سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک گزارش اجتماعی

 

 

تاملی بر حکایت «قالی و حصیر» فارع از خواننده‌اش!
«قالیبافان حصیرنشین‌» و «حصیرهای قالی‌شده»!
کد مطلب : 8202
بهارنیوز- گروه اقتصادی: مهمترین بخش‌ سخنان اخیر آقای احمدی‌نژاد در مجلس این جمله رئیس‌جمهور بود: "ملتی که قالی می‌بافد نباید بر حصیر بنشیند". این جمله از آن رو بیشتر در فضای مطبوعاتی انعکاس پیدا نمود که بر گرفته از ترانه ی یک خواننده معروف ایرانی مقیم خارج از کشور (معین) بود اما تامل ما در باب این جمله به این موضوع که رئیس‌جمهور این جمله را از چه کسی اقتباس کرده است باز نمی‌گردد بلکه ما در صدد کالبد شکافی خود جمله مذکور جدای از تبار و محل اقتباسش هستیم.
 
 
«قالیبافان حصیرنشین‌» و «حصیرهای قالی‌شده»!
 
هیچ انسان عاقلی در این نکته شک ندارد ملتی که دارای منابع غنی زیر زمینی و طبیعی و ثروت‌های خدادادی است (که رئیس‌جمهور با تمثیل قالی بافی از آن یاد می‌کند) نباید بر حصیر فقر، بیکاری، نابرابری و... بنشیند.اما مسئله‌ای که می‌توان آن را مورد چالش قرار داد این است که آقای احمدی‌نژاد بر این باور است که برنامه‌های اقتصادی دولت وی در حصیر زدایی از ملت قالی باف موفق بوده و در همین سخنرانی به ارائه آمار و اطلاعاتی می‌پردازد که موید همین نکته است که مطرح نمودیم.
بر خلاف نظر رئیس‌جمهور هدفمند کردن یارانه‌ها به عنوان مهمترین برنامه اقتصادی دولتین آقای احمدی‌نژاد از سوی منتقدین دولت نه تنها برنامه ایی موفق تلقی نمی‌شود بل از سوی آنان عنوان می‌گردد این سیاست دولت با گسترش نقدینگی، تورم، گرانی در کنار کاهش قدرت خرید پول مردم آنان را حصیر نشین تر کرده است.
در این میان خود مردم که تبعات هر سیاستی را با گوشت و پوست خود درک می‌کنند و میزان تورم و گرانی را نه بر اساس داده‌های آماری بل بر اساس قبض سفره شان و خالی بودن سبد خرید شان در می‌یابند نیز بر
تجربه مرحله اول هدفمند کردن یارانه‌ها نشان داده که حصیر عده‌ای کمی از بابت اجرای این طرح به قالی تبدیل شده است!
این باورند که‌ای کاش دولت این یارانه را نمی‌داد تا قدرت خرید پول آنها به همان روزگار سابق پیش از اجرای طرح باز می‌گشت.
نکته خطرناک بحث همین شکاف میان تلقی دولت از پیامدهای اجرای طرح و تبعات واقعی آن است. همین شکاف است که رئیس‌جمهور را وامی دارد در سخنرانی اخیر اجرای مر حله ی دوم هدفمند کردن یارانه‌ها را چون داروی درمان همه دردهای کشور از تحریم‌ها گرفته تا کاهش فقر معرفی نماید.
کارشناسان اقتصادی منتقد دولت افزایش میزان یارانه‌ها نقدی در مرحله دوم را چون سیلی بنیان بر افکن می‌دانند که باعث گسترش بیش از پیش تورم، گرانی، کاهش قدرت خرید پول و نابودی تولید خواهد شد و البته خود مردم نیز در این میان از خمیده تر شدن کمرشان در زیر بار هزینه‌های تحمیلی که پرداخت یارانه بیشتر آنها را فزون تر خواهد نمود در هراسند.
اگر خود جمله به کار رفته از سوی رئیس‌جمهور را ملاک قرار دهیم، وی بر این باور است که در پایان مرحله دوم هدفمند کردن یارانه‌ها ملت قالی باف به استحقاق خویش خواهد رسید و بر قالی خواهد نشست، اما منتقدان معتقدند که در آن زمان ملت نه تنها بر قالی نمی‌نشیند بل حصیرش را نیز برای جبران مخارج زندگی باید بفروشد. 
قضاوت در این میانه را باید به داور همواره منصفی به نام زمان سپرد اما همانطور که گفتیم تجربه مرحله اول هدفمند کردن یارانه‌ها نشان داده که حصیر عده‌ای کمی از بابت اجرای این طرح به قالی تبدیل شده است!

برای استناد گفته‌امان هم کافی‌ است این گزارش {اینجا} (گزارش بعدی) را در باره نوکیسه‌هایی که این روزها بنزسوار شده‌اند، مطالعه فرمایید تا حس ششم‌تان فعال شود و ...! (حمزه جهانگیری)

 

بنزسواران‌درایران؛ از باپرستیژها تا نوکیسه‌ها!
کد مطلب : 8139
 
گروه اقتصادی - رسانه ها: تصور شما درباره کسی که پشت فرمان یک خودروی بنز می‌نشیند چیست؟ قدیمی و جدیدش مهم نیست. مفهومی که خودروی بنز در جامعه با خود به همراه داشته با آنچه نهم دی‌ماه امسال حوالی میدان سعادت‌آباد تهران رقم خورد در تعارض است.
 
بنزسواران‌درایران؛ از باپرستیژها تا نوکیسه‌ها!
 
پلیس تایید کرده که سرنشین بنز وقتی با سرنشین یک بی .ام. و درگیر شده از داخل خودروی خود یک قمه بیرون کشیده و نتیجه آن افزایش کشمکش و در نهایت تصادف منجر به قتل خود او شده است. آیا خریداران بنز از جمله کسانی هستند که به موقع بروز یک مشکل و در مواجهه با یک موقعیت چالش‌برانگیز اجتماعی دست به سلاح می‌برند؟ با چند تن از مدیران فروش نمایشگاه‌های اتومبیل این سوال و فرض را در میان گذاشتیم و پرسیدیم این روزها که برای خرید یک بنز حداقل باید ۲۴۰ میلیون تومان پول داد، چه نوع افرادی به سراغ آنها می‌روند؟ مدیر یک نمایشگاه اتومبیل در خیابان شریعتی تهران در پاسخ به این سوال می‌گوید: من این خبر را در روزنامه‌ها خواندم و برایم عجیب نبود. خیلی از مشتریان ما نیز تغییر کرده‌اند. گاهی می‌بینیم یک مشتری که به هیچ وجه به او نمی‌خورد در کارت عابر بانکش دو میلیون تومان پول باشد، به محض پسندیدن خودروی مورد علاقه‌اش ۳۰۰ میلیون تومان کارت می‌کشد و خودرو را خریداری می‌کند.
این مدیر فروش در توصیف مشتریان جدیدش می‌افزاید: با این شرایط طبیعی است که بین همین مردم نیز، افرادی باشند که اهل دعوا و قمه‌کشی هستند زیرا دیگر زمانی که فقط افراد خیلی متشخص صاحب اموال زیاد و خودوروی مدل بالا باشند، گذشته است. مدیر فروش انواع بنز درخیابان عباس‌آباد تهران نیز پاسخی مشابه همکارش می‌دهد و می‌گوید: وضع اقتصادی طوری شده که کسی که پول را با زحمت و مشقت به‌دست آورد، نهایتا می‌تواند یک خودروی معمولی داشته باشد و نمی‌تواند خودروی‌های چند صد میلیونی را با این وضع اقتصادی تهیه کند. این فعال بازار خودرو توضیح می‌دهد: بین مشتری‌هایمان، افرادی را داریم که کاملا مشخص است یک زمینی داشته و شانسش زده و در بورس بوده و همان زمین او را به مال و منال بسیار زیادی رسانده که حالا می‌تواند چنین خودرویی تهیه کند، ولی وقتی با او وارد بحث و معامله می‌شویم می‌بینیم در سطح خیلی پایین فرهنگی قرار دارد و از آن قشر افرادی هستند که گمان می‌کنند چون پول دارند می‌توانند همه کار بکنند. اینها همان افرادی هستند که دری به تخته خورده و یک شبه پولدار شده‌اند.
یوسفیان با اشاره به اینکه حدود ۱۰ درصد مشتریان آنها از این دسته هستند می‌افزاید: اینهایی که به اصطلاح دری به تخته خورده و به این پول‌ها دست پیدا کرده‌اند شخصیتشان هیچ تغییری نکرده و اگر لات یا چاقوکش بوده‌اند، باز هم با وجود داشتن چنین خودرویی آن ذات پرخاشگری را در خود دارند.یکی از مسوولان فروش فروشگاهی اما نظری متفاوت داشت. او می‌گوید: به نظر من با این شرایط وجود یک وسیله دفاعی در خودرو لازم است. امینی با اشاره به اینکه کمتر از یک ماه پیش قصد زورگیری از او را در اتوبان ارتش داشته‌اند، می‌افزاید: خود من از آن افرادی هستم که چون خودروی مدل بالا دارم، همیشه شوکر همراهم است.
