روابط ایران و عربستان در آینه
تاریخ
ایران از طریق مرزهای آبی و خاکی
خود با کشورهای زیادی همسایه است. از ترکیه و ارمنستان گرفته تا پاکستان و
افغانستان، که سالهاست در کنار این سرزمین پهناور، به آرامی روزگار خود را می
گذارنند.
سرویس بین الملل شفاف:
ایران از طریق مرزهای آبی و خاکی خود با کشورهای زیادی همسایه است. از
ترکیه و ارمنستان گرفته تا پاکستان و افغانستان، که سالهاست در کنار این سرزمین
پهناور، به آرامی روزگار خود را می گذارنند.
برخی مانند بحرین نیز مدتی قبل از همین آب و خاک بودند و
ناگهان از میهنمان جدا شدند.ولی در بین همسایگان ایران برخی هستند که روابط با
آنها در طول ادوار گذشته تاریخی با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده است.از
عراق که بگذریم، عربستان از آن جمله همسایگان آبی ایران است که روابط کشورمان با
این شبه جزیره هموراه روند ثابتی را به خود ندیدهاست. در چند دهه اخیر روابط دو
کشور با حواشی همراه بوده است و درگیریهای اخیر با آل سعود بر سرمسائل مختلف
منطقه ای و همچنین فاجعه منا ما را بر آن داشت تا روند روابط ایران و عربستان را در
چند دهه اخیر مورد بررسی قرار دهیم.
رضا
خان و رابطه با سرزمین حجاز
ایران در اوایل قرن چهاردهم هجری دچار
تحول سیاسی شد؛ رضاخان که در سال ۱۲۹۹ه. ش توانسته بود قدرت را به دست بگیرد، در
سال ۱۳۰۴ه. ش سلسله قاجار را منقرض و خود تخت پادشاهی را بر سر نهاد و سلسله پهلوی
را پایهریزی کرد. از طرف دیگر عربستان نیز در همین دوران دارای تحول شد؛ عبدالعزیز
بن عبدالرحمن بن فیصل بن ترکی در سال ۱۳۰۰ه. ش (۱۹۱۲م) حکومتی را در نجد پایهریزی
کرد و خود را سلطان نجد و ملحقات آن نامید؛ وی همچنین در سال ۱۳۰۴ه. ش به قسمت حجاز
نیز حمله برد و توانست پادشاه حجاز ملکعلی را شکست دهد و با سرنگونی دولت هاشمیه
(شریف حسین و فرزندانش) تقریبا تمام عربستان امروزی را تحت سیطره خود درآورد. این
کشور جدید ابتدا «پادشاهی حجاز و نجد و ملحقات آن» نامیده شد و در سال ۱۳۵۱ه. ق
برابر با ۱۹۳۲م، با کامل کردن حکومت سعودیها بر کل شبه جزیره، به عنوان پادشاهی
عربی سعودی نامگذاری شد
. بنابراین میتوان گفت در ابتدای قرن چهاردم هجری
شمسی دو حکومت جدید در دو کشور مهم منطقه خلیج فارس به وجود آمدند که روابط این دو
کشور نیز به همین خاطر از سر گرفته شد. در آن زمان ایران در منطقه حجاز و نجد
سفارتخانه و سفیری نداشت و امور مربوط به شبهجزیره عربستان، از طریق سفارت ایران
در مصر انجام میگرفت. دولت ایران در سال ۱۳۰۳ه. ش منتخبالدوله را برای اداره و
سازماندهی امور مربوط به حج و حاجیان و اتباع ایرانی به سمت سرپرستی اتباع ایرانی
در حجاز معرفی کرد. بعد از فراز و فرودهای زیاد در دو کشور، حکومت هاشمیها در
برابر هجوم آلسعود به رهبری عبدالعزیز بن سعود درعربستان شکست خورد و قدرت به دست
آل سعود افتاد.ملک عبدالعزیز در سال ۱۳۴۴ه. ق سلطه خود را بر حجاز و نجد رسمیت
بخشید و طی ابلاغیهای خود را «جلالة ملک الحجاز و سلطان نجد و ملحقاتها» ملقب
کرد. در این دوران دولت ایران به جهت گزارشات عینالملک حبیبالله هویدا(مسئول
پیگری و بررسی اوضاع)، رفتن ایرانیان به حج را ممنوع اعلام کرد. این ممنوعیت که از
طرف دولتهای دیگر نیز نظیر مصر و هند نیز اعمال شده بود، موجب فشار اقتصادی بر
حکومت آلسعود میشد؛ به همین جهت ملک عبدالعزیز طی نامههایی از کشورهای مسلمان
از جمله ایران خواست تا به اعزام حجاج به منطقه حجاز اقدام نمایند و اطمینان داد
خطری متوجه ایشان نیست.
آغاز روابط با
آلسعود
از دیگر اقدامات دولت سعودی برای افزایش ارتباط با ایران،
فرستادن تلگراف به پادشاه ایران برای تبریک سلطنت رضاشاه بود . در این دوران
سعودیها در صدد گسترش رابطه با کشورهای همسایه برای به رسمیت شناختهشدن دولت
خود بودند. حکومت ایران در سال ۱۹۲۹م برابر با ۱۳۰۸ه. ش دولت حجاز و نجد و ملحقات
آن را به رسمیت شناخت و با پیامی از طرف رضاشاه، پادشاهی ملک عبدالعزیز را به وی
تبریک گفت و از بهبود روابط بین دو کشور ایران و عربستان (پادشاهی حجاز و نجد و
ملحقات آن) ابراز خرسندی کرد. پیمانی با نام مودّت شروع همکاری بین دو کشور بود. در
سال ۱۳۰۹ه. ش ایران اقدام به ایجاد سفارتخانه در کشور حجاز و نجد نمود و حبیبالله
هویدا (عینالملک) را با توصیه تیمورتاش وزیر وقت دربار به عنوان اولین سفیر خود در
این کشور برگزید . پس از مدتی نیز کنسولگری ایران در نجد به ریاست محمدعلی لاری
تشکیل شد. در مقابل پادشاهی حجاز و نجد نیز رشیدپاشا را برای نمایندگی در ایران
انتخاب کرد.
افول روابط پهلوی وعبدالعزیز
در سال ۱۳۱۴ه. ش ماموریت حبیبالله هویدا پایان یافت و محمدعلی مقدم
به عنوان سفیر به حجاز رفت. ملک عبدالعزیز طی نامهای خطاب به رضاشاه ضمن اظهار
رضایت از ماموریت هویدا در این کشور، خواستار گسترش روابط بین دو کشور شد. در سال
۱۳۱۵ه. ش ایران تصمیم به تعطیل کردن سفارت خود در حجاز و نجد گرفت. به همین جهت
مقدم را طی حکمی به بالکان فرستاد و مسئولیت امور عربستان را برعهده سفارت ایران در
مصر قرار داد و احمد راد را به عنوان سفیر ایران در مصر و سفیر اکردیته ایران در
حجاز و نجد منصوب کرد. وزارت امور خارجه دلیل این کار را این طور عنوان کرد:
«کنسولگری هم میتواند کار سفارت را انجام دهد .» با بیرون رفتن سفیر ایران از
کشور حجاز و نجد، روابط بین دو کشور نیز کاهش یافت و این دوران، دوران افول روابط
بین شاه پهلوی و شاه سعودی است .
پهلوی
دوم و آل سعود
در سال ۱۳۲۰ه. ش و با ورود نیروهای متفقین به ایران،
رضاخان از ایران تبعید شد و به جای وی فرزندش محمدرضا، به عنوان شاه ایران تاجگذاری
کرد. در آن زمان حکومت عربستان هنوزدر دست عبدالعزیز بن سعود بود. مهمترین علتی
که بین دو کشور مسئله و مشکل ایجاد میکرد، مشکل حاجیانی بود که از طرف ایران به
این کشور برای انجام فریضه حج اعزام میشدند و وهابیها با برخورد بد با ایرانیان
شیعه، دولت ایران را مجبور به ترک ارتباط با دولت سعود میکردند.
کینه سعودی از ایرانیان
در سال ۱۳۲۰ه. ش
دولت ایران رفتن به حج را برای ایرانیان ممنوع اعلام کرد. با این وجود برخی از مردم
ایران بودند که پنهانی به حج میرفتند. در سال ۱۳۲۲ه. ش ماجرایی روی داد که منجر به
قطع رابطه سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان شد و آن قتل یکی از حجاج ایرانی به
نام ابوطالب یزدی (از اهالی اردکان یزد) در ملا عام بود. بعد از این ماجرا سفارت
ایران در قاهره در اینباره یادداشت اعتراضآمیزی به وزارت خارجه عربستان فرستاد و
با غیرقانونی و مخالف شرع خواندن این اقدام، خواستار جزییات خبر و پاسخ وزارت خارجه
عربستان در مورد قتل زائر ایرانی در بیتالله الحرام شد .وزارت امور خارجه عربستان
با استناد به کمکهای این دولت به برخی ایرانیان در بین راه و همچنین قانونیخواندن
حکم دادگاه این کشور، گفت: «اگر تفضل خداوندی و اقدامات احتیاطکارانه دولت عربی
سعودی نبود، عده زیادی از حجاج ایرانی در نتیجه رفتار خجالتآوری که در خانه خدا
میکنند، به قتل میرسیدند!!!.» همچنین وزارت خارجه عمل زایر ایرانی را محاربه با
خدا و پیغمبر و فساد در زمین شمرد و با استناد به آیهای از قرآن، حکم قتل وی را
مشروع شمرد . پس از آن نامههای فراوانی بین دو طرف رد و بدل شد. دولت ایران عمل
ابوطالب یزدی را جرم و قابل مواخذه نمیدانست و از دولت عربستان خواستار عذرخواهی
رسمی شد و اعلام کرد تا زمانی که قضیه ابوطالب و توهینی که نسبت به ایرانیان شده
است تسویه نشود، دولت ایران حاضر به امضای هیچ قراردادی با دولت سعودی نیست.
دولت عربستان نیز حکم دادگاه خود را قانونی میخواند و بر صحت آن پافشاری
میکرد. به همین سبب روابط سیاسی و اقتصادی بین دو کشور به مدت چهار سال قطع شد .
پشیمانی عربستان از قطع روابط با
ایران
شاه عربستان در سال ۱۳۲۷ه. ش با ارسال نامهای به دولت ایران
خواستار از سرگیری روابط شد و با موافقت شاه ایران روابط بین دو کشور دوباره برقرار
و اعزام زایرین ایرانی به عربستان نیز قانونی شد . در سال ۱۳۳۲ه. ش محمدرضا نشان
پهلوی و حمایل آن را به پادشاه عربستان سعود بن عبدالعزیز که به جای پدر خود به
حکومت نشسته بود و اعطای نشان درجه یک تاج را به فیصل بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان،
اعطا کرد و از طرف دیگر شاه سعودی در سال ۱۳۳۵ه. ش به ایران مسافرت و بر توسعه
روابط بین دو کشور تاکید کرد. این رابطه بین دو کشور تا انتهای حکومت پهلوی برقرار
بود و دو کشور به خاطر مسائل نفت و همچنین حجاج ایرانی به برقراری روابط حسنه تاکید
داشتند.
انقلاب اسلامی و فصلی
جدید
بعد از انقلاب اسلامی ایران آینده جدیدی در انتظار دو کشور
بود.رویترز در گزارشی در اینباره نوشت:« حاکمان سعودی شاهد سقوط سلطنت محمدرضا
پهلوی آخرین پادشاه ایران بودند. آنان با تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران مواجه
شدند نظامی که درصدد صدور انقلاب اسلامی به تمام کشورهای منطقه برآمده بود.»
جنگ و کمک آلسعود به
صدام
جنگ تحمیلی عراق علیه انقلاب آغاز شد و مردم کشورمان از کمکهای
مالی و تسلیحاتی عربستان سعودی به صدام در جریان وقوع جنگ تحمیلی آن کشور علیه عراق
خشمگین بودند.
کشتار حجاج و قطع مناسبات
دیپلماتیک
روابط میان عربستان سعودی و ایران در سال66 به بدترین سطح
ممکن رسید. در آن زمان ۴۰۲ نفر از زائرین که ۲۷۵ نفر آنان ایرانی بودند در جریان
درگیری در شهر مکه به شهادت رسیدند. در ایران معترضان سفارت عربستان را تصرف کردند
و دامنه اعتراضاتشان به سفارت کویت کشیده بود. یکی از دیپلماتهای سعودی در تهران
به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد در آن زمان ملک فهد تلاش کرد تا
روابط میان عربستان سعودی و ایران را بهبود بخشد. روابط دو کشور چندسال بعد از
سرگرفته شد. سال 67شاهزاده عبدالله از ایران دیدار کرد و در نشست اسلامی در ماه
دسامبر آن سال شرکت کرد. این اولین حضور بلندپایهترین مقام عربستان سعودی پس از
پیروزی انقلاب در ایران بود.
شروع دولت
اصلاحات و روابط ایران و عربستان
ملک فهد پادشاه عربستان سعودی
پیروزی رئیس دولت اصلاحات را در انتخابات به او تبریک گفت و از سیاستهای اصلاح
طلبانه او استقبال کرد و رییسجمهور وقت ایران در آن زمان برای بهبود روابط تهران و
ریاض تلاش کرد.در همان زمان آیت اللههاشمیرفسنجانی، رییس جمهوری پیشین ایران از
عربستان سعودی بازدید کرد. بهبود روابط میان دو کشور به حدی رسید که در آوریل سال
1380 پیمان امنیتی مشترکی میان تهران – ریاض امضا شد.
دوران بحران دو کشور
بعد از حمله
نیروهای نظامی امریکایی به عراق و سرنگونی «صدام حسین» دیکتاتور پیشین آن کشور سبب
شد تا شیعیان عراقی که اکثریت جمعیت آن کشور را تشکیل میدادند قدرت را در دست
گیرند و عراق به سوی ایران تمایل پیدا کند. در سال ۲۰۰۶ میلادی جنگ میان نیروهای
حزب الله لبنان و اسرائیل درگرفت. در این جنگ حزب الله پیروز شد و عربستان سعودی
بیش از پیش از این موضوع هراسید که ایران قصد دارد تا ائتلاف جدید منطقهای را علیه
آن کشور تشکیل دهد. با بالا گرفتن موضوع برنامه هستهای ایران پس از به قدرت رسیدن
«محمود احمدینژاد» رییس جمهوری اسلامی ایران دغدغه عربستان سعودی افزایش یافت.
سایت افشاگر «ویکی لیکس» گزارش داد که ملک عبدالله در سال ۲۰۰۸ میلادی از امریکا
خواسته بود تا به ایران حمله کند و از این موضوع تحت عنوان «لزوم قطع سر مار» یاد
کرده بود.
شائبه های درگیری
نظامی
اوضاع روابط آنقدر به هم ریخته شده بود که هر اقدامی را نشانه
جنگ میدیدند.در همین راستا سایت عصر ایران به نقل از خبرگزاری آمریکایی یونایتد
پرس نوشت: «دولت ایران خبر از اعزام ناوهای جنگی خود به خلیج عدن برای مقابله با
دزدان دریایی سومالیایی را داد. اما با توجه به تقابل موجود بین ایران و عربستان بر
سر شیعیان حوثی اعزام این ناوها به منطقه دریای سرخ نمیتواند بیارتباط با تحولات
اخیر منطقه شمال یمن و درگیریهای سیاسی بین ایران و عربستان باشد». یونایتد پرس در
ادامه مینویسد: «اعزام ناوهای ایران به این منطقه در حالی است که نیروی دریایی
عربستان در هفتههای اخیر به دلیل آنچه که جلوگیری از قاچاق سلاح از سوی ایران (و
از طریق اریتره) به شبه نظامیان حوثی یمن میخواند، مرز دریایی شمال یمن را در
محاصره خود در آورده است.»
نیروی دریایی عربستان (دو روز قبل از اعلام
ایران به اعزام ناوهایش به خلیج عدن) سه ناو جنگی را از پایگاه «ینبع» (متعلق به
عربستان در دریای سرخ) به سمت سواحل شمال یمن اعزام کرد. «خبرگزاری یونایتد پرس
میافزاید:» دولت یمن مدعی شد که یک کشتی ایرانی را که در حال حمل سلاح به سمت شبه
نظامیان حوثی در شمال یمن بود، را توقیف کرده است. عربستان و دولت یمن، ایران را
متهم به ارسال سلاح و تجهیزات به شیعیان زیدیه حوثی در شمال یمن میکنند. زیدیها
از سال ۲۰۰۴ با دولت یمن درگیر هستند و عربستان از بیم نفوذ ایران یا القاعده در
مناطق مرزی خود با یمن از دولت علی عبدالله صالح رییس جمهور یمن حمایت میکند و
دوهفته پیش نیروهای زمینی و هوایی عربستان حملات گسترده خود را برای مقابله با
شیعیان زیدیه حوثی آغاز کردهاند. «این گزارش مدعی است:» یک گزارش منتشر شده از سوی
یک مرکز نظامی در آمریکا مدعی است که ایران برای مستحکم کردن جبهه شبه نظامیان حوثی
یمن عناصری کارآزموده از شبه نظامیان حزب الله لبنان را برای آموزش و رهبری حوثیها
برای جنگ چریکی با نیروهای عربستان و یمن به منطقه صعده در شمال یمن (مقر تجمع
چریکهای حوثی) اعزام کرده است.
دلیل اصلی محاصره دریایی شمال یمن از سوی
عربستان جلوگیری از قاچاق مهمات و تجهیزات از منطقه اریتره به شمال یمن است.
عربستان ایران را متهم به قاچاق اسلحه از منطقه اریتره به شبه نظامیان حوثی میکند.
بنابراین ادعا از زمان آغاز محاصره دریایی شمال یمن از سوی نیروی دریایی عربستان،
ایران سلاحهای مورد نیاز شیعیان حوثی را از راهی طولانیتر و از طریق بندر «عصب»
در سواحل جنوب شرقی اریتره به دست شیعیان حوثی میرساند. «یونایتد پرس در ادامه به
نقل از گزارش مرکز مشاوره نظامی» استراتفورد «در تگزاس آمریکا مینویسد:» اعزام
ناوهای جدید ایران به منطقه عدن بیارتباط با محاصره دریایی شمال یمن نیست و احتمال
دارد ناوگان ایران برای تضمین خط جدید ارسال سلاح به یمن (بندر عصب) به این منطقه
اعزام شده است «. گزارش مرکز مشاوره نظامی استراتفورد آمریکا میافزاید:» هنوز مشخص
نیست که آیا این اعزام ناوها از سوی ایران و عربستان به منطقه متشنج یمن و خلیج
عدن منجر به یک جنگ دریایی بین دو کشور خواهد شد یا نه؟ اما دلایل استقرار ناوگان
ایران و عربستان در منطقه (که به نظر میرسد در جهت مخالفت با یکدیگر استقرار
یافتهاند) امکان یا احتمال یک جنگ دریایی را افزایش داده است. «
تهدید به جنگ ایران توسط آل سعود
در همین
دوران بود که«احمد القطان» سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه تلویزیونی
«الحیات» مصر ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا دوره ملک عبدالله و از زمانی که
وی ولی عهد بود تلاش کردهایم که دست دوستی را از طرق مختلف بسوی ایران دراز کنیم
اما متأسفانه، توطئههای ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
انتخاب در این باره نوشت:وی با سوء استفاده از برخی اظهارات جنجالی داخل کشورمان
درباره برتری ایرانیان به دیگر اقوام و ملل، گفت: تا امروز آنها با توهم امپراطوری
پارس زندگی میکنند. القطان افزود: اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است؛ آنها
عربستان سعودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند.
این حقیقت ندارد و من
میتوانم آن را ثابت کنم. وی مدعی شد: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما
میشود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج
فارس است. سفیر عربستان سعودی در مصر افزود: وضعیت ما با ایران در منطقه بصورت
وحشتناکی است. ما پیام قدرتمندانه و مهمی را به آنها منتقل کردهایم: ما اجازه نقض
امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمیدهیم. وی افزود: امنیت کشورهای حاشیه خلیج
فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است؛ مطمئناً شما به یاد دارید که عربستان
چگونه به حمله کویت پاسخ داد. احمد القتان در ادامه ادعاهایش، گفت: اهداف ایران در
ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین
سال است که جزیرههای امارات را اشغال کرده است!
و هنوز هم از هر نوع
مذاکرهای در این مورد سرباز میزند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمیکند!
وی با بیان اینکه «ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم» ادامه داد:
بگذارید که به شما یادآوری کنم که ایران در سال ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ میلادی، دو بار به حریم
عربستان سعودی حمله کرد که ما به آنها هشدار دادیم و وقتی که برای بار سوم این
قضیه تکرار شد، هواپیماهای آنها را زدیم. احمد القتان اضافه میکند: من فکر
نمیکنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامههای خود را دارد.
من از اعماق قلبم آرزو میکنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط
همسایگیاش را حفظ کند و به کنواسنیونهای بین اللمی احترام بگذارد و دست از دخالت
در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد. وی خطاب به مصاحبه کننده میگوید: برادر
عزیر، شما باور نمیکنید که این ایرانیها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه
میکنند. تنها چیزی که این کشور به آن اهمیت میدهد دخالت در هر قسمت از کشورهای
جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج میبرد. مانند خیلی دیگر از
کشورهای عربی، من میتوانم در مورد هر کشور عربی دیگری، مثالهای زیادی بزنم! سفیر
عربستان سعودی در مصر، در ادامه، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی میکند و
میگوید: من به این چیزی که میگویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانیها قدرت ما را
امتحان نکنند. آنها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله اگر آنها بخواهند کشورهای
حاشیه خلیح فارس را بیثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را داریم. القطان
ادعا کرد: ما از دست ایرانیها در دوره حج، خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! آنها به
عربستان میآیند و باعث آشوب در طول مدت برگزاری حج میشوند.
بهار عربی،
خزان روابط
عربستان سعودی از وقوع بهار عربی در کشورهایی چون مصر و تونس در
هراس بود چرا که بیم آن میرفت که موج انقلابهای دموکراسی خواهانه به کشورهای عربی
حوزه خلیج فارس برسد. اعتراضات در بحرین خط قرمز سعودیها محسوب میشود چرا که آن
کشور در همسایگی ایران قرار دارد و شیعیان آن کشور روابط عمیقی با ایرانیان
داشتهاند. نیروهای نظامی عربستان سعودی برای کمک رسانی به خاندان آل خلیفه در
بحرین به منظور سرکوب قیام مردمی عازم بحرین شدند. عربستان سعودی ایران را متهم به
حمایت از مخالفان شیعه بحرینی علیه دولت بحرین کرده بود. امریکا مدعی شد که
توطئهای را کشف کرده که طبق آن ایران قصد داشته سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را
به قتل رساند. ریاض اظهار داشت که شواهدی در دست دارد که این موضوع را ثبات میکند.
ایران این گزارش را تکذیب کرد و آن را جعلی و بیان آن را با هدف کارشکنی در روابط
دوجانبه تهران – ریاض دانست. بحران سوریه نیز نقطه ثقل درگیریهای منطقه ای ایران و
عربستان بود و در ادامه جنگ آل سعود با یمن نیز به این مسائل اضافه شد تا بحران بیش
از پیش شود.
دوران پسا
احمدینژاد
روزگار گذشت و مردم ایران رای خود را به سبد مردی ریخته
بودند که شعار تغییر و تعدیل را در کارنامه داشت و این برای آل سعود خوشایند و
امیدوار کننده بود.رویترز در گزارشی به روی کار آمدن رئیسجمهور ایران و روابطش با
عربستان پرداخت و نوشت: «حسن روحانی» سیاستمدار و دیپلمات میانه روی ایرانی در جون
سال ۲۰۱۳ میلادی به عنوان رییس جمهوری ایران برگزیده شد. او در شعارهای انتخاباتی
خود از تعامل سازنده با کشورهای جهان و سیاست مصالحه جویانه سخن گفت. پس از توافق
موقت هستهای ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ در ماه نوامبر گذشته روابط ایران و اکثر
کشورهای حاشیه خلیج فارس بهبود یافت. شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان
سعودی در ماه دسامبر گذشته بر لزوم تقویت و بهبود روابط کشورهای عضو آن شورا با
ایران تاکید کرد. بررسی تاریخ روابط ایران و عربستان سعودی هنوز از پیچیدگی
برخوردار است چرا که دو کشور هر یک از یکی از طرفین مخاصمه حمایت میکنند. عربستان
سعودی جانب مخالفان دولت «بشار اسد» رییس جمهور سوریه را گرفته و ایران متحد نزدیک
«اسد» محسوب میشود.»آری درست بود،هنوز ایران وعربستان بر سر سوریه با هم مشکل
داشتند ولی کمکم مسائل رو به بهبود میرفت که ملک عبدالله شاه عربستان
درگذشت.
روزگار بعد از
عبدالله
کارشناسان میدانستند که عبدالله با همه سیاستهای ضد ایرانی
که داشت ولی بسیار معتدل تر از پادشاه جدید، یعنی ملک سلمان بود.دیپلماسی ایرانی در
مطلبی به دوران بعد از فوت پادشاه عربستان پرداخت و نوشت:«بر اساس منابعی که با
درگیری های موجود خانواده سلطنتی بر سر قدرت ارتباط دارند، گویا پرونده های خارجی و
حل آنها به تدریج به سمتی می روند که در اولویت های دوم و سوم بازیگران سیاسی
عربستان قرار بگیرند. توافق کلی ای بر سر پرونده های خارجی و منطقه ای وجود دارد در
حالی که بر سر جزئیات هر کسی ساز خودش را می زند.در پرونده ایران، چیز جدیدی در
مواضع عربستان مشاهده نمی شود، نشانه ها حاکی از آن است که فرصت های نزدیکی ایران و
عربستان کمتر شده است. این پرونده برای بیش از 20 سال در دست جناح ملک عبدالله بن
عبدالعزیز بود. اکنون با مرگ او فرصت ها برای دور شدن ریاض از تهران فراهم می شود،
مگر این که خطری دراماتیک به وجود بیاید یا خطر مشترکی وجود داشته باشد که نزدیکی
دو کشور را ایجاب کند.»از سوی دیگر محمد ایرانی از کارشناسان مسائل بین الملل در
گفتو گویی با ایسنا به بررسی این وضعیت پرداخت و گفت: « تصورم این است که با توجه
به تغییری که در عربستان شکل گرفت ما نباید منتظر باشیم تحول فوری و سریعی در روابط
دو کشور را شاهد باشیم چون علاوه بر خاندان حاکم موجود، ساختارهای پنهانی و سنتی در
داخل عربستان وجود دارند که حتی در دورهای که ملک عبدالله حاکم بود، این ساختارها
مانع از شکلگیری صحیح این روابط بودند.وی افزود: ملک عبدالله در روزهای اول
پادشاهی با حرارت زیادی برای توسعه و گشایش روابط با ایران اظهاراتی را بیان داشت
اما به تدریج که جلوتر رفتیم این مساله اتفاق نیفتاد. به نظر میرسد که این شرایط
هم چنان حاکم است یعنی مساله روابط بین ایران و عربستان به عوامل متعددی گره خورده
که بعید است با تغییرات حاکمیت در آنجا این عوامل بتواند به سمتی حرکت کند که این
گرهها را به سرعت باز کند اما در عین حال تغییر فضا و تغییر جوی که ایجاد شده
میتواند عامل روانی مثبتی را ایجاد کند که بتوانیم در این عامل روانی گامهای
بهتری را برای توسعه روابط برداریم و به نظر میرسد که این مساله هم چنان نیازمند
به زمان باشد.این کارشناس مسایل خاورمیانه درباره عوامل متعددی که روابط ایران و
عربستان به آن گره خورده، اظهار کرد: بخشی از این عوامل به مسائل جهان اسلام و
دیدگاههای متفاوت ایران و عربستان نسبت به آینده جهان اسلام برمیگردد و بخش دیگری
از آن هم به مسائل منطقهای و تحولات سیاسی منطقه بر میگردد که منافع دو کشور در
بسیاری از حوزههای سیاسی در لبنان، سوریه، یمن و عراق در تقابل قرار گرفته است.
اینها مسائلی هستند که طی سه چهار سال گذشته شکل گرفته است و وضعیت را پیچیدهتر
کرده است اگر بخواهیم واقع بینانه، به مسائل مربوط به روابط دو کشور اشاره کنیم
بایستی همه این تحولات را بررسی کنیم تا بتوانیم تحلیل درستی را برای این که واقعا
میتواند این روابط به پیش برود، ارائه کرد.وی در پاسخ به این سوال که چه فرصتهایی
در ایجاد روابط بین ایران و عربستان وجود دارد، گفت: اگر به گذشته برگردیم میبینیم
هر زمان که دو کشور توانستند در کنار هم قرار بگیرند خیلی از مشکلات جهان اسلام حل
شده است و قطعا تاثیر بسیار زیادی را در عدم پیدایش جریانهای افراطی مثل القاعده و
داعش دارند. در بسیاری از حوزهها اینها ( پیدایش گروههای افراطی) ناشی از آن است
که در درون صفوف کشورهای اسلامی وحدت نظر وجود ندارد و این اختلافات موجب میشود که
افراط گرایان تروریستی در این حوزه فضای مناسبی را برای فعالیت خود پیدا
کنند.»
سراب بهبود روابط بعد از فاجعه
منا
به گزارش طلوع صبح، امیدهایی که با رویکار آمدن دولت روحانی
برای بهبود روابط با عربستان ایجادشده بود، با فوت ملک عبدالله و به قدرت رسیدن ملک
سلمان بر باد رفت.چرا که تندروهای سعودی نگاه انتقامی به تهران داشتند و بعد از
رویکار آمدن تلاش کردند تا با سیاستهای هیجانی خود اقدام به مقابله با راهبردهای
جمهوریاسلامی کنند.با این توجه و نیز به خاطر حوادث پیش آمده در منا به نظر
نمیرسد روابط دو کشور دست کم تا چند سال آینده روی خوشی به خود بگیرد، مگر اینکه
آل سعود از قدرت به پایین کشیده شود و یا سیاستهای خود را در قبال منطقه و ایران
اصلاح کند.