سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یادی از یادگاران جنگ

سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید تشریح کرد:
آزاد سازی خرمشهر آنچنان مهم بود که پیر جماران در ترسیم عظمتش، آن را کار خدای منعال دانست. در گذر روزها و ماه ها و سال ها هرچه از یاد نسل های اول و دوم انقلاب رفته باشد، این برگ از تاریخ اما در برابر چشمان ایشان است. نسل های سوم و چهارم انقلاب اما باید بدانند که چه حماسه ها آفریدند فرزندان ایران در دفاع مقدس و چه غوغاها به پا کردند در برابر آن فرومایگان که به هوای جولان در سرزمین پارسیان آمده بودند.

 جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که از یادگاران دفاع مقدس در عملیات بیت المقدس، است و در آن عملیات فرمانده قرارگاه فتح سپاه بود اینگونه از فتح خرمشهر می گوید:

عملیات بیت المقدس یکی از 12 عملیات بزرگ و گسترده ما در طول 8 سال دفاع مقدس، بود. این عملیاتها ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس و والفجر مقدماتی و یکم، عملیات رمضان، خیبر و بدر و فاو و کربلای 5 و والفجر 10 بود.

در عملیات بیت المقدس انصافاً همه نیروهای ارتش و سپاه بودند شاید دو سوم نیروی زمینی ارتش بود لشکر 92 و 21 و 77 و 16 و تیپ های متعدد مثل 55 هوابرد و 23 نوهد و 58 ذوالفقار و 37 زرهی و یگانهای سپاه هم همینطور تمام یگانهای سپاه هم در این عملیات بودند 31 عاشورا، 41 ثارالله، 43 نور به فرماندهی شهید بزرگوار علی هاشمی 21 امام رضا (ع)، 8 نجف، 14 امام حسین (ع)، 25 کربلا، 7 ولیعصر، 27 حضرت رسول، 19 فجر، 33 المهدی و 46 فجر و 22 بدر. و هوانیروز و نیروی هوایی ارتش و حتی نیروی دریایی ارتش و کل تجهیزات مهندسی جهادسازندگی در این صحنه ها حضور داشتند. من درباره اهمیت فتح خرمشهر و عملیات بیت المقدس می خواهم به نکاتی بپردازیم.

برای بیان اهمیت فتح خرمشهر می توان عملیات بیت المقدس را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد ما میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که فتح خرمشهر چه نقش و جایگاهی در روند تحولات جنگ داشته است؟

 ما می توانیم برای پاسخ به این سوال به چند نکته اشاره کنیم. فتح خرمشهر پایان یک دوره و آغاز یک دوره جدید است و ماهیت جنگ را تغییر داد. به هر حال دشمن در آغاز تجاوز از مرزها عبور می کرد و شهرهای زیادی از ما به اشغال دشمن می آید و 15 تا 20 هزار کیلومتر مربع از خاک ما را دشمن تصرف کرد و در سال اول جنگ موفق نشدیم هیچ نقطه ای از سرزمینهای اشغالی را آزاد کنیم ولی در سال دوم جنگ یک تحول بزرگی اتفاق افتاد و با یک استراتژی نظامی و عملیاتهای موفق و سلسله وار دشمن را با قدرت به عقب راندیم تا به مرزها رسیدیم .

عمده عملیاتهای ما در استان خوزستان بود و نیمه جنوبی استان ایلام. دشمن در مرز خوزستان و انتهای جنوبی استان ایلام که جمعاً حدود 300 کیلومتر مرز داریم 10 هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای ما را اشغال کرده بود و در مابقی مرز که حدود 1000 کیلومتر است،5 تا 6 هزار کیلومتر مربع را اشغال کرده بود و این اهمیت مناطق اشغالی را در خوزستان می رساند ما با چهار عملیات پی در پی در سال دوم جنگ نزدیک 10 هزار کیلومتر مربع را آزاد کردیم.

دوره جدید با فتح خرمشهر آغاز شد و یک تصمیم استراتژیک توسط حضرت امام و شورایعالی دفاع گرفته شد و ما وارد خاک عراق شدیم و جنگ به مدت 6 سال دیگر ادامه پیدا کرد.

 با فتح خرمشهر ماهیت جنگ عوض شد یعنی تا قبل از فتح خرمشهر اگر اهداف صدام و رهبران بعثی عراق براندازی و سقوط نظام و تهدید جدی انقلاب اسلامی و نابود انقلاب و لغو قرارداد سال 1975 بود با فتح خرمشهر همه این اهداف از بین رفت و ایران را به قله پیروزی رساند و بر عکس عراق در آستانه سقوط قرار گرفت. قدرت نظامی عراق را که توانسته بود ظرف یک تا دو سال قدرتهای جهان و حتی قدرتهای منطقه را متقاعد ساخته بود که قدرت نظامی عراق قدرت بزرگی است و توانست ایران را شکست بدهد و ایرانی ها نتوانستند او را شکست دهند و همه اینها با فتح خرمشهر از بین رفت و صدام در آستانه سقوط قرار گرفت.


 نکته مهم دیگر اینکه خطری که آمریکایی ها با پیروزی انقلاب اسلامی احساس کردند مجدداً برای آنها با آزادی خرمشهر در ابعاد وسیع تری پیدا شد چون که دشمنان ما با تحمیل جنگ آمده بودند قدرت انقلاب را در مرزهای ایران مهار کنند. حالا بعد از فتح خرمشهر مجدداً این امکان برای انقلاب اسلامی بوجود آمد که قدرت تاثیرگذار بر همه مسایل منطقه باشد.

نکته دوم که می توان در پاسخ به این سوال  گفت این است که موازنه نظامی به سود ایران به شکل تعیین کننده ای تغییر کرد و ایران به عنوان یک ایران برتر و یک ایرانی که غلبه کرده بر یک قدرت نظامی که همه قدرتها پشت سر او هستند در برابر دیدگان ملت ها قرار گرفت و تا قبل از این، عراق به عنوان قدرت برتر محسوب می شد اما با فتح خرمشهر این موازنه نظامی به سود ایران و ملت و نیروهای مسلح تغییر کرد. همچنین منزلت ایران در عرصه نظام بین المللی ارتقاء پیدا کرد.

 نکته بعدی اینکه همه مبارزین و ملتهایی که علاقه به انقلاب اسلامی داشتند مثل فلسطین، لبنان، مصر و مردم افغانستان، مطمئن شدند که انقلاب اسلامی شکست ناپذیر است و خیلی خوشحال شدند و به مبارزه امید پیدا کردند و در فردای پیروزی فتح خرمشهر، حزب الله لبنان متولد شد که 25 سال از مبارزات آنها می گذرد و قدرت بسیار تاثیرگذاری هستند.

همچنین در داخل کشور مردم اطمینان پیدا کردند لیبرالها طی یک سال فقط شعار دادند و هیچ نقطه روشنی را از دشمن بازپس گیری نکردند و اطمینان پیدا کردند که این قدرت نظامی متکی بر فرماندهان حزب اللهی و با ایمان قادر است از منافع ملت ایران دفاع کند و تهدید را دور کند و تهدید را شکست بدهد.


همچنین با فتح خرمشهر ابعاد و ماهیت قدرت نظامی ایران آشکار شد. دشمن پیش از این باور نمی کرد که قدرت جدیدی شکل گرفته است که این همه تحولات را ایجاد کرده و اینها خرمشهر را فتح کردند. تا فتح خرمشهر قدرت این نیرو را ندیده بودند. ارزیابی نکرده بودند ولی با این پیروزی قدرت این نیروی نظامی جدید آشکار شد و آنها به شدت وحشت کردند.

 نکته آخر، نگرانی صدام و کسانی که پشت سر صدام بودند یعنی حامیان منطقه ای و جهانی صدام از فتح خرمشهر، آزادی خرمشهر نبود بلکه پیامدهای فتح خرمشهر بود که بر موازنه منطقه ای تاثیر گذاشت و موازنه را به سود ایران تغییر داد.  با فتح خرمشهر علایم شکست عراق برای همه آشکار شد و ظهور قدرت نظامی جدید ایران مهمترین نقطه نگرانی دشمن بود.

ما باید قبول کنیم که در سال دوم یک تحول انجام شد، یعنی در هر صحنه که فرماندهانی باایمان و فکورتر و باتدبیرتر و هوشمندتر باشند می توانند به بهترین شکلی از امکانات استفاده کنند .

در سال اول جنگ ما (آقایان حسنی سعدی، قاسم سلیمانی، موسوی قویدل هاو عزیز جعفری و سوداگر و دیگر عزیزان) بودیم اما آن تفکر خلاق نبود که ما را جمع کند. شهید صیاد شیرازی هم بود و آقا محسن هم بود ولی اینها در راس قدرت سپاه و ارتش نبودند. در سال دوم تحولی متاثر از تفکر و عزم و اراده فرماندهان بزرگوار ما پدید آمد که آن سرمنشاء پیروزی ها شد.


تفکر خلاق را در سال دوم جنگ همه این فرماندهان عرضه کردند . ما با همان امکاناتی که داشتیم دشمن را مورد حمله قرار دادیم و پیروز شدیم. در سال دوم یقیناً امکانات ما از سال اول جنگ کمتر بود. ابزار و امکانات ارتش ما در سال اول جنگ بیشتر بود. تانک، هلی کوپتر و توپخانه بیشتری داشتیم و در چندین عملیات ناموفق، بخشی از امکانات ارتش از بین رفته بود و جایگزین هم نشد و این روند تا آخر جنگ وجود داشت.

بنابراین تفکر خلاق در سال اول جنگ وجود نداشت. همچنین در خیلی از عملیاتها که ما شکست خوردیم از عدم شناخت ما نسبت به دشمن بود. و همین طور بهره گیری از تمام امکانات و منابع در چارچوب یک استراتژی موفق وجود نداشت سال دوم جنگ بود که ما همه امکانات و منابع را بکار گرفتیم. آیا در سال اول در این کشور، سپاه و نیروهای مردمی، جهادسازندگی نبودند؟ و اینها جزء منابع کشور نبودند؟ بودند اما یک عده ای مانع حضور اینها در جنگ در کنار ارتش می شدند.

شهید صیاد در کتاب ناگفته های جنگ می گوید: در سال دوم یک تحول بزرگی اتفاق افتاد. مطالبی یادداشت کرده ام از این کتاب که فرازهایی از آنرا می خوانم.

"سال اول جنگ تحمیلی اوضاع به گونه ای گذشت که اینرا باید از زبان آنهایی که در صحنه و در جریان بودند، شنید. ارتشی ها (قدیمی ها) دوران تلخ سال اول را یادشان هست.

برای برادران سپاه، صحنه عمل که میدانی برای کار داشته باشند، برایشان ایجاد نشده بود"(صفحه 195)

بنابراین در سال دوم جنگ اتفاق افتاد بهره گیری از همه امکانات و منابع و اعتماد بنفس و خلاقیت و شناخت دقیق از دشمن و انطباق با واقعیات، ویژگیهای استراتژی ما در سال دوم جنگ بود. بنابراین تفکر برتر و خلاقیت و ترکیب جدید نیروها که برادران ارتش و سپاهی و جهادسازندگی و بسیجی ها بودند و ید واحد شدند علیه دشمن و با طرح ریزی های عالی، حمله کردند و آن عملیاتها پیروز شد. ارتش عراق در همه سطوح غافلگیر شد و نفهمید و درک نکرد که این قدرت چگونه شکل گرفته است. ارتش همان ارتش بود ولی نیروهای مردمی و جهادی و سپاه آمدند و یک ترکیب جدید شکل گرفت و این پیروزی ها بدست آمد.


ارتش عراق در تمام سطوح، هم در سطح استراتژیک و تاکتیک و هم در سطح عملیات،‌ غافلگیر شد و تا آخر هم نتوانست تاکتیک ما را بفهمد.
 ماهیت این پیروزی ها باید تجزیه و تحلیل شود ماهیت این پیروزیها، ریسک فرماندهی، روش دست یابی به پیروزی ها، فرماندهی و کنترل، ابتکار عمل و خلاقیت، هدایت نیروها در شب، آموزش حین جنگ و تدبیرهای عالی فرماندهان در همه ابعاد نیروی انسانی،‌ لجستیک، اطلاعات و بسیاری از موضوعات دیگر باید بررسی شود تا اهمیت این موضوع روشن شود.

عملیات ساعت 12:30 شب و در روز دهم اردیبهشت سال 61  با رمز یا علی بن ابیطالب (ع) آغاز شد.

آقا محسن طی تحلیلی احتمال حمله اسرائیل به لبنان را همزمان با عملیات بیت المقدس   می داد – که این حادثه بعد از عملیات اتفاق افتاد.
مرحله اول را ما به سرعت عمل کردیم و رسیدیم به جاده اهواز – خرمشهر و توانستیم بین 30 تا 35 کیلومتر از جاده را تصرف کنیم و سرپلی به وسعت 700 الی 800 کیلومتر مربع را تصرف کنیم – دشمن به ما پاتک زد.

شب دوم و شب سوم با یک تلاش فراوان توانستیم اهداف باقیمانده را تصرف کنیم.

مرحله دوم را یک هفته بعد یعنی 17 اردیبهشت آغاز کردیم و رسیدیم به مرز، یگانهای تحت امر سپاه در قرارگاه فتح شامل تی 25 کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی بود و تی 8 نجف به فرماندهی شهید احمد کاظمی و تی 14 امام حسین به فرماندهی شهید حسین خرازی که با لشکر 92 اهواز و تی 55 هوابرد ادغام شده بودند از طرف ارتش مسئول قرارگاه فتح شهید نیاکی بود و از طرف سپاه من فرمانده بودم.
بعد از مرحله دوم، ما مرحله ای را با تعجیل آغاز کردیم که کار را تمام و یکسره کنیم که موفق نشد تی 25 کربلا و تی 55 هوابرد را از قرارگاه فتح شرکت کردند و باضافه یگان های قرارگاه نصر، قرار بود در منطقه شلمچه در داخل مرز خودی از شمال بطرف جنوب حرکت کنند و خود را به بوارین برسانندو عقبه دشمن را ببندند و کار را تمام کنند که دشمن مقاومت کرد و ما موفق نشدیم این در حقیقت مرحله سوم بود.
مرحله سوم یا چهارم را ما با تاخیر شروع کردیم و ما 13 روز ماندیم و می اندیشیدیم که چه کاری انجام دهیم و ما بحران کشف راهکار داشتیم آیا از حاشیه کارون برویم آیا از دروازه شهر خرمشهر وارد شهر بشویم، آیا ما مجدداً تاکتیک شلمچه را انجام دهیم.

در آخر ما به این نتیجه رسیدیم که کل مانور را تمرکز دهیم بین جاده و مرز و کمبود نیرو هم داشتیم به قرارگاه فجر. هم گفتیم شما یک قرارگاه کوچک درست کنید 3 تیپ آمد یک تیپ از لشکر 77 و دو تیپ از سپاه بنام تی 19 فجر و تیپ 33 المهدی و آمدیم یک قرارگاه درست کردیم بین فتح و نصر در این مرحله و دیگر لشکر 92 با ما نبود چون منطقه قرارگاه فتح در مرز را به او سپردیم و یگان های قرارگاه فتح فقط تیپ 8 نجف و تیپ 14 امام حسین (ع) بود – البته شهید نیاکی با توپخانه لشکر،‌ تا آخر ما را همراهی کرد.

و روز 2 خرداد حمله صورت گرفت و یادم هست که ساعت 10 صبح با شهید احمد کاظمی تماس گرفتم و به ما گفت خرمشهر آزاد شد و به آقای رضایی بگو – من رفتم پیش احمد کاظمی. همان ساعت 10 صبح در خرمشهر و ما رفتیم داخل خانه ها و دیدیم دشمن از آنجا رفته است و گروه گروه در حال تسلیم شدن هستند و ساعت 15:30 بعدازظهر این پیروزی اعلام شد.

برای مطالعه کامل سخنان ایشان در این باره به ویژه نامه آزادی خرمشهر تابناک مراجعه نمایید .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد