فعالیت صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران به مهمترین دغدغهی ایالات متحدهی آمریکا تبدیل شده است. آمریکا مدعی است «تهران در پوشش فعالیتهای هستهای بهدنبال ساخت جنگ افزار اتمی» است. با این حال، شورای اطلاعات ملی آمریکا در دسامبر سال 2007م. در گزارشی اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران فعالیتی در زمینهی ساخت بمب اتمی نداشته است. انتشار این گزارش با انتقادهای دستگاههای اطلاعاتی سایر کشورهای غربی و اسراییل روبهرو شد.
اما رفتارشناسی دولت آمریکا در سالهای اخیر نشان میدهد بار دیگر سیاست تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران از سر گرفته شده و با انتساب یکی از افسران امنیتی متبحر در سمت مسئول میز امور ایران در شورای اطلاعات ملی آمریکا، قصد دارد طرح 7 محوری پیشنهاد شده از سوی ادارهی اطلاعات ملی آمریکا را اجرایی کند. طرحی که بنیان آن بر اساس دکترین عملیات روانی طرحریزی شده و هدف اصلی آن دامن زدن به نارضایتیهای داخلی با هدف فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران از درون است.
موضوعی که بیارتباط با تحریمهای اعمال شده از سوی غرب برضد ایران نیست. به نحوی که گفته میشود، هدف اصلی از در پیش گرفتن چنین سیاستی، گسترش اعتراضهای داخلی در ایران نسبت به سیاستهای دولت در زمینهی فعالیتهای صلحآمیز هستهای است.
جیلیان برنز کیست؟
«جیلیان برنز»، سومین مسئول میز ایران در وزارت امور خارجهی آمریکاست که با عنوان برنز (پس از نیکولاس برنز معاون کاندولیزا رایس و ویلیام برنز معاون هیلاری کلینتون) به این سمت گمارده شده است.
اما فارغ از تشابه نام خانوادگی مسئول جدید میز ایران در وزارت خارجهی آمریکا با دو دیپلمات پیشین این کشور، وی سه تفاوت عمده نسبت به همکاران سلفش دارد:
- جیلیان برنز متخصص عملیات روانی است.
- خانم برنز سابقهی عملیاتی در اروپا (انقلاب رنگین لهستان) و ارتباط با اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران در ایام فتنهی 88 (مسئول دفتر منطقهای آمریکا در امور ایران در دبی) را در کارنامهی خود دارد.
- تجربهی برنز در حوزههای امنیتی و اطلاعاتی بر سابقهی دیپلماتیک وی میچربد.
البته خانم برنز از ویژگیهای دیگری نیز برخوردار است. به عنوان مثال وی اولین افسر ادارهی امنیت ملی آمریکا (NIC) در امور ایران است که در راستای تشدید فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به ایران، اخیراً به عنوان مسئول اتاق برنامهریزی سیاست خارجی، از سوی وزارت امور خارجهی ایالات متحده معرفی شده است. در ضمن ناگفته نماند که تجربهی خانم برنز در یک دههی گذشته نظیر کار خود در دفتر خدمات خارجی وزارت امور خارجهی آمریکا و مسئولیت میز تحلیل و برنامهریزی سوریه، اردن و لهستان در انتخاب وی به این سمت، بیتأثیر نبوده است.
امیدهای کاخ سفید به برنز
وجود چنین خصیصههایی باعث شده تا بارقهی امید مقامهای کاخ سفید به دستاوردهای خانم برنز بیش از همکاران سلفش باشد.
چراکه وی را برای نظارت بر حسن اجرای طرح 7 محوری عملیات روانی ادارهی اطلاعات ملی آمریکا که مبتنی است بر:
1. کاهش درآمد و افزایش هزینههای ایران؛
2. آغاز نارضایتیهای نقطهای (با تأکید بر مسائل معیشتی و کارگری)؛
3. به انفعال کشاندن دستگاه اجرایی؛
4. فعال شدن زیر ساختهای جریان فتنه در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی؛
5. فراگیر نشان دادن فساد اقتصادی؛
6. بالا گرفتن اختلافها، درون خانوادهی نظام؛
7. بینتیجه گذاشتن مذاکرههای هستهای.
انتخاب کردهاند. آنان به خوبی میدانند که آخرین حربهی غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی بحث تحریمهای اقتصادی گسترده بهخصوص در حوزهی نفت و بانک است. چنانچه این پروژه نیز با شکست مواجه شود، غرب میباید یکی از دو گزینهی تسلیم در برابر ایران و یا ورود به مرحلهی خطرناک و پرهزینهی نظامی را انتخاب کند که در شرایط فعلی به نظر نمیرسد هیچکدام از آنها قابلیت اجرایی شدن را داشته باشند.
از این رو تمام وجه همت خود را بر تحقق اهداف تحریمها متمرکز نمودهاند و برای نیل به آن، حساب ویژهای بر روی مدیریت و توان اثرگذاری بر افکار عمومی ایران باز کردهاند. چرا که راز موفقیت و ثمربخشی تحریمها، تشدید نارضایتیهای داخلی در ایران است. موضوعی که در مقولهی قدرت نرم و قالب وارههای عملیات روانی قابل پیگیری و تحقق است و جیلیان برنز بیش از هر گزینهی دیگری میتواند برای طرحریزی و اجرای چنین مأموریتی، شایستگی داشته باشد.
رد پای جین شارپ؛ از فتنهی 88 تا تحریمهای نفتی
نام «جین شارپ» برای مردم ایران نامی آشناست. مردی که بسیاری معتقدند نظرهای وی، زیرساخت تئوریک انقلابهای رنگین اروپای شرقی و ناآرامیهای سال 88 ایران است. وی در آخرین اثر خود که در ماه ژوئن 2005م. با عنوان «کاربرد کنش بیخشونتی: تمرین قرن بیستم و پتانسیل آن در قرن بیست و یک» منتشر شد، مثالهایی برای طرحریزی و اجرای برنامههای براندازانه به کار برده که به نظر میرسد با توجه به تخصص خانم برنز در زمینهی عملیات روانی میتواند در سبد سیاستی وی در خصوص برخورد با ایران مورد استفاده قرار بگیرد.
چرا که به اعتقاد شارپ «قدرت یک پدیدهی یکپارچه، یکجا و برگرفته از ذات کسانی که خود را صاحب قدرت میدانند نیست. بلکه قدرت سیاسی و یا قدرت در هر منطقه صرفنظر از ساختار سازمانی، به مردم آن منطقه مربوط میشود. لذا ساختار قدرت، تکیه بر فرمانبرداران قدرت دارد. اگر مردم از صاحبان قدرت اطاعت نکنند آنها دیگر هیچ قدرتی ندارند.»
او معتقد است تمامی ساختارهای مؤثر قدرت دارای «سیستمهای تقویت کننده و یا تهییج کنندهی فرمانبرداران» هستند. حال اگر بتوان در فرآیندی میان مدت این ساختارها را با بحران کارآمدی و یا خلأ مشروعیت مواجه کرد، میتوان انتظار داشت که «ساختارهای پنهان قدرت» نیز انسجام بیابند. به نحوی که «پنجرهای» باشند برای اعمال تغییرات مؤثر در دولتها؛ از این رو انتصاب جیلیان برنز میتواند فرصت مناسبی برای پیادهسازی آموزههای جین شارپ در ایجاد و تعمیق شکافهای دولت – ملت در ایران باشد. موضوعی که جیلیان برنز پیشتر آن را در حوادث فتن تهییج 88 یکبار تجربه کرده است.
تجربهی حضور برنز در دبی و اجرای پروژهی (EXCHANGE) «تبادل افراد و گروهها»
در زمان حضور برنز در دفتر امور ایرانیان در دبی، ایدهی جدیدی تحت عنوان «پروژهی» (EXCHANGE) «تبادل افراد و گروهها» اجرایی شد که در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمریکا با صرف هزینههای گزاف از راه پایگاههای ایجاد شده برضد ایران (دبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دبی صورت میگرفت.
از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمعآوری اطلاعات، ایجاد وبسایت و آموزش دربارهی نحوهی برگزاری انتخابات، اعزام هنرمندان و مشاغل حرفهای با هدف کادرسازی و ارائهی کمک به سازمانهای غیردولتی برای اجرای پروژهی براندازی نرم در ایران بوده است. این ایده منحصر به فرد که در پی تأسیس دفتر امور ایران در دبی (مستقر در کنسولگری آمریکا) از سوی وزارت امور خارجهی این کشور که مشابه پایگاه «ریگا» در لتونی در زمان جنگ سرد بود، باعث گردید تا جیلیان برنز به عنوان کارشناس عملیات روانی بتواند از راه این دفتر فعالیتهایی در خصوص جذب نخبگان ایرانی و تأثیرگذاری بر اندیشهها و برداشتهای آنان به منظور ترغیب آنها به اقدام برضد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار دهد.
موضوعی که سخنگوی وقت وزارت امور خارجهی آمریکا در خصوص آن میگوید: «دولت آمریکا از طریق سفارتخانههای خود در کشورهای حاشیهی خلیجفارس و سایر کشورهای همسایهی ایران، با سازمانهای غیردولتی و رسانههای ایران همکاری و تعامل خواهد داشت. آژانسهای مسافرتی بین ایران و آمریکا را افزایش خواهیم داد و مبلغ 5میلیون دلار برای بازدید استادان و معلمان و حرفههای دیگر از آمریکا پرداخت خواهیم کرد.»
بر همین اساس دفتر امور ایران در دبی طی سالهای حضور برنز در آنجا توانسته بود در قالب برگزاری دورههای آموزشی و اعزام گروههای متعدد از اقشار مختلف به آمریکا؛ مبادرت به ایجاد زمینههای لازم جهت برقراری ارتباط با لایههای مختلف اجتماعی و نخبگان جامعه کرده و دعوت شوندگان بدون طی مراحل معمول اخذ ویزا و با مساعدت مستقیم مسئول امور ایران در کنسولگری آمریکا، خانم جیلیان برنز (و آقایان رامین عسگرد و تیموتیریچاردسون) به آمریکا مسافرت میکردند که عمدتاً تحت تأثیر قرار گرفته و پس از بازگشت نیز به عنوان مسئول تشکیل گروههای جدید و اعزام آنها به آمریکا فعال میشدند.
البته در آن زمان خانم برنز شاخصهایی را برای جلب نخبگان ایرانی از لایههای مختلف اجتماعی طراحی کرده بود که مهمترین آنها عبارت بودند از: «جوان بودن»، «مؤثر بودن»، «بازگشت حتمی به ایران»، «تحصیلات عالی»، «ارتباط با نهادها و مراکز دولتی» و «افراد دارای عدم سوءسابقهی سیاسی.» این در حالی است که خانم برنز در دورهی حضور خود در دبی علاوه بر اجرای موفق پروژهی (EXCHANGE) مبادلات دوجانبه، توانست اجرای طرح ابتکار منطقهای بنیاد «سوروس» را نیز به عرصهی عمل درآورد.
برنز و ضربهی سهمگین دستگاه امنیتی ایران
برآوردهای وزارت امور خارجه و نحوهی ترقی شغلی برنز حکایت از رضایت دولتمردان آمریکا از وی در دوران حضورش در دفتر دبی دارد چرا که به اعتقاد مقامهای کاخ سفید، آنچه که باعث شده تلاشهای جیلیان برنز در منطقه به نتیجه نرسد، اشراف اطلاعاتی – امنیتی ایران بر تحرکات عناصر امنیتی غرب در منطقه بوده است.
به عبارت دیگر برنز در حالی که از پوشش مؤسسههایی نظیر «مریدین، صلح، آسپن و ...» برای اجرای موفق پروژهی (EXCHANGE) استفاده میکرد، نتوانسته بود از تور اطلاعاتی وزارت اطلاعات ایران بگریزد و در نتیجه ضربهی اطلاعاتی – امنیتی وزارت اطلاعات ایران به عناصر این شبکه در داخل و خارج از کشور در سال 87، پروژه را با شکست مواجه کرده بود.
این تجربهی زور آزمایی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران باعث شده تا در دور جدید عملیات روانی آمریکا برضد ایران که همزمان شده با اعمال تحریمهای نفتی و بانکی، جیلیان برنز این بار در نقطهای دورتر از جغرافیای سرزمینی ایران اما اثرگذارتر از دفتر دبی به طرحریزی عملیات روانی برضد جمهوری اسلامی ایران بپردازد.
سیاستی که به نظر محور اصلی آن بر بزرگنمایی تأثیر تحریمهای اعمالی غرب برضد ایران استوار شده و انتظار میرود در یک همگرایی گسترده میان اپوزیسیون داخل، خارج و بیگانگان پیگیری شود تا رد پای جیلیان برنز در پیادهسازی این سیاستها کمرنگتر شود. از این رو شاهد آن هستیم که علاوه بر تریبونهای بینالمللی آمریکا و بخشهای رسانهای فارسی زبان وابسته به این کشور، سایر رسانههای ضدانقلاب نیز در اقدامی منسجم به زیر چتر فرماندهی میز امور ایران در وزارت امور خارجهی آمریکا درآمدهاند تا طرحهای جدید خانم برنز با موفقیت دنبال شود.
یکی از این رسانهها، «بی.بی.سی» فارسی است. رسانهای که از قضا در جریان فتنهی 88 نیز نقشی مؤثر بر عهده داشت و امروز نیز در بزرگنمایی تحریمهای غرب بر ضد ایران بسیار پر کار است. از این رو در ادامه، نگاهی مصداقی به گوشهای از مطالب «بی.بی.سی» فارسی در دورهی زمانی انتصاب جیلیان برنز و ابلاغ سیاستهای 7 محوری ادارهی اطلاعات ملی آمریکا در قبال ایران تا به امروز خواهیم داشت.
بی.بی.سی بازوی عملیاتی برنز در پیادهسازی طرح 7 محوری ادارهی اطلاعات ملی آمریکا
در تحلیل محورهای هفتگانهی ادارهی اطلاعات ملی آمریکا برای تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران که بناست تا «انتهای تابستان» امسال ادامه پیدا کند، میتوان به وضوح، الهامگیری این طرح از آموزههای جین شارپ را مشاهده کرد و تأثیرات حضور جیلیان برنز در اتاق فکر وزارت امور خارجهی آمریکا را در پیادهسازی طرحهای عملیات روانی برضد ایران به منظور بزرگنمایی اثرات تحریمهای نفتی و بانکی غرب، ملاحظه نمود.
بر این اساس برنز با همکاری بخش فارسی شبکهی «بی.بی.سی»، برنامهی مفصلی را برای القای ناآرامیهای اجتماعی و اقتصادی به بهانهی تحریمهای نفتی و بانکی تعبیه کرده که بخشی از آن در ادامه مورد اشاره قرار گرفته است:
الف) بر اساس بند دوم محورهای هفتگانه (آغاز نارضایتیهای نقطهای)، دامن زدن به نارضایتیهای داخلی در حوزهی معیشتی به عنوان راهکاری اثرگذار بر مواضع ایران اعلام شده و به همین منظور به برخی از رابطهای جریان فتنه مأموریت داده شده تا بر روی موضوع بحرانهای کارگری و وضع معیشتی مردم تمرکز کنند.
موضوعی که رسانههای خبری کلید اجرای آن را از روز جهانی کارگر در سال جاری زدند. «بی.بی.سی» فارسی در گزارشی با عنوان «انباشت مطالبات کارگری در آستانهی روز کارگر در ایران» ضمن بزرگنمایی از اعتراضهای کارگری در ایران مینویسد: «در آستانهی روز جهانی کارگر، اول ماه مه (12 اردیبهشت)، اعتراضهای کارگران ایران نسبت به حقوق معوقه، عدم امنیت شغلی و گرانی در گوشه و کنار این کشور بالا گرفته است. فعالان کارگری ایران معتقدند که این روز فرصتی مناسب برای بیان خواستههایشان است و مطابق اصل 27 قانون اساسی، حق برگزاری راهپیمایی و تجمع دارند. اما به باور آنان دولت ایران در این زمینه همکاری نمیکند.»
ب) در بند سوم این طرح به انفعال کشاندن دستگاه اجرایی با هدف القای انفعال و در ادامه، مطالبه برای تغییر راهبردهای سیاست خارجی بهویژه در بحث هستهای آن هم از درون دولت مورد توجه قرار گرفته است.
در این زمینه نیز شاهد آن هستیم که «بی.بی.سی» گزارشهای مفصلی را در خصوص اثرگذاری مخرب تحریمها بر اقتصاد ایران منتشر کرده است. به عنوان مثال در گزارشی با عنوان «اثرگذاری تحریمهای بینالمللی بر رفتار کشورهای تحریم شده» مسئلهی اثرات مخرب تحریمها بر اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته و آورده شده «جملگی رهبران ایران ظاهراً بر این نظر استوارند که تحریمها هیچ تأثیری بر این کشور نداشتهاند.
گرچه بالا بودن نرخ بیکاری، تورم روزافزون، سقوط ارزشها، شکاف عمیق طبقاتی و بسیاری از سختیهای دیگر میتوانند علل مختلف و متعدد، نظیر ناکارآمدی دولت و سوءمدیریت داشته باشند، تحریمها بیشک سهم بزرگی در خرابی اوضاع ایران دارند. بسیاری از رهبران ایران در عین حال دولت را مسئول گرانی آذوقه، مسکن، بیکاری و انواع ناهنجاریهای اجتماعی میدانند.
دلیل هرچه باشد، ایران ناچار است مایحتاج خود را با واسطه و به قیمت بالاتری بخرد، فربهی واسطهها از این اختلاف قیمت میآید. تأثیر تحریم را همچنین میتوان در کیفیت و کارآمدی ناوگان هوایی کشور یافت. در این زمینه نظیر مسائل دیگر، دو برداشت غالب یافت میشود: آنکه تحریمها را ناکارآمد میداند و دیگری که تحریم را جایگزین جنگ میبیند برای فراهم شدن شرایط برای تغییر رژیم.
نظر نخستین به تأثیر تحریم در کوتاهمدت مینگرد، دومی بر حوصله و افزایش تحریم در میانمدت و بلندمدت عنایت دارد. رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، 14 سال در برابر تحریم مقاومت کرد تا آنکه آخر، در هم شکست. به نظر میرسد که تحریمهای آمریکا و اروپا که در راه هستند، قادر خواهند بود مشکلی جدّی برای سیستم بانکی و بخش درآمدزای انرژی ایران به وجود آورند، خاصه اینکه کشورهای عربی آمادهاند تا کمبود نفت ایران در بازار جهانی را تأمین کنند.»
نویسندهی این گزارش در پایان نوشتار خود به منظور ایجاد انفعال در مدیران و مسئولان ایرانی که بهدنبال راهکارهایی برای عبور از سد تحریمها هستند، پیشنهاد میکند ایران از حقوق هستهای خود عقبنشینی کند: «راه سادهتر برای دور زدن تحریمها نه در مسکو و نه در پکن یافت میشود. این راه در تهران است و بازگشت به واقعگرایی سیاسی در جهت منافع ملی با نیت خروج از بنبست کنونی و گریز از جنگی که آغازش آسان، ولی اداره و پایانش غیرقابل پیشبینیاست.»
ج) در بند چهارم طرح یاد شده: «فعال شدن زیر ساختهای جریان فتنه در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی» توصیه شده و در بند 5 به نظریهی جین شارپ در خصوص تصویرسازی منفی از حاکمیت تحت عنوان «فراگیر نشان دادن فساد اقتصادی» پرداخته شده است.
د) در بند پنجم بالا گرفتن اختلافهای درون نظام، ششمین توصیهی راهبردی ادارهی اطلاعات ملی آمریکا به دولتمردان این کشور در مقابله با ایران است که میتواند به سرخوردگی و گسترش یأس در جامعه منجر شود.
هـ) بینتیجه گذاشتن مذاکرههای هستهای نیز آخرین گام این راهبرد است. بر اساس این رویکرد تأثیر بینتیجه ماندن مذاکرهها در فضای داخلی ایران بهویژه بخشهای اقتصادی شوکهای پی در پی وارد میکند و امکان مدیریت فضا را از نظام میگیرد.
«بی.بی.سی» در گزارش خود در خصوص گرانیهای اخیر ایران همین موضوع را بهانه قرار داده و مینویسد: «یکی از دلایل عمدهی افزایش قیمت کنجاله علاوه بر مشکلات ناشی از نقل و انتقال پول، به نوسانات قیمت ارز به ویژه دلار در ایران مربوط میشود که بعد از مذاکرههای بینتیجهی مسکو در مورد برنامهی جنجالبرانگیز اتمی ایران روند صعودی به خود گرفت.»
این شبکهی خبری در یادداشتی با عنوان «بگذارید اقتصاد راه خود را برود»، از پیگیری نتایج مذاکرهها توسط مردم ایران خبر داده و مینویسد: «مردم قبل و بعد از مذاکرههای هستهای، در انتظار نتیجهی آن بودهاند و از نزدیک خبرها را دنبال کردهاند... اما مهمترین عوامل اثرگذار بر گرانیهای اخیر و آشفتگی بازارهای ارز، سکه و طلا را باید تشدید تحریمها و مذاکرههای هستهای دانست.»
نتیجهگیری
واقعیتهای سیاسی ایران نشان میدهد که پیادهسازی طرحهای مربوط به عملیات روانی در ایران با موانع گستردهای مواجه است. به طوری که برنامهریزیهای صورت گرفتهی دشمنان انقلاب در خصوص فتنهی 88 که موضوعی سیاسی و داخلی بود، نتوانست خللی در ارادهی راسخ ملت ایران ایجاد کند چه رسد به مسئلهای نظیر پروندهی هستهای که مقولهای ملی و خدشه ناپذیر برای مردم ایران است.(*)
*سجاد سلامی؛ کارشناس مسائل بینالملل/
منبع : پایگاه تحلیلی تبیینی برهان
شهردار تهران که تکاپوی او و یارانش طی ماههای اخیر در راه اندازی ستادهای پیدا و پنهان، قابل کتمان نیست، درصدد است با تغییرات سریع و همچنین ساخت و تجهیز بسیاری از معابر شهری ، نظر مثبت مردم تهران را جلب کرده تا از این طریق، محبویت خود را در انتخابات ریاست جمهوری محک بزند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مصطفی حق بین ، سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ چندی پیش، تصویر فوق در رسانه های داخلی جنجال به پا کرد ، «حضور قالیباف با کت و شلوار گلی» در جلسه اضطراری در ایام «آب گرفتگی مترو و معابر شهری» باعث شد تا برخی رسانه ها از تلاش بی وقفه ی او در رفع مشکلات شهری خبر دهند ، هر چند گروه دیگری پخش چنین تصویری را «تبلیغاتی» خواندند.
اما محمدباقر قالیباف شهردار تهران که از او به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری دور یازدهم یاد می شود ، ظاهراً با انتقادهای صریحش از دولت، رسماً فعالیت های انتخاباتی خود را کلید زده است. او برای نخستین بار طی چند سال اخیر ، ورای مسائل شهر تهران، به انتقاد صریح از دولت پرداخته است.
به گزارش سرویس سیاسی «
انتخاب» ؛ وی در اظهارنظر اخیرش که در یک همایش بیان شده، نه در مقام شهردار تهران که در لباس یک منتقد جدی دولت یا شاید کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 92 سخنرانی کرده و شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور را «غیرقابل قبول» خوانده است.
این تصویر مربوط به انتخابات ریاست جمهوری 84 است
شهردار تهران که تکاپوی او و یارانش طی ماههای اخیر در راه اندازی ستادهای پیدا و پنهان، قابل کتمان نیست، درصدد است با تغییرات سریع و همچنین ساخت و تجهیز بسیاری از معابر شهری ، نظر مثبت مردم تهران را جلب کرده تا از این طریق، محبویت خود را در انتخابات ریاست جمهوری محک بزند.
گرچه اتفاقات مثبت در دوران شهرداری قالیباف (بالاخص ماههای اخیر) کم نیست ، اما ضعف شدید سازمان های زیرمجموعه در خدمت رسانی به مردم و همچنین فساد آزاردهنده در برخی سازمان ها، ادارات و بالاخص دفاتر خدمات شهری وابسته به شهرداری تهران، به حدی غیرعادی و آزار دهنده است که همواره به عنوان «نمونه ای بارز» میان مردم شهرت دارد.
شباهت قالیباف در خصلت و خصائص با احمدی نژاد کم نیست ، او چونان سلفش در شهرداری تهران ، از ابتدایی ترین ساعات روز تا ساعات پایانی شب در دفتر کارش مشغول به کار است، اما مردمی که همواره در طبقات سازمان های مختلف شهرداری سرگردان هستند و با برخی کارمندان «عصبانی، از زیر کار در رو ، عاشق تعطیلی ، ارجاع و اشکال گیری و ... » رو به رو می شوند ، بدون توجه به نوع تلاش قالیباف، عملکرد زیرمجموعه ی او را (به حق) به حساب شهردار تهران می نویسند.
هر چند شباهت های مدیریت احمدی نژاد و قالیباف بسیار زیاد است، اما تفاوت های قالیباف با احمدی نژاد نیز کم نیست. قالیباف برخلاف احمدی نژاد سعی می کند تاحدودی به مشاوره ها گوش کند، کمتر با رسانه ها و افراد وارد نزاع شود، در ملاء عام اتهاماتی تند متوجه دیگران نمی کند، ضمن آنکه به لحاظ ظاهری نیز تفاوتی چشمگیر با احمدی نژاد دارد و حتی ستاد انتخاباتی شهردار فعلی در سال 84، تا توانست از خصوصیت ظاهری مناسب او استفاده کرد ، بهر روی بررسی ها از نوع مدیریت ، خصائل، خصائص شهردار فعلی و سابق تهران، نشان می دهد شباهات این دو به یکدیگر، بسیار بیشتر از تفاوت های آنهاست. شاید رویکرد رسانه های حامی این دو سیاستمدار نسبت به منتقدان و مخالفین، شباهت عجیبی داشته باشد ، هر دو طیف رسانه ها، فرد مورد حمایت خود را مطلقاً قادر ، مدبر و خالی از اشکال می دانند و تحمل نقد را ندارند (به درگیری رسانه های حامی قالیباف و احمدی نژاد که این روزها بیشتر شده، توجه کنید)
از دیگر سو، احمدی نژاد نیز در برخی شرایط، شاخصه های مثبتی نسبت به قالیباف دارد ، او برخلاف فرمانده سابق ناجا سعی می کند تیم و افرادی متنوع را در سازمان تحت مدیریتش استفاده کند، اما شهردار فعلی تهران با استفاده از تیمی بسته و برگرفته از همشهریان که مستقیماً از «ناجا» (محل قبلی ریاست او) به «شهرداری تهران» منتقل شده، سکان هدایت شهرداری تهران را دردست گرفته است و البته طبق روال، برخی «سرداران» معزز ناجا با تغییر لباس و عنوان، «دکتر» شده و به خدمت رسانی مشغول شدند.
قالیباف چه گفت؟قالیباف برخلاف احمدی نژاد که همواره از «مدیریت جهانی» صحبت می کند، در سخنرانی اخیرش از «مدیریت جهادی» سخن گفته و تصریح کرده است: در مکتب مدیریت جهادی باید به رسالت تعالی و تولید توجه کنیم و با کمک مدیریت جهادی بین این دو تعادل و توازن در صحنه اجتماعی برقرار کنیم . این هدف اساسی است که باید در دهه پیشرفت عدالت و در نظام اداری به آن توجه کنیم.
به گزارش سرویس سیاسی «
انتخاب» ؛ وی با تاکید بر اینکه در اسلام زمان موضوعیت دارد و از اهمیت برخوردار است ، گفت : نباید یک فرودگاه درست کنیم و کارمندانش را بعد از سی سال که همچنان فرودگاه افتتاح نشده بازنشست کنیم ، نباید بیمارستانی 90 تختخوابی بسازیم و آن را بعد از 26 سال افتتاح کنیم .
وی ادامه داد : شاید در ذهن آن ها که شناخت عمیقی نسبت به دین ندارند آن ها را به دین بدبین کنیم و گرنه این افراد نمی دانند بروز چنین مشکلاتی از شخص قالیباف است که قبل از مبنا قرار دادن عقل و معنویت از توکل حرف زده است .
شهردار تهران با تاکید بر اینکه امروز در کشور در برخی جاها پیشرفت خوبی داشته که مایه افتخار نظام اسلامی است گفت : در حوزه علمی انرژی هسته ای، هوا و فضا، نانو و غیره پیشرفت خوبی داشته ایم که از قضا ریشه آنها در مدیریت جهادی بوده است و بچه هایی توانسته اند به موفقیت برسند که مدیریت جهادی را با پوست و گوشت و خون خود احساس کردند و به جای اینکه بگویند برو، خودشان رفته و بقیه را نیز دعوت کرده اند کسانی که با عقلانیت معنویت و توکل حرکت کرده اند.
قالیباف تاکید کرد: کارنامه ما امروز در حوزه اقتصاد قابل قبول و قابل دفاع نیست با درآمد 16 میلیارد دلاری بحران بیکاری، تورم و ضعف داشته ایم و امروز با درآمد 120 میلیارد دلاری هم مشکلات بیکاری تورم و گرانی داریم.
وی ادامه داد: در حوزه مسائل فرهنگی هم همین مشکلات وجود دارد که در این بخش ها کارنامه ما زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست.
شهردار تهران با بیان اینکه امروز دفاع از انقلاب و نظام در کارآمدی دین در اداره جامعه است و این همان کلامی است که امام (ره) و مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته اند گفت : در شش دهه گذشته مصر به عنوان کشوری اسلامی مدتی کامل در اختیار اردوگاه شرق و مدتی نیز در اختیار اردوگاه غرب بود و بعد از آن نیز در اختیار کسانی قرار گرفت که برداشت غلطی از اسلام داشته اند اما بعد از آن مردم مصر دانستند که در بن بست هستند و امروز نیاز به الگو دارند.
قالیباف با اشاره به اینکه من ادعایی ندارم که نظام اسلامی می تواند الگو باشد تصریح کرد: نظام اسلامی اما می تواند تابلوی راهنمایی باشد که اگر به آن به درستی نگاه کنند مسیر خود را پیدا می کنند ما امروز با شعار دادن نمی توانیم الگو قرار بگیریم و باید با کارمان آن ها را دعوت کنیم.
شهردار تهران با تاکید بر اینکه در دهه چهارم انقلاب باید با عقل تصمیم بگیریم و نه با احساس خاطرنشان کرد: گاهی می آییم شهرداری را با این همه پول دست قالیباف می دهیم اما پیش از آن بررسی نمی کنیم که ببینیم قالیباف قابلیت این کار را دارد یا می خواهد با سعی و خطا کار را اداره کند.
وی تصریح کرد: برای مردم چه فرقی می کند که قالیباف عامدانه خطا کند یا جاهلانه ، مهم خسارتی است که با کار سعی و خطا در کشور پیش می آید و این نشان می دهد اگر خطا کنیم یعنی توکل وجود ندارد .
قالیباف با اشاره به اینکه اگر من در دهه اول انقلاب که تنها 20 سال داشتم خطا می کردم می گفتند جنگ است و کسی نیست و.. اظهار کرد : اگر امروز جنگ شود درحالیکه 500 فرمانده گردان کارآمد داریم از پشت میز کسی را بردارند و بگویند برو و بر خدا توکل کن ، خدا توی سرش می زند و می گوید من به تو عقل دادم. عقل متصل به وحی در وجود همه انسانهاست و باید تعقل و صبر کرد .
شهردار تهران تاکید کرد : ما از تحریم ها نگرانی نداریم اما به این شرط که مدیریت داشته باشیم ، تیم داشته باشیم ، برنامه داشته باشیم . خداوند تضمین کرده است که اگر در راه او و در این مسیر حرکت کنیم پیروز خواهیم بود اما به این شرط که وقتی چیزی را به ما داده سر طاقچه نگذاریم و کار دیگری انجام دهیم .
وی با اشاره به سخنی از شهید بهشتی که رسالت انقلاب اسلامی را ارائه الگو به بشر دانسته است اظهار کرد: اکنون در دهه چهارم انقلاب ، جوانان در داخل و همچنین دیگران در خارج از کشور به مدیریت اسلامی نگاه میکنند و به عملکرد ما .
قالیباف تصریح کرد: حلقه اصلی در مدیریت این است که معتقدیم مدیریت جهادی ، نه به عنوان علم بلکه به عنوان یک مکتب است. چون در علم از زیربنا به روبنا می رسیم اما در مکتب از روبنا به زیربنا می آییم و اکتشافی عمل می کنیم و باید توجه کنیم که مدیریت جهادی می تواند راهگشا باشد.
وی با تاکید بر توجه به مساله صبر و توکل در مدیریت نیز گفت : توکل باید خود را در تبلور عینی بیاورد و باید در حوزه ثبوتی به جامعه مدیریت جهادی را ارائه کنیم.
شهردار تهران ادامه داد: در زندگی مهمتر و با ارزشمند تر از زمان چیزی نداریم و به هر میزان که می گذرد به شب اول قبرمان نزدیکتر می شویم و بازگشت به عقب قابل جبران نیست . پس در مدیریت مساله زمان ، قناعت و اقتصادی بودن اهمیت بسیاری دارد .
قالیباف افزود : البته اقتصادی بودن به معنای پول خرج نکردن نیست بلکه در برخی مواقع به دلیل اهمیت موضوع باید پول خرج کرد اما اسراف نکرد و مهم این است که کار و اولویت را درست تشخیص دهیم.
وی تاکید کرد : امروز گیر ما این است که به جای تکیه به روش های اثباتی، روش های ثبوتی از مدیریت را در جامعه نشان دهیم. امروز باید بتوانیم در در همه حوزه ها با عدد و رقم پاسخ داد . ما انقلاب را اینگونه فهمیده ایم ، مدیریت انقلاب و دوران دفاع مقدس نیز مدیریت جهادی بود.
شهردار تهران ادامه داد : علما و بزرگان دین وانقلاب ، امام خمینی (ره) ، مقام معظم رهبری ، شهید مطهری و... که در حوزه نظری اسلام را برایمان بیان کردند نشان دادند که در کنار توکل و صبر ، عقلانیت و حساب و کتاب می توان به نتایج بزرگ رسید.
قالیباف با اشاره به اینکه به جامعه گفتیم اگر نظام اسلامی محقق شود این گونه عمل خواهیم کرد تصریح کرد : امروز باید کارنامه نشان دهیم و در جایی که ضعف داریم آن را عنوان کنیم و بدانیم مدیریت جهادی به عنوان یک مکتب ، یک ضرورت برای کارآمدی دین است و با مدیریت غرب به طور حتم نمی توانیم نظام اسلامی را به افق مورد نظر برسانیم چراکه راه ها با هم متفاوت است.
وی خاطرنشان ساخت : در مدیریت جهادی رابطه ها دلی است و در کنار ترکیبی از اندیشه ها ، همه نسبت به هم حس می گیرند و احساسات وجود دارد. امروزه در نظریات مدیریت غرب به رابطه عواطف تاکید شده ، مساله ای که در مبانی دین ما نیز مورد تاکید قرار گرفته است و مهم این است که در عرصه مدیریت نظام اسلامی به آن عینیت بخشیم.
شهردار تهران با تاکید بر اینکه در مدیریت جهادی اراده ها و عملکردها مهم هستند خاطرنشان ساخت : مهم این است که در مسیر حرکتمان فرصت سوزی نکنیم . در مدیریت جهادی باید واقعا به نیازها در لحظه پاسخ داد.
قالیباف افزود : در مدیریت جهادی به همان میزان که به توکل و صبر تاکید می کنیم باید به عقلانیت و معنویت نیز توجه کنیم . باید تعادل را مدنظر قرار داد و دقت کنیم اگر صرفا به توکل اندیشیده شده و عقل را تعطیل کنیم ، توکلی وجود ندارد.
وی ادامه داد : با مدیریت جهادی است که باید تلاش کنیم جمال و جلال زندگی انسانها را تضمین کنیم و در سایه مکتب جهادی است که این قابلیت وجود دارد.
شهردار تهران با تاکید بر اینکه اگر امروز تلاش کنیم خداوند به جز اجر اخروی ، اجر دنیوی ما را نیز به زودی می دهد به دفاع مقدس در دوران نخست وزیری بنی صدر اشاره کرد و اظهار کرد : در آن دوران باوجودی که در عرصه نظام ولایی بودیم هرقدر حرکت می کردیم به بن بست می رسیدیم مانند ماجرای شهدای دانشجو در عملیات هویزه. اما بعد از آن پیروزی های متعددی در حصر آبادان ، فتح المبین و طریق القدس اتفاق افتاد.
قالیباف با اشاره به اینکه عاقبت امور دراین دنیا اتفاق می افتد به مساله پشتیبانی امریکا از صدام اشاره کرد و گفت : همان امریکایی که صدام را حمایت می کرد ، خودش چوبه دار او را مهیا کرد و اعدامش کرد.
وی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه در بحث مدیریت جهادی توجه به اصل بیا و برو از اهمیت بسیاری برخوردار است گفت : این ، تفسیر عینی شوم و شود است. در دفاع مقدس زمانی لشکری به موفقیت می رسید که فرمانده اش جلوتر از بقیه می رفت و می گفت بیایید . خودش را در شرایط سختی قرار می داد و بعد از بقیه می خواست که بروند. این همان شوم و بعد شود است. اگر مدیری ایستاد و گفت برو ، شوم اتفاق نیفتاده است.