سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار روز خوزستان



فارس گزارش می‌دهد
نگاهی به معضل اشتغال در خوزستان

خوزستان، این جلگه ثروتمند این روز‌ها رنگ بیکاری جوانان آن پر رنگ‌تر از همیشه خودنمایی می‌کند، اما دیگر وقت دست روی دست گذاشتن گذشته، و دولتی بر مبنای تدبیر و امید بر روی کار آمده و قرار بر آن است که امیدی به جوانان منطقه داده شود.

خبرگزاری فارس: نگاهی به معضل اشتغال در خوزستان

به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، استان خوزستان با مساحت 64 هزار و 57 کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران در کرانه خلیج فارس و اروندرود قرار دارد، این استان پنجمین استان پرجمعیت ایران است.

خوزستان از شمال به استان لرستان، از شمال شرقی و شرق به ‌استان چهارمحال و بختیاری، از شمال غربی به ‌استان ایلام، از شرق و جنوب شرقی به استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس، و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود که از تمام این مناطق مهاجرین بسیاری را در خود جای داده است.

این استان با داشتن جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر دارای یک میلیون و 100 هزار خانوار است که این تعداد شامل 793 هزار و 289 خانوار شهری و 290 هزار و 52 خانوار روستایی است.

خوزستان از جمله استان‌هایی است که در طول جنگ هشت ساله دچار آسیب و خسارات فراوانی شد، اشغال طولانی‌مدت برخی مناطق استان، موشک‌باران دائمی برخی شهر‌ها و حملات هوایی و زمینی به شهرهای دزفول، بستان، هویزه، سوسنگرد، اهواز، شوش، شوش‌تر، شادگان، اندیمشک و بسیاری از مناطق دیگر، همه و همه باعث آسیب‌های فراوان به سرمایه‌های طبیعی و انسانی و زیرساخت‌ها فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن شد.

به همین دلیل تعداد زیادی از مردم خوزستان و اقوام اصیل این استان پس از جنگ تحمیلی به دلیل آنچه را که ترک منزل و ماوای خویش می‌دانستند و از دست رفتن داشته‌هایشان در جنگ عنوان می‌کردند حاضر به بازگشت به شهرهای خود نشدند، در عوض مردم استان‌های همجوار با آغاز بازسازی به سوی شهرهای جنگ زده این استان از جمله آبادان، اهواز و خرمشهر هجوم آورده و در این شهر‌ها سکنی گزیدند.

این استان به عنوان قطب اصلی و در واقع یگانه معدن استخراج نفت کشور، دارای منابع بیکران نفتی است که به واسطه وجود این منابع، کشور ایران بخش اعظم اقتصاد خود را مدیون این خاک زرخیز است.

نخستین جرقه‌های وجود نفت در شهر مسجد سلیمان توسط کار‌شناسان انگلیسی بیش از یکصد و 20 سال پیش زده شد، و پس از آن این استان با داشتن عظیم‌ترین پالایشگاه خاورمیانه در آبادان، دو مجتمع نفتی بیدبلند در بهبهان و همچنین شرکت‌های حفاری پراکنده در استان و شرکت نفت مسجد سلیمان، به عنوان نقطه عطف و بی‌بدیل منطقه به شمار می‌رود که منابع نفتی و گازی فراوانی در آن یافت می‌شود.

خوزستان غیر از نفت در صنایع پتروشیمی نیز دارای منابع کلانی است و با داشتن منطقه ویژه بندر امام خمینی (ره)، عظیم‌ترین مجتمع صنایع پتروشیمی خاورمیانه را در اختیار دارد، همچنین پتروشیمی آبادان نیز از جمله این کارخانجات تولید مواد شیمیایی است که تا پیش از انقلاب از بزرگ‌ترین کارخانجات تولید مواد شیمیایی در خاورمیانه بود.

همچنین این استان در بحث بنادر نیز حائز رتبه اولین‌ها و کلان‌ترین هاست، به گونه‌ای که این استان به واسطه امکان دسترسی به آب‌های آزاد دارای بنادر مهم تجاری با موضوعیت صادرات مواد نفتی و غیر نفتی و همچنین واردات است که در این حیث می‌توان به بنادر عظیم امام خمینی در جنوب خوزستان، بندر خرمشهر و آبادان در جنوب غربی این استان اشاره کرد.

این جلگه از جمله مناطقی است که کشاورزی در آن رونق فراوانی دارد و دارای درجات بالای جهانی نیز در این ارتباط به شمار می‌رود، خوزستان به واسطه وجود شهرهای آبادان، خرمشهر و شادگان که از تولیدکنندگان اصلی خرما در خاورمیانه و حتی در دنیا محسوب می‌شوند، صاحب کشت عظیم انواع خرما در منطقه به شمار می‌رود.

کشاورزی در این استان به موضوع خرما خاتمه نمی‌یابد و این استان در اقصی نقاط خود، محصولی را سنبل تولیدات شگرف خود دارد که می‌توان به برنج آن در شمال این استان، سبزیجات در غرب و جنوب و صیفی‌جات شرق این استان اشاره کرد که هر کدام در منطقه و حتی در کشور زبان زد مردم ایران است.

همچنین عظیم‌ترین مزارع کشت نیشکر خاورمیانه نیز در این استان و در شیرین شهر واقع شده است، این مزارع که دارای تولیدات فراوانی هستند، بزرگ‌ترین مجموعه کشت نیشکر و تولید شکر و سایر محصولات در ایران است.

شش شرکت کشت و صنعت نیشکر امام خمینی (ره)، امیرکبیر، دعبل خزاعی، سلمان فارسی، حکیم فارابی و دهخدا از شرکت‌های فعال کشت نیشکر در این استان به شمار می‌روند که حد فاصل شهرهای آبادان شادگان و اهواز در حال فعالیت هستند.

جدا از محصولات اصلی این مزارع که شامل قند و شکر می‌شود، کاغذ، خوراک دام، فیبر صنعتی ام‌دی‌اف، الکل و خمیرمایه خشک از دیگر محصولات این مجموعه است، مجموع سطح زیر کشت نیشکر در این شرکت‌ها بیش از 70 هزار هکتار است که از آن سالانه 7 میلیون تن نیشکر به دست می‌آید، ظرفیت تولید شکر در این مجتمع 700 هزار تن در سال است.

مواردی که عنوان شد، تنها بخشی از توانمندی‌های این استان سراسر ثروت بود که امروز جوانان بی‌شماری از آن سهمی از این منابع را برای خود نمی‌بینند و در دریایی بیکران بی‌کاری و سردرگمی به سر می‌برند.

هفته گذشته آماری از جانب مسئولان استان خوزستان ارائه شد و در آن از رتبه سی و دوم این استان در بحث اشتغال‌زایی در کشور پرده‌برداری شد که انصافاً جای تأمل بسیاری دارد که این سرزمین آغشته با نفت و طلا و برکت خداوندی، و دارا بودن منابع متعدد خدادادی، چرا در اشتغال‌زایی برای جوانان خود اینگونه با ضعف و چالش‌های ناشی از بی‌توجهی به جوانان بومی منطقه و بها دادن به افراد غیر بومی رنج می‌برد.

امروزه استان خوزستان، به عنوان نبض تپنده و شاهرگ حیاتی کشورمان مطرح است و سودآوری این استان موجب پیشروی بسیاری از برنامه‌های دولت‌ها به شمار می‌رود، اما در زمینه اعطای خدمات به مردم منطقه و ایجاد اشتغال برای مردم آن از جمله جوانان جویای کار، تاکنون تصمیمات فرا‌تر از ایجاد کارگروه‌ها و مصوبات فرا‌تر نرفته و هر روز افراد زیادی برای گذران معیشت خود وارد این استان شده و در مواردی به سرعت کار و کسبی را دست و پا کرده و مشغول به کار می‌شوند و باز هم این دست جوانان بومی منطقه است که از بازار کار خودی کوتاه است. 

استاندار خوزستان در نشستی که با کارگروه اشتغال در استان داشت، ضمن گلایه فراوان از این کارگروه، خواستار عزل این مجموعه شد، حال این سئوال مطرح است که نقش دولت و سیاست‌های آن و عوامل اجرایی این سیاست‌ها در استان چیست؟ آیا کارگروه‌ها اختیار تام برای به خدمت گرفتن جوانان جویای کار در خوزستان را داراست؟

در این بین، پاسخ کارگروه‌ها نیز به نظر قانع کننده می‌رسد، وقتی سیاست‌های دولت در استان مبنی بر افزایش اشتغال‌زایی نباشد، سودآوری کارگروه‌ها در اشتغال‌زایی نیز کاهش خواهد داشت.

بدون شک در این مدت که این استان حائز پایین‌ترین رتبه ممکن در بحث اشتغال‌زایی شده است، فلسفه و سیاست اشتغال‌زایی در رأس حرم تصمیم‌گیری دارای اشکالات و ایراداتی بوده که این رتبه برای این استان کسب شده است.

با آماری که در بالا ارائه شد و وجود چنین منابعی در یک استان با چنین جمعیتی و تعداد خانوار، فراخواندن این تعداد به بازار کار این استان کار سختی به نظر نمی‌رسد و در ذهن هیچ محاسبه‌گری این آمار فاحش نخواهد گنجید که چنین منطقه‌ای با داشتن چنین امکاناتی از فقر و بیکاری و ویرانی رنج‌های بسیاری را می‌برد.

همچنین در این بین صحبت‌های مدیرکل اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی خوزستان نیز جای بسی تأمل دارد، هوشمند صفایی در صحبت‌های خود، نمکی بس شور را بر زخم‌ها پاشیده و عوض ایراد توضیحات درباره این آمار تأسف‌بار، سرمایه‌گزاران را تشویق به عدم حضور در این استان کرده است.

وی در سخنان خود از فرار سرمایه‌گزاران از خوزستان پرده برداشته و چاره آن را تأسیس بنگاه‌های زود بازده و تعاونی‌های کوچک دانسته، حال که چنین مرحم زخمی وجود دارد، چرا تاکنون از آن استفاده نشده است، جای بسی سئوال وجود دارد که چرا امروز فریاد فرار سرمایه‌گزاران بر آمده است.

در اینکه نقش تعاونی‌های کوچک و زود بازده کتمان ناشدنی است بحثی نیست، اما وقتی این تعاونی‌ها از وجود کیفیت بی‌بهره باشند، چگونه می‌توان از تولید داخلی توسط مردم حمایت کرد؟

دیگر وقت دست روی دست گذاشتن گذشته، و دولتی بر مبنای تدبیر و امید بر روی کار آمده و قرار بر آن است که امیدی به جوانان نا‌امید منطقه داده شود، از انداختن تقصیرات بر گردن هم اجتناب ورزیده و داستان «کی بود کی بود من نبودم» را این بار در این حیث حساس به کار نباید برد که این استان تشنه عمران و آبادی است و کمی همت برای هماهنگی نیروی انسانی آن نیاز است.

آقایان، جوانان منطقه را دریابید و به آنان فرصت دهید، خوزستان جایگاه بزرگان زیادی است که نوادگان آنان هم اکنون در خانه‌های خود، و در همین آب و خاک در انتظار فرصتی برای خود نمایی هستند، تا دیر نشده و این استان خالی از سرمایه عظیم و غنی نیروی کار بلد انسانی نشده است، این عاملان زنده ماندن این آب و خاک را در آغوش گرفته و آنان را به بازار پر رونق کار در خوزستان فرا خوانید.

و در آخر باید گفت، این بار را به دید تحلیل و تشویق پای پیش نهادیم و برای حل این معضل حاضریم که همه دست در دست هم دهیم، به امیدی که حرکات مثبتی صورت گیرد، اما جامعه خوزستان، خسته از بی‌مهری‌ها و غرق نا‌ملایمات است و پس از این با سخت‌تر شدن شرایط اقتصادی، فقر عجیبی جو این استان را فرا خواهد گرفت، و مشخص نیست مردان زحمت کش این سرزمین برای امرار معاش و گذاران معیشت خویش از چه راهی باید وارد شوند، پس لطفا آن راه را شما به آنان واگذار کنید زیرا اینجا خوزستان است و ما همه بیکاریم.

===============

یادداشت از: علی دایلی

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930310000032#sthash.kTSlxo3J.dpuf

یک خبر از رامهرمز



خطیب جمعه رامهرمز:
مسئولان سیاسی و امنیتی استان موضوع حادثه رامهرمز را رسیدگی کنند

خطیب جمعه رامهرمز گفت: مسئولان سیاسی و امنیتی استان به شکل ویژه‌ حادثه تلخ رامهرمز که منجر به کشته شدن هفت نفر شد را رسیدگی کنند.

خبرگزاری فارس: مسئولان سیاسی و امنیتی استان موضوع حادثه رامهرمز را رسیدگی کنند

به گزارش خبرگزاری فارس از رامهرمز، حجت‌الاسلام سید اسماعیل موسوی در خطبه‌های نماز جمعه این هفته شهرستان ابتدا پیرامون تحکیم بنیان خانواده در جامعه اظهار کرد: باید همه تلاش کنیم به وظایفمان به درستی عمل کنیم و زن و مرد در خانواده به این معنا برسند که هر دو انسانند و خود را مطیع و بنده خداوند بدانند.

وی ادامه داد: اگر زن و مرد در طول زندگی در چارچوب‌های دینی، قانونی و شرعی خود را شریک هم بدانند فرزندان آن‌ها به سمت و سوی خواسته‌های غیرشرعی و غیرقانونی نخواهند رفت.

خطیب جمعه رامهرمز تصریح کرد: عدم درک درست زن و مرد از هم‌دیگر و عدم گذشت و فداکاری باعث بروز مشکلات خانوادگی می‌شود که در نتیجه ضرر آن متوجه جامعه نیز خواهد شد.

وی همچنین پیرامون وقایع پیش آمده در رامهرمز که منجر به کشته شدن هفت نفر شد گفت: این فاجعه برای همه دردآور بود و دل‌های همه را به درد آورد زیرا که قضیه بزرگی نبود که به این مرحله برسد و تاثیرات سوء بر روی مردم بگذارد.

موسوی ضمن تقاضا از مردم در عدم توجه به شایعات، خواستار خویشتن‌داری و تحمل در این موضوع شد و از مسئولان خواست با دقت هرچه تمام‌تر به این فاجعه پرداخته شود و اگر لایحه‌های پیدا و پنهانی دارد شناسایی و به مردم اطلاع رسانی شود.

خطیب جمعه رامهرمز در پایان گفت: امیدواریم که دیگر چنین حوادث تلخی در این شهر رخ ندهد و مواظب باشیم معاندان سوء استفاده نکنند و از تمام مسئولان سیاسی و امنیتی استان می‌خواهیم توجه ویژه‌ای به این قضیه داشته باشند زیرا که مردم دیگر تحمل این گونه فجایع را ندارند.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930309000492#sthash.8RdKRHUT.dpuf

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اخبار منتشر شده مبنی بر پناهندگی جمشید دانایی فر مرزبان ایرانی ربوده شده توسط گروهک تروریستی جیش العدل را تایید نکرد.

آلن ایر در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در خصوص صحت و سقم خبر منتشر شده در برخی رسانه ها مبنی بر پناهنده شدن جمشید دانایی فر مرزبان ایرانی ربوده شده توسط جیش العدل به امریکا گفت:  من هم این گزارشات در بعضی رسانه های ایرانی را خواندم اما این خبر را معتبر نمی دانم.




وزیر خارجه آمریکا با تکرار ادعای موثر بودن تحریم‌ها در حضور ایران پای میز مذاکره، گفت توافق ژنو فاصله تهران با بمب هسته‌ای را افزایش داده است.
کد خبر: ۴۰۴۲۶۲
تاریخ انتشار:۱۰ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۰-31 May 2014
وزیر خارجه آمریکا با تکرار ادعای موثر بودن تحریم‌ها در حضور ایران پای میز مذاکره، گفت توافق ژنو فاصله تهران با بمب هسته‌ای را افزایش داده است.
به گزارش فارس، «جان کری» وزیر خارجه آمریکا بار با بیان این ادعا که تحریم‌های بین‌المللی ایران را وادار به مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای کرده، گفت توافق ژنو توانسته فاصله تهران تا دستیابی به بمب اتم را افزایش دهد.کری که روز پنجشنبه با شبکه «پی‌بی‌اس» مصاحبه می‌کرد، در پاسخ به سوالی در مورد دستاوردهای سیاست خارجی دولت «باراک اوباما»، گفت: «رئیس‌جمهور با ایران وارد تعامل شده است. ما (قبلا) در مسیر برخورد قطعی قرار داشتیم، چراکه آن‌ها در حال ساخت یک سیستم هسته‌ای بودند و جهان نیز در برابر آن‌ها ایستاده بود. اما رئیس‌جمهور یک سری تحریم‌ها را اعمال کرد و این تحریم‌ها ظرفیتی ایجاد کرد که بتوان ایران را به پای میز مذاکره آورد.»
وی افزود: «الان در میانه مذاکرات هستیم. همه تأیید می‌کنند که در این مدت ساختار تحریم‌ها یکپارچه مانده است. برنامه هسته‌ای متوقف شده و به عقب بازگردانده شده است. اکنون همچنین زمانی را که ممکن است ایران برای گریز (به سمت سلاح اتمی) نیاز داشته باشد، را افزایش داده‌ایم. این یک موفقیت است.»کری در حالی بار دیگر از مقوله موسوم به «زمان گریز» صحبت کرده، که تهران علاوه بر رد کردن هرگونه تلاش برای ساخت تسلیحات هسته‌ای، با استناد بر متن توافق موقت ژنو، اعلام کرده است که ساختار و ابعاد آتی برنامه هسته‌ای، باید بر اساس «نیازهای عملی» این کشور باشد. با این وجود طرف غربی تنها مسئله فاصله احتمالی تا بمب را مد نظر قرار داده و بر محدود شدن بیش از حد میزان غنی‌سازی ایران اصرار دارد.ایران و گروه موسوم به 1+5 روز سوم آذر سال گذشته به توافقی موقت دست یافتند که به آن‌ها 6 ماه زمان داده است که برای دستیابی به راهکاری جامع، مذاکره کنند. بر اساس آن توافق، تهران پذیرفت بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را در قبال لغو برخی از تحریم‌ها، محدود کند. دوره 6 ماهه توافق ژنو در حالی روز 29 تیر به پایان می‌رسد، که طرفین بعد از دور اخیر مذاکرات، از عدم پیشرفت مناسب در گفت‌وگوها خبر داده‌اند. تهران «زیاده‌خواهی» طرف مقابل، به خصوص آمریکا، را عامل کندی پیشرفت اعلام کرده و خواستار واقع‌بینی 1+5 شده است.

مناظره شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی و آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل در بروکسل بر سر مسأله فلسطین با دعوت طرف اسرائیلی از شاهزاده سعودی برای حضور در کنست اسرائیل همراه بود. اسرائیلی‌ها حتی از علاقه نتانیاهو برای سفر به مکه و جده سخن گفتند. چرا روابط سعودی‌ها و اسرائیل علنی شده است؟
کد خبر: ۴۰۴۱۸۵
تاریخ انتشار:۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۰-30 May 2014
چرا روابط سعودی‌ها و اسرائیل علنی شده است؟

به علت حساسیت‌های موجود، روابط سعودی‌ها با اسرائیل به طور تاریخی در پشت پرده نگاه داشته می‌شده زیرا اطلاع عمومی از آن باعث واکنش می‌شده است. در گذشته تقریبا همه سعودی‌ها از چنین تماسی‌هایی بیزار بوده‌اند ولی اکنون دیگر این گونه نیست.

به گزارش «تابناک»، مضاوی الرشید، تحلیلگر عربستانی با مقدمه فوق به تحلیل چرایی گفت‌و‌گو شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و آموس یادلین رئیس سابق دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل پرداخته است. 

بنا بر این گزارش، در ماه‌های گذشته، مؤسسه انتشاراتی المدارک که توسط ترکی الدخیل اداره می‌شود، کتابی از جاشوا تیتلباوم نویسنده اسرائیلی و با نام «عربستان سعودی و چشم‌انداز جدید استراتژیک» را ترجمه کرد. مخالفان این اقدام، آن را گامی در راستای عادی‌سازی روابط با اسرائیل در دوره‌ای دانستند که در اروپا و آمریکا درخواست‌های روزافزونی برای بایکوت بخش دانشگاهی اسرائیل مطرح می‌شود. 

در مقابل عده‌ای چنین استدلال کردند که آگاه شدن از نگاه دشمن، بهتر از بی‌اطلاعی درباره آن است. چنین توجهی به مفسران و دانشگاهیان اسرائیلی به تدریج عادی شده است. روزنامه سعودی الشرق الاوسط و شبکه تلویزیونی قطری الجزیره همواره از این افراد استفاده می‌کنند. 

جنجال بر سر این کتاب به سرعت و در نتیجه یک داستان جنجالی دیگر فراموش شد. روز دوشنبه بیست و ششم می‌، ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و سفیر سابق این کشور در لندن و واشنگتن در مناظره‌ای با آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل شرکت کرد. این برنامه که در بروکسل اجرا شد، توسط صندوق مارشال آمریکا در آلمان برنامه‌ریزی شده بود. 

بیشتر رسانه‌های عربستان به این اتفاق کم‌توجهی کردند، ولی دیدگاه های مخالف عربستانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی بیان شده است. در حالی که برخی سخنان شاهزاده سعودی را به عنوان بیان روشن مواضع عربستان در موضوع اعراب و اسرائیل مورد تقدیر قرار دادند، دیگران این کار وی را به عنوان معمار عادی‌سازی روابط با اسرائیل محکوم کردند.این نخستین بار نیست که این شاهزاده سعودی با مقامات اسرائیلی دیدار می‌کند، چنین دیدارهایی در محافل دانشگاهی و در اندیشکده‌های اروپا و آمریکا انجام شده است. تاکنون این دیدار‌ها فرمول واحدی داشته و طرف سعودی که شاهزاده ترکی الفیصل آن را نمایندگی می‌کند، طرح صلح عربی را به میان می‌کشد که ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ پیشنهاد کرده و بر پایه آن، اعراب دولت اسرائیل را در ازای عقب‌نشینی از سرزمین‌های اشغالی در سال ۱۹۶۷ و از جمله بیت‌المقدس شرقی و نیز راه‌حلی عادلانه برای مسأله آوارگان فلسطینی به رسمیت می‌شناسند. در مقابل طرف اسرائیلی نیز به بیان موانع اجرای راهکار پیشنهادی توسط ملک عبدالله می‌پردازد. 

این بار، یادلین موضع عربستان و اعراب را که خواهان این است که اسرائیل این طرح را یا کامل بپذیرد یا رد کند، نپذیرفت و خواستار مذاکرات مرحله‌ای شد. وی مدعی شد که بیشتر اسرائیلی‌ها از این طرح اطلاع ندارند و در مقابل، شاهزاده سعودی اطلاع‌رسانی درباره امکان رسیدن به یک صلح همیشگی در چهارچوب این طرح را وظیفه رهبران اسرائیل دانست. 

پس از این برخورد نه چندان دوستانه، اسرائیلی‌ها از شاهزاده سعودی برای دیدار از بیت‌المقدس دعوت کردند و از علاقه نتانیاهو برای رفتن به مکه سخن گفتند. 

به نوشته مضاوی الرشید در تحلیلی برای المونیتور، سعودی‌ها و از جمله شاهزاده ترکی هنوز گمان می‌کنند طرح عربستان روی میز مذاکره قرار دارد، ولی واقعیت این است که این طرح مرده است. اسرائیل اکنون فشاری برای خروج از زمین های اشغالی احساس نمی‌کند و می خواهد بیت‌المقدس را پایتخت خود نگاه دارد. تقسیم اماکن مقدس در بیت‌المقدس بین دو طرف نیز هرگز کار آسانی نیست. افزون بر این، اسرائیل انگیزه‌ای برای توافق با آوارگان فلسطینی ـ که از سال ۱۹۶۷ مجبور به جابجایی شده‌اند ـ ندارد. آن‌ها در اردن، لبنان، عراق و به تازگی در سوریه مصائب فراوانی را تحمل کرده‌اند. 

شاهزاده ترکی می‌تواند بین اندیشکده‌های غربی در رفت و آمد باشد، ولی واقعیت‌های میدانی می‌گوید که اسرائیل پیشنهاد صلح مطرح از سوی عربستان را نخواهد پذیرفت و به ملک عبدالله افتخار پایان دادن به یک مناقشه شش دهه‌ای را نخواهد داد. اکنون اعراب نمی‌توانند اسرائیل را تهدید نظامی کنند، زیرا سه ارتش بزرگ منطقه یعنی ارتش‌های مصر، عراق و سوریه درگیر مسائل داخلی هستند. 

حزب‌الله نیز اکنون در سوریه درگیر شده و فعلا این خطر از اسرائیل دور شده است. گروه‌های وابسته به القاعده نیز فعلا سرگرم نابود کردن شیعیان شده‌اند و مدت‌ها طول خواهد کشید تا متوجه اسرائیل شوند. 

به علاوه اگر اسرائیل طرح صلح عربی را بپذیرد، باز هم بازیگران غیردولتی می‌توانند به آن غیرمتعهد بمانند و این به معنای تغییر نکردن تهدیدات علیه اسرائیل است. وضعیت کنونی مذاکرات اسرائیل با فلسطینی‌ها با میانجیگری جان کری نیز خواسته اسرائیلی‌هاست. 

هرچند به نتیجه نرسیدن پروژه صلح پیشنهادی توسط ملک عبدالله، شکستی دیگر برای سیاست خارجی سعودی‌ها است، اکنون اولویت برای سعودی‌ها ایران است و تبلیغات علیه ایران، از ایران دشمنی ساخته که جایگزین اسرائیل شده است. این سیاست، شبکه ای از دستگاه‌های تبلیغاتی را در کنار خود دارد که تبلیغات ضد ایرانی پمپاژ می‌کنند، ولی شاید این روند با دعوت اخیر از وزیر خارجه ایران برای سفر به ریاض قدری تغییر کند. مانند دیگر همسایه‌های خود در منطقه خلیج فارس، سعودی‌ها خارج از مناقشه با اسرائیل هستند و شاید منافع بلندمدت اقتصادی و امنیتی آن‌ها با ایجاد روابط با اسرائیل تأمین شود. 

با اینکه شاید چنین روابطی در نگاه اول دور از ذهن به نظر بیاید، رهبران سعودی نه از فضای سیاسی داخلی کشور ترسی دارند و نه از ناراحتی هواداران سلفی خود نگران هستند. هواداران سلفی حتی می‌توانند استدلالی مذهبی برای روابط با اسرائیل نیز پیدا کنند. 

پیامبر اسلام از مکه بت‌پرست به مدینه هجرت کرده است که ساکنانی یهودی داشت و در سال ۱۹۹۲ نیز عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم عربستان که در سال ۱۹۹۹ فوت کرده است، فتوایی صادر کرد که صلح با اسرائیل را جایز دانست. البته این مسیر به آرامی در جریان است و برخی رفتارهای رژیم اسرائیل و شهرک‌نشیان یهودی می‌تواند دوره جدیدی از خشونت و خشم را در میان سعودی‌ها، اعراب و جوامع مسلمان در سراسر جهان کلید زند. شاید شاهزاده ترکی، مشتاق‌ترین فرد در خانواده پادشاهی عربستان برای باز کردن باب گفت وگو با اسرائیلی‌ها باشد، زیرا می‌تواند مدعی باشد سمتی رسمی ندارد، ولی همه می‌دانند در کشوری مانند عربستان، فاصله روشنی میان افرادی مانند وی و حکومت عربستان و سیاست خارجی آن وجود ندارد. شاهزاده سعودی بدون شک به ایفای نقش خود در ایجاد روابط با مقامات اسرائیلی ادامه خواهد داد. این روابط ممکن است نه برای صلح بلکه برای جنگ مورد نیاز باشد، به ویژه اگر اینکه روابط ایران و عربستان به شکل غیرمنتظره‌ای در آینده خراب‌تر شود.

نقشه‌ای برای مهار چین، روسیه و ایران؛
آمریکا از صدور ویزا برای مودی خودداری نمود و دولت انگلیس هم روابطش با او را قطع کرد. مودی ناگهان با سفیر آمریکا در هند دیدار کرد و به پارلمان انگلیس دعوت شد. وی توانست علیرغم انتقادات درون حزبی بسیار،کاندیدای حزبش شود.
نخست وزیر جدید هند را چه کسی و برای چه هدفی بزرگ کرد؟گروه بین الملل مشرق - انتخابات هند که بزرگترین انتخابات دنیا بشمار می رفت، بالاخره برگزار شد و «نارندرا مودی»؛ بعنوان نخست وزیر جدید هند، بطور رسمی بعد از مراسم تحلیف اش آغاز به کار کرده است. سئوالی که باید پرسید، این است که آمریکایی ها در حال ترسیم چه نقشه راهی برای هندوستان جدید هستند؟

مشرق، پیشتر طی تحلیلی از تدوین سیاست های "آسیامحور" آمریکا خبر داد و عنوان نمود که آمریکا با توجه به شکست سیاست هایش در خاورمیانه - بدلیل تثبیت اقتدار سیاسی- امنیتی «جمهوری اسلامی»- و همزمان افزایش قدرت چین در شرق آسیا؛ در نظر دارد تمرکز خود بر شرق آسیا را افزایش دهد در حالیکه از تمرکزش بر آسیای غربی می کاهد. گفته شد که آمریکا سعی دارد با استراتژی "مهار چهارگانه" از تشکیل و پیوند "بلوک چهار کشور" شامل چین، هندوستان، روسیه و ایران جلوگیری کند.

فکر می کنید که با توجه به سیاست جدید "آسیامحور" آمریکا، هندوستان و نخست وزیر جدیدش چه نقشی دارند؟ آیا آمریکا برای «مودی»، نخست وزیر جدید هند، نقشی در نظر گرفته است و آیا او تحت حمایت های آمریکا و بریتانیا به پیروزی رسید؟ پاسخ های این سئوالات همچنان در گرد و غبار تیره و تاری قرار دارند و پاسخ های مشخصی برای آن نیست اما یک تردید بسیار قوی؛ ذهن ها را به خود جلب می کند که به پیشینه سیاسی «مودی» بر می گردد و به اینکه چطور تحریم های آمریکا و بریتانیا علیه شخص «مودی»؛ به ناگاه، همه رنگ باختند!

«مودی» از ۲۰۰۱ م.، «سروزیر ایالت گجرات» در غرب هند بود که بدلیل شورش های خشن هندوهای افراطی علیه مسلمانان طی سال ۲۰۰۲ در این منطقه که به قتل صدها مسلمان انجامید؛ تحت انتقادات شدیدی قرار گرفت. هرچند که خود «مودی»، دخالت اش در تشویق به کشتار مسلمانان را انکار کرد اما دستیارش؛ به ۲۸سال حبس محکوم شد. «مودی» هیچگاه از شورش هندوهای افراطی، تخریب «مسجد بابری» و کشته شدن مسلمانان منطقه، اظهار تأسف نکرد که نگرانی هایی را بر انگیخته است[1].

بعد از این واقعه، آمریکا از صدور ویزا برای «مودی» خودداری نمود و دولت انگلیس هم کلیه روابط با شخص وی را قطع کرد اما سال گذشته میلادی؛ ناگهان «نانسی پاول» - سفیر آمریکا در هند- با «مودی» دیدار کرد و در خصوص مسائل امنیتی منطقه و گسترش تجارت آمریکا و سرمایه‌گذاری در هند با هم گفتگو کردند. همچنین در اکتبر ۲۰۱۲، بریتانیا از «مودی» دعوت کرد که برای اعضای پارلمان انگلیس در مجلس عوام سخنرانی کند و نمایندگان دو حزب بزرگ سیاسی بریتانیا - احزاب محافظه کار و کارگر- گفتند که باید صدای او شنیده شود[2].

«مودی» در حالی توانست بعنوان کاندیدای «حزب بهاراتیا جاناتای» (BJP) وارد کارزار انتخاباتی شود که انتقادات درون حزبی بسیاری، به کاندیداتوری وی ایراد شد ولی این انتقادات شدید؛ مانع از معرفی وی نشد. او در دوره انتخابات، ۴۴۰ سخنرانی در شهرهای مختلف هند ترتیب داد و در اغلب این میتینگ ها؛ لیوان هایی با عکس وی و ماسک های صورتش توزیع شد. بی تردید، هزینه های کمرشکنی بوده است.

نخست وزیر جدید هند را چه کسی و برای چه بزرگ کرد؟

چند روز پیش، «نشریه فارین پالیسی» آمریکا که یکی از معتبرترین نشریات در حوزه بررسی سیاست خارجی این کشور است؛ در بخش "دولت سایه؛ یادداشت هایی از مخالفین ملی گرا"، تحلیلی درباره چگونگی استفاده آمریکا از "شانس مودی" را منتشر ساخت. «نیل جوئک» توضیح می داد که چطور باید از هندوستان دوره «مودی»، برای ارتقای سیاست جدید "آسیامحور" کاخ سفید بهره برد. نویسنده یک پیشنهاد مهم داد، اینکه «اوباما»، باید یک "اقدام دیپلماتیک چندملیتی جدید" با محوریت افغانستان با حضور رهبران هندوستان، پاکستان و افغانستان را پیش ببرد.

«پایگاه خبری - تحلیلی مشرق» برای اولین بار، ترجمه کامل این تحلیل «فارین پالیسی» را بدون رد یا پذیرش مفاد آن منتشر می نماید:

نخست وزیر جدید هند را چه کسی و برای چه بزرگ کرد؟


***

چرا پیروزی «مودی»، به معنای شانس جدیدی برای سیاست "آسیامحوری آمریکا" می باشد[3]

نیل جوئک

24 می 2014 م.


دیدگاه «باراک اوباما» در قبال سیاست خارجی آمریکا در نهایت به ایجاد مفهومی چون "آسیا محوری" انجامیده است. این عبارت، زمانی معرفی شد که «هیلاری کلینتون» نخستین وزیرخارجه «اوباما»، اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا همزمان با خروج نیروهایش از عراق و افغانستان در لحظه ای مهم و محوری قرار گرفته است. «کلینتون» در مقاله ای که در نشریه «فارین پالسی» تحت عنوان: "قرن اقیانوسیه آمریکا" منتشر شد، خواستار "تعهدی پایدار به آنچه آن را دیپلماسی پیش رونده در آسیا" خواند؛ شد. این عبارت، خیلی زود با عبارت "بازتوازن سازی"، جایگزین شد اما هر دوی این عبارات نیز به یک رویکرد دفاعی در سیاست خارجی آمریکا اشاره داشتند.

این رویکرد، با توجه به تعهدات آمریکا در طول تاریخ بویژه در منطقه آسیا نامناسب به نظر می رسد. آمریکا از زمان تولد خود به عنوان یک قدرت دریایی مطرح بوده و توسعه جغرافیایی آمریکا به سمت اقیانوس آرام در قرن نوزده میلادی، این کشور را به یک قدرت دریایی دو اقیانوسی تبدیل کرد. بنابراین، هر رئیس جمهوری که در آمریکا به قدرت می رسد، بصورت بالقوه یک وظیفه و مسئولیت تاریخی دارد و آن هم؛ اجرای سیاست خارجی آمریکا با توجه خاص به دوستان و همسایگان ما در طرفین اقیانوس های اطلس و آرام است. اما این ایده که ما تا حدودی، نیازمند توجه و تمرکز بر آسیا هستیم - بطور ضمنی به این معنا که مسئولیت های آمریکا در اروپا و خاورمیانه را می توان برای مدتی کنار گذاشت و بیشتر بر منطقه ای دیگر تمرکز کرد- بیش از آنکه؛ نشان دهنده رهبری آمریکا باشد، نشان دهنده سردرگمی کاخ سفید است.

نگرانی هایی که دولت آمریکا را وادار کرد تا این محور تمرکز و توجه جدید را معرفی کند، مورد بحث در اینجا نیست. همانطور که «کلینتون» نیز حدود سه سال پیش اعلام کرد، آسیا "به یکی از گردانندگان اصلی سیاست جهانی تبدیل شده است که تقریباً نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده است" و همچنین؛ "بستر اصلی چندین موتور قدرتمند اقتصاد جهانی است". اگرچه استدلالات مطرح شده توسط «کلینتون» در آن زمان را به دلایل زیادی، می توان یکی از استدلالات قدرتمند در آن زمان در این حوزه مطرح کرد اما اقدامات صورت گرفته توسط دولت آمریکا برای نیل به این هدف؛ متأسفانه تا کنون مسمر ثمر نبوده و شاید بتوان گفت که عمل و اقدام دولت آمریکا با حرف ها و شعارهایش همخوانی نداشته است.

این ناهمخوانی، تردیدهایی را درباره نیات آمریکا در منطقه مطرح کرده است، همانطور که چین نیز همچون دیگر قدرت های آسیایی بارها تردیدهایی را در این رابطه مطرح کرده است. ما هم اکنون، شاهد چینی هستیم که کاملاً خلاف آموزه هایی که زمانی تحت حاکمیت «مائو» مورد احترام بود، عمل می کند؛ آموزه هایی چون عدم تلاش برای ایجاد هژمونی و تغییر یکجانبه و تهاجمی وضعیت موجود در دریای چین جنوبی. این رفتار، می بایست تأکیدی بر تعهد دولت «اوباما» در قبال آسیا باشد، چه با عبارت "بازتوازن سازی" از آن تعبیر شود و چه در قالب عباراتی که به یادآورنده نقش تاریخی آمریکا بعنوان یک قدرت اقیانوسیه ای باشد.

در این میان، هند به میزان کمتری در سیاست خارجی «اوباما» در قبال آسیا، مورد توجه قرار گرفته که این امر خود جای بحث دارد. رئیس جمهوری آمریکا در ابتدای به قدرت رسیدن خود در کاخ سفید، گام خوبی را برای شروع برداشت و از «مانموهان سینگ» برای سفر رسمی به «ایالات متحده» در نوامبر 2009 م. دعوت بعمل آورد اما پس از آن؛ دیگر شاهد اقدامی از جانب آمریکا نبودیم که به تقویت روابط دو کشور بیانجامد. بخش مهمی از این افت در رویکرد آمریکا در قبال هند را می توان، ناشی از توجه این کشور به مسائل و نگرانی های داخلی خود دانست اما خواسته یا ناخواسته؛ باید پذیرفت که دولت «اوباما» به هند از پنجره تنش تاریخی این کشور با پاکستان نگریسته تا به آن در متن یک راهبرد و استراتژی جامع تر جهانی نگاه کند.

اما هنوز هم دیر نشده تا این رویکرد را تصحیح کنیم، چرا که هم اکنون با «نارندرا مودی»، نخست وزیر جدیدی در دهلی نو مواجه هستیم که اعلام کرده به دموکراسی، گشاده رویی اقتصادی و رقابت بازار آزاد متعهد است؛ مسائلی که با منافع اصلی آمریکا همخوانی دارد. این تعهدات عنوان شده نخست وزیر جدید هند همچنین، این کشور را کاملاً در خلاف جهتی قرار می دهد که نظام حاکم چین در پیش گرفته است. هر چند برای آمریکا نیز چندان آسان نیست که از وضعیت جدید بوجود آمده در هند به نفع خود بهره گیرد اما شاید، بتوان بعنوان بخشی از رویکرد "آسیامحوری" آمریکا به آن نگریست. به هر طریق، این تلاش باید از جانب آمریکا صورت گیرد تا لااقل واشینگتن نیز بتواند از این پس به تعهدات و مسئولیت های خود در سطح جهان پایبند بماند.

نخست وزیر جدید هند را چه کسی و برای چه بزرگ کرد؟

چالش تجدید روابط هند و آمریکا که در سال 2000 با دیدار تاریخی «بیل کلینتون»، رئیس جمهوری اسبق آمریکا از هند که نقطه عطفی در روابط دوجانبه به شمار می رفت؛ در حال حاضر یک چالش دوجانبه به حساب می آید. این فقط آمریکا نیست که باید رویکرد خود به هند را تغییر دهد، بلکه رویکرد هند به آمریکا نیز باید تغییر کند. اگر «مودی» بخواهد، اجازه دهد خاطره تلخی که از لغو ویزای آمریکایش توسط مقامات واشینگتن در ذهن داشت، در مسیر یک رابطه اقتصادی توسعه یافته خدشه ایجاد کند؛ این اقدام، قطعاً به نفع دولت وی نخواهد بود. رشد نسبی اخیر هند، می تواند با روابط جدید و احیاءشده با آمریکا؛ جانی تازه بگیرد و نه با عزلت گزینی این کشور در روابط بین المللی.

چالشی که واشینگتن در حال حاضر با آن مواجه است، کنار آمدن با گذشته «مودی» بعنوان «فرماندار ایالت غربی گجرات» هند در سال 2002 میلادی است؛ زمانی که خشونت علیه مسلمانان در این منطقه به اوج خود رسید و هزاران نفر جان باختند و انگشت اتهام فعالان حقوق بشر؛ «مودی» را بعنوان فرد پشت صحنه این حوادث نشانه گرفت. «مودی» در رقابت های انتخاباتی خود، تلاش کرد تا با تمام مردم این کشور تعامل برقرار کند و وعده داد که نخست وزیری برای تمام هندی ها باشد؛ کد واژگانی که اینطور القاء می کرد که مسلمانان نیز در کنار هندوها مورد احترام قرار خواهند گرفت.

نخست وزیر جدید هند را چه کسی و برای چه بزرگ کرد؟

این حقیقت که «مودی»، بزرگ شده مکتب "راشتریا سوایامسواک سانگ" (Rashtriya Swayamsevak Sangh) است؛ باید حداقل به دو دلیل، هشداری برای تصمیم گیران کاخ سفید باشد:

نخست اینکه، ما همکاری نزدیکی با «اتل بیهاری وجپایی»، نخست وزیر اسبق هند داشتیم که وی نیز تحت تأثیر این مکتب - RSSبود و دوم؛ از آنجا که گونه های افراطی ایدئولوژی این مکتب، دیدگاه های فرهنگی و ملی گرایانه ای را مطرح می کنند که برگرفته از مخالفت با استعمار انگلیس در اوایل قرن بیستم است.اگرچه چنین ایدئولوژی هایی برای به خصومت کشاندن طرز تفکر هندی تلاش می کنند اما آنقدرها هم مانع از تعاملات هند؛ بویژه در جهت تأمین منافع مشترک هند و آمریکا نخواهند شد و این خود، فرصتی مناسب است برای مقامات واشینگتن.

جمله معروفی در داستان "آلیس در سرزمین عجایب" می گفت: اگر نمی دانی به کجا روانه ای، هر مسیری می تواند تو را به مقصد برساند. روی کار آمدن «مودی» بعنوان نخست وزیر هند، فرصتی را فراهم می آورد تا تعیین کنیم که از کدام مسیر می خواهیم؛ وارد آسیا شویم. توسعه روابط با هند تحت حاکمیت «مودی»، اگرچه دشوار به نظر می رسد اما به هر حال؛ کمتر مسئله ای در سیاست خارجی مطرح است که انجام آن و به سرانجام رساندن آن آسان باشد.

«نارندرا مودی»، نخست وزیر جدید در دهلی نو است و چین نیز همچنان سرگرم ایجاد هژمونی خود است. آمریکا و هند نگرانی های مشترکی درباره چین دارند. بنابراین، بهتر است به نخستین گامی که می توانیم برای تقویت روابط هند و آمریکا در دولت جدید دهلی نو برداریم؛ بیاندیشیم.سه اقدام است که می تواند، منجر به طی مسیری طولانی در "بازتوازن سازی" روابط با هند گردد:

اول: ما نیازمند آنیم که سفیری را معرفی کنیم که تصویری واقعی از هند و آمریکا داشته باشد. «نانسی پاول» سفیر آمریکا، دهلی نو را ترک کرده و این فرصت خوبی برای «اوباما» فراهم آورده تا خودنمایی کند. زمان آن رسیده تا اهمیت هند را در سیاست های راهبردی و خارجی آمریکا با استفاده از معرفی سفیر جدیدی که روابط نزدیکی با «اوباما» دارد، نشان دهیم.

دوم: «اوباما» باید دعوت از «مودی» را برای انجام دیداری دوستانه از آمریکا، مد نظر قرار دهد تا وی را نیز در جایگاه مشابه «مانموهان سینگ» قرار دهد. این اقدام، اگرچه ممکن است در حال حاضر بسیار بزرگ جلوه کند و مورد انتقاد حقوق بشری تیم سیاست خارجی «اوباما»، از جمله «سوزان رایس» و «سامانتا پاور» که پیشتر نیز نگرانی های حقوق بشری خود را با «اوباما» در میان گذاشته بودند؛ قرار گیرد اما به هر حال، ضروری به نظر می رسد.

استقبال از «مودی» در واشینگتن، اگرچه کمی دشوار به نظر می رسد اما در ماه اکتبر در «نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل»، «مودی» در سطح گسترده؛ وارد مرحله دیپلماتیک در سطح جهانی و بین الملل خواهد شد و جایگاه هند را بعنوان یک رهبر جهانی تجدید خواهد کرد. حداقل، این است که کاخ سفید باید از حالا برنامه ریزی کند که چطور باید بطور مؤثر و سازنده با نخست وزیر جدید هند وارد تعامل شود.

سوم: «اوباما» باید پیشنهاد یک "اقدام دیپلماتیک چندملیتی جدید" برای ایجاد زیرساخت سیاست عدم مداخله در افغانستان جدید با حضور رئیس جمهور جدید افغانستان (پس از تکمیل دومین مرحله رأی گیری در این کشور)، «نواز شریف» - نخست وزیر پاکستان- و «مودی» بعنوان نخست وزیر جدید هند را مطرح کند.

همانطور که در مطلب پیشین نیز اشاره شد، جنگ داخلی در افغانستان پس از خروج کامل آمریکا و نیروهای "ایساف" از این کشور، یک تهدید جدی است که چنانچه همسایگان افغانستان، بویژه هند و پاکستان از فرصت های اقتصادی و سیاسی بوجود آمده در این کشور به درستی بهره گیرند؛ می توان از وقوع آن پیشگیری کرد. تجدید درگیری ها در افغانستان به نفع هیچ کس نخواهد بود، این فرصتی است که می توان از آن بهره برد و تضمین کرد که صلح در سال های پس از دهه ها جنگ در افغانستان؛ حاکم خواهد شد.

همانطور که «کلینتون» نیز در مقاله سال ها پیش خود در «فارین پالسی» به آن اشاره کرد، آسیا یکی از گردانندگان اصلی سیاست جهانی است. هند یکی از کشورهای اصلی در آسیا است و هم اکنون با نخست وزیر جدیدش، آماده است که به سمت توسعه هند و رهبری جهان پیشگام شود. «اوباما» باید این فرصت را غنیمت بشمارد و همکاری جدیدی را با «مودی»، برای نیل به این هدف مشترک آغاز کند.



[1] «نارندرا مودی کیست؟»- «BBC Persian»- 26/2/1392

[2] همان

[3] «Why Modi's Victory Means a New Chance for the U.S. to Make Good on the Asia Pivot»- BY Neil JoeckShadow Government- «The Foreign Policy Group»- 24May, 2014


گزارش ویژه؛
آیا وهابیت یک فرقه دست‌ساز است؟ آیا اصولا ارتباطی میان این فرقه با اسلام وجود دارد؟ فرق وهابیت با اهل سنت چیست؟ آیا وهابیت فقط با شیعیان سر ناسازگاری دارد؟ برای آشنایی با این فرقه ساخت انگلیس با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.
گروه گزارش ویژه مشرق - اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم می‌شوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به ده‌ها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند. وهابیت نیز یکی از فرقه‌هایی است که خود را منتسب به حنبلی‌ها می‌دانند؛ بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته‌اند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقه‌ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده‌اند.

الف- پیشینه فکری و سیاسی وهابیت؛

1.1.احمد بن حنبل(241-164ه.ق):

احمدبن حنبل، موسس و بانی فرقه حنبلی و از رهبران فکری اصحاب حدیث به شمار می‌آید که در ربیع الاول 164ه.ق در بغداد بدنیا آمد. وی نه تنها طریقه اصحاب حدیث را از پیشینیان به ارث برد، بلکه آن را احیا کرد و با تعالیمی که عرضه داشت، برای تنظیم مبانی فکری آنان کوشش کرد. از همین رو پس از او اصحاب حدیث بیش از هرکس به گفته‌ها و نوشته‌های وی در تأیید افکار خویش استناد جسته‌اند. 

احمد را باید به میانجیگری شاگردش ابن تیمیه، پیشرو مذهب وهابی و تا حدی الهام‌بخش نهضت مذهبی و محافظه‌کارانه سلفیان نامید. احمد بن حنبل فقیهی کثیرالسفر بود و در طلب علم و حدیث به شام، حجاز، یمن، کوفه و بصره سفر می‌کرد و احادیث بسیار گرد آورد و آنها را در مجموعه‌ای بنام مسند ابن حنبل فراهم آورد. احمد در فقه و حدیث، استادان بسیاری داشت، به طوری که ابن خلکان وی را یکی از اصحاب و شاگردان خاص امام شافعی می‌داند.

ابن حنبل سخت از پذیرش اعتقاد به مخلوق بودن قرآن که آن را مخالف سنت می‌دانست، امتناع کرد. او معتقد بود که این ترکیب حروف و اصوات به همین شکل فعلی در عالم ازل ثابت و به ذات خداوند قائم بود. وبنابراین، به قدیم بودن و غیرمخلوق بودن قرآن معتقد بود.

آرامگاه محمد ابن حنبل

هیئت استفتای دائمی وهابیان: «بنای بر قبور بدعت منکر است

که در آن غلو در تعظیم صاحب قبر، راهی بسوی شرک است و باید تخریب شود»

همزمان با خلافت متوکل در 232ه.ق وضع اصحاب حدیث یکباره تغییر کرد و به علت هواداری خلیفه از آنان و مبارزه با معتزلیان، طبیعی می‌نماید که احمد نیز در دستگاه خلافت عزتی یافته باشد. امامت احمد در عقاید در عصر متوکل سبب شد که سایر فرقه‌های اهل حدیث، تحلیل روند و نام و نشانی از آنان باقی نماند. به خصوص که خلفای عباسی، از متوکل به بعد، حمایت کامل خود را از احمد و شاگردان او دریغ نکردند و آنچه را احمد در عقاید و احکام گفته بود، دربست پذیرفتند. طبعا محدثان دیگر که غالبا زندگی آنان از طریق حکومت‌ها اداره می‌شد، ناجار به ترک روش خود شدند و بر اثر کتمان عقیده، به تدریج نابود گشتند.

ابن حنبل پس از 77 سال زندگی در دوازدهم ربیع الاول 241ه.ق پس از یک دوره بیماری نه روزه در بغداد درگذشت و جسد وی را در مقبره باب حر به خاک سپردند. تاریخ زندگانی وی، گواهی می‌دهد که مقاومت احمد در راه عقیده‌اش، عواطف مردم را به سوی او جلب کرد و به تدریج میان اهل سنت به مقام امامت در عقیده رسید و توانست عقاید اهل تسنن را طبق روایتی که نزد او معتبر بود منتشر سازد. مکتبی که وی بانی آن شد به نام خود وی «حنبلی» نام گرفت.

حدیث‌گرایی این گروه در عقاید و فقه و پذیرش اخبار وارده، سبب نفی هرگونه عقل‌گرایی، ضدیت با رأی و مخالفت با هرگونه چند و چون در احادیث موجود شد.

در واقع، نسل نخست اهل حدیث از استنباط‌های فقهی پرهیز می‌کردند و بطور عمده خود را محدث می‌شناختند. این مسئله در مورد احمد بن حنبل، پیشوای حنابله، کاملا صادق است. به مرور اهل حدیث در دیدگاه‌های خود حنبلی شدند.(حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، شناخت عربستان، نشر مشعر، بی تا، بی جا،ص108)

1.2.ابن تیمیه:

احمدبن تیمیه، در دهم ربیع الاول 661ه.ق پنج سال پس از سقوط خلافت عباسیان در بغداد، در یکی از مناطق شام به نام حرّان متولد شد. این شهر در سال‌های پیش از تولد وی و در دوران کودکی‌اش مورد هجوم مغولان قرار گرفت. بنابراین، مردم شهر از جمله عبدالحلیم پدر ابن تیمیه مجبور شدند شهر را به قصد دمشق ترک کنند.

احمد بن تیمیه به عنوان فقیه، محدث و متکلم حنبلی، ضد هر آزاد اندیشی و نوگرایی قیام کرد و اقدامات وی باعث انحطاط و عقب‌ماندگی بیش از پیش مذهب حنبلی شد. در مناظرات فخر رازی درباره مذاهب اهل سنت از عصر ابن تیمیه به دوره انحطاط و سستی گرفتن تفکر فلسفی و استدلال منطقی و قرن روی آوری مسلمانان اعم از اهل شیعه و اهل سنت به ظواهر دین و توجه سطحی به معارف خشک و مذهبی یاد شده است.

از مهمترین مواردی که علما بر ابن تیمیه ایراد گرفته‌اند، عبارت بود از:

1. برای خداوند جسم قائل شده است.

2. ذات خداوند را بسان اجسام، مکان‌دار دانسته است.

3. خداوند را به اجسام و مخلوقات تشبیه کرده است.

4. عظمت معنوی پیامبر را پس از رحلت وی انکار کرده است.

5. زیارت و شفاعت پیامبر و اولیا و صلحا را انکار کرده است.

6. به اصحاب پیامبر اهانت کرده است.

7. مهمتر از همه اینکه تمام مسلمانان را کافر خوانده است.

سلفیه که پیشوای ایشان ابن تیمیه است، می‌گفتند: هر عملی که در زمان پیامبر اسلام وجود نداشته و انجام نمی‌شده است، بعدا نیز نباید انجام بشود. ابن تیمیه از این اصل کلی سه قاعده دیگر استخراج و استنتاج کرد:

1. هیچ فرد نیکوکار یا دوستی از دوستان خدا را نباید وسیله‌ای برای نزدیک شدن به خداوند قرار داد،

2. به هیچ زنده یا مرده‌ای نباید پناه برد و نباید از هیچ‌کس یاری خواست،

3. به قبر هیچ پیغمبر یا فرد نیکوکاری نباید تبرک جست و نباید تعظیم کرد.

1.3.محمد ابن عبدالوهاب:

هرچند با مرگ ابن تیمیه، دعوت سلفی‌گری و احیای مکتب سلفی در عقاید به فراموشی سپرده شد، اندیشه او، در لابلای کتاب‌ها و گوشه کتابخانه‌ها باقی ماند تا روزی که محمد ابن عبدالوهاب نجدی ظهور کرد و به نبش قبر آثار دفن شده و فراموش شده او پرداخت و گفته‌ها و نوشته‌های او را با بیان فریبنده برای مردم مطرح ساخت.

محمد ابن عبدالوهاب، در سال 1115 ه.ق در شهر عینیه تولد یافت. جد وی فردی به نام "شولمان قرقوزی" از نسل یهودیان ترکیه به نام "یهود دوغه" بود. این گروه با سابقه یهودیت به اسلام گرویدند و به ظاهر مسلمان شدند، تا شاید در حکومت عثمانی ترکیه نفوذ کنند یا شاید هم اسلام را به صورتی دیگر مشکوک و مشوش سازند.

جد محمد ابن عبدالوهاب، فردی به نام "شولمان قرقوزی" از نسل یهودیان ترکیه نام "یهود دونمه" بود.

شولمان جد عبدالوهاب، در شهر بورسا به خرید و فروش هندوانه و خربزه مشغول بود. اما چون از شغلش راضی نبود، همانند برخی دیگر از یهودیان مسلمان شده به تجارت دین و دین‌فروشی متمایل می‌شود. او تصمیم می‌گیرد که به سلک علمای دین در بیاید و به صورت رسمی عالم دین شود تا نفوذ و مقامی یابد. او رهسپار سوریه شده اما پس از مطرح کردن مسائل جدید و شناخته شدن، طرد می‌شود و مجبور می‌شود تا از آنجا به مصر، سپس مکه و بعد به مدینه برود. پس از اخراج شدن از مدینه، رهسپار نجد می‌شود و در آنجا کاملاً ماهیت خود را مخفی کرده و خود را به عنوان "سلاله" از قبیله "ربیعه" جا زده و نام عربی سلیمان را برای خود برمی‌گزیند.

پدر محمد در شهر عینیه امور شرعی، قضایی و تدریس را بر عهده داشت. محمد از کودکی به مطالعه کتب تفسیر و حدیث و عقاید سنت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدرش که خود از علمای حنبلی محسوب می‌شد، فرا گرفت.

عبدالوهاب به تحصیل علوم دینی می‌پردازد و به شغل قضاوت مشغول می‌شود. محمد فرزند عبد الوهاب پس از پایان دروس مقدماتی برای تحصیل راهی مدینه می‌شود. در دوران تحصیل در مدینه گه گاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که از عقاید خاصی حکایت داشت. به طوری که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند اگر او خود به تبلیغ دین بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد. پس از مدتی به بصره سفر نمود و در آنجا عقاید و رسومات اسلامی مردم را به سخره گرفت و به قدری بر این عمل خود پافشاری کرد که اهل بصره او را از شهر اخراج کردند. غالب شرح‌حال‌نویسان درباره محمد بن عبدالوهاب یادآور می‌شوند که از همان جوانی سخنان زننده‌ای از او شنیده می‌شد و ‌غالباً به مطالعه زندگی‌نامه کسانی که مدعی نبوت شده بودند مانند مسیلمه کذاب و سجاج و اسود و عنسی و طلیحه اسدی علاقه خاصی داشت.

محمد از دوران نوجوانی و جوانی، به مطالعه زندگی نامه مدعیان دروغین نبوت 

همچون مسیلمه کذاب، سجاع، اسود عنسی و طلیعه اسدی، علاقه خاصی نشان می‌داد و عقاید و رسوم اسلامی مردم را به سخره می‌گرفت.

استادان او از همان دوران کودکی آثار گمراهی، سستی عقل و عقب‌ماندگی دِماغی و تفکری را در او یافتند. پدر او عبدالوهاب در فرزندش احساس انحراف و ضلالت می‌کرد و پیوسته او را سرزنش کرده و مردم و خانواده‌اش را از او بر حذر می‌داشت.

محمد ابن عبدالوهاب، در جامعه قبیله‌ای و عشیره‌ای نجد نشو و نمو یافت و به علت عقاید حنبلی پدرش و نیز شغل وی که قضاوت و تدریس بود، به مطالعه فقه حنبلی و کسانی که در این‌باره اقداماتی انجام داده بودند، بویژه ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و همچنین ابن عبدالهادی علاقه‌مند شد. لذا به دنبال کسب آگاهی بیستر از آراء و عقاید اشخاص مذکور و نیز اطلاع از جو فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شام و عراق که تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی قرار داشتند به آن مناطق سفر کرد.

سفر ابن عبدالوهاب به ایران و تاریخ آن در منابع تاریخی اواسط قرن دوازدهم هجری قمری، به وضوح آمده است. میرزا ابوطالب اصفهانی هم که تقریبا معاصر محمد ابن عبدالوهاب بود، به مسافرت او به اصفهان و تحصیل علم و حکمت در آن شهر و رفتن وی به اکثر بلاد عراق و خراسان تا سرحد غزنین اشاره کرده است. نکته جالب در این سفر آن است که شیخ محمد ابن عبدالوهاب حکمت شرق و ساختن تفنگ و قسمتی از فنون جنگ را فرا گرفته است. شاید بتوان این نظریه را در اینجا مطرح ساخت که غرض اصلی ابن عبدالوهاب از سفرهایی که به مناطق و نواحی تحت سلطه امپراتوری عثمانی و نیز ایران داشته، پی بردن به میزان قدرت و تسلط آن امپراتوری بر مناطق تحت حاکمیتش و نیز وضعیت موجود در ایران بوده است تا با آگاهی از این جریان در آینده به سهولت بتواند به اندیشه‌هایش جامه عمل بپوشاند.

آغاز مأموریت جاسوس‌های انگلیسی در دولت‌های اسلامی

در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگلیس به 9 نفر از افراد کاردان و زیرک ماموریت داد تا برای جاسوسی در دولت‌های اسلامی بروند، از انها فقط پنج نفر به لندن بازگشتند که یکی از انها فرد خبره‌ای به نام «همفر - Hempher» بود. ماموریت او در کشور ترکیه بود همفر به ترکیه امد و نامش را محمد گذاشت و بسیاری از مسائل و علوم اسلامی و قرآن را فرا گرفت.

دومین بار او به عراق رفت. در این سفر با محمد ابن عبد الوهاب ملاقات نمود و چون دانست که عبدالوهاب جوانی جاه‌طلب و از خود راضی است و از مذهب و اعتقادات مسلمانان عیب‌جویی می‌کند، بسیار خوشحال شد و اطمینان یافت که دو وظیفه‌ای که دولت بریتانیا به او محول کرده بود را به وسیله او عملی نماید. اولین دستور‌، شوراندن مردم در مقابل دولت عثمانی و دومین دستور فتنه‌انگیزی بین مسلمانان با تاسیس مذهبی جدید بود.

همفر از آن پس با محمد ابن عبد الوهاب بسیار صمیمی شد و با او در مورد مسایل مختلف بحث می‌کرد و هر کجا که محمد ابن عبد الوهاب بر خلاف مذاهب نظر می‌داد او را تشویق می‌کرد.

همفر به دروغ به محمد ابن عبدالوهاب گفتخواب دیده‌ام پیغمبر بر منبری نشسته و برای علما سخنرانی می‌کرد در آن هنگام شما ((محمد ابن عبدالوهاب)با سیمائی نورانی وارد شدی و پیغمبر از جای خود برخاست و تو را به اغوش کشید و بر پیشانی‌ات بوسه زد و گفت: ای محمد‍! تو وارث حقیقی من در تمام امورات دینی و دنیوی مسلمین می‌باشی. و تو در آن لحظه گفتی: یا رسول‌الله من نمی‌توانم علم و عقیده خود را برای مردم بر ملا کنم و از شر مردم می‌ترسم. پیامبر فرمود: ای محمد! تو از شناختی که بر خویشتن داری برتر هستی و هیچ ترسی به خود راه نده.

محمد ابن عبدالوهاب بعد از شنیدن این دروغ بدون آنکه فکری کند خوشحال شد و بعد از آن بر تاسیس مذهبی جدید مصمم گشت. همفر، محمد ابن عبدالوهاب را به حالتی که دلخواه انگلیس بود در آورد. وزارت مستعمرات انگلیس به همفر دستور داد تا 6 مورد دیگر را در مغز محمد بگنجاند تا او این موارد را دیر یا زود بین مردم اجرا کند:

1. فتوا دهد کسی که مذهب محمد ابن عبدالوهاب را نپذیرد کافر شده و جهاد با او فرض خواهد شد

2. تخریب خانه خدا

3. شوراندن اعراب علیه حکومت عثمانی

4. انهدام گنبدهای بار گاه اولیاء

5. ایجاد هرج و مرج در سرزمین‌های اسلامی

6. چاپ قرآن تحریف‌شده

همفر توانست چهار مورد را در افکار محمد ابن عبدالوهاب جای دهد و در دو مورد ناموفق بود. انهدام خانه خدا و تغییر قرآن، زیرا محمد ابن عبدالوهاب از اجرای این دو مورد بسیار می‌ترسید.

تاسیس فرقه وهابیت و وجه تسمیه آن

محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌ای را تاسیس کرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمی‌دانند.

سید محمود شکری آلوسی از طرفدارن وهابیت می‌گوید: نسبت وهابی را دشمنان وهابی‌ها به ایشان اطلاق کرده‌اند. این نسبت صحیح نیست، بلکه باید به محمد که نام پیشوای ایشان است، نسبت داده شود و به آنان محمدیه بگویند....احمد امین، نویسنده معروف مصری، در این باره می گوید: محمد ابن عبدالوهاب و پیروانش خود را موحدین می‌نامیدند و نام وهابی را دشمنانشان بر آنها اطلاق کردند. سپس این نام بر زبان‌ها افتاد.... خود وهابیان، فرقه وهابیت را مذهب تازه‌ای نمی‌دانند بلکه می‌گویند این مذهب، سلف صالح است و از این رو، خود را سلفیه می‌نامیدند... علت اینکه خود را سلفیه می‌نامیدند این بود که مدعی بودند در اعمال و افعال و معتقدات خود تابع سلف صالح یعنی اصحاب پیامبر اکرم و تابعین هستند.

محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه ای را تاسیس کرد.

فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم(ص) را منع کرده‌اند، از علمای حنبلی بوده‌اند. ابو محمد بربهاری، ابن بطه، ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب می‌شدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی می‌دانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل می‌دانند.محمد بن عبداللطیف، یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب می‌نویسد:«مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است».

میزان پیشروی وهابیت و حکومت ابن سعود از آغاز جریان وهابیت در عربستان

ب- پیشگویی پیامبر از ظهور وهابیت؛

با مراجعه به روایات نبوی که در اصح کتب اهل سنت آمده پی می‌بریم که پیامبر اکرم(ص) از ظهور وهابیان در میان امت خود پیشگویی کرده است.

بخاری در صحیح خود از رسول خدا نقل کرده که فرمودند:«مردمانی از طرف مشرق زمین خروج کنند که قرآن می‌خوانند ولی از حنجره‌های آنان تجاوز نمی‌کند، آنها از دین خارج می‌شوند همانگونه که تیر از کمان خارج می‌گردد. نشانه آنان تراشیدن سر است».

قسطلانی می‌گوید:«مقصود از طرف مشرق جهت شرق مدینه همانند سرزمین نجد و مابعد آن است». می‌دانیم که نجد مرکز وهابیان و موطن اصلی آنان بود که از آنجا به دیگر شهرها منتشر شدند. همچنین تراشیدن موی سر و بلند گذاشتن ریش از شعارها و نشانه‌های آنان است. زینی دحلان که معاصر ظهور وهابیان بوده می‌نویسد: «احتیاجی به تألیف در رد وهابیان نیست، بلکه در رد آنها کفایت می‌کند گفتار رسول خدا که فرمود: نشانه آنان تراشیدن سر است؛ زیرا از بدعت‌گزاران کسی به جز وهابی‌ها چنین تشابهی ندارند».

ج- تشابه وهابیت و خوارج؛

ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشه‌ها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد، برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه خطاب به برادرش می‌گوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان می‌گفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره مشرکان را به مسلمانان تأویل می کردند و با این جهالت عالم مآبانه، خون مسلمانان را می‌ریختند، اموالشان را غارت می‌کردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت می‌دادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید...».

در ذیل به بررسی وجوه مشترک هر دو گروه می پردازیم.

1.1.کج اندیشی و فهم نادرست از دین:

خوارج با برداشت انحرافی از قرآن و فهم نادرست از دین، استدلال به ظاهر آیه شریفه «..إن الحکم إلّا لله...»(انعام:57) می‌نمودند و قائل بدین بودند که حکومتی جز حکومت خدا نیست. به همین دلیل، حکمیت در صفین را باطل و عین کفر پنداشتند. همچنین خوارج، آیاتی را که درباره کافران و مشرکان نازل شده بود، شامل مسلمانان و مومنان می‌دانستند.

وهابیت نیز درخواست شفاعت، استغاثه، توسل و نذر را برای غیر خدا جایز نمی‌دانند و آن را بدعت در دین قلمداد می‌نمایند. همچنین وهابی‌ها با استدلال به آیاتی که درباره کافران و مشرکان وارد شده است، مومنان و مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد می‌کنند. در حالی که طبق نص صربح قرآنی و روایی، مسلمین می‌توانند پیامبران و اولیای الهی را شفیع خود قرار دهند و به آنها متوسل شوند. دکتر عبدالملک سعدی می‌گوید: «هرگاه کسی بگوید: أللهم إنّی توسلت إلیک بجاه نبیّ أو صالح؛ کسی نباید در جواز آن شک کند؛ زیرا جاه همان ذات کسی نیست که به او توسل شده، بلکه مکانت و مرتبه او نزد خداوند است. این حاصل و خلاصه اعمال صالح او است. خداوند متعال در مورد حضرت موسی می‌فرماید: «و کان عند الله وجیها: و نزد خدا آبرومند بود...»»

1.2. ستیز با مسلمانان و دوستی با کافران:

یکی دیگر از شباهت‌های وهابیت به خوارج، کشتن مسلمانان و جهاد علیه آنان و وانهادن کفار و مشرکان و دوستی با آنان است. خوارج معتقدند می‌توان دارالاسلام را در صورتی که ساکنان آن مرتکب گناه کبیره شوند، دارالحرب نامید. لذا خوارج، مسلمانان را به خاک و خون می‌کشیدند و اموال آنان را به غارت می‌بردند و ناموس آنها را بر خود حلال و مباح می‌شمردند. پیامبر اسلام در روایتی درباره خوارج می‌فرماید: « آنان مسلمانان را می‌کشند و بت‌پرستان را به حال خود رها می‌کنند». عبدالله بن عمر در وصف خوارج می‌گوید: «اینان آیاتی را که در شأن کفار نازل گشته می‌گرفتند و بر مومنین حمل می‌نمودند». در هیچ تاریخی نقل نشده است که وهابیان با کافران بجنگند یا مشرکی را بکشند. کافی است کشتار مردم کربلا، طائف، یمن، حجاز و ... را از نظر بگذرانیم. هیأت فتوای وهابیان می‌نویسد: «به ازدواج درآوردن دختران اهل سنت به فرزندان شیعه جایز نیست، و در صورت وقوع آن، نکاح باطل است؛ زیرا آنچه از شیعه معروف است این که آنان اهل بیت را صدا زده و به آنها استغاثه می‌کنند و این شرک اکبر است». این در حالی است که آنها ازدواج با اهل کتاب را جایز می‌دانند و می‌گویند:« جایز است برای مسلمان که با زن یهودی یا نصرانی ازدواج کند در صورتی که محصنه بوده و آزاد و عفیف باشد».

1.3.مقدس مآبی و قشری گری:

خوارج مردمانی بسیار قشری، کوتاه‌نظر بودند، به‌گونه‌ای که از خوردن تک خرمایی افتاده سر راه اجتناب می‌ورزیدند و آن را حرام می‌دانستند. از مشخصه‌های ظاهری خوارج این بود که سرهایشان را می‌تراشیدند و عده‌ای از مردم به آنها «سر تراشیدگان» می‌گفتند. وهابیان نیز سرهای خود را می‌تراشند و حتی زنان را مجبور می کنند که سرهایشان را بتراشند.

تفاوت وهابیت و اهل سنت // آماده ارسال // رفعت نژاد

1.4. ظاهر گرایی:

خوارج در شبهه‌ها و باورهای انحرافی‌شان، به ظاهر برخی از آیات استناد جسته‌اند. وهابیان نیز از ظاهر آیات قرآنی برداشت‌هایی می‌کنند که هیچ انسان خردمندی نمی‌تواند آنها را بپذیرد، مانند: اعتقاد به جسمیت خداوند یا تفسیر ظاهربینانه عرش، قلم، لوح، کرسی، برزخ، رویت خداوند و نسبت دادن دست و پا و اعضا و جوارح داشتن به خداوند و ده‌ها مطلب دیگر.

د- اختلاف نظرهای وهابیت و اهل سنت؛

1.  به اعتقاد وهابیان هرگاه کسی شهادتین را بر زبان جاری کند، ولی بدان عمل نکند ارزشی ندارد و چنین کسی کافر و مشرک است و خون و مال او حلال است. در مقابل مسلمانان همگی بالاتفاق معتقدند که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مال و خونش محفوظ و محترم است.

2. وهابیان به اصل اجتهاد آزاد معتقد هستند و تقلید از مذاهب چهارگانه را لازم نمی‌دانند، بلکه بر خلاف آن مذاهب اجتهاد می‌کنند. محمد ابن اسماعیل صنعانی از معاصران ابن عبدالوهاب و از بنیانگذاران مذهب وهابیت می‌نویسد: فقهای مذاهب اربعه اجتهاد بر خلاف آن مذهب را جایز نمی‌شمارند ولی این سخنی است نادرست که جز شخص جاهل و نادان لب به آن نمی‌گشاید.

بنابراین، وهابیان بر خلاف مذاهب چهارگانه (حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی) قائل به انفتاح باب اجتهادند و حرف فقه‌های مذاهب چهارگانه را که می‌گویند اجتهاد بعد از چهار مذهب جایز نیست، باطل می‌شمارند.

3.   وهابی‌ها با استدلال به ظاهر برخی آیات و روایات، جسم و جهت برای خداوند اثبات کرده و به رویت حسی خداوند قائلند. در مقابل علمای اهل سنت، اعتقاد به تجسم خدا و رویت حسی خداوند را جایز نمی‌دانند.

4 .  محمد ابن عبدالوهاب معتقد بود که تمام اعمال مسلمانان به حد شرک رسیده است و از این رو، وی مسلمانان سنی و شیعه‌ای را که دیدگاه‌های او را قبول نداشتند تکفی می‌کرد؛ در صورتی که ائمه اهل سنت به ویژه ابوحنیفه، تکفیر اهل قبله را جایز نمی‌شمارند.

5.  وهابیان زیارت قبر انبیا و اولیا و سفر به قصد زیارت قبور آن بزرگواران را حرام می‌دانند، ولی مذاهب چهارگانه بالاترین ثواب را برای زیارت قبر نبی و مسافرت برای آن قائلند.

6. سوگند دادن خداوند به حق مقام اولیا از نظر وهابی ها حرام و موجب شرک است، ولی حنفی‌ها و شافعی‌ها این امر را مکروه و نه حرام و شرک می‌دانند.

7.  وهابی‌ها نذر برای مردگان و اهل قبور و اولیا را شرک می‌دانند. در حالی که اهل سنت می‌گویند اگر نذر برای بت نباشد لازم الوفا است.

8. توسل، شفاعت، تبرک جستن از پیامبر، استغاثه و طلب حاجت از پیامبران و اولیا و جشن گرفتن میلاد پیامبر اکرم از نظر وهابیت جایز نیست ولی اهل سنت همه اینها را جایز می‌دانند.

9. وهابی‌ها ساخت بنا بر قبور را حرام ولی اهل سنت آن را مکروه می‌دانند.

ه. مواضع علمای تسنن و شیعه بر وهابیت:

هنگامی که محمد ابن عبدالوهاب عقاید خود را ابراز و مردم را به پذیرش آنها دعوت کرد، گروه زیادی از علما به مخالفت با عقاید او پرداختند. از اولین کسانی که به مخالفت با وی پرداختند پدر و برادری وی بود. سلیمان ابن عبدالوهاب، در رد عقاید وی کتابی با نام صواعق الالهیه فی الرد علی الوهابه تألیف کرد. دکتر عبدالله محمد صالح می‌نویسد: « علما در طول زمان بیش از دو هزار جلد کتاب و رساله علیه افکار ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب نوشته‌اند که متاسفانه به دلایلی تعداد زیادی از آنها چنان از میان رفته‌اند که فقط اسمی از آنها باقی مانده است و با این حال، اکنون نیز حدود چهارصد نسخه کتاب و رساله از علمای اسلام در دست داریم که در موزه‌ها، کتابخانه‌ها، کلکسیون شخصی و سایر جاها از کلکته تا لندن پراکنده‌اند. متاسفانه در یک و نیم قرن اخیر به علت فشارهای مختلف مالی و سیاسی و نیز به علت غفلت مسلمانان برای چاپ و نشر آنها اقدام نشده است». پس از جنایات وهابیت در عراق، شیعیان به مخالفت با وهابیت پرداختند و آثار زیادی را به رشته تحریر در آورده‌اند. نخستین کتابی که عالمی شیعه در رد عقاید محمد ابن عبدالوهاب نوشت، منهج الرشاد اثر شیخ جعفر کاشف الغطا است.

جالب این است که در این مبارزه و مخالفت، علمای اسلامی چنان اتفاق‌نظر و وحدت رویه داشته اند که برای بعضی از صاحب‌نظران، مایه شگفتی و حیرت شده است. چنانکه پژوهشگر دقیق النظر سوری، دکتر عبدالله محمد صالح، در این باره می‌گوید: «... در مبارزه با فرقه‌ها و نحله‌های انحرافی، معمولا یکی از موانع وحدت‌نظر، گرایش‌های فقهی – مذهبی بوده است. چنان که در تاریخ دیده می‌شود، زیاد اتفاق افتاده که علمای یکی از مذاهب با گروهی مخالفت و مبارزه کرده‌اند و علمای مذاهب دیگر سکوت یا حتی گاهی از آن حمایت کرده‌اند. در مورد جهمیه و حشویه امر از این قرار بوده است. اما باکمال تعجب می‌بینیم در مخالفت و مبارزه با وهابیت و تفکر وهابی‌گری، وحدت‌نظر عجیبی میان علمای مذاهب مختلف اسلامی دیده می‌شود. سوای عده بسیار محدودی از حنبلی‌ها، علمای بقیه مذاهب اسلامی به اتفاق، تفکر و عقاید وهابی را مردود و باطل دانسته و با آن به مبارزه برخاسته‌‌اند. چنان که همین اتفاق‌‌نظر در مخالفت با احمد ابن تیمیه، بنیانگذار اصلی این تفکر، به خوبی آشکار است. در آن زمان علمای تمام مذاهب اسلامی در برابر تفکر او ایستادند و برخی اندیشه‌های او از جمله تجسم خداوندی، رویت حسی ذات او را کفر و زندقه معرفی کردند.»

مدتی است که در عربستان از علمای اهل سنت افرادی پیدا شده‌اند که با تندروی‌های سلفی‌ها و وهابیان مخالفت کرده و در برابر گزافه‌گویی آنها ایستاده‌اند. از جمله این اشخاص محمد بن علوی مالکی است که در مسجد الحرام کرسی تدریس حدیث، فقه و تاریخ را داشت. او که عالمی سنی بود پرچم مخالفت با وهابیان را در کشور عربستان به دست گرفت و با سخنان و کتابهایش به مقابله با آنان پرداخت. بعد از انتشار کتابهایش، وهابیان او را محاکمه و محکوم به اعدام نمودند. ایشان در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد: «ما به کسانی مبتلا شده‌ایم که در توزیع کفر و شرک و صادر کردن احکام با القاب و اوصاف غیرصحیح تخصص دارند، اوصافی که لایق مسلمان شهادت‌دهنده به توحید و نبوت پیامبر اسلام نیست، مثل اینکه برخی از آنان به افرادی که مخالف خود در رأی و مذهب می‌باشند عنوان تحریف‌کننده...دجال... شعبده‌باز...بدعت‌گذار و در آخر مشرک... و کافر را اطلاق می‌کنند. این‌گونه از برخی سفیهان می‌شنویم که بصورت گسترده امثال این دشنام‌ها و فحش‌ها و الفاظ قبیح را به کار می‌برند، الفاظی که تنها از افراد کوچه و بازار صادر می‌شود، کسانی که اسلوب دعوت و طریقه ادب در مباحثه را به خوبی نمی‌دانند.». جالب است که علمای اهل سنت، تندروی‌های وهابیت را عاملی برای گسترش تشیع در جهان اسلام می‌دانند. 

حسن بن فرحان مالکی که از علمای سنی و از مخالفان وهابیت به شمار می‌رود می‌گوید:«... زود است که غلو سلفی‌ها از بزرگترین اموری گردد که باعث انتقال سریع اهل سنت به سوی شیعه شود مگر آنکه عقلاء سلفی به فکر چاره برآمده و غلو و تندروی خود را از درون نقد کنند، غلوی که در وجود احادیث ضعیف و جعلی برای تأیید مذهب و تکفیر مخالفان مذهب و روش سلفی پدیدار گشته است. همچون تکفیر ابی حنیفه، احناف و تکفیر شیعه و معتزله...».

حسن بن فرحان مالکی

شیخ جمیل صدقی زهاوی در مورد وهابیت می‌گوید: خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. می‌بینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل می‌شود تکفیر نموده‌اند. (9) این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.

زینی دحلان مفتی مکه می‌گوید که سید عبد الرحمن اهدل مفتی زبید می‌گفت: هیچ نیازی به تالیف کتاب در ردّ وهابیت دیده نمی‌شود زیرا در ردّ آنان همین سخن پیامبر که فرمود «سیماهم التحلیق» یعنی چهره و علامت آنان این است که موی سرش را می‌تراشند، کفایت می‌کند. زیرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است که پیروان او سرشان را بتراشند. (10) شیخ خالد بغدادی می‌گوید: اگر کتاب‌های وهابی‌ها را به دقت مطالعه کنیم در می‌یابیم که مانند کتاب‌های لا مذهب‌ها سعی دارند که با افکار باطله‌شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند. (11)

و. فتاوای شاذ علمای وهابی:

1. تحریم حمل جنازه با آمبولانس:

«حمل جنازه با ماشین‌هایی که مخصوص جنازه -آمبولانس- و تشییع جنازه‌ای که در ماشین است توسط مردم مشروع نیست».

2. تحریم صله ارحام در اعیاد:

«اینکه زیارت زنده‌ها به دو روز عید اختصاص داده شود، چون که نمی‌توانند در طول سال به زیارت آن‌ها بروند، بدعت است».

3. تحریم احترام به پرچم:

« برای مسلمانان جایز نیست که برای پرچم هر کشور یا سلام کشوری برخیزند بلکه این کار از بدعت‌های منکری است که در عهد رسول خدا و عهد خلفای راشدین نبوده است....».

4. تحریم نصب قاب عکس به دیوار:

«آویزان کردن تصاویر بر دیوار خصوصا تصاویر بزرگ حرام است. حتی در صورتی که برخی از جسم یا سر آن ظاهر شده باشد، چرا که قصد تعظیم در آنها ظاهر است و اصل شرک همین غلوهاست».

5. تحریم شستن دست‌ها با صابون قبل از وضو:

«شستن دست‌ها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نیست».

6. مبطل وضو بودن خوردن گوشت:

«اگر انسان از گوشت شتر چه نر یا ماده آن بخورد، وضویش باطل می‌شود چه خام باشد یا پخته».

7. جلوگیری از احترام به استاد:

«ایستادن دختران برای معلم زن خود، و نیز پسران برای معلم مرد، کاری است که نباید انجام گیرد و کمترین حکمی که برای آن است کراهت شدید می‌باشد».

8. گردش خورشید به دور زمین:

«ظاهرا ادله شرعیه اثبات می‌کند، که خورشید است که به دور زمین گردیده و به سبب آن شب و روز در سطح زمین پدید می‌آید .. اما آنچه را که علمای نجوم امروزه می‌گویند برای ما به درجه یقین نرسیده است و لذا بخاطر این حرف‌ها دست از ظاهر کتاب پروردگار و سنت نبی بر نمی‌داریم».

9. تحریم برگزاری روز مادر، تولد، ازدواج:

« اعیاد میلاد شخص یا اولادش یا مناسبت ازدواج و نحو آن تماما غیرمشروع بوده و به بدعت نزدیک‌تر است تا مباح‌بودن».

10. تحریم رفتن به سوی غار حرا:

«رفتن به غار حرا، از جمله شعائر حج و از سنت‌های اسلام نیست بلکه از جمله بدعت‌ها و راهی به شرک است. و لذا باید مردم را از رفتن به آن منع نمود.»

11. جهاد نکاح:

جنگ سوریه سبب شد تا نخستین بار واژه‌ای به نام جهاد نکاح به ادبیات گروه‌های سلفی وارد شود؛ جهادی که فقط مخصوص زنان است و در آن برای آسودگی خاطر سلفی‌ها، زنان خود را در اختیار آن‌ها می‌گذارند. نخستین بار هم یک روحانی وهابی سعودی این حکم را داد و بعدها منکرش شد. عمده رسانه‌ها، شروع ماجرای "جهاد النکاح" را فتوای منسوب به شیخ محمد عریفی مبلغ مذهبی اهل عربستان معرفی کرده‌اند. گفته می‌شد که شیخ عریفی در توییتر خود فتوا داده که زنان و دختران به "جهاد نکاح" بپیوندند.

به گزارش دویچه وله، اوج این ماجرا زمانی بود که بیستم سپتامبر پارسال، موضوع از سطح گمانه‌‌زنی‌‌های رسانه‌‌ای خارج شده و یک مسؤول دولتی در این زمینه ابراز نظر کرد. لطفی بن جدو، وزیر کشور تونس، در برابر اعضای پارلمان این کشور خبر داد که بسیاری از زنان تونسی که برای جهاد نکاح به سوریه رفته بودند، حامله از این کشور بازگشته‌‌اند.

روزنامه تونسی «الشروق»، روز ۲۲ سپتامبر، گزارشی از جهاد نکاح منتشر کرد که در آن، با برخی دختران بازگشته از سوریه مصاحبه شده بود. این روزنامه، به روایت داستان یکی از دخترانی پرداخته که به تازگی از سوریه بازگشته است.

الشروق به نقل از یک منبع امنیتی تونسی نوشت: «زنانی بین ۳۰ تا ۵۰ ساله با روبنده در مساجد، فروشگاه‌‌های لباس مذهبی، دانشگاه‌‌ها و دستشویی‌‌های حاشیه‌ شهرها، دختران را به کلاس‌‌های مذهبی دعوت کرده تا پس از گذراندن دوره‌‌ای سه ماهه، به سوریه اعزام کنند. س.م. پس از بازگشت از سوریه می‌گوید که به همراه ۹ دختر دیگر بعد از دریافت ۱۲۰۰ دلار و با وعده‌ دریافت مبلغی ۵ برابر آن به سوریه اعزام شده است».

این روزنامه تونسی در بخش دیگری از گزارش خود می‌‌نویسد: «پدر یکی از دختران که به ایدز مبتلا شده می‌‌گوید که دخترم حامله بازگشت. او به ایدز مبتلا شده و ما کاری نمی‌ توانیم انجام دهیم مگر اینکه منتظر مرگ او باشیم».

عبدالرحمن الراشد، سردبیر نشریه «شرق الاوسط» گفته است: «وهابیون با شستشوی مغزی دختران و وعده‌‌های بهشت و حوریان بهشتی آنان را به عنوان برده‌ جنسی به سوریه می‌‌فرستند تا در خدمت سربازان باشند؛ اما این اقدام پیش از این، در دو دهه آشفتگی الجزایر نیز وجود داشت؛ همان‌ طور که القاعده نیز چنین باوری را ترویج می‌‌کرد و از تمام امکانات خود از جمله سکس برای عضوگیری جوانان استفاده می‌ کرد. همین تندروها امروز وارد بحران و هرج و مرج سوریه شده و زنان و مردان را اغفال می‌‌کنند».

غادة عویس یکی از سرشناس‌ترین خبرنگاران و گویندگان خبری شبکه الجزیره قطر است. او چندی پیش با هدف پوشش اخبار حوادث جاری در سوریه به این کشور سفر کرد اما چند روز بعد رسانه‌های عربی خبر دادند که توسط جنگجویان تروریست مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. این خبر بلافاصله توسط شبکه خبری الجزیره تکذیب شد اما اکنون و بعد از گذشت چند روز،‌ گروهک تروریستی جبهة النصره با صدور بیانیه‌ای رسمی فاش کرد که غادة عویس مورد تجاوز قرار نگرفته بلکه به طور داوطلبانه خود را در اختیار جنگجویان قرار داده است. به گفته جبهة النصره ،‌ غادة عویس در واقع به جهاد نکاح تن داده تا بتواند نیازهای جنسی جنگجویان مخالف حکومت بشار أسد رئیس جمهور سوریه را تأمین کند. این بیانیه افزود: خبرنگار الجزیره با یکی از رهبران جبهة النصره هم بستر شده و جهاد نکاح را به جا آورده از همین رو این اقدام ثواب بسیار زیادی دارد و مایه افتخار وی است.

غادة عویس یکی از سرشناس ترین خبرنگاران و گویندگان خبری شبکه الجزیره قطر

توسط جنگجویان تروریست مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است

چندی پیش شیخ وهابی در سخنرانی خود در شبکه ماهواره ای وصال که نزدیک به حرکتهای جهادی تندرو در سوریه است، از انتقادات وارده به فتوای "جهاد نکاح" گله کرده بود. این شیخ وهابی اجازه داد که مجاهدین مسلح می‌توانند در غیاب زنان مجاهد نامحرم، با محارم خود عقد ازدواج بخوانند!! سخنان ناصر العمر بازتاب گسترده‌ای در محافل دینی و افکار عمومی جهان اسلام داشت، به گونه‌ای که همگان بر مشمئز کننده بودن این سخنان تاکید داشتند و از این شیخ وهابی خواستند فتوای خود را پس بگیرد.

اما اعضای گروهک شبه نظامی جبهه النصره رسما اعلام کرده‌اند، به فتوای مفتی سلفی ایمان دارند و آن را به اجرا در خواهند آورد. تروریست‌های تکفیری با استناد به این فتوا اعلام کرده‌اند که امروز آنها از نظر دینی این حق را دارند با محارم خود نزدیکی کنند و خداوند گناهی را برای آنان و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد، چرا که این امر توسط شیخ‌شان حلال شده است. خبرها حاکی از آن است که، فتوای ناصر العمر تنها پرده از این عمل ناشایست و خلاف اخلاق برداشته و این عمل از مدتها پیش در میان اعضای این گروه مرسوم شده است. به شکلی که کودکانی از این ارتباط به دنیا آمده‌اند. و مشکلاتی را از نظر هویت و .... بوجود آمده است. 

لازم به ذکر است، فتواهای عجیب تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی‌شود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلفی با اصطلاحات ساختگی نظیر "جهاد لواط" و "جهاد نکاح النفس" فحشا را در سرزمین شام گسترش می‌دهند.

12.خوابیدن زن کنار دیوار:

ظاهرا صدور فتاوای مضحک‌، عجیب و شرم آور‌، به مردان سلفی منحصر نمی‌شود بلکه گویا به تازگی زنان سلفی افراطی نیز صاحب فتوا شده و در خدشه‌دار کردن چهره واقعی اسلام ناب در جهان و وارونه کردن احکام اسلامی با مردان خویش هم صدا شده‌اند .

به تازگی یکی از زنان افراطی سلفی مقیم سوریه به نام منیره القبیسی به این نتیجه رسیده که خوابیدن زنان نه تنها در کنار مردان نامحرم بلکه در کنار دیوار نیز به دلیل مذکر بودن کلمه "دیوار" در ادبیات عرب، حرام است.

13. حلال بودن فیلم‌های مستهجن:

عیسی بن صالح مفتی سر‌شناس وهابی در جدید‌ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می‌برند، فیلم‌های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

ز. جنایات وهابیت در تاریخ؛

1.1. حمله به کربلا و نجف:

وهابی ها به فرماندهی امیر سعود در سال1216ه.ق با لشکری عظیم از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و تهامه، به سوی عراق حرکت کردند. امیر سعود با سپاهی مرکب از بیست و پنج هزار هزار مرد جنگی غافل گیرانه به شهر کربلا حمله ور شدند و صدای «اقتلوا المشرکین» و «اذبحوا الکافرین» سر دادند. بیش از پنج هزار نفر را کشتند و زخمی های بیشماری به جا گذاشتند. در صحن مقدس، خون از بدن‌های سربریده، روان و گنبد و حجره های صحن از لاشه مقتولان، پر بود. آنان گنبد حرم امام حسین(ع) را خراب کردند و جواهرهای حرم را به چپاول بردند و آنچه از اموال و اسلحه و لباس، فرش، طلا و قرآن های نفیس در شهر یافتند ربودند. وهابیان پس از کشتار بی رحمانه اهل کربلا و هتک حرمت حرم حسینی راهی نجف شدند. چون اهل نجف، جریان کربلا و غارت آن را شنیده بودند، کمی آمادگی داشتند. از این رو، برای دفاع برخاستند. حتی زن ها نیز از خانه ها بیرون آمده بودند و مردان خود را بر می‌انگیختند تا اسیر قتل و غارت‌های وهابی‌ها نشوند. در نهایت این کار باعث شکست مهاجمان و عقب نشینی آنان گردید. وهابی ها در سال های متمادی، بارها و بارها به این دو شهر مقدس، حمله کردند ولی حملاتشان با ناامیدی تمام به شکست و خواری انجامید و در مدت نزدیک به 10 سال، چندین بار شدیدترین حمله‌ها را به این دو شهر انجام دادند.

1.2. حمله به طائف:

سپاه وهابی ها، در ذی القعده سال 1217ه.ق به دستور عبدالعزیز و به فرماندهی عثمان مضایفی به شهر طائف - از شهرهایی که اکثریتشان از اهل سنت‌اند- در دوازده فرسنگی مکه حمله کردند و به قتل عام مردم پرداختند. جمیل صدقی زهاوی در مورد فتح طائف چنین می‌نویسد: «از زشت ترین کارهای وهابیان، قتل عام مردم بود که به کوچک و بزرگ رحم نکردند. طفل شیرخواره را روی سینه مادرش سر بریدند. جمعی را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند، کشتند و چون در خانه‌ها، کسی باقی نماند، به مغازه‌ها و مساجد حمله کردند و هر کس را یافتند-حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند- کشتند. به حدی که تمام مردم این شهر را به خاک و خون کشیدند و شمار اندکی از پیر مردان و زنان باقی مانده را از شهر طائف اخراج کردند و به وادی وج بردند و در برابر سرمای شدید، بدون غذا و لباس رها کردند. همچنین کتاب ها را که در میان آنها تعدادی قرآن و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتاب های فقه و حدیث بود، در کوچه و بازار افکندند و آنها را پایمال کردند».

1.3. تخریب قبور مکه و مدینه:

سپاه وهابیان به فرماندهی امیر سعود، در هشتم محرم سال1218ه.ق وارد که شد و آنجا را اشغال کرد. مردم مکه که پیشتر خبر جنایت وهابی ها را در طائف شنیده بودند، از تکرار آن فاجعه، ترسیدند و سلطه او را پذیرفتند. آنگاه امیر سعود از آنان خواست که قبه ها و بارگاه هایی را که بر قبور ساخته اند، با دست خود ویران کنند. از این رو، وهابی‌ها به همراه جمع زیادی از مردم، با بیل و کلنگ به سمت گورستان جنّه المعلّی رفتنند و گنبدهای زیادی از جمله قبور ابوطالب، عبدالمطلب، حضرت خدیجه و... را ویران کردند. آنان در مکه بمدت بیست روز توقف کردند و مسلمانان در آن مشاهد، بیش از ده روز مشغول به خراب کردن بودند. آنان از اول صبح تا آخر روز بقعه‌ها را خراب می‌کردند و با این نیت که با این عمل خود را به واحد احد تقرب می جویند! به حدی که در مکه چیزی از این مشاهد و گنبدها نماند جز آنکه همه را با خاک یکسان نمودند.

همچنین در سال 1220ه.ق به مدینه حمله شد و پس از یک سال و نیم محاصره، شهر به اشغال وهابیان درآمد با تصرف شهر، مردم را از زیارت مرقد مطهر پیامبر و بزرگان مدفون در بقیع بازداشتند. آنگاه امیر سعود دستور داد تا آثار و قبور بقیع را ویران کنند. از این رو، به همراه آنان به قبرستان بقیع یورش بردند و آنچه از قبه‌ها و آثار بر روی قبور بود، با خاک یکسان کردند. از جمله، قبر چهار امام معصوم (امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام محمد باقر وامام جعفر صادق علیهم السلام) و همچنین قبر عبدالله پدرگرامی پیامبر اسلام را تخریب و هر آنچه از اشیای قیمتی و گران‌بها یافت می‌شد، به غارت بردند. سرانجام وهابیان پس از چهار سال قتل و غارت جور و ستم بر اهالی مدینه با حمله عثمانی‌ها از بین رفتند.

ولی متأسفانه مجددا در سال 1343 هجری قمری وهابی‌ها با حمایت‌های بی‌دریغ و سخاوتمندانه انگلیسی‌ها به مدینه منوره وارد شدند و با گرفتن فتوای زور از علمای مدینه بر جواز ویران کردن قبور و زیارتگاه‌ها در هشتم شوال 1343 هجری قمری تمامی گنبدها و بارگاه‌ها و ضریح‌هایی که در مدینه و اطراف آن بود ویران کردند. از جمله ویرانی‌ها وهابی ها در مدینه عبارتند از خراب کردن گنبد و بارگاه حضرت عبدالله پدر رسول الله و حضرت آمنه مادر رسول الله و مزار همسران پیامبر و مزار اسماعیل بن جعفر الصادق و دیگر بزرگان و حتی گنبد مرقد مطهر نبوی را هم به توپ بستند و از همه این موارد دردناکتر تخریب گنبد و بارگاه مضاجع مطهره ائمه بقیع علیهم السلام و اهل بیت رسول الله بود. 

ضریح چهار امام شیعه پیش از تخریب به وسیله حکومت سعودی، 

به ترتیب از راست به چپ حسن بن علی(ع)، علی بن حسین(ع)، محمد بن علی(ع) و جعفر بن محمد(ع)

وهابیان حتی دیوارها و صندوق و ضریحی را که روی قبرهای شریف قرار داشت و برای آن هزار ریال مجیدی صرف شده بود کاملا از بین بردند و از این زیارتگاه جز تلی از سنگ و خاک باقی نگذاشتند و 8 شوال 1343 هجری قمری به خاطره‌ای تلخ و دردناک برای جهان تشیع تبدیل گشت.

8 شوال 1343 هجری قمری خاطره ای تلخ و دردناک برای جهان تشیع

اینک جهت رعایت اختصار، توجه خوانندگان ارجمند را به فهرست برخی از آثار و اماکن تاریخی اسلام که بیانگر فرهنگ و تمدن اسلامی بود و به واسطه تحجر و کوته فکری فرقه ضاله وهابیت ویران شده جلب می کنیم:

بارگاه و مسجد حضرت حمزه سیدالشهداء در احد

بارگاه ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری بنت خولید علیها السلام.

بارگاه آمنه بنت وهب مادر پیامبر گرامی اسلام

بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامی امیرالمؤمنین

بارگاه حضرت عبدالمطلب جد پیامبر گرامی اسلام و امیرالمؤمنین

بارگاه حضرت حوا در جده

بارگاه حضرت عبد الله پدر پیامبر در مدینه

بیت الاحزان،خانه ای که حضرت زهرا علیها السلام در آنجا در سوگ پدرش می‌گریست.

مسجد سلمان در مدینه منوره

خانه حضرت زهرا علیها السلام در کوچه حجر در مکه مکرمه

جایگاه نفس الزکیه در مدینه منوره

خانه رسول الله در مدینه،خانه‌ای که حضرت هنگام هجرت به مدینه در آنجا مستقر شد.

خندقی که مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند

بارگاه پیامبر خدا، یسع علیه السلام،در روستای اوجام در قطیف

مسجد جوانان در احساء، دومین مسجدی که پس از مسجد رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد.

مسجد عباس بن علی در روستای مطیرفی در احساء

زادگاه پیامبر اسلام، خانه ای که در آن پیامبر گرامی اسلام در شعب هواشم در مکه مکرمه متولد شد

خانه ام المؤمنین حضرت خدیجه بنت خولید در مکه مکرمه

مسجد الشمس در مدینه منوره محل یکی از معجزات بزرگ رسول خدا

خانه حمزه بن عبد المطلب عموی گرامی پیامبر

خانه ارقم، که پیامبر و یارانش در آغاز بعثت در آن گرد می آمدند

بارگاه شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر در غروه بدر نصب نمودند

خانه حضرت علی علیه السلام که امام حسن و امام حسین علیهم السلام در آن متولد شدند

دیوار اطراف شهر مدینه منوره

خانه حضرت امام جعفر صادق در مدینه منوره

محله بنی هاشم در مدینه منوره

مسجد تنبه الوداع

مسجد البغله و بسیاری دیگر از بقاع متبرکه و اماکن مقدسه

قرستان المعلی در مکه مکرمه که بارگاه و مقبره برخی از اهل بیت علهیم السلام و یاران پیامبر در آن قرار دارد.

نشانه ورود و خروج فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین پس از تولد آن حضرت از کعبه

بارگاه‌های متعدد در قبرستان بقیع

بارگاه ملکوتی ائمه بقیع علیهم السلام 

قبل از تخریب به دست وهابیون ملعون

نکته قابل توجه اینکه این ویرانگری‌های آثار تاریخی اسلام در حالی صورت می‌گیرد که رژیم سعودی و وهابیان از آثار یهودیان در مدینه منوره حافظت و نگهداری می‌کنند؛ و با نصب تابلوهای هشدار دهنده مردم را از نزدیک شدن به آنها باز می‌دارند.

1.4. کشتار در حج:

در موسم حج سال 1366 بهانه کشتار زائران حرم الله توسط سعودی‌ها و و هابیت این بود که ایرانی‌ها می خواستند کعبه را بدزدند یا نابود کنند، این درحالی بود که ایران به واسطه درگیری با همه دنیا در جنگ تحمیلی، حقایق فراوانی برای جهان اسلام داشت که آنها درست از همین مسئله احساس خطر می‌کردند و همین بهانه‌ای شد برای جلوگیری از برائت علنی علیه مشرکان وقت و همپیمانان آنها در منطقه و حمله وحشیانه به زائران حرم الله.

نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور عربستان سعودی در زمان کشتار حجاج در سال 1366

ماجرای حج خونین از اینجا شروع شد که راهپیمایان، پس از استماع پیام تاریخی امام با شعار «الله اکبر» و «لااله الا الله» برای ادای نماز مغرب راهی حرم شدند. پس از طی مسافتی ناگهان ستون‌هایی از نظامیان آل‌سعود مقابل آنها دیده شد؛ آنان لحظه‌ای بعد به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سر و روی زائران بی‌گناه کوبیدند. این گروه از یک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله‌ها و ساختمان‌ها سنگ و آجر و آهن و شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می‌ریختند. پس از آن، شلیک گازهای سمی و خفه‌کننده آغاز شد و به‌دنبال آن رگبار گلوله‌ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت از مشرکین به سوی آنان سرازیر شد، حتی به آمبولانس‌های حامل مجروحان نیز یورش می‌بردند و مانع از جمع‌آوری آنان می‌شدند.

حجاج مجروح ایرانی

مسؤول عملیات این کشتار وحشیانه، ژنرال اولیش ویگنر موسس و اولین فرمانده گارد نهم مرزی و واحد ویژه ارتش آلمان غربی بود؛ شخصی مسیحی صهیونیست که یکی از جاسوسانی بود که در عملیات طبس به عنوان یک خبرنگار کار شناسایی را انجام داده بود. وی 5 ماه قبل از این کشتار، طی یک قرارداد امنیتی به سعودی منتقل شده و مشغول آموزش یگان های ویژه ای که قرار است این عملیات را انجام دهد، می‌شود و همزمان به عنوان مسؤول هماهنگی امنیتی شهر مکه از سوی دولت سعودی منصوب شد و به طراحی عملیات می‌پردازد؛ وی هدایت این عملیات را بر عهده داشت تا جایی که با هلیکوپتر آن را هدایت می کرد.

ژنرال اولریخ وگنر، فرمانده نیروهایی امنیتی سعودی در زمان کشتار حجاج ایرانی در سال 1366

وزارت کشور سعودی، سپس آمار تلفات را ۴۰۲ کشته و ۶۴۹ زخمی که ۲۷۵ تن آنان ایرانی بودند، اعلام کرد و به آنها اتهام اخلال در مراسم حج، هجوم آنها به طرف مسجدالحرام با چوب و سنگ و چاقو، درگیری مأموران امنیتی با حجاج و زیر دست و پا ماندن تعداد بسیاری از مردم و ادعای عدم تیراندازی به زوار حرم با تأکید بر مقابله شدید با هر نوع هرج و مرج مطرح شد و به این شکل سعی کردند که به گونه ای به افکار عمومی پاسخ دهند.

تجمع حاجیان به دلیل ممانعت پلیس سعودی از حرکت

می توان گفت کشتار حجاج با همراهی و هم داستانی پول دولت سعودی، تفکر وهابیت و با کمک همپیمانان این دولت در منطقه و جهان رخ داد؛ عملیاتی که سعودی ها آنها را برای جلوگیری از رشد تفکر حضرت امام (ره) در بین مسلمانان و آزاداندیشان انجام دادند.

صحنه کشتار حجاج پس از پایان درگیری

1.6. کشتار در افغانستان:

در اواخر سال 1372 هجری شمسی با پشتیبانی کشور پاکستان و عربستان سعودی و آمریکا، گروهکی وهابی به نام طالبان وارد صحنه نبرد در افغانستان شد و در شهریور 1375 شمسی کابل پایتخت افغانستان را تصرف کرد و به کشتار مسلمانان مجاهد و مجاهدان شیعی مذهب روی آورد. بطوری که، صدها هزار مسلمان را به خاک و خون کشید و باعث عقب ماندگی افغانستان شدند.

در سال 1377 شمسی اجلاسیه ای با حضور 160نفر از مفتی های درباری مزدور اهل سنت و وهابی در پیشاور تشکیل شد. در این اجلاس، علمای وهابی، فتوائی را صادر کردند که باید همه مردان شیعه و پسر بچه‌های شیعه بالای هفت سال کشته شوند و زنان و دختران و پسران کمتر از هفت سال شیعه به عنوان برده و کنیز به اسارت درآیند. پس از صدور این فتاوا، کشتار و قتل و غارت شیعیان توسط حکومت طالبان آغاز گردید.

در روز شنبه 17/5/1377 شمسی زنان و مردان و کودکان شهر مزار شریف از روی بام‌ها به رگبار بسته شدند و اهالی شهر را قتل عام کردند و پس از آن به بیمارستان‌ها رفته و بیماران شیعه مذهب را روی تخت خواب بیمارستان به شهادت رساندند. در روز دوشنبه 19/5/1377 شمسی اجساد هزاران شیعه روی زمین انباشته شده و طعمه درندگان شده بود. در شهر میمنه هم طالبان به محله شیعیان رفته و تعداد زیادی از زنان و مردان و کودکان آنان را در تکیه خان جمع کرده و بر سر آنها نفت ریخته و طعمه حریق نمودند. ملا منان نیازی در سخنرانی خود رسما اعلام کرد که هر کس یکی از اهالی هزاره یا یک شیعه را در خانه خود پنهان کند ما آن خانه را با اهلش به آتش می کشیم.

در سنگچارک و بلخاب و بامیان و یروان و کاپیسا و … شکم بانوان حامله شیعه را پاره می‌کردند و جنین آنان را بیرون آورده و سرش را می‌بریدند. زبان مردان و پستان زنان شیعه را نیز می‌بردند و چشمهای آنان را از حدقه بیرون می آوردند.

در روز جمعه عاشورای سال 1267 هجری قمری شیعیان قندهار در حسینیه ها جمع و سرگرم عزاداری برای عترت طاهره و ذراری پاک پیغمبر و سبط رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودند که ناگهان وهابیان جنایتکار و سنی های متعصب با انواع اسلحه به حسینه ها وارد شدند و جمع کثیری از شیعیان بی‌دفاع حتی اطفان آنان را به فجیع ترین وضعی به قتل رسانیدند و اموالشان را به تاراج بردند و سا‌ل‌ها شیعیان آزادی عمل نداشتند و حتی در روزهای عاشورا دو،سه نفری در سردا‌ب‌های خانه ماجرای ریحانه رسول الله و مقتولین و مظلومین کربلا عزاداری می‌نمودند.

1.6. کشتار در سوریه:

کشور سوریه از مارس ۲۰۱۱ میلادی صحنه خشونت و ناآرامی است. این درگیری‌ها تا کنون ده‌ها هزار کشته و بیش از یک میلیون تن آواره برجای گذاشته است. دولت سوریه اعلام کرده است که خشونت و ناآرامی از خارج از این کشور سازمان‌دهی و هدایت می‌شود و علاوه بر آن گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهند، شمار زیادی از شبه‌نظامیان در سوریه از اتباع خارجی هستند. شورشیان در سوریه کسانی هستند که از سوی نیروهای سلفی ‌بنیادگرای افراطی حمایت می‌شوند. آن‌ها مورد حمایت و تحت آموزش عربستان سعودی هستند. چرا که تفکر وهابی‌گری و سلفی‌گری و حتی فلسفه ابن تیمیة کشتن دیگران را به غیر از کسانی که دکترین تیمیه و یا تفسیر او از اسلام را پذیرفته‌اند، اجازه می‌دهد. این‌ها عوامل خطرناکی هستند که از سوی عوامل عربستان آموزش دیده، حمایت شده و پشتیبانی مالی می‌شوند تا منطقه خاورمیانه را بی‌ثبات کنند.

مک کین در میان تروریست‌های سوریه

بر اساس مشاهدات پنج راهب مسیحی که برای بازدید شهر "حلب" به سوریه سفر کرده بودند، مردم حلب، بخصوص شهروندان وفادار به دولت، برای مدتی طولانی از سوی شورشیان از دستیابی به غذا و دارو محروم شده بودند. این در حالی است که تلاش نیروهای دولتی برای دستیابی به جمعیت غیر نظامی و توزیع غذا، دارو و شیر برای نوزادان با ناکامی روبرو شده و معارضان مسلح با در اختیار داشتن سلاح های پیچیده و پیشرفته که توسط CIA در اختیار انها قرار می گیرد، از پیشروی سربازان ارتش سوریه جلوگیری کرده اند.

"لیلا زروگویی" نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در امور کودکان، هشدار داده است که در صورت تداوم وضعیت کنونی در سوریه، نسل آینده این کشور از بزرگترین قربانیان مناقشات خونبار نظامی خواهد بود.

پایگاه اینترنتی آمریکایی "مرکز پاکسازی اطلاعات" گزارشی در خصوص جنایات جنگی ماه های اخیر شورشیان سوریه منتشر کرد. در این گزارش به موارد متعدد قطعه قطعه کردن اجساد قربانیان و سوزاندن بقایای آنان برای پنهان سازی ابعاد جنایات شورشیان اشاره شده است.

این گزارش همچنین به موارد متعدد جنایات جنگی معارضان اشاره کرده که بخشی از آن ها عبارتند از: 1) کشتار ده ها غیر نظامی اعم از زنان و کودکان در روستایی در شرق استان دیر الزور 2) کشتار فجیع ساکنان روستاهای حولا و قبیر 3) عملیاتی نظیر بمب گذاری در دانشگاه حلب، 4) قتل عام منطقه ترمسه و بوستان القصیر که موجب شد ده ها شهروند سوری بر اثر اقدامات ضد بشری معارضان مسلح جان خود را از دست بدهند.

به گزارش خبرگزاری استرالیایی "ای.بی.سی نیوز" در بیست و پنجم اردیبهشت ماه سال جاری، انتشار تصاویر هولناک از شکافتن جسد یک سرباز سوریه و خوردن قلب وی توسط یکی از اعضای گروه های شورشی افراطی، علاوه بر محکومیت شدید سازمان ملل، نگرانی های فراوانی در رابطه با واقعیات مربوط به جنگ سوریه را به دنبال داشت و حیرت افکار عمومی جهانیان در این خصوص را برانگیخت.

این در حالی است که به موازات چنین اعمال غیر انسانی، تخریب آرامگاه و نبش قبر چهره های مطرح مذهبی صدر اسلام از جمله "حجر بن عدی" موجی از خشم و نفرت را در منطقه و در میان مسلمانان جهان از اقدامات شنیع و غیرقابل باور جنایتکاران جنگی سوریه به بار آورده است.

ویرانه های حمص؛ نمایی از مسجد ویران شده خالد ابن ولید در پس زمینه عکس دیده می شود.

بنا به اعلام سازمان دیده بان حقوق بشر (HRW) شورشیان در سوریه اوایل ماه اوت در بسیاری از روستاهای علوی نشین در شمال غرب این کشور کشتار جمعی به راه انداخته اند. این سازمان فعال حقوق بشری در گزارشی که درباره شورشیان سوریه منتشر کرد، نوشت در حمله روز چهارم اوت جهادیون و شورشیان به 10 روستا در استان ساحلی لاذقیه، دستکم 190 غیرنظامی به قتل رسیدند. در میان قربانیان 57 زن و 18 کودک دیده می‌شوند. 67 نفری که به صورت هدفمند اعدام شده بودند، مسلح نبودند و تهدیدی هم محسوب نمی‌شدند، برخی از آنها هنگام فرار به دام شورشیان افتاده بودند.

یک زن عضو ارتش معارض پشت تیربار ضدهوایی در حلب

در حالی که بیش از 2 سال از جنگ داخلی سوریه می گذرد و بیش از 100 هزار نفر جان خود را از دست داده اند مردم این کشور روزهای خون‌بارتری را زیر آتش جنگ سپری می کنند. از زمان آغاز درگیری های مسلحانه در مارس 2011 در سوریه تاکنون صد هزار و 191 نفر کشته شده اند که دست کم 36 هزار و 661 نفر از آنها را غیرنظامیان تشکیل می دهند. بنا به گفته رامی عبدالرحمن، از مجموع افراد کشته شده در درگیری های سوریه، 25 هزار کشته متعلق به نیروهای نظامی دولت سوریه و 18 هزار و 72 کشته نیز از شبه نظامیان مخالف دولت هستند.

نمای بیرونی از کلیسای «ایلی سنت» در حمص که در نبرد معارضین و دولت ویران شده است.

در همین حال بر اساس آخرین گزارش کمیساریاى عالى پناهندگان سازمان ملل، آمار آوارگان سورى پراکنده به عدد 2میلیون نفر نزدیک می شود، نیمى از این آوارگان را زنان و نیم دیگر را مردان تشکیل مى دهند. نزدیک به نیمى از آوارگان نیز کودکان زیر ١٨ سال هستند. مسن ترین پناهنده یک زن ١٠۵ ساله سورى است که درکمپ پناهندگان "زعترى” اردن ساکن است. ٣۶ ٪ آوارگان را کودکان زیر ١٢ سال و ١٧٪ را کودکان زیر ۵سال تشکیل مى دهند. همچنین ۴٨٪ این آوارگان زیر ١٨ سال هستند. بنابر این گزارش روزانه ١٢۵ نوزاد در کمپ هاى آوارگان سورى در کشورهاى همسایه سوریه به دنیا مى آیند..

 

منطقه جنگ زده "جبل" در حلب از نمای بالا

سلفی های تندرو نه تنها شیعیان را مورد هدف قرار نمی دهند بلکه به قتل علمای اهل سنت نیز مبادرت می ورزند. علامه محمد سعید رمضان البوطی رئیس اتحادیه علمای بلاد شام که حین تدریس علوم دینیه در مسجد الایمان دمشق به همراه شاگردان خود مورد هجوم ددمنشانه گروههای تکفیری و تروریستهای وهابی قرار گرفتند و دعوت حق را لبیک گفتند. ایشان از علمای برجسته دینی بودند و در هنگام حمله تروریستی و اصابت گلوله خمپاره که منجر به شهادت و مجروح شدن بیش از 50 نفر نیز گردید، مشغول تدریس در مسجد بودند..


علامه محمد سعید رمضان البوطی

علامه محمد سعید رمضان البوطی بارها حملات تروریستی به کشور سوریه را محکوم کرده و خواستار قطع دخالت نیروهای بیگانه و توقف حملات تروریستها به مردم این کشور شده بودند.


منابع:

الف- کتاب:

1.وهابیت سیاسی، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، چاپ اول،1390.

2. وهابیت را بهتر بشناسیم، علی اصغر رضوانی، انتشارات دلیل ما، قم، تابستان1387، چاپ اول.

3. چالش های فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسد علی زده، مرکز پژوهش های صدا وسیما، تهران، چاپ اول، 1384.

4. نظری بر تاریخ وهابیت، زهرا مسجد جامعی، سازمان چاپ و انتشارت وزارت فرهن و ارشاد اسلامی، چاپ اول، بهار1380.

5. برگی از جنایات وهابی ها، سید مرتضی رضوی، ترجمه علی ضیایی، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368، چاپ اول.

ب- اینترنت:

http://irinn.ir/news

http://avapress.com

http://www.asna-alborz.ir

http://www.shia-news.com

http://www.afghanews.ir/ShowDetails.aspx?NewsId64511

http://hamshahrionline.ir


حدیث گوهربار روز


رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در حدیثی ارزشمند دوازده ثمره و فایده مسواک زدن را بیان فرموده‌اند.
مشرق- پیامبر اکرم حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله فرمودند: مسواک زدن دوازده فایده دارد: دهان را پاکیزه، خداوند را خشنود، دندان‌ها را سفید، جرم دندان‌ها را پاک، بلغم را کم، غذا را مطبوع، حسنات را چندین برابر مى‌کند، به سنت عمل مى‌شود، فرشتگان حضور پیدا مى‌کنند، لثه محکم مى‌شود، بر گذرگاه تلاوت قرآن مى‌گذرد و دو رکعت نماز با مسواک، نزد خداوند محبوب‌تر است از هفتاد رکعت نماز بى مسواک.


متن حدیث:

قال النبی صلی الله علیه و آله: فِى السِّواکِ اِثْنَتَى عَشَرَةَ خَصْلَةً: مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ، و مَرضاتٌ لِلرَّبِّ وَ یُبَیِّضُ الاَْسْنانَ وَ یَذْهَبُ بِالْحَفَرِ وَ یُقِلُّ الْبَلْغَمَ وَ یُشَهِّى الطَّعامَ وَ یُضاعِفُ الْحَسَناتِ وَ تُصابُ بِهِ السُّنَّةُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلائِکَةُ وَ یَشُدُّ اللِّثَةَ وَ هُوَ یَمُرُّ بِطَریقَةِ الْقُرآنِ وَ رَکْعَتَیْنِ بِسِواکٍ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ سَبْعینَ رَکْعَةً بِغَیْرِ سِواکٍ؛

« خصال، صفحه 480، حدیث52»

اخبار سیاسی و اقتصادی ایران و منطقه و تحلیل های روز

 

 

گروهبان جمشید دانائی فر مرزبان ایرانی وارد آمریکا شد
به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری موسوم به حقوق انسانی و اولیه بشر از ورود جمشید دانایی فر مرزبان مفقود شده ایرانی به آمریکا خبر داد.

اواسط بهمن ماه ۱۳۹۲، ۴ سرباز مرزبانی به همراه گروهبان دوم جمشید دانأیی فر طی‌ یک عملیات توسط یک سازمان تروریستی جیش العدل به اسارت گرفته شدند.
 ۴ اسیر ایرانی بعد از مدتی‌ با وساطت نیروهای مذهبی‌ بومی آزاد شدند اما نفر پنجم(گروهبان جمشید دانائی فر) بنا بر اعلامیه رسمی‌ جیش عدل اعدام شد. اعلام خبر کشته شدن جمشید دانائی فر مورد تایید مقامات دولتی قرار نگرفته بود، حسین تقوی، سخنگوی کمیسیون امنیت شورای ملی‌ اعلام کرد که قرائن و شوأهدی در دست دارند که حکایت از زنده بودن جمشید دانائی فر دارد.
سرتیپ حسین ذوالفقاری، فرمانده ستاد مرزبانی نیروی انتظامی نیز در اظهاراتی مشابه با اذعان به غافلگیر شدن نیرو‌های نظامی به زنده بودن جمشید دانائی تصریح کرده است. در مقابل برخی‌ از مقامات امنیتی نیز معتقدند هیچ دلیل و مدرکی‌ مبنی بر زنده بودن گروهبان موصوف وجود ندارد.سخنگوی گروهک جیش العدل، نیز در پاسخ به پرسشی در مورد سرنوشت دانایی فر گفته بود: موضوع گروهبان جمشید دانأیی فر در شورای مرکزی جیش العدل مطرح میباشد و به دلایل امنیتی نمی‌تواند بدان پاسخ بگوید(!)
براسا این گزارش، صبح روز ۲۹ می، آقای جمشید دانائی فر با یک هوپیمای نظامی به عنوان پناهنده سیاسی وارد خاک آمریکا شده است. 
 
 
 
 
 
نسبت به مساله مذاکرات هسته ای خوشبین یا بدبین نیستیم بلکه واقع بینانه به آن نگاه می کنیم و از هیچ تلاشی برای رسیدن به توافق فروگذار نخواهیم کرد.
کد خبر: ۴۰۴۰۹۳
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۵ - 30 May 2014
آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امورخاجه آمریکا گفت: ما نسبت به مساله مذاکرات هسته ای خوشبین یا بدبین نیستیم بلکه واقع بینانه به آن نگاه می کنیم و از هیچ تلاشی برای رسیدن به توافق فروگذار نخواهیم کرد.

به گزارش ایرنا، وی در گفت‌وگو با یک رسانه امریکا افزود: البته همان طور که باراک اوباما اشاره کرد، اکنون این فرصت وجود دارد که به طور صلح آمیز این بحران هسته ای را حل کنیم اما این قطعی نیست و احتمال موفقیت محدود است.

او با بیان این که در حال حاضر به سخت ترین مرحله مذاکره یعنی نوشتن پیش نویس توافق نهایی و جامع رسیده ایم، اظهارکرد: در آخرین دور مذاکرات مشخص شد که میان دو طرف شکاف های بزرگی وجود دارد اما نیت دو طرف این است که روی این مساله کار کنند.

آلن ایر در پاسخ به این سوال که در صورت عدم حصول توافق نهایی آیا گام های دیگری وجود دارد که ایران بتواند برای باز نگه داشتن باب مذاکرات داشته باشد؟ تصریح کرد: روی گزینه ها و مسایل فرضی نمی خواهم متمرکز شوم چرا که اکنون باید روی فرصتی که پیش رو داریم و بهترین گزینه یعنی دیپلماسی متمرکز شویم.

سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا درباره پیش بینی ˈگری سیمورˈ مبنی بر ادامه مذاکرات تا سال 2015، گفت: هیچ کس از جمله گری سیمور نمی تواند در این زمینه پیش گویی کند، ما فقط کار خود را انجام می دهیم و امیدواریم به نتیجه برسد چون پیشگویی احتمال پنج، ده یا هشتاد درصد به نتیجه رسیدن این توافق، نوعی اتلاف وقت است.

وی در پاسخ به این سوال که آیا موضع رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا که در امارات متحده عربی مطرح شد، موضع رسمی دولت آمریکا است؟ تاکید کرد: نگفته پیداست که ما هیچ گاه ادعا نکردیم که تنها مشکلی که با ایران داریم، همان برنامه هسته ای است، البته در حال حاضر موضوع مورد اهمیت برای جامعه بین المللی همان برنامه اتمی ایران می باشد.

آلن ایر افزود: ایران فرصت دارد تا نقشی مثبت و سازنده در منطقه ایفا کند و از این منظر از ایران درخواست می کنیم رویکرد خود را در سوریه تغییر دهد.

او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا بحران اوکراین موضع ایران را آن طور که برخی مطرح می کنند در مذاکرات تقویت کرده است؟ گفت: این موضوع هیچ تاثیری بر مساله مذاکرات هسته ای نداشته و ندارد.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ادامه داد: نکته جالب برای من همان طور که اوباما هم اشاره کرد، این است که نمونه ایران و اوکراین فواید رویکرد چند جانبه گرایی در مواجهه با تهدیدات بین المللی را نشان می دهد.
  
 
 
وی تصریح کرد: 90 درصد روحانیون فقط به کار تبلیغ، تدریس و تحصیل مشغولند و درآمد آنها که شامل حق طلبگی است در بهترین حالت فقط 600 هزار تومان است.
کد خبر: ۴۰۴۱۱۳
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۹ - 30 May 2014
معاون مسکن و امور اجتماعی مرکز خدمات حوزه علمیه کشور گفت: 90 درصد روحانیون مشکل مالی دارند.

به گزارش ایرنا حجت الاسلام «هادی اکبری» روز پنجشنبه در همایش تجلیل از معمرین و علمای استان سمنان در مهدیشهر افزود: 10 درصد روحانیون دارای وضعیت مالی خوب هستند.

وی تصریح کرد: 90 درصد روحانیون فقط به کار تبلیغ، تدریس و تحصیل مشغولند و درآمد آنها که شامل حق طلبگی است در بهترین حالت فقط 600 هزار تومان است.

معاون مسکن و امور اجتماعی مرکز خدمات حوزه علمیه کشور با بیان اینکه 50 هزار طلبه متاهل کشور، بدون مسکن هستند، گفت: این درحالی است که طلاب با تاسی به رهنمود رهبر معظم انقلاب، در سال اول ازدواج خود، نخستین فرزند را به دنیا می آوردند و در 10 سال ابتدایی زندگی همگی آنها دارای سه فرزند می شوند.

اکبری با اشاره به اینکه مرکز خدمات حوزه علمیه کشور از 12 سال پیش ساخت مسکن برای طلاب را آغاز کرده است، افزود: تاکنون 10 هزار واحد مسکونی در مرکز پردیسان قم و دو هزار واحد مسکونی دیگر نیز در سایر مناطق کشور ساخته شده است.

وی افزود: به خاطر مشکلات اقتصادی دو سال گذشته، بسیاری از پروژه های مسکن سازی طلاب متوقف شد و خانه های پردیسان هم که قرار بود با 15 میلیون تومان به طلاب تحویل داده شود تاکنون 48 میلیون تومان هزینه داشته است.
 
 
منابع آگاه در کمیته آشتی ملی سوریه اعلام کردند، قرار است، طرف روزهای آینده 4700 فرد مسلح در ریف جنوبی دمشق خود را تسلیم ارتش سوریه کنند.
به گزارش مشرق، منابع آگاه در کمیته آشتی ملی سوریه اعلام کردند، قرار است، طرف روزهای آینده 4700 فرد مسلح در دو منطقه «القدم» و «عسالی»، در ریف جنوبی دمشق خود را تسلیم ارتش سوریه کنند.

این منابع در ادامه افزودند: در صورتی‌که چنین امری محقق شود، باید در انتظار امضای توافقی بود که میان ارتش سوریه و گروه‌های مسلح مستقر در این دو منطقه حاصل شده است.

منابع مذکور تصریح کردند:‌ هم اکنون تلاش‌ کمیته‌های آشتی ملی بر تضمین بازگشت افراد مسلح فریب خورده به دامان وطن متمرکز است و پس از آن بندهای توافقنامه اعلام خواهد شد.

در همین راستا نیروهای ارتش سوریه عملیات‌های نظامی خود در ریف جنوبی و غربی دمشق به ویژه شهر «داریا» را ادامه می‌دهند که تاثیر بسزایی بر به نتیجه رسیدن این توافقنامه دارد.

 

 

پس از این که در روزهای اخیر ادعا شد هکرهای ایران طی چند سال به جاسوسی سایبری از مقامات ارشد آمریکایی پرداخته‌اند، این بار از جان بولتون سفیر تندروی آمریکا در سازمان ملل در دوره ریاست جمهوری جرج بوش به عنوان یکی از ابزارهای جاسوسی ایران نام برده می‌شود.
کد خبر: ۴۰۴۱۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۳ - 30 May 2014

جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!جان بولتون که با تندروانه‌ترین مواضع علیه ایران در صحنه سیاست خارجی آمریکا مشهور شده و در دوره ریاست جمهوری بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، نقش چشمگیر و ناخواسته‌ای در برنامه جاسوسی سایبری ایران علیه مقامات ارشد آمریکایی داشته است.

به گزارش «تابناک»، بعد از این که در روزهای اخیر بازرسان امنیت سایبری مؤسسه iSight مدعی شدند هکرهای ایرانی در سال‌های اخیر با به راه انداختن یک کمپین جاسوسی سایبری از مقامات ارشد بین‌المللی آمریکایی از جمله یک دریا‌سالار به جمع‌آوری اطلاعات درباره تحریم‌های اقتصادی، تلاش‌های ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و سایر موضوعات مشابه پرداخته‌اند، اکنون دیلی بیست از رسانه‌های آمریکایی مدعی شده است که جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!

طبق این ادعا، هکرهای ایرانی با جا زدن خود به جای جان بولتون در شبکه‌های اجتماعی، نام‌های کاربری و کلمات عبور بعضی افراد از جمله فعالان حقوق بشر و مسئولان امنیت ملی آمریکا را به دست آورده‌اند.

یک حساب کاربری جعلی به نام بولتون در این روند نقش محوری داشته است تا هکرهای ایرانی از طریق آن به سیاست‌های دولت آمریکا پی ببرند.

از این حساب کاربری جعلی به افراد مختلفی پیامی ارسال شده است که مدعی بوده، جان بولتون قصد ارتباط با آنها در شبکه لینکدین (LinkedIn) را دارد. اگر گیرنده پیام به آن پاسخ می‌داد، در این شبکه گفت و گویی در قالب پیام‌های خصوصی رد و بدل می‌شد. طی چند هفته هکرها اعتماد طرف مقابل را جذب کرده و سپس این جان بولتون جعلی از انها می‌خواست وارد یک سایت جدید بشوند که در دست راه‌اندازی است. هنگام مراجعه دوستان بولتون به این سایت جدید، از انها خواسته می‌شد که آدرس پست الکترونیکی و رمز عبور خود را وارد کنند. اگر کسی این کار را انجام می‌داد، طی چند ساعت اطلاعات آنها به دست هکرهای مقیم تهران می‌افتاد.

این اتفاقی بوده است که برای کیت بیگلو از هواداران مهم بهایی‌ها در آمریکا رخ داده است. بولتون اگر چه پذیرفته که بیگلو را از مدتها پیش می‌شناخته است ولی یادآور می‌شود که در یک سال گذشته از شبکه لینکدین استفاده نکرده و هرگز در ان پیامی خصوصی ارسال نکرده است.

دیلی بیست با مرور پیام‌های رد و بدل شده بین بیگلو و حساب کاربری جعلی به نام بولتون به اشکالات آن از نظر نگارش انگلیسی نیز اشاره کرده است.

بیگلو مدعی شده است که بولتون جعلی دو ماه برای جلب اعتماد وی وقت گذاشته است تا این که پس از به دست آوردن اطلاعات مورد نظر نفوذ به حساب‌های وی را شروع کند. پس از دو تلاش برای ورود به جی‌میل وی در ان شب، روز بعد گوگل به وی اطلاع داده است که کسی از تهران قصد داشته است که وارد حساب کاربری شود. به همین خاطر وی فورا کلمه عبور خود را تغییر داده و ارتباطش را با جان بولتون ایرانی قطع کرده است.

جان هالتکیست از موسسه iSight روش مورد استفاده با جان بولتون جعلی را همان روشی می‌داند که در روزهای اخیر ادعا شده است، هکرهای ایرانی از آن استفاده کرده‌اند. علاوه بر عناصری که در اندیشکده‌های تندروی آمریکایی مورد جاسوسی سایبری قرار گرفته‌اند، به ادعای وی، اهداف اصلی هکرهای ایرانی شامل لابی طرفدار اسرائیل، عناصر تندرو علیه ایران و نیز طرفداران بهایی‌ها می‌شده است.

گفته می‌شود چینی‌ها هم از روش‌های مشابهی استفاده کرده‌اند.

نکته جالب این است که اولین بار یکی از رقبای سرسخت سیاسی بولتون به حساب کاربری وی در شبکه لینکدین مظنون شده است و از سوی دیگر، بولتون سابقه هک شدن در سالهای گذشته را نیز دارد. البته بولتون در پاسخ به دیلی‌بیست از این که هدف هکرهای ایرانی قرار گرفته است، احساس اهمیت می‌کند.

 

 

 

تحلیل یک نشریه آمریکایی؛
در روزهای اخیر، ادعای جدید گروهک منافقین درباره برنامه هسته‌ای ایران که در یک روزنامه آمریکایی منتشر شد، بار دیگر سبب شد، بحث‌ها و ادعاهایی در غرب علیه ایران شکل بگیرد. در همین حال، یک نشریه آمریکایی دیگر با دلایل مشخصی به نقد اطلاعات ارائه شده از سوی این گروهک و همچنین به انتقاد از روزنامه‌ای پرداخته که مطلب مذکور را منتشر کرده است.
کد خبر: ۴۰۴۱۲۸
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۷ - 30 May 2014
چرا ادعای اخیر گروهک منافقین درباره ایران بی‌اعتبار است؟در روزهای اخیر، ادعای جدید گروهک منافقین درباره برنامه هسته‌ای ایران که در یک روزنامه آمریکایی منتشر شد، بار دیگر سبب شد، بحث‌ها و ادعاهایی در غرب علیه ایران شکل بگیرد. در همین حال، یک نشریه آمریکایی دیگر با دلایل مشخصی به نقد اطلاعات ارائه شده از سوی این گروهک و همچنین به انتقاد از روزنامه‌ای پرداخته که مطلب مذکور را منتشر کرده است.

به گزارش «تابناک»، روزنامه «وال استریت ژورنال» چند روز پیش با انتشار مطلبی به نقل از گروهک منافقین، مدعی شد که بخشی از برنامه هسته‌ای ایران به جنبه نظامی و تلاش برای ساخت تسلیحات هسته‌ای اختصاص داشته و این بخش هنوز هم بوده و تحقیقات در این زمینه در ایران جریان دارد.

اما نشریه «نیشن»، از دیگر مطبوعات شناخته شده آمریکایی در مطلبی که در سایت خود منتشر کرده، به نقد این موضوع پرداخته و می‌نویسد: صفحه «دیدگاه‌ها»ی وال استریت ژورنال از مدت‌ها پیش، میزبان دیدگاه‌های جنگ طلبانه و افراطی درباره ایران، عراق و شماری دیگر از کشورهایی بوده که به چالش‌های سیاست خارجی آمریکا از آن‌ها یاد می‌شود.

روز سه شنبه، هیأت تحریریه این روزنامه با انتشار یک مطلب اختصاصی، جزئیات گزارشی که از سوی گروه «مجاهدین خلق» (گروهک منافقین) ارائه شده را منتشر کردند؛ گروهی که تا کمتر از دو سال پیش در آمریکا و کانادا از آن با نام یک گروه تروریستی یاد می‌شد.

البته پیش از هر چیز باید اشاره کرد که وال استریت ژورنال خود ادعاهای مطرح در این گزارش، مبنی بر اینکه در حال ادامه تحقیقات نظامی هسته‌ای بوده را تأیید نکرده است؛ اما به عنوان نکته نخست، باید به یک ایراد اساسی موجود در این مطلب گزارش اشاره کرد.

در این مطلب ادعا شده است: «پس از اینکه غرب حق غنی سازی را به جمهوری اسلامی تسلیم کرده و به این کشور اجازه داد از یک توانایی پیشرفته هسته‌ای برخوردار شود، اکنون در آخرین تلاش برای جلوگیری از یک ایران هسته‌ای، باید جلو تسلیحاتی شدن برنامه هسته‌ای این کشور را بگیرد».

اما باید اشاره کرد، هیچ دولت یا تیم مذاکره کننده‌ای، «حق غنی سازی» را به ایران «تسلیم» نکرده است. ایران در حالی طی دو دهه گذشته توانسته به غنی سازی اورانیوم بپردازد که دو دولت پی در پی در آمریکا، این کشور را تحریم کرده و خواستار متوقف شدن برنامه هسته ایش شده‌اند.

اما نکته جالب‌تر اینجاست که گویا تحریریه وال استریت ژورنال، هیچ ابایی از اینکه منبع اطلاعات به اصطلاح «قابل پذیرش» خود را برای خوانندگان افشا کنند، نداشته‌اند. این امر با توجه به اینکه یکی از اعضای تحریریه این روزنامه از منتقدان مهم مجاهدین خلق به شمار می‌رود، نکته‌ای جالب توجه است.

در سال ۲۰۱۱، سهراب احمری، از اعضای تحریریه وال استریت ژورنال، مجاهدین خلق را یک گروه بلاموضوع یاد کرد و در جایی دیگر نیز نسبت به ایدئولوژی «مارکسیسم اسلامی» این گروه هشدار داد. این تأکید از سوی احمری و دیگران، در حالی صورت گرفته که طی یک دهه اخیر، گروه مذکور به شدت تلاش دارد تا ریشه‌های التقاطی خود را انکار کند.

اما جالب‌تر اینکه در چند روز اخیر، احمری با وجود انتشار گزارش مجاهدین خلق در صفحه توئیتر خود، اشاره کرد که این گزارش «مسأله دار» است و نمی‌توان در حکم مطلبی مهم، مفید و یا دارای ارزش خبری از آن یاد کرد.

گفتنی است، غیر قابل اطمینان بودن اطلاعات مجاهدین خلق، پیش از نیز چندین بار ثابت شده بود. در سال ۲۰۱۰، این گروه مدعی شد، یک مرکز مخفی هسته‌ای در نزدیکی شهر قزوین وجود دارد. در پی آن، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه‌ای با فاکس نیوز این ادعا را رد کرده و گفت: «مجاهدین خلق در گذشته ادعاهایی درباره تأسیسات هسته‌ای ایران مطرح کرده که برخی درست بوده و برخی خیر».

در این میان، هرچند شاید معیارهای وال استریت ژورنال برای ستون دیدگاه‌ها با دیگر بخش‌ها متفاوت باشد، صرف همین هشدار که منبع گزارش مذکور «مسأله دار» است، برای رد چنین گزارشی کافی خواهد بود؛ این یک انتظار منطقی از یکی از روزنامه‌های پرتیراژ دنیاست.

در پایان باید پرسید که چرا مجاهدین خلق توانسته خود را به رویکرد ستون دیدگاه وال استریت ژورنال نزدیک کرده و نتوانسته در بخش خبری این روزنامه، جایی برای گزارش اختصاصی خود پیدا کند؟ به نظر می‌رسد خبرنگاران بخش سیاست خارجی روزنامه مذکور ـ که بی‌تردید برخوردهای بیشتری با این گروه داشته‌اند ـ نسبت به ادعاهای آن بدبین‌تر هستند.

 

 

 

 

وزیر خارجه سودان؛
در آخرین حمله‌ به سودان، یک کارخانه تولید سلاح در این کشور کاملا نابود شد و چهار تن از شهروندان این کشور کشته شدند. مقامات سودان، رژیم اسرائیل را عامل این حملات می‌داند؛ اما مقامات رژیم صهیونیستی تا کنون این اتهامات را نپذیرفته‌اند.
کد خبر: ۴۰۴۱۱۱
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۵ - 30 May 2014
وزیر خارجه سودان اعلام کرده است برای جلب رضایت عربستان سعودی، پیشنهاد ایران برای حمایت از این کشور در قبال حملات رژیم اسرائیل را رد کرده است.

به گزارش «تابناک»، «علی کارتی» که در عربستان سعودی است، در مصاحبه‌ با روزنامه الحیات اعلام کرده، ایران به آن کشور پیشنهاد داده است، یک سیستم دفاع هوایی برای حفاظت از آن کشور در برابر حملات رژیم صهیونیستی ایجاد کند که این کشور این پیشنهاد را به دلیل اینکه ممکن بوده عربستان سعودی را ناراحت کند، نپذیرفته است.

بنا بر این گزارش، وزیر خارجه سودان همچنین افزوده است، این کشور همچنین برای اینکه رضایت مقامات سعودی را جلب کند، لینک‌های ارتباطی خود با ایران و اخوان المسلمین را قطع کرده است.

علی کارتی در رد پیشنهاد ایران برای حفاظت از سواحل غربی این کشور در دریای سرخ همچنین گفته است، چون در صورت پذیرفتن پیشنهاد ایران باید متخصصان نظامی ایران در این کشور مستقر می‌شدند و ممکن بود علیه عربستان سعودی اقدام کنند، کشورش چنین پیشنهادی را نپذیرفته است.

گفتنی است، در آخرین حمله به سودان، یک کارخانه تولید سلاح در این کشور کاملا نابود شد و چهار تن از شهروندان این کشور کشته شدند. مقامات سودان، رژیم اسرائیل را عامل این حملات می‌داند؛ اما مقامات رژیم صهیونیستی تا کنون این اتهامات را نپذیرفته‌اند، ولی در مقابل آنان نیز بار‌ها سودان را به تسهیل انتقال سلاح و تجهیزات نظامی ایران که برای حماس در فلسطین اشغالی ارسال می‌شود متهم کرده است.

اظهارات وزیر خارجه سودان تا کنون واکنشی را در ایران برنینگیخته است؛ اما به نظر می‌رسد در ساعات و روزهای آینده این خبر با واکنش مقامات ایرانی نیز روبه رو شود.
 
تلاش سودان برای جلب رضایت عربستان سعودی، در حالی است که به تازگی مقامات از وزیر خارجه جمهوری اسلامی درخواست کرده‌اند با سفر به آن کشور، بتوانند زمینه برای روابط بهتر با تهران را فراهم کنند.

حدیث گهربار روز

 

 

امام جعفر صادق علیه‌السلام در حدیثی زیبا ضرورت صدقه دادن و خیرات در ماه شعبان و توجه خداوند متعال به آن را توصیف فرموده‌اند.
مشرق-ششمین امام شیعیان امام جعفر صادق علیه‌السلام فرمودند:
هر کس  در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌کند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.

متن حدیث:

حَسَنِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فِی شَعْبَانَ رَبَّاهَا اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ لَهُ کَمَا یُرَبِّی أَحَدُکُمْ فَصِیلَهُ حَتَّى یُوَافِیَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ قَدْ صَارَتْ لَهُ مِثْلُ أُحُد


«امالی شیخ صدوق، صفحه 628»

معارف و فرهنگ اسلامی

 

 

 

کد خبر: ۴۰۴۰۵۷
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۹ - 29 May 2014
شعبان ماه بسیار شریفی است و به حضرت سید انبیاء(ص) منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه می‌گرفتند و به ماه رمضان وصل می‌کردند و می‌فرمودند شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود.

به گزارش ایسنا در این ماه عزیز یکسری اعمالی از سوی معصومین(ع) و بزرگان دینی به ما رسیده که همگی برای رسیدن به مقام قرب الهی و عبادت و بندگی خداوند متعال است.

در ادامه به برخی از این اعمال اشاره می‌کنیم:

اعمال ماه شعبان

1 - مناجات شعبانیه، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. سزاوار است که این مناجات در تمام ماه خوانده شود.

2 - از اعمال مهم در این ماه، روزه است؛ به اندازه‌ای که با حال انسان مناسب باشد. امام صادق (ع) فرمود: (کسی که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت می‌شود و کسی که دو روز را روزه بگیرد، خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او می‌نگرد و در بهشت نیز به این نگاه ادامه می‌دهد؛ کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار می‌کند.)

همچنین روایت شده که در هر روز پنج‌شنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت می‌کنند. پس ملائکه عرض می‌کنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوی آمده است که هر که روز دوشنبه و پنج‌شنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالی 20 حاجت از حوائج دنیا و 20 حاجت از حاجت‌های آخرت او را برآورد.

3 - در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است:

اَللّهُمََّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ. اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ.

4 - هر روز 70 مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود و همچنین در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود.

5 - از اعمال مهم این ماه، عمل کردن به روایت امیرالمؤمنین (ع) است که فرمودند:

(در هر پنج‌شنبه از ماه شعبان، آسمان‌ها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض می‌کنند: خدای ما! روزه داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!)

بنابراین کسی که دو رکعت نماز به جا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و توحید را 100 بار بخواند و بعد از سلام دادن، 100 بار نیز صلوات بفرستد، خداوند تمام خواسته‌های دینی و دنیایی او را برآورده می‌فرماید و کسی که یک روز از آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام می‌کند.

6- هر روز 70 مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَیُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضی روایات "الْحَیُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده می‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه 70 مرتبه استغفار کند مثل آن است که 70 هزار مرتبه در ماه‌های دیگر استغفار کند.

7- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند.

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوی عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسی که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟

حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.

عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکی از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت می‌کند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتی که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.

8- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.

اخبار سیاسی روز




رأی الیوم بررسی کرد:
مقاله نویس پایگاه رأی الیوم نوشت حتی اگر گفتگوها درباره برنامه هسته ای ایران به توافق منجر شود، به علت وجود بی‌اعتمادی بین آمریکا و ایران، این توافق کلید عادی سازی روابط این دو کشور نیست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
مقاله نویس پایگاه رأی الیوم نوشت حتی اگر گفتگوها درباره برنامه هسته ای ایران به توافق منجر شود، به علت وجود بی‌اعتمادی بین آمریکا و ایران، این توافق کلید عادی سازی روابط این دو کشور نیست.

به گزارش سرویس بین‌ الملل «انتخاب»، پایگاه اینترنتی "رأی الیوم" که از لندن اداره می شود در مقاله‌ای به قلم "ولید رضا" روزنامه نگار لبنانی نوشت: با نزدیک شدن تاریخ بیستم ژوئیه که مهلت دستیابی به توافق جامع بین ایران و غرب درباره برنامه هسته ای ایران است و با تکرار دیدار مذاکره کنندگان ایرانی با همتایان آمریکایی‌شان، پرسش های زیادی درباره ماهیت روابط آینده بین دو طرف مطرح شده است. اظهارات مسئولان آمریکایی و ایرانی به روشنی نشان دهنده بی اعتمادی بین آنها است.

تردید ایران درباره نیات آمریکا ناشی از چند عامل است از جمله: 
- دولت های پیاپی آمریکا (اعم از دموکرات و جمهوری خواه) ایران را از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 بزرگترین دشمن خود بعد از فروپاشی اتحاد شوروی دانسته اند. همین مسئله دولت جرج بوش را تشویق کرد که در سال 2002 ایران را در محور شرارت قرار دهد. 

- بی‌میلی آمریکا به مشاهده ایران به عنوان بازیگر قدرتمند و بزرگ در صحنه منطقه ای و بین المللی (شاید با تشویق متحدان منطقه ای واشنگتن) و جلوگیری از پیشرفت علمی و فناوری و شکوفایی اقتصادی این کشور و تهدید مکرر به حمله نظامی به این کشور که از نظر تهران قابل قبول نیست (ایران خواستار تعامل با جمهوری اسلامی بر اساس عزت و حکمت و احترام به منافع ملت آن است). 

- حمایت بی حد و مرز آمریکا از اسرائیل موجب تشویق به اقدام برای پایان دادن به مناقشه فلسطین و سرکوب گروه های مقاومت فلسطینی (حماس و جهاد اسلامی) و حزب الله و سوریه شده است. هرگونه ماجراجویی از این نوع از نظر ایران مردود و مغایر با دکترین و قانون اساسی آن است که بر لزوم حمایت از همه ملت های مسلمان و همه مستضعفان جهان برای تشکیل جبهه جهانی برضد مستکبران تصریح دارد. 

- سیاست "بد" جلوه دادن ایران و شوراندن حکام و ملت های منطقه به ویژه در خلیج فارس برضد ایران .

"رأی الیوم" نوشت: ایرانی ها این گونه آمریکایی ها را می شناسند بنابراین امکان شکل گیری روابط بین آنها مشروط به تغییر در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران است و چنین امکانی در آینده نزدیک وجود ندارد. مقاله محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در مجله آمریکایی فارن افرز بهترین گواه این باور است. 

"رأی الیوم" نوشت: با توجه به این واقعیت ها دستیابی به تفاهم و توسعه روابط بین ایران و آمریکا حتی اگر بحران هسته ای حل شود دشوار به نظر می رسد. اسرائیل به عنوان بزرگترین شیطانی که مانع توافق است در تیررس ایران قرار دارد ولی به تلاش برای منزوی کردن ایران ادامه خواهد داد. 

گفتنی است، آمریکا با اشغال افغانستان و عراق و محاصره ایران، برای حمله به این کشور مقدمه چینی و طرح هایی نظامی به این منظور تهیه کرد (طرح نیش عقرب در سال 2007). این سیاست با شکست مواجه شد و جادو، دامن جادوگر را گرفت. سرنگون شدن حکومت طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق به نفع ایران تمام شد. در کابل، دولت حامد کرزای روابط دوستانه ای با همسایه خود برقرار کرد که دارای اشتراکات فرهنگی هستند. در بغداد نیز عراق به متحدی مهم و قدرتمند برای ایران تبدیل شد. همچنین اروپایی ها و آسیایی هایی که از سیاست آمریکا و جنگ های این کشور ناخرسند بودند به سمت توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با ایران پیش رفتند (مانند چین و هند و روسیه). همچنین ایران با نزدیک شدن یا پیوستن به بسیاری از موسسات و سازمان های بین المللی حضور بین المللی برجسته ای کسب کرد (مانند گروه بریکس و سازمان شانگهای و جنبش غیرمتعهدها).




وزیر امور خارجه کشورمان با تأکید بر اینکه ملت ایران زیر بار تحریم‌ها و تهدیدات نمی‌رود، گفت: حل موضوع هسته‌ای ایران به کابوسی برای جنگ طلبانی تبدیل شده که منافع آنها در ایجاد تنش، درگیری و ایجاد رعب و وحشت بوده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وزیر امور خارجه کشورمان با تأکید بر اینکه ملت ایران زیر بار تحریم‌ها و تهدیدات نمی‌رود، گفت: حل موضوع هسته‌ای ایران به کابوسی برای جنگ طلبانی تبدیل شده که منافع آنها در ایجاد تنش، درگیری و ایجاد رعب و وحشت بوده است.

به گزارش انتخاب؛ محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در هفدهمین اجلاس میان دوره‌ای وزرای خارجه جنبش عدم تعهد به الجزایر سفر کرده، در سخنرانی خود در خلال این نشست، افراط گرایی، خشونت و فرقه گرایی را از جمله مشکلات و چالش‌های جهان کنونی برشمرد و گفت که این موضوعات منجر به توسعه اقدامات تروریستی در جهان شده است.

وی تاکید کرد: این چالش‌های بزرگ موجب شد تا قطعنامه پیشنهادی آقای روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران مبنی بر جهان علیه خشونت و افراط گرایی به اتفاق آرا در مجمع سازمان ملل پذیرفته شود و این نقطه عطفی در توجه جامعه جهانی به مبارزه باخشونت و افراط گرایی است.

رئیس دستگاه دیپلماسی ایران بابیان این مطلب که کشورهای عضو جنبش عدم تعهد (نم) دارای منافع مشترک و در عین حال با خطرات و تهدیداتی نیز مواجه هستند، اظهار داشت: همزمان با تلاش‌های مشترک کشورها برای مهار افراد و گروه‌های افراطی، اقداماتی نیز باید با هدف کاهش علل تنش‌ها صورت بگیرد.

ظریف در ادامه سخنانش به اوضاع اسفناک مردم مظلوم فلسطین و هفت دهه حملات بیرحمانه و مداوم به این مردم ستمدیده و محروم کردن آنها از حقوق غیرقابل انکار و غیرقابل واگذاری شان اشاره و تاکید کرد: باید بر این واقعیات تمرکز کنیم تا دریابیم که بسیاری از سرپوش‌ها با هدف محروم کردن مداوم مردم فلسطین از حقوق حقه‌شان و غارت سرزمین و منابع آنها ایجاد شده است.

وزیر امور خارجه ایران تصریح کرد: کشورهای عضو جنبش عدم تعهد باید بر مواضع مشترک تاکید کنند و بدون شک نمی‌توان بدون احیای این حقوق و ایجاد کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف (بیت المقدس) به ثبات و آرامش دست یافت.

مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع هسته‌ای ایران اشاره و این پرسش را مطرح کرد که آیا به نظر شما این بی معنا نیست که یک غیر عضو معاهده NPT و برخوردار از زرادخانه‌های عظیم هسته‌ای که بیشترین تهدید موجودیتی را برای کل خاورمیانه ایجاد می‌کند، با ترسیم خطوط قرمزی در مورد برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران به NPT و قانون بین‌المللی دهن کجی کند؟

ظریف با طرح این پرسش که آیا این چیزی جز تاکتیک انحراف کردن اذهان نیست؟ˈ خاطرنشان کرد: به همین دلیل برنامه مسالمت‌آمیز هسته‌ای ایران طی چند دهه گذشته همواره در معرض هیاهوی فراوانی قرار گرفته است.

وی گفت:ˈ آنها همواره کوشیده‌اند چهره ایران را به عنوان تهدیدی برای منطقه و کل جهان ترسیم کنند؛ ادعایی که بارها به طور کامل کذب از آب درآمده است.ˈ

رئیس دستگاه دیپلماسی ایران بار دیگر با تبیین سیاست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد: جمهوری اسلامی ایران به عدم تولید و ساخت سلاح هسته‌ای متعهد است. ایران عضو پیمان NPT است و ما معتقدیم تسلیحات هسته‌ای، امنیت ملی را نیز تضعیف می‌کند.

مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران همچنین به مذاکرات ژنو اشاره کرد و گفت: تصویب طرح اقدام مشترک، نشان داد که امکان حل و فصل این موضوع وجود دارد.

وی افزود: حل موضوع هسته‌ای ایران به کابوسی برای جنگ طلبانی تبدیل شده است که منافع آنها در ایجاد تنش، درگیری و ایجاد رعب و وحشت بوده است.

وی گفت: آنها تحریم‌های ظالمانه‌ای علیه مردم ایران اعمال کرده‌اند و مردم ایران را حتی از دسترسی به نیازهای اولیه از جمله دسترسی به دارو محروم کردند.

وزیر امور خارجه ایران با تاکید بر اینکه دستاوردهای علمی و تحقیقاتی بزرگ ایران غیرقابل مذاکره است؛ خاطرنشان کرد: ملت ایران نشان داد که زیر بار تحریم‌ها و تهدیدات نخواهد رفت و ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و در فضای احترام متقابل و برابری می‌توان نشان داد که برنامه هسته‌ای ما همیشه صلح‌آْمیز باقی خواهد ماند.

ظریف در عین حال از حمایت‌های کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران قدردانی کرد.

وی علت تحریم‌های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران را ناشی از اتهامات بی پایه و اساس درباره برنامه هسته‌ای ایران دانست.

ظریف در ادامه باتاکید بر لزوم تحقق خاورمیانه عاری از تسلیحات اتمی و کشتارجمعی گفت: جامعه جهانی از بی توجهی برخی نسبت به تحقق خاورمیانه عاری از تسلیحات اتمی، نگران است.

وی در بخش دیگری از سخنانش باقدردانی از میزبانی دولت و ملت الجزایر به خاطر برگزاری این نشست گفت: اجلاس الجزایر فرصتی دوباره برای بحث و گفت‌و‌گو پیرامون موضوعاتی است که صلح و امنیت را به مخاطره می‌اندازد.
منبع: فارس





نتایج نهایی انتخابات مصر؛
بر اساس شمارش نهایی آرای انتخابات ریاست جمهوری مصر «عبدالفتاح السیسی» فرمانده سابق ارتش قاطعانه در این انتخابات پیروز شده است. شمارش صندوق‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری مصر نشان می‌دهد که عبدالفتاح سیسی، فرمانده پیشین ارتش آن کشور، در انتخاباتی که با تحریم برخی گروه‌ها روبه‌رو بود، در رقابت با حمدین صباحی دیگر نامزد این مقام، ۷. ۹۶ آرا را به دست آورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بر اساس شمارش نهایی آرای انتخابات ریاست جمهوری مصر «عبدالفتاح السیسی» فرمانده سابق ارتش قاطعانه در این انتخابات پیروز شده است. شمارش صندوق‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری مصر نشان می‌دهد که عبدالفتاح سیسی، فرمانده پیشین ارتش آن کشور، در انتخاباتی که با تحریم برخی گروه‌ها روبه‌رو بود، در رقابت با حمدین صباحی دیگر نامزد این مقام، ۷. ۹۶ آرا را به دست آورده است.

به گزارش «انتخاب»، این نتایج همچنین نشان می‌دهد که «حمدین صباحی» تنها رقیب السیسی فقط توانسته است که ۳. ۳ درصد آرای انتخابات ریاست جمهوری را از آن خود کرده است.

بر اساس شمارش نهایی آرا فرمانده سابق ارتش و وزیر دفاع سابق مصر از مجموع ۲۵ میلیون و ۳۴۲ و ۴۶۴ رای ۲۳ میلیون و ۵۲۱هزار و ۷۲۲ رای را بدست آورد و صباحی فقط  ۷۹۱هزار و ۱۵۳ رای را از آن خود کرد.

دولت موقت مصر و نیز فرمانده پیشین ارتش خواستار شرکت گسترده رای‌دهندگان مصری در انتخابات بودند. تمهیداتی نیز در این زمینه چیده شد که از جمله تمدید ناگهانی رای‌گیری به سومین روز -به جای دو روز- و اعلام تعطیلی رسمی در دومین روز رای‌گیری بود.روزنامه اهرام مصر از قول کمیته رسمی انتخابات، شمار شهروندانی که پای صندوق‌ها رفته‌اند را ۲۵ میلیون، ۴۶ درصد واجدین شرایط، اعلام کرده است.در مجموع نزدیک به ۵۴ میلیون نفر می‌توانستند در این انتخابات رای دهند.در روز سه‌شنبه که قرار بود انتخابات به طور رسمی به پایان برسد، تنها ۳۷ درصد در آن رای داده بودند.



رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا:
ما میزان قابل توجهی از نیروی نظامی خود را در منطقه نگه می داریم تا اگر مسیر دیپلماتیک موفقیت امیز نبود، نیرو در دسترس آمریکا باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ژنرال دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت: ما در مسئله ایران، راه حل نظامی را به عملیات نظامی ترجیح می دهیم اما گزینه نظامی همچنان پابرجاست.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، مارتین دمپسی بیان داشت: ما میزان قابل توجهی از نیروی نظامی خود را در منطقه نگه می داریم تا اگر مسیر دیپلماتیک موفقیت امیز نبود، نیرو در دسترس  آمریکا باشد.

وی اضافه کرد: اوباما بارها گفته است که امریکا اجازه دستیابی ایران به سلاح هسته ای را نمی دهد. اگر ایران از این فرصت استفاده کند و به نتیجه ی دیپلماتیک موفق برسیم همه از این موضوع سود می برند.

رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اظهار داشت: اما پایان بحران هسته ای مشکلی که ایران برای منطقه بوجود آورده را حل نمی کند. آنها از طریق نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه نفوذ دارند و در فضای سایبری به شدت فعال هستند.وی اضافه کرد: ما ساده لوح نیستیم و اختلاف زیادی با ایران داریم.
وی اضافه کرد: ایران با تاریخ و فرهنگ غنی خود که بر دنیا تاثیر گذاشته می تواند رویکردی سازنده داشته باشد و ما امیدواریم که این کشور از این مسائل استفاده کرده و فعالیت های بد خود را متوقف کند.





ابراز نگرانی کنگره آمریکا:
از مدت ها پیش و همزمان با جدی تر شدن روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، این بحث در محافل مختلف مطرح بود که به نتیجه رسیدن این مذاکرات، ضمن کمک به احیای قدرت ایران در خاورمیانه، سبب پیدایش آرایش سیاسی جدیدی در این منطقه خواهد شد. اکنون با رسیدن مذاکرات به مراحل نهایی، به نظر می رسد نگرانی از این ماجرا به داخل کنگره آمریکا نیز راه پیدا کرده است.
کد خبر: ۴۰۳۹۷۹
تاریخ انتشار:۰۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۳-29 May 2014
 
 
سیاست اوباما، کشورهای خاورمیانه را به ایران نزدیک می‌کنداز مدت ها پیش و همزمان با جدی تر شدن روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، این بحث در محافل مختلف مطرح بود که به نتیجه رسیدن این مذاکرات، ضمن کمک به احیای قدرت ایران در خاورمیانه، سبب پیدایش آرایش سیاسی جدیدی در این منطقه خواهد شد. اکنون با رسیدن مذاکرات به مراحل نهایی، به نظر می رسد نگرانی از این ماجرا به داخل کنگره آمریکا نیز راه پیدا کرده است.
 
به گزارش «تابناک»، در جلسه ای که روز گذشته با هدف بررسی روند همکاری های آمریکا با شورای همکاری خلیج فارس در کنگره آمریکا برگزار شد، نسبت به روند جاری اوضاع در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس ابراز نگرانی شده است. به عقیده نمایندگان حاضر در این جلسه، متحدان منطقه ای ایالات متحده در حال فاصله گرفتن از این کشور هستند.
 
«ورلد تریبیون» ضمن انتشار گزارشی از این جلسه می نویسد نگرانی های مطرح شده در زیرکمیته خاورمیانه و آفریقای کنگره آمریکا، حول دو محور اصلی متمرکز بوده است. نخست اینکه برخی از متحدان منطقه ای آمریکا، به ویژه عربستان سعودی به واسطه نارضایتی از روند مذاکرات غرب و آمریکا با ایران در حال فاصله گرفتن از واشنگتن هستند و دوم اینکه ممکن است در نتیجه روند جاری، برخی دیگر از کشور شورای همکاری نیز به سوی ایران متمایل شوند که این امر به ضرر منافع آمریکا خواهد بود. 
 
ایلینا راس لتینن، از اعضای مجلس نمایندگان و رئیس زیرکمیته مذکور در این زمینه اظهار داشته: «اکنون آن ها (اعضای شورای همکاری) اشتیاق دولت به رسیدن به توافق با ایران را به معنای خیانت به خود در نظر می گیرند که آن ها را وادار خواهد کرد خودشان نیز به سمت توافق با ایران حرکت کنند». به گفته وی، برای احیای اعتماد این کشورها به آمریکا زمان زیادی لازم خواهد بود.
 
در ادامه این جلسه که به طور کلی در راستای هدف کلی کنگره آمریکا برای مانع تراشی در مسیر توافق هسته ای با ایران برگزار شده، دیوید وینبرگ، پژوهشگر موسسه دفاع از دموکراسی ها ضمن تکرار ادعاهای آمریکا مبنی بر حمایت ایران از تروریسم در منطقه، مدعی شده ایران تلاش دارد با استفاده از اهرم شیعیان، نسبت به توسعه نفوذ خود در منطقه اقدام کند.
 
وی اظهار داشته: «بحث درباره یک هلال شیعی که از ایران تا لبنان، عراق و سوریه امتداد می یابد، نیست. خطر اصلی در الحاق یمن، بحرین، کویت و بخش هایی از عربستان سعودی به این روند است». وینبرگ در این زمینه به اظهارات مقرن بن عبدالعزیز، جانشین ولیعهد سعودی اشاره کرده که ایران را به تهدید کشورهای عضو شورای همکاری از طریق شیعیان متهم کرده است.
 
وی در ادامه مدعی شده تا زمانی که کشورهای منطقه اطمینان حاصل نکنند که ایران از حمایت از تروریسم و همچنین مداخله در یمن و دیگر کشورهای خاورمیانه دست برداشته، نخواهند توانست به هرگونه توافقی در موضوع هسته ای ایران اعتماد کنند.
 
اما بخش مهمتر سخنان وینبرگ، پذیرش ضمنی این موضوع است که عربستان سعودی قصد دارد از طریق توسعه روابط خود با پاکستان، به سلاح هسته ای دست پیدا کند. وی ضمن بیان اینکه احتمال دارد عربستان در چنین مسیری حرکت کند، گفته پس از آن، امارات نیز در پی دستیابی به چنین هدفی برخواهد آمد. وی گفته: «من فکر می کنم ارتباط میان ساختارهای نظامی عربستان و پاکستان، از جمله در حوزه هسته ای، به شدت نزدیک است و باید نسبت به آن نگران بود». 
 
در بخش دیگری از جلسه مذکور، نمایندگان حاضر اظهار داشته اند که تلاش های اخیر در راستای بهبود روابط واشنگتن و ریاض، با شکست مواجه شده است. از جمله این تلاش ها، می توان به دیدار اخیر باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا از عربستان سعودی اشاره کرد. 
 
به هر حال، همان گونه که اشاره شد، هدف اصلی کنگره آمریکا از برگزاری این جلسه و جلسات مشابه، القای این موضوع است که روند دیپلماتیک جاری میان ایران و گروه 1+5 در موضوع هسته ای، به ضرر منافع ملی آمریکا بوده و دولت ایالات متحده باید در آن تجدیدنظر کند. این در حالی است که دولت آمریکا – دستکم در عرصه اظهارات و موضع گیری های علنی – بر ضرورت ادامه این روند در قبال ایران تأکید کرده است. 

 



در فلسطین اشغالی اتفاق افتاد
انتشار عکس پاپ فرانسیس در حال بوسه زدن بر دستان خاخام ارشد صهیونیست‌ها، اعتراض شمار قابل توجهی از مسیحیان ارتودکس و کاتولیک را در شبکه‌های اجتماعی نسبت به این اقدام پاپ - که آن را ناشایست توصیف کردند- برانگیخت.
کد خبر: ۴۰۳۸۵۴
تاریخ انتشار:۰۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۰-29 May 2014
 
 
انتشار عکس پاپ فرانسیس در حال بوسه زدن بر دستان خاخام ارشد صهیونیست‌ها، اعتراض شمار قابل توجهی از مسیحیان ارتودکس و کاتولیک را در شبکه‌های اجتماعی نسبت به این اقدام پاپ - که آن را ناشایست توصیف کردند- برانگیخت.

به گزارش کیهان، رهبر مسیحیان کاتولیک جهان که در سفر به خاورمیانه ،به سرزمین های اشغالی سفر کرده، با بوسه بر دستان یک خاخام ارشد یهودی،انزجار بسیاری از مسیحیان را برانگیخته و به گفته آنها باعث شرمساری و سر شکستگی آنها شده است.

وی  که خود را بانی "صلح" در جهان می خواند، در سفر به سرزمین های اشغالی همراه با شیمون پرز کودک‌کش، یک اصله درخت زیتون به نشانه صلح در «زمین غصبی متعلق به ملت مظلوم فلسطین» غرس کرد! او این درخت را درحالی غرس کرد که از نخستین روزهای اشغال فلسطین تاکنون،  یکی از راهکارهای صهیونیست‌ها برای راندن فلسطینی‌ها از سرزمین شان در بیت المقدس، تخریب درختان زیتون و باغات آنها بوده و هست!

از برگولیو تاپاپ فرانسیس
خورخه ماریو برگولیو، یا همان پاپ فرانسیس، متولد بوینس آیرس آرژانتین است که پیش از اینکه وارد مدرسه علوم دینی مسیحی شود، مدتی به عنوان تکنیسین شیمی و مدتی هم در کلوپ­های شبانه مشغول فعالیت بوده است. فعالیت وی به عنوان یک چهره کلیسای مسیحی، عملاً از سال 1969، یعنی در سن 34 سالگی آغاز می‌­شود.

برگولیو، متهم به آدم­‌دزدی و مشارکت با حاکمان نظامی آرژانتین در شکنجه افراد هم بوده است. مجله انگلیسی The Mail on Sunday در این رابطه نوشته است که وی در فاصله سال­های 1976 تا 1983 و در زمان حکومت نظامیان در آرژانتین، در شکنجه، آدم­‌دزدی و همچنین جنایت­های سازمان­‌یافته شرکت داشته است. در همین رابطه از پاپ شکایت کیفری هم شده است.

فرانسیس به‌جای بندیکت
کناره گیری یکباره­  پاپ بندیکت شانزدهم از مقام پاپی موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت؛ استعفایی که حتی خود کاردینال­ها را متعجب ساخت و موجب شد تا در بعضی از کاردینال­ها حالت خشم پدید بیاید! بسیاری بر این باورند که استعفای پاپ بندیکت شانزدهم به عنوان دویست و شصت و پنجمین پاپ ریشه در  گسترش هوی پرستی در کلیسای کاتولیک و بی‌­عفتی‌­های صورت گرفته از طرف کشیشان مسیحی و موسیونرهای تبشیری در سراسر جهان، بویژه در چند سال اخیر داشته است.

بااینکه  موضوع فساد اخلاقی در کلیسا چیز جدید و امری خاص نبود که بتواند منجر به استعفای بندیکت شانزدهم شود می‌­توان کناره‌­گیری اورا در راستای عدم موفقیت او در حاکمیت نظریه­ خود مبنی بر بازگشت به ارزش های اساسی مسیحی برای مقابله با سکولاریزاسیون افزایش یافته توسط بسیاری از کشورهای غربی دانست. اما فرانسیس بر خلاف بندیکت اعتقادی بر این مواضع نداشته و کمتر از این قسم امور سخن به میان آورده و مواضع محافظه­‌کارانه  را پیشه­‌ خویش ساخته است .او اندکی پس از انتخاب شدنش بعنوان پاپ مواضع عجیبی گرفت که پرده از راز انتخابش بعنوان پاپ را کنار زد!

مرد سال تایم و مرد سال همجنس‌بازان!
" اگر کسی همجنس باز است و با حسن نیت خدا را می­‌جوید، من چه کسی هستم که بخواهم قضاوت کنم؟!"

این جمله پاسخ فرانسیس اول به سوالی است که طی سفرش از برزیل به رم از وی در مورد کشیش‌های همجنس­‌گرا پرسیده شد  و خود دلیلی واضح برای چرایی انتخاب یک پاپ به عنوان شخص سال همجنس‌گرایان جهان، محسوب می‌­شود و نمایانگر نوع عمل آمریکایی­‌ها در صدد شمولیت این تفکر بر جهان، بویژه در حاکمیت قلمرو ادیان می­‌باشد.

دفاع تمام قد و همه جانبه پاپ از همجنس‌بازان،موضوع عجیبی بود که باعث شد بسیاری از مسیحیان معتقد،او را بعنوان کسی‌که در صدد به سخره گرفتن آموزه‌های مسیحیت است بشناسند ! البته این تنها اظهارات خلاف آیین مسیحیت وی نبود!

به نظر او بسیاری از آموزه های مسیحی منسوخ ومرده است وباید در اصل این اعتقادات تجدید نظر کرد! " کلیسا در گذشته در مورد برخی از مسایل اخلاقی به‌شکل نادرستی برخورد می کرد، اما امروز به نقش خود به عنوان قاضی پایان داده و آغوش خود را به روی تمام گروه های مختلف از جمله همجنس‌گرایان، لیبرالیست‌ها، محافظه‌کاران، کمونیست ها، افراد طرفدار سقط‌جنین و افرادی با میل جنسی مختلف، گشوده و از آنان می‌‌خواهد به آن بپیوندند؛ زیرا همگی خداوند را دوست داریم و همگی یک خدای واحد را می پرستیم".

او حتی پا را فراتر نهاده و مدعی می‌شود:" کلیسای کاتولیک دیگر به جهنم معتقد نیست؛ زیرا این مسئله با عشق خداوندی تعارض دارد و آدم و حوا داستانی بیش نیستند.. ما با تفکر و دعا فهم جدیدی از برخی از عقاید به دست آوردیم؛ همچنین خداوند قاضی نیست؛ بلکه دوستدار بشریت است.. خداوند قصد محکومیت کسی را ندارد!  جهنم تنها کنایه‌ای از روح تنها است".

سرباز صفر یا پاپ!؟
طرح اعتبارزدایی از قوانین و چارچوب های فقهی شریعت، در ادیان آسمانی از سوی بنگاه های جهانی وابسته به سیستم فراماسونری از ابتدای قرن بیست و یکم با هدف سکولاریزه کردن ذهنی مردم و هدم دین در جهان در حال اجرا است. واکنون حمایت دستگاه پاپی که در انحراف مسیحیت از باورهای حقیقی دین مسیح نقش بسیار پررنگی داشته از مدعیان صهیونیست سکولار آیین یهود ، خود نشان از ورود جهان به فاز جدید مبارزه با ادیان الهی دارد. به واسطه اجرای این طرح بزرگ بناست ملقمه ای از عرفان انحرافی کابالا برای نزدیکی به شیطان، در قالب مناسک بودایی- تئوسوفیستی شرقی در جهان همه گیر شود تا به قول سران شیطان پرست یهودی مسیر برای پذیرش ناجی زرسالاران یهودی منحرف، هموار گردد.

هم اکنون سازمان ملل در قالب برنامه "آموزش صلح و همزیستی اجتماعی" راهکارهای حل تعارض میان حامیان سه دین الهی با از میان بردن اصول فقهی همچون مخالفت با انحرافات اخلاقی ضد بنیان خانواده مانند همجنس‌گرایی را در دستور کار قرار داده است. اذعان رسمی پاپ به پذیرش همجنس گرایان، صهیونیست‌های آدمکش و سایر فرق ضد دین در آغوش کلیسا بخش مهمی از پروژه ترویج بی حمیتی دینی در قالب مناسک "دین بی پایه و اساس جهانی" است.

سفر سیاسی یا سفر مذهبی!؟
پاپ که در صفحه توییترش اعلام کرده بود برای یک سفر مذهبی به بیت المقدس می‌رود و از پیروانش خواسته بود برایش نماز بخوانند ودعا کند، با ورود به سرزمین‌های اشغالی با محمود عباس و نتانیاهو دیدار کرد! البته او به اعمال معنوی هم پرداخت و به سنت یهودیان در کنار دیوار ندبه عبادت کرد!وسپس بر اساس خرافات یهودیان، کاغذ نوشته‌ای را لای شکاف دیوار مقدس پنهان کرد!

و بالاخره هولوکاست!
او در مسیر اجرای نقش در پازل از قبل طراحی شده ودر ادامه سفر معنویش،از  یادمان کشته­‌های هولوکاست دیدار و در این مکان­‌ها به دعا کردن هم پرداخت !سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی این اقدام پاپ را با جزییات کامل گزارش کرده و از بازدید او ذوق زده شده است!

 پاپ فرانسیس، اولین مقام بلندپایه مسیحیت است که علاوه بر بازدید از موزه یادمان هولوکاست یا همان  " یاد واشم" با تاج گل نهادن بر مزار تئودور‌هرتزل، بنیان­گذار رژیم صهیونیستی از وی تقدیر رسمی به عمل می‌­آورد. فرانسیس همچنین در این سفر از محمود عباس و شیمون پرز خواسته است که ماه آتی در واتیکان برای برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطین با هم مذاکره کنند. علی­رغم این که مذاکرات سازش بین اسرائیل و فلسطین به سرکردگی آمریکا و با کارشکنی‌­های عدیده رژیم صهیونیستی در ماه گذشته با شکست مواجه شد، هر دو مقام فلسطینی و اسرائیلی این دعوت پاپ را پذیرفته ­اند. 

یک خبر از اهواز




در بخش استانداردهای بیمارستان ها

بیمارستان نفت اهواز بالاترین امتیاز ایمنی را کسب کرد

اهواز- ایرنا - بیمارستان بزرگ نفت اهواز بیشترین امتیاز را در حوزه استانداردهای محیط ایمن بیمارستان های کشور به خود اختصاص داد.

 

به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار ایرنا، این بیمارستان در گزارش مقایسه ای کارشناسان دفتر مدیریت بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در بین بیمارستان های دوستدار ایمنی در حیطه D، (محیط ایمن) بیشترین امتیاز را کسب کرد.

رییس آموزش و پژوهش بهداشت و درمان صنعت نفت اهواز درباره این موفقیت گفت: در مرحله دوم بررسی ها در مجموع 102 بیمارستان در سراسر کشور در چهار حوزه مدیریت و راهبری، استانداردهای جلب مشارکت و تعامل با بیمار و جامعه و استانداردهای خدمات بالینی ایمن و مبتنی بر شواهد و محیط ایمن مورد ارزیابی قرار گرفتند.

دکترˈسعید سعیدی مهرˈ افزود: در گزارش دفتر خدمات مدیریت بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی، در سه حوزه مدیریت و راهبری، استانداردهای جلب مشارکت و تعامل با بیمار و جامعه، استاندارد های خدمات بالینی ایمن و مبتنی بر شواهد تمامی بیمارستان های مورد ارزیابی از جمله بیمارستان نفت اهواز امتیاز بالای میانگین سال 90 را دریافت کردند.

وی گفت: اما در حوزه محیط ایمن، بیمارستان بزرگ نفت اهواز در بین 102 بیمارستان مورد ارزیابی بالاترین رتبه را بدست آورد.

سعیدی مهر درباره اهداف سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت در جهت ارائه خدمات به جمعیت زیرپوشش توضیح داد: ارتقاء شاخص های سلامت در جمعیت زیر پوشش، ارتقاء پاسخگویی به نیازهای غیر طبی بیماران، ارتقاء کیفیت درمان و بهره وری، دانش محور بودن سازمان، ارتقاء سطح ارتباط با دریافت کنندگان خدمات وافزایش ارتباط با کارکنان صنعت از جمله محورهایی است که در برنامه های این سازمان تعریف شده است.

یک خبر از شوشتر



در دوربرگردان گتوند-شوشتر اتفاق افتاد
ارتفاع کابل های خطوط انتقال برق براساس استاندارد معمول کشورمان بین 6 تا 8 متر تعریف شده است و احتمالا عدم رعایت ارتفاع موجود باعث برخورد تانک فلزی غول پیکر صنایع سیمان و بتن که از گتوند به وسیله یک دستگاه تریلر به مقصد استان بوشهر در حال حرکت بود گردید
خوزنیوز: برخورد یک دستگاه تریلر حامل محموله ترافیکی  با شبکه برق33هزار ولت(33کیلو وات)در محور گتوند شوشترموجب شکسته شدن پایه های انتقال، پاره شدن کابل های فشارقوی ونهایتاٌ باعث  خروج شبکه مذکور از مدار سراسری گردید.

این حادثه که مقارن عصر امروز درمحل دوروربرگردان جاده گتوند- شوشتر (محور پرترافیک شوشتر-دزفول) رخ داد، تردد خودروهای عبوری را برای ساعاتی با مشکل مواجه کرده بود.
















ارتفاع کابل های خطوط انتقال برق براساس استاندارد معمول کشورمان بین 6 تا 8 متر تعریف شده است و احتمالا عدم رعایت ارتفاع موجود باعث برخورد تانک  فلزی غول پیکر صنایع سیمان و بتن که از گتوند به  وسیله یک دستگاه تریلر به مقصد استان بوشهر در حال حرکت بود گردید.

گرچه این حادثه به لطف خدا بخیر گذشت و هیچگونه مصدوم یا تلفات جانی در بر نداشت، اما برخورد محوله این کامیون که  دودستگاه خودرو سبک در جلو و عقب با چراغ های گردان اورا همراهی می کردند باعث خساراتی به  شبکه مذکور گردید.

البته بد نیست بدانید، این حادثه درست درچند قدمی ایستگاه پلیس راه(سه راهی گتوند)گتوند اتفاق افتاده بود و علی رغم تلاش پرسنل اداره برق گتوند که با تمام تجهیزات مشغول ترمیم شبکه بودند، از حضور پلیس و کمک در آمد و شد خودرو های عبوری (هنگام تهیه گزارش) خبری نبود. 

خبر/ جهانگیر ترکستانی

یک گزارش نگران کننده


در حاشیه یک خبر؛
بافت عشیره ای و همچنان فعال که از نقاط شمالی تا جنوب و از غرب تا شرق استان گسترش دارد و نیز شیوه حل و فصل محلی در دعوا و منازعات، از عوامل مهم رویکرد مردم در نگهداری سلاح گرم است / در اواسط دهه 70 که نیروی انتظامی خوزستان در یک طرح ضربتی، اقدام به جمع آوری سلاح های گرم نمود، گزارش های غیر رسمی به وجود 150 هزار اسلحه گرم در خوزستان اذعان داشت که کشف و ضبط این تعداد نیاز به یک اهتمام ملی در این موضوع بود
بهزاد شیخی/ خوزنیوز: حادثه اخیر رامهرمز و کشته شدن تعدادی از افراد درگیر و مردم بی گناه در این ماجرا، یک بار دیگر نشان داد که وجود سلاح های گرم در شهرها و روستاهای استان، یک تهدید همیشگی برای امنیت عمومی مردم این منطقه است.

اگرچه تاکنون آمار درست و دقیقی از تعداد سلاح های گرم وغیرمجازی که در استان وجود دارد، ارائه نشده است اما گمانه زنی های افراد آگاه در این موضوع، حجم سلاح های گرم در استان را رقمی بین 200 هزار تا 500 هزار قبضه برآورد می کنند.

وجود سلاح های گرم در خوزستان، یک تهدید همیشگی و بحران آفرین
بافت عشیره ای و همچنان فعال که از نقاط شمالی تا جنوب و از غرب تا شرق استان گسترش دارد و نیز شیوه حل و فصل محلی در دعوا و منازعات، از عوامل مهم رویکرد مردم در نگهداری سلاح گرم است. 

با آنکه در طول دو دهه گذشته اهتمام ویژه ای برای جمع آوری سلاح های گرم در استان صورت گرفته و حتی منجر به صدور فتوای مذهبی نیز گردیده است، اما داشتن سلاح در این استان همچنان توجیهات خاص خود را دارد.

در اواسط دهه 70 که نیروی انتظامی خوزستان در یک طرح ضربتی، اقدام به جمع آوری سلاح های گرم نمود، گزارش های غیر رسمی به وجود 150 هزار اسلحه گرم در خوزستان اذعان داشت که کشف و ضبط این تعداد نیاز به یک اهتمام ملی در این موضوع بود.

بدون شک زمینه های فرهنگی ، تعبیر و تفسیر عامه مردم از امنیت عمومی و لوازمات آن، نقش و کارکرد حکومت، نیروهای قضایی و انتظامی در روابط و مناسبات مردم و سرانجام سطح پذیرش جامعه مدنی و الزامات آن از سوی مردم استان از مهم ترین عوامل در این موضوع است و تا چنین عواملی به طور فعال در جهت تسلیح عمومی نقش ایفا می کنند، سطح تهدید در خوزستان همچنان نگران کننده و بحران آفرین باقی خواهند ماند.

تصاویر زیبا از خودروهای مدرن



هیوندای سوناتا ۲۰۱۵ با طرح جدید/تصاویر
کد مطلب : 43448
گروه اقتصادی: سوناتای ۲۰۱۵ در تابستان امسال در نمایندگی‌ها حاضر خواهد بود. قیمت هیوندای سوناتا در مدل جدید خود از 21150 دلار آغاز می‌شود که نسبت به مدل سال ۲۰۱۴، ۳۰۰ دلار کاهش نشان می‌دهد.











۰
داغ کنید

یک افتخار هنری برای خوزستان

درخشش صدا و سیمای خوزستان در جشنواره تولیدات مراکز استان ها
فرهنگی و هنری  8:12:40 1393/03/08
933-3580-5 کد خبر
RSS :: پرینت

صدا و سیمای مرکز خوزستان در هجدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان ها حائز چند رتبه در بخش های مختلف شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)-منطقه خوزستان-هجدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان ها در تبریز در حال برگزاری است. در سه روز برگزاری این جشنواره، مراکز استان ها در پنج بخش صدا، سیما، خبر، پژوهش و موسیقی تولیدات خود را به رقابت گذاشتند و در نهایت "مصطفی صالحی نژاد" از مرکز خوزستان در بخش خبر به عنوان بهترین خبرنگار بخش ویژه خبر تلویزیون انتخاب شد. وی همچنین در بخش بین الملل خبر نیز برای تولید مستند "کشت تلخ" با موضوع خنثی سازی مین رتبه برتر را کسب و لوح تقدیر و جایزه خود را از دست معاون امور استان های رسانه ملی دریافت کرد.

همچنین "مهدی محمودی" و "میترا پیله ور" از مرکز خوزستان نیز در حوزه دفاع مقدس و گزارش خبری حائز رتبه شدند و مورد تقدیر قرار گرفتند. همچنین هیات داوران هجدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان ها از زحمات آقایان محمد کیوان، علیرضا ملک نژاد، ولید دیوانی و مرحوم شالباف از صدا و سیمای مرکز خوزستان در حوزه خبر مکتوب و تصویربرداری تشکر کرد.

همچنین صدا و سیمای مرکز خوزستان در این جشنواره در بخش سیما و موسیقی نیز جوایزی را دریافت کرد.

هجدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان ها امروز (پنجشنبه) با حضور ضرغامی رئیس رسانه ملی در تبریز به کار خود پایان می دهد.


اخبار روز خوزستان


صادقی:
گزارش های سازمان محیط زیست علیه نیشکر را رد می کنم/ فشارها سیاسی است

اهواز - خبرگزاری مهر: مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر خوزستان با رد گزارش های ارائه شده از سوی سازمان محیط زیست خوزستان در خصوص آلودگی های ایجاد شده توسط این شرکت گفت: فعالیت های این شرکت بر اساس استاندار های جهانی بوده و هر گونه آمار ارائه شده در این زمینه دروغ است.
 

به گزارش خبرنگار مهر، نسیم صادقی پیش از ظهر امروز در نشست خبری با اصحاب رسانه ضمن ارائه آمار محصولات کشت شده شرکت توسعه نیشکر در سال گذشته عنوان کرد: در سال زراعی گذشته توانستیم با برداشت چهار میلیون و 725 هزار تن بیشترین میزان در تولید شکر را به دست بیاوریم.

وی افزود: به دلیل بارندگی فراوانی که در سال زراعی گذشته اتفاق افتاد برداشت محصول نیشکر استان با تاخیر روبرو شد و با توجه به مجموع بارش های صورت گرفته پیش بینی می شود در سال جاری به تولید پنج میلیون و 400 هزار تن محصول شکر برسیم.

مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان  با بیان اینکه در تولید محصول الکل از نیشکر نیز به 32 میلیون لیتر رسیدیم، گفت: در خصوص محصول خمیر مایه نیز  تولید حدود هفت هزار تن پیش بینی شده بود که میزان شش هزار و 619 تن تولید شد.

وی تصریح کرد: در سال زراعی گذشته 61 هزار متر مکعب محصول ام دی اف تولید که متاسفانه به علت واردات این محصول از کشورهای خارجی برای فروش محصولات خود با مشکلاتی مواجه شدیم.

مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان  با بیان اینکه، محصولات تولیدی داخل نسبت به سایر محصولات موجود در بازار از کیفیت و مرغوبیت بسیار خوب و مناسبی برخوردار هستند، گفت: در سال گذشته کارخانه روکش ام دی اف نیز در کنار کارخانه ام دی اف تاسیس و در حال حاضر در حال فعالیت است.

صادقی تصریح کرد: امیدوار هستیم دولت در این خصوص به دنبال راه حلی مناسب باشد تا بتوانیم از همه ظرفیت های موجود در استان بهره ببریم.

وی اظهار کرد: خوشبختانه تا پایان سال 94 با واردات محصول شکر به دلیل تعرفه های اعلام شد با کمبود این محصول در کشور مواجه نیستیم.

مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان افزود: استان خوزستان نقش پر رنگی در تولید استراتژیک ترین محصول وارداتی کشور دارد و حدود 70 درصد تولید شکر کشور در این استان صورت می گیرد.

وی با تاکید به اینکه در سال گذشته 34 هزار تن تولید خوراک دام داشتیم، گفت: امکان تولید بیشتر این محصول فراهم است اما در ابتدا باید فروش این  محصول را تضمن کرد که البته با به راه افتادن مزارع گاوداری صنعتی این محصولات نیز به فروش خواهند رسید.

روش سوزاندن در تمام دنیا مرسوم است

صادقی افزود: در بیشتر کشورهای دنیا برداشت محصول نیشکر به صورت سوزاندن صورت می گیرد  و در زمین های زراعی که رشد نیشکر به صورت انبوه شده تنها می توان از روش سوزاندن استفاده کرد.

وی با بیان اینکه فشاری که به شرکت توسعه نیشکر در خصوص سوزاندن  نیشکر وارد می شود سیاسی است، عنوان کرد: این شرکت قطره ای آب آلوده وارد رودخانه کارون نمی کند و ما همه گزارش های ارائه شده توسط سازمان محیط زیست را رد می کنیم.

صادقی اظهار کرد: پروژه شکر های طمع دار نیز مجوز خود برای صادرات را دریافت کرده اما متاسفانه برای تولید داخل مجوز بهداشت را دریافت نکرده ایم. برای تولید 60 تن از این محصولات حدود یک میلیارد تومان اعتبار سرمایه گذاری شده است.

مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان گفت: برنامه تولید هفت هزار تن شکر قهوه ای نیز در واحد میرزا کوچک خان جنگلی در دستور کار قرار دارد.

وی تصریح کرد: در سال جاری 66 هزار و 292 هکتار سطح زیر کشت محصول نیشکر قرار دارد که بر اسا پیش بینی های صورت گرفته حدود 70 هزار تن برداشت خواهیم داشت.

یک گزارش تاسف آور


مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خوزستان خبر داد
تولید ماده‌ای به نام «ویناس» عامل اصلی انتشار بوی نامطبوع در اهواز

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خوزستان گفت: عامل اصلی انتشار بوی نامطبوع در اهواز تولید ماده‌ای به نام «ویناس» توسط شرکت تولید الکل رازی است.

خبرگزاری فارس: تولید ماده‌ای به نام «ویناس» عامل اصلی انتشار بوی نامطبوع در اهواز

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، احمد رضا لاهیجان‌زاده، بعد از ظهر امروز در جلسه بررسی علل انتشار بوی نامتبوع در کلانشهر اهواز با اعلام این خبر اظهار کرد: تقریبا یک سالی است که شهروندان اهوازی از انتشار بویی نامتبوع در شهر گلایه دارند.

وی با بیان اینکه در این زمینه این سازمان برنامه‌های گسترده‌ای برای شناسایی عامل اصلی انتشار این بو انجام داد، خاطرنشان کرد: با تشکیل چهار تیم، بررسی های میدانی برای بررسی دقیق این مشکل شروع در نهایت مشخص شد عامل اصلی انتشار این بوی آزاردهنده، ماده‌ای به نام «ویناس» از کارخانه تولید الکل و خمیر مایه رازی است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خوزستان با اشاره به ارزش ماده ویناس گفت: ویناس ماده ارزشمندی است که می تواند جایگزینی مناسب برای ماده نفتی مالچ د در پروژه های بیابان زدایی باشد. 

لاهیجان‌زاده تصریح کرد: در شهر خرمشهر نیز شهروندان این شهر به دلیل وجود دو کارخانه الکل‌سازی در شهرک صنعتی وضعیتی مشابه کارخانه الکل سازی رازی دارند.

وی با بیان اینکه کارخانه الکل سازی رازی سالانه 32 میلیون لیتر تولیدات دارد که رقم بسیار بالایی است، اضافه کرد: کارخانه الکل و خمیر مایه رازی در شبانه روز دوهزار و 100 متر مکعب فاضلاب تولید می‌کند.

وی با بیان اینکه متاسفانه با وجود این حجم فعالیت این کارخانه، این شرکت فاقد تصفیه خانه است، ادامه داد: این شرکت متاسفانه در اقدامی غیر منطقی، با ایجاد حوضچه‌هایی تبخیری در محدوده کارخانه ماده ویناس را که عامل انتشار بوی نامطبوع در هوای شهر اهواز است را در این حوضچه‌ها نگهداری می‌کند.

لا هیجان‌زاده افزود: در محوطه این شرکت 40 هکتار حوضچه وجود دارد که 600 هزار متر معکب ماده ویناس در این حوضچه ها نگهداری می‌شود که بخشی از این ماده تبخیر که مردم بوی آزاردهنده آن را استشمام می‌کنند.

لاهیجان‌زاده در خصوص اقدامات قضایی محیط زیست خوزستان برای حل این مشکل گفت: با توجه به اقدام قضایی انجام شده علیه مدیریت این کارخانه، بر اساس حکم دادگاه برای مدیرعامل این شرکت چهار ماه حبس و دوسال تعلیق به دلیل تهدید علیه بهداشت عمومی در نظر گرفته شده که در صورت حل نشدن مشکلات، حکم چهار ماه حبس قابل اجرا است.

انتهای پیام/2329/ت30

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930307001179#sthash.nPVOWaEF.dpuf

یک گزارش ویژه



( زیبــــا و آموزنده )
alt
Three things in life that are never certainسه چیز در زندگی پایدار نیستند
Dreamsرویاها

Success
موفقیت ها

Fortune
شانس

Three things in life, once gone never come back
سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند

Time
زمان

Words
گفتار

Opportunity
موقعیت

Three things in human life are destructive
سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند
Alcohlالکل

Pride
غرور

Anger
عصبانیت

Three things are constructive in life
سه چیز انسانها را می سازند
Hard Workکار سخت
Sincerity
صمیمیت
Commitment
تعهد
Three things are most valuable in life
سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند هستند
Loveعشق
Self-Confidence
اعتماد به نفس
Friends
دوستان
Three things should never be shattered in life
سه چیز در زندگی که هرگز نباید از بین بروند
Peaceآرامش
Hope
امید
Honesty
صداقت
And how beautifully these three important things in life, are expressed by Dr.Ali Shariati
و چه زیبا این سه چیز مهم در زندگی از دیدگاه دکتر علی شریعتی بیان شده
Never rely on three things
به سه چیز هرگز تکیه نکن
Prideغرور
Lie
دروغ
Love
عشق
A pride individual gallops
انسان با غرور می تازد
He loses by telling lies
با دروغ می بازد
And dies with love
و با عشق می میرد
Our happiness in life is based on three principals
خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است
Yesterday's Experienceتجربه از دیروز
Benefiting the present
استفاده از امروز
And Hope for Tomorrow
امید به فردا

The destruction of our lives are also based on three principles
تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است
Regret for Yesterdayحسرت دیروز
Wasting Today
اتلاف امروز
Fear of Tomorrow
ترس از فردا
alt
منبع:پرشین استار

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز





دلیل رشد قارچ‌گونه بانک‌ها و موسسات اعتباری در وضعیت رکودی اقتصاد ایران چیست؟

 
با وجود رشد اقتصادی منفی ایران در سال‌های اخیر، بانکداری آن چنان پرسود بوده است که به مقدار زیادی بانک و موسسه اعتباری تاسیس شد و هنوز هم متقاضیان بسیاری به دنبال تاسیس بانک هستند.
دلیل رشد قارچ‌گونه بانک‌ها و موسسات اعتباری در وضعیت رکودی اقتصاد ایران چیست؟
گروه اقتصادی جهان نیوز : در سال های گذشته همزمان با رکودی که بر اقتصاد ایران حاکم بوده است و تعدادی از واحدهای تولیدی و صنعتی به حالت نیمه تعطیل و تعطیل درآمده اند، تعداد بانک ها و موسسات اعتباری با سرعت بالایی رشد کردند و برای بسیاری این سوال مطرح شده است که دلیل این افزایش شدید بانک ها در کشور چیست؟

طبق آمار بانک جهانی در حالی تعداد بانک های ایرانی به میانگین ۲۸ بانک در ۱۰ سال گذشته بالغ می شود که میانگین تعداد بانک های جهانی در این بازه ۱۲ است. این رقم در کشورهای نفت خیز حدود ۱۱ و در کشورهای با درآمد متوسط به بالا حدود ۱۶ و در کشورهای با درآمد بالا به ۲۸ می رسد.

این آمار نشان می دهد که تعداد بانک ها در کشور ما تقریبا ۲.۵ برابر متوسط جهانی و کشورهای نفت خیز، نزدیک به دو برابر کشورهای با درآمد متوسط به بالا و برابر با کشورهای پردرآمد جهان است. در حالی که بسیاری از آمارهای اقتصادی ما با تعداد بانک های کشور ناهماهنگ هستند.

اما به واقع دلیل این رشد ناموزون تعداد بانک ها و موسسات اعتباری در کشور ما چیست و چه نتایج و عوارضی را برای اقتصاد ما ایجاد کرده است؟

مشخصا بانک داری در سال های گذشته فعالیت پرسودی بوده است که این تعداد بانک و موسسه اعتباری تاسیس شده است و هنوز هم متقاضیان بسیاری به دنبال تاسیس بانک هستند. در حالی که رشد اقتصادی کشور در سال گذشته منفی بود برخی از بانک های خصوصی بالغ بر ۵۰ درصد سود بدست آوردند.

بخشی از رونق بانکداری در اقتصاد کشور ما مانند کشورهای نفت خیز دیگر با وجود رکود و رشد منفی به دلیل درآمدهای نفتی است. البته این عامل چیز جدیدی نیست و از دهه ۵۰ که ما شاهد افزایش درآمدهای نفتی در کشور هستیم رشد بانک ها نیز رخ داده است و با هر اوجی تعداد بانک ها و شعبات آن ها افزایش می یابد. دلیل آن هم این واقعیت است که خوراک نظام بانکی گردش پول است و حتی در سال گذشته که بالاترین رکود را در سالیان گذشته تجربه کردیم باز هم ما درآمد نفتی قابل توجهی داشتیم که باعث ایجاد گردش پول بیشتر و نیاز به مبادلات ارزی و گشایش ال سی می کردند و همه اینها یعنی سود بیشتر برای بانک ها.

در این جا این سوال مطرح می شود که اگر گردش پول وجود دارد و بانکداری رونق دارد چرا تولید با رکود مواجه است و تولید کنندگان از فقدان نقدینگی رنج می برند؟ پاسخ به این پرسش دقیقا می تواند دلیل رشد قارچ گونه بانک ها و موسسات اعتباری را نیز توضیح دهد.

در واقع علت رشد بانک ها در سالیان گذشته تنها رشد نقدینگی در کشور نیست. کما اینکه در حال حاضر ما شرایط رکودی را تجربه می کنیم. مساله این است که به دلیل ضعف نظارت بانک مرکزی بر نظام بانکی و تاسیس چندین موسسه مالی و اعتباری غیر مجاز، بانک ها از نقش اصلی خودشان فاصله گرفته اند و به جای تامین منابع مورد نیاز بخش تولیدی کشور به دلالی و فعالیت های واسطه ای روی آورده اند و از آن جایی که شرایط اقتصادی در چند سال گذشته تحت تاثیر برخی عوامل از جمله تحریم های ظالمانه غرب نسبتا بی ثبات بود، سود سرشاری را از این فعالیت ها بدست آوردند.

دقیقا به همین دلیل است که وقتی تولید وضعیت خوبی ندارد بانک ها سودآور بودند و کماکان به توسعه خود ادامه می دادند.

به عبارت دیگر همان طور که آمار بانک جهانی نیز نشان می دهد تعداد بانک ها و موسسات مالی و اعتباری با شرایط اقتصادی و میزان درآمد ما در چند سال گذشته قابل توجیه نیستند و زمانی که به فعالیت های غیر مولد آن ها در بازارهایی مانند مسکن و ارز نگاه می کنیم دلیل این وضعیت روشن می شود.

چنین نظام بانکداری می تواند تبعات منفی سنگینی برای اقتصاد کشور داشته باشد کما اینکه بسیاری از کارشناسان آن ها را در تشدید بی ثباتی های اخیر بی تقصیر نمی دانند.

نتیجه اینکه باعث رشد بی رویه سرمایه های مالی در نسبت با نقدینگی بخش تولید می شود که نتیجه آن افزایش سفته بازی یا به اصلاح بخر و بفروش در اقتصاد است. متاسفانه کشور ما در حال حاضر از این وضعیت رنج می برد و حجم فعالیت های سفته بازی به نسبت بخش تولید بسیار بالاست.

تعدد بانک هایی که نظارتی بر آن ها وجود ندارد باعث شده است بخش قابل ملاحظه ای از این فعالیت ها از نظام بانکی سرچشمه بگیرد و به بی ثباتی اقتصادی دامن بزند.

یک اثر دیگر تعدد بانک ها در شرایط عدم حضور موثر بانک مرکزی تخصیص اعتبارهای غیر قانونی بوده است که منجر به خلق اعتبار در چرخه اقتصادی شده است. اعتباری که تولید سهمی از آن ندارد. چنین وضعیتی باعث تشدید تورم و افزایش نارضایتی عمومی می شود.

شکل گیری فساد گسترده می تواند از نتایج دیگر رشد قارچ گونه بانک ها باشد. در این شرایط بانک ها اقدام به صدور ضمانت نامه ها و ارائه تسهیلات به صورت سلیقه ای و مطابق منافعشان می کنند بدون اینکه به توجهی به بخش تولید و اقتصاد کشور داشته باشند.صدور ضمانتنامه هشت هزار میلیارد تومانی از سوی یکی از موسسات مالی و اعتباری برای بابک زنجانی یکی از این موارد است.

ضمن اینکه امکان سوء استفاده از سپرده های مردم توسط مدیران بانکی نیز مهیا می شود و با به خطر افتادن موقعیت بانک ها می تواند عوارض اقتصادی و اجتماعی و امنیتی به دنبال داشته باشد.

به هر طریق به عقیده بسیاری از کارشناسان رشد بانک ها و موسسات مالی و اعتباری خصوصا موسسات خصوصی در شرایط اقتصاد ایران که بخش مالی آن فربه و غیر مولد شده است یک سم است و بانک مرکزی برای جلوگیری از آسیب بیشتر اقتصاد و بازگشت ثبات، ضمن تقویت نظارت بر این بنگاه ها فکری برای رفع چالش های موجود کند.

منبع: خبرگزاری دانشجو




درگیری‌های عمیق داعش و القاعده/3
«تو امروز خودت و القاعده‌ات را در مقابل دو گزینه قرار داده‌ای که سومینی ندارد: یا به خطای خودت ادامه دهی ... و شکاف و جنگ بین مجاهدین در عالم کماکان ادامه یابد. یا آنکه به لغزش و خطای خود اعتراف کنی و در صدد اصلاح و جبران آن برآیی.»
گروه بین‌الملل مشرق - بیست و یکم اردیبهشت بود که پیام صوتی جدیدی از سخنگوی رسمی داعش ابومحمد العدنانی منتشر شد. این پیام صوتی که عنوانش بود «ببخشید امیر القاعده»، حاوی حملات شدیدی به رهبر این سازمان اَیمَن الظواهری بود. هر چند باب صلح را به روی او باز می‌گذاشت، اما با شرط و شروطی «داعشی»! هرچند که محال است ظواهری این شروط را بپذیرد چراکه به نظر نمی‌رسد تحمل تبعات آن را داشته باشد. 

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
به نوشته‌ی صهیب عنجرینی (یکی از محققین برتر گروه‌های تکفیری) در رونامه الاخبار، با سخنان اخیر ابومحمد العدنانی فصل جدیدی از جنگ کلامی بین القاعده و داعش آغاز شد. تندی این پیام صوتی را می‌توان بی سابقه شمرد، پیامی که دروازه‌‌ی «جنگ داخلی جهادی» را کماکان بازِ باز نگه داشت. 

سخنگوی داعش، بخشی زیادی از پیام طولانی اش (پیامی سی و دو دقیقه ای) را به ذکر تاریخ روابط بین دو سازمان اختصاص داد. عدنانی، در ابتدا با ذکر نمونه‌هایی از سران پیشین القاعده آغاز نمود (کسانی چون اسامه بن لادن و سلیمان بوغیث کویتی سخنگوی القاعده و ابومصعب الزرقاوی) تا به استناد به روش آنها، «انحراف القاعده از روش و مسیر خود» را ثابت کند، چیزی که به قول او «این القاعده‌ [قاعدة الجهاد، پایگاه جهاد]ی بود که ما می‌شناختیم و روشش اینطور بود. هر کس روشش را تغییر دهد ما هم نظرمان را نسبت به او تغییر می‌دهیم.» 

سخنگوی داعش تأکید کرد که «بیعت» پیشین با القاعده از سر «میل شدید به حفظ وحدت جهاد جهانی» بوده است. عدنانی به این ترتیب میخواست ثابت کند که بیعت پیشین با سازمان القاعده بیعت «تقدیر» [حفظ شأن و جایگاه] بوده نه بیعت «تبعیت».
 عدنانی تأکید کرد که «دولت [اسلامی عراق و شام] در طول دو سال گذشته و برای حفظ وحدت کلمه و وحدت صفوف مجاهدین، جلوی سربازان خود را گرفته و خشمش را فرو خورد ... تاریخ این را ثبت کند که القاعده حق بزرگی بر گردن ایران دارد[!! یعنی به نفع ایران کار کرده است!] ... و به واسطه‌ی القاعده است که دولت [اسلامی عراق و شام] رد سرزمین حرمین [عربستان] فعالیت نمی‌کند و به این ترتیب گذاشته است که آل سعود از نعمت امنیت برخوردار باشند.» 

عدنانی سپس روی کلام را به رهبر فعلی القاعده ایمن الظواهری برگردانده و گفت: «نه تو و نه کسانی که پیش از تو بودند هرگز به عنوان امیری که با سربازانش حرف می‌زند یا به شکل امر، با ما صحبت نکرده‌اند.» 

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
ابومحمد الجولانی
به رغم لحن آرام صحبت در اینجا و حفظ احترام شکلی برای ظواهری، عدنانی تا جایی که می‌شد سعی کرد ثابت کند نظرات ظواهری اشتباه است. مثلا در چندین عبارت ظواهری را به «چند پاره کردن صفوف مجاهدین» متهم کرده و این داستان را مدام با ارتباط دادنش به رهبر جبهة النصرة ابومحمد الجولانی صورت می‌داد. از جمله در جایی از این پیام گفت: «... فاجعه در شام، ناگهان بروز کرد. و امت با این شوک مواجه شد که تو بیعت شخص خائن فریبکار [جولانی] را پذیرفتی» ... «با تأیید خیانت فرد خیانتکار و با یاری او، مسلمانان را ناراحت کردی» ... «تو کسی هستی که فتنه را برپا کردی و روی آتشش نفت پاشیدی» ... «شیخ اسامه رحمه الله کلمه ی مجاهدین را یکی کرد و تو آن را چند دسته کردی و به بدترین شکل ممکن پاره‌پاره‌اش نمودی» 

به نظر می‌رسد که عدنانی در این پیام، صلحی با شروط «داعشی» را به ظواهری پیشنهاد می‌‌‌دهد، البته با چاشنی تهدید پنهان در صورت نپذیرفتن او: «تو امروز خودت و القاعده‌ات را در مقابل دو گزینه قرار داده‌ای که سومینی ندارد: یا به خطای خودت ادامه دهی ... و شکاف و جنگ بین مجاهدین در عالم کماکان ادامه یابد. یا آنکه به لغزش و خطای خود اعتراف کنی و در صدد اصلاح و جبران آن برآیی

و ما دوباره دست‌ [دوستی]مان را به سوی تو دراز می‌کنیم.» البته این «دراز کردن دست دوستی» مشروط شد به کنار گذاشتن جولانی: «از تو می‌خواهیم که اولا از خطای کشنده‌ات عقب‌نشینی کنی و بیعت خائن فریبکار پیمان شکن [جولانی] را رد کنی ... این تو بودی که آتش فتنه را برافروختی و این خود تویی که اگر بخواهی می‌توانی آن را خاموش کنی.» البته عدنانی شرط دیگری را هم مطرح کرد که «عمق شرعی» ظواهری را هدف قرار می‌داد: «از تو می‌خواهیم که راه و روش خود را اصلاح کنی و با صدای بلند رافضی‌های مشرک نجس را تکفیر کنی.» [گفتنی است که ایمن الظواهری در عین کفر آمیز خواندن عقاید پیروان اهل بیت، مدعی است «عوام شیعیان» چون به قول او «خیال می‌کنند که این عقاید اسلامی است» کافر نیستند!

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
در ادامه ی این پیام صوتی، سخنگوی داعش، کشیدن درگیری به میادین منطقه‌ای را (که از پیام قبلی‌اش شروع کرده بود) ادامه داد و از رهبر القاعده خواست «علنا ارتداد ارتش مصر و پاکستان و افغانستان و لیبی و تونس و یمن را اعلام کنی ... و در دعوتی صریح و روشن بخواهی که مسلمانان روش‌های مسالمت آمیز را کنار بگذارند و سلاح به دست بگیرند با این مرتدان، جهاد و نبرد مسلحانه کنند. خصوصا در مصر برای جنگ با ارتش سیسی. ضمن آنکه از مرسی مرتد هم اعلام تبری کنی و کنند.» 

ابومحمد العدنانی از ظواهری خواست «ارث اسامه را از بین نبرد» و تاکید کرد «ما از تو چیزی نخواسته‌ایم جز اموری که مشروع و حتی بر تو واجب است. قضایا را طوری جور کن که حکیم باشی [پیروان ظواهری، به او لقب حکیم امت می‌دهند] و آتش فتنه‌ای که خودت سبب برافروختنش بودی را خاموش نمایی. فتنه‌ای که با آن خودت و القاعده‌ات را تبدیل به جوک کرده‌ای و آن را بازیچه‌ای کرده‌ای در دست یک پسربچه‌ی خائن چشم سفید بیعت شکن که حتی ندیدی‌اش [ابومحمد الجولانی] و اجازه‌ داده‌ای که با شما بازی کند همانطور که بچه با توپ، بازی می‌کند.» 

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
 اَیمَن الظواهری
بعد از این بود که عدنانی به صورت واضح اقدام به تهدید کرده و گفت: «اقدام کن و از نهایت بد، بترس.» 
در بخشی از این پیام، عدنانی به تفصیل مشغول پاسخ‌‌گویی به پیام اخیر ظواهری شده و با پرسیدن سؤالاتی سعی در ابطال حرف‌های ظواهری داشت: «از تو می‌پرسیم این نوادگان ابن ملجم که در یک پیام صوتی‌ات به آن اشاره کردی کیستند؟ این‌ها چه کسانی‌‌اند که همه‌ی مسلمانان باید در مقابلشان بایستند؟ این ادامه دهندگان راه قاتلین عثمان کیستند؟ می‌خواهیم با شجاعت این عباراتت را توضیح دهی.» 

عدنانی همچنین سعی نمود که مسئولیت خون «مجاهدین» را هم بر گردن ظواهری بیندازد چون «سربازانت در شام، در جبهه‌ی جولانی [جبهة النصرة] و هم‌پیمانانشان از جمله جبهة ضرار [جبهة اسلامی] و مجلس نظامی کفری [شورای نظامی ارتش آزاد] و مابقی صحوات [گروه‌های نظامی ضد مجاهدین] اینطور برداشت کرده‌اند که مقصود، سربازان دولت [اسلامی عراق و شام]اند. فلذا همه‌شان فرمانت را پذیرفته و خون مهاجرین وانصار [سوری‌های تکفیری و تکفیریون خارجی وارد شده به سوریه] را مباح شمردند.» 

در موضوع دادگاه مستقلی که ظواهری در پیامش خواستار تشکیل آن شده بود هم عدنانی تأکید کرد که این «امری‌ است محال... چون تو مسلمانان را به دوسته تقسیم کرده‌ای که دسته‌ی سومی ندارد و هیچ کس از این دو گروه خارج نیست: دسته‌ای همراه با دولت [اسلامی عراق و شام] و یارانش و دسته‌ای که همراه با درخواست‌کنندگان تشکیل دادگاه مستقل هستند. پس بر روی زمین هیئت مناسب مستقلی که مرضی الطرفین باشد نخواهی یافت.» 

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
بمب عدنانی در این صحبت ها جایی بود که خواستار «انتخاب خلیفه‌ای برای امت» شد: «آیا در بین مسلمانان یک مرد صالح نیست؟ ... مردی دارای عقل و درک رشد یافته که مسلمانان انتخابش کنند و او هم علنا کفرش نسبت به طاغوت را اعلام کند ... و آن وقت با او بر این مسیر بیعت کنیم و او را به عنوان خلیفه نصب کنیم و به همراه کسانی که از او پیروی می‌کنند با کسانی که با او مخالفت می‌کنند بجنگیم. به این شکل این چند دستگی و این اختلافات پایان یابد و هیچ امارت شرعی‌ای جز امارت او باقی نماند.» عدنانی این پیشنهاد را «تنها راه حل» خواند که «راه حل دیگری جز آن وجود ندارد.» 

اما در موضوع عقب‌نشینی داعش از شام (که درخواست اصلی ظواهری بود) هم عدنانی اعلام کرد: «دیگر تکرار نخواهیم کرد که این مسئله شبه محال است ... دیگر تکرار نخواهیم کرد که امروز که بعضی‌ها با نُصیری ها [اشاره به نظام سوریه] ساخت و پاخت کرده و مناطق تحت نفوذشان را به آن فروخته‌اند (اشاره به توافقنامه تخلیه حمص از مسلحین)، شام حالا بیش از گذشته به دولت [اسلامی عراق و شام] نیاز دارد. 


ما می‌گوییم حتی اگر القاعده راضی باشد که مجاهدین [یعنی داعش] به صورت دوطلبانه از سرزمینی که در آن طبق شرع خدا حکم می‌رانند عقب‌نشینی کنند و آن را در سینی طلا تقدیم ائتلاف جربا و صندوق‌های رأیش [تکفیریون، انتخابات را موجب کفر می‌دانند] و هیئت سلیم ابلیس [ادریس] و شورا[ی نظامی] اش و دسته‌های خلافکار حیانی و عفش و خلافکار‌های جمال و الزنکی و جبهه [اسلامی] و جبهه‌ی خائن فریبکار (جولانی، جبهة النصرة) و دزدها و کفتارهای عضو آن کنند، حتی اگر القاعده به این راضی باشد، پروردگار ما و دین ما به این راضی نخواهند بود.» 

وقتی داعش رسما اعلام میکند رهبر القاعده را داخل آدم نمی‌داند! /داعش خطاب به القاعده: خروج از سوریه محال است
عدنانی سپس خطاب به ظواهری گفت: «منتظر پاسخ حکیمانه‌تان هستیم، پاسخی که با آن ابهام‌هایی که از پیام صوتی اخیرتان ایجاد شد را پاک کنید.» و بعدخطاب به مسلمان تأکید کرد «اختلاف بین دولت [اسلامی عراق و شام] و القاعده یک اختلاف بنیانی است ... نه بر سر اینکه چه کسی با چه کسی بیعت کند و چه کسی مرجع چه کسی است.» 

در انتها، سخنگوی داعش سخنش را خطاب به «افکار عمومی جهادی» به پایان برد و درخواست کرد «همه شاخه‌های القاعده در همه‌ی سرزمین‌ها بیانیه‌هایی رسمی انتشار داده و موضعی واضح و صریح اتخاذ کنند: نظرتان درباره راه و روش دولت [اسلامی عراق و شام] و حکمتان درباره‌ی آن چیست؟» 
 
*آنچه در نقل قول‌ها و مصطلحات این نوشتار آمده، به معنای تأیید مضمون آن نیست و تنها به جهت حفظ امانت و آشنایی دقیق مخاطب با طرز تفکر دشمن، به صورت عینی نقل شده است. 





به باور یک شاهزاده سعودی، اوباما دیگر چوپانی نیست که گوسفند‌ها را از دست گرگی که در حال دریدن آنهاست نجات دهد! تعلل و بی‌تصمیمی و عقب‌نشینی از صحنه جهانی مهم‌ترین انتقادات از سیاست خارجی اوباما در شرایطی است که قرار است وی روز چهارشنبه در سخنرانی مهمی به آینده سیاست خارحی ایالات متحده بپردازد.
کد خبر: ۴۰۳۵۸۲
تاریخ انتشار:۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۸-28 May 2014
 
 
آخرین تیر در ترکش اوباما برای موفقیت در سیاست خارجی

باراک اوباما به ترس در سیاست خارجی متهم است که این خود باعث ایجاد نگرانی و خشم در میان متحدان امریکا دانسته می‌شود.

به گزارش «تابناک»، سخنرانی مهم رئیس جمهور آمریکا در‌باره آینده سیاست خارجی این کشور که برای روز چهارشنبه برنامه‌ریزی شده، ‌بهانه بررسی سیاست خارجی دولت دموکرات آمریکا در سال‌های گذشته در مطلبی در فایننشال تایمز شده است. 

اوباما در کارزار انتخاب دور دوم ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۱۲، موضوع سیاست خارجی را در میان موضوعات تبلیغاتی خود قرار نداده بود. در حالی که از زمان هروی ترومن که چین را از دست داد تاکنون دموکرات‌ها به ضعف در سیاست خارجی متهم می‌شوند، ولی توفیق دولت اوباما در کشتن بن‌لادن، این امکان را به وی داد که به موضوع سیاست خارجی در انتخابات ۲۰۱۲ ‌توجه کمتری کند، در حالی که میت رامنی، رقیب جمهوری‌خواه وی تأکید بسیاری بر سیاست خارجی داشت. 

اوباما در حالی برای سخنرانی مهم روز چهارشنبه خود در وست‌پوینت در‌باره سیاست خارجی آماده می‌شود که به اتهام نداشتن کارنامه مناسب در تصمیم‌گیری و رهبری تحت حملات شدیدی قرار دارد و این از عربستان تا ژاپن، باعث نگرانی متحدان آمریکا شده است. 

حتی جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز در سخنرانی اخیر خود در جمع دانشجویان دانشگاه ییل به نگرانی متحدان آمریکا در این باره اشاره کرده ‌و ضمن پرداختن به نگرانی متحدان از غیبت آمریکا گفته است که آمریکا نباید از مداخله‌گرایی شدید به انزواگرایی شدید تغییر وضعیت دهد. 

به گفته یکی از مقامات کاخ سفید، «اوباما در سخنرانی روز چهارشنبه خود می‌خواهد توضیح دهد که آمریکا چگونه بدون درگیر شدن زیاد در امور، می‌خواهد رهبری جامعه جهانی را ‌داشته باشد‌». 

دو اتهام اوباما در سیاست خارجی به طور خلاصه و بر پایه مقاله فایننشال تایمز این هستند که وی در سیاست خارجی بسیار با ترس برخورد می‌کند و اینکه وی فرایند عقب‌نشینی از مواضع در دست آمریکا در خارج را آغاز کرده است. مخالفان اوباما در کنگره برای مثال در مورد سوریه اوباما را متهم می‌کنند که بیشتر از اینکه به فکر قاطعیت باشد، به فکر اشتباه نکردن است. 

این رفتار اوباما با انتقادات بسیاری در هر دو طیف سیاسی آمریکا روبه‌روست که به رغم دشواری‌های جنگ عراق همچنان به طور خاصی طرفدار مداخله در مسائل جهان هستند. همین موضوع باعث ایجاد این نگرانی در برخی از هواداران اوباما شده ‌که بیم دارند احتیاط زیاد اوباما ممکن است گاهی به اقدام نکردن و بی‌عملی منجر شود. ماه‌های طولانی تصمیم نگرفتن اوباما در مورد افزایش شمار نظامیان امریکایی در افغانستان در دوره نخست ریاست جمهوری و تغییر پیاپی تصمیمات امریکا در سوریه در دوم ریاست جمهوری از جمله نمونه‌های مورد اشاره آن‌هاست. 

انتقادات با برگشتن اوباما از تصمیم خود در حمله موشکی به سوریه اوج گرفت. به رغم اینکه اوباما در آغاز کاربرد سلاح‌های شیمیایی را یک خط قرمز دانسته بود، در سوریه کاری نکرد و هرچند این اقدام آمریکا به متحدان این کشور در شرق آسیا آسیبی وارد نمی‌کرد، ‌آن‌ها را به این فکر انداخت که آمریکا دیگر نمی‌تواند به خطوط قرمز پایبند بماند. 

تحولات اخیر اروپا و آسیا نیز این ذهنیت را تقویت کرده ‌که رئیس جمهور آمریکا در حال از دست دادن قدرت خود برای شکل دادن به تحولات خارجی است. در حالی که بودجه پنتاگون در حال کاهش است، چین پرونده اختلافات مرزی خود را باز کرده و در حال به چالش کشیدن برتری ناوگان آمریکا دز بخش غربی اقیانوس آرام است. 

در اوکراین نیز روسیه موفق شده، ‌منطقه کریمه را به خود ملحق کرده و مناطقی در شرق را نیز بی‌ثبات کند. حال آنکه امریکا نتوانسته واکنش نشان دهد که در کوتاه مدت مؤثر باشد. ترکی الفیصل شاهزاده سعودی و رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی‌ها به فایننشال تایمز گفته، ‌در حالی که گرگ در حال خوردن گوسفندهاست، چوپانی نیست که گله را نجات دهد. 

دومین اتهام علیه دولت اوباما یعنی عقب‌نشینی از مواضع قبلی خود چندان قابل دفاع نیست. حتی پس ار عقب‌نشینی از خاورمیانه، آمریکا اکنون ۳۵هزار نیرو در منطقه دارد که به نسبت عدد ۸۸۰۰ که بیشترین تعداد نیرو‌ها در اوج جنگ سرد و در دوره ریاست جمهوری ریگان است، بسیار بیشتر است. مسأله واقعی احتمالا برای متحدان امریکا در منطقه یعنی عربستان سعودی و اسرائیل این است که آمریکا هدف خود از مذاکرات با ایران را جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران اعلام کرده است، در حالی که متحدان امریکا، ایران را یک تهدید وجودی می‌دانند. 

اوباما حضور نظامی آمریکا در شرق آسیا را نیز از راه توافق‌هایی با استرالیا، فیلیپین و ژاپن گسترش داده ‌و هواداران وی حفظ نیروهای سابق در اروپا را نیز در شرایطی که بودجه نظامی کشورهای اروپایی نیز در حال کاهش است، ‌غیر منطقی و البته ناکارآمد می‌دانند. 

به باور فایننشال تایمز، در میان همه انتقادات و چالش‌ها، اوباما یک فرصت بزرگ برای باقی گذاشتن کارنامه‌ای موفق از خود در سیاست خارجی دارد. پس از تماس تلفنی بی‌سابقه با رئیس جمهور ایران، وی بر رسیدن به یک توافق هسته‌ای با ایران، تمرکز بسیاری کرده است. 

نتیجه فوری این کار چشمگیر است. در حالی که از آغاز جنگی جدید در منطقه جلوگیری شده، هدف نهایی ایجاد فاصله‌ای طولانی میان ایران و ساخت سلاح هسته‌ای اعلام شده است. 
اگر مساله هسته‌ای حل شود، گام نخست در روابطی بسیار کم‌چالش‌تر با ایران خواهد بود. در این صورت ایران و آمریکا ممکن است چشم‌اندازی از همکاری‌های بیشتر در منطقه و از جمله برای رساندن افغانستان به ثبات و یا مبارزه با القاعده را در برابر خود ببینند؛ هرچند این روند مطلوب متحدان امریکا در منطقه نیست، می‌تواند ‌جدا منافع آمریکا را ارتقا دهد. 

البته این در شرایطی است که هیچ تضمینی وجود ندارد که قمار بر سر مسأله هسته‌ای ایران به نتیجه برسد. در میان مسائل فراوان موجود در مذاکرات هسته‌ای، اندازه برنامه غنی‌سازی ایران، مسأله پرچالشی است و مسائل زیادی برای حل شدن در آخرین روزهای مذاکرات هسته‌ای مانده است.




سوءاستفاده آمریکا از کاهش جمعیت ایران/ ایران وارد فاز نخست سالمندی شد


تاریخ انتشار : چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۸
 
 
یک عضو هیأت علمی دانشگاه با هشدار نسبت به ورود ایران به فاز نخست سالمندی،از تولد نیم میلیون کودک سزارینی در سال،بدون وجوب درمانی خبر داد و نسبت به سوءاستفاده آمریکا از تجربه کاهش جمعیت ایران برای جلوگیری از رشد جمعیت دنیا پرده پوشید.
سوءاستفاده آمریکا از کاهش جمعیت ایران/ ایران وارد فاز نخست سالمندی شد
به گزارش جهان، در پی تاکیدات مکرر امام خامنه ای درباره سیاست‌های جمعیتی کشور، مقولات مهم و اساسی افزایش جمعیتی، مشکلات جامعه سالمند و موارد متعدد دیگر در این حیث را از دیدگاه دکتر خلیل علی محمدزاده عضو هیأت علمی دانشگاه، مورد بررسی قرار گرفته شد که در دو قالب چکیده‌ها و متن کامل این ارائه می‌شود.

چکیده‌ها:

** برخی متخصصان امر که عنوان می‌کنند چون در حال حاضر دچار کمبود آب هستیم، بنابراین باید نرخ باروری پایین نگه داشته شود، پاک کردن صورت مسئله است.

** آلن ویسمن محقق آمریکایی عنوان می‌کند، تجربه کاهش جمعیت ایران را باید به تمامی جهان (به جزء آمریکا و کشورهای اروپایی) تعمیم داد!

** درصد رشد جمعیت در اردبیل، ایلام، لرستان و گیلان زیر یک درصد و به ترتیب ۳ دهم، ۴ دهم، ۴ دهم و ۶ دهم رسید

** بیش از نیم میلیون تولد کودکان سزارینی در سال، بدون وجوب درمانی

** ایران جزو سه کشور اول جهان که به سرعت به سمت سالمندی می‌رود

** ترویج زایمان طبیعی در منازل

** سزارین‌های دوم و سوم منجر به توبکتومی

** بالا بودن میزان سقط جنین عمدی در ایران

** ایران وارد فاز نخست سالمندی شد


مشروح: در این راستا خلیل علی محمدزاده عضو هیأت علمی دانشگاه در جمع استادان دانشگاه فردوسی مشهد و در جلسه کرسی آزاد اندیشی سیاست‌های جمعیتی کشور که به همت دفتر نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه ترتیب یافته بود، آگاهی از نکات برجسته و مثبت سیاست‌های ارتقاء نرخ باروری کل برخی کشورهای جهان که با معضلات ناشی از سالمندی و کاهش جمعیت جوان در کشورشان روبرو شدند و انطباق آن با شرایط موجود کشورمان را از جمله اقدامات مطلوب در مدیریت کمی و کیفی جمعیت توصیف کرد و اظهار داشت: در همه این کشورها فرهنگ سازی به منظور ساخت نظام ارزشی و نگرش خانواده‌ها و نیز وضع قوانینی ناظر بر رفاه نسبی مادر و کودک حداقل به مدت ۶ سال از اهم راهکارهای اجرایی در این سیاست‌ها و راهبردهاست.

شروع نرخ باروری پایین در جهان از دهه ۱۹۷۰


وی گفت: تا دهه ۱۹۷۰ هیچ کشوری در جهان، نرخ زاد و ولدش کمتر از حد جایگزینی نبود، لذا همه کشورها تا چند دهه پیش، به دنبال مهار جمعیت بودند و جنبش رشد جمعیت کاملاً صفر را دنبال می‌کردند، لکن نرخ باروری پایین، اینک همه این کشورها را نگران ساخته و اکنون این موج را به جهت عکس برگردانده است.

علی محمدزاده ادامه داد: هم اکنون بیش از ۸۰ کشور در جهان نرخ زاد و ولدشان کمتر از حد جایگزینی یعنی زیر ۲.۱ است. این کشورها بیش از ۴۰ درصد جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهند. بیشتر کشورهای اروپای غربی، چین، ژاپن، روسیه، لهستان و کانادا چنین وضعیتی دارند. اینکه فکر شود درجه تاثیر قوانین تشویقی بالاست، اینگونه نیست.

وی تصریح کرد: اینکه یک عده ای قوانین تشویقی برای افزایش نرخ باروری کل را هدر دادن منابع ذکر می‌کنند، این طور نیست، به هر حال این یکی از راه هایی است که در این ارتباط در دنیا وجود دارد، لکن اینکه فکر شود درجه تاثیر آن خیلی بالاست، اینگونه نیست.

علی محمدزاده با اشاره به سیاست‌های برخی کشورها در این زمینه گفت: چین سیاست‌های تک فرزندی را تعدیل می‌کند و در پی آنست که آنها را کنار گذارد چون اثرات سوء آنها را تجربه کرده است.

این استاد دانشگاه افزود: فرانسه با دست و دلبازی خانواده‌ها را تشویق می‌کند که خانواده‌ها دو و یا سه بچه داشته باشند. در آلمان، ژاپن، کره جنوبی، روسیه و سایر کشورها به دنبال برنامه‌های مشابهی برای پشتیبانی از تعداد بچه بیشتر هستند.

تولدها باید ۱۵ درصد افزایش یابد


وی اظهار داشت: نکته مهم در این میان، این است که تاکنون کمتر کشوری از زیر حد جایگزینی توانسته خود را به بالای این نرخ بکشاند و این مفهوم منطقه خطری است که در هشدارهای رهبر معظم انقلاب هم وجود دارد.

علی محمدزاده گفت: کشور ایران برای از بین بردن شکاف بین نرخ باروری کل حدود ۱.۷۸ و میزان باروری جانشینی، نیازمند ۱۵ درصد افزایش در تعداد تولدهاست.

باروری پایین، نرخ نوآوری‌ها را هم کاهش می‌دهد


وی از جمله عوارض سوء باروری پایین را نیروی جوان کمتر، سالمندان بیشتر، درآمد بازنشستگی افزون تر، کمبود نیروی کار و صندوق‌های بیمه ورشکسته خواند و گفت: در این صورت همه بچه‌های کمتر به دنیا آمده نیز، حتماً باید به سرمایه انسانی ناب تبدیل شوند.

علی محمدزاده با اشاره به تقویت ژن نخبگی در کشور که باید از زاویه دیگری هم نگریست، افزود: باروری پایین، کاهش نرخ نوآوری‌های علمی و سایر نوآوری‌ها را هم به دنبال دارد. چون اغلب نوآوری‌ها توسط جوانان صورت می‌پذیرد و به همین دلیل بنگاه‌های جدید فن آوری پیشرفته، معمولاً نیروهای جوان را استخدام می‌کنند.

با افزایش نرخ ازدواج نمی‌توان باروری را به حد جانشینی رساند


علی محمدزاده در پاسخ درباره اینکه آیا می‌توان با افزایش نرخ ازدواج در کشور، نرخ باروری کل را افزایش داد؟ گفت: بله، اصل موضوع کمکی می‌کند، لکن اینجا چند نکته مهم است. یکی اینکه نرخ باروری کل، یعنی میانگین تعداد فرزندان زنده متولد شده یک مادر در سنین باروری. صرف ازدواج و بلافاصله بعد از آن، فرزند آوری اتفاق نمی‌افتد. آمارها حاکی از آنست که بین ازدواج و فرزندآوری یک میانگین بیش از سه سال وجود دارد.

وی در ادامه گفت: دوم اینکه عوامل کاهنده نرخ باروری زیادند و همه باید فهرست شوند، تا یک کار همه جانبه و در همه بخش‌ها صورت پذیرد، نرخ پایین ازدواج و نرخ بالای طلاق طی هشت سال اخیر، فقط دو مورد از این موارد است.

علی محمدزاده اظهار داشت: با تمرکز روی ازدواج، به تنهایی نمی‌توان نرخ باروری کل را به حد جایگزینی رساند، زیرا باید میانگین تعداد بیش از دو فرزند هم برای هر خانواده رخ دهد ولی این یک عامل مهم و در عین حال مقدماتی هست.

وی در پاسخ به مطلب دیگری در باره رشد جمعیت ایران گفت: گفته شد؛ نرخ رشد جمعیت ایران با ادامه همین روند هرگز زیر یک درصد نخواهد شد، این حرف مبنای علمی، آماری و حتی تجربی ندارد. مگر الان درصد رشد جمعیت در اردبیل، ایلام، لرستان و گیلان زیر یک درصد و به ترتیب ۳ دهم، ۴ دهم، ۴ دهم و ۶ دهم نیست.

علی محمدزاده گفت: این روند نشان می‌دهد، اگر همین وضعیت ادامه پیدا کند، در سه دهه آینده نه تنها میانگین کشوری کاهش می‌یابد، بلکه به صفر و حتی منفی هم می‌رسد.

بکارگیری دستاوردهای کشورهای موفق در زمینه بارداری و زایمان


وی درباره کاهش عمل جراحی سزارین انتخابی و توسعه زیرساخت‌های لازم برای افزایش زایمان‌های طبیعی را مورد توجه قرار داد و گفت: یکی از آموزه‌های مهمی که در الگوی خدمات بهداشتی و درمانی نظام طب ملی می‌توان آموخت، نحوه مراقبت‌ها و اقداماتی است که این سیستم در زمینه خدمات بارداری و زایمان‌ها مورد توجه قرار می‌دهد.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: در این سیستم که در کشور انگلیس و برخی از کشورهای اروپایی استقرار دارد، مادر باردار تحت نظر تیمی متشکل از پزشک عمومی، پرستار و یا ماما است که معاینات لازم را انجام می‌دهند و سپس از طریق درمانگاه‌های محلی و در موقعیت مقتضی مادر باردار را به بیمارستان محل زایمان معرفی می‌کند.

علی محمدزاده افزود: در بیمارستان کادر مامایی مراقبت‌های قبل از زایمان را توصیه کرده و زمان احتمالی زایمان را به او اعلام می‌کند.

ترویج انواع روش‌های غیر جراحی انجام زایمان‌های طبیعی


وی گفت: در قالب نظام طب ملی، پس از این مراحل، نحوه انجام زایمان طبیعی و اینکه به صورت بستری و یا زایمان در آب باشد و نیز محل زایمان و اینکه در منزل و یا بیمارستان باشد، مشخص می‌شود.

علی محمدزاده بیان داشت: در این سیستم بهداشتی درمانی به منظور کاستن از عوارض روحی و روانی ناشی از زایمان، بر زایمان طبیعی در منزل و حضور پدر نوزاد بر بالین همسر در هنگام زایمان تأکید می‌شود.

وی گفت: همه این موارد حاکی از اهمیت و مزایای زایمان طبیعی در کاهش بار بیماری‌ها و حفظ منابع برای مصارف اولویت دار و نیز سلامت مادر و کودک است.

نرخ بالای سزارین در کشور برخلاف سلامت مادر و کودک است


علی محمدزاده با مقایسه درصد سزارین‌های موجود در ایران با کشورهایی که از این نظام تبعیت می‌کنند، گفت: میزان سزارین‌ها در کشور انگلیس کمتر از ۵ درصد است.

وی گفت: در آمریکا سزارین طی دو دهه اخیر حدود ۱۰ تا ۱۳ درصد افزایش و به بیش از ۳۳ درصد رسیده است و همین مقدار افزایش، نگرانی‌هایی پدید آورده و آنها به دنبال حل این مشکل هستند. در حالی که تغییرات ما طی این مدت، افزایش نزدیک به دو برابری است.

این استاد دانشگاه، میزان سزارین‌های درمانی در کشورهای پیشرفته را ۱۵ درصد ذکر کرد و گفت: تبدیل یک عمل طبیعی و غیراورژانس به یک مداخله جراحی و اورژانس، عقلانی نیست.

برای سزارین هم تقاضا وجود دارد و هم تشویق پزشک!


علی محمد زاده افزود: آمار سزارین در کشورهای برخوردار از طب پیشرفته مانند آلمان، فرانسه و سوئد و ... نیز کمتر از ۱۵ درصد است. در کشور انگلیس، فرانسه و آلمان عمل سزارین فقط در صورت لزوم و مشورت ماما با پزشک متخصص زنان و زایمان انجام می‌پذیرد.

این استاد مدیریت استراتژیک در نظام سلامت گفت: در این نوع نظام‌های بهداشتی و درمانی درخواست و یا اصرار زن باردار مبنی بر انجام این عمل، تأثیری بر اجرای آن ندارد.

برای ترویج زایمان طبیعی، رایگان سازی قدم اول است


علی محمد زاده اضافه کرد.: در این کشورها در صورت انجام سزارین انتخابی (غیرضروری) و اثبات عدم لزوم آن، تیم معالج پزشک جوابگوی عواقب احتمالی آن خواهد بود.

وی اظهار داشت: در بسته‌های خدمات درمانی طرف قرارداد با بیمه‌های کشور کانادا، خدمات سلامت بدون اندیکاسیون به هیچ وجه تحت پوشش نیست و چنین نگاه درستی باید در نظام خدمات جامع سلامت ما، سازماندهی و تعبیه شود.

علی محمد زاده با اشاره به اجرای طرح تحول سلامت در کشور گفت: رایگان کردن زایمان طبیعی قدم اول در این ماجراست. باید کیفیت خدمات بیمارستانی و نیروی انسانی تقویت و به هنگام تدارک شود و زمینه های فرهنگی در این مورد فراهم آید، تا ترس بی‌موردی که در برخی خانم‌ها وجود دارد، مرتفع شود.

سزارین با این وسعت را از کدام نظام بهداشتی و درمانی موفق دنیا الگو گرفته ایم!


این استاد دانشگاه نرخ انجام سزارین‌ها در آغاز برنامه تنظیم خانواده را کمتر از یک سوم میزان فعلی ذکر کرد و گفت: معلوم نیست ما روش جراحی برخورد با زایمان با این وسعت را از کدام نظام بهداشتی موفق دنیا الگو گرفته ایم!

وی اضافه کرد: در آمارهای جدید، ما با کمال تاسف از مقام نائب قهرمانی جهان در عمل جراحی سزارین به مقام قهرمانی تنزل یافته ایم! و هم اکنون در جهان از نظر نرخ سزارین اول هستیم. در حالیکه در طب پیشرفته زایمان طبیعی یک موفقیت بزرگ و سزارین بی‌دلیل یک شکست به حساب می‌آید و این زیبنده نظام سلامت ما نیست که به آموزه‌های علمی خود و نیز آموزه‌های دینی، کم توجهی می‌شود.

بیش از نیم میلیون تولد کودک سزارینی در سال، بدون وجوب درمانی


وی با ذکر این نکته که بیش از ۶۰ درصد زایمان‌ها به روش سزارین در ایران، بدون وجوب درمانی است، گفت: سلامت مادر و کودک، مجموعه ای از اقدامات را شامل می‌شود و نباید در این رابطه بخشی را به سلیقه برگزید و بخشی دیگر را رها کرد.

علی محمد زاده گفت: خوشبختانه وزارت بهداشت و درمان درصدد است منویات رهبر معظم انقلاب و سیاست‌های کلی نظام در حوزه سلامت را عملیاتی کند و تاکنون نیز برنامه‌های خوبی در این راستا اعلام شده است که امیدواریم در آینده نزدیک عملیاتی شده و با برنامه‌ریزی‌های منظم در مسیر تحقق آنها گام‌های بیشتری برداشته شود.

وی علاوه بر تحمیل سختی‌ها، آسیب‌ها و هزینه‌های چند برابری به مادر باردار در سزارین‌های غیرضروری، آن را برنامه تکمیلی کنترل (کاهش) جمعیت و از عوامل کاهش نرخ باروری کل در حوزه سلامت خواند و گفت: مایه تعجب است که کسانی که به حق، سلامت مادر و کودک را مورد التفات قرار می‌دهند، کمتر به این موضوع ورود می‌کنند و مدیران ما که به دنبال کاهش پرداخت‌های مستقیم از جیب مردم هستند، به این معضل مهم که بار بیماری‌ها را افزایش می‌دهد، کمتر تمرکز دارند.

این عضو هیأت علمی دانشگاه ادامه داد: در اغلب سزارین‌ها معمولاً بچه حداقل یک هفته زودتر از موعد مقرر متولد می‌شود و این به نفع رشد و تکامل ذهنی نوزاد نیست.

نظام سلامت باید نیازها را برطرف کند نه خواسته‌های بی دلیل را


علی محمد زاده ادامه داد: اگر جامعه پزشکی، مقوله نیاز را از خواسته و تقاضا تفکیک نموده و صرفا رفع نیاز متناسب با اندیکاسیون پزشکی را در سرلوحه کار داشته باشند، برخی اصلاحات اساسی و لازم در حوزه سلامت اتفاق خواهد افتاد و هزینه ها نیز کاهش خواهد یافت.

وی گفت: خوشبختانه رئیس جمهور در اجلاس روسای دانشگاه‌ها آنجا که بحث حکیم را مطرح کردند، به روشنی با مثال‌هایی به این مسئله پرداختند و عمل به این قاعده از سوی جامعه پزشکی و برنامه ریزی در این باره، برای آینده سلامت جامعه و بهبود آن امید آفرین خواهد بود.

علی محمد زاده گفت: وزارت بهداشت، دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی و تخصصی باید راهکارهای افزایش زایمان‌های فیزیولوژیک و کاهش سزارین را به اجماع رسانده و فرهنگ سازی کنند و زمینه‌های اجرای واقعی آن را فراهم سازند.

اغلب سزارین‌های دوم و سوم به توبکتومی می‌انجامند


وی گفت: بر اساس آنچه که گفته شد ما درست برخلاف مسیری که طب پیشرفته در بارداری‌ها و زایمان ها پیش گرفته، حرکت می‌کنیم و این بیماری بزرگی است که از یک طرف منابع را هدر می‌دهد و اثربخشی اقدامات را زیر سؤال می‌برد و از طرف دیگر سلامت مادر و کودک را در حال و آینده مختل کرده است و میزان بروز برخی بیماری‌ها مانند آسم، دیابت، مشکلات تنفسی و عفونت و … را چندین برابر می‌کند و نیز به کاهش باروری‌ها و همچنین، به عمل توبکتومی در سزارین‌های دوم و سوم خواهد انجامید. این در حالی است که در وضعیت جدید باید به عقیم سازی‌های دائمی بدون دلیل پزشکی، خاتمه داده شود.

بیماری نظام سلامت را تنها پول درمان نمی‌کند


وی با اشاره به این نکته که در یک ساختار مناسب و سالم، باید به این نوع مسائل و زمینه‌هایی شبیه به آن نگاه سیستمی وجود داشته باشد و در عمل نیز روش صحیح، کم هزینه و به موقعی اعمال شود، اظهار داشت: باید با انگیزه الهی و به دور از تعارفات و تعصب‌های نابجا و غیر علمی، این اقدامات به همت متخصصان خدوم پزشکی جبران شود.

علی محمد زاده توجه به بهبود زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی، حقوق بیمار و پزشک، اخلاق پزشکی، قوانین بازدارنده و نظارت‌های لازم، کافی و قاطع در این ارتباط را اثرگذار خواند و گفت: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان‌های بیمه ای به خوبی واقفند که صرفاً با پول درمانی نمی‌توان معضلات پیچیده نظام سلامت را حل کرد، بلکه باید تمام انواع منابع پشتیبان و روش‌ها، مکانیزم‌ها و بسته‌های آموزشی، مشاوره ای و خدماتی مطلوب و موثر را طراحی، و به مرحله اجرا درآورند.

مداخلات بهداشتی، کارآیی فنی و کارآیی تخصصی باید با هم مورد توجه قرار گیرد


وی با اشاره به چالش‌های همه نظام‌های سلامت دنیا در تامین مالی هزینه‌ها گفت: باید به سوالات مطرح در کارآیی فنی (انجام بیشترین فعالیت با حداقل منابع) و کارآیی تخصیصی (یافتن راه‌هایی برای هدایت منابع به سوی بهره وری بیشتر)، برای به کارگیری هر روش مداخله ای، جواب کافی و لازم داده شود، تا منابع، مصروف نیازهای اولویت‌دار شود و راه‌ها و شیوه‌های مناسبی برای هر نوع مداخله در نظر گرفته شود، در غیر این صورت منابع محدود، کفاف نیاز را نخواهد داد.

علی محمد زاده گفت: همه نظام‌های بهداشتی و درمانی برای حفظ و پویایی خود، با چالش‌های مربوط به تامین مالی دست و پنجه نرم می‌کنند و در این راه از سه عامل کارآیی، کیفیت و تفسیر درست از عدالت، برای رفع نارسایی‌ها بهره می‌جویند.

وی افزود: سیاست‌های کلی نظام سلامت، فرصت خوبی برای انجام کارهای اساسی در این زمینه است و نباید با بی‌توجهی به توسعه زیرساخت‌ها و بدون برنامه ریزی‌های دقیق، این بودجه‌ها و فرصت‌ها از دست برود.

جنگ علیه جمعیت، حقیقت دارد


وی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سوالی درباره جنگ جمعیتی، با اشاره به اینکه جنگ علیه جمعیت از سوی غرب و به ویژه آمریکا در غالب کشورهای جهان اسلام و در حال توسعه از سال‌ها پیش در جریان بوده و همچنان تعقیب می‌شود، اظهار داشت: ابزارهای عمده این جنگ نرم مواردی مانند رواج سقط جنین، عقیم سازی‌ها به روش‌های مختلف، ایجاد بلوغ زود رس جنسی و اشاعه روحیه فردگرایی و مسئولیت گریزی است و آمارها حاکی از آن است که طی یکی دو دهه اخیر در همه این زمینه‌ها، شاخص‌های ما نیز رشد داشته و مراقبت‌های جدی در این موارد لازم است.

علی محمد زاده با ذکر این نکته که در این جنگ، ازدواج، تشکیل خانواده، فرزندآوری و فرزندپروری مورد هدف قرار گرفته است، بیان داشت: وقتی از تغییر سبک زندگی و آسیب‌های آن صحبت می‌شود، نمی‌توان ضریب تاثیر چنین فرآیندهای مهم در متن زندگی مردم را به حساب نیاورد.

تنظیم خانواده باید به تناسب فرزندان منجر شود، نه تحدید خانواده


وی گفت: اینکه به رغم پوشش بیش از ۷۷ درصدی برنامه تنظیم خانواده که در منطقه رتبه اول را داریم، یک سوم حاملگی‌ها ناخواسته و نیمی از آنها منجر به سقط جنین غیرمجاز می‌شود که قابل قبول نیست و اینکه با برخی آموزش‌های جنسی در سنین پایین و در دسترس قرار گرفتن برخی اطلاعات و وسایل پیشگیری، بدون در نظر گرفتن تناسب سنی، اخلاقی و فرهنگی جامعه و اصول تعلیم و تربیت، در مواردی نوع آموزش‌ها و مداخلات، بلوغ زودرس جنسی را دامن می‌زند، این نیز به نفع سلامت فرد، خانواده و جامعه نیست.

علی محمد زاده افزود: تنظیم خانواده ای که به تناسب فرزندان یک خانواده منجر می‌شود، غیر از تنظیم خانواده ای است که به تحدید خانواده، بی‌فرزندی و تک فرزندی فرمان می‌دهد و بنای خانواده را سست و روابط عاطفی، روانی، ارتباطی و شبکه سازی آن را دچار اختلال می‌کند.

وی با درست خواندن تصمیم گیری در مورد کنترل جمعیت در سال ۶۸ گفت: اگر مرزهای این دو نوع نگاه، در عمل تبیین و شفاف سازی می‌شد و هدف‌های تعیین شده قبلی را رد نمی‌کردیم، اینک هیچ مشکلی نبود.

علی محمد زاده گفت: هدف برنامه تنظیم خانواده ما در سال ۶۸ رسیدن به کمتر از ۴ فرزند و کاهش درصد رشد جمعیت به ۲.۳ در سال ۸۵ بود و این هدف گذاری مقبول، مصداقی از تعریف و نوع نگاه اول است.

قانون تنظیم خانواده باید چارچوب معین داشته باشد

وی در بخش دیگری با اشاره به سیاست‌های جدید جمعیتی، قانون تنظیم خانواده سال ۷۲ مجلس را فاقد توضیح روشنی که عملکرد کنونی را توجیه کند، خواند و گفت: وقتی در مجلس در ذیل این قانون، چیزی نوشته نمی‌شود و چارچوب آن تعیین نمی‌شود، همین باعث می‌شود، این برنامه حدی را فراتر رود و در طیف وسیع تری بکار گرفته شود و تعابیر متفاوت و متناقضی را دنبال کند، که با مروری در گفتمان‌های مختلفی که در این زمینه است، به خوبی ابهامات و اشکالات موجود در این باره، روشن می‌شود.

علی محمد زاده گفت: پیشنهاد می‌شود در بازنگری‌های این قانون، این کار با یک ساختار فرهنگی و در بخش دولتی فقط برای افراد پُرخطر، مورد پشتیبانی مستقیم دولت قرار گیرد.

وی گفت: باید متخصصان علوم مختلف خطرات و عوارض سوء ناشی از مدل خانواده تک و دو فرزندی را از ابعاد مختلف تشریح کرده تا به تدریج فرهنگ درست که سلامت خانواده‌ها و جامعه را در پی دارد، شکل گرفته و تثبیت شود. فرهنگ سازی باید به طور منضبط، سنجیده و علمی و در قالب گفتمان‌های رایج در زمینه‌های مختلف، پاسخگوی مستدل ایرادات باشد.

یک درصد جمعیت جهان از آن ماست ولی هم اکنون ۶ دهم درصد تولدها در ایران اتفاق می‌افتد

علی محمد زاده با اشاره به نرخ باروری کل در ایران و جهان گفت: یک درصد جمعیت جهان را داریم ولی هم اکنون ۸ در هزار بارداری‌ها و ۶ در هزار تولدها در کشور ما صورت می‌گیرد.

وی گفت: میانگین نرخ باروری کل در جهان۲.۵ فرزند است ولی این شاخص در ایران ۱.۷۸ فرزند است. ما در این شاخص در منطقه خودمان در بین ۲۶ کشور از آخر دوم هستیم و بر طبق آمار ۲۰۱۴ رتبه فرزند آوری ایران در بین ۲۰۹ کشور، رتبه ۱۴۶ است. اکثر کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا، فرانسه، انگلیس، سوئد و نروژ که علی القاعده باید از ایران پایین تر باشند، در رتبه بالاتری از ما قرار دارند.

علی محمد زاده با اشاره به پژوهش یکی از موسسات آمریکایی درباره کاهش نرخ باروری در جهان گفت: در این پژوهش شدت کاهش نرخ باروری کل در سه دهه اخیر برای دنیا ۳۳ درصد، در کشورهای جهان اسلام ۴۱ درصد و برای ایران کاهش سه برابری و از عبارت حیرت آور که در تاریخ بشریت نظیر ندارد، استفاده شده است.

تجربه موفق ایران در کنترل جمعیت، الگوی بی همتای جهانی!


این عضو هیئت علمی دانشگاه به نقل از کتاب " شمارش معکوس جمعیت جهان " که توسط آلن ویسمن روزنامه نگار و محقق آمریکایی نوشته شده، اظهار داشت: در این کتاب گزارش گونه آمده است؛ روند افزایش جمعیت در ایران در دهه ابتدایی انقلاب، سریع ترین روند رشد جمعیت در تاریخ بوده است.

وی افزود: او در این کتاب آورده است: آموزش نحوه و روش پیشگیری از بارداری به زنان، بسیار موفق عمل کرد و رشد جمعیت ایران به خوبی مهار شد، به نحوی که بر اساس آمارها میزان زاد و ولد زنان ایرانی از ۲.۱ نفر در سال ۲۰۰۰ به ۱.۷ نفر در سال ۲۰۱۲ رسید.

علی محمد زاده گفت: نویسنده این کتاب بیان می‌دارد صرف نظر از آنچه بعد در ایران اتفاق افتاد، ما شواهدی داریم که نشان می‌دهد در جریان یک نسل (۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰) جریان و جنبشی در این کشور برای کنترل موالید آن هم در کشوری مذهبی همچون ایران به راه افتاد که بسیار بسیار موفق بود.

این استاد دانشگاه با یادآوری این مطلب که آمریکا و کشورهای اروپایی هیچیک برنامه کنترل جمعیت ندارند، بیان داشت: ویسمن در این کتاب پیشنهاد می‌کند؛ تجربه موفق اجرا شده در سطح کشوری چون ایران را به تمامی جهان (یعنی جز آمریکا و کشورهای اروپایی) تعمیم دهیم!

ترویج سبک زندگی غربی با الگوی کنونی باروری رابطه مستقیم دارد


علی محمد زاده در پاسخ به سوالی ضمن تایید نقش مهم مشکلات اقتصادی در کاهش نرخ باروری کل در ایران گفت: متاسفانه در کشورهای اسلامی ترویج سبک زندگی غربی، سختی روز افزون ازدواج و هجوم شبکه‌های ماهواره‌ای به شیوه زندگی نظیر "تجرد" ، "فرار از ازدواج" ، "بی علاقگی به خانواده"، "روابط خارج از دایره عرف و شرع" و در نهایت بحران جمعیت و خانواده به گونه‌ای دامن زده شده که صدای موفقیت استفاده از این روش‌ها در قالب پژوهش‌هایی که دنبال می‌کنند، به گوش مراکز سیاسی و امنیتی تصمیم گیری در غرب نیز رسیده‌ و هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب برای حفظ نمای جوانی کشور (درصد جمعیت زیر ۱۵ سال به ۴۰ درصد) و جلوگیری از پدیده کهنسالی (جمعیت بالای ۶۰ سال در مرز زیر ۷ درصد) و حذف سیاست تحدید موالید و به موازات آن بازگشت به شیوه زندگی و رفتاری درست، راهبردهایی برای مقابله با این نوع کژی‌ها، و به مثابه کشف نقشه راهی است که در این زمینه جریان یافته است. منتهی با این نقشه باید مقابله کرد شد و صرف اینکه منویات رهبری را بپذیریم ولی واکنش متناسب نشان ندهیم، اتفاقی نمی‌افتد.

وی گفت: مدل هسته ای و کم فرزندی، باعث خواهد شد، بسیاری از سالمندان، دوره پیری را به اجبار در تنهایی و یا در خانه‌های سالمندی سپری کنند.

حفظ نمای جوان کشور


علی محمد زاده تصریح کرد: برخی‌ها در مقام اجرا، مسئله پیری جمعیت را انکار می‌کنند و می‌گویند: چون سال ۱۴۷۰ امید به زندگی در بدو تولد در کشورمان به ۸۹ سال خواهد رسید، نمی‌توان بالای ۶۰ و یا ۶۵ سالگی را ورود به دوره سالمندی به حساب آورد.

وی با رد این نوع تلقی، گفت: بر اساس آمارهای جهانی ایران جزو سه کشور اول جهان است که به سرعت به سمت سالمندی می‌رود و میانگین سن سالمندی از نظر سازمان بهداشت جهانی نیز، هنوز تغییر نکرده و همان تعریف فوق است.

ایران وارد فاز نخست سالمندی شد


وی گفت: هم اکنون در فاز اول سالمندی هستیم و اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، در سال ۱۴۲۵ در فاز سوم سالمندی و مرحله فوق سالمندی (جمعیت بالای ۶۰ سال در حد ۲۱ درصد) قرار خواهیم گرفت.

علی محمد زاده بیان ساخت: خروج از این حالت برای کشورهایی که وارد فاز دوم و سوم کهنسالی شده اند و یا دچار رشد منفی جمعیت شده اند (تعداد موالید کمتر از تعداد مرگ و میر)، امری دشوار و بعضا غیر ممکن است.

اجرای سیاست‌های جدید توام با ارتقای شاخص‌های بهداشتی و درمانی


علی محمد زاده در نتیجه گیری از این بخش از صحبت‌های خود گفت: تنظیم خانواده نباید ابزاری برای کاهش جمعیت باشد و بایستی تحت مدیریت جامع کیفیت قرار گیرد و اطلاعات حاصل از اجرای آن باید مورد تحلیل و اقدام اصلاحی باشد، در غیر این صورت فقط از مرگ و میرهای مادر می‌کاهد، آن هم به میزانی که از بارداری‌ها کاسته است. البته بعد از این شاخص، میزان‌هایی مانند مرگ و میر نوزادان و کودکان زیر یک سال و زیر ۵ سال، نیز بسیار مهم و قابل توجه می‌باشند.

وی افزود: در سیاست‌های جدید باروری، باید هرگونه اقدامی با ارتقای این شاخص‌ها و نیز سایر شاخص‌های وابسته همراه باشد.

علی محمد زاده اظهار داشت: توسعه جمعیت باید با نگرش سیستمی و علاوه بر بحث‌های کمی، باید با توجه به توزیع مناسب هرم سنی جمعیت، مسائل کیفی از جمله محیط زیست و توام با مدیریت سرمایه انسانی باشد.

وی خاطرنشان ساخت: در راستای افزایش زاد و ولد در کشور، باید توسعه و بهبود زیر ساخت‌ها در بخش‌های مختلف مدنظر قرار گیرد. هر بخشی باید وضع خود را دقیق آنالیز کند، افق‌های لازم را تدوین کند و نقشه راه برای رسیدن به این اهداف را ترسیم کند.

ضرورت مصرف بهینه آب در شرایط کنونی کشور


علی محمد زاده در پاسخ به سوالی درباره اینکه با افزایش جمعیت، بحران آب چه می‌شود، زیرا مصرف روزانه آب در ایران ۳ برابر کشورهای اروپایی ذکر عنوان شده است، گفت: اینکه متخصصان امر بگویند چون الان آب نیست، پس باید نرخ باروری را پایین نگه داشت، پاک کردن صورت مسئله است. باید روی تغییر روش کشت، نوع آبیاری، یکپارچه سازی اراضی، جلوگیری از هدر رفت آب و مصرف بی رویه آن، تقویت سفره‌های آب زیر زمینی، انجام عملیات صحیح کشاورزی، استفاده از آبهایی که بدون استفاده به دریاها، دریاچه‌ها و کویرها می‌ریزند، ایجاد رابطه بین کیفیت آب و نوع مصرف و ذخیره آب متمرکز شود و این موارد تحت یک برنامه کلان اصلاح و ارتقاء بخشیده شود، این موارد غیر از بحث جمعیت، نیاز توسعه نیز هست.

این استاد دانشگاه، بازده تولید محصولات کشاورزی به ازای یک مترمکعب آب در ایران را نصف میانگین جهانی اعلام کرد و اظهار داشت: توسعه آبیاری قطره ای ۳۰ تا ۷۰ درصد مصرف آب را کاهش و همزمان ۲۰ تا ۹۰ درصد تولید محصول را افزایش می‌دهد.

علی محمد زاده افزود: همه این موارد مرتبط است با بهینه سازی الگوی مصرف، مدیریت منابع، فرهنگ سازی، داشتن تکنولوژی مناسب و سرمایه گذاری لازم در این زمینه، که از جمله تکالیف دولت‌های در حال توسعه و نیز جدا از سیاست‌های باروری، از وظایف حاکمیت در دوره تکرار ناپذیر پنجره جمعیتی است.

بالا بودن میزان سقط جنین عمدی در ایران


وی با اشاره به سایر اهداف برنامه تنظیم خانواده گفت: متاسفانه میزان سقط جنین عمدی در کشور بالاست، در حالی که برای سلامت همه جانبه مادر و کودک، باید میزان سقط، نیز در کشور سال به سال کاهش یابد و مدل خانواده هسته ای اصلاح شود که در همه این زمینه‌ها اولاً نیازمند فرهنگ سازی می‌باشیم و ثانیاً باید از تمام نیروهای متعهد و متخصص با نگرش سیستمی بهره مند شویم و آنان آگاهی‌های لازم را به مردم و جامعه بدهند و ثالثاً باید مکانیزم‌های نظارتی جامعیت و دقت عمل داشته باشند و رابعاً باید در مواردی مانند سقط جنین علاوه بر موارد پیش گفت و غربالگری‌های به موقع، باید قوانین بازدارنده، وضع شود. البته مهم تر از وضع قانون نیز، اجرای قانون است.

پیشگیری از سقط‌های غیردرمانی


علی محمد زاده گفت: سقط عمدی پرعارضه است. به دنبالش عوارضی مثل فشارهای روانی، افسردگی‌ها، ناتوانی‌ها، معلولیت‌ها و ناباروری‌ها و حتی احتمال مرگ است.

وی گفت: سقط غیرمجاز در کجا، توسط چه کسانی و با چه وسایلی انجام می‌شود؟ قانون مربوطه در این زمینه چرا نادیده گرفته می‌شود؟ چه کسانی وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند؟ آیا جایز است در این زمینه هم آنقدر تعلل شود که دوباره بزرگان کشور، متذکر شوند و هشدار دهند؟!

ضرورت ارتقا شاخص‌های سلامت مادر، کودک و خانواده


علی محمد زاده تصریح کرد: جان کلام این است که برنامه بهداشت خانواده نباید با شیوه‌های مختلف و غلط کاهش دهنده جمعیت مدارا کند. همه بخش های برنامه و شاخص‌های سلامت مادر، کودک و خانواده باید به خوبی پایش شود و در مواردی هم باید منابع کافی برای اصلاحات لازم در اختیار باشد. امید می‌رود در فصل جدیدی که سیاست‌های ارتقای باروری مد نظر است، منابع، برنامه‌ها و امکانات لازم برای رفع همه این کاستی‌ها و نیازها در دسترس باشند.

اجرای سیاست‌های کلی با توصیه نامه‌های سازمانی، تسریع نمی‌شود


وی اظهار داشت: اینکه با پذیرش این تذکرات، توصیه نامه‌هایی به زیر مجموعه‌ها ارسال شود، خوب استف ولی در یک سازمان رسمی کتابچه‌ها و خطوط راهنما، بازنگری و آموزش‌ها باید متحول شود و عملیات وسیع بازآموزی و توجیه شبکه‌ها، بایستی پی گیری شود و بی آنکه فرهنگ سازی‌های لازم و بصیرت بخش انجام شود؛ فقط بخش خصوصی مبسوط الید خواهد شد و ای بسا غیر قابل نظارت اثربخش. و تکلیف تولیت، در قبال سیاست‌های کلی نظام در افزایش نرخ باروری کل و جلوگیری از کاهش رشد جمعیت کشور به خوبی ادا نخواهد شد. باید با ایجاد یک ساختار قوی، مکانیزم‌ها، فرایندها، روش‌ها و رویه‌ها در بازنگری ها تغییر یابند.

علی محمدزاده گفت: این حرف‌ها، بحث کارشناسی است و آنها که به مسائل توجه نشان می‌دهند، باید در این زمینه‌ها تلاش کنند و اصلاحات لازم را انجام دهند و برخی از این مسائل خیلی هم منوط به سیاست‌های جدید نیست. باید در اتخاذ هر نوع سیاستی همچنان به دنبال مطلوبیت بخشیدن و ارتقای کیفیت و مدیریت امور بود.

وزارت بهداشت،برای حل مشکل سلامت مردم برنامه دارد


وی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را دارای برنامه برای رفع مشکلات مردم در حوزه ی سلامت خواند و گفت: همه باید با انگیزه و صبر و تحمل به اجرای طرح تحول در نظام سلامت کمک کرده و به دستاوردهای آن خوش بین باشیم.

علی محمدزاده با ذکر این مطلب که خرسندی و رضایت مردم از نظام سلامت، در افزایش ضریب محبوبیت دولت‌ها در میان مردم تاثیر بسزایی دارد، خواستار آن شد که وعده‌های داده شده در حوزه بهداشت و درمان از سوی دولت و مجلس در موعد مقرر تحقق یابد. همچنین، برای وزیر بهداشت و همکاران وی در خدمت رسانی با کیفیت، کارآمد و عدالت محور برای اقشار مختلف مردم آرزوی موفقیت می‌کنم.

منبع: تسنیم




جزئیات‌ساخت 2 نیروگاه‌اتمی دیگر دربوشهر
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۳۱
 
 
سخنگوی سازمان انرژی اتمی از مذاکرات اولیه برای ساخت دو نیروگاه جدید با روسیه خبر داد و گفت: تصمیم بر این است که فعلا دو نیروگاه دیگر را در بوشهر بسازیم.
به گزارش جهان به نقل از سایت امید هسته ای، بهروز کمالوندی با بیان اینکه ظرفیت هرکدام از این نیروگاه ها هزار مگاوات خواهد بود، افزود: مذاکرات ایران با روسیه برای ساخت نیروگاه های جدید مربوط به این دوره نیست، بلکه قراردادی که سال ۱۳۷۱ بین سازمان انرژی اتمی ایران و روسیه منعقد شد برای ساخت ۴ نیروگاه تولید برق بود که یک نیروگاه آن یعنی نیروگاه اتمی بوشهر فعلا ساخته شده است.

 
وی در پاسخ به اینکه اخیرا اخباری مبنی بر اینکه ساخت ۴ نیروگاه را در دستور کار دارید منتشر شده است جزئیات این خبر چیست؟ گفت:همان قرارداد گذشته با روس ها پا برجاست و مطالعات اولیه آن هم انجام شده است،اما فعلا ساخت ۲نیروگاه را در دستور کار مذاکره داریم.

 
سخنگوی سازمان انرژی اتمی تصریح کرد: در حال حاضر در همین منطقه که امروز نیروگاه بوشهر ساخته شده است می توان ۴نیروگاه هزار مگاواتی دیگر ساخت که به لحاظ اقتصادی هم به صرفه تر است، چون بسیاری از زیرساخت های آن از جمله جاده سازی، لوله کشی های مخصوص و ویژه آن و دیگر زیرساخت ها شکل گرفته است و با توجه به اینکه مطالعات اولیه هم نشان داده که هزینه های ساخت نیروگاه در بوشهر برای ما بسیار کمتر می شود، تصمیم بر این است که فعلا دو نیروگاه دیگر را در بوشهر بسازیم.

 
کمالوندی تجربه کار با روس ها را نسبتا موفق دانست و افزود: باوجود همه فشارها و طولانی شدن ساخت نیروگاه بوشهر، به هرحال ما یک نیروگاه ایمن و قابل اتکا داریم که راه اندازی شده است و البته باید در نظر داشت که سازندگان نیروگاه ها در دنیا هم زیاد نیستند، بنابراین با روس ها کار خواهیم کرد.

 
وی با بیان اینکه هیچ نیروگاهی در دنیا در مدت زیر پنج سال ساخته نمی شود، گفت: در ساخت نیروگاه فقط تکنولوژی مهم نیست، بلکه علاوه بر آن، تصمیم گیری هم اهمیت دارد. کمالوندی افزود: اگر قرار باشد یک نیروگاه ساخته شود این کار ممکن است ۵ تا ۸ سال طول بکشد ولی وقتی تصمیم گرفتید ۴ نیروگاه با هم بسازید بعد از ۸ سال می توانید ۴ نیروگاه ساخته باشید.

 
سخنگوی سازمان انرژی اتمی تصریح کرد: امروز در دنیا همین روش را پیگیری می کنند؛ مثلا ترکیه هم ۴نیروگاه در شمال و ۴ نیروگاه در جنوب می سازد، که از این ۸ نیروگاه،۴ نیروگاه را روس ها می سازند. عربستان سعودی می خواهد ۱۰نیروگاه بسازد و امارات هم ۴ نیروگاه همزمان درح ال ساخت دارد که کره ای ها برای آنها می سازند.

 
کمالوندی درپاسخ به این سوال که چرا فقط با روس ها کار می کنیم و مثلا چرا با کره ای ها برای ساخت نیروگاه اتمی وارد گفت و گو نمی شویم گفت: کره ای ها در قراردادی که با آمریکایی ها دارند محدودیتی را پذیرفته اند که معروف است به قرارداد یک، دو، سه. ما برای همکاری با کره جنوبی مشکلی نداریم اگر آنها محدودیت نداشته باشند.

 
وی همچنین به مباحث اقتصادی اشاره کرد و گفت: یک نیروگاه هزار مگاواتی پنج تا شش میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد؛ به همین علت وقتی می خواهید تصمیم بگیرید باید همه شرایط از جمله مسایل مالی، فنی، اجتماعی و حتی سیاسی در نظر گرفته شود و وقتی تصمیم گرفته شد نیروگاه هایی در ساختگاه بوشهر احداث شود، همه این مسایل در نظر گرفته شده است.

 
سخنگوی سازمان انرژی اتمی از ساخت نیروگاه های دوقلو در دنیا یاد کرد و گفت:امروز در دنیا حتی به فاصله چند متر از یکدیگر نیروگاه اتمی می سازند که از آن به عنوان نیروگاه دوقلو یاد می کنند و به همین خاطر استاندارد امنیت نیروگاه را بالاتر می برند.

 
وی درپاسخ به این سوال که آنها دشمنی مثل اسرائیل ندارند تصریح کرد:این موضوع اصلا برای ما جای نگرانی نیست چون اسرائیل اگر بخواهد الفبای حقوق بین الملل را رعایت کند، نمی تواند به نیروگاه های اتمی حمله کند، ضمن اینکه معتقدیم کشور از توانایی کامل دفاعی برخوردار است؛ به همین خاطر بحث های ما در سازمان انرژی اتمی درباره ساخت نیروگاه ها بیشتر شامل مباحث فنی است و مزایا و معایب فنی آن را بررسی می کنیم و مطالعات عمیقی در این خصوص انجام می شود.

 
به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، بر آورد ما بر اساس مدل های مختلف اقتصادی این است که برای سال های ۲۰۲۰ و یا ۲۰۳۰ بین ۸ هزار تا ۱۵هزارمگاوات برق از نیروگاه های خود تولید کنیم که البته تامین منابع این کار هم بسیار مهم است.





حزب‌الله از کجا و چگونه شکل گرفت؟/ نقش ایران در تشکیل آن
 
امام موسی صدر با اشاره به سلاحی که در دست‌ها بود گفت: «سلاح، زینت مردان است» [السلاح زینة الرجال] و یارانش را تشویق کرد تا حق مشروع خود را از دولت بگیرند و یا آنکه در راه به دست آوردن حق مشروع خود بمیرند.
حزب‌الله از کجا و چگونه شکل گرفت؟/ نقش ایران در تشکیل آن
گروه سیاسی جهان نیوز: "تجربه‌ی مقاومت، در بعد معنوی‌اش مبتنی است بر ایمان و یقین و توکل و آمادگی برای فداکاری، اما در عین حال مبتنی است بر عقل و برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی و آموزش و تمرین و تسلیح. ... این تجربه باید به جهانیان منتقل شود."

اینها جملاتی بود که سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان در جشن پیروزی مقاومت در جنگ ۳۳ روزه، در نطقی حماسی بیان کرد. از همان روز، نگاه‌های بسیاری در سراسر جهان، از روزنامه‌نگاران و اشخاص علاقه‌مند به مقاومت گرفته تا سیستم‌های اطلاعاتی و نظامی و حتی آکادمی‌های برتر دنیا بررسی "تجربه‌ی مقاومت" و سیر ایجاد و رشد آن تا رسیدنش به قله‌ی پیروزی‌هایش در جنگ ۳۳ روزه را در دستور کار قرار دادند.

اما حزب الله چگونه شکل گرفت؟ ریشه‌های ایجادش در کجا بود؟ چه شخصیت‌های لبنانی‌ای در تأسیس آن و تعیین مسیرش دخیل بودند؟ نقش حقیقی ایران در تشکیل حزب‌الله چه بود؟ اولین مواجهه‌های حزب‌الله در داخل لبنان و با دشمن اسرائیلی چگونه شکل گرفت؟ و ...

این سؤالات و ده‌ها سؤال دیگر، نمونه‌هایی است که پاسخگویی به آن‌ها بخشی از «تجربه‌ی مقاومت» را روشن می کند و نشان می‌دهد مقاومتی که سید حسن نصرالله آن را «مقاومت باتقوای متوکل عاشق عارف و همچنین عالم عاقل برنامه‌ریز آموزش دیده‌ی مجهز» توصیف می‌کند، از زمینه‌های تأسیس تا پیروزی در جنگ ۳۳ روزه چه روندی را در طی بیش از ۳۰ سال طی کرده است.

در همین راستا بر آن شدیم تا ترجمه‌ی کتاب ارزشمند "رزمندگان خدا؛ حزب الله از درون؛ ۳۰ سال نبرد ضد اسرائیل" را تقدیم کنیم. این کتاب نوشته‌ی محقق و تحلیلگر برجسته‌ی فرانسوی نیکلاس بلانفورد است. بلانفورد حدود شانزده سال شخصا در لبنان و فلسطین اشغالی حضور داشته و در کنار بررسی منابع و مصادر موجود در این زمینه، با توجه به شناخته شده بودنش اقدام به مصاحبه‌های اختصاصی با سران مقاومت و فرماندهان و حتی رزمندگان آن کرده است. کما اینکه توانسته با مسئولین امنیتی و سیاسی و فرماندهان نظامی سطح اول رژیم صهیونیستی هم مصاحبه‌های اختصاصی داشته باشد. همه‌ی اینها در کنار هم کتاب نیکلاس بلانفورد را (که در لبنان با عنوان «غول شیعی از بطری خارج می شود» ترجمه و منتشر شده) بسیار خواندنی و حاوی اطلاعات بکری است.


۱۷ مارس ۱۹۷۴ [۲۶ اسفند ۱۳۵۲]

بعلبک - وادی البقاع: ساعت‌ها در خیابان‌های تنگ پر از آدم در این شهر قدیمی ‌منتظر بودند. از مناطق شیعه‌نشین مختلف لبنان آمده بودند: از خانه‌هایی در محله‌های فقیرنشین ضاحیه‌ی جنوبی بیروت، و از باغ‌های موز و مرکبات صور در ساحل مدیترانه، و از باغ‌های زیتون و مزارع توتون و تنباکو منتشر بین تپه‌های صخره ای با شیب تند در بنت جبیل و نبطیه در جنوب لبنان، و از روستاهای روییده بر روی دامنه‌های کوهستانی خشک در اطراف بقاع شمالی. سفر بعضی‌هایشان تا بعلبک بیش از یک روز طول کشیده بود. در ماشین‌های کرایه‌ای مملو از جمعیت و خودروهای شخصی‌ای که کوه‌های بین بقاع و ساحل لبنان را در نوردیده بودند و راه‌های ناهموار را پیموده بودند تا به بقاع برسند.

مناسبت آن روز، مناسبتی دینی بود: اربعین امام حسین علیه السلام، کسی که بزرگداشت مراسم شهادتش برای مؤمنین شیعه کافی بود تا رنج سفر را بر خود هموار کنند. ولی آن روز فقط مراسم اربعین نبود که آن جمعیت انبوه را از مناطق مختلف لبنان در بعلبک گرد آورده بود، جمعیتی که حدودا هفتاد و پنج هزار نفر برآورد ‌می‌شد. شهادت امام حسین(ع) در صحرایی در بین النهرین نبود که مردم را آن روز به تجمع در بعلبک و نشان دادن سلاح‌هایشان تشویق کرده بود (سلاح‌هایی که عبارت بود از تفنگ‌های قدیمی که پسرها از پدرها به ارث برده بودند، یا مسلسل‌های کلاشینکوف که در دست گرفته یا روی شانه‌هایشان انداخته بودند)، بلکه در کنار این نمایش سلاح‌ها، هدفشان گوش کردن به سخنان یک نفر بود، روحانی ایرانی الاصل، بلند قامت و محبوبی که تعداد زیادی طرفدار (هم بین مسلمین و هم بین مسیحی‌ها) داشت. این محبوبیت از حدود ۱۵ سال پیش که به لبنان رسیده بود کم کم شکل گرفته بود.

سید موسی صدر (که در بین یارانش به امام موسی معروف بود و همه او را با تواضعش و صدای آرامش‌بخشش ‌می‌شناختند) از آغاز آمدنش به لبنان شروع کرد به پراکندن بذر عزم و اراده از طریق سخنرانی‌های مختلف. او، سبک جدیدی از سخنرانی‌های صریح اعتراضی را نمودار کرد.


یک ماه پیش از آن روز هم امام صدر در روستای بدنایل (که تنها چند کیلومتر با بعلبک فاصله داشت) طی سخنرانی ای با عصبانیت، این موضوع را که دولت لبنان برخی مناطق را ندیده ‌می‌گیرد و طرح‌های اقتصادی و اجتماعی را در آنجا اجرا نمی‌کند و همچنین موضوع ناتوانی حکومت لبنان در حمایت از اهالی جنوب لبنان در برابر تهاجمات هوایی ویران کننده اسرائیلی‌ها را محکوم کرد. امام صدر در آن سخنرانی اعلام کرد شیعیان لبنان مدت‌هاست که در حاشیه نگاه داشته شده‌اند، و تحت اراده‌ی دیگران، و با دادن لقب «متوالی» به آنها، آنان را تمسخر کرده‌اند. اما حالا وقت «انقلاب و سلاح» رسیده است.[«متوالی» کلمه ای مجهول‌المصدر است ولی در گذشته‌ها برای شیعیان لبنان به کار ‌می‌رفت و حالت استخفاف‌آمیزی در بر داشت.]

«از امروز نه ناله ‌می‌کنیم و نه گریه ‌می‌کنیم. از امروز اسم ما متوالی نیست، اسم ما "رد‌کننده" است، مردان قیام، مردان قیام بر ضد طغیان، حتی اگر این قیام مستلزم بذل خون و جانمان باشد.»


در آن روز، مؤمنان شیعه تصمیم گرفتند که به ندای امام صدر لبیک بگویند: با نشان دادن سلاح‌هایشان(که نمایش دادن عینی قدرت گروهیِ مخفی مانده‌ی آنان بود) و با هشدار شدید به حکومت لبنان که طایفه‌ی ملقب به متوالی‌ها [شیعیان] از امروز دیگر ساکت نخواهند ماند و گردن کج نخواهند کرد.

امام صدر و همراهانش در وادی البقاع، به سختی و با کندی به سمت بعلبک در حرکت بودند. در مسیرشان و حین عبور از روستاهای شیعه‌نشین شمال منطقه‌ی شتورة، جمعیت انبوه و هیجان زده شیعیان بر سر راه امام صدر قرار ‌می‌گرفتند و او هم مجبور ‌می‌شد از ماشین پیاده شود و با بزرگان محلی سلام و علیک داشته باشد و با صبر و طمأنینه به صحبت‌ها و فریاد‌های داغ خوشامدگویی‌شان و ابراز محبتش مردم گوش فرا دهد.

در مسیر او مدام گوسفند قربانی ‌می‌کردند تا به این شکل عمق احترامشان را به کسی که به دیدارشان آمده بود نشان دهند.

بعد از اینکه امام موسی صدر با ادب و احترام، درخواست روستاییان را برای اینکه مدت بیشتری نزدشان بماند رد ‌می‌کرد، سوار ماشین ‌می‌شد و دوباره حرکت ‌می‌کرد تا به روستای بعدی ‌می‌رسید و در آنجا هم باز همین قضایا تکرار ‌می‌شد. [فلذا حرکت موکب امام صدر بسیار کند رخ می‌داد.]

بالاخره با ورود موکب امام صدر به مناطق حاشیه‌ای جنوب بعلبک، بلندگو‌های مساجد شهر، خبر ورود امام را اعلام کردند. با انتشار خبر در شهر، هزاران تفنگ رو به آسمان گرفته شد و صدای کرکننده‌ی شلیک هوایی، همراه با فریاد‌های الله کبر در همه جا پیچید. حداقل پنجاه هزار تفنگ داشتند همزمان شلیک می‌کردند و این یک خوشامدگویی «بقاعی» حقیقی در مقابل امام موقر بود. حقیقتا سیل گلوله‌های هوایی، برگی بر روی درخت‌ها باقی نگذاشت.


وقتی امام صدر از ماشینش پیاده شد، دور او پر شد از جمعیت مصمم و هیجان‌زده و به پاخاسته، جمیعت او را تا تریبون کوچکی که برای سخنرانی‌اش در نظر گرفته بود پیش برد. حین حرکت، دست‌های دراز شده با شوق و حسرت عبای او را ‌می‌گرفتند و به عمامه سیاه روی سرش دست ‌می‌کشیدند. بیست دقیقه طول کشید تا از ماشین به تریبون برسد و فریادها و شعارهای شور و شوق آمیز و شلیک گلوله‌های هوایی همچنان ادامه داشت و نمی‌شد مردم را ساکت کرد.

امام صدر خطاب به جمعیت انبوه حاضر گفت: «من صحبت‌هایی دارم که از گلوله داغ‌تر است، پس تیرهایتان را نگه دارید.»؛ ‌می‌خواست با این حرف آنها را تشویق به آرامش کند تا بتواند سخنانش را شروع کند.

امام صدر در سخنرانی‌اش دولت لبنان را به دلیل کوتاهی در پاسخگویی‌ها به درخواست‌های اساسی ملت، ملامت کرد و به این اشاره کرد که همین بعلبک با اینکه تعداد ساکنینش به ده هزار نفر ‌می‌‌رسد تنها یک مدرسه دولتی دارد که آن هم زمان تأسیسش به دوره قیمومیت فرانسه بر لبنان در حدود سی سال پیش برمی‌گردد. امام، از جنوب سخن گفت که در معرض تجاوزات مکرر اسرائیل است و گروه‌های فلسطینی مسلحِ مستقر شده در آنجا هم به مردمش ظلم ‌می‌کنند، از مردم جنوب گفت که تحقیر شده‌اند، و از آب جنوب گفت که به یغما ‌می‌رود.

امام موسی انتقاد تندی مطرح کرد؛ گفت که حضور شیعیان در خدمات اجتماعی و صنعت و عرصه‌های دانشگاهی پایین‌تر از سطح مطلوب است و هزاران لبنانی فقیر چه در شمال و چه در جنوب کشور حتی شناسنامه هم ندارند و از حق مسلمشان در بهره‌مندی از خدمات اساسی دولتی و حق رأی محروم اند.

سید موسی، در سخنرانی‌اش به مثال شهادت امام حسین اشاره کرد و بدین ترتیب، داستان دینی و نمادین بودن آن نبرد دیرینه با ظلم را با وضعیت اسفباری که شیعیان لبنانی معاصر با آن مواجه بودند گره زد.

با لحنی مؤثر پرسید: «آیا امام حسین چنین وضعی را برای فرزندانش ‌می‌پذیرد؟»

امام صدر با اشاره به سلاحی که در دست‌ها بود گفت: «سلاح، زینت مردان است» [السلاح زینة الرجال] و یارانش را تشویق کرد تا حق مشروع خود را از دولت بگیرند و یا آنکه در راه به دست آوردن حق مشروع خود بمیرند.

این بار، زبان خشم و انقلاب بود که امام صدر برای برانگیختن شیعیان و برای بیدار کردن جماعت از خواب سهل‌انگاری و بی‌خیالی‌شان به کار گرفته بود و سعی ‌می‌کرد در آنها روح عزم و اعتماد به نفس و تلاش برای رسیدن به عدالت را برانگیزد.

«عقل حمیة» که در آن زمان یک دانشجوی طرفدار امام موسی صدر بود و بعدها فرمانده نظا‌می ‌ارشد جنبش امل شد، می‌گوید: «در اینجا یک مرد بود که موسی صدر نام داشت. امام صدر بود که غول خفته‌ی [قدرت] شیعیان لبنان را بیدار کرد.»

تاریخچه‌ی حضور شیعیان در لبنان تا زمان امام صدر

کسی دقیقا منشأ حضور اسلاف شیعه در لبنان را نمی‌داند. در هر حال می دانیم که شیعیان لبنان از جهت جغرافیایی در بین اهل سنت شام محاصره بودند و تمرکز اصلی‌شان در منطقه جبل عامل بود.

شیعیان همواره در این منطقه از نوعی خودمختاری برخوردار بودند. حتی در دوره حکومت عثمانی‌ها هم این خودمختاری را حفظ کرده بودند. تا آنکه پادشاه عثمانی، یک سپاهیِ بسیار خونریز به نام احمد پاشا (که به «جزّار» یعنی «سلّاخ» معروف است) را مأمور کرد تا به مناطق شیعه‌نشین شام حمله کرده و آنها را مستقیما زیر نفوذ حکومت عثمانی در آورد. جزار کسی است که یک نویسنده اروپایی در همان زمان به اسم بارون دو توت او را اینگونه معرفی کرده: «وحشی مطلقی است که به نوع بشر حمله ‌می‌کند».

جزار توانست در سال ۱۷۸۱ با وحشی‌گری فراوان شیعیان را شکست دهد، هرچند که مقاومت 
امام صدر با اشاره به سلاحی که در دست‌ها بود گفت: «سلاح، زینت مردان است» [السلاح زینة الرجال] و یارانش را تشویق کرد تا حق مشروع خود را از دولت بگیرند و یا آنکه در راه به دست آوردن حق مشروع خود بمیرند.
سرسختانه‌ی شیعیان در همان زمان هم مثال زدنی بود.

حمله سرکوبگرانه و قمعی جزار، جبل‌ عامل را از موقعیت مرکز اول تعلیم شیعیان خارج کرد. هیچ چیز از تأثیرات این حمله در امان نماند. کمااینکه به خودمختاری شیعیان هم خاتمه داد. در دهه‌های بعدی اهمیت جبل عامل رفته رفته کم و کمتر شد. در واقع سفرنامه نویسان اروپایی که در نیمه دوم قرن ۱۹ از این منطقه عبور کرده‌اند نتوانسته‌اند ناراحتی‌شان را از فقر و بدبختی‌ای که روستاهای جبل‌ عامل را در برگرفته بود و از رکود و رخوت و بی مبالاتی‌ای که ساکنین محلی داشتند، مخفی نمایند.

شانس شیعیان در دوره انتقال حکومت از عثمانی‌ها به قیمومیت فرانسه در آخر جنگ جهانی اول، چندان افزایش نیافت. وقتی هم که تشکیل دولت لبنان در سال ۱۹۲۰ اعلام شد و مرزهایش در سه سال بعد ترسیم گشت، اهالی جبل عامل تبدیل شدند به اهالی لبنان. همسایگان عرب آنها در جنوب، فلسطینی‌هایی بودند که تحت قیمومیت بریتانیا قرار داده شده بودند و حالا مرزهای جدید کسانی را از هم جدا ‌می‌کرد که تا چندی پیش یک جامعه همگون با یکدیگر محسوب ‌می‌شدند.

حتی پس از آنکه لبنان در سال ۱۹۴۳ از فرانسه مستقل شد، شیعیان باز هم به قدر کافی و باتوجه به حجمشان نسبت به دیگر طوایف لبنان، در نظام حکومتی جدید دارای سهم متناسب نشدند.

میثاق ملی که در آن زمان تدوین شد (و در اصل توافقامه‌ای بین اهل سنت و مارونی‌های لبنان بود) مناصب را با توجه به سرشماری‌ای که حدود ده سال قبل یعنی در سال ۱۹۳۲ انجام شده بود تقسیم کرد (جالب است که هنوز هم با گذشت ۸۰ سال، هیچ سرشماری دیگری در لبنان صورت نگرفته است). این سرشماری در همان زمان انجام هم دقتش محل سؤال بود و در هر حال بعد از گذشت یازده سال، قطعا برای چنین مسئله‌ای قابل استناد نبود. طبق این میثاق ملی، مارونی‌ها (که در آن زمان بزرگترین طایفه‌ی لبنان محسوب ‌می‌شدند) صاحب بالاترین مناصب سیاسی و امنیتی از جمله ریاست جمهوری و فرماندهی ارتش لبنان شدند.

در سال‌های اول پس از استقلال، لبنان شاهد دوره شکوفایی اقتصادی به واسطه بخش خدمات بود، و در این امر از موقعیت جغرافیایی‌اش بین غرب و خلیج فارس پر نفت و رو به فعالیت بهره ‌می‌برد.

ولی این شکوفایی در خلال این دوره، چیزی بود که تنها نخبگان حاکم که به خانواده‌های سیاسی با نفوذ متعلق بودند، از آن سود می بردند؛ خانواده‌های بانفوذی که بخش‌های تجاری و مالی را در انحصار خود و بر سیاست کشور هیمنه کامل داشتند.

عایدات این شکوفایی اقتصادی هم عموما در بیروت و بخش‌هایی از منطقه جبل لبنان که مسیحی‌ها در آنجا مستقر بودند هزینه ‌می‌شد. مناطق ثانویه در شمال، وادی البقاع و جنوب که شیعیان در آنجا بودند، شاهد رکود بود. مثلا در سال ۱۹۴۳ حتی یک بیمارستان هم در جنوب لبنان وجود نداشت.

سکونت در مناطق موسوم به «کمربند فلاکت»

زرق و برق بیروت (که درآمدش در دهه پنجاه میلادی پنج برابر مناطق اطرافش بود) ده‌ها هزار شیعه را تشویق می‌کرد که مزارع و روستاهای خود را رها کنند و به دنبال فرصت‌های شغلی تازه راهی بیروت شوند. اکثر این شیعیان در حاشیه جنوبی بیروت [ضاحیه جنوبی] و در محله‌های پرتراکم و غیر بهداشتی به وجود آمده در آنجا مستقر شدند. شیعیان عموما به عنوان کارگران ساختمانی فعال بودند و به بالا رفتن برج‌های سیمانی‌ای کمک کردند که به سرعت خط افق بیروت را محو ‌می‌کرد.

با آغاز سال ۱۹۷۱ میلادی، تقریبا نیمی‌از شیعیان لبنان در ضاحیه جنوبی بیروت ساکن بودند (جایی که به «کمربند فلاکت» مشهور بود)، به علاوه دو منطقه مشخص دیگری که شیعیان در آنجا هم ساکن بودند یعنی بقاع و جنوب لبنان.

نمایندگان سیاسی طایفه شیعه همواره زمینداران شیعه‌ای بودند که سلطه‌ی زمیندارانه‌ی خود را به زیردستانشان تحمیل ‌می‌کردند و آنها را در مقابل سرسپردگی تام در انتخاباتها، به مناصبی منصوب ‌می‌کردند [و بدین ترتیب همواره همین زمینداران به عنوان نمایندگان شیعیان انتخاب ‌می‌گشتند].

با توجه به محدودیت سهم سیاسی شیعیان و شرایط اجتماعی سطح پایین، معلوم بود که محله‌های فقیرنشین و پرجمعیت در ضاحیه جنوبی بیروت زمینی بارور برای رشد ایدئولوژی‌های چپگرایانه (که در دهه پنجاه میلادی همه خاورمیانه را در‌می‌نوردید) خواهند بود. بدین ترتیب جوانان شیعه‌ای که در مناطق پرجمعیت ضاحیه و جو زمیندارانه و فئودالی جبل عامل و بقاع فقیر رشد کرده بودند، احزاب سکولار چپگرا جذبشان ‌می‌کرد؛ احزابی که شعارشان تعطیل نظام فعلی [سیاسی و اجتماعی] و ترویج مساوات در جامعه بود.

... انگار که او خود مسیح است

در اوج این هیجان اجتماعی- سیاسی شیعیان، امام موسی صدر (که در آن زمان ۳۱ ساله بود) در سال ۱۹۵۹ به لبنان آمد.

او چهار سال قبل از آن سفری به لبنان نموده بود و مهمان [علامه] سید عبدالحسین شرف‌الدین شده بود. [علامه] سید شرف‌الدین یکی از اقوام او و بارزترین مرجع شیعیان لبنان در آن زمان بود. [علامه] سید شرف‌الدین که شدیدا تحت تأثیر این روحانی ایرانی باهوش قدبلند قرار گرفته بود، بر جوانی و بی‌تجربگی و کم بودن آشنایی او با لبنان چشم پوشی کرد و او را به [البته با تیزهوشی و به عنوان بهترین گزینه] به عنوان جانشین خود انتخاب نمود.

[حالا سید موسی صدر پس از وفات علامه شرف‌الدین به لبنان آمده بود]. پس از استقرار در شهر صور، اما صدر به سرعت با جامعه محلی درآمیخت. هر جمعه در مسجد عباس شرف‌الدین صور نماز جمعه ‌می‌خواند و با شخصیت‌های پیشرو در شهر هم ارتباط ‌می‌گرفت.

«اولش کسی نمی‌دانست او کیست.» این را عبدالله یزبک ‌می‌گوید که در آن زمان یک تاجر محلی بود و بعدها تبدیل به دستیار امام موسی صدر شد. «من معمولا نماز را به سادات دیگر اقتدا ‌می‌کردم. ولی همیشه حس می‌کردم همه آنها مدام حرف‌های شبیه هم [و تکراری] ‌می‌زنند. فلذا شروع کردم به نمازخواندن با امام صدر [و شنیدن سخنرانی‌های بعد از نماز او]. ناگهان دیدم که حرف‌های جدیدی درباره دین و اقتصاد و اصلاحات اجتماعی ‌می‌شنوم. حرف‌هایی از او ‌می‌شنیدم که تا آن زمان از هیچ کس نشنیده بودم.»

به کمک برخی تخصیص‌های مالی از طرف دولت و همچنین تبرعات دینی، امام صدر دست به یک سری فعالیت‌های اجتماعی زد. اولین حرکتش هم برچیدن گدایی در شهر صور بود. در این راستا اقدام به تأسیس یک صندوق خیریه‌ی محلی کرد و سپس آن را به مرور گسترش داد. همچنین مرکزی برای مطالعات اسلا‌می ‌و چندین مرکز مرتبط با حِرَف و فنون در صور ایجاد نمود. هنرستان فنی جبل عامل که در برج شمالی خارج از شهر صور تأسیس کرد، طرح اصلی‌اش در آن سال‌ها بود. آن هنرستان هنوز و تا به امروز باز است و هم اکنون زیر نظر خواهر امام صدر رباب به فعالیتش ادامه ‌می‌دهد. کما اینکه در بیروت هم یک بیمارستان و یتیم‌خانه‌هایی برای پسران و دختران تأسیس کرد.

امام موسی صدر، با عربی‌اش که با لهجه‌ی فارسی آمیخته بود و با چهره‌ی جذاب و فعالیت گسترده‌اش به سرعت توجه طبقه متوسط [و فقیر] شیعه را به خود جلب کرد و از حمایت آنها برخوردار شد. حالا امام صدر تبدیل شده بود به جایگزین و بدیل ثروتمندان زمیندار سنگدل و همچنین بدیل انقلابیون ترسناک چپگرا. او شخصیتی بود که بین آگاهی جمعی و پیشروی و اصلاح جمع کرده بود.

امام صدر سخت تلاش کرد تا احساس هویت مذهبی واحد را بین شیعیان لبنان (که از نظر جغرافیایی در سطح لبنان پراکنده بودند) تقویت نماید، در همین راستا با روحیه‌ای‌ خستگی‌ناپذیر از این گوشه کشور به آن گوشه دائما در حرکت بود. و به رغم اینکه تمرکزش در کارها بر بهبود شرایط زندگی شیعیان لبنان بود، در عین حال دست یاری‌اش را به سوی گروه‌های دیگر هم دراز می‌کرد (گرچه اینکارش موجب خشم علمای محافظه‌کارتر شد). در همین راستا به صورت مرتب در کلیساها هم سخنرانی ‌می‌کرد. در یکی از این موارد، او قرار بود در کلیسایی در علما الشعب سخنرانی کند (علما الشعب یک روستای مسیحی مارونی در مرز لبنان با فلسطین اشغالی است) ولی وقتی نزدیک منطقه شد دید که راه به دلیل تجمع گسترده و عظیم مرد‌می‌که برای شنیدن سخنرانی او آمده بودند، بسته شده است. فلذا مجبور شد که همراه عبدالله یزبک از ماشین پیاده شود و از طریق مزارع توتون و تنباکوی [کنار جاده] خودشان را به کلیسا برسانند.


یزبک این خاطره را به یاد ‌می‌آورد و ‌می‌گوید: «با سی دقیقه تأخیر به کلیسا رسیدیم. مردم نگران شده بودند. ولی وقتی که رسید، پشت تریبون رفت. حالا همه مردم ‌می‌توانستند صدای او را بشنوند. مردم از رسیدن او و شنیدن صدایش از خود بی‌خود شدند. مسیحی بودند، ولی شروع کردند مثل مسلمانان فریاد زدن: «الله اکبر، الله اکبر ...». مردم طوری با او مواجه ‌می‌شدند که گویی خود مسیح ظهور کرده است. مسیحیان خیلی به من ‌می‌گفتند که خوشحالند از اینکه شخصی مثل او را در بین خود دارند.»

امام صدر [با این فعالیت‌هایش] دشمنی ثروتمندان زمیندار شیعه (که در جای خود مستحکم شده بودند) را برانگیخت، اینان حس می‌کردند که این روحانی فعال، تهدیدی برای پایگاه آنها در بین شیعیان است و او با تأسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان در سال ۱۹۷۶ (به صفت اصلی‌ترین دستگاه نمایاننده‌ی شیعیان لبنان) نفوذ آنها را به خطر انداخته است. در سال بعد هم امام صدر «حرکة المحرومین» را تأسیس کرد که تبدیل شد به وسیله اصلی او برای ادامه فعالیت‌های مرد‌می ‌و اجتماعی‌اش در حمایت از افراد فقیرتر اجتماع. این جنبش، اولین سازمان سیاسی و اجتماعی شیعیان لبنان در چنین سطح گسترده‌ای بود.

شکل‌گیری «فدائی‌ها» [الفدائیین]

در نیمه دوم دهه شصت میلادی امام موسی صدر دریافت که در سایه ظهور رزمندگان فلسطینی [فدایی‌ها] در جنوب لبنان به اضافه آشکار شدن نشانه‌های درگیری با اسرائیل از طریق مرزهای جنوبی، تلاش‌های او برای بسیج سیاسی و اجتماعی شیعیان با پیچیدگی بیشتری مواجه است.

لبنان هم مانند دیگر کشورهای هم‌مرز با فلسطین، تعداد زیادی از آوارگان فلسطینی را پس از جنگ اول اعراب با اسرائیل، یعنی درست پس از اعلام تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، در خود جای داده بود. در اواخر دهه پنجاه میلادی، در بین این فلسطینی‌ها گرو‌های مبارزی پدیدار شدند که قائل به مقاومت مسلحانه در برابر اسرائیل بودند. از مهم‌ترین گروه‌هایی که در آن دوران ظهور کرد جنبش فتح به رهبری یک مهندس جوان به نام یاسر عرفات بود.

اولین عملیات‌های نظا‌می ‌فتح محدود و پراکنده و بعضا ناموفق بود (اولین این عملیات‌ها از خاک لبنان به سمت فلسطین آغاز شد و زمان آن ژوئن ۱۹۶۵ بود). ولی این وضع پس از جنگ شش روزه در ژوئن ۱۹۶۷ تغییر کرد. جنگ شش روزه پس از هجوم غافلگیرانه‌ی اسرائیل ضد مصر و سوریه و اردن آغاز شد. وقتی شش روز بعد موافقتنامه آتش بس امضا شد، اسرائیل به صورت کامل باریکه غزه و کل صحرای سینا از مصر و کرانه باختری رود اردن (ازجمله قدس شرقی) از اردن و بلندی‌های جولان از سوریه را تصرف کرده بود و بدین ترتیب وسعت دولت عبری را تنها ظرف شش روز، سه برابر نموده بود.

لبنان از دخالت مستقیم در این جنگ اجتناب کرد ولی استیلای سریع اسرائیل بر جولان سوریه، تأثیراتی بر آینده‌ی سیادت لبنان بر سرزمین‌هایش و بر امنیت منطقه ای ‌می‌گذاشت.[در همین جنگ روستای الغجر و مزارع شبعا و تپه‌های کفرشوبای لبنان هم در آن منطقه توسط اسرائیل اشغال شد].

فتح لند! [سرزمین سازمان فتح]


پس از آنکه اسرئیل در جنگ ۱۹۶۷ طعم شکست را به ارتش‌های عربی چشاند، جنبش رو به رشد مسلحانه‌ی فلسطینی‌ها تبدیل به نیرویی جذاب شد. در اکتبر ۱۹۸۶ رزمندگان فلسطینی کم کم از اردوگاه‌های آوارگان پا بیرون گذاشته و شروع به تأسیس پایگاه‌های نظا‌می‌ در جنوب لبنان در جوار مرز با اسرائیل [فلسطین اشغالی] نمودند. [به دلیل حضور پررنگ نیروهای سازمان فتح در جنوب لبنان، و در اختیار گرفتن عملی آن مناطق، به جنوب لبنان «فتح لند» گفته می‌شد.]

حکومت لبنان هم با نگرانی این وضع حاکم شده بعد از جنگ ۱۹۶۷ را زیر 
مردم از رسیدن امام صدر و شنیدن صدایش از خود بی خود شدند. مسیحی بودند، ولی شروع کردند مثل مسلمانان فریاد زدن: «الله اکبر، الله اکبر ...». مردم طوری با او مواجه ‌می‌شدند که گویی خود مسیح ظهور کرده است. مسیحیان خیلی به من ‌می‌گفتند که خوشحالند از اینکه شخصی مثل او را در بین خود دارند.»
نظر داشت. پیش از آنکه رزمندگان فلسطینی به صورت جدی حملاتشان به اسرائیل را از خاک لبنان را آغاز کنند، اسرائیل به لبنانی‌ها یک نمونه نشان داد که اگر دست و پای سازمان آزادیبخش فلسطین را جمع نکنند، باید منتظر چه چیزی باشند: در ۲۶ دسامبر، دسته‌ای از کماندوهای اسرئیلی در فرودگاه بیروت از هلی‌کوپترهایشان پیاده شدند و با در اختیار گرفتن اوضاع، سیزده هواپیما از هواپیماهای موجود در فرودگاه را منفجر کردند که در بین آنها ۸ هواپیمای غیرنظا‌می ‌لبنانی متعلق به خطوط هواپیمایی «خاورمیانه» قرار داشت. [این عملیات در پاسخ به عملیات‌های مقاومت فلسطینی که از خاک لبنان انجام ‌می‌شد صورت گرفت].

اعتراضات مردمی‌ای که پس از این قضیه در لبنان به راه افتاد، دولت لبنان را مجبور به استعفا کرد.

در آوریل ۱۹۶۹ درگیری‌های شدیدی بین ارتش لبنان و سازمان آزادیبخش فلسطین در جنوب لبنان در گرفت و به سرعت به خیابان‌های شهرهای لبنان کشیده شد. عملیات فلسطینی‌ها شدت تنش‌های لبنان را در سایه تقسیم قدرت بین نخبگان مارونی (که کاملا اوضاع را در قبضه داشتند و در مناصب خود مستحکم شده بودند) با مسلمانان و برخی مجموعه‌های چپگرا افزایش داد: دسته‌ی اول [یعنی مارونی‌ها] از قدرت رو به رشد سازمان آزادیبخش فلسطین و از توانایی یافتنش در تغییر اوضاع [موجود در کشور] خشمگین بود در حالیکه دسته دوم، فلسطینی‌ها را همپیمانانی مفید در نبرد خود برای دست ‌یافتن به سهم بیشتر در حکومت ‌می‌یافتند.

[پس از درگیری‌های شدید آن سال بین ارتش و فلسطینی‌ها] نهایتا مجموعه‌ای از تفاهمات حاصل شد که طی موافقتنامه ای در اکتوبر ۱۹۶۸ بین حکومت لبنان و سازمان آزادیبخش فلسطین به امضا رسید و به «توافقنامه قاهره» معروف شد. در این توافقنامه به فلسطینی‌ها حق مشارکت در درگیری‌های مسلحانه ضد اسرائیل داده ‌می‌شد «به شرطی که با دو موضوع اساسی سیادت لبنان و امنیت لبنان هماهنگ باشد.»

آغاز سال ۱۹۷۰ همزمان شد با زیاد شدن حملات فلسطینی‌ها به اسرائیل از خاک لبنان، و این چیزی بود که صورت‌گرفتن عکس‌العمل‌های شدید از طرف اسرائیل را حتمی‌ می‌کرد. در همین راستا در ماه جولای اسرائیلی‌ها برای اشغال دامنه کوه مزارع شبعا دست‌به‌کار شدند (این دامنه جایی بود که فلسطینی‌ها از آنجا ضد ساحل شمالی الجلیل حملات خمپاره‌ای انجام ‌می‌دادند). مهندسین اسرائیلی به وسیله خودروهای مهندسی راه‌های امدادی به دامنه کوه کشیدند، و مراکزی نظامی‌ای در خط مقدم بر روی بلندی‌های صخره‌ای مشرف بر کفرشوبا و شبعا احداث کردند. کشاورزان و رعایای باقی مانده هم که با سرسختی در مقابل سخت‌گیری‌های قبلی سربازان اسرائیلی پایداری کرده بودند، مجبور به ترک اراضی‌شان شدند. حالا اسرائیلی‌ها با این مراکز جدید نظامی‌شان در بالای تپه، ‌می‌توانستند بر بخش بزرگی از جنوب شرق لبنان اشراف داشته باشند.

سال ۱۹۷۴ که آغاز شد، دیگر روزی نبود که جنوب لبنان شاهد تعدی‌های مرزی سربازان اسرائیلی یا خمپاره‌باران یا حملات هوایی نباشد. هرچند سازمان ملل در سال ۱۹۷۲ (بنابه درخواست لبنان) سه مرکز مراقبت، در طول مرزها ایجاد کرده بود ولی این مراقبین غیرمسلح سازمان ملل هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند جز اینکه تعداد زیرپا گذاشتن قوانین توسط اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها را ثبت کنند و گزارش‌هایی درباره خسارات و تلفات در طرف لبنانی تهیه کنند و اساسا اجازه دخالت مستقیم را نداشتند.

بعد از هجوم یک فدائی فلسطینی به اسرائیلی‌ها از طریق مرزهای لبنان در ‌می ‌۱۹۷۴، دولت اسرائیل تصمیم گرفت که مرزهایش با لبنان را مسدود کند؛ از طریق کشیدن دیواری با ارتفاع دو متر و هفتاد سانتیمتر و مجهز به سیستم‌های کاشف حرکت، همچنین کشیدن سیم خاردار و ایجاد مسیرهای خاکی برای کشف جای پای نفوذکنندگان. اسرائیل همچنین یک مرکز مراقبت نظا‌می‌ در طول مرز ایجاد نمود. همینطور در طرف لبنانی دیوار، گیاهان را از زمین کند و زمین را مین‌گذاری نمود. همچنین برای مراقبت‌های شبانه استفاده از پرژکتور و گلوله منور را در دستور کار گذاشت.

اسرائیل تعداد گشتی‌هایش برای مراقبت در داخل لبنان را هم افزایش داد: تانک‌های اسرائیلی سربازان را در طول روز داخل مرزهای لبنان ‌می‌برد و در مراکز مشرف بر اراضی شمال متمرکز ‌می‌شد. دولت لبنان هم در این راستا شکایت‌هایی رسمی ‌تقدیم سازمان ملل کرد ولی از ارتش خواسته شد که دخالتی نکند.

اسرائیل در این زمان با پیش گرفتن سیاست تنبیه لبنانی‌های جنوبی ‌می‌خواست حکومت‌ لبنان را مجبور کند که تدابیری ضد نیروهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین اتخاذ کنند. ولی لبنان، کشوری بود کوچک و ضعیف، که بین جهت گیری‌ها و وابستگی‌های مختلف طائفه‌ای و مذهبی و ایدئولوژیک رقیب و بین اختلافات اجتماعی تقسیم شده بود. روی همین حساب حکومت لبنان نتوانست به اجماعی درباره کیفیت برخورد مناسب با سازمان آزادیبخش فلسطین برسد، چیزی که اهالی جنوب لبنان را زیر باران‌های نعمات جنگی فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها قرار داده بود!

شکل گیری «أمل»

امام موسی صدر دولت لبنان را تشویق می‌کرد که جنوبی‌ها را از این وضعیت ناخوشایند نجات دهند، ولی تلاش‌هایش بی نتیجه بود.

امام موسی صدر مناسب می‌دید که مجددا نفرت خود از اسرائیل و حمایتش از حق فلسطینی‌ها در بازپس‌گیری کشورشان را تکرار کند.

با وجود این تصریحات و با وجود احساس همدلی حقیقی و صادقانه‌ای که نسبت به فلسطینی ها داشت، امام صدر می‌توانست یقین داشته باشد که کارهای سازمان آزادی‌بخش فلسطینی در جنوب لبنان برای پیروان او خرابی و بدبختی و فلاکت به بار می‌آورد.

امام موسی صدر کم کم داشت حس می‌کرد جمع‌کردن بین حس همدلی صادقانه‌ای که نسبت به فلسطینی‌ها دارد و ‌حرکات سازمان آزادی‌بخش فلسطینی در جنوب لبنان دارد سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود [به گفته‌ی بسیاری از سیاسیون لبنانی، از جمله رئیس جمهور بعدی لبنان امین جُمَیّل، برخی اعضای سازمان آزادی‌بخش فلسطین در این دوره به تنها کاری که نمی‌پرداختند تلاش برای آزادسازی فلسطین بود و همه‌ی کارشان شده بود ظلم و ستم به مردم.]

در اوایل سال ۱۹۷۴، امام موسی صدر صبرش در برابر بی‌مبالاتی و ناتوانی حکومت لبنان به سر آمد و تصمیم گرفت خودش شخصا مشکلات موجود را رفع کند و برای اولین بار، «دست بردن به سلاح» را به عنوان وسیله‌ای برای دفاع از جنوبی‌ها و گرفتن حقوق محرومان، مطرح نمود.

این حرکت را نباید نوعی انحراف در مسیر این روحانی «معتدل» به حساب آورد. او [با توجه به تجربه این سالیانش در لبنان] فهمیده بود برای درست شدن امور راهی ندارد که به روشی مبتنی بر قدرت دست بیازد.

چنین بود که امام صدر در مقابل تجمع گسترده‌ی مردمی در روستای بدنایل در بقاع، لحن همیشگی‌اش را کمی تغییر داد و خطاب به پیروانش گفت: «ما هیچ گزینه‌ی دیگری جز انقلاب و سلاح نداریم.»

و یک ماه بعد از سخنرانی بدنایل بود که آن اتفاق عظیم در بعلبک رخ داد و امام صدر با لحن جنجال برانگیزی اعلام کرد : « سلاح، زینت مردان است.» امام صدر از عشائر شیعه‌ی بقاع خواست که درگیری‌های قدیمی‌شان را کنار بگذارند و به نیروی جدیدی که می‌خواهد برای دفاع از جنوب در مقابل اسرائیل تأسیس کند بپیوندند.

چندی پس از تجمع گسترده‌ی مردمی در بعلبک، تجمع گسترده‌ای هم در صور برگزار گردید. این تجمعات مردمی کمک کرد که «حرکة المحرومین» در وجدان جمعی مردم جا بیفتد.

هرچند حرکة المحرومین را امام در هفت سال پیش از آن تأسیس کرده بود، ولی تا آن زمان یک سازمان به معنای خاصش به حساب نمی‌آمد و تا قبل از اوایل سال ۱۹۷۴ نمی‌شد روی آن حساب کرد.

پس از آن تجمع‌های گسترده‌ی مردمی، امام صدر شروع کرد به جذب رزمندگان داوطلب تا یک مجموعه‌ی مسلح به عنوان شاخه‌ی نظامی حرکة المحرومین درست کند و این گروه، مأموریت دفاع از جنوب در برابر اسرائیلی‌ها را به دوش بکشد.

بر روی این مجموعه نام «افواج المقاومة اللبنانیة» [امواج مقاومت لبنان] گذاشته شد که سرواژه‌اش می‌شد «اَمَل» [که خودش به معنای امید بود].

عقل حمیّة که در آن زمان دانشجو و از پیروان امام صدر بود؛ به یاد می‌آورد:

«امام صدر در سال ۱۹۷۴-۱۹۷۵ شروع کرد به بازدید از دانشگاه‌ها و از دانشجویان دعوت می‌کرد که به امل بپیوندند. امام موسی صدر روابط خوبی با روشنفکران شیعه برقرار کرد و آنان را قانع نمود که همراه با فلسطینی‌ها در نبرد با اسرائیل نقش ایفا کنند. ولی خب این کار چندان آسان نبود، چون در آن زمان روابط شیعیان و فلسطینی‌ها [به دلیل حرکات برخی فلسطینی‌های مسلح در جنوب لبنان] بد بود.»

امام صدر و عرفات با هم توافق کردند که سازمان فتح، به آموزش نیروهای امل در پادگان‌هایی که امل به تازگی در بقاع شرقی تأسیس کرده بود کمک نمایند. امام صدر می‌خواست با این کار ضمن فراهم آوردن آموزش نظامی برای کادر‌های امل، روابط شیعیان و فلسطینی‌ها را هم تقویت نماید.

بدین ترتیب فتح، مسئول سازماندهی و آموزش نیروهای امل، با نهایت مخفی‌کاری، شد. به رغم همه‌ی اینها، تصویر صلح و تسامحی که امام صدر ترسیم کرده بود، اگر معلوم ‌می‌شد که او هم مانند دیگر رهبران سیاسی لبنانی وارد بازی تأسیس میلیشا [گروه شبه‌نظامی] شده است، دچار ضربه می‌گردید.

ولی سرنوشت، راه خودش را می‌رفت: در آوریل ۱۹۷۵ حالت‌ تنش در لبنان وارد فاز سنگین‌تری شد؛ تا آنکه کار به آغاز جنگ داخلی رسید. سه ماه بعد و در آغاز ماه جولای، یک مربی فتح در اردوگاه آموزشی امل در عین التینة در تپه‌های شرق بعلبک، به صورت غیرعمدی موجب انفجار یک مین ضد تانک شد.

در این انفجار، سی نفر از اعضای امل کشته شدند و ده‌ها نفر هم مجروح گشتند. امام صدر که همین چندی پیش برای پایان دادن به جنگ داخلی لبنان دست به اعتصاب غذا زده بود و این اعتصاب غذا با حمایت گسترده ی مردمی مواجه شده و به تازگی به این اعتصاب غذا پایان داده بود، مجبور شد اعتراف کند که او یک گروه شبه‌نظامی تأسیس کرده است.

به رغم اینکه اصرار او بر اینکه هدف امل، فقط دفاع از جنوب در برابر اسرائیل است، اما در هر حال؛ اینکه حالا او خودش فرمانده یک گروه شبه نظامی بود، اعتصاب غذایش ضد جنگ داخلی را غیر واقعی نشان می‌‌داد.

ما به دامان اسرائیل پرتاب شدیم!


در همین اثنا، جنوب لبنان از هول و هراس اولیه‌ی جنگ داخلی که در شمال لبنان شدت گرفته بود به دور ماند چرا که اکثریت اعضای سازمان آزادی‌بخش فلسطین برای نبرد در خطوط جنگ در بیروت، از جنوب رفته بودند.

با همه اینها، تکانه‌های جنگ داخلی به جنوب لبنان هم رسید و در ژانویه‌ی ۱۹۷۶، درگیری و شکاف در ارتش موجب شد که بخشی از اعضای ارتش به گروه‌های شبه نظامی ملحق شوند یا آنکه سربازانِ بدون فرمانده، خیلی ساده به خانه‌هایشان بازگردند!

به رغم نگرانی نخست‌وزیر وقت اسرائیل اسحاق رابین از کشیده شدن به صحنه‌ی سیاسی پیچیده و بی‌رحم لبنان، او در نهایت موافقت کرد که برای مسیحی‌های روستاهای جنوبی لبنان که خود را در محاصره‌ی سازمان آزادی‌بخش فلسطین و شبه‌نظامیان چپ‌گرا می‌دیدند، کمک بفرستد و از گروه‌های شبه‌نظامی در شمال هم حمایت مادی نماید. رابین در تشریح تصمیمش گفت:

اسرائیل به مسیحیان لبنانی کمک‌ خواهد کرد که به خودشان کمک کنند.

در کنار مرکز نظامی اسرائیل در منطقه‌ی مقدم در سمت غرب مطلة (که یک شهرک در شمال فلسطین اشغالی است) ، یک گذرگاه مرزی رسمی هم ایجاد شد. اسرائیل اقدام به ایجاد یک درمانگاه کوچک در آب و هوای خوش در کنار یک باغ سیب هم کرد تا به لبنانی‌ها خدمات طبی مجانی ارائه کند.

چیزی نگذشت که باغداران لبنانی شروع کردند به عبور از مرزها برای فروختن محصولاتشان به تاجران اسرائیلی، برخی دیگر هم در کارخانه‌ها و بنگاه‌های تجاری بزرگ و در هتل‌های اسرائیل برای خودشان کار پیدا کردند.

وزیر دفاع وقت اسرائیل شیمون پرز به صورت تمام‌قد به حمایت از روابط تازه آغاز شده با مسیحیان جنوب لبنان پرداخت و در ماه ژوئن رسما اعلام کرد که سیاست «مرز دوستی» [اشاره به مرز لبنان با فلسطین اشغالی] را در پیش خواهد گرفت.

مسیحیان جنوب لبنان به خطرات همکاری با اسرائیلی‌ها کاملا آگاه بودند و هیچ شکی در این تبعات نداشتند، ولی حس می‌کردند به دلیل محاصره شدنشان توسط سازمان آزادیبخش فلسطین 
شهرت سید محمد حسین فضل الله به عنوان یک سخنرانِ دارای شخصیتی دوست‌داشتنی، به سرعت گسترده شد، کسی که نظراتش درباره‌ی اسلام در جهان معاصر فقط در بین فقرای بی سواد منطقه‌ی النبعة طرفدار نداشت، بلکه حتی دانشجویان تحصل‌کرده در دانشگاه‌ها هم جذب نظرات او شده بودند.
و جدا افتادنشان از بیروت، گزینه‌ی دیگری در اختیار ندارند.

«به نظر شما، چه چیز باعث شد دیوارها را تخریب کنیم و به اسرائیل برویم؟» این سؤالی است که پدر منصور حکیم، کشیش مارونی در قلَیّا می‌پرسد، یعنی اولین روستایی که در جنوب با اسرائیلی‌ها روابط برقرار کرد: «هزاران خمپاره مستمرا بر سر ما می‌بارید. تعداد زیادی از ما دچار مجروحیت شده بودیم. این مجروحان باید به اسرائیل می‌رفتند. ما هیچ گزینه و انتخاب دیگری نداشتیم ... در حقیقت ما به دامن اسرائیل پرتاب شدیم.»

چیزی نگذشت که این همکاری از سطح ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه به سطح حمایت نظامی منتقل شد. در این راستا، ارتش اسرائیل شروع کرد به کمک مخفیانه برای ایجاد یک گروه شبه‌نظامی مرزی محلی که ستون فقرات اصلی آن، نظامیان جدا شده از ارتش لبنان باشند به علاوه‌ی جوان‌های اهل روستاهای مسیحی همان مناطق جنوب.

برخی عناصر تازه جذب‌شده‌ی این گروه شبه نظامی، لباس‌های نظامی زیتونی رنگ اسرائیلی به تن می‌کردند که نوشته‌های روی آن هم عبری بود و تفنگ‌های اسرائیلی داشتند. اسرائیلی‌ها یک واحد تماس هم در مطلة ایجاد نمودند و به همپیمانان تازه‌ی لبنانی خود سی تانک شرمان هم دادند (که البته زمان ساختش به جنگ جهانی دوم یعنی حدودا بیست و پنج سال قبل باز می‌گشت) از دیگر جهیزات اهدائی اسرائیل به این گروه، خمپاره‌اندازهای سبک و تیربارهای سنگین و تجهیزات ارتباطی بی‌سیم و نفربرهای زرهی قدیمی ساخت شوروی بود که بر روی همه‌شان یک صلیب سفید رنگ (که علامت این گروه شبه‌نظامی بود) کشیده شده بود.

گشتی‌های ارتش اسرائیل هم شروع کردند به رفتنِ بیشتر و بیشتر در عمق خاک لبنان و تثبیت حضور خود در داخل خاک لبنان.

ورود ارتش سوریه به لبنان

در همین حال، سوریه چشمش را بر روابط رو به رشد بین اسرائیل و مسیحیان لبنان نبسته بود. رئیس‌جمهور سوریه، حافظ اسد می‌ترسید که اگر گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به اسرائیل در نبرد با چپ‌ها و سازمان آزادیبخش فلسطین به آستانه‌ی فروپاشی برسند، آن وقت اسرائیل برای حمایت از مسیحی‌ها در لبنان دخالت نظامی کند. اگر هم اسرئیل در لبنان دخالت می‌کرد، یعنی آنکه دولت یهودی در لبنان برای خودش جای پا پیدا می‌نمود و با توجه به نزدیکی دمشق به مرز لبنان، این به معنای تهدید دمشق از جانب غربی بود. این تحولی بود که اسد عزمش را جزم کرد تا به آن اجازه‌ی ظهور ندهد.

چیزی که اسد از آن می‌ترسید، در اوایل سال ۱۹۷۶ می‌رفت که محقق شود، وقتی که گروه‌های شبه نظامی مسیحی زیر ضربات سازمان آزادیبخش فسطین و چپ‌ها، داشتند پایگاه‌هایشان را از دست می‌دادند. وقتی که کمال جنبلاط (رهبر «جنبش ملی» چپگرای لبنان) با سرسختی درخواست سوریه برای کم کردن از شدت حملاتش به گروه‌های شبه نظامی مسیحی را رد کرد، اسد به صورت ناگهانی طرف مسیحی‌ها را گرفت و برای حمایت از آنان ارتش سوریه را به لبنان گسیل کرد. حالا اسرائیلی‌ها نشسته بودند و از نابودی سازمان آزادیبخش فلسطین (که دشمنشان بود) توسط دشمن دیگرشان یعنی سوریه لذت می‌برند، واقعا حالت مسخره‌ای شده بود! در عین حال اسرائیلی‌ها شدیدا تأکید داشتند که ارتش سوریه نباید دست به ماجراجویی بزند و به جنوبِ «خط قرمز» بیاید (هرچند که این خط قرمز دقیقا معین نشده بود، ولی عملا کل جنوب لبنان را در بر می‌گرفت).

در ماه اکتبر، چپگراهای لبنانی و سازمان آزادیبخش فلسطین شکست خوردند و نقش تعیین توازن قوا در لبنان به سوریه رسید. حالا سوریه در رأس سی هزار نظامی‌ای قرار داشت که تحت عنوان «نیروهای بازدارنده‌ی عربی» از طرف اتحادیه‌ی عرب [برای جلوگیری از شعله‌ور شدن جنگ داخلی در لبنان] تشکیل شده بود.

آغاز تشکیل «ارتش جنوب لبنان»

ارتش لبنان، برای بازگرداندن بخشی از کنترل دولت بر جنوب کشور، به یکی از نظامیانش به نام سرگرد سعد حداد (که از اهالی مرجعیون در جنوب بود) امر کرد که به جنوب برود و نیروهای باقی ‌مانده‌ی ارتش و گروه‌ شبه‌نظامی مورد حمایت اسرائیل راتحت امر خود درآورد. به دلیل اینکه دولت قدرتی نداشت، ارتش در وضعیت سختی قرار گرفته بود چراکه حالا باید به صورت تلویحی برای سیطره بر جنوب کشور، به همکاری با اسرائیل گردن می‌گذاشت. تنها راه امن و موجود برای رسیدن سعد حداد به مقر جدیدش در جنوب لبنان، از طریق دریا بود. سعد حداد مسافت مسیر مابین جونیة در منطقه‌ی مسیحی‌نشین مرکزی در شمال بیروت تا حیفا در شمال اسرائیل [فلسطین اشغالی] را بر روی یک قایق اسرائیلی مجهز به موشک طی کرد. در ماه‌های بعد، سعد حداد وضعی غیرعادی پیدا کرده بود: گزارش‌هایش را برای فرماندهی ارتش لبنان به بیروت ارسال می‌کرد و حقوق اعضای تحت فرماندهی‌اش را از دولت لبنان می‌فت (مثل مابقی نیروهای شبه‌نظامی مورد حمایت اسرائیل) درحالیکه با ارتش اسرائیل همکاری می‌کرد و از آن دستور می‌گرفت!

در اوایل سال ۱۹۷۷ (و با تحریک اسرائیلی‌ها) سعد حداد دست یه یک سلسله فعالیت نه چندان شدید برای گسترش منطقه‌ی نفوذش پیرامون مرجعیون و قلیّا زد تا بدین ترتیب، روستاهای مسیحی را در طول مرز به هم متصل نماید و یک کمربند امنیتی یکدست تشکیل دهد.

حالا و در حالیکه مابقی لبنان به دلیل حضور سوری‌ها از آرامش و صلح برخوردار شده بود، جنوب لبنان به دلیل حمله‌ی شبه‌نظامیان سعد حداد به روستاهای شیعه‌ی مجاور وارد یک سری جنگ ناپیوسته شد. هرچند که نیروهای حداد اکثرا به دلیل ضدحمله‌های سازمان آزادیبخش فلسطین و چپ‌ها مجبور به عقبگرد می‌شدند. دو طرف ضد هم خمپاره‌باران‌ و توپ‌باران‌های شدیدی داشتند و افزایش تعداد زخمی‌ها در طول مرز با اسرائیل (به قول اسحاق رابین، مرز دوستی) باعث شده بود که دانشجویان پزشکی اسرائیل مدام مشغول کار باشند!

آیت‌الله سید محمد حسین فضل الله و «اسلام پویا»

هرچند تلاش‌های گسترده‌ی امام موسی صدر، علنی‌ترین تلاش برای زیر بال و پر گرفتن شیعیان «محروم از حقوق خود» در لبنان بود، ولی این تنها نیروی محرکی نبود که در شیعیان لبنان اثر گذاشت. بلکه در کنار آن، نوع دیگری از فعالیت‌های دینی (که البته آرام‌تر بود) هم در دهه‌ی هفتاد میلادی در لبنان شروع شد. ریشه‌ی این تلاش نه در عمق تپه‌ها و دره‌های صخره‌ای جنوب لبنان، بلکه در جایی دور در شرق و در حرارت سوزان صحرای جنوب عراق بود: نجف اشرف.

در آن زمان نجف اشرف مرکز اصلی آموزش دادن و آموزش دیدن فقه اسلامی برای شیعیان به حساب می‌آمد، کما اینکه مرکز حضور مراجع اصلی این مذهب بود. هر ساله صد‌ها طلبه به آنجا می‌رفتند تا وارد مدارس اسلامی‌ای شوند که در کنار بارگاه امام علی بن ابی طالب (علیهما السلام) قرار گرفته بود.

نجف، زادگاه سید محمد حسین فضل ‌الله بود. پدر او آیت‌الله سید عبدالرئوف فضل الله بود که شخصیتی بود لبنانی‌الاصل و محترم. سید محمد حسین فضل الله در سال‌های بعد تبدیل شد به مرشد معنوی گروه تازه‌تأسیس حزب‌الله و رهبران آن و تبدیل شد به مهم‌ترین مرجع شیعیان لبنان.

سید فضل الله در سال ۱۹۳۵ در جو پاک نجف به دنیا آمد. از کودکی توجهش معطوف بود به دین و تقوا. کمی که بزرگتر شد به سلک طلبگی درآمد و تنها سیزده سالش بود که شعرها و نوشته‌هایش (که در بسیاری از مجلات فرهنگی مرسوم در جهان عرب منتشر می‌گشت) مورد تحسین بسیاری قرار گرفت.

سید فضل الله در همان سالهای ابتدایی بلوغ که مشغول تکمیل دروس حوزوی بود، مواجه شد با تکانه‌های سیاسی که عراق دهه‌ی پنجاه میلادی را در بر گرفته بود. درست مانند تلاش امام موسی صدر در لبنان که می‌‌خواست جلوی نفوذ و رشد جنبش‌های قومی سکولار عرب در بین شیعیان را بگیرد، سید فضل الله جوان و برخی دیگر از علمای نجف هم متوجه شدند که شعائر دینی در عراق (در سایه‌ی تأثیرگذاری گسترده‌ی کمونیست‌ها و بعثی‌ها) با چه خطراتی روبروست.


سال ۱۹۵۸ که آغاز شد، سید فضل الله به صورت گسترده‌ای در حزب تازه تأسیس «الدعوة» مشغول فعالیت بود. این حزب یک برنامه‌ی عمل اسلامی انقلابی را در دستور کار داشت و مهم‌ترین شخص در آن، آیت‌الله سید محمد باقر صدر (دوست نزدیک سید محمد حسین فضل الله) بود. حزب الدعوة تلاش داشت تا اسلام و موازین اسلامی را به عنوان یک گزینه‌ در مقابل سکولاریسم و ایدئولوژی‌های چپ مطرح کند، و هدف غایی حزب هم تشکیل دولتی اسلامی در عراق بود.

به رغم اینکه سید فضل الله هرگز هیچ سمت رسمی‌ای در حزب الدعوة نداشت، ولی یک حامی پیشرو برای تفکرات این حزب بود که بر آن اسم «اسلام پویا» گذاشته شده بود. سید فضل الله در دهه‌ی شصت روش عملش را پیشرفت داد و همانطور که مشغول تعلیم دیدن و تدریس بود، به ارائه‌ی مباحثی [غیر از دروس حوزوی] هم ‌پرداخت.

آیت‌الله فضل الله، در سال ۱۹۶۶ نجف را به مقصد لبنان ترک کرد، جایی که تا پیش از آن فقظ چند بار به آن سفر کرده بود. وقتی در منطقه‌ی النبعة در شرق بیروت (در یک محله‌ی مملو از آوارگان شیعه‌ی جنوبی و آوارگان فلسطینی) مستقر شد، یک بازرگان محلی از او درخواست کرد که اداره‌ی امور یک گروه اجتماعی-فرهنگی به نام «اسرة التأخی» [خانواده‌ی برادری] را به عهده بگیرد. سید فضل الله اقدام به افتتاح یک مسجد و یک حسینه نمود و شروع کرد به ایراد سخنرانی برای جوانان تا بدین ترتیب آتش اشتیاق نسبت به عقاید چپگرایانه‌ی احزاب سکولار (که در بین جوانان شیعه گسترده بود) را خاموش کند.

در کنار این، سید فضل الله «مؤسسه‌ی شرعی اسلامی» را هم تأسیس کرد که در نوع خودش در آن وقت در لبنان بی‌ظنیر بود و کارش انجام پژوهش‌های دینی پیشروانه بود و از نمونه‌ی مورد استفاده در نجف پیروی می‌کرد.

شهرت سید محمد حسین فضل الله به عنوان یک سخنرانِ دارای شخصیتی دوست‌داشتنی، به سرعت گسترده شد، کسی که نظراتش درباره‌ی اسلام در جهان معاصر فقط در بین فقرای بی سواد منطقه‌ی النبعة طرفدار نداشت، بلکه حتی دانشجویان تحصل‌کرده در دانشگاه‌ها هم جذب نظرات او شده بودند.

سید فضل الله در سال ۱۹۶۶ اتحادیه دانشجویان مسلمان لبنان را به عنوان وسیله‌ای برای جهت‌دهی به جوانان روشنفکر تأسیس کرد تا آنان بتوانند در عین مشغول بودن به حرفه‌های تخصصی خود در جهان سکولار جدید، اسلامشان را هم به کار ببندند.

رهبران آینده‌ی حزب‌الله، جزو اولین افراد جذب شده به سید فضل الله بودند که از جمله ی آنان می‌توان به شیخ راغب حرب اشاره کرد: یک روحانی سرسخت که در نجف تحصیل کرده و حالا امام جماعت مسجدی در زادگاهش یعنی روستای جبشیت در جنوب لبنان بود.

در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی، سید فضل الله و امام موسی صدر فعال‌ترین و پویاترین شخصیت‌های دینی در لبنان بودند. هر دو سخنرانانی زبردست بودند که از آرمان فلسطین حمایت می‌نمودند. امام موسی صدر لاغر اندام، قدر بلند و دارای شخصیتی دوست‌داشتنی بود و نیرویی عجیب داشت که به او امکان می‌داد دائما در تحرک باشد و دیدارها و سخنرانی‌هایی در سراسر لبنان برگزار نماید. اما سید محمد حسین فضل الله قدی کوتاه و ظاهری پرهیبت داشت، با شخصیتی آکادمیک که فعالیت‌هایش متمرکز بود در محله‌ی النبعة. در این بین تأید شدید سید فضل الله بر وحدت بین شیعه و سنی هم نظرها را به خود جلب می‌کرد.

تلاش امام موسی صدر متمرکز بود بر بهبود اوضاع شیعیان در چارچوب نظام موجود لبنان، ولی سید فضل الله خواستار تأسیس یک نظام اسلامی مطابق با زمانه و گردن نهادن به اسلامی جهانی بود که از مرزهای ساخته‌ی دست بشر فراتر برود. هر دو هم نظرات تندی نسبت به اسرائیل داشتند.

اولین فعالیت‌های عماد مغنیة

از جمله‌ی کسانی که در اواسط دهه‌ی هفتاد میلادی [دهه پنجاه شمسی] به صورت منظم در سخنرانی‌های سید فضل الله در مسجد «خانواده‌ی برادری» حاضر می‌شد، جوانی بود لاغر اندام، با صورتی جدی، در اواسط دهه‌ی دوم عمرش با نام عماد مغنیة. عماد مغنیة در سال‌های بعد به عنوان فرمانده نظامی حزب‌الله شهرتی جهانی یافت؛ شخصیتی کارآزموده و با اراده که طراحی بسیاری از عملیات‌های استشهادی و ربایش اتباع غربی در لبنان در دهه‌ی هشتاد میلادی را به او منسوب می‌نمایند.

عماد مغنیة در سال ۱۹۶۲ میلادی متولد شد و در محله‌ای فقیرنشین در ضاحیه‌ی جنوبی بیروت رشد کرد. هرچند می‌دانیم که اصلیت خانواده‌ی او 
دوستان مغنیه و کسانی که او را می‌شناسند او را اینگونه توصیف می‌کنند: «شدیدا باهوش بود»، «دائما حواسش جمع بود»، «انگار اصلا نمی‌خوابید»، «شوخ طبع بود» و «زیاد می‌گفت و می‌‌خندید.»
به منطقه‌ی طیر دبا که روستایی کوچک در تپه‌های شرق صور است، بر می‌گردد. چیز زیادی از کودکی او نمی‌دانیم ولی دوستان دوران کودکی‌اش به خاطر می‌آورند که او ذاتا فرمانده بود؛ از همان کودکی شخصی بود متدین و طرفدار سید محمد حسین فضل الله و وفادار به او. دوستان مغنیه و کسانی که او را می‌شناسند او را اینگونه توصیف می‌کنند: «شدیدا باهوش بود»، «دائما حواسش جمع بود»، «انگار اصلا نمی‌خوابید»، «شوخ طبع بود» و «زیاد می‌گفت و می‌‌خندید.»

در سال ۱۹۷۶، مغنیه به همراهی تعدادی از دوستانش به یک پادگان آموزشی سازمان فتح در نزدیک دامور رفتند. دامور یک روستای مسیحی در کنار راه اصلی ساحلی در جنوب بیروت بود که در ژانویه‌ی همان سال، برخی از اهالی‌اش توسط شبه‌نظامیان فلسطینی و شبه‌نظامیان چپگرا کشته شده و مابقی هم از آنجا بیرون رانده شده بودند.

این پادگان زیر نظر انیس نقاش قرار داشت، کسی که آن زمان یک شخصیت اسطوری‌ای برای اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین بود. امروز، این مرد خوش برخورد با موهای روشنش و محاسنش که حالا خاکستری شده و باعمری بیش از شصت سال، بیش از آنکه یک انقلابی باشد، یک استاد دانشگاه است. انیس نقاش (که یک مسلمان اهل سنت بیروتی بود) در سال ۱۹۶۸ به فتح پیوسته بود. نقاش همکار ایلیچ رامیرز سانچز (معروف به کارلوس) و جزو همان گروهی بود که با تهور فراوان، وزرای نفت اوپک را در سال ۱۹۷۵ در وین به گروگان گرفتند.


بعد از سقوط دامور و افتادنش به دست سازمان آزادیبخش فلسطین، انیس نقاش در آنجا پادگان نظامی کوچکی تأسیس کرد تا به مجوعه‌های مختلف (از گروه‌های کوچک تا افراد) در مدت بیست روز تاکتیک‌ها و مهارت‌های لازم برای به‌کارگیری سلاح را آموزش دهد.

انیس نقاش یادش می‌آید: «عماد مغنیة پیش من آمد و گفت که او و دوستانش یک گروه اسلامگرا هستند و می‌‌خواهند آموزش نظامی ببینند ولی این گروه نمی‌خواهد که به سازمان فتح بپیوندد.» انیس ادامه می‌دهد: «اکثرشان سنشان کم بود. ۱۷-۱۸ ساله بودند. عماد با بقیه متفاوت بود چون خیلی به یادگیری مسائل اهتمام داشت، در حالیکه همه می‌‌خواستند هرچه زودتر دوره تمام شود تا بتوانند با تفنگ، تیراندازی کنند. او تنها کسی بود که در آن دوره، نکته‌ها را یادداشت برداری می‌کرد. مثل بقیه همه‌ی هوش و حواسش پی این نبود که تیراندازی کند.»


انیس نقاش به شاگردانش ضرورت طراحی و نقشه‌ریزی تاکتیکی و استراتژیک را آموزش می‌‌داد و در حین بحث می‌گفت: «برای اینکه جریان مقاومت، فعال و کارآمد باشد، نباید فقط با وقایعی که درحال رخ دادن است تعامل کند، بلکه باید نسبت به مسائل پیش‌دستی داشته باشد تا بتواند عنصر غافلگیری را آنطور که باید و شاید حفظ کند و گام بعدی دشمن را پیش‌بینی نماید.»

انیس نقاش با یادآوری آن روزها می‌گوید: «عادت داشتم که درباره‌ی ضرورت این برایشان صحبت کنم که باید بدانیم یک سال بعد یا دو سال بعد یا سه سال بعد می‌خواهیم چه کنیم. در آن زمان فعالیت‌های احتمالی دشمن چیست؟ انتشار نیروهایش چه وضعی خواهد داشت؟ چه آمادگی‌هایی برای مواجهه با حوادث احتمالی خواهد داشت؟ این چیزهایی بود که از همان اول به عماد یاد دادم.»

انیس، با لبخندی خفیف ادامه میدهد: «مردم خیلی به من لطف می‌کنند که به من می‌گویند تو استاد عماد بوده‌ای. ولی همه‌ی کاری که من کردم این بوده که نکات کلی و اساسی را به او یاد دادم. عماد بعدها از دانشگاه [عملی] مقاومت فارغ التحصیل شد و مکتب مقاومت خاص خودش را برای آموزش به دیگران به وجود آورد.»

آغاز دوستی دو دبیر کل حزب‌الله


سید حسن نصرالله، جوان متدین دیگری بود که هوش و گوشش به سخنرانی‌های سید محمد حسین فضل الله بود. آن نوجوان لاغراندام و خجالتی، که هنوز ده سالش نشده بود که شروع کرد به رفت آمد به «خانواده‌ی برادری» در النبعة در اواخر دهه‌ی شصت میلادی، در سال‌های بعد تبدیل شد به دبیرکل حزب‌الله و شخصیتی محبوب و یکی از پرنفوذترین رهبران جهان عرب که یاران حزب، دوستش می‌دارند و دشمنان حزب با او با احترام تمام رفتار می‌کنند.

سید حسن در سال ۱۹۶۰ متولد شد، او بزرگترین فرزند خانواده در بین ۹ برادر و دو خواهر بود. پدرش (سید عبدالکریم) روی یک چرخ دستی در محله‌ی فقیرنشین کرنتینا در نزدیکی النبعة، میوه و سبزی می‌فروخت. سید حسن نوجوان، وقتش را با قرائت قرآن و فکر کردن درباره‌ی نوشتجات کتب دینی میگذارند. خودش یادش می‌آید از هممان سن ۹ سالگی شدیدا و صد در صد به تعالیم دینی مقید بوده است.


با شروع جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵، خانواده‌ی سید حسن، پیش از آنکه محله به دست شبه‌نظامیان مسیحی بیفتد، مجبور به فرار از آنجا شده و به بازوریة (که از صلح نسبی برخوردار بود) نقل مکان کردند. بازوریه، روستای پدری‌شان بود، روستایی در حاشیه صور در جنوب لبنان که اطرافش پر بود از باغ‌‌های انبوه پرتقال.

بازوریه در اواسط دهه‌ی هفتاد یکی از پایگاه‌های کمونیست‌ها شده بود. آگاهی سیاسی سید حسن به سرعت رو به رشد گذاشت، او شروع کرد به دعوت جوان‌هایی که مثل خودش گرایش‌های دینی داشتند تا به گروه پژوهشی‌ای که در کتابخانه‌ی اسلامی روستا تشکیل می‌شد بپیوندند.

سید حسن در همان سال به جنبش امل پیوست و به رغم اینکه تنها پانزده سال داشت، به عنوان نماینده‌ی جنبش امل در روستایش انتخاب شد.


با همه‌ی اینها، درس خواندن در نجف، سید حسن نوجوان را به خود جذب می‌کرد. بالاخره به بغداد و از آنجا به نجف سفر کرد، درحالیکه یک معرفی‌نامه از یکی از علمای صور همراه داشت و امیدوار بود بتواند آیت‌الله سید محمدباقر صدر (مؤسس حزب الدعوة و دوست قدیمی سید محمد حسین فضل الله) را ببیند.

مراکز دینی شیعیان در اواخر دهه‌ی هفتاد از طرف نظام بعثی عراق زیر فشار بودند. وقتی سید حسن به نجف رسید، یکی از رفقای قدیمی‌اش در لبنان را دید و او به سید حسن هشدار داد که فعلا به دیدار سید محمد باقر صدر نرود چون دیدار با او می‌تواند برایش از طرف حکومت عراق مشکل‌ساز شود. آن رفیق قدیمی گفت که او را با شخصی که جزو نزدیکان سید محمد باقر صدر است آشنا خواهد کرد و آن شخص زمینه‌ی دیدار بین او با آیت‌الله صدر را فراهم خواهد کرد. این واسطه کسی نبود جز سید عباس موسوی.

سید حسن نصرالله سال‌ها بعد یادش می‌آمد: «موقعی که داشتیم می‌رفتیم سید عباس موسوی را ببینیم، اتفاقی در خیابان به خود او برخوردیم. به دلیل رنگ پوستش ابتدا خیال کردم عراقی است. دو روز بود در بغداد و نجف بودم و لهجه‌ی عراقی را یاد گرفته بودم. شروع کردم با سید عباس به لهجه‌ی لبنانی که رنگ و بوی لهجه‌ی عراقی داشت حرف زدن ولی سید عباس خنده‌ای کرد و گفت: من لبنانی‌ام، عراقی نیستم.» این آغاز رابطه‌ی طولانی و ثمربخش بین این دو جوان بود.

سید عباس موسوی که از اهالی روستای کوچک نبی شیت در منطقه‌ی بقاع بود، از نظر سنی، هشت سال از سید حسن بزرگتر بود و از سال ۱۹۷۰ در نجف پیش سید محمدباقر صدر مشغول تحصیل بود. بعد از آنکه به دیدار سید محمد باقر صدر رفتند، آیت‌الله صدر از سید عباس خواست که این جوان تازه رسیده‌ی لبنانی را زیر بال و پر بگیرد و معلم و راهنمای او باشد.

سید حسن نصرالله هجده ماه بعد از آن روز را در کنار گروه کوچکی از طلاب دیگر که همه زیر نظر سید عباس موسوی بودند غرق درس خواندن بود. سید حسن نصرالله سید عباس موسوی را (که بعدها دبیرکل حزب‌الله شد) «پدر، مربی و دوست» توصیف می‌کند.

سید حسن می‌گوید: «زیر نظر سید عباس، گروه ما همه‌ی عادت‌های مرسوم را کنار گذاشت. مطلقا استراحتی نمی‌کردیم. سید عباس تبدیلمان کرده بود یه یک کندوی عسل پرجنب و جوش. ما را تشنه و هلاک یادگرفتن کرده بود.»

ولی درس خواندن سید حسن و دوستانش در آنجا ناتمام ماند، چراکه نظام عراق در اوائل سال ۱۹۷۸ اقدام به اتخاذ تصمیماتی حاد و شدید ضدحوزه‌ی نجف کرده و طلاب لبنانی را دستگیر و از عراق اخراج می‌کرد. سید حسن نصرالله هم برای دستگیر نشدن مجبور شد خودش از عراق بیرون بزند. او به لبنان برگشت و وارد حوزه‌کوچکی شد که سید عباس در بعلبک تأسیس نمود.

حمله‌ی اسرائیل به جنوب لبنان


بازگشت سید حسن نصرالله به لبنان در اواسط ال ۱۹۷۸ همزمان شد با چندین تحول محوری که اثری عمیق بر شیعیان لبنان گذاشت:

در یازدهم مارس، گروه‌ کوچکی از رزمندگان فتح از طریق دریا به شمال فلسطین اشغالی نفوذ کرده و یک اتوبوس حامل مسافران اسرائیلی را ربودند و از جاده‌ی اصلی به سمت تل آویو راهی شدند، در خلال حرکت هم تبادل آتش ادامه داشت. وقتی زد و خوردها تمام شد، همه‌ی فلسطینی‌ها (جز دوتایشان) کشته شدند و از سی و هفت اسرائیلی کشته شده در این قضیه هم بیست و پنج نفرشان وقتی رزمندگان فتح، اتوبوس را با بمب دستی منفجر کردند، زنده زنده سوختند.

اسرائیلی‌ها در این زمان دنبال بهانه‌ای برای وارد شدن به جنوب لبنان و بیرون کردن سازمان آزادیبخش فلسطین از آنجا و تقویت گروه شبه‌نظامی سعد حداد بودند. حالا بهانه‌ی مناسبی گیرشان آمده بود.

شب ۱۴ مارس، اسرائیلی‌ها به جنوب لبنان حمله کردند و از ۴ محور اصلی فی‌مابین راه ساحلی در غرب و منطقه‌ی کوهستانی العرقول در شرق، به سمت شمال راه افتادند. دولت اسرائیل اعلام کرد که قصد اشغال منطقه را ندارد. رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل ژنرال مردخای گور اعلام کرد کرد هدف از این حمله، متصل کردن مناطق مسیحی نشین تحت سلطه‌ی سعد حداد به یکدیگر است تا یک «کمربند امنیتی» در مرز شکل گیرد.

خود سازمان آزادیبخش فلسطین هم انتظار داشت که بعد از ربودن اتوبوس، اسرائیل دست به عملیات بزرگی بزند، ولی حجم این هجوم اسرائیل را چندان دست بالا نگرفت و به سمت شمال لبنان عقب‌نشینی کرد.

روز نوزدهم مارس، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۴۲۵ را تصویب نمود. این قطعنامه خواستار «احترام شدید به تمامیت ارضی، سیادت و استقلال سیاسی لبنان» شده و از اسرائیل خواسته بود «فورا همه‌ی فعالیت‌های نظامی‌اش علیه لبنان را متوقف کند» و «فی‌الفور همه‌ی نیروهایش را از تمامی اراضی لبنان خارج نماید». در این قطعنامه همچنین با حضور نیروهای اضطراری بین المللی در لبنان (UNIFIL) برای نظارت بر عقب‌نشینی اسرائیل و کمک به حکومت لبنان جهت بازگرداندن سیطره‌اش [بر مناطق جنوبی] موافقت شده بود.

اسرائیلی‌ها در ۲۱ مارس با آتش‌بس موافقت کردند. تا آن روز، اسرائیل بخش زیادی از مناطق مابین مرز تا رودخانه‌ی لیتانی را اشغال کرده بود.

در روز ۲۲ می [یعنی دو ماه بعد] اسرائیل اعلام کرد که قصد دارد در روز ۱۳ ژوئن [یعنی حدود سه هفته بعد] نیروهایش را از لبنان خارج کند. ولی در روز عقب‌‌نشینی، اسرائیلی‌ها به جای تحویل دادن نوار مرزی به یونیفل، آن را به همپیمانشان سعد حداد تحویل دادند و این حرکت، مانع انتشار نیروهای حافظ صلح در مرز شد و در عوض موجب محقق شدن وعده‌ی ژنرال گور در تشکیل «کمربند امنیتی»در جنوب لبنان گردید.

اسرائیلی‌ها اجرای قطعنامه ۴۲۵ را رد کردند، و اراده‌ی جهانی‌ای هم نبود که اسرائیلی‌ها را مجبوبه اجرای آن نماید. بدین ترتیب نیروهای صلح‌بان سازمان ملل، خودشان را در محاصره‌ی دو دشمن می‌دیدند: نیروی شبه‌نظامی سعد حداد در جنوب و گروه‌های وابسته به سازمان آزادیبخش فلسطین در شمال.

با سخت‌تر شدن مسیر یونیفل در انجام مأموریت‌هایش، هدفی که برای آن تشکیل شده بود دیگر اساسا معنایی نداشت. (در سال ۲۰۱۱ تعداد نیروهای یونیفل به بیش از دو برابر افزایش یافت، درحالیکه تعداد نیروهای یونیفل که ۳۳ سال پیش از آن در لبنان حاضر شدند فقط ۶ هزار نظامی بود).

مدت زمان زیادی نکشید تا یونیفلِ محاصره شده از دو طرف، شد آماج حملات مداوم رزمندگان سازمان آزادیبخش فلسطین که می‌خواستند به این نطقه نفوذ کنند. از طرف دیگر، فشارهای هر روزه‌ی نیروهای سعد حداد (از طریق خمپاره‌باران و توپ‌باران و آتشبارهای سنگین) هم شروع شده بود.

منبع: خبرگزاری دفاع مقدس
 

 

خبر تکمیلی


برادرانم قبل از تیراندازی و کشته شدن از سوی پلیس در یک فیلم به تشریح انگیزه خود از این جنایت‌ها پرداخته بودند.
کد خبر: ۴۰۳۸۸۲
تاریخ انتشار:۰۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۶-29 May 2014
برادر عاملان تیراندازی مرگبار در شهرستان رامهرمز گفت: برادرانم قبل از تیراندازی و کشته شدن از سوی پلیس در یک فیلم به تشریح انگیزه خود از این جنایت‌ها پرداخته بودند. 

به گزارش مهر، زنگنه اظهار داشت: انگیزه اصلی این جنایت یک قطعه زمین 61 متری بود که طی چند سال گذشته در این رابطه چندین بار اقدام به طرح شکایت کرده بودیم. وی افزود: در این مدت برخی آرا به نفع ما و برخی نیز به نفع طرف دیگر پرونده صادر شد. یک شب نیز در خانه ما را تخریب کردند که شکایت ما در این خصوص به جایی نرسید. برادرانم از این موضوع خسته شده و نمی‌دانم چرا تصمیم به این کار گرفتند. البته آنها قبل از اجرای نقشه شان در یک فیلم ضبط شده به تشریح انگیزه خود پرداختند. 

زنگنه خاطرنشان کرد: هم اکنون این فیلم در اختیار من است و حاضرم آن را به مقامات انتظامی و قضایی تحویل دهم. پس از این جنایت به دلیل اینکه در آن شهرستان امنیت جانی نداشتم به تهران آمدم و در دیداری با دادستان کل کشور به تشریح پرونده پرداخته و از وی برای تامین امنیت جانی خود درخواست کمک کردم. وی تاکید کرد: خانواده مقتولان قصد دارند مرا به رامهرمز کشانده و در آنجا برای انتقام‌گیری نقشه قتلم را اجرا کنند. اگر در این پرونده اتهامی داشته باشم حاضرم در یک دادگاه در شهر تهران محاکمه شده و جوابگوی اتهاماتم باشم؛ این در حالی است که در ماجرای قتل‌ها من هیچ نقشی نداشتم. 

زنگنه افزود: در حال حاضر همراه همسرم در شهر تهران آواره هستم و از دادستان کل کشور می‌خواهم قبل از اینکه اتفاقی ناگوار برای من و همسرم رخ دهد برای تامین جانی ما اقدام کنند. 

بر اساس این گزارش صبح روز دوشنبه دو مرد موتورسوار در شهرستان رامهرمز به دلیل اختلافات ملکی اقدام به تیراندازی به سوی طرفین درگیری خود کرده که در جریان این تیراندازی پنج نفر کشته شدند. دو برادر تیرانداز نیز در جریان تعقیب و گریز با پلیس با شلیک ماموران جان خود را از دست دادند. در حالی که عاملان این جنایت کشته شده‌اند، فیلم ضبط شده از سوی آنها تنها کلید پلیس برای حل معمای این جنایت است.

یک گزارش تاسف آور



مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی گفت: خوزستان بالاترین تلفات و مرگ و میر ناشی از حوادث کار را در کشور دارد. 

به گزارش ایرنا ˈ روزبه کردونیˈ عصرچهارشنبه در گفت وگو با خبرنگاران در اهواز افزود: خوزستان در آمار از کار افتادگی در حوادث رتبه دوم، و در آمار از کارافتادگی کلی رتبه سوم کشور را به خود اختصاص داده است.

وی با بیان اینکه زمان عمده رخداد این حوادث در نوبت کاری صبح و دلیل عمده نیز بی احتیاطی کارگر یا کارفرما است گفت: در برخی شاخص ها نیز خوزستان وضعیت مطلوبی دارد.

مدیرکل دفتر امور آسیب های اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه در حوزه های مختلف مثل مصرف مواد مخدر و تغییر الگوی مصرف آن، افزایش زنان خودسرپرست و زنان سرپرست خانوار و...، شاخص ها تقریبا هشدار دهنده هستند افزود: این آمار نشان از لزوم ایجاد یک حرکت اجتماعی فرهنگی ورسانه ای، افزایش سطح آگاهی، و حساسیت اجتماعی نسبت به این حوزه و تبدیل برخی مسایل به یک مطالبه اجتماعی دارد.

کردونی، با اشاره به ظرفیت رسانه ها و توان خوب تشکل های مدنی در ساماندهی معضلات و کاهش آسیب های اجتماعی گفت: ادعای ریشه کن کردن آسیب ها و مشکلات اجتماعی داعیه گزافی است ولی می توان با بهره گیری از ظرفیت های مختلف موجود در جامعه به سمت کنترل آسیب ها و کاهش دامنه اثرگذاری و تمرکز بر پیشگیری از آنها پرداخت.

وی جامعه دانشگاهی و متخصصان وکارشناسان حوزه اجتماعی را یکی از بازوهای یاریگر بهزیستی و نهادهای فعال در این حوزه برشمرد و افزود: در همه فعالیت ها نیازمند این مشارکت و همیاری هستیم و ازآن استقبال می کنیم.

کردونی با اشاره به از سرگیری فعالیت شورای ساماندهی کودکان کار و خیابانی پس از هشت سال وقفه گفت: با توجه به نواقص موجود درآیین نامه فعلی ساماندهی کودکان کار و خیابانی، درحال بازنگری در این آیین نامه وتدوین بسته سیاستی به منظور حمایت ازاین کودکان هستیم و در این راستا از همه صاحب نظران ، کارشناسان و اساتید دانشگاهی خواسته شده دیدگاه کارشناسی خود را به آدرس asibha@mcls.gov.ir ارسال کنند.

وی اظهار کرد: آمارهفت میلیون نفری که به عنوان کودکان کار در کشور از آن یاد می شود نامعتبر وغیر قابل استناد است، زیرا به لحاظ منطقی وقتی سازمان بین المللی کار، آمار کودکان کارخاورمیانه و شمال آفریقا را شش میلیون و600 هزار نفر اعلام می کند، این شاخص در ایران به تنهایی نمی تواند هفت میلیون نفر باشد.

وی گفت: طبق آمار سرشماری سال 1390جمعیت در حال اشتغال 10تا 14 سال شهری کشور 23هزار و 619نفر و شاغلان 15تا 19 سال شهری هم 323هزار و 494نفر است.




هنگامى که خداوند روح مومن را گرفت، دو فرشته مراقب اعمالش به پیشگاه خداوند عرضه مى‌دارند: خدایا فلان بنده‌ات بنده خوبى بود، در طاعت تو شتابان و در نافرمانیت کند بود.
مشرق- سدیر صیرفی می‌گوید: نزد امام صادق علیه‌السلام بودم. سخن از مومن به میان آمد. آن حضرت علیه‌السلام به من رو کرده و فرمودند: اى اباالفضل! نمى‌خواهى درباره مقام مومن نزد خداوند برایت سخن بگویم؟
عرض ‍ کردم چرا، بفرمایید. 
فرمودند: هنگامى که خداوند روح مومن را گرفت، دو فرشته مراقب اعمالش به آسمان رفته و به پیشگاه خداوند عرضه مى‌دارند: خدایا فلان بنده‌ات بنده خوبى بود، در طاعت تو شتابان و در نافرمانیت کند بود، و اکنون آن را بسوى خود برده‌اى، در این حال چه دستورى مى‌فرمایى؟
خداوند به آنها دستور مى‌دهد: به دنیا بازگشته و در کنار قبر بنده ام باشید. مرا تحمید، تسبیح، تهلیل و تکبیر نموده (*) و این اعمال را براى بنده‌ام بنویسید تا زمانی که او را از قبرش بر انگیزم....

متن حدیث:

ابى رحمه الله قال حدثنى عبدالله بن جعفر الحمیرى عن احمد بن محمد عن الحسن بن محبوب عن سدیر الصیرفى قال کنت عند ابى عبدالله علیه السلام فذکروا عنده المومن فاالتفت الى فقال یاا ابا الفضل الا احدثک بحال المومن عند الله قلت بلى فحدثنى قال فقال اذا قبض الله روح المومن صعد ملکاه الى السماء فقالا ربناعبدک فلان و نعم العبد کان لک سریعا فى طاعتک بطیئا فى معصیتک و قد قبضته الیک فماذا تامرنا من بعده قال فیقول الله لهما اهبطا الى الدنیا و کونا عند قبر عبدى فاحمدانى و سبحانى و هللانى و کبرانى و اکتبا ذلک لعبدى حتى ابعثه من قبره...

«ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال،صفحه 431»

تصاویر جذاب و دیدنی



وقتی شهر سیدنی نور پردازی می شود

 

تصاویر پیش رو مربوط به جشن نور پردازی ویوید در شهر سیدنی استرالیا است.

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Sydney-Harbour-Bridge-the-worlds-most-colourful-coathanger-Vivid-Sydney-2014-2.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Cellular-Tessellation_Campbells-Cove_Walsh-Bay_Lawrence-FurzeyDNSW329.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Cenotaph_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_002.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Digital-Forest_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_001.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Emergence_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_008.jpg

 

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Kaleido-Wall_East-Circular-Quay_Daniel-Boud_DNSW_050.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Nth-Sydney_Lawrence-FurzeyDNSW313.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Opening-Night_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_627.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Sky-Flower_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_011.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_Urban-Tree-Project_Martin-Place_Image-Brett-Hemmings-DNSW_004-1.jpg

 


 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-2014_lighting-the-sails_opera-house_JHORAN_DNSW_62.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-Maritime-Museum-4.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney-Aquatique-Brett-Hemmings-7.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney_James-Morgan_1.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/Vivid-Sydney_James-Morgan_4.jpg


 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/VividSydney_Aquatique_BrettHemmings_21May2014_007.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/VividSydney_GammaWorld_BrettHemmings_21May2014_010.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/VividSydney_PlayMe_BrettHemmings_21May2014_014.jpg

 

http://mj3.persianfun.info/img/93/3/Vivid-Sydney/VividSydney_ThePool_BrettHemmings_21May2014_005.jpg

 

یک گزارش نگران کننده




پس از هرمزگان و فارس به نظر می رسد که اخیرا در اهواز نیز شایعه خفاش شب به سرعت در حال گسترش است و موجی از دلهره در بین همشهریان بوجود آورده است. 
در این باره امیرحسین ناصر از کارشناسان خبره حقوقی استان نوشت : بسم الله الرحمن الرحیم با درود و صلوات به ارواح پاک شهدا و بنیان گزار جمهوری اسلامی ایران امام راحل قدس الله نفس الذکیه و نایب بر حقش مقام معظم رهبری . 
چندی ست افکار عمومی از شایعه حضور باندی با نام خفاش شب و گروه 90 نفر وهابی مشوش و نگران بنظر می رسد و اخیرا نیز در شهرهای فارس، بند عباس و در حال حاضر اهواز موج این شایعه در حال پیشرویست ، لازم دانستم ضمن پیگیری و تحقیقات در این خصوص صحت این جبهه ناپایدار فرهنگی را جویا و افکار عمومی آحاد جامعه راآگاه سازم. پس با هم بخوانیم و تکرار کنیم برای چشم ناپاکان این وطن 
اینجا خوزستان است، قدمگاه هزاران شهید ما ایستاده ایم تا پاسداری کنیم از مال و جان و ناموس وطن، ما ایستاده ایم تا زنان، دختران، فرزندان و آحاد ملت مان آسوده باشند، با هر نژاد، پوست و قومیتی ما ایستاده ایم تا حس آرامش را تسری بخش روح ها و جان های مردمان مان کنیم، مبدا به دل و روح فرزندان شجاع و غیور این مملکت رعشه ای وارد آید شما شیر مردان و شیر زنان حماسه ساز سال های گذشته و امید بخش روزهای آینده اید و اما شرح کوتاهی از ماجرای خفاش شب و 90 وهابی در اهواز:
ماجرا از آنجا آغاز شد که خبری در شبکه های اجتماعی و نرم افزار ارتباطی واتس آپ گوشی های موبایل مبنی بر ورود یگ گروه وهابی به نام خفاش شب به بندرعباس و پس از آن به استان فارس منتشر شد. 
بر اساس این خبر این گروه پس از ربودن دختران جوان توسط خودروی پژو ۴۰۵ لبها و چشمان آنها را می دوختند و پس از آزار و اذیت آنها را می کشتند. این شایعه با انتشار عکسی تکمیل و با سرعت دوچندان در فضای مجازی پیچید.
تا اینکه سرانجام سردار رضا محمدی یگانه، فرمانده انتظامی استان هرمزگان دوشنبه، ۲۹ اردیبهشت ماه با حضور در جمع خبرنگاران از دستگیری عامل انتشار این شایعه خبر داد و افزود : جوانی ۲۰ ساله به نام «س – ش» فرزند شاهین که‌ دانشجو و راننده یکی از آژانس‌های سطح شهر بندرعباس است در ۲۱ اردیبهشت‌ماه به دلیل انتشار شایعه خفاش‌شب در این شهر و فضای مجازی دستگیر شد.
بر اساس سخنان سردار محمدی‌یگانه این جوان انگیزه خود را از انتشار شایعه ربوده‌شدن زنان و دختران توسط خفاش شب ایجاد فضای ناامن، حس و شور جوانی و تحت تاثیر اغوای آن سوی مرزها اعلام کرده و با انتشار عکسی از ماشین خود آن را به عنوان خودروی خفاش شب معرفی کرد و بار دیگر هم از کشته شدن ۹ زن به دست خفاش شب خبر داد.
سه نفر دیگر نیز که در رواج شایعه خفاش شب بندرعباس از طریق صفحه اجتماعی خود در فیس‌بوک نقش عمده‌ای داشتند هم دستگیر شدند؛ یکی از آنان مردی بود که کارمند یکی از ادارات دولتی بندرعباس و متولد سال ۵۸ است و و دو زن دیگر که به ترتیب متولد سال ۵۷ و ۶۳ و هر دو کارمند ادارات دولتی هستند نیز به جرم اشاعه شایعات کذب در دنیای مجازی دستگیر شده‌اند. اما ماجرای عکس منتشر شده و منتسب با این شایعه چیست؟ با جستجوی عنوان”اقدام وحشیانه سعودی ها در مقابل یک زن مسیحی” در اینترنت متوجه می شوید که این عکس نیز مربوط به یک زن مسیحی شاغل در عربستان است که به علت بیان اذکار مسیح مورد خشم صاحب کار خود قرار گرفته و لبان و چشم او دوخته شده است. بنابراین آنچه مسلم است اساس این خبر از بنیان کذب بوده و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد.
در این ارتباط سرهنگ سپهوند رئیس پلیس انتظامی اهواز در خصوص شایعات اخیر پیرامون خفاش شب و آزار و اذیت بانوان توسط گروهی خاص در شهرهای استان گفت: این خبر اصلا صحت ندارد و شایعه ای بیش نیست، ما هم به واسطه عوامل اطلاعاتی و امنیتی به دنبال شایعه کنندگان هستیم.
سرهنگ سپهوند رئیس پلیس انتظامی اهواز در خصوص شایعات اخیر پیرامون خفاش شب و آزار و اذیت بانوان توسط گروهی خاص در شهرهای استان گفت : این خبر اصلا صحت ندارد و شایعه ای بیش نیست، ما هم به واسطه عوامل اطلاعاتی و امنیتی به دنبال شایعه کنندگان هستیم و قطعا آن ها به دلیل ایجاد فضای رعب و وحشت دستگیر خواهند شد.
رئیس پلیس اهواز در ادامه افزود: مردم به شایعات توجه نکنند چرا که عده ای می خواهند در دل مردم ایجاد و ترس و واهمه کنند امنیت پایدار در استان خوزستان برقرار است.
سرهنگ سپهوند گفت: شهروندان هیچ گونه دغدغه ای در این خصوص نداشته باشند و مطمئن باشند که خادمین آن ها با چشمی تیزبین مراقب اوضاع هستند و این موضوع صحت ندارد.

یک گزارش تاسف آور



مدیرعامل تعاونی‌های مرزنشینان خوزستان گفت: تعاونی‌های مرزنشین به دلیل مشکلات مالی فراوان دچار ورشکستگی شده‌اند.

عبدالرحمان جباری عنوان‌کرد: در حال حاضر 32 تعاونی مرزنشین در استان وجود دارند که بدهی‌های فراوانی به شهرداری‌ها، بانک‌ها و اداره‌کل مالیات دارند.

وی افزود: وضعیت مالی تعاونی‌های مرزنشین به‌گونه‌ای است که حتی توانایی پرداخت حقوق کارکنان خود را ندارند.

مدیرعامل تعاونی‌های مرزنشینان خوزستان بیان‌کرد: براساس قانون تعاونی که توانایی پرداخت بدهی‌های خود را ندارد باید به دادگاه مراجعه و دادگاه ورشکستگی آنان را اعلام کند.

جباری با اشاره به عوامل ورشکستگی تعاونی‌های مرزنشین اظهارکرد: تحریم‌ها و نوسانات نرخ دلار عوامل اصلی ورشکستگی تعاونی‌های مرزنشین است. در شرایط تحریم امکان انتقال پول و برای تجارت خارجی مهیا نبود. به همین منظور این تعاونی‌ها درآمد فراوانی را در بخش تجارت خارجی از دست دادند.

اخبار حوادث در استان خوزستان




درگیری بر سر 61 متر زمین در شهرستان رامهرمز با 7 کشته پایان یافت.
 مهر: قاضی افتخاری، معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خوزستان در تشریح این ماجرا به خبرنگار مهر گفت: صبح دیروز درگیری و تیراندازی در یکی از محلات شهرستان رامهرمز به پلیس اطلاع داده شد.

در ادامه با توجه به حساسیت موجود چند تیم از ماموران راهی محل درگیری شدند.

وی افزود: در بررسی های اولیه مشخص شد اختلاف ملکی به میزان 61 متر در یک زمین باعث این درگیری شده بود. دو نفر از یکی از طرفین درگیر با تهیه دو اسلحه کلاشینکف و 16 خشاب راهی ملک مورد نظر شده و با تیراندازی سه نفر از افراد مرتبط با درگیری خود را به قتل رساندند.

همچنین دو نفر از افرادی که در این درگیری هیچ نقشی قرار نداشتند، هدف گلوله قرار گرفته و جان خود را از دست دادند.

قاضی افتخاری خاطر نشان کرد: دو مرد موتورسوار سپس به سمت یک نمایندگی فروش خودرو که متعلق به مقتولین بود، رفته و اقدام به تیراندازی به سمت آنجا کردند که خوشبختانه در جریان این تیراندازی به کسی آسیبی نرسید.

معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خوزستان ادامه داد: ماموران پلیس به تعقیب عاملان این جنایت پرداخته و با اخطار و شلیک تیر هوایی از آنها خواستند که خود را تسلیم کنند، اما دو مرد مسلح به فرار خود ادامه داده که در جریان درگیری با ماموران هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند.

وی افزود: در این درگیری 7 نفر از جمله دو ضارب کشته شدند که تحقیقات پلیسی و قضایی در این زمینه ادامه دارد.

یکی از نزدیکان عاملان این جنایت هولناک نیز به خبرنگار مهر گفت: ضاربان دو برادر بودند که پیش از این نیز تهدید کرده بودند اگر نتوانند در دعوای این ملک پیروز شوند دست به جنایت می زنند.

گزارشی از آلودگی های زیست محیطی خوزستان




میزان دفعات انتشار این بو به حدی رسیده که از دفتر امام جمعه اهواز، استانداری و حتی معاون دادستان اهواز درخواست شد که عامل انتشار این بو شناسایی و با آن برخورد شود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: با پیگیری‌های بسیار، عامل انتشار بوی بد در سطح اهواز شناسایی و اقدامات قضایی در این باره به نتیجه رسید.
 
 احمدرضا لاهیجان‌زاده در جلسه‌ای که امروز(چهارشنبه) به منظور بررسی موضوع انتشار بوی بد در سطح اهواز در معاونت عمرانی استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: یک سالی است که شکایت‌هایی از سوی عموم مردم در سطح اهواز به دلیل انتشار بوی بد به محیط زیست ارایه شده است. همچنین اکنون با آغاز فصل گرما تعداد موارد انتشار این بو نامطبوع افزایش یافته است. همچنین در 6 ماهه اول سال گذشته نیز تعداد شکایت‌ها از این بابت افزایش پیدا کرد.
 
وی افزود: میزان دفعات انتشار این بو به حدی رسیده که از دفتر امام جمعه اهواز، استانداری و حتی معاون دادستان اهواز پیگیری‌هایی صورت گرفت و درخواست شد که عامل انتشار این بو شناسایی و با آن برخورد شود.
 
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان عنوان کرد: برای بررسی موضوع، 4 تیم تشکیل شدند و در محورهای مختلف به فاصله 30 تا 40 کیلومتری از هم به بررسی موارد پرداختند. در این بررسی‌ها مکان‌های دفن زباله، فعالیت‌های نفتی و سایر موارد مورد ارزیابی قرار گرفت. 2 کانون به عنوان عامل شناسایی شدند که یکی از این کانون‌ها محل قدیمی دفن زباله در منطقه برومی است. برای بررسی موضوع جلسه‌ای تشکیل شد که شهرداری فعالیتی در جهت رفع این موضوع انجام داد.
 
لاهیجان‌زاده افزود: بر اساس جهت بادی که اطلاعات آن را از هواشناسی دریافت کردیم نهایتا به بحث اصلی کانون عامل انتشار این بو رسیدیم که کارخانه الکل‌سازی رازی بود؛ این کارخانه، تولیدکننده خمیرمایه و الکل است. "ویناس" ماده‌ای بسیار بدبو است که به عنوان پسماند تولیدات کارخانه بر جای می‌ماند و وارد حوضچه‌هایی می‌شود که برای جمع‌آوری این ماده در نظر گرفته شده است.
 
وی ادامه داد: البته به جز این کارخانه، 2 کارخانه دیگر الکل‌سازی در شهرک صنعتی خرمشهر در مقیاس کوچک‌تر و فعالیت کمتر فعالیت می‌کنند اما آلودگی و انتشار بوی بد را به همان میزان دارند.
 
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: کارخانه الکل‌سازی رازی در سال، 30 تا 32 میلیون لیتر ظرفیت دارد اما ویناسی که تولید می‌کند، حجم بسیاری است و با توجه به این‌که کارخانه فاقد سیستم تصفیه است جمع‌آوری ویناس در حوضچه‌ها صورت می‌گیرد که همین حوضچه‌ها عامل انتشار بوی بد در سطح شهر هستند.
 
لاهیجان‌زاده افزود: 40 هکتار وسعت حوضچه‌ها است که 600 هزار مترمکعب ویناس در آنها جمع شده و کارخانه در شبانه‌روز 100 مترمکعب تولید فاضلاب دارد. با این شرایط، عامل اصلی انتشار بوی بد در اهواز همین کارخانه الکل‌سازی است.
 
وی بیان کرد: اقداماتی که در محیط زیست در این زمینه انجام داد، اقدامات کارشناسی و تحقیقاتی بوده که پس از حصول نتیجه قطعی، اقدام قضایی در این زمینه صورت گرفت.
 
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: علیه این شرکت در دادگاه شکایت کردیم و دادگاه نیز پس از بررسی‌ها، مدیریت کارخانه را محکوم کرد که مدیرعامل شرکت نیز به حکم صادر شده اعتراض  کرد.
 
وی ادامه داد: پس از آن، دادگاه تجدیدنظر تشکیل شد که بار دیگر دادگاه همان حکم را صادر کرد و 2 سال حبس و 4 ماه تعلیق از فعالیت، حکم صادر شده از سوی دادگاه برای مدیرعامل کارخانه الکل‌سازی رازی تعیین شد.
 
لاهیجان‌زاده تصریح کرد: بر اساس این حکم، مدیرعامل اگر نتواند ظرف مدت تعیین‌شده مشکل را حل کند، 2 سال حبس درباره او اجرا خواهد شد.
 
مدیرکل حفاظت محیط زیست در پاسخ به این سوال معاون عمرانی مبنی بر این‌که آیا این واحد صنعتی دارای مجوز ارزیابی زیست محیطی است یا خیر؟ اظهار کرد: صنایع نیشکر برای 7 واحد توسعه نیشکر طرح توسعه واحدهای خود، یک مجوز ارزیابی زیست محیطی اخذ کرده و این مجوز را برای همه واحدها به صورت انفرادی صادر نشده است

یک گزارش نگران کننده



افزایش 198 درصدی زنان بی‌سرپرست کشور؛
زنان بی‌سرپرست و خودسرپرست گرایش بیشتری به مواد مخدر دارند
اجتماعی  16:48:52 1393/03/07
933-3014-5 کد خبر
RSS :: پرینت

مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی گفت: گرایش زنان به مصرف مواد مخدر، بیشتر در زنان بی‌سرپرست و خودسرپرست مشاهده می‌شود.

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- روزبه کردونی در نشست خبری که امروز (7 خردادماه) در اهواز برگزار شد، عنوان کرد: بر اساس آمار کشوری از سال 75 تا 90 ، میزان زنان خودسرپرست و بی‌سرپرست ایران 198درصد رشد داشته است. این امر تهدید بزرگی در زمینه گرایش به اعتیاد است.

 

وی افزود: با افزایش گرایش به زندگی مجردی، افزایش این مساله در میان زنان و افزایش تعداد زنان خودسرپرست نیز در کشور مشاهده می‌شود.

 

وی تصریح کرد: در سالی که با عنوان عزم ملی نام‌گذاری شده، نهادهای مدنی باید در امر سیاست‌گذاری با دولت مشارکت داشته باشند.

 

کردونی با تاکید بر همکاری و همفکری رسانه با دولت و بهزیستی در راستای حل معضلات اجتماعی، گفت: رسانه‌ها با پژوهش می‌توانند در ریشه‌یابی این معضلات به ما کمک کنند.

 

وی که در جمع رسانه‌های خوزستان سخن می‌گفت، عنوان کرد: بالاترین آمار مرگ و میر ناشی از حوادث کار در کشور، مربوط به خوزستان است. در زمینه حوادث ناشی از کار و از کارافتادگی، استان خوزستان در رتبه سوم کشور قرار دارد.

 

مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان این که این حوادث بیش از هر چیز در اثر بی‌احتیاطی اتفاق می‌افتد، اظهار کرد: با اطلاع‌رسانی و مطالبه عمومی می‌توان حوادث ناشی از کار را کاهش داد.

 

وی بیان کرد: خوشبختانه خوزستان در نرخ مرگ و میر ناشی از اقدام به خودکشی جزو چهار استانی است که پایین‌ترین نرخ را دارند.

 

کردونی افزود: با این وجود، خوزستان در گرایش به اعتیاد وضعیت خوبی ندارد که حل این معضل، نیازمند جلب کمک در سطح ملی و حتی بین‌المللی از سوی مسئولان استان برای کنترل اعتیاد است.


قابل توجه آقایان محترم خوزستانی



 18 توصیه همسرانه برای آقایان

 

 


 

 

1. در مقابل همسر خویش, گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ و ناگوار زندگی را با اخم و چهره عبوس مطرح نکنید.
 


2. هدیه دادن مهرو محبت را زیاد می‌کند؛ به مناسبت های مختلف برای همسر خود هدیه ای هر چند کوچک خریداری و با چهره ای شاد و خندان به او تقدیم کنید.
 


3. چنانچه کمبودی در منزل مشاهده می‌شود, با کمال محبت و خوشرویی تذکر دهید.
 


4. در حضور همسر خود, به هیچ وجه از زنان دیگر تمجید نکنید و توانایی های آنا را به رخ او نکشید.
 


5. به بستگان همسر خود مانند پدر و مادر و سایر اقوام وی احترام بگذارید و برای دعوت آنان به خانه خود, قبل از همسر خود اقدام کنید.
 


6. هیچ وقت از معاشرت همسر خود با بستگان صالحش جلوگیری نکنید و در معاشرت و دید و بازدید با بستگان وی پیشقدم باشید.
 


7. با بستگان خود نزد همسرتان در گوشی نجوا نکنید.
 


8. هیچ گاه همسر خود را به ویژه نزد بستگانش تحقیر نکنید؛ توهین و بی احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می‌کاهد.
 


9. هیچ گاه خود را برتر از همسر خود معرفی نکنید. سعی کنید "من" و "تو" در زندگی زناشویی نباشد کلمه "ما" زندگی را گرم و لذت بخش می‌کند
 


10. وقتی که همسر شما عصبانی است, او را با مهر و محبت آرام کنید.
 


11. برای رفتن به مهمانی و گردش, سعی کنید همراه فرزندان و همسر خود باشید و پیشنهاد همسر خود را در این مورد به علت خستگی و کار رد نکنید.
 


12. امتیازات اجتماعی؛ فرهنگی و اقتصادی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله اجتماعی و طبقاتی دارند مطرح نکنید.
 


13. کارهای همسر خود, هر چند کوچک را تحسین کنید. تمجید و ستایش زن به علت روح لطیف و مهربانی که دارد, کلید کامیابی در زندگی زناشویی است.
 


14. در قبال همسر خود, در امور مختلف قدرت نمایی نکنید.
 


15. زحمات و هزینه هایی را که برای پذیرایی خویشاوندان همسر خود صرف می‌کنید, هیچ گاه بر زبان نیاورید.
 


16. همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید و وی را از دست یابی به شادی ها محروم نسازید.
 


17. شادی و خنده های خود را در محل کار خود به جا نگذارید و فراموش نکنید که همسر شما در خانه هم نیازمند شادی و خنده های شماست.
 


18. کمک کردن در انجام کارهای منزل را فراموش نکنید و بدانید همان مقدار که شما در خارج از منزل خسته می‌شوید, زن هم در منزل از کارهای خانه خسته می‌شود و نازمند مساعدت و قدردانی است.

یک افتخار ورزشی برای خوزستان



درخشش دو و میدانی‌کاران ایذه‌ای در مسابقات انتخابی تیم ملی

دو و میدانی‌کاران ایذه‌ای در مسابقات انتخابی تیم ملی خوش درخشیدند.

خبرگزاری فارس: درخشش دو و میدانی‌کاران ایذه‌ای در مسابقات انتخابی تیم ملی

به گزارش خبرگزاری فارس از ایذه، مسابقات دوومیدانی جانبازان و معلولین ایران با درخشش دو و میدانی‌کاران ایذه‌ای به پایان رسید. در این مسابقات که در تهران برگزار شد در بخش بانوان و در ماده پرتاب وزنه و در کلاس f52 زهرا کیانی موفق به کسب مدال طلای این مسابقات شد.

دیگر بانوی دوومیدانی‌کار ایذه‌ای موفق به کسب مدال طلا شد و در بخش آقایان نیز علی امیدی، دارنده مدال برنز مسابقات پارالمپیک چین موفق شد در پرتاب نیزه در کلاس f46 مدال نقره این مسابقات را به خود اختصاص دهد.

این ورزشکاران به اردو تیم ملی جانبازان و معلولین ایران دعوت شدند تا خود را برای مسابقات بین‌المللی تونس و بازی‌های پاراآسیایی کره جنوبی آماده کنند.

دعوت دو ورزشکار ایذه‌ای به اردو تیم ملی دومیدانی ایران

همچنین حمیدرضا صارم و سید احسان موسوی از سوی کادر فنی تیم ملی دوومیدانی ایران به اردو فراخوانده شدند.

این دوومیدانی‌کاران همراه تیم ملی خود را برای مسابقات جهان آماده می‌کنند.

اردوی تیم ملی به مدت 13 روز از اول تیرماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930306000604#sthash.4JubDM6P.dpuf

اخبار روز خوزستان


با اشاره به فعالیت‌های نفتی در تالاب هورالعظیم؛
مدیرعامل آب و برق خوزستان: محیط زیست زیر بار تخلیه آب هورالعظیم نرود
اجتماعی  17:20:43 1393/03/07
933-3114-5 کد خبر
RSS :: پرینت

مدیرعامل سازمان و آب و برق خوزستان به فعالیت مجموعه نفت در تالاب هورالعظیم اشاره کرد و گفت: قرار بود منطقه‌ای که برای فعالیت‌های نفتی در نظر گرفته شده، از آب تخلیه و آب به نقطه دیگری منتقل شود که ظاهرا با تغییر وزیر نفت، آقای زنگنه مخالف احداث سیفون توسط نفت است.

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ محمدرضا شمسایی در جلسه شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون که در معاونت عمرانی استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: گویا مجموعه محیط زیست مجوز فعالیت در این منطقه را به نفت داده است.

 

وی تصریح کرد: محیط زیست نباید زیر بار تخلیه آب نقاطی از تالاب هورالعظیم برود تا چاه نفت زده شود.

 

شمسایی تاکید کرد: می‌دانید که هر چاه نفت حداقل 30 تا 40 سال آینده در آن نقطه فعالیت خواهد کرد و تا این مدت، مجموعه نفت می‌خواهند که آب وارد این نقاط نشود که این امر، اکوسیستم منطقه را بر هم می‌زند.

 

مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان گفت: با توجه به اهمیت موضوع، لازم است جلسه‌ای در خصوص مسایل نفت برگزار شود، چرا که ذی‌نفعان در این موضوع، 5 ارگان هستند که نفت و نیروهای مسلح از جمله آن هستند.

 

شمسایی درباره طرح سامان‌دهی زه‌آب‌های کشاورزی غرب اهواز نیز توضیح داد: این طرح به طور کامل مطالعه و به وزارت نیرو ارسال شده است ولی بحث این است که با اجرای طرح 550 هزار هکتاری اراضی کشاورزی در استان، تکلیف زه‌آب‌ها چیست؟

 

وی ادامه داد: اعتبار مورد نظر شبکه‌های آبیاری سطحی، فرعی و شبکه آبیاری اصلی در قالب طرح 550 هزار هکتاری اراضی کشاورزی ، 5 هزار و 500 میلیارد تومان است که هزار و 800 میلیارد تومان مربوط به زهکش‌های سراسری و 3500 تا 3600 میلیارد تومان اعتبارات مورد نیاز شبکه‌های اصلی است. ابتدا باید شبکه‌های آبیاری اصلی اجرا شود تا شبکه فرعی اجرایی شود که حدود 213 هزار هکتار می‌شود.

 

مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان افزود: مقرر شده جلسه‌ای در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تشکیل شود و اعداد و ارقام عنوام شده، بررسی شود. در خصوص زهکش‌ها نیز باید قبل از سفر ریاست جمهور به استان، طرح به طور کامل به اطلاع ارسال می‌رسید و در کنار اعتبارات طرح 550 هزار هکتاری، اعتبارات زهکش‌ها نیز تامین می‌شد؛ لذا باید برای منابع آن فکری شود.

 

شمسایی در ادامه در خصوص ساماندهی زه‌آب کشاورزی غربی اهواز گفت: واحدهای غربی و پایین‌دست اهواز در گذشته زه‌آب خود را در پیچ کوشک و در عراق تخلیه می‌کردند که این موضوع مورد اعتراض عراق قرار گرفت و پس از آن این واحدها موظف شدند زه‌آب را از آب منطقه جمع‌آوری کنند که این اقدام منجر شد که آنها زه‌آب این واحدها را در همان منطقه، قبل از مرز در داخل کشور و در منطقه‌ای وسیع منتقل کنند.

 

وی خاطرنشان کرد: این منطقه اکنون به تالابی شبیه شده و به نام تالاب ناصری معروف شده است؛ ایجاد تالاب ناصری خیانتی بوده که انجام شده است و باید سریعا آن را خشک و به یک کانال تبدیل کرد.

 

مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان گفت: انتقال آب به این منطقه موجب شده زمین‌های آن به زیر آب برود، بنابراین خشک کردن این آبگیر بسیار ضروری است.

 

شمسایی اظهار کرد: از جمله اقداماتی که با آن مخالفیم تغییر اراضی کشاورزی به مزارع پرورش ماهی است.

 

وی در ادامه با توجه به گزارشی که سرپرست معاونت آب‌رسانی سازمان آب و برق در خصوص روند پیشرفت طرح آبرسانی غدیر در خوزستان ارایه کرد، گفت: برای تکمیل طرح‌آبرسانی غدیر، 50 میلیارد تومان از طریق اوراق مشارکت، 35 میلیارد تومان از محل نقدینگی و 16 میلیارد تومان از اعتبارات قبلی خود، در دست داریم که این منابع در مقابل نیازهای مالی پروژه،  تقریبا صفر است!

 

مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان اظهار کرد: دو راه استفاده از اوراق مشارکت و فایناس خارج باری تامین منابع مالی این طرح وجود دارد که با توجه به این‌که اوراق مشارکت ما را بدهکار می‌کند و عاقلانه نیست یک پروژه مهم و ضروری برای تامین آب شرب مردم به اوراق مشارکت بند شود و از طرف دیگر معلوم نیست که محقق می شود یا خیر و بنابراین تنها راه، استفاده از فایناس خارجی است.

 

شمسایی افزود: با توجه به این‌که 46 درصد هزینه‌های پروژه به ورق و لوله اختصاص داده می‌شود باید از فایناس استفاده کنیم و فایناس به نفع پروژه است و راه دیگری از آن برای تامین منابع مالی نداریم.

 

اخبار آلودگی زیست محیطی در خوزستان


معاون استاندار خوزستان هشدار داد: 
تعطیلی الکل‌سازی در صورت حل نشدن مشکلات زیست محیطی 

اجتماعی  16:29:59 1393/03/07
933-2914-5 کد خبر
RSS :: پرینت

معاون عمرانی استاندار خوزستان به کارخانه الکل‌سازی رازی مهلت داد تا ظرف 15 روز آینده اقدامات لازم جهت حل مشکل انتشار بوی بد در سطح اهواز را حل کند، در غیر این صورت کارخانه به صورت کامل تعطیل می‌شود.

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ احمد سیاحی در جلسه ای که به منظور پیگیری موضوع انتشار بوی بد در سطح اهواز که در معاونت عمرانی استاندار برگزار شد، اظهار کرد:‌ صنعت الکل‌سازی و تولید خمیرمایه در استان، صنعت جدیدی است و این که توانسته ایجاد اشتغال کند، موجب رونق اقتصادی در منطقه شود، تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم در خوزستان داشته باشد و ظرفیت صادرات و بازار داخلی ایجاد کند، همه این موارد را قبول داریم اما در تمام دنیا مطرح است که صنعت باید در خدمت مردم باشد.

 

وی ادامه داد: یکی از مهم ترین مباحث در دنیا موضوعات زیست محیطی است که متاسفانه در کشور ما بنا به دخل و تصرف‌هایی که صورت گرفته، محیط زیست به درستی حفاظت نشده است و به دنبال آن، شاهد وقوع مشکلاتی جدی در تالاب انزلی، تالاب بین‌المللی شادگان، دریاچه ارومیه و 5 تالاب دیگر استان خوزستان از جمله تالاب بزرگ هورالعظیم بودیم. بحث محیط زیست رودخانه‌ها را نیز که در استان خوزستان نقش بسیار اساسی را در تامین آب دارند، باید این موضوعات و مشکلات اضافه کرد.

 

معاون عمرانی استانداری خوزستان گفت: شاید محیط زیست زبان نداشته باشد البته منظور اداره کل نیست! بلکه محیط و محیط زیست است؛ و اگر صدمه‌ای به آن وارد شود شاید در همان مقطع زمانی فریادی برنیاید ولی چند سال دیگر چنان بلایی ایجاد می‌شود که با هزینه‌های بسیار هم جبران نمی‌شود.

 

سیاحی افزود: اولویت همه بایدجلوگیری از ورود فاضلاب خام به رودخانه باشد و اگر سدی زده می‌شود باید قبل از ساخت آن، ارزیابی‌های زیست‌محیطی آن انجام شود، بنابراین با قاطعیت اعلام می کنیم هیچ صنعتی بدون اخذ مجوزهای زیست محیطی اجازه آغاز عملیات ساخته و ساز و فعالیت نخواهد داشت. اولویت این است که محیط زیست سالمی را برای مردم فراهم کنیم.

 

وی عنوان کرد: متولی اصلی این امر، سازمان محیط زیست است و محیط زیست با قاطعیت باید پیگیر مسایل زیست محیطی باشد و ارزیابی‌ها را انجام دهد.

 

معاون استانداری خوزستان گفت: محیط زیست به عنوان متولی این حوزه باید تشخیص دهد که بوی بد منتشر شده در سطح شهر مربوط به کجاست. درست است که استدلال‌های مختلفی وجود دارد اما چرا روز اول که این اتفاق افتاد به حل مشکل فکر نکردیم و چرا پس از تولید حجم بالایی از ویناس و جمع‌آوری آن در حوضچه ها به فکر حل مشکل افتادیم؟

 

وی تاکید کرد: موضوعات را به هم گره نزنید. تاکید می‌کنم که هیچ صنعتی بدون اخذ مجوزهای زیست محیطی کار نکند.

 

سیاحی عنوان کرد: براساس اعلام محیط زیست، این بوی بد که مردم را دچار مشکل کرده، مربوط به کارخانه الکل‌سازی رازی است. بنابراین این کارخانه تا دوشنبه فرصت دارد برنامه زمان‌بندی به همراه اقدامات مورد نظر خود برای حل مشکل را ارایه دهد و تا 15 روز آینده نیز باید مشکل را حل کند، در غیر این صورت این کارخانه تعطیل خواهد شد.

 

تصاویر بسیار خوشمزه








تصاویری برای بازی با روح و روان ...!


ghaza-1.jpg

 

ghaza-10.jpg

 

ghaza-11.jpg

 

ghaza-12.jpg

 

ghaza-13.jpg

 

ghaza-14.jpg

 

ghaza-15.jpg

 

ghaza-16.jpg

 

ghaza-17.jpg

 

ghaza-18.jpg

 

ghaza-19.jpg

 

ghaza-2.jpg

 

ghaza-20.jpg

 

ghaza-21.jpg

 

ghaza-22.jpg

 

ghaza-23.jpg

 

ghaza-24.jpg

 

ghaza-25.jpg

 

ghaza-26.jpg

 

ghaza-27.jpg

 

ghaza-28.jpg

 

ghaza-29.jpg

 

ghaza-3.jpg

 

ghaza-30.jpg

 

ghaza-31.jpg

 

ghaza-4.jpg

 

ghaza-5.jpg

 

ghaza-6.jpg

 

ghaza-7.jpg

 

ghaza-8.jpg

 

ghaza-9.jpg


یک افتخار ورزشی برای خوزستان



نشان طلای بانوی پومسه‌رو خوزستان در آسیا
ورزشی  16:19:27 1393/03/07
933-4581-5 کد خبر
RSS :: پرینت

بانوی پومسه‌رو خوزستانی برای اولین بار در تاریخ تکواندو بانوان استان موفق به کسب نشان طلا مسابقات آسیایی شد.

 

داوود رسول‌زاده، مسوول کمیته پومسه هیات تکواندو استان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- اظهار کرد: این مسابقات روز دوشنبه، پنجم خردادماه در ازبکستان برگزار شد که مریم بهزاد در رده سنی 30 سال به بالا توانست در بخش تیمی دو نفره به مدال طلا برسد.

 

وی بیان کرد: بهزاد با وجود اینکه برای اولین بار بود که در رقابت های برون‌مرزی شرکت می‌کرد اما توانست دست پر برگردد و عملکرد خوبی داشت. او توانست اولین مدال تاریخ تکواندو بانوان خوزستان را کسب کند.

 

مسوول کمیته پومسه هیات تکواندو خوزستان گفت: بهزاد با توجه به این‌که سال 92 در لیگ کشور مقام دوم را کسب کرده بود به مسابقات انتخابی تیم‌ملی دعوت شد که مربی تیم، او را برای این رده سنی و اعزام به این مسابقات انتخاب کرد که در نهایت هم او توانست پاسخ اعتماد مربی تیم‌ملی را بدهد. تیم‌ملی ایران در این مسابقات قهرمان شد.

اخبار سیاسی روز



روزنامه وال استریت ژورنال مدعی شد مدارکی را از منافقین به دست آورده که نشان می‌دهد ایران هسته مرکزی تیم محققان سلاح‌های هسته‌ای را حفظ کرده است.
کد خبر: ۴۰۳۷۲۸
تاریخ انتشار:۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۱-28 May 2014
روزنامه وال استریت ژورنال مدعی شد مدارکی را از منافقین به دست آورده که نشان می‌دهد ایران هسته مرکزی تیم محققان سلاح‌های هسته‌ای را حفظ کرده است.

به گزارش ایسنا، وال استریت ژورنال در گزارشی مدعی شد که گروهک منافقین اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار داده که نشان می‌دهد تهران هسته‌ی مرکزی تیم محققان سلاح‌های هسته‌یی‌اش را فعال و دست نخورده نگه داشته است.

در ادامه این گزارش ادعا شده است: تلاش‌های جمهوری اسلامی ایران برای تولید یک دستگاه انفجاری هسته‌ای به دهه 1980 بر می‌گردد که بنا بر اسناد مربوط به آژانس‌های اطلاعاتی غرب در آن زمان این کشور یک مرکز تحقیقاتی فیزیک وابسته به وزارت دفاع در تهران تاسیس کرده و در آنجا به تحقیقات خود می‌پرداخت. سپس در سال‌های بعد از آن جمهوری اسلامی ایران تحت یک طرح با نام " آماد" مطالعات خود در زمینه سلاح‌های هسته‌ای را محکم کرده است.
این روزنامه همچنین ادعا کرد: طرح آماد آن طور که آژانس‌های اطلاعاتی غرب می‌گویند با پروژه‌هایی شامل به دست آوردن فن‌آوری‌های با کاربرد دوگانه توسعه چاشنی‌های هسته‌ای و آزمایشات پر قدرت مربوط به مواد شکاف پذیر فشرده مرتبط بوده است که طبق گزارشات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعال ترین دوره آن در سالهای 2002 و 2003 بوده است.این ادعاها در حالی مطرح می شود که تاکنون آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای هیچ مدرکی درباره وجود برنامه هسته‌ای نظامی در بازرسی‌های گسترده خود از ایران نیافته است. 

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
در راستای اجرای تحریم‌های کشورهای حوزه خلیج فارس علیه فعالیت‌های تجاری حزب‌الله لبنان، ریاض مجوز یکی از سرمایه‌گذاران دارای تابعیت لبنانی جهت فعالیت رسانه‌ای در عربستان را لغو کرد.
روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابع خود گزارش داد که وزارت کشور عربستان برای شناسایی هویت افراد خارجی اقدامات امنیتی در پیش گرفته که این اقدام با هدف اجرای تصمیم مشترک کشورهای حوزه خلیج فارس جهت محدود کردن سرمایه‌گذاری‌های افراد وابسته به حزب الله لبنان و ایجاد موانعی بر سر معاملات تجاری و مالی آن‌ها است که علت این تحریم‌ها حضور حزب‌الله در درگیری‌های سوریه عنوان شده است.وزارت کشور عربستان رسماً از نهادهای این کشور که وظیفه اعطای مجوز به فعالیت‌های سرمایه‌گذاری را دارند خواست تا قبل از اعطای مجوز به بازرگانان خارجی و بررسی‌های لازم را در خصوص هویت این افراد به عمل آورند.
این امر در زمانی صورت گرفته است کشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش‌اند تصمیم خود برای تحریم‌ فعالیت‌های تجاری حزب‌الله را اجرا کنند.
وزرای کشور شورای همکاری خلیج فارس در نشست خود در بحرین در نوامبر سال گذشته تدابیر امنیتی علیه حزب الله و افراد وابسته به این حزب را تسریع کردند.عبداللطیف الزیانی دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس در این باره گفت: این تصمیم پس از مداخله حزب الله در سوریه صورت گرفته است و تحریم‌هایی در زمینه‌های مالی و بازرگانی اجرا خواهد شد. 



سفیر روسیه در لبنان
سفیر روسیه در لبنان در سخنانی تاکید کرد گفتگوی ایران و عربستان عامل مهمی در حل بحران انتخاب رییس جمهور برای لبنان است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 


سفیر روسیه در لبنان در سخنانی تاکید کرد گفتگوی ایران و عربستان عامل مهمی در حل بحران انتخاب رییس جمهور برای لبنان است.
به گزارش سرویس بین‌ الملل انتخاب ؛"الکساندر زاسپکین" در مصاحبه با روزنامه الانباء کویت با اشاره به اینکه مسکو با تسریع در انتخاب رییس جمهوری جدید لبنان موافق است تاکید کرد: روسیه نامزد معینی برای کرسی ریاست جمهوری لبنان نداشته اما با این وجود از هیچ تلاشی برای انتخاب رییس جمهوری فروگذار نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه گفتگوی ایران و عربستان عامل کمک کننده در حل بحران لبنان است و این حل باید در جهت توافق بر اسم رییس جمهوری جدید باشد گفت: بین انتخابات ریاست جمهوری لبنان و انتخابات ریاست جمهوری سوریه هیچگونه ارتباطی وجود ندارد.



شائول موفاز وزیر سابق جنگ اسرائیل در گفتگو با المانیتور اظهار داشت: بنیامین نتانیاهو در زمینه ی توقف برنامه هسته ای تهران شکست خورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شائول موفاز وزیر سابق جنگ اسرائیل در گفتگو با المانیتور اظهار داشت: بنیامین نتانیاهو در زمینه ی توقف برنامه هسته ای تهران شکست خورده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، موفاز گفت: نتانیاهو در موضوعی که آن را مهمترین مسئله ی ممکن می دانست شکست خورده است: توقف برنامه هسته ای ایران.

وی افزود: اشتباه نتانیاهو آنجا بود که دائما از حمله به ایران سخن می گفت، برای همین است که ما جزئی از توافق هسته ای نیستیم.

موفاز اضافه کرد: آمریکایی ها با ایران مذاکرات محرمانه انجام دادند و در مورد توافق موقتی تصمیم گیری کردند که برای اسرائیل بد است، چراکه به ایران اجازه ی ادامه ی غنی سازی را می دهد.وزیر سابق جنگ اسرائیل بیان داشت: باتوجه به اینکه توافق دائم با ایران می تواند مشابه توافق ژنو باشد، ایران در زمانی کوتاه به کشوری در «آستانه ی هسته ای» تبدیل خواهد شد.

وی ادامه داد: در نتیجه تمام این مسائل، وضعیت استراتژیک ما با شرایط بسیار بدی روبرو شده است.




در روزهای اخیر، موضوع دعوت وزیر خارجه عربستان سعودی از همتای ایرانی خود و چشم‌انداز بهبود روابط میان دو کشور، به بحثی مهم در چهارچوب تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. در این میان، به نظر می‌رسد با وجود همه ارزیابی‌های مثبت، سعودی‌ها حتی در روند بهبود روابط نیز دست از توهمات خود برداشته و اوضاع را به گونه‌ای دیگر می‌بینند.
کد خبر: ۴۰۳۷۱۶
تاریخ انتشار:۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۷-28 May 2014
مطبوعات سعودی: ترس ایران از عربستان، عامل بهبود روابط دوجانبه است!در روزهای اخیر، موضوع دعوت وزیر خارجه عربستان سعودی از همتای ایرانی خود و چشم‌انداز بهبود روابط میان دو کشور، به بحثی مهم در چهارچوب تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. در این میان، به نظر می‌رسد با وجود همه ارزیابی‌های مثبت، سعودی‌ها حتی در روند بهبود روابط نیز دست از توهمات خود برداشته و اوضاع را به گونه‌ای دیگر می‌بینند.به گزارش «تابناک»، در پی اعلام خبر دعوت رسمی سعود‌الفیصل، وزیر خارجه عربستان سعودی از محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، شمار بسیاری از مطبوعات عربستان و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، توجه خود را به چشم انداز بهبود روابط دو کشور معطوف کرده و از آنچه «ابتکار» سعودی‌ها در احیای روابط با ایران می‌خوانند، تقدیر کرده‌اند. 
در این میان، برخی مطالب منتشره در این مطبوعات و رسانه‌ها ـ که اتفاقاً در میان مطبوعات دارای وابستگی بیشتر به خاندان سعودی نیز منتشر می‌شود ـ به جای طرفداری از برقراری روابط منطقی و مبتنی بر احترام متقابل میان دو کشور، درصدد القای این‌ هستند که ایران به دلیل «نیاز»‌ یا «ترس» خود در مقابل عربستان، ‌‌با این کشور رابطه برقرار کرده است. 
نمونه‌ای از این مطالب، امروز در روزنامه «عرب نیوز» عربستان منتشر شده که از جمله مطبوعات وابسته به خاندان سعودی به شمار می‌رود. در این مطلب، با اشاره به بخشی از بیانیه منتشره از سوی سعود الفیصل در دعوت از طرف ایرانی، ابراز تمایل ایران به برقراری روابط عامل این دعوت عنوان شده و به نقل از وی آمده است: «صحبت‌هایی درباره تمایل به احیای پیوند‌ها میان دو کشور وجود داشته که از سوی مقامات ایرانی، یعنی رئیس جمهور و وزیر خارجه این کشور بیان شده است». 
در ادامه این مطلب، عرب نیوز گفت‌و‌گویی را با یک کار‌شناس سیاسی سعودی انجام داده که در آن، کار‌شناس مذکور ابراز امیدواری کرده، «ایران پیشنهاد عربستان برای تحکیم صلح و ثبات در منطقه را جدی بگیرد». 
این کار‌شناس همچنین مدعی شده، عربستان همواره به دنبال روابط بهتر با ایران بوده است؛ به عبارت دیگر، مسئولیت تیرگی روابط موجود میان دو طرف، ‌‌غیرمستقیم به ایران نسبت داده شده است. 
این کار‌شناس سعودی در ادامه اظهارات خود، با به‌کارگیری لحنی توهین‌آمیز، بخشی از تمایل به بهبود روابط میان ایران و عربستان سعودی را به ترس ایران از عربستان نسبت داده و گفته رزمایش نظامی «سیف عبدالله» (بزرگ‌ترین رزمایش نظامی تاریخ عربستان سعودی) پیام قاطعی ‌به ایران فرستاده است. 
گفتنی است، در این ‌مانور نظامی ‌که ماه گذشته برگزار شد، همه نیروهای دریایی، زمینی و هوایی عربستان سعودی به علاوه نیروهای گارد ملی و داخلی این کشور و نیز مقامات برخی دیگر از کشورهای منطقه، به ویژه پادشاه بحرین نیز حضور داشتند. 
به هر حال، آن گونه که از این مطلب و همچنین برخی ‌مطالب منتشره دیگر در مطبوعات کشور عربستان و متحدان منطقه‌ایش برمی‌آید، سعودی‌ها تلاش دارند بر ناکامی‌های اخیر منطقه‌ای خود و سعی برای برون رفت از بحران در منطقه به واسطه احیای روابط با ایران سرپوش گذاشته و موضوع بهبود روابط تهران ـ ریاض را به احساس اضطرار ایران در این زمینه نسبت دهند؛ موضوعی که ‌بی‌گمان باید در هر گونه ابتکار برای بهبود روابط دو طرف، مورد توجه مقامات ایرانی قرار داشته و پاسخ مناسبی به آن داده شود.



ادعای یک مقام اطلاعاتی اسرائیل:
رئیس پیشین اداره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی خطاب به رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان، از امکان سفر قریب الوقوع "بنیامین نتانیاهو"نخست وزیر این رژیم به مکه سخن گفته است!
کد خبر: ۴۰۳۷۴۵
تاریخ انتشار:۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱-28 May 2014
رئیس پیشین اداره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی خطاب به رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان، از امکان سفر قریب الوقوع "بنیامین نتانیاهو"نخست وزیر این رژیم به مکه سخن گفته است!
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، این پایگاه به نقل از سایت خبری تحلیلی رای الیوم نوشت: رئیس پیشین اداره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی "آمان" خطاب به شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان، از امکان سفر قریب الوقوع "بنیامین نتانیاهو" رئیس کابینه این رژیم به مکه سخن گفته است!
 "عاموس یادلین" در این دیدار به ترکی الفیصل پیشنهاد کرد که با سفر به اراضی اشغالی فلسطین در کنست سخنرانی کند، اما فیصل این پیشنهاد را رد کرد.

رئیس پیشین سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در واکنش به مخالفت شاهزاده ترکی الفیصل با سفر به اراضی اشغالی گفت: "من از روی احساسات، شاهزاده الفیصل را به سفر به اسرائیل و سخنرانی در کنست (پارلمان رژیم اشغالگر قدس) دعوت نکرده ام."
یادلین خطاب به حاضران در نشست بروکسل که مؤسسه آلمانی مارشال آن را برگزار کرده بود، اظهار داشت: "دعوتم از شاهزاده الفیصل برای نماز خواندن در قدس و سخنرانی در کنست دعوتی احساساتی نبود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل می تواند همین امروز یا فردا به مکه یا جده سفر کند."
یادلین افزود: "اگر یکی از شخصیت‌های کشوری محترم به اسرائیل سفر کند، سردی روابط از بین خواهد رفت."
وی پیش بینی کرد که در صورت امضا نشدن توافقنامه تشکیل دو کشور با فلسطین، مسوولان این رژیم و عربستانی با همدیگر رسماً دیدار کنند.
یاد آور می شود که مرکز "ژرمن مارشال فاند آو یونایتد استیتس" دوشنبه (5خرداد ماه) گفتگویی علنی میان رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان و رئیس پیشین سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در بروکسل پایتخت بلژیک برگزار کرد.
رسانه‌های صهیونیستی این دیدار را نشانه چرخش موضع عربستان درقبال این رژیم قلمداد کردند.

اخبار روز خوزستان


کناره‌گیری سودانی از ریاست هیات شنا
ورزشی  14:41:3 1393/03/07
933-4381-5 کد خبر
RSS :: پرینت

مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان با اشاره به کناره‌گیری ناصر سودانی از ریاست هیات شنا، شیرجه و واترپلو استان، گفت: علت این تصمیم سودانی، مشغله کاری او بوده است.

 

فرامرز کیانی‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- اظهار کرد: سودانی که نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی است، به دلیل مشغله کاری‌ای که داشت نمی‌توانست خیلی برای این هیات وقت بگذارد و به همین دلیل از ریاست این هیات کناره‌گیری کرد.

 

وی ادامه داد: به هر حال سودانی اعلام کرد با توجه به این‌که وقت کافی را ندارد و نمی خواهد به رشته پایه، پر مدال و با علاقه‌مندان بسیار ضربه بخورد، استعفا داد و ما هم پذیرفتیم. با توجه به کناره‌گیری سودانی، ما هم مظفر علیشایی که معاون توسعه ورزش اداره‌کل ورزش و جوانان استان است را به عنوان سرپرست این هیات به فدراسیون معرفی کردیم.

 

مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان گفت: سودانی قول داده است که در آینده، بسیار بیشتر به تمام رشته های ورزشی استان توجه کند و تعامل و همکاری‌اش با اداره کل نیز بیشتر از قبل شود و به ما کمک کند. در این جا از زحمات او در زمان ریاستش در هیات شنا، شیرجه و واترپلو استان تشکر می‌کنم.

یک خبر از اندیمشک


رئیس انجمن نمایش اندیمشک خبر داد
اجرای نمایشی مشترک با حضور هنرمندانی از آمریکا و کانادا در اندیمشک

رئیس انجمن نمایش اندیمشک از اجرای نمایش مشترک تئاتر با بازی هنرمندانی از ایران، آمریکا و کانادا در این شهرستان خبر داد.

خبرگزاری فارس: اجرای نمایشی مشترک با حضور هنرمندانی از آمریکا و کانادا در اندیمشک

محمد یاقوت‌پور امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در اندیمشک اظهار کرد: این نمایش با نام آخرین برگ و به کارگردانی محمد برومند کار مشترک هنرمندان ایران، کانادا، آمریکا و افغانستان است که در یک سانس و در سالن نمایش تالار خورشید اندیمشک شب گذشته اجرا شد.

وی هدف از اجرای این نمایش را صلح جهانی دانست و افزود: این نمایش تاکنون در شهر‌های خرمشهر، تهران، مشهد، بابل، خرم‌آباد و آبسرد اجرا شده و قرار است به مدت 2 سال در سایر کشور‌ها نیز اجرا شود.

رئیس انجمن نمایش شهرستان اندیمشک عنوان کرد: اندیمشک مهد تئا‌تر کشوری لاله‌های سرخ است و اجرای این نمایش در شهرستان گامی مثبت در زمینه تئا‌تر و آشنایی بیشتر علاقه‌مندان با این هنر است.

یاقوت‌پور تصریح کرد: در اجرای این نمایش شورای اسلامی شهر، فرماندار، پیشکسوتان عرصه هنر، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز جمعیت هلال احمر همکاری داشتند که جای تقدیر دارد.

وی خاطرنشان کرد: استقبال مردم از نمایش تئا‌تر آخرین برگ بسیار قابل توجه بود و با توجه به اینکه شهرستان اندیمشک 12 سال است سالن سینما ندارد تلاش داریم که با حمایت مسئولان بتوانیم با اقدامات از این قبیل چراغ صحنه و تئا‌تر در تالار خورشید این شهرستان را روشن نگه داریم.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930307000649#sthash.zss9kV2t.dpuf

یک خبر از ماهشهر


به منظور بازدید از منطقه ویژه اقتصادی
نمایندگان شبکه‌های رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی وارد ماهشهر شدند

نمایندگان شبکه‌های رادیو و تلویزیونی عضو اتحادیه رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی دقایقی پیش به منظور بازدید از منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی وارد ماهشهر شدند.

خبرگزاری فارس: نمایندگان شبکه‌های رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی وارد ماهشهر شدند

به گزارش خبرگزاری فارس از ماهشهر، نمایندگان شبکه‌های رادیو و تلویزیونی عضو اتحادیه رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی از 36 کشور به منظور بازدید از منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، وارد شهرستان بندر ماهشهر شدند.قرار است این نمایندگان شبکه‌های رادیو و تلویزیونی از سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی مارون بازدید کنند.به گزارش خبرگزاری فارس، هفتمین اجلاس شبکه‌های رادیو و تلویزیونی عضو اتحادیه رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی از چهارم تا هفتم خردادماه در تهران برگزار شد.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930307000390#sthash.MnSBnm3v.dpuf

بهداشت و سلامتی


نشانه های بیماری MS

 

میلین حفاظتی برای رشته‌های عصبی است و کمک می‌کند که پیام‌های الکتریکی با سرعتی چندین برابر منتقل شوند. ام اس هنگامی در بدن آغاز می‌شود که گلبول‌های سفید که نقش دفاعی در بدن دارند، به غلاف میلین (بجای یک عامل بیگانه) حمله ‌کنند و هر بار که این گلبول‌ها به رشته‌های عصبی مربوط به یکی از اندام‌های بدن حمله کنند، آن اندام دچار مشکل می‌شود. Multiple sclerosis (سفت شدن چندین بافت)، بیماری مربوط به سیستم اعصاب مرکزی می باشد. این بیماری، مغز و نخاع را درگیر می کند.

ms

مغز و نخاع، دارای رشته های عصبی هستند که پیام های عصبی را از مغز به قسمت های دیگر بدن منتقل می کنند. در بافت چربی این رشته های عصبی پیچیده شده و "میلین" نام می گیرند. میلین، به انتقال پیام های عصبی کمک می کند.

سیستم ایمنی بدن، نقش مهمی در پیشرفت این بیماری دارد، طوری که مشخص شده، بیماری MS ، یک بیماری خودایمنی می باشد.

MS در سال 1894 شناخته شد، اما تاریخ دقیق این بیماری، به قرن 14 برمی گردد که یک هلندی دچار آن شده بود.

این بیماری در سنین 20 تا 40 سالگی خود را نشان می دهد. خانم ها دو برابر آقایان به این بیماری دچار می شوند.

آب و هوای معتدل، 5 برابر بیشتر از آب و هوای گرم در بروز این بیماری موثر است.

در مورد این بیماری هنوز مسئله تاثیر وراثت ثابت نشده است و احتیاج به آزمایشات دقیق تری دارد.
علائم بیماری MS

نشانه های این بیماری بستگی به مقدار از بین رفتن میلین در سلول عصبی و محل درگیر شدن عصب دارد.

از آنجایی که هیچ آزمایشی برای تشخیص بیماری MS وجود ندارد، از این رو تشخیص آن بسیار مشکل است. فقط علائم می توانند این بیماری را مشخص کنند و با توجه به این که محل درگیر شدن سیستم عصبی متغیر است، لذا علائم هم تغییر می کنند.

نشانه های بیماری MS به 4 گروه تقسیم می شود:

1- نشانه های جسمی

2- مشکلات در عملکرد مغز

3- نشانه های آسیب سیستم عصبی

4- نشانه های روانی مانند: وجود استرس، عصبانیت و ...

حال به توضیح هر نشانه توجه کنید:

1- نشانه های جسمی شامل:

- مشکلات در ایستادن، راه رفتن و تعادل بدن

- مشکلات بینایی (دو تا دیدن و تیره و تار دیدن)

- افزایش دمای بدن

- عدم کارآیی دست ها

- عدم کنترل در تخلیه ادرار

- عدم مقاومت در برابر عفونت

- لکنت زبان

- یبوست

2- مشکلات در عملکرد مغز شامل:

- مشکلات حافظه

- عدم برقرار کردن ارتباط با محیط اطراف

- بی خوابی

- به سختی جمله درست کردن در هنگام حرف زدن

- درک نکردن کتابی که فرد می خواند و به طور کلی درک نکردن مطالب
درد

3- نشانه های تخریب سیستم عصبی

- درد داشتن

- درد چشم داشتن

- بی حسی و مورمور شدن دست ها و پاها

- احساس خارش در دست ها و پاها

- گرفتگی عضلات دست ها و پاها

- تخریب و متلاشی شدن زانوها

- انتقال کم پیام های عصبی در بدن

4- نشانه های روانی شامل:

- عصبانیت و افسردگی همراه با خستگی

- وجود استرس

- ناامید بودن و تنها شدن و با کسی رابطه نداشتن

- عدم جرات و شجاعت و ناتوان شدن

- خود را متهم دانستن

- بی حسی و کرختی و احساس سوزش و خارش در بدن، به خصوص در بازوها و پاها

- ضعف، سرگیجه و خستگی

- دوبینی، عدم تشخیص اشیا و دید کم

- گرفتگی و سفت شدن عضلات

- مشکلات در تعادل و هماهنگی

- لرزش و رعشه

- واضح صحبت نکردن

- مشکلات مثانه و روده

- مشکلات جنسی

- مشکلات در تمرکز، توجه، حافظه

- درد جدی

- حساسیت به گرما

- عدم توانایی در صحبت کردن، راه رفتن یا نوشتن

توجه کنید که این نشانه ها باعث نمی شوند عمر شخص بیمار کوتاه شود و بسیاری از افراد بیمار مانند افراد سالم به زندگی فعال خود ادامه می دهند.

در مطلب بعدی راهکارهای مقابله با برخی علائم بیماری MS را برای شما خواهیم گفت.


alt



 

چرا زنان بیشتر دچار بیماری ام اس می شوند

 

دانشمندان میزان تجمع نوعی پروتئین خاص را در مغز زنان مبتلا به ام.اس شناسایی کرده‌اند که امیدوارند علت شیوع بیشتر این اختلال در میان زنان را توضیح دهد. به طور متوسط، تعداد زنانی که بیماری ام.اس در آنها تشخیص داده می‌شود، چهار برابرِ مردان است.

ms1

ms بیماری

متخصصان دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتنِ آمریکا می‌گویند: با مطالعه روی مغز موش‌های ماده و جسد زنانی که در هنگام حیات ام.اس داشته‌اند، دریافتیم که نوعی پروتئین به نام «اس1پی‌آر2» به میزان چشمگیری در زنان مبتلا به ام.اس. بیشتر از مردان بوده است.

کارشناسان علوم پزشکی این یافته جدید را بسیار جالب توجه ارزیابی کرده‌اند. به طور متوسط، تعداد زنانی که بیماری ام.اس در آنها تشخیص داده می‌شود چهار برابرِ مردان است.

در بیماری ام اس (مولتیپل اسکلروز) سیستم دفاعی بدن بنا به دلایلی که هنوز کاملا شناخته شده نیست، به پروتئین‌های موجود در غلاف اعصاب سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) حمله می‌کند و در نتیجه موجب ایجاد اختلال در حرکت عضلات و همچنین اختلال در حفظ تعادل و بینایی می‌شود.

هنوز درمانی برای بیماری ام.اس پیدا نشده است، اما با پیشرفت‌های علم پزشکی راه‌هایی برای جلوگیری از پیشرفت این اختلال در مراحل اولیه بروز آن وجود دارد.

دانشمندان در میزوریِ آمریکا در مطالعه‌ای به بررسی میزان پروتئین مغز موش‌های سالم و موش‌هایی که ام.اس داشتند پرداختند و همزمان بافت‌های مغز بیست بیمار ام.اسی را پس از مرگشان مورد بررسی قرار دادند.

نتایج مطالعات نشان داد که در مناطقی از مغز که ام.اس بیشتر بر آنها تاثیر گذاشته بود، پروتئین فوق چه در موش‌های ماده و چه در زنان بیمار بیشتر بود.

پروفسور «رابین کلین» از دانشگاه واشنگتن می‌گوید: ما از یافتن این مولکول بسیار هیجان زده شدیم، چرا که مدت‌هاست به دنبال راهی برای درمان ام.اس می‌گردیم که ربطی به سیستم دفاعی بدن نداشته باشد.

همزمان دکتر «اِما گری» از انجمن ام.اس انگلیس می‌گوید: ما هنوز به طور کامل نمی‌دانیم چرا زنان بیشتر از مردان به ام.اس دچار می‌شوند. نظریه‌های گوناگونی مطرح بوده نظیر ژنتیک و هورمون‌ها، اما یافته جدید، ما را با یکی دیگر از عوامل مرتبط با ژنتیک آشنا می‌کند که بسیار جالب توجه است.
در بیماری ام اس، سیستم ایمنی بدن به میلین حمله می کند. میلین آسیب دیده باعث تصلب بافت (sclerosis) می شود که نام بیماری نیز از همین واژه گرفته شده است

روش جدید درمان ام اس در چهارده روز

محققان دانشگاه یوتا آمریکا موفق به درمان اختلال حرکتی ناشی از ام اس در موش ها شدند.

در این آزمایش چند موش مبتلا به ام اس که قادر به راه رفتن نبودند مورد بررسی قرار گرفتند و قرار شد که سلول های بنیادی انسان به آنان تزریق شود.

پزشکان احتمال دادند که بدن موش ها این سلول های بنیادی را قبول نکند، ولی پس از تزریق در کمال تعجب مشاهده کردند که موش ها مانند موش های سالم قادر به حرکت شدند و تمام اختلالات حرکتی آنان برطرف شد.

درمان اختلالات حرکتی ام اس با استفاده از این روش 10 تا 14 روز طول می کشد و پس از گذشت شش ماه، هنوز نشانه ای از وجود ام اس در موش ها دیده نشده است.

مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک فرآیند ایمنی است که که در آن سیستم ایمنی بدن پاسخ غیر متعارفی به سیستم عصبی مرکزی (CNS) می دهد. سیستم عصبی مرکزی شامل مغز، نخاع و اعصاب بینایی است.

در این بیماری، سیستم ایمنی بدن به میلین حمله می کند. میلین به غلاف چربی اطراف سلول های عصبی گفته می شود. میلین آسیب دیده باعث بوجود آمدن تصلب بافت (sclerosis) می شود که نام بیماری نیز از همین واژه گرفته شده است.

زمانی که پوشش میلین یا بافت های عصبی آسیب می بینند، ارسال پیام های عصبی مختل می شود که عوارض مختلفی دارد.

در حال حاضر حدود 2.3 میلیون نفر در سراسر جهان به این عارضه مبتلا هستند.

علایم این بیماری شامل خستگی شدید، تاری دید، ضعف عضلانی و عدم تعادل است.



 

alt


 

10 علامت اولیه بیماری ام اس

ms2

بیماری مولتیپل اسکلروزیس یا همان MS اختلال خودایمنی پیشرونده ای است. در این بیماری غلاف محافظ سلول های عصبی فرسوده شده و تحلیل می رود.

بیماری ام اس با حمله به سلول های عصبی یا همان نورون های سیستم مغز و اعصاب به مرور زمان عملکرد بدن را تضعیف می کند.

به دلایل ناشناخته ای، خطر ابتلای زنان به این بیماری دو برابر مردان است. در واقع این بیماری بیشتر زنان را مورد حمله قرار می دهد. اما به طور کلی وراثت، اصلی ترین دلیل آسیب پذیری افراد از این بیماری مزمن و علت غیر قابل پیشگیری آن است.

در اینجا 10 عارضه شایع بیماری ام اس را که معمولا به عنوان علائم اولیه MS نیز در نظر گرفته می شوند، با هم بررسی می کنیم:

1- بی حسی

بی حسی و مورمور شدن مداوم که معمولا صورت و دست ها و پاها را درگیر می کند، عارضه ی شایع بیماران مبتلا به MS است که به علت آسیب و تخریب سلول ها عصبی در مغز و نخاع ایجاد می شود. اما این وضعیت برای فردی که هنوز به بیماری مبتلا نشده و یا برای اولین بار است که آن را تجربه می کند، بسیار عجیب به نظر می رسد. در واقع بی حسی و مورمور شدن می تواند در ابتدا به صورت حمله ای فرد را مورد آسیب قرار دهد. پاها شایع ترین بخش بدن برای بروز این عارضه اند.

2- خستگی

خستگی می تواند به دلایل زیادی ایجاد شود، اما هر خستگی نشانه MS نیست. خستگی بدون دلیل، مثلا خستگی که فرد بعد از بیدار شدن از خواب و یا بدون هیچ گونه فعالیت بدنی بیان می کند می تواند نشانه اولیه بیماری MS باشد. این خستگی عضلانی بدون دلیل و نیز ضعف عضلانی، مخصوصا در ماهیچه های پاها و ضعف مچ پا، عارضه ای است که تقریبا در 80 درصد مبتلایان اولین عارضه است. این خستگی با تخریب و آسیب سلول های عصبی، شدیدتر می شود.

3- ضعف و گرفتگی عضلات

آیا شما هم در انجام فعالیت های به ظاهر ساده مشکل دارید؟ زود خسته می شوید و احساس ضعف در عضلات را دارید؟ این وضعیت می تواند نشانه آن باشد که سیگنال های عصبی نمی توانند به درستی از مغز و نخاع به سیستم عصبی محیطی منتقل شوند. در اینجا ضروری است که به پزشک مراجعه کنید. اما اختلال در کنترل عضلات خیلی وقت ها به دلیل اسپاسم، گرفتگی و سختی عضلات ایجاد می شود. اسپاسم ها و گرفتگی های عضلانی حمله ای یکی از علائم آزاردهنده ی ام اس است. این اسپاسم ها معمولا شدیدا دردناک هستند، در بخش های انتهایی بدن نظیر دست ها و پاها  ایجاد می شوند و بعد از چند دقیقه برطرف می شوند.
در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات می تواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند

4- اختلالات بینایی

یکی از اولین نشانه های MS مشکل در بینایی است که آرام و به مرور زمان شدیدتر شده و با درد در چشم ها همراه خواهد شد. اختلالات بینایی به دلیل التهاب عصب چشمی ایجاد می شود. این شرایط تقریبا 50 درصد بیماران مبتلا به MS را تحت تاثیر قرار داده و در 15 درصد از بیماران اولین عارضه ی ابتلا به بیماری می باشد. این شرایط که به دلیل اختلال عصب بینایی ایجاد می شود، منجر به تاری دید در یک یا هر دو چشم و همچنین کوررنگی می شود. پس تاری دید، کوررنگی، دوبینی و درد چشم ها از علائمی است که می تواند نشانه ی ابتلا به MS باشد.

5- اختلال در کنترل ادرار و مدفوع

بی اختیاری در دفع ادرار و مدفوع در بیماری MS دور از انتظار نیست.  تقریبا 80 درصد بیماران مبتلا به MS در کنترل ادرار و مدفوع خود مشکل دارند. این افراد معمولا از احساس دفع ادرار مکرر و ناگهانی در عذاب هستند. مشکل آزاردهنده دیگر در این افراد، اسهال مداوم و اختلال کنترل تخلیه روده است. اگر این برای شما یک مشکل شده است، بهتر است هرچه سریع تر به پزشک مراجعه کرده و وضعیت را بازگو کنید.

6- کاهش حافظه

از آنجایی که MS به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند، کاهش و ضعف حافظه، ناتوانی در تمرکز، صحبت کردن و مشکلات زبانی از اختلالات رایج در نتیجه ی پیشرفت MS است که البته خیلی وقت ها می تواند از علائم شروع این بیماری باشد.

7- اختلالات جنسی

در بیماران مبتلا به ام اس در مراحل شدید، اختلالات جنسی یکی از شایع ترین اختلالات در نظر گرفته می شود. این وضعیت که در بیشتر اوقات عارضه ای غیر قابل پیشگیری است، خیلی وقت ها یکی از علائم ابتلا به MS در نظر گرفته می شود.

8- سرگیجه

در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات می تواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند. در واقع این عدم تعادل در کنترل حرکات معمولا با پیشرفت تخریب سلول های عصبی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین خاطر است که بسیاری از مبتلایان به MS برای راه رفتن نیاز به عصا دارند.

9- تشنج

تشنج های صرعی از علائم بسیار رایج بیماری ام اس هستند که از گسترش اختلالات در مناطقی از مغز به نام قشر مغز ناشی می شوند. قشر مغز بیرونی ترین و البته بزرگ ترین بافت عصبی مغز است که مغز را می پوشاند و از آن محافظت می کند.

10- افسردگی

ابتلا به بیماری آزاردهنده ای نظیر  MS، علاوه بر آسیب جسمی می تواند ابزاری برای شکنجه روحی فرد باشد. بسیاری از مبتلایان به ام اس، احساس افسردگی، تحریک پذیری و تغییرات خلق و خو را یکی از مشکلات رایج خود بیان می کنند.



 

alt


 

چطور بدن را در بیماری ام‌اس خنک نگه داریم؟

بیماری ام اس (MS)، یک بیماری خودایمنی است که طی آن سیستم ایمنی به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند و غلاف میلین (پوشش محافظ سلول های عصبی) را از بین می برد. گرما باعث بدتر شدن علائم بیماری MS می گردد. در این مطلب راه های خنک نگه داشتن بدن در این بیماری را یاد خواهید گرفت.

MS3

اینکه گرما باعث تشدید علائم MS می گردد، مسئله تازه ای نیست. این مسئله در اواخر سال 1800 برای اولین بار مطرح شد.

اما تحقیقات تازه، واقعیت دیگری را ثابت کرد و آن عبارت بود از اینکه در روزهای گرم، قدرت فکر کردن و حافظه بدتر می شود و برای درمان باید یک نوشیدنی سرد بنوشید و یا دوش آب سرد بگیرید.

در قرن 19 پزشکان دریافتند که حمام گرم و ورزش کردن هر دو باعث تشدید علائم MS می گردد.

این عدم تحمل گرما به نام پدیده یوتافس ( Uhthoff’s) نامیده می شود که اگر بیماران مبتلا به MS در معرض گرما قرار گیرند، موجب تضعیف و بد کار کردن سیستم عصبی می شود.

پزشکان امروزه این پدیده را در اثر گرم شدن هوا، پختن غذا در خانه، دوش آب گرم گرفتن، به سختی با صندلی چرخدار حرکت کردن و حتی تب ناشی از عفونت می دانند.
در یک مطالعه مشخص شد افراد دارای MS در روزهای گرم سال، حتی اگر زمان زیادی را در مقابل کولر گذرانده باشند، باز هم عملکرد شناختی آنها کم می باشد

در مطالعه ای که در مجله عصب شناسی چاپ شده بود، محققان عملکرد شناختی 40 نفر که مبتلا به MS بودند و 40 نفر که سالم بودند را در یک سال بررسی کردند.

از آنجا که این مطالعه در فصل زمستان و تابستان انجام گرفته بود، تفاوت عملکردی هر فرد را در هر فصل مورد مقایسه قرار دادند.

آنها دریافتند افرادی که دارای MS هستند، قدرت تفکر و حافظه آنها هنگامی که هوا گرم است بدتر می شود.

حقیقت گرما و بیماران مبتلا به MS

تغییرات ایجاد شده در اثر گرما در افراد مبتلا به MS، دائمی نیست.

زمانی که هوا خنک شود و یا فرد مبتلا به MS خود را خنک کند، تشدید علائم این بیماری از بین می رود.

حقیقت اینکه چرا گرما باعث تشدید علائم MS می شود، هنوز به طور کامل مشخص نشده است.

در یک مطالعه مشخص شد افراد دارای MS در روزهای گرم سال، حتی اگر زمان زیادی را در مقابل کولر گذرانده باشند، باز هم عملکرد شناختی آنها کم می باشد.

محققان بر این باورند که رطوبت بالا نیز همانند دمای بالا بر بیماران MS اثر دارد، اما هنوز این باور در حال بررسی می باشد.

بیماران ام اسی چگونه با گرما مبارزه کنند؟

1- محل خنک را انتخاب کنید.

در هر جایی، به سمت محل های خنک بروید.

در هوای گرم به جای راه رفتن، شنا کنید.

یک دوش آب سرد و یا ولرم را به جای حمام با آب داغ در نظر بگیرید.

Woman Drinking Glass of Water

2- نوشیدنی خنک بنوشید.

آب سرد، نوشیدنی یخ زده به کاهش دمای بدن کمک می کند.

این نوشیدنی ها اگر داغ باشند، می توانند در تشدید علائم بیماری MS نقش داشته باشند.

3- بررسی هوای گرم

گرما بر فرایند یادگیری اثر می گذارد و شناخت و ادراک شما را کاهش می دهد، پس بهتر است کارهایی که نیاز به تمرکز و شناخت دارند را در فصل سرد سال انجام دهید.
جلیقه خنک کننده در بیماری ام اس

4- پوشیدن جلیقه خنک کننده

افرادی که در مناطق گرم و مرطوب زندگی می کنند، با استفاده از این جلیقه ها بدنشان خنک می ماند.

5- خنک نگه داشتن هوای خانه

کولر، پنکه و یا تهویه مطبوع، هوای خانه را خنک نگه می دارند.

6- لباس های خنک بپوشید.

از لباس های نخی و گشاد که اجازه عبور هوا را می دهند، استفاده کنید.

7- اسپری خنک

اگر در معرض هوای گرم قرار دارید، با اسپری آب، خود را خنک کنید.

همچنین می توانید از بسته های یخ استفاده کنید و آنها را بر گردن، پیشانی و یا مچ دستان خود قرار دهید تا خنک شوند.



 

alt


 

حقایقی درباره بیماری ام اس (MS)



ms5

اگر به تازگی شما و یا یکی از دوستانتان به این بیماری مبتلا شده اید، این کارها را انجام دهید:

 
1- اطلاعات خود را درباره این بیماری بالا ببرید.

MS یک بیماری خود ایمنی مزمن می باشد که اثر خود را روی سیستم اعصاب مرکزی نشان می دهد.

 

زمانی که سیستم ایمنی بدن به میلین حمله می کند، MS ظاهر می شود. میلین، غلاف محافظت کننده از فیبرهای عصبی در مغز و نخاع می باشد. میلین تخریب می شود و برخی اعصاب زمینه ای آسیب می بینند.

 

پزشک می تواند آخرین اطلاعات در مورد این بیماری را به شما بدهد.

 

2- بیماری MS به آسانی تشخیص داده نمی شود.

بسیاری از آزمایشات برای تشخیص وجود دارد، از جمله: ام آر آی و تجزیه و تحلیل مایع نخاع.

در طی مدت کمتر از یک ماه، این تخریب عصبی صورت می پذیرد.
زمانی که سیستم ایمنی بدن به میلین حمله می کند، MS ظاهر می شود. میلین، غلاف محافظت کننده از فیبرهای عصبی در مغز و نخاع می باشد

3- علائم بیماری MS را بشناسید.

علائم این بیماری شامل:

بی حسی

تاری دید

عدم تعادل بدن

هماهنگی ضعیف عضلات

لکنت زبان

رعشه

خستگی بیش از حد

مشکلات حافظه

اختلال عملکرد مثانه

فلج

نابینایی

 

4- درمان بیماری MS را به تاخیر نیندازید.

درمان این بیماری شامل: کنترل علائم و بهبود زندگی بیمار است.

در حال حاضر بسیاری از داروها، موجب کاهش شدت حملات MS و کاهش سرعت پیشرفت این بیماری می گردند.

اگر به محض تشخیص این بیماری، درمان صورت نگیرد، موجب از کارافتادگی فرد می گردد.

 

5- علائم MS را خودتان پیگیری کنید.

در یک دفتر، نشانه های بیماری MS را بنویسید.

به این وسیله به پزشک کمک خواهید کرد که پیشرفت بیماری را بداند و نیز بداند که آیا داروهای مورد استفاده برای شما مناسب است یا نه.

 

6- از عوامل زیر پرهیز کنید.

این عوامل بیماری MS را بدتر می کنند.

خستگی شدید

استرس

سیگار

تب

حمام گرفتن با آب گرم  و یا در مکان های خیلی گرم بودن

در معرض نور خورشید قرار گرفتن

نوشیدن الکل

 

7- دکتر ماهر و مجرب برای بیماری خود بیابید.

وقتی که پزشک تشخیص بیماری MS را داد، باید به دنبال یک پزشک متخصص اعصاب که بیماران MS را نیز درمان می کند، باشید.

این بیماری، یک بیماری مزمن است و نیاز به یک پزشک متخصص MS دارد.

 

8- به درمان های طبیعی نیز توجه داشته باشید.

علاوه بر داروهای شیمیایی که پزشک برای شما تجویز کرده است، ممکن است تمایل به درمان های طبیعی نیز داشته باشید. از جمله این درمان ها می توان به طب سوزنی، ماساژ، تای چی، یوگا و مکمل های غذایی اشاره کرد.

بیشتر از 30 درصد افراد مبتلا به MS، از این درمان ها برای کاهش درد، استرس و خستگی استفاده می کنند.

 

9- شغل و بیماری MS

اگر مبتلا به بیماری MS هستید، ممکن است فکر کنید اگر کارفرمایتان بداند که مبتلا به این بیماری هستید، بر امنیت شغلی، گزینه های اشتغال و مسیر شغلی شما تاثیر بگذارد.

قبل از گفتن به کارفرما، راجع به بیماری خود اطلاعات کافی کسب کنید و جای هیچ گونه ابهام را باقی نگذارید.
اگر به محض تشخیص این بیماری، درمان صورت نگیرد، موجب از کارافتادگی فرد می گردد

10- امید خود را از دست ندهید.

گرچه در حال حاضر درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، ولی درمان های جدید می توانند تسکین دهنده باشند. دانشمندان و محققان در حال بررسی روش های درمانی جدیدی می باشند.

 

11- بیماری MS و گیاهخواران

مطالعات نشان داده که بیماران مبتلا به MS، دچار کمبود ویتامین B12 می باشند. اگر فردی مبتلا به MS باشد و غذاهای حاوی ویتامین B12 را کم مصرف کند، زودتر دچار کمبود این ویتامین می شود. رژیم غذایی گیاهخواری ویتامین ب12 کمی دارد.

علائم کمبود ویتامین B12 عبارت است از: خستگی، سردرد و از دست دادن حافظه. این ویتامین در گوشت، تخم مرغ، ماهی و لبنیات یافت می شود.

ویتامین B12 برای انتقال دهنده های عصبی یک جزء مهم است. در غلاف میلین که اطراف فیبرهای عصبی را می پوشاند، ویتامین B12 وجود دارد.

 

12- بیماری MS و ویتامین D

یک مطالعه نشان داد که دریافت زیاد ویتامین D موجب کاهش علائم بیماری MS می شود.

به 25 نفر بیمار مبتلا به MS، روزانه 14000 واحد بین المللی (IU) ویتامین D در مدت یک سال داده شد. بررسی ها نشان داد که 1 درصد از بیماران، عدم پیشرفت بیماری را نشان دادند. 

یکی از منابع ویتامین D، نور خورشید است. افرادی که دور از خط استوا زندگی می کنند، ابتلا به بیماری MS در آن ها بیشتر است.

این نکته را از یاد نبرید که افراد بزرگسال نباید بیشتر از 4000 IU ویتامین D در روز مصرف کنند.

در صورت مصرف بیش از اندازه ویتامین D دچار عوارض زیادی می شوید، از جمله: تهوع، استفراغ، یبوست، بی اشتهایی، ضعف و کاهش وزن.

در عین حال مصرف بیش از اندازه این ویتامین باعث می شود که کلسیم بدن زیاد شود و منجر به تشکیل سنگ کلیه گردد.

بهتر است میزان مورد نیاز خود را از پزشک بپرسید.


 
 برای شفای بیماران دعا کنید 

یک گزارش تصویری


برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری
عکس  13:25:5 1393/03/07
933-2082-5 کد خبر
RSS :: پرینت

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

برداشت دستی گندم در الوار گرمسیری / عکس : ایسنا - روزبه فکوری

انالله و انا الیه راجعون


سرداراسکندری در سوریه به شهادت رسید
کد مطلب : 43328
گروه سیاسی: یک سایت اصولگرا نوشت: سردار عبدالله اسکندری از فرماندهان نیروی زمینی سپاه پاسداران و رئیس سابق بنیاد شهید استان فارس دیروز در سوریه به شهادت رسید.
سرداراسکندری در سوریه به شهادت رسید
همچنین به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ابنا، سردار عبدالله اسکندری مدیر کل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. سردار اسکندری که تا سال 1392 سمت مدیریت بنیاد شهید امور ایثارگران استان فارس را بر عهده داشت همزمان با خجسته عید مبعث پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) به همراه رزمندگان مقاومت اسلامی به دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری (س) و مقدسات مسلمانان پرداخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.