قاسم منصور آل کثیر
همواره لازمه در فرهنگ خودزیستن و به فرهنگ دیگری نگریستن شناخت بیش از پیش همدیگر است؛ شناختی که ما را با فرهنگ دیگری به اندازه یا حداقل نزدیک فرهنگ خود برساند. در کشورمان کثرت فرهنگ های متفاوت با اشتراکات زیبایی را شاهدیم که متاسفانه در رابطه با برخی فرهنگ ها کمتر تمرکز شده است. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب همه در فرهنگ های خود و زیر چتر فرهنگ ملی در حال زیستن هستند. حال برای آنکه این همزیستی مستحکم تر و استوارتر باشد، نیاز به شناخت همدیگر از طریق مقالات، گزارش ها و پژوهش ها داریم.
مردم عرب ایران یکی از همین فرهنگ های ملی کشورمان هستند که با آیین ها و رسومات مختلف در حال زیستن در کنار دیگر هموطنان خود هستند. مردم عرب خوزستان همچون دیگر مردم کشور فرهنگ خاص خود را دارند، آداب، رسوم، جشن و اعیاد این مردم قابل تامل است و همچون دیگر اقوام هموطن دارای لباس و اشیای هویتی هستند.
قهوه جوش عربی موسوم به «دله»
دله قهوه یکی از اشیای و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسم های رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بین المللی و حتی در برگزاری های هیات دولت در خوزستان و بازدیدشان از مردم عرب هموطن، همواره از این وسیله در پذیرایی ها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شده است. این نماد را در کشورهای همسایه و همچنین کشورمان در اهواز و آبادان به صورت نمادی در ابعاد بزرگ تر در میدان شهر نصب شده می بینیم که حاکی از فرهنگ و هویت شهری است. انسان شناسی اشیا و ابزار هویتی شاید یکی از مهم ترین موضوعاتی است که کمتر در آنها تعمق و تامل شده و کمتر موضوع گزارش و مقالات بوده است.
برای شناخت قهوه جوش عربی «دله قهوه» و آشنایی با شیوه استفاده از آن در مراسم ها، به یکی از بازارهای اهواز رفته ایم تا گزارشی در این باب تهیه کنیم. گفت وگویی با یکی از فروشندگان این وسیله فرهنگی.
حکایت بازار قدیمی عبدالحمید شنیدنی است. بازاری که همه اهل ادب را به یاد احمد محمود می اندازد. محل بساط این فروشنده در سوق عبدالحمید یا بازار عبدالحمید یکی از بازارهای قدیمی در اهواز است. در کنار این بازار خانه دادرس را می بینید، بنایی بازمانده از دوره قاجاری است که در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۷۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
برخی مراجعان از سر کنجکاوی و بنا به تعریف و تمجید آشنایان به این مکان مراجعه می کنند. بازارچه ای با ده ها دستفروش که به قول خودشان، در بساط شان همه چیز پیدا می شود. از بخور و عودهای عربی گرفته تا چفیه، دله قهوه عربی و ... .
در این بازار خانواده هایی را می بینید که برای خرید آمده اند؛ پدرهایی که دست دختر و پسر خود را گرفته اند و به بازار آورده اند تا در شلوغی همدیگر را گم نکنند؛ مادرهایی که خریدهای خانه را انجام می دهند.
کمی آن طرف تر در بساط زوج جوانی، انواع ظروف قدیمی که اکثرا شکسته و لب پر هستند، جا خشک کرده اند. آن سوی بازارچه، کمی آن طرف تر نوای یک ترانه قدیمی عربی که از ضبط صوت کهنه ولی زیبای دست فروش به گوش می رسد، در این بین در اواسط بازار دست فروش میان سالی را می بینی با پوششی عربی که کناری از خیابان را برای بساطش انتخاب کرده است. چفیه سیاهی بر سرش می بینی که نشان از سید بودن او دارد. چرا که سادات در خوزستان چفیه های سیاه و سبز بر سر می زنند. دشداشه ای (لباس مردان عرب) خاکستری رنگ بر تن دارد به همراه صندل های مشکی. خنده رو و بشاش است و با مشتریانش با خنده برخورد می کند.
ساعت تقریبا هفت عصر است، سرش زیاد شلوغ نشده بود. چند نفر را می بینی که بالای سر بساطش ایستاده اند و با ذوق طرح های دله ها (قهوه جوش) را به هم نشان می دهند. دلیلش هم تنوع دله ها بود. صبر می کنیم تا سر فروشنده خلوت شود و با آن هم صحبت شویم. فروشنده تنها همین دله ها را می فروشد و بساطش تنها فروش این وسیله سنتی است. جلو می روم و بعد از سلام و احوالپرسی از او در مورد ظرف های دله قهوه (قهوه جوش) و انواع آنها می پرسم. همه دله هایی را که برای فروش دارد را معرفی می کند؛ منجمله دله های نقش دار طلایی رنگ و دله های نقره ای که کمی از بقیه دله ها درشت تر بودند. در مورد قهوه و نحوه مصرفش در بین مردم اهواز می پرسیم، می گوید: در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام می دهند، البته همین شیوه را نیز در بین کشورهای همسایه عربی داریم. برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیله ای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت می دهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده می کنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در خوزستان قاف به گاف تلفظ می شود، گم گم که چیزی شبیه گلاب پاش های قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوش بو شدن آن استفاده می کنند.
هنگامی که قهوه آماده سرو باشد آن را در ظرف کوچک تری به نام «دله» که شبیه همان «گم گم» است در بالابیشتر توضیح دادیم ریخته و سپس این مراسم آیینی با زیرکی و دانایی فرد توزیع کننده آن ادامه می یابد. این فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری (که فنجانی بدون دسته است و فنیان خوانده می شود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه می کنند. اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد، ابتدا از وی پذیرایی می کنند و در غیر این صورت این مراسم از شیخ یا ریش سفید مجلس آغاز می شود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده می شود. در مقابل شخصی که فنجان را از میزبان می گیرد جزو آداب و رسوم است که فنجان را با دست راستش دریافت کند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند، نوعی بی احترامی به آداب و رسوم است. قهوه ای که از دله در فنجان ریخته می شود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دله را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنای آن است که دیگر کافی است و قهوه نمی نوشم. سپس میزبان سراغ نفر سمت راستی میهمان می رود و همین روند را تا انتها ادامه می دهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج می دهند و آن را قابل احترام می شمرند.