سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



تحلیل یک اندیشکده آمریکایی از رخدادی راهبردی
همچنین بحث یک معامله ۲۰ میلیارد دلاری نفت در برابر کالا وجود دارد که به ایران این امکان را می‌دهد تا با پرداخت مستقیم انرژی به روسیه تحریم‌ها را دور بزند. این توافق تحت مذاکره‌ای از ژانویه ۲۰۱۴ به دست آمد. اما ایران دچار دیدگاه‌های متضاد شده و از سویی نگران است که اقتصادش بیش‌ازحد به روسیه وابسته شود.
سرویس سیاسی «فردا»:اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسی در یادداشتی به بررسی روابط ایران، روسیه و چین پرداخت و نوشت:الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه در ماه گذشته در خلال یازدهمین دور «شورای تجاری ایران ـ روسیه» در تهران گفت: «تهران و مسکو پروژه‌ای به ارزش هفتاد میلیارد یورو برای توسعه تجارت و روابط اقتصادی‌شان امضا کردند». این اقدام جدیدترین گام از گام‌های مشترکی است که تهران و مسکو در ماه‌های اخیر برداشته‌اند تا روابط اقتصادی‌شان را در زمینه بانکداری و نفت تقویت کنند. 

 تأسیس بانک مشترک ایران و روسیه

با تحریم‌های مالی غرب علیه مسکو و تهران، بانکداری تبدیل به یک نگرانی فوری و متقابل شده است. اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه گفته است که «از آنجایی که بانک‌های روسیه از پیامدهای فعالیت با ایران به خاطر تحریم‌ها نگران هستند، ما می‌خواهیم با کمک بانک‌های مرکزی و بخش‌های خصوصی به تأسیس بانک مشترک ایران و روسیه اقدام کنیم. این بانک قادر خواهد بود با استفاده از ریال و روبل و در کنار آن دلار، یورو و پوند به تبادل پول بپردازد».

همچنین بحث یک معامله ۲۰ میلیارد دلاری نفت در برابر کالا وجود دارد که به ایران این امکان را می‌دهد تا با پرداخت مستقیم انرژی به روسیه تحریم‌ها را دور بزند. این توافق تحت مذاکره‌ای از ژانویه ۲۰۱۴ به دست آمد. اما ایران دچار دیدگاه‌های متضاد شده و از سویی نگران است که اقتصادش بیش‌ازحد به روسیه وابسته شود.

 

ایران علاوه بر روسیه، روابطش را با چین نیز نزدیک‌تر می‌کند

همه توجه ایران تا حدودی فقط به روسیه نیست. بنا بر گزارش‌ها ، یک مقام بانک مرکزی به مجلس در مورد یک قرارداد جدید بین ایران و چین گزارش داد. طبق این قرارداد، چین طیف گسترده‌ای از پروژه‌های ایران ــ بالغ‌بر ۷۰ میلیارد دلار ــ را تا زمانی که ایران بتواند ۱۵ درصد هر پروژه را تأمین کند، حمایت مالی می‌کند. برای برخی از پروژه‌های خاص ایران باید بتواند ۷٫۵ درصد آن را تأمین مالی کند.

وقتی قرارداد منعقد شد، ولی‌الله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران در ماه اوت گذشته به چین سفر کرد تا در مورد نحوه تأمین مالی پروژه‌های ایران توسط چین به بحث و گفتمان بپردازد. چین بسیار مشتاق بود زیرا بیش از ۲۲ میلیارد دلار به ایران بدهی دارد. عسگراولادی نقشی کلیدی داشت. بنا به گزارش، عسگراولادی برای تسهیل تجارت دوجانبه سهام‌هایی را در دو بانک چینی خریداری کرد. بعداً عسگراولادی این شایعات را تکذیب کرد اما تشریح کرد که او در حال کمک به بخش خصوصی بوده است تا بتواند صاحب یک بانک در چین شود.

 

 ایجاد کانال‌های بانکی در روسیه و چین

ایجاد کانال‌های بانکی در روسیه و چین، به ایران امکان دسترسی به دو ابزار مالی در دو بازار مهم برای واردات و صادرات را می‌دهد. این امر همچنین فشار تحریم‌های مالی آمریکا و اروپا بر روی سیستم بانکی ایران را کاهش می‌دهد.

علاوه بر این، با گسترش روابط اقتصادی با کشورهایی همچون چین و روسیه، ایران دارایی‌هایش را تنوع می‌بخشد و تضمین می‌کند که اقتصادش دسترسی جایگزین مناسبی به سیستم مالی بین‌المللی توسعه می‌دهد، صرف‌نظر از این که آیا یک توافق هسته‌ای حاصل می‌شود که تحریم‌ها را از میان بردارد. این مسئله‌ای است که مذاکره‌کنندگان آمریکا باید از نزدیک تحت نظر بگیرند و همچنان که مذاکرات به مراحل نهایی خود وارد می‌شود با همتایان چینی و روسی خود در چارچوب ۵+۱ مطرح کنند.




داستان غم‌انگیز کشت تریاک در افغانستان
آمریکا مدعی است که در طول 12 سال اشغال افغانستان چیزی حدود 7.6 میلیارد دلار برای مقابله با کشت مواد مخدر در این کشور هزینه کرده است این در حالی است که طبق آخرین آمار 516 هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی افغانستان زیر کشت تریاک قرار دارد.

سرویس سیاسی«فردا»: "اشرف غنی احمد زی" رئیس جمهور جدید افغانستان یکی از بزرگترین برنامه‌های حکومت خود را مبارزه با کشت تریاک اعلام کرده است. موضوعی که شاید بیش از یک دهه است که به نام کشت جایگزین در این کشور ناکام مانده است.

طبق گزارش دفتر بازرسی ویژه برای بازسازی افغانستان 516 هزار هکتار از زمین‌های افغانستان زیر کشت تریاک است هرچند این آمار اختلاف فاحشی با سایر آمارهای اعلام شده از سوی نهادهای بین‌المللی دارد اما یک نکته کاملا واضح وجود دارد و آن گسترش کشت تریاک در افغانستان است. 

گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد تولید تریاک در افغانستان را در حدود 200 هزار هکتار بیان کرده است اما با این حال از رشد سرسام آور تولید این ماده در افغانستان خبر می‌دهد.

فناوری‌های جدید کشت به کشاورزان افغانستان اجازه داده است تا بخش قابل توجهی از مناطق بیابانی را هم زیر کشت تریاک قرار دهند. کشت خشخاش و فروش محصول آن یعنی تریاک سالانه درآمدی بالغ بر سه میلیارد دلار را نصیب قاچاقچیان مواد مخدر می‌کند که از درآمد جرائمی چون قاچاق سوخت یا انسان بیشتر است. 

با وجود ادعای مقامات آمریکایی درخصوص تلاش برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان اسنادی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی شرکت‌های مرتبط با نیروهای نظامی آمریکا نقش موثری در قاچاق مواد مخدر دارند. در یکی از همین موارد دو سال پیش شرکت‌ هواپیمایی "کام ایر" که مسئولیت انتقال برخی از کالاهای نظامی نیروهای ائتلاف را برعهده دارد به جرم قاچاق مواد مخدر از سوی وزارت دفاع آمریکا مجازات شد. این تنها یکی از ده‌ها شرکتی که پشتیبانی از نیروهای نظامی غربی در افغانستان را بر عهده دارد.

سال پیش گلوبال ریسرچ در مقاله‌ای نوشت که سازمان سیا قطعا در قاچاق مواد مخدر در افغانستان مشارکت دارد و تحقیقات نشان می‌دهد که این سازمان سالانه چیزی در حدود 50 میلیارد دلار از قاچاق مواد مخدر سود می‌برد.

آمارها نشان می‌دهد که افغانستان در سال 2007 حدود 93 درصد هروئین جهان را تامین کرده است که با در نظر گرفتن رشد تولید از فاصله سال 2007 تا 2013 می‌توان تمام تولید هروئین جهان را به افغانستان نسبت داد.

با وجود تلاش‌ها برای انجام کشفیات از راه زمین بخش عمده ای از مواد مخدر از طریق هوایی قاچاق می‌شود.

فروش خشخاش در افغانستان آنقدر سودآور و پررونق است که طبق اظهارات کشاورزان محصول بسیاری از مزارع خشخاش پیشاپیش توسط تجار ثروتمند پیش خرید می‌شود. "رون پل" نماینده سابق جمهوریخواه در مجلس نمایندگان امریکا می‌گوید این موضوع کاملا بدیهی است که سیا در معاملات قاچاق مواد مخدر عمیقا فعالیت داشته و دارد.

خبرگزار افغانستان در مطلبی با عنوان " آیا سازمان سیا در تولید قاچاق دخیل است" می‌نویسد: "اگر فرض را بر این بگیریم که از مجموع ۸۳۰۰ تن مواد مخدر تولید شده در ولایات جنوبی و ناامن، ۱۰۰۰ تن آن، از طریق مرزهای زمینی افغانستان قاچاق شود یا به مصرف داخلی معتادین افغانستان برسد، یا توسط پلیس و وزارت مبارزه با موادمخدر ما نابود شود و یا به مصارف طبی برسند؛ سرنوشت مابقی این مواد مخدر که بالغ بر هفت هزار تن می شود چه می شود؟"

احتمال نقش نیروهای غربی در تولید و قاچاق مواد مخدر زمانی شدت می‌گیرد که بدانیم ولایت هلمند در جنوب افغانستان با بیشترین میزان تولید مواد مخدر، بیشترین نیروهای انگلیسی را در خود جای داده است. 

سید اسحاق دلجو حسینی دیپلمات سابق افغان در این باره می‌گوید: "کنترل لابراتوارهای مواد مخدر توسط نیروهای خارجی و حراست نیروهای انگلیسی در هلمند از کشتزارهای مواد مخدر و اطمینان دادن به کشاورزان برای کشت این مواد و افشاگری های زیادی که در نشریات غربی و آمریکایی صورت گرفته جای تردیدی را باقی نگذاشته اند که این نیروها نه تنها به فکر مبارزه با مواد مخدر نیستند بلکه این جریان را تقویت می‌کند."

بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی بر این باورند که باند مافیایی غربی از افغانستان بعنوان مرکزی برای درآمدهای مواد مخدر استفاده کرده سودهای کلان از این ناحیه می برند. چنانچه مشخص شده که تنها 5 درصد از درآمدهای کشت تریاک در افغانستان به کشاورزان افغانستانی می رسد و 95 درصد دیگر آن به جیب باند مافیایی غربی واریز می گردد.




پخش فوتبال به تلویزیون بر می گردد؟
همه بر این واقفند که موفقیت های فوتبال می تواند شور و نشاطی را به جامعه هدیه کند که با هزاران میلیارد تومان دیگر نیز نمی توان تنها در چند ساعت این شور و هیجان را درجامعه ایجاد کرد. بنابراین دعوا بر سر 100 میلیارد که آن هم قرار است در همین فوتبال هزینه شود، چندان شایسته مردم ایران نیست که فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بخواهند تماشای مسابقه فوتبال در پایان یک روز کاری را از آنها دریغ کنند.

سرویس ورزشی «فردا»- نیاز به خبر نبود. مردمی که روز گذشته پای گیرنده های تلویزیونی خود نشسته بودند تا شاهد رقابت های هفته دوازدهم لیگ برتر بعد از چند هفته تعطیلی باشند، خودشان به یکباره با خبر عدم پخش این رقابت ها از سوی صدا و سیما مواجه شدند. رقابت هایی که می توانست تماشای آن بعد از یک روز کاری خستگی علاقه مندان به فوتبال را از بدن آنها خارج کند، اما شنیدن خبر عدم برگزاری این رقابت ها بیشتر خستگی را بر دوش آنها باقی گذاشت. 
  
در این بین گویا هنوز مسئولان مربوطه در کشور به این نتیجه دست نیافته اند که ورزش و مسابقات ورزشی تا چه حدی می تواند در ایجاد شور و  نشاط جامعه تاثیر گذار باشد. حال سوالی که می توان در این باره از مسئولان صدا و سیما و فدراسیون فوتبال پرسید این است که با چه مقدار هزینه از بیت المال می توان شور و نشاط موجود در ورزش را به صورت های دیگر در جامعه ایجاد کرد؟  
  
البته فوتبال ایران از این نوع حوادث گوناگون کم ندیده است. علی کفاشیان که این روزها درگیر اخبار مختلف احتمال برکناری و یا شورش اعضای مجمع فدراسیون فوتبال است، اقدامی انقلابی انجام داد و تصمیم گرفت که درهای ورزشگاه های برگزار کننده بازی های لیگ را روی دوربین های صدا و سیما ببندد. چراکه رقم درخواستی فدراسیون فوتبال برای حق پخش مسابقات امسال 160 میلیارد تومان است اما سیما گفته حاضر نیست بیشتر از 20 میلیارد بدهد. کفاشیان از قبل هم این خبر را داده بود که در صورت به توافق نرسیدن فدراسیون فوتبال با صدا و سیما، اجازه ورود دوربین های تلویزیونی به ورزشگاه ها را نمی دهد. سرانجام نیز پای حرف خود ایستاد و رقابت های هفته دوازدهم لیگ بدون پخش زنده تلویزیونی برگزار شد.  

 
در پی این واقعه، شبکه 3 با انتشار زیرنویسی بر صفحه تلویزیون و در جریان پخش سایر برنامه‌هایش متذکر شد که برای خدمت‌رسانی آماده بود اما فدراسیون مجوز ورود دوربین‌ها به ورزشگاه را نداده است. در همین حال علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال که شاید برنده اصلی این مجادلات باشد، در مصاحبه‌ای گفت: " حتی پادرمیانی شورای امنیت کشور نیز برای اینکه قضیه حق پخش حل شود و فدراسیون دوربین‌ها را راه بدهد، مؤثر واقع نشده است. از 8 ماه پیش با صدا و سیما نامه‌نگاری و درخواست‌های بحق باشگاه‌ها را مطرح کردیم اما هیچ توجهی به خواسته‌های ما نشد. حتی وقتی وزارت کشور نیز در این خصوص نظر داد، به نظر آنها هم توجهی نکردند. سیما هنوز روی مبلغی که خودش می‌گوید، پافشاری می‌کند و برای ما چاره‌ای جز این باقی نگذاشتند. من هم گفتم پخش مسابقات فعلاً متوقف شود تا خیال همه راحت شود و حالا هم از مردم خواهش می‌کنم برای تماشای مسابقات تا اطلاع ثانوی به ورزشگاه‌ها بروند تا بعداً ببینیم چه می‌شود. " 
  
اما تمام حوادث رخ داده در دوران مدیریت 6 ساله کفاشیان را که کنار بگذاریم، می توان اذعان کرد که جلوگیری از پخش زنده رقابت ها، یکی از اقدامات مهم دوران مدیریت وی به شمار می رود. البته بدون شک  اگر حمایت‌های وزارت ورزش و همراهی وزارت کشور نبود، هرگز فدراسیون نمی‌توانست به‌تنهایی مقابل قدرت صداوسیما صف‌آرایی کند. 
 
در این بین نکته جالب توجه ماجرا اینجا بود که گویا گزارشگر رادیو ورزش هم با اینکه در ورزشگاه آزادی حاضر بود، اجازه گزارش دیدار پرسپولیس- سایپا را نیافت و در اتاق گزارشگران صدا و سیما در استادیوم قفل شده بود.  همچنین وقتی خبرنگار برنامه نود کوشید با دوربین شخصی از مسابقه دیروز فیلمبرداری کند، از کار وی نیز جلوگیری شد. در ابتدای مسابقه فقط 300 نفر تماشاگر در ورزشگاه آزادی حضور داشتند. 
 
  
اما بالاخره فدراسیون فوتبال برنده دعوای چند ساله فدراسیون فوتبال با صدا و سیما شد و توانست این اقدام را انجام دهد. اما در این باره به نظر می رسد طرفین دعوا مردم را فراموش کرده اند. کشمکش فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بر سر حق پخش زنده بازی های فوتبال کشور مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه سال هاست که به جدالی بین طرفین تبدیل شده اما در این سال ها هیچ یک از مدیران و مسئولان مربوطه در کشور وارد این دعوا نشدند و صدا و سیما نیز دوربین های خود را همواره وارد ورزشگاه ها می کرد. تا اینکه بالاخره فدراسیون کفاشیان برای گرفتن حق و حقوق فوتبال مقابل صدا و سیما ایستاد و کار به جایی رسید که میلیون ها بیننده تلویزیونی برای تماشای دیدارهای هفته دوازدهم لیگ برتر، سرکار ماندند.  
 
هم کفاشیان، هم صدا و سیما و هم مسئولان کشور می دانند که فوتبال ورزش مورد علاقه مردم ایران است و این ورزش بدون حضور و شور و اشتیاق مردم هیچ ارزشی ندارد. شب گذشته هواداران پرسپولیس تا چند ساعت بعد از برگزاری مسابقه وقتی به یکدیگر می رسیدند از نتیجه دیدار تیم های پرسپولیس و سایپا سوال می کردند. از سوی دیگر نیز همه بر این واقفند که موفقیت های ورزش به خصوص فوتبال وبه تبع آن استقلال و پرسپولیس، می تواند شور و نشاطی را به جامعه هدیه کند که با هزاران میلیارد تومان دیگر نیز نمی توان تنها در چند ساعت این شور و هیجان را درجامعه ایجاد کرد. بنابراین دعوا بر سر 100 میلیارد که آن هم قرار است در همین فوتبال هزینه شود، چندان شایسته مردم ایران نیست که فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بخواهند تماشای مسابقه فوتبال در پایان یک روز کاری را از آنها دریغ کنند. 



پشت پرده استراتژی بزرگنمایی داعش
وقتی غیر مسلمانان چهره افراطیون داعش را می‌بینند؛ نمی‌توانند میان آنها با سایر مسلمانان تفکیک قائل شوند و بزرگنمایی رسانه‌های غربی از این گروه افراطی در واقع یک ضد تبلیغ هوشمندانه علیه اسلام است.
سرویس سیاسی«فردا»: در طول مدت فعالیت‌ تروریست‌ها در عراق و سوریه این گروه‌ها از هیچ جنایاتی ضد مردم این دو کشور فروگذاری نکرده‌اند از سوی دیگر آنچه بیش از ابعاد واقعی عملیات بر ضد تروریسم از سوی نیروهای ائتلاف اتفاق می‌افتد نمایش جنایت‌های این گروه در خبرگزاری‌های بزرگ جهان و شبکه‌های اجتماعی است. 

بی‌شک داعش دارای یک تیم پشتیبان رسانه‌ای است که مدت‌ها در زمینه جنگ روانی آموزش دیده‌اند چرا که تاکتیک‌های تبلیغاتی داعش نشان از سازماندهی شده بودن آن دارد که نمی‌تواند توسط یک تیم تروریستی و در عرض مدت چند ماه انجام شود. 

قطعا هماهنگی‌ میان اعضای چنین سازمان تروریستی چیزی نیست که از دید سازمان‌های اطلاعاتی پنهان مانده باشد چنانچه مقامات کشور ما از مدت‌ها قبل درخصوص سازماندهی گروه‌های تروریستی در منطقه هشدار داده بودند. اما نمایشی که امروز داعش بازیگر نقش اصلی آن است در واقع با پوشش گسترده خبری رسانه‌های غربی و فعالیت گسترده در شبکه‌های اجتماعی حمایت می‌شود که قطعا نیازمند یک تشکیلات فعال گسترده در فضای مجازی است.

باور این موضوع مشکل است که این امکانات در مناطق جنگی در عراق و سوریه فراهم شده باشند و یا اینکه اگر موضوع استقرار آنها در مناطق جنگی این دو کشور را بپذیریم چطور می‌توان فرض این حجم از تجهیرات پیشرفته را بدون رصد سازمان‌های اطلاعاتی بپذیریم. در این صورت دو سناریو درخصوص امکانات گسترده نظامی و سایبری داعش مطرح می‌شود. اول آنکه علی‌رغم تبلیغات موجود سازمان‌های جاسوسی غربی و عربی نسبت به فعالیت‌های تروریستی در منطقه اشراف ندارد و دوم آنکه چنین معاملاتی با حمایت این سازمان‌های جاسوسی اتفاق افتاده است.

جان مک کین می‌گوید داعش با دستیابی به انبارهای بزرگ سلاح در بصره توانسته به سلاح‌های آمریکایی دست پیدا کند اما اسناد موجود نشان می‌دهد که تروریست‌ها قبل از تصرف موصل از برخی تجهیزات پیشرفته نظامی برخوردار بوده‌اند که خرید و یا قاچاق آنها کار چندان ساده‌ای نیست از سوی دیگر اظهارات "شیم" خبرنگار به قتل رسیده پرس تی وی در ترکیه به‌خوبی نشان می‌دهد که بخشی از ماجرای حضور تروریست‌ها در عراق و سوریه بشدت از چشم خبرنگاران دور نگاه داشته می‌شود. وی می‌گوید: " تصاویری دریافت کرده که نشان می‌دهند تکفیری ها در کامیون‌های متعلق به سازمان جهانی غذا و دیگر سازمان‌های غیر دولتی از ترکیه وارد سوریه می‌شده‌اند."

انتشار تصاویر متعدد از تروریست‌های داعش و بازگویی جنایات آنها در طی هفته‌های گذشته به یکی از مهمترین بخش‌های رسانه‌های غربی تبدیل شده است حال اینکه جنایات همین تروریست‌ها در سوریه تا حدود زیادی از چشم رسانه‌ها دور نگه داشته می‌شود. گلوبال پست در مقاله‌ای درخصوص جنایات داعش در مناطق کردنشین عراق می‌نویسد: "در یکی از روستاهای کردنشین تروریست‌های داعش تمام مردم را در درون مدرسه‌ای جمع کردند و اعلام کردند که هرکس به خانه‌اش برود و هر آنچه از وسایل قیمتی چون طلا، پول، تلفن همراه و لب تاب را با خود به مدرسه بیاید بعد از آن آزاد است تا روستا را ترک کند و به دوستانش در کوه بپیوندد. بعد از آنکه مردم تمام اشیا با ارزش خود را به مدرسه آورند کامیون مردم سوار کرد و به محل اعدام دست جمعی آنها برد."

هیچ‌کس منکر جنایات گسترده تروریست‌ها نیست اما اینکه چرا تنها بعد از اعدام سه تبعه غربی بازتاب رسانه‌ای این وحشی‌گری‌ها تا این حد مهم شده است کمی جای تعجب دارد. از سوی دیگر اگر هیچ یک از دولت‌های غربی و عربی از تروریست‌ها حمایت نکرده‌اند و امروز داعیه مبارزه با تروریست را دارند چنین تشکیلاتی چطور سازماندهی شده است.

واقعیت آن است که اهداف تشکیل داعش و اهداف تعقیب کاملا مشخص و از پیش تعیین شده‌اند. این یک ادعا نیست بلکه دلایل زیادی برای اثبات آن وجود دارد. فرایندی که در سال از سال 2001 برای سازماندهی گروه‌های تروریستی در خاورمیانه مشخص شده است دارای خط سیر مشخص است چنانچه مدتی طالبان در راس گروه‌های تروریستی قرار می‌گیرند سپس القاعده ماموریت طالبان را در مناطق وسیع‌تری پیگیری می‌کند و بعد شاخه‌های خاورمیانه و آفریقای القاعده با استقلال از بدنه اصلی داعش و بوکوحرام را تشکیل می‌دهند.

این گروه‌های تروریستی علی‌رغم دارا بودن ظاهر بدوی با پشتوانه گسترده اطلاعاتی همراه هستند چرا که نحوه عمل و شیوه عملیاتی آنها کاملا مطابق با اصول جنگ‌های چریکی است و بدنه جذب نیروی انسانی آنها بسیار گسترده عمل می‌کند.

سناریوی تشکیل گروه‌های تروریستی به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که در گام اول با انجام جنایت گسترده یک چهره مقتدر و وحشی را به نمایش بگذارند و سپس با گرفتن بعد رسانه‌ای و استفاده از نمادهای و المان‌های اسلامی تلاش می‌شود تا بعد اسلام هراسی آنها فعال شود و سپس بعد از مدتی با حضور نیروهای غربی زمینه مداخله نظامی نیروهای غربی را فراهم کنند.

آمریکا سال گذشته تلاش فراوانی انجام داد تا با متهم کردن دولت بشار اسد زمینه مداخله نظامی در خاک این کشور را فراهم کند اما با شکست شکست این طرح و لزوم این مداخله در راستای منافع آمریکا بحث حملات هوایی به خاک سوریه به بهانه داعش عنوان شد.

داعش نسبت به دو سازمان مادر خود یعنی طالبان و القاعده دارای توان رسانه‌ای بالاتری است تا جایی که به تولید و توزیع بازی‌های رایانه‌ای دست می‌زند و در این بازی‌ها و سایر امکانات رسانه‌های خود در تلاش است تا مفهوم جهاد را در ذهن مردم جهان استهاله نماید تا جایی که چند وقت پیش یک نمایش کمدی ضد داعش در آمریکا تولید شد که صرفا موضوع جهاد را هدف قرار داده بود.

در واقع جنگ اصلی ائتلاف چه در ابعاد نظامی و رسانه‌ای با داعش نیست بلکه دولت اسلامی خودی‌هایی هستند که قرار است در نقش‌های بدل زمینه تخریب گروه‌های مبارز واقعی در منطقه را فراهم کنند. بعد از ناکامی‌های تلاویو در مواجهه با گروه‌های اصیل جهادی چون حزب‌الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین میزان محبوبیت آنها در سطح بین‌المللی رشد فوق‌العاده‌ای داشت لذا سناریویی طرح شد که به انداختن پارازیت در ذهن مخاطبین زمینه تشخیص گروه‌های جهادی واقعی از میان رفته و هر نوع حرکتی در خاورمیانه مصداق افراطی‌گری دینی تلقی شود.




آخرین وضعیت حیات خلوت سابق عربستان
یمنی‌ها تا رسیدن به ثبات سیاسی در این کشور و مقابله با طرح‌های احتمالی عربستان و سایر قدرت‌های صاحب نفوذ در منطقه راه بسیار طولانی و پر پیچ و خمی را در پیش دارند. احتمالا در آینده نزدیک یمن با سه سناریوی متفاوت روبرو خواهد شد که سابقا در کشورهای مختلف منطقه مورد آزمایش قرار گرفته است.

سرویس سیاسی «فردا»: بعد از اینکه انصارالله شاخه سیاسی حوثی‌ها توانست با مدیریت اعتراضات بر ضد قیمت سوخت در یمن قدرت حاکمه در این کشور را متزلزل کند و با تحمیل توافق‌نامه " صلح و مشارکت ملی" قدرت خود را بر مراکز استراتژیک یمن دیکته نماید کشوری که سال‌ها به‌عنوان حیات خلوت عربستان به شمار می‌رفت بدست جریانات همسو با مقاومت افتاد و توانست با مدیریت بدنه اجتماعی خود قدرت خود را در بخش‌های زیادی از خاک این کشور تثبیت نماید.

اما این تحلیل که تحولات اخیر با روند فعلی ادامه پیدا کند چندان عقلایی نیست چرا که تجربه نشان داده سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ به این آسانی اجازه تولد یک حکومتی مردمی و مخالف سیاست‌های آمریکا را نخواهند داد لذا در آینده نه‌چندان شاهد یک سلسله حوادث پیش بینی نشده در یمن خواهیم بود که از هم‌اکنون زمزمه برخی از آنها به گوش می‌رسد.

چندی پیش در یک حمله انتحاری در صنعا ۴۳ نفر جان خود را از دست دادند و از سوی دیگر خبرهایی از درگیری عناصر القاعده و حوثی‌ها در مناطق مختلف یمن بخصوص در اطراف رداع گزارش می‌شود. هر چند گروه‌های توانستند براحتی منطقه الناسخ به عنوان مهمترین پایگاه القاعده در یمن را اشغال نمایند اما سیر این تحولات از اولین سناریوی کشورهای مخالف مقاومت در یمن خبر می‌دهند.


سناریوی عضوگیری و تقویت گروه‌های تروریستی برضد حکومت مردمی در یمن اولین احتمال درباره سیر درگیری‌های آینده این کشور خواهد بود. سازمان‌هایی چون القاعده از سال‌ها پیش در خاک یمن فعال بوده‌اند اما بواسطه تسلط عربستان بر این کشور چندان عملیاتی نبودند یا به عبارتی بدلیل نزدیکی عناصر القاعده با سازمان اطلاعاتی عربستان دلیلی برای فعالیت گسترده در یمن نمی‌دیدند اما بعد از پیروزی انصارالله و اضافه شدن یمن به حلقه مقاومت در منطقه در آینده شاهد دخالت سازمان‌های اطلاعاتی برای تقویت و تجهیز گروه‌های تروریستی در این کشور خواهیم بود.

تسلط القاعده بر شهر «العدین» در دویست کیلومتری جنوب صنعا و درگیری‌های اخیر در استان بیضاء که منجر به کشته شدن 28 نفر شد؛ نشانه تقویت القاعده در داخل یمن است. فعالیت گروه انصار الشریعه در استان ماریب نمونه دیگری در اثبات احتمال درگیری‌های خونین تروریستی در داخل یمن است.


در یمن سه جریان عمده سیاسی فعال هستند که عبارتند از کنگره ملی سراسری که از حمایت ویژه عربستان برخوردار است و عمدتا از حامیان علی عبدالله صالح هستند، حزب اصلاح که دارای رابطه بسیار نزدیکی با شاخه بین‌المللی اخوان المسلمین است و خود دارای تفرات بسیار متعدد و متکثری است و گروه سوم و مسلط فعلی حوثی‌ها هستند که بواسطه نزدیکی فکری به جریان مقاومت در منطقه بسیاری این گروه را به‌عنوان نماینده جمهوری اسلامی در یمن می‌شناسند.

وجود این جریانات سیاسی دارای قدرت کم ‌و بیش برابر و سه جریان اصلی اسلامی حاکم در خاورمیانه زمینه اختلافات فراوانی را در این کشور بوجود آورده است. در نتیجه می‌توان این‌گونه تصور کرد که دومین سناریوی برای یمن انقلابی ایجاد درگیری‌های سیاسی و به‌تبع آن مذهبی، قومی و قبیله‌ای است. عربستان و آمریکا قبل از فعال کردن سناریوی داعش در عراق در نظر داشتند تا با همین سناریو زمینه ناآرامی سیاسی در این کشور را فراهم کنند اما بواسطه وجود رهبران مذهبی آگاه عراق از جمله آیت‌الله سیستانی این طرح با شکست روبرو شد.


هر چند حوثی‌ها با میانجی‌گری سازمان مللتوافق‌نامه‌ای برای برقراری آتش‌بسو تشکیل دولت متحد امضا کردند و حزب اصلاح نیز این توافق را پذیرفت اما تجربه نشان داده که با ایجاد زمینه اختلافات دو طرف چندان به بندهای توافقات فی ما بین پایبند نخواهند بود.

چندی پیش خبرهایی درخصوص درگیری‌های پراکنده‌ میان نیروهای جنبش انصارالله با نیروهای سعودی در منطقه «آل عیاش» گزارش شد که طی آن نیروهای عربستانی در پی تلاش برای ورود به خاک یمن بودند که با مقاومت انصارالله مواجه شدند. ظاهرا درگیری بین نیروهای عربستان و انصارالله در این منطقه به این مورد ختم نشده و درگیری پراکنده در مرز یمن و عربستان به صورت مستمر ادامه دارد.

این درگیری‌ها و سابقه دخالت نظامی عربستان برای سرکوب انقلاب بحرین و همچنین نقش ریاض در سقوط حکومت مرسی در مصر سناریوی سوم پیش روی یمن را بازگو می‌کند. احتمال دخالت نظامی خارجی با حمایت آمریکا و اسرائیل طرح سومی است که می‌تواند ماهیت حکومت مردمی انصارالله را به خطر اندازد.


حضور دائمی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در آسمان یمن و احساس خطر عربستان از تحولات یمن در راستای احتمال تضعیف حکومت آل سعود دو سناریوی نظامی را احیا می‌کند اول مداخله نظامی مستقیم که احتمال آن تا مدت‌ها بدلیل درگیری آمریکا و کشورهای ارتجاع عرب در عراق و سوریه کم و بیش ضعیف است و دوم سازماندهی یک کودتا از بازمانده‌های وفادار به عبدالله صالح در ارتش یمن.

هرچند یمن بعد از سال‌ها تحمل دیکتاتور های همسو با غرب به فضای ایده‌آل یک حکومت انقلابی نزدیک شده است اما فاصله بسیار زیادی بین وضعیت فعلی این کشور و ثبات سیاسی آینده آن وجود دارد که نیازمند اتحاد و هوشیاری مردم این کشور درخصوص توطئه‌های پیش روست. اگر یمن بتواند این دوران پرالتهاب را سپری کند بواسطه دارا بودن بستر مناسب اقتصادی و جایگاه ژئوپلتیک نقش موثری در آینده مبارزه محور مقاومت در منطقه خواهد داشت.


همزمان با سفر حیدر العبادی نخست وزیر عراق به تهران، دور جدید مذاکرات ایران و عراق با حضور بیژن زنگنه و عادل عبدالمهدی وزرای نفت دو کشور هفته جاری پشت درهای بسته در تهران انجام شد.
مهر: بدون شک مهمترین محور این مذاکرات چند ساعته این دو غول نفتی اوپک و ایران، کاهش و سقوط آزاد قیمت جهانی طلای سیاه بود به طوری‌که مقامات دو کشور در طول چند هفته گذشته بارها نارضایتی خود را از کاهش قیمت نفت اعلام کرده بودند.

در شرایط فعلی ایران با در اختیار داشتن بیش از 157 میلیارد بشکه ذخایر نفت و عراق با 141 میلیارد بشکه نفت در مجموع بزرگترین ذخیره طلای سیاه جهان را در اختیار دارند و قطعا هرگونه تصمیم گیری توسط این دو غول نفتی می تواند در ثبات قیمت ها در بازار جهانی طلای سیاه تاثیر گذار باشد.

پس از انجام نفتی وزرای نفت ایران و عراق در تهران، قیمت نفت پس از چند روز کاهش روز گذشته با افزایش روبرو شد. بر این اساس بهای هر بشکه نفت خام سبک برنت دریای شمال برای تحویل در ماه دسامبر با 11 سنت افزایش به 84 دلار و 82 سنت رسید.

از سوی دیگر، همسو با آغاز مذاکرات نفتی ایران و عراق، روسیه هم رسما اعلام کرده است که دیگر قصد ندارد برای سال 2015 میلادی ظرفیت تولید نفت خود را از محدوده 10 میلیون بشکه در روز فعلی افزایش دهد.

به عبارت دیگر، با آغاز مذاکرات و چانه زنی‌های ایران و عراق، روسیه هم با اعلام تثبیت ظرفیت تولید نفت خود و پرهیز از افزایش بیشتر تولید طلای سیاه زمینه تقویت قیمت نفت در بازار را به ویژه در سال 2015 میلادی فراهم می کنند.

‌در همین حال، لئونید فدون معاون رئیس لوک اویل از احتمال کاهش تولید نفت روسیه از سال ٢٠١٥ میلادی خبر داد و اعلام کرده است: تولید نفت روسیه در چند سال اخیر به ثبات رسیده است اما دیگر رشدی در کار نخواهد بود.

این توافق نا نوشته نفتی در حالی بین ایران، روسیه وعراق حاصل شده است که کشورهایی همچون لیبی وونزوئلا هم در طول چند هفته گذشته بارها به کاهش قیمت نفت واکنش نشان داده و حتی خواستار رعایت نظام سهمیه بندی نفت توسط اعضا اوپک شده اند.

در همین حال سمیر کمال،‌ نماینده لیبی در سازمان اوپک تاکید کرده است: برای مقابله با کاهش قیمت نفت باید دست کم ٥٠٠ هزار بشکه از تولید روزانه خود بکاهد.

دلایل افزایش موقت قیمت نفت چیست؟

همسو با این تغییر و تحولات افزایش شاخص تولیدات صنعتی در چین  که عنوان دومین اقتصاد بزرگ و دومین مصرف کننده بزرگ نفت در جهان را یدک می کشد منجر به تقویت بیش از گذشته بهای طلای سیاه شده است.

میرتو سوکو کارشناس شرکت مدیریت سرمایه گذاری سوکدن Sucden در واکنش به نقش چین در تقویت قیت نفت خام اعلام کرده است: رشد اقتصادی چین در سه ماهه سوم امسال بیشتر از حد انتظار بوده است بیشترین نقش را در افزایش قیمت نفت در معاملات طلای سیاه داشت.

همزمان با بازگشت رونق اقتصادی به چین، این کشور آسیایی به منظور متنوع کردن سبد واردات نفت خود، خرید نفت از عربستان سعودی را با کاهشی 2.7 درصدی به چهار میلیون و 740 هزار بشکه در روز رسانده است.

با این حال اعلام ذخایر نفت خام آمریکا و رشد ذخایر استراتژیک طلای سیاه این کشور بزرگ اقتصادی جهان تا حدودی زمینه تضعیف قیمت‌های نفت را به همراه داشته است به طوری‌که ذخایر طلای سیاه آمریکا حدود هفت میلیون و یکصد هزار بشکه افزایش یافته است اما این موضوع به جای کاهش قیمت نفت منجر به افزایش بهای این کالای استراتژیک شده است.

از سوی دیگر انتشار برخی گزارش‌های میدانی از بازار جهاین نفت نشان می دهد  عرضه نفت خام عربستان سعودیحدود ٣٢٨ هزار بشکه‌ در ماه سپتامبر سال جاری کاهش یافته این در حالی است که عربستان سعودی در ماه اوت روزانه ٩,٦٩ میلیون بشکه نفت به بازار عرضه کرده بود که این میزان را در ماه سپتامبر به ٩.٣٦ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.

این در حالی است که گریت زامبو یکی از معامله‌گران نفتی بازار " بایریخ لندسبانک"آلمان، تاکید کرده است: افزایش قیمت نفت یک واکنش کوتاه مدت بوده و به نظر می‌رسد که بازار بار دیگر به روند نزولی سابق بازگردد.

زیر پای وزیر نفت عربستان خالی شد

هر چند کارشناسان اقتصاد انرژی از ائتلاف نفتی عربستان سعودی و آمریکا برای پایین نگاه داشتن قیمت نفت و ضربه زدن به اقتصاد کشورهای نفت و گاز خیز جهان همچون ایران، روسیه و ونزوئلا خبر می دهند اما گزارش رسانه‌های عربی از خالی شدن زیر پای وزیر نفت عربستان سعودی حکایت دارد.

در این بین با توجه به سقوط آزاد قیمت طلای سیاه به کمتر از 85 دلار در هر بشکه، برخی از شاهزاده های سعودی با انجام مکاتباتی با پادشاه عربستان خواستار عزل وزیر نفت این کشور شده اند.

شاهزاده ولید بن طلال اخیرا در نامه ای خطاب به پادشاه عربستان ضمن متهم کردن علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، به ارائه اطلاعات نادرست درباره تاثیر کاهش قیمت نفت در وضعیت بودجه این کشور، گفته است: وزیر نفت با بی اهمیت خواندن کاهش قیمت نفت، توان فکری جامعه را حقیر شمرده است.

عربستان سعودی هر چند با ارائه تخفیف های بزرگ به مشتریان یکی از مهمترین عوامل کاهش بهای جهانی طلای سیاه در طول چند هفته گذشته لقب گرفته است اما کارشناسان تحمل نفت 80 دلاری در بودجه و اقتصاد عربستان سعودی را در بلند مدت برای این کشور خطرناک تصور کرده اند.

در شرایط فعلی مسائل مربوط به نفت عربستان توسط شورایی که منصوب پادشاهی است گرفته می‌شود، اما این شورا چندی است که اصلا جلسه نداشته است. در مقابل، به نظر می‌رسد که این تصمیمات نفتی توسط وزیر نفت 70 ساله سعودی ها گرفته شده است.

شاهزاده ولید بن طلال در ادامه انتقادهای خود از سیاست هیا نفتی النعیمی در گفتگو با در روزنامه انگلیسی زبان‌سعودی به نام «سعودی گازته» مطلبی با عنوان «بی‌سبب برای زنگ خطر» نوشته است: " النعیمی جملاتی سخیف داشته؛ از جمله «قیمت نفت همواره بالا و پایین می‌رود، اما نمی‌دانم این همه سر و صدا و شلوغ کاری برای چیست؟"

در کنار عربستان سعودی، کشورهایی همچون کویت و امارات متحده عربی هم از مهمترین متحدان نفتی سعودی‌ها در بین کشورهای عضو اوپک هستند.

کارشناس برجسته مسائل خاورمیانه در گفتگو با «فردا» مطرح کرد؛
به نظر من اینها به دنبال راه اندازی خلافت عثمانی نیستند. اینها دنباله رو خلافت اموی، معاویه و یزید هستند که شعبه ای از خلفای راشدی بود، هستند. ترکیه حتی خلاف عباسی را هم قبول ندارد چه برسد به خلافت عثمانی.
سرویس سیاسی «فردا»- از زمان آغاز بحران سوریه، با حمایت ترکیه، تروریستهای تکفیری از اقصی نقاط جهان در این کشور جمع و پس از آموزش، با نظارت نیروهای نظامی و امنیتی ترک، عازم سوریه شده‌اند. در واقع ترکیه با تبدیل شدن به معبر اصلی ترانزیت تروریست‌ها به سوریه، همه پل هایی که می‌توانست مناسبات با دولت دمشق را احیا کند، ویران و تنها روی گزینه رفتن بشار اسد سرمایه گذاری کرده، اما ناکامی و استیصال جبهه غربی - عربی در ساقط کردن بشار اسد، بزرگ‌ترین کابوس ترکیه در رسیدن به رویای تغییر مرزهای سیاسی – جغرافیایی و شکل گیری نوعثمانی گری شده است. این در شرایطی است که پیروز مجتهد زاده، کارشناس برجسته مسائل خاورمیانه معتقد است که از ترکیه بیشتر بوی خلافت اموی به مشام می رسد تا خلافت عثمانی. متن گفتگوی «فردا» با مجتهدزاده را در ادامه بخوانید: 
 
-    موضع گیری های اخیر ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ 
 
مواضع اخیر ترکیه حقیقتا بسیار بسیار تاسف انگیز است چون در سال های اخیر به خصوص در 14 سال قرن بیست و یکم، این استنباط را حاصل کرده بودیم که ترکیه در زندگی سیاسی و اجتماعی خود پیشرفت بسیاری حاصل کرد و به مرزهای استقلال هویتی و سیاسی نزدیک شد. آن چه که در رابطه با سوریه و مسائل مربوط به علائق و خواست های اسرائیل در سوریه و عراق مشاهده شد، موجبات تاسف فراوان در زمینه موضع گیری های ترکیه را فراهم آورد. من نمی گویم که ترکیه مستقیم از اسرائیل دستور می گیرد اما آنچه مشخص است این است که به صورت غیر مستقیم از طریق آمریکا، قطعا از رژیم صهیونیستی دستور می پذیرد و پشت پا به همه ارزش های هویتی خود در منطقه خاورمیانه می زند. 
 
-       چرا این وضعیت به وجود آمده در ترکیه را تاسف بار می دانید؟ 
 این تاسف از آن جهت است که ما با هویت سیاسی اجتماعی ترکیه در سال های اخیر آشنایی بسیار داشتیم و تصور بر این بود که ترکیه وضعیت سابق خود را پشت سر گذاشته، اما وضعیتی که در حال حاضر در ترکیه و موضع گیری های آن شاهد هستیم، از اینکه ما در محاسباتمان نسبت به این کشور اشتباه داشتیم باید تاسف بخوریم.     
 
-       از نگاه شما اشتباهات تاکتیکی انجام گرفته توسط ترکیه در منطقه خاورمیانه چیست؟ 
 به نظر من این اقدامات اصلا اشتباه نیست و همه آن حساب شده و خواسته امریکا و در نهایت اسرائیل است. نقش ترکیه در منطقه کاملا واضح است و همچنان که ما در ماجراهای سوریه در سال های گذشته دیدیم نقشی به موازات سیاست های اجرا شده محور اسرائیل، عربستان، اردن در پناه حمایت های سیاسی آمریکا در این مدت. ترکیه هم در آن مجموعه نقش آفرینی داشت و بعد در جریان مذاکرات هسته ای ایران با غرب اندکی وانمود کرد که از آن نقش آفرینی دور شده و از اجرای خواست های آن محور کناره گیری کرد. اما امروز می بینیم که استنباط ما اشتباه بوده و این اقدامات ترکیه یک بازی سیاسی در منطقه بوده است. 
 
-    محور اسرائیلی – عربی چه نقشی در منطقه داشته است؟ 
من فکر می کنم این نقش کاملا مشخص است. اگر در نظر بگیریم آنچه که در سوریه و عراق در حال رخ دادن است حاصل توطئه های ننگین محور اسرائیل، اردن و عربستان سعودی بوده است، به این نتیجه می رسیم که قصد آنها برهم زدن تشکیل هلال شیعی در منطقه است. در اینجا توطئه اسرائیلی – عربی این تصور را به وجود آوردند که ایران در راس این هلال شیعی می خواهد شیعه را بر تسنن حاکم کند و با طرح همین نقشه شوم و بر اساس این فرضیه غلط بود که عربستان سعودی را تحریک به تشکیل و حمایت از گروه های تروریستی تکفیری و سلفی کردند تا بدین صورت کاری کنند که وهابیون بر شیعه تسط یابد. این توطئه شناخته شده است و خیلی سال پیش و از زمان ماجراهای عربستان آغاز شد اما در سال 2004 در خاورمیانه عربی مطرح شد و در سال 2006 رسما توسط پادشاهان عربستان و اردن، هولمز نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مبارک رئیس جمهور سابق مصر اعلام شد. در طول سال های اخیر نیز شاهد اقدامات این محور در منطقه بودیم. البته کشور مصر نیز در این محور قرار داشت اما با سرنگون شدن دولت حسنی مبارک، مصر خود را از این اتحاد ننگ آور منطقه جدا کرد.  
 
-    ترکیه چه نقشی در این محور اسرائیلی – عربی داشته و دارد؟ 
ترکیه متاسفانه نقش یک کشور و ملت درجه 2 را در این ماجرا بازی می کند. بازیگر اصلی اردن، عربستان، اسرائیل و در راس آنها ایالات متحده آمریکاست و ترکیه به عنوان عضو ناتو نقش یک ملت درجه دوم را بازی کرده و فقط فرمانبرداری از امریکا به صورت مستقیم و از اسرائیل به صورت غیر مستقیم می کند. ترکیه هیچگونه منافعی از لحاظ ملی، سیاسی و مذهبی در این ماجراجوی ها ندارد و حتی خواهید دید که پیشرفت داعش در منطقه خطرات بزرگی را برای این کشور ایجاد خواهد کرد. حال چه از نظر تمامیت ارضی ترکیه و چه از نظر آشوب کردن موازنه های موجود بین ترک ها و کردها، ترکیه در خطر قرار دارد. این مسئله نیز جای تاسف دارد که دولت ترکیه پذیرفته به عنوان یک کشور درجه 2 با عنوان دستور بگیر و فرمانبردار برای اسرائیل و آمریکا بازی کند.  
 
-    این روزها اقدامات و موضع گیری های دولت ترکیه سبب شده تا نارضایتی هایی در بین مردم این کشور نیز ایجاد شود. به نظر شما این احتمال وجود دارد که با ادامه این رفتارها، آشوب هایی از سوی مردم این کشور صورت بگیرد؟ 
قطعا نارضایتی هایی که در طول سال های گذشته در ترکیه شاهد بودیم بیشتر و بیشتر می شود. اگرچه در برخی موارد هرگونه اعلام نارضایتی بی رحمانه سرکوب شد ولی همان حرکت های سرکوب شده نیز تاثیرات بسیاری بر تعدیل سیاست های دولت ترکیه داشته است. ملت و مردم ترکیه نقش خود را یک نقش دست دوم و پایین تر از اسرائیل در خاورمیانه نمی بینند. این دولت است که چنین نقشی را بازی می کند و طبیعتا مردم از این نقش ناراضی هستند. چه آنهایی که گرایش های اسلامی دارند و چه آنهایی که گرایش جمهوری خواهی و لائیک دارند، همگی از نقش به وجود آمده توسط دولت ناراضی هستند و معتقدند که این نقش، نقش پاسبان درجه دوم امریکا و اسرائیل در خاورمیانه است. همین مسئله باعث کسر شان دولت و ملت ترکیه است.  
 
-    آیا مباحث تاریخی در این موضع گیری ها اثر گذار است؟ چراکه برخی مطرح می کنند که ترکیه به دنبال تغییر مرزهای خود و شکل گیری نوعثمانی گری است. 
به نظر من اینها به دنبال راه اندازی خلافت عثمانی نیستند. اینها دنباله رو خلافت اموی، معاویه و یزید هستند که شعبه ای از خلفای راشدی بود، هستند. ترکیه حتی خلاف عباسی را هم قبول ندارد چه برسد به خلافت عثمانی. در تاریخ هم دیده ایم که عثمانی ها اصلا خلافت نداشتند و فقط نام خلافت روی آن بود. عثمانی یک پادشاهی لائیک اروپا گرا بود. من معتقد نیستم که این سلفی ها، وهابی ها و تکفیری ها با نگاه بسیار تند خود خواهان تجدید حیات سلطان سلیمان قانونی باشند. اصلا اینگونه نیست. نگاه به مسیر این جریان نشان می دهد که هدف این ها رسیدن به شامات است. شامات پایتخت خلافت اموی است. اما همان خلافت اموی را هم اگر در نظر بگیریم، این جریان های تازه به راه افتاده از خلافت اموی هم تندتر و تیزتر هستند. یعنی خلاف معاویه و یزید هم در قیاس اندیشه های خلافت گرایی این گروه ها وقتی اندازه می گیریم می بینیم که خلافت اموی بسیار امروزی تر و انسانی تر بوده است.  
 
-    به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که ارزیابی شما از آینده روابط دیپلماتیک ایران و ترکیه چیست؟ 
از این زاویه هم باید تاسف خورد . در حالی که این دو کشور از دیرباز لازم و ملزوم هم از لحاظ سیاسی اقتصادی و منطقه ای بوده اند اما برخی رفتارهای خارج از این دو کشور موجبات برهم خوردن این روابط را فراهم کرد. ترکیه هیچ هدفی برای تعارض با ایران ندارد اما دولت ترکیه از خود اختیاری ندارد و به عنوان عضو ناتو و متحد آمریکا و در درجه بعد اسرائیل، همکار ناخواسته برخی توطئه های منطقه شده و این نقش را بازی کند. حتی تاریخ هم نشان داده که ترکیه هیچ گاه دشمنی با ایران نداشته اما تا زمانی که ترکیه در نقش یک کشور درجه دوم در منطقه فقط بازیگر توطئه های دیگران باشد، روابط حسنه ای با ایران نخواهد داشت.  
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد