در روزهای اخیر، قطر به عنوان یکی از کشورهای کوچک عرب حوزه
خلیج فارس، سیگنالهایی را برای ایران فرستاده است؛ سیگنالهایی که باید از
هماکنون آنها را جدی گرفت.
قطر به
عنوان یکی از کشورهای بسیار کوچک عربی حوزه خلیج فارس، سالهاست که سیاست دیپلماسی
شناخته شده فعالی را با دیپلماسی عمومی و رسانهای پیگیری میکند و در این میان هم
به نام میانجیگری دیپلماتیک، پیامهای گوناگونی را به کشورهای دور و نزدیک حوزه
جفرافیایی خود میفرستد.
به گزارش «تابناک»، با وجود این، از دید کارشناسان
بینالمللی این نکته هم پنهان نمانده که مبنای تحلیل سیاستگذاران قطری در مسائل
منطقهای در سالهای اخیر بر پایه محور دوگانه سنی ـ شیعه شکل گرفته
است.
بنا بر این گزارش، این کشور عموما در قالب دیپلماسی عمومی و رسانه ای و
گاه به گاه در شکل دیپلماسی متعارف این مبنای تحلیل سیاست خارجی خود را آشکار
میسازد.
این گزارش در ادامه آورده است، برگزاری مذاکرات آمریکا با طالبان
در این کشور، در همین چهارچوب تحلیل میشود و همین سیاست، خودکار سیگنالهایی را به
همسایگان و از جمله ایران مخابره میکند.
در مسأله طالبان، قطر با تلاش
برای به قدرت رسیدن طالبان به عنوان یکی از دشمنان ایران در منطقه، میکوشد که
مرزهای شرقی ایران را در مخاطرات طالبانی قرار دهد؛ طالبانی که ریشهای عربی و سنی
دارد و تسلطش بر افغانستان فارسنشین، حوزه امنیتی شرق ایران را دستخوش تغییر و
دگرگونی خواهد کرد.
در مسأله سوریه، قطر با همراهی عربستان و ترکیه، عمدتا
میخواهند مبنای تحلیلی خود در سیاست خارجی، یعنی تفوق اهل سنت بر محور شیعی را
دنبال کنند. از نظر گاه آنان به هر میزانی که پول و سرمایه برای ساقط کردن بشار اسد
هزینه شود، به همان اندازه این سرمایه گذاری برای تضعیف ایران، حزبالله و حتی عراق
قابل بهره برداری خواهد بود.
در موضوع دولت عراق هم این کشور با پناه دادن
به طارق الهاشمی ـ که به اتهام فعالیت تروریستی تحت تعقیب است ـ سیگنالهای خود را
به دولت شیعی نوری مالکی و البته دولت ایران فرستاده است.
قطر اعلام کرده است
که به نظر آنان طارق هاشمی جرمی مرتکب نشده و بدین گونه وارد موضوعی شده که در
صلاحیت آنان نیست و البته ایجاد یک روال غیر قانونی در پناه دادن به مجرمان سیاسی
در منطقه است.
اما حضور مجرمی سیاسی در قالب مخالف حکومت شیعی نوری مالکی
در قطر و ترکیه از سوداگریهای سیاسی این دو کشور حکایتها میکند.
این
تحولات به خوبی نشان میدهد که دیپلماسی عمومی و رسانه ای قطر در این سالها به شدت
ماهیتی ایدئولوژیک یافته است؛ ایدئولوژی که اتفاقا نه جنبه ای برون دینی که درون
دینی دارد. بدین گونه که به جای مقابله با ایدئولوژی رقیب در منطقه، یعنی ایدئولوژی
صهیونیستی، ایدئولوژی شیعی با مرکزیت ایران را نشانه رفته و البته در این مسأله
عربستان و ترکیه هم با قطر هم نظرند و یک خط واحد را دنبال میکنند.
البته
ائتلاف این سه کشور علیه محور شیعی در منطقه، ائتلاف شکننده ای است و اختلافات این
هر سه بیش از آنی است که انتظار دوامی طولانی مدت را از آن داشت؛ اما تا حل بحران
سوریه، این سه کشور موضع واحدی را در قبال محور تهران ـ بغداد ـ دمشق ـ بیروت در
پیش خواهند گرفت؛ موضعی که بر خلاف موضع ایران که اتحاد جهان اسلام در قبال دشمن
مشترک منطقهای مسلمانان است تعریف میشود.