سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

آمادگی روسیه برای تجهیز نیروی دریایی ایران 

   

یک منبع نظامی ایرانی گفته که در دیدار اخیر هیئت‌های نظامی تهران و مسکو، طرف روس برای فروش گسترده تسلیحات رزم دریایی به ایران اعلام آمادگی کرده است.به گزارش مشرق، هیئت نظامی ایران روز شنبه از نمایشگاه تجهیزات دفاعی دریایی در شهر سن‌پترزبورگ دیدن کرده و در خلال این دیدار، طرفین برای رفع نیازهای تسلیحاتی ایران با هم گفت‌وگو کرده‌اند.بر اساس گزارش خبرگزاری روسی تاس، سخنگوی هیئت بازدیدکننده ایرانی گفته که طرف روس برای فروش تجهیزات و تسلیحات رزم دریایی اعلام آمادگی کرده است.
سخنگوی هیئت ایرانی گفته: «آنها (روس‌ها) در خصوص ارتقای سطح همکاری‌های دوجانبه فنی-نظامی از جمله تحویل گسترده تجهیزات و تسلیحات دریایی مذاکره کردند.»
یک هفته پس از خوانده شدن بیانیه لوزان، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه اعلام کرد که این تحریم داوطلبانه به پایان خود رسیده و اس-300 پس از تنظیم قرارداد جدید به طرف ایرانی تحویل خواهد شد.منبع: فارس
 یک دیپلمات پیشین کشورمان گفت که 95 درصد پیش نویس توافق جامع هسته ای نهایی شده است.
به گزارش ایسنا حسین موسویان مذاکره کننده پیشین ایران در گفت و گویی با شبکه خبری سی.سی.تی.وی چین درباره احتمال توافق نهایی میان ایران و 1+5 گفت: برداشت من این است که 95 درصد پیش نویس توافق نامه نهایی شده است و 90 درصد مسایل کلیدی نیز حل شده است. زیرا از روز اول دو طرف توافق داشتند که معاهده ان.پی.تی ملاک خواهد بود و اکنون هم همه موارد مربوط به اقدامات در چهارچوب ان. پی.تی حل شده است. درعین حال مسایل کلیدی در مورد اطمینان از عدم ساخت بمب هسته ای در تاسیسات آب سنگین اراک و غنی سازی نطنز هم حل شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که احتمال شکست مذاکرات و گزینه برخورد نظامی را چقدر می دانید؟ گفت: معتقدم نه ایران و نه امریکا میز مذاکره را ترک نخواهند کرد. چون اختلافی در چارچوب ان پی تی نمانده است. از بسته شدن کلیدی ترین مسیرهای ساخت بمب هسته ای نیز اطمینان حاصل و توافق شده است. از این رو دلیلی وجود ندارد که مذاکرات را بی نتیجه رها کنند.این دیپلمات پیشین ایران درباره فشارهای داخلی در واشنگتن و تهران اظهار کرد: در صورت چنین توافقی اوباما و روحانی به یک توافق آبرومندانه قابل دفاع در داخل کشورهای خود خواهند رسید. اوباما و کری قادر خواهند بود به ملت آمریکا بگویند ایران تعهدات حداکثری در قالب معاهده ان پی تی را پذیرفته، بازرسی های حداکثری را پذیرفته و راه های ساخت احتمالی بمب هسته ای هم بسته شده است.
موسویان ادامه داد: روحانی و ظریف نیز قادر خواهند بود به ملت ایران بگویند که ما در مذاکرات 12 ساله گذشته و اصولا در35سال بعد از انقلاب برای تامین حقوق مشروع ایران در بهره مندی از تکنولوژی های صلح آمیز هسته ای از جمله آب سنگین، غنی سازی و آب سبک جنگیدیم تا اینکه امروز قدرت های بزرگ پذیرفتند، ضمن اینکه همه تحریم های هسته ای هم خاتمه خواهند یافت. از این رو من خوشبین هستم که چند روز آینده توافق حاصل شود.
در برنامه‌ای تلویزیونی که ملک عبدالله را به تمسخر گرفت
جمله‌ای که در عربستان زلزله به پا کرد

یکی از فعالان سیاسی عربستان در برنامه‌ای تلویزیونی که شاه عربستان دستور تعطیلی آن را صادر کرد، جملاتی بر زبان آورد که در فضای سیاسی عربستان زلزله به راه انداخت.

خبرگزاری فارس: جمله‌ای که در عربستان زلزله به پا کرد                

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه خبری روزنامه «الاخبار»، «عبدالله العواجی» نویسنده و فعال سیاسی عربستانی در برنامه «فی الصمیم»، «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه سابق عربستان و دوره حکومت وی را به باد انتقاد و تمسخر گرفت تا جایی که سرانجام این کار او به بازخواست خودش و توقیف برنامه و مجری آن انجامید.

العواجی در این برنامه که از شبکه «روتانا الخلیجیه» با اجرای «عبدالله المدیفر»، مجری و نویسنده سیاسی سعودی، پخش می‌شد، گفت: «مردم ملک عبدالله را فراموش خواهند کرد زیرا رهبری حقیقی با ترس وتهدید و دادوستد حاصل نخواهد شد بلکه با مشورت به دست می‌آید»؛ جمله‌ای که برای برای زلزله انداختن در عربستان کافی بود.

پس از این برنامه «سلمان بن عبدالعزیز» شاه عربستان، دستور داد این دو نفر به اتهام اهانت به ملک عبدالله به «هیئت بازرسی» ارجاع شوند و در نهایت نیز دستور توقف این برنامه را صادر کرد.

به نوشته الاخبار، «این فعال سعودی برنامه را به گونه‌ای آغاز کرد که گویی یکی از اعضای گروه اخوان المسلمین است. او ضمن اشاره به شهدای میدان رابعه و النهضه (مصر) از زندانیان (رژیم) کودتا (کودتای نظامی مصر) یاد کرد و به بیان تفاوت نظام درون عربستان با دیگر نظام‌ها پرداخت و از شبکه تلویزیونی کسانی که معتقدند که اصلاح‌گرایان دشمن کشور هستند، اشاره کرد که اصلاح بخشی از نظام عربستان است نه خارج از آن است و نه علیه آن. 

طبق این گزارش، وی همچنین به زندانیان اصلاح‌گرا اشاره کرد و گفت که «بعضی از این اصلاح‌گرایان همچنان در زندان به سر می‌برند»؛ بنابراین  می‌توان گفت این سخنان، از معدود مواردی است که یک عربستانی از طریق رسانه به این موضوع می‌پردازد و به دوران پادشاهی ملک عبدالله حمله می‌کند.

او از دوران پادشاهی عبدالله به عنوان دوران رنج امت یاد کرد و با حمله به وی، گفت: «در حال حاضر تن ملک عبدالله در گور تحت فشار جنایاتی است که مرتکب شده و دیگر نه وزیر رسانه به کارش نمی‌آید نه هیچ چاپلوس و متملقی می‌تواند به دادش برسد».اما اوج تمسخر عواجی زمانی بود که به بازداشت اخیرش که هشت روز به طول انجامید اشاره کرد و گفت: «ملک عبدالله از این مسئله زمانی با خبر شد که من آزاد شدم».

وی در حساب توئیتر خود ضمن اشاره به حکم بازداشتش از سوی پادشاه به آیه 51 سوره توبه  «قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا هو مولانا وعلى الله فلیتوکل المؤمنون» استناد کرد تا وانمود کند که از هیچ حادثه ای ترسی به دل راه نمی‌دهد و در حقیقت انتظار آنچه اتفاق افتاده را داشته است.

عواجی یکی از شخصیت های برجسته‌ای است که در سال 1993 با «سعد الفقیه» نویسنده سعودی و «محمد الحضیف» پزشک مخالف سعودی کمیته دفاع از حقوق بشر را با عنوان «کمیته دفاع از حقوق قانونی» صادر کرد. پس از بازداشت عواجی و دوستانش  این کمیته در سال 1994 از لندن حمایت می‌شد. در سال 2005 مجددا بازداشت وبه 15 سال حبس محکوم شدند.

عواجی که نقد رژیم آل سعود را اولویت کار خود قرار داده بود، در سال 2006 به دلیل انتقاد از «غازی القصیبی» وزیر رسانه، به 8 روز حبس محکوم شد. وی در سال 2013 نیز به اتهام امضای بیانیه «بازگشت مشروعیت» (بازگشت محمد مرسی رئیس‌جمهور برکنار شده مصر به قدرت) و مخالفت با کودتای عبدالفتاح السیسی و شرکت در برنامه سیاسی «140» به همراه «فهد السندی» مجددا بازداشت شد. عواجی در این برنامه گفته بود: «هیج پادشاه عربی یافت نمی‌شود که خود را فدای منافع ملت کند».

این اعتقادات وی را به ستاره‌ای در برابر خبرنگاران بدون مرز و شبکه عربی حقوق بشر تبدیل کرد. عواجی مدرک دکترای زیست شناسی دارد و پیش از اینکه به خاطر فعالیت‌های سیاسی خویش از کار حکومتی برکنار شود، در دانشگاه «ملک سعود» تدریس می‌کرد.

بولتن دانشمندان اتمی منتشر کرد:
مذاکره‌کنندگانِ طرف مقابلِ ایران یک نهاد واحد را تشکیل نمی‌دهند؛ تفاوت‌های بسیار واقعی میان آنها وجود دارد و هر کشور دارای امیدها و منافع متفاوت و در خطری است. بر این اساس، گروه ۱+۵ را می‌توان به دو حزب تفکیک کرد.
گروه بین‌الملل مشرق- "بولتن دانشمندان اتمی" طی مقاله‌ای به قلم آریانا طباطبایی نقش جداگانه و گاهاً متضاد اعضای 5+1 را در مذاکرات هسته‌ای با ایران ارزیابی کرده است:

مذاکرات هسته ای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهان در حال ورود به مرحله نهایی خود است. ماه هاست که دو طرف در شهرهای مختلف برای رسیدن به توافقی با یکدیگر دیدار می کنند که طبق آن تهران باید فعالیت های هسته ای خود را در ازای رفع تحریم ها محدود کند.

مطالب زیادی در مورد برجسته ترین بازیگران این فرایند نوشته شده اما چیز زیادی در مورد سایر طرف ها گفته نشده است. با وجود اینکه دائما تکرار می کنند نماینده یک "جبهه متحد" هستند، اما گفتگو کنندگانِ طرف مقابلِ ایران یک نهاد واحد را تشکیل نمی دهند. تفاوت های بسیار واقعی میان آنها وجود دارد و هر کشور دارای امیدها و منافع متفاوت و در خطری است.

گروه 1+5 طرف رسمی مذاکره کننده با ایران است، اما حتی همین گروه را می توان به دو حزب تفکیک کرد. طرف غربی متشکل از آمریکا و شرکای اروپایی اش است: فرانسه، آلمان و انگلیس. چین و روسیه طرف های غیرغربی مذاکرات هستند. هر یک از این بازیگران دارای دستور کار مختص به خود هستند. منافع مربوطه آنها سیاسی، استراتژیک و اقتصادی هستند.

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "وانگ یی" وزاری حارجه ایران و چین

چین: میانجی آرام. پکن، یکی از اعضای نسبتا آرام و ساکت گروه 1+5 است. چه در داخل و چه در خارج از چین، مطالب بسیار کمی در مورد منافع، اهداف و نقش این کشور در فرایند مذاکرات نوشته می شود، اما چین منافع در خطر متعددی دارد. نخست اینکه، ایران شریک مهمی برای چین است. در سطح سیاسی از زمان استقرار جمهوری اسلامی در سال 1979، ایران و چین روابط دوستانه ای با یکدیگر داشته اند، هرچند پکن محتاط است مبادا روابطش با واشنگتن به خاطر ایران به خطر بیافتد. در سطح اقتصادی، دو کشور نقش بسیار مهمی در بازار یکدیگر ایفا می کنند. در سال 2014، تجارت بین آنها ارزشی بالغ بر 52 میلیارد دلار داشته است، یعنی 40 میلیون دلار بیشتر از سال گذشته.

حضور چینی ها در خیابان های شهرهای اصلی ایران، کاملا مشهود است. از کالاهای فروخته شده در بازارها تا زیرساخت ها روشن است که کسب و کار چین، ایران را تسخیر کرده است. همین قضیه در چین صادق است و تجار ایرانی به راحتی در پکن، شانگهای و شهرهای دیگر چین رویت می شوند.

این روابط اقتصادی لزوما به این معنا نیستند که ایرانی ها به کالاهای چینی اعتماد دارند. مالکان کسب و کارها چه صادقانه و چه غیرصادقانه اغلب تاکید می کنند که محصولات شان چینی نیستند. با این وجود، حتی اگر اقتصاد ایران عادی شود و بنگاه های تجاری اروپایی مجددا وارد بازار ایران شوند، بنگاه های تجاری چینی همچنان حضور خواهند داشت. در حال حاضر، یک نسل کامل از صاحبان کسب و کار ایرانی دارای پیوندهای عمیقی با صنعت چینی هستند نه اروپایی. این وابستگی متقابل است: حدودا 9 درصد واردات نفت چین از ایران است.

به علاوه، چین ایران را به عنوان بخش مهمی از پروژه "یک کمربند، یک جاده" خود در نظر گرفته است. روی کاغذ، هدف این طرح تقویت پیوندهای اقتصادی پکن با کشورهای کلیدی در سراسر آسیای میانه، جنوب شرق آسیا و خاورمیانه است. همچنین چین درصدد است تا با استفاده از حضور اقتصادی رو به رشد خود در این مناطق، نفوذ سیاسی و استراتژیک خود را افزایش دهد.

در طول مذاکرات، چین در تلاش بوده است تا نقش میانجی آرام و قدرت جهانی "مسئولی" را ایفا کند که می خواهد مذاکرات در مسیر صحیح قرار گرفته و همه خوشحال باشند. چین اغلب تلاش کرده تا دو طرف مصالحه کرده و گام هایی به سوی یکدیگر بردارند.

در هفته های منتهی به توافق موقت نوامبر سال 2013، سفیر اسبق چین در ایران به "شینهوا"، خبرگزاری دولتی چین، گفته است: "وقتی دو طرف با مشکلات حل نشدنی مواجه می شوند، به چین مراجعه می کنند تا مذاکره را "روان" کرده و همه چیز را به مسیر اصلی بازگرداند".

عامل اقتصادی محرک اصلی ایفای نقش چین در این مذاکرات است، اما یک سری عوامل سیاسی پشت پرده هم وجود دارند. چین مانند ایران با آنچه به عنوان یک نظام بین المللی غربی شناخته می شود و دخالت آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها ناخشنود است. اما چین از این مسئله آگاه است که منافعش در روابط مطلوب با واشنگتن نهفته است.

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "لوران فابیوس" وزاری حارجه ایران و فرانسه

فرانسه: مخرب مذاکرات. پاریس در مرحله نهایی فرایند منتهی به توافق موقتی سال 2013 تبدیل به تیتر اول همه خبرگزاری‌ها شد: "لورن فابیوس، وزیر امورخارجه فرانسه، با اعتراض به ترتیبات مورد توافق در مورد راکتور آب سنگین اراک تقریبا مذاکرات را در لحظات آخر از مسیر خارج کرد".

در هتل "کوبورگ وین" در نوامبر سال 2014 و هتل" بو-ریواژ" لوزان در مارس سال 2015، مذاکره کنندگان و ناظران دائما این سوالات را در راهروها از یکدیگر می پرسیدند: آیا این بار هم فرانسه اعتراض دیگری دارد؟ آیا باز هم سعی خواهند کرد فرایند مذاکره را از مسیر خارج سازند؟

در کل، فرانسه به خاطر موضع قوی و ضد گسترش سلاح هسته ای خود شناخته شده است، و همچنین یکی از دولت های دارای سلاح هسته ای است که تمایل چندانی به بحث در مورد خلع سلاح خود ندارد هر چند که به موجب معاهده منع گسترش سلاح هسته ای ملزم به این کار است. علاوه بر این، فابیوس عمیقا به ایران بی اعتماد است. نظر و دیدگاه او بدون شک تحت الشعاع تجربه شخصی اش با تهران که به اواسط دهه 1980 بر می گردد، قرار دارد. او آن زمان نخست وزیر فرانسه بود و روابط بین تهران و پاریس در بهترین حالت، سرد بودند. فابیوس در زمان جنگ ایران و عراق از صدام در زمینه استفاده از سلاح‌های شیمیایی حمایت کرد. همچنین پاریس اعتقاد دارد که ایران پشت حملات و گروگان گیری های حزب الله، گروه شبه نظامی شیعه در لبنان، قرار دارد.

موضع ضد ایرانی و قوی فابیوس و تمایل ظاهری اش برای از مسیر خارج کردن مذاکرات حتی برای خود مقامات و تحلیل گران فرانسوی هم شوکه کننده است، به این خاطر که ایران یک بازار بسیار جذاب برای پاریس است. شرکت های فرانسوی در ایران حضور دارند و می خواهند از یک اقتصاد ایرانی نرمال بهره برند. به عنوان مثال، سازندگان خودروی فرانسوی بر بازار ایران مسلط شده اند. بعد از اینکه نماینده مجلس سنای فرانسه از ایران بازدید کرد تا بازار را برای محصولات فرانسوی ارزیابی کند، گزارش کرد: "موضع پاریس در مذاکرات به ضرر منافع اقتصادی خود فرانسه است".

با این وجود، تا زمانی که فابیوس مسئول مذاکرات است، فرانسه برخلاف چین تحت تاثیر منافع اقتصادی و فروش کالا به ایران قرار نخواهد گرفت. فرانسه منافع اقتصادی در خطری دارد اما در تقابل با روابط عادی با تهران است. در سال های اخیر، پاریس به تامین کننده مهم تسلیحات و سیستم های دفاعی برای برخی از دولت های خلیج [فارس] از جمله دولتهایی تبدیل شده است که مخالف توافق هسته ای با ایران هستند نظیر عربستان سعودی و قطر.

اخیرا، در بهار امسال، فرانسه موافقت نامه ای برای فروش 24 جت جنگنده رافائل ساخت شرکت "داسو اویاسیون" به دوحه امضا کرد که ارزش این معامله 7 میلیارد دلار است. این ماه، فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، و ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، بیانیه ای صادر کردند مبنی بر اینکه "هرگونه توافق هسته ای نباید امنیت و ثبات منطقه ای را به خطر بیندازد یا امنیت و ثبات همسایگان ایران را تهدید کند".

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "جان کری" وزاری حارجه ایران وآمریکا

آمریکا: کاپیتان. آمریکا برجسته ترین و فعال ترین عضو گروه 1+5 است؛ آمریکا و ایران دو طرفی هستند که بیشترین سرمایه گذاری را در مذاکرات کرده اند. سال هاست که مذاکرات، دولت آمریکا، وزارت خزانه داری، وزارت انرژی، وزارت دفاع و همچنین آزمایشگاه های ملی، اعضای کنگره و برخی محافل آکادمیک و برخی اندیشکده ها را مشغول کرده است. هزاران نفر درگیر این فرایند شده اند.

گفتگوهای جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا، با همتای ایرانی اش محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، دائما سرتیتر اخبار می شوند، بنابراین موضع آمریکا در گفتگوها کاملا مشخص است. هرچند، پشت موضع آمریکا، کشمکش هایی در واشنگتن وجود دارد.

برای دولت اوباما، یک راه حل جامع برای بحران هسته ای ایران می تواند یکی از دو موفقیت کلیدی سیاست خارجی همراه با باز شدن پای واشنگتن به کوبا باشد. درحالیکه دولت اوباما هر آنچه در چارچوب توافق اعلام شده در لوزان در ماه آوریل می خواسته را بدست نیاورده است (به عنوان مثال، مایل است ببیند تاسیسات هسته ای فوردو تعطیل می شود تا اینکه به یک مرکز پژوهشی تبدیل گردد)، توافق نشان دهنده خواسته اصلی دولت است.

با این حال، برای بسیاری از اعضای کنگره حتی درون حزب دموکرات خود رئیس جمهور، مذاکرات گویای اخبار بد هستند. اعضای کنگره، دولت ایران را به عنوان یک حکومت استبدادی، ضدآمریکایی و اسلام گرا می بینند که حامی تروریست ها در سراسر خاورمیانه است. علاوه بر این، آنها هر چیزی بالاتر از غنی سازی صفر را یک امتیاز تلقی می کنند و رفع هرگونه تحریم را "موهبتی" می بینند که تهران نباید دریافت کند.

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "سرگئی لاوروف" وزاری حارجه ایران و فرانسه

روسیه: دوست و دشمن آمریکا. بر هیچ کس پنهان نیست که روابط بین آمریکا و روسیه بار دیگر تحت الشعاع بحران در اوکراین قرار گرفته است. تلاش های مشترک دو کشور برای تخفیف تهدیدات و خطرات هسته ای دیگر هماهنگ نیستند و مسکو تهدید کرده که شرکت در همکاری امنیت هسته ای و کنترل تسلیحات را متوقف خواهد کرد و در برخی موارد واقعاً دست به این اقدام زده است. با این حال، روسیه تلاش کرده تا با وجود مخالفت آمریکا خود را در کنار ایران قرار داده و همکاری اش را با تهران در جبهه های دیگر ادامه دهد، به عنوان مثال برداشتن ممنوعیت فروش موشک های ضد هواپیمای اس 300 به تهران در ماه گذشته.

چندین مسئله این همکاری را توضیح می دهند. نخست، علاوه بر فروش سلاح های متعارف و قطعات هواپیماهای غیرنظامی به ایران، روسیه دارای یک شبه انحصار فروش مواد برای برنامه هسته ای ایران است. در حال حاضر، روسیه سوخت نیروگاه هسته ای ایران را در بوشهر تامین می کند.

به علاوه، شرکت روسی "روس اتم" اخیرا یک یادداشت تفاهم با سازمان انرژی اتمی ایران امضا کرده است و به موجب آن دو راکتور تمام سرویس تر فراهم خواهد کرد و همچنین امکان ارائه 5 راکتور دیگری را دارد که ایران برنامه دارد نزدیک خلیج [فارس] بسازد.

تحت یک توافق هسته ای جامع، به احتمال زیاد روسیه قادر است حضور خود را در ایران بسط دهد. در نهایت، دیگر از شبه انحصار تامین صنعت هسته ای ایران برخوردار نخواهد بود، اما احتمالا ایران همکاری نزدیکی با مسکو خواهد داشت حتی اگر توافق موجب همکاری ایران با سایر تامین کنندگان شود.

دوم اینکه، در سال های اخیر منافع ایران و روسیه در خاورمیانه مخصوصا با توجه به درگیری ها در سوریه همتراز شده است. در واقع، هر دو کشور از حکومت اسد حمایت می کنند و مخالف داعش در عراق و سوریه هستند. به همین ترتیب، هر دو پایتخت می خواهند در عین ضعیف نگاه داشتن سایر بازیگران، ثبات منطقه ای را حفظ کرده و به تبع آن حضور آمریکا و نفوذش را در منطقه خزر و خاورمیانه کاهش دهند.

سوم اینکه در پایان تحریم ها به رهبری آمریکا، هر دو کشور واشنگتن را یک مزاحم و تهدیدی برای منافع خود تلقی می کنند. روسیه همدرد ایران است و مایل است راهی برای دور زدن تحریم های آمریکا علیه ایران پیدا کند.

بنا به تمام این دلایل، مسکو اغلب با احتیاط نقش سازنده ای در مذاکرات ایفا کرده است. اما قصد ندارد به اندازه دیگر بازیگران گروه 1+5، از توافق جامع بهره چندانی ببرد. اگر غرب و ایران روابط شان را عادی سازند، اروپای غربی و بویژه آلمان به لحاظ اقتصادی سود خواهند برد و برای بدست آوردن سهم بازار که اکنون تحت سلطه روسیه قرار دارد، رقابت خواهند کرد.

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "فرانک والتر اشتاین‌مایر" وزاری حارجه ایران و آلمان

آلمان: ناظر و در حال انتظار. آلمان منفعل ترین عضو گروه 1+5 بوده است. در واقع، ایرانی ها در خصوص عقب نشستن برلین با وجود بیشترین منافعی که از توافق خواهد برد، شکایت می کنند. آلمان که دارای یکی از برترین اقتصادها در جهان است از روابط خود با ایران سود خواهد برد و صنایع اش از شهرت و اعتبار زیادی در ایران برخوردار هستند. در زمینه های مختلف فن آوری، برلین واقعا می تواند از بازگشایی بازار ایران بهره مند شود. بنگاه های تجاری آلمانی با ارسال نمایندگانی برای ارزیابی احتمالات و امکانات در ایران، اشتیاق خود را برای ورود مجدد به بازار ایران نشان داده اند. هر چند مانند لندن، برلین مذاکرات را بین واشنگتن و تهران می بیند و تصمیم گرفته آمریکا کنترل را بدست گیرد.

جبهه جدا شده مذاکره کننده با ایران
محمدجواد ظریف و "فیلیپ هاموند" وزاری حارجه ایران و انگلیس

انگلیس: پیچیده است. انگلیس مانند آلمان، تصمیم گرفته اجازه دهد آمریکا تصمیم گیرنده باشد و از همان ابتدا رهبری آمریکا را پذیرفته است. اما لندن در بررسی بازار ایران به اندازه برلین فعال نبوده است. دلیل این عدم فعالیت این است که در حال حاضر سفارت خانه های انگلیس و ایران در پایتخت های هر دو کشور تعطیل شده اند. اما انگلیس همچون شرکای اروپایی اش از این واقعیت خشمگین است که آمریکا علی رغم اعمال فشار به این کشور برای وضع تحریم ها علیه ایران، در نهایت از بازار ایران سود خواهد برد.

بنابراین هم آلمان و هم انگلیس با وجود منافع مربوطه شان، درصدد نیستند در تعیین نتیجه مذاکرات تصمیم گیرنده باشند. همچنین چین که نقش تاثیرگذاری به عنوان یک میانجی آرام دارد قصد ندارد برای یک دستور کار مشخص مبارزه کند. این وضعیت باعث شده فرانسه، روسیه و آمریکا به عنوان فعال ترین اعضای گروه 1+5 بیشترین نقش را در جهت دهی به مذاکرات داشته باشند و درصدد باشند نگرش خود را بطرز سختگیرانه ای بر نتیجه مذاکرات اعمال کنند.

در واقع تمام اعضای گروه 1+5 دارای یک هدف مشترک یعنی یافتن یک راه حل بلند مدت مذاکره شده برای متوقف ساختن توسعه و پیشرفت هسته ای ایران هستند و گاهی اوقات در میز مذاکره به عنوان یک نهاد واحد صحبت می کنند. اما آنها یک بازیگر واحد نیستند. اعضا برحسب سیاست های داخلی، چشم اندازهای استراتژیک و منافع اقتصادی شان، اهداف بسیار متفاوتی دارند. نتیجه مذاکرات به دینامیک های داخلی گروه بستگی خواهد داشت.

                                   صحرای سینا،گهواره‌ای برای داعش؛دامی برای قاهره

شبه جزیره «سینا»، با وسعتی زیاد و جمعیتی کم با دارا بودن ناهمواری‌ها و کوههای فراوان، برای حضور گروههای تروریستی همچون «داعش» حاصلخیز و برای ارتش کلاسیک مصر دردسری خطرناک محسوب می‌شود.
به گزارش مشرق، حمله گسترده روز چهارشنبه هفته گذشته در صحرای سیناء و کشته شدن 64 سرباز مصری جزء بزرگترین عملیات‌های تروریست‌های صحرای سینا وابسته به «داعش» در طول سالیان گذشته محسوب می‌شود. در این روز 15 حمله جداگانه علیه نیروهای ارتش و پلیس مصر انجام گرفت.
صحرای سیناء پس از انقلاب 25 ژانویه 2011 و برکناری « حسنی مبارک» روی آرامش به خود ندیده و در زمان عبدالفتاح السیسی، به یک مشکل امنیتی و حیثیتی برای دولت مصر تبدیل شده است. موقعیت ویژه سیناء به مثابه زمین حاصلخیزی برای گروه‌های تروریستی است و در صورت عدم اقدام جدی از سوی دولت قاهره، به تهدید دائمی برای امنیت مصر تبدیل خواهد شد.
پیش از پرداختن به ماهیت گروه‌های تروریستی دراین شبه جزیره و چند و چون آن، لازم است تا موقعیت جغرافیایی منطقه سیناء مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که موقعیت جغرافیایی آن نقش بالایی در معادلات این منطقه دارد.
این شبه جزیره  با وسعت 60/088 کیلومتر مربع و با جمعیت نزدیک به 600000 نفر به دو استان « سینای شمالی» و «سینای جنوبی» تقسیم می‌شود. استان « سینای شمالی» با 6 شهر به مرکزیت «العریش» و «سینای جنوبی» با 9 شهر به مرکزیت «طور» که تمام این‌ها با سیستم قبیله‌ای اداره می‌شود و قبیله‌ها عنصر اصلی جامعه شبه جزیره سینا محسوب می‌شوند و از این رو حضور دولت بسیار کم رنگ است و این یک امتیاز بسیار خوب برای گروه‌های تروریستی است.در کنار این دو استان سه منطقه مربوط به استان‌های «پورسعید»، «اسماعیلیه» و «سوئز» نیز در غرب سینا جای گرفته‌اند که 800000 جمعیت دارد.بنابراین شبه جزیره سینا علی‌رغم پنهاوری، اما جمعیت بسیار کمی دارد و همان‌طور که اشاره شد، سه منطقه ی کوچک در غرب سینا از بیش از دیگر مناطق این شبه جزیره جمعیت دارد و موضوع مهم دیگر این که سراسر ناهمواری است، دارای رشته کوهها و بیابان‌هایی است که به راحتی فرصت مانور را به گروه‌های چریکی می‌دهد.

امنیت شبه جزیره سیناء

طبق معاهده کمپ دیوید بین «انور سادات» و اسرائیل، مصر حق استفاده از ارتش را در «سینا» ندارد و صرفا می‌‌تواند برای تأمین امنیت از نیروهای پلیس و ادوات سبک بهره ببرد و این مسأله فرصت خوبی در اختیار گروه‌های تروریستی برای مانور بیشتر می‌داد اما پس از افزایش تعداد حملات تروریستی در مصر، دولت قاهره با موافقت اسرائیل چندین گردان از ارتش خود را در این منطقه مستقر کرد که هر ماه باید حضور نیروهای ارتش مصر به موافقت «تل آویو» برسد.از سوی دیگر رژیم اسرائیل از داد و ستد بین قبائل حاضر در سینای شمالی و باریکه غزه با استفاده از تونل‌های متعدد، نگران است و از این رو به ارتش مصر برای نابودی این تونل‌ها فشار می‌آورد.

ولایت سیناء

آن‌چه که این روزها از آن به عنوان گروهک «ولایت سینا» یاد می‌شود در سال 2011 با نام «انصار بیت المقدس» پس از انقلاب 25 ژانوبه، تشکیل شد و در تابستان 2012 اولین بیانیه خود را با نام «و ان عدتم عدنا» به همراه یک ویدئوی 30 دقیقه‌ای صادر و در آن جزئیات و مراحل انفجار در خطوط لوله گاز را تشریح  کرد.
البته پیش از آن در سال 2004  در بندر «طابا» و در سال 2005 در شهر «شرم الشیخ» اقدام به بمب‌گذاری کرده بودند اما نه با اسم رسمی «انصار بیت المقدس» و در اوایل پیروزی انقلاب مصر نیز باعث انفجار چندین باره لوله‌های انتقال گاز مصر به اسرائیل شده بودند.
طبق گزارش رسانه‌های مصری، گروهک «انصار بیت المقدس» و « شورای المجاهدین» دو گروه اصلی تروریستی در سینا بودند که پس از بیعت با گروه تکفیری «داعش» نام خود را به «ولایت سینا» تغییر داده‌اند.
طبق این گزارشات تعداد افراد عضو این گروه به 500 نفر نمی‌رسد و عمدتا در قالب گروه‌های چریکی 7 الی 10 نفره اقدام به انجام عملیات می‌کنند و به علت اوضاع جغرافیایی و ناهمواری‌های صحرای سیناء به راحتی می‌توانند مخفی شوند.
رهبری آن‌ها را فردی به نام «ابو اسامه المصری» با نام واقعی «محمد احمد علی» و 36 ساله بر عهده دارد که خود متولد شهر العریش است.قبائل نیز نقش به سزایی در حیات این گروه دارد، قبائلی که هم به عنوان پناهگاه از آن استفاده می‌شود و هم منبع تأمین سلاح‌ تروریست‌ها هستند، سه قبیله «السوارکه»، «الرشایده» و مهم‌تر از این دو «عرب شرکس» محل اختفا، مانور و تأمین سلاح تروریست‌ها هستند و در هیچ حالتی حاضر به تحویل آن‌ها به دولت نشده‌اند.
با این اوصاف دولت مصر در حال حاضر که هنوز تروریست‌ها از نظر عده و منابع مالی و لجستیکی به تهدیدی چون تهدید داعش در سوریه و عراق بدل نشده‌اند باید این معضل را برچیند؛ وگرنه آن طور که رسانه‌های مصری گزارش داده‌اند؛ به علت مبارزه جدی دولت تونس با تروریست‌ها در این کشور، بسیاری از نیروهای تکفیری تونسی قصد عزیمت به سوی صحرای سینا را دارند و در این صورت است که اشغال بخش‌هایی از این شبه جزیره نیز همانند موصل در عراق یا الرقه در سوریه محتمل به نظر می‌رسد و علاوه بر آن باید شاهد دوره طولانی از نا امنی در مصر باشیم؛منبع: فارس


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد