«سال نو مبارک» را هم به زور میتوان دید، شوخی که نیست؛ هوا
۳۱ برابر حد مجاز آلوده است و این شرایط قدرت تعطیل کردن همه چیز را دارد؛ حتی
تعطیل کردن نفس! آن هم با گرد و غبار سرزمینی که سابقه تجاوز به کشورمان را دارد.
حالا اگر میخواهیم هشدار بدهیم، شاید بد نباشد که به جای مخاطب قرار دادن کودکان و
سالمندان و بیماران قلبی، هشدارمان را خرج مسئولان دلسوز داخلی یا مسئولان دل نسوز
عراقی کنیم!
دقت کنید:
چند
روز پیش مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: «هم اکنون غلظت گرد و غبار
در شهرستان اهواز ۴ هزار و ۸۷۳ میکروگرم بر مترمکعب و در شهرهای دزفول، اندیمشک و
شوش نیز بیش از ۳ هزار و ۱۶۸ میکروگرم بر مترمکعب است در حالی که حد مجاز آلودگی،
۱۵۰ میکرو گرم بر مترمکعب میباشد.» احتمالا حق میدهید که اسم این وضعیت را فاجعه
بگذاریم بیآنکه محکوم به سیاه نمایی شویم!
به گزارش «تابناک»، از چند سال
پیش که هجوم ریزگردها و غبارهای وارداتی از عراق به غرب و جنوب غرب کشورمان آغاز
شد تا کنون، اوضاع چنان تغییر کرده که دیگر هوای پاک برای مردمانی که ساکن این
مناطق هستند غیر عادی محسوب میشود و به نوعی تبدیل به حسرت شده است.
حالا
مدت مدیدی است که آسمان این استان غبار آلود است و شرایط زندگی برای مردمان ساکن
شهرهای متخلف آن بسیار نامساعد است تا جایی که صبر برخیهایشان تمام شده و در دل
میخواهند که این غبار به پایتخت هم برسد تا شاید چاره جویی شود؛ مردمانی از دیار
مقاومت که اینبار دلشان از دوستانی شکسته که گویا فراموششان کردهاند.
دقت کنید؛ دیدن
پل معروف اهواز دیگر کار سادهای نیست!
مردی که طاقتش از آلودگی ادامهدار هوا طاق شده،
میگوید: چون پایتخت نشین نیستیم و از قشر شهرستانی به حساب میآییم، لابد نباید
هیچ انتظاری داشته باشیم. شاعر میگوید: «نفس بکش، نفس بکش، اینجا نفس غنیمتِ». اما
اینجا نفس هم نمیتوان کشید؛ از یکی از ویژگیهای اصلی موجود زنده یعنی تنفس هم
محرومیم!
استاندار خوزستان با اشاره
به ضعف دستگاهها و سیستمهای پایشی برای پیشبینی پدیده مخرب گردوغبار گفت:
«از زمان گزارش حرکت توده از کشور عراق تا زمان ورود آن به استان بیش از سه ساعت
طول نمیکشد ولی اگر سیستمهای تبادل اطلاعات لحظهای لازم را داشته باشیم بهتر
میتوانیم برای زندگی مردم برنامهریزی کنیم. حداقل تا زمانی که این پدیده برطرف
نشده باید راهکارهای لازم برای مدیریت این بحران را به نحوی در اختیار داشته باشیم.
متاسفانه در این مدت که گردوغبار در کشور ما افزایش یافته میزان تخریب آن بر سلامت
جسم و روان افراد به صورت دقیق محاسبه نشده است، در حالی که داشتن اطلاعات میزان
تهدید سلامت افراد از سوی گردوغبار برای انجام برنامهریزیها برای مقابله با
گردوغبار مهم و ضروری است و باید مسوولان امر در این خصوص دست به کار
شوند.»
و ادامه میدهد: امیدوارم که مسئولین فکری به حال
کم کاری خویش کرده و تمام این بلایا را به حساب عذاب الهی گناه مردم بیگناه جنوب
کشور نیاندازند که دور از انصاف و مروت است.
این در حالی است که بر پایه
جدیدترین گزارش سازمان بهداشت جهانی که در مهر ماه سال گذشته (۹۰) منتشر شد، شهر
اهواز، مرکز استان خوزستان با اختلاف چشمگیر نسبت به دیگر شهرهای جهان در صدر
آلودهترین شهرها از نظر ذرات معلق کوچکتر از ۱۰ میکرومتر هوا اعلام شد. سازمان
بهداشت جهانی در گزارش خود آورده بود: «اطلاعات و آمار این بررسی، براساس
اندازهگیری سطح ذرات معلق در هوا توسط یک هزار و صد شهر جهان جمعآوری شده و در
اختیار این سازمان قرار گرفته است. در اهواز میزان ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرومتر
بهطور متوسط سالانه ۳۷۲ میکروگرم در هر مترمکعب بوده است.»
اکنون سال نو
رسیده است اما هوای خوزستان هنوز کهنه است؛ مدت هاست که کهنه است و علی رغم
صحبتهای مسئولان برای مذاکره با مسئولان عراقی و...، اگر بدتر نشده باشد،
نشانهای از بهتر شدنش هم نیست و جالب (!) اینجاست که این آلودگی چند ده برابری،
غالبا به تعطیلی هم منجر نمیشود!
از مهندس جوانی که در اهواز کار میکند
میپرسیم که چاره چیست و میگوید: حداقل اینکه همه شهرهای آلوده را چند روزی تعطیل
کنند تا شاید رنج مردم کمتر شود؛ شما هم تصاویر این هوای آلوده را منتشر کنید تا
همه بیشتر متوجه عمق ماجرا بشوند؛ مثل «نامه سرگشاده»!