سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک مصاحبه

گفتگو با علی پوراسدیان ،نوازنده ساز کرنا

تاریخ نیاکانم رمزآلود است

فریاد و ناله های این ساز گاهی لحن حماسی می گیرد. گاهی شاد و پرانرژی است و گاهی غمگین. این ساز هم حماسی است و هم در شادی و شیون ها در کنار مردم ایل بوده و هست. به قولی در رویدادهای ایل "میشکال همیشه نفر اول است". به ایل غرور حماسی می دهد

|پدرام طاهری کتکی|

زاگرس به عنوان مهد تمدن کهن ایرانی، سیر پر فراز و نشیبی از تاریخ این سرزمین را در دل سلسله جبال سر به فلک کشیده و شکاف صخره هایش پنهان و آشکار کرده است و میراث دار باورها و اعتقادات انسان گرایانه، عدالت خواهانه و خداجویانه و ارزشهای اخلاقی، دلاوری، غیرت، مردانگی، ظلم ستیزی و هماورد وطن پرستی است که بخش بزرگ هویت مردم سربلند زاگرس را تشکیل می دهد. تاریخ دیرینه و میراث معنوی زاگرس در موسیقی، آواها و نغمه های کهن مردم این سرزمین ثبت و به یادگار مانده و امروز یکی از مهمترین راه ها و منابع شناخت سیر تاریخی این سرزمین تحلیل آواهای موسیقیایی آنهاست که سینه به سینه از گذشته به میراث مانده است.

از مهمترین انواع موسیقی که در حفظ میراث فرهنگی گذشته نقش مهمی را ایفا می کند، موسیقی و ترانه های محلی و فولکلوریک است که عامل انتقال و شناخت فرهنگ و رویدادهای تاریخی و اجتماعی نسل گذشتگان به نسل جدید است. در راستای ارج نهادن به جایگاه و اهمیت موسیقی فولکلور ایران که روز به روز در نگاه پژوهش گران و متولیان فرهنگی کشور نیز اهمیت آن افزوده می شود، چند سالی است که با راه اندازی جشنواره های کشوری مخصوص موسیقی مقامی و فولکلور به وضعیت شناخت بهتر این موسیقی، ظرفیت های آن و کشف استعدادها کمک شایانی شده است. برگزاری جشنواره بزرگ موسیقی «زاگرس نشین ها» در همین راستا است. موسیقی نواحی بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ کشور ایران است و جشنواره های موسیقی مناطق زاگرس می کوشد به جایگاه موسیقی اقوام ایرانی ارج نهاده و تلاش برای حفظ، توسعه و تقویت فرهنگ قومی اقوام مختلف زاگرس و تثبیت جایگاه آن در نقشه فرهنگی و هنری کشور ایران و جلوگیری از رشد موسیقی های پوچ با هدف اضمحلال فرهنگی فرهنگ ملت های کهن در جهان امروزی بخشی از آرمان های این جشنواره است.
امسال نیز ششمین جشنواره موسیقی محلی کشورمناطق زاگرس نشین با عنوان (بُنگ زاگرس) شهریور ماه در شهرستان بروجن استان چهارمحال بختیاری به کار خود پایان داد.

در این جشنواره 12 گروه موسیقی شامل: گروه پایاتی آذربایجان غربی، گروه ارس بار موزیک آذربایجان شرقی، گروه کابوک اصفهان، گروه ایلیا چهار محال بختیاری، گروه دوسار فارس، گروه آستاتیرا چهار محال بختیاری، گروه جامه داران فارس، گروه خیام کرمانشاه، گروه وصال کردستان، گروه پرنیان کهگیلویه بویراحمد، گروه صدف هرمزگان، گروه آفتاب طلایی لرستان و نیز در بخش انفرادی تنی چند از نوازندگان در بخش بانوان و آقایان با اجرای سازهای قوپوز، دیوان، دف، سنتور، نی انبان، کرنا نوازی، سرنا نوازی، تنبور، کمانچه، عود، چنگ، ساز کوبه ای، بالابان، نقاره، دایره، ضرب، سه تار، تارباس، بربط، رباب و دهل به هنرنمایی پرداختند. اجرای مقام خوانی و شاهنامه خوانی از دیگر بخش های برنامه بود. از ویژگی های جشنواره حضور نوازندگان ساز «کرنا» بود که یکی از مشهورترین و اصیل ترین سازهای موسیقی مردم زاگرس و نیز باستانی ترین ساز ملی ایران است. در این جشنواره «علی پور اسدیان» هنرمند جوان خوزستانی با ارایه و اجرای زیبا و بدون نقص ساز کرنا موفق به کسب عنوان برگزیده نخست جشنواره موسیقی زاگرس شد. این انتخاب هیأت داوران نشان از اهمیت این ساز و نوازندگان آن در نگاه صاحب نظران موسیقی کشور دارد.
به بهانه موفقیت این هنرمند خوزستانی با وی گفت و گویی انجام داده است. او در این مصاحبه بخاطر بی توجهی مسوولان فرهنگی و رسانه های استان نسبت به بومی ترین و اصیل ترین هنرمندان خوزستان (میشکالان) گلایه هایی مطرح کرد. با هم این گفت و گو را می خوانیم:


* آقای پوراسدیان کمی بیشتر خودتان را معرفی کنید؟
علی پور اسدیان هستم. البته بیشتر معروف به علی اسدی، متولد سال 1354 در شهرستان مسجد سلیمان و از طایفه میشکالان که در زیر مجموعه ایل زراسوند محسوب می شویم.

* می دانیم که این هنر در خانواده میشکالها ارثی است و از پدر به فرزند منتقل می شود. در خانواده شما هم به همین صورت بوده است؟
بله، همین طور است که می گویید. من فرزند "قپونی" (قپانی) اسدی هستم. پدرم و عمویم "ارزونی" (ارزانی) دو نفر از میشکالان معروف بختیاری و شهر مسجد سلیمان بودند. مردم بختیاری خاطره های زیادی از آنها دارند. من هم از سال1369 آموزش ساز کرنا ر ا زیر نظر زنده یاد پدرم فرا گرفتم و تاکنون مشغول نوازندگی برای همتبارانم هستم.

* امسال در ششمین جشنواره موسیقی زاگرس نشینان موفق به کسب مقام نخست شدی، معلوم است که برای معرفی و ارتقاء این هنر در صحنه های رسمی هم حضور فعالی داری؟
بله. من در سالهای قبل هم در جشنواره های کشوری حضور داشتم و عناوینی کسب کردم. از جمله کسب مقام نخست جشنواره ارومیه در سال 78، کسب مقام نخست جشنواره ایلیای بختیاری در شهرستان بروجن، کسب مقام برگزیده جشنواره سراسری در پل شهرستان استان اصفهان به همراه هنرمند توانمند موسیقی بختیاری "دیدار محمودی". معتقدم این هنر ریشه دار و این ساز کهن باستانی نباید تنها در انحصار مجالس شادی و حزن باشد و باید با حضور مستمر در صحنه های رسمی ملی به شناخت، ارتقاء و اشاعه این هنر کمک کنیم.

* از جزییات این جشنواره بیشتر برایمان بگو؟
در این جشنواره که از شش شهریور ماه در استان چهار محال بختیاری آغاز شد 35 گروه و نوازنده انفرادی از 12 استان کشور حضور داشتند. این گروه ها و هنرمندان در بخش سازهای کششی، مضرابی اجرای برنامه داشتند و اینجانب در بخش سازهای کششی که شامل سازهای نی همبون، نی دندان، ویلون، گیتار، سنتور، کرنا و سرنا بود موفق به کسب مقام نخست کشوری شدم.

* هیأت داوران بر اساس چه فاکتورها و ویژگی هایی این عنوان را برای شما برگزیدند؟
هیأت داوران آقایان "مهدی آذرسینا"، "مجتبا صادقی" و" کیوان ساکت" از استادان بنام و چهره های مطرح ملی موسیقی کشور هستند و در کنار آنها چهره هایی همانند خداداد رزازی، رحیم عدنانی، احمد مردانی بروجنی، کاوه معتمدیان دهکردی، مسعود کیوانی و پرویز خسروانی به عنوان داوران بازبینی حضور داشتند. بنابراین سطح جشنواره بالا بوده است. دلایل آنها برای این انتخاب عدم استرس در حین اجرا، طرز صحیح و روان نواختن، اجرای خوب و بدون ایراد مقام ها و ترانه ها بود. این برنامه 100 نمره داشت و من تنها هنرمندی بوم که در بین برگزیدگان نخست موفق به کسب نمره 100 از هیأت داوران شدم.

*به نظر می رسد که امروز ذهنیت مثبتی نسبت به این هنر و نوازندگان آن در بین اقشار و صاحب نظران موسیقی وجود دارد این در حالیست که در دهه های گذشته نوازندگان توشمال اجازه فعالیت نداشتند. شما که سال ها در حال نوازندگی این هنر هستید ارزیابیتان چیست؟
درست است. البته در سه دهه ی گذشته این ذهنیت در مورد کل مقوله موسیقی بود. اما شاید شما ندانید که این نگاه در گذشته نسبت به نوازندگان ساز "کرنا و میشکالان" نبوده است به طور مثال پدرم زنده یاد "قپونی" (قپانی) در دهه های قبل در جشنواره های متعدد شرکت داشته و لوح های تقدیر زرین و نیز دیپلم افتخار متعدد کسب کرده است. در سال 1367 که زنده یاد پدرم در جشنواره ای در تالار وحدت اجرای برنامه داشت از طرف دفتر امام خمینی (رحمه اله علیه) لوح تقدیری با امضای مبارک ایشان به پدرم تقدیم شد. این در حالی بود که اقشاری با اجرای این هنر مخالف بودند. حضرت امام این لوح را بخاطر حمایت از این هنر و اصالت و بوی بودن آن امضاء کردند که هم اکنون این لوح در خانه مان به یادگار است.

* شما که سالهاست در حال نواختن ساز کرنا هستید، اهمیت آن را در میان ایلوندان بختیاری چگونه می بینید؟
فریاد و ناله های این ساز گاهی لحن حماسی می گیرد. گاهی شاد و پرانرژی است و گاهی غمگین. این ساز هم حماسی است و هم در شادی و شیون ها در کنار مردم ایل بوده و هست. به قولی در رویدادهای ایل "میشکال همیشه نفر اول است". به ایل غرور حماسی می دهد، آنقدر مهم و با اهمیت است که در یک جشن عروسی باید به طور نمادین هم که شده حضور داشته باشد. در مراسم های عزا اگر نباشد مردم می گویند آن "مراسم سبک است". سنگین نیست و حرمت ندارد. اگر برای آیین کُتل و مافه گه نباشد قطعاً آن آیین لنگ است و چیزی کم دارد. در واقع ساز کرنا اینقدر حرمت دارد که بود و نبودش باعث سبک و سنگینی شأن و منزلت یک خانواده و یا طایفه و ایلی می شود.

* در مورد شجرنامه میشکالان در تاریخ بختیاری هاله ای از ابهام وجود دارد که چه کسی بوده اند و از کجا آمده اند. شما در مورد پیشینه قبیله ای تان چه می دانید؟
من هم هر چه شنیده ام همان روایت های مختلفی است که مردم خاص و عام در موردمان می گویند و اطلاعات دقیق تاریخی از شجرنامه قبیله ام ندارم. در واقع شاید "همانطور که اصوات ساز کرنا رمزآلود است، تاریخ نیاکانم هم رمزآلود است". فقط می دانم هنرمندان میشکال در مسیر تاریخ، در کنار ایل، هر کدام به یکی از طایفه های بختیاری زراسوند، گندلی، بابادی و غیره وابسته بودند و برای همان طایفه می نواختند.



* در چند سال اخیر در جشن و سرور خانواده های بختیاری ظهور سازهای غربی دی جی و ارگ جای توشمال را گرفت، اما به نظر می رسد الان تعادلی برقرار شده. شما موافق این اظهار نظر هستید؟
این پرسش شما من را یاد اظهارات یکی از دوستان انداخت که می گفت در یکی از نشریات کشور کویت مطلبی را خواندم با این تیتر "از توشمال چه دیدی که اُرگ را پسندیدی". بله، مدتی سازهای ارگ و گیتار و دی جی در جشن ها ظهور کردند و داشتند جای توشمال را می گرفتند، ولی مردم دوباره برگشتند به همان "اصالت" بختیاری. ساز "کرنا" با حمایت مردم بختیاری دوباره برگشت به جایگاه اصلی اش. مثلاً در جشن های عروسی می شنویم و می بینیم که مردم می گویند: آقا این ساز ارگ و بچه بازی ها چیست که راه انداخته اید؟ یک توشمال بیاورید لااقل یک دستمال بازی و چوبازی دور هم انجام دهیم. جالب است که در اینگونه برنامه ها و مجالس نوجوانان و جوانان با کنجکاوی و پرس و جوی بیشتری سراغ آلات ساز کرنا را می گیرند تا سازهای ارگ و ... .

* پس با این توصیف می توان به آینده حفظ این هنر کهن و باستانی امیدوار بود؟
"اعتقاد دارم تا قوم بختیاری زنده است، ساز کرنا هم زنده است" مگر اینکه قوم کهن بختیاری نسلش از بین برود که این ساز کهن هم صدایش خاموش شود. نباید اصالت ها از بین برود، باید قدر فرهنگ دیرینه و غنی و باستانی مان را بدانیم.

* آیا هنرمندان میشکال بختیاری توانسته اند هنرشان را به آن سوی مرزها ارایه دهند؟
برخی از نوازندگان لر و زاگرس نشین توانسته اند در فستیوال های خارجی هم هنرشان را ارایه و مخاطبان را شگفت زده کنند. استاد زنده یاد "شاه میرزا مرادی" در جشنواره موسیقی فرانسه لقب "مروارید اقیانوس" را گرفت. می گویند: در یک جشنواره خارجی یک بانوی هنر دوست فرانسوی در حین اجرای استاد زنده یاد شاه میرزا مرادی هیجان زده و شگفت زده شد از اینکه چگونه این هنرمند به "تنهایی" کار یک ارکست و تنظیم کننده و گروه و آلات موسیقی را انجام می دهد و همان بانو با حیرت از شاه میرزا مرادی دعوت کرد به جشنواره فرانسه برود که در آنجا لقب مروارید اقیانوس به وی دادند. در حال حاضر اینجانب هم با توجه به رتبه کشوری که کسب کردم از طرف صدا و سیمای چهار محال بختیاری به من پیشنهاد شد که با ارایه مدارکم به عنوان نماینده موسیقی ایران در جشنواره های موسیقی خارجی حضور داشته باشیم. انشااله این اجراها با حضور در کنار هنرمند سرشناس ایل بختیاری استاد دیدار محمودی خواهد بود.

* اشاره کردید از طرف صدا و سیمای مرکز چهار محال به جشنواره های خارجی می روم اما شما یک هنرمند خوزستانی هستید و این افتخار باید نصیب صدا و سیمای خوزستان باشد؟
پرسش خوبی کردید. باید نخست سپاسگذاری فراوان کنم از مدیران و پرسنل صدا و سیمای این استان که نشان دادند برای هنر بومی اهمیت قائلند و رسالت خود را می دانند. بعد از جشنواره ی موسیقی زاگرس دوستان این رسانه امکان خدمات بیمه هنرمندان را برای من فراهم کردند و پیشنهادهای خوبی برای تأمین رفاه زندگی یک هنرمند به اینجانب دادند. حتی پیشنهاد دادند که خانه ام را به شهرکرد انتقال دهم و گفتند طوری شما را تأمین می کنیم که دیگر نیازی نداشته باشید در محافل خصوصی بنوازید. مثالی بزنم یکی از هنرمندان لرستان که جوانی تازه کار بود در مدتی کوتاه ساز سرنا را آموخت و همان هنرمند در حال حاضر از طرف صدا و سیمای چهار محال بختیاری و لرستان مرتب به خارج از کشور دعوت می شود و شنیده ام این هنرمند برای هر اجرای خود در خارج از کشور قراردادی کمتر از 40 میلیون نمی بندد که معرفی و کشف این استعداد هنری در محافل خارجی برای صدا و سیمای چهار محال بختیاری و مرکز لرستان خود امتیاز و افتخاری است. متأسفانه صدا و سیمای خورستان علی رغم اینکه به عنوان یک رسانه بومی تعریف شده اما هیچ اهمیت و سرمایه گذاری جدی بر روی هنرمندان بومی و سازهای اصیل و کهن این دیار نداشته است. نمی دانم تعریف آنها از هنر و هنرمند بومی چیست؟ مگر میشکالان بخشی از هنر بومی خوزستان نیستند؟ مدتی بعد از برگزاری جشنواره تعدادی از همین نوجوان های نسل جدید اهواز به صورت خود جوش قصد کردند که توی این هزینه های سرسام آور نصب پوستر و بنر برای من پیام تبریک بزنند که در همینجا از آنها تشکر می کنم. چرا اداره فرهنگ و ارشاد خوزستان به هنرمندان بومی اهمیت نمی دهد؟ چرا بخاطر این افتخار آفرینی برای هنر خوزستان اداره ارشاد استان یک تشکر خشک و خالی از بنده نکردند؟ چرا صدا و سیمای خوزستان از هنرمندانی که در محافل و جشنواره های ملی افتخار آفرینی می کنند دعوت به عمل نمی آورد. من دوست داشتم این صدا و سیمای استان خودمان هم این توجه و پیشنهاد ها را مطرح کند و دعوت داشتم با نام خوزستان در محافل بین المللی افتخار آفرینی کنم.

* برگردیم به فضای جشنواره، چه خاطره ای از آن نصیب شما شد؟

از زبان آقای دیدار محمودی شنیدم که استاد مهدی آذرسینا، کیوان ساکت و مجتبی صدقی متفق القول گفتند این جوان آینده درخشانی دارد. برایم افتخاری بود که از زبان این بزرگان موسیقی کشور بر هنرم مهر تأیید زده شد.

* و در پایان اگر ناگفته ای دارید می شنویم؟
سپاس بی نهایت دارم از همتباران که پیوسته مرا مورد لطف، محبت، تشویق و حمایت قرار می دهند. از همه هنردوستان هنرمندان و همشهریانم سپاس دارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد