سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

وزارت خارجه اسرائیل بررسی کرد
گزارش جدید یک مرکز وابسته به وزارت خارجه اسرائیل مدعی است به دلیل تضعیف دولت سوریه، قدرت ایران برای پاسخ نظامی به حمله به تاسیسات هسته ای اش کاهش یافته است.

به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه اسرائیلی معاریو، این گزارش توسط مرکز تحقیقات سیاسی وابسته به وزارت خارجه اسرائیل تهیه و در نشست اخیر سفرای اسرائیل در شهر قدس اشغالی مطرح شد.در این گزارش آمده است: ارتش سوریه در رویارویی نظامی احتمالی میان ایران و اسرائیل دخالت نخواهد کرد. مهمتر از این موضوع برای اسرائیل، این است که احتمال پیوستن حزب الله لبنان به جنگ نیز به شدت کاهش یافته است زیرا پیوستن حزب الله به جنگ بدون حمایت سوریه، دشواری بسیاری به همراه دارد و جایگاه سیاسی اش را در لبنان به خطر خواهد انداخت.مرکز تحقیقات سیاسی وزارت خارجه اسرائیل اضافه کرده است: قدرت محور ایران – سوریه – حزب الله لبنان پس از جنگ داخلی مستمر در سوریه، به شدت کاهش یافته و در عمل باعث نابودی این محور شده است.
روزنامه معاریو به نقل از یک دیپلمات ارشد اسرائیلی هم نوشت: قدرت ایران برای آسیب رساندن به اسرائیل در قالب پاسخ نظامی به حمله ای از سوی تل آویو، به صورت دراماتیکی کاهش یافته است. واکنش نظامی تهران به تل آویو نسبت به پیش بینی ها، بسیار کوچکتر خواهد بود.این گزارش اضافه می کند: جنگ داخلی در سوریه، ارتش این کشور را به نابودی کشاند. اسرائیل دیگر از بروز جنگ با سوریه، نگرانی ندارد. نزاع موجود در سوریه ، حزب الله را هم نیز تضعیف کرد. حوادث سوریه باعث شد تا مسلح شدن حزب الله لبنان از طریق سوریه و ایران، کاهش یابد.در بخش دیگری از این گزارش آمده است: حزب الله هم اکنون به یک مجموعه سیاسی مهم در لبنان تبدیل شده است و گنج های اقتصادی مهمی را در حکومت این کشور در دست دارد. حزب الله این نگرانی را دارد در صورت دخالت در جنگ احتمالی ایران و اسرائیل، تل آویو حمله نظامی بزرگی را علیه لبنان انجام دهد.
با این حال اسرائیل از متلاشی شدن حکومت در سوریه نگران است زیرا این مسئله به تقویت سازمان های تندرو اسلامی جهانی کمک می کند و باعث می شود این سازمان ها، توانایی خود را در مقابل اسرائیل قرار دهند. همچنین مصر نیز در مرزهایش با اسرائیل تلاش می کند آرامش و امنیت برقرار باشد و حماس را نیز به خودداری از جنگ با اسرائیل ترغیب می کند.

 

جان دالی:
ستاد دانشگاه جان هاپکینز، با اشاره به فشارهای اخیر آمریکا علیه ایران در منطقه، این امر را منجر به آن می‌داند که اکنون آمریکا در یک تنگنای اقتصادی – استراتژیک قرار گرفته است. فشار بیش از حد بر کشورهای متحد برای رها کردن تجارت با ایران، به تدریج منجر به سرپیچی از خواست‌های آمریکا شده و در نهایت منجر به تضعیف سیاست و دیپلماسی آمریکا خواهد بود.

به گزارش تابناک، جان دالی تحلیلگر مسائل خاورمیانه و قفقاز و استاد دانشگاه جان هاپکینز، در مطلبی در خصوص تنگنای استراتژیک-اقتصادی که اکنون آمریکا در برابر ایران با آن مواجه شده است، اشاره کرده که فشار بیشتر برای اعمال تحریم علیه ایران منجر به از دست رفتن تدریجی اعتماد دوستان آمریکا در منطقه خواهد شد. زیرا به تدریج تشدید تحریم‌ها منافع اقتصادی متحدان آمریکا را نیز به خطر می‌اندازد.

وی در این مطلب آورده:

از زمانی که آمریکا جنگ خود را با تروریسم در 2001 آغاز کرد، و از زمان اقدامان نظامی گسترده این کشور علیه القاعده، ترکیه و پاکستان جزو مهم‌ترین دوستان و متحدان مسلمان آمریکا بوده‌اند. ترکیه از طریق در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود در جنگ‌های عراق و افغانستان و همچنین از طریق تخصیص نیروهای خود در ناتو به رهبری آمریکا برای جنگ. پاکستان نیز از طریق در اختیار گذاشتن مرزها و امکانات لجستیک برای نیروهای آیساف.

اما اکنون یک واگرایی در سیاست واشنگتن، آنکارا و اسلام آباد در حال وقوع است که موضوع آن بر سر برنامه هسته‌ای ایران است.

هرچند آمریکا از 1979 اقدام به وضع تحریم علیه ایران کرده، اما موضوع اصلی تحریم‌های اخیری است که در بخش نفت و گاز اعمال شده است و منجر به واگرایی هردو کشور پاکستان و ترکیه از سیاست‌های آمریکا بر اساس منافعشان شده است. و این واگرایی تنها به مخالفت ختم نشده بلکه عملاً بی اعتنایی به تحریم را در بر داشته که دولت اوباما را در موقعیتی دشوار برای تحت فشار قرار دادن ایران گذاشته است.

اما اقدام ترکیه و پاکستان بدون شک در راستای واقعیات اقتصادی کشورشان است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا اعلام کرده در گزارش سال 2011 خود در مورد ترکیه اعلام کرده است که در سال 2009 ترکیه تنها 25 میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی تولید کرده که این امر این کشور را به شدت وابسته به واردات گاز برای نیاز داخلی کرده است. رشد مصرف گاز ترکیه طی سال‌های اخیر یکی از سریع‌ترین روندها در میان سایر کشورهای جهان بوده است.

ایران در حال حاضر 18 درصد از گاز وارداتی ترکیه را تأمین می‌کند و الباقی بیشتر از سوی روسیه تأمین می‌شود. در 29 نوامبر سال 2012 تانر ییلدیز وزیر انرژی ترکیه با صراحت تمام بیان کرد که تحریم‌های اعمالی یک‌جانبه علیه ایران بر خلاف منافع ترکیه است و کشورش از آن‌ها تبعیت نخواهد کرد. وی اشاره کرده بود که ترکیه عضو سازمان ملل متحد است و تنها از احکام این سازمان تبعیت می‌کند. وی بر اهمیت واردات نفت و گاز از ایران برای کشورش تاکید کرد و به این ترتیب هرگونه شک و شبهه‌ای از سوی واشنگتن در مورد رویکرد ترکیه را از بین برد.

حتی ترکیه به این هم بسنده نکرد و چندی بعد وزیر اقتصاد این کشور، ظفر کاگلیان اعلام کرد که ترکیه تنها متعهد به قراردادهای بین‌المللی است.

اما در مورد پاکستان چطور؟

در 20 دسامبر وزیر خارجه پاکستان هینا ربانی اعلام کرد که رئیس جمهور آصف علی زرداری به زودی از ایران دیدار خواهد کرد و مشاور نخست وزیر پاکستان نیز گفت که پروژه 75 میلیارد دلاری خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان طبق برنامه تا پایان 2014 تکمیل خواهد شد.

ایران به حدی در خصوص این پروژه مشتاق است که پیشنهاد پرداخت تمام هزینه‌های آن را کرده است. این خط لوله 56 اینچی به پاکستان این امکان را می‌دهد که سالیانه 8.7 میلیون متر مکعب (310 میلیارد فوت مکعب) گاز از ایران وارد کند.

این خط لوله و پروژه حتی صدای عربستان سعودی را که اساساً به شکل سنتی روابط خوبی با پاکستان داشته است را درآورده. تا جایی عربستان از این پروژه نگران است که سفیر این کشور در پاکستان از نخست وزیر پاکستان درخواست یک دیدار برای مذاکره پیرامون مسائل فوری را کرده است، که مورد قبول نخست وزیر واقع شده.

نیاز به ذکر این امر نیست که آمریکا تا چه حد پاکستان را برای خروج از این پروژه تحت فشار قرار داد، اما چندی پیش سناتور مشاهد، اعلام کرد که اسلام آباد زیر بار فشار آمریکا نخواهد رفت زیرا این پروژه یکی از فاکتورهای داخلی برای رهایی از بحران انرژی این کشور بوده و از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

با در نظر آوردن اهمیت پاکستان و ترکیه برای ماشین جنگی آمریکا در آسیای میانه، به نظر نمی‌رسد که بیش از این آمریکا بخواهد این دو کشور را برای قطع تجارت عادی‌شان در حوزه انرژی با ایران تحت فشار قرار دهد. همچنین نیازی به ذکر این مورد نیست که سایر متحدان آمریکا نیز از فشارهای این کشور به مرور به تنگ می‌آیند که نمونه آن ژاپن است که حتی برای ادامه تجارت خود با ایران لایحه ای به دادگاه این کشور برد.

 

رچند تحریم های وضع شده از سوی آمریکا علیه ایران، با هدف افزایش فشار اقتصادی بر ایران و تغییر جهت سیاست های هسته ای کشور اعمال شده اند، اما اثرات جانبی این تحریم ها در سطح منطقه نیز موضوعی قابل توجه است. در این راستا، تحلیل ها حاکی از آن است که روسیه و ترکیه از جنبه های مختلف به بزرگترین نفع برندگان از تحریم ایران تبدیل شده اند.

به گزارش «تابناک»، تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران، با یافتن بعدی برنامه ریزی نشده، موجب تغییر در سیاست های ترکیه و توجه این کشور به روسیه برای تأمین منابع انرژی موردنیاز خود شده است. تحلیل ها حاکی از آن است که این امر نه تنها می تواند در اتخاذ یک سیاست خارجی مستقل تر به آنکارا کمک کند، بلکه تفوق مسکو در حوزه انرژی جهانی را نیز تحکیم می بخشد.

«دنیس ناتالی»، پژوهشگر موسسه مطالعات استراتژیک ملی آمریکا، با انتشار تحلیلی ضمن اشاره به موارد فوق، این امر را نشانگر بروز تنش های فزاینده میان اهداف سیاست های آمریکا و منافع منطقه ای این کشور در حوزه انرژی و امنیت می داند.

این تحلیلگر در مطلب خود با بیان آمارهایی، اشاره می کند که تحریم های غرب، در کنار سوءمدیریت داخلی در ایران، زمینه کاهش شدید تولید نفت ایران را در سال های اخیر فراهم کرده و در عین حال، ارتباطات ایران با موسسات مالی بین المللی نیز تا حد زیادی قطع شده است. با این حال، هرچند سیاست های ایران در موضوع هسته ای تغییر نکرده، رفتار بازیگران منطقه ای تحت تأثیر این عامل قرار گرفته است.

مهمترین این بازیگران منطقه ای، ترکیه است که برای تأمین نفت و گاز خود به طور کامل به منابع خارجی، به ویژه ایران و روسیه وابستگی دارد و از جانب تقاضای فزاینده انرژی در داخل، افزایش قیمت های سوخت و تأسیسات ذخیره سازی محدود، تحت فشار قرار دارد.

البته تاکنون، آنکارا نیز همچون شمار دیگری از واردکنندگان مهم انرژی، مشمول معافیت تحریمی آمریکا شده که به این کشور اجازه می دهد همچنان تولیدات انرژی ایران را در حجم کمتری خریداری کند. با این حال، تا اکتبر 2012، نسبت واردات نفت ترکیه از ایران به مجموع واردات نفت این کشور، از 50 درصد به 18 درصد کاهش یافته و انتظار می رود این کاهش در سال جاری نیز ادامه پیدا کند.

در همین حال، ترکیه راه های جدیدی نیز برای دور زدن تحریم ها و حتی کسب منفعت مالی، پیدا کرده است. حجم خالص مبادله «طلا در برابر گاز» که در نه ماهه اول 2012 میان آنکارا و تهران برقرار شد، به 6.4 میلیارد دلار رسید و به آنکارا کمک کرده ضمن کاهش کسری بودجه، رتبه اعتبار سرمایه گذاری خود را نیز بهبود بخشد. در این مدت، حجم تجارت ترکیه با ایران به حدود 20 میلیارد دلار رسید.

انتظار می رود به رغم تحریم های شدیدتر که حتی مبادله طلا در برابر گاز را هدف قرار داده، این گونه مبادلات همچنان بین ترکیه و ایران ادامه پیدا کند. علاوه بر این، نیاز ترکیه به منابع انرژی ارزان منطقه ای، در زمانی نمود می یابد که انتظار کاهش رشد اقتصادی ترکیه و در نتیجه، افزایش دوباره کسری بودجه نیز مطرح شده است. به همین دلیل است که اردوغان، نخست وزیر ترکیه، نیاز به ادامه واردات از ایران را نه فقط یک دغدغه اقتصادی، بلکه یک موضوع امنیت ملی می داند.

اما علاوه بر این موضوع، سیاست های ترکیه از جنبه ای دیگر نیز به منافع منطقه ای ایالات متحده ضربه می زند. آنکارا به منظور پر کردن خلأ واردات انرژی از ایران و تأمین تقاضای انرژی در زمستان، به روسیه روی آورده و در این راه، تفاوت دیدگاه های خود با این کشور بر سر سوریه و همچنین تلاش های غرب برای متنوع کردن منابع تأمین انرژی اروپا و کنار زدن روسیه را نادیده گرفته است.

در همین حال، مسکو اخیراً به ترکیه پیشنهاد داده در صورت نیاز این کشور، 3 میلیارد متر مکعب گاز دیگر نیز به این کشور صادر کند و همچنین تبادلات دیگری را نیز در این حوزه با آنکارا انجام دهد.

گفتنی است پیوند ترکیه و روسیه در حوزه انرژی، بسیار پیش از تحریم های ایران نیز وجود داشته و نشانگر تمایل ترکیه به تبدیل شدن به کانون و حلقه اتصال انرژی در منطقه و همچنین فقدان دیگر منابع قابل اعتنای انرژی در منطقه است. با وجود قرابت جغرافیایی و منابع بالقوه گاز عراق، این کشور صادرات چندانی ندارد تا بتواند مورد توجه ترکیه قرار گیرد.

از سوی دیگر، موضوع دور زدن احتمالی عراق از سوی ترکیه و خرید نفت و گاز به طور مستقیم از اقلیم کردستان عراق، به سبب نگرانی ها و مخالفت های ملی گرایان ترک، محتمل نیست و دیگر مسیرهای پیشنهادی بدیل انتقال انرژی برای دور زدن روسیه، از قبیل خط لوله «ترانس آناتولی»، «نابوکو» و «کریدور جنوبی» نیز با مشکلات زیادی روبرو بوده و تحقق نیافته اند.

حتی اگر جمهوری آذربایجان نیز به منبع بدیل تأمین گاز ترکیه تبدیل شود، روسیه همچنان به عنوان تأمین کننده مسلط انرژی در منطقه و کشوری که از نظر اقتصادی به ترکیه پیوند دارد، باقی خواهد ماند. علاوه بر خطوط لوله منطقه خزر، آنکارا و مسکو درباره احداث خطوط لوله مستقیم متصل کننده دو کشور و نیز معاملات گازی، با یکدیگر مذاکراتی داشته اند. در این راستا، تعدادی توافقنامه صادراتی نیز میان شرکت «گازپروم» و شرکت های خصوصی ترکیه ای منعقد شده است.

از سوی دیگر، کشورهای حوزه دریای خزر، همچون آذربایجان و گرجستان، نفوذ روسیه را به رسمیت می شناسند و به توانایی محدود خود برای مذاکره آزادانه با ترکیه، بدون هراس از انتقام گیری روسیه واقفند.

ناتالی در نهایت نتیجه می گیرد، این روندها و واقعیت های ژئوپلیتیکی، دارای استلزاماتی برای سیاست تحریمی ایالات متحده و جنبه های سیاسی آن است. ممکن است افزایش تحریم ها موجب نابسامانی های اقتصادی بیشتر در ایران و فشار بر این کشور شود؛ اما این سیاست ها فشار اقتصادی بر ترکیه را نیز افزایش داده و سبب تحکیم وابستگی اقتصادی این کشور به روسیه می شود.

به این ترتیب، ایالات متحده باید دست به انتخاب بزند: اگر آمریکا می خواهد ایران را تحت فشار بگذارد، باید نتایج جانبی تحریم ها، یعنی دور زدن تحریم ها از سوی ترکیه و تقویت قدرت روسیه در حوزه انرژی را نیز – دستکم تا زمانی که یک منبع قابل اعتنای جایگزین برای ایران پیدا نشده – بپذیرد. در همین حال، آمریکا ناچار خواهد بود معافیت های تحریمی آنکارا را نیز گسترش داده و قبول کند که روابط ترکیه و روسیه در حوزه انرژی، به هیچ وجه در آینده نزدیک از میان نخواهد رفت.

 

رچند در طول منازعه بین المللی موجود بر سر برنامه هسته ای ایران، ترکیه همواره سعی داشته خود را کشوری میانه رو و خواهان حل و فصل موضوع با رعایت کامل حقوق ایران نشان دهد، اما رئیس جمهور این کشور امروز طی سخنانی از سیاست ها و دیدگاه های واقعی کشور نسبت به برنامه هسته ای ایران پرده برداشته است.

به گزارش «تابناک»، عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه امروز طی سخنانی با وجود دعوت به یافتن راه حلی جامع برای منازعه بین المللی بر سر برنامه هسته ای ایران، گفته ترکیه نمی خواهد شاهد آن باشد که یکی از همسایگانش سلاح هسته ای در اختیار داشته باشد.

گل که در مصاحبه ای با نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» سخن می گفته، در این رابطه گفته: «ترکیه نخواهد پذیرفت یک کشور همسایه سلاحی در اختیار داشته باشد که ترکیه آن را در اختیار ندارد. ما به هیچ وجه این موضوع را دستکم نمی گیریم».

اما بخش جالب تر سخنان گل، جایی است که وی درباره دیدگاه ترکیه نسبت به این «راه حل جامع» سخن گفته و با ادعای اینکه نگرش آنکارا نسبت به این موضوع، نگرشی واقع گرایانه است، تضمین امنیت رژیم اسرائیل را مهمترین موضوعی دانسته که پیش از بقیه موارد، باید مورد توجه قرار گیرد.

وی در این زمینه اظهار داشته: «ما واقع بین تر هستیم و آنچه می خواهیم، راه حل و رهیافتی جامع تر برای این مسئله است. آنچه در اینجا مطرح است، تضمین امنیت اسرائیل در منطقه است و زمانی که این امر تضمین شد، آنگاه قدم بعدی باید از مان بردن این سلاح ها در کل منطقه باشد».

البته وی در بخش دیگری از مصاحبه خود، از ضرورت توجه به دیدگاه ایران نیز سخن گفته و اشاره کرده «مسئله اینجاست که خودتان را در جایگاه ایران قرار داده و توجه کنید که ایرانی ها تهدید بیرونی را چگونه درک می کنند». بر این اساس، وی خلع سلاح اسرائیل در مرحله بعدی را، گامی کلیدی در توقف برنامه هسته ای ایران دانسته است.

با این حال، با وجود تلاش گل برای به کار بردن لحنی معتدل، تأکید وی بر حفظ امنیت و موجودیت رژیم اسرائیل در منطقه، خود نوعی عقب نشینی از مواضع ادعایی این کشور در حمایت از مقاومت فلسطینی و جنبش های آزادی خواه در منطقه به شمار می رود.

از سوی دیگر، نوع موضع گیری وی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای، عمق دیدگاه رقابت جویانه ترکیه نسبت به نقش و نفوذ ایران در منطقه را نشان می دهد. تأکید بر این موضوع که «ترکیه نخواهد پذیرفت همسایه اش سلاحی در اختیار داشته باشد که این کشور ندارد»، می تواند کلیدی در فهم چرایی استقرار سامانه موشکی «پاتریوت» ناتو در ترکیه در زمانی باشد که دستاوردهای نظامی ایران، به ویژه در حوزه موشکی هر روز توسعه بیشتری می یابد.
گفتنی است رئیس جمهور ترکیه در این مصاحبه درباره سوریه نیز سخنانی گفته که در نوع خود جالب توجه و احتمالاً نشانه بازنگری این کشور در رویکرد یکجانبه گرای خود نسبت به بحران در این کشور است. وی ضمن تأکید بر ضرورت حضور و مشارکت ایران و روسیه در بحران سوریه، گفته در این میان به ویژه باید با روسیه به شکل مناسبی رفتار شده و تضمین های لازم درباره آینده سوریه در اختیار این کشور گذاشته شود.

 

عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه فرامنطقه ای القدس العربی چاپ لندن سرمقاله ای را با عنوان "سال ایرانی ... جنگی یا مسالمت آمیز" منتشر کرده است.
به گزارش عصر ایران، بخشی از این سرمقاله به این شرح است:
اگر سال 2012 ، سال مصر بود سال 2013،در دو صورت جنگ یا صلح، سال ایران و هم پیمانان منطقه ای اش خواهد بود. هم اکنون دو دیدگاه در صحنه رسانه ای کشورهای غربی مطرح می شود. اولی می گوید دولت فعلی آمریکا به تعامل با ایران روی خواهد آورد و تسلیم نقش منطقه ای ایران به عنوان قدرت بزرگ هسته ای خواهد شد زیرا تمایل ندارد خود را در جنگ سومی درگیر کند. آمریکا هنوز از دو جنگ عراق و افغانستان، راحت نشده است.
همچنین هر حمله نظامی به ایران، برنامه هسته ای این کشور را تعطیل نمی کند بلکه تنها به مدت دو سال به تاخیر می اندازد. مردم ایران را در حمایت از رهبران خود، یکپارچه می کند و برخی یا اکثریت کشورهای عربی را به حامی ایران تبدیل خواهد کرد و این در حالی است که به دلیل نقش این کشور در سوریه، دیگر از تایید کشورهای عربی برخوردار نیست.
اما نظر دوم می گوید تصمیم جنگ علیه ایران، اتخاذ شده است و کسب آمادگی ها برای انجام آن در حال اجراست. بهار آینده نیز نقطه آغاز خواهد بود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل خواستار انتخابات پارلمانی زودهنگام در 22 ژانویه شده است تا بتواند به پارلمانی با اکثریت احزاب راستگرا دست یابد تا یکجانبه گرایی او برای جنگ علیه ایران تقویت شود. نتانیاهو جلوگیری از هسته ای شدن ایران را در راس اولویت های دولت آینده اش قرار داده است.
مارس آینده زمان تعیین شده کشورهای غربی برای پذیرش شرط های آنان توسط ایران است. یعنی توقف غنی سازی اورانیوم 20 درصدی، انتقال ذخایر اورانیوم 20 درصدی به خارج از ایران و تعطیلی تاسیسات غنی سازی اورانیوم فردو در جنوب تهران.
حدس زدن واکنش ایران، سخت است. ایرانی ها در زمینه کسب زمان، با تجربه هستند. بعید نیست در آخرین لحظات پیشنهاداتی را برای حل مسئله هسته ای خود ارائه کنند تا دشمنان را در تنگنا قرار دهند. هم اکنون خبرهایی درباه مذاکرات سری میان ایران و آمریکا وجود دارد.
در مقابل، رهبران ایران به گونه ای رفتار می کنند گویا جنگ بدون شک و تردید روی خواهد داد. مانورهای نظامی این کشور بدون توقف ادامه دارد. هم اکنون ایران در حال برگزاری مانوری در تنگه هرمز است و دو روز پیش هم یک موشک دور برد را آزمایش کرد.
قدرت های غربی هم ناوگان های دریایی و هوایی خود را در خلیج فارس مستقر می کنند. هم کنون سه فروند ناوهواپیمابر آمریکا و چهار کشتی جنگی برتیانیا در این دریا حضور دارند. بریتانیا نیروهای نظامی اش را از افغانستان خارج کرده است.
چند روز دیگر هم مانور نظامی دریایی مشترک آمریکا و اسرائیل برگزار می شود. سه هزار نظامی آمریکایی در این مانور حضور خواهند داشت و یک هزار نفر از آنها تا فوریه آینده در اسرائیل باقی خواهند ماند. ممکن است این زمان تمدید شود.
در همین ارتباط، حمله نظامی اخیر اسرائیل علیه غزه باعث آزمایش میزان فعال بودن سپر موشکی گنبد آهنین اسرائیل شد. همزمان ناتو سامانه های ضدموشکی پاتریوت را در مرزهای ترکیه با سوریه نصب کرده است.
تحریم های اقتصادی باعث تضعیف اقتصاد ایران شده اند. صادرات نفت ایران به نصف و ارزش ریال ایران 80 درصد کاهش یافت اما هیچ حکومتی با تحریم ها، سرنگون نشده است.
 
 
معاون هماهنگ‌کننده نیروی دریایی ارتش گفت: این نیرو بین سال های 2011 و 2012، دو فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را شکار کرده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از واحد مرکزی خبر، امیر رستگاری در گفتگو با شبکه خبر اعلام کرد دو هواپیمای RQ 11 ، به وسیله واحد های پدافند هوایی نیروی دریایی ایران در اوت 2011 و اکتبر 2012 شکار شدند.
وی افزود کارشناسان ایرانی اطلاعات هر دو پهپاد سرنگون شده را به صورت کامل رمزگشایی و استخراج کرده اند.ایران به نقض حریم هوایی خود از سوی هواپیماهای آمریکایی که نقض آشکار قوانین بین المللی به شمار می آید، اعتراض کرده است.مقامات آمریکایی تاکنون واکنشی به این خبر نداشته اند.سپاه پاسداران قبل از در اختیار گرفتن یک فروند هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین آمریکا 170RQ در شرق کشور و در نزدیکی مرزهای افغانستان و یک فروند پهپاد دیگر در خلیج فارس خبر داده بود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد