سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

حتی بر فرض محال در صورت تسلیم محض ایران در قبال خواسته های حداکثری رژیم اسراییل در زمینه هسته ای ، رژیم تل آویو راضی نخواهد شد چون در نهایت به نظر می رسد اسراییل با خروجی حاصل از مذاکرات مشکل دارد و آن مساله " رفع تحریم های ایران " است.

عصر ایران - بدون تردید رژیم اسراییل در ماه ها و سال های گذشته در صف نخست مخالفت با هر گونه توافق هسته ای با ایران بوده است.
اسراییلی ها در ظاهر مدعی اند نگرانی اصلی آنها از ماهیت برنامه هسته ای ایران و نیات ایران از توسعه قابلیت ها و توانمندی های هسته ای در کنار توسعه قابلیت های نظامی ایران است.دلیل اصلی مخالفت اسراییل با توافق هسته ای چیست؟
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دست راستی اسراییل در سال های گذشته بارها و بارها در موضع گیری های خود مدعی شده است از یک "توافق هسته ای خوب" با ایران دفاع می کند ولی در توصیف مختصات یک توافق خوب از توافقی سخن می گوید که عملا امکان انعقاد ندارد و معنایی جز تسلیم کامل و محض ایران در قبال قدرت های جهانی نیست، او می گوید از نظر اسراییل توافقی خوب است که غنی سازی در داخل ایران را پایان دهد، تاسیسات هسته ای ایران را برچیند ، توسعه برنامه های موشکی را متوقف کند و سیاست های منطقه ای ایران را در جهت خلاف مسیر کنونی هدایت کند.
مشخص است که چنین توافقی عملا امکان تحقق ندارد و این مساله ای است که باراک اوباما رییس جمهور آمریکا نیز بارها تاکید کرده و گفته است آن چیزی که اسراییل در عمل می خواهد امکان تحقق ندارد چون ایرانی ها در قالب یک فرمول "برد – برد" حاضر به مذاکره شده اند و چیزی که اسراییل می خواهد در واقع فرمول مذاکره به سبک کشورهای شکست خورده پس از جنگ است که به دلیل شکست در جنگ مجبور می شوند هر امتیازی که فاتحان از آنها می خواهند، به طرف مقابل بدهند و این دیگر مذاکره بر اساس فرمول "برد – برد" نیست بلکه یک تحمیل اراده آشکار است که ظاهری دیپلماتیک می یابد.
اما سوال اصلی اینجاست که اگر بر فرض محال امکان چنین مذاکره ای فراهم باشد و شرایط به سمتی برود که مورد خواست و ادعای رژیم اسراییل باشد، اگر در نهایت با چنین فرمول مذاکره ای خروجی آن عادی شدن مساله هسته ای ایران و رفع ( تدریجی یا فوری) تحریم ها علیه ایران باشد، آیا اسراییلی ها باز هم از نتیجه چنین مذاکره ای خشنود خواهند بود؟

به گمان راقم این سطور پاسخ منفی است و به نظر می رسد حتی در صورت تسلیم محض ایران در قبال خواسته های حداکثری رژیم اسراییل در زمینه هسته ای ، رژیم تل آویو راضی نخواهد شد چون در نهایت به نظر می رسد اسراییل با خروجی حاصل از مذاکرات مشکل دارد و آن مساله " رفع تحریم های ایران " است.

هر چند موضع طرف مذاکره کننده ایرانی هم اکنون این است که رفع تحریم ها نباید نتیجه توافق بلکه باید جزء اصلی شروط ضمن توافق باشد، اما به هر جهت اسراییلی ها از این مساله نگران هستند که رفع تحریم های ایران چه با فرمولی پله به پله و تدریجی و چه به صورت سریع تر و فوری تر، امکانات و توان اقتصادی ایران را ارتقا خواهد داد و این مساله مایه اصلی نگرانی رژیم نتانیاهو است.

به بیان دیگر به نظر می رسد مساله و مشکل اسراییل با توافق هسته ای احتمالی ایران در دو سطح قابل تحلیل و تفسیر است:

1- نخست، حفظ توانمندی های هسته ای ایران بر اساس فرمولی مرضی الطرفین که ضامن توسعه فناوری بومی هسته ای ایران باشد.

2- و سطح دوم و مهم تر، عادی شدن شرایط و روابط ایران با جهان خارج و کشورهای اروپایی و آمریکا و افزایش توانمندی های اقتصادی ایران.
رژیم اسراییل شاید بتواند با سطح نخست توانمندی های هسته ای ایران که زیر نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای بوده و قابل راستی آزمایی باشد ، کنار بیاید اما بدون تردید اسراییل از اینکه در اثر رفع تحریم ها امکانات اقتصادی ایران توسعه یافته و این کشور به یک کشور توانمند اقتصادی تبدیل شود، نگرانی بیشتری دارد.
از نظر رژیم اسراییل در این صورت ایران می تواد با فراغ بال بیشتری سیاست های منطقه ای خود را در جهت حمایت از محور مقاومت منطقه پیش ببرد و این مساله برای رژیم اسراییل حتی از مساله حفظ توانمندی های هسته ای ایران در قالب فرمولی مرضی الطرفین بین ایران و گروه 1+5 ، غیر قابل پذیرش تر است.
اسراییل می خواهد مساله ایران همچنان یک مساله اضطراری  باشد تا به بهانه آن بتواند سیاست های سرکوب گرایانه خود علیه فلسطینی ها را توجیه کند، کمبود ها و مشکلات اقتصادی مردم ساکن در اراضی اشغالی را توجیه کرده و همچنان با فرافکنی نگاه جامعه جهانی را از ستمی که بر مردم فلسطین می رود منحرف کرده و به سمت ایران و مساله هسته ای انحراف دهد و از سوی دیگر با مظلوم نمایی خود را قربانی یک توافق احتمالی بین ایران و گروه 1+5 نشان دهد.
با این حال همان طور که پیشتر نیز اشاره شد حتی بر فرض محال اگر برنامه هسته ای ایران به طور کامل برچیده شود اگر خروجی چنین وضعیت فرضی رفع تحریم های اقتصادی و عادی شدن تجارت و روابط اقتصادی ایران با جهان خارج باشد، این مساله برای رژیم اسراییل غیر قابل تحمل تر از توانمندی های هسته ای ایران است.  
سایت ویکی‌لیکس فاش کرد که مقامات رژیم صهیونیستی گاهی تا روزی چند بار با گردانندگان سینمای هالیوود در ارتباط بوده و حمایت از اسرائیل، مبارزه با ایران هسته‌ای و مقابله با اسرائیل ستیزی در رأس دستورات کاری آنها بوده است.
فارس: سایت ویکی‌لیکس اخیرا بیش از 30 هزار سند در جریان هک‌ شدن سایت سونی منتشر کرده که یکی از این اسناد به رابطه بسیار قوی رؤسای برجسته هالیوود با دولت اسرائیل داشته است.

براساس این گزارش، ضیافت ناهاری میان مدیران اجرایی کمپانی سونی و «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، با حضور بازیگرانی چون «ناتالی پورتمن»، یکی طرفداران تندرو این رژیم، برگزار شده و در این میان قردادهایی نیز امضاء شده است.

طی سال‌های 2006 تا 2015 میلادی به طور مرتب از سوی یکی از گروه‌های فشار حزب راست با عنوان «پروژه اسرائیل»، برای هالیوود، ایمیل‌هایی ارسال می‌شده که پای تمامی آنها امضاء «امی پاسکال»، یکی از رؤسای کمپانی سونی موجود است. این ایمیل‌ها با توجه به مؤقعیت امنیتی موجود در اسرائیل به روز می‌شده‌اند.

 سال 2010، روزنامه آمریکایی فوروارد از این گروه به عنوان یک گروه صهیونیستی نام برد که به خاطر مسائل سیاسی، به اسلام‌هراسی‌ها دامن زده است.

به گزارش ویکی‌لیکس، در ایمیل‌های روزانه‌ای که برای «پاسکال» (کمپانی هالیوود سونی) فرستاده می‌شد، عناوینی چون «حمایت از اسرائیل در برابر ایران هسته‌ای»، «مبارزه با اسرائیل ستیزی» و «حماس بار دیگر با آتش بس بیشتر از نقض آن موافق است» بیشتر از دیگر عناوین به چشم می‌خورد. در بیشتر این ایمیل‌ها که گاهی تعداد آنها به یک بار در روز هم می‌رسید، درخواست‌های مالی به چشم می‌خورد.

در میان این ایمیل، پاسکال یک بار ایمیلی از سوی اتحادیه ضد افترا در نیویورک که رابطه تنگاتنگی مقامات اسرائیلی دارد، دریافت می‌کند که در آن از شخص او برای اینکه یکی از هجده مدیر اجرایی صنعت هالیوود است که اهداف این اتحادیه را در نشریه‌های سینمایی ورایتی و هالیوود ریپورتر و همچنین «جوویش ژورنال» برجسته‌سازی کرده، تشکر شده است.

اتحادیه ضد افترا، یک سازمان غیردولتی بین‌المللی است که مرکز آن در شهر نیویورک قرار دارد و مهمترین سازمان حمایت از حقوق بشر در آمریکا قلمداد می‌شود، این سازمان مهم‌ترین وظایف خود را؛ مقابله با یهودستیزی و حمایت از حقوق مدنی شهروندان و هر نوع نژادپرستی و مقابله با هر نوع نفرت‌پراکنی» معرفی می‌کند.

در ایمیل دیگری که توسط سایت ویکی‌لیکس منتشر شده است، «پاسکال»، آگوست سال 2014 میلادی، به یک نشست صمیمانه که توسط محفل سیاسی «J-Street » برگزار شده بود، دعوت شد، در این ایمیل تأکید شده بود که «جرمی بن امی»، پایه‌گذار این محفل، به عنوان میهمان ویژه در این نشست حضور خواهد داشت.«پاسکال» به دلیل آنکه برای تعطیلات به ویتنام رفته بود، این‌ دعوت را رد کرد ولی در پاسخ متذکر شده بود: «من برای قدم‌های بعدی آماده‌ام و می‌خواهم بدانم که چگونه می‌توانم خودم را در این مسیر آموزش دهم. «J-Street » همواره خود را یک سازمان «طرفدار اسرائیل، طرفدار صلح» معرفی می‌کند.

بنا بر این گزارش، در ایمیل دیگری «دیوید لونر»، یکی از مدیران اجرایی برجسته هالیوود، خطاب به «پاسکال» می‌نویسد: جنگ با حزب‌الله اخیرا به اتمام رسیده و جامعه ما نسبت به آنچه که اسرائیل با آن در مبارزه بوده است، تا حد زیادی بی‌تفاوتی از خود نشان داده و حتی در برخی مواقع خود را به نادانی زده است. در پایان امیدوار بودم که اگر یک بحران دیگر رخ می داد ما ساکت نمی‌نشستیم. 7 سال از سفر ما می‌گذرد و متاسفانه ما اکنون در موقعیت بحرانی دیگری با حماس به سر می‌بریم.

«لونر» در ادامه از «پاسکال» می‌خواهد که «در طول جشنواره فیلم تورنتو از اسرائیل حمایت کنید» و پاسکار در پاسخ به این ایمیل که امضای همسر او نیز در پای آن به چشم می‌خورد می‌نویسد: روی هر دوی ما حساب کنید.

در ادامه این گزارش آمده است: همچنین در ایمیل دیگری، «پاسکال» و همسرش «برنارد وینتروپ» سپتامبر سال گذشته، برای حضور در میهمانی خصوصی سرکنسول اسرائیل در لس‌آنجلس،‌ دعوت می‌شوند.

در ایمیل دیگری، «مایکل لینتون»، یکی دیگر از مدیران اجرایی سونی، توسط «آرنون میلچان»، تهیه‌کننده جنجالی هالیوود که چندی پیش به جاسوسی برای رژیم صهیونیستی اعتراف کرده بود، به شرکت در یک ضیافت صمیمانه نهار با «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی دعوت می‌شود، ضیافتی نهاری که در خانه شخصی «میلچان» واقع در مالیبو برگزار شد.

در میان اسناد فاش شده از رابطه محکم هالیوود با دولت رژیم صهیونیستی، به موارد زیادی دیگری چون هشدار درباره «کن لوچ» به خاطر بایکوت فرهنگی اسرائیل و همچنین آثار ضد اسرائیلی او، رابطه صمیمانه با «ناتالی پورتمن» و «اسکارلت جوهانسن» از طریق ایمیل‌های پیاپی، سرمایه‌گذاری بر پروژه عظیم سینمایی در حمایت رژیم صهیونیستی و ... نیز اشاره شده است.

سالگرد واقعه طبس و 35 سال بی عملی مسئولین

امروز 5 اردیبهشت 94 درست سی و پنج سال از سالگرد واقعه طبس و شکست حمله نظامی آمریکا به ایران می گذرد. اما نهادهای عریض و طویل فرهنگی بدون هیچ کارنامه قابل قبول در تولید آثار هنری مثل فیلم سینمایی، رمان، تئاتر، موسیقی، پویانمایی و... در رابطه با این رخداد مهم تاریخی هنوز به انتشار بیانیه در رسانه ها اکتفا می کنند.

سرویس فرهنگی فردا -  امروز 5 اردیبهشت 94 درست سی و پنج سال از سالگرد واقعه طبس و شکست حمله نظامی آمریکا به ایران می گذرد. اما نهادهای عریض و طویل فرهنگی بدون هیچ کارنامه قابل قبول در تولید آثار هنری مثل فیلم سینمایی، رمان، تئاتر، موسیقی، پویانمایی و... در رابطه با این رخداد مهم تاریخی هنوز به انتشار بیانیه در رسانه ها اکتفا می کنند.

همچنان طوفان شن شمقدری

بعد از این همه سال تنها اثر سینمایی ساخته شده که به واسطه تک بودن، مشهور نیز هست همان «طوفان شن»؛ ساخته جواد شمقدری است. سریالی شاخص که یک نسخه سینمایی نیز داشت و کل بضاعت سینمای پرمدعا و تلویزیون ما از آن رخداد همین است. البته شمقدری در همان زمان یک مجموعه مستند نیز در همین رابطه ساخت که بارها از تلویزیون نیز پخش شد. همین اثر هم نتیجه دغدغه و پیگیری شخصی شمقدری بود و با مشکلات زیادی ساخته شد و اتفاقاً با توجه به ابزار آلات نظامی اعم از هواپیما و هلی‌کوپتر؛ مشکلات لوکیشن و... این اثر از استانداردهای آنروز سینمای ایران هم جلوتر رفت. چه آنکه اگر همین فیلم هم نبود دستان خالی صدا و سیما در این زمینه بیشتر از پیش به چشم می آمد.

با مرور اخبار این روزها به مورد امیدواری کننده ای بر می خوریم؛ مستند دیگری با عنوان «سیمرغ» ویژه واقعه طبس که تولید شبکه مستند است و با بهره‌گیری از تصاویر آرشیوی و به یاد ماندنی واقعه طبس قرار است تصاویر دیده نشده ای را برای ما به نمایش بگذارد. هرچند این سوال وجود دارد که این تصاویر آرشیوی در این سی و پنج سال در کدام گنجه پنهان بوده که دست کسی به آن نرسیده؟ اما باید منتظر شد و دید این مستند چه حرفهایی برای گفتن دارد.

کتابهای ما و روایتهای جذاب آمریکایی

در حوزه کتاب و ادبیات داستانی نیز اوضاع بهتری حاکم نیست. معدود کتابهایی که در آنها اشاره ای به واقعه طبس وجود دارد را مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است که مربوط به واقعه اشغال لانه جاسوسی و گروگان گیری 444 روزه است. اغلب این کتابها نیز به خاطرات اختصاص دارد. طرفه آنکه نیمی از آنها نیز ترجمه کتاب خاطرات طرفهای آمریکایی مثل «جیمی کارتر» (رئیس جمهور) و «سایروس ونس» (وزیر خارجه) و «همیلتون جردن» (دستیار رئیس جمهور) و «ویلیام سالیوان» (آخرین سفیر) از ایالات متحده هستند که روایتهایی جذابی نیز به شمار می روند. کتاب منحصر به فرد «نیروی دلتا» که حاوی خاطرات «چارلی بکویث» فرمانده نیروهای دلتا را نباید از خاطر برد که انتشارات امیرکبیر منتشر کرده است. مستقیم ترین و مفصل ترین کتاب منتشر شده درباره «عملیات پنجه عقاب» که در ایران به واقعه طبس شناخته می شود نیز همین کتاب به شمار می رود که به هرحال یک روایت آمریکایی است.

«هجوم»، گمنام و نادیده

اما هرچه می گردیم اثری از یک رمان، داستان حتی یک داستان کوتاه با این موضوع نمی یابیم. تنها کتابی که با این عنوان منتشر شده رمانی گم نام با عنوان «هجوم» به قلم «حمید نوایی لواسانی» است. این کتاب با نگاهی به زندگی شهید منتظرالقائم در سال 88 توسط بنیاد شهید تولید و توسط نشر شاهد در 133 صفحه و 27 فصل منتشر شده است. نویسنده این کتاب فاقد اثری شاخص درحوزه ادبیات داستانی است و این کتاب نیز اثری نادیده گرفته شده به شمار می آید که نتوانسته طی این سالها توجهی را به خود جلب کند.

کتابی جامع در زمانی نامعلوم

جالب آنکه تاکنون اثر جامع و پژوهشی درباره واقعه طبس نوشته نشده است، کتابی که تصاویر، اخبار، اسناد و روایتهای موجود درباره واقعه طبس را در خود جای داده باشد. حدود 2 سال پیش در مرداد 92 خبری در رسانه ها منتشر شد که از نخستین کتاب پژوهشی با موضوع واقعه طبس خبر می داد. قرار بود این کتاب تا پایان سال 92 از سوی دفتر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی حوزه هنری به چاپ برسد اما اسفند همان سال حجت الاسلام سعید فخرزاده در تشریح فعالیت های این دفتر انتشار کتاب را به 13 آبان 93 موکول و در گفتگویی اعلام کرد: «یکی از پروژه های در دست انجام مربوط به تسخیر لانه جاسوسی است که سعی شده تمام اطلاعات، اسناد و مدارک و خاطرات این واقعه که به انقلاب دوم شهرت یافته است، جمع آوری شوند که ماحصل آن انتشار چند کتاب خواهد بود و درصدد هستیم تا عرضه این کتاب در 13 آبان سال آینده محقق شود.» هنوز معلوم نیست این کتاب بلاخره چه زمانی منتشر خواهد شد.


یک کتاب عکس

کتاب عکس «مأموریت شن‌ها» شامل بیش از 70 تصویر از آژانس‌های عکس داخلی و خارجی به خصوص عکس‌های «بهرام محمدی‌فرد» در ابعاد مختلف درباره حادثه طبس است. «ماموریت شن ها» در سال 90 به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد گردآوری و منتشر شده است. این کتاب با شرح عکس‌ها به زبان‌های فارسی، انگلیسی و عربی منتشر شده و پیام امام خمینی(ره)،فرمایشات مقام معظم رهبری درباره این حادثه نیز در آن درج شده است.

با هرچه به دستم برسد آمده ام جنگ

در حوزه موسیقی نیز تنها به یک نام آشنا برمی خوریم که گویا یک تنه بار تمام موسیقی انقلاب را به دوش می کشد. «حامد زمانی» قطعه «هم آواز با طوفان» را درست یکسال پیش با حمایت باشگاه ترانه و موسیقی راه در اردیبهشت 93 منتشر کرد که نماهنگ این قطعه موسیقی نیز تولید شده است.

اثری قابل قبول با شعری از علی فردوس که بازتاب و بازنشر آن در فضای مجازی بار دیگر نشان داد مردم از چنین آثاری استقبال می کنند و مشکل اصلی در عدم تولید است که بر عهده نهادهای فرهنگی است.


و اما بیانیه!

در حوزه های دیگر مثل پویانمایی و کتابهای مصور و آثار تجسمی و... اساسا موارد قابل بررسی وجود ندارند. با مرور این نمونه ها و به یادآوردن تمام آنچه در این حوزه ساخته نشده و دیدن دستهای خالی دستگاه های فرهنگی می توان به راحتی قضاوت کرد اندک حرکات جزیره‌ای نمی‌تواند بازتاب این واقعه بزرگ باشد. از سوی دیگر دستگاه های فرهنگی سالهاست دست روی دست گذاشته اند.

تنها یکی از نهادهای فرهنگی مسئول در این زمینه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است که امسال با فرارسیدن 5 اردیبهشت 94 به مناسبت "شکست آمریکا در تجاوز به طبس" تنها بیانیه ای صادر کرده است. یعنی این بنیاد بزرگ با تمام زیر مجموعه های کشوری و سازمانهای تابعه نظیر سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس و سازمان سینمایی دفاع مقدس و... به جای به تولید آثار شاخص و با کیفیت در این موضوع و معرفی یا رونمایی آنها، بیانیه صادر می کند! و تنها محصول تولید شده اش همان کتاب «ماموریت شن ها» و مربوط به 4 سال پیش است.
جالب آنکه دربخشی از بیانیه بنیاد حفظ آثار آمده است: «طبس یک نشانه تاریخی از امداد غیبی خدا در حمایت از ایران است و فرصتی برای تبیین شکست راهبردها و سناریوهای دشمنان کشور است.» اما مگر نه این است که چنین تبیینی برای عامه مردم باید در قالب تولید آثار هنری پرمخاطب مثل مثل سینما و ادبیات صورت بگیرد؟ پس بهتر نیست این بنیاد برای انجام وظیفه ذاتی خود در این زمینه، با ایجاد فرصت برای هنرمندان جوان متعهد و میدان دادن جناح مومن انقلابی به انجام وظیفه ذاتی خود بیشتر نزدیک شود؟
فهرست کردن نهادهای دیگر و مطالبه از آنها صرفا به طولانی تر شدن این نوشته کمک می کند. البته امید چندانی هم به این مدیران نیست. اما همین بیانیه بنیاد حفظ آثار نشان می دهد لااقل مسئولین آن در این مورد دغدغه دارند و قدری از بقیه جلوتر هستند و میشود به آنها امیدوار بود. اما کاش دغدغه و وظایف ذاتی خود را با تولید آثار فاخر در این زمینه دنبال کنند.

پایگاه تحلیلی آمریکایی بررسی کرد

علی رغم اعلام عربستان مبنی بر آتش بس تهاجم علیه یمن، حمله‌ها پایان نیافته است. رسانه‌های غربی با پوشش جنگ یمن، سعی دارند این طور القا کنند که این یک جنگ نیابتی بین ایران و عربستان و آمریکا است.

گرت پورتر در سایت کنسورتیم نیوز نوشت:

علی رغم اعلام عربستان مبنی بر آتش بس تهاجم علیه یمن، حمله‌ها پایان نیافته است. رسانه‌های غربی با پوشش جنگ یمن، سعی دارند این طور القا کنند که این یک جنگ نیابتی بین ایران و عربستان و آمریکا است.



یو اس ای تودی این هفته گزارش داد ناو هواپیمابر یو اس اس روزولت به آب‌های یمن رفته تا مانع رسیدن کشتی‌های حامل سلاح ایران به حوثی‌ها شود. اما بعد معلوم شد که این کشتی به صورت نمادین برای نشان دادن حمایت آمریکا از عربستان فرستاده شده و پنتاگون هیچ سخنی از سلاح‌های ایرانی نبرد.

اما داستان سلاح‌های ایرانی کاملا با اخبار گزارش شده چند ماه گذشته راجع به یمن هم‌خوانی داشت. طی چند ماه گذشته هر خبر راجع به درگیری یمن، حمایت ایران را نیز دربرداشت؛ این که ایران در حال حمایت مالی و سلاح از حوثی‌ها است تا نفوذ خود را در منطقه بیشتر کند.

جرالد فیرشتاین معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا هفته پیش در نطق خود در کنگره آمریکا گفت ایران از حوثی‌ها حمایت مالی،‌ اطلاعاتی، سلاح و آموزش کرده است. هر چند او اضافه کرد که جنبش حوثی‌ها کاملا توسط ایران کنترل نمی‌شود اما مدعی شد که تعامل آنان با ایران در سال گذشته به طور چشم‌گیری افزایش یافته است.

تمام ادعاها علیه حوثی‌ها بر مبنای این واقعیت است که حوثی‌ها دیدگاه مشترکی با ایران نسبت به آمریکا دارند و توانسته‌اند از مدل حزب الله برای اثربخشی خود در زمینه‌های سیاسی و نظامی استفاده کنند.

اما مرتبط دانستن پیشرفت نظامی حوثی‌ها با ایران و دریافت سلاح از آنان کاملا اشتباه است. آنان طی شش جنگ با نیروهای دولت یمن، نیروهای نظامی خود را از هیچ، به صد هزار نفر رسانده‌اند.

طی این جنگ‌ها نه تنها مهارت نظامی آنان افزایش یافته،‌ بلکه به مخازن عظیمی از سلاح در بازار سیاه یمن دست یافته‌اند. ابتدای سال،‌ سازمان ملل طی گزارشی اعلام کرد ۴۰ تا ۶۰ میلیون سلاح در یمن وجود دارد. هم‌چنین حوثی‌ها بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ میلادی سلاح زیادی از مقامات فاسد یمنی خریداری کرده‌اند.



رسانه‌های غربی پیوستن علی عبد الله صالح، رییس جمهوری پیشین یمن به حوثی‌ها را نادیده می‌گیرند. این اتحاد باعث به قدرت رسیدن آنان در سال قبل شد، نه پیوند آنان با ایران. صالح حتی پس از سرنگونی نیز کنترل ارتش را به دست داشت. حوثی‌ها تاسیسات نظامی را یکی پس از دیگری تصرف می‌کردند.


هدیه‌ای از طرف آمریکا

علی رغم اعلام عربستان مبنی بر آتش بس تهاجم علیه یمن، حمله‌ها پایان نیافته است. رسانه‌های غربی با پوشش جنگ یمن، سعی دارند این طور القا کنند که این یک جنگ نیابتی بین ایران و عربستان و آمریکا است.

در همین حین، حوثی‌ها توانستند به منبع ارزشمند سلاح که طی هشت سال گذشته به یمن فروخته می‌شد دست یابند. طبق اسناد پنتاگون، وزیر دفاع آمریکا از سال ۲۰۰۶ به بعد،۵۰۰ میلیون دلار جنگ‌افزار به ارتش یمن فروخته است. بیشتر این سلاح‌ها در حین جنگ به دست حوثی‌ها افتاده است.

رسانه‌های غربی، خبری از سلاح‌های آمریکایی در دست حوثی‌ها را منتشر نکردند و تنها به اخبار مرتبط با ایران پرداختند. یکی از این اخبار، کشف کشتی ایرانی به نام جهان ۱ بود که در سال ۲۰۱۳ توسط دولت هادی یافت شده و حامل کاتیوشا، آرپی‌جی۷ و دیگر ادوات جنگی بوده است. اما دولت هادی هرگز مدرکی ارائه نکرد که این کشتی از طرف ایران و برای حوثی‌ها فرستاده شده است. حتی بسیاری از سلاح‌های کشف شده ساخت ایران نیستند. شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که نتوانسته ادعاهای مربوط به کشتی جهان ۱ را تایید کند. رویترز ماه‌ها بعد به نقل از یک مقام امنیتی یمنی گفت . سلاح‌های ایرانی هم‌چنان از طریق دریا و آسمان به دست حوثی‌ها می‌رسد. همچنین رویترز مدعی شد یک مقام ارشد ایرانی گفته سرعت انتقال پول و سلاح بعد از تصرف صنعا افزایش یافته است. هم‌چنین صدها خدمه سپاه در حال آموزش حوثی‌ها هستند.

اما این ادعاها کاملا بی‌اساس است. گزارش فاش شده از مکاتبات دیپلماتیک آمریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی نشان می‌دهد دولت یمن سال‌ها در تلاش بوده تا آمریکا را متقاعد کند که ایران و حزب الله در حال حمایت از حوثی‌ها هستند اما هرگز نتوانسته این ادعا را ثابت کند.

بی‌شک پیوند بین حوثی‌ها و ایران وجود دارد. چون هر دو نسبت به نقش آمریکا و عربستان سعودی در یمن بی‌اعتماد بوده و یمنی‌ها نیاز به یک ایدئولوژی برای تقویت اعتقادی خود دارند. اما روند رسانه‌های غربی و ادعاهای پوچ کمک نظامی ایران به حوثی‌ها سردرگمی زیادی را در تحلیل‌های سیاسی دنیا به وجود آورده است.
نخست وزیر پاکستان گفت که چنانچه مرزها و امنیت پادشاهی آل سعود به خطر بیفتد، کشور وی با شدت پاسخ خواهد داد
ایسنا :  نواز شریف با بیان اینکه پاکستان شانه به شانه عربستان ایستاده و از آن حمایت می‌کند، گفت که ریاض هیچ لیست درخواستی به وی ارائه نکرده است و در صورتی که امنیت پادشاهی آل سعود به خطر بیفتد قاطعانه وارد عمل می‌شود.
نخست وزیر پاکستان پس از ورود به لندن گفت که اسلام آباد و ریاض روابط نزدیکی دارند و از ارتقای مناسبات استقبال می‌کنند. وی که در سفری یک روزه به عربستان رفته بود، گفت: چنانچه مرزها و امنیت پادشاهی آل سعود به خطر بیفتد، کشور وی با شدت پاسخ خواهد داد. 
 نواز شریف روز پنج شنبه در راس هیاتی عالی رتبه به همراه رئیس ارتش وارد عربستان شد و عمده گفت‌وگوهای دوجانبه درباره یمن بود و دو طرف درباره پیشنهاد پارلمان پاکستان به نواز شریف برای بی‌طرف ماندن درباره تحولات یمن بحث و رایزنی کردند.
از نگاه رژیم صهیونیستی هر توافقی که منجر به کاهش تنش میان ایران و غرب و افزایش نفوذ منطقه ای ایران شود مردود است. نگرانی اصلی این رژیم ارتباطی با توان هسته ای ایران و مفاد توافق نامه ندارد. هدف اصلی این رژیم وارد ساختن ضربه به محور مقاومت است.
سرویس بین الملل فردا: از نگاه رژیم صهیونیستی هر توافقی که منجر به کاهش تنش میان ایران و غرب و افزایش نفوذ منطقه ای  ایران شود مردود است. نگرانی اصلی این رژیم ارتباطی با توان هسته ای ایران و مفاد توافق نامه ندارد. هدف اصلی این رژیم وارد ساختن ضربه به محور مقاومت است. 

پس از ماهها مذاکره و چانه زنی میان جمهوری اسلامی ایران و گروه پنج بعلاوه یک، طی روزهای اخیر بیانیه ای توسط طرفین منتشر شد که محورهای کلی یک توافق جامع را در بر داشت. صدور این بیانیه عکس العمل های مختلفی را برانگیخت. یکی از معدود طرفهایی که از صدور آن ابراز نگرانی کرد رژیم صهیونیستی بود. کابینه امنیتی این رژیم طی نشستی که یک روز بعد از صدور بیانیه برگزار شد مخالفت خود را با آن اعلام کرد. 

نشست کابینه امنیتی در حالی برگزارشد که اوباما ساعاتی پس از صدور بیانیه لوزان با نتانیاهو تماس تلفنی برقرار کرده و دستیابی به بیانیه را یک پیشرفت مهم در مسیر ممانعت از مسلح شدن ایران به سلاح هسته ای توصیف کرده بود. اوباما حتی برای آرام ساختن نتانیاهو مدعی شد که این پیشرفت موجب کاهش نگرانی ها از حمایت ایران از تروریسم و تهدید ایران علیه اسرائیل نخواهد شد و امریکا همچنان متعهد به حفظ امنیت اسرائیل است.

اما نتانیاهو در همین مکالمه نیز به انتقاد از مذاکرات پرداخت. وی تاکید کرد که بشدت با توافق آتی با ایران مخالف است و چنین توافقی موجودیت اسرائیل را بخطر انداخته و موجب مشروعیت بخشی به عملکرد تهاجمی ایران در منطقه خواهد شد. وی همچنین به اوباما متذکر شد که این توافق خطرات رقابت هسته ای و جنگ را در منطقه افزایش میدهد و افزود بعقیده وی تنها راه حل موضوع ایران، اعمال فشار بیشتر با هدف دستیابی به توافق بهتر است.

سوالی که مطرح میشود اینست که مخالفت اسرائیل با توافق هسته ای واقعی است یا ساختگی و علت اعلام مخالفت چیست؟

بنظر میرسد مخالفت رژیم صهیونیستی با انگیزه های زیر صورت میگیرد.

1. شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد مخالفت صهیونیستها با توافق ایران و غرب یک تاکتیک مذاکراتی و تلاشی برای اعمال هر چه بیشتر فشار بر طرفهای غربی و بالا بردن سقف خواسته هاست. در جریان روند چند ماهه مذاکرات، طرفهای غربی همواره بر لزوم توجه به نگرانی های رژیم صهیونیستی و مطلع ساختن مقامات این رژیم از جزئیات مذاکرات تاکید کرده اند. فراموش نکنیم که در سالهای گذشته و هنگام تصویب قطعنامه های متعدد علیه کشورمان نیز مقامات غربی با استناد به تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله به ایران، صدور قطعنامه را عاملی جهت راضی ساختن صهیونیستها و ممانعت از حمله غافلگیرانه به تاسیسات هسته ای ایران معرفی میکردند.

2. طبیعی است که هر گونه توافقی حتی در شکل حداقلی( از لحاظ تعداد سانتریفیوژ فعال، میزان ذخیره سوخت، فعالیت مراکز هسته ای و غیره) در نهایت منجر به رفع بخشی از فشارها و تحریم ها و بروز گشایش هایی در اقتصاد ایران خواهد شد. چنین توافق حداقلی که علی القاعده مطلوب ایران نمیباشد با مخالفت صهیونیستها نیز روبرو میشود ( انطباق مواضع ایران و رژیم صهونیستی). از نگاه صهیونیستها نفس توافق، یک امتیاز بزرگ برای تهران محسوب شده و بزعم آنان ایران را از دامی که برای آن فراهم ساخته اند رها میسازد و لذا با آن مخالفت میکنند. بزعم آنان تحریمهای موجود تاثیرات گسترده ای بر اقتصاد ایران در ابعاد مختلف داشته و برای خارج ساختن نهایی این کشور از معادلات منطقه ای و فلج ساختن کامل آن نباید اجازه داد توافقی اگر چه ناقص صورت گیرد.

3. رژیم صهیونیستی وضعیت ایده آل منطقه را در قطع کامل نفوذ ایران در لبنان، سوریه، عراق و ... میداند. تاکید مکرر مقامات صهیونیستی بر لزوم فراگیر بودن توافق و گنجاندن مسائل منطقه ای در آن با این نگاه صورت میگیرد. نگرانی صهیونیستها از تغییر توازن منطقه ای  و افزایش قدرت و نفوذ ایران و بویژه حمایت از گروههای مقاومت است که طی رویاروییهای مختلف نه تنها در سطح منطقه قدرت پوشالی آن را آشکار ساخته بلکه در سطح داخلی نیز این رژیم را با چالشهای جدی اجتماعی و اقتصادی مواجه کرده است. هر گونه توافق میان ایران و غرب، زمینه افزایش این نفوذ را فراهم خواهد ساخت.

اما از نگاه طرف غربی و بویژه در قالب استراتژی جدید منطقه ای امریکا ایجاد نوعی مدل موازنه قوا با مشارکت عربستان، ایران و ترکیه یک الگوی ایده ال بحساب می آید که ضمن کنترل بلند پروازیهای عربستان و ترکیه و حتی صهیونیستها، این ظرفیت را دارد که بدون مداخله مستقیم امریکا نظم مورد نظر را ایجاد و حمایت کند. مواضع و عملکرد بظاهر ضد و نقیض امریکا در سوریه، عراق، یمن و سایر نقاط حساس منطقه موید این نظر است.

4. اصولا نگرانی اصلی تل آویو از ایران ارتباطی با توان هسته ای و ساخت سلاح ندارد. سندی که اخیرا در مورد برآورد امریکا از توانایی هسته ای این رژیم در سال 1987 منتشر شده ( یعنی بیست و هشت سال قبل) بیان میکند که اسرائیل در حال آزمایش سلاح هیدروژنی است که هزار بار از بمب اتم قویتر است. بعلاوه برخورداری رژیم صهیونیستی از صدها کلاهک هسته ای و نیز توان بالای متحدین این رژیم در دفاع از اسرائیل، عملا آن را در برابر هر گونه حمله هسته ای حفاظت میکند. لذا جنجال رسانه ای و تبلیغاتی صهیونیستها در زمینه دستیابی ایران به سلاح هسته ای تنها ابزاری است برای ممانعت از توافق و شواهد گوناگونی وجود دارد که غربیها نیز به این امر واقف هستند.

در مجموع میتوان نتیجه گرفت که توافق هسته ای در هر شکلی، بدلیل رفع پاره ای اختلافات ایران و غرب از یک سو و احتمال الگو برداری جهت حل مشکلات در سایر زمینه ها، با مخالفت رژیم صهیونیستی روبرو میشود. این رژیم تنها در صورتی از توافق استقبال میکند که علاوه بر محدود ساختن توان هسته ای ، سایر زمینه های ادعایی شامل تروریسم و گروههای مقاومت را در برگیرد و قدرت عمل منطقه ای ایران را نیز محدود سازد. 

اهداف واقعی موضع تل آویو در این زمینه را میتوان از محتوای توئیتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی بروشنی دریافت. نتانیاهو پس از صدور بیانیه لوزان و مکالمه تلفنی با اوباما در توئیتر خود نوشت: هر گونه توافقی باید توانایی هسته ای ایران را به عقب بازگرداند و این کشور را مجبور سازد که از حمایت از تروریسم و تجاوز دست بردارد. وی همچنین نقشه ای را ضمیمه کرد که نقاط ادعایی درگیری نظامی ایران در منطقه را مشخص میکند. 
 
احمد کیایی
کارشناس مسائل منطقه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد