سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار روز خوزستان

گزارشی از اردوگاه متکدیان اهواز / از گدای هنرمند تا پیشنهاد رشوه 5 میلیونی به مامور شهرداری اهواز / + مصاحبه با سرپرست و کارشناس اردوگاه متکدیان اهواز + تصاویر

شوشان / رویا محمودی : چند وقت پیش خبری از گدایان هند منتشر شد که همه را انگشت به دهان کرد. خبر این بود : برخی از گدایان هندی برای جلب ترحم مردم ، اعضای خود را زیر تیغ تیز ساتور قطع می کنند تا از طریق برانگیختن احساسات و عواطف شهروندان پول بیشتری به جیب بزنند .

عجیب تر اینکه حرفه دست و پا قطع کنی گدایان در هند حرفه نان و آبداری شده و برخی پزشکی با گرفتن دو هزار دلار اعضای متکدیان را قطع می کنند.

به گزارش شوشان ، در هر کشور و شهری شیوه گدایان برای کسب درآمد و به جیب زدن پول بیشتر متفاوت است و هر گدایی خود را با شرایط زمان و مکان پیرامون آپدیت و بروز می کند ؛ گاهی دست و پای خود را قطع می کنند و گاهی با داشتن دست و پای سالم روی زمین می خزند و زمانی نیز نوزادی تازه متولد شده را پیش پای خود می گذارند و سوزن بر بدن او  فرو می برند تا گریه اش توجه عابرین را به خود معطوف کند و پولی را از سر ترحم نصیب شان سازد .

البته در گذشته شیوه‌  گدایی به این صورت بود که فرد با اعلام بدبختی و بیچارگی از مردم می‌خواست که به او کمک کنند، اما امروز این شیوه گدایی هم تغییر محسوسی داشته است.

در شیوه های جدید اخاذی و دریافت کمک، گدایان با کلاس با سر و وضعی مرتب سر راه مردم قرار می‌گیرند و با داستان سرایی درخواست پول می‌کنند.

این افراد که در اغلب موارد در راه مانده‌اند! در اکثر موارد با داستانی مشترک در خصوص اینکه "کیفم را زده‌اند" و یا "خانواده‌ام در منزل نیستند "و... از مردم می‌خواهند که به آن ها کمک کنند تا بتوانند خود را به جایی برسانند.

تا یکی دو سال پیش کلانشهر اهواز نیز پر بود از انواع گدایان ؛ گدایانی باکلاس به همراه متکدیانی بی دست و پا و بر زمین خزیده از هر قوم و نژادی ؛ اما امروز به همت نهادهای مختلف از جمله شهرداری ، نیروی انتظامی و بهزیستی تقریبا خبری از آن ها در شهر نیست و جمع شان در اردوگاه متکدیان جمع است.

در برخورد با متکدیان اولین موضوعی که مدنظر قرار می گیرد و به ذهن هر کس متبادر می شود این است که گدایان سطح شهر از نوع وطنی یا غیر وطنی هم به منظر شهری و روحیه مردم آسیب می رسانند و هم سلامت آنان را در معرض تهدید قرار می دهند اما جدا از این موارد کمتر کسی به پای درد دل های آنان نشسته و به حرف هایشان گوش سپرده تا متوجه شوند فلاکت امروزی شان معلول چه بوده و هست تا ریشه یابی شود و علت ها ریشه کن  ؛ چرا که برخورد با معلول و محدود کردن متکدیان در یک اردوگاه بدون پی بردن به علت اصلی ، مقطعی است و دردی دوا نمی کند و نتیجه اش این می شود که دوباره با همان وضع و ظاهر وارد جامعه می شوند و روز از نو روزی از نو ....

به اردوگاه متکدیان اهواز در " عین دو " که وارد می شویم حصارهایی را می بینیم که متکدیانی با لباس های تقریبا یک دست  یا گوشه ای کز کرده اند یا در جمعی چند نفره به دیوار تکیه  داده اند و آفتاب می گیرند !

آرزوی مرگ دارم

صادق یکی از متکدیانی است که با دیدن ما پا پیش می گذارد و شروع به تعریف کردن از خود می کند: افسرده و ناراحتم... خودخوری می کنم... از وقتی پسرم در تصادف فوت کرد معتاد شدم...

صادق 52 سال دارد و تا کلاس یازده قدیم درس خوانده است و آرزوی کودی اش این بوده که راننده شود و در جوانی آرزوی کودی اش را محقق می کند و گواهی رانندگی پایه یک اش را می گیرد . او حالا چهار دختر دارد که دو نفر از آن ها به خانه بخت رفته اند و دو دیگر 11 و 13 ساله هستند و پیش خاله شان روزگار را سپری می کنند.

صادق می گوید : این سومین بار است که به جرم تکدی گری دستگیر شده ام . در فلکه پل پنجم می ایستادم و روزانه بین 10 تا 20 هزار تومان در می آوردم ... دو بار به زندان افتادم و الان فقط آرزوی مرگ دارم...

متکدی هنرمند

سیاحی یکی دیگر از ساکنین این اردوگاه است. طبق آنچه اطرافیان می گفتند خانواده پول دار و متمولی دارد و ساکن شمال شهر اهواز اند.  به محض دیدن ما جلو  آمد و گفت : 40 سال سن دارم و 20 روز است که این جا هستم... هنرمندم و هنرم نقاشی است ؛ سبک های کوبیسم ، رئالیسم و کاریکاتور و مینیاتور کار می کنم.... من گدا نیستم و اشتباهی این جا آورده شدم....

راست می گفت ، هنرمند بود و تمام دیوار اردوگاه را نقاشی کرده بود.  اما متاسفانه معتاد بود و خانواده اش او را طرد کرده بودند و به جرم اعتیاد و کارتن خوابی در اردوگاه به سر می برد...

این بار به کراچی می روم و به ایران بر نمی گردم

متکدی دیگر ، پاکستانی بود و معلول از هر دو پا . شاید پای او نیز  با چندین دلار زیر تیغ تیز پزشکانی رفته باشد که ترحم مردم را بیشتر برانگیزد.. 22 ساله بود  و دارای 2 بچه ی یک ساله و دیگری 3 ماهه ،خانوده اش در شوشتر هستند و خودش نیز برای گدایی به اهواز آمده بود. این دومین باری بود که او را به اردوگاه متکدیان آورده بودند.

وی می گوید : بار اول 200 هزار تومان دادم و کسی مرا از مرز گذراند... در آنجا سیل آمده و خانه ام را آب برده بود... اگر این بار آزاد شوم به کراچی خواهم رفت و دیگر به ایران باز نخواهم گشت...

پیرزنی که دچار فراموشی شده

در میان 60 نفری که در این اردوگاه حضور دارند سه زن نیز دیده می شود. یکی از آنان گل افروز پیرزن ماهشهری است که دچار فراموشی شده است. خودش می گوید فرزندانم اصفهان هستند و با برادرش در اهواز زندگی می کرده اما دست روزگار او را راهی خیابان ها و کارتن خوابی کرده و اکنون با 60 ، 70 سال سن نه آدرسی به یادش می آید نه شماره تلفنی و نه کسی سراغش را می گیرد ....

خوش زبانی یک متکدی

همه قشری در این اردوگاه حضور دارند. از متکدی هنرمند گرفته تا گدایی که ادبیاتنی فاخر دارد و با لحن خاص و مودبانه ای تشکر می کند . جمشید جزو این تیپ گدایان است که در چنگال اعتیاد گرفتار شده اما اعتیاد و تکدی گری نیز چیزی از خوش زبانی او کم نکرده است.

جمشید می گوید : 62 سال سن دارم و خانواده ام در کرج زندگی می کنند... سومین بار است که به اینجا می آیم ولی من را اشتباهی آوردند چرا که کارگر انبار بودم  اما در نهایت از پرسنل اینجا کمال تشکر را دارم خیلی با ما خوب رفتار می کنند.....

این چند نفر تنها بخشی کوچک از بیشمار متکدیانی هستند که در این شهر و دیار حضور دارند و اکثرا یا گرفتار اعتیادند و یا بی خانمانی و در نهایت بیماری. و این شهرداری است که به عنوان تنها نهاد فعال در این زمینه با دشواری های زیادی در ساماندهی آنان روبروست و گاهی در این ساماندهی با حوادث عجیب از جمله رشوه 5 میلیونی یک گدا و رد آن توسط مامور شهرداری مواجه می شود و گاهی نیز با خطراتی همچون انتقال بیماری به کارکنان اردوگاه .

هپاتینت و اعتیاد گریبانگیر متکدیان

سرپرست اردوگاه متکدیان اهواز در این خصوص به خبرنگار پایگاه خبری شوشان گفت: متاسفانه بیشتر متکدیان معتاد هستند و اکثریت آنان از بیماری های روانی رنج می برند .

منوچهر حسنی افزود : هم اکنون 60 نفر در اردوگاه ساکن هستند که از 57 نفر مرد و سه نفر زن هستند. وی ادامه داد : از 57 نفر مرد حاضر در اردوگاه  35 نفر آنان بیمار هستند و از 3 زن  نیز 2 تن  بیمارند.

وی اغلب بیماری های مددجویان را بیماری های رفتاری دانست و خاطر نشان کرد: معمولا 30 درصد آنان دچار اعتیاد هستند و تا کنون نیز 20 نفر دارای هپاتیت  c بوده اند.

وی عمده ترین مشکل اردوگاه را متکدیان سوری تبار دانست و گفت : آن ها دارای گذرنامه هستند و به همین دلیل شهرداری نمی تواند در جمع آوری و معرفی کردن آنان به دادگاه مستقل عمل کند چرا که برای این مساله  نیروی انتظامی و فرمانداری های هر شهر نیز باید تصمیم گیری کنند.

حسنی گفت: از مدت مشابه پارسال تاکنون 1700 متکدی شناسایی شده در اهواز در این اردوگاه ساماندهی شده اند که اکثرا متعلق به همین شهر بوده اند.

همکاری کم بهزیستی با اردوگاه

کارشناس حاضر در این اردوگاه نیز به شوشان گفت: اگر متکدی برای بار دوم یا سوم گرفته شود تصمیم گیری با دادگاه خواهد بود و معمولا جزای آنان بین 100 تا 1میلیون و300 هزار تومان است که اگر فرد توانایی پرداخت آن را نداشته باشد زندانی خواهد شد و به ازای هر روز زندان 20 هزار تومان از بدهی اش کاسته می شود.

کرم زاده عنوان کرد : معتادین معمولا در اردوگاه ترک داده می شوند ولی هنگامی که آزاد می شوند دوباره به سراغ مواد مخدر می روند و این چرخه ادامه پیدا می کند.

وی با اشاره به شرایط حضور متکدیان و نوع غذای آنان در این اردوگاه گفت : ناهار متکدیان از رستوران گرفته می شود و شام آنان نیز کنسرو است.

کرم زاده عمده ترین مشکل را همکاری کم بهزیستی با اردوگاه دانست و گفت : ما نیازمند کمک بیشتری از بهزیسیتی هستیم . آمار مبتلایان به اختلالات ذهنی بالاست و ما نمی توانیم برای مدتی بیشتر از موعد مقرر (سه هفته) آنان را در این محل نگه داری کنیم.

وی در ادامه افزود: هم اینک بیمارانی هستند که به دلیل عدم دریافت آنان ،شهرداری هزینه و مسولیت نگه داری آنان را به عهده دارد که این امر کاری خطیر است چرا که با وجود مواظبت های ما ممکن است سایرین هم به بیماری هایی چون ایدز و یا هپاتیت c مبتلا شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد