عملیات آزادسازی شهر فلوجه در استان الانبار، از اواخر شب یکشنبه با دستور حیدر العبادی و با مشارکت نیروهای ارتش، الحشد الشعبی و عشایر اهل سنت آغاز شده است. به گزارش سومریهنیوز «حیدر العبادی» در سخنرانی صبح دوشنبه اعلام کرد: «پرچم عراق بر فراز فلوجه برافراشته خواهد شد و امروز پرچمهای سیاه که این شهر را پر کردهاند دریده خواهند شد. ما عزم تحقق پیروزی واقعی را کردهایم و تمام عراقیها برای دستیابی به این پیروزی موافق هستند. فلوجه را باز خواهیم گرداند همان طور که صدها روستا و شهر را به ساکنان اصلیاش بازگرداندیم و از دست ظلم و خیانت داعش آزاد کردیم.»
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، واحدهای شرکت کننده در این عملیات عبارتند از: ارتش، سازمان مبارزه با تروریسم، پلیس، نیروهای داوطلب مردمی، نیروی هوایی و نیروهای مسلح عشایر الانبار.
العالم به نقل از "اسکای نیوز عربی" گزارش داد: عملیات از شش محور آغاز شده است؛ محور شمالی به سمت بازوی دجله و منطقه البوسوده، محور دوم از شمال صقلاویه به سمت منطقه البوشجل و محور سوم یا محور الکرمه از پل الکرمه به سمت مرکز شهرک الکرمه است.
محور چهارم از منطقه الصبیحات از کارخانه الازرق، محور پنجم از دو منطقه اللیفیه و جمیله به سمت محله الشهابی و محور ششم در جنوب غرب فلوجه به سمت بیمارستان اردنی است.
مقام های عراقی شمار عناصر مسلح داعش در داخل فلوجه را بین 400 و 600 نفر تخمین زده اند؛ اما تعداد ساکنان شهر بین 50 تا 70 هزار نفر است.
نیروهای عراقی تاکید کردند که شهروندان در فلوجه به شرط برافراشتن پرچم های سفید می توانند از طریق راه های امنی که برای خروج غیرنظامیان از داخل فلوجه در دو منطقه "تقاطع السلام" و "فلاحات" در حاشیه رودخانه فرات در نظر گرفته شده است، خود را از خطر برهانند.
نیروهای عراقی همچنین از غیرنظامیانی که قادر به خروج از فلوجه نیستند، خواستند تا در محل حضور خود پرچم سفید به دست بگیرند.خبرگزاری فارس درباره روند عملیات تا این لحظه، گزارش داد: در درگیریهای دو روز گذشته، نیروهای عراقی توانستند پیشروی قابل ملاحظهای داشته باشند و بنا به گزارش منابع رسمی، 70 تروریست داعشی در درگیریها کشته شدند. به نوشته منابع خبری عراقی، درگیریها در منطقه «الصقلاویه» در شمال شهر فلوجه بین نیروهای ارتش و الحشد الشعبی از یک سو و تروریستهای داعش از سوی دیگر از بامداد دیروز (سه شنبه) جریان دارد. در محور غربی فلوجه، نیروهای بسیج مردمی (الحشد الشعبی) موفق شدند پیشروی را تا بعد از «پل ژاپنی» ادامه بدهند و منطقه «الملاحمه» را از فلوجه جدا کنند. خبرگزاری «اعماق» وابسته به داعش نیز اعلام کرد که یک عملیات انتحاری -و به گفته این سایت استشهادی- علیه نیروهای ارتش عراق در البوشجل در شمال غرب فلوجه انجام داده است.
شبکه خبری الجزیره با اشاره به این اقدام انتحاری مدعی شد که حدود 16 نفر از نیروهای ارتش عراق و الحشد الشعبی جان باختند. در عین حال، مواضع داعش در محلههای «الجولان»، «نزال»، و «الصناعة» زیر آتش ارتش قرار گرفته است. همراه با این درگیریها، نیروی هوایی ارتش عراق و توپخانه نیز نیروهای عراقی را پشتیبانی میکنند.
در همین حال، العالم گزارش داد فرماندهی پلیس الاتحادیه (نهادی در عراق با 200000 نیرو و زیر نظر وزارت کشور برای مبارزه با تروریسم) اعلام کرده است که نیروهای پلیس الاتحادیه توانستهاند روستای «ابوعوده» و «العباسی» و کارخانه مصالح ساختمانی را به طور کامل پاکسازی کنند. علاوه بر این مبارزان سازمان بدر از آزادی سه روستای گرمه، جمیله و الوده خبر دادهاند. پلیس فدرال عراق نیز روز سه شنبه روستاهای حدید البوناصر، اللهیب و العبادی را در ورودی شرقی فلوجه آزاد کرد.
رائد شاکر جودت، یکی از فرماندهان بلند پایه پلیس فدرال عراق گفت: «نیروهای پلیس فدرال اوایل دیروز (سه شنبه) از سه محور به سوی شرق فلوجه پیشروی کردند.» نیروهای ارتش و داوطلب مردمی از محور جنوبی به پل التفاجه رسیدند و از صقلاویه از محور شمالی به سمت الکرمه پیشروی کردند تا بدین ترتیب اطراف فلوجه را از محورهای مختلف محاصره کنند و عملیات حمله به آن را آسان سازند.
کاظم عوید یکی از فرماندهان نیروهای داوطلب مردمی هم به خبرنگار العالم اظهارکرد که ما اینک به سمت آلبوعوده حرکت می کنیم، اگر این منطقه تامین گردد تمام امدادرسانی ها از شهر فلوجه از جهت شمال و غرب آن قطع خواهد شد. گروهان های الجهاد یکی از گروه های حشد الشعبی عراق نسبت به آزادی شهر فلوجه طی چند روز آینده پیش بینی نموده و اعلام کرد که آزادی این شهر به کاهش حملات تروریستی در بغداد و اطراف آن بسیار کمک خواهد کرد.
در کنار این، به گزارش خبرگزاری مهر، هواپیماهای نیروی هوایی عراق با پرتاب هزاران اعلامیه به فلوجه، توصیه هایی را به اهالی این منطقه ارائه و اعلام کردند که تمام مراکز تجمع و انبارهای داعش مورد حمله نیروهای امنیتی قرار خواهد گرفت.
در این اعلامیه ها خطاب به اهالی فلوجه بیان شده است که تمام مراکز تجمع و انبارهای داعش هدف حمله نیروهای امنیتی خواهد بود و منهدم خواهند شد. در این اعلامیه ها همچنین از شهروندان خواسته شده است از این مواضع دور شوند.
در همین حال آیت الله سید علی سیستانی پیامی را برای نیروهای عراقی که در عملیات آزادسازی فلوجه شرکت میکنند، فرستاد و از آنها خواست به دستورات و سفارشات طی عملیات گوش دهند.
به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری سومریه نیوز، عبدالمهدی الکربلائی، نماینده آیت الله سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان در پیامی به نیروهای عراقی گفت: ما بارها تکرار میکنیم که نیروهای عراقی باید به سفارشات مرجعیت دینی طی عملیات آزادسازی گوش دهند. آیت الله سیستانی در توصیههای خود به این نیروها ابتدا بر لزوم پایبندی به آداب مبارزه و جنگ تأکید کرده و گفته است که هر جنگی آداب کلی دارد که حتی در جنگ با غیرمسلمانان نیز باید به آن توجه شود. پیامبر اکرم (ص) نیز همواره قبل از آنکه اصحابش را به جنگ بفرستد از آنها میخواست آداب جنگ را رعایت کنند.
الکربلائی گفت: مبارزان عراقی باید با متجاوزان و قاتلان براساس توصیههای امیرالمؤمنین برخورد کنند. من به توصیه سوم آیت الله سیستانی اشاره میکنم که گفته است همانطور که جنگ با قاتلان و متجاوزان آداب و اخلاقی دارد پس باید شما نیز به روش امام علی (ع) برخورد کنید همانطور که در حدیث پیامبر اکرم (ص) مثل حدیث ثقلین و الغدیر و دیگر احادیث آمده است.
فتح الکرمه کلید ورود به فلوجه
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، نیروهای مشترک عراق در مسیر پیشروی در استان الانبار و به سمت شهر فلوجه ، دیروز وارد شهر الکرمه شدند و ساختمان های اداری و دولتی از جمله فرمانداری و شورای شهر الکرمه به دست آنان افتاد و پرچم عراق را بر فراز ساختمان ها برافراشتند.
بر اساس این گزارش نیروهای عراقی متشکل از ارتش و حشد الشعبی بلافاصله عملیات پاکسازی ساختمان ها و کوچه ها و خیابان های الکرمه را از بمب و مین های کارگذاشته شده توسط تروریست های داعش ، آغاز کردند. با تصرف شهر الکرمه، مهمترین راه امدادرسانی تروریست های مستقر در فلوجه قطع شد.
به این ترتیب با آزادسازی الکرمه و در سایه پیشروی سریع نیروهای عراقی و آزادسازی شهرها و روستاهای الانبار، این نیروها به پایان حضور داعش در فلوجه نزدیک می شوند.
فرماندهان میدانی عراقی هم تاکید کردند که عملیات فلوجه نتایج مثبتی فراتر از پیش بینی ها محقق می کند. العالم به نقل از هادی عامری یکی از فرماندهان نیروهای داوطلب مردمی در گفتگو با خبرنگار العالم درباره تصرف الکرمه گفت: الکرمه به گفته تحلیلگران نظامی، یکی از پایگاه های اصلی داعش به شمار می رفت و به گفته آن ها آزادی کرمه به معنای آزادی فلوجه خواهد بود.
در همین حال خبرگزاری مهر گزارش داد، «سردار سلیمانی» فرمانده قدس سپاه پاسداران روز گذشته از منطقه آزادشده «الکرمه» حضور بهم رسانده و از آن بازدید به عمل آورد.
درباره تلفات داعش نیز خبرگزاری مهر به نقل از شبکه سومریه گزارش داد ستاد جنگ رسانه نیروهای عراقی از کشته شدن مسئول اعدام ها و همچنین مسئول «پلیس اسلامی» و «دیوان محاسبه» داعش در منطقه «الشرقاط» واقع در استان صلاح الدین خبر داده است.
این ستاد در بیانیه ای اعلام کرد که گروه «شاهین های الشرقاط» روز 19 ماه می جاری عملیاتی را به اجرا گذاشته و توانستند مسئول اعدام های داعش در الشرقاط با نام «عبدالله ابومریم» را به هلاکت رسانند. همچنین مسئول «پلیس اسلامی» داعش در الشرقاط با نام «حجی هانی» و مسئول «دیوان محاسبه» این منطقه ملقب به «ابوعائشه» نیز کشته شدند.
منطقه الشرقاط از توابع استان صلاح الدین عراق از اواسط سال 2014 تحت سیطره داعش قرار دارد و در حال حاضر از مهم ترین مواضع تحت سیطره این گروه تروریستی بشمار می رود.
علاوه بر این خبرگزاری فارس گزارش داد گروه مقاومت اسلامی نجباء عراق در بیانیهای از انهدام مرکز اطلاعات داعش در شهر فلوجه خبر داد و اعلام کرد که مکالمات بیسیمی داعش از درخواست کمک شدید عناصر داعش حکایت میکند.
مرکز رصد نُجَباء نیز از نگرانی و مکالمات بیسیمی داعشیها خبر داد و اعلام کرد: فریادهای عناصر داعشِ مستقر در فلوجه، از بیسیمهایشان شنیده شده است و آنان به کرات درخواست نیروی کمکی میکنند. همچنین سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء اعلام کرد: حالت شکست و بی نظمی کامل بین تروریستهای داعش و فریادهای استغاثه آنان از فلوجه بر اثر موشکباران مراکزشان به گوش میرسد.
سید هاشم الموسوی با تاکید بر بالا بودن قوای معنوی و نظامی نیروهای عراق گفت: عملیات ما ادامه دارد و خطوط دفاعی دشمن بر اثر ضربات مقاومت درهم شکسته شده است. وی تصریح کرد: نشانههای پیروزی در فلوجه بروشنی دیده میشود و این امر، صحنه درگیری میدانی و سیاسی کشور را تغییر خواهد داد.
سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء با بیان اینکه پیروزی حق بر باطل قول خداوند متعال است، یادآوری کرد که «بی شک، نماز پیروزی را در فلوجه خواهیم خواند».
سیاست تروریستی داعش برای جلوگیری از سقوط فلوجه
در حالی که داعش در محاصره ارتش و نیروهای مردمی عراق قرار گرفته است، با اقدامات تروریستی سعی دارد، بیشترین ضربه را به مردم و نیروهای عراقی وارد کند. این در حالی است که به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، بر اساس سندی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، داعش قبل از آغاز نبرد فلوجه به عناصر خود فرمان داده است که برای انتقال خانواده های خود به مناطق امن خارج از فلوجه آماده شوند.
داعش همچنین تأکید کرده است که با بمبگذاری و منفجر کردن خانهها، ادارهها و مساجد، این گونه وانمود کنند که این انفجارها اقداماتی انتقامجویانه علیه اهل سنت است. داعش علاوه بر این به عناصر خود در فلوجه فرمان داده، لباس مشابه نیروهای بسیج مردمی به تن کنند و زندانیان را به قتل برسانند و فیلم آن را منتشر کنند.
در مقابل به نقل از خبرگزاری فارس، عناصر داعش همراه با پیشروی نیروهای عراقی، اقدام به اعزام تیمهای اعدام به مناطق مختلف شهر فلوجه کردهاند. ساکنان این شهر در تماس تلفنی با روزنامه ایندپندنت با اعلام این خبر گفتهاند که طبق هشدار داعش هر کسی قصد فرار یا تسلیم داشته باشد یا هر گونه پرچم سفیدی بر بام خانه خود نصب کند، اعدام خواهد شد.
یکی از شهروندان فلوجه به رویترز گفت: «هیچ کس نمیتواند شهر را ترک کند. وضعیت خطرناک است. تکتیراندازهای داعش در امتداد مسیرهای خروجی موضع گرفتهاند.»
آژانس پناهندگان سازمان ملل نیز با اشاره به اینکه از 31 اردیبهشت تاکنون 80 خانواده از فلوجه فرار کردهاند، افزود زنان و کودکان هنگام تلاش برای خروج از شهر کشته شدهاند.
کارشناسان نظامی بر این اعتقاداند که گروه تروریستی داعش از آزادسازی فلوجه مطمئن است و از این طریق می خواهد تا در هنگام نبردهای خیابانی ضربات سنگینی بر نیروهای عراقی وارد کند.
اهمیت و نتایج آزادی فلوجه
فلوجه از شهرهای مهم عراق با موقعیت راهبردی است که در استان الانبار و در غرب بغداد واقع شده است. این شهر که از پایگاه های اصلی صدام در زمان حکومتش بود، طی سال های اخیر زمینه تبدیل شدن به پایگاه داعش را نیز داشت و همچنان که روزنامه مردم سالاری می نویسد، فلوجه یکی از اساسی ترین مناطق داعش به شمار میرود. شهر فلوجه دومین شهر بزرگ استان الانبار است. داعش با استفاده از بستر مناسب این منطقه به صورت گسترده در آن توزیع شده و آن را پایگاه اساسی بیشتر عملیات خود در عراق به ویژه بغداد قرار داده است. با توجه به اطلاعات عملیاتی و میدانی مختلف از توانمندیهای داعش در فلوجه میتوان گفت که این شهر اهمیت و حساسیت بسیار بیشتری نسبت به موصل و غرب الانبار (به دلیل نزدیکی با بغداد) دارد. که اگر این منطقه آزاد شود، زمینه مناسب برای تسلط بر سایر مناطق حضور داعش نیز فراهم میشود و داعش خیلی زود شکست میخورد. انهدام نیروهای داعش در فلوجه، ابتدا استان الانبار به صورت یک دست از دست ناپاک این گروهک تروریستی آزاد میشود و سپس عملیات آزادسازی شهر موصل و استان نینوی (که از همان ابتدای ورود داعش به عراق و تصرف قسمتهای زیادی از این کشور در 19 خرداد ماه سال 93 صورت پذیرفت) آغاز میشود.
چندی قبل روزنامه ایران به نقل از کارشناسان عراقی درباره اهمیت فلوجه نوشته بود: فلوجه لانه داعش و تروریستهای وابسته به آن است که طی سالها کنترل بر آن و اخراج شهروندان عادی، آن را به مرکز عملیات خود تبدیل کردهاند و تمام فعالیتهای تروریستی که طی سالهای گذشته در بغداد و کربلا رخ داده، در فلوجه طراحی و تأمین امکانات شده است. برخی از فرماندهان نظامی عراق، فلوجه را به مثابه سر مار توصیف میکنند و معتقدند اگرچه موصل شهر مهمی است، اما فلوجه به دلیل نزدیکی به بغداد و اهمیت نمادین آن برای تروریستهای داعش، باید در اولویت آزادسازی قرار گیرد.
سال قبل بعد از عملیات پاکسازی شهر تکریت دومین عملیات بزرگ مشترک بین نیروهای ارتش عراق و نیروهای بسیج مردمی و عشایر اهل سنت منطقه برای آزاد سازی فلوجه صورت گرفت و عملیات این روزها دومین عملیات در فلوجه محسوب می شود. پاکسازی شهر فلوجه راه را برای پاکسازی شهر الرمادی آسان تر خواهد کرد و مقدمه پاکسازی شهر الرمادی ، منطقه «هیت» و سپس منطقه مرزی «القائم» بین عراق و سوریه محسوب می گردد.
حمزه عالمی
پایگاه بصیرت
در این قسمت تلاش میکنیم تا با بررسی وضعیت دفاعی-نظامی ایران از یکسو و پتانسیل استراتژیک این کشور از دیگر سو، به مقولهی «بسط عمق استراتژیک ایران» بپردازیم. بدیهی است اطلاعات نویسندهی این متن مطابق با استنادات پژوهشی در حوزهی عمومی بوده و بیتردید مترادف با توان واقعی ایران نیست که بخش قابل توجهی از آن از دید عمومی و رسانهای مکتوم است.
1. توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران
توان دفاعی و نظامی هر کشور پشتوانهی تعریف استراتژیک آن است. به همین دلیل است که حوزهی استراتژیک از حوزهی نظامی-دفاعی قابل تفکیک نیست. در اینجا به این دو مهم بهصورت تلفیقی اشاره میشود. لذا در این قسمت، بهطور خاص تلاش خواهیم کرد تا به توان نظامی-استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و ناتوانی حریف در وارد کردن ضربهی اول (بهعنوان ضربهی آخر) در مواجهه با خصم اشاره کنیم. هم ازاینرو ابتدا به توان نظامی دفاعی ایران در بستر عمق استراتژیک این کشور اشاره خواهیم کرد و سپس به ناتوانی حریف خواهیم پرداخت.
2. آیا ایران دست برتر نظامی در منطقه است؟
آیا ایران توان دفاع از خود را دارد؟ گسترش نفوذ منطقهای ایران ارتباطی با توان دفاعی او و ترس از این توان در دشمنان دارد؟ آیا غرب توان نابود کردن ایران را دارد و این امر را انجام نمیدهد یا این مهم از توان او فراتر است؟ این سؤالات و سؤالاتی شبیه این، مباحثی هستند که در حوزهی نظامی بایستی به آنها پاسخ داد. سوای از این، بحثی که میماند، این است که اگر دچار اشتباه محاسباتی شدند و به ایران حمله کردند، آیا ضربهی اولشان، آخرین ضربه در نبرد با ایران محسوب میشود یا ایران توان وارد کردن ضربهی دوم را خواهد داشت؟ در این خصوص نگاهی به توان نظامی ایران از منظر برخی اندیشکدههای غربی خواهیم داشت تا پاسخ این سؤال دقیقتر برآورد شود.
2. 1. حضور هوایی و دریایی و آزمون توانمندیهای ایران
چرا ایران میتواند دست برتر دریایی آمریکا را در خلیج فارس از بین ببرد؟ ایران با در اختیار داشتن پتانسیل از بین بردن نیروهای سطح و زیر سطح، این امکان را دارد دست برتر آمریکاییها را زیر سؤال ببرد که این مهم نیز از طرق زیر انجام میشود:بمباران موشکی نیروهای سطحی و زیرسطحی آمریکایی که در دریاهای همجوار و تحتتأثیر ایران هستند، حملات قایقهای تندرو و نیروهای عملیات ویژه در دریاهای زیر نفوذ ایران، بهرهگیری از پتانسیل مینهای دریایی برای انهدام اهداف سطح و زیرسطحی آمریکا.
این همان چیزی است که اندیشکدهی «صلح آمریکا» از آن یاد میکند: «ایران میتواند پس از مدتی مقاومت از طریق دفاع غیرعملی، با حملات موشکی متعارف و تاکتیکهای جنگ غیرمنظم از آمریکا و اسرائیل انتقام بگیرد؛ از کاشت مین در خلیج فارس تا استفاده از نیروهای نیابتی برای حمله به اهداف آمریکایی و اسرائیلی. ایران میتواند از قابلیتهای دریایی رو به افزایش خود در نبرد غیرمنظم برای ایجاد بحران اقتصادی و افزایش فشار بر همهی کشورهای وابسته به تنگهی هرمز استفاده کند.»[1]
اندیشکدهی «صلح آمریکا» چنین تحلیل میکند که «تهران میتواند از موشکهایش برای حمله به متحدان آمریکا استفاده و از این طریق آن دسته از کشورهایی را تنبیه کند که هواپیماهای آمریکایی را نگه میدارند و یا به آنها اجازهی استفاده از آسمان خود را میدهند.»[2]
عدم دستیابی به اهداف در حملهی هوایی، همچنین به ناهمواری و گستردگی جغرافیای سرزمینی ایران و سیستم موزائیکی کنترل فرماندهی ایران نیز بازمیگردد. ایران، شبیه قطر، بحرین، عراق، عربستان و حتی کشورهای اروپایی، سرزمین متمرکزی ندارد. این همان نکتهای است که اندیشکدهی «صلح آمریکایی» با علم از آن میگوید: «تهران در مقابل دشمنی که از لحاظ نظامی قویتر است، احتمالاً به دکترین دفاعی و انعطافپذیری موسوم به دفاع موزائیک روی خواهد آورد. ایران در این راستا کنترل و فرماندهی نظامی نیروهای خود را پراکنده کرده است. مقامات نظامی ایران متوجه شدهاند که آمریکا در عملیاتهای قبلی خود، از جمله در سالهای 1990 تا 1991 و سال 2003 در عراق، مراکز کنترل و فرماندهی کشورها را هدف قرار داده است. بنابراین ایران مراکز کنترل و فرماندهی خود را به 32 قسمت در 32 استان تقسیم کرده است.»[3]
علاوه بر این، برای وارد کردن ضربهی دوم در حوزهی دریایی، ایران موشکهای ویژهی زیردریاییها مثل موشک «نور» با برد 200 کیلومتر، کوثر و «حوت» را در اختیار دارد. این توان پتانسیل ضربه به زیردریاییها و نیروهای سطح آمریکا را فراهم میکند.
2. 2. سیستم موشکی ایران و توان وارد کردن ضربهی سهمگین دوم
سیستم موشکی ایران این توان را دارد که در همان دقایق ابتدایی درگیری، پایگاه پنجم ناوگان آمریکا در خلیج فارس واقع در بحرین را نابود کند. این همان چیزی است که روزنامهی الجزایری «الشروق» به آن اشاره میکند: «سامانهی موشکی ایران قادر است در دقایق نخست درگیری، تمام قسمتهای ناوگان دریایی آمریکا را در خلیجفارس متلاشی و به لاشهی کشتی و ناو جنگی تبدیل کند.»[4]
اندیشکدهی آمریکایی «خاورمیانه» در گزارشی به قلم جیمز براندون جنتری مینویسد: «بعید نیست که ایران با قابلیتهای نظامی نامتقارن خود مشکلات جدی را برای نیروهای آمریکا در خاورمیانه ایجاد کند. قابلیتهای نامتعارف ضد دسترسی هوایی و دریایی ایران از عملیات آمریکا در خلیج فارس میتواند جلوگیری کند. موشکهای ضد کشتی ایران، تهدیدی جدی برای نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس خواهد بود. با توجه به توانایی این موشکها با سرعت مافوق صوت یا نزدیک به آن در ارتفاع 3 تا 5 متری از سطح آب، گریز از سامانههای راداری و مانع شدن از تدابیر دفاعی، این موشکهای هدایتشونده میتوانند از راه دریا، خشکی یا هوا شلیک شده و در مقابل کشتیهای کوچک و متوسط نیروی دریایی بهخوبی عمل کنند. ایران در داخل کشور انواع سامانههای موشکی ضد کشتی را تولید میکند.»[5]
«الشروق» درخصوص سامانههای ضدهوایی ایران اشاره میکند: «ایران سامانهی دفاعی موشکی هم در اختیار دارد، مانند موشکهای دفاعی هوایی حامل میثاق 1 و 2 که فناوری آن بهحدی رسیده است که میتواند جنگندههای مدرن را سرنگون کند و با بمبهای هوشمند نیز مقابله نماید.»[6]
[7]مجلهی جینز در گزارشی به قلم جرمی بینی و دنیل واسربلی معتقد است: «گمانهزنیهای بسیاری از سوی کارشناسان و تحلیلگران غربی در مورد موشکهای جدید ایران به وجود آمده است و آنها بر این باورند درصورتیکه ایران توانسته باشد به این سطح از پیچیدگی، هدایت، دقت عملیاتی و پیشرفت موشکی برسد« میتواند موازنهی نظامی منطقهی خلیج فارس را بهکلی تغییر دهد.»
اندیشکدهی آمریکایی CSIS تأکید میکند که «ایران در کنار ایالاتمتحدهی آمریکا، روسیه و چین، جزء تنها دارندگان سیلوهای زیرزمینی پرتاب موشک است. موشکهای ایرانی که از پرتابگرهای متحرک استفاده میکنند و دارای سوخت جامد هستند، میتوانند بهسرعت آمادهی پرتاب شده و پس از شلیک نیز بهسرعت محل را ترک کنند. همچنین نسلهای جدید موشک شهاب3 به سرهای جنگی خوشهای مسلح شدهاند که حاوی هزار بمب لت است.»[8]
روزنامهی «الشروق» توان موشکی ایران را اینگونه تقسیمبندی میکند:
کوتاهبرد | بعد مسافت |
عقاب 35 | |
شهاب 1 | 350 |
شهاب 2 | 750 |
فاتح | 100-250 |
زلزال 2 | 200 |
زلزال 3 | 400 |
میانبرد | بعد مسافت |
شهاب 2 و 3 | 300-1300 |
فجر 3 | |
فوق میانبرد | بعد مسافت |
قدر 110 | 3000 |
دوربرد | بعد مسافت |
شهاب 4 و 5 | بیش از 5000 |
بهطور کلی پتانسیل موشکهای ایران که میتواند منافع راهبردی آمریکا در منطقه و متحدان این کشور را مورد اصابت قرار دهد، به شرح زیر است:
نام | برد | مزیت نسبی |
شهاب 3 | 1300 کیلومتر، توانایی رسیدن به اسرائیل | توان نصب انواع مختلف کلاهک از جمله کلاهک بارانی بر روی موشک |
عاشورا | 2500 کیلومتر، توانایی رسیدن به سرزمینهای اشغالی از نیمهی شرقی ایران | قابلیت حمل چند نوع سر جنگی |
قدر | 2000 کیلومتر | سرعت واکنش بالای این موشک و مجهز به کلاهک خوشهای |
سجیل | 2000 کیلومتر، در 9 دقیقه به سرزمینهای اشغالی میرسد | دقت بالای موشک |
بنابراین ایران از پتانسیل نظامی کمریشهای برخوردار نیست و این سبب میشود به تعبیر جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا، «حمله به ایران امری ساده، حداقلی یا قابل پیشبینی نباشد.»[9] و کالین پاول، وزیر خارجهی اسبق این کشور، «دربارهی پیامدهای خطرناک هرگونه اقدام خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران هشدار داد.»[10]
هم ازاینرو رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دوران بزنودررو تمام شد. اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم. نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملت ایران تعرضی بکند. ما دنبال خواهیم کرد. این معنا را همه توجه داشته باشند.»[11] در قسمت بعدی این یادداشت، به دو سؤال پاسخ خواهیم داد. نخست آیا آمریکا اراده و توان وارد کردن ضربهی اول به ایران را دارد؟ و دوم آیا ضربهی اول آمریکا به ایران، ضربهی آخر خواهد بود؟
روابط سیاسی پاکستان و چین
پاکستان که در سال 1947 با جدا شدن از هند تبدیل به کشوری مستقل شده بود دو سال بعد از استقلال در سال 1949 رژیم جدید حاکم بر چین را به رسمیت شناخت. چین در آن سالها یک کشور تازه استقلال یافته بود و بر سر مسائلی با پاکستان اختلاف داشت. در سال 1995 چوئنلاى با نخست وزیر وقت پاکستان ملاقات نمود و بر سر اختلافات دو کشور مذاکره کردند. در سپتامبر 1956 روابط چین و پاکستان بر اثر عضویت پاکستان در پیمان بغداد رو به تیرگى نهاد. با اینکه پاکستان و چین بر سر برخی مسائل با هم اختلاف داشتند اما این مسائل جزئی روی روابط دو کشور تأثیر منفی نداشت.
در سال 1962 اختلافات مرزی بین هند و چین بروز کرد و پاکستان متوجه شد که پکن نیز مانند اسلامآباد نمیتواند با دهلی نو کنار بیاید. مواضع یکسان دو کشور در برابر هند نقطه عطفی در روابط پاکستان و چین بود که در سالهای بعد عمیقتر شد. هند و چین که بر سر کشمیر با یکدیگر اختلاف داشتند نیروهای مرزی را افزایش دادند و با درگیریهای پراکنده تنش بین دو کشور ادامه یافت.
در سال 1956 هند برای تصاحب کشمیر یک جنگ تمام عیار علیه پاکستان را آغاز کرد. پاکستان که به دنبال متحدانی برای دفاع از خود بود توانست به کمک چین توانست از مرزهایش دفاع کند و بخشهایی از کشمیر را نیز باز پس گیرد. از آن زمان روابط چین و پاکستان گسترش پیدا کرد.
در سال 1963 پاکستان و چین با عقد موافقتنامه مرزى در بسیاری از مسائل با هم به توافق رسیدند. در سال 1965 آمریکا فروش سلاح به پاکستان را تحریم کرد و پاکستان بیش از پیش به چین گرایش پیدا کرد. به تدریج پاکستان و چین به صورت دو متحد سیاسی استراتژیک درآمدند.
چین در سطح بین المللی از پاکستان حمایت کرد و همیشه با وتو کردن هند این کشور را از پیوستن به پیمانهای بین المللی بازداشت که نمونه بارز آن وتو کردن هند برای پیوستن به گروه تأمین کنندگان هستهای است. چین به وضوح اعلام کرده که اگر قرار باشد هند به عضویت سازمان منع سلاح هستهای یا گروه تأمین کنندگان هستهای درآید باید پاکستان نیز باید عضو این سازمانها شود.
وزیر امور خارجه چین در موضعگیری مقابل آمریکا اظهار داشت: همان اهمیتی که اسرائیل برای آمریکا دارد،پاکستان نیز دارای همان اهمیت برای چین است.
همکاری اقتصادی پاکستان و چین
نخستین توافق اقتصادى بین چین و پاکستان در سال 1963 و در آستانه حل و فصل قطعى مناقشات مرزى بین دو کشور به امضاء رسید. در سال 1964 موافقتنامه دیگرى به منظور تسهیل معاملات پایاپاى منعقد گردید. سرانجام افتتاح بزرگراه گیلگیت- سینکیانگ که از ایالت کشمیر آزاد عبور میکرد، زمینه را براى امضای چندین موافقتنامه در زمینه معاملات مرزى فراهم کرد.
در دهههای 60 و 70 میلادی هر دو کشور چین و پاکستان با هند و شوروى سابق دشمنى داشتند، از این رو به رغم بحرانهاى منطقهاى و جهانى و تغییر و تحولات مهم داخلى مناسبات دوستانه دو کشور گسترش یافت. جنگ 1971 هند و پاکستان و نزدیک شدن آمریکا و چین از 1972 به بعد و ادامه خصومت بین چین و هند که رقیب اقتصادی چین نیز محسوب میشد موجب تقویت روابط پکن و اسلامآباد شد.
همکارىهاى میان دو کشور از طریق همکارىهاى اقتصادی، نظامى و مالى گسترش یافت. پاکستان همچنین یکى از دریافتکنندگان اصلى کمکهاى خارجى چین بوده است.
کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان مهمترین پروژه اقتصادی بین دو کشور است که بخشی از آن یک برنامه توسعهای میباشد. چینیها برای اینکه حرکت پرشتاب چرخ های اقتصاد خود را حفظ کنند، به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت خام، نیاز به واردات روزافزون این کالای راهبردی به ویژه از کشورهای حاشیه خلیج فارس دارند که کوتاهترین و باصرفهترین مسیر برای این کار بندر گوادر است.
بخش دیگر این پروژه عظیم یک بازی استراتژیک است. با اینکه چین از ناامنی در پاکستان نگران است اما بازتاب بین المللی این اقدام برایش اهمیت دارد و هشداری به کشورهای رقیب میباشد.
قراراست طبق این پروژه راههای مواصلاتی در داخل پاکستان از طریق شبکهای از بزرگراهها، خطوط ریلی و خط لوله تقویت شده و به طور همزمان با انجام پروژههای زیرساختی در زمینه انرژی، صنعت و سایر حوزهها، ضمن برطرف کردن بحران انرژی در پاکستان زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم آورد. در نهایت این پروژه شهر کاشغر چین را به اقیانوس هند متصل کرده و این کشور را به «بندر گوادر» در پاکستان مرتبط میکند. یکی از اهداف چین از اجرای این پروژه تأمین امنیت منطقه سین کیانگ است.
اگر کریدور اقتصادی چین و پاکستان اجرا شود علاوه بر منافع اقتصادی منافع سیاسی و امنیتی نیز برای دو کشور به دنبال دارد. سرمایهای که از تکمیل این کریدور اقتصادی وارد پاکستان میشود تقریبا 2 برابر سرمایه خارجی است که از سال 2008 وارد این کشور شده است.
چین با اجرای کریدور اقتصادی در بین کشورهای مختلف بعد از آمریکا بیشترین کمک مالی را به پاکستان داشته و این موضوع برای اسلامآباد که دریافت کننده کمکهای بین المللی است از اهمیت زیادی برخوردار است. پاکستان میتواند با اطمینان از سرمایهگذاری اقتصادی و پشتوانه نظامی چین در برابر سایر کشورها در موضع ضعف قرار نگیرد و بهتر از قبل آن ها را وادار به پذیرفتن شرایط خود از جمله پیشبرد اهداف مذاکره طالبان با دولت کابل کند.
چین با پاکستان، یک اتحاد سیاسی را ایجاد کرده با اجرای این کریدور روابط اقتصادی خود را با دیگر کشور های جنوب آسیا مانند سریلانکا، مالدیو، و نپال گسترش داده و با این کار بلوک پاکستان در برابر هند را تقویت کرده است. با توجه به وضعیت موجود در منطقه و همچنین سیاست های آمریکا در آسیا، چین و پاکستان به خوبی میتوانند با آمریکا و هند رقابت کنند.
پروژههای تولید برق در کراچی و احداث خطوط انتقال انرژی در پاکستان بخش دیگری از تلاشهای چین برای توسعه اقتصادی پاکستان است.
همکاری نظامی پاکستان و چین
چین همچنین کمکهاى قابل ملاحظهاى در زمینه خود اتکائى پاکستان در امر صنایع نظامى در اختیار این کشور قرار داده است. بهدنبال قطع همکارىهاى پاکستان و آمریکا، شوروى در کنفرانس تاشکند در سال 1966 اعلام کرد، آماده هرگونه همکارى نظامى با پاکستان مىباشد. چین براى جلوگیرى از نفوذ شوروى در پاکستان تعهداتى را در قبال این کشور به عهده گرفت در همین سال موافقتنامه همکارىهاى نظامى بین دو کشور به امضاء رسید که براساس آن ظرف دو سال تجهیزاتى معادل 120 میلیون دلار شامل 100 تانک تی- 59، 80 میگ 19 و 10 ایلوشین بمب افکن در اختیار پاکستان گذاشته شد. چین همچنین تعهد کرد تا سال 1970 یک کارخانه مهماتسازى در پاکستان شرقى دایر کند. پس از جنگ هند و پاکستان در 1971، چین برای بازسازی ارتش پاکستان متعهد شد.
در سال 1978 پاکستان امتیاز ساخت تانکهاى سبک چینى را بهدست آورد. مرکز صنایع نظامى «کامرا» که با کمک چین در پاکستان تاسیس شد به این کشور امکان داد تا بسیارى از قسمتهای جنگندههای اف 6 چینی و اف 16 آمریکا را بسازد. در اوایل سال 2000 اجرای پروژههای مشترک با چین، منجر به ساخت جنگندههای جی اف 17 تندر شد که پیشرفت خوبی برای صنایع دفاعی پاکستان بود. جنگندههای جی اف 17 که مشابه اف 16 آمریکا بود فروش خوبی داشت و بازار این نوع جنگندهها رونق پیدا کرد. از سال 1970 تا 1982، 800 تانک، 25 کشتى جنگی، 300 هواپیما و و مقادیر متنابهى سلاحهاى سبک و موشکهاى مختلف که غالبا جزو مدرن ترین سلاحهاى ارتش چین بودند به پاکستان فروخته شد. بدین ترتیب در سال 1975 بیش از 65 درصد تجهیزات نیروى هوایى پاکستان ساخت چین بودند که این روند ادامه پیدا کرد.
از زمانىکه هند اولین آزمایش انفجار بمب اتمى را در سال 1974 انجام داد پاکستان نیز درصدد دستیابى به این سلاح برآمد. بنابراین در این زمینه نیز از همکارىهاى چین استفاده نمود. در اوایل سال 1983 آمریکائىها اعلام کردند که چین اطلاعات حساسى در مورد استفادههاى نظامى از انرژى هستهاى به پاکستان داده است و موافقت نموده تا پاکستان را در زمینه دستیابى به سلاح اتمى یارى کند. زائوزیانگ نخست وزیر چین در سال 1981 به اسلامآباد سفر کرد. در این سفر که پس از تهاجم شوروى سابق به افغانستان انجام مىشد، نخست وزیر چین بر حمایت این کشور از افزایش قدرت دفاعى و آمادگى آن براى مقابله با هرگونه تهاجم احتمالى تاکید ورزید. در سالهای بعد دو کشور مواضع مشترکی را درباره حل مسئله افغانستان داشتند و گرچه چین بیشتر از تریبون پاکستان برای اعمال سیاستهای خود در افغانستان استفاده میکرد اما به عنوان یک پشتیبان برای این کشور مطرح بود.
در سال 1986 وزیر خارجه پاکستان در دیدار از چین موافقتنامه همکارىهاى اتمى را امضاء نمود که تحول بزرگى در روابط دو کشور به شمار آمد و انتقاداتى از سوى کشورهاى مختلف بهدنبال داشت. ساخت راکتورهای هستهای چین در منطقه «چشمه»، «خوشاب» و «کالاباغ» که از سرچشمههای رود سند هستند تحویلی بزرگ در زمینه پیشرفت هستهای پاکستان بود.
در نوامبر 1993 پاکستان و چین یک موافقتنامه نظامى در اسلام آباد امضاء کردند. براساس این موافقتنامه چین نه تنها در تامین تجهیزات دفاعى پاکستان با این کشور همکارى خواهد کرد بلکه اسلامآباد میتواند از اعتبار این کشور براى خرید تجهیزات دفاعى استفاده کند. در اواخر سال 1993 آمریکا مدعی شد که چین موشکهای پیشرفته ام 11 به پاکستان فروخته اما بینظیر بوتو نخست وزیر وقت پاکستان این ادعا را رد کرد.
دولت آمریکا، چین را متهم کرده است که با فروش سلاح به پاکستان تعهدات خود را براى رعایت مفاد موافقتنامههاى بینالمللى کنترل فروش سلاح نادیده گرفته و قطعات موشکهاى دور برد به پاکستان فروخته براین اساس چین را از اوت 1993 تحریم کرد.
چین هرگز به دنبال جنگ مستقیم با آمریکا و هند نیست اما چون میداند این کشورها از توان نظامی خود برای تسلط بر منطقه استفاده میکنند از پاکستان برای مقابله با آنها استفاده میکند. چین به خوبی میداند که از جانب آمریکا تهدید میشود بنابراین همیشه با تقویت نظامی پاکستان از این کشور به عنوان سدی در برابر آمریکا و هند استفاده میکند.
ارزش استراتژیک پاکستان برای چین
اگر خواسته باشیم روابط پاکستان و چین را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که روابط سنتی دو کشور در کوتاه مدت گسترش پیدا میکند اما در بلند مدت باید دید که چین در صحنه بین المللی چه عواملی را ترجیح میدهد. چین در تلاش است که اختلاف خود با هند را مدیریت کند تا بتواند علاوه بر حفظ منافع اقتصادی، منافع بلند مدت در منطقه را از دست ندهد. به عبارتی چین نمیخواهد که روابط خویش با پاکستان موجب تنش در منطقه و جهان شود اما به تلاش برای نفوذ در منطقه به کمک پاکستان ادامه میدهد.
در بلند مدت اگر روابط آمریکا و هند علیه چین گسترش پیدا کند مسلم است که روابط پکن و اسلامآباد نیز برای مقابله با این وضعیت عمیقتر خواهد شد. اگر وضعیت عادی باشد چین ترجیح میدهد ضمن حفظ روابط با پاکستان به دنبال عادیسازی روابط با هند باشد.
نویسنده:
سید سباس عسکری نقوی: کارشناس مسائل پاکستان
پایگاه رصد