فصول سرد و گرم اهواز فرقی به حال مسافران نمی کند این چادرهای رنگی همیشه مقابل بیمارستان طالقانی اهوازبرپا هستند چادرهایی که شاید به چشم مسولینی که هر روز از جلو بیمارستان رد می شوند عادی می آیند
در اهواز فرقی نمی کند کوچک باشی یا بزرگ ؛ هرسنی که داشته باشی بدون شک اسم فلکه ساعت یا امانیه را شنیده ای . محلی که روزانه رهگذر هزاران نفر می باشد ؛ پر از دود ماشین و اداراتی که اکثرا آنجا تجمع پیدا کرده اند تا یکی از شلوغ ترین مکان های اهواز را شکل بدهند .
مکانی که شاید فکر هم نمی کنیم که طبیعی ترین حق هر مسافری در یکی از خیابان های آن پایمال می شود مسافرینی که هیچ کدام خاطره خوشی از اهواز با خود نخواهند برد.
بیمارستانی بدون سر در
خیابان مستعان امانیه را که وارد بشوی چادرهای رنگارنگی می بینی که نشان از محل اسکان مسافران دارند. روبروی این چادرها بیمارستانی بدون سر در وجود دارد .اینکه چگونه باید این بیمارستان را شناخت یا باید از رهگذران پرسید ویا اینکه می بایست از ساکنین قدیمی اهواز باشی. بیمارستان طالقانی اهواز در حال حاضر علاوه بر مصدومین استان به استان های کهگیلویه و بویر احمد، چهار محال و بختیاری ، بوشهر و لرستان و حتی در مواقع ضروری به کشور عراق خدمات می دهد.
مسافران سرگشته بیمارستان
این بیمارستان در سال 1342 با ظرفیت پذیرش 150 تخت بستری ساخته شدو با وجود اینکه به سایر استانها نیز خدمات می دهد ولی محلی برای اسکان مسافران ندارد این در حالی است که هشتمین طرح اسکان همراهان بیماردر شیراز راه اندازی شده است ولی همراهان بیمار در اهواز که معمولا از استانهای دیگر راهی اینجا می شوند سرگردانند و مجبورندکه ماه ها بدون داشتن آب آشامیدنی ، سرویس بهداشتی ،غذای مناسب و حتی محل آرامی برای خواب در چادرهایی زند گی کنند که گاهی بلای جان آنها می شود.
داستان فوت مادر بزرگ بوشهری
هنوز داستان فوت ناشی ازگاز گرفتی پدر بزرگ و مادربزرگی که روبروی بیمارستانی در بوشهر برای معالجه نوه شان چادر زده بودند از اذهان عموم پاک نشده است که همچنان شاهد بی توجهی مسولین به این امر هستیم وشاید مسولین انتظار فاجعه ای را می کشند که اینچنین بی تفاوت با این مسافران برخورد می کنند.
این چادرهای رنگی
فصول سرد و گرم اهواز فرقی به حال مسافران نمی کند این چادرهای رنگی همیشه مقابل بیمارستان طالقانی اهوازبرپا هستند چادرهایی که شاید به چشم مسولینی که هر روز از جلو بیمارستان رد می شوند عادی می آیند گویا چادر های این مسافران برای آدرس دهی بیمارستان طالقانی اهواز لازم است چرا که وجود چادرها مقابل بیمارستان یکی از راه های شناخت این بیمارستان بدون سر در است.
همراهان بیماران که توانایی پرداخت کرایه هتل یا مهمانسرا را ندارند مجبور می شوند که ماهها روبروی بیمارستان چادر بزنند دریغا که رفت و آمد ماشین ها باسرعت زیاد و بعضا پخش موزیک با صدای بلند آسایش شب را هم از آنها گرفته است.
دسترسی دشوار
همراهان بیمار که دسترسی راحتی به سرویس های بهداشتی ندارند حتی هفته ها هم نمی توانند حمام بروند شاید حال و روز آنها از بیماران بستری در بیمارستان اورژانسی تر باشد.
سال تحویل در چادر
یکی از همراهان که 2 ماه است در این چادرها زندگی می کند و حتی لحظه سال تحویل هم در چادر بوده می گوید: من از سوسن و سرخاب مسجد سلیمان آمدم و چوپانی بیش نیستم ما در آنجا برق نداریم و همسرم وقتی که در زمستان داشت بخاری نفتی را پر می کرد دچار سوختگی شد . الان 2 ماه است که بساط خیابانی دارم حتی آب آشامیدنی را هم می خرم اینجا هیچ گونه امکاناتی نیست.
چند هفته بدون حمام
وی می گوید: چند هفته است که حمام نرفته ام می دانم که رفتنم پیش زنم با این سرو وضع درست نیست چون در این گرمای هوا با این سر و وضع ممکن است باعث تشدید بیماری اش شوم ولی چه کار می توان کرد صدای ما که به هیچ جا نمی رسد وگرنه در مسجدسلیمان باشی و گاز نداشته باشی ! بابت هزینه بیمارستان هم نگرانم می گویند موقعه مرخصی مشخص می شود خدا کند از پس اش بر بیایم.
زیبا که خواهر یک دختر 25 ساله است و ازسردشت کهگیلویه و بویر احمد آمده می گوید: خواهر من هم بر اثر بخاری نفتی دچار سوختگی 80 درصد شده و الان در بیمارستان است حال خوبی ندارد گاهی به هوش می آید و گاهی از هوش می رود .
بیمارستان های شهر نفتی
او می گوید اولین بار است که به اهواز آمده ام و فکر می کردم که بیمارستانها در شهر نفتی و مهمی مثل اهواز خیلی بهتر از اینها باشد واقعا شرایط سختی است . می بینید که من همراه 2 برادرم در یک چادر تنگ مجبور هستیم شب و روز را بگذرانیم حتی چادر هم نداشتیم یک خانواده موقع رفتن چادرشان را به ما قرض دادند.
مسولین که نه رسیدگی می کنند و نه حتی به سراغمان می آیند. موقعه حمل بیمار روی آمبولانس نوشته بود 115 رایگان ولی از من 100 هزار تومان بابت حمل بیمار گرفتند نمی دانم این چه اورژانس رایگانی است !
زندگی رو یک پتو
زیبا می گوید خانواده هایی بودند که از همین استان خوزستان مقابل بیمارستان روی یک پتو شب را روز می کردند شرایط برای خودشان خوب نیست چه برسد به ما که به ناچار از یک استان دیگر آمده ایم در سایر استانها این شرایط نیست نمی دانم چرا اینجا حتی کوچکترین امکاناتی هم به همراهان نمی دهند ؛در حالی که سالم وسر حال بودن ما در بهبود حال بیمارمان اثر گذار است با وجود این اگر همه ی این مشکلات به شفای بیمارمان بیانجامد راضی هستیم.
شوشان / رویا محمودی