سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 مرسی به ایران: تهدید کشورهای عربی خلیج فارس تهدید ماست!  


عصر ایران - محمد مرسی ضمن ارائه پیشنهاد تشکیل ناتوی عربی گفت: امنیت خلیج فارس، امنیت مصر است.به گزارش خبرگزاری رسمی کویت (کونا)، رئیس جمهور مصر دوباره بر اهمیت امنیت خلیج فارس و کشورهای جنوبی آن برای مصر تاکید کرد و گفت: قاهره آسیب زدن به امنیت خلیج فارس و امنیت همه کشورهای عربی را نمی پذیرید. مرسی این مطلب را در دیدار با شماری از روزنامه نگاران حاضر در همایش فعالان رسانه در قاهره بیان کرد.رئیس جمهور مصر در پاسخ به سؤالی درباره "تهدیدات ایران علیه کشورهای جنوب خلیج فارس" گفت: مصر در ماه فوریه آینده میزبان نشست سازمان همکاری اسلامی خواهد بود و قاهره پیام شفافی را در این نشست ارسال خواهد کرد که کسی حق ندارد هیچ یک از کشورهای منطقه را تهدید کند.
وی افزود: ثبات امنیتی، هدف همه کشورهای عربی است. مسئله امنیتی در کشورهای عربی نیازمند بهبود است تا به ثبات اقتصادی برسند و بتوانند تکامل اقتصادی را میان خود، برقرار کند.مرسی درباره ثبات نظامی هم سخن گفت و اظهار داشت: منظور از این نوع از ثبات جنگ ، تجاوز و دشمنی نیست بلکه ایجاد سازمان و ساختار دفاعی مانند ناتو است که بتواند از امنیت کشورهای عربی دفاع کند.
وی چند روز قبل از این هم در سخنرانی اش در مجلس مشورتی (سنا) مصر، تاکید کرده بود امنیت خلیج فارس و کشورهای جنوب آن، امنیت مصر است.
 

چرا اسرائیل نمی خواهد این فرد وزیر دفاع آمریکا شود؟ / "هگل" دنبال توافق و تعامل ایران و آمریکاست

چاک هگل" هم نمایندگی ایالتی بنام" نبراسکا" را دارد که آنجا هم مثل ایران مردمانی فرهنگ پرور و صلح طلب دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه گاردین با اشاره به مخالفت اسرائیل با وزیر دفاع شدن  "چاک هگل" ، بر بررسی جرایی این موضوع پرداخته است.به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ نویسنده این روزنامه معتقد است آنچه که هگل قصد دارد انجام دهد این است که با وارد کردن ایران در نظام امنیتی خاورمیانه به جای تهدید کردن و فشار آوردن بر ایران از میزان تهدیدهای آن بکاهد.

روزنامه انگلیسی " گاردین" در ابتدای این گزارش، به پیشینه فرهنگی و سیاسی ایران در طول تاریخی می پردازد و بعد متذکر می شود " چاک هگل" هم نمایندگی ایالتی بنام" نبراسکا" را دارد که آنجا هم مثل ایران مردمانی فرهنگ پرور و صلح طلب دارد. سپس نویسنده ریشه اصلی مخالفت برخی لابی های اسرائیل و گروه های جنگ طلب آمریکا با وزیر دفاع شدن او را به یک جمله وی در سالها پیش مرتبط می کند که گفته بود: "حمله نظامی به ایران اقدامی غیرعملی و بی مسئولانه است."نویسنده بعد از اشاره به دیدگاه " چاک هگل" درباره ایران می نویسد : به اعتقاد من هم حق کاملا با او است و او قصد دارد به طور واقعی با ایران وارد تعامل شود ، کاری که هیچ یک از روسای جمهور آمریکا از زمان کارتر تا الان انجام نداده اند.

به اعتقاد نویسنده هگل جزء معدود سیاستمداران آمریکایی است که معتقد است آمریکا نباید برای حفظ منافعش در همه جای دنیا مداخله کند.همچنین از دیگر دلایل مخالفت ها با وزیر شدن او در این مقاله " بادکنکی"  خواندن بودجه وزارت دفاع آمریکا توسط وی خوانده شده است .از نظر تحلیلگر گاردین، عمده دلیل این مخالفت ها، مواضع او در قبال ایران است.

