورده سازد. منشأ اضطرار می‌تواند عوامل درونی یا بیرونی باشد. بنا بر این تعریف، هنگامی که از ضرورت امری صحبت می‌شود، به علل و خاستگاه به‌وجودآورنده‌ی آن امر بازمی‌گردد. لذا منظور از بررسی ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، برای خانواده‌ها و جامعه‌ی ایرانی، بررسی عللی است که پشتوانه‌های این پدیده به شمار می‌روند. اگر اشتغال زنان در چارچوب مورد پذیرش یک جامعه در پی رفع نیازهای اساسی آن جامعه باشد، ضرورت می‌یابد.

شاید این سؤال ایجاد شود که چرا در مورد ضرورت اشتغال مردان در یک جامعه سخنی به میان نمی‌آید و این امر، در هیچ زمانی تا کنون، به چالش کشیده نشده است؟ در پاسخ، می‌توان با نگاهی به تاریخ بشر اذعان داشت که در تمامی طول تاریخ، ویژگی‌های بیولوژیک و طبیعی زن و مرد عمده‌ترین عامل در تفکیک جنسیتی نقش‌ها در خانواده و جامعه بوده است؛ یعنی زن و مرد به واسطه‌ی تفاوت نقشی که در تولید نسل دارند، به طور طبیعی در جایگاه‌های متفاوتی از نقش‌ها قرار گرفته‌اند و این تفکیک شامل نقش رسیدگی به تمامی امور داخلی منزل برای زن و نقش حمایت مالی و در واقع تأمین معاش خانواده برای مرد بوده است و حتی در آرای بسیاری از نظریه‌پردازان اجتماعیِ کلاسیک و معاصر، این تفکیک نقش برای بقا و استحکام نهاد خانواده امری ضروری به حساب می‌آید که نسل به نسل، از طریق الگوپذیری از والدین به فرزندان نیز منتقل می‌شود.

برای نمونه، «پارسونز»، یکی از بزرگ‌ترین جامعه‌شناسان آمریکایی قرن بیستم، معتقد است: «خانواده پاره‌ای از نظام کل جامعه است که بر مبنای تفکیک نقش‌های جنسی بنا شده است. تخصص و تفکیک نقش‌ها به حفظ نظام خانوادگی و وحدت آن کمک می‌کند و مبنای اجتماعی کردن کودک است. مرد رئیس خانواده و نقش نان‌آور را بر عهده دارد و زن نقش بانوی خانه را ایفا می‌کند. نقش اقتصادی مرد و شغل وی تعیین‌کننده‌ترین پایگاه حقوق خانواده و نقش اصلی مرد در جامعه است و خانه‌داری اساسی‌ترین فعالیت و نقش زن است، زن مدار زندگی خانوادگی است.»

از دیدگاه وی، تفکیک جنسیتی نقش‌ها در شکل گرفتن شخصیت کودک نقش قاطعی دارد. پسر خود را با پدر همانند می‌کند و دختر به مادر تأسی می‌جوید. اشتغال زن، علاوه بر آنکه موقعیت عاطفی زن در خانواده را متزلزل می‌سازد، به سبب رقابت شغلی زن با شوهر، به ناهماهنگی و نابسامانی خانواده می‌انجامد.[1]

بر این اساس، اشتغال زن با تعریف مدرن آن، که با یک ویژگی اساسی یعنی جدا شدن محل زندگی و کار زن همراه است، نوعی سرپیچی از قانون طبیعت و تغییر مسیر تاریخ درباره‌ی تفکیک نقش‌های زن و مرد در خانواده و جامعه به شمار می‌رود.

به همین خاطر است که گروه‌های مختلف اجتماعی، در راستای احقاق حقوق زن، برای اثبات ضرورت اشتغال زن از لحاظ فردی و اجتماعی در طول چندین دهه تلاش نموده‌اند؛ اما تا کنون به ویژه در جوامع مذهبی و خانواده‌گرا، همچنان با تردید به اشتغال مطلق زنان (به ویژه زنان متأهل) نگریسته می‌شود و در پی این تردید، ایجاد لوازم و رفع موانع اشتغال زنان نیز در اولویت امور قرار نمی‌گیرد. در حقیقت، گسترش و سازمان‌دهی اشتغال زنان در جامعه نیازمند زیرساخت‌های معینی است؛ زیرا اشتغال زنان با متغیرهای متفاوتی در ارتباط است و می‌توان اذعان داشت بر تمامی ارکان اقتصادی و اجتماعی جامعه می‌تواند مؤثر باشد. برای نمونه، در جامعه‌ی ایرانی، که همچنان مردان گردانندگان اقتصادی خانواده به شمار می‌روند و وظیفه‌ی حمایت‌های مالی همه‌جانبه از زن و فرزندان را بر عهده دارند، می‌بایست تأثیرات حضور زنان در بازار کار بر اشتغال مردان روشن و مشخص باشد. پس اگر از مردان انتظاراتی چون پرداخت نفقه و مهریه وجود دارد، اولویت آن‌ها در ورود به بازار کار نیز باید در نظر گرفته شود، مگر اینکه زیرساخت‌های اقتصادی جامعه جواب‌گوی اشتغال هر دو گروه مردان و زنان جویای کار باشد و اشتغال زنان به بیکاری مردان نینجامد.

دیدگا‌ههای متفاوت در خصوص اشتغال زنان

مباحث فرهنگی حضور اجتماعی زنان در جامعه‌ی اسلامی بسیار مهم است. در چنین جامعه‌ای، استفاده از «جاذبه‌های زنانه» به عنوان ابزاری برای بازاریابی و درآمدزایی قابل قبول نیست و جلوگیری از ترویج چنین پدیده‌ای نیازمند زیرساخت‌های لازم در جهت نظارت و برخورد با متخلفین است. از سوی دیگر، تربیت و آماده‌سازی نسل‌های آینده‌ی یک جامعه برای دنبال کردن اهداف آن، وابسته به تعیین نقش و جایگاه درست زنان در جامعه است.

بنابراین، نسخه‌ی واحدی در مورد اشتغال زنان در جوامع مختلف وجود ندارد. ممکن است جامعه‌ای زنان را یکی از بهترین ابزار برای تولید ثروت در بسیاری از عرصه‌های اقتصادی بداند و جامعه‌ای دیگر، بر اساس مبانی مورد قبول خود، رویکرد متفاوتی به این مقوله داشته باشد. لذا بحث از ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، مستقیماً، بااعتقدات ، اهداف و زیرساخت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یک جامعه در ارتباط است.

بررسی ضرورت اشتغال زنان در جامعه‌ی امروز ایران منوط به سه چیز است:

اول، نگاهی به تاریخ اشتغال زنان در ایران؛

دوم، نوع دیدگاه اسلام به اشتغال زنان به عنوان چارچوب مورد پذیرش در جامعه‌ی اسلامی؛

سوم، بررسی تحولات فرهنگی‌ـ‌اجتماعی ایران در دهه‌های اخیر.

تاریخ اشتغال زنان در ایران

به گواه تاریخ، در تمامی جوامع بشری، مسئله‌ی مشارکت فعال زنان در کارهای تولیدی و اقتصادی ریشه‌ای آنچنان کهن دارد که در واقع می‌توان آن را با زندگی انسان‌ها آمیخته و قرین به شمار آورد.

نقش زن ایرانی در بازار کار سنتی، به خصوص در محیط روستا، بسیار چشمگیر بوده است و این نقش اقتصادی که با وجود اهمیت فراوان در ارقام و جدول‌های آماری، اندازه‌گیری و ارائه نشده است باعث می‌شود تا نتیجه‌ی هر نوع تحقیق و پژوهشی در این باره با تردید مورد توجه قرار گیرد. تعداد قابل توجهی از زنان ایرانی در بسیاری از دوره‌های زمانیِ تاریخ ایران، به شیوه‌های مستقیم و غیرمستقیم، به اقتصاد خانواده و جامعه کمک می‌رساندند. آن‌ها با انجام رایگان کار خانگی و نگه‌داری از کودکان و سالمندان خانواده به شیوه‌ای غیرمستقیم و با مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی متعددی مانند صنایع دستی (قالیبافی، حصیربافی و...)، امور زراعی و کشاورزی (کشت و تهیه‌ی توتون، چای، برنج، گندم، جو، کتان و...)، دامداری، تولید پوست حیوانات، چرم، ابریشم و... به شیوه‌ی مستقیم از ارکان مهم اقتصادی خانواده و جامعه‌ی ایرانی به شمار می‌رفتند. در عصر حاضر نیز چنین فعالیت‌هایی، علی‌رغم آنکه نسبت به گذشته از گستردگی کمتری برخوردارند، اما در بسیاری از مناطق روستایی کشورمان همچنان ادامه دارد.

بنابراین، کار و فعالیت اقتصادی زنان در خانواده و جامعه‌ی ایرانی موضوع جدید و نوینی به شمار نمی‌رود؛ اما با گسترش روزافزون تکنولوژی و بروز تغییرات بنیادین در سبک زندگی زنان، اشتغال آنان شکل تازه‌ای به خود گرفت و محیط کار و زندگی زنان از یکدیگر جدا شد و با بیرون بودن زنان از خانه در ساعات کاری (عمدتاً به صورت تمام‌وقت) و درآمدزایی مستقل برای آنان همراه شد. بسیاری از تبعات اجتماعی و خانوادگی اشتغال زنان نیز در گرو همین دو ویژگی قرار دارد. تبعاتی که پدیده‌ی اشتغال زنان را به یکی از مهم‌ترین موضوعات امروز جوامع بشری، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با زیرساخت‌های مذهبی و خانواده‌گرا، مبدل ساخته است. در این جوامع، نقش اصلی در استحکام نهاد خانواده و نیز تربیت و تعلیم کودکان، به ویژه تا قبل از سن مدرسه، را زنان بر عهده دارند و عدم حضور زن در خانه به عنوان زنگ خطری برای بروز مشکلات متعدد برای خانواده‌ها تلقی می‌شود.

لذا فعالیت‌های اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانواده‌ها، به ویژه در جامعه‌ی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار می‌رفته است و علت عمده‌ی این ضرورت را می‌توان شیوه‌ی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانواده‌های ایرانی با تغییرات بنیادینی روبه‌رو شده است. تغییراتی که نیاز مبرم به مشارکت زن در اقتصاد خانواده را به طور مؤثری کاهش داده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا علی‌رغم وقوع این تغییرات، اشتغال برای گروه‌هایی از زنان و نیز در برخی شرایط و موقعیت‌های خاص اجتماعی ضرورت می‌یابد؟ در واقع، چه حالات فردی و اجتماعی‌ای اشتغال زن را از حیطه‌ی اختیار خارج می‌نماید و آن را به اجبار و الزامی بر وی مبدل می‌سازد؟

در زمینه‌ی اشتغال، زنان شامل سهگروه خاص می‌شوند: زنان متأهل، زنان سرپرست خانواده و زنان مجرد. این سه گروه با شرایط متفاوتی از لحاظ فردی و اجتماعی روبه‌رو هستند و نمی‌توان با یک رویکرد واحد به آن‌ها نگریست. پس ضرورت اشتغال برای هر یک از این سه گروه به صورت متفاوتی مطرح است؛ البته هر یک از این سه گروه نیز به دسته‌های کوچک‌تری از لحاظ تشابه در وضعیت اقتصادی خانواده قابل تقسیم هستند. برای نمونه، زنان متأهل خود سه دسته هستند. یک گروه کسانی هستند که خود و فرزندان، توسط همسر، از لحاظ مالی کاملاً تأمین می‌شوند. گروه دیگر زنانی هستند که با وجود تأهل و نیز تلاش مرد برای تأمین مایحتاج خانواده، با مشکلات مالی عدیده‌ای روبه‌رو هستند و دسته‌ی سوم، زنان بدسرپرستی هستند که علی‌رغم تأهل، هیچ گونه حمایت مالی از طرف مرد دریافت نمی‌کنند و بعضاً باید علاوه بر فرزندان، مخارج همسرشان را نیز تأمین کنند.

در دیدگاه اسلام، نهاد خانواده هسته‌ی اصلی جامعه به شمار می‌رود و سلامت و ارتقای جامعه در گرو خانواده‌های سالم، پویا و آرام دانسته می‌شود. در همین راستا، زن به جهت توانایی‌های طبیعی و فطری‌اش محور اصلی خانواده محسوب می‌شود و جایگاه خاصی در امر تولید و تربیت نسل‌های آینده دارد. بر همین اساس، در نظر اسلام، زن باید بدون داشتن دغدغه‌های مالی و اجتماعی، با فراغ بال و آرامش، مدیریت داخلی خانواده را انجام دهد و مرد موظف است تمامی نیازها و حاجات اقتصادی خانواده را تأمین کند. بنابراین، زن به واسطه‌ی نقش مؤثری که در نیل به اهداف خانواده دارد، از حمایت‌های مالی ویژه‌ای چون نفقه، مهریه، اجرت شیردهی و اجرت‌المثل کارهای منزل برخوردار است.

قوانین حاکم بر نهاد خانواده در دیدگاه اسلام، که شامل حقوق و تکالیف زوجین است، قوانینی مبتنی بر حمایت‌های مالی و عاطفی از زن است. بنابراین، در عین حال که حق اشتغال زنان در دیدگاه اسلام به رسمیت شناخته شده است، اصل، بر عدم ضرورت اشتغال زن در جامعه‌ی اسلامی است. جامعه‌ای که در آن، قوانین اسلامی مرد را ملزم به تأمین همه‌جانبه و مطلوب نیازهای زن و فرزندان می‌کند. در حقیقت، در این دیدگاه ضرورت‌های زندگی زن و مرد، به دلیل تفاوت‌های جسمانی و روانی آن‌ها، دارای اولویت‌بندی‌های متفاوتی است؛ اما با وجود چنین اصلی، در برخی از شرایط اجتماعی و خانوادگی، ضرورتی به وجود می‌آید که اشتغال زنان اجتناب‌ناپذیر می‌شود.

مقام معظم رهبری، در تأکید بر دیدگاه اسلام پیرامون اشتغال زنان و نیز طرح شرایط بهره‌مندی درست از نیروی کار زنان در جامعه، بیان داشته‌اند: «اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسى و مهم‌ترین شغل او، یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده، نباشد شاید لازم هم مى‌داند. یک کشور که نمى‌تواند از نیروى کار زنان در عرصه‌هاى مختلف بى‌نیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوى و انسانى زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه‌ی انسان‌ها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این براى حفظ کرامت زن است. اسلام این را مى‌خواهد و این الگوى زن مسلمان است.»[2]

چه زمانی اشتغال زنان به یک ضرورت تبدیل می‌شود؟

یکی از شرایط خاصی که زنان به توصیه و به عبارت بهتر، تأکید دین اسلام می‌بایست پا به عرصه‌ی اقتصادی بگذارند مربوط به مشاغل خاصی چون پرستاری، پزشکی و معلمی است. حالت ایده‌آل در یک جامعه‌ی اسلامی این است که دختران تحت تعلیم معلمان زن قرار گیرند. همچنین زنان، برای رفع نیازهای پزشکی خود، از خدمات پزشکان و پرستاران هم‌جنس خود بهره‌مند شوند. این حالت، علی‌رغم آنکه مستقیماً با نیازهای مالی زنان در ارتباط نیست، اما نوعی حالت اضطرار برای اشتغال زن در جامعه‌ی اسلامی است. در همین راستا، از سال‌های پس از انقلاب، متخصصین زنان و زایمان تنها از بین پزشکان زن پذیرفته می‌شوند و در تمامی بیمارستان‌ها، زنان توسط پرستاران زن مراقبت می‌شوند. همچنین در مدارس دخترانه‌ی کشور، در تمامی مقاطع تحصیلی، زنان عمده‌ترین نیروهای آموزشی را تشکیل می‌دهند؛ حتی در نیروهای انتظامی نیز زنان نقش‌های مهم و گسترده‌ای را ایفا می‌کنند. برخی از این مشاغل، مانند پرستاری، نیازمند حضور مداوم زنان تا 24 یا 48 ساعت در محل کار است.

فعالیت‌های اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانواده‌ها، به ویژه در جامعه‌ی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار می‌رفته است و علت عمده‌ی این ضرورت را می‌توان شیوه‌ی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانواده‌های ایرانی با تغییرات بنیادینی روبه‌رو شده است.

از شرایط اجتماعی دیگری که زن را به سوی اشتغال، حتی با وجود شرایط سخت، ملزم می‌کند وقوع رخدادهای خاصی مانند جنگ است. جنگ و دفاع از رویدادهای بسیار مهمی هستند که با قطعیت، زنان را در مسائل اجتماعی و به ویژه اقتصادی وارد می‌کنند. در این شرایط، عدم حضور مردان در خانواده، بخش عمده‌ای از زنان را ملزم به مشارکت اقتصادی و اجتماعی می‌کند. جامعه‌ی ایرانی نیز، پس از جنگ ایران و عراق، شاهد تغییراتی در سیاست‌های موجود درباره‌ی اشتغال زنان بود؛ زیرا جنگ عرضه‌ی نیروی کار مردان را کاهش زیادی داد. همچنین سیاست خودکفایی و کوشش برای بی‌نیازی از اقتصاد جهانی نیاز به حضور زنان در اقتصاد را افزایش داد. در طول جنگ، به گزارش روزنامه‌ی اطلاعات، در تاریخ نهم آبان 1367، زنان در چارچوب بسیج خواهران به کارهای متعددی مشغول شدند. در این گزارش آمده است: «بسیج خواهران وظایف بسیاری دارد؛ از جمله تعلیمات نظامی و ایدئولوژیکی، کمک به خانواده‌های شهیدان و اسیران جنگی، خدمت کردن در نهضت سوادآموزی، تدریس داوطلبانه در مناطق محروم و روستایی و آماده کردن غذا، دارو و لباس برای مردانی که در جبهه‌ها می‌جنگیدند.»

از شرایط دیگری که می‌تواند ضرورت اشتغال زنان را موجب شود، عدم تناسب درآمد شاغلین مرد با مخارج خانواده در شرایط خاص اقتصادی کشور است. در برخی از دوره‌های زمانی، مردان قادر نیستند به تنهایی تمامی مخارج خانواده را برای برخورداری از یک سطح متوسط از زندگی تأمین کنند و زن، در چنین شرایطی، به ناچار می‌بایست در اقتصاد خانواده مشارکت فعال داشته باشد. در حقیقت، استفاده از نیروی کارِ زنان در این دوره‌ها برای رفع مشکلات اقتصادی خانواده و جامعه لازم می‌شود.

بخشی دیگری از زنانی که ضرورتاً وارد عرصه‌ی اقتصاد می‌شوند در خانواده‌های بدسرپرست یا بی‌سرپرست زندگی می‌کنند. در این خانواده‌ها، فوت یا عدم مسئولیت‌پذیریِ مرد، زن را با چالش‌های اقتصادی متعددی روبه‌رو می‌کند. در چنین شرایطی، اجباری بیرونی زن را در معرض شدائد چنین خانواده‌ای قرار می‌دهد و مسئولیت کامل آن را به دوش او وامی‌گذارد.

بنابراین یکی از راه‌های مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانواده‌های ایرانی و نیز حمایت از خانواده‌های بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایت‌های کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهره‌مند شوند، اشتغال تمام‌وقت برای تأمین مالی را به نگه‌داری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمی‌دهند.

دلایل استقبال زنان از مشاغل بیرون از منزل

اما در کنار گروه‌ها و شرایطی که اشاره شد، عمدتاً در دهه‌های اخیر، گروه دیگری از زنان وجود دارند که با اجباری درونی در گرایش به بازار کار روبه‌رو هستند. در واقع، گروهی از زنان ممکن است با اجباری درونی، که آن هم از القائات فرهنگی و اجتماعی جامعه ناشی می‌شود، روبه‌رو باشند و علی‌رغم آنکه نیاز مالی ندارند، وارد بازار کار شوند. یکی از سؤالات عمده‌ای که در دهه‌های اخیر به وفور مطرح شده این است که «چرا بسیاری از زنان، در دوران اخیر، تمایل بیشتری به کار کردن بیرون از منزل دارند و آن را نسبت به کار خانگی ارجح می‌دانند؟ یا چه عواملی ضرورت اشتغال زنان را صرفاً به حوزه‌های روانی و فردی آنان پیوند می‌دهد؟»

یکی از راه‌های مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانواده‌های ایرانی و نیز حمایت از خانواده‌های بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایت‌های کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهره‌مند شوند، اشتغال تمام‌وقت برای تأمین مالی را به نگه‌داری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمی‌دهند.

این سؤال می‌تواند پاسخ‌های متفاوتی داشته باشد، مانند آنکه سطح تحصیلات در جامعه‌ی زنان افزون‌تر شده است یا اینکه کار خانگی، مانند گذشته، تمام اوقات مفید یک زن را پر نمی‌کند و زنان تمایل به بهره‌مندی مفید از ایام زندگی خود دارند. به نظر می‌رسد علاوه بر وجود این علل، که بسیار مهم و قابل توجه هستند، یک علت اساسی در مورد گرایش بسیاری از زنان به اشتغال در جامعه‌ی ما می‌تواند به تفاوت دریافت امتیازهای فردی و اجتماعی زنان شاغل و خانه‌دار بازگردد. در دهه‌های اخیر، زنان جامعه‌ی ایرانی با القائات همه‌جانبه‌ای از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی روبه‌رو شده‌اند که زن خانه‌دار را فردی به دور از فرهنگ جامعه و در شأنی مادون شأن زن شاغل به تصویر می‌کشند.

همچنین ارتقای مالی زنان شاغل نسبت به زنان خانه‌دار نوعی امتیاز فردیِ غیرقابل چشم‌پوشی را نمایان ساخت. بنابراین، احتساب همین دو امتیاز کافی است که یک زن را به ویژه اگر دارای تحصیلات دانشگاهی باشد، بدون چون‌وچرا به سوی بازار کار روانه کند. این القائات نوعی اجبار درونی در زن ایجاد می‌کند و آرامش و سعادت وی را به اشتغال تمام‌وقت و نه حتی با درآمدی درخور، پیوند می‌زند. در حقیقت، زنان خانه‌دار، به ویژه اگر صاحب فرزند یا فرزندان کوچک نباشند، برای فرار از بطالت و دستیابی به امتیازات اجتماعی زنان شاغل، راهی به جز ورود به عرصه‌ی فعالیت‌های اقتصادی را پیش‌ روی خود نمی‌بینند.

برخی از جامعه‌شناسان کلاسیک و معاصر غربی به موضوع چگونگی تغییرات اشتغال زنان، که بعضاً برخاسته از نادیده انگاشتن کار خانگی زنان در جامعه نیز است، پرداخته‌اند. آنتونی گیدنز، جامعه‌شناس معاصر، معتقد است: «هرچند کار خانگی از نظر ارزش، تقریباً معادل یک‌سوم کل تولید سالانه در اقتصاد امروزی است، کار بی‌مزد زنان در حوزه‌ی خانواده تا اندازه‌ی زیادی نادیده گرفته می‌شود. قبل از شهرنشینی، اکثر زنان وظایف گوناگونی را افزون بر مراقبت کودکان و کارهای خانه انجام می‌دادند، وظایف زنان اغلب هماهنگی نزدیکی با وظایف مردان داشت و خانه واحدی تولیدی را تشکیل می‌داد.

با پیدایش و توسعه‌ی محل‌های کار جدا از خانه، تولید نیز از مصرف جدا گردید و بانوی خانواده تنها یک مصرف‌کننده شد؛ یعنی کسی که کار نمی‌کند و فعالیت تولیدی او (کار خانگی) از نظر پنهان شد. بین دو جنگ جهانی، تعداد زنان خانه‌دار به اوج رسید؛ اگرچه برای زنان غیرمتأهل معمول بود که شاغل مزدبگیر باشند، اکثریت زنان متأهل در آن زمان کار نمی‌کردند. در هر دو جنگ جهانی، زنان تشویق به اشتغال شدند تا جای مردانی را که به نیروهای مسلح پیوسته بودند بگیرند. پس از جنگ جهانی اول، آن‌ها اخراج شدند، اما بعد از پایان جنگ دوم، اخراج به طور کامل انجام نشد و رشد اشتغال زنان از آن پس با گسترش مشاغل خدماتی ارتباط نزدیک پیدا کرد. مشاغل زنان در بازار کار مشاغل بی‌ثبات با دستمزد اندک، شرایط کار نامناسب و فرصت کم برای ترفیع و پیشرفت شغلی مانند پیشخدمتی، خرده فروشی، نظافت و... تمرکز یافته است. زنان همچنین بیشتر از مردان در کارهای مزدبگیر نیمه‌وقت تمرکز کرده‌اند.»[3]

بنابراین یکی از مهم‌ترین علل گرایش شدید زنان در دهه‌های اخیر به سوی بازار کار را می‌توان در نگاه جوامع و انسان‌های متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بی‌ارزش تلقی می‌شود. در این حالت بسیاری از زنان، علی‌رغم آنکه به رسیدگی و نگه‌داری از کودکان خویش علاقه‌مند هستند، حتی به انجام کارهایی با شرایط سخت و دستمزد پایین رضایت می‌دهند. این حالت را از جهتی می‌توان در بحث ضرورت اشتغال زنان مطرح کرد؛ زیرا گروه قابل توجهی از زنان غیرشاغل در چنین فضای اجتماعی‌ای که تمامی امتیازات فردی و اجتماعی به زنان شاغل نسبت داده می‌شود، دچار نوعی حالات روانیِ متمایل به افسردگی می‌شوند و برای رهایی از احساس کمبود، به سوی بازار کار هجوم می‌آورند. همچنین زنان خانه‌دار بابت زحماتی که در خانه متحمل می‌شوند، از دستمزد و نیز ارتقای رتبه و منزلت اجتماعی بهره‌مند نمی‌شوند؛ یعنی کار این دسته از زنان عمدتاً دیده نشده است و به تبع آن ارزشیابی نمی‌شود.

بنابراین، به نظر می‌رسد باید چارچوب و مبانی مورد پذیرش جامعه، که قوانین و مقررات از آن ناشی می‌شود، با محتوای آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیم یک جامعه به شهروندانش هماهنگ باشد؛ یعنی آموزش و پرورش، رسانه‌های جمعی و... بنا بر مقتضیات زمان و ضروریات جامعه، به رشد آگاهی و توانایی‌های افراد بپردازند. همچنین حضور زنان در خانواده به طرق مختلف ارج نهاده شود و احساس ارزشمندی در زنان خانه‌دار ایجاد شود. از سوی دیگر، اگر حضور زنان در عرصه‌های خاصی ضروری است، برنامه‌هایی در راستای استفاده از استعدادهای زنان در آن زمینه‌ها وجود داشته باشد و لوازم و زیرساخت‌های ضروری در این باره فراهم شود؛ مثلاً اینکه به پسران آموزش داده شود که اقتضائات زندگی با همسر شاغل چیست تا به دوام زندگی منتهی شود؛ یعنی مردان در زندگی مشترک بدانند که باید در چه اموری با همسر خود همکاری کنند. همچنین مربیانی که از کودکان نگه‌داری می‌کنند باید بتوانند، از لحاظ کمّی‌وکیفی، جای مادر را در تربیت نسل آینده پر کنند.

یکی از مهم‌ترین علل گرایش شدید زنان در دهه‌های اخیر به سوی بازار کار را می‌توان در نگاه جوامع و انسان‌های متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بی‌ارزش تلقی می‌شود.
خانواده نهاد بسیار مهمی در راستای پیشبرد اهداف یک جامعه، آرامش روانی افراد و تولید نسل‌های سالم و پویا است. بنابراین از مهم‌ترین اولویت‌های جامعه‌ی ایرانی می‌بایست تشکیل، حفظ و استحکام نهاد خانواده باشد. در این راستا، آموزش اولویت‌های متفاوت زندگیِ زنان و مردان از دیدگاه اسلام و نیز تبیین تفاوت نقش زن و مرد در خانواده و جامعه امری بسیار ضروری به نظر می‌رسد. نوجوانان و جوانان باید تا قبل از ورود به مرحله‌ی تشکیل خانواده، از طریق آموزش‌های مورد نیاز، ارکان و جوانب اجتماعی و فردیِ پدیده‌ی اشتغال زنان را درک کنند و در راستای تشکیل یک خانواده‌ی آرام و مستحکم، از آن بهره گیرند.(*)

پی‌نوشت‌ها:

1]]ریتزر، جورج، نظریه‌ی جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه‌ی محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، 1377، ص ٤٦٦.

2]]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از زنان، 25 آذر 1371.

3]]گیدنز، آنتونی، جامعه‌شناسی، ترجمه‌ی منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1387، ص 546.

*راحله کاردوانی؛ کارشناس ارشد مطالعات زنان

منبع: برهان

یک خبر از اهواز

مردم برای انتخاب رئیس جمهورگول افتتاح چند پروژه را نخورند/شایددیگر احمدی نژادی ظهور نکند

اهواز – خبرگزاری مهر: رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی حسینیان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آینده اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند.

به گزارش خبرنگار مهر، روح الله حسینیان جمعه شب در مراسم گرامیداشت شهدای فتنه 88 در مسجد اعظم اهواز که از سوی «موسسه رسانه بیداری» برنامه ریزی شده بود، اظهار کرد: برخی شهدا در تاریخ خیلی مظلوم هستند و حتی هواداران آنها، مجلس بزرگداشت برایشان نگرفتند که برای نمونه در این خصوص می توان به شهید نواب صفوی اشاره کرد که تنها به تعداد معدود برای وی مراسم گرفته شد.

وی افزود: ولی بی شک در انقلاب مظلوم تر از شهدای فتنه سال 1388 نداریم که نه تنها مجلس بزرگداشتی برایشان نگرفتیم که حتی اطلاع نداریم تعداد آنها چند نفر است ولی خوشبختانه امشب در اهواز این طلسم شکست و برای آنها مجلس گرفتند.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: یوم الله، روزهایی هستند که باید همیشه در طول تاریخ آنها را گرامی داشت و حتی در قرآن کریم در این خصوص نیز تاکیداتی شده است. 9 دی 1388 نیز از آن روزهایی است که یوم الله است و باید آن را هر ساله گرامی داشت تا برکات چنین روزی برای نظام و مردم در گذر ایام فراموش نشود.

حسینیان تصریح کرد: بهترین لقبی که می توان به اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 داد همان کلمه« فتنه» است که رهبر انقلاب فرمودند که خیلی هم به جا بود زیرا در این اتفاقات تمامی عناصری که برای رقم خوردن یک فتنه لازم بود گرد هم آمدند به خصوص عنصر کفر که در این وقایع حضوری فعال داشت. تمام سازمانهایی که کار آنها در سراسر دنیا حمایت از اهداف پلید استکبار است همانند بنیادهای «سورس» و «انیشتین» در این واقعه دخالت مستقیم داشتند.

رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: اوباما رئیس جمهور آمریکا از میرحسین موسوی به عنوان یک فرد الهام بخش یاد کرد در حالی که وقتی رئیس جمهور کشوری که دستشان به خونهای افراد بیگناه فراوانی آغشته است از فردی در ایران اینگونه حمایت می کند باید به اهداف این فرد شک کرد و نباید اجازه دهیم چنین افراد برای ما نسخه دموکراسی بپیچد.

حسینیان ادامه داد: متاسفانه برخی افراد دنیا طلب در این واقعه با کفر و نفاق همراه شدند. برخی فریب خوردند و برخی فرصت را برای عقده گشایی مغتنم شمرده و با این افراد همراه شدند. برخی هم که در انتخابات از احمدی نژاد شکسته خورده بودند تمام قد وارد جریانات پس از انتخابات شدند.

وی اضافه کرد: وقتی از مرکز اصلی بهائیت دستور می رسد که باید از میرحسین دفاع کرد و آنها با تمام وجود از وی حمایت می کنند باید فهمید که حرکت میرحسین اشتباه و باطل است و دیگر بعد از آن همه فتنه، برائت جستن از میرحسین که فایده ای ندارد.

این نماینده مجلس عنوان کرد: حیف بود افرادی که برای پیروزی این انقلاب زجر کشیدند و زندانها تحمل کردند برای مسائل شخصی به اسلام ضربه بزنند. اصولا در صدر اسلام هم هر وقت اسلام در برابر اسلام قرار می گرفت ضرباتی که به این دین وارد می شد کاری تر می شد.

حسینیان افزود: هفته قبل یکی از نمایندگان اسم یکی از فتنه گران را در مجلس اسلامی مطرح کرد و برخی از اصولگرایان اعتراض کردند که چرا اسم اشخاص برده می شود و من هم به آنها گفتم که عقیده شما همانند زمان شاه است که از روحانیون تعهد می گرفت که برای واقع کربلا روضه بخوانید ولی حق ندارد اسم امام حسین(ع) و یزید را بیاورید. با این شرایط ما چگونه بدون اسم بردن از اشخاص، فتنه سال 1388 را تشریح کنیم.

وی ادامه داد: درد اسلام در طول تاریخ همین اسم نبردن ها است وگرنه اختلاف در اسلام بر سر نماز و روزه نیست بلکه بر سر مسائل سیاسی است که حالا برخی ها عنوان می کنند نباید اسم اشخاص را برد به همین دلیل به مردم اعلام می کنم که مراقب باشند زیرا برخی ها می خواهند عوامل فتنه به فراموشی سپرده شوند.

رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی عنوان کرد: خیلی ها می گفتند همان روز اول باید با میرحسین به صورت جدی برخورد کرد ولی این درایت رهبری بود که اجازه داد برخی ها خیلی خوب ماهیتشان را به مردم نشان دهند و خود مردم آنها را مثل «میوه های کرم خورده» بیرون برانند به گونه ای که در جریان این اتفاقات برخی ها در جریان انتخابات، برخی ها در جریان اتفاقات بعد از آن و برخی دیگر در جریان نماز جمعه، ماهیتشان برای مردم معلوم شد و از بین مردم طرد شدند.

حسینیان با اشاره به اینکه انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند.

یک خبر از آبادان

رایزنی با چین برای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان

آبادان – خبرگزاری مهر: مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان گفت: در زمان حاضر در حال رایزنی با چینی ها برای اجرا و تکمیل فاز دوم پالایشگاه آبادان هستیم.

مسلم رحیمی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: با توجه به تامین منابع از طریق فاینایس و توافقات شرکت ملی فراورده های نفتی و کنسرسیوم داخلی و خارجی، امید می رود تا هر چه زودتر فاز دوم پالایشگاه آبادان راه‌اندازی شود.

وی اظهار کرد: با در وارد مدار شدن فاز دوم پالایشگاه آبادان، تولید این پالایشگاه با خوراک ۳۶۰ هزار بشکه در قالب یک پالایشگاه استاندارد و با تولید یورو پنج خواهد بود.

رحیمی تصریح کرد: به این ترتیب پالایشگاه آبادان می تواند یکی از پالایشگاه های بسیار خوب و به ‌روز کشور و حتی منطقه و جهان باشد.
مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان یادآور شد: با اتمام عملیات فاز دوم پالایشگاه آبادان سه هزار نفر به صورت مستقیم و بیش از سه هزار نفر دیگر نیز به صورت غیر مستقیم از میان نیروهای بومی منطقه مشغول به کار می شوند که این امر سبب تحولی بنیادی در اقتصاد منطقه خواهد شد.

رحیمی گفت: فاز دوم پالایشگاه آبادان به منظور تثبیت ظرفیت پالایشگاه و ایجاد سوخت سبز اجرا راه اندازی می شود.
وی از واحدهای تقطیر در اتمسفر و خلا، واحدهای آپ گریدینگ، واحدهای تکمیلی در ارتباط با سوخت سبز همچون واحد تصفیه نفت و گاز، تصفیه نفت سفید، ایزومریزاسیون نفت و گاز، واحدهای گوگرد سازی، تصفیه گاز با آمین و واحد هیدروژن، واحد نیتروژن و واحدهای جانبی یوگریتیک با واحد برق و بخار( مولدهای برق و تصفیه آب) به عنوان پروژه های قابل اجرا در فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد.

مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان عنوان کرد: در صورت انعقاد قرارداد کارهای طراحی اولیه آغاز می شود.

رحیمی همچنین از جایگزینی واحدهای جدید به جای واحدهای قدیمی در رده فعالیت پالایشگاه، به حداقل رساندن میزان گوگرد موجود در محصولات نفت و گاز، نفت سفید و بنزین و ایجاد سوخت سبز به عنوان مزایای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد.

اخبار استانداری خوزستان

ساعات کاری جدید ادارات خوزستان اعلام شد

اهواز - خبرگزاری مهر: به دنبال اعلام تعطیل شدن روزهای پنج شنبه در استان خوزستان، ساعات کاری جدید ادارات و دستگاه های دولتی این استان اعلام شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس اعلام استاندار خوزستان و به استناد تصمیم نامه شماره 39609/127/44 مورخ هفتم دی ماه سال 1391 و بر اساس تفیض اختیارات صورت گرفته از طرف هیئت وزیران به استانداران به موجب اصل 127 قانون اساسی ساعات کار در هفته از شنبه تا سه شنبه از ساعت هفت و 15 دقیقه تا 15 و 30 دقیه بعدازظهر و چهارشنبه ها از هفت و 15 دقیه تا 14 و 30 دقیه بعدازظهر تعیین شده است و پنج شنبه ها نیز تعطیل اعلام می شود.

بر اساس اعلام استاندار خوزستان، این تصمیم از شنبه 16 دی ماه سال 1391 اجرایی خواهد شد.

همچنین به منظور هماهنگی ساعات کار اداری با ستاد وزارتخانه ها و صرفه جویی در هزینه های جاری دستگاه های اجرایی، وحدت رویه با سایر استانهای کشور و همسان سازی با سازمانهایی که در روز پنجشنبه تعطیل هستند، این تصمیم گیری صورت گرفته است. ساعات شروع به کار ادارت و مراکز آموزشی و آموزش عالی بر اساس تصمیم این ادارت و مراکز تعیین می شود.

همچنین ساعات شروع به کار بانکها بر اساس تصمیم شورای هماهنگی بانک های استان خواهد بود.
ساعات شروع به کار و پایان کار در واحدهای صنعتی و تولیدی، صنفی و خدماتی و موسسات درمانی با رعایت مقررات مربوطه بر اساس شرایط کار از سوی دستگاه ها و مسئولان ذیربط تعیین و اعلام می شود.