
خبرگزاری فارس: فرماندار شوشتر از انجام دومین تست خط راهآهن شوشتر به هفتتپه خبر داد و گفت: روند ساخت ایستگاه این راهآهن با سرعت در حال انجام است.
وی تاکید کرد: مسیر این راهآهن بازسازی و در برخی از قسمتها به طور کامل تعویض و نوسازی شده است.
نجفی خاطرنشان کرد: رسیدگی به مشکلات پیمانکاران برای تسریع در فعالیت عمرانی این راهآهن در دستور کار همه مسئولان شهرستان قرار دارد و به این دلیل هیچ مانعی برای فعالیت در این راستا وجود ندارد.
*خط ریلی تکمیل شده است
فرماندار شوشتر اظهار کرد: این خط ریلی تا رسیدن به شهر شوشتر به طور کامل اجرا شده است و از این نظر مشکل خاصی برای راهآهن شوشتر وجود ندارد و آماده افتتاح است.
نجفی خاطرنشان کرد: بیش از 57 کیلومتر خط ریلی راهآهن شوشتر احداث و بازسازی شده است و خط ریلی آماده خدماترسانی به مردم است.
وی با اشاره به اینکه ساخت ایستگاه راهآهن شوشتر در مراحل پایانی است، تاکید کرد: در حال حاضر تنها ایستگاه راهآهن مانع افتتاح این پروژه است که امیدواریم در اسرع وقت این مشکل برطرف شود.
*بر اساس وعدههای مسئولان قول میدهیم
فرماندار شوشتر درباره برخی اظهارات در روزهای گذشته درباره اجرایی نشدن راهآهن شوشتر اظهار کرد: بر اساس وعدههای مسئولان برای ساخت و بهرهبرداری از راهآهن شوشتر به مردم وعده میدهم و هیچ غرضی در این باره وجود ندارد.
وی تاکید کرد: از همه توان موجود در فرمانداری شوشتر برای تسریع این پروژه استفاده شده است و تلاش داریم تا در کوتاهترین زمان ممکن ایستگاه راهآهن شوشتر آماده بهرهبرداری شود.
خبرگزاری فارس: آب و هوایی کاملاً ابری بر آسمان آبادان و خرمشهر سایه افکنده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، از اواخر هفته گذشته هوایی نیمهابری آسمان آبادان و خرمشهر را در برگرفته بود.
با این وجود تلالو آفتاب روز گذشته آسمان آبادان و خرمشهر را روشنایی بخشید اما از اواخر روز گذشته و با کاهش دمای هوا، ابر بر آسمان آبادان و خرمشهر سایه افکند.
از صبح امروز آب و هوایی کاملاً ابری آسمان آبادان و خرمشهر را در برگرفته و در برخی ساعات نیز بارشهایی را به صورت پراکنده به ارمغان آورده است.
* تداوم وضعیت کنونی تا فردا
رئیس اداره هواشناسی آبادان امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در آبادان اظهار کرد: هماکنون آب و هوایی نیمهابری همراه با رگبار و رعد و برق بر آسمان آبادان و خرمشهر حاکم است.
سعید ابراهیمیان افزود: براساس نقشههای پیشبینی این وضعیت آب و هوایی تا فردا ادامه خواهد یافت و از فردا شرایط جوی پایداری را در منطقه خواهیم داشت.
وی گفت: باد در حال حاضر با سرعت 15 کیلومتر در ساعت در حال وزیدن است و جهت آن نیز جنوبغربی به سمت شمالغربی است.
رئیس اداره هواشناسی آبادان ادامه داد: بیشترین دمای هوا در 24 ساعت گذشته 25 درجه سانتیگراد بوده و در کمترین میزان آن 15 درجه گزارش شده است.
ابراهیمیان تصریح کرد: دمای کنونی هوا 21 درجه است که نسبت به روز گذشته تغییری نداشته است.
وی اضافه کرد: رطوبت هوا نیز در بیشترین مقدار خود 83 درصد و در کمترین میزان 32 درصد است.
رئیس اداره هواشناسی آبادان خاطرنشانکرد: رطوبت کنونی هوا 51 درصد است.
خبرگزاری فارس: مزار شهدای گمنام شهرستان هفتکل از سال 83 تاکنون به حال خود رها شده و با وجود سرازیر شدن اعتبارات مرتبط همچنان چشم به راه توجه جدی مسئولان است.
به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، چند روزی بیشتر از آغاز سال نو خورشیدی نمیگذشت که ولولهای در سراسر شهر ذهنها را به خود معطوف کرد.
خبر خوشی در محافل و مجالس رد و بدل میشد و نسیم وصل مشام جان را صفا بخشید؛ همه اهالی شهر فکر و ذکرشان یک چیز بیشتر نیست... مهمان ...!؟
فضای شهر را عطر یاس و سیب فرا گرفت و همه را خدایی کرد؛ دوباره یاد بیت المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، بدر، ثامنالائمه، کربلای پنج و مرصاد زنده شد؛ دلها به یاد شلمچه، طلائیه، دوکوهه، تنگه چزابه، فکه، جزایر مجنون، تپههای الله اکبر، حاج عمران، گیلان غرب، سرپل ذهاب، و ... کربلایی شده است.
همه چشم به راه هستند، چشم به راه چند مهمان سبکبال و عالی مقام؛ سر از پای نشناخته برای در آغوش کشیدن عزیزان مسافر خود لحظه شماری میکنند.
هر کس به طریقی خود را میزبان میداند... یکی گل میخرد، یکی گلاب، مادری اسپند دود میکند و یکی هم برای میزبانی لالهها قلب گرفتار خود را آب و جارو میکند.
هیچگاه این لحظه را از یاد نمیبرم که پدر شهید ابراهیم بایمانینژاد میپرسد: آیا میشود یکی از این شقایقها، ابراهیم من باشد؟!
روز موعود فرا میرسد و شهر با صفای من، آغوش پر مهر خود را برای استقبال و پذیرایی از هفت گل بینشان خانم زهرا(س) میگشاید.
*میزبانی لالهها
آری؛ هفت پرستوی خونین بال گمنام برای دلداری خانواده چهارده شهید جاویدالاثر هفتگل شهیدان:
عزتالله اگدرنژاد، مسعود آرزومند، ابراهیم بایمانینژاد، علی درفشان، عباسعلی زنگنه، غلام سواری، عبدالرضا قبلی، ارسلان عسکری سبزکوهی، عبدالکریم لرکی، سیدابوالحسن میرسالاری، یارعلی محمدعلیزاده، یحیی ممبینی، خسرو محمدی و سردار رشید اسلام محمدکریم ممبینی به این دیار سفر کردهاند.
هفت نیلوفر گلگون ما هزاران مادر دارند، هزاران خواهر، هزاران پدر و هزاران برادر که با شاخههای مریم محبت خود به استقبال آنها آمدند.
*سوالات بیپاسخ
با صدای شیون و زاری مادران و خواهران، تابوت شهدای گمنام بر دستان هزاران هفتگلی مهربان تا تپههای نورالشهدا تشییع و پیکر مطهر کبوترهای عاشق تا دروازههای بهشت بدرقه میشود و از آن پس، کوی شهدا تا ابد زیارتگاه عارفان و عاشقان و دارالشفای دلسوختگان و مزار هفت امامزاده عشق میشود.
از آن اربعین به یاد ماندنی (23 فروردین 1383) نزدیک به هشت سال میگذرد و عاشقان آلالله فوج فوج به زیارت شهدای گمنام میروند.
آنچه باعث دل آزردگی آنها میشود بنای نیمه کاره یادمان شهداست که به حال خود رها شده است و این سوالها را در ذهن هر زائری تداعی میکند...
چرا بانیان احداث یادمان شهدا که قول دادهاند این یادمان را یک ساله و در خور شان شهدا بسازند کاری نکردهاند؟ آیا بودجهای برای این کار اختصاص نیافته و بالاخره اگر از همان روزهای نخست کار به مردم قدرشناس واگذار میشد باز هم شهدا این همه در غربت میماندند؟
*مسئولان به خود آیند
امین بایمانی نژاد که خود را 22 ساله و برادر بسیجی جاویدالاثر شهید ابراهیم بایمانینژاد معرفی میکند با انتقاد از رهاسازی بنای یادمان شهدای گمنام هفتگل اظهار کرد: هشت سال از تشییع باشکوه این هفت کبوتر خونین بال گذشته، ولی کاری برای آنها انجام نشده است.
وی با بیان اینکه این شهدا فرقی با برادرم ابراهیم ندارند اضافه کرد: وقتی به زیارت شهدای گمنام میروم حس غریبی در درونم ایجاد میشود و احساس غرور میکنم که در کشوری نفس میکشم که چنین شهدای عزیزی دارد.
این برادر شهید ادامه داد: وقتی سنگ مزارها را میخوانیم 18 ساله، 19 ساله احساس شرمساری میکنیم که نمیتوانیم برای آنها کاری انجام دهیم؛ امیدوارم مسئولان به خود آیند و کار یادمان شهدا را پس از هشت سال به پایان برسانند.
*شهدای گمنام مایه پیشرفت و آبادانی
جوان دیگری که رضا موندنی ممبینی نام دارد با بیان اینکه هر شب سعی میکنم به زیارت شهدای گمنام بروم گفت: با اینکه مزار هفت شهید گمنام زائران زیادی دارد اما امکانات مناسبی که زائران بتوانند در آن به عبادت و راز و نیاز با خداوند متعال بپردازند، در کنار مزار این عزیزان وجود ندارد و حرمی که مسئولان قول داده بودند برای آنها بسازند هنوز ساخته نشده است.
وی ادامه داد: شهدا مانند امامزادگان برای ما قابل احترام هستند و مردم در طول شبانه روز به زیارت آنها میروند.
ممبینی در پایان بیان کرد: حدود هشت سال است که این عزیزان مهمان شهر ما هستند ولی هیچ کاری برای آنها نکردهاند و تمام وعدهها فقط در حد حرف باقی ماند.
*آستینها را بالا میزنیم
این جوان هفتکلی با بیان این مطلب که اگر ساخت بنا به مردم واگذار میشد تاکنون یادمانی زیبا و در خور شأن برای شهدای گمنام ساخته میشد، تصریح کرد: پس حضور این هفت لاله گلگون و تشییع هزاران نفری مردم، شهر خیلی پیشرفت کرده که همگی به برکت حضور شهدا بوده اما کاری برای خود آنها انجام نشده است.
وی در پایان تاکید کرد: ما جوانان و نوجوانان شهر حاضریم برای شهدای گمنام هر کاری انجام دهیم، اگر اجازه دهند از همین امروز آستینها را بالا میزنیم و خودمان مانند یک کارگر، کار میکنیم تا بنای یادمان این شهدای غریب به زودی ساخته شود.
*زیارت شهدا مایه آرامش روح
محسن محمدی یکی دیگر از شهروندان هفتکلی نیز زیارت شهدای گمنام را مایه آرامش روح میداند و میگوید: این آرامش به خاطر پاکی روح شهدای عزیز است زیرا آنها اعتقاد راسخی به اهل بیت(ع) و امام راحل(ره) داشتهاند و در مسیری که آنها برای ما ترسیم کرده، قدم برداشتهاند.
وی نبود جاده دسترسی مناسب به مزار شهدای گمنام را یکی از مشکلات بیان کرد و افزود: به دلیل نیمه کاره رها شدن یادمان شهدا در روزهای بارانی از زیارت آنها محروم میشویم زیرا وقتی در کنار مزار این گل های معطر قرار میگیریم از هر چهار طرف بر سر و روی ما باران میبارد.
*توفیق سلب میشود
این شهروند هفتکلی اضافه کرد: حق شهدا که در راه حفظ تمامیت ارضی کشور ایران جان خود را نثار کردهاند این نیست که با گذشت حدود هفت سال در این وضعیت باشند زیرا این پرستوهای سبکبال به گردن نه تنها ما جوانان هفتکل بلکه به گردن همه ملت ایران حق دارند.
محمدی با بیان اینکه زیارت هفت شهید گمنام کمترین کاری است که میتوانیم برای آنها انجام دهیم، تاکید کرد: رها شدن یادمان شهدا، توفیق انجام این کار کوچک را نیز در برخی مواقع مانند روزهای بارانی از ما سلب کرده است.
*اعتبار ساخت یادمان کجاست
رضا اصلانی سبزکوهی نیز با طرح یک سوال خاطرنشان کرد: آیا برای ساخت یادمان شهدای گمنام اعتباری در نظر گرفته نشده است که مطمئن هستیم اعتباراتی از سوی مسئولان استانی و کشوری برای آنها در نظر گرفته شده اما نمیدانیم در کجا صرف شده است!؟.
وی افزود: علاوه بر زیارت شهدای گمنام در تمام ساعات شبانه روز، تمام مردم شهر در روز تاسوعای هر سال به زیارت شهدا می آیند و از وضعیت موجود رضایت ندارند.
*کار همچنان بر زمین مانده است
حجت الاسلام علی ابراهیمیپور، امام جمعه سابق هفتکل (این گفتوگو چند روز قبل از انتصاب وی به عنوان امام جمعه آبادان گرفته شده) در پاسخ به سوال ما در خصوص اقدامات انجام شده برای ساخت یادمان شهدای گمنام اظهار کرد: حدود دو سال پیش بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس جلسه ای برگزار کرد و گفت که ساخت بنای شهدای گمنام را پیگیری میکند و برنامهریزیاش را انجام میدهد اما هیچ گونه ارتباطی برقرار نکرد و کار همچنان بر زمین مانده است.
وی ادامه داد: اعتباری برای ساخت این بنای یادمان از اعتبارات شهرستان در نظر گرفته شده است و ما نیز با جدیت تمام، پیگیر آن هستیم.
*پایان سال، زمان بهره برداری از بنای یادمان
بهزاد صالح بیگی فرماندار هفتکل نیز در خصوص اقدامات انجام شده برای ساخت یادمان شهدای گمنام گفت: در سال 1390 حدود 110 میلیون ریال اعتبار برای یادمان شهدا جذب کرده ایم و سنگ مزار آنها نصب شد.
وی اضافه کرد: در سال 1391 نیز حدود یک میلیارد ریال از اعتبارات شهرستان در نظر گرفتهایم که حدود 30 درصد آن جذب و در اختیار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس که متولی کار است، قرار گرفت.
رئیس شورای اداری هفتکل با بیان اینکه آیتالله موسوی جزایری، نماینده ولی فقیه در خوزستان و امام جمعه اهواز، آیتالله شفیعی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و حجازی، استاندار خوزستان بر ساخت هر چه سریعتر یادمان شهدای گمنام تاکید کرد و افزود: عزم خود را جزم کردهایم که تا پایان سال ساخت یادمان به پایان برسد.
*ساخت یادمان وظیفه بنیاد نیست
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان خوزستان نیز با بیان اینکه اعتبار در نظر گرفته شده برای ساخت یادمان شهدای گمنام شهرستان هفتکل 2 میلیارد و 900 میلیون ریال است، بیان کرد: از اعتبار در نظر گرفته شده از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و اعتبارات شهرستان تاکنون یک میلیارد و 970 میلیون ریال آن اختصاص یافته که در صورت پرداخت اعتبار باقیمانده به صورت کامل، یادمان این شهدای عزیز با سرعت دو برابر و در کمتر از چهار ماه ساخته خواهد شد.
عبدالمجید عقیلی اضافه کرد: البته ساخت یادمان وظیفه ما نیست و این کار باید توسط هیئت امنایی که در سطح شهرستان به ریاست فرماندار تشکیل میشود انجام شود اما جاهایی که کار بر زمین میماند بنیاد وارد میشود.
*در انتظار تحقق وعدههای مسئولان
همه مردم شهر و استان خوزستان به ویژه خانوادههای معظم شهدای جاویدالاثر در انتظار تحقق وعدههای مسئولان و دست اندرکاران ساخت بنای یادمان شهدای گمنام هستند؛ امیدواریم که دیگر برای غربت شهدای گمنام شهرستان هفتکل این مصرع را زمزمه نکنیم، دریغ از فراموشی لالهها.
=======
مهدی یزدی
پایان مسابقات اسنوکر جامفجر امیدیه با معرفی برترینها 9111-27981-5 کد خبر | ||||
مسابقات چهارجانبه اسنوکر جام فجر امیدیه با قهرمانی نفت و گاز گچساران به پایان رسید. محمدعلی چابک، رییس هیات بولینگ و بیلیارد استان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقهخوزستان ـ اظهارکرد: این رقابتها 26 و 27 بهمنماه به بهانه افتتاح باشگاه بیلیارد نفت و گاز آغاجری امیدیه برگزار شد و سطح مسابقات بسیار خوب بود و بازیها با نتایج نزدیک به هم پایان مییافت. ی افزود: تیمهای نفت و گاز گچساران، نفت اهواز و نفت و گاز آغاجری به ترتیب اول تا سوم شدند و برترینها حکم قهرمانی تیمی و انفرادی و همچنین جوایز نقدی دریافت کردند.رییس هیات بولینگ و بیلیارد خوزستان بیانکرد: این باشگاه قول مساعد داده است که برای برگزاری مسابقات و برنامههای استعدادیابی با هیات همکاری داشته باشد. این باشگاه همچنین چهار خط بولینگ دارد و به زودی مسابقاتی در این رشته ورزشی برگزار خواهیم کرد.
|
درخشش مویتایکاران خوزستانی در مسابقات منطقه5 کشور 9111-28481-5 کد خبر | ||||
رقابتهای مویتای منطقه 5 کشور روز گذشته در اصفهان به پایان رسید و خوزستان مقام قهرمانی را ازآن خود کرد. فرشاد بهمنی، رییس کمیته مویتای هیات انجمنهای ورزشی استان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقهخوزستان ـ اظهارکرد: عملکرد تیم بسیار خوب بود و هفت وزنی که در مسابقات شرکت کرده بودیم، موفق به کسب مقام شدیم. وی افزود: مسابقات در 14 وزن انجام شد و سایر تیمها با تعداد نفرات بیشتر در آن شرکت کردند ولی تعداد مقامهای ما از سایر تیمها بیشتر بود. ما در دور اول مسابقات منطقهای که در شیراز برگزار شد نیز مقام اول تیمی را کسب کرده بودیم. بهمنی بیانکرد: امین نادینژاد در وزن 54- کیلوگرم اول شد و سعید بساک در وزن 69- کیلوگرم در مکان دوم ایستاد. هاشم حاجیزاده در وزن 71- کیلوگرم قهرمان شد و علیرضا اسدی در وزن 75- کیلوگرم در جایگاه سوم قرار گرفت. وی ادامهداد: علی افضلی در وزن 81-کیلوگرم و علیرضا آران در وزن 86- کیلوگرم هر دو در مکان نخست اوزان خود ایستادند و جبار مولایی در وزن 91+ کیلوگرم دوم شد. رییس کمیته مویتای خوزستان بیانکرد: در مسابقات منطقه 5 کشور تیمهای اصفهان، خوزستان، اراک، چهارمحالوبختیاری و فارس حضور داشتند. نفرات اول تا سوم این رقابتها به مسابقات انتخابی تیمملی که سال آینده برگزار خواهد شد، اعزام میشوند.
|
قهرمان مسابقات بسکتبال جوانان خوزستان مشخص شد 9111-28781-5 کد خبر |
پس از انجام 54 مسابقه طی سه ماه، نفت آبادان موفق شد عنوان نخست رقابتهای قهرمانی جوانان خوزستان را ازآن خود کند. حسین منصورزاده، مسوول برگزاری مسابقات هیات بسکتبال استان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقهخوزستان ـ اظهارکرد: مرحله پلیآف این مسابقات 25 بهمنماه به صورت حذفی با حضور هشت تیم در ماهشهر برگزار شد. وی ادامهداد: در این مرحله تیمهای نفت آبادان، شیمیایی رازی ماهشهر، اکسین رامهرمز، تربیتبدنی بهبهان، پتروشیمی بندرامام، شرکت ملیحفاری، آیندهسازان پتروشیمی بندرامام و هیات بسکتبال شوشتر با یکدیگر رقابت کردند. مسوول برگزاری مسابقات هیات بسکتبال خوزستان گفت: پس از نفت آبادان، پتروشیمی بندرامام در جایگاه دوم قرار گرفت و آیندهسازان پتروشیمی بندرامام در مکان سوم ایستاد. وی در ادامه به برگزاری مسابقات گروه ج باشگاههای امید استان اشاره کرد و گفت: رقابتهای این گروه 26 و 27 بهمنماه با حضور چهار تیم به میزبانی ملیحفاری اهواز برگزار شد. منصورزاده بیانکرد: تیمهای ملیحفاری اهواز، پرنگار ماهشهر، هیات بسکتبال باوی و صنایع فولادخوزستان در این گروه حضور داشتند که در پایان ملیحفاری، صنایع فولادخوزستان و هیات بسکتبال باوی به ترتیب اول تا سوم شدند. وی گفت: مسابقات گروه دال نیز دوم و سوم اسفندماه با شرکت تیمهای نفت اهواز، سپاهان نوین ایذه، اندیمشک و ناصرخسرو اهواز به میزبانی نفت اهواز انجام خواهد شد. مسوول برگزاری مسابقات هیات بسکتبال خوزستان خاطرنشانکرد: تیمهای هیات بسکتبال شوشتر، شرکت گازخوزستان، هیات بسکتبال ایذه، صنایع پتروشیمی ماهشهر و هیات بسکتبال باغملک در گروه الف و تیمهای پتروشیمی بندرامام، شاهین اهواز، زاگرس رامهرمز و هیات بسکتبال دزفول در گروه ب این رقابتها حضور دارند که هنوز تاریخ برگزاری این مسابقات مشخص نشده است. |
بررسی عوامل آلودهکننده منابع آب اهواز 9111-21814-5 کد خبر |
رییس گروه بهداشت محیط و حرفهای مرکز بهداشت خوزستان گفت: با تشکیل تیم فنی طرح ایمنی آب، عوامل آلودهکننده منابع آب و راههای ورود این آلودگیها به منابع آب در شهرستان اهواز مورد بررسی قرار میگیرند. مهران معلم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران ـ منطقه خوزستانـ با اشاره به تشکیل تیم فنی طرح ایمنی آب( w.s.p) در شهرستان اهواز، اظهار کرد: تیم فنی (w.s.p) براساس استراتژیهای تعیینشده در طرح ایمنی آب، با هدایت کارشناسان کشوری و مدرسان سازمان بهداشت جهانی، اقدام به بررسی حوزه آلودگی های منابع آب میکنند. وی افزود: ارزیابی خطر و اولویتبندی مخاطرات و انجام اصلاحات لازم جهت حذف فاکتورهای آلودهکننده از دیگر اقدامات تیم فنی ایمنی آب (w.s.p) است. معلم ادامه داد: میدان بررسی تیم فنی ایمنی آب(w.s.p) از حوزه آبریز شهرستان تا نقطه مصرف آب شرب توسط شهروندان است. وی با اشاره به اجرای طرح ایمنی آب به صورت پایلوت در شهرستان اهواز، گفت: با پیشنهاد وزارت بهداشت و با حمایت سازمان بهداشت جهانی و تصویب هیئت وزیران، کلانشهر اهواز به عنوان سومین شهر پایلوت در اجرای طرح ایمنی آب در کشوربعد از شهرستانهای تهران و تبریز انتخاب شد. رییس گروه بهداشت محیط و حرفهای مرکز بهداشت خوزستان عنوان کرد: طرح ایمنی آب (w.s.p) با مشارکت معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اهواز، سازمان جهاد کشاورزی استان، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان آب و برق استان و شرکت آب و فاضلاب اهواز، مراحل اولیه کار خود را در شهرستان اهواز با حضور مدیران دستگاههای فوق و کارشناسان منتخب و مجرب آغاز کرده است.
|
*پس از جنجال هایی که سال گذشته درباره پذیرش و ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی در دانشگاه تربیت مدرس به وجود آمد، برخی خبرها حکایت از آن دارد که وی هفته گذشته موفق به دریافت کارشناسی ارشد از دانشگاه پیام نور شده است! فوق لیسانس وی در رشته حقوق بین الملل است.
شرط ثبت نام در یازدهمین دوره ریاست جمهوری یازدهم ، دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد است. خبرنگاران مشرق در هفته گذشته تلاش کردند اطلاعاتی درباره تاریخ پذیرش ، نحوه ثبت نام، چگونگی شرکت در کلاس ها و امتحانات و همچنین دفاع از پایان نامه مشایی به دست آورند که مسوولان دانشگاه حاضر به اظهار نظر در این باره نشدند.
*پس از آنکه هفته گذشته رسول منتجب نیا عضو سابق مجمع روحانیون مبارز گفته بود برای ورود هاشمی به انتخابات سال 92 همه اصلاح طلبان متحد شوند و برای تحقق این کار بنده خودم حاضرم پادویی کنم، سعید حجاریان نیز اخیرا در دفاع از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری گفته است:" حاضرم برای دعوت از هاشمی پادویی کنم. جریان بی رمق اصلاحات نیاز به احیا و ریکاوری دارد که ورود هاشمی به صحنه این فضا را برای ما مهیا می کند."
*مرکزی به نام "موسسه مطالعاتی سیاسی اقتصادی پرسش" راه اندازی شده که عناصری چون مصطفی ملکیان، محمود سریع القلم ، محمدرضا تاجیک، داود فیرحی، مراد فرهاد پور،خشایار دیهیمی و جواد طباطبایی در آن تدریس می کنند. گفته می شود این موسسه وظیفه تربیت کادر فکری برای جریان اصلاحات را به عهده دارد. برخی مقالاتی که این روزها در نشریات جریان تجدید نظر منتشر می شود توسط دانشجویان این موسسه تهیه و تدوین شده است.
*هاشمی رفسنجانی در جلسه ای با کاندیداتوری محمد خاتمی مخالفت کرده و گفته است:" من به اصلاح طلبان اعتماد ندارم. اگر خاتمی بیاید یعنی تکرار سال های گذشته و ظهور جریان هایی چون حزب مشارکت که برای کشور معضل درست می کنند. بازگشت افراطیون به قدرت نه به سود مردم است و نه نظام."
*عبدالله نوری در جمع تعدادی از دانشجویان گفته است:" ما در اول انقلاب تندروی های زیاد داشتیم. الان که برخی از آن تندروی ها را به یاد می آورم ناراحت می شوم. " وی همچنین با تاکید بر لزوم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری بدون هیچ پیش شرطی ، تاکید کرده ما باید به جای چالش با نظام به یک تعامل منطقی برسیم.
*جمعی از روحانیون و اساتید حوزه علمیه قم که خواهان کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری هستند دیدارهایی را با مراجع تقلید در قم داشته اند. این افراد با تاکید بر خطیر بودن اوضاع کشور از مراجع خواسته اند با ارسال نامه هایی فردی و جمعی خطاب به هاشمی رفسنجانی، از وی بخواهند که در انتخابات کاندیدا شود. حامیان هاشمی در صددند با بحرانی نشان دادن اوضاع کشور، از وی به عنوان یک ناجی و تشکیل دهنده دولت نجات ملی نام ببرند.
*یکی از اعضای مجمع روحانیون در جلسه اخیر این مجمع گفته است:"علیرغم فضا سازی هایی که گاه صورت می گیرد من رهبری نظام را بسیار قبراق، مسلط به اوضاع کشور و با نگاهی منصف نسبت به گروه ها و جریان های سیاسی می بینم. او مانند دولت های پیشین از کلیت دولت کنونی هم دفاع می کند و معتقد است در مجموع نظام اسلامی در حال پیمودن مسیر پیشرفت است اگر چه می توانستیم در برهه هایی بهتر عمل نماییم."
*جریان های مختلف اصولگرایی هم پیمان شده اند در صورتی که هاشمی رفسنجانی کاندیدا شود همه روی کاندیدای واحد اجماع خواهند کرد تا شانس پیروزی هاشمی به حداقل برسد.
*شنیده ایم تشکلی با نام" خدمتگزاران آبادانی و پیشرفت" به نمایندگی از اصولگرایان در انتخابات شوراها فعال خواهد بود. تاکنون دبیران این تشکل در 15 استان معین شده و در روزهای آینده چهره هایی چون چمران، کوثری، سروری و خانم آباد، در نشستی مطبوعاتی حاضر خواهند شد تا به تشریح برنامه های این تشکل بپردازند.
*پس از رای دادگاه عمومی اتحادیه اروپا مبنی بر رفع تحریم از بانک های صادرات، سینا و ملت، بازار ارز و طلای کشور نسبت به این اقدام واکنش مثبت نشان داد و قیمت انواع ارز و سکه در بازار آزاد کاهش داشته است. کارشناسان اقتصادی معتقدند رفع این تحریم ها باعث بازگشت آسان ارز حاصل از فروش نفت به کشور خواهد شد و این امر می تواند با کاهش بیشتر قیمت ارز در داخل کشور همراه باشد.
* روز گذشته جمعی از جوانان اصلاح طلب در منطقه درکه تهران گرد هم آمدند تا موضوع دعوت از هاشمی رفسنجانی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را کلید بزنند. در این جلسه مباحثی پیرامون تبیین ضرورت کاندیداتوری هاشمی مطرح شد و حاضران معتقد بودند هر چه سریعتر باید فضایی رسانه ای در این باره شکل بگیرد.
*گروهک نفاق که در معرض فروپاشی تشکیلاتی قرار گرفته است برای روحیه دادن به هواداران داخلی اش از آنها خواسته است به سطل های زباله حمله کرده و پس از آتش زدن محتویات آنها، از آتش سوزی این سطل ها عکس و تصویر تهیه و به رسانه های مستقر در خارج از ایران بفرستند.
خبرگزاری فارس: رئیس جمعیت هلال احمر رامهرمز از تلاش 24 ساعته امدادگران چهار شهر و یافتن یک کودک سه و نیم ساله در کوههای اطراف رامهرمز خبر داد.
محمد حائرینیا امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در رامهرمز اظهار کرد: خانواده این کودک جهت دیدار با اقوامشان از روستای میداوود به روستای جوبجی از توابع رامهرمز آمده و جهت تفریح به کوههای اطراف این روستا رفته بودند که پس از گذشت مدتی متوجه میشوند کودک سه و نیم سالهشان مفقود شده است.
وی افزود: با اطلاع از این موضوع چهار تیم عملیاتی از امدادگران شهرهای رامهرمز، امیدیه، آغاجاری و باغملک به همراه 10 دستگاه خودرو عملیات جستجوی گستردهای را در کوههای اطراف روستای جوبجی جهت یافتن کودک انجام میدهند.
رئیس جمعیت هلال احمر رامهرمز خاطرنشان کرد: تیمهای امداد و نجات پس از 24 ساعت جستوجو و تلاش، کودک را در کوههای اطراف آن منطقه پیدا میکنند.
وی تصریح کرد: این کودک مهدیه بهمئی نام داشت پس از پیدا شدن، بلافاصله به اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) رامهرمز منتقل و پس از معاینات پزشکی و تایید سلامتی به خانوادهاش تحویل داده شد.
حائرینیا در پایان از تیمهای امداد و نجات شهرهای آغاجاری، باغملک، امیدیه و امدادگرانشان که جمعیت هلال احمر رامهرمز را یاری دادند، تقدیر و تشکر کرد.
داستـان های کوتـاه و خوانـدنی
چنگیز خان مغول و شاهین پرنده
یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.
آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پر کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت. چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت. ولی دیگر جریان آب خشک شده بود ...
چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود. خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند:
یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.
و بر بال دیگرش نوشتند:
هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.
اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟
روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟
شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است.
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.
شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.
شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.
لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ...
این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.
نجار زندگی
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد تا اینکه یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.
این داستان ماست.
ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اما اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم.
فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، دیگر ممکن نیست.
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.
حکایت وقت رسیدن مرگ
یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...
طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!
نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !
پیرمرد و بچه ها
یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ها ۳ تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند هر چیزی که در خیابان افتاده بود شوت می کردند و سروصدای عجیبی به راه انداختند.
این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد مختل شده بود. این بود که پیرمرد تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: بچه ها! شما خیلی بامزه هستید از اینکه می بینم اینقدر بانشاط هستید خوشحالم من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید من روزی ۱۰۰۰ تومن به شما می دهم که بیایید اینجا و همین کار را بکنید بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آنکه چند روز بعد پیرمرد به آنها گفت: ببینید بچه ها متاسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی ۱۰۰ تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها با تعجب و ناراحتی گفتند: صد تومن؟! اگه فکر می کنی به خاطر ۱۰۰ تومن حاضریم این همه بطری و نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم کور خوندی ما نیستیم!
و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.
فرصتی برای خودشناسی
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد.
پس آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است.
اما نمیدانم چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.
صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.
پادشاه دستور داد تا معجزهگر شاهین را نزد او بیاورند.
درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.
پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز که ترسیده بود گفت:
سرورم، کار سادهای بود، من فقط شاخهای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم.
شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.
گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخههای زیر پایمان را ببریم ...
چقدر به شاخههای زیر پایتان وابسته هستید؟
آیا تواناییها و استعدادهایتان را میشناسید؟
آیا هیچگاه جرات ریسک را به خود داده اید؟
ماجرای چوپان و مشاور
چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سروکله ی یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جاده های خاکی پیدا شد. رانندۀ آن اتومبیل که یک مرد جوان با لباس Brioni ، کفشهای Gucci ، عینک Ray-Ban و کراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم که دقیقا چند راس گوسفند داری، یکی از آنها را به من خواهی داد؟
چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش که به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.
جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارک کرد و کامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یک تلفن راه دور وصل کرد، وارد صفحه ی NASA روی اینترنت، جایی که میتوانست سیستم جستجوی ماهواره ای( GPS ) را فعال کند، شد. منطقۀ چراگاه را مشخص کرد، یک بانک اطلاعاتی با 60 صفحۀ کاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیدۀ عملیاتی را وارد کامپیوتر کرد.
بالاخره 150 صفحه ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یک چاپگر مینیاتوری همراهش چاپ کرد و آنگاه در حالی که آنها را به چوپان میداد، گفت: شما در اینجا دقیقا 1586 گوسفند داری.
چوپان گفت: درست است. حالا همینطور که قبلا توافق کردیم، میتوانی یکی از گوسفندها را ببری.
آنگاه به نظاره ی مرد جوان که مشغول انتخاب کردن و قرار دادن آن گوسفند در داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی کار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو به او کرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم که چه کاره هستی، گوسفند مرا پس خواهی داد؟ مرد جوان پاسخ داد: آری، چرا که نه!
چوپان گفت: تو یک مشاور هستی.
مرد جوان گفت: راست میگویی، اما به من بگو که این را از کجا حدس زدی؟
چوپان پاسخ داد: کار ساده ای است. بدون اینکه کسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی که خود من جواب آن را از قبل میدانستم، مزد خواستی. مضافا، اینکه هیچ چیز راجع به کسب و کار من نمیدانی، چون به جای گوسفند، سگ گله را برداشتی.
نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش
به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.
ابراهیم و آتش و گنجشک
نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد ...
و خوشا به حال گنجشکان سرفراز
![]() |
![]() |
همان زمانی که این کاپش فروخته شده بود حلقه نزدیکان دولت تنگ تر هم شده بود. بیشتر یاران 84 محمود احمدی نژاد یا کنار رفته بودند یا کنار گذاشته شده بودند. مصطفی رضا حسینی یکی از نمایندگان مجلس هشتم اگرچه به طنز اما واقعیتی را بیان کرده و گفته بود که کاپشن احمدی نژاد به کت و شلوار تبدیل شده است.
رویه ای که احمدی نژاد در روزهای اول ریاست جمهوری اش در پیش گرفت بر این بود تا ریشه هر چه تشریفات و رانت و فامیل بازی بود را بزند، نظام بانکی را اصلاح کند و اسامی آن 300 نفری را که بخش اعظمی از مطالبات بانکی در دست آنهاست منتشر کند. نه که نشد، بلکه هواپیمای تشریفاتی ایرباس 320 از راه رسید و در اختیار ریاست جمهوری گذارده شد، تصاویری از وابستگان رئیس جمهور در سفر نیویورک منتشر شد، واکنش ها به انتصاب مهدی خورشیدی داماد رئیس جمهور به ریاست سازمان ملی استاندارد چنان بالا گرفت که رئیس جمهور مجبور به لغو این انتصاب شد و بالاخره مدیرعامل منصوب دولت در بانک ملی بعد از فاش شدن بزرگترین فساد بانکی بعد از انقلاب، تهران را گذاشت و به کانادا رفت.
از آسفالت خیابان فلسطین تا فرش های سعدآباد
چندماهی قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 هنگامی که رئیس جمهور وقت به قرار سخنرانی اش در جمع دانشجویان دیرتر از موعد رسید، از وضعیت ترافیکی که به خاطر بارش باران، سنگین شده و راه های منتهی به دانشگاه تهران را قفل زده بود گلایه کرد. آن گلایه از سوی شهردار وقت تهران بی پاسخ نماند. محمود احمدی نژاد، در آخرین سال ریاست جمهوری خاتمی، او را دعوت به سکونت در منطقه میانی شهر کرد و از وی خواست به جای کاخ سعدآباد، دم و دستگاه ریاست جمهوری را به منطقه ای مثل پاستور ببرد که با دانشگاه تهران هم فاصله ای ندارد و به قرارهای سخنرانیاش که زودتر میرسد هیچ، با مشکلات مردم هم زودتر آشنا می شود، چون از سعد آباد واقعیتهای زندگی مردم دیرتر درک می شود. چند ماه بعد وقتی بشار اسد رئیس جمهور سوریه به عنوان نخستین مقام عالی رتبه خارجی پس از تشکیل دولت محمود احمدی نژاد به تهران آمد، احمدی نژاد دستور داد آسفالت خیابان فلسطین را نو کنند تا در پاستور از اسد استقبال کند. هیات سوری هم که در سفرهای قبلیشان به تهران، خوشامدگوییهای روسای قبلی را در شمال شهر دیده بودند، خیلی با شعارهای رئیس دولت جدید آشنا نبودند که چنین تشریفاتی ساده را در هیاهوی پاییزی کلاغ ها و سایه سروهای سربه فلک کشیده پاستور، نپسندند. هرچه بود رئیس این دولت، با پوسترهایی که تداعی ساده زیستی شهید رجایی بود سرکار آمده و منتقد تشریفات و تجمل مسئولان بود. او خود گفته بود که هرگز به سعدآباد نمیرود و مراسم استقبال رسمی را در آنجا برگزار نمیکند. دو سال بعد از این ماجرا وقتی ولادیمیر پوتین برای حضور در اجلاس خزر به تهران آمد، احمدی نژاد پوتین را در سعدآباد خوشامد گفت. فرش های اتاق ریاست جمهوری دوباره پهن شد و سعدآباد محلی در خور میهمان نوازی ایرانیان برای استقبال از مقامات کشورهای میهمان شد.
رفت و برگشت ایرباس
چندماهی بعد از آنکه احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید هواپیمای تشریفاتی از نوع ایرباس 321 متعلق به سال 2002 میلادی هم که دولت خاتمی از فرانسه برای خود سفارش داده بود از راه رسید، در آن زمان اما غلامحسین الهام که سخنگوی دولت هم بود گفته بود بعید می داند آقای احمدی نژاد از این هوایپما استفاده کند؛ بعدها هم او در یادداشتی با انتقاد از رویکرد دولت قبل در خرید این هواپیما و تحمیل هزینه بر بیت المال نوشت که «حداکثر 6 ساعت پرواز مستمر، آن قدر سخت نیست که نیاز به این همه تشریفات داشته باشد. پرواز بیش از آن هم نیازمند چنین تحمیلی نیست». او نوشت اگر احمدی نژاد از این هواپیما استفاده کند که دیگر احمدی نژاد نیست. این اتفاقات مقارن با همان ایامی بود که احمدی نژاد دستور داده بود فرشهای اتاق رئیسجمهوری کاخ سعد آباد را جمع کنند و آنجا را به موزه فرهنگی تبدیل کنند، کت احمدی نژادی میپوشید، از پاویون، سوار هواپیما نمی شد و از هواپیمای عمومی برای مسافرتهایش استفاده میکرد. تا پایان دولت نهم هم روال مسافرتها بر منوال استفاده از هواپیماهای عمومی بود. بالاخره اما در سال 90 و دو سال پس از انتخابات 88 و تشکیل دولت دهم خبر رسید که 45 میلیارد و 700 میلیون تومان اعتبار با تصویب هیات دولت در اختیار نهاد ریاست جمهوری برای خرید یک فروند هواپیمای ایرباس ۳۲۰قرار گرفته است. این مصوبه سال 89 هیات دولت بود. محمدرضا خباز نماینده اصلاح طلب کاشمر در مجلس هشتم در آن ایام در گفت وگویی که با روزنامه قدس انجام داد گفت که این 13 هزار و 500 میلیارد تومانی که مصوب شده بود دولت در راه حوادث غیرمترقبه مانند سیل، سرمازدگی، خشکسالی و... هزینه کند، هزینه نشده و 45 میلیارد تومان از این بودجه صرف خرید هواپیمای اختصاصی برای ریاست شده است. بعدها البته احمدی نژاد که سوار شدن به هواپیما از پاویون دولت را نمی پسندید و این رفتار را، غیرمردمی می دانست، در جریان اجلاس عدم تعهد تاکیدکرد که در فرودگاه، پاویون آبرومندی برای این اجلاس بسازند.
مورد عجیب جاسبی و ترکان
اخراج اکبر ترکان از مدیران کارگزارانی وزارت نفت و مجددا دعوت او به این وزارتخانه پیچیده و ثروتمند از همان کارهایی بود که مشابهش را در دولت احمدی نژاد در ماجرای جاسبی و دانشگاه ثروتمندش می توان یافت. احمدی نژاد از وقتی به ریاست جمهوری رسید برای پایان دادن به دوران ریاست مادام العمر جاسبی بر دانشگاه آزاد تلاش کرد و بالاخره هم پس از مقاومت اکبر هاشمی رفسنجانی بر این تصمیم و کشمکش هایی که این وسط رخ داد، یکی از سه برادران دانشجو حکم از دست برادر دیگر گرفت و به ریاست دانشگاه آزاد رسید. اما سالی از این اتفاقات نگذشته بود که ابلاغ جدید محمود احمدی نژاد در هیبت رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی همه رو به شوک برد. براساس تصمیمی که در جلسه شماره 714 این شورا اتخاذ شده بود، قرار بر آن شده بود عبدا...جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد به عنوان یکی از اعضای جدید شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور منصوب شود.
اکبر ترکان هم از مدیران با تجربه نفتی که در سمت معاون وزیر مشغول در دولت نهم مشغول به کار بود با آغاز فعالیتهای انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری، انتقادهایش از دولت را شدت بخشید تا بالاخره غلامحسین نوذری وزیر وقت نفت حکم برکناری او را امضا کند و ترکان خود را در بین حامیان اصلی ترین رقیب احمدی نژاد در انتخابات 88، احمدی نژاد را متهم به ارائه آمارهای غلط کند. سه سال بعد از این ماجرا و برکناری ترکان از وزارت نفت او این بار رئیس جدید هیئتمدیره شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران به این وزارتخانه بازگشت.
نامها و نشانهها
محمود احمدی نژاد وقتی از سال 84 در راس قوه اجرایی کشور قرار گرفت، همراستا با شعار دولت پاکش، شعار مبارز با مفاسد اقتصادی را هم پیش کشید. از مفسدان اقتصادی صحبت کرد که اسامی شان در جیبش است و برای رسیدگی به قوه قضائیه داده است و به زودی اعلامشان خواهد کرد. 7 سال بعد، وقتی مجری یک برنامه تلویزیونی از او پرسید که شما از سال 84 یکسری اسامی از متخلفین دارید که در زمان مقتضی آنها را اعلام می کنید و آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده است؟ باز گفت: من یکسری اسامی برای رسیدگی دادهام. بزرگترین اختلاس بانکی تاریخ انقلاب در دولت دهم فاش شد. در مقطعی که هر یک از مسئولان در تقلا بودند که افتخار کشف این اختلاس را به نام خود ثبت کنند، نام محمود خاوری وقتی به عنوان یکی از بزرگترین مفسدان اقتصادی به مردم اعلام شد که به کانادا گریخته بود. در جریان دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی نامی از نزدیکان احمدی نژاد از جمله «الف.ر.م» برده شد و به کرات هم تکرار شد، در دادگاه اختلاس بیمه پای استاندار تهران و یکی از مدیران نزدیک دولت «م.ر» برده شد. احمدی نژاد در گفت وگوی تلویزیونی اخیرش گفت که این دولت پاکترین دولت در تاریخ کشور است و هیچگاه کسی در دولت به دنبال کاسبی و قدرت و کارهای حزبی و گروهی نبوده است...این دولت روی اصول خود ایستاده است، اصولی که سال اول اعلام کرده و امروز محکم تر روی آنها ایستاده است. او هفته گذشته وقتی به مجلس رفت بازهم گفت که در مساله اختلاس بانکی به پاکدست ترین مدیران دولتی اتهاماتی وارد شد.
همین مردادماه امسال احمدی نژاد در جمع تشکل های فرهنگی حضور پیدا کرده بود که در همانجا انتقاد شد که او دیگر احمدی نژاد 84 نیست. رئیس جمهور درپاسخ با اشاره به اینکه برخی ها انتظاردارند و می خواهند من همان احمدی نژاد سال 84 باشم گفته بود منتظر یاران سال 84 خودش است.
اسبهای اصیل عرب هزاران گردشگر را به خوزستان جذب میکنند
جشنواره زیبایی اسب اصیل عرب خوزستان، 26 و 27 بهمن ماه در جنوب کشور برگزار خواهد شد تا همچون سالهای گذشته هزاران گردشگر را جذب کند.
رییس انجمن ادبی کار بندر امام(ره) و ماهشهر خبر داد:
برای پیگیری وعده احمدینژاد صورت گرفت؛
برای پیگیری وعدههای دولت انجام شد؛
لیگ برتر فوتبال؛
در حالیکه ظرف ماه جاری خبر شهرستان شدن یکی از محلات اهواز یعنی "کوت عبداله" بسیاری را متعجب نمود خبر دیگری این حیرت و سرگردانی را دوچندان کرد و آنهم "الحاق قطعه زمینی در منطقه روستایی چم السخیل به شهر اهواز. آنهم صرفاً برای رضایت تعدادی از بنکداران مرکزیت شهر اهواز از سوی شورای برنامه ریزی استان خوزستان!
بیاد داریم که سال های سال جدال های کلامی بر سر مساله الحاق منطقه" عین دو" به اهواز چه فرازها و فرودهایی را طی نمود و عده ای در سوی مخالف و عده دیگری در طرف موافق حتی پیامدهای حاشیه ای هم برای آن طرح گردید اما الحاقی شکل نگرفت.حال چگونه است که بنکداران که می بایستی از سال 1372 هسته مرکزی شهر اهواز را ترک کنند و ترک نکرده و ا حتمالاً ترک هم نخواهند نمود این گونه از سوی دستگاه های ذیربط مورد محبت و نوازش قرار می گیرند.
آیا زمینی که یک شبه راه صد ساله به نقشه جامع شهری را طی می کند برای مالکین و بنکداران میلیاردها تومان ارزش اضافی ایجاد نخواهد نمود؟
جالب است بدانیم که دکتر حجازی استاندار خوزستان با پیش بینی همین مساله در خبر انعکاس یافته از وی در تاریخ 10/2/1391 می گوید: "واگذاری زمین جدید (منظور همین زمین خاص) برای احداث مجتمع بنکداران باعث بورس بازی و افزایش بادکنکی قیمت زمین خواهد شد." حال با در نظر گرفتن این اظهار نظر و در شرایطی که سیاست تشکیل شهرهای 13 گانه جدید در خوزستان به وزارت کشور پیشنهاد شده چگونه است که با پیشنهاد شهرداری اهواز زمین منطقه "چم السخیل" به نقشه جامع شهر اهواز متصل می شود و طبیعتا در آینده نزدیک هم باعث صعود بقول استاندار محترم خوزستان بادکنکی و بورس بازی این زمین می شود؟ بواقع برای افکار عمومی این سوال باقی است که منطقه کوت عبداله برای جزیی از نقشه جامع اهواز ماندن سزاوارتر است یا منطقه چم السخیل برای رضایت بنکدارانی که هسته مرکزی شهر اهواز را به گروگان گرفته اند؟
از نکات جالب توجه در همین رابطه اظهارنظر شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است که طی نامه شماره 68689/170/89 مورخه 18/3/1389صراحتا این قطعه زمین را محدوده نفتی اعلام کرده که امکان واگذاری ندارد مع ذالک شورای برنامه ریزی در تناقض با این مساله مبادرت به الحاق آن به نقشه جامع شهر اهواز کرده است.
در فاصله حدود یک کیلومتر بعد از خسروآباد در جاده دزفول-هفته تپه، محوطه پیراسحق در سمت راست قرار دارد.خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که شایعات مبنی بر وجود گنج و یا مومیایی باعث شده تا در یک روز جمعه و در محوطه پیراسحاق یک حفاری غیر مجاز صورت بگیرد.
شنیده ها حکایت از آن دارد این حفاری با آگاهی اداره کل میراث فرهنگی خوزستان و اداره میراث فرهنگی دزفول انجام شده است.
اطلاعات دریافتی ما حکایت از این دارد که اتفاق صورت گرفته باعث خشم بخش های از مسئولین میراث فرهنگی شده است.
این اتفاق در دزفول در حالی صورت گرفته که محوطه ها و بناهای تاریخی این شهر بعد از یک دوره آرامش با تلاطم های بسیار مواجه شده اند.
پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به سکان داری دکتر پریسا محمدی در حالی ادعا می کند که بر اساس دانش و با تکیه مشاورینی قوی حوزه باستان شناسی را زیر نظر دارد که در ماههای گذشته در خوزستان مشکلات عدیده ای ایجاد شده اما این پژوهشکده پاسخگوی شفافی برای پرسش های بسیار نبوده است.
در دی ماه رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی از رونمایی نقشه باستانشناسی کشور در دهه فجر خبر داده بود.
در این نقشه 20 هزار و 120 نقطه تعیین شده است که نقشه راه کشور و نظام را نشان میدهند که مسئولان میتوانند با استفاده از این نقشه فعالیتهای عمرانی از جمله راهسازی، سدسازی و فعالیتهای محیط زیستی خود را انجام دهند.
به همین دلیل رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در نامه ای خطاب به ملک زاده، رئیس سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد: برای اجرای نقشه باستان شناسی اداره های کل میراث فرهنگی استان خوزستان و آذربایجان شرقی همکاری لازم را انجام ندادند.
پریسامحمدی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در این نامه که با شماره 981/200/912 به رئیس سازمان میراث فرهنگی نوشته، آورده است که به استثنای استانهای خوزستان و آذربایجان شرقی تمامی استانها در اجرای نقشه باستان شناسی کشور و ارائه داده های مربوطه همکاری لازم را به عمل آورده اند که از آنها تقدیر و تشکر شده است و هر گونه که صلاح می دانید مورد تشویق قرار گیرند.
ضمنا استان خوزستان با توجه به جایگاه ویژه اش در باستان شناسی کشور و همچنین آذربایجان شرقی متاسفانه به رغم مکاتبات متعدد و پیگیری های لازم تا کنون داده های خود را ارسال نکرده اند.
نقشه باستان شناسی تمام داده های باستانی اعم از آثار کشف شده، پایگاهها، کاوش های انجام شده و ... را در ایران به صورت کامل و دیجیتالی نمایش می دهد.
رئیس سابق پژوهشکده باستان شناسی نیز گفته بود که این نقشه در ایام دهه فجر رونمایی می شود اما همکاری نکردن دو استان در اجرای این نقشه و استعفا رئیس پژوهشکده، رونمایی از آن را به تعویق انداخته است.
اداره کل میراث فرهنگی به دلیل ضعف مدیریت این اداره کل و بدون داشتن هرگونه استراتژی مشخصی با مشکلات فراوانی در حوزه میراث فرهنگی مواجه است و این مهم باعث نارضایتی استاندار خوزستان، فرمانداران شهرهای خوزستان، بسیاری از مدیران کل و فعالان حوزه میراث فرهنگی شده است.
کوشک نورآباد ایذه
کوشک نورآباد ایذه، روستای نورآباد واقع شده و این اثر متعلق به دوره قاجار در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۷۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
ایذه پرس: کوشک تاریخی نورآباد تنها عمارت تاریخی بازمانده از تاریخ گذشته شهر باستانی و تاریخی ایذه است. شهر تاریخی ایذه آثاری از زمانهای بسیار قدیم را در خود جای داده است. این شهر در روزگار عیلامیان اهمیت و عظمت بسیار داشته و مرکز آن،انزان بوده است.آخرین عمارت تاریخی در ایذه، یک عمارت چهار برجی بود که پیش از انقلاب توسط یکی از شهرداران شهر تخریب شد و امروزه به ندرت می توان بنایی تاریخی متعلق به 50 -60 سال پیش را در این شهر دید. درواقع ایذه یک شهر امروزی است که روی خرابه های شهر باستانی ایذه ساخته شده است.»کوشک نورآباد تنها یادگار تاریخی این شهر است که در دهی رو به قبله شهر ایذه و پشت کوه الهک منتهی به یک آبشار قرار گرفته است. از جمله دلایل ساخت این بنا وجود همین آبشار بوده است.» نورآباد به دارا بودن آب زلال و گوار معروف بوده است و باستان شناسان شکل گیری اشکفت ها و غار های کم عمق در دوره پارینه سنگی و سازه های دوره عیلام میانه و برگوری (گورهای دخمه ای الیمایی) در این منطقه مشهور است.» «قدیمترین اثری که در نورآباد وجود دارد خرابه یک بنا درگورستان نورآباد است که به دوران ایلخانی بازمی گردد و آثاری از ساخت وسازهای دوران تیموری بر آن مشخص است.» بنای سنگ و گچی کوشک نورآباد از سنگ قواره و لاشه سنگ با استفاده از گچ نیم کوب بر روی یک صخره ساخته شده است. در این بنا چوب بکار نرفته است و منبع روشنایی آن پنچ دری ها و سه دریهایی به شیوه معماری ده دشتی (بهبهان) است. «معماری این بنا محلی نیست و به شیون معماری ده دشتی ساخته شده است.برای اینکه نور بیشتری به داخل این بنا بتابد جرز درگاه هایش به شکل اریب ساخته شده است.» با توجه به آب وهوای ایذه کوشک نورآباد در زمستان وبهار مورد استفاده قرار می گرفته است. بررسی های نشان می دهد که بنای کوشک نورآباد مرکز حکومتی خوانین بختیاری بوده است که برای گردآوری سهم مالکانه و مالیات مورد استفاده قرار می گرفت.
تهیه و تنظیم : رامین زندی
اختصاصی خبرگزاری ایذه پرس
روستای شیخ مهدی زندیها
روستای شیخ مهدی زندیها از توابع شهرستان ایذه در 250 کیلومتری اهواز در شمال شرقی استان خوزستان در 15 کیلومتری شهر دهدز واقع است. نام این روستا بر گرفته از امامزادهای است که در ان محل مدفون است.این روستا از لحاظ تاریخی با وجود سنگنوشته ها و بقایا خرابههای منازل قدیم و قبور قدیمی باستان شناسان قدمت آنرا به 750 سال قبل تخمین زده اند. که البته از آن زمان تا چند دهه قبل فقط در مواقع تابستان با توجه به وجود آب شرب ساکنان روستای دره غریب زندیها چند روزی به استراحت در آن گذرانده و بعد به ییلاق رفته و در اوایل پاییز بعد از برگشت از کوچ تابستانه چند روزی استراحت کرده و به روستای پایین تر یعنی دره غریب برمیگشتند.
پس از انقلاب چند خانوار ، با توجه به شرایط جدید و دسترسیهای ایجاد شده و شرایط مناسبتر به منطقهی بالاتر کوچ کردند که بعدها به شیخ مهدی زندیها نام گرفت ، اوایل سه خانوار در این ناحیه ساکن شده بودند با توجه به رضایت آنها از سال 60-64 تقریبا بیشتر خانوارهای ساکن روستای دره غریب به روستای جدید مهاجرت کردند .
ویژگیهای جغرافیایی روستا:
این روستا کوهسنانی بوده که زمستانهای سرد و برفگیری دارد و در تابستان هوای خنک و لطیفی دارد.پوشش گیاهی این روستا از درختان بلوط میباشد که با توجه به روحیات لطیف مردم مناطق احساس خوبی به این درختان دارند و با آنها خاطرات زیادی دارند.در این روستا با توجه به کوهستانی بودن آن جانورانی مثل گرگ و کفتار و روباه زیاد دیده میشود.
عکاس : رامین زندی
محقق: امیرحسین زندی دره غریبی
اختصاصی: خبرگزاری ایذه پرس
بختیاریها، مردمانی اصیل و ایرانی
در دفتر زمانه، فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت(فرخی یزدی)
پیشگفتار:
در کتابهای «زبده التواریخ،اخبار امراء و پادشاهان سلجوقی» (تالیف 710ق)،«تاریخ گزیده» (730ق)، «منتخب التواریخ معینی»(816ق) و«شرفنامه»(1005ق) به مهاجرت قبایلی از جبل السماق شام و دیگر بلاد به سرزمین لربزرگ در قرن ششم هجری اشاره شده است که شرح آن در«تاریخ گزیده» چنین است: «در عهد او ( اتابک هزار اسف ) ملک لرستان رشک بهشت گشت و بدین سبب اقوام بسیاری از جبل السماق شام بدو پیوستند چون گروه عقیلی از نسل علی بن ابی طالب و گروه هاشمی از نسل هاشم بن عبد مناف و دیگر طوایف چون: آسترکی و مماکویه و بختیاری،جوانکی، بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند،ب توند،بوزاکی، شوند، زاکی، جاکی و هارونی، اشکی، کوی لیراوی، مموئی، یحفومی، کمانکشی، مماسنی، ارملکی، توانی،کسدائی،مدیحه، اکورد ، کولارد و دیگر قبایل که انساب ایشان معلوم نیست(م)».
این موضوع سبب گردید تا برخی نویسندگان خارجی و وطنی برای بختیاری ها، منشاء خارجی قایل شده و در اصالت آنان تردید نمایند.
همواره در طول تاریخ به دلیل جنگها و لشگرکشیها، تبعیدهای اجباری، تغییرات آب و هوایی، یافتن سرزمین جدید، خشکسالی،قحطی و وقوع بیماریهای مسری؛ جابجایی منطقهای جمعیت وجود داشته است. مناطق لرنشین نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. ترکیب کنونی قومی و نژادی بختیاری ها موید این موضوع است که قبایل و گروههای زیادی از مناطق و حتی ممالک مختلف به سرزمین لرستان و بختیاری مهاجرت کرده اند. البته این مطلب به این معنا نیست که کلیه بختیاری ها منشاء خارجی دارندبلکه درست تر آنکه اکثریت سکنه سرزمین بختیاری،مردمانی اصیل و ایرانی هستند.
چند پرسش اساسی
در رد شائبه و ابهام پیش گفته چند پرسش اساسی مطرح می شود:
1) آیا قبل از ورود این قبایل و گروهها به سرزمین لرستان، این سرزمین خالی از سکنه بود؟
2) سرزمین «لر» یا «لور»و لرستان کجاست و این اصطلاح از چه زمانی رایج گشت؟
3) اگر این قبایل وارد سرزمینی شدند که ساکنانی نداشت،چرا این قوم تازه وارد نام سرزمین خود را لرستان و بینان گذار حکومت نیز خود را حاکم لرستان(بزرگ و کوچک)نامیدند؟
4) آیا وقتی این اقوام این ناحیه وسیع را تصرف کرده در آن سکنی گزیده اند، ساکنان دیگری در جوار و کنار آنان سکونت نداشتهاند؟
5)کرد به چه معناست؟
6)آیا کردها ایرانی نیستند؟
7)اگر این قبایل مهاجر خاستگاهی خارجی داشتند چرا زبان و عادات خود را حفظ نکردند؟
8)چرا این گروهها به منطقه لرستان مهاجرت کردند آیا علاقه،ذهنیت و شناخت قبلی داشتند؟
پاسخی روشن به این پرسشها
پرسش اول: آیا قبل از ورود این قبایل و گروهها به سرزمین لرستان، این سرزمین خالی از سکنه بود؟
پاسخ :
الف)پیش از اسلام
مستندات تاریخی حکایت از آن دارد که ده،ها هزار سال است کوههای لرستان و بختیاری بطور مستمرکانون تجمع،حیات و زندگی گروههای مختلف انسانی بودهاست.گاهی این جمعیتها به دشتها سرازیر شده و تمدنهای بزرگ و درخشانی بنیاد نهادند.نمونه بارز آن تمدن کهن و سه هزار ساله ایلام است.
آریاییها و یونانیها نیز به این منطقه وارد شدند اما وجود تمدن و حکومت الیمایی در کوههای بختیاری،خود دلیل روشنی است که بطور حتم اثبات میکند تا دوره اشکانی، بومیان و ساکنان اولیه، اکثریت جمعیت این نواحی را به خود اختصاص میدادند. آبادانی و رونق بیشتر این مناطق در دوره ساسانی و درخشش شهرهایی مانند ایذه،سوسن،ایوه، وهشت هرمز در نزدیکی ایذه، سردن، بنیان(ثنیان) و... و آثار برجای مانده از آن دوران،همه تایید میکند که دهها هزار نفر در این مناطق سکونت داشتند.
به راستی سرنوشت گروههای انسانی که هزاران سال در این دیار زندگی میکردند،چگونه رقم خورد؟
ب)در دوره اسلامی،لرستان سرزمینی آباد و پررونق بود.
از ورود دین اسلام تا پایان قرن پنجم هجری، همه منابع معتبر تاریخی تایید و تاکید کرده اند که مناطق بختیاری نشین فعلی،بسیار آباد بوده و شهرها و روستاق های زیادی در این ناحیه چون نگین میدرخشید و کانون زندگی جمعیت کثیری بود. سرآمد این شهرها ایذج یا ایذه امروزی بود.
ابن خردادبه در سال 250ه.ق. ایذج را یکی از ناحیههای اهواز و جواردان،رستاجرد،سلیدست،بوین،سوجر و رباط در14فرسنگی اصفهان را، از نواحی آباد در مسیر ایذه به اصفهان معرفی کرد.
احمدبن ابییحیی یعقوبی، معروف به ابن واضحِ کاتب یعقوبی در سال 278ق از چند روستا در کوههای بختیاری یاد میکند که محل خروج خرم دینان بودند.او مینویسد: «...روستای میرین و روستای قامدان که کردها و مردم بهم آمیختهای از عجم...آنجا هستند و خرم دینان از همینجا ظهور کردند و همین روستا حد فاصل میان توابع اصفهان و مضافات اهواز است. و روستای فهمان(شاید همان روستای فهره در بربرود باشد) که نیز کردها و خرم دینان در آن سکونت دارند و روستای فریدین ... روستای رادمیله و دو روستای ... (یع)».
ابوعبداللّه محمدبن احمد جیهانی یا ابوالقاسم احمد جیهانی (متوفی306ق)میگوید: «لور شهریست با نعمت بسیار و کوههای فراوان و از حساب خوزستان بوده است اما جدا کرده اند در اعمال جبال آورده اند(جی)» و لورجان (لردگان) را از اعمال فارس و ایذج را از شهرهای خوزستان معرفی کرده است.
ابن رسته در سال 310 هجری در باره سرچشمه زایندهرود مینویسد:« سرچشمه این آب از چشمه ایست که از یکی از سرزمینهای حاصلخیزی که از شهر مرکزی30 فرسخ دور است میباشد، و در این روستاهایی که بدین آب نیاز است بیحساب نهرهایی از آن منشعب می سازند تا اینکه این آب بهروستاییبنام النجان میرسد(اب)». وی ایذج را یکی از شهرهای خوزستان معرفی کرده است.
ابن حوقل در سال 367 قمری، شهر لور را در شمار شهرهای جبال ذکر کرده و در باره آن مینویسد:« لور شهری است که ذاتاً فراخ نعمت است و هوای کوهستان برآن غلبه دارد. این شهر از خوزستان بود و سپس به اعمال جبال پیوسته شد و دارای بادیه و اقلیم و روستاهاست که اکراد بدانها تسلط دارند و در فراخی نعمت و تروتازگی آن شهر موثراند(اب)». او که ایذج را از شهرهای خوزستان دانسته، سرچشمه زاینده رود را چنین توصیف میکند: «زاینده رود از بیخ کوهی بزرگ و بلند واقع در خانان سرچشمه میگیرد و از مشرق آن اصفهان و از مغربش آب اهواز- که پس از گذشتن از مانان،رود اهواز نامیده میشود.زاینده رود در اصل دو رود متباین است یکی از خانان و دیگری از ناحیه فریذین... در فریذین ضیغههای بسیار و روستاهای پنهاور است...سرزمینی است فراخ نعمت و پربرکت و دارای انواع انواع زیباییها و آسایش زندگی. رودی که از فریذین سرچشمه میگیرد در نزدیکی رودبار به شعبه خانان میپیوندد. در خانان انواع غلات و ارزاق به طور فراوان به دست میآید...آب خانان در خان لنجان به زمین مینشست(همان».
او همچنین در باره ناحیهای روستایی به نام ثیَنان یا بنیان مینویسد:«ثیَنان در نزدیکی سردن از سرزمین فارس و مرز اصفهان قرار دارد و هوایش مانند هوای سردسیرات است و در خوزستان روستایی جز ثیَنان نزدیک سردسیرات وجود ندارد(همان)».وی همچنین«لورجان[لردگان] که روستای آن سردن است...و سردن از این شهر(کرد) فراخ نعمت تر و ارزان تر است(همان)»را جر نواحی اصطخر معرفی کرده است.
در کتاب«حدود العالم من المشرق الی المغرب»به سال 372 قمری در باره ایذه آمده است:« ایذه شهری است با سوادهای سخت خرم و آبادان و با نعمت و خواسته بسیار برلب رود نهاده و از وی دیباهای بسیار خیزد و دیبای پرده مکه آنجا کنند».
مقدسی در قرن چهارم، شهر لور را از شهرهای جندیشاپور دانسته، در باره آن مینویسد:«در مرز کوهستان است گویند از جبال می بوده سپس به خوزستان افزوده شده است کارگاههای بافندی بسیار دارد ولی شکر آنجا خوب نیست(مق)».شهرهای رامهرمز را نیز چنین معرفی میکند:«شهرهایش سنبل،ایذج،تیرم،بازنگ،لاف،عروه،بابج،کوزوک همگی کوهستانی و مهم هستند(مقدسی)».شهر ایذه را به زیبایی توصیف کرده،مینویسد:« مهمترین شهرستانهای خوره است و سلطانش برپای خود ایستاده مانند اسدآباد در کوهستان است و برف بسیار دارد که به اهواز و پیرامنش برده میشود از چشمه در سلیمان دره میآشامند. کشت زارشان بارانی است و آبی دیگر نیز دارند خربوزه و محصول دیگر هم درآنجا هست. شهر در گودی جای دارد... کوزوک نیز کوهستانی است انگورش همیشگی است بنفشه و ریحان بسیار دارد و خوبست...لاذ نیز کوهستانی است(همان)».در باره فاصله شهرها نیز مینویسد:«از جندیشاپور گرفته تا لور یک مرحله....از رامهرمز گرفته تا تیرم یک مرحله سپس تا غروه یک مرحله سپس تا بازیر دو برید سپس تا ایذج یک مرحله سپس تا دز یک مرحله و از دز تا دولاب یک مرحله(همان)».
حسن بن محمد قمی به سال 378 ﻫ.ق. در کتاب«تاریخ قم»از چند رستاق مهم، آباد و پرونق« جاپلق» و «برق رود»(بربرود امروزی در شهرستان الیگودرز) نام برده است که هرکدام شامل روستاهای زیادی میشد( )».
مناطق بختیاری نشین در آن زمان چنان آباد بوده اند که مسافری در کاروان سرایی در بین راه ایذه و اصفهان بر روی سنگ، شعری نوشت و سرزنش و نفرین کرد کسانی که ایذه آباد و پربرکت را برای کسب معاش ترک کرده و روانه اصفهان میگردند.
چنانکه ملاحظه میشود جغرافیدانان مسلمان تا پایان قرن پنجم هجری به بیش از 30 شهر،شهرستان و روستاق در محدوده بختیاری اشاره کرده اند که بایستی صدها وشاید هزاران روستا را شامل میشد.
آیا با این اوصاف میتوان پذیرفت که این قبایل مهاجر، قدم در سرزمینی بدون سکنه نهاده اند؟
پرسش دوم: سرزمین «لر» یا «لور»و لرستان کجاست و این اصطلاح از چه زمانی رایج گشت؟
پاسخ : چنان که گفته شد برای اولین باردر قرن چهارم هجری ابوالقاسم بن احمد جیهانی،ابن حوقل و مقدسی از شهر و سرزمین لور و مسعودی از قبیله لر یاد میکنند.
به نقل از «حمداله مستوفی» در اوایل قرن چهارم مناطق لرنشین به دو بخش لربزرگ و لرکوچک تقسیم گردیده و در این خصوص مینویسد:«ولایت لرستان دو قسم است: لربزرگ و لرکوچک، به اعتبار دو برادر که در قرب سنهی ثلاثمائه هجری حاکم آنجا بودهاند، بدر نامی حاکم لر بزرگ بود و منصور نام حاکم لر کوچک. بدر مدتی دراز در حکومت روزگار گذرانید چون او در گذشت، حکومت به پسرزادهی او نصیرالدَین محمد بن هلال بن بدر رسید و او حاکمی عادل بود و مدیر ملک او محمد خورشید بود(م)».
پرسش سوم: اگر این قبایل وارد سرزمینی شدند که ساکنانی نداشت،چرا این قوم تازه وارد نام سرزمین خود را لرستان و بینان گذاران حکومت نیز خود را حاکم لرستان(بزرگ و کوچک)نامیدند؟
پاسخ : معمول چنان بوده وقتی گروه یا گروههایی سرزمینی تصرف کرده و حکومتی در آن تاسیس میکردند،برای سرزمین و حکومت نوپا، براساس علائق خود نامی انتخاب میکردند. اما در نیمه دوم قرن ششم هجری اتفاق عجیبی رخ داد. قبایل فاتح نه تنها پذیرفتند مملکت آنها به همان نام قبلی خوانده شود بلکه نام حکومت خود را نیز از نام این سرزمین گرفته«اتابکان لر»نامگذاری کردند.این نام گذاری فلسفه و هدفی خاصی را دنبال میکرد و آن جذب همکاری و پشتیبانی و جلب رضایت بومیان بوده است.
در تایید این موضوع باید گفت اگر حمایت بومیان و سکنه اولیه نبود آیا ابوطاهرمحمد میتوانست با اتکاء به خویشان خود که جمعیتی حدود صدخانوار بودند،سلسله اتابکان لر بزرگ را تشکیل دهد. ابوطاهر در قدردانی از حامیان خود حکومت نوپای خویش را اتابکان لر بزرگ نام نهاد. قبایل پیش گفته نه در زمان ابوطاهر بلکه در دوره حکومت پسرش هزاراسف وارد سرزمین لربزرگ شدند و نقشی در تاسیس حکومت نداشتند بلکه هزاراسف را در توسعه قلمروش یاری دادند.
پرسش چهارم : آیا وقتی این اقوام این ناحیه وسیع را تصرف کرده در آن سکنی گزیده اند، ساکنان دیگری در جوار و کنار آنان سکونت نداشته اند؟
پاسخ : چنان که اشاره شد سرزمین لربزرگ در طول تاریخ هیچگاه خالی از سکنه نبوده بلکه همواره سکونتگاه گروههای مختلف انسانی بوده است. بومیان این سرزمین در آن دوره دو گروه بودند:یکی شول ها بودند که سلطه اتابک را برنتافته و در نتیجه جنگ و نزاعی خانمان برانداز،شمار زیادی از آنان مجبور شدند خانه و کاشانه ترک گفته و سکونتگاه خویش به قبایل تازه رسیده واگذار نمایند.البته همه شول ها دیار خود را ترک نکردند بلکه گروههای از آنها ماندند و تا به امروز در همین منطقه زندگی میکنند. دوم: طوایف بومی دیگری بودند که ابوطاهر را یاری دادند و ابوطاهر در قدردانی از آنها نام حکومتش را از سرزمین آنها وام گرفت. در دوره اتابکان ساکنان این سرزمین به دو گروه تقسیم میشدند یکی بومیان و دیگری مهاجران. در کتاب «تاریخ بختیاری» در این خصوص چنین آمده است:« تمام الوار بختیاری منقسم به دو تیره است: یکی مهد بر وزن احد و دیگری ولایتی. مهد عبارت است از اکرادی که از جبل السماق شام آمده در بختیاری منزل کرده اند و اتابکان لرستان از آن طایفه می باشند و تا به امروز هم ریاست با مهد است و هیچ وقت ریاست با ولایتی نبوده. ولایتی طایفه ای باشند که در بختیاری سکنی دارند(س».
پرسش پنجم: کرد به چه معناست؟
پاسخ : واژه «کرد» برای اولین بار در نامهی اردوان پنجم به اردشیربابکان آمده و چون مادر اردشیر دختر یکی از روسای طایفه کرد موسوم به«بازرنگی» بود،به وی اهانت بسیار کرده و نوشته است:«تو پای از گلیم خویش بیرون نهادی و مرگ را به جانب خویش خواندی،ای کردنژاد که در چادر کردان پرورده شده ای».ابن خردادبه در سال(250 ق)،یعقوبی در سال(278ق)،مسعودی(344ق)، (ابن حوقل(367ق)، مقدسی و احمد جیهانی نیز در قرن چهارم، قبایل چادرنشین و رمه گردان در مناطق کرمان،فارس و لرستان(سراسر زاگرس)را کرد معرفی کرده اند.به عنوان مثال مقدسی در«احسن التقاسیم...» نام بیش از سی ایل کرد را ذکر میکند که در نواحی بین اصفهان و فارس زندگی میکردند.جیهانی نیز در کتاب«اشکال العالم» در نیمه دوم قرن چهارم هجری در باره زموم فارس تعداد و شغل آنها مینویسد:« زم بزرگتر زم جیلویه است و معروف بزم رمیجان پس زم شهریار معروف به زم باسنجان- زم احمد بن الحسن معروف به زم کاریان و زم اردشیر... اما قبیله ها از شمار بیرون است و چنین میگویند که در جمله فارس پانصدهزار سیاه خانه باشد که در صحرا نشینند و زمستان و تابستان بچراگاهها میگردند».
بنابراین از دوره ساسانی تا قرن12ه.ق.اصطلاح«کرد» در معنای کوه نشین و چادرنشین بکار رفته نه در اصطلاح امروزی و به عنوان یک گروه قومی و نژادی. چنانچه«لمبرت» معتقد است« قطعی ترین همه اینها این حقیقت است که واژه کرد در زبان فارسی و متون عربی صرفاً به معنی چادرنشین است و بر هیچ نوع ویژگی نژادی دلالت نمیکند». وی به همین دلیل کردهای فارس را با لرها و بختیاری ها نزدیکتر میداند.
پرسش ششم : آیا کردها ایرانی نیستند؟
پاسخ : خیر، پاسخ کاملاً روشن است.مطابق نظر همه صاحب نظران و مورخان فقط رمه گردانان و چادرنشینان غیرعرب و غیرترک در سرزمین ایران «کرد» نامیده میشدند. خانم لمپتون نیز مینویسد:«جغرافیادانان و مورخین اولیه از گروه صحرانشین و نیمه صحرانشین با عنوان کلی الاکراد یاد میکردند . منظور آنها لزوماً مردمان کردنژاد نبوده بلکه همه چادرنشینان و گله داران غیرعرب و غیرترک را چنین مینامیدند».در کتاب«فارسنامه ناصری» نیز آمده است:«جماعت صحرا نشین کوه گرد فارسی زبان را لرگویند(حس)». پروفسور« ولادمیر ایوانف» نیز میگوید: « نام کرد در قرنهای میانه (کم و بیش از قرن پنجم میلادی تا شانزدهم میلادی) نامی بود که بر همهی رمهگران و کوچگران ایرانی نامگذاری میشد». مرحوم سعید نفیسی نیز به این مطلب اشاره کرده و چنین مینویسد:«در زمان هخامنشیان در میان طوایف چادرنشین فارسی به نام کرد بر می خوریم. در دوره ساسانی بیشتر کردها در نواحی مرکزی ایران در میان اصفهان و آباده میزیسته اند و طوایف دیگری در اطراف دریاچه نیریز تا دل کرمان و از آنجا تا حوالی بوشهر هم بودهاند که طوایف ممسنی و بویر احمد و کهگیلویه ، شبانکاره بازماندگان ایشانند. دلایل بسیار هست که اصلاً ساسانیان کرد بوده اند و بی هیچ شک لااقل مادر اردشیر بابکان دختر یکی از پیشوایان قبایل ناحیه نیریز بوده است. باز دلایل دیگر هست که کرد اصلاً در زبانهای ایرانی به معنی بیابانگرد و کاملاً مرادف همان کلمه فرانسوی نوماس است که از ریشه یونانی به معنی چراننده است و شگفت تر اینکه در زبان فارسی هم کرد را به معنی گله چران به کار برده اند و طبیعی هم هست زیرا که چادرنشینان همیشه گله دار بوده اند(نف )».
از میان قبایلی که مستوفی نام میبرد فقط دو قبیله(عقیلی و هاشمی) از نژاد عرب هستند بقیه همه اصطلاحاً کرد بوده اند و دقیقاً به معنای چادرنشین و بیابانگرد.نتیجه این که این قبایل به صرف اینکه کرد بودند از نژاد ایرانی بودند و اصلاً خارجی و بیگانه محسوب نمیشوند.
پرسش هفتم: اگر این قبایل مهاجر خاستگاهی خارجی داشتند چرا زبان، عادتها و سنتهای خود را حفظ نکردند؟
پاسخ : بدون تردید اگر این قبایل غیر ایرانی بودند تلاش میکردند تا حتی برای مدتی هم که شده زبان،عادتها و سنتهای خود را حفظ کرده یا آثاری از زبان و فرهنگ این گروه پیروز در زبان و فرهنگ فعلی به یادگار میماند. اما وقتی اتابکان و قبایل وابسته وارد سرزمین لربزرگ شدند،در مواجه با مردمان و ساکنان این منطقه جز اثبات قدرت نظامی خود،حرف دیگری برای گفتن نداشتند. و این چنین بود که اتابکان تنها نام حکومت خود را اتابکان لر ننهادند بلکه زبان لری را آموختند و حتی عادات و سنتهای آنها را نیز پذیرفتند. ابن بطوطه در قرن هشتم در توصیف مجلس سوگ پسر اتابک، سوگواری لرها را با اشاره به واژهها و عبارتهای«لری» گزارش میدهد که هنوز این سنت پابرجاست.
پرسش هشتم: چرا این گروهها به منطقه لرستان مهاجرت کردند آیا علاقه،ذهنیت و شناخت قبلی داشتند؟
پاسخ : به راستی چرا این قبایل از میان گستره و پهنای وسیع خاک کشور ما، ترجیح دادند در مالمیر اجتماع کرده و پس از توسعه متصرفات، آن را بین خود تقسیم کنند؟پاسخ روشن است. این قبایل کرد(به معنای چادرنشین) یا همان لرها بودند همراه صلاح الدین ایوبی(که او نیز احتمالاً لر بوده) عازم جنگهای صلیبی شده و در سراسر شام تا مرز مصر پراکنده شدند.ابن فضل الله العمری (متوفی740 ق) در کتاب«مسالک الابصار فی ممالک الامصار» از سکونت طوایف لر در شام و مصر خبر میدهد.چالاکی آنها زبانزد بود.همین زبردستی و چالاکی آنها،صلاح الدین ایوبی را به وحشت انداخته و نامبرده به قلع وقمع آنها پرداخت.صلاح الدین در فاصله سالهای 564 تا 589هجری حکمرانی نمود و در همین حدود این قبایل به لرستان مهاجرت کردند. پس میتوان گفت این قبایل، بعد از رنجشی که از مهمتر خود دیدند به دلیل وابستگی و تعلّق خاطری که به این منطقه داشتند تصمیم گرفتند به موطن اصلی خود بازگردند.
آخرین نکته:
در فرهنگ علوم اجتماعی به مجموعه جماعات انسانی که از یک منشاء نژادی برخاسته اند و دارای تاریخ ، زبان و فرهنگ مشترک دیرینه اند قوم گفته میشود. به فرض اینکه بختیاریها در قرن ششم وارد ایران شده باشند بازهم برمبنای این تعریف و استاندارد علمی، بخشی از قوم ایرانی هستند.و بی انصافی است که مردمانی که حداقل بیش از هشتصد سال سابقه سکونت در ایران را دارند، ایرانی نپنداریم.
نتیجه :
شواهد و مستندات فراوان نشان میدهد از دهها هزار سال پیش مناطق لرنشین بطور مستمر سکونتگاهی پرخیروبرکت برای گروههای مختلف انسانی بوده است.آثار تمدن کاسیها، ایلامی،هخامنشی،الیمایی،اشکانی و ساسانی در این مناطق فراوان دیده میشود. در دوران اسلامی در محدوده قعلی بختیاری دهها شهر و صدها و هزاران روستای آباد و پرونق وجود داشته است. از قرن چهارم کردها به معنای چادرنشینان در سراسر زاگرس سکونت داشته و لرها گروهی از آنها بودند. در قرن چهارم لرستان به دو بخش لربزرگ و لرکوچک تقسیم گردید.
در قرن ششم ابوطاهر محمد حکومت اتابکان لربزرگ را با یاری اهالی منطقه تاسیس نمود. بعد از فوت، پسرش هزاراسب به قدرت رسید و قبایل زیادی از جبل السماق شام و دیگر بلاد به وی پیوستند و او را در توسعه قلمرو یاری دادند.
روایت مستوفی در خصوص مهاجرت این قبایل از چند جهت مشکوک و قابل نقد است:
1) حمداله مستوفی در باره اصالت و هویت این گروهها و قبایل مهاجر اطلاعات دقیق و درستی در اختیار نداشت.
2) وی بصراحت فقط دو قبیله عقیلی و هاشمی را نام میبرد که از جبل السماق به منطقه لربزرگ مهاجرت کردند.خاستگاه اولیه دیگر طوایف معلوم نیست.این ابهام وقتی بیشتر میشود که در کتاب«منتخب التواریخ معینی» در باره موطن اولیه این طوایف چنین آمده است:« و دیگر طوایف متفرقه از هر جای و هر مملکت،چنانکه:آسترکی و مماکویه و بختیاری و بندانی و زاهدی و علائی و کوتوند و راکی و...)»
3)مستوفی فقط اسامی طوایف مهاجر را ذکر کرده است ، بدون آنکه از طوایف بومی لربزرگ نامی برده باشد. این احتمال وجود دارد که مستوفی بسیاری از طوایف لر بزرگ را جزو طوایف مهاجر قلمداد کرده باشد. زیرا لرها در مناطق متعدد کوهستانی پراکنده بودند،در آن زمان مستوفی نمیتوانسته است صورت برداری دقیق و درستی از این طوایف متعدد که در منطقه ای کوهستانی وسیع و دورافتاده چون کهگیلویه و بختیاری به سر میبرده اند ، فراهم کند. از طرفی گفته های مستوفی مربوط به صدوهشتاد سال پس از مهاجرت این طوایف است و بازهم گفتار وی مورد تردید است(ا0)».
4) دیگر اینکه، به احتمال قوی این طوایف در اصل لر بودهاند بنا به دلایلی به مناطق شامات مهاجرت کرده یا جزء سپاهیان صلاح الدّین ایوبی بودند که در شام و مصر سکونت یافتند و ابن فضل الله العمری (متوفی 740 هجری قمری) از سکونت آنها در شام و مصر خبر میدهد. حمدالهط مستوفی نیز از وجود این طوایف لر در شام و مصر اطلاعی نداشته است.
5) از سوی دیگر چرا این طوایف در مهاجرت به ایران، سرزمین لر بزرگ را برگزیدند؟ آیا وابستگی و تعلّق خاطر به این منطقه موجب انتخاب این سرزمین به عنوان مقصد کوچ و مهاجرت نبوده است؟
6) مهمتر این که چرا این شمار زیاد از طوایف نتوانستند زبان محاورهای خود را حفظ نموده و به سرعت دست از زبان و سنن کردی برداشته و زبان لری را برگزیدندو آداب و رسوم لرها را نیز پذیرفتند؟
7) اگر این قبایل لر نبودند چرا سرزمین خود را به همان نام قبلی«لور» میخواندند و اتابکان نیز خود را حکمرانان لور میدانستند و همه جا معروف و مشهور به اتابکان لر بودند.
بنابر این با اطمینان میتوانیم بگوییم که بختیاری ها ایرانی الاصل و بخشی مهم از قوم ایرانی هستند و همه اشخاص و گروههایی نیز که در چند صدساله گذشته به بختیاری مهاجرت کردند چون از نظر نژاد،زبان،تاریخ،مذهب و فرهنگ با دیگر گروههای ایرانی اشتراک دارند همه آنها نیز ایرانی بوده اند و تا ابد نیز ایرانی خواهند بود.
یادمان باشد که:
تاریخ و فرهنگ پویایی ایرانی از این قابلیت و ظرفیت برخوردار بوده است که هر قوم سرازیر شده به ایران را آرام و مهار، به ایرانی تبدیل کرده است. حتی اگر این اقوام به مانند مغول ها،مملکت ما را قبضه کرده و ویران ساخته باشند چون آورده ی باارزشی که با داشتههای ما برابری کند، ارائه نکردند، برای فرمانبری سر فرود آوردند و به افتخار ایرانی شدن نایل شدند.از آغاز قرن پنجم تا پایان قرن سیزدهم، دستگاه حاکمیت ایران در اختیار قبایل مهاجر ترک و مغول بود سلجوقیان،خوارزمشاهیان،مغولان،تیموریان،بایندری ها،قزلباشان صفویه،افشاریان و قاجاریان همه یا ترک بودند یا مغول. اما همه در مواجهه با اقیانوس بیکران ایران و ایرانی،تبدیل به فارس زبانان مغول تبار و ترک تبار شدند.
آزاد مردان بختیاری / مصطفی علیزاده گل سفیدی
ا
نتقاد از مدیریت یک نفر در چند دانشگاه کشور
سید حسین دهدشتی در پایان جلسه علنی امروز مجلس در تذکری شفاهی به وزیر علوم گفت: متاسفانه استفاده از افراد در منصب ریاست دانشگاههای دولتی بزرگ باب شده است، جدای تخلف قانونی بودن این موضوع سئوال من این است که آیا حتی در دانشگاههای کشور قحط الرجال است و مدیر برجسته در دانشگاهها نداریم؟ یا کار دانشگاهها کم شده است و کم ارزش شده است و یا اینکه توان آقایان بسیار مضاعف است. چرا باید از یک نفر در مدیریت چند دانشگاه استفاده شود؟ وی افزود: به طور مثال باید بگویم در دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر که از دانشگاههای بزرگ و منحصر به فرد کشور است همزمان ریاست آن در سال جاری دبیری دانشگاههای چند استان را عهده دار است.دهدشتی همچنین در تذکر دیگری به وزیر نیرو از وعده های وی و رئیس جمهور در ارتباط بهبود کیفیت آب شرب مصرفی مردم آبادان انتقاد کرد و اظهار داشت: چهار سال است از این وعده های وزیر و رئیس جمهور می گذرد و مردم آبادان همچنان آب شرب مصرفی خود را خریداری می کنند، تا کی باید این مردم صبر کنند، طرح آبرسانی غدیر بسیار کند پیش می رود و توجهی هم به آن نمی شود، عدم توجه به برداشت آب از سرچشمه های آب موضوعی دیگری است که ما درگیر آن هستیم و به آن توجهی نمی شود.نماینده مردم آبادان همچنین در تذکر دیگری به مدیران آب و فاضلاب استان گفت: علی رغم توجه دولت در تامین اعتبار شبکه فاضلاب آبادان در قالب اوراق مشارکت، اجرای شبکه فاضلاب توسط مدیران استان بسیار کند است و در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت که سوء مدیریت در این موضوع وجود دارد که توجه جدی وزارت نیرو را می طلبد. برزیل شعبه آبادان تعطیل میشود
وزارت بهداشت به داد مردم برسد
|
تبعات ناشی از جنگ هنوز در آبادان دیده می شود
بهرام ایلخاص زاده پیش از ظهر دوشنبه در همایش نقش مردم در اجرای قانون که با حضور رئیس سازمان بازرسی کل کشور و مسئولان محلی و اقشار مردم آبادان در حسینیه ثارالله برگزار شد، ضمن قدردانی از حضور باشکوه مردم آبادان در راهپیمایی 22 بهمن افزود: مردم آبادان در 22 بهمن ماه حماسه ای دیگر آفریدند، حماسه ای همراه با احساس مسئولیت، تکلیف و ادای دین و لبیک به ندای رهبری در فراخوان 22 بهمن. وی اظهار کرد: مردم آبادان در دوران دفاع مقدس چهار هزار و 400 شهید را تقدیم انقلاب کرد و در روز 22 بهمن ماه نیز نشان دادند که هنوز دوستدار نظام و انقلابشان هستند. ایلخاص زاده تصریح کرد: دشمنان نظام با بکارگیری انواع توطئهها قصد دارند تا مردم را نسبت به نظام و انقلاب بد بین کنند اما مردم با حضور خود در راهپیمایی نشان دادند که توطئه های دشمنان ذره ای در اراده و عشق آنان به ولایت و انقلاب کم نمی کند. وی یادآور شد: ملت ایران فرزندان عاشورا و رمضان هستند و الگوی شهادت و مقاومت خود را از شهدای کربلا گرفتهاند. ایلخاصزاده در ادامه حضور مسئولان کشوری در منطقه را منشا خیر خواند و گفت: امید می رود تا با حضور رئیس سازمان بازرسی کشور و بازدید وی از بخشهای مختلف شهر شاهد ارائه خدمات بهتر و مطلوبتر به شهر باشیم. معاون استاندار و فرماندار ویژه آبادان افزود: کارهای فراوانی در شهر انجام شده ولی به دلیل وسعت خرابیهای ناشی از جنگ هنوز هم تبعات، مشکلات و کمبودهای فراوانی ناشی از جنگ وجود دارد که نیاز به پیگیری و رفع دارد. وی از افتتاح واحد بنزین سازی پالایشگاه آبادان به عنوان برگ زرینی در تاریخ انقلاب اسلامی نام برد و افزود: باید کارهای فراوانی در جهت عمران و آبادانی شهر صورت گیرد تا شهر آبادان به جایگاه واقعی و در خور شان خود برسد. |
شوشان : با این که فعالیت فروشگاههای لباسهای موصوف به تاناکورا ممنوع اعلام شده است اما همچنان شاهد عرضه این نوع لباسها در سطح شهر اهواز و در مکان های متعدد هستیم.
پانزده سال است که لباس های تاناکورا در قالب کمک هاى بشردوستانه برخى کشورهاى غربى به مردم کشورهاى همسایه ما ارسال شده از مرز عبور مى کند و وارد مرزهای ایران مى شود و پس از قیمت گذاری از طریق چند واسطه به فروشگاه هاى پرتعدادشان در سراسر کشور مى رسد. لباس های تاناکورا در بعضی مناطق به حدی گسترش یافته که بازارچههای بزرگی را به خود اختصاص داده و این لباس ها بدون هیچ مانعی به راحتی خرید و فروش میشوند و با توجه به حجم زیاد آنها و بازارچههایی که برای آنها تشکیل شده بر خلاف عقیده مسئولان نمیتوان فرض کرد که به صورت غیر قانونی و بدون مجوز وارد کشور میشوند. اگر بخواهیم گرایش شهروندان به استفاده از این لباس ها را بدانیم نگاهی به شلوغی مغازه های فروش این اجناس گواه همه چیز است. از عروسک میکی موس کهنه با دماغ کنده شده بگیر تا لباس های کوهنوردی و لباس های مجلسی. بوی انواع ضد عفونی کننده فضای فروشگاه مشام مشتریان را آزار می دهد. اما دود بازار پر رونق کهنه فروش ها به چشم تولیدکنندگان و تولیدات داخلی می رود، بطوری که جنس تولید کننده با قیمت پایین تر از لباس کهنه بر روی دستش مانده و به دست بنجل فروش ها و بساطی های کنار خیابان سپرده می شود.
در این راستا رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت خوزستان با بیان اینکه توزیع مرغ در استان از چهارشنبه هفته قبل با قیمت هر کیلو 5100 تومان در فروشگاههای زنجیرهای، میادین میوه و ترهبار و واحدهای صنفی منتخب آغاز شده، اعلام کرد که احتمال این که این قیمت به 5200 تومان نیز برسد وجود دارد. در این شرایط و در حالی که مسئولان همواره از افزایش نظارت بر بازار و برخورد جدی با گرانفروشان خبر میدهند واحدهای صنفی روش جدیدی را برای مقابله با بازرسان سازمان تعزیراتی در پیش گرفتهاند. بر اساس مشاهدات عینی، گویا کاربرد قیمتهای درج شده روی تابلوهای تعداد زیادی از واحدهای صنفی فروش گوشت مرغ صرفا برای بازرسان سازمان تعزیرات است، زیرا قیمتهای درج شده روی تابلوها حدود 1500 تا 2000 تومان با آنچه به دست مصرفکننده میرسد متفاوت است! این گونه است که بازرسان با ورود به این واحدهای صنفی و مشاهده قیمت روی تابلوها بعضا فریب خورده و از آنجا خارج میشوند.