باشگاه خبرنگاران نوشت:روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی اذعان داشت کشورهای غربی تلاش می‌کنند پس از انتخابات ریاست جمهوری آتی در ایران ایجاد اغتشاش کنند. 
  این روزنامه در ادامه افزود: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بارها خواستار همکاری غرب برای حمله نظامی این رژیم به برنامه هسته‌ای ایران شده است اما تاکنون موفق به ایجاد اتحاد در میان کشورهای غربی نشده است. چنانچه نتانیاهو در انتخابات تل آویو برای بار دوم رای بیاورد باید توقع داشت این گونه جنگ طلبی‌های وی مجددا آغاز گردد.   
 در ادامه این گزارش آمده است: از سوی دیگر اینکه چه کسی جانشین محمود احمدی نژاد در سمت ریاست جمهوری ایران قرار گیرد نیز در ابهام است. با توجه به شکستی که تل آویو برای اجرای اهداف خود متحمل شده و غرب نیز با ناکامی‌های فراوانی در طرحهای خود علیه ایران مواجه بوده باید انتظار داشت که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2013 شاهد اغتشاشات خیابانی همانند انتخابات سال 2009 در تهران باشیم.  
 گاردین در گزارش خود خاطرنشان میکند: اگر چه ایالات متحده همواره تلاش کرده است که رویارویی مستقیم نظامی با ایران نداشته باشد اما نباید فتنه انگیزی برای ایجاد آشوب‌های داخلی‌، کمک‌های مالی و غیر مالی به آشوبگران و حملات سایبری به تاسیسات هسته‌ای و دولتی تهران را از جانب واشنگتن نادیده گرفت.  
 در انتهای این گزارش با اشاره به دخالت‌های آشکار غرب در سوریه برای تضعیف موقعیت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه آمده است: یکی از اهداف اصلی غرب برای کمک به شورشیان سوری و اعزام تروریست به این کشور تضعیف جبهه مقاومت که همان ایران و حزب الله لبنان می‌باشد، است.
سلفی‌‌گری؛ بزرگ‌ترین خطر پیش روی جهان اسلام
 
سلفی‌ها با وجود اینکه دشمن اصلی خود را شیعیان می‌دانند و خون آن‌ها را حلال می‌شمارند؛ از همان ابتدا با فرق و مذاهب اهل سنت نیز همخوانی نداشته و در تضاد بوده‌اند و این به خاطر آن است که اصلاً به دنبال تخریب اسلام هستند.

نزاع خیر و شر و حق و باطل، سرگذشتی به درازای تاریخ خلقت بشر دارد و همیشه در مقابل جریان حق و حق‌طلبی و عدالت‌محوری، جریان باطل، طاغوت و استکبار، صف‌آرایی کرده‌اند. آیات شریف قرآن کریم نیز بیانگر این نزاع ابدی است و جامعه انسانی را به دو گروه «حزب‌الله» و «حزب‌الشیطان» تقسیم می‌کند(1).

دین مبین اسلام که خاتم ادیان الهی و برنامه جامع و کامل برای سعادت دنیا و آخرت بشریت است، خوشبختانه با وجود بدخواهان و دشمنان زیادی که داشت، در طول تاریخ از زمان بعثت تا عصر حاضر – به مانند ادیان دیگر- دچار تحریف نشد و اصل دین با مجاهدت ها و جانفشانی‌های اولیای الهی (امامان معصوم علیهم‌السلام) و خلفای صالح آن‌ها، علما و فقهای آگاه و بصیر بدون تغییر و انحراف در اصول و فروع آن حفظ شده است. در مقابل نیز حزب شیطان با اینکه کیدش ضعیف است(2) همیشه در پی مقابله برآمده و از نفوذ و انحراف ناامید نشده است.

با اینکه اصل دین اسلام یعنی «اسلام ناب محمدی» به لطف خداوند پایدار مانده و روزبه‌روز پویاتر شده است؛ اما با این حال، به دلیل کید دشمنان و جهل دوستان«امت واحده اسلامی» دچار انشعاب و تفرقه شده است. گذشته از انشعاباتی که پس از رحلت پیامبر اعظم اسلام(ص) پدید آمد، آخرین انشعاب و فتنه در جهان اسلام، توسط دولت استعمارگر بریتانیا با تأسیس دو فرقه وهابیت در عربستان(قسمتی از امپراتوری عثمانی) و بهائیت در ایران انجام گرفت. البته از خطر یهود و صهیونیسم نباید غافل شد ولی سلفی‌‌گری و وهابیت در حال حاضر به تهدیدی بالفعل تبدیل شده‌اند که همان آمال و آرزوهای صهیونیسم را دنبال می‌کنند.

بر اساس اعترافات و خاطرات جاسوسان انگلیس(3) از اوائل سده 18میلادی و همچنین بر اساس واقعیات و منابع دیگر که مؤید این اتفاق تاریخی هستند؛ فرقه ضاله «وهابیت» با کارشناسی و کارگزاری وزارت مستعمرات بریتانیا بر بستر پوسیده اندیشه‌های «سلفی‌‌گری» که میراث معاویه و ابن‌تیمیه و ابن قیم الجوزی(4) است، شکل گرفت و مانند یک غده سرطانی پس از متحد شدن با محمد بن سعود و سیطره بر قلب جهان اسلام یعنی حرمین شریفین (مکه مکرمه و مدینه منوره) شروع به تکثیر سلول‌های مرگبار خود کرده است. اکنون حدود 300 سال از بسته شدن نطفه این مولود شیطانی و جنود شیطانی می‌گذرد و سلفی‌‌‌گری و وهابیت به عنوان ابزار دست دشمنان واقعی اسلام، به قتل و غارت، ایجاد ناامنی، تخریب چهره و وجهه اسلام با نام جهاد مقدس(؟!) می‌پردازند.

سلفی‌ها با قرائت خشن و متحجرانه از سنت‌های اسلامی و نبوی و برداشت‌های ظاهری از آیات قرآن، ادعای بازگشت به اسلام سلف و اولیه(؟!) را دارند(5). سلفی‌ها با وجود اینکه دشمن اصلی خود را شیعیان می‌دانند و خون آن‌ها را حلال می‌شمارند؛ از همان ابتدا با فرق و مذاهب اهل سنت نیز همخوانی نداشته و در تضاد بوده‌اند(6) و این به خاطر آن است که اصلاً به دنبال تخریب اسلام هستند. رژیم آل سعود که در طول عمر سیاسی خود با حمایت‌های همه‌جانبه، اندیشه‌های وهابی و سلفی‌‌گری را بازتولید کرده در مقابل، از آن‌ها برای اهداف خود سود جسته است، پس از انقلاب اسلامی ایران که در سال 1357(1979میلادی) اتفاق افتاد، به لحاظ اینکه داعیه حکومت اسلامی و اسلام ناب محمدی(شیعه) را داشت، علاوه بر دشمنان فرامنطقه‌ای، مبانی مشروعیت کشورهای به‌اصطلاح اسلامی را نیز به چالش کشید به همین دلیل، عربستان که ادعای ام‌القرای اسلام را داشت، در صدد مقابله با آن برآمد.

حال اگر این بحث را از زاویه تحولات اخیر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و در کل جریان بیداری اسلامی بنگریم، خواهیم دید که این صدایی که از حلقوم ملت‌های بیدار شده برمی‌آید، صدای انقلاب اسلامی ایران و پژواک صدایی است که حدود نیم قرن پیش از ایران اسلامی(اسلام شیعه) بلند شد و اکنون در دالان تاریخ و هزاران کیلومتر آن سوتر شنیده می‌شود و در واقع، طلایه‌دار و علمدار امت اسلامی در گذر از پیچ تاریخی که دوستان و دشمنان اسلام به آن اذعان دارند، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران است و این برای وهابی‌ها که همیشه محور حیات فکری و سیاسی خود را براساس شیعه‌هراسی و ایران‌هراسی تعریف کرده‌اند، گران می‌آید.

آن‌ها اکنون دانسته یا ندانسته به خاطر «حقد و کینه‌های بدری و خیبری» به یک عنصر سرسپرده‌ای تبدیل شده‌اند که به نام اسلام در صدد تخریب و تضعیف اسلام هستند و اسلامی که در صدد پیاده کردن آن هستند، به فرموده امام این امت، «اسلام ابوسفیانی» و «اسلام آمریکایی» است.(7)

اما اکنون خطری که اسلام اصیل و مسلمانان بیدار شده و به پاخاسته از ظلم و جورِ استبداد و استکبار را تهدید می‌کند، تحریف و به انحراف کشاندن انقلاب‌ها و خیزش‌های عظیم آنان است. علاوه بر افغانستان، پاکستان، عراق، یمن، سوریه و لبنان که وهابی‌ها و سلفی‌ها آشکارا به اسم جهاد علیه کفر(؟!)، گروه‌های خود را سازماندهی کرده‌اند؛ آن‌ها در کشورهای کلیدی دیگر از جمله تونس، مصر و لیبی که انقلاب‌های منطقه از آن‌ها به سایر کشورهای دیگر شعله کشید، با ایجاد مدارس، مساجد، مراکز آموزشی و تربیتی و ایجاد احزاب و جریانات با پشتیبانی مستقیم عربستان سعودی و قطر در صدد جذب جوانان و انقلابی‌ها، در راستای اهداف و برنامه‌های خود هستند.

البته بستر رویش جریان اصیل بیداری اسلامی مافوق مباحث فرقه‌ای و منازعات مذهبی بوده و تقلیل آن به نزاع شیعه و سنی، جفایی در حق آن خواهد بود. اما این موضوع نباید ما را از تجزیه و تحلیل آن بازدارد. کارنامه حدود دو دهه اخیر وهابی‌ها نشان دهنده این واقعیت است که پس از سقوط بلوک شرق و رفع خطر کمونیسم برای امنیت ملی آمریکا(؟!)و به وجود آمدن خلأ دشمنی، وهابی‌ها و سلفی‌ها بزرگ‌ترین خطر موجود برای امنیت ملی آمریکا و امنیت جهانی و نماد تروریسم مطرح شدند، همان گروه‌هایی که خود را نماینده و مجری اسلام سلف می‌دانند و تبلیغات غول‌های رسانه‌ای استکبار نیز آن‌ها را به جای «اسلام واقعی» به مردم جاهل عصر مدرن معرفی کردند.

در عوض آن‌ها نیز به ظاهر آمریکا را دشمن خود معرفی می‌کنند ولی در عمل دشمنی با اسلام را با یک چهره وحشی و بی‌منطق به ارمغان می‌آورند. ایجاد گروه‌هایی به نام القاعده و طالبان با همکاری اداره اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) و سازمان اطلاعات پاکستان(I.S.I) و با دلارهای نفتی عربستان، امروزه بر کسی پوشیده نیست؛(8) پس می‌توان حملات القاعده و طالبان به مراکز آمریکایی و ناتو را در قالب یک بازی که خود آمریکایی‌ها طراحی کرده‌اند، تحلیل کرد.

به هر ترتیب، منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا به خاطر سیاست‌های جنگ‌طلبانه کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و قطر در کنار جنگ‌افروزی‌های کشورهای اروپایی و آمریکا – به خاطر منافع صهیونیسم- پس از انقلاب‌های منطقه و فتنه سوریه، منطقه صحنه جولان تروریست‌های افراطی سلفی قرار گرفته که مانند اسلاف و اجداد خود که به اهل‌بیت پیامبر خدا(ص) رحم نکردند، به هیچ کس رحم نمی‌کنند حتی به یک کودک خردسال و شیرخواره. یزیدیانی که با وقاحت تمام، اسم گروه خود را «جبهه یاری اهل شام» گذاشته و پس از صدور فتوای حلال بودن جان و مال و ناموس مسلمانان، علیه آن‌ها فتوای جهاد صادر می‌کنند(9)؟!

در پایان به نظر می‌رسد لازم است تمامی بازیگران و کسانی که در صحنه سوریه و غرب آسیا(خاورمیانه) به دنبال منافع خود هستند، نسبت به خطر سیطره سلفی‌ها بر امور منطقه آگاه شوند؛ چراکه منطقه و جهان اسلام با فرقه‌ای روبه‌روست که با انسانیت، با دین، با فرهنگ و با تمدن سروکاری ندارند و تنها چیزی که می‌شناسند، وحشی‌گری است.

پی‌نوشت‌ها:

1- قرآن کریم، سوره مبارکه مائده، آیه 65؛ و سوره مبارکه مجادله، آیه 19.

2- قرآن کریم، سوره مبارکه نساء، آیه 76 .

3- برای نمونه؛ خاطرات مستر همفر(جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی)، ترجمه علی کاظمی، قم، نشر اخلاق، 1380 .

4- وهابیت از منظر عقل و شرع، سیدمحمد حسینی قزوینی، قم: مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)،1387، ص75 .

5- سلفی‌‌گری در لغت و اصطلاح، منوچهر دین‌پرست، ماهنامه زمانه، شماره 33، 1384.

/ ارتباط سلفی‌گری و وهابیت، س. میرزایی، سایت باشگاه اندیشه.

6- صحیفه حضرت امام(ره)، ج‏15، ص454. (بیانات در جمع ائمه جمعه استان‌های ایلام و کرمانشاه، 8 دى 1360).

7- صحیفه حضرت امام(ره)، ج21، ص 80، پیام امام خمینى(ره) به مناسبت سالگرد کشتار مکه، 29تیر 1367.

8- اسامه بن‌لادن و ماجراها، عبدالقیوم فدوی،کابل، نشر مفاخر، 1381، صص28-29 به نقل از؛ القاعده از پندار تا واقعیت، حمیدرضااسماعیلی، تهران، مؤسسه اندیشه‌سازان نور،1390، صص51-63 .

9- نقش گروهک «جبهه یاری اهل شام» در جنگ علیه سوریه، خبرگزاری فارس، 7/8/91.

حسین بک‌وردی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد