سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

طرفداران توافق هسته ای در 80 شهر جهان راهپیمایی می کنند

ماری هارف سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به راهپیمایی روز شنبه کمپین طرفداران صلح در 80 شهر جهان گفت این اقدامی عالی در جهت حمایت از توافق هسته ای است.حامیان صلح و توافق هسته ای روز شنبه (24 مرداد) در 80 شهر جهان در حمایت از توافق هسته ای اخیر ایران و گروه 1+5 راهپیمایی می کنند.

به گزارش عصر ایران خبرگزاری فرانسه با اشاره به راه اندازی کمپین طرفداران صلح از سوی آمریکایی های ایرانی تبار می نویسد این کمپین و فراخوان فیسبوکی قصد دارد یک راهپیمایی جهانی در روز شنبه برگزار کند.
حامیان این کمپین می گویند در آستانه رای گیری کنگره آمریکا درباره توافق هسته ای با ایران، اقدام آنها لابی های طرفدار جنگ در آمریکا را هدف گرفته است.
شادمانی شبانه ماه گذشته مردم تهران پس از اعلام توافق نهایی هسته ای

طرفداران توافق هسته ای در 80 شهر جهان راهپیمایی می کنند
ماری هارف سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به راهپیمایی روز شنبه کمپین طرفداران صلح در 80 شهر جهان گفت این اقدامی عالی در جهت حمایت از توافق هسته ای است.خبرگزاری فرانسه می نویسد معصومه ابتکار معاون رییس جمهوری ایران نیز با گذاشتن لینک این کمپین در صفحه فیسبوک خود حمایت خود را از این اقدام نشان داده و نوشته است این موضوع به صلح و ایجاد جهانی امن تر و آرام تر کمک خواهد کرد.
حامیان توافق هسته ای قرار است در شهرهایی چون نیویورک، ملبورن، توکیو، پاریس و اوتاوا راهپیمایی کنند.
بانیان این کمپین می گویند اقدام آنها مستقل بوده و تحت تاثیر هیچ گروه و حزب خاصی قرار ندارد و هدف آنها تنها تحقق صلح و حمایت از توافق هسته ای به منظور ایجاد یک جهان امن تر است.راهپیمایی طرفداران توافق هسته ای در سرتاسر جهان یک ماه پس از توافق تاریخی ایران و گروه 1+5 در 14 جولای (یک ماه پیش) صورت می گیرد. کنگره آمریکا قرار است تا 17 سپتامبر (یک ماه دیگر) درباره این توافق رای گیری کند و جمهوریخواهان کنگره گفته اند به این توافق رای منفی خواهند داد.
حزب جمهوریخواه به شدت از توافق هسته ای با ایران انتقاد کرده و این توافق را عقب نشینی فاحش دولت اوباما در برابر خواست های ایران و تضعیف امنیت اسراییل مهم ترین متحد منطقه ای آمریکا در خاورمیانه می داند.هنوز مشخص نیست  مخالفان توافق تا چه میزان بتوانند رای و نظر اعضای دموکرات کنگره را با خود همراه کنند ، اما بیشتر اعضای دموکرات کنگره از این توافق حمایت کرده اند.اوباما تهدید کرده است در صورت رد این توفق از سوی کنگره آن را وتو می کند . در صورت وتوی مصوبه کنگره از سوی اوباما این توافق برای بار دوم به منظور رای گیری به کنگره خواهد رفت و در صورت رای دو سوم اعضای کنگره به رد این توافق ، وتوی اوباما بی اثر خواهد شد.کسب دو سوم آرای کنگره نیازمند جلب نظر بخشی از اعضای دموکرات کنگره است. ناظران احتمال کسب چنین رایی از سوی جمهوریخواهان مخالف توافق را بسیار سخت می دانند.
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟ +تصاویر 
    یک روزنامه کویتی درباره اظهارات اخیر نتانیاهو مطالبی منتشر کرده که فراتر از توان نظامی ارتش اسرائیل است.
به گزارش مشرق، پس از جمع بندی مذاکرات هسته ای رژیم صهیونیستی خشمگین ترین جریانی است که در دنیا ظهور و بروز کرده و "نتانیاهو" با شنانتاژ گسترده تلاش کرده تا چهره جمهوری اسلامی ایران را مخدوش کند که البته توفیق چندانی در این پروسه بدست نیاورده است."آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی" خطیب موقت نماز جمعه تهران در این زمینه عنوان داشت: رژیم صهیونیستی و عربستان از جمع بندی مذاکرات عصبانی هستند و این یکی از دلایل موفقیت جمهوری اسلامی ایران است.

**حمله اسرائیل به سوریه؟!یک روزنامه کویتی به نقل از مقامات آمریکایی مدعی شده اسرائیل قصد دارد تا با حمله به سوریه و سرنگون کردن نظام "بشاراسد" سوریه، ایران و ایالات متحده آمریکا را در جمع بندی مذاکرات هسته ای به دردسر بیندازد.
همچنین این روزنامه تصریح کرد: نتانیاهو احتمال وقوع جنگ در منطقه غرب آسیا را منتفی نداشته و می تواند به ایران ضربه بزند.
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر

**تهدیدات خلاف واقع مقامات اسرائیل

هرچند بارها لفاظی های نظامی مقامات صهیونیست با پاسخ مقامات و مسئولان لشکری و کشوری مواجه شده امّا نتانیاهو همواره ایران را به حمله نظامی تهدید کرده و این تهدیدات اسرائیل هیچ گاه کارساز و تبدیل به واقعیت نشده است.
**سردار جزایری: اسرائیل بلوف می زند

سردار سرتیپ سید مسعود جزایری "معاون ستاد کل نیروهای مسلح درباره تهدیدات نظامی مقامات صهیونیست گفت: به اعتقاد اکثر کارشناسان نظامی تهدیدات رژیم صهیونیستی بلوف بوده و کوچکترین هجمه ای نابو در اسرائیل را در پی خواهد داشت.
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر
اما نکته جالبی که در گزارش این روزنامه کویتی به چشم می خورد به نقل از نتانیاهو ادعای حمله اسرائیل به سوریه مطرح شده است که خود جای تأمل عمیق دارد.نکته اولی که مطرح است این که اسرائیل پس از جنگ 33 روزه جولای و آگوست  2006 که از پس 4 هزار کماندوی حزب الله برنیامد؛  از آن زمان به بعد تلاش می کند تا با تاکتیک جنگ نیابتی با محور مقاومت تقابل کند.

**آیا ارتش اسرائیل توان سرنگون کردن "بشار اسد"  را دارد؟

سابقه ارتش اسرائیل که در منطقه غرب آسیا دارای بهترین تجهیزات نظامی بوده و رتبه اول از نظر تجهیزات نظامی در منطقه غرب آسیا و یازدهم دنیا را در اختیار داشته و نیروی هوایی قدرتمندی در اختیار دارد، در جنگ با محور مقاومت بسیار ضعیف است.

اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر
ارتش اسرائیل حدفاصل سال های 2000، جولای 2006 تا 2014 جولای 5 شکست از حزب الله و حماس در کارنامه خود به ثبت رسانده و حال که آن ها نتوانسته اند در برابر گروه های کوچک مقاومت پیروز شوند چگونه می خواهند نظام قانونی "بشار اسد" را سرنگون کنند؟
سردار سرتیپ "محمدعلی اسودی" مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه در گفتگو با خبرنگار دفاعی امنیتی  گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت: اسرائیل از پس حماسی و حزب الله برنیامد، به داعش روی آورد.
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر
ارتش اسرائیل تنها در بخش هایی از سوریه از حملات غافلگیرانه محدود استفاده و البته پاسخ آن را در اسرع وقت  از محور مقاومت دریافت می کند و بعید است توان سرنگونی نظام بشاراسد را داشته باشد.
**اسرائیل با حمایت از داعش و جبهه النصره برای خود امنیت را پیش خرید می کند

دلیل دیگری که نشان می دهد اسرائیل توان سرنگونی نظام سوریه را ندارد این است که نتانیاهو همواره از قدرت محور مقاومت یک هراس گسترده دارد و لذا تلاش می کند با معالجه بیماران جبهه النصره و داعش در بیمارستان های سرزمین های اشغالی و پرداخت پول و ارسال سلاح و گروه‌های تکفیری جبهه جنوبی در بلندی‌های جولان برای خود امنیت پیش خرید کند و لذا نمی تواند حمله گسترده نظامی به سوریه داشته باشد.
اسرائیل به سوریه حمله می‌کند؟! + تصاویر
علاوه بر این با وجود 4 سال جنگ و درگیری ارتش سوریه رتبه چهارم ارتش های منطقه غرب آسیا را داراست و یقیناً خواهد توانست از خود در برابر تهدیدات دفاع کند ضمن آنکه محور مقاومت آمادگی دفاعی خود را در برابر تهدیدات ارتش اسرائیل افزایش داده است.
در مجموع توان بالای نظامی مقاومت (حزب الله و ارتش سوریه)، پاسخ موشکی به حملات احتمالی ارتش اسرائیل، جنگ نیابتی تاکتیکی اسرائیل در جبهه جنوبی سوریه نشان می دهد؛ ارتش رژیم صهیونیستی توان حمله گسترده زمینی به سوریه را نخواهد داشت و نمی‌تواند نظام بشار اسد را سرنگون کند. منبع: باشگاه خبرنگاران
پیدا و پنهان دستاوردهای آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران
سخنگوی کاخ سفید گفت: «هنگام بحث درباره تصمیمات اقدام نظامی توسط مقامات آمریکا یا اسرائیل مسئله این است که این تصمیمات مبتنی بر اطلاعات خواهند بود و توانمندی‌های ما در اثر اطلاعات گردآوری شده در این سال‌ها توسط نظام بازرسی‌ها تقویت خواهد شد.»
پیدا و پنهان دستاوردهای آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران

 به گزارش مشرق، قطعنامۀ 2231 شورای امنیت سازمان ملل با موضوع جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای ایران و کشور های 1+5 در 29 تیرماه، با 15 رای موافق و بدون رای مخالف یا ممتنع در این شورای به تصویب رسید. بر اساس موارد مقرر در برجام، تصویب این قطعنامه نخستین گام در اجرای مفاد در حل بحران ساختگی 12 ساله بر سر برنامه هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌های 6 قطعنامه پیشین شورای امنیت و تحریم‌های یکجانبه ناشی از آن است.

مذاکرات در ابتدا عرصه تقابل دیدگاه ها و بحث و چانه زنی بر سر منافع و در انتها عرصه ارزیابی داده ها و ستانده هاست. این نوشتار در پی بیان حداقل ستانده‌های طرف غربی به خصوص آمریکاست و به دنبال آن است تا ارزیابی دقیق‌تری از شرایط، اوضاع و حساسیت ویژه نسبت به منافع و اهداف والای انقلاب اسلامی، متن جمع بندی(برجام) و قطعنامه 2231 را ارائه دهد. چراکه حداقل تا 6 دولت بعد  نیز تحت تاثیر این توافق خواهند بود و حتی ممکن است تهدیدات مهم امنیتی و سیاسی را در بر داشته باشد که  موجودیت جمهوری اسلامی را در خطر بیندازد.

اساساً مشکل اصلی آمریکا و غرب در مسئله هسته‌ای ایران، در این نکته نهفته است که ایران بدون هیچ وابستگی به نظام سلطه و با شعار حذف غده سرطانی اسرائیل، توانسته است وارد باشگاه هسته‌ای جهان شود و ادعای تولید سلاح هسته‌ای و تهدید صلح و امنیت  بین الملل در واقع اهرمی برای فشار بیشتر بر روی ایران نیست. در این زمینه جان کری وزیر خارجه آمریکا در گفت‌وگو با نشریه آتلانتیک گفت: «ایران زمانی که به اندازه کافی اورانیوم برای تولید 10 الی 12 بمب هسته ای در اختیار داشت، این کار را نکرد و این در حالی است که اکنون ایران توافقی را امضا کرده است که هرگز حتی یک بمب اتم تولید نکند.»

آمریکا طی چند سال گذشته و در راستای سیاست همیشگی چماق و هویج، در گام اول توان خود را مصروف تحریم‌های گسترده با هدف  محدود کردن و بستن فضای توسعه برنامه هسته‌ای ایران قرار داد. در گام دوم و با مشاهده اراده جدی و پافشاری بر حقوق هسته‌ای از جانب ایران، با خرابکاری در تاسیسات و ترور دانشمندان هسته‌ای سعی در تضعیف برنامه هسته‌ای ایران داشت و در نهایت در گام سوم با گشوده شدن فضای مذاکرات هسته‌ای، بیشترین تلاش را در جهت محدود کردن و امتیاز گیری بیشتر از طرف ایرانی به کار گرفت.

هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود می نویسد: «سیاست خارجی موثر همیشه شامل استفاده همزمان از چماق و هویج بوده است و پیدا کردن توازن درست میان این دو، بیشتر نیازمند هنر است تا علم.»

 فارغ از مباحث فنی برجام، سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که انگیزه و دلیل آمریکا در طی این مذاکرات طولانی چه بوده است و آیا جمع بندی فعلی و قطعنامه 2231 شورای امنیت نظر آنان را در تحقق اهدافشان تامین می کند.

هدف اول؛ مهار ایران هسته ای

هدف اصلی آمریکا و نظام سلطه در خصوص برنامه هسته ای ایران، حذف و نابودی این برنامه بوده است به گونه ای که باراک اوباما  رئیس جمهور آمریکا در مجمع سالانه اندیشکده بروکینز به این نکته اذعان داشت که اگر آمریکا گزینه‌ای برای برای باز کردن پیچ و مهره‌های برنامه هسته‌ای ایران داشت و می‌توانست از این طریق توان هسته‌ای ایران را از بین ببرد، قطعاً در مقابل مذاکرات، به آن اولویت می‌داد.

اوباما پس از توافق هسته‌ای هنگامی که برای دفاع از توافق هسته‌ای به جمع رهبران یهودیان آمریکا رفته بود توقف برنامه هسته‌ای ایران را اولویت برتر خود عنوان کرد و به این نکته اشاره داشت که این توافق برای امنیت آمریکا و اسرائیل خوب است. وی در این سخنرانی سعی کرد این پیام را به یهودیان بدهد که توافق کنونی، مسیر توسعه و پیشرفت هسته ای ایران را مسدود می‌کند. در تأیید این ادعا، نیکلاس برنز معاون سابق وزیر خارجه آمریکا بیان کرد که این توافق توسعه برنامه هسته‌ای ایران را برای 10 تا 15سال متوقف خواهد ساخت.

هدف دوم؛ مهار نظامی ایران و ایجاد نظام بازرسی ویژه

یکی از پایه‌های قدرت در هر کشوری، قدرت نظامی آن کشور است و این قدرت هر چه بیشتر تقویت شود بیش از آنکه حالت تهاجمی به خود گیرد، جنبه بازدارندگی آن رخ می نمایاند. از اینرو بحث محدود کردن برنامه موشکی ایران همواره جز اهداف آمریکایی ها قرار داشته است. این روی در ماجرای تلاش آمریکا برای کاهش قدرت نظامی شوروی در جریان جنگ سرد و به تبع آن گسست و آسیب پذیری این کشور در قالب پیگیری پروژه خلع سلاح دنبال شد و از طریق تحدید تسلیحاتی و تکنولوژیکی به اجرا درآمد.

در خصوص تحدید برنامه موشکی ایران که در بند سوم ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده از ایران خواسته شده است تا هشت سال پس از پذیرش برجام، دست به هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده برای داشتن قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای، از جمله شلیک موشک با استفاده از تکنولوژی این دست موشک های بالستیک، نزند. در بند 4 همین ضمیمه نیز ایران به مدت هشت سال جز با مجوز مورد به مورد شورای امنیت، از خرید و فروش تمام اقلام، مواد، تجهیزات و تکنولوژی‌هایی که ممکن است در صنایع موشکی کاربرد داشته باشد، منع شده است.

به عبارت دیگر ایران از فعالیت‌هایی نظیر طراحی، تولید و آزمایش موشک‌های جدید منع شده است و در صورتی که بخواهد تجهیزات و اقلامی در این زمینه تهیه کند باید با هماهنگی شورای امنیت این اقدام صورت گیرد.

بحث بازرسی‌های ویژه از اماکن هسته ای، نظامی و مصاحبه با دانشمندان و نظامیان بحث مهم دیگری است که باید به آن پرداخته شود. در این خصوص می‌توان به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه آمریکن اشاره کرد که گفت: «این توافق از رژیم بازرسی بهره می‌برد که تاکنون بر هیچ کشوری اعمال نشده است.»

هم‌چنین می‌توان به اظهارات جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دفاع از توافق هسته‌ای و خطاب به جمهوری خواهان و جنگ سالاران آمریکایی در این زمینه اشاره کرد. وی صراحتاً به حفظ گزینه عملیات نظامی علیه ایران اذعان داشت و گفت: «گزینه نظامی همچنان روی میز باقی خواهد ماند  اما حقیقت این است گزینه نظامی تقویت خواهد شد زیرا ما چندین سال را صرف جمع آوری جزئیات بیشتر درباره برنامه هسته‌ای ایران خواهیم کرد. بنابراین هنگام بحث درباره تصمیمات اقدام نظامی توسط مقامات آمریکا یا اسرائیل مسئله این است که این تصمیمات، حمله‌ای، مبتنی بر اطلاعات خواهند بود و توانمندی‌های ما در اثر اطلاعات گردآوری شده در این سال‌ها توسط نظام بازرسی ها تقویت خواهد شد.»

بهره‌گیری اطلاعاتی از بازرسی‌های بین‌المللی در کشورهای مخالف آمریکا، پیش از این نیز در فقره بازرسی‌های تسلیحاتی از عراق صورت پذیرفته بود. در این زمان،‌ پروژه آنسکام (کمیسیون ویژه سازمان ملل متشکل از نظامیان،‌ دانشمندان و کارشناسان فنی) وظیفه‌ کشف و انهدام یا تحویل صحیح سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی و موشک‌های دوربرد عراق را برعهده داشت. آنسکام به همراه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی 7 سال 250 گروه بازرسی را روانه عراق کرد.

نورمن سالومون - منتقد برجسته سیاسی و رسانه‌ای آمریکا- در کتاب «جنگ عراق» می‌نویسد: «واشنگتن از بازرسان آنسکام برای اهداف جاسوسی خود بهره برده بود، چرا که مشخص شد فعالیت آنها هیچ‌گونه ارتباطی با مأموریت‌های مجاز از سوی سازمان ملل نداشته است. در اواخر سال 2002، گروه‌های جدیدی از بازرسان که در عراق جستجو می‌کردند می‌توانستند اطلاعات ذی قیمتی را برای ایالات متحده فراهم آورند که موجب تقویت هرچه بیشتر استفاده از حمله نظامی می‌شد.»

هدف سوم؛ مهار نفوذ منطقه ای ایران

یکی از اهداف اصلی آمریکا از تعاملات سیاسی با ایران، مهار نفوذ جمهوری اسلامی در سطح منطقه است. سوریه، یمن، لبنان و عراق از جمله کشورهایی هستند که به لحاظ تفکری جبهه مقاومت را تشکیل می‌دهند و بر همین اساس، در خلال مذاکرات هسته‌ای تلاش‌هایی برای تضعیف جریان مقاومت صورت پذیرفته است. در این خصوص فردریک هاف مشاور اسبق وزارت خارجه آمریکا و از کارشناسان اندیشکده شورای آتلانتیک می‌گوید: «نابود کردن امیال منطقه‌ای ایران از جمله توانایی در تهدید اسرائیل که جزء سیاست‌های کلی ایران است، به شدت بر دوش حزب الله لبنان قرار دارد و بنابراین باید جلوی این گروه گرفته شود.»

بیل ریچاردسون، نماینده سابق آمریکا نیز در این خصوص اظهار داشت: «یک نتیجه خوب برای توافق باید ایران را به جوامع دیگر پیوند بزند، رفتار این کشور را نسبت به اسرائیل تغییر دهد و موجب شود تا ایران در حمایت از شورشی‌های یمن (انصارالله) و دولت بشار اسد در سوریه تغییر رویه دهد.»

سازوکار لازم برای تحقق این موضوع، در بند 4 ضمیمه B قطع‌نامه اخیر شورای امنیت، پیش‌بینی شده است. طبق این بند، ایران بدون اجازه شورای امنیت حق فروش سلاح و تجهیزات جنگی را ندارد و از آنجا  که آمریکا می‌داند ایران به حمایت از گروههای شیعی منطقه، دولت سوریه و ... پایان نخواهد داد، با طراحی این سازوکار، مانعی جدی در مسیر عرضه سلاح‌های ایران به گروه‌ها و کشورهای تحت حمایت خود ولو در قالب صادرات و فروش، خواهد بود و با عملی‌شدن این بند، آمریکا تا حدودی به هدف خود مبنی بر عدم حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های متحد خود دست خواهد یافت و موفق به کنترل این کشور خواهد شد.

باید یادآور شد این طرح، در راستای یکی از زیر مجموعه‌های پروژه‌ اصلی خلع سلاح جریان مقاومت (DDR) به شمار می‌آید و از این طریق زمینه‌سازی برای تضعیف و فروپاشی گروه‌های مقاومت در سطح منطقه را دنبال کند.

شکل گیری و رشد جنبش‌های مقاومت اسلامی مشکلات بسیاری را برای استکبار خارجی در پی داشته است. دولت‌های وابسته به غرب و کشورهای غربی، جنبش‌های مقاومت اسلامی را عاملی بازدارنده در برابر سلطه‌گری خود می‌دانند و به همین جهت مقاومت‌زدایی به عنوان استراتژی اصلی آن‌ها در مواجهه با جنبش‌های مقاومت دنبال می‌شود. گسترش حضور نیروهای اشغالگر غرب در جهان اسلام (حضور آمریکا و انگلیس و ... در عراق و ناتو در افغانستان) و تداوم اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها و تداوم تجاوزات آن رژیم به لبنان موجب تقویت روحیه‌ مبارزاتی جنبش‌های مقاومت گردیده است. پیروزی جنبش مقاومت اسلامی لبنان در اخراج اشغالگران صهیونیستی از لبنان در سال 2000 و شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه‌ی تابستان 1385 (حرب تموز)، پیروزی جنبش حماس در مواجهه با اشغالگران صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی و حضور جدی گروه‌های مقاومت اسلامی در عراق و افغانستان، غرب را به سویی سوق داده است که خلع سلاح، بسیج‌زدایی و بازگرداندن مجدد دنبال نماید. شورای امنیت به عنوان بازوی DDR تلاش کرد نیروهای جنبش‌های مقاومت را با صدور قطعنامه‌های 1559 و 1738 و ...در راستای حذف مقاومت در جهان اسلام از بین ببرد.

      

کامرسانت: چرا آمریکا از هر چیزی که از ایران به پرواز درآید، در هراس است؟ 

     

سرگئی لاوروف در مسأله دفاع ضد موشکی، آمریکا را متقاعد نکرده است.
کامرسانت نوشت: سرگئی لاوروف در مسأله دفاع ضد موشکی، آمریکا را متقاعد نکرده است.
به گزارش پایگاه خبری «تیک»، دولت آمریکا اشاره کرده که به رغم حاصل شدن توافق با ایران در رابطه با مسأله هسته ای، تشکیل بخش اروپایی سیستم دفاع ضد موشکی خود را ادامه خواهد داد. در هفته جاری، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، «دروغ» باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در سال 2009 میلادی، را که استقرار دفاع ضد موشکی اروپا را با مسأله هسته ای ایران ارتباط داده بود، فاش کرد. وزارت امور خارجه آمریکا نیز در پاسخ به آن با اشاره به این که: رئیس جمهور اوباما به تهدیدهای مرتبط با موشک های بالستیک ایرانی نیز اشاره کرده بود، وزیر روسیه را به «تعبیر حساب شده» از سخنان رهبر آمریکا متهم کرد. در حال حاضر، این مسأله، کشورهای حاشیه خلیج فارس را نیز نگران کرده است. آنها که با توافق پیرامون برنامه هسته ای کنار آمده اند، از آمریکا تعهد گرفته اند که در ساخت سیستم یگانه دفاع ضد موشکی در منطقه مساعدت کند.
مصاحبه سرگئی لاوروف با شبکه تلویزیونی Channel News Asia، دستاویزی شد برای آغاز درگیری لفظی جدید میان مسکو و واشنگتن در خصوص مسأله بخش اروپایی سیستم دفاع ضد موشکی آمریکا – ناتو. وزیر روسی گفت: «در سال 2009 میلادی، رئیس جمهور اوباما آشکارا اعلام کرد که در صورت حل و فصل مسأله هسته ای ایران، برای استقرار دفاع ضد موشکی در اروپا ضرورتی نمی ماند. معلوم می شود که وی دروغ گفته است». وی برای رعایت جانب احتیاط نیز افزود: روسیه برای پاسخ دادن به ابتکار عمل آمریکا «امکانات لازم» را در اختیار دارد.
پیش از این، مسکو بارها ضمن مورد توجه قرار دادن موقعیت جغرافیایی سیستم دفاع ضد موشکی اروپا، واشنگتن را به حیله گری متهم کرده بود. تا پایان سال 2015 میلادی، بخش زمینی این سیستم در رومانی استقرار خواهد یافت و تا پایان سال 2018 میلادی، نیز در لهستان. دولت فدراسیون روسیه با در نظر گرفتن این اقدامات، به این نتیجه می رسد که در حقیقت، هدف از این اقدامات آمریکا ضدیت با روسیه است، نه ایران. در این میان، باید گفت که ایراد چنین سخنان تندی از سوی نمایندگان دولت روسیه، علیه رئیس جمهور اوباما، تاکنون بی سابقه بوده است.
در واشنگتن، این سخنان لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، را بی پاسخ نگذاشتند. مارک تونر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، خاطر نشان کرد: «در بهترین حالت، این یک «تعبیر حساب شده» از سخنان رئیس جمهور و در بدترین حالت، نادیده گرفتن آگاهانه حقایق بوده است». ویلیام استیونس، سفیر آمریکا در روسیه، نیز در گفتگو با خبرگزاری «اینتر فکس» گفت: «تا زمانی که، ایران توسعه و ساخت موشک های بالستیک خود را ادامه دهد، آمریکا نیز با متحدان و یارانش با هدف دفاع در برابر این تهدید و از جمله، از طریق استقرار سیستم دفاع ضد موشکی ناتو، همکاری خواهد کرد».
اظهارات باراک اوباما که مسکو و واشنگتن از آن تعابیر گوناگونی به عمل آورده اند، در آوریل سال 2009 میلادی، در پراگ ایراد شد. در آن زمان، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد: «فعالیت ایران در برنامه ساخت سلاح هسته ای و موشک های بالستیک، نه فقط برای آمریکا، بلکه کشورهای همسایه ایران و همچنین، متحدان ما نیز تهدید واقعی بشمار می رود. تا زمانی که تهدید از سوی ایران محفوظ است، ما اجرای طرح های خود برای ساخت سیستم دفاع ضد موشکی کارساز را ادامه خواهیم داد». بدین ترتیب، شش سال پیش، باراک اوباما در حقیقت، فقط از برنامه هسته ای تهران سخن نگفته بود.
بر اساس اطلاعات منتشره از سوی وزارت امور خارجه آمریکا، ایران در خاور نزدیک، بیشترین تعداد موشک های بالستیک را دارا می باشد. در این میان، در اواخر ماه ژوئیه، در وزارت امور خارجه ایران ابراز اطمینان کرده اند که به توسعه برنامه ساخت و توسعه این موشک ها ادامه خواهند داد.
 در بیانیه وزارت امور خارجه ایران آمده است: «امکانات نظامی ایران، فقط برای امور تدافعی توجیه شده و از آنجایی که این موشک ها برای حمل کلاهک هسته ای طراحی نشده اند، مشمول قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز نمی شوند (در حمایت از توافقنامه پیرامون برنامه هسته ای). بر اساس قرارداد اتمی ایران که در 14 ماه ژوئیه در وین منعقد شد، بعد از هشت سال، تمامی محدودیت ها پیرامون ارسال موشک های بالستیک و تکنولوژی تسلیحاتی به تهران لغو خواهد شد. بعد از آن، انتظار می رود که رهبری ایران در منطقه در این زمینه، مشهود تر شود.
چنین چشم اندازهایی، کشورهای منطقه را نگران می سازد. آمریکا ضمن تلاش برای آرام کردن متحدان خود در خاور نزدیک، از آمادگی خود برای توسعه بیشتر همکاری های نظامی – فنی با آنها سخن می گوید. در هفته گذشته، وزارت امور خارجه آمریکا فروش موشک های هدایت شونده زمین به هوای PAC-3 به ارزش 4/5 میلیارد دلاری را تصویب کرد.
در روز دوشنبه نیز جان کری، وزیر امور خارجه این کشور، شخصاً به وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری های حاشیه خلیج فارس اطمینان داد که واشنگتن آنها را در برابر هر گونه تهدیدی از سوی ایران بی دفاع نخواهد گذاشت. وی در دیدار خود با وزیران در دوحه، به همصحبتان خود، برگزاری رزمایش های نظامی مشترک بیشتر و مساعدت در ساخت سیستم واحد دفاع ضد موشکی در منطقه را وعده داد. یک منبع دیپلماتیک روسی به نشریه «کامرسانت» گفت که این طرح ها، بر خلاف سیستم دفاع ضد موشکی اروپا، برای مسکو نگران کننده نیست، زیرا، به طور مستقیم منافع این کشور را تهدید نمی کند.
همزمان با جان کری، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، نیز در هفته جاری، برای از میان برداشتن واکنش های منفی در قبال توافق با ایران، در دوحه حضور یافت. در روز دوشنبه، وی با همتاهای خود از عربستان سعودی و قطر – کشورهای کلیدی همجوار با اسرائیل و مخالفان با توافق با تهران – دیدار کرد. سرگئی لاوروف در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد: «ما ضمن بحث و بررسی این مسأله، در خصوص تحکیم اقدامات جهت برقراری امنیت و ثبات در منطقه خاور نزدیک نیز گفتگو کردیم».
در نتیجه، تلاش های وزیران امور خارجه آمریکا و روسیه ثمره های خود را به بار آورد: خالد العطیه، وزیر امور خارجه قطر، توافقنامه حاصل از سوی «گروه 1+5» میانجی گران بین المللی با ایرانی ها را «بهترین گزینه ممکن» خواند. این نهایت سخنان مثبتی بود که می شد از او انتظار داشت.
      

ادعای العربیه: چراغ سبز ایران و روسیه به عربستان در مورد بشار اسد! 

     

شبکه سعودی العربیه مدعی شد تحرکات دیپلماتیک در منطقه برای حل بحران سوریه پس از چراغ سبز ایران و روسیه برای بازنگری درباره اصرار برای باقی ماندن بشار اسد در قدرت آغاز شده است.شبکه سعودی العربیه مدعی شد تحرکات دیپلماتیک در منطقه برای حل بحران سوریه پس از چراغ سبز ایران و روسیه برای بازنگری درباره اصرار برای باقی ماندن بشار اسد در قدرت آغاز شده است.
به گزارش پایگاه خبری «تیک»، گزارشگر شبکه تلویزیونی العربیه گفت: هر روز نشانه های بیشتری از احتمال گشایش در حل بحران سوریه پس از چهار سال جنگ سخت آشکار می شود. حل بحران سوریه با وجود برگزاری دهها کنفرانس، طرح و نشست همچنان دشوار است. آشکارترین نشانه درباره آغاز مرحله جدید برای حل بحران سوریه، سفر ولید المعلم وزیر امور خارجه این کشور به مسقط بود. تهران چند روز پیش از آن اعلام کرده بود پیشنهاد طرح جدیدی را برای حل بحران سوریه پیگیری می کند که با آتش بس همه جانبه آغاز می شود.
در ادامه این گزارش شده است: پیش از این اعلام این طرح، دیدار سه جانبه وزرای امور خارجه آمریکا، روسیه و عربستان سعودی در دوحه برگزار شد. در این نشست پرونده حل مسالمت آمیز بحران سوریه و راههای مقابله با گروه داعش بررسی شد. دیدارهای شخصیت های مخالف سوری با شماری از مقامات روس و ایرانی و سفر آینده هیئتی از ائتلاف ملی مخالفان به مسکو نشانه پیشرفت در تحرکات دیپلماتیک است. به نظر می رسد این تحرکات نتیجه توافق غیرعلنی است که احتمالا با چراغ سبز یک یا چند طرف تاثیرگذار در بحران سوریه آغاز شد.
گزارشگر این شبکه خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه اختلاف اصلی در هر راهکار سیاسی مسئله باقی ماندن بشار اسد در قدرت است، سخنان یک هفته پیش رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه قابل توجه بود که گفته بود ولادیمیر پوتین همتای روسی اش در مسیر توقف حمایت از بشار اسد حرکت می کند. این مسئله می تواند زمینه ساز تحرکات دیپلماتیک باشد که همه طرف ها می پذیرند راهکار حل بحران سوریه فقط مسالمت آمیز خواهد بود.
آیا عراق در مسیر تجزیه گام برمی دارد؟
از این رو تنها جایگزین تجزیه عراق، تعامل احزاب اصلی و قدرتمند با یکدیگر و تشکیل دولت و نظام سیاسی فراگیر و معتدل با حضور کلیه گروه های قومی و مذهبی است. این سناریو نیز بدون همکاری و تعامل کلیه کشورهای همسایه و موثر در صحنه عراق مححق نمی شود.
آیا عراق در مسیر تجزیه گام برمی دارد؟عصرایران؛ هادی اهوازیان - هرچند توافق هسته ای ایران و 1+5 به مرحله نهایی خود نرسیده است لکن تحولات منطقه ای حاکی از آغاز شرایط جدیدی است.

دولت ترکیه که تا پیش از این مخالف مبارزه با گروه تروریستی داعش بود، یک هفته پس از اعلام توافق ایران و 1+5 و در پی تماس تلفنی باراک اوباما با اردوغان، یکباره حملات هوایی خود علیه داعش و کردهای مخالف را آغاز کرد. درحالی که برخی این اقدام اوباما در جلب نظر ترک ها در مبارزه با داعش را به نوعی تلاش جدید او در نابودی این گروه ارزیابی می کنند، اظهارات چند روز اخیر رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ژنرال " ریموند اودیرنو " مبنی بر "اجتناب ناپذیربودن تجزیه عراق" درست در نقطه مقابل آن تلاش ها قرار دارد.

به هرحال هرچند این موضوع از سوی مسئولین آمریکایی به ندرت اینگونه شفاف و علنی مطرح شده است لیکن بررسی تحولات چند سال اخیر عراق و چالش های پیش روی آن بیانگر واقعیت تلخی است که سناریوهای برون رفت از آن بسیار محدود و مشکل می باشند.

 تحولات اخیر عراق ، بحران های پی در پی


عراق بعداز سال 2003 همواره با بحران های مختلف همراه بوده اما بحران های این کشور بعداز برگزاری انتخابات پارلمانی در اردیبهشت 93 (2014) وارد فاز جدیدی شد. در این انتخابات ائتلاف"دولت قانون" به رهبری نوری مالکی به پیروزی رسید و به استناد قانون اساسی خود را برای سومین دوره متوالی نخست وزیری محق می دانست. در مقابل، مخالفان، او را به دیکتاتوری، ناکارآمدی و ایجاد تنش های امنینی با قبایل عرب سنی متهم می کردند و خواهان کناره گیری او بودند.

همزمان با بحران سیاسی یادشده، نفوذ گروه تروریستی داعش در میان قبایل عرب سنی و بهره برداری از اختلافات با دولت مرکزی منجر به اشغال شهر موصل شد. بحرانی که گام های رئیس منطقه کردستان عراق برای جدایی  از دولت مرکزی را علنی و اولین زمزمه های داخلی تجزیه عراق را آشکار کرد.

در این شرایط، ائتلاف بزرگ شیعیان در پارلمان عراق، حیدر العبادی، هم حزبی نوری مالکی را برای تصدی پست نخست وزیری به رییس جمهوری عراق معرفی کرد. نوری مالکی ابتدا در برابر معرفی حیدر العبادی مقاومت کرد لیکن به درخواست مرجعیت عالی شیعه و برای وحدت عراق از قدرت کنار کشید. حیدر العبادی پس از تشکیل کابینه و با هدف حفظ یکپارجگی عراق سیاست مختلفی نسبت به نوری مالکی در عرصه داخلی و خارجی درپیش گرفت.

او در راستای ترسیم جهت گیری سیاسی خود ابتدا به تهران سفر کرد و بارها از حمایت ایران در کمک به عراق و مبارزه با تروریسم سخن گفت. اما در عین حال در راستای حل بحران های امنیتی داخلی و تنش زدایی با کشورهای منطقه موضع گیری های (منطقه ای) متفاوتی نسبت به مالکی گرفت.

در شرایطی که روابط  ریاض و بغداد در دوره نخست وزیری نوری مالکی (2006 تا 2010) به شدت تیره بود. تغییر شخص نخست وزیر و سیاست های منطقه ای او به سرعت ترمیم روابط دو کشور را با هدف مقابله با گروه های تروریستی آشکار ساخت. سفر فواد معصوم رئیس جمهور عراق به عربستان سعودی بلافاصله بعد از سفر حیدرالعبادی به تهران و یا اظهارات متقابل سعودی ها و حیدر العبادی درخصوص احتمال سفر او به عربستان موارد دیگری از تمایل دوطرف جهت بهبود روابط دارد. تلاش های العبادی در همراه کردن عربستان در مبارزه با داعش به اینجا ختم نشد. او هر چند در مراحل مختلف ایران را حامی واقعی عراق در مبارزه با تروریست اعلام می کرد، خرداد ماه امسال در مصاحبه با شبکه تلویزیونی دولتی این کشور عنوان کرد:" عراق دروازه ایران نیست و ما خواهان ورود به درگیری های منطقه ای میان ایران و عربستان نیستیم." این مصاحبه و موضع حیدر العبادی یک روز بعد با انتصاب ثامر السبهان به عنوان اولین سفیر مقیم عربستان در عراق مورد استقبال قرار گرفت. با وجود تمامی تلاش های دولتمردان عراقی در تنش زدایی با کشورهای عربی منطقه و سعی در همراه کردن آنها در مبارزه واقعی با داعش، با این حال تلاش های آنها بواسطه چالش های موجود در مبارزه با تروریسم و نیز افزایش بحران های منطقه ای، با دستاورد قابل توجهی همراه نبوده است.

چالش های مبارزه با تروریسم
     
پیشروی و اشغالگری گروه تروریستی داعش در مناطق و استان های عرب سنی عراق صرفا یکی از ابعاد بحران امنیتی این کشور است. تسلط این گروه بر برخی میدان های نفتی عراق، نابودی اقتصاد و کشاورزی مناطق تحت اشغال و بحران آوارگان، همگی از ابعاد دیگر بحران امنیتی عراق هستند. با توجه به نابودی ساختار ارتش عراق پس از سال 2003، ارتش این کشور فاقد توان لازم مواجهه با گروه های تروریستی است لذا حیدر العبادی در مبارزه با گروه تروریستی داعش و استفاده از کمک کشورهای خارجی دو رویکرد پیش رو دارد.

رویکرد اول مبارزه با گروه های تروریستی صرفا با کمک ایران است. این رویکرد بواسطه حساسیت هایی که از طرف کشورهای غربی به ویژه آمریکا و نیز کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان در قبال ایران وجود دارد، ممکن است منجر به طولانی شدن جنگ و تشدید درگیری های فرقه ای شود.

رویکرد دوم العبادی استفاده از حمایت ها و همراهی کلیه کشورهای همسایه می باشد. با توجه به همراهی برخی قبایل عرب سنی عراقی با گروه های تروریستی، حیدر العبادی به درستی دریافته که ریشه کن کردن تروریسم در کشورش باید با ایجاد انسجام داخلی و اتحاد تمام گروه های سیاسی عراق انجام شود. علاوه بر این باید رابطه حمایتی برخی کشورهای همسایه با تروریستها و تحریک قبایل عرب سنی را خشکاند. در واقع از دیدگاه او مبارزه با تروریسم به تنهایی و یا صرفا کمک جمهوری اسلامی ایران میسر نیست و او برای موفقیت در این راه نیازمند همکاری و همراهی تمامی کشورهای همسایه و از جمله کشورهای عربی است.
 
اما اتخاذ این رویکرد نیز با چالش های جدی همراه است. غالب کشورهای  منطقه هرچند مخالف گروه های تروریستی هستند لیکن به بهانه نگرانی از رشد نفوذ ایران در منطقه، حاضر به همکاری واقعی در این زمینه نیستند.
از این رو علیرغم تلاش های العبادی در خروج از درگیری های منطقه ای و نزدیکی به کشورهای عرب سنی، لیکن بواسطه تشدید اختلافات قدرت های منطقه در مسائلی چون سوریه، لبنان و یمن و نیز بواسطه نگرانی برخی کشورهای عربی منطقه از توافق هسته ای ایران، احتمال موفقیت او در همراه کردن کلیه کشورهای منطقه در مبارزه با تروریسم بسیار ضعیف است.  

نقش های متفاوت عراق در منطقه و سناریوهای محتمل در آینده عراق

کشور عراق از زمان تاسیس تاکنون نقش های متفاوتی داشته که بر وضعیت امنیت منطقه تاثیرات عمده ای بر جای گذاشته است. عراق در دوره پادشاهی با مشارکت در پیمان های منطقه ای مانند پیمان بغداد سعی کرد تا نقشی همکاری جویانه در تامین امنیت منطقه داشته باشد. اما این نقش آفرینی بیش از آن که نقشی مستقلی باشد در چارچوب ائتلاف ها و همکاری های بین المللی و به خصوص در قالب سیاست ها و رویکردهای انگلستان در منطقه خاورمیانه بود. در این دوره روابط همکاری جویانه ای میان عراق و کشورهای منطقه از جمله ایران و عربستان سعودی وجود داشت.

با کودتای عبدالکریم قاسم در 1958 و ایجاد نظام جمهوری در عراق، این کشور از پیمان بغداد خارج شد و یک سیاست خارجی تهاجمی در منطقه اتخاذ کرد. عراق در این دوره به جرگه کشورهای رادیکال عربی پیوست و تلاش کرد رهبری جهان عرب را بر عهده بگیرد. این تغییر در عراق باعث ایجاد تنش هایی در روابط این کشور با همسایگان و کشورهای منطقه و در نتیجه تاثیرگذاری منفی بر ثبات و امنیت منطقه شد.

حاکمیت رژیم بعث در عراق از سال 1968 و اتحاد این کشور با شوروی باعث دوقطبی شدن منطقه و رقابت های استراتژیک بین آمریکا و شوروی در دوره جنگ سرد شد. بر این اساس، عراق واجد نقشی منفرد و متفاوت در منطقه شد که مانع هر گونه همگرایی و همکاری منطقه ای جدی بین سه بازیگر اصلی منطقه یعنی ایران، عراق و عربستان سعودی بود. عراق در دوره حزب بعث نقشی منفی و مخرب در ثبات و امنیت خلیج فارس ایفا کرد و سیاست خارجی تهاجمی رژیم صدام از جمله حمله به ایران و کویت به تشدید ناامنی و بی ثباتی در منطقه منجر شد.

عراق جدید (پس از حمله آمریکا در سال 2003) عملا بصورت فدرالی (هرچند ناقص) اداره می شود. در این نظام تاکنون بواسطه رقابت جریان های قومی، مذهبی و سیاسی داخلی در بهره برداری حداکثر از قدرت و نیز  منافعی که کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق دنبال می کنند، وضعیت سیاسی شکننده و ناپایداری بر کشور حاکم می باشد. با توجه به رقابت گروه های سیاسی حاضر در صحنه عراق در کسب قدرت و نیز تمایل و ارتباط آنها با برخی کشورهای همسایه، بازگشت این کشور به سیاست های استیلاجویانه و کسب جایگاه هژمونیک در سطح منطقه تقریبا منتفی می باشد. این موضوع یکی از اهدفی بود که امریکایی ها از اشغال عراق در سال 2003 دنبال می کردند.

از این رو تنها جایگزین تجزیه عراق، تعامل احزاب اصلی و قدرتمند با یکدیگر و تشکیل دولت و نظام سیاسی فراگیر و معتدل با حضور کلیه گروه های قومی و مذهبی است. این سناریو نیز بدون همکاری و تعامل کلیه کشورهای همسایه و موثر در صحنه عراق مححق نمی شود.

درصورتیکه حیدرالعبادی نخست وزیر و دولتمردان بعد از او  نتوانند قدرت را بین کلیه گروه های فعال در صحنه سیاسی عراق به ترتیبی که مورد توافق آنها و کشورهای حامی شان باشد، توزیع کنند و رقابت های تعاملی جریان های داخلی و حامیان منطقه ای آنها را با  درگیری های نیابتی، فرقه ای یا رقابت حذفی جایگزین کنند، با توجه به چالش های مبارزه با گروه های تروریستی و نبود چشم انداز روشن از کاهش اختلافات و درگیری های قدرت های منطقه، تجزیه این کشور دور از انتظار نیست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد