در تپه جعفر آباد یکی از مهمترین استقرارگاههای دشت شوشان در هزاره پنجم قبل از میلاد
به راستی یگان حراست میراث شوش به چه کاری مشغول است که آثار را به حال خود رها کرده و دنبال مسائل دیگر رفته است. نیروهای یگان حراست میراث برای چه کاری استخدام شده و حقوق می گیرند؟ اگر قرار است در حضور اینان آثار از بین برود، چه بهتر که نباشند. واقعیت آن است که در شوش به عنوان یکی از مهم ترین اسقرارگاههای بشری و کانون تمدن های شکل گرفته در ایران مدیریت توانمندی وجود ندارد و همین روند نابودی محوطه های تاریخی را در پی دارد
خوزنیوز / مجتبی گهستونی: گویا حفر محوطه های باستانی در شوش به امری عادی بدل گردیده و قبح آن برای سازمان میراث فرهنگی از بین رفته است.
اما مساله ای که از همه دردناکتر است اینکه کار به جایی رسیده که متجاوزان به حریم آثار به خود جرات داده و قبور سادات را نیز نبش می نمایند در حالی که میراث شوش خود را به خواب خرگوشی زده و در پی هر تجاوزی به جای اینکه به فکر راه حل برای این معضل باشد، صورت مساله را پاک نموده و شاکیان این تجاوزات را دشمنان میراث می خواند.
به راستی یگان حراست میراث شوش به چه کاری مشغول است که آثار را به حال خود رها کرده و دنبال مسائل دیگر رفته است. نیروهای یگان حراست میراث برای چه کاری استخدام شده و حقوق می گیرند؟ اگر قرار است در حضور اینان آثار از بین برود، چه بهتر که نباشند. واقعیت آن است که در شوش به عنوان یکی از مهم ترین اسقرارگاههای بشری و کانون تمدن های شکل گرفته در ایران مدیریت توانمندی وجود ندارد و همین روند نابودی محوطه های تاریخی را در پی دارد.
این بار نوبت به حفاری های در محوطه بسیار مهم و برجسته جعفر آباد به عنوان یکی از مهمترین استقرارگاههای دشت شوشان در هزار پنجم قبل از میلاد مسیح و دیگر آثار مجاور آن رسیده است. داستان از این قرار است که در مقبره یکی از سادات مهم منطقه به نام سید تفاخ که در بر روی تپه های جعفر آباد قرار دارد گودال عمیقی کنده شده و حتی سنگ قبر سید را نیز از جا درآورده و به کناری انداخته اند، به خیال درآوردن گنج.
مدفن یکی از سادات بزرگوار تفاخ برروی تپه جعفر آباد که بدنبال یافتن گنج کنده شده است
البته کار به همین جا ختم نشده و متجاوزان در نزدیکی این مدفن حفاری دیگری صورت داده اند که گودالی به عمق حدودا 10 متر را ایجاد نموده است که در نوع خود بی سابقه است وحتی تصور اینکه چگونه کسی خود را به انتهای گودال برساند نیز خطرناک است.
متاسفانه سازمان میراث فرهنگی تبدیل شده به سازمان تخریب میراث فرهنگی!!!! این دفعه مسولان میراث می خواهند اهمال کاری، سستی و بی توجهی خود نسبت به تخریب آثار را به گردن چه افرادی بگذارند؟
البته در گذشته نیز مسولان میراث مواردی مانند برداشتن آثار توسط گزارشگران خبر 20:30 را به جناح های مخالف خود نسبت دادند وبه جای اینکه فکری به حال امور حفاظتی خود بکند، درهای محوطه شوش را بستند. که نتیجه آن می شود چیزی که امروز شاهد آن هستیم.
اطلاعات تاریخی تپه جعفر آباداین تپه به سه دوره تاریخی تقسیم شده است.دوره اول معماری چینه ای وخشتی داشته است. چند خانه از دوره دوم نیز حفاری شده است که دیوارهای خشتی داشته اند و کف آنها نیز با خشت چیده شده بود. سفالهای این تپه همگی از دوره سوزیانا هستند. در ضمن ادوات سنگی گوناگونی مانند هاون،سنگ ساب، تیغه،رنده و غیره از این تپه بدست آمده است .
از سال 1969 تا 1978 هشت فصل کاوش توسط هیات باستانشناسی فرانسه در ایران به سرپرستی ژنوییودلفوس در تپهها ی جوی، جعفر آباد و بندبال انجام شد. در طی این کاوشها کهنترین آثار و بقایای فرهنگی در تپه جعفرآباد به دست آمده است. این تپه به عنوان شاخص مراحل گوناگون فرهنگهای دوران مختلف ده نشینی در حوزه فرهنگی شوش است. برای نخستین بار در دوره روستا نشینی قدیم (5000- 4800 پ . م ) در محوطه باستانی جعفر آباد شوش سفالهای نخودی دشت شوشان تولید شدند. زیستگاه اولیه آن حدود 2000 متر مربع مساحت داشت و سه بار به طور عمده تجدید بنا شده بود.
معماری این فاز متشکل از اتاقهای مسکونی بزرگ یا تالارهایی است که با انبارهای کوچکتر در بافت زیستگاهی بسیار هستهای قرار گرفته است. به همین دلیل فضای باز محوطه کم است. یک کارگاه سفالگری در جعفرآباد در یک مقطع زمانی که این محوطه مسکونی نبود سفال تولید میکرده است. در این محوطه باستانی سفالهای منقوش ظریف، پیکرکها، حلقههای سفالی و گل میخها یا مخروطی سفالی سوراخ شده یافت شده است. این اشیا در بندبال نیز در لایههای هم دوران به دست آمده است و احتمالا به نجیبزادگان یا کنشهای آیینی مربوط می شود. کوره سفالپزی و احتمالا کارگاه پیکرهسازی تنها مدارک حاکی از وجود فعالیتهای صنعتی است.
گورهای متعلق به دو نوزاد و یک کودک به دست آمده که احتمالا در گوشه ساختمانهای متروک جعفرآباد قرار داشتهاند.