«مذاکرات هستهای ایران: مذاکره برای یک توافق بد؟» عنوان یکی از جلسات استماعی است که در کنگره آمریکا درباره توافق احتمالی هستهای با ایران برگزار شده است. نظرات ماتیو مکاینیس از مؤسسه امریکن اینترپرایز در این باره توصیف نسبتا دقیقی از نگاه محافل داخلی آمریکا به مذاکرات هستهای با ایران و تأثیر آن بر آینده منطقه است.
به گزارش «تابناک»، مکاینیس در متن مفصلی که در ادامه آمده، ابتدا به ویژگیهای توافق خوب برای آمریکا پرداخته و سپس تلاش کرده رفتار ایران در مذاکرات و ریشههای آن را تجزیه و تحلیل کند. بعد از آن خطرات یک توافق بد برای آمریکا را برشمرده و در پایان چند مورد را به سیاستمداران آمریکایی توصیه کرده است.
مؤلفههای یک توافق قابل قبولبه اعتقاد تحلیلگر مؤسسه آمریکایی، علائم موجود از مذاکرات ایران و ۵+۱ نشان میدهد که احتمالا توافق جامع تا مهلت تعیین شده (۲۴ نوامبر) به دست نخواهد آمد. در موضوعاتی مانند غنیسازی ایران، جدول زمانی برداشته شدن تحریمها، دوره زمانی رژیم جدید نظارت بر برنامه هستهای ایران و نیز روش پاسخگویی به آژانس در موضوع جنبههای احتمالی برنامه هستهای ایران اختلاف زیادی بین دو طرف وجود دارد.
آن چیزی که محتملتر به نظر میرسد، تمدید گفتوگوها همراه با چهارچوبی بازبینی شده از توافق جامع نهایی مبتنی بر برنامه اقدام مشترک به دست آمده در یک سال موسوم به توافق ژنو پیش خواهد بود.
البته هر دو طرف سیگنالهایی از علاقه جدی خود به رسیدن به توافق نشان دادهاند و همین، احتمال رسیدن به توافق در آخرین لحظات را زنده نگاه میدارد. چنین وضعیتی برای طرف آمریکایی این مسأله را مطرح خواهد کرد که آیا در رسیدن به هدف اعلام شده در جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هستهای موفق خواهد بود یا خیر؛ شرایط فعلی زمینهساز یک توافق بد است.
بنابراین، توافق خوب یعنی توافقی که واقعا به نفع آمریکا و متحدانش باشد، چگونه توافقی است؟ کانون و محورهای چنین توافقی را میتوان به زبانی ساده بیان کرد: رژیمی از نظارت بر برنامه هستهای ایران که مدیریت آن در دست آژانس باشد تا اطمینان حاصل شود که ایران نتواند به سوی سلاح هستهای برود و مکانیزمی روشن برای اعمال مجدد تحریمها در صورت پایبند نبودن ایران به تعهداتش. شکافتن این موضوع به چند مؤلفه منجر خواهد شد که آمریکا باید در مذاکرات بر آن اصرار داشته باشد؛
ـ طولانی کردن زمان مورد نیاز ایران برای تهیه مواد لازم در ساخت یک سلاح هستهای با استفاده از ذخایر موجود به شش تا دوازده ماه. با فناوری فعلی ایران، این امر بدان معناست که تعداد سانتریفیوژهای ایران با برچیدن و نه جدا کردن آنها از هم به حدود ۵هزار ماشین و در حالت ایدهال به۲هزار دستگاه کاهش یابد، ولی با توجه به اینکه سانتریفیوژهای ایران در حال توسعه و مدرن شدن هستند، باید روشهای جدیدی برای تأمین این هدف در نظر گرفته شود.
ـ ذخایر موجود اورانیوم غنیشده ایران و به ویژه ذخایری که تا 20 درصد غنی شده و همچنین اورانیوم طبیعی ایران باید کاهش بیشتری بیابد.
ـ تضمین اینکه قبل از برداشته شدن همه تحریمهای مرتبط با مسأله هستهای علیه ایران، به سؤالات آژانس در باره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران پاسخ داده شود.
ـ تضمین مسدود شدن مسیر ساخت سلاح هستهای با استفاده از پلوتونیوم
ـ حفظ و اعمال محدودیتها برای جلوگیری از دستیابی ایران به فنآوریهای ممنوعه هستهای و موشکی
ـ تضمین اینکه رژیم بازرسیها کارآمد است و اینکه دوره این کار طولانی و در حالت ایدهال بین ۱۵ تا ۲۰ سال باشد.
ـ جلوگیری از اینکه برداشته شدن تحریمها علیه ایران در موضوع هستهای باعث تضعیف تحریمهای حقوق بشری و ناشی از تروریسم علیه ایران شود.
ـ محکمترین معیارها برای اطمینان از اینکه این محدودیتها بر برنامه هستهای ایران قابل بازگشت نباشد.
برداشت مؤسسه اینترپرایز از محاسبات ایران در مذاکراتمکاینس در این باره نوشته است: اگر ایران در این ادعای خود صادق باشد که تمایلی به ساخت سلاح هستهای ندارد، معیارهای فوق میتواند تضمین کند ایران امکان کافی برای کار در حوزههای انرژی، پزشکی و تحقیقاتی را خواهد داشت، ولی تاکنون ایران به قطعنامههای شورای امنیت در محدود کردن برنامه هستهای خود بیتوجه بوده و به سؤالات آژانس در باره پیشینه برنامه هستهای خود پاسخهای مناسب نداده است.
مهمترین نگرانی آمریکا در مذاکرات هستهای باید این باشد که ایران سیاستهای محوری برنامه هستهای خود را تغییر نداده باشد. واضح است که بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، ایران علاقه خود به یافتن راه حلی برای پایان یافتن تحریمها و کاهش تنش در روابط با غرب بر سر موضوع هستهای را نشان داده است، ولی رژیم ایران هنوز تصمیمی استراتژیک برای عادی کردن وضعیت برنامه هستهای خود و تضمین کاملا صلحآمیز بودن آن نگرفته است. اگر ایران چنین تصمیمی گرفته بود، به جای مانع شدن در مسیر بازرسی آژانس از مجتمع نظامی پارچین، از چنین کاری استقبال میکرد.
به همین سبب است که بین این مذاکرات و رفتار سابق کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و لیبی شباهتی وجود ندارد و یا اینکه بسیار نادر است. در این دو مورد، حکومتهای دو کشور به طرز آشکاری سیاستهای هستهای خود را تغییر دادند. مسأله این است که در ایران، رهبری نظام به صراحت گفته که کشور قصد برگشتن از مسیر پیشرفتهای هستهای خود را ندارد، ایران کشوری با قابلیتهای هستهای است و قصد دارد به توسعه تواناییهای خود ادامه دهد.
فهم دلیل آمدن ایران به پای میز مذاکره، میتواند به ارزیابی از حرکتهای بعدی ایران در صورت رسیدن به توافقی خوب یا بد و یا به نتیجه نرسیدن مذاکرات کمک کند. به رغم اینکه کارزار انتخاباتی سال گذشته روحانی تا حد زیادی بر کاهش تنش در روابط غرب و کاهش فشار تحریمها متمرکز بود ولی عدهای در غرب نمیتوانستند پیشبینی کنند که چرا رهبری ایران مجوز مذاکرات مستقیم با آمریکا را صادر کرده است.
چندین دلیل برای حمایت آیتالله خامنهای از مذاکرات وجود دارد. عامل اول میتواند فشار تحریمها باشد. دوم اینکه رهبر و رئیسجمهور ایران سابقه طولانی از همکاری برای مدیریت برنامه هستهای ایران دارند و رهبری به روحانی به عنوان یک مذاکرهکننده اعتماد دارد. سوم اینکه از مدتها پیش از احتمال بروز پدیده داعش مطلع بود و تلاش دارد نیروی خود را برای غلبه بر این چالس متمرکز کند. چهارم اینکه رهبری ایران میداند رئیسجمهور آمریکا با دست برداشتن از درخواست تعطیلی برنامه غنیسازی ایران شانس غلبه بر بنبست در مذاکرات را افزایش داده است، پنجم اینکه ارزش استراتژیک دستیابی به سلاح هستهای برای ایران به دلیل پیشرفت تواناییهای نظامی متعارف ایران به ویژه در حوزه دفاع دریایی و موشکهای بالستیک کاهش یافته است. آخرین و احتمالا مهمترین دلیل حمایت رهبری ایران از مذاکرات هستهای به این دلیل است که برنامه هستهای ایران از حیث قابلیتهای فنی نهایتا به جایی رسیده است که دیگر نمیتوان آن را به عقب برگرداند.
به همین دلایل است که ایران پای میز مذاکره آمده و زمانی که ایران میتواند با ماشینهای غنیسازی پیشرفتهتر خود، با سرعت و آسانی بیشتر، اورانیوم را غنی کند، دست برداشتن از بخشی از ذخایر اورانیوم غنی شده برای این کشور آسانتر خواهد بود.
تحلیلگر مؤسسه اینترپرایز در ادامه مدعی میشود که کاهش قیمت نفت، مشکل ظهور داعش و نگرانی از تلاشهای جدید اسرائیل برای آسیب زدن به برنامه هستهای ایران، همچنان ایران را مشتاق رسیدن به توافق هستهای نگاه داشته است.
خطرات یک توافق بد برای آمریکا از نگاه مؤسسه اینترپرایزتحلیلگر مؤسسه اینترپرایز در ادامه به بررسی خطرات یک توافق بد برای آمریکا پرداخته است؛ یعنی توافقی زمان گریز هستهای ایران را به حداقل شش ماه افزایش ندهد، به جنبههای احتمالی برنامه هستهای ایران نپردازد، رژیم شفافیت سختی را شامل نشود، تنها محدودیتهای کوتاه مدت قابل برگشتی را علیه ایران اجرایی کند و باعث تضعیف تحریمها در دو موضوع تروریسم و حقوق بشر هم بشود.
از نگاه وی مهمترین خطر نگرانی کشورهای منطقه و دوستان آمریکا از آینده برنامه هستهای و قابلیت ایران برای ساخت سلاح هستهای است. این امر تعهد امریکا به متحدانش برای کشف و جلوگیری از قصد ساخت سلاح توسط ایران را با سوءظن مواجه خواهد کرد و ممکن است به تصمیمات خطرناکی مانند اراده ترکیه و عربستان برای پیگیری ساخت سلاح هستهای منجر شود و یا اینکه کشورهای منطقه را وادار کند با ایران وارد تعاملات امنیتی شوند که به نفع آمریکا نیست.
توافق بد همچنین منابع مالی زیادی را در اختیار ایران قرار میدهد تا برنامههای خود را منطقه و از جمله در عراق، شام، یمن، افغانستان، آفریقا و هر جای دیگری بهتر پیگیری کند که این اهداف همواره در جهت مخالف منافع آمریکا بوده است. در این صورت آمریکا اهرمهای کمتری برای مقابله با ایران خواهد داشت.
در بدترین سناریو، آمریکا با ایرانی دارای قابلیت هستهای مواجه خواهد بود که روشهای معمول مهار و بازدارندگی در برابر آن ناکارآمد خواهند بود.
توصیههایی برای سیاستگذاران آمریکاییمکاینیس که در کنار دیوید آلبرایت و ری تکیه مدعوین کنگره برای بحث در این باره بودهاند، در انتها به توصیههای زیر را برای پرهیز از افتادن در دام یک توافق بد با ایران بر شمرده است:
ـ به یاد داشته باشید که ایران بیشتر از آمریکا به توافق نیاز دارد. طرف غربی باید موضعی سخت اتخاذ کند و فراموش نکند که موضع برتری دارد.
ـ تأکید بر بازگشت سریع به تحریمها در صورت عدم پایبندی ایران به توافق و حتی طرح احتمال استفاده از گزینه نظامی
ـ بحث علنی کنگره و دولت درباره مجموعه تحریمهایی که حتی با اجرای توافق جامع هستهای علیه ایران باقی خواهد ماند، به ویژه اینکه سهلانگاری در برداشتن تحریمهای مالی دست سپاه قدس را بسیار باز خواهد گذاشت. دولت و کنگره باید تأکید کنند که برداشته شدن تحریمهای مربوط به مسأله حقوق بشر و حمایت از تروریسم، مسألهای جدا خواهد بود.
ـ تأکید بر تعهد به متحدان مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای. در غیر این صورت مناسبات امنیتی در منطقه تغییر خواهد کرد و شاید مسابقه تسلیحاتی شکل بگیرد.
ـ دنبال کردن اطمینان از کارآمدی اقدامات نظارتی در صورت رسیدن به یک توافق
در انتها اینکه سیاستمداران آمریکایی باید به یاد داشته باشند که ایران تنها به دلیل منافع موقت خود خواهان کاهش تنش در موضوع هستهای و یا همکاری تاکتیکی با آمریکا در مقابله با داعش است، ولی ایدئولوژی محوری ایران و منافع استراتژیک این کشور در مقابل آمریکاست. رئیس جمهور روحانی به دنبال حفظ نظام و نه تغییر آن است. انقلاب ایران تمام نشده است.
در آستانه پایان مهلت مذاکرات هستهای، هنوز اختلافاتی جدی درباره ابعاد مختلف مذاکرات باقی مانده است. به این دلیل که هر توافقی باید از حمایت جدی افکار عمومی برخوردار باشد، دانستن نگاه افکار عمومی به فرایند مذاکرات و چهارچوب یک توافق احتمالی دارای اهمیت است. نظرسنجیهای انجام شده، نشاندهنده نگاه خاص افکار عمومی ایران به مذاکرات هستهای است.
کد خبر: ۴۵۱۳۹۱
تاریخ انتشار:۰۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۵-
22 November 2014 برای اولین بار در دهه اخیر، ایران و آمریکا همزمان با جدیت مشغول کارند تا راهی برای پایان یافتن تنش بر سر موضوع هستهای ایران پیدا کنند. به نتیجه رسیدن چنین تلاشی، نیازمند توانایی مذاکرهکنندگان دو طرف و نیز داشتن درکی درست از افکار عمومی در این باره است.
ایران و ۵+۱ تقریبا یک سال پیش در ژنو و در قالب برنامه اقدام مشترک توافق کردند تا مهلتی یک ساله که در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ به پایان خواهد رسید، به توافقی جامع برای اطمینان از صرفا صلحآمیز بودن برنامه هستهای برسند، ولی در آستانه پایان این مهلت، هنوز اختلافاتی جدی درباره ابعاد مختلف مذاکرات مانده است، اما به این دلیل که هر توافق باید از حمایت جدی افکار عمومی برخوردار باشد، دانستن نگاه افکار عمومی به فرایند مذاکرات و چهارچوب یک توافق احتمالی دارای اهمیت است.
به گزارش «تابناک»، نانسی گالاگر در مقالهای در فارین پالیسی با ذکر مقدمه فوق به نتایج افکارسنجیهای انجام شده آکادمیک در این باره پرداخته است.
به گفته وی، نظرسنجیها نشان میدهد افکار عمومی در ایران با اقدامات در حوزه ایجاد شفافیت و اعتمادسازی همراهی میکند، ولی با محدودیت بر قابلیتهای هستهای ایران با هدف اعلامی جلوگیری از گریز ایران به سوی سلاح هستهای که مورد نظر و تأکید مقامات و تحلیلگران آمریکایی قرار دارد، موافق نیستند.
مرکز افکار عمومی دانشگاه تهران و مرکز مطالعات بینالملل و امنیتی دانشگاه مریلند در تابستان امسال، از نمونهای ۱۰۳۷ نفری از ایرانیان درباره دیدگاههای آنها درباره یک توافق احتمالی هستهای نظرسنجی کرده است. این تعداد از افراد از نظر آماری نمایندهای مناسب از افکار عمومی در ایران محسوب میشود.
با در نظر گرفتن ابعاد دیگر یک توافق هستهای، اکثریت بزرگ ۷۹ درصدی افراد با پذیرش این تعهد که ایران هرگز سلاح هستهای تولید نخواهد کرد، موافق بودهاند. ۷۶ درصد پرسششوندگان با ادامه نظارت و بازرسیهای فعلی بینالمللی، ۶۲ درصد با اقدامات شفافیتساز بیشتر و اکثریت آنها با غنیسازی نکردن بیشتر از 5 درصد موافق بودهاند.
از سوی دیگر، اکثریت قابل توجه ۷۰درصدی با برچیدن نیمی از سانتریفیوژهای فعال فعلی ایران و ۷۵درصد مردم هم با پذیرش محدودیت بر فعالیتهای تحقیق و توسعه ایران مخالف بودهاند.
از سوی دیگر، مرکز مطالعات بینالملل و امنیتی دانشگاه مریلند و برنامه مشورتهای عمومی در ماه ژوئن امسال، تحقیق دیگری در آمریکا در این باره انجام دادهاند. آنها نمونهای تصادفی از ۷۴۸ آمریکایی انتخاب و اطلاعات پایه به دقت انتخاب شدهای درباره مذاکرات با ایران به آنها ارائه کردند. سپس با توجه به مطالب مطرح در مذاکرات کنگره آمریکا، استدلالهای مطرح درباره دو گزینه را در اختیار آنها قرار دادند. یک گزینه این بود که افراد انتخاب کنند که تلاشها برای رسیدن به توافقی ادامه پیدا کند که بر اساس آن، محدودیتهایی نسبی بر برنامه هستهای ایران اعمال شود و شفافیت آن افزایش یابد و در مقابل، برخی از تحریمهای ایران کم شود. گزینه دوم این بود که مذاکرات پایان پذیرد و تحریمهای بیشتری علیه ایران تحمیل شود؛ با این هدف که برنامه غنیسازی ایران کاملا متوقف شود.
اکثریت بزرگی از شرکتکنندگان، استدلالهای هر دو طرف را تا حدی درست میدانستند ولی وقتی به آنها گفته میشد که یکی از دو گزینه فوق را انتخاب کنند، اکثریتی ۶۱درصدی و از جمله ۶۲درصد جمهوریخواهان، طرفدار گزینه توافق بودند و تنها ۳۵درصد طرفدار این گزینه بودند که مذاکرات پایان یابد و فشارها بر ایران بیشتر شود تا غنیسازی در ایران کاملا متوقف شود.
این مسأله نشان میدهد در صورت توافق بین ایران و ۵+۱ که برنامه هستهای ایران را تا حدی متوقف سازد، محاسبات جمهوریخواهان که اکنون گزینه تشدید تحریمها و تهدید نظامی را تبلیغ میکند، احتمالا عوض خواهد شد و این سؤال مطرح خواهد بود که آیا آنها واقعا مسئولیت به هم زدن توافقی را که برنامه هستهای ایران را محدودتر میکند،خواهند پذیرفت یا خیر؟ گزینه دیگر پیش روی جمهوریخواهان، ترغیب دیگر کشورها به تنبیه ایران خواهد بود یا اینکه این قمار را بپذیرند که با تشدید تحریمها ایران را وادار کنند برنامه غنیسازی خود را تعطیل کند، ولی تجریه نشان داده است که ایران با تشدید تحریمها، فعالیتهای هستهای خود را تشدید خواهد کرد.
نکته جالب توجه دیگر، تغییر واکنش افکار عمومی ایرانیان با توجه به نوع ابراز خواستهای طرف مقابل است. برای مثال گنجاندن خواستهای طرف مقابل در قالب «مسدود کردن همه راههای رسیدن ایران به سلاح هستهای» باعث ایجاد حساسیت و مقاومت ایران نسبت به وقتی میشود که خواستههای طرف مقابل در قالب «افزایش شفافیت» گنجانده شود. برای مثال اقلیت کوچک ۱۵درصدی حاضرند محدودیت بیقید و شرط بر سر ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را بپذیرند. پذیرش محدودیت تعداد و کیفیت سانتریفیوژهای ایران نیز به ترتیب با اقبال تنها ۱۹ و ۱۶ درصد پرسششونده همراه شده است.
ولی وقتی لحن و شکل پرسشها تغییر میکند، نتایج به نحو قابل توجهی تغییر میکند. به ترتیب ۴۹ و ۴۶ درصد پرسششوندگان با در نظر گرفتن دیگر شرایط توافق حاضر به پذیرش محدودیت بر ذخایر اورانیوم و تعداد سانتریفیوژهای ایران هستند و درصد قابل توجهی یعنی ۴۹ درصد طرفدار توافقی خواهند بود که در آن کاهش غنیسازی در ایران همراه با افزایش بازرسیها طی دورهای ده ساله در قبال برداشته شدن تحریمها گنجانده شده باشد.