سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

میزگرد "بررسی علل و عوامل شکل‌گیری کانون‌های ریزگرد و ظهور این پدیده در خوزستان"

همه آنچه جلگه خوزستان را کانون گرد و غبار کرد

میزگرد "بررسی علل و عوامل شکل‌گیری کانون‌های ریزگرد و ظهور این پدیده در خوزستان" با هدف بررسی تاریخچه ایجاد این کانون‌ها در جلگه خوزستان و روند تشدید پدیده گرد و غبار در استان در خبرگزاری ایسنای خوزستان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، منطقه خوزستان، این میزگرد با حضور احمدرضا لاهیجان زاده‌ مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان، دکتر علیرضا زراسوندی‌ مدیر مرکز تحقیقات منطقه‌ای ریزگردها و عضو هیات علمی دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید چمران اهواز، دکتر بهنام کرمی پژوهشگر و فعال اجتماعی حوزه محیط زیست و هژیر کیانی فعال محیط زیست و نماینده شبکه سمن‌های محیط زیست خوزستان برگزار شد.

در آغاز، مدیر مرکز تحقیقات منطقه‌ای ریزگردها به تشریح سابقه و ریشه تاریخی پدیده ریزگردها در جهان و ایران پرداخت و اظهار کرد: اسناد بسیار قدیمی وجود دارد که نشان می‌دهد منطقه خاورمیانه یکی از مناطق با پتانسیل  بالای وقوع پدیده گرد و خاک در دنیا بوده است. اولین سند علمی درباره گرد و خاک در جهان نیز که توسط هرودوت گزارش شده، مربوط به مدفون شدن سپاه کمبوجیه در مصر است که نخستین حادثه ثبت‌شده گرد و خاک در دنیا است.

زراسوندی ادامه داد: به لحاظ زون‌بندی؛ مغولستان در آسیای میانه، منطقه خاورمیانه و سپس صحرای صاحارا در آفریقا به ترتیب نخستین تا سومین مناطق دنیا از نظر وقوع پدیده ریزگردها هستند؛ بنابراین به لحاظ تاریخی و پتانسیل‌های زمین شناسی، منطقه خاورمیانه دارای پتانسیل وقوع گرد و خاک است.

فاکتورهای تبدیل یک منطقه به کانون مستعد گرد و خاک

وی وجود سازندهای زمین شناسی فرسایش‌پذیر و نقاط ارتفاعی پست، کم بودن حجم بارندگی، سست و مستعد بودن بافت خاک و وجود شرایط اقلیمی مناسب به‌ویژه باد غالب را چهار فاکتور مورد نیاز برای تبدیل شدن یک منطقه به کانون مستعد گرد و خاک عنوان کرد و افزود: از یک طرف، ایران به‌طور ذاتی روی کمربند گرد و خاک دنیا قرار دارد و از طرفی از چهار جهت دارای باد غالب است. خوزستان نیز از دو جهت باد غالب خاص خود را دارد و درحال حاضر وقوع گرد و غبار در استان ناشی از همین دو باد غالب است.

این استاد زمین‌شناسی زیست‌محیطی در خصوص سابقه زمانی وقوع پدیده ریزگردها در خوزستان، تصریح کرد: در پروژه شناخت فاکتورهای فیزیکوشیمیایی گرد و خاک در خوزستان که در سال 89 به سفارش سازمان حفاظت محیط زیست و با همکاری دانشگاه تهران انجام دادیم، متوجه شدیم حدود 20 تا 25 سال قبل از سال 89 نیز در خوزستان کدهای 06 و 07 هواشناسی که حاکی از وقوع پدیده گرد و خاک است، گزارش شده بود.

زراسوندی ادامه داد: در همین زمینه پرسشنامه‌ای در شهرهای آبادان و خرمشهر در بازه سنی 100 سال میان افراد توزیع شد و برخی افراد کهنسال شرکت‌کننده، از وقوع پدیده گرد و خاک در حدود 90 سال قبل خبر داده بودند؛ بنابراین کشور ایران ذاتا روی کمربند گرد و خاک قرار دارد، اما در این بازه‌های تاریخی  در خوزستان سالانه یک یا دو مرتبه و آن هم از کانون‌های گرد و خاک مشخص پدیده گرد و خاک بروز می‌کرد. مناطق سرخه، خزرج و ام‌الدبس در غرب شوش، منطقه کوپال در شمال شرق اهواز و مناطقی از امیدیه و غیزانیه کانون‌های سنتی و قدیمی گرد و خاک در خوزستان بودند که در بازه‌های زمانی 100 سال قبل تا پیش از 30 سال قبل سالانه یک یا دو بار موجب بروز پدیده گرد و خاک در خوزستان می‌شدند.

وی افزود: این مناطق در آن زمان به عنوان کانون‌های گرد و خاک شناخته شده بودند، اما خاک این مناطق دارای رطوبت و شرایط بارندگی خوب نیز بود. در آن زمان، کانون‌های گرد و خاک خارج از ایران در کشور عراق نیز شناخته شده بودند. کشور عراق از نظر سیاسی وضعیت خوبی داشت و مانند کشور ایران، مناطق و کانون‌های گرد و خاک کشور خود را می‌شناختند و اقداماتی جهت کنترل  این مناطق نیز انجام می‌دادند. پس در این بازه زمانی، کانون‌های گرد و خاک چه در داخل ایران و چه در کشور عراق شناخته شده بودند و تعداد وقوع پدیده گرد و خاک در سال نیز کم بود.

اقدامات اشتباهی که موجب تشدید گرد و خاک شد

مدیر مرکز تحقیقات منطقه‌ای ریزگردها ادامه داد: در آن بازه زمانی به علت اینکه بروز پدیده گرد و غبار، فرآیندی کاملا لیتوژنیک و زمین‌زاد بود، تعداد وقوع این پدیده در سال شاید یک یا دو مورد بود؛ بنابراین فرآیند بروز این پدیده به صورت انسان‌زاد نبود و طبیعت بود که موجب شکل‌گیری این پدیده می‌شد، اما کارهای غلط گذشته و اشتباهات زیست محیطی، در طول سال‌های بعد متوقف نشد و تکرار این اقدامات اشتباه و تقابل با محیط زیست موجب تشدید این فرآیند شد.

زراسوندی اظهار کرد: هر چند حجم کم بارندگی مهم‌ترین فاکتور برای تبدیل شدن یک منطقه به اراضی مستعد گرد و خاک است، اما در طول این سال‌ها با انجام اقدامات اشتباهی نظیر گرفتن رطوبت از خاک به‌صورت انسان‌زاد، فرآیند شکل‌گیری پدیده گرد و خاک تشدید شد. در خوزستان، فاکتورهای لازم مانند وجود باد غالب را از گذشته داشتیم، اما اقداماتی مثل کاهش دبی رودخانه‌های جاری در استان، عدم تامین حق‌آبه تالاب‌ها و فعالیت‌های عمرانی فاقد نگاه زیست محیطی و بدون ارزیابی زیست محیطی منجر به نتایجی شد که هم‌اکنون شاهد آن هستیم.

وی با بیان اینکه بسیاری از کانون‌های گرد و خاک در خوزستان به علت فعالیت‌های عمرانی تشکیل شده‌اند، تصریح کرد: درک چنین موضوعی نیاز به تفکر ندارد. شاید در بازه‌ای از زمان کشور نیازمند فعالیت‌های عمرانی و اقتصادی بود اما پس از انجام این فعالیت‌ها باید تبعات ناشی از آن‌ها اصلاح می‌شد که این کار انجام نشد و چنین شرایطی برای ما ایجاد کرد. تقریبا 700 هزار هکتار اراضی مستعد گرد و خاک در خوزستان وجود دارد و از 350 هزار هکتار کانون‌های فعال گرد و خاک استان، حداقل 122 هزار هکتار از آن کانون‌های کاملا جدید هستند که در مناطقی نظیر شرق اهواز قرار دارند.

این استاد برجسته زمین‌شناسی اثرگذاری کانون‌های جدید گرد و خاک در بروز پدیده ریزگردها را بیشتر از اثرگذاری کانون‌های قدیمی داخلی دانست و در تشریح علل این وضعیت، عنوان کرد: کانون‌های جدید گرد و خاک در استان خوزستان فعال‌تر،  موقت و نزدیک به جمعیت‌های انسانی هستند. اگر این کانون‌ها در فاصله طولانی از سکونت‌گاه‌های انسانی قرار داشتند، شاید مشکل چندان خاصی ایجاد نمی‌کردند، اما کانونی با فاصله 30 کیلومتر از اهواز که دارای گستره جمعیتی بیش از یک میلیون نفر است، به‌طور طبیعی بیشترین درگیری و آزار را در بروز پدیده گرد و خاک برای این شهر ایجاد می‌کند.

خوزستان، آلبومی از مشکلات زیست محیطی است

زراسوندی بیان کرد: در خوزستان آلبومی از مشکلات زیست محیطی داریم و قدرت انتخاب نداریم، یعنی سازمان حفاظت محیط زیست و شهروندان با چندین فاکتور زیست محیطی در استان مواجه هستند؛ بنابراین باید رفع این مشکلات را اولویت‌بندی کرد. مهم‌ترین حوزه در مسائل زیست محیطی، حوزه سلامت است.

وی ادامه داد: با توجه به اقداماتی که دولت اکنون در سطح حدود 40 هزار هکتار از کانون‌های فوق بحرانی گرد و خاک در خوزستان برای مقابله با پدیده ریزگردها انجام می‌دهد، شاید مردم فکر کنند که با این اقدامات معضل ریزگردها کاملا حل و تمام خواهد شد. متاسفانه برخی نیز به این تصور در ذهن مردم دامن می‌زنند. واقعا از این مساله نگران هستم که این اقدامات دولت به پایان برسد و پس از آن با وقوع مجدد پدیده ریزگردها، مردم بگویند که با وجود تمامی این اقدامات بازهم مشکل گرد و خاک را داریم و هیچ اتفاقی نیافتاده است.

مدیر مرکز تحقیقات منطقه‌ای ریزگردها افزود: اکنون 350 هزار هکتار کانون فعال گرد و خاک در خوزستان وجود دارد؛ نباید به مردم القا شود که با کنترل و مهار حدود 40 هزار هکتار از کانون فوق بحرانی گرد و خاک در اطراف اهواز، پدیده گرد و غبار کاملا حل خواهد شد. بازه زمانی اقدامات کنونی دولت در این کانون گرد و خاک، یک سال است؛ آیا در این یک سال ارتفاع نهال به سه متر یا عرض بوته‌ها به پنج متر می‌رسد؟ خیر، چنین چیزی امکان ندارد.

وی اظهار کرد: اقداماتی که اکنون دولت جهت مهار پدیده ریزگردها در خوزستان در دست اجرا دارد، در یکی از کانون‌های گرد و خاک خوزستان انجام می‌شود و ممکن است یک کانون دیگر نیز فعال شود، پس باید وضعیت کانون‌های گرد و خاک استان را به صورت کامل در نظر گرفت.

انتقال آب بین حوضه‌ای، برای مقصد و مبدا زیان‌بار است

زراسوندی گفت: محیط زیست در بحث توسعه، همراه توسعه است. اینکه می‌گویند محیط زیست مانع توسعه است، صحیح نیست. بر اساس یافته‌های علم زمین شناسی و محیط زیست، انتقال آب بین حوضه‌ای، هم برای حوضه مقصد و هم برای حوزه مبدا زیان‌بار است و روند مرسوم و طبیعی زیست محیطی منطقه را به هم می‌ریزد. انتقال آب بین حوضه‌ای از رودخانه‌های خوزستان نیز 100 درصد در شکل‌گیری پدیده گرد و خاک موثر است. متاسفانه بحث حق‌آبه محیط زیست در گذشته در کشور ما اصلا مطرح نبود و وجود نداشت. حق‌آبه زیست محیطی تالاب یا رودخانه‌ها حداقل حجم آبی است که این عرصه‌ها برای حفظ حیات خود نیاز دارند؛ هر گونه فعالیت عمرانی در مسیر توسعه نیز به شرط در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی و تامین حق‌آبه حوضه‌های پایین دست می‌تواند انجام شود.

وی با تاکید بر اینکه انتقال آب بین حوضه‌ای از لحاظ زیست محیطی هم حوزه مبدا و هم حوزه مقصد را دچار مشکل می‌کند، اظهار کرد: در سال‌های گذشته حتی 70 تا 80 مورد وقوع پدیده گرد و غبار در سال را در خوزستان داشتیم و همچنان در رسانه‌ها و گاهی از زبان برخی فعالان محیط زیست اعداد عجیب و غریبی از سهم منشا داخلی و خارجی در بروز پدیده گرد و غبار در خوزستان منتشر می‌شود در حالی که اداره هواشناسی طبق داده‌های خود می‌تواند اعلام کند که در هر سال چند مورد پدیده گرد و غبار با کد خارجی و چند مورد پدیده گرد و غبار با کد داخلی گزارش کرده است.

مشخص کردن سهم منشا گرد و غبار جز با داده‌های هواشناسی مقدور نیست

این استاد زمین شناسی ادامه داد: بر اساس این آمار ارائه‌شده از سوی اداره هواشناسی می‌توان سهم عوامل خارجی و عوامل داخلی در بروز پدیده گرد و غبار در یک سال خاص را اعلام کرد که کاری بسیار راحت و مطابق داده‌های هواشناسی قابل محاسبه است؛ بنابراین مشخص کردن سهم منشا داخلی و منشا خارجی در بروز این پدیده به صورت دل‌بخواهی و بر اساس حجم توده یا هیچ آیتمی، جز داده‌های هواشناسی مقدور نیست. با تکیه بر فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و کدهای هواشناسی می‌توان سهم این عوامل را در بروز پدیده ریزگردها در یک سال خاص مشخص کرد.

زراسوندی افزود: از سال 86 تاکنون مدام اعدادی از سهم عوامل داخلی و خارجی در بروز پدیده ریزگردها در خوزستان اعلام می‌شود؛ درحالی‌که باید تکلیف این موضوع به روش یادشده روشن شود. ممکن است در یک سال سهم عوامل داخلی در بروز این پدیده از عوامل خارجی بیشتر باشد، اما مسلم است که با توجه به گستردگی باد غالب و فرآیندهای مخرب در محیط زیست، در حال حاضر کشور ایران بیشتر متاثر از عوامل خارجی گرد و خاک نسبت به عوامل داخلی است.

فرق بین "گرد و خاک" و "گرد و غبار"

وی با بیان اینکه از گذشته دو بازه سنتی تابستانه و زمستانه در بروز پدیده گرد و خاک وجود داشته است، تصریح کرد: کشور ایران در عین حال که متاثر از عوامل خارجی گرد و خاک است، به علت فعالیت کانون‌های داخلی نیز درگیر پدیده گرد و خاک می شود.

مدیر مرکز تحقیقات منطقه‌ای ریزگردها ادامه داد: هرچند سهم عوامل و کانون‌های داخلی گرد و خاک در بروز پدیده ریزگردها نسبت به سهم عوامل خارجی کمتر است، اما باید شدت پدیده ریزگردها، میزان دید افقی در هنگام وقوع این پدیده و فاصله کانون‌ها از گستره‌های جمعیتی را زمانی که پدیده گرد و خاک ناشی از عوامل داخلی است، در نظر گرفت و دخالت داد. پدیده ناشی از کانون‌های محلی و کانون‌های داخلی را "گرد و خاک" می‌نامیم و پدیده ناشی از کانون‌های خارجی نیز "گرد و غبار" نام دارد.

زراسوندی بیان کرد: جنس ذرات گرد و خاک یا گرد و غبار به تفکیک منشا خارجی و منشا محلی با مطالعاتی که صورت گرفت، کاملا مشخص شد. زمین شیمی، کانی شناسی، بافت و جنس خاک برای پدیده ریزگردهای ناشی از عوامل داخلی با این پدیده زمانی که ناشی از عوامل خارجی است، تفاوت دارد. ترکیب کانی شناسی ذرات گرد و خاک در هنگام وقوع پدیده گرد و خاک با منشا داخلی ترکیب نمک و سولفات است و علت این است که برخی از کانون‌های گرد و خاک در خوزستان در گذشته، سیستم محیط آبگیر بودند و البته به صورت ذاتی خاک مناطق شرقی اهواز دارای نمک بیشتری است.

وی ادامه داد: بافت خاک در زمان وقوع پدیده ریزگردها با منشا محلی نسبت به منشا خارجی سنگین‌تر است. زمانی که در ترکیب خاک سولفات و کلریت وجود داشته باشد، به‌طور طبیعی حمل متال‌هایی (فلزاتی) مانند نیکل، وانادیم و ... راحت‌تر است. زمانی که گرد و خاک با فاصله طولانی‌تری از سکونت‌گاه‌ها خیزش کند، ذرات خاک دارای چگالی بالا، قابلیت حمل پیدا نمی‌کنند و تنها عناصر با چگالی پایین قابل حمل خواهند بود.

این استاد برجسته زمین شناسی در خصوص تجارب سایر کشورهای درگیر پدیده گرد و خاک در کنترل و مهار این پدیده، تصریح کرد: استرالیا یکی از کشورهای موفق دنیا در بحث کنترل گرد و خاک است؛ بنابراین نباید استرالیا را فراموش کنیم. کشور چین نیز از دیگر کشورهای موفق در این زمینه است و ظاهرا در 2 تا سه میلیون هکتار از اراضی خود توانسته اقداماتی انجام دهد. این تجارب را باید در سه فاز مطالعه، مانیتورینگ و کنترل و مدیریت دنبال کنیم.

در زمینه پدیده گرد و خاک مدیریت ریسک وجود ندارد

به گزارش ایسنا؛ دکتر بهنام کرمی پژوهشگر و فعال اجتماعی حوزه محیط زیست، نیز در این نشست با اشاره به تاخیر در اعلام منشا پدیده‌های گرد و خاک از سوی سازمان هواشناسی اظهار کرد: در خصوص سهم عوامل داخلی یا خارجی در بروز پدیده گرد و خاک باید به سازمان هواشناسی استناد کرد، اما این سازمان همیشه شهامت نداشته تا به صورت آنی منشا پدیده‌های گرد و غبار یعنی داخلی یا خارجی بودن منشا این پدیده را اعلام کند. در روزهای نهم و دهم بهمن‌ماه سال 93 وقوع پدیده گرد و خاک با منشا داخلی را شاهد بودیم، اما سازمان هواشناسی نتیجه بررسی منشا این پدیده را 21 بهمن‌ماه آن سال اعلام  کرد که این امر جای سوال است، زیرا وقتی تصاویر ماهواره‌ای موجود است، به سرعت می‌توان منشا این پدیده را مشخص کرد.

وی ادامه داد: اگر سازمان هواشناسی در سال 93 در همان دهم بهمن ماه منشا پدیده گرد و خاک را اعلام می‌کرد شاید می‌توانستیم اقداماتی انجام دهیم تا دیگر این پدیده را در سال 95 نداشته باشیم. اعلام به موقع یک بحث علمی می‌تواند به اقدامات پیشگیرانه کمک کند. در زمینه حوادثی همچون پدیده گرد و خاک در کشور تنها مدیریت بحران ایجاد کرده‌ایم و مدیریت ریسک وجود ندارد و حتما باید بحرانی رخ دهد تا مدیریت بحران ورود کند، اما در مدیریت ریسک به‌راحتی با بهره‌گیری از داده‌های موجود می‌توان با درصدی از خطا، اتفاقات را حتی تا صد سال آینده پیش‌بینی کرد.

این فعال محیط زیست تصریح کرد: عنوان‌کردن و پررنگ کردن نقش و سهم منشا خارجی در بروز پدیده گرد و خاک دارای اهدافی بوده است تا از اقدامات بازدارنده جلوگیری شود، زیرا اقدامات بازدارنده هزینه‌زا هستند و به هر حال این هزینه‌ها را متولیان این عرصه که مستقیما دولت‌ها هستند، نخواستند بپردازند و اکنون این هزینه‌ها را مردم می‌پردازند.

کرمی با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست در تمام دولت‌ها یک حیاط خلوت بوده است، عنوان کرد: اینکه مدیریت ریسک فاقد کوچکترین نقشی در تصمیم‌گیری‌ها است، از چالش‌های بزرگ کشور در حوزه زیست محیطی است. وظیفه مدیریت ریسک، پیش‌بینی، جلوگیری و ارائه راهکار است؛ درحالی‌که مدیریت بحران تنها تقابل و واکنش نشان دادن در هنگام بروز حوادث است.

هر اقدامی در جلگه باید همسو با شرایط جلگه باشد

وی با اشاره به داشته‌های محیط زیستی و طبیعی خوزستان ازجمله وجود پنج رودخانه بزرگ و جلگه بودن منطقه گفت: در آمایش سرزمینی برای خوزستان حتما باید ویژگی اقلیمی استان و جلگه بودن تمام 65 هزار کیلومترمربع مساحت آن در نظر گرفته می‌شد. در جلگه‌ها اجازه انجام هر کاری را نداریم و هر اقدامی در جلگه باید همسو با شرایط جلگه باشد، در غیر این صورت باید منتظر عواقب ناشی از آن بود.

این پژوهشگر محیط زیست بیان کرد: یکی از بزرگترین کانون‌های گرد و خاک خوزستان منطقه اطراف هندیجان است که در حوضه آبریز رودخانه زهره و جراحی قرار دارد. متاسفانه ما داشته‌های طبیعی خود را نادیده گرفتیم و این داشته‌ها را حفظ نکردیم. کار کردن با زیست بوم، مستلزم داشتن الفبای زیست بوم است. در حوضه‌های اکولوژی و هیدرولوژی الفبای زیست بوم، نیاز آبی زیست محیطی است اما در هیچ‌کدام از پروژه‌ها به هیچ عنوان این موضوع را در نظر نگرفتند.

کرمی افزود: مهندسان مشاور این گونه پروژه‌ها شاید فاقد دانش آبی زیست محیطی هستند. در بحث نیاز آبی زیست محیطی هم نیاز اکولوژی و هم نیاز هیدرولوژی مطرح است. اکثر این مهندسان مشاور تنها بحث هیدرولوژی را مدنظر قرار می‌دهند و اصلا اکولوژیست نیستند ‌یعنی آنچه برآورد کرده‌اند، رقمی برای هیدرولوژی است. متاسفانه در بحث نیاز آبی اکولوژی غفلت کرده‌ایم و اکنون نتیجه آن غفلت را با پیامدهای اقداماتی که در خوزستان مثلا تحت عنوان توسعه انجام شد، مشاهده می‌کنیم.

چرا تالاب هورالعظیم را خشک کردند؟

وی با اشاره به روند تخریب تالاب هورالعظیم در حدود 7 سال گذشته، عنوان کرد: در خوزستان میدان نفتی آزادگان به‌صورت مشترک با عراق وجود دارد. این میدان جهت افزایش استخراج نفت اولویت‌گذاری شد و محل فعالیت شرکت نفتی در میدان آزادگان نیز در حوضچه شماره 3 تالاب هورالعظیم قرار داشت که دارای یک متر عمق آب بود. با وجود برخورداری ایران از دانش حفاری و استخراج نفت در اعماق خلیج فارس و با وجود اینکه مجموعه نفت حاضر به استخراج در عمق یک متر آب شده بود، پیمانکاران این مجموعه در هورالعظیم باید پاسخگو باشند که چرا یک تالاب را این گونه جهت کسب سود قطعی که اکنون چندین برابر آن را هزینه و ضرر می‌دهیم، خشکاندند؟

این پژوهشگر محیط زیست با بیان اینکه در حال حاضر در این آشفته‌بازار مسائل زیست محیطی در خوزستان، احیای این تالاب از مهم‌ترین کارهای ارزنده‌ای است که اجرا می‌شود، افزود: اگر وضعیت 127 هزار هکتار بخش ایرانی تالاب هورالعظیم مانند 10 سال گذشته ثابت می‌ماند، ریزگردهایی که از عراق به سمت خوزستان در حال حرکت بودند، در این تالاب نشست می‌کردند.

کرمی گفت: در کشور ایران دانش بیابان‌زدایی از 80 سال قبل وجود داشت. در بازه‌های زمانی گذشته پدیده گرد و خاک در خوزستان به صورت سنتی بود اما از سال 82 این پدیده اپیدمی شد و اکنون با اپیدمی گرد و خاک مواجهیم. علل این امر، دیگر اتفاقات طبیعت و محیط زیست نیست بلکه اقداماتی است که در محیط زیست انجام دادیم و منجر به اپیدمی شدن این پدیده شد. در طول هشت سال جنگ تحمیلی، حمل و به‌کارگیری ماشین‌آلات، ادوات و اسلحه‌های سنگین موجب تخریب بافت خاک و از بین رفتن ساختار مولکولی خاک شد و دیگر منطقه مستعد گرد و خاک بود، اما در عین حال رطوبت خاک منطقه حفظ می‌شد. در آن زمان سدسازی‌های گسترده انجام نشده بود یا به بهره‌برداری کلان نرسیده بودند.

وی بیان کرد: سیلاب، شریان حیات جلگه خوزستان است و راه حل قطعی حل پدیده ریزگردها، گردهمایی مدیران سدها در خوزستان و اتخاذ تصمیم به منظور کاهش میزان تولید برق در نیروگاه‌ها یا تولید برق هم‌زمان با تامین نیاز آبی رودخانه‌ها و رهاسازی حق‌آبه‌ها است.

اقلیم خوزستان تغییر کرده است

این فعال محیط زیست با اشاره به افزایش دما در پی تغییر اقلیم خوزستان اظهار کرد: تغییر اقلیم در خوزستان زودتر از برنامه 2025 اتفاق افتاده است؛ در این برنامه پیش‌بینی شده بود که دمای هوا در خوزستان تا سال 2025، 2 درجه افزایش یابد که اکنون 1.7 درجه آن محقق شده است.

کرمی بیان کرد: بسیاری از نقاط خوزستان فاقد رطوبت هستند. در صورت وزش باد غالب با جهت مستقیم از این کانون‌ها، ریزگرد تولید نمی‌شود و یا در صورت تولید، این ذرات در فواصل کم نشست می‌کنند. در صورتی که اگر باد غالب بر فراز کانون‌های گرد و خاک حالت طوفان به خود بگیرد، ذرات گرد و غبار از 300 متر تا 1500 متر بالا می‌روند. اکنون وزش باد با سرعت 10 تا 15 متر بر ثانیه توانایی فعال کردن کانون‌های گردوخاک را دارد، یعنی تا این حد خاک ما از نظر رطوبتی و پوشش گیاهی فقیر شده است. کشاورزان نیز به علت عدم تامین حق‌آبه رودخانه‌ها و از دست رفتن رطوبت خاک، کشت و زرع در اراضی خود را رها کرده‌اند.

وی با بیان اینکه برخی انتقادات نسبت به سازمان حفاظت محیط زیست اشتباه است، تصریح کرد: انتقاداتی که اکنون دوستان ما به رییس سازمان حفاظت محیط زیست وارد می‌کنند، اشتباه است. این افراد راه درست انتقاد از خانم ابتکار را نمی‌دانند زیرا فاقد سواد زیست محیطی هستند و تنها سواد سیاسی دارند و به سیاسی بودن شخصیت خانم ابتکار انتقاد وارد کرده و به محیط زیست حمله می‌کنند، زیرا رییس سازمان حفاظت محیط زیست یک فرد سیاسی است. از نظر محیط زیستی خانم ابتکار دارای نواقص بسیاری است که این افراد از آن‌ها مطلع نیستند. اینکه نمایندگان مجلس خوزستان با ماسک در جلسه حاضر شوند هیچ مشکلی از خوزستان حل نمی‌کند و نمی‌تواند هیچ حقی را برای خوزستان ادا کند.

کدام یک از نمایندگان خوزستان در مجلس مشاور محیط زیستی دارد؟

این فعال محیط زیست ادامه داد: این همه فارغ‌التحصیل محیط زیست بیکار در خوزستان وجود دارد، اما کدام یک از نمایندگان خوزستان در مجلس مشاور محیط زیستی دارد؟ نمایندگان ما هیچ‌گونه تخصصی در هیچ‌کدام از حوزه‌های کاربردی محیط زیست ندارند و این امر یک ضعف محسوب می‌شود. در هیچ دوره‌ای نمایندگان ما مشاور زیست محیطی نداشتند تا بتوانند پیش‌بینی اتفاقات زیست محیطی را از آن طریق داشته باشند.

کرمی عنوان کرد: اقدامات مجموعه نفت در خشک کردن تالاب هورالعظیم به اندازه‌ای گسترده و فاجعه‌بار بود که ما فعالان حوزه محیط زیست، طرح آماک (جمع‌آوری گازهای همراه با نفت) را فراموش کردیم. فعالان محیط زیستی به علت این اقدامات، مجموعه نفت را مورد هجمه قرار دادند و از دیگر اقدامات نفت در آلایندگی و شکل‌گیری کانون‌ها غافل شدند.

وی افزود: اشتباه دیگری که به اسم آبگیری تالاب‌ها در خوزستان انجام می‌شود، تخلیه پساب‌ها در تالاب‌ها است. آبی که به اصطلاح به تالاب‌ها هدایت می‌کنیم، دارای سموم کشاورزی و پساب‌های صنعتی است. میزان تبخیر و تعریق سالانه در خوزستان 2100 میلی‌متر است یعنی یک استخر با عمق 2 متر آب در طول یک سال خشک می‌شود. پس وضعیت تالاب شادگان که ارتفاع آب آن در برخی نقاط 50 سانتی‌متر است را باید در نظر بگیریم که البته این آب هم در واقع پساب است. با تبخیر این آب یا همان پساب، یک لایه پفکی در بستر تالاب ایجاد می‌شود و زمانی که به گرد و خاک تبدیل شود، فاجعه‌ بعدی رخ می‌دهد.

رشد فزاینده بیماری‌ها در خوزستان حاکی از اتفاقات بدی است

این پژوهشگر محیط زیست اظهار کرد: قرار بود وزارت بهداشت وضعیت آلودگی پدیده ریزگردها به مواد شیمیایی و فلزات سنگین را اعلام کند که متاسفانه هنوز اعلام نکرده است. این عدم اعلام به معنای آلوده بودن گرد و خاک به این ترکیبات و فلزات و صحیح بودن گفته‌های ما است. رشد فزاینده بیماری‌ها در خوزستان نیز حاکی از اتفاقات بدی است که در حال رخ دادن است. زمانی تنها بخشی از بیمارستان شفا به بیماران سرطانی اختصاص داده می‌شد، اما اکنون در حال احداث یک بیمارستان برای بیماران سرطانی هستند که این امر نشانگر شیوع موجی از بیماری‌های مختلف در استان است. احداث یک بیمارستان برای بیماران سرطانی خبر خوبی نیست. در ریه تمام خوزستانی ها هاگ یا بذر قارچ وجود دارد، ریه‌های تمام مردم آسیب دیده است. این امر واقعیتی است که مسائل زیست محیطی به استان تحمیل می‌کند.

سازمان حفاظت محیط زیست موفق نبوده است

به گزارش ایسنا؛ هژیر کیانی نماینده شبکه سمن‌های محیط زیست خوزستان، نیز در این نشست اظهار کرد: جلگه تعریف خاص خود را دارد و حق‌آبه جلگه خوزستان کاملا مشخص بوده است. سدسازی‌ها و مسدود کردن حق‌آبه‌های جلگه خوزستان سبب فراهم شدن شرایط لازم برای بروز پدیده ریزگردها شد و اکنون راه حل اساسی مشکل ریزگردها، رهاسازی حق‌آبه رودخانه‌ها و تالاب‌های خوزستان در قالب یک برنامه جامع و نه یک برنامه موقت و کوتاه‌مدت است.

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست در کشور ایران، علی‌رغم تمام تلاش‌هایی که شده، موفق نبوده است؛ به‌ویژه در خوزستانی که وابستگی درآمدهای دولت به منابع نفتی و سایر منابع آن کاملا مشخص است، هیچ عقلی سالمی نمی‌تواند بپذیرد که برای مثال جهت حفظ حیات تالاب از فعالیت‌های نفتی در هورالعظیم جلوگیری و تاسیسات نفتی مستقر در تالاب جمع‌آوری شود.

دبیر انجمن دوستداران محیط زیست خوزستان بیان کرد: مطالعات زیست محیطی وابسته به دولت و بدون مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد و مردم نمی‌تواند حقایق پدیده‌ها و مسائل زیست محیطی را به مردم بگوید و ملاحظات جناحی و سیاسی نیز موجب می‌شود نتیجه مورد نظر محقق نشود.

کیانی با تاکید بر لزوم مشارکت مردم و سمن‌ها در طرح‌های مهار و مقابله با ریزگردها عنوان کرد: با نهالکاری می‌توان حداقل 50 هزار هکتار از کانون‌های فعال گرد و خاک در خوزستان را به‌نوعی مهار کرد، اما تکلیف حدود یک میلیون هکتار اراضی مستعد گرد و خاک چه می‌شود؟

وی با اشاره به حذف مردم و سمن‌ها از تمام مراحل طرح ضربتی برای مهار یکی از کانون‌های فوق بحرانی گرد و خاک، گفت: آیا مطالعاتی در زمینه تاثیرگذاری کاشت گونه کهور در مهار کانون‌های ریزگرد انجام شده است؟

این فعال محیط زیست روش "نقش‌بندی خاک" را یکی از شیوه‌های سازگار و همسو با طبیعت به منظور مقابله با پدیده گرد و خاک عنوان و اظهار کرد: در این شیوه هم می‌توان از مشارکت جوامع محلی استفاده کرد و هم اقداماتی با هزینه کمتر و ظرفیت اراضی بیشتر انجام داد. "نقش‌بندی خاک" در بسیاری از کشورهای دنیا انجام شده و نسبت به نهالکاری بسیار موثرتر بوده است. این در حالی است که اداره‌کل منابع طبیعی خوزستان بارها اعلام کرد که حتی یک ریال اعتبار برای نگهداری از نهال‌هایی که در سال 94 در برخی کانون‌های گرد و خاک کاشتند، به آن‌ها اختصاص نیافته است.

بسیاری از مسائل خوزستان تحت تاثیر هورالعظیم قرار گرفته است

وی اظهار کرد: از اوایل دهه 80 هم‌زمان با آبگیری سد کارون 3 پدیده گرد و غبار در خوزستان تشدید شد و به دنبال آن احداث سدهای دیگری در برنامه قرار گرفت؛ بنابراین سدسازی‌های متعدد، بستن حق‌آبه‌های تالاب‌ها و رودخانه‌ها و جلگه خوزستان و تلاش دولت برای دستیابی به چند دلار بیشتر در محدوده هورالعظیم و خشکاندن این تالاب، از عوامل شکل‌گیری کانون‌های گرد و خاک و بروز پدیده ریزگردها در خوزستان شد.

دبیر انجمن دوستداران محیط زیست خوزستان با بیان اینکه مساله هورالعظیم به یک غائله در استان خوزستان تبدیل شده است، تصریح کرد: بسیاری از مسائل خوزستان تحت تاثیر مساله هورالعظیم قرار گرفته و هورالعظیم ابزاری برای سوءاستفاده جناح‌هایی شده که اکنون «ریزگردسواری» می‌کنند. در اعدادی که سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه آبگیری هورالعظیم ارائه می‌دهد، جای تردید وجود دارد زیرا در حوزه طبیعت نمی‌توانیم به صورت دقیق آماری از آبگیری‌های 70 درصدی دهیم.

آنچه بر سر تالاب‌های بین‌النهرین آمد

به گزارش ایسنا؛ احمدرضا لاهیجان زاده مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان، نیز در این نشست اظهار کرد: سال گذشته با بررسی و تحقیق بسیار زیاد به اطلاعات خوبی از کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و ایران و اتفاقاتی که در اکوسیستم این مناطق ایجاد و منجر به مصیبت ریزگردها شده، دست یافتیم. در این راستا دو کتاب انگلیسی نیز به زبان فارسی ترجمه شد که دارای اطلاعات خیلی خوبی بودند.

وی ادامه داد: تصاویر ماهواره‌ای از تالاب‌های شمال بصره و جنوب عراق که به تالاب‌های بین‌النهرین معروف است، نشان می‌دهد که سال 1988 و حتی 1990 میلادی مجموع سطح عرصه تالابی در کشور عراق بین یک میلیون تا یک میلیون و 700 هزار هکتار بود. در این زمان مساحت تالاب هورالعظیم حدود 350 هزار هکتار بود که یک سوم آن یعنی 127 هزار هکتار در خاک ایران قرار دارد.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به جنگ کویت و عراق در سال 1991 میلادی و به دنبال آن حمله آمریکا به عراق برای آزادسازی کویت تصریح کرد: نیروهای ارتش آمریکا در 25 بهمن سال 69 به عراق حمله کردند و به سمت بغداد در حال پیشروی بودند که هم‌زمان نیروهای شیعه ساکن در جنوب عراق با نیروهای ارتش آمریکا وارد مبارزه شدند و پس از اتفاقاتیکه به‌دنبال آن رخ داد با حمله دولت عراق به این شیعیان، حدود 90 هزار نفر از شیعیان متواری شدند و حداقل 70 هزار نفر از آنان در مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین مخفی شدند.

لاهیجان زاده ادامه داد: دولت عراق که از مبارزه نظامی با شیعیان ساکن‌شده در این تالاب‌ها به نتیجه نرسید، سوزاندن نیزارها و بمباران این تالاب‌ها را آغاز کرد و در سال 1992 اقدام به احداث کانالی بسیار بزرگ به طول 50 کیلومتر و عرض 2 کیلومتر کرد، این کانال به کانال صدام مشهور است. دولت عراق در این سال تخلیه آب مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین را به‌صورت تعمدی آغاز کرد و حتی کانال دیگری حفر کرد تا بخش انتهایی تالاب هورالعظیم به کانال صدام متصل شود.

وی افزود: با ادامه روند تخلیه آب تالاب‌های بین‌النهرین از طریق کانال صدام، تقریبا در سال 2000 میلادی بیش از 70 درصد تالاب‌های بین‌النهرین و همچنین بر اساس گزارش بین‌المللی تا 90 درصد این تالاب‌ها کاملا خشک شد. البته ممکن است که در برخی نقاط خشک‌شده این تالاب‌ها هنوز رطوبت وجود داشته، اما آبی برای اهالی جهت حفظ معیشت و صیادی در این تالاب‌ها وجود نداشت.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان ادامه داد: فاجعه‌ای که در سال 2000 میلادی در مجموعه تالاب‌های جنوب کشور عراق رخ داد، یکی از بزرگترین و مهم‌ترین فاجعه‌های زیست محیطی بوده که از سوی سازمان ملل با از بین رفتن صدها هزار هکتار از جنگل‌های آمازون مقایسه شده است؛ یعنی خسارات ناشی از خشک شدن این تالاب‌ها با خسارت ناشی از نابود شدن بخش زیادی از جنگل‌های یکی از مهم‌ترین اکوسیستم‌های محیط زیستی دنیا به نوعی برابر دانسته شد.

لاهیجان زاده بیان کرد: در فاصله خشک شدن بخش زیادی از تالاب‌های بین‌النهرین، دولت ترکیه نیز پروژه بزرگی به نام گپ ( GAP ) آغاز کرد و تصمیم گرفت که حداقل 90 میلیارد مترمکعب آب از رودخانه‌های دجله و فرات را ذخیره کند و اجازه خروج این آب از مرزهای ترکیه را ندهد؛ کشور ترکیه به‌شدت این پروژه را پیگیری کرد.

وی ادامه داد: دولت ترکیه، سد آتاتورک را با ظرفیت 44 میلیارد مترمکعب آب به بهره‌برداری رساند. ظرفیت سد آتاتورک تقریبا معادل مجموع ظرفیت مخازن تمام سدهای ایران است. این سد جزو معدود سدهایی است که وسعت دریاچه آن را در تصاویر ماهواره‌ای به راحتی می‌توان مشاهده کرد. همچنین دولت ترکیه احداث یک سد دیگر را با ظرفیت بسیار زیاد در حال اجرا دارد که به زودی به بهره‌برداری می‌رسد.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان افزود: با بهره‌برداری از این سد، میزان خروج آب از رودخانه‌های دجله و فرات به سمت عراق تا حدی کاهش می‌یابد که کشور عراق امکان کشاورزی را از دست می‌دهد و حداقل 700 هزار هکتار از اراضی کشاورزی به علت نبود آب در عراق دیگر قابل کشت نخواهد بود. از نظر بین‌المللی اختلافات بسیاری بین دولت‌های عراق و ترکیه در خصوص پروژه‌های سدسازی ترکیه وجود دارد که این اختلافات منجر به اخذ یک تصمیم در سازمان ملل شد.

لاهیجان زاده ادامه داد: بر اساس این تصمیم، دولت ترکیه متعهد شد که همواره رهاسازی 500 مترمکعب بر ثانیه آب از سد آتاتورک برای کشور عراق را محفوظ نگهدارد. این حق‌آبه به علت اختلافات سیاسی بین دو کشور ترکیه و عراق هیچ وقت رعایت نشده و حتی در کتاب‌های سازمان ملل ذکر شده که گاه میزان ورودی از سد آتاتورک به عراق به 100 مترمکعب بر ثانیه می‌رسد.

وی به سدسازی‌های کشور عراق روی رودخانه‌های دجله و فرات اشاره و اظهار کرد: مشابه سدسازی‌های ترکیه، سدهایی نیز در عراق و سوریه روی رودخانه‌های دجله و فرات در حال احداث است. البته از نظر طبقه‌بندی و حجم مخزن این سدها، کشور ترکیه در صدر است و پس از آن به‌تدریج عراق و سوریه قرار می‌گیرند. در حال حاضر آورد رودخانه‌های دجله و فرات به مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین به حداقل رسیده است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان ادامه داد: حتی در فصول پرآب نیز آبی از رودخانه دجله و فرات به مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین جریان پیدا نمی‌کند. علاوه بر تمام موارد ذکرشده، از سال 2004 خشکسالی‌های شدیدی در منطقه داشته‌ایم. در سال 1388 اوج خشکسالی‌ها را در ایران تجربه کردیم و این خشکسالی در منطقه موجب شد که بیش از 90 درصد تالاب‌های بین‌النهرین خشک شود.

لاهیجان زاده گفت: بر اساس مطالعات صورت گرفته، تا قبل از سال 2008 تعداد کانون‌های ریزگرد در کشور عراق کمتر از 30 نقطه بود. سال 2008 تعداد این کانون‌ها به صدها نقطه افزایش یافت. وجود رطوبت در منطقهحائز اهمیت بسیار زیادی بود و عامل اساسی در مهار ریزگردها هنگام وزش بادهایی که از صحاری عربستان، جنوب غرب و شمال غرب عراق و همچنین اردن و سوریه می‌وزیدند، محسوب می‌شد.

وی ادامه داد: عرصه 1.5 میلیون هکتاری تالاب‌های عراق و رطوبتی که در این منطقه وجود داشت، در جلوگیری از بروز ریزگردها بسیار موثر بود. از سوی دیگر در 30 سال گذشته دمای هوا در برخی نقاط عراق 2 تا 3 درجه افزایش یافت. در ایستگاه بستان میانگین دما در سه سال گذشته بین 2.5 تا 3 درجه و در اهواز بین 2 تا 2.5 درجه سانتی‌گراد افزایش یافته است که هر درجه افزایش دما می‌تواند تغییرات بزرگی ایجاد کند.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان افزود: افزایش دمای 2 درجه‌ای به‌عنوان عامل تشدیدکننده پدیده ریزگردها موجب شد تا سایر خاک‌های منطقه رطوبت خود را به سرعت از دست دهند و مستعد پدیده گرد و غبار شوند؛ بنابراین در کشور عراق نزدیک به 2 میلیون هکتار از اراضی در چند سال تبدیل به کانون گرد و  غبار شد و همچنین رطوبت خاک این منطقه از دست رفت و به 50 درصد کاهش یافت. در ایستگاه بستان در 20 سال گذشته  70 تا 90 درصد رطوبت کاهش یافته است.

لاهیجان زاده با تشریح روند افزایش دما و کاهش رطوبت در ایستگاه بستان در 20 سال گذشته، گفت: تا سال 91 تعداد روزهای متوالی که در ایستگاه بستان در فصل تابستان دمای هوا به 50 درجه سانتی‌گراد می‌رسید، حتی به یک ماه می‌رسید. از سال 91 به بعد ممکن است آبگیری‌هایی که در منطقه انجام شده، موجب کاهش مجدد میانگین دمای هوا در این ایستگاه شده باشند.

چگونه دریچه‌ها روی هورالعظیم بسته شد؟

وی در خصوص علل تشکیل کانون‌های داخلی گرد و خاک در خوزستان اظهار کرد: هم‌زمان با سدسازی‌های ترکیه، عراق و سوریه روی رودخانه‌های دجله و فرات و خشک شدن مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین در عراق اقدامات مشابهی به صورت کم و بیش در ایران انجام شد. از سال 89 شرکت نفت دریچه خروجی 2 و 3 تالاب هورالعظیم را مسدود کرد و موجب شد گستره‌ای 50 تا 60 هزار هکتاری از تالاب هورالعظیم خشک شود و علاوه بر ایجاد مشکلات زیست محیطی و اکوسیستمی در تالاب، معیشت مردم منطقه را دچار مشکل کرد.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان بیان کرد: همچنین سد کرخه جهت تامین حق‌آبه دائمی تالاب هورالعظیم احداث شد. حداقل آورد این سد 5 تا 5.5 میلیارد مترمکعب پیش‌بینی شد، اما متاسفانه در بالادست سد در استان‌های ایلام، لرستان، کرمانشاه و کردستان که سرشاخه‌های رودخانه کرخه در این استان‌ها قرار دارد، بدون توجه به اینکه در پایین‌دست رودخانه کرخه، سد بزرگی وجود دارد که اگر حداقل 3 میلیارد مترمکعب آب در آن وجود نداشته باشد فاقد ارزش می‌شود، اقدام به صدور مجوزهای متعدد برداشت آب کردند.

لاهیجان زاده ادامه داد: این استان‌ها با صدور مجوزهای متعدد برداشت آب که شامل آب زیرزمینی می‌شد، موجب کاهش آورد سد کرخه شدند. در سال گذشته وزارت نیرو در مورد علت کاهش آورد سد کرخه اعلام کرد که نتایج نشان داد 14 درصد عامل کاهش آورد کرخه ناشی از کاهش بارندگی و تا 49 درصد عامل کاهش آورد این رودخانه ناشی از برداشت‌های غیرمجاز و مجاز در حوضه آبریز کرخه در بالادست این سد است. برداشت‌های غیرمجاز از بالادست رودخانه کرخه حتی به نصب موتورهای بی‌شمار چه به‌صورت مجاز و چه غیرمجاز کشیده شد و حتی علاوه بر این برداشت‌های مجاز و غیرمجاز، سدی به نام سیمره در بالادست رودخانه و سد کرخه احداث کردند که این سد عاملی برای کاهش ورودی به کرخه شد و حتی سد دیگری نیز در دستور کار داشتند که اکنون متوقف شده است.

وی بیان کرد: از نظر علمی دلایل انسان‌زاد تشکیل کانون‌های گرد و خاک و بروز پدیده ریزگردها در ایران مشابه این دلایل در کشورهای خارجی یعنی ترکیه، عراق و سوریه است. ترکیه جهت جلوگیری از خروج 90 میلیارد مترمکعب آب از دجله و فرات، پروژه‌های سدسازی خود را شروع کرد، اما در کشور ما بر سرشاخه‌های رودخانه‌ها در بالادست، سدسازی و برداشت‌های مجاز و غیرمجاز زیادی انجام شد.

روند تبدیل هندیجان به یکی از کانون های گرد و خاک خوزستان

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به کاهش آب رودخانه زهره در سال‌های اخیر عنوان کرد: در زمستان سال 93 و همچنین سال 95 رودخانه زهره در مقطع زیدون به سمت هندیجان کاملا خشک شد که اتفاقی بی‌سابقه حداقل در 50 سال گذشته است. رودخانه زهره حتی در خشکسالی‌های سال‌های گذشته به‌طور کامل خشک نشد. رودخانه زهره با طغیان‌هایی که داشت تمام دشت هندیجان را دارای آب می‌کرد و موجب می‌شد که هم منطقه به مرتع تبدیل شده و هم خاک منطقه مرطوب شود، اما متاسفانه اکنون هندیجان یکی از کانون‌های گرد و خاک خوزستان است.

لاهیجان زاده تصریح کرد: طغیان رودخانه مارون در هر سال موجب می‌شد که دشت رامشیر و همچنین منطقه منتهی به شمال تالاب شادگان کاملا مرطوب شود و حق‌آبه تالاب شادگان را کاملا تامین کند. طغیان‌های رودخانه کارون نیز از طریق نهر مالح و نهر بحره به تالاب شادگان هدایت می‌شد و پوشش آب و آبگیری  این تالاب را در فصولی که به سمت گرما می‌رفت، تضمین می‌کرد.

وی بیان کرد: پوشش آب عرصه شرق و جنوب شرق خوزستان همیشه توسط رودخانه‌های مارون، جراحی، زهره و بعضا رودخانه کارون تامین می‌شد و حتی در صورت عدم طغیان این رودخانه‌ها، بارندگی‌ها می‌توانستند تثبیت این عرصه‌ها را انجام دهند. در سال 93 هیچ بارندگی در این عرصه نداشتیم و این موضوع علاوه بر اینکه نزدیک به 10 سال است که هیچ‌کدام از رودخانه‌های استان طغیانی ندارند، موجب بروز پدیده گرد و خاک شد؛ به این صورت که وزش باد جنوب شرق بر فراز این عرصه‌ها - که در فصل زمستان شدت پیدا می‌کند - موجب خیزش گرد و خاک می‌شد و عدم بارندگی نیز موجب می‌شد که این عرصه‌ها نتوانند تثبیت شوند.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان ادامه داد: در پاییز سال 93 بارندگی نداشتیم و همین وضعیت موجب بروز مصیبت ریزگردها در بهمن 93 شد. بارش‌ها در پاییز 95 نیز تقریبا از 20 آذر آغاز شد که بسیار جزئی بود و فایده‌ای نداشت و چگونگی وقوع پدیده گرد و خاک را در دی‌ماه و بهمن‌ماه و به‌ویژه در بهمن‌ماه شاهد بودیم.

لاهیجان زاده با بیان اینکه اکوسیستم خوزستان اکوسیستمی کاملا وابسته به رودخانه‌های جاری در جلگه خوزستان است، عنوان کرد: هر گونه دستکاری در آورد رودخانه‌‌های منتهی به جلگه خوزستان می‌تواند منجر به مشکلات پیش‌بینی‌نشده شود؛ هیچ‌کس نمی‌توانست تصور کند که پدیده ریزگردها روزی پنج نیروگاه خوزستان را در چند ساعت از مدار خارج کند.

وقتی وضعیت تالاب هورالعظیم، دامن خوزستان را گرفت

وی اظهار کرد: در سال‌های گذشته قبل از شدت گرفتن بحث ریزگردها و خشک شدن تالاب هورالعظیم، زمانی که مشکلات ریزگردها یا مسائل تالاب‌ها را در جلسات مطرح می‌کردیم، بسیاری از افراد که عمدتا تصمیم‌گیرنده بودند، تصور می‌کردند که این مشکلات مربوط به اداره محیط زیست است و به ما می‌گفتند چرا چنین مسائلی را در این جلسه مطرح می‌کنید و بروید با ابزارهای قانونی خود این مسائل را پیگیری کنید. واقعیت این است که این افراد نمی‌دانستند روزی وضعیت تالاب هورالعظیم، دامن خوزستان را می‌گیرد و تبدیل به معضل اقتصادی، اجتماعی و بروز بسیاری از مسائل می‌شود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با تاکید بر لزوم بهره‌برداری پایدار از اکوسیستم‌های محیط زیستی گفت: یکی از مشکلات ما در ایران این است که هیچ‌وقت حاضر نیستیم تجارب تلخ و موفق کشورهای دیگر را الگو قرار دهیم، مگر اینکه سرمان به سنگ بخورد و بابت این تجربه‌ها خسارت دهیم. در دهه 80 میلادی دنیا به این نتیجه رسید که جهت حفظ اکوسیستم‌های محیط زیستی هر گونه دستکاری در اکوسیستم‌ها باید به صورت پایدار انجام شود، اما متاسفانه ما این تجارب را الگو قرار نمی‌دهیم و پله پله آن‌ها را تجربه  و زمانی تصمیم‌گیری می کنیم که جبران خسارت آن غیرممکن است.

لاهیجان زاده بیان کرد: بر اساس مطالعات انجام‌شده، میزان آب شیرین خروجی سالانه اروندرود به خلیج فارس در دهه 80 میلادی 90 تا 110 میلیارد مترمکعب بود. اروندرود حاصل تلاقی رودخانه‌های کارون و دجله و فرات است؛ اکنون خروجی آب از اروندرود به خلیج فارس به یک چهارم رقم یادشده و حدود 25 میلیارد مترمکعب رسیده است که همین موضوع، موجب افزایش شوری خلیج فارس و اثرگذاری در تولید گونه‌های آبزی شده است.

سازمان حفاظت محیط زیست در بحث ریزگردها مظلوم واقع شد

وی با اشاره به انتقادات نسبت به عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص پدیده ریزگردها، تصریح کرد: سازمان حفاظت محیط زیست در بحث ریزگردها مظلوم واقع شد، زیرا تفکری به‌ویژه از سوی رسانه‌ها به مردم القا شد که درست نبود و مردم تصور کردند که سازمان حفاظت محیط زیست باید در این قضیه ورود کند.

مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان ادامه داد: بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست واقعا در این زمینه مظلوم واقع شده است. سازمان حفاظت محیط زیست تنها ارگانی است که دستگاه‌های نظارتی بالادستی بسیاری بر عملکرد آن نظارت می‌کنند و تمام مسائل و فعالیت‌های این سازمان رصد می‌شود تا این دستگاه‌ها بدانند که آیا سازمان حفاظت محیط زیست به وظایف خود عمل می‌کند یا خیر. بدین ترتیب سازمان حفاظت محیط زیست در حد توان و امکانات و قوانینی که در اختیار دارد، در تمامی مسائل مربوط به ریزگردها ورود کرده است.

لاهیجان زاده افزود: در هر حوزه‌ای از مساله ریزگردها مستندات سازمان حفاظت محیط زیست کامل است و اگر این مستندات کامل نبود، اطمینان پیدا کنید که دستگاه‌های نظارتی بسیار سریع‌تر از تشکل‌ها و یا رسانه‌ها متوجه تخلف سازمان حفاظت محیط زیست می‌شدند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد