اخبار سیاسی روز

وقتی اوباما روزی پنج بار اذان گوش می‌دهد!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رئیس جمهور آمریکا قرار است روزانه 5 مرتبه به ندای ملکوتی اذان گوش فرا دهد.
 
 
به گزارش انتخاب، العربیه اعلام کرد:"باراک اوباما "--رئیس جمهور آمریکا-- قرار است پس از پایان دوران ریاست جمهوری اش هر روز 5 مرتبه به ندای ملکوتی اذان گوش فرا دهد.
 
اوباما در ماه ژانویه سال آینده سکان ریاست جمهوری را به رئیس جمهور منتخب تحویل می دهد. وی از کاخ سفید به یک خانه اجاره ای در واشینگتن نقل مکان می کند. این خانه در سال 1928 بنا شده است. رئیس جمهور آمریکا این خانه را در ازای پرداخت ماهانه 22 هزار دلار اجاره کرده است. مالک این خانه دبیر مطبوعاتی کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون است. خانه جدید اوباما در نزدیکی یکی از بزرگترین مراکز اسلامی آمریکا واقع شده است.
 
مرکز اسلامی واشینگتن در سال 1957 تأسیس شده است و بزرگترین مرکز اسلامی در نیمکره غربی است. این مرکز از یک مسجد و یک مرکز فرهنگی تشکیل شده است. تعداد نمازگزاران این مسجد در روزهای جمعه به 600 نفر می رسد. نظر به اینکه این مسجد  و خانه اوباما در یک کوچه واقع شده اند، اوباما پس از پایان دوران ریاست جمهوری اش روزانه 5 مرتبه به ندای ملکوتی اذان گوش خواهد کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

حزب‌الله خود را برای نبرد جدید با رژیم اسرائیل آماده می‌کند؟

اسپوتنیک به نقل از روزنامه «السفیر» لبنان گزارش داده است، حزب الله راکت های خود را در امتداد مرز شمالی با اسرائیل مستقر کرده است و تمامی تحرکات ارتش اسرائیل را نیز زیر نظر دارد. همچنین حزب الله در حال ساختن تونل های پیچیده ای در مرزهای خود با سرزمین های اشغالی است.

کد خبر: ۵۹۳۲۹۸

تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۳ - 29 May 2016

خبرگزاری «اسپوتنیک» روسیه در خبری مدعی شده که حزب الله لبنان در حال آماده سازی خود برای یک نبرد احتمالی با اسرائیل است. 

به گزارش «تابناک»، اسپوتنیک به نقل از روزنامه «السفیر» لبنان گزارش داده است، حزب الله راکت های خود را در امتداد مرز شمالی با اسرائیل مستقر کرده است و تمامی تحرکات ارتش اسرائیل را نیز زیر نظر دارد. همچنین حزب الله در حال ساخت تونل های پیچیده ای در مرزهای خود با سرزمین های اشغالی است؛ همانند آن چیزی که حماس بین نوار غزه و اسرائیل ساخته بود.

بنابراین، به نظر می رسد حزب الله خود را برای یک رویارویی جدی با اسرائیل آماده کرده است. این رویارویی و جنگ احتمالی می تواند با دیگر نبردهای میان حزب الله و اسرائیل متفاوت باشد، زیرا حزب الله و نیروهای آن بسیار مجهزتر و مجرب تر از حزب الله سال 2006 هستند. حزب الله در سال 2006 نیز توانسته بود با امکانات و تجهیزات اندک، ارتش مجهز اسرائیل را زمینگیر کند و شکست بدهد.

در عین حال، رژیم اسرائیل نیز تمامی تحرکات حزب الله را زیر نظر گرفته است و به نظر می رسد خود را برای هرگونه اقدام حزب الله آماده کرده است؛ اسرائیلی ها به خوبی می دانند که حزب الله کنونی، توان حمله به تمامی نقاط و مراکز حساس در سرزمین های اشغالی را دارد.

آنچه در مجموع می تواند در یک گزاره این نگرانی را توصیف کند، این است که مقامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، بحران سوریه را محملی برای انتقال موشک های پیشرفته تر به حزب الله و افزایش انبارهای موشکی این عضو مؤثر جبهه مقاومت می دانند.

به همین دلیل، عمده فعالیت جاسوسان رژیم اسرائیل در دو سال اخیر، جمع آوری خبر و شناسایی محموله های موشکی بود که احتمال انتقال آن ها به حزب الله وجود دارد. یکی از دلایل حملات اخیر اسرائیل به مواضع حزب الله نیز همین موضوع بوده است.

چندی پیش نیز مجله «تایم» به نقل از یک مقام رژیم اسرائیل نوشته بود که هدف از حمله جنگنده‌های ارتش اسرائیل به لبنان، جلوگیری از انتقال موشک‌های سطح به سطح به حزب‌الله بوده است.

«رادیو صدای اسرائیل» هم در این باره مدعی شد: «منابع آگاه اعلام کردند که هنوز از وضع این موشک های مورد حمله قرار گرفته اطلاعی در دست نیست، اما احتمال می رود این موشک ها عملیات پیشرفته سازی را طی کرده و قادر به حمل کلاهک های نظامی نسبتاً سنگین و خطرناک شده باشند؛ به گونه ای که قدرت این موشک های جدید، هزاران بار از موشک هایی که حزب الله لبنان در اختیار دارد خطرناک تر است».

فارن‌پالیسی از قول تحلیلگران و منابع نزدیک به حزب‌الله مدعی شده، این گروه اکنون به موشک‌های بالیستیک، موشک‌های اسکاد، موشک‌های ایرانی فاتح و M-600 مجهز است. جفری وایت، تحلیلگر مسائل دفاعی در «اندیشکده واشنگتن برای سیاست‌های خاور نزدیک» اظهار داشت: «حزب‌الله، الان توانمندی حمله با سلاح‌های هدایت‌شونده در اسرائیل را دارد. آن ها می‌توانند مواضعی در داخل اسرائیل - از جمله در مناطق مرکزی و جنوبی - را هدف قرار دهند که این مواضع، مقرهای فرماندهی، پایگاه‌های هوایی و مواضع اقتصادی اصلی را شامل می‌شود».

وایت به علاوه می‌گوید: اکنون حزب‌الله به سامانه‌های پیشرفته پدافند هوایی و موشک‌های کروز «یاخونت» برای اهداف دریایی دست یافته که می‌تواند نیروی هوایی اسرائیل و سکوهای نفتی این رژیم در دریای مدیترانه را هدف قرار دهد. وی گفت: «این جدید است؛ 95 درصد فعالیت‌های دریایی در سال 2006 از طرف اسرائیل انجام می‌شد؛ بنابراین در جنگ بعدی، عملیات‌هایی دریایی می‌توانند وضعیتی کاملاً متفاوت داشته باشند».

یک مقام ارشد نیروی دریایی رژیم اسرائیل نیز با تأیید این خبر، به روزنامه صهیونیستی «جروزالم‌پست» گفته است، حزب‌الله لبنان احتمالاً به موشک‌های پیشرفته «یاخونت» ساخت روسیه، دست پیدا کرده است.

به نظر می رسد، علی رغم اینکه حزب الله در جبهه و نبردهای سوریه مشغول است، مقامات صهیونیست به شدت از قدرت و تحرکات نظامی حزب الله در مرزهای خود احساس خطر کرده اند.

در همین رابطه، سه روز پیش بود که پایگاه صهیونیستی «دبکا فایل» نیز در مطلبی با نام «نخستین آزمون برای لیبرمن (وزیر جنگ جدید اسرائیل) از سوی ایران و حزب الله»، به بررسی اهداف ایران و حزب الله از مطرح کردن موضوع دیپلمات های ربوده شده ایرانی در لبنان پرداخت و مدعی شد، ایران و حزب الله قصد دارند با حمله به مواضع اسرائیل در مرزهای تحت اشغال خود، وزیر جنگ جدید این رژیم را محک بزنند.

این رسانه وابسته به نهادهای اطلاعاتی رژیم اسرائیل نوشت، حزب الله و ایران باور دارند که اسرائیل با وزیر دفاع جدیدی که دارد، آسیب پذیرتر از قبل است و می توانند چالش هایی را در برابر آن ایجاد کنند.

ادعای ساخت پایگاه نظامی ایران در کردستان عراق

روزنامه سعودی الشرق الاوسط به نقل از منابع کرد مدعی شد، ایران در حال راه اندازی بزرگترین پایگاه نظامی و موشکی خود در عراق است. بنا به ادعای این روزنامه وابسته به دربار سعودی، این پایگاه نظامی قرار است در نزدیکی منطقه «سید صادق» که متعلق به سلیمانیه واقع در کردستان عراق است، راه اندازی شود.

کد خبر: ۵۹۳۲۵۴

تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۵ - 29 May 2016

روزنامه سعودی الشرق الاوسط به نقل از منابع کرد مدعی شد، ایران در حال راه اندازی بزرگترین پایگاه نظامی و موشکی خود در عراق است. بنا به ادعای این روزنامه وابسته به دربار سعودی، این پایگاه نظامی قرار است در نزدیکی منطقه «سید صادق» که متعلق به سلیمانیه واقع در کردستان عراق است، راه اندازی شود. 

به گزارش «تابناک»، این روزنامه در ادامه مدعی شده، در چند ماه‌ گذشته،‌ ایران از طریق ترابری هوایی، مهمات مورد نیاز پیشمرگه های کرد عراقی را تأمین کرده‌ است. بنا به ادعای این روزنامه سعودی، ساختن این پایگاه نظامی در راستای طرح های منطقه ای ایران برای حفاظت از مرزهایش در خارج از محدوده سرزمینی ایران است.

الشرق الاوسط به نقل از منابع کرد مدعی شده که شماری از فرماندهان و افسران سپاه پاسدران انقلاب اسلامی، روزانه از این مکان و میزان پیشرفت در ساخت و ساز آن بازدید می کنند و 400 نیرو از سپاه قدس نیز با پشتیبانی نیروهای کرد طرفدار و تحت حمایت ایران برای نظارت بر این پایگاه نظامی در این منطقه مستقر شده اند.

این روزنامه در ادامه ادعا کرد: «بالگردهای ایرانی روزانه بر فراز آسمان سلیمانیه پرواز می کنند و از این طریق کار ساخت پایگاه موشکی توسط ایرانی ها دنبال می شود». همچنین این روزنامه سعودی مدعی شده که سردار پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز در روزهای گذشته، دو بار از ساخت این پایگاه نظامی بازدید کرد.

به ادعای الشرق الاوسط، ایران همچنین در حال پیشرفته کردن تونل زیر زمینی در اقلیم کردستان است که در جنگ ایران و عراق آن را برای عبور سلاح و نیرو به این کشور به کار می گرفت.

با این حال، ناظم دباغ، نماینده‌ اقلیم کردستان عراق ضمن رد تأسیس هر گونه‌ پایگاه‌ نظامی از سوی ایران در اقلیم کردستان، در این خصوص گفت: «چنین چیزی صحت ندارد و ایران هیچ پایگاه‌ نظامی در اقلیم بنا نکرده‌ است، چون اساساً ما با ایران هم مرزیم و برای گسترش روابط با این کشور، نیازی به‌ این گونه‌ اقدامات نیست».

حال باید پرسید که هدف سعودی ها از این خبرسازی ها چیست؟

به نظر می رسد، سعودی ها سعی دارند با بزرگ جلوه دادن نقش و حضور ایران در عراق در سه سطح مشخص به ایران فشار وارد کنند:

نخست، سطح و محیط داخلی عراق. آن ها تلاش دارند از این طریق گروه های مخالف و حتی غیر مخالف، عراقی ها را نسبت به افزایش نقش و حضور ایران در عراق حساس کرده و به آن ها القا کنند که ایران کشورشان را تحت سلطه و اختیار خود درآورده است. القای این تصور می تواند اعتراضاتی را نسبت به حضور قانونی (با درخواست دولت عراق) ایران در این کشور به همراه داشته باشد. بدون شک گروه های سنی و کردهای مخالف ایران، هدف این بازی رسانه ای سعودی ها هستند.

دوم، سطح منطقه ای. در سطح منطقه ای سعودی ها قصد دارند در وهله نخست، ترکیه را نسبت به افزایش قدرت ایران و به ویژه در مناطق کردنشین حساس کنند. بدون شک، وجود یک پایگاه موشکی ایرانی در این منطقه، موضوعی است که می تواند به شدت ترکیه را نگران کند. از طرف دیگر، سعودی ها می خواهند با مطرح کردن این موضوع در سطح منطقه ای و به ویژه در جهان عرب، ایران را یک بازیگر مداخله گر در کشورهای عربی معرفی کنند.

سوم، سطح فرامنطقه ای. در سطح فرامنطقه ای، سعودی ها تصورات و ذهنیت آمریکایی ها را هدف قرار داه اند. ریاض می خواهد به آمریکا این تصور کاذب را منتقل کند که ایران آنقدر در عراق نفوذ پیدا کرده که در حال ساختن پایگاه موشکی است؛ پایگاهی که بیش از هر چیز، منافع آمریکا در عراق و منطقه خلیج فارس را با تهدید مواجه خواهد ساخت.

در نهایت، همان طور که گفته شد به نظر می رسد، ادعای این روزنامه سعودی بیش از هر چیز، یک بازی و جوسازی رسانه ای است و ایران نیز بدون درخواست و اجازه از دولت عراق، اقدامی را در این کشور پیگیری نکرده و نخواهد کرد.

نگرانی آمریکا از نقش ایران در عملیات آزادسازی «فلوجه»

حضور مستشاران ایرانی و نیروهای تحت حمایت ایران در نبرد فلوجه و نقش اصلی آن ها در این نبرد باعث نگرانی جدی مقامات و رسانه های غربی شده است. نیویورک تایمز در مطلبی معتقد است که نقش اصلی ایران در نبرد فلوجه باعث محدود شدن و به حاشیه رانده شدن نقش آمریکا در این نبرد شده و ایران قدرتمندترین بازیگر خارجی در وضعیت کنونی عراق است.

کد خبر: ۵۹۳۰۶۵

تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۴ - 29 May 2016

حضور مستشاران ایرانی و نیروهای تحت حمایت ایران در نبرد فلوجه و نقش اصلی آن ها در این نبرد باعث نگرانی جدی مقامات و رسانه های غربی شده است. در همین زمینه، روزنامه نیویورک تایمز در مطلبی معتقد است که نقش اصلی ایران در نبرد فلوجه باعث محدود شدن و به حاشیه رانده شدن نقش آمریکا در این نبرد شده و ایران قدرتمندترین بازیگر خارجی در وضعیت کنونی عراق است.

به گزارش «تابناک»، این روزنامه در مطلب خود می نویسد کماندوهای آمریکایی با همراهی نیروهای کرد در خط مقدم تهاجم علیه داعش در سوریه در پایتخت این گروه تروریستی در رقه در حال جنگیدن و مشاوره نظامی هستند؛ اما در عراق داستان کاملا متفاوتی در جریان است. در مقابل در عملیات بازپسگیری فلوجه در عراق این ایران است که با همراهی نیروهای شیعه تحت حمایت خود نقش اصلی را بازی می کند.

در حومه فلوجه، ده ها هزار نفر از سربازان عراقی، افسران پلیس و گروه های مختلف شیعه مورد حمایت ایران در حال نبرد برای بیرون راندن داعش از این شهر هستند. مشاوران ایرانی از جمله سردار قاسم سلیمانی نقش اصلی را در هدایت عملیات های زمینی برای تصرف شهر سنی نشین فلوجه بر عهده دارند.

نبرد در فلوجه به نمونه دیگری از چگونگی برخورد منافع، در عین همگرا بودن برخی منافع (نابودی داعش) ایالات متحده و ایران در عراق تبدیل شده است. هر دو می خواهند نقش اصلی را در شکست داعش برعهده داشته باشند. اما ایالات متحده ایران را متهم به سوء استفاده فرقه ای از مسئله مبارزه با داعش می کند و ایران نیز معتقد است که آمریکا در مبارزه با داعش اراده جدی ندارد.

در حالی که نبرد علیه داعش در عراق و سوریه باید به صورت همزمان در جریان باشد، اما ایالات متحده نسبت با مبارزه با داعش در این دو کشور برخوردی دوگانه دارد. در سوریه که دولت بشار اسد دشمن آمریکا است، واشنگنتن کردها را متحد خود می بیند و سعی دارد با قرار گرفتن در کنار کردها نقش اصلی را در مبارزه با داعش ایفا کند.

اما در عراق که آمریکا از دولت مرکزی این کشور پشتیبانی می کند و به ارتش عراق مشاوره و آموزش می دهد، به وسیله نقش قدرتمند ایران در این کشور محدود شده است که این به معضل بزرگی برای ایالات متحده تبدیل خواهد شد.

این روزنامه آمریکایی می نویسد: «آمریکا هزاران پرسنل نظامی در عراق را به مدت دو سال برای آموزش ارتش این کشور به کار گرفته است، اما تا حد زیادی در نبرد برای بازپسگیری فلوجه در حاشیه مانده است و این نیروهای شیعه تحت حمایت ایران هستند که نقش اصلی در نبرد فلوجه برای مبارزه با داعش را دارند».

این روزنامه آمریکایی مدعی شده که دور ماندن آمریکا از نبرد فلوجه و نقش اصلی ایران در این نبرد باعث افزایش اختلافات فرقه ای و مذهبی در عراق می شود. آمریکا به مانند نبرد برای پس گرفتن رمادی در سال گذشته، باید تلاش کند با افزایش حملات هوایی خود نقش نیروهای تحت حمایت ایران را محدود کند و به حاشیه براند.

نقش آمریکا در عراق محدود به حملات هوایی و آموزش نظامی ارتش عراق شده است اما در سوریه آمریکا در کنار حملات هوایی نیروهای ویژه خود را نیز در کنار نیروهای کرد برای مبارزه با داعش قرار دادند. این در حالی است که نیروهای ایرانی هم در عراق و هم در سوریه به صورت فعالی حضور دارند و در حال مبارزه با داعش هستند.

اگرچه آمریکایی ها تمرکز خود را برای نبرد موصل و آزاد سازی این شهر گذاشته اند اما فلوجه شهری است که می تواند کلید فتح موصل باشد و هم اکنون این کلید در اختیار ایران و نیروهای تحت حمایتش در عراق قرار دارد.

چگونه دولت ایران در سال 63 ناامنی های خاورمیانه را پیش بینی کرد؟

در مورد ناامنی های کنونی خاورمیانه، یکی از سؤالات آن است که ریشه اصلی این ناامنی ها چیست؟ مرور تاریخ گذشته نشان از آن دارد که دولت ایران در خرداد سال 63 صریحاً نسبت به وقوع چنین رویدادهای ناگواری به کشورهای عرب منطقه هشدار داده بود؛ هشداری که نه تنها از سوی آنها جدی گرفته نشد، بلکه اقدامات فراوانی بر خلاف آن انجام شد.

کد خبر: ۵۹۲۶۷۲

تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۶ - 28 May 2016

در مورد ناامنی های کنونی خاورمیانه، یکی از سؤالات آن است که ریشه اصلی این ناامنی ها چیست؟ مرور تاریخ گذشته، نشان از آن دارد که دولت ایران در خرداد سال 63 صریحاً نسبت به وقوع چنین رویدادهای ناگواری به کشورهای عرب منطقه هشدار داده بود؛ هشداری که نه تنها از سوی آنها جدی گرفته نشد، بلکه اقدامات فراوانی بر خلاف آن انجام شد.

سی و دو سال پیش، در چنین روزی دولت ایران ضمن اینکه از کشورهای عرب به ویژه شورای همکاری خلیج فارس درخواست کرد که خود را از جنگ ایران و عراق دور نگه دارند، همچنین هشدار داد، در صورت دخالت آنها باید منتظر عواقب کار خود باشند. حمایت بی چون و چرای کشورهای عربی از صدام و آنچه در ادامه رخ داد، به خوبی گویای آن است که رهبران گذشته کشورهای عربی چه نقشی در ناامنی های کنونی منطقه داشتند.

به گزارش «تابناک»، دولت جمهوری اسلامی ایران در 7 خرداد 1363 و در جریان درگیری در جنگ ایران و عراق، زمانی که نشانه های مشخصی از حمایت کشورهای عربی از رژیم متجاوز و جنایتکار صدام را دید، در قالب یک بیانیه، همه کشورهای عرب به ویژه اعضای شورای همکاری خلیج فارس را نسبت به حمایت از دولت عراق مورد خطاب قرار داد و هشدار داد، اگر کشورهای عرب منطقه خود را از جنگ دور نگه ندارند، در ادامه باید منتظر عواقب دخالت های خود باشند.

در این بین، شورای همکاری خلیج فارس که سه سال پیشتر یعنی در 25 می 1981 با محوریت ضدیت با انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته بود در ادامه و جریان جنگ ایران و عراق از هیچ گونه حمایتی از عراق دریغ نکرد و کشورهایی نظیر عربستان، کویت، امارات، قطر و... حمایت های مختلفی را در زمینه کمک تسلیحاتی، مالی و در اختیار قرار دادن بنادر و پایگاه های نظامی به عراق انجام دادند.

در رابطه با حمایت های بی چون و چرای کشورهای عربی از عراق، اسناد فراوانی وجود دارد که یکی از آنها، کتاب «عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد» است. در بخش شصت و ششم این کتاب، که در واقع مصاحبه ای است با برخی فرماندهان ارشد نظامی رژیم صدام، آمده است: «مصر به ما صد تانک ساخت روسیه داد. سودان، یمن و اردن چند تیپ نظامی برای آموزش و همکاری به عراق فرستادند. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز به ما کمک مالی کردند و اجازه دادند ما تسلیحات نظامی خود را از سرزمین آنها عبور دهیم».

به این موارد باید کمک های عدیده دولت وقت کویت را نیز اضافه کرد که جدای از کمک های مالی همچنین با حرکت دادن کشتی های نفتکش خود با پرچم آمریکا عملاً فضایی را ایجاد کرد که جای پای کشور آمریکا در خلیج فارس محکم شد و از سوی دیگر نیز این کشور بسیاری از بنادر دریایی خود را در اختیار عراق قرار داد.

با این حال، آنچه در ادامه اقدامات شورای همکاری خلیج فارس و دیگر کشورهای عرب حامی رژیم صدام رخ داد آن بود که عراق بدون اینکه به خواسته های خود از جنگ با ایران دست یابد، مجبور شد آتش بس را با شرایط قرارداد 1975 الجزایر بپذیرد. میان کشورهای عربی نوعی تفرقه و اختلاف پیش آمد و صدام بدون هیچ گونه قدردانی از حمایت های بی دریغ کویت و دیگر کشورهای عرب به این کشور حمله کرد و این کشور را به تصرف خود درآورد.

ریشه حملات و آغاز تنش میان اعراب و رژیم صدام نیز آن بود که عراق در جریان جنگ با ایران، بدهی های فراوانی به اعراب متحمل شد. برای مثال تنها 30میلیارد دلار به کویت بدهکار شد. صدام در این مقطع استدلال کرد که چون جنگ با ایران به نفع اعراب بوده است، آنها باید بدهی های خود را به عراق ببخشند. عدم پذیرش این نکته از سوی کشورهای عربی و به ویژه کویت سبب حمله صدام به کویت و بروز جنگ خلیج فارس شد که در آن بیش از 21 کشور جهان از جمله عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر، عمان و... شرکت کردند.

حمله رژیم صدام به کویت و شکل گیری جنگ خلیج فارس، مداخله آمریکا در بیرون راندن نیروهای صدام از خاک کویت، تحریم های سنگین آمریکا علیه مردم عراق در سال های پس از جنگ خلیج فارس و تضعیف قدرت مالی اقتصادی عراق، حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و حجم بالای خسارات آن و... را می توان از جمله ابتدایی ترین عواقب ناگواری دانست که دولت ایران در سال 1363 نسبت به وقوع آنها به اعراب هشدار داد و آنها را پیش بینی کرد.

اما این همه ماجرا نبود و در ادامه و پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 به دلیل نبود تمرکز قدرت سیاسی نظامی و شکل گیری یک حکومت ضعیف در عراق، گروه های تروریستی و مخالف که هسته اصلی آنها را فرماندهان ارشد رژیم صدام شکل می دادند به سرعت در عراق رشد کردند و در ادامه گروه های تروریستی خطرناکی نظیر داعش شکل گرفت.

بنا بر آنچه آمد، می توان گفت: اصلی ترین ریشه ی مشکلاتی نظیر شکل گیری گروه های تروریستی در عراق و سوریه، نا امنی های کنونی خاورمیانه و رنج هایی که در سال های اخیر بر جهان عرب رفته است، همان حمایت های بی دریغ کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از رژیم صدام و در جریان جنگ ایران و عراق است.

نکته قابل ذکر دیگر در این زمینه، آن است که رفتار و تصمیم های سال های اخیر شورای همکاری خلیج فارس همچنان نشان می دهد، آنها بدون توجه به سیاست های گذشته خود، امروزه نیز با حمایت های مالی، تسلیحاتی و سیاسی از گروه های تروریستی منطقه و مجموعه ای از اقدامات ضد ایرانی مسیر گذشته را ادامه می دهند و با اقدامات خود بر افزایش تنش، نا امنی و جنگ در منطقه تأکید دارند.

فهرست زیر فقط بخشی از اقداماتی است که این شورا از آغاز تأسیس تا کنون علیه ایران و ایرانیان انجام داده اند؛
1-حمایت از سیاست های ضد ایرانی عربستان در اعزام حجاج ایرانی به عتبات
2-ادعاهای ضد ایرانی شورای همکاری خلیج فارس در مورد جزایر سه گانه ایرانی
3-تلاش در جهت ایجاد اختلال در روند مذاکرات هسته ای ایران
4-تروریست اعلام کردن حزب الله لبنان
5-سرکوب شیعیان در بحرین با تصور حمایت ایران از آنها
6-متهم کردن ایران به حمایت از فعالیت های تروریستی
7-حمایت تسلیحاتی مالی از تروریست ها در سوریه برای کاهش نفوذ ایران
8-تلاش برای فعال کردن گروه های تروریستی در جنوب شرق ایران
9-بسترسازی حضور آمریکا در خاورمیانه و جذب حمایت های این کشور علیه ایران
10-حمایت های گسترده از عراق در دوران هشت سال دفاع مقدس
 
امروز هم چون سالیان نه چندان دور، ایرانیان را بنا بر همکاری و همگرایی در منطقه گذاشته اند؛ می خواهند که مقدرات این منطقه توسط کشورهای همین منطقه رقم بخورد؛ اما هنوز هم کشورهایی همسایه دست دوستی ایران را نپذیرفته اند و در حالی که منطقه از محاسبات اشتباه آنان در سال های گذشته در آتش و خون است، عبرت نگرفته اند.

وزیر خارجه بحرین و عربستان از مرز توهم به دیوانگی رسیده اند!

هرچه زمان می گذرد گویی توهم برخی حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس از حد نرمال خود بالاتر می رود و بیم آن می رود که در مدت زمان کوتاهی این توهم به جنون از نوع حاد آن تبدیل شود. شکست پیاپی این کشورها در میدان های نبرد سوریه، عراق و یمن آن ها را به مرز دیوانگانی رسانده است که هیچ راهکاری برای برون رفت از این وضعیت برای خود متصور نیستند.

کد خبر: ۵۹۲۹۱۱

تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰ - 28 May 2016

هرچه زمان می گذرد گویی توهم برخی حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس از حد نرمال خود بالاتر می رود و بیم آن می رود که در مدت زمان کوتاهی این توهم به جنون از نوع حاد آن تبدیل شود. شکست پیاپی این کشورها در میدان های نبرد سوریه، عراق و یمن آن ها را به مرز دیوانگانی رسانده است که هیچ راهکاری برای برون رفت از این وضعیت برای خود متصور نیستند.

به گزارش«تابناک»، دیگر هیچ کس به حامی اصلی ترویست بودن این کشورها شکی ندارد. حتی اخیراً امریکایی ها نیز این موضوع را که تروریسم حاصل بذر سعودی ها است را به صراحت بیان می کنند. اما همه این موضوعات باعث نمی شود که این کشورها به خصوص حکام عربستان و همچنین حکام کشور ریز ذره ی بحرین که روزگاری یکی از استان های ایران بوده است؛ دست از ادامه حماقت خود بردارند.

سعودی ها در این مدت از هر مکر و حیله ای برای آشفته و متشنج کردن منطقه فروگذاری نکرده اند و کشورهای سوریه، یمن و عراق را در معرض ناآرامی قرار داده اند و همه نوع امکانات خود را برای حمایت از تروریست های افراطی به کار گرفتند اما به هیچکدام از اهداف شوم خودشان دست پیدا نکرده اند. در این راه نیز عربستانی ها جیره خواران کوچک را برای خالی نبودن عریضه همراه خود کرده اند. در میان این جیره خوران کوچک جزیره ذره بحرین نیز دیده می شود که در این راه همه نوع همراهی را با اربابان سعودی خود می کنند.

چند روز پیش بود که در اظهاراتی مضحک عادل الجبیر وزیر امور خارجه سعودی ها حضور «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران در بغداد را موضوعی منفی دانسته بود و همچنین ادعا کرده بود که قاسم سلیمانی، سپاه پاسداران و سپاه قدس در لیست تروریست ها قرار دارند.

این اظهارات به قدری مضحک بود که فقط سخنگوی وزارت امور خارجه به صورت گذار به آن پاسخ داد. اما دوباره امروز شاهد بودیم که خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین در همراهی کورکورانه از ارباب سعودی خویش اظهارات مضحکی را در تویتر خود بیان کرده است.

وزیر خارجه بحرین در حساب توییتر خود نوشت است: «خدا به داد مردم عراق برسد. آنها میان تروریسم داعش، آتش قاسم سلیمانی و بسیج فرقه گرای ملعون گیر کرده اند.»

اما به وضوح مشخص است که چرا عربستان و نوکر بی مزد و مواجب آنها بحرینی ها تا به این اندازه عصبانی هستند و این اراجیف را بر زبان می رانند. در روزهایی که سعودی ها از یک سو به گروه های تروریستی داعش کمک لجستیکی می کردند و از سوی دیگر برخی گروه های مخالف عراقی را علیه دولت قانونی در بغداد می شوراندند؛ در تازه ترین حملات به داعش در فلوجه که با همکاری سردار سلیمانی و نیروهای بسیج مردمی انجام می شود، گروه های تروریستی متحمل خسارت های سنگینی شده اند.

در واقع امروز سعودی ها و برخی حکام جیره خوار به قدری در باتلاق تروریست های منطقه که خود آنها را پرورش داده اند گیر افتاده اند که هرچه بیشتر تلاش می کنند؛ بیشتر فرو می روند. همین باعث شده است که به جای اینکه چاره ای برای برون رفت از این وضعیت کنند، اقدام به انتحار و خودکشی از ترس مرگ می کنند.

وزیرخارجه بحرین و عربستان در حالی نگران مردم عراق هستند که متاسفانه تروریست ها در عراق و سوریه با پول های نفت این دو کشور علیه مردم و خاک این کشور جولان می دهند و صدها هزار نفر از مردم بی گناه این منطقه در آتش کینه و غضب این تکفیری ها جان خودشان یا خانه و کاشانه خود را از دست داده اند.

بحرین و عربستان که مدد دلارهای نفتی چند صباحی است توانسته اند برای خود کاخ های پوشالی فراهم کنند؛ در این سال ها متوهم شده اند که دنیای امروز نیز به مانند جامعه های قبیله ای آنها است که می توانند در آن هر جنایتی را انجام دهند و از هیچ کس صدایی درنیاید. اما بدون شک این دوران نیز به زودی از میان خواهد رفت و صبح آغاز خواهد شد.

چه کسی به سعودیها و اعراب محافظه‌کار خط می‌دهد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

وزیر اطلاع رسانی سودان در اظهاراتی که کاملا یادآور ادعاهای سران ارشد رژیم صهیونیستی است، مدعی شد "ایران از داعش خطرناکتر است."
 
به گزارش انتخاب، "احمد بلال" این ادعا را در مصاحبه با روزنامه سعودی "الشرق الاوسط" چاپ لندن مطرح و تأکید کرد که کشورش به دنبال از سرگیری روابط دیپلماتیک با ایران نیست.
 
وی در این اظهارات که کاملا تکرار ادعاهای مقامات صهیونیستی و سران کشورهای عربی است، مدعی شد که ایران در حال دخالت در امور کشورهای عربی است، و در سوریه، عراق، لبنان و یمن نقشی منفی ایفا می کند و از داعش در منطقه خطرناکتر است.
 
این اظهارات وزیر اطلاع‌رسانی سودان یادآور ادعاهای نتانیاهو قبل از امضای برجام بین ایران و گروه 1+5 است که مدعی شده بود: "هیچکس نمی‌تواند تصور کند داعش به سلاح هسته‌ای دست یابد. پس چرا کسی متوجه خطر ایران هسته‌ای نیست؟ ایران به مراتب از داعش خطرناک‌تر است و با توجه به اینکه در شرایط عادی هم از داعش قدرتمند‌تر است چگونه می‌توانید بپذیرید با اعطای حق هسته‌ای به این کشور، قدرت آن را تا چند برابر بیشتر کنید؟"
 
سران و شخصیتهای دولتهای عربی وابسته به غرب به ویژه سعودی‌ها، هرازگاهی ادعاهای مشابهی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده‌اند که کاملا رنگ و بوی صهیونیستی دارد.
 
عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر به هم نزدیک شده‌اند و همکاری ‌میان آن‌ها پشت پرده در جریان است.
 
شبکه خبری بلومبرگ در همین راستا تأکید کرده است که دیپلمات‌های صهیونیستی و سعودی از آغاز سال ۲۰۱۴ تا کنون پنج بار با یکدیگر دیدار و گفتگوی محرمانه داشته‌اند. گفته می‌شود که هدف از این دیدارها بررسی چگونگی مقابله با ایران بوده است.
 
عربستان سعودی همچنین در راستای سیاستهای غرب و رژیم صهیونیستی برای ایران هراسی، به دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه درخصوص ایران به عنوان یک "تهدید خارجی" هشدار داده است.

منبع: العالم

مداخله نظامی مستقیم ترکیه در سوریه آغاز شده است؟

میان آمریکا و ترکیه اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد که یکی از آن‌ها ناامیدی آمریکا از روند امور داخلی ترکیه است؛ موضوعی که با برکناری احمد داود اوغلو از نخست وزیری، به نظر می رسد وارد فاز جدیدی شود. با وجود این، بحران سوریه و به ویژه نقش گروه های کرد در جنگ با داعش، کانون تنش کنونی بین دو کشور شده است.

کد خبر: ۵۹۲۸۶۶

تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۸ - 28 May 2016

میان آمریکا و ترکیه اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد که یکی از آن‌ها ناامیدی آمریکا از روند امور داخلی ترکیه است؛ موضوعی که با برکناری احمد داود اوغلو از نخست وزیری، به نظر می رسد وارد فاز جدیدی شود. با وجود این، بحران سوریه و به ویژه نقش گروه های کرد در جنگ با داعش، کانون تنش کنونی بین دو کشور شده است.

به گزارش «تابناک»، عدم توافق آمریکا و ترکیه بر سر بحران سوریه، نشان دهنده اختلافات اساسی و عمیق‌تر دو کشور در زمینه هدف و استراتژی است. از آغاز بحران سوریه، ترکیه حامی گروه‌های مخالف دولت بشار اسد در داخل سوریه بوده است‌. در واقع برکنار کردن بشار اسد به صورت یک ضرورت استراتژیک برای دولت ترکیه درآمده و تنها راهی است که به باور ترکیه، می تواند ثبات را به سوریه بازگرداند.

مسأله مهم دیگر آنکه ترکیه بیشتر از داعش و سایر گروه های تروریستی در سوریه، به مسأله کردها اهمیت داده و نیز به لزوم مبارزه با آن ها به عنوان «گروه های تروریستی» اهمیت می دهد. شبه نظامیان کرد با پشتیبانی ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده، در مبارزه با داعش در سوریه تا حدودی موفق بودند. با این حال، این موضوع برای ترکیه بسیار هشدار دهنده بود، زیرا سرگرم مقابله با گروه های کرد در داخل است و از آن بیم دارد که هرگونه موفقیت گروه های کرد در سوریه، سبب ترغیب تمایلات جدایی طلبانه در بین کردهای ترکیه شود.

به همین دلیل، دشمنی و مخالفت ترکیه در قبال همکاری آمریکا و کردهای سوریه در مقابله با داعش موجب تنش‌ در روابط ترکیه آمریکا شده است.

چند ماه پیش، با بازدید برت مک گورک، نماینده جدید آمریکا در ائتلاف ضد داعش از نیروهای کرد سوری در شمال سوریه و واکنش رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به این بازدید، تنش‌ها در روابط دو کشور را عیان‌ کرد.

اردوغان در آن زمان طی اظهاراتی این اقدام مک گورک را محکوم و عنوان کرده بود: «وی درست در زمان مذاکرات ژنو به کوبانی سفر کرده و از یک ژنرال کرد پلاک هدیه گرفته است. ما چگونه می‌توانیم به شما اعتماد کنیم؟ آیا این ما هستیم که متحد شماییم یا تروریست‌های کوبانی؟».

در همین زمینه، حضور نیروهای ویژه آمریکا با آرم و لباس «یگان های مدافع خلق» کرد در حمله مشترک آن ها به رقه، واکنش شدید وزیر خارجه ترکیه را به همراه داشته است. این حملات پس از آن شروع شد که ژنرال جوزف وتل، فرمانده ستاد مرکزی نیروهای امریکایی در خاورمیانه به صورت محرمانه از سوریه و منطقه عین العرب دیدار کرد.

مولود چاووش‌ اوغلو، وزیر امورخارجه ترکیه در یک نشست مشترک مطبوعاتی پس از اجلاس بررسی برنامه کمک به کشورهای توسعه نیافته که از سوی سازمان ملل متحد و به میزبانی ترکیه در هتل تایتانیک بلک شهر آنتالیا برگزار شد، در رابطه با وجود نشان و آرم نیروهای مدافع خلق کرد بر یونیفورم نظامیان آمریکا در سوریه گفت: «استفاده این نمادها توسط سربازان آمریکایی به عنوان یکی از کشورهای مهم در مبارزه با تروریسم و از متحدین ما، غیرقابل قبول است».

وی افزود: «اوباما و کری در گفت وگوی تلفنی به رئیس جمهور ما گفتند، حزب اتحاد دموکراتیک و یگان های مدافع خلق گروه‌های قابل اعتماد نبوده و در مبارزه با تروریسم در کنار ترکیه هستند. حال نشان و آرم این دو گروه تروریستی را به بهانه‌ ایجاد امنیت خود بر لباس چسبانده اند».

چاووش اوغلو با کنایه به آمریکایی ها ادامه داد: «اگر اینطور است، پس به آمریکا پیشنهاد می‌کنیم موقعی که به مناطق دیگر سوریه می‌روند نمادهای داعش، القاعده و النصره را بر تن داشته باشند و وقتی هم که به آفریقا می‌روند، از نشان بوکوحرام استفاده کنند».

وزیر امور خارجه ترکیه تأکید کرد: «ما یگان های مدافع خلق و حزب دموکراتیک را جدا از این گروه های تروریستی ندانسته و به کسانی که عکس آن اقدام می‌کنند، می گوییم این یک استاندارد دوگانه و دورویی است».

وزارت دفاع آمریکا در رابطه با انتشار تصاویر نظامیان آمریکا که در حین عملیات مشترک با کردها در سوریه از نشان آن ها در لباس‌های خود استفاده کردند، اعلام نمود: «نیروهای عملیات ویژه در گذشته نیز از نماد و نشان های مربوط به هویت شرکای عملیاتی خود استفاده کرده‌اند».

لازم به ذکر است، ارتش آمریکا گفته که با حملات هوایی از ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه برای بازپس گیری رقه حمایت خواهد کرد؛ اما انتشار تصاویری از حضور نظامیان آمریکا در خط مقدم درگیری ها و قرار گرفتن آن ها در کنار نیروهای کرد، خشم مقامات ترکیه را برانگیخت.

ترکیه نگران قدرت‌گیری کردها در شمال سوریه است. این کشور می‌گوید، رابطه نزدیکی میان حزب کردهای سوریه و حزب کارگران کردستان ترکیه (پ‌ک‌ک) وجود دارد و به همین دلیل از گسترش مناطق تحت کنترل این گروه در نزدیکی مرزهای خود نگران است.

یگان های مدافع خلق با پشتیبانی هوایی آمریکا، کنترل ۲۶ هزار کیلومتر مربع از جمله نواری ۴۰۰ کیلومتری در کنار مرز ترکیه را به دست گرفته اند و طبق گزارش هایی، آمریکایی ها مقادیر قابل توجهی وسایل نقلیه مانند زره پوش‌های مدرن، سلاح‌های سنگین مانند توپ، خمپاره و راکت انداز را در اختیار کردها قرار داده اند که این مسأله، نگرانی مقامات ترکیه را دوچندان کرده است.

حال پرسش اینجاست که آمریکا قرار است تا کجا از کردها حمایت کند و آیا پیوندهای خود با ترکیه را قربانی همکاری با کردها در سوریه می کند؟

گالیا لیندنستراول، کارشناس مسائل ترکیه معتقد است، اگر آمریکا این تنش را به سمت آرامش مدیریت کند و تصمیم بگیرد در کنار ترکیه بماند، کردها را به سمت روس‌ها سوق داده و به همین دلیل تلاش دارد در محیط میدانی سوریه، کردها را از روسیه دور نگه دارد و با پشتیبانی از آن ها، کردها را برای خود نگه دارد.

بدین ترتیب، آمریکایی ها تلاش دارند با حمایت از کردها در سوریه به عنوان نیرویی که هم اکنون نقش مهمی را در تحولات سوریه ایفا می کند، جایگاه استواری را در سوریه به مانند روس ها در این کشور داشته باشند و به نظر می رسد، تا زمانی که تکلیف داعش در سوریه مشخص نشود، روابط تنش زای آمریکا و ترکیه ادامه پیدا خواهد کرد.

گفتنی است، در همین راستا و در ادامه تنش ها میان آنکارا و واشنگتن در قبال سوریه، صبح امروز اعلام شد که نیروهای ارتش ترکیه پس از ورود به سوریه، یک روستا را در منطقه مرزی این کشور اشغال و ساکنین آن را اخراج کرده اند. به این ترتیب، به نظر می رسد ترکیه حتی آماده است، جهت حفظ «خطوط قرمز» خود در سوریه و جلوگیری از قدرت یابی کردها، حتی در این کشور اقدام نظامی کند.

هرچند تا پیش از این، ترکیه چندین بار از داخل خاک خود و از مناطق مرزی اقدام به هدف قرار دادن مواضعی که آن را مواضع داعش می خواند، کرده است، این نخستین بار است که گزارشی از فعالیت نظامی جدی ترکیه در داخل خاک سوریه منتشر می شود؛ بنابراین، شاید بتوان واقعه امروز صبح را آغاز مداخله مستقیم نظامی ترکیه در خاک سوریه قلمداد کرد.