سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

آیا منافقین در حال آماده‌سازی کمپ تیرانا برای حضور رجوی هستند؟

تحرکات اخیر گروهک منافقین در آلبانی و انتقال برخی اعضا از عراق حکایت از برنامه‌ریزی بلندمدت برای تشکیل یک پایگاه ثابت در تیرانا دارد و این احتمال قوت می‌یابد که رجوی نیز در حال آماده‌سازی کمپ تیرانا برای حضورش است.

خبرگزاری فارس: آیا منافقین در حال آماده‌سازی کمپ تیرانا برای حضور رجوی هستند؟                

به گزارش خبرگزاری فارس، تخلیه و بسته شدن پادگان اشرف در عراق را می‌توان سراشیبی سقوط و پایان کار منافقین دانست، زیرا به یکباره منافقین مکان امن و اصلی‌ترین پایگاه خود را از دست دادند. از آن پس در کنار رایزنی‌های گسترده سرکردگان این گروه برای بازگشت به اشرف، که البته هیچ‌گاه به نتیجه هم نرسید، اولویت این گروهک پیدا کردن پایگاهی دیگر برای اعضایش بود. زیرا که منافقین به دلایلی همچون نیاز به نظارت‌های تشکیلاتی و کنترل‌های فرقه‌ای همواره نیاز دارند تا اعضای خود را در محیطی بسته و در کنار یکدیگر حفظ کنند. همچنین بسیاری از نیروها به دلیل نارضایتی به دنبال کوچکترین فرصتی برای جدایی از گروه می‌گردند. ریزش‌های این گروهک طی چند سال اخیر با وجود همه سختگیری‌ها و تهدیدات سرکردگان نیر مؤید این مطلب است.

ورود به کمپ لیبرتی و ناامیدی کامل از بازگشت به اشرف، سرکردگان این گروه را به طمع انداخت که هر طور شده این کمپ را تبدیل به مکانی برای ماندن در عراق کنند، اما تصمیم جدی دولت عراق در اخراج منافقین به علاوه خشم مردم این کشور که بارها واکنش‌هایی را علیه اعضای منافقین در لیبرتی به همراه داشت، باعث شد تا اعضای این گروهک در کنار تلاش برای حفظ اعضا در لیبرتی، نیم‌نگاهی نیز به دست و پا کردن پایگاهی دیگر داشته باشند.

در این میان چند مرحله انتقال اعضای این فرقه به کشور آلبانی و کمپ تیرانا فضایی را به وجود آورد تا سرکردگان منافقین برای تشکیل پایگاهی در این کشور اروپایی برنامه‌ریزی کنند. برخی قوانین متفاوت آلبانی با دیگر کشورهای اروپایی هم که دست منافقین برای کنترل، نظارت و فشار بر اعضا را بازتر کرده، به طمع سرکردگان این گروه افزوده است.

در این میان نشانه‌هایی نیز وجود دارد که حکایت از برنامه‌ریزی‌های جدی منافقین برای این مکان دارد. به عنوان مثال انتقال تعدادی از اعضای رده بالا و قدیمی سازمان از عراق به آلبانی که عموماً با هدف کنترل و نظارت بر اعضای حاضر در آلبانی صورت گرفت، به علاوه خبرهایی که از تحرکات این گروهک برای ساخت و ساز در این کشور و خرید مسکن حکایت می‌کند، همه و همه حاکی از برنامه‌ریزی بلندمدت اعضای سازمان برای حضور در آلبانی است.

حال با توجه به این موارد، اخیراً خبرها حکایت از انتقال اعضایی دارد که جزو نفرات تحت تعقیب پلیس بین‌الملل هستند و تعدادی از آنها نیز ارتباطات نزدیکی با شخص رجوی داشته‌اند.

در این میان نکته مهم دیگری نیز در مجموعه احتمالات موجود وجود دارد و آن هم حضور خود رجوی در کمپ لیبرتی است. اذعان برخی از اعضای جدا شده سازمان که پیش از این از کمپ لیبرتی فرار کرده بودند، به وجود برخی مخفیگاه‌ها در این کمپ و همچنین حضور حلقه اصلی حفاظت شخص رجوی در لیبرتی اشاره دارد. حال با مشاهده تلاش‌های سازمان برای انتقال این حلقه شامل همین سه تن یعنی سیما وطنخواه یکی از مسئولان اصلی حفاظت مسعود رجوی، ژاله مهرام‌نیا از اعضای دفتر رجوی و رقیه عباسی مسئول زنان کمپ لیبرتی با اسم مستعار رعنا عباسی، که اخیراً تلاش می‌شود در پوشش جعلی به آلبانی منتقل شوند، این احتمال قوت می‌‌‌یابد که رجوی در حال آماده‌سازی کمپ تیرانا در آلبانی برای حضور خودش است.

در چنین شرایطی اول از همه مسئولیت بر گردن مسئولان عراقی است که با عدم نظارت دقیق بر انتقال اعضای منافقین به عراق و احتمالاً دریافت رشوه توسط برخی نیروهای رده پایین عراقی، راه را برای فرار اعضایی از سازمان باز کرده‌اند که جزو سرکردگان اصلی و جنایتکار این گروه محسوب می‌شوند و هر چه زودتر باید نسبت به محاکمه آنها اقدام شود.

این افراد همان کسانی هستند که مسبب سال‌ها غارت اموال ملت عراق بوده‌اند و بسیاری از مردم مظلوم این کشور به دست همین تروریست‌ها در حوادثی چون کُردکشی و انتفاضه شعبانیه به شهادت رسیده‌اند، پس باید محاکمه شوند.

و در آخر سازمان ملل و مسئولان سیاسی آلبانی باید نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهند، زیرا رفته رفته و در یک پروسه ظاهراً قانونی اعضای این گروه خطرناک در حال تشکیل یک پایگاه ثابت در این کشور هستند و این کشور اروپایی در حالی که قرار بود فقط به شکل موقت پذیرای تعدادی پناهجو باشد، حالا میزبان یک گروه تروریستی بسیار خطرناک شده است.

تحلیلگر روس:
یک تحلیلگر مسائل سیاسی روسیه پیش بینی کرد که کشور پادشاهی عربستان سعودی به زودی شاهد تجزیه شود.به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری یورونیوز، تئودور کاراسیک مدیر مرکز مطالعات و پژوهش های راهبردی و کارشناس مسائل نظامی در مرکز خاور دور و خلیج فارس معتقد است در گذشته نه چندان دور ما نشانه هایی دال بر احتمال فروپاشی و گسست نظام در کشور پادشاهی عربستان سعودی را شاهد بودیم، نه به این دلیل که شاهزادگان سعودی تنها باهم در داخل قدرت دچار اختلاف و چند دستگی شده اند، بلکه از نظر اقتصادی نیز اوضاع از چنین مساله ای حکایت داشت.
مدیر این مرکز افزود: اکنون ما شاهد آن هستیم که کشور پادشاهی عربستان سعودی نمی تواند به بسیاری از نیازهای اقتصادی خود پاسخ دهد، از این رو به دلیل اوضاع نا آرام داخلی در این کشور بسیاری از سرمایه داران سعودی درصدد خارج کردن سرمایه های خود از این کشور در آستانه مشکلات و اختلافات هستند.
پایگاه خبری یورونیوز به نقل از تئودور کاراسیک مدیر مرکز مطالعات و پژوهش های راهبردی و کارشناس مسائل نظامی در مرکز خاور دور و خلیج فارس افزود: آن چه این تحلیلگر روسی در این باره سخن گفته، براساس بررسی اوضاع سیاسی و اقتصادی داخلی عربستان است، وی همچنین خواهان اجرای اصلاحات در این رابطه بوده است، از این رو وی سناریوی را پیش بینی کرده که شبیه سناریوی شوروی سابق است، وی هم اکنون در حال مقایسه کشور پادشاهی عربستان سعودی کنونی با اتحادجماهیر شوروی سابق در دوران گورباچوف است.
در راستای مقایسه ای که مدیر مرکز مطالعات و پژوهش های راهبردی و کارشناس مسائل نظامی در مرکز خاور دور و خلیج فارس انجام داده چنین توضیح می دهد: اصلاحاتی را که عربستان سعودی در طول چند هفته گذشته وعده اجرای آن را داده بود، همه این اصلاحات و وعده ها به صورت بسیار دقیق شبیه وعده های دوران میخائیل گورباچوف است، وی نیز چنین پیشنهادهایی را در روزهای آخر از عمر اتحاد جماهیر شوروری سابق مطرح کرده بود.
وی در این رابطه گفت: در آن زمان گورباچوف هم بدون تغییرات اساسی در نظام حاکم وعده اجرای اصلاحات داد، اصلاحاتی که در جامعه شوروی آن زمان محسوس نبود، در حالی که محور اصلی اصلاحات و وعده های داده شده حزب کمونیست سوسیالیست روسیه برای تحقق اصلاحات بود، که البته محقق هم نشدند.از نظر این کارشناس روسی مقامات و سران در کشور پادشاهی عربستان سعودی هم اکنون وعده های اصلاحاتی مشابهی می دهند، آنها از وعده اصلاح در قدرت و نظام حاکم می دهند، بدون آن که این اصلاحات را عملی سازند، همه آن چه این مقامات سعودی دم از آن زده اند، همه تاکید بر لزوم حفظ و بقای نظامی بر اساس وهابیت است.منبع: تسنیم
چرا جزئیات قرارداد منتشر نمی‌شود؟
سه نوع پژویی که قرار است در ایران تولید شوند، عمر 8-6 ساله دارند و تا دو سال دیگر عمر آنها به 10 سال هم می‌رسد. آیا تولید چنین خودروهایی، نیاز بازار ایران برای تولید خودروهای نسل جدید را محقق می‌کند؟
از تهران تا پاریس؛ همه چیز محرمانه استگروه اقتصادی مشرق- گروه صنعتی ایران خودرو و شرکت پژو در جریان سفر هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به فرانسه، قرارداد همکاری های مشترک خود را امضا کردند.   

آنطور که مسئولان ایران‌خودرو اعلام کرده‌اند، جزئیات این قرارداد شامل ایجاد شرکت مشترک ایرانی - فرانسوی، سرمایه گذاری مستقیم و نقدی پژو در ایران، انتقال فناوری و تولید محصولات به روز دنیا، ساخت مدل های 208، 2008 و 301 پژو در ایران و استفاده از بازار صادراتی محصولات پژو در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برای ایران‌خودرو است.

در مورد این قرارداد، چند سوال مهم وجود دارد که مسئولان ایران خودرو باید به آن پاسخ دهند.

1. سه خودرویی که قرار است در ایران تولید شوند، عمر 8-6 ساله دارند و تا دو سال دیگر عمر آنها به 10 سال هم می‌رسد. آیا تولید چنین خودروهایی، نیاز بازار ایران برای تولید خودروهای نسل جدید را محقق می‌کند؟

2. محمدرضا نعمت‌زاده وزیر صنعت گفته که مدل‌های خودرو پژو که در ایران تولید خواهد شد حداکثر باید 3 سال از عرضه آنها گذشته باشد. این در حالی است که مدل های 208، 2008 و 301 پژو چون عمری بیش از 6 سال دارند. پاسخ این تناقض چیست؟

از تهران تا پاریس؛ همه چیز محرمانه است3. قیمت مدل های 208، 2008 و 301 پژو هم‌اکنون در سطح منطقه بالای 44 میلیون تومان است. 

آیا تقبل سرمایه‌گذاری 200 میلیون یورویی (800 میلیارد تومانی) از جانب ایران‌خودرو برای تولید خودروهایی که مختص قشر پولدار جامعه خواهند بود که سطح تقاضای ناچیزی هم دارند، آن هم در شرایط فعلی مشکلات نقدینگی این شرکت و بدهی عظیم آن به قطعه‌سازان توجیه دارد؟

4.  پژو وعده داده که 30 درصد محصولات جدید تولیدشده در ایران را صادر خواهد کرد. با توجه به سهم ناچیز پژو از بازار منطقه و جهان، چطور تحقق چنین وعده‌ای آن هم با خودروهایی که در زمان تولید 10 سال از عرضه آنها گذشته، ممکن است؟

5. مدیران ایران‌خودرو یکی از دستاوردهای قرارداد جدید را انتقال دانش و تکنولوژی از پژو بیان کرده‌اند، اما مشخص نیست تفاوت این قرارداد با قراردادهای قبلی در چیست که این قرارداد برخلاف نتایج ربع قرن همکاری قبلی، به انتقال تکنولوژی منجر خواهد شد؟
6.نقش قطعه‌سازان داخلی در تولید قطعه‌های خودروهای جدید پژو چیست؟ هم‌اکنون قطعه‌سازان صدها میلیارد تومان از ایران خودرو طلبکارند، با این وضعیت چطور می‌توان انتظار داشت آنها توان توسعه کارهای خود برای تامین قطعات خودروهای جدید را داشته باشند؟

7.سوال آخر:‌ حتی اگر به تمامی سوالات فوق، پاسخ‌های قانع‌کننده داده شود، این سوال مهم باقی می‌ماند که چرا پژو؟ آن هم با سابقه منفی خیانت و بدعهدی این شرکت در جریان تحریم‌های اخیر.

در حالی که مسئولان دولتی بارها از اشتیاق خودروسازان کشورهای دیگر خصوصا ژاپن و آلمان برای حضور در ایران سخن گفته‌اند، چرا باید دوباره صنعت خودروسازی کشور را بازار خودروهای فرانسوی کرد که کیفیت به مراتب پایین‌تری از ژاپنی‌ها و آلمانی‌ها دارند؟
با توجه به سوالات فوق، ضروری است مسئولان ایران‌خودرو جزئیات قرارداد با پژو را منتشر کنند تا ابهامات درباره قرارداد با پژو رفع شود.

پروژه‌های سعید عابدینی علیه ایرانیان؛
نغمه شریعت‌پناهی در مصاحبه با رویترز به ویزگی‌های اخلاقی همسرش سعید عابدینی اشاره می‌کند و از یک زندگی مملو از آزار و اذیت جنسی، روحی، روانی و جسمی از سوی شوهرش می‌گوید و اینکه سعید به‌شدت به تصاویر پورن و غیراخلاقی اعتیاد داشته است.
گروه جنگ نرم مشرق- بیش از دو هفته از تبادل زندانی‌ها میان دولت ایران و آمریکا می‌گذرد؛ یکی از پرحاشیه‌ترین این زندانی‌ها سعید عابدینی است که نه به‌واسطه جرم بلکه به دلیل فعالیت‌های همسر وی، نغمه عابدینی (شریعت‌پناهی) علیه جمهوری اسلامی و همچنین افشاگری نغمه از شخصیت شوهرش معروف شده بود.
نغمه عابدینی (شریعت‌پناهی) که جریانی را با کمک سیاست‌مداران آمریکایی برای آزادی همسرش راه انداخته بود، در جدیدترین مصاحبه خود با «رویترز» به ویزگی‌های اخلاقی سعید عابدینی اشاره می‌کند و از یک زندگی مملو از آزار و اذیت جنسی، روحی، روانی، و جسمی از سوی شوهرش می‌گوید و اینکه سعید به شدت به تصاویر پورن و غیراخلاقی اعتیاد داشت.
سعید عابدینی و پروژه نفوذ آمریکا

سعید عابدینی که با ارتداد از اسلام، به مسیحیت تبشیری (صهیونیستی) روی آورد و دارای تابعیت آمریکایی است، در تابستان 1391 بازداشت شد. اتهام عابدینی جاسوسی، ارتباط با دول متخاصم و تبلیغ علیه نظام و دین مبین اسلام بود و تنها به تحمل هشت سال زندان محکوم شد. درواقع سعید عابدینی یک کشیش "پورنوکرات" بود؛ پورنوکرات یا "نَفس‌سالار" کسی است که بر اساس نفسانیات خود عمل می‌کند و عابدینی نیز به لباس کشیش مسیحی تبشیری (صهیونیستی) درآمده تا بتواند به هوس‌های خود بدون محدودیت‌های اخلاقی بپردازد. این ویژگی‌ها وی را به خدمت دستگاه اطلاعاتی آمریکا درآورد تا خدمات خود را به دولت آمریکا در ایران شروع کند.

سعید عابدینی یک کشیش "پورنوکرات" بود؛ پورنوکرات یا "نَفس‌سالار" کسی است که بر اساس نفسانیات خود عمل می‌کند

بعضی فعالیت‌های سعید عابدینی که در راستای پروژه نفوذ قرار داشت، به شرح زیر است:

1. ایجاد و راه‌اندازی کلیساهای خانگی (غیرقانونی) در مرکزیت پایتخت. وی در فاصله سال‌های 2000 تا زمان بازداشت بیش از یکصد کلیسای خانگی را در سرار کشور سامان‌دهی و صدها نفر را مرتد کرده بود.

2. ایجاد شبکه‌های اقتصادی کلان جهت تامین هزینه‌های تبلیغات مسیحیت تبشیری (صهیونیستی) در اقصی نقاط کشور.

3. ایجاد پرورشگاه‌های متعدد در شهرهای مختلف و تغییر عقیده کودکان و نوجوانان طی پروسه‌ای بلند مدت.

4. انتقال خبرهای داخل کشور (جاسوسی).

5. جذب جوانان و نوجوانان که از نظر اعتقادی سست و در درجه پایین‌تری در جامعه قرار دارند.

کشیش پورنوکراتی که عامل نفوذ آمریکا در ایران بود + فهرست پروژه‌‌ها /// در حال ویرایش
سعید عابدینی در حلقه شاگردان کلیسای خانگی

6. جذب افراد بی‌سرپرست و بی‌خانمان و تغییر دین این افراد و استفاده ابزاری در جهت جاسوسی.

7. جذب دختران و پسران فراری از خانه.

8. جذب افراد معتاد که در مراحل ترک اعتیاد هستند، به ویژه در کمپ‌های بازپروری.

9. جذب افرادی که دارای مشکلات عاطفی و احساسی هستند.

10. جذب بعضا افرادی که نارضایتی‌هایی از عملکرد سیستم حکومتی دارند.

شروع پروژه تبلیغات علیه جمهوری اسلامی توسط نغمه عابدینی (شریعت‌پناهی)

پس از دستگیری سعید عابدینی، پروژه متحد کردن دسته‌های از هم گسیخته مسیحیت تبشیری (صهیونیستی)، به بهانه دستگیری سعید عابدینی توسط نغمه عابدینی (شریعت‌پناهی) آغاز گردید. در واقع نغمه عابدینی پرونده همسرش را به کمک سیاست‌مداران آمریکایی و حمایت‌های اعضای جامعه مسیحیت تبشیری (صهیونیستی) به یکی از مهم‌ترین بهانه‌های تبلیغات حقوق بشری علیه ایران تبدیل کرد و با راه‌اندازی کمپین برای آزادی همسرش و با دیدارهای متعدد با مسیحیان کشورهای مختلف و حتی دیدار با اوباما همچنین برگزاری نشست‌های خبری در شبکه‌های فاکس نیوز، سی‌ان‌ان، بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا و رسانه‌های مسیحیت تبشیری (صهیونیستی) و تلاش برای رساندن پرونده همسرش به شورای حقوق بشر سازمان ملل، منجر به افزایش فشارهای دیپلماتیک و حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی شد.در جمع سازمان‌ها و گروه‌های سرشناسی که با وی همکاری می‌کنند، می‌توان به مرکز آمریکایی حقوق و عدالت که یک موسسه مسیحی معروف حقوقی است و نامزدهای جمهوری‌خواه انتخابات ریاست جمهوری از جمله "تد کروز"، "مارکو روبیو" و "فرانکلین گراهام" اشاره کرد.

نغمه شریعت‌پناهی که به‌واسطه ارتداد والدینش از اسلام در آمریکا در 9 سالگی مسیحی شده است، در سال ۲۰۰۲ و طی یک مأموریت به ایران آمده بود تا اقوام خود را مسیحی‌ کند؛ وی در آنجا با سعید که در سال ۷۸ مسیحی شده و یک کلیسای خانگی داشت، آشنا و ازدواج کرده است. نغمه شریعت‌پناهی از سال 83 تا 91 به‌واسطه دو بار بازجویی و دستگیری شوهرش در ایران، از فعالیت‌های غیرقانونی سعید عابدینی آگاه بود، اما باز با آوردن دو کودک خود در رسانه‌های جهان که پدرشان در زندان کشور ایران است، به تحریک احساسات علیه جمهوری اسلامی پرداخت.

کشیش پورنوکراتی که عامل نفوذ آمریکا در ایران بود + فهرست پروژه‌‌ها /// در حال ویرایش
نغمه عابدینی که از فعالیت‌های غیرقانونی همسرش در ایران آگاه بود، اما باز با آوردن دو کودک خود در رسانه‌های جهان و با راه‌اندازی کمپین برای آزادی همسرش به تحریک احساسات علیه جمهوری اسلامی پرداخت.

برخی فعالیت‌های نغمه شریعت‌پناهی در آمریکا و دیگر کشورها که در راستای ایران‌هراسی و فشارهای دیپلماسی بر روند فعالیت‌های سیاسی ایران در خارج از کشور بود، به شرح زیر است:

1. ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان فرق مسیحیت در غرب، با سوءاستفاده از دستگیری سعید عابدینی.

2. خط دهی و ایجاد انسجام فرق مسیحیت جهت برگزاری راه‌پیمایی ضد ایرانی.

3. ایجاد کمپین و راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی با کمک سازمان‌های تبشیری.

4. سخنرانی در شهرها‌، ایالت‌ها، سازمان‌ و نهادهای دولتی، دانشگاه‌ها و کلیساهای مختلف.

5. جهانی کردن دستگیری سعید عابدینی جهت فشار به روابط دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی ایران.

تزلزل نغمه عابدینی (شریعت‌پناهی) برای ادامه حمایت از سعید عابدینی

فعالیت‌های نغمه عابدینی علیه جمهوری اسلامی برای آزادی همسرش ادامه داشت تا اینکه با تغییر جهتی غیرمنتظره در آبان ماه امسال، وی در مصاحبه با روزنامه «واشنگتن پست» پرده از چهره واقعی سعید عابدینی برداشت و انصراف خود را از کارزار آزادی همسرش اعلام کرد. او در این مصاحبه گفت که همسرش انواع بدرفتاری‌ها از قبیل آزار جنسی به سبب اعتیاد به تصاویر پورن و آزارهای فیزیکی و روانی را از ابتدای زندگی مشترک‌شان علیه او انجام داده است.روزنامه «واشنگتن پست» نوشت نغمه عابدینی، پس از بازداشت همسرش در سال ۲۰۱۲ میلادی به یک چهره مبارز در امر آزادی مذهب تبدیل شده بود؛ اما او دو سخنرانی خود در همین زمینه را لغو کرده است. خبری که صدای آمریکا آن را اعلام و سپس حذف کرد.

بعد از این انصراف، دوباره نغمه عابدینی با صدای آمریکا تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند: «من از ارسال مطالبی که منعکس شده، پشیمان هستم. این مطالب تحت فشار شدید روانی و احساسی ابراز شد. من قصد دارم برای التیام این وضعیت، سکوت کنم و وقت بیشتری را با فرزندانم بگذرانم. من کماکان برای آزادی شوهرم دعا و تلاش می‌کنم، چرا‌که او به خاطر ایمان به مسیحیت، در ایران مورد ظلم قرار گرفته است».البته سعید عابدینی مشکلات اخلاقی بسیاری دارد که پیشتر مشرق در گزارشی تحت عنوان «از هوس‌بازی‌ با نام کشیش تا ترویج مسیحیت صهیونیستی در ایران» به آن پرداخت، اما مسئله‌مهم‌تر رفتارشناسی نغمه عابدینی است که در حمایت از شوهر هوس‌باز خود دچار تزلزل می‌شود.نکته جالب در اینجاست که این تغییر رفتار نغمه عابدینی با آزاد شدن همسرش از ایران متوقف نشد؛ پنج روز پس از آزادی سعید عابدینی از زندان، نغمه عابدینی بدون آن‌که به استقبال وی برود، در دادگاهی در شهر بویس درخواست طلاق کرد. در گزارش جدید روزنامه «واشنگتن پست» در همین رابطه آمده است: «نغمه می‌گوید که در خلال زندگی زناشویی از سوی همسرش مورد بدرفتاری جسمی و روانی قرار داشته و بیشتر دوران زندگی خود را با چنین بدرفتاری‌هایی سپری کرده است».به نوشته روزنامه «استیسمن» چاپ ایداهو، ماجرای بدرفتاری سعید با وی دست کم به سال ٢٠٠٧ بر می‌گردد. در آن سال سعید به جرم حمله به همسرش به یک سال تحت نظر قرار داشتن و ٩٠ روز حبس تعلیقی محکوم شد.اوج این تزلزل رفتاری را می‌توان در پست فیس‌بوکی ماه نوامبر نغمه عابدینی جست که وی از مشکلات زندگی‌اش که از سال ٢٠٠٤ آغاز شده، پرده برداشت و از اینکه سال‌ها درباره بدرفتاری شوهرش سکوت اختیار کرده است، عذر خواهی کرد. وی در فیس‌بوک خود نوشت: «از اینکه سال‌ها مساله بدرفتاری شوهرم را در بیشتر سال‌های زندگی مشترک‌مان پنهان نگه داشتم، پوزش می‌خواهم و از همه می‌خواهم که من را از این بابت عفو کنند».

