عضویت ایران در شانگهای؛ از روسیه اصرار از چین انکار
سازمان همکاری شانگهای تاکنون برای مسکو و پکن به مثابه ابزاری جهت اِعمال نفوذ در منطقه عمل کرده است؛ هرچند چین برخلاف روسیه ممکن است تمایلی به اتخاذ گرایش ضد غربی در این سازمان نداشته باشد.
ایران مدتهاست که خواهان عضویت در این سازمان است و روسیه نیز این بحث را همواره مطرح کرده است که با لغو تحریمهای غرب علیه ایران، عضویت تهران در این سازمان امکانپذیر خواهد بود.
«بختیار خاکیموف» نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در سازمان همکاری شانگهای در جریان نشست رهبران کشورهای عضو این سازمان در تاشکند ازبکستان (۲۳ و ۲۴ ژوئن) به خبرنگاران گفت که موضع روسیه در حمایت از آغاز هرچه سریعتر روند پذیرش (عضویت ایران) روشن است.
وی در ادامه افزود که روسیه در این مرحله نتوانست با همتایان خود بر سر عضویت ایران به توافق برسد، اما این کشور به تلاشهای خود در این زمینه ادامه خواهد داد.
خاکیموف تصریح کرد که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای «به لحاظ اصول و مبانی» مشکلی ندارد و تنها «اختلافات فنی و جزئی» مربوط به زمانبندی این عضویت مطرح است.
نماینده ویژه چین در این نشست از اظهارنظر در خصوص عضویت ایران خودداری کرد. اما «وانگ ایی» وزیر خارجه چین گفت که پکن قصد دارد در وهله اول روند پیوستن هند و پاکستان به این سازمان را در دستور کار قرار دهد.
ظریف به نشانه اعتراض اجلاس شانگهای را ترک کرد
قرار بود در این دوره از اجلاس شانگهای مسئله پیوستن ایران که هفت سال پیش درخواست آن توسط کشورمان به اجلاس داده شده بود، بررسی شود، ولی به گفته رحیمپور معاون آسیای وزارت خارجه هیچگونه اقدامی برای ردّ در خواست ایران صورت نگرفته است. ضمن اینکه رحیمپور شایعهها مبنی بر اینکه کشورهای عضو با حضور ایران مخالفت کرده بودند را رد کرد.
برنامه عربستان برای تبدیل الازهر به پایگاه ایران ستیزی
پایگاه اینترنتی "ساسه پست" مصر گزارش داد که مجموعه دیگری از اسناد افشا حاکیست که "احمد القطان" سفیر عربستان در قاهره همواره با نمایندگان الازهر به ویژه شیخ آن و شماری از شخصیت های اسلامی در تماس است و برای هماهنگی با آنان جهت مقابله با آنچه "ترویج تشیع در مصر" می نامد، تلاش می کند.
این مساله، محتوای یکی از نامه های افشا شده از سوی وزارت امور خارجه عربستان درباره حمایت غیر مستقیم عربستان سعودی از کنفرانس مطبوعاتی "محمد حسان"، از مبلغان سلفی، را تایید می کند که بر اساس آن قرار شد طرحی زیر نظر الازهر برای مقابله با تشیع اجرا شود.سیاست آل سعود فقط به حمایت از الازهر و ایجاد تقریب دیدگاه میان طرفین محدود نمی شود بلکه این خاندان، الازهر را تحت فشار قرار داده تا با تحصیل طلاب شیعه در این نهاد مخالفت کند و مانع سفر پژوهشگران ایرانی به مصر شود.
در حالی که عربستان سعودی معتقد است الازهر نقش اساسی در زمینه مقابله با تشیع را دارد، الازهر نیز تاکید کرده است که این نهاد دینی و عربستان یک روح در دو بدن هستند!
پایگاه خبری "ساسه پست" در تماس تلفنی با "عباس شومان"، جانشین رییس الازهر، پرسش هایی را درباره گسترش نفوذ آل سعود در الازهر پرسید. شومان در پاسخ مدعی شد: «الازهر و عربستان سعودی مانند یک پیکرند که هدفشان مبارزه با تروریسم و ترویج اسلام میانه رو هستند. حمایت مالی عربستان سعودی از الازهر در این چارچوب است، به ویژه که رسالت هر دوی ما یکی است».شومان سپس افزود: «نزدیکی اخیر طرفین در چارچوب ایفای نقش گسترده تر الازهر است که نظام مصر و عربستان سعودی از آن حمایت می کنند. این نقش همان احیای نفوذ جهانی الازهر در جهان عرب و مقابله با تشیع است». دیدگاه شومان به دیدگاه "انور عشقی"، ژنرال سابق سعودی و رییس مرکز پژوهش های سیاسی و راهبردی الشرق، بسیار نزدیک است. عشقی در گفتگو باد "ساسه پست" گفت: «عربستان سعودی از الازهر حمایت می کند تا در برابر ایران بایستد؛ چون ایران به بزرگترین خطر برای جهان اسلام تبدیل شده است».عشقی، در ادامۀ ادعاهای خود علیه ایران و مذهب تشیع، گفت: «عربستان سعودی به خوبی اهمیت الازهر را برای مقابله با خطر تشیع درک می کند و می داند که باید این نقش در آینده، متناسب با افزایش خطر ایران، گسترش یابد».در سال های اخیر، بسیاری از اندیشمندان مسلمان بارها نسبت به نفوذ افراط گرایی وهابیت به الازهر و تبدیل شدن مهم ترین نهاد دینی جهان اهل سنت به مرکز نشر رادیکالیسم و فتنه انگیزی در جهان اسلام هشدر داده اند. اظهاراتی که به نقل از مسئولان سعودی و رهبران الازهر آمد، نشان می دهد که این هشدارها به جا بوده و عربستان، عملا، در حال تبدیل کردن الازهر به ابزار دشمنی علیه تشیع و گسترش طایفه گرایی است.
تأثیر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بر اقتصاد ایران
سرویس جنگ نرم مشرق - تامین امنیت و حفظ جان شهروندان آمریکایی از خطرات، مفهومی است که از جنگ جهانی دوم به بعد در رسانههای آمریکا به یک خط اصلی تولید محتوا تبدیل شده است؛ ابتدا تهدیدات روسها در صدر اخبار و تولیدات تصویری اعم از فیلم و سریال بود و پس از فروپاشی شوروی سابق، تهدیدات تروریستی بهویژه از سوی مردم مسلمان بهعنوان خطر اصلی مطرح گردید و تا کنون نیز ادامه دارد.
بیشترین بار تبلیغاتی و "هراس" صورتبندی شده در این روایت سیاسی، در مفهومی از "خطر" در فیلم و سریالهای اکشن – ماجراجویانه انعکاس مییابد. نکته جالب آنکه از تهدیدهای داخلی ناشی از جامعه "خودی" آمریکا در فیلم و سریال اجتناب میشود و با توجه به مرزهای جهان، تهدید خارجی در هراس از "دیگری" و از طریق متمایزسازی ضدقهرمانان تجلی پیدا میکند.
این شخصیتسازیهای دوقطبی از خیر و شر در فیلمهای اکشن – ماجراجویانه، با تصویرسازی ساده شده از نور و ظلمت، از قهرمانان و ضدقهرمانان فیلمها صورت میگیرد.
هر ساله اقدامات تروریستی متعددی در نقاط مختلف جهان توسط افرادی از فرقههای مختلف رخ میدهد و در سال 2016 نیز تا کنون فقط چند حمله تروریستی در کشورهای اروپایی و آمریکا صورت گرفته که به زعم غربیها از سوی مسلمانان اتفاق افتاده که از وجود زمینه مناسب برای ساخت فیلم و سریال بیشتر در ژانر اسلامهراسانه برای سالهای بعدی میلادی خبر میدهد؛ با این حال ساخت فیلم با موضوع اسلامهراسی هیچگاه قطع نشده و در سال 2016 میلادی نیز اکران فیلمی با مضموم "مسلمانان تروریست" صورت گرفته که نشان میدهد صنعت فیلمسازی آمریکا هر سال فارغ از رخداد تروریستی، ساخت چنین فیلمهایی را در دستور کار ثابت خود دارد.
«لندن سقوط کرده است» (London Has Fallen) یکی از فیلمهای اکشن اکران شده در سال 2016 آمریکا است که به نشر و توسعه تفکر "رابطه مستقیم مسلمانان با عملیات تروریستی " دست زده است. «لندن سقوط کرده است» در ادامه فیلم «المپ سقوط کرده است»؛ در فیلم «المپ سقوط کرده است»، تروریستها از کره شمالی در نقشهای حساب شده و با همکاری عواملی در داخل کاخ سفید به داخل آن نفوذ و کل ساختمان را ویران میکردند.
اما داستان «لندن سقوط کرده است» مربوط به یکی از تروریستهای کهنهکار با نام "امیر برقاوی" اهل پاکستان است که پسری با نام "کامران" دارد که در کنار افرادی مانند "رضا" به وی در عملیات تروریستی کمک میکنند. امیر برقاوی برای انتقام از غرب بهدلیل حمله موشکی که جهت قتل وی در مراسم عروسی دخترش صورت دادند و موجب کشتهشدن بعضی اعضای خانوادهاش گردیدند، دست به طرحریزی مرگبارترین رویداد جهان میزند. او به همراه تیمش ابتدا نخست وزیر انگلیس را تحت شرایط مرموزی از بین میبرند تا رهبران جهان غرب برای مراسم تشییع جنازه او در لندن حاضر شوند و سپس از حضور این رهبران استفاده کرده تا در یک عملیات تروریستی آنان را به قتل برسانند. در طی این حمله علاوه بر کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان و نظامیان در لندن، چند نفر از سران کشورهای بزرگ غربی کشته میشوند و "بنجامین اَشِر" (آرون ایکارد) رییس حمهوری آمریکا نیز پس از مدتی گریز و مقاومت دستگیر میشود تا در مقابل دوربین و پیش چشم مردم کشته شود، اما در آخرین لحظه توسط محافظ قدیمی خود "مایک بنینگ" (جرارد باتلر) که بهصورت یک تنه و شبیه بازیهای ویدئویی دست به تار و مار همه تروریستها میزند، نجات پیدا میکند و در نهایت اکثر تروریستهای مسلمان توسط آمریکاییها به سزای اعمال خود میرسند!
از نکات قابل توجه این فیلم نیز میتوان به انتخاب یک کارگردان ایرانی به نام "بابک نجفی" اشاره کرد که زمانی که وی ۱۱ سال داشت، به همراه خانوادهاش از ایران ِ درگیر جنگ با عراق گریخته و به سوئد پناهنده شده است. نجفی سابقه ساخت فیلم در سوئد را داشت اما «لندن سقوط کرده است»، اولین تجربه کارگردانی فیلم تمام انگلیسی زبان او است که کشورهای غرب آسیا (خاورمیانه) و مسلمانان را مسئول تروریسم معرفی میکند.
نجفی در حالی در هالیوود شروع به ساخت این فیلم اکشن استودیویی که بسیاری از صحنههای آن روی صفحه کامپیوتر خلق شده، اقدام کرده که فیلمنامه اثر، دقیقاً بر اساس الگوهای از پیش تعیین شده و به شکلی بسیار سطحی و کلیشهای پیش میرود که تماشاگر عام آمریکایی میپسندد. در واقع این فیلم مانند بسیاری دیگر از تولیدات هالیوود، به غیر از تبیین این موضوع که "وجود اسلام در جهان بسیار خطرناک است"، نشان میدهد که تنها آمریکا قدرتمند بلامنازع در جهان است، بهگونهای که حتی کشوری مانند انگلیس نیز در آن بسیار ضعیف و سست تصویر شده که باید برای حل مسائل خود گوش به فرمان آمریکاییهای قهرمان باشد و از آنها اطاعت کند؛ همان فرمول ویژه هالیوود در قهرمانسازی آمریکایی که سخت مورد پسند تماشاگر عام آمریکایی است.
صنعت فیلمسازی آمریکا در واقع در کنار قهرمانسازی، به صورتبندی "هراس"، در قالب انسانیتزدایی از شخصیتهای ضدقهرمان مبادرت میکند و برای مخاطبان خود، برخورد با "دیگران" (غیرخودی) را به مثابه موجوداتی پایینتر از انسان، که در بسیاری از آثار مصداق آنها مسلمانان هستند، مشروع نشان میدهد.
ضدقهرمانان بهویژه هنگامی که ابعادی از یک شخصیت مسلمان (عرب یا ایرانی) را به نمایش میگذارند، بیگانهستیزی و تفاوت این جوامع با مردم آمریکا را صورتبندی میکنند؛ این شخصیتهای منفی بهطور عموم در گروههای انسانیتزدایی شده فعالیت میکنند که لباسهای سنتی پوشیدهاند و به عربی فریاد میزنند و نیایش میکنند.
این رویکرد رسانهای آمریکا موجب شده و میشود که مردم عام آمریکا اقدامات دولت خود را در برخورد و دخالتهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی در کشورهای مسلماننشین طبیعی و مشروع ببینند، چراکه فکر میکنند که تمام این اقدامات جهت تامین امنیت و حفظ جان آنها در برابر "دیگران" صورت میپذیرد؛ امری که امثال «لندن سقوط کرده است» در کنار سودآوری برای آن ساخته میشوند.
منابع:
ویکیپدیا انگلیسی (London Has Fallen)
هالیوود و امنیت، ترجمه دکتر عبدالله بیچرانلو