آمریکا باید روابط ایران و چین را قطع کند
یک اندیشکده آمریکایی معتقد است اگر قرار باشد تحریمهای ایالات متحده جلوی پیشروی ایران به سمت بمب را بگیرد، باید با جدیت تمام بر قطع ارتباط ایران و چین معطوف شوند.
به گزارش جهان، اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» در مقالهای به قلم «ایلان برمان»، قائم مقام این اندیشکده، مینویسد: زمان برای فشار غیرنظامی هدفمند علیه ایران به سرعت در حال اتمام است. اکنون، سیاست ایالات متحده نیاز به وارد کردن رنج اقتصادی بیشتری به ایران دارد.
اقتصاد مقاومتی، پادزهر فشار غرب با وجود این که نمیتوان انکار کرد اقتصاد ایران بیمار است، اما هنوز پابرجا است. مقامات ایران، به حق پذیرفتهاند که در نتیجه تحریمهای آمریکا و اروپا که روزانه حدود 100 میلیون دلار برای جمهوری اسلامی هزینه دارد، تجارت انرژی کشورشان تقریبا به نصف کاهش یافته است. اما حکومت ایران همچنان نافرمان است و از ایده ریاضت مالی که رهبر عالی ایران، آن را «اقتصاد مقاومتی» مینامد، به عنوان پادزهر فشار غرب، استقبال کرده است.
اجماع بینالمللی درباره انزوای ایران از هم خواهد پاشیدبه علاوه، به نظر میرسد زمان به نفع تهران است. منابع اطلاعاتی غرب هشدار میدهند ممکن است ایران تا یک سال و نیم دیگر، تسلیحات اتمی در اختیار داشته باشد. با این حال، بنا به الگوسازی که اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی» انجام داده است، شاید عمدتا چنین به نظر برسد که «تاریخ زمینگیری» اقتصادی ایران، ممکن است پس از این یک سال و نیم فرا برسد. این تاریخ، زمانی است که حکومت ایران یا باید در مورد برنامه هستهای خود تسلیم شود یا با انفجار مالی مواجه شود.
این موضوع عملا بدان معنی است که حکومت ایران میتواند به خوبی مدیریت کند تا به آنچه را که غرب سلاح هسته ای نامیده می شود برسد؛ به محض این اتفاق، اجماع بینالمللی درباره انزوای ایران از هم خواهد پاشید چرا که کشورها و شرکتهای همفکر، برنامهای میچینند تا طبق معمول با تهران وارد تجارت شوند.
آسیا شاهرگ اقتصادی ایران و لزوم تغییر تمرکز جغرافیایی آمریکاآنگاه، بنا به ضرورت، سیاست ایالات متحده باید بر افزایش رنج اقتصادی که بر ایران تحمیل شده است، تمرکز کند. ایالات متحده این کار را آغاز کرده است؛ مفادی را که کنگره به عنوان بخشی از قانون مجوز دفاع ملی تصویب کرده است، دنبال میکند و از آنجا که رئیسجمهور «اوباما» آن را تصویب کرد با تلاش چشمگیری جهت افزایش فشار مالی بر ایران، تمام بخشهای اقتصاد ایران را هدف قرار میدهد.
ایران بیش از پیش به آسیا به عنوان شاهرگ اقتصادی روی آورده است. اکنون، کشورهای آسیایی (در میان آنها ژاپن، هند و کره جنوبی) بخش عمده تجارت انرژی ایران را تشکیل میدهند. اما چین که مدتهاست ثابتقدمترین متحد جمهوری اسلامی در منطقه است، نقش شریک تجاری حیاتی ایران را به عهده گرفته است.
تقریبا نیمی از فروش روزانه نفت ایران به چین صادر میشوداعداد و ارقام این موضوع را آشکار میکند. به گفته واحد اطلاعات اقتصادی، اکنون تقریبا 50 درصد صادرات نفت ایران به چین صادر میشود. این بدان معنی است که پکن روزانه نیمی از تقریبا یک میلیون بشکه نفتی را که ایران به خارج میفروشد، خریداری میکند؛ و در حالی که واردات نفت ایران به چین، مثل واردات آن به هند، ژاپن و کره جنوبی، طی سال گذشته شدیدا کاهش یافته و حدود بیش از یک پنجم افت کرده است، بدیهی است پکن هنوز میتواند بیش از این عمل کند.
عملکرد چین در خصوص محدودیتهای اقتصادی جدید و اغماض کاخ سفیدبا این حال، چین هنوز چنین کاری نکرده است. در عوض، سیاست رو به رشدی در قبال ایران اتخاذ کرده است. در بخش انرژی، برای اینکه در لفظ، اگر نه در معنی، با محدودیتهای اقتصادی جدیدی که غرب وضع کرده است، همراه باشد، کمترین کار را انجام داده است. حتی در مورد گسترش [تسلیحات] هستهای، پکن به مراتب کمتر عمل کرده است.
این راهبردی است که حداقل تاکنون موثر بوده است. علی رغم بینظمیهای چین در رابطه با تجارت انرژی با ایران، تاکنون دولت «اوباما» دو بار در مورد چین اغماض کرده است و آن را از مجازاتی که تحریمهای جدید ایالات متحده اعمال میکند، معاف کرده است. کاخ سفید در دادن این اغماضها، کاملا تصریح کرده است امیدوار است ترغیب به جای تهدید، کمک خواهد کرد تا چین تغییر مسیر دهد.
ناکارآمدی تحریمها و توسل به قطع ارتباط ایران و چین احتمالا این موضوع صدق میکند. اما در میان سیاستگذاران واشنگتن، درک فزایندهای وجود دارد مبنی بر اینکه زمان برای فشار غیرنظامی هدفمند بر ایران، به سرعت در حال اتمام است. درک این نکته نیز ضرورت دارد که اگر قرار باشد تحریمهای ایالات متحده جلوی پیشروی ایران به سمت بمب را بگیرد، باید با جدیت تمام بر قطع ارتباط ایران و چین معطوف شوند.