این فعال بازار خودروهای گران‌قیمت و وارداتی می‌گوید: اگر آن شبی که چهار جوان به من حمله کردند تا خودرویم را به سرقت ببرند با شوکر به آنها ضربه نمی‌زدم، الان هم خودرویم را برده بودند و هم با سلاحی که داشتند معلوم نبود چه بر سرم می‌آوردند.یکی دیگر از مدیران فروش اتومبیل با اشاره به اینکه وجود چنین وسیله‌ای در خودرو لازم است، نظر خود را اینگونه توضیح می‌دهد: هرکس بنا بر توانایی خود در استفاده از وسیله‌های دفاعی، باید خودروی مدل بالا و گران قیمتش را مجهز کند. وی افزود: شوکر، یا هر وسیله دیگری که توانایی استفاده از آن را داریم لازم است در خودرو بگذاریم زیرا در میان مشتری‌هایمان بارها و بارها شنیده‌ایم که قصد زورگیری از آنها را داشته‌اند و حتی مجروح نیز شده‌اند.
مدیریت فروش اتو آس، در مورد مشتری‌های خود می‌گوید: خیلی از مشتری‌ها هستند که وقتی با آنها وارد معامله می‌شویم کاملا مشخص است صاحب پول باد آورده‌ای شده‌اند که فقط برای نگه نداشتن آن حجم بالای پول می‌خواهند زودتر آنها را تبدیل به جنس کنند.
وی در‌باره این رفتار مشتریان خود توضیح می‌دهد: در میان حرف‌های این مشتری‌ها با همراه‌هایشان حتی شنیده‌ایم که این خودرو را که معامله کنم، آن آپارتمان را هم عصر قولنامه می‌کنیم و همه این پول را از بانک می‌گیریم.
وی در جواب اینکه آیا هیچ‌وقت پلیس را در جریان این موارد گذاشته‌اند یا خیر پاسخ می‌دهد: ما کاری نداریم مشتری پول را از کجا آورده، خودرو را می‌فروشیم و پولمان را می‌گیریم، دیگر دزدی هست یا نه گردن خودش است.
او همچنین درباره بعضی مشتریان دیگر بنز در نمایشگاهش می‌گوید: عده‌ای در کار قاچاق و یا حتی فروش مواد مخدر هستند و از برملا شدن این موضوع ابایی ندارند. این مدیر فروش با اشاره به اینکه ۲۳ سال است، در این صنف فعالیت می‌کند، توضیح می‌دهد: در تمام این مدت که سابقه کاری دارم همه خریداران بی ام دبلیو و بنزمان یا دکتر و مهندس بودند و یا افرادی که از ظاهرشان می‌توان تشخیص داد افراد موجهی در جامعه هستند و برای پول زحمت کشیده‌اند، ولی امروز مشتری‌های زیادی داریم که فقط با پولی بادآورده اقدام به خرید خودروی چند صد میلیونی می‌کنند. این امروزی که می‌گویم منظورم دو سه سال اخیر است. یکی دیگر از هم‌صنفی‌های این افراد در مورد شکل و ظاهر خریداران خود توضیح می‌دهد: ما دیگر پس از ۱۷ سال سابقه کاری می‌توانیم متوجه بشویم پول این فردی که دارد خرید می‌کند برای خودش است یا نه. افراد متشخص و با پرستیژی که قدیم‌تر‌ها بیشتر مشتریان ما را تشکیل می‌دادند هزار بار از آپشن‌های خودرو و کارایی‌های آن، سوال می‌کردند و صد مدل تخفیف می‌گرفتند، ولی او که می‌آید فقط انتخاب می‌کند و چک می‌کشد و می‌رود بدون اینکه بخواهد از تمام امکانات خودرو آگاهی پیدا کند، مشخص است پول را از چه راهی به‌دست آورده و امروز هم فقط می‌خواهد زودتر خودرویی را که الان روی بورس است داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه هر چند وقت یک بار یک خودرو روی بورس است می‌افزاید: این جور افراد یک عده جوان پولدار هستند که هر خودرویی را که روی بورس است می‌خواهند امتحان کنند و به اصطلاح با رفقای خود کل دارند. مدتی بی ام دبلیو ایکس تیری مدتی ۳۶۰ و یک زمانی بنز سی. ال. اس یا هر خودرویی را که مد می‌شود، می‌آیند و می‌خرند و خودروی قبلی را زیرقیمت می‌فروشند که زودتر به این خودرو دست پیدا کنند. وی در رابطه با سر و وضع این افراد نیز به ما توضیح می‌دهد: اینها افرادی هستند که حتی اگر از روی سن و سالشان هم بخواهیم قضاوت کنیم، اصلا شغل خیلی خوب و پر درآمد به کنار، اینها اگر حتی از وقتی به دنیا آمده‌اند تا امروز پول هم چاپ کرده باشند، سن‌شان به آن قد نمی‌دهد که چنین خودروهایی خریداری کنند و پر واضح است پول پدر پولداری است که زیر دست و پای فرزندشان ریخته شده است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد