مدیر میراث فرهنگی دزفول در واکنش به انتشار خبری در خصوص صدور مجوز به فردی به نام (غ – د) برای ساخت واحد مسکونی برروی محوطه باستانی و ثبت شده جندی شاپور در اظهار نظری مضحکانه مجوز صادر شده را قانونی عنوان کرد. غلامعلی باغبانزاده گفتوگو با خبرنگار دزنا ۲۴ در دزفول اظهار داشت: همه زمینهای روستای اسلام آباد در محدوده محوطه تاریخی جندی شاپور است و به این دلیل نمیتوان از صدور مجوز درباره ساخت و ساز خودداری کرد.این در حالی است که ایشان در نامه خود به بخشداری چغامیش دزفول زمین های مورد نظر را غیر باستانی عنوان می کند. البته آقای باغبان توضیح نداده اند که ساخت همین روستای اسلام آباد و توسعه آن بدون ضابطه و پیش از تعیین یک سری ضوابط محدوده عرصه، اعیان و حریم شهر باستانی جندی شاپور صورت گرفته است. چرا که ایشان در ادامه همان گفت و گو می افزاید:پس اگر بنا به ساختوساز باشد نباید در محدوده روستا حتی آجری روی هم گذاشته شود و این به نحوی زندگی مردم را در این منطقه مختل میکند.آیا آقای باغبان خبر ندارند که در ضوابط محدوده عرصه، اعیان و حریم شهر باستانی جندی شاپور هرگونه ساخت و ساز، تفکیک اراضی و توسعه و... مطلقا ممنوع اعلام شده است. رئیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دزفول خاطرنشان کرد: زمینههای این منطقه در مالکیت خصوصی بوده و از طرفی گروه کارشناسی که طی چند مورد بازدید و بررسی از منطقه، طبق ضوابط و شرایطی سختگیرانهای به مالک خصوصی مجوز ساخت داده و پروانه صادر شده است.وی درباره این زمینها در سطح شهرستان دزفول تاکید کرد: این زمینها در طرح هادی روستای اسلامآباد و در محدوده روستا بوده و در شورای شهر و … مورد برسی قرار گرفته است.باغبانزاده خاطرنشان کرد: طبق مجوز صادر شده برای مالک یا مالکان در صورت حفر زمین و برخورد با هرگونه شی تاریخی، کار باید متوقف و از ادامه روند خودداری شود.وی در ادامه گفتوگو با خبرنگار دزنا۲۴″ خاطرنشان کرد: دوستداران میراث فرهنگی برای مشاهده شرایط و ضوابطی که برای ساخت و ساز به مالک خصوصی در قرارداد ذکر شده است میتوانند به اداره میراث فرهنگی شهرستان دزفول مراجعه کنند.این مقام مسئول عنوان کرد: در شرایط کنونی وضعیت عادی است و در صورت مشاهده هرگونه اشیاء در حفاریهای احتمالی طبق قانون و ضوابط موجود فعالیت متوقف خواهد شد.وی در پایان با بیان اینکه اجرای قانون در صدر برنامهها قرار دارد، اظهار کرد: هیچ اقدام غیرقانونی انجام نشده است و در شرایط کنونی نیز بر مسائل اشراف کامل داریم.
مجتبی گهستونی: میراث فرهنگی خوزستان بیش از اینکه به معرفی و تبلیغ نیاز داشته باشد، نیازمند برنامهریزی و توجه است.
همواره باستانشناسان اشاره داشتهاند که خوزستان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی از دیرباز مورد توجه اقوام گوناگون قرار گرفته و بنابر اسناد و شواهد موجود سکونت از هزارههای دور پیش از میلاد، سکونت در آن پا گرفته است.
فقط در یک وسعت نه چندان گسترده، وجود محوطههایی چون جعفرآباد، جوی، بندبال، فرخآباد، ابوفندوا، هفت تپه، چغامیش، چغاتبوت، چغازنبیل، آکروپل، شهر شاهی، صنعتگران، آپادانا و سرآمد همه آنان استقرار امپراتوری ایلام به مرکزیت شوش بیش از 10هزار سال سکونت انسان را پیش رو قرار میدهد.
اما با وجود چنین پیشینهای که همه باستانشناسان سر تعظیم در مقابل خوزستان فرود میآورند، مدیریت فرهنگی و تاریخی کشور و خوزستان تاکنون چگونه از آن نگهداری کرده است.
با نگاهی به کارنامه یک دهه مدیریت میراث فرهنگی استان خوزستان که با فراز و نشیبهای فراوان مواجه بوده و آمد و رفت چهار مدیرکل را در خود دیده متوجه میشویم که هر یک از آنها تجربههای مختلفی را پشت سر گذاشتهاند که نتیجه آن، وضعیت نهچندان رضایتبخش محوطهها و بناهای تاریخی در خوزستان است. اگرچه در این نوشتار تصمیم بر آن است که به حوزه میراث فرهنگی در خوزستان بپردازم لذا پرداختن به دو وظیفه دیگر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان را که صنایع دستی و گردشگری است را به فرصت دیگری موکول میکنم و به مقوله میراث فرهنگی خوزستان میپردازم.
تاریخ پر راز و رمز خوزستان به قدری پرسش در دل خود دارد که با گذشت بیش از یک قرن باستانشناسی در این استان هنوز ابهامهای فراوان وجود دارد که اگر سازمان میراث فرهنگی، در استان خوزستان کارگاهی عظیم باستانشناسی برپا کند رسیدن به آن پرسشها سالیان متمادی طول میکشد.
نبود اولویت برای بررسی شناسایی، کاوش، تعیین حریم، پیکنی و... در محوطههای تاریخی خوزستان باعث شده تا گام چشمگیری در خوزستان برداشته نشود. به اعتقاد بسیاری نادیده گرفتن اساسنامه و شرح وظیفه نهاد مسئول در حوزه میراث فرهنگی و فاصله گرفتن این نهاد اداری از بهکارگیری افرادی غیرمتخصص و البته کاردان در راس آن باعث شده شرایط پیش روی محوطههای میراث وخیم بماند.
با نگاهی به سابقه یک دهه ریاست در سازمان میراث فرهنگی کشور در بعد از صدارت «محمد بهشتی» که در همه دورانهای مدیریتی موفق بوده میتوان به نام شش رییس دیگر دست یافت که یکی پس از دیگری نه از سر علاقه به میراث فرهنگی بلکه به دلیل اشغال کردن پست مدیریت و سکانداری یک سازمان دولتی پا به سازمان میراث فرهنگی نهادند. در استان خوزستان هم وضع به همین منوال بوده چراکه طی یک دهه اخیر و بعد از مدیرکلی «قلیزادهپیربازاری» که دانشآموخته میراث بود و همچنان در این سازمان اشتغال دارد دیگر مدیران از سر اجبار و تقسیم قدرت سکان هدایت کشتی متلاطم میراث فرهنگی را برعهده گرفتهاند که این دریاپیما هنوز به ساحل نرسیده و در آبهای آزاد گم شده است.
بعد از قلیزاده بود که «مینا علیزاده» از کارمندان اداره کل میراث فرهنگی خوزستان همزمان با ریاست سازمان توسط «مرعشی» به سرپرستی این اداره کل منصوب شد تا با اتکا به تعداد کم نیروهای این اداره کل که البته از ته دل برای نجات میراث مایه میگذاشتند دوران سرپرستی را طی کند.
اما یک سال پس از آن بود که در پاییز 1383 ریاست سازمان میراث فرهنگی تصمیم گرفت از شهرداری اهواز نیرویی جوان را به مدیرکلی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان منصوب کند. این انتصاب همزمان با ادغام سازمان میراث فرهنگی با ایرانگردی و جهانگردی بود. اداره کل خوزستان توانست به لحاظ نیروی انسانی و امکانات ارتقا پیدا کند اما دوره مدیرکلی «صادق محمدی» که انتظار دوستداران میراث فرهنگی خوزستان از او بسیار بود با انتقادهای فراوان همراه شد. ادارهکل میراث فرهنگی خوزستان با انتصاب صادق محمدی که رشته تحصیلی او شهرسازی بود مقدمهای برای انتصاب و آغاز پروژه مدیرسازی افراد غیرمتخصص در سازمانهایی که مدیریت آن باید دانش میراث فرهنگی داشته باشد بود. انتقادها به قدری بود که تقریبا همه رسانهها و دوستداران میراث همنظر بودند. او در مقابل این انتقادها سعه صدر را پیشه کرد و نه به مقابله پرداخت و نه رفتارهای بچهگانهای از خود نشان داد. در دوره صادق محمدی مرمتهای بسیاری آغاز شد و به نتیجه رسید و در اواخر دوره او حتی پرونده سازههای آبی تاریخی شوشتر مراحل ثبت جهانی را طی کرد اما از سویی تخریبها و تعرضها و بعضا مشکلات دیگر که مجالی برای انتشار آنها در این فرصت نیست به قدری بود که اقدامهای خوب هم باعث نشد تا از انتقادها کم کند. این در حالی بود که به تازگی ادغامها صورت گرفته بود و او میکوشید تا ادارهکل متبوع خود را در بین سایر اداره کلهای خوزستان تثبیت کند. با شروع دولت احمدینژاد و آغاز به کار دولت اصولگرا، صادق محمدی پس از یک سال از شروع به کار دولت برکنار شد و تا به امروز کمتر کسی از او سراغ دارد.
باید اعتراف کنم که با نگاهی به مقایسه دوره مدیریت صادق محمدی و پرویز پورفرخی میتوان به این نتیجه رسید که بسیاری از منتفدان بازگشت به گذشته را به مراتب بهتر از اکنون میدانند.
مجتبا گهستونی
از دیرباز صنایع دستی حوزه فراگیری در میان جوامع روستایی و شهری داشته دارد و این مهم باعث شده تا در تمام استانها، شهرها، روستاها نمود داشته باشد.
همین گستردگی جغرافیایی باعث گردیده تا صنایع دستی به عنوان یکی از پارامترهای مهم در تولید محسوب شود.پارامتری که از آن برای اشتغال زایی، توسعه صادرات، ارزآوری، درآمدزایی بهره کافی گرفته نشد.
درحال حاضر تعداد رشتههای زنده این هنر صنعت در کشور 257 رشته است که بیش از 50 رشته در خوزستان بیشترین میزان نفوذ را دارد و همین موضوع میتواند به عنوان یکی از گزینهها برای جایگزینی صادرات نفت مطرح باشد. از سوی دیگر در یک حساب سر انگشتی عنوان می شود که بیش از 150 هزار صنعتگر در خوزستان فعالیت می کنند.
در حالی که یکی از مهمترین شرایط توسعه اقتصادی، بهبود استفاده از نیروی انسانی محسوب می شود و در مناطق روستایی، نیروی انسانی کافی وجود دارد بهره گیری سودمند از نیروی انسانی بیکار در روستاها و شهرها، بهترین کار در سرمایهگذاری در رشتههای صنایع دستی محسوب می شود چرا که اینگونه فعالیتها منبع درآمد مهمی بوده و در حال حاضر نیز عده زیادی به آن اشتغال دارند.
با اینکه تولید صنایع دستی نیازمند دخیل بستن به کشورهای خارجی نیست و ابزار و امکانات مورد نیاز در پیرامون صنعت گر یافت می شود اما چرا شرایط کافی برای تولید و آموزش فراهم نمی شود و این هنر صنعت روز به روز ذلیل تر شده و صنعتگران یا از سر تفنن به تولید می پردازند و یا برای همیشه تولید را کنار می گذارند.
در حال حاضر با آمارهایی که در زمینه تعداد صنعتگران خوزستانی، کارگاههای تولید، میزان اشتغال زایی، صادرات داده می شود به نظر می رسد که شرایط در وضعیت ایده آلی قرار دارد اما تا چه حد به این آمارها می توان اطمینان کرد.
با نگاهی به زندگی اغلب صنعتگران حرفه ای که یا به صورت خرده پا و یا در تولید انبوه فعالیت می کنند متوجه می شویم که برآورده شدن نیازهای مالی و بازگشت سرمایه به اندازه وقت و سرمایه ای که آنها در این زمینه صرف می کنند نیست.
در دیدارهایی که در رویدادهای مختلف با صنعتگران بومی در شوشتر، رامهرمز، مسجدسلیمان، باغ ملک، شادگان، بهبهان و... داشتم عمده آنها شرایط کار را برای خود و خانواده شان زیان بار و فرسایش دانسته و درآمد را جزیی عنوان می کنند.
فعال نبودن مجامع و کانون و انجمن های صنفی برای دفاع از حقوق صنعتگران، عدم توانایی برای شرکت در همه نمایشگاههایی که به صورت ملی برگزار می شود، کمبود نمایشگاههای صنایع دستی در خوزستان، عدم مشارکت همه صنعتگران در رویدادهای مربوطه، نبود بازارچه دایمی موفق و موثر برای عرضه محصولات صنایع دستی از جمله مشکلاتی است که دامنگیر صنایع دستی و صنعتگران خوزستان است.
در خصوص وضعیت پیش آمده برای صنایع دستی خوزستان ضمن تماس با دو تلفن همراه پرویز پورفرخی مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان وی به تلفن ها پاسخ نداد و از سوی دیگر ناچار شدیم با افشین حیدری معاونت صنایع دستی خوزستان ارتباط برقرار کنیم که وی اظهار داشت که در جلسه شورای اشتغال حضور دارد و امکان مصاحبه برای وی فراهم نیست.
تعطیلی نمایشگاه صنایع دستی
مهدی امیرپرست از صنعتگران خوزستانی با انتقاد از اینکه از تمام ظرفیتها و پتانسیلهای استان استفاده نمی شود گفت: اگر به صنعتگر فعال استان رسیدگی می شد شاهد تعطیلی این همه نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی تعطیل نمیشدیم و تعداد کارگاهها این قدر کاهش نمییافت. وی افزود: عملکرد اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان به شکلی بوده که تولید را با کاهش مواجه کرده است.
در سال های اخیر صنایع دستی خوزستان دچار نوسانات فراوان شده و مشکلات فراروی این صنعت باعث گشته تا تولیدکنندگان و فروشندگان صنایع دستی با انگیزه کمتری دست به کار شوند. در مهم ترین بخش آن تعطیلی موفق ترین نمایشگاه سراسری صنایع دستی در اهواز بود. در یک مورد دیگر یکی از مهم ترین عرضه کنندگان صنایع دستی در خیابان طالقانی اهواز تغییر شغل و کاربری داده و در موردی دیگر، غرفه صنایع دستی در هتل پارس اهواز تعطیل شده است.
بازارچه صنایع دستی
بازارچه صنایع دستی اهواز از جمله موضوعاتی است که باعث شده تا بارها درباره آن صحبت به میان آید. در سال 86 با پیگیریهای متعدد نوید ایجاد بازارچه صنایع دستی داده شد و باعث شور و شوق در میان صنعت گران شد.
در همین خصوص مدیر انجمن صنفی تولیدکنندگان صنایع دستی و هنرهای سنتی اهواز در این باره گفت:تعداد 22 باب از 29 مغازه موجود در بازارچه پیروزی در یکی از محلات شرق اهواز خریداری شد تا شاید این بازارچه افق جدیدی را پیش صنعتگران قرار دهد اما چنین نشد و غرفه های این بازارچه تنها به محلی برای انبار و یا برگزاری کلاس های خصوصی تعدادی صنعتگر تبدیل شده است.
پزمان کریمی که به دلیل انتقادهایش به اوضاع صنایع دستی خوزستان با شکایت از سوی این معاونت مواجه شد افزود: با این حال خود معاونت صنایع دستی خوزستان به خوبی می داند که بازارچه پیروزی مکان مناسبی برای رونق دادن به این صنعت نیست.
چندی پیش معاون وقت صنایع دستی کشور از ارائه تسهیلات به سرمایهگذاران برای ایجاد بازارچه صنایع دستی خبر داد و گفت: بالغ بر هفت و نیم میلیارد تومان برای ایجاد 60 بازارچه در نظر گرفته شده است.
«محمدحسن صالحیمرام» یادآور شده بود که در سال 85 در سفرهای استانی هیات دولت، 6 استان کشور مصوبه ایجاد بازارچه صنایع دستی را گرفتند و مابقی استانها نیز در سال 86 این مصوبه را دریافت کردند؛ بنابراین مقرر شد که 60 بازارچه دائمی صنایع دستی در کشور ایجاد و زیرساختهای لازم توسط استانداریهای کل کشور تامین شود.
وی در نظر دیگری گفته بود که اعتبار لازم برای ایجاد این بازارچهها در اواخر سال 90 ابلاغ شده که امسال پرداخت می شود.
حال با توجه به اظهارنظر معاونت صنایع دستی کشور این پرسش پیش می آید که چرا برای ایجاد بازارچه صنایع دستی در مرکز خوزستان اقدامی صورت نمی گیرد و آیا تلاش برای برپایی بازارچه صنایع دستی در ورودی بهشت آباد اهواز در محل ترمینال سابق آبادان اقدامی کارشناسی است؟
چرا اداره کل میراث فرهنگی خوزستان از بناهای تاریخی اهواز برای برپایی بازارچه صنایع دستی بهره نمی گیرد. واقعا ساختمان به ثبت رسیده ماپار در اهواز چه گلی بر سر صنایع دستی و صنعتگران استان زده است. چرا تلاشی برای تملک بنای معین التجار اهواز علی رغم صدهها میلیون تومانی که برای مرمت هزینه شده صورت نمی گیرد تا شاهد ایجاد بازارچه صنایع دستی باشیم. همه اینها پرسش هایی است که با سکوت و یا حتی توجیه مواجه شدیم.
ساختمان صنایع دستی مدیریت می شود یا....
در انتهای محله پردیس ساختمان چند طبقه ای در حال ساخت است که تابلو زرد رنگ مدیریت صنایع دستی توسط پیمانکاری که آن ساختمان را می سازد نصب شده است. ساختمانی که نه تنها خیلی از کارمندان اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در جریان آن نیستند بلکه کمتر صنعتگری از وجود چنین ساختمانی مطلع است.
آن هنگام که وجود چنین بنایی را به بعضی صنعت گران یادآور شدم آنها ابراز بی اطلاعی کرده و خواهان بازدید از محل شده و با حضور در محل از وجود چنین بنایی ابراز تعجب نمودند.
در همین خصوص مدیر انجمن صنفی تولیدکنندگان صنایع دستی و هنرهای سنتی اهواز اطهار داشت: اصولا چرا و بر اساس چه عقل و منطقی در یک مکان دور دست از مرکز اداری اهواز چنین بنایی را به صنایع دستی اختصاص داده اند. اگر اینجا قرار است بازارچه شود آیا فکر نکرده اند که این محله توسعه نیافته به هیچ وجه شرایط مناسبی برای ایجاد بازارچه خاصی مثل صنایع دستی ندارد. به راستی این هزینه ها و کج سلیقه گی ها از چه بابت انجام می گیرد.
اما یک منبع مطلع که نمی خواست نامی از او به میان آید در این باره گفت: قطع به یقین صنعتگران و بخشی از دست اندرکاران امر تمایلی برای حضور در چنین مکانی ندارند و این معاونت همواره به فکر آن بوده تا مکان مناسب دیگری را برای ایجاد بازارچه صنایع دستی اختصاص بدهد. مکانی که در مرکز شهر باشد و دسترسی گردشگران و مردم با سهولت صورت بگیرد.
ادغام بهتر بود یا بدتر شد
به نظر من و بسیاری دیگر از فعالان میراث فرهنگی یکی از مشکلات صنایع دستی از زمان ادغام صنایع دستی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شروع شد. این ادغام نه تنها در خوزستان بازخورد مثبتی نداشت بلکه باعث شد تا امکانات و نیروهای مدیریت صنایع دستی در گردشگری و میراث حل شده تا کاری به جز صنایع دستی انجام بدهند. در یک نمونه معاون صنایع دستی همزمان دو معاونت مالی و اداری و سرمایه گزاری را بر عهده داشت و این موضوع نتوانست کمکی به حل مشکلات صنعت گران کند.
حال که معاونت صنایع دستی به مسئول سابق روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان واگذار شده آیا می توان امیدوار بود که این جوان با انگیزه مضاعف خود بحران های پیش روی صنایع دستی را حل کند؟
مهدی امیرپرست که در یک سال اخیر بیشترین گفت و گوها را درباره وضعیت وخیم صنایع دستی در رسانه ها مطرح کرده درباره این ادغام پرسش هایی مطرح کرد و گفت: باید این پرسش را خطاب به مسئولین مطرح کرد که با توجه به وظیفه معاونت صنایع دستی، این معاونت تا چه حد توانسته در این چند سال در آموزش موفق عمل کند و از این همه آموزش چه نتیجه ای بدست آمده؟ به چه میزان توانستهاند ایجاد اشتغال کنند؟
وی که غرفه صنایع دستی خود در بازارچه کوی پیروزی را به انبار تبدیل کرده اظهار داشت: واقعا در این مدت چه تعداد کارگاه فعال تولید صنایع دستی افتتاح شده و چند فروشگاه صنایع دستی راهاندازی شده است. ما این پرسش ها را مطرح کرده ولی از آنجایی که مدیران و کارشناسان شاغل در اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری بدون مجوز اجازه مصاحبه با رسانه ها را ندارند جوابی برای پرسش های خود دریافت نکردیم. حال چه کسانی باید به این همه پسرفت پاسخ دهند؟
در حالی که تولید فرآوردههای دستی خود قسمتی از تولیــد ملی را تشکیل میدهد و افزایش تولیـــد صنایع دستی در بهبود وضع طبقات کمدرآمد موثر است و بدین ترتیب به توزیع عادلانه درآمد سرانه کمک می کند، دست اندرکاران برای توسعه اقتصادی که چیزی جز کاهش واردات، ازدیاد صادرات، افزایش تولید و استفاده هر چه بیشتر از مواد اولیه موجود و نیروی آماده به کار و بالاخره توزیع عادلانه درآمد نیست چه اقدام مفیدی انجام داده اند؟