سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز



سناتور دموکرات خانم دیان فاینشتاین یکی تهیه کنندگان این طرح در بیانیه ای گفت: اعمال تحریم های جدیدی علیه ایران مانع از تلاش های ما برای به کسب توافق سیاسی هسته ای با این کشور می شود.
11 عضو کنگره آمریکا با ارائه طرحی با هرگونه تحریم جدید علیه ایران مخالفت کردند.
به گزارش عصرایران به نقل از سایت اسکای نیوز عربی، 11 عضو مجلس سنای آمریکا شامل 10 سناتور دموکرات و یک سناتور مستقل با ارائه پیش نویس طرحی از مذاکرات هسته ای با ایران حمایت کردند.
در این طرح همچنین به شدت با هر گونه افزایش تحریم ها علیه ایران مخالفت شده است.
با این حال در این طرح آمده است در صورتی که مذاکرات هسته ای با ایران شکست بخورد یا این کشور تعهداتش را نقض کند کنگره آمریکا به سرعت تحریم های جدیدی را علیه تهران اعمال می کند.

طرح جدید در کنگره آمریکا: مخالفت با تحریم جدید ایران

این طرح برای مقابله با تلاش برخی از اعضای مهم کنگره آمریکا برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران مطرح شده است.این طرح تنها پس از تصویب در دو مجلس سنا و نمایندگان و امضای رئیس ایالات متحده آمریکا اجرایی می شود.
سناتور دموکرات خانم دیان فاینشتاین یکی تهیه کنندگان این طرح در بیانیه ای گفت: اعمال تحریم های جدیدی علیه ایران مانع از تلاش های ما برای به کسب توافق سیاسی هسته ای با این کشور می شود.
او به همراه سناتور کریس مرفی از تهیه کنندگان اصلی این طرح هستند.ایران و گروه 1+5 براساس توافق موقت ژنو، هم اکنون در حال مذاکره برای دست یابی به توافق جامع و نهایی درباره مسئله هسته ای تهران هستند.
براساس توافق موقت ژنو ایران از توسعه برنامه هسته ای اش خودداری می کند و گروه 1+5 نیز متعهد شد از افزایش تحریم ها علیه تهران جلوگیری می کند.گروه 1+5 شامل 5 عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، فرانسه، بریتانیا، چین و روسیه) به علاوه آلمان است.قبل از این شماری از اعضای مؤثر کنگره آمریکا با اکثریت جمهوری خواهان به دنبال اعمال تحریم های جدید علیه ایران هستند. باراک اوباما رئیس ایالات متحده آمریکا هم تهدید کرده است در صورت تصویب تحریم جدید علیه تهران، آن را وتو خواهد کرد.وزیران خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا به همراه مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در مقاله مشترکی در روزنامه واشنگتن پست از کنگره آمریکا خواستند از تحریم جدید علیه ایران خودداری کنند. 

تحلیل موسوی از عربستان بعد از استقرار کرکس‌های ریاض؛
شرایط و رفتار عربستان تندتر از گذشته خواهد شد. گروهی که الان در حال استقرار بر مناصب حکومتی عربستان هستند تندترین مواضع را نسبت به ایران و شیعیان و شاید بهتر بگوییم مواضع کلی تندتری را در خاورمیانه پی خواهند گرفت.
تغییرات عربستان به ضرر ایران استبه گزارش مشرق، در رقابت میان فرزندان عبدا.. و فهد؛ فرزندان فهد پیروز شدند. کارشناسان از سدیری ها (فرزندان فهد) با نام کرکس‌های ریاض نام می‌برند. ظاهراً آن‌ها قدرت را در دست گرفته‌اند و شرایط منطقه به سمت تندروی بیشتر حرکت می‌کند. امیر موسوی مدیر مرکز مطالعات استراتژیک ایران می‌گوید: «به هر حال ما تحلیل غلطی از شرایط عربستان داشتیم لابی‌های گسترده برخی گروه‌های آمریکایی در نهایت اسمی سلمان بن عبدالعزیز را بر تخت نشاند. ما در ایران پیش بینی به قدرت رسیدن سلمان را نکرده بودیم. واقعیت آن است که یک هیئت آمریکایی طی سه ماه اخیر دائماً به ارزیابی وضعیت عربستان پرداخته و گزارش‌های نگران کننده ای را به واشنگتن ارسال کرده است این هیئت طی این مدت عربستان را ترک نگفته و در صدد بوده است تا مخالفت‌های داخلی شاهزادگان را مدیریت نماید...» به دلایل شرایط خاص عربستان که بر قیمت نفت و امنیت منطقه تأثیر گذار است با امیر موسوی، رییس مرکز مطالعات استراتژیک و روابط بین الملل و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کردیم. مشروح مصاحبه امیر موسوی با ندای ایرانیان در ذیل آمده است:

برخی معتقدند با پادشاه شدن سلمان، شرایط منطقه خاورمیانه و عربستان تغییر گسترده ای نخواهد کرد. آیا رفتار سیاسی حاکمان سعودی تغییر پیدا خواهد کرد؟

شرایط و رفتار عربستان تندتر از گذشته خواهد شد. گروهی که الان در حال استقرار بر مناصب حکومتی عربستان هستند تندترین مواضع را نسبت به ایران و شیعیان و شاید بهتر بگوییم مواضع کلی تندتری را در خاورمیانه پی خواهند گرفت. در تحلیل‌های سیاسی و استراتژیک آنان کرکس‌های ریاض خوانده می‌شوند. پیش از این به نوعی توازن قوا میان دو ریشه مشخص از فرزندان عبدالعزیز برقرار بود کسانی که معتقد به تنش زدایی بودند به اصطلاح کبوتران ریاض در رسانه‌ها خوانده می‌شدند یعنی فرزندان فهد و گروهی که مقرن بن عبدالعزیز آن را نمایندگی می‌کرد. و کسانی که سلمان و نایف چهره شاخص آن‌ها هستند مواضع افراطی تری دارند. به اصطلاح کرکس‌ها خوانده می‌شوند.

این تغییر و جانشینی برای ایران قابل پیش بینی بود یا خیر؟

به هر حال ما تحلیل غلطی از شرایط عربستان داشتیم لابی‌های گسترده برخی گروه‌های آمریکایی در نهایت اسمی سلمان بن عبدالعزیز را بر تخت نشاند. ما در ایران پیش بینی به قدرت رسیدن سلمان را نکرده بودیم. واقعیت آن است که یک هیئت آمریکایی طی سه ماه اخیر دائماً به ارزیابی وضعیت عربستان پرداخته و گزارش‌های نگران کننده ای را به واشنگتن ارسال کرده است این هیئت طی این مدت عربستان را ترک نگفته و در صدد بوده است تا مخالفت‌های داخلی شاهزادگان را مدیریت نماید. آمریکایی‌ها یک بار در دوره ۵ ساله ولیعهدی سلطان بن عبدالعزیز پیش بینی کرده بودند که در صورت به قدرت رسیدن وی آل سعود به دلیل تندخویی سلطان دچار فروپاشی می‌شود و لذا وی در این اواخر منزوی بود کما اینکه فرزند او «بندر» متهم بود که درصدد کودتا علیه ملک عبدالله و بدست گرفتن پادشاهی برآمده است. در عین حال یک نقطه مبهم در این روند، برکناری «متعب» می‌باشد. متعب در سه سال آخر حکومت ملک عبدالله و بخصوص پس از کنار رفتن سلطان بن عبدالعزیز از قدرت زیادی برخوردار بود. وی در مقام وزیر گارد ملی پرونده‌های حساس خارجی نظیر پرونده عراق، پرونده سوریه، پرونده لبنان و پرونده مصر را در اختیار داشت و از طرف پادشاه به جلسات مهمی فرستاده می‌شد. متعب در همان روز مرگ پدر از کار برکنار شده و انتخاب فرزند سلمان بعنوان جانشین ولیعهد بیانگر آن است که وی از دور خارج شده است و این می‌تواند سرآغاز یک سلسله مباحث در درون آل سعود گردد. روند بیماری پادشاه عربستان و ناسازگاری مقرن با فرزندان ملک عبدالله می‌تواند شرایط جدیدی را در عربستان به وجود آورد به این نکته باید اضافه کرد که در درون وهابی‌ها هم فرقه‌هایی نظیر «سدیری ها» وجود دارند که با اداره امور توسط مقرن مخالف‌اند.

یعنی مقرن بن العزیز برکنار می‌شود؟

بله، به زودی مقرن برکنار خواهد شد و به عقیده من نایف بر تخت ولیعهدی خواهد نشست. مقرن می‌توانست به سمت بهبود روابط با ایران گام بردارد. معتقدم ایشان نمی‌تواند با جناح سدیری ها (کرکس‌ها) کار کند.

کمی در مورد نقشه سیاسی عربستان درشرایط کنونی توضیح می‌دهید؟

مقرن، متعب و التویجری رئیس دفتر سابق پادشاه فوت کرده عربستان گروهی را تشکیل می‌دادند. که نسبت به شرایط ایران بیشتری داشتند. تویجری برکنار شد، متعب هنوز رئیس گاردملی عربستان است اما منزوی شده است. مقرن هم به عنوان ولیعهد شرایط خوبی ندارد. برخی تندروها طی این یک ماه اخیر در ایران شرایط را برای سخت تر کرد. برخی رسانه‌ها عملاً با حمله‌های غیر حساب شده شرایط ما و طیف کبوترها در ریاض را بدتر کردند. محمد بن نایف که از مخالفان جدی ایران است اکنون وزیر دفاع و جانشین ولیعهد این کشور است. اکنون خاندان سدیری ها قدرت یافته‌اند و فرزندان ملک عبدالله را از قدرت بیرون کرده‌اند. سدیری ها به هفت برادر تنی از فرزندان ملک عبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان و همسر او حصه دختر احمد السدیری گفته می‌شود. این هفت تن به نام آل فهد هم مشهور اند. اینان رقیبان اصلی جناح شمری ها یا فرزندان عبدا... بودند. برآیند تغییرات اعمال شده در خانواده سلطنتی نشان می‌دهد جناح سُدیری ها با انجام تغییرات گسترده علیه مهره‌های کلیدی ملک عبدالله از جمله التویجری، جناح عبدالله (جناح الشمّری) را به حاشیه رانده و سدیری ها دوباره قدرت را قبضه کرده‌اند. به نظر می‌آید تحرکات گسترده ای علیه ایران در آینده صورت بگیرد. به هر حال رابطه فرزندان عبدا.. با آقای خاتمی و هاشمی در گذشته خوب بود فقط در زمان احمدی نژاد دچار بحران شد.

چرا معتقدید؛ نقشه سیاسی عربستان به ضرر ایران و امنیت منطقه رقم خورده است؟

به ضرر ایران رقم خورده است چون افراد تندروی بر مسند قدرت قرار گرفته‌اند که در گذشته نیز به دنبال برخورد با ایران، شیعیان و دخالت در عراق بودند. سدیری ها وابستگی زیادی با سلفی‌ها دارند. شرایط اگر این گونه ادامه پیدا کند شرایط منطقه طوفانی می‌شود و شرایط بدتری برای ایران، سوریه و عراق رقم می‌خورد. شِمِّری ها یا جناح ملک عبدالله. ملک عبدالله که به دنبال درگذشت فهد به عنوان پادشاه انتخاب شد، در رأس این جناح قرار داشت. وی برادر تنی ندارد و مادرش (فهده بنت عاصی الشمر) از قبیله بسیار بزرگ و با نفوذی در شمال عربستان به نام شمر است که دشمنان قدیمی قبیله ابن سعود هستند. ملک عبدالله علاوه بر آنکه علاقه خاصی به مسائل داخلی نشان می‌داد، بخش قابل توجهی از اوقاتش را با رهبران قبایل صرف می‌کرد. اصولاً ملک عبدالله مدافع ارزش‌های قبیله ای و متمایل به اجرای آن با یک ناسیونالیسم مدرن ولی با رویکرد محافظه کارانه بود. وی گروهی از شاهزادگان شاخه‌های فرعی آل سعود و تکنوکرات ها را اطراف خود گرد آورد و گارد ملی سعودی را تأسیس و به سلاح‌های سنگین و مدرن مجهز کرد. از وظایف مهم این گارد حمایت از تاج و تخت و سلطنت عربستان است. عبدالله پس از رسیدن به قدرت با تقویت هم پیمانی خود با شاهزادگان همسو و برادران ناتنی غیرسدیری خود از یک سو و گماردن فرزندان خود به مسئولیت‌های مهم، به تقویت جایگاه و موقعیت طرفدارانش در ساختار قدرت آتی کشور اقدام کرد. او با انتصاب فرزندانش به ریاست گارد ملی و عبدالعزیز به قائم مقامی وزارت خارجه نشان داد به دنبال تثبیت جایگاه فرزندان خود در ساختار قدرت عربستان است. عبدالله تا مدت‌ها رهبری جناح ضدآمریکایی را در خانواده سلطنتی نیز برعهده داشت و رفتار وی پس از رسیدن به تخت پادشاهی در ارتباط با همکاری و روابط نزدیک تر با واشنگتن، حاکی از تعدیل مواضع او بود. فرزندان و نوادگان عبدالله، شاهزاده مشعل بن عبدالعزیز (رئیس شورای بیعت)، عبدالله بن عبدالعزیز (مشاور پادشاه)، مقرن بن عبدالعزیز (مشاور ارشد پادشاه و جانشین قبلی ولی عهد و ولی عهد کنونی و رئیس سابق سازمان اطلاعات خارجی) و مشاری بن سعود (امیر منطقه باحه) از دیگر چهره‌های برجسته حامی جناح غیرسدیری ها به شمار می‌روند. حالا با تغییرات انجام شده در خانواده سلطنتی، شرایط به ضرر جناح عبدالله شده است و نیروهای سدیری بار دیگر پس از 10 سال در حال قبضه کردن قدرت هستند. با این وضعیت، به نظر می‌رسد آن‌ها اجازه نخواهند داد که چهره‌های اصلی جناح عبدالله از جمله متعب بن عبدالعزیز پسرش و خالد التویجری رئیس دفتر او، سهم چندانی از تقسیم قدرت در عربستان پس از ملک عبدالله داشته باشند.منبع: ندای ایرانیان


طی روزهای گذشته و پس از پیروزی تیم ملی عراق بر ایران، تصاویری از به آتش کشیدن پرچم ایران در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
آیا مردم عراق پس از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورشان، پرچم ایران را آتش زدند؟طی روزهای گذشته و پس از پیروزی تیم ملی عراق بر ایران، تصاویری از به آتش کشیدن پرچم ایران در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.

به گزارش «انتخاب»، در توضیح این عکس ها که در شبکه های اجتماعی از جمله وایبر انتشار گسترده ای یافته، آمده است: آتش زدن پرچم ایران توسط مردم عراق پس از پیروزی در مقابل تیم ملی فوتبال ایران.

این درحالی است که براساس اطلاعات بدست آمده، این تصاویر مربوط به 4 سال پیش است و افرادی که در حال سوزاندن پرچم ایران هستند، تروریست ها در سوریه هستند نه مردم عراق.

براساس این گزارش، پس از انتشار وسیع این تصاویر در شبکه های اجتماعی، پیام ها و عکس های تحقیر کننده ای از عراق توسط برخی، در واکنش به سوزاندن پرچم کشورمان منتشر شده است.

حیدر الخویی از پژوهشگران عراقی مرکز "چتم هاوس" در انگلیس در واکنش به انتشار این تصاویر، در صفحآیا مردم عراق پس از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورشان، پرچم ایران را آتش زدند؟ه ی توییتر خود نوشت: این عکس ها می تواند مونتاژ و ادیت شده باشد، در واقع امکان ندارد که مردم عراق دست به چنین کاری بزنند.وی افزود: مردم عراق حتی پرچم داعش را هم آتش نمی زنند، چراکه روی آن، کلمه «لا اله الا الله» نوشته شده است.

به باور کارشناسان و تحلیلگران، انتشار گسترده این تصاویر در شبکه های اجتماعی با هدف ایجاد اختلاف میان ملت ایران و عراق است که همواره روابط نزدیک و خوبی با یکدیگر داشته اند. 






محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روز یکشنبه گفت نزدیکی وی به عربستان سعودی ، رقیب منطقه ای ایران ، پس از مرگ حاکم این کشور « ضروری » بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ظریف: نزدیکی ام به عربستان پس از مرگ «ملک عبدالله» ضروری بود

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روز یکشنبه گفت نزدیکی وی به عربستان سعودی ، رقیب منطقه ای ایران ، پس از مرگ حاکم این کشور «ضروری» بود.
به گزارش «انتخاب» به نقل از آسوشیتدپرس ؛ ایران که یک قدرت شیعه است با عربستان سعودی که تحت حاکمیت مسلمانان سنی مذهب است، بر سر برخی مسائل در خاورمیانه از جمله جنگ داخلی کنونی در سوریه ، ناآرامی ها در یمن و اعتراض ها در بحرین اختلاف نظر دارد.
با این حال محمد جواد ظریف یکی از نخستین مقامات خارجی بود که پس از مرگ ملک عبدالله پادشاه فقید عربستان سعودی به این کشور رفت.

ظریف ابراز امیدواری کرد نزدیکی وی به عربستان سعودی زمینه ساز همکاری بیشتر تهران و ریاض در همه 
زمینه ها در این منطقه بسیار حساس باشد.
وی این اظهارات را در کنفرانس خبری مشترک با وسنا پوسیچ وزیر امور خارجه کرواسی بیان کرد.



رؤیاهای تازه توکیو؛
سیاست رقابتی ژاپن، زمانی آشکارتر می‌شود که توکیو در مسئله‌ای مانند سوریه دخالت می‌کند که معمولاً ارتباطی با این کشور ندارد. این رفتار برای جلب رضایت کشورهای غربی برای پذیرش بازیگری آن در خاورمیانه و آفریقا است.
گروه بین‌الملل مشرق - ژاپن که پیش از جنگ جهانی دوم ابعادی از دوران استعمارگری را در تاریخ خود دارد و همچنان هنوز برخی از کشورهای منطقه از جمله کره و چین نگاهی بدبینانه به آن دارند، پس از جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در این کشور از سوی آمریکا، به نوعی در انزوای نظامی قرار گرفت. ژاپن محور برنامه‌های خود را بر اساس توسعه اقتصادی بنا نهاد و تلاش کرد در این حوزه به قدرت جهانی مبدل شود که تا حدود زیادی به این امر رسید.

چرا ژاپن در تحولات سوریه مداخله می‌کند
این روند تا سال 2001 و حوادث 11 سپتامبر ادامه یافت، اما مشارکت ژاپن در قالب حمایت از ائتلاف آمریکایی ضد تروریسم در افغانستان ابعاد جدیدی را پیش روی نظامی‌گری ژاپن نهاد. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا 47 هزار نیروی نظامی در این کشور مستقر کرده است و این روند همچنان ادامه دارد، با این وجود ژاپن به مرور خود را برای رهایی از سلطه نظامی آمریکا آماده می‌سازد. با توجه به دکترین راهبردی آمریکا و ناتو مبنی بر رویکرد به شرق، این فرصت برای ژاپن ایجاد شد تا به عنوان محور راهبرد آنان نقش ایفا کند.
ثبات امنیتی و اقتصادی ژاپن زمینه‌ساز آن شده تا به نسبت کره‌جنوبی، از جایگاه برتری در راهبرد نظامی غرب کسب کند، هر چند آمریکا برای احیای نظامی‌گری در فیلیپین، اندونزی، میانمار و حتی ویتنام برنامه‌های مدونی طراحی کرده است.
در مهم‌ترین تحول در حوزه نظامی ژاپن در حالی که پیش از این آمریکا تسلیحاتی همچون سامانه راداری را در این کشور مستقر کرده، در تاریخ 24 دی ماه دولت ژاپن، بزرگ‌ترین بودجه دفاعی این کشور را شامل برنامه خرید هواپیماهای شناسایی، پهپادها و جنگنده‌های اف ـ35 برای مقابله با چین در منطقه به تصویب رساند.
کابینه «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن حدود پنج تریلیون ین (42 میلیارد دلار) از بودجه بی‌سابقه ۳/۶۹ تریلیون ینی خود در سال 2015 را (814 میلیارد دلار) به بودجه دفاعی اختصاص داد که این مبلغ بیشترین بودجه نظامی در طول 70 سال گذشته این کشور است. این افزایش بودجه دفاعی، سومین بار است که در دولت آبه رخ می‌دهد. وی در دسامبر 2012 به سمت نخست‌وزیری ژاپن رسید و به 11 سال کاهش بودجه دفاعی پایان داد. آبه تمایل دارد با وجود متعهد ماندن به نتایج جنگ جهانی دوم، ارتش ژاپن، نقش مهم‌تری را ایفا کند.

چرا ژاپن در تحولات سوریه مداخله می‌کند
راهبردهای دفاعی ژاپن در پی افزایش تنش‌ها در جزایر دریای چین شرقی در دسامبر 2013 بازبینی شد. قایق‌های گشت‌زنی چین معمولاً در حوالی این جزایر دیده می‌شوند؛ جزایری که به «سنکاکو» معروف هستند. نخست‌وزیر ژاپن پیش از این نیز تلاش کرده بود قوانین آشتی کشور را تغییر داده و محدودیت‌های این قوانین بر نیروهای ملی نظامی را کاهش دهد، اما پشتوانه کافی برای این امر مهیا نشد. با بازخوانی قانون اساسی ژاپن که به اساسنامه صلح‌جویی ژاپن مشهور است، دولت ژاپن به این نتیجه رسید که این قوانین به ارتش ژاپن این اجازه را می‌دهد به کمک متحدانش که تحت حمله قرار دارند، بیاید.
بررسی رفتارهای نظامی ژاپن نشان می‌دهد که از سال 1385 تغییراتی اساسی اما‌ آرام در حوزه نظامی این کشور ایجاد شده است.پس از جنگ جهانی دوم، آنها با تصویب اصل 9 و 66 قانون اساسی، رسماً تشکیل ارتش و وزارت دفاع را غیر قانونی و سازمان دفاع ملی را به عنوان مرجع حفظ امنیت تعیین کردند. بر اساس آخرین تصمیمات اتخاذ شده از سوی دولت و پارلمان ژاپن در سال 1385، اصول 9 و 66 که مانع تشکیل ارتش می‌شوند، حذف و رسماً تشکیل وزارت دفاع اعلام شد. در کنار آن مصوب شد تا نیروهای امنیتی در قالب ارتش شکل گرفته و تجهیز آن به ادوات روز، بخشی از سیاست‌های دفاعی را شامل شود. این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که اولاً؛ مردم ژاپن دیگر پذیرای حضور نیروهای آمریکایی در کشورشان نبوده و خواستار پایان اشغالگری شده‌اند. این در حالی است که واشنگتن مهم‌ترین بهانه حضور را حمایت از امنیت ژاپن به دلیل ضعف نظامی آن عنوان کرده است.

چرا ژاپن در تحولات سوریه مداخله می‌کند
ثانیاً؛ دولتمردان توکیو دریافته‌اند که در عصر حاضر، عدم داشتن توانایی نظامی مانع حضور آنها در عرصه جهانی می‌شود، چنانکه یکی از عوامل نپذیرفتن آن در شورای امنیت (عضو دائم) ضعف نظامی آن عنوان شده است. بر این اساس، تقویت توان نظامی برای ایفای نقش یک ابرقدرت (در کنار بعد اقتصادی) امری الزام‌آور برای آنها قلمداد می‌شود. با توجه به این اصول، دولتمردان ژاپن فعالیت‌های خود را برای توسعه نظامی آغاز کردند، در حالی که برای اجرای آن چند سناریو را در نظر گرفتند:

الف) از مهم‌ترین بهانه‌های ژاپن برابر توسعه نظامی تأکید بر سیاست نظامی‌گرایانه چین است.

ب) برنامه هسته‌ای کره‌شمالی و تلاش آن برای دستیابی به موشک‌های دوربرد، عامل دیگری برای تقویت نظامی ژاپن است.

ج) ایجاد رقابت تسلیحاتی در کل شرق آسیا، به‌ویژه از جانب کره‌جنوبی، اندونزی، مالزی، فیلیپین و حتی روسیه، از نکات برجسته در منطقه است.

د) ژاپن در سال‌های اخیر به‌ویژه با جنگ عراق و افغانستان، حضور نظامی در عرصه جهانی را سرلوحه خود قرار داده‌ است. در این چارچوب آنها با قرار گرفتن در کنار آمریکا و نیز نیروهای سازمان ملل برای تحقق این مهم تلاش می‌کنند.هـ) در سال‌های اخیر مخالفت‌های مردمی با حضور آمریکا در ژاپن شدت یافته است. در نقطه مقابل، تمام تلاش آمریکا این است که پایگاه ژاپن را حفظ کند. در این وضعیت، توکیو در سیاستی امتیازگیرانه به بهانه حفظ پایگاه‌های واشنگتن، رضایت آنها را برای تشکیل نیروهای نظامی کسب می‌کند.

چرا ژاپن در تحولات سوریه مداخله می‌کند
ورود به عرصه غرب آسیا (خاورمیانه) از دیگر اهداف ژاپن است، چنانکه شینزو آبه نخست‌وزیر در اواخر دی ماه سفری دوره‌ای به منطقه داشته است. نخست‌وزیر ژاپن جمعه 26 دی ماه توکیو را برای سفر یک هفته‌ای خود به مصر، اردن و سرزمین‌های اشغالی ترک کرد. نخست‌وزیر ژاپن نسبت به نتایج اسفناک گسترش تروریسم در خاورمیانه به جهانیان هشدار داد و اعلام کرد: این کشور حدود 200 میلیون دلار کمک غیرنظامی به کشورهای درگیر با داعش و 2/5 میلیارد دلار کمک غیرنظامی به خاورمیانه اختصاص می‌دهد.

بررسی ابعاد این سفر نشان می‌دهد که ژاپن به دنبال حضور در روند سازش است تا بتواند از آن به عنوان ابزاری برای تقویت موقعیت خود میان صهیونیست‌ها و اعراب بهره گیرد. به احتمال زیاد، اجرایی ساختن خط‌آهن سرزمین‌های اشغالی تا اردن، محور این رایزنی است.
از سوی دیگر ژاپن نیز مانند بسیاری از کشورها از تزلزل آمریکا در منطقه مطلع شده و تلاش دارد تا در رقابت منطقه حضور داشته باشد. ژاپن به مانند کشورهای اروپایی، چین و روسیه به دنبال بازار بزرگ منطقه خاورمیانه، به ویژه در حوزه فروش تسلیحات به کشورهای عربی و مشارکت در استخراج نفت آنهاست. ژاپن در حال احیای دوران حضور نظامی و سیاسی در جهان است و گام‌هایی نیز برداشته است، در حالی که سعی دارد تا با همگرایی با آمریکا و اروپا، از تحریک آنها جلوگیری کند. ژاپن اردوگاه غرب را محور برنامه‌های خود قرار داده، در حالی که در نهایت سیاست رقابت با آنها را در دستور کار دارد، هر چند که در ظاهر ادعای رقابت با چین و روسیه را مطرح می‌کند.

چرا ژاپن در تحولات سوریه مداخله می‌کند
این امر زمانی آشکارتر می‌شود که ژاپن در مسئله‌ای مانند سوریه دخالت می‌کند که معمولاً ارتباطی با این کشور ندارد. این رفتار برای جلب رضایت کشورهای غربی برای پذیرش بازیگری آن در خاورمیانه و آفریقاست. سفر آبه را باید گامی مهم در این عرصه دانست که با ژست‌های ظاهری تلاش برای حل مسئله فلسطین و مبارزه با تروریسم صورت می‌گیرد.



روزنامه انگلیسی با اشاره به مواضع اخیر مقامات آمریکایی نوشت:‌«آمریکا موضعش در قبال سوریه را تغییر داده و دیگر بر کنار رفتن بشار اسد تاکیدی نمی‌کند.»

به گزارش مشرق، یک روزنامه انگلیسی در گزارشی درباره مواضع اخیر آمریکایی‌ها تاکید کرد که دیگر خلع بشار اسد از قدرت در سوریه اولویت واشنگتن نیست.

روزنامه «گاردین» در گزارشی تحت عنوان «آمریکا موضع خود درباره تغییر رژیم سوریه را تغییر می‌دهد و برداشتن تهدید داعش اولویت اصلی می‌شود»، به بررسی تغییر مواضع اخیر مقامات آمریکایی پرداخت.

در گزارش این روزنامه انگلیسی آمده است:‌«واشنگتن همچنان امیدوار است بشار اسد از قدرت خلع شود اما دیگر بر این موضوع به عنوان پیش شرط صلح در سوریه تاکید نمی‌کند».

در ادامه گزارش می‌خوانیم: «حمایت آمریکا از مذاکرات صلح سوریه به میزبانی دولت روسیه در مسکو(طی هفته جاری) به عنوان مدرک و شاهد بیشتری از این موضوع است که دولت اوباما به آرامی و بی سر و صدا درخواست طولانی مدت خود درباره کناره‌گیری بشار اسد به عنوان هر گونه راه‌حلی را کنار گذاشته است».

 گاردین همچنین نوشت: «روسیه با همراهی ایران از اسد حمایت کرده است. آمریکا و مخالفان در تبعید سوریه(خارج نشین) با حمایت انگلیس،‌اتحادیه اروپا،‌ترکیه و عربستان سعودی هم بر این تاکید داشته‌اند که صلح تا زمانی که اسد در قدرت است،‌ دست یافتنی نیست».

این روزنامه با اشاره به اظهارات قبلی مقامات آمریکایی نوشت:‌«جان کری اواخر ماه اکتبر گفته بود که تا زمان باقی بودن بشار اسد در قدرت سوریه، صلحی در کار نخواهد بود اما اکنون وزیر خارجه آمریکا لحن خود را تغییر داده است. او در دیدار با نماینده ویژه سازمان ملل درباره سوریه اشاره‌‎ای درباره تغییر رژیم نکرد».

گاردین می‌نویسد:‌«تاکید کری بر تهدید تروریسم داعش، موضوع مهمی برای فهم تغییر رویکرد کاخ سفید است. شکست داعش به اولویت اصلی و مهم منطقه‌ای دولت اوباما تبدیل شده است البته توافق هسته‌ای در صورتی که واشنگتن و تهران در قبال سوریه بتوانند توافق کنند، شانس بیشتری خواهد داشت».منبع: فارس


نتانیاهو افزود: اولویت من، وادار کردن آمریکا و دیگر قدرت های بین المللی به عدم مذاکره با ایران دربار توافق هسته ای با این کشور است توافقی که می تواند اسرائیل را در معرض خطر قرار دهد.
نتانیاهو: به احتمال زیاد ایران و 1+5 در چند هفته آینده توافق می کنند/ این علیه اسرائیل استنتانیاهو گفت به احتمال زیاد در چند هفته آینده ایران و 1+5 به توافق هسته ای می رسند و این توافق علیه اسرائیل است.
به گزارش عصرایران، رویترز به نقل از رسانه های اسرائیلی نوشت: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل با دفاع از تصمیمش برای پذیرش دعوت سخنرانی در کنگره آمریکا بدون هماهنگی با اوباما گفت: من تعهد اخلاقی دارم تا از هر فرصتی برای مطرح کردن مسئله ایایران که علیه اسرائیل خطر نابودگری است استفاده کنم.
به دنبال سخنرانی سالانه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنگره این کشور و دفاع از مذاکرات هسته ای با ایران، کنگره آمریکا بدون هماهنگی با اوباما از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر برای سخنرانی در کنگره درباره ایران دعوت کرد. نتانیاهو هم بی درنگ این دعوت را پذیرفت اما کاخ سفید با انتقاد از این دعوت اعلام کرد اوباما دیداری با نتانیاهو نخواهد داشت.
نتانیاهو افزود: اولویت من، وادار کردن آمریکا و دیگر قدرت های بین المللی به عدم مذاکره با ایران دربار توافق هسته ای با این کشور است توافقی که می تواند اسرائیل را در معرض خطر قرار دهد.
نخست وزیر اسرائیل افزود: به احتمال زیاد قدرت های بزرگ و ایران در هفته های آینده به توافقی هسته ای می رسند. این توافق باعث می شود ایران به کشوری قادر به ساخت سلاح هسته ای تبدیل شود. این موضوع موجودیت اسرائیل را به شدت در معرض خطر قرار می دهد.
او گفت: به عنوان نخست وزیر اسرائیل متعهدم همه تلاش ها را برای جلوگیری از دست یابی ایران به بمب اتمی به کار بگیرم؛ بمب اتمی که اسرائیل را مورد هدف قرار می دهد. این تلاش ها، جهانی است و به هر جایی که برای مطرح کردن مسئله اسرائیل دعوت شوم می روم و از آینده و موجودیت اسرائیل دفاع خواهم کرد.
ایران و گروه 1+5 هم اکنون در حال مذاکره برای دست یابی به توافق هسته ای جامع هستند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد