فعال محیط زیست خوزستان، علت نابودی جنگلهای زاگرس را تغییر اقلیم و طرحهای انتقال آب و تغییر مسیر رودخانهها و صنایع آلاینده در استان دانست.
کرامت حافظی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار کرد: کوهستان زاگرس از آذربایجان تا کردستان، ایلام، لرستان شمال خوزستان، فارس و زاگرس بختیاری گستردگی دارد و این پهنه سراسر رحمت از جنگلهای وسیع بادام و بلوط و بید و گز و گونههای دیگر مانند جنگلها و بیشههای خوزستان در حال نابودی است.
وی افزود: جنگلهای زاگرس از منظرهای گوناگون دارای اهمیت هستند، جنگل به کمک شاخ و برگ درختان اکسیژن تولید میکنند از سرعت باد میکاهد و با ریشه گیاهان، خاک را حفظ میکند و مانع ایجاد فرسایش میشود، به علت آرام بودن هوای داخل جنگل، تبخیر بسیار ناچیز بوده و خطر خشک شدن خاک که از شرایط مهم آغاز فرسایش و ایجاد کانون گرد و غبار است، از بین میرود.
این فعال محیط زیست در خوزستان تصریح کرد: حدود 60 درصد از اکسیژن مصرفی به وسیله فضای سبز تأمین میشود و جنگلهای زاگرس ریه های کشور ما هستند، از این رو لطافت هوا و تأمین اکسیژن مورد نیاز جانداران از فواید مهم جنگلها است.
حافظی ادامه داد: جنگل با افزایش رطوبت هوا و جذب باران، نفوذ آب در خاک و انجام نقش مادر برای چشمهها و رودخانهها و نیز استفاده درختان از آبهای زیرزمینی، نقش مهمی در ساماندهی گردش آب در طبیعت بازی میکند.
وی با بیان اینکه جنگلها همچنین از رانش زمین، وقوع بهمن و سیلابهای مخرب جلوگیری میکنند، اضافه کرد: جنگلهای زاگرس عموما جنگلهای بلوط هستند و این درختان از خود مادهای به نام فیتونسید در فضا رها میکنند که برای بسیاری باکتریها و قارچها و حشرات بیماریزا کشنده است و به این علت عقابهای طلایی زاگرس برگهای تازه درختان بلوط را در لانه خود میگذارند تا آلودگیهای ناشی از بقایای گوشتی طعمهها برای جوجههایشان ایجاد بیماری نکند.
این فعال محیط زیست گفت: درختانی مانند گردو، کاج، نراد، بلوط، فندق، سرو کوهی، بید، افرا، زبان گنجشک و... فیتونسید تولید میکنند که در عین حال تولید چنین موادی توسط درختان بر روی انسان اثر فرحبخش و شادابی دارد.
به گفته وی، جلوگیری از سیلاب، کاهش درجه حرارت، باد شکنهای زنده، تعدیل آب و هوا همه از عوامل اثر بخش جنگلهاست.
*نابودی جنگلهای بادام زاگرس در خوزستان
حافظی تصریح کرد: جنگلهای بلوط و بادام زاگرس در حال نابودی هستند و تقریبا جنگلهای بادام گرمسیر زاگرس در شمال خوزستان کاملا نابود شدهاند، درختان بادام به علت مصرف زغالشان و چرای بیرویه دامها از میان رفتند، زمینخواریهای صنایع نفتی در مناطق نفتخیز جنوب غربی زاگرس نیز در نابودی جنگلهای بادام اثر داشته است.
این فعال محیط زیست گفت: درخت بلوط در سال حدود 6 سانتمیتر رشد دارد و یک درخت بلوط خوب 200 تا 300 سال عمر دارد و این اهمیت مراقبت از درخت بلوط را میرساند، عوامل متعدد مخرب جنگلهای بلوط زاگرس را تهدید میکنند و تغییر اقلیم از شومترین این عوامل است.
وی بیان کرد: پدیده گرد و غبار و ریزگردها با ایجاد اختلال در عمل فتوسنتز درختان بلوط و چرخه طبیعی درختان و حتی اختلال در گرده افشانی نخلستانها درختان بلوط زاگرس و نخلستانهای خوزستان را ضعیف کرده، به گونهای که بلوطهای زاگرس با افزایش ریزگردها دچار افزایش آفت قارچ زغالی بلوط و سوسک چوبخوار شدهاند و نخلستانهای خوزستان هم دچار بیماری خشکیدگی خرما شده و محصول آنها از 200 کیلو گرم خرما برای یک نخل به 50 کیلو خرمای بیمار کاهش یافته است.
حافظی با بیان اینکه مهاجرت دارکوب سر قرمز و کاهش سنجاب ایرانی، این باغبانان زاگرس، حیات جنگلهای بلوط را تهدید میکند اضافه کرد: مهاجرت دارکوب سر قرمز به دلیل تغییر اقلیم و افزایش ریزگردها از زاگرس سبب شده تا سوسک چوبخوار به بلوط ها حملهور شوند چراکه دشمن طبیعی سوسک چوبخوار، دارکوبها هستند.
این فعال محیط زیست در خوزستان ادامه داد: کاهش سنجاب ایرانی زاگرس که دانههای بلوط را در زمستان دفن میکرد باعث میشد بسیاری از این دانهها تبدیل به نهالهای بلوط شوند نیز باعث کاهش احیا جنگلهای بلوط شده و جایگزینی برای سنجاب ایرانی، این باغبان طبیعی جنگلهای بلوط نیست.
*تهدیدهای ویرانگر تغییر مسیر رودخانه با انتقال آبها، صنایع آلاینده زاگرس، خوزستان و کارون
وی خاطرنشان کرد: از سالها قبل نابودی شدید جنگلهای زاگرس و جلگه خوزستان که تاثیر فراوان بر هم دارند با ورود صنایع نفت و گاز و طرح های انتقال آب و سدسازی وزارت نیرو دستخوش تغییراتی شده که زمین در طول عمر میلیونها ساله خود این تغییرات را به خود ندیده و روز به روز به نابودی نزدیکتر میشود، زمینخواریها و نابودی شدید جنگلهای بادام کوههای بختیاری در گرمسیر و شمال خوزستان و در شهرهایی مانند مسجدسلیمان در دوران کشف نفت آغاز شد و روز به روز شدت گرفت و امروز هم این سیر نابودی شدید با خشکاندن آب هورها و تالابهای خوزستان برای استخراج نفت در میادین نفتی مانند آزادگان و در حدود مرزی خوزستان با شدت در حال ادامه است که تاثیر مستقیم بر تغییر اقلیم زاگرس و خوزستان دارد.
حافظی افزود: از سوی دیگر طرحهای انتقال آب از سرچشمههای رودهای زاگرس که شریانهای حیاتی این رشته کوه هستند با انتقال آبها از سرچشمههای کارون و دز برای انتقال این آبها به زاینده رود توسط وزارت نیرو ادامه دارد.
وی بیان کرد: نخستین انتقال آب از سرچشمههای کارون در سال 32 و از تونل شماره یک کوهرنگ به زایندهرود بوده و در سال 66 نیز آب سرچشمه کارون در منطقه کوهرنگ با تونل شماره دو کوهرنگ به زاینده رود انتقال یافت.
این فعال محیط زیست گفت: انتقال آب از سرچشمههای کارون در کوهرنگ متوقف نشده و هم اکنون سرچشمه عظیم دیگری از کارون در منطقه بیرگان (تونل سوم کوهرنگ) در حال انتقال به زایندهرود است و طرحهای مختلف وزارت نیرو که با زمینخواری و نابودی منابع طبیعی همراه هستند در حال جریان است.
حافظی تصریح کرد: حدود 17 طرح انتقال آب تغییر مسیر رود کارون بزرگ (شامل دز، رود دز در شوشتر به کارون میریزد) در زاگرس یا به بهرهبرداری رسیدند مانند تونل یک و دو کوهرنگ که مسیر سرشاخههای کارون را به سمت زایندهرود تغییر دادند و یا در حال بهرهبرداری هستند مانند تونلهای عظیم بهشتآباد و بیرگان (تونل سوم کوهرنگ) که حجم بسیار زیادی از آبهای کارون را از مسیر طبیعی آن یعنی چهارمحال بختیاری و خوزستان منحرف کرده و آبها را به کویر مرکزی و اصفهان برای صنایع پر مصرف آب اصفهان مانند آجرپزی، فولاد و پتروشیمی منحرف میکند که این مهم مشکلات محیط زیستی فراوانی در پی خواهد داشت.
*تغییر مسیر کارون و دز از مسیر طبیعی باعث نابودی جنگلهای رودخانهای زاگرس
وی افزود: تغییر مسیر رودخانهها از مسیر طبیعی باعث نابودی جنگلهای رودخانه ای زاگرس و درختان گز و بید میشود و حیات انسانی و جانداران و گیاهان زاگرس بختیاری و بیشهها و تالابهای خوزستان را در پایین دست به خطر میاندازد.
حافظی تصریح کرد: بهزودی با بهرهبرداری تونل بیرگان شاهد کاهش حدود 300 میلیون متر مکعب آب تونل بیرگان از کارون خواهیم بود که سبب افزایش آلودهترین رود ایران یعنی کارون خواهد شد.
به گفته این فعال محیط زیست، این کاهش آب پاک و زلال بیرگان سبب افزایش غلظت فاضلاب رود کارون تا 60 درصد میشود و این بحران و بحران شوری سد گتوند سبب نابودی آبزیان و صنعت ماهیگیری کارون خواهد شد به گونهای که اکثر آبزیان کارون به خصوص ماهی "صبور" کارون در معرض نابودی است.
وی افزود: آتشسوزیها عمدی و غیرعمدی برای زمینخواری و یا علل دیگر و نبود وسایل اطفای حریق هوایی نیز بر علل ناتوانی در مهار آتشسوزیها جنگلهای زاگرس افزوده است.
*فقدان شیرهای زاگرس، تاثیر انقراض سلطان نگهبانان طبیعت
حافظی خاطرنشان کرد: نابودی نگهبانان طبیعی جنگلها و افزایش سلاحهای غیرمجاز و فرهنگ غلط وارداتی شکار برای تفریح باعث شده نگهبانان طبیعی جنگلها یعنی شیر زاگرس بختیاری و خوزستان و ببر جنگلهای هیرکانی مازندران نابود شوند، و نبود این نگهبانان و پاسداران طبیعی سبب شده تا مردم ساکن در طبیعت دامهای خود را بدون ترس تا نقاط دور دست و دست نیافتنی جنگلهای زاگرس و بیشههای خوزستان و فارس برای چرای بیرویه ببرند، از سوی دیگر استفاده از سلاحهای جنگی و مسلسل حیوانات دیگری چون پلنگ و خرس قهواهای و سیاه را نیز در خطر جدی انقراض قرار داده است.
وی ادامه داد: شیر زاگرس از شمال خوزستان تا جنوب چهارمحال بختیاری و دشت ارژن فارس حکمرانی میکرد و آخرین بار در سال 1941 در منطقه بختیاری سردشت شمال خوزستان مشاهده شد، یعنی حدود 75 سال پیش، انقراض گوزن زرد ایرانی در جنگلهای رودخانهای دز و کرخه و شکار بیرویه و تشریفاتی خانوادههای سلطنتی و بیگانگان که در ایران بودند از عوامل اصلی انقراض این حیوان و کاهش اثر مراقبت شیرها بر زنده و پویا نگهداشتن جنگل های زاگرس و بیشههای خوزستان و فارس بوده است.
*چرای بیرویه دامها و نقش بزهای اهلی در نابودی زاگرس
این فعال محیط زیست در خوزستان گفت: چرای بیرویه دامها و تغییر سبک زندگی ایلات و عشایر کوچ رو به سبک یکجانشینی نیز آثار مخرب است بر اقلیم زاگرس صدمه وارد کرده است، نوع دامها نیز بسیار مهم است به عنوان مثال بز رفتار خاصی در چرای علوفه دارد و آن اینکه علوفه و نهال درختان را در هنگام چریدن از خاک خارج میکند و حتی جوانههای نهالهای بادام کوهی و بلوط را که گوسفندان معمولا نمیخورند بزها میخورند، لذا تشویق عشایر به نگهداری بیشتر از گوسفندان و کاهش آمار بزها میتواند موثر باشد.
*زغال فروشی باید جرمنگاری شود
حافظی اضافه کرد: زغال گرفتن از چوب جنگلهای بادام و بلوط نیز فاجعه است، درخت بلوطی که 300 سال عمر میکند و تنها سالی 6 سانتیمتر رشد میکند با قیمت ارزان تبدیل به زغال میشود، مسیر جادههای شمال خوزستان، چهارمحال و بختیاری و لرستان و فارس پر از مغازههایی هستند که زغال بلوط میفروشند در حالی که این کار باید جرمنگاری شود و با این مسئله مبارزه شود.
وی همچنین عنوان کرد: کاشت درختان بومی در هر منطقه و در کوهستان و شهر مانند کاشت درختان بلوط و بادام در کوهستانها و کاشت نخل و زیتون در شهرهای خوزستان به جای گیاهان وارداتی و مخربی چون کونوکارپوس که ذخایر آب زیر زمینی را از بین میبرد بسیار مهم است.
این فعال محیط زیست گفت: هم اکنون مشاهده میشود کوهستانهای بخش گرمسیر زاگرس در شمال خوزستان به جای احیا با بادام کوهی شامل طرحهای کشت اکالیپتوس استرالیایی شدهاند.
حافظی افزود: جلوگیری از فروش زغال و ایجاد شغلهایی مانند صنایع دستی و تشویق به کاشت درختان در شیبهای کوهستان و تشویق کاشت گیاهان دارویی برای زاگرسنشینان سود بیشتری از تولید زغال خواهد داشت و همچنین فراهم کردن سوخت پاک برای مردم شریف زاگرس به جای زغال اهمیت فراوانی دارد.
وی اضافه کرد: جلوگیری از کشت فصلی در شیبها، چرا که جلوگیری از این امر سبب استحکام خاک میشود، کشتهای فصلی مانند کشت گندم و جو در شیب کوهها سبب نابودی جنگلها و فرسایش خاک با باران و سیل و باد میشود.
حافظی تصریح کرد: جلوگیری از طرحهای انتقال آب وزارت نیرو و ساخت تونلهایی که مسیر طبیعی و خدادادی رودخانههای چهارمحال بختیاری و سرشاخههای کارون اهمیت فراوانی دارد چرا که رودها شریانهای حیات و تمدن ساز چهارمحال و بختیاری و خوزستان هستند و نابودی کارون برای احیاء زایندهرود اشتباهی فاجعه بار است.
این فعال محیط زیست اظهار کرد: به فرموده مقام معظم رهبری، طرحهای عمرانی باید پیوست محیط زیستی داشته باشد و طرحهای غیرکارشناسی وزارت نیرو نیز شامل این مهم میشود، ضمن اینکه تامین آب از طریق انتقال بین حوزهای بدترین و مخربترین راه تامین آب است.
وی اضافه کرد: جلوگیری از نابودی صنایع مخرب در حوزه زاگرس و خوزستان مانند صنایع نفت و طرحهای وزارت نیرو و زمینخواری و جرمنگاری در حوزه محیط زیست و اجرای مطالبات رهبری در این خصوص و عمل به بندهای سند محیط زیستی ابلاغی از طرف ایشان بسیار کارساز است، لزوم اجرای پیوست محیط زیستی برای همه فعالیتهای عمرانی و طرحهای انتقال آب نیز بسیار اهمیت دارد.
*نسل ما نسل سرنوشتساز برای نجات زاگرس و کارون
این فعال محیط زیست در پایان افزود: نسل ما و پیش از ما بیشترین خسارت را به کره زمین وارد کردند، البته نباید ناامید شد اگر به طبیعت روی خوش نشان دهیم و قدردان خداوند باشیم میتوانیم جلوی نابودی بیشتر طبیعت و خودمان را بگیریم و شاید ما آخرین نسلی باشیم که بتوانیم زمین را از نابودی و فاجعههای محیط زیستی حفظ کنیم.