ایوب بهرام در نقد «زمانه»؛ 9112-7580-5 کد خبر |
ایوب بهرام معتقد است: هر نوشته موفقی چه طنز و غیرطنز قاعدتا باید سه شرط اساسی را رعایت کرده باشد تا یک اثر سالم وکامل از نظر ادبی و هنری باشد. این نویسنده و منتقد در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ در ادامه توضیح داد: اول یک شروع خوب و معقول تا خواننده یا بیننده را جذب کند. دوم کشش و متن منطقی و جذاب و دارای انسجام که مخاطب در تحلیل داستان به یک جمعبندی برسد. یعنی یک محتوای درست و قابل پذیرش در مقابل تحلیل. سوم پایانبندی. وی تاکید کرد: هیچ کدام از این شرایط از نظر ارزش بر دیگری ارجح نیست و هر کدام جایگاه خود را در نوشته دارا است. بنابراین هر داستان یا فیلمنامه اگر یکی از این شرایط را فاقد باشد یک متن یا نوشته ناقص و عقیم است. بهرام خاطرنشان کرد: وقتی یک سریال یا فیلمی به مرحله پخش یا اکران عمومی رسیده باشد باید حتما حداقل شرایط اولیه (همان سه شرط گفته شده) را داشته باشد. اما متاسفانه دیده میشود که سریالهای سیما با شروعی خوب و قابل تامل به یک پایان گم و گیج منتهی میشود و گاهی حتی فاکتورهای اولیه نیز از قبیل قهرمان فیلم و کاراکترهای محوری یا پیام و پایانبندی زیر سوال میرود. این منتقد خاطرنشان کرد: چند وقتی است که باب شده که سریالهای پخش شده در صدا و سیما به چنین آفتی دچار شدهاند. بدین منوال که با یک شروع توفانی و جذاب و ادامهای جنجالی ناگهان با یک پایان سردتر از آب یخ به پایان میرسند که در این میان سریال «زمانه» جایگاه خاص خود را دارد. او افزود: سریال «زمانه» به کارگردانی جناب حسن فتحی که ششمین کار ایشان میباشد به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه که از شبکه سه پخش میشد با بازی حمید گودرزی، حسین محجوب، مهرانه مهینترابی، پریناز ایزدیار، هومن برقنورد و... با این که با اقبال عمومی در ابتدا و جریان پخش روبهرو شداما در پایان میبینیم که بیننده با یک سردرگمی مواجه میشود و این سوال پیش میآید آخر به کجا ختم شد؟ که البته مشکل به اینجا ختم نمیشود. بهرام بیان کرد: در این سریال ما با قهرمان شروع میکنیم و به ضدقهرمان میرسیم! من بیننده نمیدانم شخصیت مثبت چه کسی است؟ آیا غرض فقط ازدواجهای زنجیرهای و اشک و لبخند است؟ که همین هم در این مجموعه زیر سوال رفته است. بهزاد (حمیدگودرزی) که همیشه در تمام سریالها نقش مثبت داشته و بیننده ما عادت کرده او را خوب ببیند در پایان و جریان سریال چه سرنوشتی دارد؟ یعنی همسر لباس است که به همین راحتی با دو نم اشک توجیهی در تعویض آن باشد و بدتر از آن ارغوان! وی عنوان کرد: نویسنده ما که یک انسان فرشته صفت را دکتر خلق میکند. خلق آن چه گلی به سر داستان میزند غیر از پولدار کردن ارغوان و انتقام گرفتن بدتر از بهزاد؟ فرق بهزاد و ارغوان در چیست؟ از آن طرف در پایان ارغوان با یک کلاهبردار ازدواج میکند و بهزاد هم با کمی گریه سر و ته قضیه را هم میآورد. نتیجه داستان چه شد؟ یعنی میشود هر کاری کرد و در پایان هم با کمال آرامش به آرزوی خود رسید!؟ ما باید با ارایه یک اثر سالم و درست ذائقه مردم را به سمت و سوی درست هدایت کنیم وگرنه با ساختارشکنی غلط جایی برای جبران مافات نمیماند. این نویسنده در عین حال گفت: البته این سریال به زوایای مختلف جامعه میپردازد از قبیل اعتیاد، فقر، گروههای موسیقی زیرزمینی پاپ که در حاشیه قرار گرفتهاند و دردی از مجموعه دوا نمیکنند. بهرام اظهار کرد: به امید روزی که کمی به قلم خود احترام بگذاریم و بیننده را کمی وادار به تفکر کنیم واز کنار او گذرا و سرسری عبور نکنیم. مخاطب امروز هوشمندتر از گذشته کار را دنبال میکند. اگر به سینما نگاه کنیم و صندلیهای خالی را مشاهده کنیم خیلی چیزها دستگیرمان میشود. بیننده امروز یک اثر فاخر را دنبال میکند، میبیند و در حافظه خود ثبت میکند. نمونهها کم نیستند اما آثاری این چنین فقط چند صباحی در پسزمینه ذهنها میماند و پس از مدتی به جز آهنگ تیتراژ چیزی از آن در خاطره گوشیها نمیماند! کد خبرنگار: 17006 |