خبرگزاری فارس: این روزها و در آستانه انتخابات مجلس، کف خیابانها تا دلمان بخواهد پر از عکسها و اسمها و جملههایی است که خواندنشان تمرین خوبی برای سر به زیر شدن است.
به گزارش خبرگزاری فارس، تراکتها از روی دیوارها به روی آسفالت خیابانها تغییر مکان داده و اگرچه دیگر روی هیچ دیواری برچسبی حاوی عکس و مشخصات نامزدهای انتخاباتی را نمیبینیم، اما روی زمین را که نگاه میکنیم کلی عکس و شعار میبینیم که توسط فعالان غیر داوطلب ستادهای انتخاباتی روی زمین پخش شده و در امر تبلیغات همکاری میکنند.
شیوههای مختلف تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی در چند سال اخیر متناسب با نیاز جامعه و میزان آشنایی افراد با شیوههای روز در حال تغییر هستند و هر روز شاهد روش جدیدی برای تبلیغ نامزدها هستیم. اما رایجترین و مشترکترین شیوه در بین همه نامزدها پخش تراکت تبلیغاتی در سطح شهر است.
اگرچه شهرداری در این دوره جایگاههای خاصی را در قالب بنرهایی سفید و بزرگ برای نامزدها تعیین کرده که فعالان ستادهای تبلیغاتی آنها بتوانند عکس کاندیدای مورد نظرشان را به جای در و دیوار منازل مردم و یا ستونها و دیوارهای شهر روی آنها بچسبانند اما واضح است که چنین تابلوهایی حتی با این ابعاد نمیتوانند جوابگوی حجم بالای تراکتهای تبلیغاتی نامزدها باشند.
پس شیوه معمول و مرسوم تبلیغات در این سالها به کمک تبلیغ کنندگان میآید و آن پخش تراکتها در سطح شهر و در اماکن شلوغ و پر تردد به ویژه بازار و مرکز شهر است که فرد یا افرادی در گوشهای از پیادهرو یا در ورودی مجتمعها ایستاده و آنها را به دست مردم میدهند.
همه ما در ایام تبلیغات انتخابات از این تراکتهای تبلیغاتی زیاد دیدهایم و شاید حتی چندتایی از آنها را از دست توزیع کننده گرفته و نگاهی هم به آن انداخته باشیم. این تراکتها در ابعاد مختلف و در شکلها و شیوههای متنوعی تهیه شدهاند اما یک ویژگی بین همه آنها مشترک است و آن نوع کاغذ و همینطور چاپ رنگی آنهاست.
تا اینجای کار که هیچ ایراد خاصی مشاهده نمیشود و هیچکس نمیتواند با ادعای انجام یک عمل غیرقانونی کسی را از این کار منع کند. اما همین عملی که در چارچوب قانون در حال انجام است به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، شهری، زیست محیطی و از همه مهمتر انسانی جرمی بزرگ محسوب میشود.
نمیدانم بعد از تمام شدن تبلیغات انتخاباتی چه بر سر اینهمه کاغذی میآید که میدانم کلی وقت و هزینه صرف چاپ آنها شده و همه از بهترین کاغذهای ممکن درست شدهاند. کاغذهایی که میتوانستند نقش کتابی را برای شاعر یا قصهنویس جوانی ایفا کنند که در حسرت چاپ حرفهایی است که خیلی بیشتر از شعارهای تبلیغاتی نامزدها میتوانستند برای جامعه مفید باشند. حداقل اینکه این حرفها تکراری نمیشوند و یکبار برای همیشه نکتهای را یادآوری میکنند که میتواند توشه زندگی خوانندگان آن کتاب باشد.
نمیدانم بعد از تمام شدن تبلیغات انتخاباتی تکلیف این خیابانهای پر از کاغذ چه میشود و آیا رفتگرهای زحمتکش شهرداری با آنهمه خیابانهای منتظر برای نظافت وقتی هم برای جمع کردن این کاغذها از روی زمین دارند یا نه.
نمیدانم بعد از تمام شدن تبلیغات انتخاباتی، ستادهای تبلیغاتی با آن همه کاغذ اضافی که روی دستشان مانده چه میکنند.
از یکی از این خیابانهای شلوغ و پرازدحام شهر عبور میکردم و در طول مسیر با حدود سه یا چهار نفر از افرادی مواجه میشوم که تراکت به دست ایستاده و هرکدام را به دست رهگذری میدهند. از هریک از آنها تراکتی گرفته و مستقیما داخل کیفم گذاشتم چون نه آنجا جای خواندن آن شعارهای بلند بالا بود و نه من آدمی بودم که بخواهم کاغذی را به روی سطح خیابان بیندازم.
همینطور که پیش میرفتم و همشهریهایم از روبهرو میآمدند و از کنارم عبور میکردند و برخی در جلو من در حال حرکت بودند و بعضی دیگر در حال عبور از خیابان و رفتن به سمت دیگر آن یا آمدن به این سمت آن و..... در دست اکثر قریب به اتفاق این شهروندان عزیز میشد این تراکتها را دید که یا در حال خواندنشان بودند و یا همینطوری در دستشان گرفته و راه میرفتند. اما تأسف آور این بود که تعداد زیادی از این افراد بعد از خواندن و یا حتی بدون اینکه نگاهی به آن بیاندازند کاغذ مذکور را کف خیابان انداخته و به راه خود ادامه میدادند!
هنوز هم نمیفهمم که اگر کسی قصد خواندن چیزی را نداشته باشد چرا باید آن را بگیرد؟! و اگر آن را خوانده و در همان چند ثانیه به این نتیجه رسیده که نامزد مذکور آن کسی نیست که باید انتخاب کند چرا باید کاغذ تراکت را روی زمین پرت کند آن هم در حالیکه میتوانست چند ثانیه دیرتر آن را توی سطل آشغالی بیاندازد که تنها چند متر با او فاصله دارد!
نمیدانم مشکل از چاپ این کاغذهاست یا از گرفتن آنها از دست توزیع کننده و یا از خود شیوه تبلیغاتی، تنها میدانم که دلم به حال این همه کاغذ یک رو سفیدی میسوزد که برای فرار از رسوایی بیرنگی دل به دریای رنگی شدن زدهاند!
دلم برای دخترکان و پسرکانی میسوزد که در آغاز سال تحصیلی باید از دفترهای استفاده شده سال قبل خواهر یا برادرشان برای نوشتن مشق استفاده کنند و ذوق داشتن یک دفتر مشق جدید را مثل خیلی چیزهای دیگر در خود خفه کنند.
---------------------------------
یادداشت از زینب عساکره