طرح توسعه مسجد قاجاری آقا سید علی اهواز باعث تعرض شد گزارش از وضعیت مستندسازی در حوزه میراث فرهنگی سکانس ابتدایی فیلم با نوشته «سپاهان قهرمان» که بر روی یکی از درختان یک محوطه تاریخی کندهکاری شده آغاز میشد و سپس فیلمبردار از سایر محوطههای آن بنا که بر روی در و دیوار آن یادگاری هایی از قبیل اسامی و تاریخ بازدید از آن منطقه نوشته شده بود تصویربرداری را ادامه داده تا به این ترتیب با ساخت یک مستند به آسیب شناسی این موضوع که چگونه باید قدر میراث فرهنگی کشورمان را بدانیم، بپردازد. اگر بخواهیم بدون اغراق از تأثیر چنین مستندهایی بر روی مخاطب حرف بزنیم میتوانیم بگوییم که مشابه چنین مستندهایی حداقل بر روی نیمی از بازدیدکنندهها تأثیر مثبت دارد و موجب میشود که هنگام حضور در یک بنای تاریخی، صحنههای آن مستند در ذهن ما تداعی شود و مانع از انجام کارهای آسیب زننده به آن محیط شود. اما ساختن مستند در حوزه میراث فرهنگی تنها محدود به مستندهای آسیب شناسانه نمیشود. مستندهایی که با موضوع شناسایی و معرفی یک منطقه با ارزش تاریخی ساخته میشوند هم به نوعی دیگر میتوانند در حوزه حفظ هویت و تمدن کشورمان چه در داخل و چه در خارج از کشور تأثیرگذار باشند. تأثیرگذاری داخلی شان از این جهت است که برای افرادی که تابهحال به آن منطقه نرفتهاند تشویق میشوند که از آن منطقه بازدید کنند. تأثیرگذاری خارجیشان هم از این جهت است که با میراث و تاریخ کشور ما آشنا میشوند. مستندسازی با موضوع میراث فرهنگی، حجم قابل توجهی از آثار مستند را در ایران و دیگر کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. شاید به این دلیل باشد که مجال پرداختن مستقیم به این موضوع در دیگر شکلهای فیلمسازی کمتر است و بهطور کلی هنرمند مستندساز به دلیل هویت تاریخی خود علاقه ویژهای به میراث فرهنگی و هنری به جای مانده از پیشینیان دارد. مستندساز با اسناد و مدارک سر و کار دارد و چه بهتر که به جای استفاده صرف از اسناد و مدارک، خود آنها موضوع اصلی کار فیلمساز قرار بگیرند و مستندساز مستقیم آگاهی بخشی در این خصوص را انگیزه و هدف خود قرار بدهد. مستندسازی با موضوع میراث فرهنگی برای هنرمند فیلمساز نوعی ادای دین به تاریخ هنر و فرهنگ است، چراکه این مستندها نیز زمانی به گنجینه میراث فرهنگی کشور خواهند پیوست و آیندگان درباره آنها با تحسین یا تقبیح به قضاوت خواهند نشست. مجتبی گهستونی، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان که خود دستی در ساختن چند مستند داشته و در چند اثر هم دستیار کارگردان بوده است در این باره به گفت: با توجه به اینکه اهواز به عنوان یک مرکز استان بیشتر تحت عنوان یک شهر صنعتی شناخته شده است در حوزه میراث فرهنگی و قدمت تاریخی نیز بسیار باارزش است که کمتر به آن توجه میشود بهطوری که این روزها شاهد تخریب وسیع بافتهای تاریخی این شهر هستیم با این حال مستندهای بسیاری درباره این شهر توسط هنرمندان مختلف ساخته شده است که از شبکه استانی خوزستان گاهی پخش میشود و بعضاً به رفع مشکلات میراثی این استان کمک کرده است. وی در ادامه افزود: در سالهای گذشته شهرداری اهواز مستند «اهواز شهر من» را تولید کرد که در همان سالهای حدود دهه هفتاد از شبکه استانی اهواز پخش شد و با استقبال خوبی از طرف شهروندان اهوازی مواجه شد. در این مستند ضمن اشاره به ارزش تاریخی و هویت شهر اهواز مناطق گردشگری آن به شکل جذابی برای بیننده معرفی شده بود. وی «ققنوس در آتش» و «عبور از کارون» را از دیگر مستندهایی که با موضوع بررسی ارزش تاریخی اهواز ساخته شدهاند، عنوان کرد و گفت: این آثار توسط شهرداری استان در سالهای 90-89 پخش شدند و اتفاقاً مورد توجه هم قرار گرفت. گهستونی در ادامه خاطرنشان کرد: «اهواز ساتراپ نشین» عنوان یکی دیگر از مستندهایی است که به تاریخ شهر اهواز از دوران باستان تا دوران معاصر پرداخته و هنوز هم پخش نشده است، احمدرضا بشیری در این فیلم تصاویری را از جنگ جهانی و جنگ تحمیلی بازسازی کرده و در مستند خود آورده است و از این جهت این کار با سایر مستندهای ساخته شده در حوزه میراث فرهنگی متفاوت است. سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان پس از معرفی این آثار در خصوص اهمیت ساخته شدن چنین مستندهایی در حوزه میراث فرهنگی گفت: داشتن فیلم و تصویر یکی از عناصر جدانشدنی در حوزه میراث فرهنگی است که کارشناسان این حوزه بخصوص باستان شناسان از این ابزار در جهت تحقق اهداف خود بسیار بهره بردهاند اما اینکه داشتن مستند در این حوزه به این اندازه ارزشمند است به این دلیل برمیگردد که داشتن تصاویر مستند به یک کارشناس و باستان شناس این فرصت را میدهد که یک بنای تاریخی را در دوران فعلی با دوران گذشته مقایسه کند علاوه بر اینکه داشتن مستند از یک بنا در برهههای زمانی متفاوت به شناسایی فرهنگی رفتاری، گفتاری و گویش یک منطقه نیز کمک میکند. وی افزود: علاوه بر این در طول زمان میتوانیم یک آرشیو تصویری درخصوص یک منطقه جمعآوری کنیم که به عنوان یک گنجینه باارزش برایمان ماندگار شود. گهستونی با اشاره به اینکه داشتن تصاویر مستند کمک بسیاری به دانشجویان این رشته میکند، تصریح کرد: دانشجویان و اهل فن این حوزه نیز میتوانند از اطلاعات این مستندها در جهت تکمیل اطلاعت خود استفاده کنند؛ کارشناسان این حوزه هم از این مستندها میتوانند در جهت پیشبرد اقدامات خود در حوزههای تخصصی همچون مرمت و بازسازی استفاده کنند؛ به این دلیل که یک باستان شناس با دیدن تصویر بهتر میتواند یک بنا را بازسازی کرده و به عبارت دیگر به واقعیت نزدیکتر بسازد. وی در پایان گفت: سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی این حوزه خوب است که مستندهای این حوزه را جمعآوری کند وآرشیو تصویری در این حوزه برای علاقهمندان و کارشناسان فراهم کند. ایرج میلانی که بسیاری او را از این جهت که به شهرهای ایران سفر کرده و اطلاعات جامع و کاملی در این حوزه دارد مارکوپولوی ایران مینامند در این خصوص به گفت: ساختن مستند و پخش آن از تلویزیون و یا سینما بسیار اهمیت دارد از این جهت که همه مردم که کتابخوان و یا اهل اینترنت نیستند که بتوانند درباره میراث فرهنگی کشور مطلع شوند، بنابراین ما باید برای مخاطب رسانهای مثل تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی نیز اطلاعاتی در این حوزه با ساختن مستند فراهم کنیم. وی ادامه داد: از طرف دیگر در دنیای امروز که دنیای رسانه هاست، رسانههای متفاوت و متعددی وجود دارد که هرکدام، مخاطبان مخصوص به خود را دارند و حال اگر ما مثلاً مستندی با حوزه میراث فرهنگی نسازیم یعنی تعداد بسیاری مخاطب در این حوزه را از دست دادهایم. میلانی که خود سازنده مستند «ایران بهشتی دیگر» هم هست در خصوص اهمیت مستندسازی افزود: یکی دیگر از اهمیتهای ساختن مستند در حوزه میراث فرهنگی این است که بسیاری از افراد به این حوزه کنجکاو و علاقهمند شده و تشویق میشوند برای پیگیری به آن منطقه و یا محلهای که مستند ساخته شده بروند. وی خاطرنشان کرد: ممکن است در ابتدا این مستندها مخاطبان بسیاری نداشته باشند اما به مرور زمان و با فرهنگسازی مخاطب و علاقهمند خود را پیدا میکنند البته شیوه ساخت مستند و رعایت اصول چنین مستندهایی خود در جذب مخاطب تأثیر دارد که یک فیلمساز باید آنها را رعایت کند. در نهایت با گفتههایی که از دستاندرکاران این امر شنیدیم به این نتیجه بدیهی که داشتن مستند در حوزه میراث فرهنگی تا چه حد میتواند تأثیرگذار باشد رسیدیم اما اینکه چه زمانی این موضوع محقق شود همیاری و همکاری نهادهای مرتبط از جمله سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا سیما وسایر نهادهای مربوط را میطلبد که با همفکری و مشورتهای کارساز به لزوم داشتن چنین مستندهایی پی ببرند و گامهای اصلی در این جهت بردارند، اتفاقی که تاکنون بهطور جدی شاهد آن نبودهایم. میلانی در پایان خاطرنشان کرد: ما اگر هم مستندی ساختهایم با علاقه شخصی فرد و صرفاً از روی دغدغهاش تهیه شده اما اگر همین مستندها به مخاطبان منتقل نشوند و از رسانهای برای علاقهمندان این حوزه پخش نشوند، نباید توقع ارتقای فرهنگ در این حوزه را از مردم داشت. روزنامه ایران - سارا فرجی
واکنش فعالان میراث فرهنگی به اظهارات یک مسئولخانم حیدریان از فعالیت هایی در میراث فرهنگی سخن می گوید که به زعم او در سطح ملی بوده اما به این اشاره نمی کند که روند تخریب و تعرض و کاهش حجم مرمت و حفاظت هم در سطح ملی نام خوزستان را در رده استان های ضعیف قرار داده است. شوشان / مجتبی گهستونی : با گذشت بیش از سه سال از مدیر کلی پرویز پورفرخی در اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان اینبار همسر ایشان نیز ترجیح داده است که به حوزه میراث فرهنگی ورود پیدا کند و به برخی اظهارنظرها واکنش نشان دهد. مریم حیدریان که تاکنون به همه انتقادات مطرح شده به همسر مدیرکلش برای همه ضعف هایی که در پرداختن به امور جاری واکنش نشان نداده است اینبار درصد برآمده واکنش اش را به شایعات برکناری همسرش از سمت مدیرکلی میراث فرهنگی را رسانه ای کند. همانطور که خانم حیدریان در ابتدا گفت و گو خود اظهار داشته که " کسی نیست که به حوزه میراث فرهنگی علاقه نداشته باشد " به بخشی از واقعیت های موجود از جمله نبود نیروی انسانی، فقدان ساختار و نداشتن حتی مکانی در خور شان اشاره نموده است. دغدغه ای که همواره همه دوستداران میراث فرهنگی داشته اند. فارغ از بخش از سخنان منصفانه ایشان مثل این حرف که "هرکسی بتواند میراث را خوب اداره کند باید مسئول باشد و اگر کسی باشد که امروز بتواند از ایشان بهتر اداره کند آن نفر بهتر باید بیاید و کار را بر عهده بگیرد." اما اعتراض ما به بخشی از سخنان این بانو است که مجالی یافته تا به طرح آنها بپردازد.ایشان مطمئن باشند که دوستداران میراث فرهنگی چشم بسته غیب نمی گویند. این خانم که در اظهار نظر به دور از واقعیت با ادعای اینکه اگر به سابقه انجمن ها نگاه کنیم در هر ده مطلبی که از میراث گفته اند 9 تای آن ها منفی بوده! عمده اظهار نظرهای دوستداران میراث فرهنگی را مغرضانه تلقی کرده اند.حال روی سخن ما با ایشان این است که مگر انجمن ها سابقه ای دارند که به آن استناد می کنند. آیا بهتر نبود که ایشان به جای زیر سئوال بردن دوستداران میراث فرهنگی که از جان و مال خودشان مایه می گذارند و از امکانات دولتی و حقوقهای آنچنانی هم بی بهره هستند به همسر محترمشان پیشنهاد می دادند که دست از لجاجت بی فایده با حوزه میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی بردارند. ایشان چگونه حاضر می شود نمره همسرش را صد بدهد و عملکرد دیگران را در کمال نا آگاهی زیر سئوال ببرد. ایشان از فعالیت هایی در میراث فرهنگی سخن می گوید که به زعم او در سطح ملی بوده و ارزش بالایی داشته اما به این اشاره نمی کند که روند تخریب و تعرض و کاهش حجم مرمت و حفاظت هم در سطح ملی نام خوزستان را در رده استان های ضعیف قرار داده است. | |
اهواز - خبرگزاری مهر: سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان گفت: طرح توسعه مسجد قاجاری آقا سید علی اهواز باعث تعرض به این اثر ثبت ملی شده است. | |
مجتبی گهستونی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: این مسجد که در مرکز شهر اهواز و در خیابان عظیم نبش مسلم قرار دارد در تاریخ ۱۷ اسفند ۸۱ به شماره ۷۹۲۹ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و قدمتی بالغ بر ۱۳۰ سال دارد. گهستونی عنوان کرد: طرح توسعه مسجد آقا سید علی در حالی انجام می شود که بارها موضوع مورد نظر به اداره کل میراث فرهنگی خوزستان اطلاع داده شد اما اقدام پیشگیرانه ای برای نظارت بر طرح توسعه صورت نگرفت. سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان تاکید کرد: در اهواز مساجد دیگری همچون حاج رضا، بیگدلی(توحید) و عامری نیز در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده اند |