سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک تحلیل از وضعیت میراث فرهنگی در خوزستان

 

چرا مناطق نمونه گردشگری خوزستان به حال خود رها شده اند؟    

مجتبی گهستونی

استان خوزستان از جمله استان هایی است که با وجود گرمای شدید در تابستان و با برخورداری از شرایط آب و هوایی متعادل و چهار فصل در مابقی ماههای سال از موقعیت مطلوبی برای توسعه گردشگری برخوردار است.

خوزستان با دو فرودگاه بین الملی اهواز و آبادان و دو فرودگاه داخلی ماهشهر و دزفول، برخورداری از راه آهن سراسری، برخورداری از پنج بندر امام خمینی، خرمشهر،آبادان، ماهشهر و هندیجان و برخورداری از راههای ارتباطی با استان های کهگلویه وبویر احمد، بوشهر، چهارمحال بختیاری،ایلام و لرستان از جمله استان های شاخص و مستعد محسوب می شود.

جاری بودن رودخانه های مهم کارون، دز، کرخه،جراحی و شاور در سراسر استان، وجود جنگل های نیمه گرمسیری،برخورداری از تالاب های دایمی و فصلی همچون شادگان،بامدژ، میانگران، بندون، ناصری،نیشکر، عرب حسن، هورالعظیم و... فرصت دیگری برای سرمایه گذاری در خوزستان محسوب می شود.

تنوع فرهنگی - قومی و سکونت اقلیت های مذهبی در جوار اکثریت جمعیت خوزستان که شیعه هستند باعث شده تا خوزستان به کلکثیونی برای همه اقشار ساکن در یک جامعه تبدیل شود.

با نگاهی به اوضاح و احوال خوزستان در خصوص همه داشته هایی که دارد اما این پرسش بوجود می آید که چرا صنعت گردشگری در استان خوزستان رشد نکرده است؟ عوامل آن چیست و آیا راهی برای برون رفت از وضعیت موجود وجود دارد یا خیر؟ اینها پرسش هایی جدی است که باید در فرصت و مجالی با دیگر کارشناسان امر به بحث و گفت و گو گذاشته شود.

اما اساسی ترین مشکل گردشگری خوزستان نبود طرح جامع گردشگری است که ضمانت اجرایی داشته باشد. با نگاهی به طرحی که سال ها پیش نوشته شد و تاکنون به اجرا در نیامده پی می بریم که اشکال های اساسی به آن طرح وارد است که نیازمند بر طرف شدن است.

به اعتقاد بسیاری از اهل فن گردشگری از هر نظر مشکل "اعتبار" دارد. این اعتبار هم از حیث کمبود پول و هم از آن لحاظ که نتوانسته در ساحت حیات اقتصادی و اجتماعی کشور اثر گذار باشد و فقط عده ای پُز آن را داده اند که گردشگری سومین صنعت دنیا است پس ما هم هستیم اهمیت پیدا کرده است.

با نگاهی به سرنوشت گردشگری در استان خوزستان پی می بریم که دست اندرکاران حوزه گردشگری در خوزستان باورشان شده که نفت قرار است تا ابد برسرمان سایه افکند پس دیگر نباید بیش از آن جولان داد. اما به واقع تلاش های دیگر کشورهای جهان که مثل ایران از اقتصاد تک محصولی برخوردارند ثابت کرده که در کنار صنعت نخست کشور خود، گردشگری هم پابه پای آن صنعت اولیه گام بر می دارد و ثروت های کلان را وارد کشور می کند.

باز این پرسش پیش می آید که آیا آن کشورها از تنوع فرهنگی و تاریخی همچون کشور ایران برخوردارند؟ با نگاهی به 20 طرح منطقه نمونه گردشگری در استان خوزستان که سال ها پیش توسط دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایه گذاری و و طرح ها تهیه شده متوجه می شویم که هیچ کدام از بررسی ها و مطالعات و پیش بینی های لازم صورت نگرفته و معاونت گردشگری راهی دیگر را پیش گرفته است. به طور مثال در مناطق نمونه گردشگری همچون تالاب هویزه، رباط، اروندکنار، طلائیه، سدانحرافی رامشیر، فتح المبین، شهدای شیمیایی،دهلاویه،شلمچه، ساحل رودخانه مارون،خارستان، هویزه، پامنار،پارک دره اندیمشک،رودشور هندیجان، منگره، سوسن سرخاب، آرپناه، شیمبار و خاییز بهبهان که همگی در سال 1387 به تصویب هیات دولت رسیده اند چه اقدام های مفیدی صورت گرفته است. آیا غیر از آن است که یک تابلو منطقه نومنه گردشگری در آن نصب شده و بعد به حال خود رها شده است. مگر نه اینکه مردم به خودی خود و به طور سنتی همچون گذشته در این مناطق به گردشگری می پرداختند و فعالان میراث فرهنگی و گردشگری خود برای رونق بخشیدن به این مناطق تلاش می کردند پس نقش عینی و ملموس سازمان میراث فرهنگی در این مناطق چه بوده است؟

چرا نقس سرمایه گذاری بخش خصوصی در خوزستان اندک است و موانع برای حضور این سرمایه گذاران بر طرف نمی شود. راستی چرا کارگروه گردشگری استان خوزستان در استانداری در یک سال گذشته برگزار نشده است.چرا سرمایه گذاری در حوزه مناطق و دهکده های گردشگری به یک پروسه طولانی مدت و طاقت فرسا تبدیل شده است. سرنوشت دهکده زراس دهدز، دره پارک اندیمشک و چم آسیاب مسجدسلیمان به کجا ختم شد؟ چرا در امامزاده عبدالله باغ ملک باید بزرگترین هنر اداره کل میراث فرهنگی در هنگام مراجعه یک نفر که خواهان کمک گرفتن برای توسعه گردشگری منطقه است ساخت یک چشمه دستشویی باشد؟

چرا از قلعه دهدز، قلعه مدرسه بهبهان, کوشک نورآباد ایذه و دیگر عمارت هایی که آماده بهره برداری برای توسعه گردشگری هستند استفاده ای نمی شود؟

سهم خوزستان از شرکت در نمایشگاهها و رویدادهای ملی و بین المللی برای معرفی جاذبه های گردشگری خوزستان چقدر است.

آیا غیر از آن است که گردشگری، بزرگترین مجموعه خدماتی جهان است که روز به روز بر عرصه­های کاری، ابعاد و اهمیت آن افزوده می­شود و طبعا جایگاه رفیع­تری را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص می­دهد.اما سهم ،نقش و جایگاه ما کجاست؟

امروزه گردشگری که از آن با عنوان "صنعت بدون دود" یاد شده است در برخی از کشورها که به مرحله توریسم صنعتی رسیده­اند سهم بسیار بالایی را در "تولید ناخالص ملی" و درآمدهای ارزی کسب کرده است. ضمن آن که بعضی از ممالک دیگر هم به موفقیت­های چشمگیری در این زمینه دست یافته­اند. اما در خوزستان از همه این منابع خدادادی که وجود دارد چه استفاده و بهره ای برده شده است؟ اصولا اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان چه نقش قابل توجهی در هدایت کردن این حوزه داشته است؟

به اعتقاد من و بسیاری از کارشناسان اهل فن و جوامع محلی، راه نجات گردشگری تغییر شکل سیستم گردشگری از مفعول به فاعل است. گردشگران دیگر تنها به از دور نگاه کردن و عکس برداشتن بسنده نمی­کنند، گردشگران می­خواهند هرچه بیشتر با فرهنگ بومی درگیر شده و با افراد بومی معاشرت کنند. زمان، زمان علایق خاص است. گردشگران به دنبال مشارکت بیشتر و تجربیات عجیب هستند و خرید صنایع دستی برای آنها پیوندی با یک فرهنگ دیگر محسوب می­شود که تجربه سفر آنها را شیرین­تر می­کند.

از آنجایی که بخش گردشگری از طریق دستیابی به ارز خارجی، ایجاد شغل و رشد اقتصادی پایدار می­تواند تاثیر اساسی بر اقتصاد ملی داشته باشد. پولی که برای گردشگری خرج می­شود بلافاصله و مستقیم در جامعه محلی گسترده می­گردد. به همین دلیل توانایی متعهد ساختن جوامع محلی سبت به یکدیگر و تلاش در راه ماندگاری سنت های بومی در نتیجه حفظ میراث فرهنگی و گونه­های مختلف آن یاری گر مسایلی چون توسعه اجتماعی اقتصادی پایدار و فقرزدایی در جوامع محلی است چرا که منجر به اشتغال­زایی و ایجاد فرصت­های شغلی برای تمامی اقشار حتی آنان که در لبه­های اقتصاد محلی قرار گرفته­اند می­شود.

اگر دست اندرکاران گردشگری خوزستان به بیانیه های همایش ها و نتایج کنوانسیون های مرتبط با گردشگری در یک دهه اخیر از جمله کنفرانس جهانی گردشگری و صنایع دستی در تهران(13 تا 15 ماه می 2006 میلادی)، کنوانسیون حفاظت از میراث­های فرهنگی و طبیعی جهان، حفاظت از فرهنگ سنتی و عمومی، بیانیه جهانی یونسکو در خصوص تنوع فرهنگی سال 2001، یانیه گردشگری فرهنگی و فقرزدایی سال 2004، بیانیه نیویورک در خصوص تجهیز گردشگری برای اهداف توسعه هزاره سال 2005، بیانیه یوگیاکارتا در خصوص فرهنگ­های ملی و گردشگری جهانی سال 1992 و نکته­های اخلاق جهانی برای گردشگری در سال 1999 سازمان جهانی گردشگری، و اهداف توسعه هزاره سازمان ملل توجه نمایند قطعا برنامه ریزی برای انسجام بخشیدن به حوزه گردشگری در خوزستان شکل دیگری پیدا می کند.  

  

 

 

 

 

مجتبی گهستونی: خوزستان برای آنهایی که کاملن با آن آشنا هستند، استان پر رمز و رازی است. چرا؟ بخشی از جواب این پرسش ذر این نوشتار مشخص است.

گستره خوزستان در شمال و جنوب و شرق و غرب، تنوع آب وهوایی، داشتن جاذبه های منحصر به فرد طبیعی در هر شهرستان و برخورداری از آثار تاریخی از دوره های متعدد اسلامی تا دوره عصر آهن، خوزستان را به دروازه تاریخ و گهواره تمدن معرفی کرده است.

ایران همواره برای ایرانیان و هم برای خارجیان پرسش بر انگیز بوده است. همیشه دغدغه عده بی شمار این بوده که مگر ایران از چه عناصر قدرتمندی برخوردار است که این همه از تاریخ و عظمت و گذشته پرقدرت آن سخن به میان می آید.

با نگاهی به رازها و افسانه ها و قصه های موجود در چهار گوشه خوزستان،باغ ها و گلستان های عطر آگین، قلعه ها و کاخ های پادشاهان و حاکمان دوره های کهن، مساجد و بقاع متبرکه همراه با معماری و نقاشی های محصور کننده، رودخانه ها و چشمه های همیشه جاری و جوشان، معابد خدایان به جای مانده از هزاره های قبل، نقش برخسته ها و سنگ نوشته های باقی مانده از اعصار قدیم، کوههای سر به فلک کشیده و... ثابت می کند خوزستان همواره مورد توجه بوده است. چه در زمان های کهن که این سرزمین را برای زیست مناسب دیده اند و چه در زمان ورود اسلام به ایران که خوزستان مناسب ترین مسیر برای ورود آخرین دین رسولان انتخاب شد.

وجود همه این ویژگی های تاریخی و فرهنگی پاسخ مناسبی برای همه کسانی است که به دیده شک و تردید درباره عظمت ایران و خوزستان می نگرند.

آنگاه که گردشگران داخلی و خارجی قدم به مناطق تاریخی و گردشگری می گذارند به خودی خود مشاهده بدون اطلاع از تاریخ و شرح حال آن چندان رضایت بخش نیست به همین دلیل روایت این تاریخ پر رمز و راز بر عهده راهنمایان گردشگری است.

اگرچه صنعت گردشگری هنوز صنعتی نیست که شناخت عمیقی از آن پیدا کرده باشند اما شغل راهنمایان گردشگری هم راهی نسبتا طولانی در پیش دارد تا شناخته شود.

در این میان راهنمایان گردشگری خوزستان وظیفه بسیار سنگینی بر دوش دارند تا بتوانند مسئولیت به حرکت در آوردن چرخ دنده های گردشگری خوزستان را به نحو احسن انجام بدهند.

راهنمایان گردشگری خوزستان به دلیل غنی بودن استانی که در آن زندگی می کنند راهی به جز بالا بردن اطلاعات و جسارت خود ندارند تا بتوانند از ابتدا تا انتهای سفر، گردشگر همراه خود را شیفته شنیدن نگه دارند.

بارها در سفرهایی که به همراه مسافران بسیار در خوزستان داشته ام بر من ثابت شده است که یک راهنما تا چه حد می تواند افسون کند و در تغییر نگرش منفی یک فرد یا عده بی شماری تاثیر مثبت بگذارد. متاسفانه در این میان راهنمایان گردشگری قشر آسیب پذیری هستند و از حمایتی برخوردار نیستند. متولیان امر ذوق و سلیقه ای از خود برای فربه کردن آنها به خرج نمی دهند. چرا که اگر غیر از این بود برگزاری جشن راهنمایان گردشگری ایران که با ابتکار و تلاش و برنامه ریزی خودِ راهنمایان گردشگری در اسفند سال گذشته در خوزستان برگزار شد می توانست با حمایت های جدی تر و واقعی تر (نه از سرِ زور و اجبار) همراه شود و حماسه های بس بزرگتر را در بزرگترین و مهم ترین گردهمایی گردشگری ایران خلق کند. نکته پایانی اینکه در این زمانه پر از تنش و اضطراب، صنعت گردشگری مرهم بسیاری از دردها و آلام ها است و راهنمایان گردشگری به مراتب بهتر از هر کسی دیگر می توانند روای قصه های تلخ و شیرین مردمان محجوب این دیار کهن باشند.

با توجه به وعده رییس پژوهشکده باستان شناسی که گفته در صورت صحت ضرورت کاوش سربریده مرد باستانی به تنه‌اش می‌رسد و همچنین تجربه و شناخت جعفر مهرکیان باستان شناس مطرح خوزستانی به دوره الیمایی پیش بینی می شود که او به مسجدسلیمان بیاید تا عملیات نجات بخشی را برای کلگه زرین انجام بدهد.

در نخستین روز از کشف سر تنذیس مرد باستانی در کلگه زرین نخستین خبر از سوی سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در رسانه ها منتشر که بازتاب بسیاری در محافل باستان شناسی داشت. خبرگزاری میراث با پیگیری های خود تلاش کرد تا جلوی هرگونه اتفاق ناخوشایندی را بگیرد. در میان سازمان میراث فرهنگی در خوزستان و تهران ناچار شد که هرچه سریع تر وارد عمل شود.

خبرگزاری میراث خبر نوشت: کشف ناگهانی سر مجسمه تاریخی کلگه زرین مسجد سلیمان بار دیگر زنگ‌های هشدار برای کاوش این محوطه فراموش شده را به صدا در آورد. باستان شناسان پس از کشف این اثر بار دیگر بر ضرورت حفاری علمی در این محوطه تاکید کردند. رییس پژوهشکده باستان‌شناسی نیز وعده داد که در صورت قطعیت این ضرورت، کاوش این محوطه آغاز می‌شود.

صبح روز پنجشنبه 23 آذر، وقتی بیل‌های مکانیکی شهرداری مسجدسلیمان، خاکبرداری و عملیات راهسازی با هدف تعریض جاده مسیر بهداری کلگه را آغاز کرد، درست در 200 متری آثار باقیمانده از آتشکده باستانی "کلگه زرین" مسجدسلیمان، سر یک مجسمه باستانی کشف شد.

کشف ناگهانی سر این مجسمه بار دیگر بر اهمیت تاریخی این محوطه صحه گذاشته و ضرورت کاوش آن را به مسئولان سازمان میراث فرهنگی یادآوری کرد.

این مسئله که همزمان با برگزاری یازدهمین همایش باستان شناسی شده بود، برای نخستین بار در حضور "عباس مقدم"، رییس پژوهشکده باستان شناسی مطرح شد.

مقدم، درباره این کشف اطلاعات چندانی نداشت. با این وجود، وعده داد که در صورت بررسی این مجسمه و ضرورت کاوش، حتما در این زمینه رسیدگی شده و قطعا باستان شناسان برای کاوش راهی این محوطه می‌شوند.

او توضیحات بیشتر در این مورد را به یکی دیگر از باستان شناسان به نام " جعفر مهرکیان" محول کرد.

کلگه زرین، خاستگاه رازهای الیمایی

«کلگه زرین، یکی از محوطه‌های تاریخی مسجد سلیمان به شمار می‌رود که کشف مجسمه تاریخی در آنجا چندان بعید نیست. این کشف اتفاقا ضرورت کاوش‌های باستان‌شناسی در این محوطه را یادآوری می‌کند.»

«جعفر مهرکیان»، باستان شناس و یکی از متخصصان دوره الیمایی با بیان این مطلب، در گفت و گو با chn، توضیحاتی کوتاه درباره تاریخ این محوطه داده و یادآور شد که سال گذشته پورفرخی، رییس میراث فرهنگی خوزستان درباره آغاز کاوش‌های این محوطه تاریخی قول‌هایی داده بودند و اکنون با کشف این محوطه تاریخی امیدوارم که این وعده اجرایی شود.

به گفته مهرکیان، کلگه به تعداد بسیاری در منطقه بختیاری وجود دارد اما کلگه زرین دارای اهمیت ویژه‌ای است. اهمیتی که در معنای تحت الفظی این نام نهفته است. به این صورت که " کل" یعنی خرابه، " گه" یعنی گاه و جاه ( جای)، یعنی یک محل خرابه. بنابراین "کلگه زرین" یعنی محلی که شاید روزی روزگاری یک شی زرین در آن پیدا شده باشد.

این باستان شناس با بیان اینکه پیش از انقلاب به طور اتفاقی یک شی در این محوطه به دست آمد، درباره این اثر تاریخی توضیح داد: «کلگه در شکل ظاهری یک صخره بوده که به صورت تپه درآمده است. در جان صخره یک بنایی به وجود آمده که به شکل یک تراس است. روی آن نقش یک انسان، یک کودک در مقابلش، یک گاو و طرح یک پرنده بالای سر آن دیده می‌ شود. این اثر پس از بازدید دکتر سرافراز، تمیز شده و در معرض دیدن قرار گرفته است.»

به اعتقاد مهرکیان، این اثر به یک نقش اسطوره ای اشاره دارد. به نظر می‌رسد، پدر می‌خواهد بچه را قربانی کند و در این زمان است که یک پرنده می‌آید و گاو را می‌آورد. در واقع یک گاو به جای بچه با هدایت آن پرنده در راه این انسان قرار داده می‌شود.»

او بر این باور است که این نقش یک اشاره آیینی و مذهبی و خبر از یک نیایشگاه دوره پارتی یا ایلیمایی می‌دهد. این مکان یک نیایشگاه به شکل صفه است همچون نیایشگاه‌های دیگر در مسجد سلیمان یعنی بردنشانده و قلعه بردی که از همسان‌های ساخته شده از کلان سنگ‌های خشکه چین به صورت سکوهای پلکان دار هستند.

به گفته او، اینکه در این محوطه تاریخی مجسمه پیدا شده به هیچ عنوان عجیب نیست. در دوره الیمایی بیش از دوره‌های دیگر مجسمه سازی رواج داشته است.

مهرکیان بار دیگر بر اهمیت کاوش‌ها در این منطقه تاکید کرده و یادآور شد که مدیر میراث فرهنگی خوزستان نیز پیشتر در مورد این نیاز صحبت کرده بود و امیدوار است که این مسئله به شدت از سوی مسئولان پیگیری شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد