سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

تهدید عراق علیه کردها: از راه ایران نفت می فروشیم
معاون وزیر نفت عراق اعلام کرد که دولت این کشور در صورت شکست مذاکرات با اقلیم کردستان در مورد توافقی در زمینه تقسیم درآمدهای نفتی، مساله فروش نفت خام از طریق ایران را مورد بررسی قرار می دهد.
به گزارش ایرنا، «فیاض النمه» گفت که سازمان دولتی بازاریابی نفت عراق در نظر دارد احتمالا هفته آینده با دولت اقلیم کردستان این کشور در مورد صادرات نفت عراق از طریق ترکیه مذاکره کند.
وی یادآور شد که در صورت شکست این مذاکرات، شروع به یافتن راهی می کنیم تا نفت مان را یا از طریق ایران یا از طریق کشورهای دیگر به فروش رسانیم، زیرا به پول نیاز داریم. 
عراق که پس از عربستان دومین تولید کننده بزرگ سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) است، 95 درصد از درآمدهای خود از محل فروش نفت تامین می کند. 
براساس اعلام یک مقام نفتی که خواست نامش فاش نشود، می توان بین ایران و عراق توافقی مشابه عقد قراردادهای تهاتر نفت میان تهران و کشورهای حاشیه دریای خزر، منعقد کرد. 
بدین نحو که ایران نفت عراق را به پالایشگاه های خود وارد و مقادیر معادلی نفت خام خود را به نمایندگی از بغداد از بنادر ایرانی در خلیج فارس صادر می کند. 
منبع: ایرنا
مروری بر طرح «کری» برای نجات «ریاض»
ریاض که یک سال است وعده فتح «صنعاء» را می‌دهد اکنون شاهد تسلط یمنی‌ها بر ارتفاعات شهر نجران است. حرفهای «کری» که به «جده» آمد تا این افتضاح را جمع کند، شنیدنی است.

به گزارش مشرق، وحید صمدی؛ نمی‌دانم چقدر تحولات و اخبار بحران یمن را دنبال می‌کنید. مهم‌ترین اتفاقی که اخیرا در عرصه یمن افتاد، تشکیل کمیته چهارجانبه «آمریکا،‌ انگلیس،‌ عربستان و امارات» بود که در شهر ساحلی «جده» در غرب عربستان برگزار شد.

این جلسه چهارجانبه چهارشنبه (با حضور وزرای خارجه شش کشور شورای همکاری) و پنجشنبه گذشته (4 جانبه) برگزار شد و رسانه‌های سعودی گفتند که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا طرحی جدید برای یمن آماده کرده و در پایان بالاتفاق بر سر آن توافق شده است.

قبل از اشاره به محتوای این طرح، باید بگویم که بدون شعاردادن، عربستان که در اندیشه بلعیدن یک ماهه یمن بود و گفته بود که (1) انصارالله را خلع سلاح می‌کند و (2) عبدربه منصور هادی «رئیس جمهور قانونی»‌ را به صنعاء بازمی‌گرداند و (3) دست ایران را از یمن کوتاه می‌کند، ششم فروردین پارسال (1394) جنگ تمام عیار هوایی،‌ دریایی سپس زمینی را علیه یمن آغاز کرد اما بعد از گذشت 18 ماه عربستان:

(1) نتنها نتوانسته انصارالله را خلع سلاح کند،‌ بلکه انصارالله الان در عمق خاک نجران در عربستان سعودی است.

(2) نتنها نتوانست رئیس جمهور مستعفی فراری را به صنعاء‌ بازگرداند بلکه سقف خواسته‌اش را پایین آورد و گفت رئیس‌جمهور را نه به صنعاء، بلکه به عدن (جنوب یمن)‌ برمی‌گرداند ونتنها در این هم ناکام ماند، بلکه الان هنوز میزبان این رئیس‌جمهور فراری در ریاض است.

(3) نتنها نتوانسته دست ایران را از یمن کوتاه کند (آنطور که خودش ادعا کرد)، بلکه بعد از یک سال و نیم جنگ جان کری در جده از دست ایران می‌نالد و از حضور نام ایران در کنار مقاومت یمنی‌ها حرف می‌زند.

آیا وضعیت عربستان در جنگ بد است؟

بسیار خوب؛ حال، عربستان که (بر اساس برخی گزارش‌ها) تاکنون 100 میلیارد دلار خرج «جنگ» کرده، هنوز اولیه‌ترین اهدافش را هم محقق نکرده است. ارتش عربستانِ مجهز به میلیون‌ها دلار سلاح‌های آمریکایی و برخوردار از «اتاق عملیات آمریکایی،‌ اسرائیلی، فرانسوی»، مقابل رزمندگان پاربرهنه و گاه دمپایی‌پوش فقیر اما دلیر و با ایمان یمنی عاجز مانده (به اتفاقات و تصاویر نجران نگاهی بکنید). هرکاری بگویید کرده است. هر جا را بگویید در یمن بمباران کرده. نه فقط اماکن نظامی. بلکه منازل،‌ مساجد، بازار و حتی مدرسه و بیمارستان را. (اگر اطلاع نداشتید اخبار چند هفته اخیر را مرور کنید).

عربستان در حمله به یمن به جایی رسیده که سازمان مللی که در اوج واکنشش به یک بحران، فقط نگران می‌شود، نام عربستان را در لیست ناقضان حقوق کودکان گذاشت و بعد با تهدید مالی ریاض،‌ نامش را دوباره خارج کرد. سازمان ملل می‌گوید درست است که ما چشممان را بر جنگ آمریکایی، انگلیسی، سعودی و اسرائیلی عربستان بر یمن بسته‌ایم، اما قرار نیست تا ابدالدهر کشتار زنان و کودکان در یمن ادامه یابد. حتی صدای خود آمریکا هم درآمده است که آقایان سعودی، درست بمباران کنید، وکمتر دردسر درست کنید.

پس بدانید که عربستان به طرز بدی در یمن گرفتار شده و نه توان پیروزی یا حتی تحقق یکی از اهدافش را دارد،‌ نه روی تمام کردن جنگ بدون دستاورد را؛ جنگی که میلیاردها دلار هزینه داشته تاکنون. پس آبروی آل‌سعود در خطر است و یکی باید این عربستان را نجات بدهد و به دادش برسد.

کری برای چه به عربستان آمد؟

برای همین «جان کری» مشخصا برای پرونده یمن به منطقه آمد و با خود طرحی آورد که به گفته خودش «منصفانه» است.

  • خلاصه طرح این است: طرف‌های یمنی به میز مذاکره برگردند و بسرعت دولت وحدت ملی تشکیل دهند و قدرت میان طرف‌های حاضر تقسیم شود و نیروهای نظامی از صنعاء (پایتخت) و دیگر شهرها خارج شوند و سلاح سنگین (شما بخوانید موشک‌های انصارالله و ارتش یمن) به طرف سوم و بی‌طرفی تسلیم شود. به موجب این توافق دولت وحدت ملی، حافظ مرزهای یمن است و مانع شلیک آتش از خاک یمن به همسایگانش و تهدید آنها (یعنی عربستان) می‌شود. کری می‌گوید «ما فکر می‌کنیم این شیوه برای همه عادلانه و منصفانه است».

عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان هم در کنفرانس خبری خود با کری در جده،‌ 18 ماه پس از آغاز جنگ و کشتن بیش از 7000 یمنی که نزدیک به یک‌سومش زن و کودک و سالخورده‌اند، گفت: ائتلاف عربی [سعودی] تمایل شدید به حصول راه‌حل مسالمت‌آمیز دارد.

قبل از آنکه مطلب اصلی‌ام را در این یادداشت بیان کنم، اشاره کنم که جان کری در پایان سفر به عربستان گفت که این طرح، این فرصت را به حوثی‌ها می‌دهد که به ساختار حکومت وحدت ملی و مشارکت در حکومت در مقابل ترک خشونت و سلاح اعتماد کنند. در پاسخ او می‌گویم که مگر حوثی‌ها دنبال حضور در دولت و حکومت‌داری هستند که چنین پیشنهادی به آنان می‌کنید؟ مگر عبدربه چند وزارتخانه به انصارالله اختصاص نداد و انصارالله از سهمش گذشت و آن وزارتخانه‌ها را به دیگر احزاب یمنی واگذار کرد؟ خواسته انصارالله و احزاب متحدش بیرون کشیدن کل یمن از زیر یوغ سعودی هستند نه صرفا به دست گرفتن دولت در یمن و حکومت‌داری.

 طرح جان کری برای یمن چیست؟

1- تشکیل کمیته چهارجانبه با حضور «جان کری»، «بوریس جانسون»، «عادل الجبیر» و عبدالله بن زاید وزرای خارجه آمریکا،‌ انگلیس،‌ عربستان و امارات، ‌اول به معنای شکست تمام تلاش‌های موازی نظامی و سیاسی این ائتلاف در 18 ماه جنگ و چند ماه مذاکره سیاسی در کویت بود و البته شکست «اسماعیل ولد الشیخ»‌ نماینده سازمان ملل در پرونده یمن که به دور از شعارزدگی، تقریبا نماینده کمکی برای عربستان جهت تحمیل خواسته‌های ریاض بر یمن است.

2- طرح کری به معنای شکست تمام مذاکرات کویت بود که ولدالشیخ تلاش کرد خواسته عربستان را بر یمنی‌ها دیکته کند که مهم‌ترین‌هایش تشکیل دولت جدید به ریاست «عبدربه»،‌ عقب‌نشینی انصارالله و حزب کنگره ملی (عبدالله صالح) از صنعاء و امضای توافق در «خاک عربستان» بود. یمنی‌ها این شروط ذلت‌بار را نپذیرفتند و مذاکرات در کویت به پایان رسید و جنگ شدت گرفت.

3- طرح کری به دنبال احقاق حق به طرف‌های یمنی نیست. شکل محترمانه‌تری از خواسته‌های ائتلاف سعودی-آمریکایی-اسرائیلی در کویت است ولی چون سُمبه یمنی‌ها پرزور است، ناچار شده‌اند خیلی از خواسته‌هایشان را تعدیل کنند، چرا که یمنی‌ها الان در عمق نجران هستند و دارند بزرگترین شرکت نفتی عربستان یعنی «آرامکو»‌ را با موشک می‌زنند.

4- کری طرح را آورده زیرا، آنکس که از حماقت عربستان برای آغاز جنگ در یمن حمایت کرد،‌ آمریکاست. عبدالباری عطوان تحلیلگر سرشناس ملی‌گرای عرب سه روز پیش حرف خوبی زد. او در رأی الیوم نوشت، آنکس که صدام را به دام «اشغال کویت» کشاند، آمریکا بود وقتی که سفیر وقت واشنگتن آپریل گلاسپی، طوری با صدام رفتار کرد که بفهماند، کشورش مخالفتی با اقدام علیه کویت نمیکند...والان همین آمریکا، عربستان را در یمن دچار فرسایش اقتصادی، انسانی و سیاسی کرده است.

5- آمریکا طرح را داده، زیرا بشدت نگران افزایش آشکار تلفات غیرنظامیان بخصوص کودکان شده‌اند. چرا که حملات هوایی به مراسم عروسی، بیمارستان و مدرسه انجام می‌شود و فقط در دو دوره ریاست اوباما (رکود زده شده و) 120 میلیارد دلار سلاح به عربستان فروخته شده است و ممکن است در آینده این مسئله از لحاظ حقوقی برای آمریکا دردسر شود و برای همین است که هیأتی از حقوقدانان نظامی آمریکا برای آموزش همتایانشان در عربستان به این کشور سفر کردند تا به آنان یاد بدهند چطور باید از ارتکاب [آشکار] جنایات جنگی در یمن اجتناب کنند.

در دیدار «کری» با «عادل الجبیر» چه گذشت؟

فکر می‌کنید این همه ناکامی، سررشته امور را به کدام کشور در منطقه می‌کشاند؟...؛ بله به  سوئیس خاورمیانه، «سلطنت عُمان».

یک منبع یمنی می‌گوید، کری در این سفرش به عربستان به سعودی‌ها اعلام کرده که محقق شدن اهداف جنگ یمن، خیلی دشوار شده و باید قبل از آنکه دیر شود، به سراغ مقامات عُمان بروند. کری به عادل الجبیر گفته که باید امتیازهایی به طرف یمنی بدهند زیرا آمریکا دیگر نمیتواند بیش از این کمکی به عربستان بکند. این منبع می‌گوید که کری به عربستانی‌ها گفته نباید مردم را درباره میزان توانایی‌هایتان به توهم وادارید که میتوانید جنگ را به سود خود یکسره کنید و تصریح کرده که او تردید دارد که عبدربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهور بتواند به یمن بازگردد و باید در اندیشه راهی برای کنار آمدن با حوثی‌ها و علی عبدالله صالح کنند.

به گفته این منبع، کری نارضایتی اوباما را از بمباران بیمارستان‌ پزشکان بدون مرز در یمن به الجبیر منتقل کرده و اشاره کرده که این مسئله میتواند جنایت جنگی ثبت و در آینده دردسرساز شود. کری در حاشیه جلسه جده به عادل الجبیر گفته که مایه خجالت است که سربازان یمنی با کلاشینکوف و آر.پی.جی به مقرهای نظامی عربستان که به سلاح‌های نوین  و تانک‌های پیشرفته مجهز است حمله میکنند و اتفاقا یکی از مستشاران نظامی همراه جان کری به سعودی‌ها گفته که شما برای هدایت تانک‌های آبرامز باید افراد زبده‌تری انتخاب کنید [چرا که نظامیان سعودی بسادگی این تانکهای پنج شش میلیون دلاری را مقابل موشکهای کونکورس در مقابله با یمنی‌ها به نابودی میکشانند].

این منبع می‌گوید که عادل الجییر در پاسخ کری گفته است که آمریکا باید کاری برای متوقف کردن دخالت ایران در جنگ یمن بکند اما کری لبخندی زده و با قطع حرف او گفته که این حرفها را به کسی بزند که از حقیقت ماجرا بی‌خبر است. (بدین معنا که بی‌جهت ناتوانی خود را به ایران که دخالتی ندارد مرتبط نکنید).

 نتـیـجـه

بدین‌ترتیب طرح کری را باید آغاز روند امتیازدهی عربستان به طرف یمنی دانست. امتیازهای تلخی که ظاهر عربستان هنوز آماده چشیدن مزه آن نیست زیرا لجوجانه و متکبرانه حملاتش را به یمن ادامه می‌دهد.

بی‌شک عربستانِ دچار بحران اقتصادی که در چند جای منطقه مثل لبنان، عراق و سوریه واقعا به بن‌بست رسیده، دنبال راه خروج آبرومندانه از یمن است تا افتضاح تاریخی‌اش در یمن رو نشود اما نیازمند کسی است که متقاعدش کند هرچه سریعتر لجاجت احمقانه‌اش را پایان دهد و واقعیت میدانی و سیاسی یمن را که شامل یمنی مستقل از آل سعود است، بپذیرد و بیش از این نفرت تاریخی مردم یمن را به جان نخرد.

بهتر بود آل سعود توصیه سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله را در ابتدای جنگ گوش می‌کرد و جنگ را خاتمه می‌داد و دشمنی میلیون‌ها یمنی را در جنوب خود به جان نمی‌خرید؛‌ زمانیکه نصرالله گفت، (چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی) اگر برای عربستان تا الان از جانب مردم همسایه جنوبی، فقط "احتمال" تهدید وجود داشت، اکنون عربستان این احتمال بالقوه را  به تهدید واقعی بالفعل تبدیل کرد تا سالها گرفتار آن باشد و اکنون یک سال و نیم بعد از جنگ شاهدیم که شخص وزیر خارجه آمریکا باید بیاید تا با طرح جدید (شما بخوانید امتیازهای جدید) حملات یمنی‌ها به جنوب عربستان را متوقف کند؛ آن هم با موشک‌هایی که به ادعای او از ایران به آنان رسیده است.

 

الان نیز تنها راه عاقلانه ریاض،‌ ترک لجاجت و روی آوردن به گفت‌وگو با کشورهای منطقه از جمله با ایران، است؛ امری که تهران بارها از آن استقبال کرده و با وجود همه اشتباهات راهبردی و تاکتیکی ریاض، هنوز از آن استقبال می‌کند. این مسیر، نتنها منافع عربستان را بیشتر تأمین می‌کند بلکه به سود کل منطقه است و سبب می‌شود دیگر به سفرهای مشکوک مقامات سعودی به فلسطین اشغالی هم نیازی نباشد.

منبع: فارس
کلاهی که سر کردها رفت؛
کردها، ترک‌ها، داعش و گروه‌های مسلح ضد دولت همگی با اشغالگری ترکیه در شهر جرابلس همراهی می‌کنند. اینها برگه‌های آمریکایی هستند که نقش‌های متفاوتی را در سناریویی که از چند روز پیش آغاز شده، ایفا می‌کنند.
اردوغان بالاخره نقشه آمریکایی‌ها را قبول کرد/ چرا ترکیه به کردها حمله کرد/ ماجرای تصاحب بی‌دردسر جرابلس چیستسرویس جهان مشرق - جو بایدن معاون رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که نیروهای ترکیه را بعد از پایان مبارزه با داعش از سوریه خارج نخواهد کرد و تا هر زمان که نیاز باشد این نیروها در سوریه حضور خواهند داشت. افزایش تدریجی لحن ترکیه در توضیح اهداف عملیاتی هم به جایی رسید که وزیر دفاع ترکیه اعلام کرد که ارتش این کشور در منطقه‌ای امن باقی خواهد ماند و تا زمانی که گروه‌های ارتش آزاد نتوانند تسلط خود را بر تمام این منطقه به دست بیاورند، از آن عقب‌نشینی نخواهد کرد.

اوضاع دیگر مربوط به توزیع نفوذ در سوریه بین متحدان واشنگتن می‌شود که رقیب یکدیگر هستند. معارضه مسلحانه در حومه شمالی حلب، کردها و دولت کردها در شرق فرات، ارتش ترکیه در آستانه حلب و در منطقه امن در نوار مرزی بین عفرین و جرابلس که برای مهار کرد ها در این منطقه مسلط شدند. ارتش سوریه نیز در این عرصه حضور دارد و به همراه ایرانی‌ها و روس‌ها در حلب اولین خط تماس مستقیم با "ارتش ناتو " را تشکیل می‌دهند. 
تمامی شاخص‌های موجود مخالفان دولت و ترک‌ها را تشویق می‌کند که پیشنهاد روسیه برای آتش‌بس 48 ساعت در هفته را در حلب رد کنند. استفان دی مستورا میانجی بین‌المللی دیروز جواب مخالفان مسلح را دریافت کرد، وی چاره ای پیش روی خود غیر از استعفا یا انتظار برای ریاست جمهوری هیلاری کلینتون در سال آینده و آغاز دور جدیدی از مذاکرات ژنو ندارد. آمریکایی‌ها و ترک‌ها ترجیح می‌دهند جنگ برای فرسایش روسها و سوری ها ادامه داشته باشد، به همین علت بعد از جرابلس به سمت منبج و الباب و سپس حلب می روند.

موضوع اشغالگری تدریجی آمریکا و ترکیه در حومه شمالی حلب فراتر و دورتر از ایجاد منطقه امن است که بین ترک‌ها و آمریکایی‌ها مورد توافق قرار گرفته است.  منطقه عین العرب 90 کیلومتر از عفرین کرد نشین در غرب فاصله دارد و فاصله بین جرابلس تا شهر الباب نیز بالغ بر 50 کیلومتر است. شاید ترک‌ها می‌خواهند در ادامه عملیات خود را به سمت حلب گرایش دهند، آنها به داعش دستور دادند که از شهر جرابلس عقب‌نشینی کرده و نیروهای خود را به همراه گردان های الخلافة که بالغ بر 5 هزار نفر از نیروهای ویژه هستند، تجمیع کنند.
داعشی ها عملیات خود را از طریق خطوط امدادی ارتش سوریه در خناصر به سمت شهر حلب آغاز کرده و  نیروهای خود را برای حمله به فرودگاه کویرس بسیج کرده اند. این فرودگاه منطقه است که چندین یگان از نیروهای ویژه تحت رهبری سهند سهیل النمر در آن مستقر هستند. این نیروها نقش محوری در مقابله با جیش الفتح ترکیه در منطقه آکادمی‌های نظامی ایفا می‌کنند. منطقه آکادمی جایی است که نقطه حساسی در عملیات بستن شکاف الراموسه در جنوب حلب به شمار می رود و نیروهای حزب‌الله لبنان و جمعیت النجباء و مستشاران سپاه پاسداران ایران نیز در آنجا حضور دارند.
شهر سوری جرابلس بعد از امپراتوری عثمانی مجدداً تحت اشغال مستقیم ترکیه درآمده است. توافق ترکیه و آمریکا برای اشغال جرابلس بعد از سه سال کشمکش بین باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا و رجب طیب اردوغان همتای ترک وی به دست آمده و در نهایت ترک‌ها ارتش خود را به سوریه ارسال کرده اند. البته آمریکایی‌ها می‌خواستند از این نیروهای زمینی بر ضد ارتش سوریه استفاده کرده و شمال این کشور را از دمشق بگیرند تا منطقه امنی را برای گروه‌های مسلح ایجاد کنند که تحت دستور سرویس‌های جاسوسی آمریکا فعالیت می‌کنند.
پنتاگون طرح خود را بار دیگر از طریق عملیات سپر فرات احیا کرده و تمامی بازیگران از میان رقبای ارتش سوریه را تحت چتر پوشش خود گرفته است. کردها و ترک‌ها و داعش و گروه‌های مسلح ضد دولت همگی با اشغالگری ترکیه در شهر جرابلس همراهی می‌کنند. اینها برگه‌های آمریکایی هستند که نقش‌های متفاوتی را در سناریویی که از چند روز پیش با ورود 15 تانک ترکیه تحت پوشش مشترک هوایی آمریکا و ترکیه به اراضی سوریه آغاز شده، ایفا می‌کنند.
  

ترکیه و دم خروس ادامه وابستگی به آمریکا
ترک‌ها در نشست شورای وزیران خود در 20 آگوست گذشته عبور از مرزهای سوریه و ترکیه از منطقه قرقمیش از محورهای شمالی و غربی را به تصویب رساندند . آنها اخیراً با ایفای نقشی که آمریکایی‌ها سه سال پیش به آنها پیشنهاد داده بودند ، موافقت کرده‌اند. باراک اوباما در آن زمان از ترکیه خواسته بود که در سوریه مداخلة نظامی کنند. وی این موضوع را چند ماه پیش در مصاحبه مشهور خود با روزنامه آتلانتیک اعلام کرده است. 
پذیرش این پیشنهاد از سوی ترکیه مشروط به همراهی نیروهای آمریکایی با یگان‌های آن‌ها بود. آمریکایی‌ها در آن زمان این موضوع را رد کردند، به همین علت پروژه موقتاً تعطیل شد تا اینکه برگه کردها روی کار آمد. جوزف فوتیل ژنرال آمریکایی و فرمانده منطقه مرکزی وقتی با رجب طیب اردوغان دیدار کرد، مهلت ارائه شده به اَردوغان برای خارج ‌کردن داعش از حومه شمالی حلب بنا به درخواست آمریکایی‌ها به پایان رسیده بود. وی در آن زمان به اَردوغان اعلام کرد که پنتاگون از عملیات کردها در غرب فرات حمایت خواهد کرد، موضوعی که جزو خطوط قرمز ترکیه به شمار می‌رفت.  
ترک‌ها معتقد بودند عبور کردها از سمت شرق رود از طریق سد تشرین به سمت منبج تنها برای ایجاد یک رژیم کردی قابل مهار و وابسته به آنکارا در ابعاد اقتصادی و سیاسی صورت نمی‌گیرد. آنها پیش از این چنین رژیم وابسته را در قبال کردستان عراق تجربه کرده بودند، به گونه‌ای که کردستان نفت خود را از طریق بندر جیحان ترکیه به فروش می‌رساند و اموال این منطقه در بانک‌های استانبول قرار دارد، حتی ایستگاه‌های انرژی و شبکه‌های برق کردستان عراق نیز از طریق یک دکمه در استانبول قابل خاموش کردن است.
 

ابهام و تزلزل در نقشه های متوالی آمریکا برای شمال سوریه
روزنامه السفیر لبنان نوشت: تصمیم آمریکا در حمایت از حزب کارگران کردستان در سوریه و حتی تهیه قایق های انتقال سلاح‌های مبارزان کرد از طریق فرات از دیدگاه ترک‌ها آغازی برای ترسیم حیاط‌ خلوتی جهت حزب کارگران کردستان در سوریه برای افزایش فعالیت‌های مسلحانه آنها در مجتمع‌های مسکونی کردی در جنوب آناتول به شمار می رود که جنگ شهری واقعی از یک سال پیش در آن در جریان است و باعث تخریب گسترده دیار بکر و نصیبین و دهها شهر و روستای کردنشین شده است. ترکیه این موضوع را اشاره به تجزیه خود می‌داند.

در همین راستا ترک‌ها با نیروهای سپر فرات بعد از مدت‌ها ممانعت تسلیم مطالبات آمریکایی‌ها شدند. عملیات کنونی تولید یک تفکر قدیمی از ایجاد منطقه امن بود که ترک ها و آمریکا بر سر آن به تفاهم رسیده‌اند، اما مهم‌تر از آنچه که در میان نیروهای سپر فرات وجود دارد، توافق ترکیه و آمریکا برای ورود به داخل سوریه است، چنانچه این توافق در اوج کشمکش ها و تهدیدهای مطرح شده در رابطه با اختلافات آمریکا و ترکیه به دست آمده است، تحلیل‌هایی که حتی اعتقاد داشتند بعد از انجام کودتای ناکام در ترکیه، آنکارا از محور ناتو به سمت محور ایران و روسیه گرایش پیدا کرده است. این همگرایی در درجه اول به ضرر سوریه است و به‌صورت ویژه کردها از آن متضرر می‌شوند.

جرابلس و کلاهی که سر کردها رفت
کردها بار دیگر حد و مرزهای تکیه کردن بر آمریکایی‌ها و خوار و خفیف شدن متحدان آمریکا در لحظات سرنوشت ساز را آزمودند. معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ترک‌ها گفته بود که کردها خروج از منطقه غرب فرات را آغاز کردند. وی تصریح کرد که واشنگتن به کردها اعلام کرده است که در صورتی که از مناطق غربی فرات عقب‌نشینی نکنند ، از حمایت آمریکا برخوردار نخواهند بود.  
مقاومت کردها در برابر دیکته‌های آمریکایی‌ها زیاد طول نکشید. ریدور خلیل سخن‌گوی یگان‌های حمایت خلق کرد ها در این رابطه گفته بود نیروهای کرد از غرب فرات تحت فشارهای ترکیه و هر فشار دیگری عقب‌نشینی نخواهند کرد، چرا که خود را صاحبان این مناطق می‌کنند. اما در ادامه بیانیه کرد ها نشان‌دهنده عقب‌نشینی سریع آنها از لحن تند سخنگو بود.   
این بیانیه اعلام کرد که نیروهای کرد به زودی به سمت عین العرب عقب‌نشینی خواهند کرد، همین قایق های آمریکایی که پیش از این اسباب عبور آنها از فرات را فراهم کرده بود، بار دیگر آنها را از مناطق شرقی به سمت غرب منتقل خواهد کرد. کردها همچنین اختلالات ساختاری در جنبش قومی خود را متوجه شوند. آنها به این نتیجه رسیدند که مانند گذشته این قدرت را ندارد که پیروزی‌های خود را به دستاوردهای سیاسی برای خود تبدیل کنند.
تعهد جو بایدن در بازگرداندن کردها به شرق فرات دربرابر اَردوغان واضح و مشخص بود. 400 نفر برای شهر منبج کشته شدند و این نیروها به سمت عفرین حرکت کردند. آنها این موضوع را حساب نکرده بودند که آمریکایی‌ها کردها را یک برگه می دانند، نه یک متحد برای خود. تنها دولت ترکیه است که متحد قابل اطمینان آمریکایی‌ها است. به این ترتیب جنگنده‌های آمریکایی که پیش از این عملیات زمینی کردها در غرب فرات را پوشش می‌دادند، به حمایت از نیروهای ترک مشغول شدند که مأموریت اعلام شده خود را مبارزه با داعش و حزب کارگران کردستان نامیدند، این در حالی بود که داعش حتی یک گلوله به سمت ارتش ترکیه شلیک نکرد.
شکست کردها در عملیات سپر فرات محدود به نظر می‌رسد ، اما ایده‌ای که آنها برای باقی نگه داشتن نیروهای عربی همراه با خود در منبج اعلام کرده اند، نمی‌تواند جبران شکست های آنها را بکند. آنها بیش از 180 روستا را تحت سلطه خود گرفته و به سمت حلب و الباب حرکت کرده بودند . عشایر عربی و ترکمن نیز در صورت عدم عقب‌نشینی کردها و پیشروی ترک ها برای پر کردن خلا ناشی از شکست داعش به جریان های کرد کمک نمی کردند.  
این در حالی است که ترکیه این خلأ را با گروه‌های تروریستی تحت مدیریت سرویس‌های جاسوسی خود نظیر «فیلق الشام» ، «استقم کما امرت»، «نورالدین الزنکی»، «لواء السلطان مراد الرابع»، «فرقة الحمزة»، و «احرار الشام» پرکرده است.
سیاست لبه پرتگاه کردها در سوریه و تلاش برای تحمیل رژیم کرد در منطقه مرزی ممتد از ملث ترکیه، عراق و سوریه از منطقه المالکیه در شرق سوریه تا عفرین و چه بسا دریای مدیترانه در غرب باعث شد ارتش ترکیه به همراه پشتیبانی هوایی ارتش آمریکا وارد شمال سوریه شود. 
این ماجراجویی فدرالی برای اصلاح معادله سایکس پیکو صورت گرفت، اما تلاشی غیر حساب شده برای تعیین قواعد استراتژیک و ائتلاف‌هایی بود که همه استحکام آن را طی جنگ سرد آزموده بودند. این در حالی است که ارتباط آمریکا با رژیم‌های غیر دولتی تنها با هدف استفاده از آنها در بازی های بین‌المللی صورت می‌گیرد.  
کردها با طرح فدرالی خود سعی کردن نوار سوری و عربی را در بلندی های آناتول مسدود کرده، اما تانک‌های ترکیه و نیروهای کلاه قرمز در جرابلس آنها را به پایان طرح خود رساندند. عملیات ترکیه ای سپر فرات  احتمالاً پیشروی‌های رژیم کردی به سمت غرب سوریه را متوقف کرده است ، اما پایانی برای پروژه کردها در سوریه نیست،  با این وجود یک شهر دیگر سوریه نیز از دو روز پیش تحت اشغال ترکیه قرار گرفت.این حمله طرح فدرالی کردها را هدف قرار نداده بود، چرا که کردها هیچ نقشی در اطراف حلب ندارند، در سوی دیگر فدرالیته ای که هیچ کس غیر از شوراهای نظامی ساخته شده به دست کردها در تقابل با داعش آنها را تأیید نمی‌کند ، هیچ عمقی ندارد. آنها به این ترتیب تصمیم گرفتند از مرزهای ترکیه دور شوند تا جلوی درگیری با ارتش ترکیه را بگیرد. آنها از حرکت مستقیم از عین العرب به سمت جرابلس واقع در 30 کیلومتری نوار مرزی منصرف شدند و ترجیح دادند از طریق حومة شمالی حلب که منطقه‌ای عربی و مملو از جمعیت است ، به سمت عفرین حرکت کنند. این در حالی است که آنها ارتباطات عشایری قوی در آنجا ندارند و نمی‌تواند این عشایر را به سمت ائتلاف‌های فدرالی خود جذب کنند.

تلاش آمریکا برای درگیر کردن کردها با دولت سوریه
تفاهم آمریکا و ترکیه پروژه کردها در سوریه را به صورت کامل متوقف نکرد، بلکه یک بار دیگر، آن را ترسیم نمود، چرا که کردها از تجدیدنظر در پروژه خود خودداری کرده بودند. به این ترتیب فدرالیته کردها از این پس از شرق فرات فراتر نخواهد بود و باید بپذیرد که رژیمی غیرمرتبط و شکننده با عمق کم و بدون ارتباط با عرصه داخلی ترکیه تشکیل دهد. پروژه کرد‌ها بعد از عملیات سپر فرات به پایان نرسیده است، اما کم‌رنگ‌تر شده و فروغ خود را از دست داد. به این ترتیب احتمال بالاتر این است که در صورت احساس ضعف دولت دمشق به سمت استان حسکه حرکت خواهد کرد، این روند آغازی برای باز کردن باب درگیری کردها با دولت سوریه در شرق است، این در حالی است که سیگنال های ورود ترکیه به جرابلس نیز وجود دارد.چنین پروژه‌ای با مخالفت ملموس ترکیه مواجه نخواهد شد،‌ چرا که کردها همچنان ضعیف باقی مانده و در نواحی تنگ با عرض کمتر از 50 کیلومتر محاصره خواهد شد، آن هم در مناطقی که دشتی و باز هستند و دفاع از آنها در برابر هر نوع حمله زرهی مشکل است. با این وجود درخواست آمریکا برای انزوای کردها در شرق فرات، درخواست برای هماهنگی آنها با ترک ها و مهار پروژه آنها و اطمینان دادن به اَردوغان است. کردها در گذشته از تلاش برای ایجاد هماهنگی با ترک ها دست برنداشته بودند.  
در همین راستا صالح محمد مسلم دو سال پیش دوبار به ترکیه سفر کرده بود ، اما ترک ها در نهایت به وعده‌های خود مبنی بر ‌انضمام کردها به ائتلاف یا به رسمیت شناختن حزب اتحاد دموکراتیک به عنوان بخشی از مذاکرات خلف وعده کرده بودند. گرایش به سمت حسکه باعث نخواهد شد کردها در مدیریت داخلی خود برای فدرالیته عقب‌نشینی کنند، چرا که این احتمال وجود دارد که کردها بخواهند ارتش سوریه را در منطقه القامشلی محاصره کنند.
 

تبانی با داعش در جرابلس
داعش نیز در سناریوی آمریکایی ترکی ایفای نقش کرد. این جریان یکی از قوی‌ترین شکست‌های خود در تاریخ نظامی اش در سوریه و عراق را تحمل کرد. در گذشته دهها تن از عوامل انتحاری برای جلوگیری از اخراج آنها از این شهر توسط گروه‌های مسلح وارد عمل می‌شدند، اما چهار روز پیش تقریباً بدون مبارزه، شهر را به تیپ چهارم السلطان مراد که زیر نظر سرویس‌های جاسوسی ترکیه اداره می‌شود، تحویل دادند تا محاصره قریب‌الوقوع شهر جرابلس آسان شود.  داعش که در گذشته تنها با عوامل انتحاری و بمب گذاری ها فعالیت می‌کرد ، حتی در درگیری های محدودی که پیش آمده بود، هیچ عامل انتحاری را در شهر جرابلس وارد عمل نکرد ، این در حالی بود که این شهر را کانون اصلی حضور خود در شمال حلب می‌دانست.
به همین علت بود که وزارت دفاع ترکیه عنوان کرد که عملیات سپر فرات هیچ تلفاتی را در میان نیروهایی کشور ایجاد نکرد. تنها 500 مبارز از میان گروه‌های ضد دولتی در انفجار بمب هایی که مین روب های ترکیه قادر به شناسایی آن نشده بودند، کشته شدند. داعشی ها با نیروهای مهاجم وارد درگیری نشدند و طی چند ساعت ناپدید شدند تا بار دیگر در منطقه الباب در نزدیکی حلب گرد هم آیند.  
داعشی ها در حال عقب‌نشینی بیش از 260 نفر از حامیان دولت سوریه را به عنوان گروگان با خود بردند تا اشغالگران ترکیه در برابر عقب نشینی آنها مقاومت نکنند. به این ترتیب داعش که هیچ مبارزه‌ای را در جرابلس ترتیب نداده ، خود را در منطقه خناصر برای مبارزه با ارتش سوریه و متحدانش آماده می‌کند. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که این گروه در طرح آمریکا برای فرسایش روس ها در حلب وارد شده و می خواهد این اقدام را از طریق تلاش برای قطع مسیرهای امدادی ارتش سوریه در خناصر انجام دهد.
 
اردوغان بالاخره نقشه آمریکایی‌ها را قبول کرد/ چرا ترکیه به کردها حمله کرد/ ماجرای تصاحب بی‌دردسر جرابلس چیست 

مواضع دمشق
مواضع دمشق به نظر می‌رسد انتظار است. اشغال جرابلس تنها با محکوم کردن از سوی وزارت خارجه سوریه و دعوت از متجاوزان برای هماهنگی با دولت دمشق در مسیر مبارزه با تروریسم همراه بود. دمشق که با اشغالگری مستقیم ترکیه در شهر جرابلس مواجه شده، بنا به درخواست روسیه شکایتی به شورای امنیت ارائه نکرد. احساس رهایی از پروژه فدرالیته کردها همچنان دیپلماسی سوریه را تحت تأثیر خود قرار داده است.
 این در حالی است که سوریه بار دیگر بر ادامه درگیری‌ها با دشمنانش تکیه کرده است ، اما در شرایط کنونی ترک‌ها نقش مطلوبی را در پرونده کردها ایفا کرده‌اند. بیانیه ارتش سوریه در رابطه با حزب کارگران کردستان و حملات این حزب به شهر حسکه که چند روز پیش صادر شد را شاید بتوان عامل مشوق ترکیه برای ورود به جرابلس دانست.
دمشق چند روز پیش از آغاز عملیات از طریق روسیه از اقدام نظامی ترکیه مطلع شده بود و احتمالاً از طریق هیئت مشترکی از سرویس‌های امنیتی که طی چند روز آینده به استانبول خواهد رفت،‌ از سایر مراحل این عملیات اطلاع پیدا خواهد کرد. بررسی‌های این هیئت احتمالاً شامل نتایج عملیات مذکور نیز می‌شود. روس‌ها همچنان در این رابطه سکوت کرده اند، این در حالی است که ارتش ناتو خود را به شهر حلب نزدیک می کند، شهری که روس ها برای پایان دادن به درگیری‌های آن و بستن درهای شهر به روی مخالفان مسلح در بخش شرقی ضرب‌الاجل تعیین کرده است. این ضرب الاجل در نیمه سپتامبر آینده به پایان می‌رسد.
ورود ترکیه به این عرصه اوضاع را پیچیده‌تر خواهد کرد ، ‌به ویژه اینکه این موضوع با نظارت آمریکا انجام شده است، این در حالی است که پیش از این آمریکا  عربستان و ترکیه را به صورت ویژه از طریق جیش الفتح مأمور ورود در این پرونده کرده بود. به این ترتیب اشغال جرابلس به معنی تقسیم مجدد نقش‌ها در سوریه است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد