سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

مهمان‌پرست در واکنش به بیانیه شورای همکاری خلیج فارس عنوان کرد
جزایر سه‌گانه جزء لاینفک خاک ایران است/ نیروگاه بوشهر برخوردار از بالاترین استانداردهای بین‌المللی

خبرگزاری فارس: سخنگوی وزارت خارجه با رد ادعاها و اتهامات مطروحه در بیانیه نشست سران شورای همکاری خلیج فارس، جزایر سه‌گانه را جزء لاینفک خاک ایران خواند و گفت: نیروگاه بوشهر از بالاترین استانداردهای بین‌المللی برخوردار است.

خبرگزاری فارس: جزایر سه‌گانه جزء لاینفک خاک ایران است/ نیروگاه بوشهر برخوردار از بالاترین استانداردهای بین‌المللی 

به گزارش خبرگزاری فارس، رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن بی پایه و مردود دانستن ادعاها و اتهامات مطروحه در بیانیه نشست 33 سران شورای همکاری خلیج فارس در منامه گفت: انتقال مسئولیت مشکلات داخلی کشورهای منطقه به خارج، نوعی فرار از واقعیت‌های موجود است و انتساب این مشکلات به خارج و یا روش‌های سرکوبگرانه، شیوه صحیحی برای پاسخگویی به مطالبات مردمی نیست.

مهمان‌پرست همچنین با تأکید بر اینکه جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک سرزمین ایران است، گفت: تکرار ادعاهای بی اساس تاثیری بر واقعیت‌های موجود ندارد.

وی با ابراز تعجب از اظهارات امیر کویت در خصوص فلات قاره دو کشور گفت: مذاکرات فلات قاره دو کشور از سوی طرف کویتی قطع شد و درصورتی که کویت تمایل جدی برای انجام گفت‌وگوها پیرامون ترسیم حدود دریایی نشان دهد، جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته آماده گفت‌وگو است.سخنگوی وزارت خارجه در ادامه مسالمت‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و تطبیق آن با تمامی قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی به ویژه مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را مورد تأکید قرار داد و افزود: متاسفانه برخی کشورهای منطقه با اظهارات غیرمسئولانه در جهت ایجاد تنش و بحران آفرینی در منطقه حرکت می‌کنند.

وی افزود: نیروگاه بوشهر از بالاترین استانداردهای بین‌المللی برخوردار است و جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن حسن نیت خود بارها از کشورهای منطقه برای بازدید از این نیروگاه دعوت به عمل آورده است.

سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اظهارات وزرای خارجه عربستان سعودی و بحرین خاطرنشان کرد: اظهارات وزیر خارجه عربستان از دقت لازم برخوردار نبوده و اظهارنظرهای وزیر خارجه بحرین نیز فاقد ارزش هرگونه پاسخی است.

 

احمدی مقدم:

رهبری اجازه برخورد جدی با موسوی و کروبی را ندادند و فرمودند این چند نفر با من/ امیدواریم قدر این عطوفت را بدانند

فکر می کنید برای افرادی که چنین فتنه ای (فتنه 88) را به پا کردند و کارهایی که کردند حصر خانگی کافی بود؟!. قطعا در هر جای دنیا چنین اتفاقی می افتاد با عوامل آن برخورد خیلی شدیدتری می کردند. اما چرا نشد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :



سردار احمدی مقدم در گفت و گو با کیهان گفت: آقا اجازه برخورد جدی با موسوی و کروبی را ندادند.به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ او در مورد حوادث پس از انتخابات 88 می گوید: فکر می کنید برای افرادی که چنین فتنه ای (فتنه 88) را به پا کردند و کارهایی که کردند حصر خانگی کافی بود؟!. قطعا در هر جای دنیا چنین اتفاقی می افتاد با عوامل آن برخورد خیلی شدیدتری می کردند. اما چرا نشد؟ طبیعی است، زیرا که ما داریم در یک نظام متصف به والیت فقیه و در یک حکومت اسلامی که الگویش را امیرالمٔومنین قرار داده است زندگی می کنیم. وی افزود: حضرت امیر برخوردش با طلحه و زبیر ناکث و پیمان شکن در جنگ جمل چگونه بود؟ حضرت امیر دستور دادند با زبیر کاری نداشته باشید بگذارید برود با اینکه از سران فتنه بود و مستوجب مرگ و وقتی خبر آوردند که عده ای زبیر را کشته اند حضرت ناراحت شدند و حتی گریه کردند. مصداق امروز این افراد پیمان شکن آقایان موسوی و کروبی و تعدادی دیگر هستند. فرمانده ناجا تصریح کرد:  میخواهم بگویم ما در چنین نظامی هستیم. و شما هم احتمال دهید که از این مالحظات نیز در کار بوده است یعنی دستگاههای انتظامی و امنیتی و قضایی به وظیفه خودشان عمل کرده اند و تشکیل پرونده داده اند ولی در یک مصلحت بالاتری معامله طلحه و زبیر با اینها شده است. احمدی مقدم افزود: به نظر من این هم جای تٔامل دارد یعنی ما نباید در این طور مواقع به افراط عمل کنیم و مصلحت جامعه اسالمی را نادیده بگیریم شاید یک وقتی ایجاب کند "زبیری" را که در جنگ جمل شمشیر روی امیرالمٔومنین کشیده است ٓازاد بگذارند. او اضافه می کند: قرار بود واقعا با اینها برخوردهای جدی کنیم ولی آقا اجازه ندادند. در یک جلسه ای بعدازفتنه روز عاشورا ما به ایشان عرض کردیم که یک تعداد از کسانی که در این فتنه دخیل هستند باید دستگیر شوند. فرمودند بروید ابتدا احراز کنید بعد بیاورید پیش من از من مجوز بگیرید. احمدی مقدم ادامه می دهد: بعد از احراز یک لیست 40 نفره بردیم فرمودند؛ این چند نفر با من، یعنی ایشان همان الگوی امیرالمومنین را در مورد این چند نفر در نظر گرفتند که البته امیدواریم قدر این عطوفت را بدانند و این فتنه را تبدیل به نهروان نکنند.

 

گزارش مشرق از "جنایت نانوایی" در سوریه؛
رسانه‌های ضد سوری جهان و نیز رسانه‌های اپوزیسیون ایرانی، در روزهای اخیر، مانور رسانه‌ای گسترده‌ای را با عنوان "کشتار 300 زن و کودک در بمباران یک صف نانوایی در سوریه" کلید زدند در حالی که شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد این اخبار یک ادعای دروغین بیش نبوده است.
گروه بین‌الملل مشرق- رسانه‌های منظومه ضد سوری جهان و نیز رسانه‌های اپوزیسیون ایرانی، ظرف روزهای اخیر، مانور رسانه‌ای گسترده‌ای را با عنوان "کشتار 300 زن و کودک در بمباران یک صف نانوایی در سوریه"  کلید زدند در حالی که شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد آنچه بمباران یا موشکباران منطقه "حلفایا" در حماة بوده، ادعایی دروغین بیش نبوده است.

اما روز یکشنبه گذشته در"حلفایا" در حومه حماة چه رخ داد؟ آیا واقعاً قتل‌عامی در مقابل نانوایی این شهر صورت گرفت؟ واقعاً ده‌ها زن و کودک که در صف خرید نان بودند، کشته شدند؟ و آیا واقعاً بمباران هوایی یا نوع دیگری از موشک‌باران از سوی ارتش سوریه بر فراز این نانوایی انجام شده است؟

داستان روز یکشنبه 23/12/2012، ساعت سه بعد از ظهر (به وقت گرینویچ) شروع شد. یعنی پس از اینکه اطمینان حاصل شد ‌"اخضر ابراهیمی"‌ فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه وارد این کشور شده و شبکه قطری "الجزیره" این خبر را به عنوان خبر فوری روی خروجی تلویزیونی و اینترنتی خود قرار داد:
فعالان سوری: ده‌ها کشته و زخمی در بمباران یک نانوایی در حلفایا
ناگهان تمام رسانه‌های غربی و عربی ضد سوری، شروع به جنجال‌سازی درباره قتل‌عام شهروندان سوری توسط جنگنده بمب‌افکن‌های ارتش سوریه کردند و گفتند که این قتل‌عام، ناشی از بمباران مردم "حلفایا" هنگام خرید نان از یکی از نانوایی‌های این شهر بوده و قربانیان آن ده‌‌ها زن و کودک بوده‌اند که تعدادشان به 300 کشته افزایش یافته است!

نمونه‌ای از این دروغ‌پراکنی‌ها را در تصاویر زیر که برگرفته از صفحات رسانه‌های دشمن محور مقاومت اسلامی است، می‌توانید مشاهده کنید:














پایگاه خبری "الحقیقه" برای برملا کردن واقعیت این جنایت، به بررسی سه فیلم ویدئویی پرداخت که درباره این حادثه منتشر شده است.نخستین فیلم را شبکه "شام" منتشر کرده است که از ابتدای بحران سوریه به انتشار اکاذیب معروف بوده است.دومین فیلم را گروهکی موسوم به کمیته هماهنگی "حلفایا" منتشر کرده است.سومین فیلم هم توسط یکی از اهالی منطقه فیلمبرداری و ارائه‌شده و نام و نشان خاصی ندارد.می‌توان گفت، هر سه فیلم، حاوی صحنه‌های مشابه هستند، صرف نظر از اینکه یک فیلم از لحاظ زمانی بلندتر و یکی کوتاه‌تر است.


بررسی فیلم‌ها
یکم: در هر یک از این فیلم‌ها هیچ مدرک یا صحنه‌ای وجود ندارد که  نشان دهد قربانیان زنان و کودکان بودند، به جز یک زن و یک پسر جوان که احتمالاً رهگذر بوده‌اند بقیه همگی مردان مسن بوده‌اند. به طورکلی همه قربانیان، افرادی مظلوم بوده‌اند اما اینکه اکثر قربانیان، زنان و کودکان بوده‌اند در این فیلم‌ها هیچ مدرکی مشاهده نمی‌شود که اثبات‌کننده این ادعا باشد.
دوم: حداکثر شمار قربانیانی که در صحنه‌های این فیلم‌ها می‌توان پیش‌بینی کرد، بین 20 تا 30 نفر است. نیاز به یادآوری نیست که عمق فاجعه را با تعداد افراد اندازه‌گیری نمی‌کنیم اما اینکه در خبرها آمده بود که 300 نفر قربانی این جنایت بوده‌اند، قطعاً کذب است.
سوم: به طور قطع و با صراحت هیچ گونه بمباران هوایی و حتی بمب‌گذاری زمینی در آن روز در "حلفایا" گزارش نشده است. کوچکترین بمب یا موشک یا کوچکترین هواپیمای "میگ" در فیلم‌ها مشاهده نمی‌شود، در حالی که وقتی سخن از بمباران این منطقه با بمبی به وزن 250 کیلو گرم سخن به میان می‌آید، باید ویرانی و خرابی برجای مانده از آن بسیار باشد. در حالی که در نانوایی هیچ اثری از بمباران دیده نمی‌شود. مگر یک شکاف که مشخص است "راه فاضلاب" است که در جلوی ساختمان مورد نظر دیده می‌شود و در فیلم سوم کاملاً مشخص است. این راه فاضلاب به شکل سوراخی دیده می‌شود که در آن تکه‌های سنگ ریخته‌شده به چشم می‌خورد. عجیب‌تر از همه این است که هیچ اثری از آثار خمپاره روی ساختمان و دیوارهای این نانوایی مشاهده نمی‌شود و حتی یک آجر آن هم خراب نشده است.


پوسترهای طراحی‌شده توسط تروریست‌ها برای مظلوم‌نمایی بیشتر در فاجعه ساختگی حلفایا
تنها یک انسان ساده‌لوح است که ممکن است در چنین شرایطی، سقوط بمب یا موشک را در خیابانی کوچک و ساختمانی معمولی بدون اینکه هیچ ترکی برداشته یا حتی یک سنگ تخریب شده باشد، باور کند.

چهارم: نکته قبل، این سؤال را مطرح می‌کند که این تکه‌های سنگ و خاک و بلوک موجود در مقابل ساختمان (صحنه‌ای که در فیلم سوم مشخص‌تر است) از کجا آمده است؟ فیلم نشان می‌دهد که خیابان سالم است و همان طور که مشاهده شده، در آن هیچ اثری از شکاف بزرگی نیست که ممکن باشد این تکه‌های سنگ بر زمین و اطراف آن ریخته باشد آشکار است، بنابراین این تل خاک و سنگ که بین اجساد مشاهده می‌شود، از جای دیگر میان اجساد پخش و پراکنده شده است.
پنجم: در فیلم سوم ملاحظه می‌شود که امدادگران پیکری را از درِ یک  ساختمان یعنی از داخل آن خارج می‌کنند. پیکرهای داخل ساختمان چه آسیبی می‌بینند، وقتی ادعا می شود که این بمباران دروغین، صفی از مردمی را که در صف خرید نان بودند هدف قرار داده است با علم به اینکه این ساختمان هم آسیبی از بمب یا موشکی ندیده، چگونه می‌توان فرض کرد که قربانیانی که از داخل ساختمان خارج می‌شوند، کارگران نانوایی هستند؟

ششم: در فیلم شماره "1" فردی صحبت می‌کند. وی در دقیقه 1 و 34 ثانیه می‌گوید که امروز مورخ شنبه 21/12 است و این را چند بار تکرار می‌کند، در حالی که متوجه نیست که تاریخ را اشتباه گفته است اما طولی نمی‌کشد که در دقیقه هشت و 52 ثانیه، فرد دیگری به وی تذکر می‌دهد که تاریخ 23/ 12 است!

هفتم: در مقطع سه و 48 ثانیه فیلم اول و دقیقه دو و 16 ثانیه فیلم سوم، مردی را با لباس زیر (در حالی که بالاتنه و پاهایش برهنه است) زیر آوار می‌بینیم یعنی او توسط امدادگران یا چیزی شبیه آن برهنه نشده است؛ مگر می‌شود در سرمای زمستان در شهر بسته‌ای چون "حلفایا" که محیطی شبیه به عربستان و افغانستان دارد، فردی با لباس زیر و نیمه‌برهنه در صف نانوایی ایستاده باشد که بنابر ادعا اکثر آنان را کودکان و زنان تشکیل می‌داده‌اند؟
عکسی که از لحظه آغشته‌کردن نان به خون توسط یک شبه‌نظامی سلفی
برای اکشن‌تر کردن فیلم! لو رفته است

هشتم: یک صحنه منزجرکننده و نفرت‌انگیز در تمام فیلم ها مشاهده می‌شود و آن صحنه‌ای است که در آن شخصی به شخص دیگری که قرص نانی در دست دارد می‌گوید: "ع الدم، ع الدم"  یعنی "خونی‌ش کن! خونی‌ش کن! (تا ازش فیلم‌برداری کنیم) صحنه قرص نان آغشته به خون، فورا به پروفایل صدها کاربر اینترنت تبدیل می شود تا آدم‌های ساده‌لوح با دیدن آن دل‌شان به رحم آید و آن را باور کنند.

نهم: افراد مسلح محیط را پر کرده و فرامی‌گیرند، برخی لباس غیرنظامی به تن دارند و برخی دیگر لباس نظامی و با صورتی پوشیده، این چیزی است که بیشتر در فیلم سوم به چشم می‌خورد.دهم: تقریباً تمامی اجساد به جز دو یا سه جسد، همگی سالم هستند و در آنها هیچ زخمی مشاهده نمی‌شود که نشان دهد، آثار برجای مانده از بمباران هوایی یا زمینی است.

نتیجه‌گیری نهاییاین اجساد متعلق به افراد مسلحی است که در حمله به منطقه مسیحی‌نشین "محردة" قبل از قتل‌عام روز یک شنبه یعنی در قبل از ظهر روز شنبه کشته شده بودند. در جریان این جمله بیش از 10 غیرنظامی نیز کشته و زخمی شده بودند که از آنها در این فیلم‌ها استفاده شده بود و این درحالی است که بین اجساد، جسد دو نیروی پلیس هم دیده می‌شد! اجسادی که آشکارا نشان می‌دهد مرتبط با صحنه نانوایی نیستند. این نتایج تا زمانی که شواهد و قرائنی فراهم شود که این دلایل را رد کند، به قوت خود باقی خواهد بود.

 

گزارش مشرق از فراز و فرود امیر قطر/
بسیاری از تحلیلگران قطر و شیخ «حمد بن جاسم آل‌خلیفه»، را «اسب تروای» آمریکا و رژیم صهیونیستی در خاورمیانه می‌دانند. تلاش بی وقفه و کاملا نافرجام این «اسب تروا» در توطئه سوریه، هزینه های مادی و معنوی سنگین برای وی در پی داشته است. در این گزارش با زوایای مختلف زندگی امیر قطر آشنا خواهیم شد.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ بسیاری از تحلیلگران قطر و شیخ «حمد بن جاسم آل‌خلیفه»، را «اسب تروای» آمریکا و رژیم صهیونیستی در خاورمیانه می‌دانند. تلاش بی وقفه و کاملا نافرجام این «اسب تروا» در توطئه سوریه، هزینه های مادی و معنوی سنگین برای وی در پی داشته است. در این گزارش با زوایای مختلف زندگی امیر قطر آشنا خواهیم شد.

شیخ «حمد بن جاسم آل‌خلیفه»، حاکم شیخ‌نشین کوچک قطر در حاشیه جنوبی خلیج فارس چندی است که پای را از حدود وسعت جغرافیایی و قدرت و اقتدار خویش در عرصه منطقه‌ای و بین المللی فراتر نهاده‌ و تلاش می‌کند، نقشی فراتر از حد و اندازه‌های خود ایفا کند. مطلب زیر نگاهی به این کشور و امیر آن و سیاست‌هایش در این عرصه دارد.


کشور قطر


قطر کشوری در منطقه خاورمیانه در کنار آب‌های خلیج فارس است که در گذشته به عنوان مرکزی عمده برای صید مروارید شناخته می‌شد، اما امروزه با منابع فراوان نفت و گازش در دنیا شناخته شده است. این کشور از جنوب با عربستان سعودی، همسایه و به شکل شبه جزیره‌ای است که اطراف آن را آب‌های خلیج فارس فراگرفته است.
قطر از جمله چندین امیرنشین منطقه است که مدتی تحت سلطه عثمانی، انگلیس و بحرین بود تا اینکه در سال ۱۹۷۱ به استقلال رسید.


شیخ حمد بن خلیفه آل‌ثانی

در حال حاضر شیخ «حمد بن خلیفه آل‌ثانی» بر این کشور حکومت می‌کند و پیش از او پدرش شیخ «خلیفه بن حمد آل‌ثانی» بر قطر حکومت می‌کرد. شیخ حمد در سال 1952 در دوحه قطر به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی‌اش را در قطر سپری کرد و بعد به انگلستان رفت و در آکادمی نظامی «ساند هرست» مشغول تحصیل شد. پس از آن به کشورش بازگشت و در سال 1971 با درجه سرهنگ دومی در نیروهای مسلح قطر به فعالیت پرداخت و فرماندهی گردان یک این کشور را برعهده گرفت. در سال 1972 زمانی که پدرش؛ خلیفه بن حمد قدرت را در قطر به دست داشت، شیخ حمد ترفیع مقام یافت تا به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح قطر برگزیده شود.

امیر قطر در هنگام تحصیل در دانشکده نظامی سلطنتی انگلیس (نفر سوم از سمت راست)


شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی

امیر قطر در مراحل مختلف عمر

شیخ تمیم بم حمد بن خلیفة آل ثانی، ولی‌عهد قطر فرزند موزه المسند

 امیر قطر و در کنارش شیخ محمد بن راشد المکتوم امیر امارات در کنار یکی از سواحل در جوانی
کودتای پسر علیه پدر

در 27 ژوئن 1995 امیر فعلی قطر که در آن زمان ولیعهد قطر به شمار می‌آمد، علیه پدرش دست به کودتای سفید زد. شیخ حمد، ولیعهد وقت قطر پس از کودتا خود را امیر جدید خواند و سایر اعضای خانواده حاکم نیز با او بیعت کردند.
امیر وقت قطر در هنگام کودتا در خارج از کشور حضور داشت و فرزندش که همزمان با ولیعهدی، فرماندهی ارتش را نیز عهده داشت، با هماهنگی سایر شاهزادگان و اعضای ارشد خانواده حاکم، قدرت را در این کشور در دست گرفتند.
در این کودتای سفید هیچ درگیری مسلحانه یا خون ریزی اتفاق نیفتاد و تنها واحدهای از ارتش در مناطق مهم قطر مستقر شده بودند. پدر امیر قطر نیز پس از این حادثه ، به مدت پنج سال در میان کشورهای عربستان سعودی و امارات در حال رفت و آمد بود، ولی پس از آن به لندن رفت.شیخ خلیفه از زمان کودتا تاکنون در خارج از قطر حضور دارد و تنها برای یک مرتبه یعنی در سال 2004 برای حضور در مراسم تشییع جنازه یکی از همسران خود، برای مدت کوتاهی به قطر رفت.

جالب اینکه شیخ خلیفه نیز در سال 1972 علیه امیر وقت قطر کودتا کرد و قدرت را در درست گرفته بود.

شیخ خلیفه بن خلیفه آل ثانی،‌ پدر - شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی،‌ امیر قطر


نقش شیخه موزه در کودتای امیر قطر علیه پدرش

«موزه بنت ناصرالمسند» چهارمین زن شیخ حمد امیر قطر و اولین بانوی قدرتمند این شیخ‌نشین به شمار می‌آید. وی که در سال 1959 در منطقه «الخور» واقع در شمال قطر و بنا به استناد برخی اخبار ایرانی الاصل و اهل شیراز است، بر اساس یک مصالحه سیاسی و اقتصادی با شیخ حمد ازدواج کرد.

با توجه به نفوذی که شیخه موزه در شیخ حمد دارد و روحیاتش بسیاری او را مغز متفکر کودتای شیخ حمد علیه پدرش جهت به دست گرفتن قدرت در قطر توسط شیخ حمد می‌دانند.منابع آگاه و نزدیک به خاندان آل‌ثانی با تاکید بر اینکه موزه نقشی اساسی را در انقلاب شیخ حمد بر شیخ خلیفه می‌دانند و در این زمینه می‌گویند، صرف نظر از اختلافاتی که بین پدر امیر کنونی قطر با پدر موزه وجود داشت و قرار شد، با این ازدواج به پایان برسد، شیخ موزه خواهان انتخاب  پسرش «شیخ تمیم» به جای پسر بزرگ شیخ حمد یعنی «شیخ مشعل» به ولی عهدی بود که از قضا مورد توجه بسیار زیاد پدر امیر قطر قرار داشت و همواره به او پس از شیخ حمد به عنوان امیر قطر نگاه می‌کرد و همین موجب شد تا با دو هدف به قدرت رسیدن شیخ حمد و انتصاب شیخ تمیم به ولی‌عهدی قطر طرح کودتای شیخ حمد بر پدرش را برنامه‌ریزی و هدایت کند.

شیخه موزه همسر چهارم امیر قطر


 امیر قطر؛ شیخه موزه در وسط و شیخ تمیم ولی‌عهد سمت چپ

جنجال های اخیر و درخواست طلاق موزه


منابع آگاه از تیره‌شدن روابط "شیخه موزه بنت ناصر”، همسر دردانه امیر قطر که نفوذ بسیاری چه در شخص وی و چه در امور مملکتی این شیخ‌نشین حاشیه جنوب خلیج فارس داشت، خبر می‌دهند. گویا اختلافات شیخ حمد و شیخه موزه به حدی عمیق شده که میانجی‌گری برخی از شیخ‌های حوزه خلیج فارس برای قانع‌کردن شیخه موزه برای بازگشت به کاخ شیخ حمد و رضایت‌دادن به ازدواج امیر قطر با یک زن دیگر راه به جایی نبرده است. شیخه موزه تأکید کرده که قصر شیخ حمد باید تنها یک همسر را به خود ببیند و آن هم خود اوست.موزه تصمیم گرفته بودجه‌ای بالغ بر هفت میلیارد دلار از امیر قطر دریافت کند که آن را برای انجام کارهای پرورشی و تربیتی در اختیارش گذاشته بود و سپس کاخ امیر را ترک کند تا بدین ترتیب شیخ حمد زندگی مشترک جدید خود را با همسر جدیدی که برای خود انتخاب کرده و گفته می‌شود تنها ۱۷ سال دارد آغاز کند.موزه پس از ترک کاخ شیخ حمد، با هواپیمای اختصاصی خود راهی آمریکا خواهد شد تا مدتی را در ایالت کالیفورنیا در کاخ یکی از بازرگانان قطری که از دوستان شیخ حمد است، سپری کند.


به قدرت رسیدن شیخ حمد و سیاست‌های در پیش گرفته شده


بسیاری از تحلیلگران از قطر تحت عنوان «اسب تروا» آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه یاد و تاکید می‌کنند، شیخ حمد از همان زمان که در انگلستان مشغول به تحصیل بود، علاقه بسیاری به خوش خدمتی و رفع نیازهای غرب برای کسب حمایت آنها و جلوگیری از زد و بند و لابی‌های غربی با مخالفانش در داخل و خارج قطر داشت،‌ همین موجب شد تا وی از همان زمان که قدرت را در قطر به دست گرفت، نه تنها سیاست نزدیکی به غرب که نزدیکی به اسرائیل را نیز در پیش گیرد.این درحالی است که بلند پروازی امیر قطر پس از رسیدن به قدرت برای ایفای نقش موثر منطقه‌ای و بین المللی و رهایی از سلطه سعودی‌ها نقش بسزایی در اتخاذ این سیاست‌ها توسط شیخ حمد داشت.
در این ارتباط شیخ حمد به قدرت رسانه‌ای قطر نیز توجه بسیار کرد و به همین دلیل در سال 1996 با پرداخت 150 میلیون دلار بیشتر کارکنان عرب رادیو بی‌بی‌سی را برای راه‌اندازی شبکه «الجزیره» جذب کرد، شبکه‌ای که با درپیش گرفتن سیاستی هوشمندانه توانست برای مدتی اعتماد بینندگان عرب را به خود جلب کند، بینندگانی که در آن زمان گرفتار رسانه‌های دولتی غیرمستقل کشورهای خود بودند.



قطر و رابطه با القاعده و بن لادن

درباره رابطه قطر با سازمان تروریستی القاعده و رهبر سابق آن «اسامه بن لادن» سخن‌های بسیار گفته شده است، از جمله اینکه یک روزنامه انگلیسی گفته بود که اسامه بن لادن خود هزینه‌های مالی شبکه الجزیره را از طریق شرکت‌هایی که موجودیت خارجی نداشتند، تامین می‌کرد و شخص بن لادن در بسیاری از شیوخ عرب خلیج فارس نفوذ بسیار داشت که از جمله آنها شیخ حمد بن خلیفه آل‌ثانی، امیر قطر بود.این شیوخ این رابطه را نه از روی علاقه به بن لادن، بلکه برای جلب توجه و حمایت وی داشتند تا مبادا زمانی آماج حملات او قرار گیرند و دلیل این مدعا ادامه ارتباط این شیوخ و به ویژه شیخ حمد با القاعده و طالبان حتی پس از مرگ بن لادن قابل ملاحظه است، بگونه‌ای که در برهه‌ای از زمان گفته شد که طالبان درصدد گشایش دفتری برای خود در قطر است و نمانیدگان آن رفت و آمدهایی نیز به قطر داشته و مذاکراتی هم با شیخ حمد انجام دادند.

بارزترین نمود ارتباط شیخ حمد با القاعده در حال حاضر را می‌توان در جذب اعضای این سازمان تروریستی و به خدمت گرفتن و سپس گسیل کردن آنها به سوریه ملاحظه کرد.



قطر و رابطه با رژیم صهیونیستی

رابطه قطر با اسرائیل اگرچه در ابتدا مخفیانه و در پشت درب‌های بسته صورت می‌گرفت، اما هم اکنون و به خصوص در قبال بحران سوریه کاملا روشن و عیان است. این درحالی است که پیشتر نیز مسئولان قطری به نحوی به رابطه خو با اسرائیل اذعان کرده بودند.

 امیر قطر در دیدار با تزیپی لیونی، وزیر سابق خارجه رژیم صهیونیستی



امیر قطر در دیدار با شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی


در این‌باره می‌توان به بخشی از گفت‌وگوی امیر قطر با شبکه الجزیره قطر در سال گذشته اشاره کرد که درباره روابط اسرائیل و قطر تاکید کرده بود، روابط دوحه و تل‌آویو آشکار و قوی است.امیر قطر در توجیه این رابطه گفت که اگرچه اسرائیل، قطر را کشوری دوست نمی‌داند، اما تا زمانی‌که اسرائیل درباره سازش جدی باشد، قطر به روابط خود با آن ادامه خواهد داد.شیخ حمد به پخش تصاویر صهیونیست‌ها از شبکه الجزیره و مصاحبه با آنان برای رساندن صدای آنها به جهان عرب به عنوان یک نقطه بارز در روابط گذشته دوحه و تل‌آویو اشاره کرد.روزنامه صهیونیستی معاریو نیز در گزارشی به نقل از یک هفته‌نامه فرانسوی نوشت: «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسرائیل محرمانه با شیخ «حمد بن جاسم»، همتای قطری خود در پاریس دیدار کرده است.معاریو در گزارش خود نوشته بود، روابط قطر و اسرائیل بعد از جنگ غزه قطع شد، اما قطر بعدها با ارسال دو نامه جداگانه خواستار از سرگیری روابط با اسرائیل شد که با مخالفت نتانیاهو و «آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه اسرائیل مواجه شده بود.



قطر و فلسطین

اگرچه تاکنون قطر تلاش داشته خود را به عنوان یکی از حامیان قضیه فلسطینی معرفی کند، اما هرآنچه این کشور و امیر آن در این راستا انجام داده، ضربه زدن به این قضیه بوده است، تنها در یکی از این نمونه‌ها هفته‌نامه فلسطینی «المنار» پرده از تلاش قطر جهت برگزاری نشست «اتاق فکر» با هدف یافتن راه‌حل سیاسی برای منازعه فلسطینی-اسرائیلی پرده برداشت و نوشت: این دیدار قریب ‌الوقوع پوششی برای راه‌حل حذفی قضیه فلسطین است که قطر و اسرائیل طی چند ماه در دیدارهای محرمانه آن را تهیه کرده و امیر قطر متعهد شده تا این راه‌حل را در صحنه فلسطین از طریق اعمال فشار و تهدید بازاریابی کرده و در سایه اوضاع آشفته جهان عرب آن را به فلسطینیان بقبولاند.

آخرین خدمت قطر به قضیه فلسطینی نیز صرف نظر از سفر شیخ حمد به نوار غزه که بسیاری آن را تلاشی برای تفرقه‌افکنی و تعمیق اختلافات بین فلسطینیان به ویژه تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری با حماس در نوار غزه دانستند،‌ دست داشتن در ترور «احمد الجعبری» یکی از فرماندهان نظامی جنبش حماس بود.
در این ارتباط یک مقام مسئول دیپلماتیک اروپایی به هفته‌نامه فلسطینی «المنار» به نقل از منابع رسانه‌ای و سیاسی اسرائیلی گفت که تل آویو برای تجاوز جدید خود به غزه و ترور احمد الجعبری زمینه‌سازی کرده بود و 12 ساعت پیش از ترور جعبری، اسرائیل علاوه بر اطلاع دادن این موضوع به دولت آمریکا، دفتر نخست‌وزیری اسرائیل نیز مکالمه‌ای با امیر قطر و نخست‌وزیر آن داشته و طی این گفت‌وگو مسئله آتش‌بس در نوار غزه را مطرح کرده بود.
این منبع آگاه دیپلماتیک اروپایی در ادامه افزوده است که پس از ترور جعبری، رئیس دفتر نتانیاهو بار دیگر با امیر شیخ‌نشین قطر تماس گرفته و از وی خواسته تا به منظور جلوگیری از بروز تحولات خطرناک در منطقه برای آتش‌بس وارد عمل شود و دوحه نیز بلافاصله تماس‌هایی با قاهره و رهبران حماس برقرار کرده و خواستار آرام سازی اوضاع شده است. اما شاخه نظامی حماس و برخی رهبران سیاسی آن، این درخواست قطر را رد کرده و حتی برخی از آنها خواستار قطع رابطه با دوحه شدند.



قطر و بحران سوریه

الف: قطر در مرحله اول بحران سوریه: سوریه از ماه مارس 2011 تاکنون صحنه ناآرامی و بحران است. در مرحله اول بحران سوریه که خود را به شکل برگزاری تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیز نشان داد، قطر به صورت پنهانی و در خفا به تحریک معارضان سوری پرداخت تا به دامنه اعتراض‌های خود وسعت بیشتری دهند، چه بسا اگر تحریکات کشورهایی چون قطر نبود، بحران سوریه با توجه به تعامل دمشق با آن و پیش گرفتن راه اصلاحات و گفت‌وگو با معارضان به پایان می‌رسید و هیچ‌گاه پای به مرحله مبارزات مسلحانه نمی‌گذاشت، اما این دخالت‌ها و تحریکات نه تنها موجب حل بحران نشدند، بلکه آن را وارد مرحله خطرناک‌تری به نام رویارویی مشلحانه کردند.
ب: قطر در مرحله دوم بحران سوریه:‌ مرحله دوم بحران سوریه را باید آغاز مبارزات مسلحانه معارضان و حمایت مالی و نظامی مخفیانه طرف‌های منطقه‌ای و بین المللی ملاحظه کرد.در این مرحله کشوری چون قطر و در کنار آن رژیم سعودی به حمایت مالی و نظامی مخفیانه از معارضان مسلح پرداخت و با در اختیار قرار دادن پول و سلاح به معارضان آنها را در اقداماتشان جری‌تر کرد. همچنین در این مرحله قطر تلاش‌هایی را برای به خدمت گرفتن مزدورانی از القاعده برای اعزام آنها به سوریه جهت جنگیدن در کنار معارضان مسلح در پیش گرفت.صرف نظر از سیاست‌های داخلی اتخاذ شده در مواجهه با بحران سوریه، در این مرحله قطر سیاست‌های در قالب اتحادیه عرب برای براندازی نظام سوریه اتخاذ کرد که تصمیم به تحریم اقتصادی، تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه و اعزام ناظران اتحادیه عرب از جمله این تلاش‌های عربی به شمار می‌آیند که کشور کوچک قطر تاکنون فعال‌ترین تحرکات ضدسوری را داشته، چنان که حتی تصمیم‌های جمعی اتحادیه نیز با پیشنهاد و پیگیری مصرانه مقامات دوحه اتخاذ شده‌اند.



شیخ حمد برای سقوط بشار هر آنچه را در توان داشت، مبذول کرد
ولی موفق نشد


ج:
قطر در مرحله سوم بحران سوریه:‌ در مرحله سوم همه دست‌ها رو شده بودند و جامعه بین المللی دوستان سوریه از دشمنان آن را باز شناخته بود، از جمله اینکه همه دریافته بودند، قطر از جمله کشورهایی است که کمر به همت نابودی سوریه بسته است و شیخ حمد بن جاسم بارها و به مناسبت‌های مختلف از نسبت به تامین مالی هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه و حتی پیشنهاد اعزام نیروهای نظامی کشورهای عربی، به بهانه منظور توقف ناآرامی‌های چند ماهه در سوریه سخن گفته بود.

در این مرحله دوحه با پشتیبانی سعودی‌ها حمایت مالی، اطلاعاتی و نظامی از ارتش آزاد سوریه در همکاری با رژیم صهیونیستی و از طریق خاک ترکیه را آغاز کرد و بنابر گزارش‌ها ژنرال «العطیه»، رئیس ستاد ارتش قطر گروهی متشکل از 2500 عنصر نظامی متشکل از تندروهای تکفیری مسلح لیبیایی و عناصر گروه تروریستی «انصار السنه» عراق را با هواپیما به دو پایگاه آموزشی در شهر انطاکیه؛ در مناطق مرزی ترکیه با سوریه، منتقل کرد و این اقدامات همچنان ادامه دارد که تمامی این تلاش‌ها با ناکامی و شکست مواجه شده‌اند.

تلاش‌ها برای براندازی نظام سوریه تا به آنجا پیش رفت که در این اواخر منابع خبری از تلاش قطر برای ترور «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه پرده برداشتند. در این ارتباط روزنامه لبنانی «الدیار» نوشت که شیخ «حمد بن جاسم»، نخست‌وزیر قطر به همراه رئیس دستگاه جاسوسی این کشور که اخیرا به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده بودند، با مقامات صهیونیستی درباره تلاش دوباره برای ترور بشار اسد بحث و تبادل نظر کردند.

بر اساس اطلاعات به دست آمده رئیس موساد، حمد بن جاسم را به سرزمین‌های اشغالی دعوت کرد تا با مقامات قطری درباره موضوع ترور بشار اسد رایزنی و راههای موجود برای اجرای این توطئه را بررسی کند. این توطئه قرار بود از راه‌های زیر به اجرا گذاشته شود:

اول:
نفوذ اسرائیلی - قطری در بین افسران بلندپایه سوری نزدیک به بشار اسد که روحیه و تعصب لازم و قوی برای تیراندازی به سوی رئیس جمهوری سوریه را داشته باشند؛

دو: قرار دادن میکروب در کف دست یکی از مسئولان سوری تا زمانی که با بشار اسد دست می‌دهد این میکروب به وی منتقل شود؛
سه: مسموم کردن غذای بشار اسد با ماده‌ای شیمیایی.
چهار: نفوذ به درون دایره امنیتی مسئول برقراری امنیت بشار اسد از طریق یکی از افسران بلندپایه، از طریق مبالغ هنگفت مالی، به شرط بمبگذاری در قسمت ورودی قصر ریاست جمهوری و منفجر کردن آن بعد از ورود اسد به کاخ ریاست جمهوری‌؛
پنج: هدف قرار دادن اسد هنگام انتقال از دمشق به فرودگاه لاذقیه توسط افراد مسلح و اطراف فرودگاه توسط موشک‌های زمین به هوای «استینگر» و پس از آن پرتاب 50 فروند موشک به سوی هواپیمای حامل بشار اسد.



چرا قطر درپی براندازی نظام در سوریه است

موارد فوق به وضوح نشان از آن دارد که قطر به چیزی جز طرح براندازی نظام کنونی سوریه متعهد نیست. اما سوال آن است که چرا کشور قطر با این وزن و حجم سیاسی کوچک در برخورد با مسئله سوریه چنین موضع خصمانه‌ای را برگزیده است؟

کشور قطر را با دارا بودن 12 هزار کیلومترمربع مساحت و یک و نیم میلیون نفر جمعیت، بدون شک می‌بایست یک کشور ذره نامید. در نظریه‌های روابط بین الملل و سیاست خارجی، عمده‌ترین چالش پیش روی دولت‌هایی از این دست، حفظ بقا است. بر این اساس گفته شده، چنین کشورهایی یا با ابرقدرت‌ها متحد نظامی می‌شوند تا دشمنان آنها نتوانند به آنان حمله کنند و یا این که سعی می‌کنند، بین قدرت‌های منطقه و یا قدرت‌های جهانی ، توازن به وجود آورند.هدف هر دو رویکرد بالا تضمن بقا، امنیت و تامین منافع ملی است. در نگاهی سریع به رفتار خارجی قطر و به ویژه با توجه به مواضع آن در مقابل بهار عربی و نمونه‌هایی چون میانجی‌گری در ششمین جنگ دولت یمن با حوثی‌ها، تلاش در ایجاد ثبات در لبنان، میانجی‌گری در مسائل دارفور سودان، جنگ ۲۲ روزه غزه، حضور در حمله به لیبی و تحولات این کشور، موضع تهاجمی نسبت به تحولات سوریه و همچنین میزبانی نیروهای خارج شده آمریکایی و جنگنده‌های آن از عربستان، پس از حادثه 11 سپتامبر و برقراری روابط نسبتاً باز با رژیم صهیونیتسی و ارتباط مسالمت‌آمیز با همسایگان و حتی رابطه با فتح و حماس و... می‌توان گفت، این کشور ترکیبی از دو رویکرد فوق را برگزیده است.
به اعتقاد تحلیلگران، قطر با اتخاذ این رویکرد در کنار سیاست‌های متخذه داخلی همچون تضمین ثروت و رفاه عمومی، محدودیت تصمیم‌گیری در دست عده‌ای محدود و حضور در حوزه رسانه توانسته است، نقش‌هایی فراتر از جایگاه و ظرفیت‌های منطقه‌ایش ایفا کند و وزن و تاثیرگذاری خود را از سطح یک کشور کوچک به سطح فعال منطقه‌ای و حاضر در ائتلاف‌های بین المللی برساند.بر همین اساس تحلیلگران معتقدند، شیخ حمد با ورود به همه حوزه‌های بحران می‌کوشد تا با بلند پروازی‌های بزرگ و دیپلماسی فعال مانع از آن شود، کسی به جغرافیای ذره‌بینی آن بیاندیشد.



هم اکنون قطر هزینه‌های سنگینی را در سوریه صرف کرده است، و به دنبال آن است، در تصمیم گیری‌ها آینده این کشور تأثیرگذار باشد. این کشور با توجه به نقشی که در لیبی و مصر و در مناطق اختلاف‌زا با عربستان مانند بحرین و یمن داشته، در حال حاضرتلاش دارد در سوریه هم نقشی را برای خود تعریف کند.

البته طبیعی است، درباره سوریه آزادی عمل بیشتری برای برخورد جدی‌تر دارد. به این دلیل که قطر در مسئله سوریه پشتیبانی عربستان را نیز در اختیار دارد، در صورتی‌که در مناطقی مانند یمن یا مصر، عربستان سعودی چندان با حضور قطر در کنار خود موافق نبود. اما در سوریه این منافع به حدی است که باعث می‌شود، علیرغم اینکه عربستان با جنبش‌های مردمی در مناطق دیگر موافق نیست، از تحرکات مردمی در سوریه حمایت کند.

منازعه شیعه و سنی در سوریه با توجه به اینکه علویان بخشی از شیعیان منطقه به حساب می‌آیند، در این نگاه قطر بسیار تاثیرگذار است. علاوه بر منازعه شیعه و سنی، مسئله ایران و لبنان هم موجب می‌شود، قطر از تغییر رژیم در سوریه حمایت کند. به همین دلیل به نظر می‌رسد دست قطر در این خصوص باز است و می‌تواند فعالیت بیشتری داشته باشد.اما نکته مهم آن است که اصرار بر چنین سیاست‌های یک جانبه و تهاجمی باعث افزایش تنش در منطقه خواهد شد و پیامد آن می‌تواند ناکامی در سیاست‌های این کشور و شکست رویای بازیگر فعال باشد.جدای از این مسئله و حتی به شکلی مهم‌تر چنین اقداماتی از نظر بین المللی تنها تامین‌کننده منافع کشورهای غربی و آمریکا است. از همین‌رو همان گونه که روس‌ها و چینی‌ها همواره تاکید کرده و نشان داده‌اند، چندان با این اقدامات همراه نشده و سرانجام این اقدامات یک سویه را به شکست می‌کشانند.


منابع و مآخذ:                                                               

http://ejabat.google.com/ejabat/thread?tid=788322ebda752269&pli=1

http://www.arabtimes.com/writer/05.htm

http://www.siyassa.org.eg/NewsContent/2/106/2135/%D8%AA%D8%AD%D9%84%D9%8A%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%89/-%20-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6%20.aspx

http://aawsat.com/leader.asp?section=3&issueno=12061&article=652993

http://www.traidnt.net/vb/traidnt1466776/

http://www.syriamore.com/fullnews.php?news_id=22320

http://wrnewz.com/%D9%82%D8%B7%D8%B1-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B1%D9%8A%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%8A%D8%B9-%D9%84%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%83%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%87%D9%8A/

http://arabic.rt.com/news_all_news/news/599136

http://www.mostakbaliat.com/?p=27684

http://www.manar.com/page-2477-ar.html

http://www.manar.com/atemplate.php?id=4422

http://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B7%D8%B1

http://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE_%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AE%D9%84%D9%8A%D9%81%D8%A9_%D8%A2%D9%84_%D8%AB%D8%A7%D9%86%D9%8A

http://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%86%D8%AF

دخالت تازه ترکیه و تماس مداوم با ایران و آمریکا

یک روزنامه چاپ ترکیه مدعی شده آنکارا در حال مذاکره با ایران و امریکا برای جلوگیری از بروز جنگ ‏داخلی در عراق است. ترکیه مذاکراتی را با مقامات ایران، امریکای و عراق درباره اوضاع عراق انجام داده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک روزنامه چاپ ترکیه مدعی شده آنکارا در حال مذاکره با ایران و امریکا برای جلوگیری از بروز جنگ ‏داخلی در عراق است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از حریت، ترکیه مذاکراتی را با مقامات ایران، امریکای و عراق درباره اوضاع عراق انجام داده است.

‏این مذاکرات به دلیل نگرانی سیاستمداران سنی عراق از اقدام جدید دولت در بازداشت محافظان یکی از وزیران کابینه انجام ‏شده است. ‏با وجودی که ترکیه هم‌اکنون میزبان «طارق الهاشمی» معاون فراری رییس‌جمهور عراق است اما با این وجود آنکارا مدعی ‏است که برای کاهش تنش‌ها در عراق تلاش می‌کند.
‏در همین رابطه «احمد داوداوغلو» وزیر اور خارجه ترکیه چندین بار با وزیر اقتصاد و رییس مجلس عراق و همچنین ‏‏«علی‌اکبر صالحی» وزیر خارجه ایران و مقامات امریکایی گفت‌وگوهای تلفنی داشته و با آنها درباره بازداشت ‏محافظان «رافع العیساوی» صحبت کرده است. ‏
یک دیپلمات ترک در این رابطه به حریت گفت: ترکیه از ایران خواسته تا از رابطه خود با دولت مالکی استفاده کرده و از ‏نخست‌وزیر عراق بخواهد تا از دست زدن به اقداماتی که احتمال بروز جنگ داخلی را در این کشور افزایش می‌دهد ‏پرهیز کند. ‏به نوشته حریت، مداخله ترکیه دراین ماجرا به‌واسطه تماس تلفنی «النجیفی» رییس مجلس عراق با آنکارا درباره ‏بازداشت معاونان العیساوی، انجام می‌شود. ‏به‌دنبال این تماس، داوداوغلو با مقامات ایران و امریکا تماس گرفته و از العیساوی نیز خواسته تا خونسرد باشد.
وزیر ‏خارجه ترکیه در تماس با همتای ایرانی خود از وی خواسته تا تهران از ارتباط خود با مالکی استفاده کرده و نخست‌وزیر ‏عراق را از دست زدن به چنین اقداماتی بازدارد. ‏صالحی نیز در پاسخ به این خواسته داود اوغلو به وی اطلاع داده که تعدادی از محافظین بازداشت شده، آزاد شده‌اند. ‏برهمین اساس هرچند تعدادی از این محافظین آزاد شده‌اند اما تنش‌های به وجود آمده هنوز پایان نیافته‌اند. ‏اما در واکنش به این اقدامات ترکیه، رییس کمیسیون فرهنگ و اطلاع‌رسانی پارلمان عراق تاکید کرد نخست وزیر ترکیه با ‏پناه دادن به طارق الهاشمی، در ریختن خون عراقی‌ها شریک است. ‏طارق الهاشمی معاون فراری رییس‌جمهوری عراق که به حمایت از تروریسم متهم است، هم‌اکنون درترکیه به سر می‌برد ‏و از حمایت‌های گسترده این کشور برخوردار است. ‏
عصر ایران - با اعلام یکی از نمایندگان استان بوشهر در مجلس شورای اسلامی، این موضوع فاش شده است که مهندسان زن روس فعال در نیروگاه اتمی بوشهر بابت رعایت حجاب، مبالغی را دریافت می کنند.خبرگزاری فرانسه هم تصویری را با عنوان "یک مهندس روس در حال فعالیت در نیروگاه اتمی بوشهر" منتشر کرده است.


آیا کاپیتولاسیون جدیدی در راه است؟
در قراردادهایی که با کارکنان زن روس نیروگاه بوشهر بسته می‌شود، آن‌ها در ازای حق حجاب مبلغی دریافت می‌کنند. من جایی ندیدم چنین قانونی باشد، بلکه طرف قرارداد تقبل می‌کند که در ازای اجرای تعهد، مبلغی را پرداخت کند.
سال‌ها پس از انقلاب اسلامی در ایران، هنوز هم گویا برخی مسئولان با برخی از کشور‌ها توافقنامه‌هایی امضا می‌کنند که بر پایه این توافقنامه‌‌ها، از بیت‌المال مردم ایران به عنوان حق حضور در ایران مبالغی پرداخت می‌شود؛ توافقنامه‌هایی که به نوعی یادآور قرارداد‌هایی همچون کاپیتولاسیون است؛ آن هم هنگامی که کارکنان آمریکایی در ایران برای حضور در اینجا، حق توحش می‌گرفتند.

به گزارش «تابناک»، یکی از نمایندگان استان بوشهر با اشاره به دریافت حق حجاب از سوی کارکنان زن روس نیروگاه بوشهر، از رعایت نکردن حجاب توسط این افراد و تأثیرگذاری منفی حضور زنان روس در بوشهر انتقاد کرد.

سیدمهدی موسوی‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار مجلس تابناک اظهار کرد: در قراردادهایی که با کارکنان زن روس نیروگاه بوشهر بسته می‌شود، آن‌ها در ازای حق حجاب مبلغی دریافت می‌کنند. من جایی ندیدم چنین قانونی باشد، بلکه طرف قرارداد تقبل می‌کند که در ازای اجرای تعهد، مبلغی را پرداخت کند.
وی افزود: حضور این افراد از نظر بی‌حجابی و بدحجابی در استان تأثیرگذار بوده و اثرات منفی داشته است. ما بر این باوریم که باید رعایت اصول و معیارهای فرهنگ موجود جامعه در این ملاحظات انجام شود، چراکه این امر جزو حقوق مردم است و نباید خدشه‌دار شود.
نماینده مردم دشتستان در مجلس با اشاره به اینکه نظارت کافی بر رعایت هنجارهای جامعه توسط زنان روس نیروگاه بوشهر نمی‌شود، گفت: رفت‌وآمد این افراد در سطح شهر به آسانی انجام می‌شود. به نظر ما، رعایت نکردن حجاب، باعث می‌شود که حضور آن‌ها فسادانگیز باشد و در حوزه اخلاق، هنجار‌ها و ارزش‌های اجتماعی تأثیرات منفی بگذارد.
موسوی‌نژاد افزود: دریافت حق حجاب، موضوعی توافقی است. من جایی ندیدم چنین قانونی باشد، بلکه طرف قرارداد تقبل می‌کند که در ازای اجرای تعهد، مبلغی را پرداخت کند. مهم این است که طرف دیگر قرارداد به این تعهدات عمل کند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد