پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سید مصطفی حسینی راد: داستان غم انگیز اخراج کارگران، این قشر شریف و زحمتکش که بیشترین و سنگین ترین بار در جامعه بر دوش آنهاست، داستانی است که در سالهای اخیر با افزایش واردات، ورشکست شدن واحدهای تولیدی و بی برنامگی و نبود حمایتهای کافی از سوی دستگاه های مسؤول دولتی، بیشتر و بیشتر شنیده می شود.
آخرین خبر منتشر شده در این خصوص نیز مربوط به اخراج 10 هزار کارگر کارخانه های کود شیمیایی ماکرو از سال 85 تا امروز است که براساس اطلاع رسیده به دلیل ورشکستگی 300 کارخانه تولید کود شیمیایی ماکرو اتفاق افتاده است.
اما آیا مسؤولان هیچگاه از خود پرسیده اند که با اخراج و بی کار شدن یک «کارگر» چه اتفاقی در جامعه می افتد؟ حالا اگر این یک کارگر، تبدیل به دهها و صدها و هزاران کارگر شود چه اتفاقی در جامعه خواهد افتاد؟ 10هزار کارگر کارخانه های کود شیمیایی، تنها بخش کوچکی از جمعیت بزرگتر کارگران اخراجی در صنف ها و مشاغل گوناگونی هستند که در بخشهای خصوصی و دولتی مشغول کار بوده اند.
هم اکنون با بحران هایی که بعد از هدفمند شدن یارانه ها و افزایش بهای حاملهای انرژی در بخشهای تولیدی و صنعتی و عمل نکردن دولت به تعهدات حمایتی از این بخش ها رخ داده است، زمینه بی کاری کارگران و حتی کارمندان بیشتری هم فراهم شده که تا دیر نشده باید برای آن فکری کرد.
کارشناسان امور اجتماعی و جامعه شناسان معتقدند که «بی کاری» از اصلی ترین بسترهای وقوع «جرم» در جامعه است. وقتی یک کارگر با چند سر عائله و هزینه های سرسام آور زندگی، بی کار می شود و روزهای متوالی صبح تا شام بدنبال یافتن کار جدید می دود و کاری پیدا نمی کند تا شب هنگام، لقمه نانی به خانه ببرد، چطور از او توقع داریم که سالم زندگی کند؟ آن هم در شرایطی که نابکاران و فرصت طلبان همواره در کمین استفاده از چنین فرصت هایی برای بکارگیری افراد بیچاره و مستأصلی هستند که همه راههای کسب روزی حلال بر روی آنها بسته شده است.
اینجاست که همان کارگر شریف و زحمتکش، با بیچارگی و بدبختی و از سر ناچاری، برای اینکه زن و بچه اش از گرسنگی رهایی یابند مجبور می شود پیشنهاد کارهای خلاف را بپذیرد، زیرا «جامعه» و «دولت» هیچ راه دیگری را برای او باز نکرده اند و غم نان، از یک انسان درستکار و زحمتکش یک «مجرم» ساخته است. تا دیر نشده باید تدابیری اندیشید. کار، کارگر و جامعه در خطر است.