آیا جهان با جنگ جهانی سومی به نام جنگ نفت مواجه هست؟
آمارهای رسمی
نشان از آن دارد که نفت انگلیس تا پنج سال آینده و نفت آمریکا تا ده سال آینده تمام
می شود.
به جدول زیر نگاه کنید:
تاریخ
پایان ذخایر نفت جهان به زودی در خارج از خلیج فارس سر می رسد و درحقیقت طی ده سال
آینده تمام صنعت جهان متکی به نفت و گازخلیج فارس خواهد شد.
ولی این مساله
نه تنها ازهمین الان احساس می شود بلکه شروع هم شده است. طی ده سال آینده نفت هفت
کشور جهان به مرور کاهش می یابد به طوری که تولید نفت جهان را با کاهشی برابر بیست
و سه میلیون بشکه نفت در روز مواجه خواهد کرد و این هفت کشور بزرگ جهان که نفتشان
بزودی تمام می شود، در جدول زیر مشخص شده اند.
لذا جهان صنعتی
غرب به ویژه آمریکا و انگلیس باید برای جایگزینی آن فکری بکنند.
چند راه حل
وجود دارد:
1-راه حل جایگزینی انرژی های
دیگر به جای نفت مطالعات و پژوهشها نشان می دهد که طی ده سال آینده
که نفت کشورهای مورد نظر تمام می شود هیچ نوع انرژی جایگزین برای آن وجود ندارد.
تنها انرژی جایگزین گاز طبیعی است که آن هم درمنطقه خلیج فارس و روسیه وجود دارد.
که با بالارفتن مصرف روسیه گاز آنها بیشتر در داخل کشورشان مصرف خواهد شد و لذا
تنها منطقه ای که گاز طبیعی فراوان دارد که می تواند جایگزین نفت شود همین منطقه
خلیج فارس خواهد بود و قدرتهای جهانی که بیشترین سهم صنایع جهان را در اختیار دارند
به خلیج فارس وابسته خواهند بود ، بنابراین نبض جهان طی ده سال آینده در خلیج فارس
خواهد زد که این موضوع فرصتها و تهدیداتی را برای خلیج فارس در بر خواهد داشت.بستگی
به رفتار قدرتهای بین الملل منطقه خلیج فارس حوادثی را شاهد خواهد بود.
2-راه حل استعماری اگر خوی استعماری
غرب دوباره تحریک شود به سوی راه اندازی یک جنگ نفت خواهند رفت. متاسفانه علائمی که
درمنطقه دیده می شود حکایت ازاین راهکار دارد. درگیری در بحرین و تحریم ایران و
برخورد با سوریه وپیاده کردن نیرو درسرزمین لیبی شروع این جنگ نفتی جدید با شیوه
های دمکراتی منش انهم ازنوع اوبامایی ان است.آمریکا اگر بخواهد به سبک نئومحافظه
کاران و آقای بوش وارد سرزمینها منطقه شود توانایی نظامی واقتصادی لازم را ندارد.
باید ازدیگران بهره برداری کند. مثلا از مردم ناراضی بهره برداری کند و یا بیداری
اسلامی را درجهت منافع خود مصادره کند و یا ازعربستان در اشغال بحرین و یا از ترکیه
دراشغال سوریه استفاده نماید . با این روشها چند فایده مهم را می برد:
1- کمبود نیروی نظامی خودرا جبران می کند. 2- از اتهام
مستقیم دوری می جوید. 3-ازتلفات انسانی مشابه عراق وافغانستان پرهیز می
کند.آخرین بخش این سناریو سرنگونی دولت اسلامگرای ترکیه وپایان دادن
به خاندان ال سعود در عربستان است . متاسفانه دوستان ما در عربستان وترکیه متوجه
نقشه اروپا وامریکا نیستند. ودر دام آنها گرفتار شده اند.
3- راه حل دموکراتیک و انسانیغرب
وقدرتهای بین المللی منطقه را به حال خود رها کنند کشورهای بزرگ منطقه به خصوص
ایران وترکیه وعربستان ومصر مشابه پیشگامی فرانسه والمان درتشکیل اتحادیه اروپا با
بقیه کشورها دیگر منطقه یک اتحادیه اسلامی درمنطقه بوجود اورند. این کشورها
برنامه ای تحت عنوان صلح وتوسعه وعدالت به ابادانی وپیشرفت منطقه بپردازند وبه
تمامی درگیریها خاتمه دهند. مردمسالاری را به صورت مسالمت امیز درکشورهایشان پیاده
کنند وازکشتار مردم خود بپرهیزند وبرصدور نفت وگاز هم نظارت کنند. که با قیمت
عادلانه به تمام دنیا وبراساس قواعد بازار مبادله شود.
این
راهکار به نفع تمام دنیا ازجمله ملتهای امریکا واروپا هم خواهد بود. البته این کا
رمی تواند به یک نهضت بینالمللی تحت عنوان نفت وصلح هم تبدیل شود