نغمه عابدینی در پست فیس‌بوکی ماه نوامبر از هوادارانش ز اینکه سال‌ها درباره بدرفتاری شوهرش سکوت اختیار کرده است، عذر خواهی کرد.

این اتفاقات نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی از راه‌های مختلف مانند ترویج فرقه‌های ساختگی مانند مسیحیت تبشیری (صهیونیستی) و جذب افراد ضعیف به این جریان، مود نفوذ قرار می‌گیرد و حتی زمانی که با عوامل آنها برخورد می‌شود، با سواستفاده و وسیله قرار دادن آدم‌های ضعیفی مانند نغمه عابدینی(شریعت‌پناهی)، به هزینه‌سازی و فشار علیه نظام دست می‌زنند تا چهره ایران را در جهان مخدوش کنند که البته در مواردی مانند سعید عابدینی افشا می‌شوند.

برنامه فضایی؛ ایران درحال پیشرفت، تل‌آویو درحال عقب گرد

کارشناسان اسرائیلی در کنفرانسی که در هرتزلیا برگزار شد، هشدار دادند که عدم سرمایه‌گذاری در زمینه برنامه فضایی، تل‌آویو را در مسیر عقب گرد قرار داده، در حالی که تهران با سرعت در این زمینه پیش می‌رود.
 به گزارش مشرق، کارشناسان هوا و فضا اسرائیل روز سه‌شنبه نسبت به پیشرفت برنامه فضایی ایران و در مقابل عدم سرمایه‌گذاری تل‌آویو در زمینه فناوری‌های فضایی هشدار دادند.

به نوشته روزنامه «جروزالم پست»، این کارشناسان که در نشستی در «هرتزلیا» صحبت می‌کردند، گفتند عدم سرمایه‌گذاری کافی روی برنامه فضایی غیر نظامی می‌تواند به صنایع فضایی نظامی هم لطمه بزند.

ژنرال «آبراهام آسل» مدیر اجرایی موسسه مطالعات راهبردی و هوا و فضا «فیشر» که در کنفرانس بین‌المللی «ایلان رامون» صحبت می‌کرد، با بیان اینکه رفع تحریم‌های بین‌المللی به تسریع پیشرفت برنامه فضایی ایران منجر می‌شود، گفت: «بعد از بیش از یک دهه رصدی که موسسه فیشر بر صنایع فضایی اسرائیل داشته، امروز می‌توانیم بگوئیم که بدون داشتن یک صنعت فضایی غیرنظامی خلاق و پویا و بدون سرمایه‌گذاری قابل توجه در زمینه تحقیق و توسعه در سطوح ملی، آکادمیک و همچنین صنعتی، هیچ آینده پایداری برای صنعتی فضایی در اسرائیل وجود نخواهد داشت.»

این فرمانده سابق در ارتش رژیم‌صهیونیستی با بیان اینکه اسرائیل در گذشته با توجه به احساس نیازی که داشته، پیشرفت‌هایی در زمینه صنایع نظامی کرده، گفت: «امروز ما داریم با گام‌هایی بسیار محتاطانه پیش می‌رویم، در حالی که صنایع فضایی دیگران، مثلا صنایع فضایی ایران، دارد با روندی پرشتاب پیش می‌روند.»
وی افزود: «رفع تحریم‌ها بعد از توافق هسته‌ای ایران، به برنامه فضایی این کشور اجازه شتاب گرفتن می‌دهد. این به عنوان موتوری مشروع برای پیشبرد فناوری ایران در مجموعه‌ای حوزه‌ها عمل کرده و زمینه‌ای مساعد برای توسعه توانمندی‌های نظامی مشابه نظیر تحقیق و توسعه موشک‌های دوربرد، فراهم می‌کند.»
«آفر دورون» رئیس بخش MBT فضایی موسسه صنایع هوا و فضای اسرائیل هم در این نشست هشدارهای آسل را تکرار کرد و گفت برنامه فضایی غیرنظامی اسرائیل در وضعیتی بی‌ثبات قرار گرفته است.
دورون گفت: «اسرائیل هیچ سیاست فضایی‌ای ندارد و داریم عقب‌گرد می‌کنیم.»
وی تأکید کرد که عدم سرمایه‌گذاری کافی در زمینه آموزش فناوری‌های فضایی و تحقیق و توسعه در این رابطه، می‌تواند به آینده این صنعت اسرائیل لطمه بزند.

این کارشناس اسرائیلی گفت: «در اغلب حوزه‌ها، هیچ فعالیت قابل توجهی در اسرائیل صورت نمی‌گیرد و من تنها می‌توانم به برنامه‌های فضایی دیگر کشورهای جهان حسادت کنم. به یک بودجه چند ساله با حوزه‌ای گسترده، نیاز داریم. ما باید به ساز و کاری برسیم که به ما اجازه بدهد از بودجه‌ تخصیص داده شده، بهره ببریم.»
وی ادامه داد: «حتی بودجه اندکی هم که آژانس فضایی اسرائیل دارد، به درستی پیاده نمی‌شود. ما باید از دستاوردهای بزرگی که در برنامه نظامی فضایی داشتیم، برای کاربری‌های غیرنظامی استفاده کنیم، تا آن بودجه کارایی مضاعف داشته باشد. بدون مجوزهای غیرنظامی، که در جهان یک عرف معمول است، این بودجه کارآمد نخواهد بود.»

به گفته دورون، اسرائیل در حال حاضر سالانه 15 میلیون دلار در زمینه برنامه فضایی هزینه می‌کند که این رقم هم طراز سرمایه‌گذاری کشورهایی چون مکزیک، سوئیس و آفریقای جنوبی در حوزه فضایی است.
وی گفت: «اگر ما این بودجه را 5 برابر افزایش دهیم، به پاکستان می‌رسیم. ما الان پائین‌تر از ایران، اسپانیا و آرژانتین هستیم و با آژانس‌های فضایی اروپایی‌ هم به میزان قابل توجهی فاصله داریم.»
منبع: فارس
داعش به افغانستان چه نگاهی دارد؟
نوذر شفیعی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: داعش به صورت آهسته در حال تنیدن تاری به دور خاورمیانه، از طریق افزایش ارتباط با گروه‌هایی در منطقه قفقاز، افغانستان و پاکستان و برخی مناطق دیگر است.
داعش به افغانستان چه نگاهی دارد؟
به گزارش مشرق، با گذشت بیش از یک سال از اعلام رسمی حضور داعش در افغانستان و گسترش برخی فعالیت های داعش در طول سال 2015 میلادی از جمله اقدامات خشونت بار تروریستی علیه مردم و نیروهای امنیتی دولت و انتشار برخی گزارش ها در مورد درگیری های خونین با طالبان، هنوز در مورد چگونگی شکل گیری داعش و چشم انداز آینده آن در افغانستان برخی پرسش های جدی وجود دارد.

در این راستا، شاید کلیدی ترین پرسش آن است که جغرافیای افغانستان در چارچوب هدف گذاری های بلند مدت و استراتژی توسعه سرزمینی داعش از چه موقعیت و اهمیتی برخوردار است؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا نیازمند واکاوی این مساله هستیم که ماهیت و هدف گذاری های داعش چیست؟ به عبارت دیگر، گزاره های کلی اجماعی در مورد ماهیت، علت وجودی و چگونگی بقای داعش کدامند؟ در این رابطه چند گزاره زیر قابل توجه می باشند:

1-داعش محصول خلاء قدرت و فروپاشی نظم منطقه ای در خاورمیانه به ویژه زیرمجموعه امنیتی شامات است. این خلاء قدرت در سه بعد سیاسی، امنیتی و نظامی و متاثر از شکنندگی دولت ها، پیامدهای بیداری اسلامی و خروج نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان است.

2-داعش از تمنای تاریخی ذهنیت جمعی جامعه سلفی اهل سنت برای احیای خلافت در دوره مدرن بهره می گیرد و بر موج آن سوار است.

3-داعش بر نوعی آسیب روانشناختی جامعه اسلامی یا مسلمانان سرمایه گذاری کرده که این آسیب معلول تجاوزگری، اشغالگری و تحقیر و سرکوب جوامع شرقی و مسلمانان از سوی قدرت های استعمارگر و استثمارگر در طول تاریخ است و پتانسیل بسیار زیادی دارد برای اینکه حس انتقام جویی و انتقام گیری را به ویژه در میان جوانان این جوامع برانگیزاند.

4-داعش نتیجه مدیریت تروریسم نوین و مقابله با آن از سوی غرب و در راس آن امریکا پس از یازده سپتامبر 2001 است. در واقع، نفوذ دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی غرب به داخل گروه های تروریستی از جمله القاعده و تلاش برای جریان سازی های جدید با هدف «مدیریت آشوب و هرج و مرج منطقه ای» جزء استراتژی جدید منطقه ای غرب است که در شکل دادن به داعش بسیار تاثیرگذار بوده است.

5-داعش از دو عارضه کلی در منطقه سود می برد و برای بقای خود از آن تغذیه می کند: نخست، اختلافات قومی- مذهبی به خصوص شیعه-سنی است . دوم، ساختگی بودن دولت-ملت های منطقه و مصنوعی بودن مرزهای آن هاست. به همین دلیل، داعش دولت های کنونی منطقه را محصول توافقنامه سایکس-پیکو می داند و آن را مردود دانسته است.

بنابراین داعش مانند القاعده نیست که فقط به سوءقصد و جنگ چریکی اکتفا کند، بلکه قلمروگشایی و فتح اراضی از مهم ترین مبانی جنگی این گروه است. منتهی در بحث توسعه سرزمینی تابع گزاره های زیر است:

1-خلافت ادعایی داعش در حال حاضر متکی بر جغرافیای منطقه خاورمیانه و محدود به آن است. اگرچه در نقشه مورد ادعای داعش، جغرافیای خلافت را از غرب تا اسپانیا و در شرق تا چین و حتی هند به عنوان یکی از بخش های خلافت معرفی کرده است.

2-داعش برای جذب نیروی انسانی خود در مرحله اول متکی بر کشورهای خاورمیانه و غرب بود. اما اکنون چرخشی در این زمینه نشان داده و به سمت منابع بالقوه تری مانند سین کیانگ، قفقاز، افغانستان و آسیای مرکزی سوق پیدا کرده است.

4-داعش به طور پیوسته و آرام در حال تبدیل کردن خود به بازیگری بلند مدت در منطقه است. بخشی از این اقدام از طریق شبکه سازی و ایجاد ارتباط با دیگر گروه های تکفیری و حتی قومیتی در منطقه صورت می گیرد. به این ترتیب، داعش به صورت آهسته و پیوسته در حال تنیدن تاری به دور خاورمیانه، از طریق افزایش ارتباط با گروه هایی در منطقه قفقاز، افغانستان و پاکستان و برخی مناطق دیگر است.

5-داعش برای پیشبردن طرح پایانی خود، برنامه هایی برای اتحاد پاکستان، افغانستان، و طالبان به صورت یک ارتش واحد و در عین حال، درخواست از القاعده برای پیوستن به داعش برای تشکیل خلافت اسلامی واحد ارائه کرده است.

بر اساس گزاره های فوق، به نظر می رسد افغانستان برای داعش به عنوان یک " هدف غایی" تعریف نشده ، بلکه هدف داعش تبدیل بخش هایی از قلمرو افغانستان به " کانون ثانویه انتشار" است که در این صورت در مقاصد بعدی انتشار و انتقال داعش، مناطق پیرامونی افغانستان یعنی مرزهای شرقی ایران، آسیای مرکزی (روسیه) و سین کیانگ چین خواهد بود. لذا انتشار پدیده داعش در افغانستان احتمالا به معنای امتداد "خلافت" آنها به افغانستان و حکومت داعش بر افغان نیست؛ بلکه به احتمال قوی این سرزمین نقش یک" سکوی پرتاب "و "معبر" را در راهبردهای داعش و حامیانش ایفا خواهد کرد.

در واقع، در استراتژی داعش خلافت اسلامی در جغرافیای گسترده و خاصی تعریف می شود. داعش افغانستان در حال حاضر یکی از شعبات منطقه ای و خارجی داعش محسوب می شود که رهبری آن با داعش اصلی بیعت کرده اند. در این راستا، داعش مدعی است بخش شرقی خلافت اسلامی، خراسان بزرگ است. خراسان بزرگ از آسیای مرکزی شروع و بخش هایی از چین، افغانستان، ایران، پاکستان و شمال هند را نیز در برمی گیرد. این مناطق بخش هایی است که در تاریخ دوره ی عباسیان و امویان، تحت عنوان خلافت شرقی شناخته می شده است. در همین راستا، داعش چشم به سه منطقه در افغانستان دوخته است. این مناطق عبارتند از: نخست منطقه شمال شرق که هم مرز با منطقه دره فرغانه، ایالت سینگ کیانگ چین و آسیای مرکزی ( کشورهای تاجیکستان،ازبکستان، قرقیزستان و... ) است. منطقه دوم شامل فراه، هلمند و جنوب افغانستان و هم مرز با ایران حضور است؛ لذا داعش تلاش می کند که در هلمند (که 90 درصد تریاک افغانستان از آن جا تولید می شود) حاضر و بر این منطقه مسلط شود. در واقع، تسلط بر این منطقه می تواند درآمد مطمئنی برای آنها ایجاد کند. لذا داعش این منطقه را نیز جزء اهداف استراتژیک خود می بینند. بخش سوم، منطقه شرق و حد فاصل بین مناطق مرزی پاکستان و ولایت های خوست و نورستان افغانستان (که منطقه ای کوهستانی و به منطقه وزیرستان شمالی وصل می شود ) است. در این منطقه گروه های محلی، طالبان، القاعده و بقیه گروه ها مانند ایغورها، ازبک ها، تاجیک ها و برخی زیرمجموعه القاعده حضور دارند.

منبع: دیپلماسی ایرانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد