به گزارش مشرق، بررسی روندی که این تیم چه در مسیر قهرمانی و چه در مسیر سقوطش در سالهای اخیر داشته، نشان میدهد این تیم امسال هم روزهای حساس و سرنوشتسازی را در پیش دارد. روزهایی که اگر در آن تصمیمات دقیق و صحیحی گرفته نشود، میتواند منجر به یک سقوط دیگر برای این تیم محبوب شود.
در شروع این مطلب توجه شما را به جدول زیر جلب میکنیم. جدولی که از دو روند متفاوت طی شده در سالهای حضور این تیم در لیگ برتر و البته کمی پیش از آن تهیه شده؛ از سالهای حضور وینکو بگوویچ در فوتبال تا امروز که اسکوچیچ هدایت این باشگاه را برعهده دارد. با مقایسه هر دو روند در دو جدول نکات مشترک زیادی را میتوان از میان آنها به دست آورد.
فصل | سرمربی | مهمترین اتفاق |
۸۲-۷۷ | وینگوبگوویچ | معرفی بازیکنانی مثل بداوی، کعبی، میرزاپور, کاملیمفرد، شریفینسب و مبعلی |
۸۳-۸۲ | لوکا بوناچیچ | کسب مقام سوم لیگ |
۸۴-۸۳ | ملادن فرانچیچ | قهرمانی در لیگ برتر |
۸۵-۸۴ | ملادن فرانچیچ نناد نیکولیچ | مقام هشتم لیگ برتر |
۸۶-۸۵ | مایلیکهن، ویسی، نناد نیکولیچ و آگوستو ایناسیو | سقوط به لیگ یک |
فصل | سرمربی | مهمترین اتفاق |
۹۱-۸۷ (به جز چند هفته آغاز لیگ۸۹-۸۸) | مجید جلالی |
معرفی بازیکنانی مثل بختیار رحمانی، آرش افشین، مهردادجماعتی، سروش رفیعی، ساسان انصاری، یوسف وکیا، امید خالدی، ایوب والی و احمد عبداللهزاده |
۹۲-۹۱ | حسین فرکی | مقام چهارم لیگ برتر |
۹۳-۹۲ | حسین فرکی | قهرمانی در لیگ برتر |
۹۴-۹۳ | دراگان اسکوچیچ | مقام پنجم لیگ برتر |
۹۵-۹۴ | دراگان اسکوچیچ | ؟؟ |
فولاد در حدفاصل سالهای ۷۷ تا ۸۲ با وینگو بگوویچ در مسیر بسترسازی برای آغاز یک حرکت عظیم روبه جلو در این باشگاه تا رسیدن به قهرمانی بود. سالهایی که بازیکنان جوان زیادی در این باشگاه یکییکی به فوتبال ایران معرفی شدند و این تیم را تا قهرمانی در لیگ برتر هم پیش بردند. بداوی، کعبی، میرزاپور, کاملیمفرد، شریفینسب و مبعلی، نسلی از بازیکنانی بودند که دو فصل بعد از رفتن بگوویچ شالوده و ستون اصلی تیم قهرمان فولاد در لیگ چهارم را تشکیل دادند. قهرمانی که بیبرنامه و اتفاقی به دست نیامد و حاصل آغاز یک روند صحیح در این باشگاه بود.
پس از قهرمانی فولاد، تصویب قانون کاهش بودجه باشگاههای صنعتی که به نظر میرسد تنها در این باشگاه اجرا شد، کاهش چشمگیر مبلغ قراردادها را به دنبال داشت و نسل طلایی قهرمان فولاد را از هم پاشاند. بازیکنان این تیم یکییکی راهی تیمهای دیگر شدند و این اتفاق باعث شد فولاد تنها یک سال پس از قهرمانی، هشتم شود و سال بعدش به لیگ یک سقوط کند.
حالا نگاهی به قهرمانی دوم این تیم در لیگ برتر و روندِ طی شده در مسیر کسب این عنوان میاندازیم. مجید جلالی در حدفاصل سالهای ۸۷-۹۱ روی نیمکت فولاد نشست و کاری شبیه به کار بگوویچ در این باشگاه را انجام داد. بختیار رحمانی، آرش افشین، مهردادجماعتی، سروش رفیعی، علیرضا سلیمی، ساسان انصاری، یوسف وکیا، امید خالدی، ایوب والی و احمد عبداللهزاده از جمله بازیکنانی بودند که در این سالها به بدنه باشگاه فولاد اضافه شدند. سالهایی که می توان از آن به عنوان سالهای غرامتِ تجربه دار شدنِ بازیکنان و آماده شدن آنها برای قهرمانی آنها نام برد. سالهایی که اگرچه با رتبه قابل توجهی در جدول همراه نبود اما زمان نشان داد زمینهساز قهرمانی این تیم در سالهای بعد بوده است.
سال ۹۲-۹۳ یعنی دو سال بعد از رفتن جلالی، حسین فرکی فولاد را قهرمان لیگ برتر کرد، قهرمانی با تکیه بر بازیکنان جوان اما با تجربهای که دیگر به ستون این تیم تبدیل شده بودند. الگویی بسیار شبیه به قهرمانی اول این تیم که دو سال بعد از رفتن وینگو و کار چهارساله او در این باشگاه توسط هموطنش، ملادن فرانچیچ به دست آمد این بار با کار چهارساله جلالی و قهرمانی فرکی تکرار شد.
پس از جدایی فرکی اما درست مثل دوران بعد از اولین قهرمانی، یک بار دیگر نسل طلایی فولاد در آستانه فروپاشی قرار گرفت اما اینبار قانون کاهش بودجه باعث و بانی این اتفاق نبود؛ بلکه کارتهای معافیت جعلی منجر به جدایی اجباری بازیکنان اصلی فولاد یکی پس ازدیگری شد. این روزها این تیم با "دراگان اسکوچیچ" در قعر جدول لیگ برتر روزهایی شبیه به روزهای سقوط فصل ۸۵-۸۶ را طی میکند. لحظات حیاتی که اگر تصمیمات سرنوشتساز و صحیح در آن گرفته نشود، میتواند در پایان فصل منجر به سقوط این تیم محبوب شود.
خبرگزاری مهر،گروه استانها- علی نواصر* : وقتی خبرنگاران در هفته سوم لیگ برتر فعلی به سرمربی کروات فولاد خوزستان گفتند که شما در حالی بیت سعید را در تمرینات اول فصل بعد از چند جلسه تمرین، خط زدید که این بازیکن که محصول تیم فولادنوین خوزستان بود، این روزها به ستاره اول فوتبال ایران در ترکیب تیم استقلال خوزستان تبدیل شده است، اسکوچیچ با اعتقادی راسخ و برای دفاع از عملکرد بیدفاع خود گفت: «باید تا آخر فصل منتظر بود و آن وقت به عمل من در خط زدن این بازیکن میرسید».
منظور اسکوچیچ واضح بود. او عقیده داشت، درخشش بازیکنانی که او به ناحق از فولاد خوزستان خط زده بود، مختص هفتههای اول لیگ برتر است و این درخشش بهزودی فروکش میکند. او خود را متخصص شناسایی بازیکنان مستعد معرفی میکرد و با خط زدن بازیکنانی که از کوچهپسکوچههای سوسنگرد شناسایی شده بودند و توانسته بودند فولاد نوین کمهزینه را لیگ برتری کنند، تعدادی بازیکن نهچندان مطرح را در ترکیب تیم فولاد خوزستان جانشین آنها کرد.
این روزها در حالی استقلال خوزستان با درخشش ستارههای بینامونشان ولی دیپورت شده مرد مغرور فولاد تا مرز صدرنشینی در لیگ برتر در میان آن همه تیم متمول پیش رفته که بازیکنانی که اسکوچیچ از میان ذخیرههای سایر تیمهای لیگ برتری به اهواز آورده بود و مدعی ستاره کردن آنها در لیگ برتر را داشت، یکی پس از دیگری ناکارآمدیشان برای همه رو شده است.
این روزها که بیت سعید در ترکیب استقلال خوزستان با شش گل زده یکی از بهترین گل زنان و تأثیرگذارترین بازیکنان لیگ برتر است، فولاد از داشتن یک مهاجم متوسط هم محروم است و اسکوچیچ که در این فصل از صفر تا صد بازیکنان فولاد را خودش انتخاب کرد، نتوانست نسخه شفابخشی را برای بازیکن ساز ترین تیم ایران بپیچد.
فولاد هماکنون رقابت سرسختانهای با استقلال اهواز دیگر تیم همشهریاش برای کسب عنوان قعرنشینی دارد ولی جرات اخراج اسکوچیچ را ندارد چرا که قرارداد ناشیانهای که با این سرمربی بسته شده آنقدر سنگین است که فولاد را با چالش مواجه کرده است. فولاد در صورت کنار گذاشتن اسکوچیچ باید قرارداد این سرمربی را تمام و کمال پرداخت کند. او هم آنقدر زرنگ است که حاضر به استعفا و کنار رفتن نیست و بارها ادعای نخ نمای شده خود را تکرار کرده است که مأموریت ناتمامی در فولاد دارد و باید این تیم را بسازد.
مدیرعامل فعلی فولاد خوزستان که با عقبه لیگ برتری کردن تیم فولاد نوین از سوی هیئتمدیره باشگاه و بعد از جنجالهای فراوان و حتی عدم رضایت مالکان جدید شرکت فولاد خوزستان برای تیمداری کردن در لیگ برتر بر سر کار آمد شاید چنین روزها سیاهی را متصور نبود ولی کاش اژدری زاده آن روز که از وعدههای صرفهجویی مالی در باشگاه با آبوتاب فراوان برای مدیران و اعضای هیئتمدیره باشگاه نطق میکرد، قدری به هواداران دو آتیشه فولاد هم نگاه ترحمآمیزی میکرد و آنها با رویای تصاحب با ثابت ترین صندلی مدیرعاملی باشگاه ایران به باد فنا نمیداد.
دوگانه اسکوچیچ – اژدری زاده، این روزها با عملکرد نامناسب خود، آرامترین هواداران فوتبال ایران را به خشنترینهای فوتبال ایران تبدیل کردهاند و هواداران فولاد که صدایشان برای جابهجایی و اصلاح در باشگاه و کادر فنی بهجایی نمیرسد متوسل به آتش زدن سکوهای ورزشگاه الغدیر و شکستن شیشههای سالن کنفرانس خبری مربیان دو تیم شدهاند.
همانقدر که اسکوچیچ با غرور لجامگسیخته خود، قعرنشینی را به قهرمان فوتبال ایران هدیه کرد، ستارههای آسمان سرخ را با سخاوت تمام تقدیم همسایهها کرد و حاضر به ترک تیم به دلایل صرفاً مالی نیست، اژدری زاده با جاهطلبی خود برای تصاحب مدیرعاملی باشگاه فولاد خوزستان، هم لایق ملامت برای ایجاد چنین بحرانی برای فولاد است.
این روزها مدیران فولاد برای نجات از این جهنم خودساخته دست به دعا بردهاند که سرمربی کروات خود اسیر فشارها شود و تیم را ترک کند تا چند صباحی به عمر مدیریتی خود بیفزایند ولی بیشک اسکوچیچ حاضر به از دست دادن قرارداد ارزشمند خود نیست. قراردادی که او را به یکی از گرانترین مربیان تاریخ باشگاه فولاد تبدیل کرده است ولی حاصل این همه صرف هزینه، نابودی تیمی با آن همه ستاره دوست داشتنی بود.
اکنون فولاد به اصطلاح فوتبالیها، نیاز ضروری و البته فوری به یک شوک دارد. این شوک میتواند کنار گذاشتن یکی از دوگانه اسکوچیچ - اژدری زاده باشد یا شاید هم هر دو. فولاد در حال از دست دادن روزهایی است که یک ناجی میتواند آنها را بهروزهایی امتیازآور تبدیل کند. شاید این شوک برای روزهای آینده بیتأثیری باشد.
* سرپرست خبرگزاری مهر در استان خوزستان