سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز



جان کری و فرانک اشتاین مایر، وزیران امور خارجه آمریکا و آلمان در نشست مطبوعاتی بر دستیابی به توافق جامع میان ایران و گروه 1+5 ابراز امیدواری کردند.
کد خبر: ۴۴۴۲۹۳
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۶-24 October 2014
جان کری و فرانک اشتاین مایر، وزیران امور خارجه آمریکا و آلمان در نشست مطبوعاتی بر دستیابی به توافق جامع میان ایران و گروه 1+5 ابراز امیدواری کردند.

به گزارش ایسنا، فرانک اشتاین مایر و جان کری، وزیران خارجه آلمان و آمریکا پس از دیدار دوجانبه در نشست مطبوعاتی در برلین درباره ایران و برخی مسائل منطقه‌یی و بین‌المللی به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند.

اشتاین مایر درباره روند مذاکرات هسته‌ای ایران، گفت: من در مذاکرات ایران بیش از 10 سال است که در سمت‌های مختلف درگیر بودم. در طول سال‌های 2005 تا 2009 در هر یک از گفت‌وگوها شرکت کردم و پس از آن نیز به عنوان وزیر امور خارجه درگیر مذاکرات بوده‌ام. ما می‌توانستیم توافق با ایران را زودتر از این زمان داشته باشیم. اما ما درباره هر گونه توافقی گفت‌وگو نمی‌کنیم. آن‌چه که ما به دنبالش هستیم یک توافق سیاسی است که به ما این ضمانت را بدهد که ایران قابلیت دستیابی به سلاح هسته‌ای نداشته باشد. این تنها معیار مهم در مذاکرات هست. زیرا مسوولیت ما این است که در خاورمیانه بتوانیم صلح و امنیت را ایجاد کنیم.

هم‌چنین جان کری در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات ایران و گروه 1+5، گفت: من درباره مذاکرات ابراز امیدواری می‌کنم نه خوش‌بینی. ما امیدوار هستیم که بتوانیم پلی میان فاصله‌هایی که هنوز وجود دارد میان دوطرف برقرار کنیم. هر دو طرف جدی و فشرده گفت‌وگو می‌کنند. من فکر می‌کنم آن‌ها درک کرده‌اند که در مذاکرات چه چیزی نیاز است. بگذارید در این باره به صراحت صحبت کنم که چه چیزی نیاز است و به این سوال اصلی پاسخ دهم که چرا ما این مذاکرات را داریم. شورای امنیت سازمان ملل محدودیت‌هایی را برای برنامه هسته‌ای ایران به دلیل برخی سوالات پاسخ داده نشده درباره روند این برنامه اعمال کرده است. بنابراین ایران وظیفه بسیار ساده‌ای دارد. تمام کاری که باید انجام بدهد این است که به جهان ثابت کند که با شفافیت و تعهد اعلام کند که برنامه هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز است. چهار راه برای بمب هسته‌ای ایران وجود دارد که باید هر یک از این چهار راه غیرقابل دسترسی باشد. بر همین اساس ما به دنبال دستیابی به این اتفاق هستیم که ضرب‌الأجل اعلام شده در این باره کافی است.

وی ادامه داد: من دراین‌جا به جزییات مذاکرات اشاره‌ای نمی‌کنم چون ما عمومی مذاکره نمی‌کنیم. من فکر می‌کنم این اشتباه است اما به شما اعلام می‌کنم که ما امیدواریم و بسیار سخت کار می‌کنیم. تیم ایران در مذاکرات سرسخت و آگاه هستند و دشوار مذاکره می‌کنند اما آن‌ها نیز به طور جدی در مذاکرات حضور دارند و گفت‌وگو می‌کنند. ما مذاکرات را در هفته‌های آینده با امیدواری به این‌که می‌توانیم (به توافق هسته‌ای) دست یابیم ادامه می‌دهیم. من فکر می‌کنم جهان نیز خواهان دستیابی به چنین توافقی است. توافقی که می‌تواند احتمال وقوع درگیری دیگری را کاهش دهد.

جان کری در بخش دیگری از این نشست خبری با اشاره به حمایت آمریکا از حضور آلمان در مذاکرات با ایران، گفت: ما به صورت مشترک با همتای آلمانی خود درباره مذاکرات مشورت می‌کنیم. آلمان عضور حیاتی گروه 1+5 است.

هم‌چنین اشتاین مایر افزود: زمانی که صحبت از دلایل لزوم گفت‌وگو با ایران را می‌کنیم در واقع درباره اسراییل نیز گفت‌وگو می‌کنیم. ما نیاز به امنیت و نیز صلح در جهان داریم. همه ما می‌دانیم که منافع حیاتی اسراییل تضمین این مسأله است که هیچ مسأله‌ای امنیت اسراییل را تهدید نمی‌کند. 






این بیانیه مدعی شده از آنجایی که مسافران خارجی انگلیسی بیش از هر ملیت دیگری در ایران در خطر هستند، اتباع این کشور تا حد ممکن به ایران سفر نکنند.
وزارت امور خارجه انگلیس از اتباع خود خواسته از هرگونه سفر غیرضروری به ایران خودداری کنند.

به گزارش فارس، وزارت امورخارجه انگلیس امروز (جمعه) طی بیانیه‌ای برای کلیه آمدوشدهای شهروندان انگلیسی به 100 کیلومتری مرز ایران و افغانستان، 10 کیلومتری مرز ایران و عراق، محدوده مجاور استان سیستان وبلوچستان و محوطه اطراف بم و جاسک محدودیت گذاشته ‌است.

هم‌چنین وزارت امور خارجه انگلیس برای کلیه سفرهای غیر ضروری به کلیه منطق ایران نیز محدودیت قایل شد. 

این بیانیه مدعی شده از آنجایی که مسافران خارجی انگلیسی بیش از هر ملیت دیگری در ایران در خطر هستند، اتباع این کشور تا حد ممکن به ایران سفر نکنند.

هم‌چنین این بیانیه هشدار داده سفرهای انفرادی به ایران برای اتباع انگلیس بیش از سفر در گروه‌های توریستی و تورهای مسافرتی خطرناک است.

یکی از مسائلی که از همان روزهای آغازین پیشروی گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه مورد توجه تحلیلگران قرار گرفت، نوع استفاده ای بود که این گروه از رسانه های مدرن و امکانات فناورانه برای پیشبرد اهداف خود کرده و می کند. یک تحلیلگر مسائل منطقه در مطلبی به بررسی جزئیات شیوه کار داعش در زمینه پیشبرد جنگ رسانه ای در کنار جنگ میدانی پرداخته است.
کد خبر: ۴۴۴۳۵۱
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۵-24 October 2014
واحد جنگ تبلیغاتی داعش چگونه فعالیت می‌کند؟یکی از مسائلی که از همان روزهای آغازین پیشروی گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه مورد توجه تحلیلگران قرار گرفت، نوع استفاده ای بود که این گروه از رسانه های مدرن و امکانات فناورانه برای پیشبرد اهداف خود کرده و می کند. یک تحلیلگر مسائل منطقه در مطلبی به بررسی جزئیات شیوه کار داعش در زمینه پیشبرد جنگ رسانه ای در کنار جنگ میدانی پرداخته است. 

به گزارش «تابناک»، علی هاشم، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مطلبی که در سایت تحلیلی «المانیتور» منتشر کرده به بررسی راهبرد رسانه ای داعش پرداخته و می نویسد برای این گروه، جنگ رسانه ای و تبلیغاتی به اندازه جنگ در عرصه میدانی از اهمیت برخوردار است.

در این مطلب آمده است:

وقتی ابوبکر البغدادی، رهبر گروه داعش و خلیفه خودخوانده این گروه برای نخستین بار در روز چهارم ژوئیه در موصل در انظار عمومی ظاهر شد، یک اقدام نمادین از سوی مسئولین تبلیغات داعش انجام گرفته بود. بغدادی مسجد بزرگ «النوری» را که در سال 1172 میلادی توسط نورالدین زنگی بنا شده، به عنوان محل سخنرانی خود انتخاب کرده بود. شهرت زنگی به سبب حکومت وسیعی است که در آن زمان از سوریه و عراق تا مصر بر پا کرده بود. زنگی چندین نبرد را علیه صلیبی ها انجام داد و قصد داشت بیت المقدس را از سلطه آن ها رها سازد. 

استراتژیست های داعش تلاش کردند با استفاده از این موضوع، نوعی مقایسه را در ذهن کسانی که با تاریخ مسجد مذکور آشنایی دارند، ایجاد کرده و به طور غیرمستقیم، نوع و گستره حکومتی را که در پی استقرار آن هستند، نشان دهند. حکومتی که بتواند بر ایران نیز غلبه کند و قادر به مبارزه با غرب باشد. 

داعش قصد داشت در جریان سخنرانی مذکور در نماز جمعه، «خلیفه» خود را بهترین نحو ممکن به دیگران بشناساند. از لباس و ظاهر بغدادی گرفته تا دوربین های استفاده شده برای تصویربرداری از مراسم، همه و همه برای انتقال پیام های مدنظر داعش مورد استفاده قرار گرفته بود. پنج دوربین «اچ دی» در داخل و خارج از مسجد مستقر شده بود که همگی تحت کنترل یک تکنیسین یا کارگردان قرار داشت و در نهایت یک فیلم 21 دقیقه ای از آن استخراج شد.

مروان شحاده، کارشناس اردنی در این زمینه می گوید: «داعش بر این باور است که اهمیت جنگ رسانه ای با جنگ نظامی برابر است. در همه فعالیت های داعش، رسانه نقش مهمی دارد. علاوه بر این، آن ها تلاش دارند با استفاده از تمامی منابع مالی و انسانی که از سراسر جهان عرب و جهان اسلام به دست آورده اند، توانایی های خود را ارتقا بخشند». 

به گفته شحاده، داعش این فرصت را داشته که خود را به پیشرفته ترین فناوری ها تجهیز کند. وی اشاره می کند که با تحلیل ویدئوهای اخیر منتشره از سوی این گروه، می توان دریافت که آن ها فناوری های پیشرفته و اپراتورهای حرفه ای در اختیار دارند. از سوی دیگر، داعش در بحث رسانه بسیار «سخاوتمندانه» رفتار می کند و پول خوبی به افراد حرفه ای که با این گروه همکاری می کنند می پردازد. 

داعش چند واحد رسانه ای دارد که وظیفه تولید و انتشار محتوای آنلاین رسانه ای را بر عهده دارند. واحد های «الفرقان» و «الاتسام»، مسئول تولیدات بصری هستند. الفرقان بر پوشش حوزه جنگ نظامی و نشان دادن قدرت داعش و الاتسام نیز بر فعالیت های اجتماعی و به اصطلاح مذهبی این گروه متمرکز است. 

عمر کیاد، تحلیلگر و روزنامه نگار فلسطینی که گروه داعش را از آغاز فعالیتش تاکنون مورد مطالعه قرار داده، می گوید: «داعش یک گروه ایدئولوژیک است؛ در نتیجه آن ها برای انتقال پیام خود به رسانه های مرسوم اعتماد ندارند. این گروه برای اشاعه ایده های خود عمدتاً به واحدهای رسانه ای خود متکی است و شرایط دشواری را بر روزنامه نگارانی که می خواهند در مناطق تحت کنترلش فعالیت کنند، اعمال می کند. این افراد باید به داعش ابراز وفاداری کنند و تولید هرگونه محتوایی که خارج از موارد مدنظر این گروه باشد، خطر مرگ را برای آن ها به همراه دارد».

واحد رسانه ای داعش در چندین مورد ویدئوهایی سریالی را برای تبلیغ گروه و ایدئولوژی آن ساخته است. در یک قسمت از مجموعه «پیام های رسانه ای از سرزمین نبردهای حماسی»، شمار زیادی از نیروهای خارجی عضو گروه به تصویر کشیده شده اند. یک مجموعه دیگر این گروه با نام «شعله های جنگ» که به زبان انگلیسی ساخته شده، اعضای این گروه را در نبردهای سنگین نشان می دهد و آشکارا برای ارسال پیامی به غرب ساخته شده است. 

داعش همچنین سعی دارد از طریق به تصویر کشیدن اعضای این گروه در حالی که مشغول توزیع اقلام ضروری میان مردم هستند، چهره ای مهربان از خود به نمایش بگذارد. کیاد در این زمینه می گوید: «در برخی ویدئوها، آن ها اصرار دارند که چهره ای انسانی از نیروهای خود به نمایش بگذارند و هر جا که لازم باشد، آن ها را با لبخندی بر لب به تصویر می کشند». 

اما با این وجود، مشهورترین ویدئوهای داعش همان هایی است که گردن زدن افرادی که داعش آن ها را «مرتد» و «کافر» می خواند را در دل کویر به تصویر می کشد. این ویدئوها نیز بخشی از راهبرد گسترده تر رسانه ای داعش برای تحکیم تصویر و اشاعه رعب و وحشت در دل مردم است. 

شحاده با اشاره به این موضوع می گوید که راهبرد مذکور توانسته با موفقیت همراه باشد؛ زیرا داعش موفق شده در برخی نبردها چه در سوریه و چه در عراق، بدون جنگیدن پیروز شود. به اعتقاد آن ها، این امر مرهون راهبرد رسانه ای در پیش گرفته شده از سوی گروه است علیه همه مخالفان به کار برده می شود. نکته جالب اینجاست که داعش در ویدئوهای خود هرجا که لازم باشد پیامی به غرب منتقل شود، از زبان انگلیسی استفاده می کند و افرادی با لهجه بریتانیایی و آمریکایی هم دارد که متن ویدئو را قرائت کنند.

داعش حتی یک بازی رایانه ای طراحی کرده که جنبه های مختلف نبردهای این گروه را به نمایش می گذارد و در آن، مکان های مشابه مناطق فعالیت این گروه و همچنین متن های صوتی دربردارنده ایدئولوژی آن مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد این بازی از طریق دستکاری بازی مشهور «سرقت بزرگ اتومبیل» (GTA) ساخته شده و لوگوی بازی اصلی هنوز در آن قابل مشاهده است. 

به هر حال، کیاد با اشاره به مجموعه این موارد می گوید: «محتواهای این چنینی برای عضوگیری داعش ضروری است. این بهترین شیوه تبلیغ ایده های آن ها به شمار می رود».  

وندی شرمن، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای آمریکا در نشستی که در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌الملل در واشنگتن برگزار شده است، مهم‌ترین ابزارها و روش‌های آمریکا در مذاکرات هسته‌ای را کنار هم چیده است و از جمله اظهار داشته که «اگر توافق نشود، همه ایران را مسئول آن خواهند دانست». با مرور یک تحلیل منتشره در روزهای اخیر، به طور کامل ریشه و دلیل همه سخنان شرمن قابل فهم می‌شود.
کد خبر: ۴۴۴۲۸۲
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۹-24 October 2014
استراتژی چهاربعدی ایران و علنی شدن «بازی اتهام» توسط شرمن

وندی شرمن، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای آمریکا در نشستی که در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌الملل در واشنگتن برگزار شده است، مهم‌ترین ابزارها و روش‌های آمریکا در مذاکرات هسته‌ای را کنار هم چیده است و از جمله اظهار داشته که «اگر توافق نشود، همه ایران را مسئول آن خواهند دانست». با مرور یک تحلیل منتشره در روزهای اخیر، به طور کامل ریشه و دلیل همه سخنان شرمن قابل فهم می‌شود.

به گزارش «تابناک»، مهم‌ترین بخش‌های سخنان شرمن در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی دانشگاه سیراکوز را می‌توان در قالب ادعاهای زیر خلاصه کرد؛ 

ــ اصلی ترین ادعای شرمن این است که اگر توافق نشود، همه ایران را مقصر خواهند دانست. این موضوع روایت شرمن از آن چیزی است که تحلیل‌گران مذاکرات هسته‌ای از آن به بازی اتهام (Blame Game) یاد می‌کنند و منظور از آن این است که هر طرف تلاش می‌کند، فضای افکار عمومی را به گونه‌ای در اختیار بگیرد که در صورت شکست مذاکرات، طرف مقابل نزد افکار عمومی مقصر دانسته شود. 

ــ «رهبران ایران امیدوارند وضعیت کنونی برنامه هسته‌ای آن‌ها از سوی جهان پذیرفته شود؛ اما این گونه نیست، زیرا اگر بود، وارد چنین مذاکرات دشواری نمی‌شدیم». 

ــ صراحتا بگویم آمریکا کاری را که نتواند راستی آزمایی کند، نخواهد پذیرفت و هیچ قولی را که نتواند عمل کند نمی‌دهد، همان گونه که ما خواستار حسن نیت هستیم، حسن نیت هم نشان می‌دهیم. 

ــ «همان گونه که وزیر خارجه کری گفت، ایران از وجود داعش خرسند نیست، همان طور که آمریکا هم از این مسأله خرسند نیست؛اما پیش از این هم اعلام کرده‌ایم ما در این زمینه هماهنگی‌ با ایران نداریم».

ــ امیدواریم که رهبران ایران با اقداماتی موافقت کنند که برای تضمین انحصارا صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران ضروری هستند و در نتیجه آن انزوای اقتصادی و سیاسی ایران پایان خواهد یافت و زندگی مردم ایران بهتر خواهد شد. 

ــ اگر ایران واقعا قصد این را دارد که اختلافات خود را با جامعه جهانی حل و برداشتن تحریم‌ها علیه این کشور را تسهیل کند، هیچ شانسی بهتر از اکنون و فرصت باقی مانده تا سوم آذر نیست.

برای فهم اهداف شرمن از مجموعه اظهارات وی در واشنگتن، توجه به تحلیل اخیر سوزان مالونی از کار‌شناسان آمریکایی مسائل ایران و مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا، راهگشاست. خانم مالونی و دیگر کار‌شناسان مؤسسه بروکینگر ظاهرا رابطه بسیار نزدیکی با تیم مذاکره‌کننده آمریکا و مسئولان سیاست خارجی این کشور دارند و نظرات آن‌ها در حوزه‌های گوناگون مرتبط با مذاکرات در متن سخنان مقامات آمریکایی جاری است. 

مالونی به تازگی در مقاله‌ای که در شانزدهم اکتبر برای مؤسسه بروکینگز نوشته، استراتژی ایران در مذاکرات هسته‌ای را بر چهار پایه استوار دانسته است: 

۱ـ 
به باور وی، مذاکره‌کنندگان ایرانی تاکنونی به نحو گسترده‌ای از اهرم‌ مخالفت‌های داخلی برای عقب راندن آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای استفاده کرده‌اند. 

آن‌ها همواره به غربی‌ها یادآور شده‌اند که اگر غرب حاضر به توافق با آن‌ها نباشد، بار دیگر باید در مقابل نیروهای تندرو در سیاست خارجی ایران قرار بگیرند. در واقع مذاکره‌کنندگان ایرانی، نقش پلیس خوب را بازی می‌کنند و غربی‌ها را از درگیر شدن با پلیس‌های بد می‌ترسانند. 

به عقیده مالونی، جدید‌ترین نمونه از این شیوه بازی، انتشار یک اینفوگرافی درباره خطوط قرمز ایران در مذاکرات هسته‌ای است که هرچند برخی منابع اطلاعاتی مدعی هستند راه را بر توافق هسته‌ای سخت خواهد کرد، برخی از کار‌شناسان بر این باورمد که استفاده از همین روش باعث خواهد شد، غربی‌ها مجبور شوند عقب‌نشینی بیشتری کنند. 

پیش از این، رابرت آینهورن مذاکره‌کننده سابق آمریکایی، سرسختی ایران در موضوع غنی‌سازی را نیز در همین چهارچوب تحلیل کرده بود. 

۲ـ 
تغییر اولویت‌ها برای عقب‌نشینی آمریکا در موضوع هسته‌ای

بخش دوم استراتژی ایران در مذاکرات هسته‌ای، تاکید بر بی‌دلیل بودن بحران هسته‌ای و یادآوری این مشوق است که اگر غرب در موضوع هسته‌ای کوتاه بیاید، آن‌گاه ایران در سرکوب داعش و به ثبات رساندن منطقه خاورمیانه به غرب کمک خواهد کرد. 

به باور مالونی، این بعد از استراتژی ایران هم گفت‌و‌گو تلویزیونی اخیر روحانی مورد اشاره قرار گرفت و هم در سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. 

به نوشته مالونی، مقامات ایرانی تلاش دارند این انگیزه را نزد غربی‌ها هر چه قوی‌تر کنند تا سرسختی آن‌ها در مذاکرات هسته‌ای روز به روز کاهش یابد و نه تنها جک استراو، وزیر خارجه سابق انگلیس این ایده را پذیرفته است، بلکه کمپین تبلیغاتی سردار سلیمانی در عراق در قالب تصاویر حضور علنی فرمانده سپاه قدس در عراق، تأکیدی بر همین توانایی ایران است. 

۳ـ 
بخش سوم استراتژی ایران که هم با مهارت بالایی اجرا شده و هم توفیقات زیادی داشته، تغییر چهره ایران در رسانه‌های بین‌المللی است. نه تنها روحانی و ظریف، بلکه حتی علی لاریجانی رئیس مجلس ایران و مذاکره کننده ارشد سابق هسته‌ای نیز نشانه هایی از خود بروز داده‌اند که به این هدف کمک کرده است. آن‌ها اصرار دارند بگویند موضوع هسته‌ای، بحرانی بدون دلیل بوده و در مسیر حل قرار دارد. 

نکته جالب اینکه شیوه بازی روحانی در این حوزه شباهت‌هایی با بازی احمدی‌نژاد نیز دارد. در حالی که احمدی‌نژاد گاهی اعلام می‌کرد که ایران دیگر یک کشور هسته‌ای شده و مسأله پایان یافته، روحانی نیز از پایان بحران در قالب بازی برد ـ برد سخن می‌گوید. 

در شیوه بازی روحانی، توجه خاصی نیز به ایجاد ثبات در اقتصاد داخلی و گسترش روابط دیپلماتیک شده است. به عبارت دیگر، ایرانی‌ها اصرار دارند نشان دهند که رژیم تحریم‌ها در حال فروپاشی است و سرمایه‌گذاران در مسیر گسترش روابط با ایران هستند. 

۴ـ 
شروع بازی اتهام یا بعد چهارم استراتژی ایران

مالونی بعد چهارم استراتژی ایران در اواخر مذاکرات هسته‌ای را شروع بازی اتهام دانسته است. ایران تلاش می‌کند به افکار عمومی جهان بقبولاند دولت آمریکا در مذاکرات هسته‌ای درخواست‌های زیاده‌خواهانه‌ای دارد، در حالی که ایران رفتاری سخاوتمندانه دارد و جز حقوق قانونی خود به دنبال چیز دیگری نیست. 

در حالی که ایرانی‌ها همواره تأکید می‌کنند که به تعهدات خود در قالب توافق ژنو پایبند بوده‌اند، از رفتارهای نامناسب طرف مقابل گلایه می‌کنند؛ برای نمونه، ظریف در این باره گفته است که اگر مرجعی برای نمره دادن به رفتار آمریکایی‌ها پس از توافق ژنو وجود داشت، آن‌ها نمره مردودی می‌گرفتند. 

به علاوه ظریف، همواره تأکید می‌کند که آمریکایی‌ها ذهن خودشان هم گرفتار تحریم‌ها شده است و فقط به آن فکر می‌کنند. او به آمریکایی‌ها یادآوری می‌کند که تنها کاری که برای توافق لازم است انجام دهند؛ این است که تحریم‌ها را بردارند و ما نه نیازی به تضمین امنیتی آن‌ها داریم و نه از آن‌ها کمک مالی می‌خواهیم. 

دیگر مقامات ایرانی نیز به این بعد از استراتژی ایران کمک می‌کنند؛ برای نمونه، رهبر ایران در یکی از سخنرانی‌های خود در ماه اوت، در قالب سخن گفتن از بی‌فایده بودن مذاکره با آمریکا، گناه به نتیجه نرسیدن مذاکرات را متوجه آمریکا دانست. 

به عقیده مالونی نکته جالب این است که با وجود غیرقابل مقایسه بودن ابزارهای رسانه‌ای ایران و آمریکا، به نظر می‌رسد ایرانی‌ها در این مورد برنده شده‌اند و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، بازی اتهام به بخش اصلی استراتژی ایران تبدیل خواهد شد. با اثبات اینکه آمریکایی‌ها مقصر هستند، ایرانی‌ها به سراغ نقشه شماره ۲ خواهند رفت که عبارت خواهد بود از عبور از کنار تحریم‌ها و تلاش برای شکستن انزوای اقتصادی و دیپلماتیک که این موضوع ابزارهای قدرت آمریکا در برابر ایران را از کم‌اثر خواهد کرد. به نظر می‌رسد سخنان شرمن در دانشگاه سیراکیوز، پاسخ آمریکایی‌ها به استراتژی ادعایی مالونی است.

سرگئی ایوانوف در بخش طولانی از مذاکرات ایران و روسیه وزیر دفاع این کشور بود، سپس معاون نخست وزیر شد و حالا هم رئیس کارکنان کرملین است. پس از چند سال بدعهدی روسیه در ماجرای تحویل سیستم دفاعی ‌S-300 به ایران و در شرایطی که احتمال تحویل نشدن ناوهای خریداری شده از فرانسه مطرح شده، مقام روس به آموزش رفتار متمدنانه با قراردادهای تسلیحاتی روی اورده است.
کد خبر: ۴۴۴۲۲۵
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۰-24 October 2014

سرگئی ایوانوف رئیس کارکنان کرملین تهدید کرده است که اگر فرانسه به قرارداد ساخت دو فروند ناو هلی‌کوپتربر کلاس میسترال برای روسیه متعهد نماند، موضوع را به دادگاه خواهد کشاند.

به گزارش «تابناک» و به نقل از ریانوستی این مقام روس به خبرنگاران گفته است که « (در صورت اجرایی نشدن قرارداد) به شیوه مرسوم در جهان متمدن، ما دادخواستی ارائه خواهیم کرد و تقاضای غرامت خواهیم کرد». وی افزوده است که این بر عهده فرانسه است که تصمیم بگیرد به قرارداد عمل کند یا خیر.

ایوانوف با اشاره به آن چه که روابط تاریخی روسیه و فرانسه نامیده است، ابراز امیدواری کرده که روابط دو کشور قربانی مسائل گذرا نشود.

روسیه و فرانسه در ژوئن سال 2011، قراردادی به ارزش فعلی 1.5 میلیارد یورو (1.2 میلیارد یورو در زمان عقد قرارداد) امضا کردند که بر اساس آن قرار است دو ناو ساخت فرانسه به نیروی دریایی روسیه تحویل شود. تحویل اولین شناور به نام ولادی‌وستوک برای آخر سال 2014 و تحویل شناور دوم موسوم به سواستوپول برای سال 2015 برنامه‌ریزی شده است.

ولی اکنون به پایان رسیدن اجرای این توافق با توجه به تحریم‌های غرب علیه روسیه به دلیل مسائل اوکراین به خطر افتاده است.

در ماه گذشته میلادی، فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه تهدید کرد که ممکن است تحویل این ناوها را به دلیل طرح اتهام دخالت روسیه در درگیری‌های داخلی اوکراین به تعلیق در آورد. وی بعدا اعلام کرد که در اواخر ماه اکتبر در مورد تحویل این ناوها به روسیه تصمیم خواهد گرفت. وی سپس تحویل این شناورها به روسیه را به تعهد به آتش‌بس در اوکراین و یافتن راه حلی سیاسی برای درگیری‌های این کشور گره زد.

در آخرین روزهای ماه سپتامبر نیز مقامات نظامی روس اعلام کردند که توافقات در مورد روند عملیاتی تحویل این ناوهای هواپیمابر به روسیه باید در اواخر ماه اکتبر یا ابتدای ماه میلادی نوامبر صورت پذیرد.

سخنان سرگئی ایوانوف در باره شرایط برخورد متمدنانه با قراردادی تسلیحاتی، از این جهت قابل توجه است که وی از سال 2001 تا 2007 وزیر دفاع روسیه بود و در نتیجه بخش مهمی از مذاکرات ایران و روسیه برای خرید سیستم دفاع هوایی ‌S-300 از سوی ایران در زمان وزارت وی صورت گرفته است.

روس‌ها پس از توافق با ایران برای تحویل این سیستم دفاع هوایی، ابتدا در رسانه‌ها منکر عقد چنین قراردادی بودند، سپس مدعی شدند کشورهای دیگر که این سیستم را از روسیه خریداری کرده‌اند، ان را به ایران خواهند داد.

کمی بعد معاون وزیر خارجه روسیه مدعی شد که این کشور هیچ دلیلی برای لغو قرارداد فروش این سیستم‌ها به ایران نمی‌بیند ولی یک سال بعد روسها به بهانه قطعنامه‌های شورای امنیت در موضوع هسته‌ای و در همسویی با آمریکا و اسرائیل از تحویل این سیستم دفاعی به ایران خودداری کردند و ظاهرا چند سال طرح شکایت ایران از بدعهدی روسها تاکنون به نتیجه روشنی نرسیده است.

در چنین شرایطی سخنان وزیر دفاع سابق روسیه و رئیس فعلی کارکنان کرملین که در فاصله‌ی پنج ساله این دو منصب خود یعنی از سال 2007 تا 2012 نیز معاون نخست وزیر روسیه بوده، به این که در یک جهان متمدن عمل به تعهدات قراردادی اهمیت دارد، تا حدی برای ایرانی‌ها طنزآمیز نیز هست!

دریادار سیاری با تاکید بر وجود سابقه و ریشه های تاریخی دو کشور از گذشته های دور تاکنون، نقش مهم و ارزشمند هر دو نیروی دریایی به عنوان بازیگران اصلی و اثرگذار در حوزه ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در اقیانوس هند و مناطق همجوار را مورد اشاره قرار داد.
«امیر دریادار حبیب الله سیاری» فرمانده نیروی دریایی ایران در ادامه سفر خود به چین، روز پنجشنبه در مراسمی ویژه در محل فرماندهی نیروی دریایی این کشور در پکن، مورد استقبال رسمی قرار گرفت.

به گزارش ایرنا، در این مراسم که با تشریفاتی ویژه همراه بود، دریاسالار «ووشنگ لی» فرمانده نیروی دریایی چین به همراه فرماندهان عالیرتبه این نیرو، از دریادار سیاری و هیات همراه استقبال و پس از آن طرفین برای انجام مذاکرات مورد علاقه، به تبادل نظر و گفت وگو پرداختند.

طرفین در این گفت وگو که حدود یک ساعت به طول انجامید، محورهای مختلفی را مورد ارزیابی و بررسی قرار دادند که تاکید بر 'تعاملات و همکاریهای بیشتر در حوزه دریایی'، بخش مهم این گفت وگوها بود.

امیر دریادار حبیب الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی کشورمان با بیان اینکه حامل سلام های گرم فرماندهان نظامی ایران به فرماندهان نظامی چین است ابراز امیدواری کرد که دستاوردهای این سفر، زمینه ساز همکاری بهتر و مناسب تر نیروهای مسلح دو کشور بویژه در نیروهای دریایی باشد.

وی همچنین به دیدار و بازدید خود از ناوگان شرق و شمال این کشور در چند روز اخیر اشاره کرد و گفت: شاهد پیشرفت های خوب و چشمگیری در بخش های مختلف نیروی دریایی چین بودم و این موضوع نشان دهنده آن است که شما توجه ویژه ای به این بخش داشته اید.

فرمانده نیروی دریایی کشورمان همچنین خواستار بسترسازی مناسب بر مبنای افزایش سطح همکاریهای نیروی دریایی دو کشور شد و تاکید کرد که تبادل تجربیات و انتقال دانش فنی به یکدیگر می تواند نقش مهمی در این زمینه ایفا نماید.

دریادار سیاری با تاکید بر وجود سابقه و ریشه های تاریخی دو کشور از گذشته های دور تاکنون، نقش مهم و ارزشمند هر دو نیروی دریایی به عنوان بازیگران اصلی و اثرگذار در حوزه ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در اقیانوس هند و مناطق همجوار را مورد اشاره قرار داد.

فرمانده نیروی دریایی کشورمان در بخش دیگری از سخنانش از همتای چینی خود برای بازدید از ایران اسلامی دعوت به عمل آورد که با استقبال «ووشنگ لی» مواجه شد.

دریاسالار «ووشنگ لی» فرمانده نیروی دریایی چین نیز ضمن خیر مقدم به همتای ایرانی خود، حضور فرماندهان عالیرتبه نیروی دریایی ایران در چین را در تحکیم مناسبات و همکاریهای دریایی دو کشور مفید و اثرگذار دانست.

وی با ابراز خرسندی از حضور دریادار سیاری در مقر فرماندهی نیروی دریایی چین، تصریح کرد که بدون شک این سفر، سرفصل جدیدی برای همکاریهای بیشتر دو کشور در حوزه دریایی ایجاد خواهد کرد.

«ووشنگ لی» همچنین به سفر خود به ایران اشاره کرد و گفت: خاطره خوب آن سفر همیشه در ذهن من باقی است و امیدوارم سفر شما به چین نیز پایه گذار مراودات جدیدتری باشد.

تاکید بر علائق و منافع مشترک عملیاتی و راهبردی در حوزه دریاهای بین المللی، ایجاد فرصت ها و همکاریهای بیشتر در عرصه های مختلف، همکاری های آموزشی، تبادل دانشجو و استاد، تاکید بر اثرگذاری دو نیرو در حوزه ژئوپلوتیک و ژئوانرژی در منطقه اقیانوس هند و مناطق همجوار، مقابله با دزدی های دریایی و تروریسم و ایجاد صلح و امنیت جهانی از دیگر محورهای گفت وگوی دریادار «سیاری» و دریاسالار «ووشنگ لی» بود.

فرمانده نیروی دریایی جمهوری کشورمان همچنن امروز با «چانگ ون چوان» وزیر دفاع چین دیدار و گفت وگو کرد.

بازدید از پایگاه دریایی، یگان نمونه و پایگاه هوادریای شانگهای،ناوشکن، فریگت و زیردریایی شهر بندری 'چینگ دائو' در شرق چین از جمله مکان های مورد بازدید هیات عالیرتبه نیروی دریایی کشورمان در چند روز اخیر بود.

فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران به دعوت رسمی همتای چین خود به این کشور سفر کرده است.

حسین شیخ الاسلام
کد خبر: ۴۴۴۱۹۴
تاریخ انتشار:۰۱ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۱-23 October 2014

خاورمیانه روزهای سختی را سپری می کند. تحرکات اخیر گروه تروریستی داعش در عراق دغدغه های زیادی را در جهان اسلام و نظام بین الملل برانگیخته است. طی هفته های اخیر شاهد ظهور و بروز تهدیدات تازه ای در عراق هستیم و تحرکات گروه تروریستی داعش با حمایتهای عربستان سعودی و برخی کشورهای منطقه و عملکرد پارادوکسیکال مقامات آمریکایی در مواجهه با این تهدید تروریستی موضوعی است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت.

به گزارش «تابناک»؛ گروه تروریستی داعش با این میزان از خشونت ورزی به پدیده ای قابل بحث در محافل بین المللی تبدیل شده است. اما به راستی ریشه فکری این گروه کجاست؟ داعشی که مخالف خود را به فجیع ترین شکل ممکن می کشد از چه مکتب و کدام مرام سیاسی است ؟ پرسش هایی از این دست روزهاست که توسط تحلیل گران مسائل منطقه تحلیل می شود.

رهبران دولت اسلامی عراق و شام یا داعش اصول هدایتی خود را بطور روشن از جنبش وهابی اسلام اهل سنت می گیرند. آنها در مدارس خود از کتابهای وهابی عربستان سعودی استفاده می کنند. نوارهای ویدیویی نشان می دهد که این گروه در مناطق تحت اشغال خود چگونه از مطالب و دست نوشته های وهابی در کلاسها و بر دیوار مراکز تجمع استفاده می کنند.

حتی روزنامه نیویورک تایمز در تازه ترین نگاه خود به این جریان تروریستی حرکت های داعش را ریشه داشته در وهابیت باب شده در عربستان سعودی می داند و می نویسد : علمای اسلامی میانه رو و شبه نظامیان اسلامی همگی رفتار خشونت آمیز ابوبکر البغدادی ، خلیفه خود خوانده و رهبر داعش که در حال کشتار می باشد را محکوم می کنند.

زمانی که آتش جنگ در سوریه شعله ور شد، عربستان، کشورهای عربی و تعداد زیادی از کشورهای جهان شروع به حمایت از گروه‌هایی کردند که سعی در سقوط نظام سوریه داشتند اما متاسفانه در نتیجه حمایت‌های آنان داعش متولد شد .

در این خصوص حسین شیخ الاسلام مشاور امور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی و سفیر سابق ایران در سوریه در گفت و گو با تابناک به بررسی اوضاع منطقه و رابطه عربستان با داعش پرداخته است.

اقای شیخ الاسلام به عنوان سئوال اول به نظر شما چرا غرب و بعضی از کشورهای عربی در ابتدای ظهور داعش به این گروه های تروریستی کمک می کردند؟

غربی ها و بعضی از کشورهای عربی داعش را با همه جنایت هایی که می کرد تحمل می کردند و خیلی از جاها حتی به این گروه کمک می کردند. این کشورها وقتی که داعش علیه دولت سوریه می جنگید به آنها در اردن و ترکیه آموزش و هم اسلحه می دادند. داعش شاخه عراق و گروه النصره شاخه سوری القاعده بود. وقتی جریانات سوریه اوج گرفت؛ دولت اسلامی عراق (داعش) وارد سوریه شد. چرا که این گروه سوریه را استراتژیک می دانست. بنابراین اول با جبه النصره کنار آمد و بعد با دولت سوریه جنگیدند. ولی به هر صورت این ها خودشان را دولت اسلامی شام و عراق اعلام کردند.

اما چه شد که این کشورها از داعش تنفر پیدا کردند و ائتلاف ضد داعش تشکیل دادند!؟

داعش هم مثل طالبان و القاعده دست ساز خود غربی ها و شاهنشاهی های عربی است. در آن زمان ها نظریه پرداز طالبان انگلیس بود؛ ولی پول آن را عربستان و امارات تامین می کردند. البته محل تولد القاعده در شمال پاکستان بود؛ چون فهم از اسلام در آن منطقه خیلی کوتاه بینانه است.

وقتی طالبان ایجاد شد ؛ اهل سنت برای تسلط این گروه بر افغانستان تلاش کرد. حتی کشورهای عربی سازمان دهی این گروه را برای جنگ با شوروی به عهده گرفته بودند و کمک می کردند که طالبان بر افغانستان مسلط شود. وقتی طالبان بر افغانستان مسلط شدند دست به یک دیوانه بازی های زدند به اسم حکومت که از جمله ترور دیپلمات های ایران در مزار شریف بود. یعنی به مرور زمان مشخص شد که آنها به به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند. به تدریج عرب ها برای آموزش جذب افغانستان شدند و این ها افغان های عرب و یا عرب های افغان که شدند. خانم کیلینتون بعد از قضیه بن لادن در مصاحبه ای اعلام کرد که القاعده را ما سازمان دهی کردیم و حالا هم باید با ان بجنگیم. در واقع خانم کیلینتون از امریکایی های جمهوری خواه که پشت القاعده ایستادند، انتقاد می کند. یعنی به محضی اینکه این گروه از کنترلشان خارج شد به سرعت درصدد حذف آن بر می آیند.

داعش هم به همین نحو است. این گروه تروریستی یک شاخه ارعابی القاعده است. بغدادی که از پایه گذاران این گروه ها است؛ در زندانی در جنوب عراق در بصره بود. وی چند سال پیش از زندانی که محافظتش با امریکایی ها بود ولی اداره داخل زندان با انگلیس ها بود ازاد شد. حالا هنوز مشخص نیست که انگلیسی ها نقشی در این ازادی داشته اند یا خیر، معلوم نیست. اما باید گفت انگلیس ها استاد ایجاد چنین اتفاقاتی برای بهره برداری در آینده هستند.

تروریسم از خطوط قرمز آمریکا عبور کرده و آن‌ها را تحقیر کرده است. در اینکه این‌ها شکست خورده‌اند شکی نیست، این در حالی است که آن‌ها در سوریه به دنبال ساقط کردن نظام بشار اسد بودند، اما موفق به این کار نشدند.

کشورهای عربی چه نقش در شکل گیری داعش داشتند؟

عقاید داعش بسیار نزیک به وهابیت و شاهنشاهی های عربی است که مخالف رای دادن، دموکراسی و پارلمان است. این عقاید در داعش خیلی بارز شد در مقابل جناح دیگر اهل سنت که اخوان المسلمین هستند که برای حق مردم و انتخابات جایگاه قائل هستند. مثلاً اخوانی ها معتقدند که هنوز رئیس جمهور مصر مرسی است. چرا که مردم به وی رای داده اند.

امریکایی ها به توصیه ترکیه، عربستان و قطر، امتیازات غلطی به داعش دادند. یعنی با حمایت این کشورها داعش جزء گروه های معارض در معارضه با دولت سوریه گنجانده شد و توسط کشورهای غربی پشتیبانی شدند. عکس های آقای مک کین با بغدادی فقط یک عکس نیست. این یک جریان است که منجر شده که داعش اینگونه در منطقه جولان دهد. در واقع قبل از وقایع امروز به شدت میان داعش و امریکایی ها همکاری بوده است. وقتی که داعش موصل را گرفت امریکایی ها با آن کاری نداشتند. وقتی که رفت طرف اربیل شروع کردند با این گروه برخورد کردند. در واقع وقتی داعش به سمت اربیل حرکت کرد و سر یک امریکایی را برید، به این معنا بود که این گروه کاملا خط قرمز را رد کرده است و باعث شد امریکایی ها مجبور شوند به آن ها حمله کنند. در واقع امریکایی ها بعد از تحقیر توسط داعش به آنها حمله کردند. در واقع امریکایی ها بر روی همه جنایاتی که داعش کرده بود؛ سکوت کردند اما بعد از رفتن این گروه به سمت اربیل عراق و کشتن خبرنگار امریکایی خط قرمز را رد کردند و باعث شد امریکایی ها به آنها حمله می کنند. آمریکایی‌ها چندین بار به ما پیغام داده‌اند که به ائتلاف ضد داعش بپیوندید، اما جواب منفی شنیده‌اند، این کار آمریکا قطعا منطقه را به هم خواهد ریخت.

در این میان نقش عربستان به عنوان یکی از مهمترین کشورهای عربی در شکل گیری داعش را چگونه ارزیابی می کنید؟

همینطور که گفتم؛ از نظر فکری داعش با ایدولوژی وهابیت شکل گرفت. همچنین تفکرات داعش بر اساس تفکرات شاهنشاهی های عربی و شاهنشاهی ضد مردمی منسجم شده است. از نظر سازمانی بندر بن سلطان این ها را سازمان دهی کرد. بندر بن سلطان با کمک سازمان های اطلاعاتی که داشت و همکاری سازمان های اطلاعاتی منطقه ای مثل سازمان های اطلاعاتی ترکیه، اردن و قطر در زیر سایه «سی آی ای» توانست این گروه را سازمان دهی کند. واضح است که این همه اسلحه و مواد منفجره نمی تواند از خاک ترکیه داخل سوریه شود؛ الا اینکه سازمان اطلاعاتی ترکیه این محموله ها را اداره کند. ترکیه اجازه نمی دهند که این همه اسلحه و مواد منفجره رد شود چون ممکن است در خاک خودش رسوب کند. انها نمیگذارند حتی یک کیلو مواد منفجره وارد یا خارج مرزش شود؛ اما وقتی خودشان بخواهند این رفت و آمد امکان پذیر می شود.

بدتر از این ها ورود و خارج تروریست ها می باشد. تروریست ها با چتر وارد سوریه نشده اند. آنها همه از مرز ترکیه وارد سوریه شده اند. این هماهنگی از خیلی قبل ها وجود داشته است. همه این همکاری ها به خاطر این بوده است که انها برای ساقط کردن حکومت سوریه ولع داشتند. البته خط اسرائیلی نیز پشتیبان این تفکر بوده است؛ به همین دلیل این اتفاق افتاده است. این که عربستان از نظر تفکر همراه خط سازش با اسرائیل است چیز جدیدی نیست. از طرح فهد به این طرف شاهد علنی این نوع موضع گیری ها از سوی عربستان هستیم. این که عربستان در جنگ 33 روزه رسماً کنار اسارئیل موضع می گیرد و می گوید حزب الله ماجراجویی کرده است. یا در جنگ 22 روزه و در جنگ 2012 و 2014 رسما در کنار صهیونیست ها قرار گرفت. در این میان عربستان دیگر آب از سرش گذاشته است و می گوید فلسطینی ها باید موجودیت اسرائیلی ها را بپذیرند و اگر نپذیرند تنبیه می شوند.

این خط، خط شاهنشاهی مرتجع عربی است که اسرائیل نیز از آنها به شدت حمایت می کند. در جنگ شما می بینید صدام توسعه طلب با نقشه امریکایی و با پول عربستانی علیه انقلاب ایران اقدام می کنند. در سوریه می بینید همین ها دوباره با هم متحد شده اند. تروریست ها فرق کردند اما ماهیت آنها یکی است. در واقع ظاهر آنها فقط فرق کرده است.

پس چگونه شده است که الان بعضی از کشورهای عربی از جمله عربستان امروز به ائتلاف ضد داعش پیوسته اند؟

این موضوع مثل قضیه القاعده و طالبان است. از یک حدی که فعالیت های آنها گذشت و دیگر غیرقابل کنترل و سرکش شدند به آنها حمله می کنند. القاعده وقتی سرکش شد یا به قول امریکایی ها بعد از 11 سپتامبر امریکایی ها به آنها حمله کردند. گروه های تروریستی وقتی که توانایشان بالا می رود؛ سرکشی می کنند. همین داعشی ها، سرکشی کردند و خلافت اعلام کردند. در واقع عربستان و سایر کشورهای عربی احساس خطر کردند که در صورت گسترش داعش آنها باید زیر چتر داعش بروند. چرا که آنها خلافت اعلام کرده اند.

کشورهایی مانند عربستان که در منطقه از گروه تروریستی داعش حمایت می‌کنند به نوعی هم به دنبال انزوای شیعیان و هم به دنبال سرنگونی محور مقاومت هستند، چون عربستان سعودی در حال حاضر خود با بحرانی به نام بیداری اسلامی مواجه است وقطعا نمی خواهد این موج دامان این رژیم را بگیرد ومنجر به نابودی آل سعود گردد. در حالی که عربستان و برخی کشورهای حامی داعش در منطقه باید هوشیار باشند و توجه داشته باشند که همین داعش ساختگی روزی دامان خود آنها را خواهد گرفت وتبدیل به آتشی برای خود آنها خواهد شد .امروز متاسفانه دشمنان اسلام که با هیچ روشی نمی‌توانستند در جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند با تشکیل گروه‌های وهابی، سلفی و بهایی در پی تفرقه‌افکنی بین مسلمانان هستند تا شیعه را به انزوا کشیده و از فراگیر شدن موج بیداری اسلامی جلوگیری کنند.

نظر شما در رابطه با نقش ایران در تحولات منطقه از جمله سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر ایران نبود شک نکنید اربیل و بغداد سقوط می کرد. ایران مکان هایی را که برایش استراتژیک است، اگر به هر دلیلی محور مقاومت در خطر باشد؛ ایران دخالت می کند. مثلاً در قصیر و قلمون در سوریه اگر ایران دخالت نمی کرد و تروریست ها موفق به پیروزی شده بودند، سوریه سقوط می کرد و داعش بیشتر از این قدرت می گرفت و حتی دولت عراق را نیز ساقط می کرد. البته فتوای مرجعیت و حمایت‌های ایران اجازه نداد داعش در عراق موفق شود.

در رابطه با سوریه نیز همینگونه است. آقای قاسم سلیمانی از طرف رهبری برای اسد در همان ابتدای درگیری‌ها پیام بردند که کشتار نباید صورت بگیرد و اصلاحات باید صورت بپذیرد. موضع علنی ما گفت‌وگوی سوری ـ سوری بدون دخالت خارجی بود. از سوی دیگر سپاه قدس با اسد مستقیم کار کرده بود و شناخت داشت. گاه ما نمی‌توانستیم به موقع موشک به حزب‌الله برسانیم. اسد از انبار خود موشک می‌داد.

ما هر جا لازم بدانیم با آنها می جنگیم چون ایران اهداف آنها را می شناسد. مزیتی که ایران دارد این است که تمام فرماندهان ارشد نظامی و امنیتی‌اش ماجرای سوریه را می‌فهمند. همین آقای احمدی مقدم فرمانده سپاه ما در لبنان بود. سردار دهقان، سردار قاسم سلیمانی و. . . با منطقه آشنا هستند و می‌دانند مشکل بشار چیست. تا ۴ نفر جمع می‌شدند به جای برخورد پلیس، ارتش رگبارمسلسل می‌بست روی اینها. مذاکره با معارضین کجا بود اصلاً؟! فقط می‌خواست با زور حل کند. بخاطر اینکه مردم کشته نشوند ما رفتیم این امکانات را ایجاد کردیم. رفتیم نیروی سیاسی برای مذاکره با معارضین ایجاد کردیم اینکه بشار قبول کرده مذاکره کند خودش نکته مهمی هست.

در حالی آمریکا اعلام کرده تلاش دارد با استفاده از جنگنده های خود مواضع گروه تروریستی داعش را در عراق و سوریه بمباران کند، کامیون های حامل کمک های ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به سمت مناطقی می روند که تحت کنترل داعش قرار داشته و بدین ترتیب، در عمل این گروه را در توسعه اقدامات تروریستی خود یاری می رسانند.
کد خبر: ۴۴۴۱۷۲
تاریخ انتشار:۰۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۳-23 October 2014
چگونه کمک‌های غرب برای آوارگان سوری به دست داعش می‌افتد؟در حالی آمریکا اعلام کرده تلاش دارد با استفاده از جنگنده های خود مواضع گروه تروریستی داعش را در عراق و سوریه بمباران کند، کامیون های حامل کمک های ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به سمت مناطقی می روند که تحت کنترل داعش قرار داشته و بدین ترتیب، در عمل این گروه را در توسعه اقدامات تروریستی خود یاری می رسانند.

به گزارش «تابناک» به نقل از «دیلی بیست»، کامیون های حامل کمک غرب که قرار است به دست آوارگان سوری برسد (شامل غذا و اقلام دارویی) به طور فزاینده ای در اختیار تروریست های داعش قرار می گیرد. این کمک ها از سوی موسسه توسعه بین المللی آمریکا، نهادهای اروپایی و سازمان ملل تهیه شده و به سوریه ارسال می شود.

در حال حاضر، این موضوع که آیا روند افتادن کمک های مذکور به دست داعش ادامه خواهد یافت یا خیر، به موضوع بحث جدی مقامات آمریکایی و اروپایی تبدیل شده است. این مقامات از سویی نسبت به این ماجرا ابراز نگرانی کرده و از سوی دیگر، می گویند قطع این کمک ها نیز می تواند سبب ضربه خوردن آوارگان و همچنین یاری رساندن به اهداف تبلیغاتی داعش شود.

مسئله دیگر در این رابطه، این است که کامیون های حامل این کمک ها، باید برای وارد شدن به مناطق شرقی سوریه که پایگاه های داعش در رقه و دیرالزور در آن قرار دارد، باید به داعش باج بدهند و همین امر، به منبع درآمدی جدیدی نیز برای تروریست ها تبدیل شده است. 

یکی از مسئولین ارسال کمک ها که وظیفه هماهنگی های مربوط را بر عهده دارد، در این زمینه می گوید: «محموله ها باید از سوی داعش مورد تأیید قرار گیرند و باید به آن ها باج هم داده شود. رشوه ای که داعش آن را هزینه نقل و انتقال معرفی می کند». این رشوه ها از سوی سازمان های خارجی یا محلی که وظیفه تقسیم کمک ها را بر عهده دارند و یا از سوی شرکت های ترکیه ای و سوری که در این زمینه قرارداد بسته اند به داعش پرداخت می شود.

این در حالی است که بر نحوه انتقال و توزیع کمک ها نیز نظارت دقیق وجود ندارد و نگرانی این است که داعش بخشی از آن ها را تصاحب کرده و به منظور پیشبرد اهداف خود در میان مردم توزیع کند. جنبه حداقلی ماجرا این است که داعش دیگر برای توزیع آذوقه میان مردم مناطق تحت کنترل خود و به دست آوردن دل آن ها، نیازی به پرداخت هزینه ندارد و می تواند منابع مالی خود را برای استفاده در مصارف جنگی حفظ کند. 

یکی از تفاوت های مهم موجود میان داعش و گروه های تروریستی قبلی این است که داعشی ها مایلند مناطق تحت کنترل خود را به عنوان منطقه ای به خوبی سازمان دهی شده و غنی از لحاظ منابع مالی تصویر کنند. در مطلبی که در جدیدترین شماره نشریه الکترونیکی داعش با عنوان «دابق» منتشر شده، آمده است: «سربازان الله یک روستا، شهرک یا شهر را آزاد نمی کنند که بدون توجه به نیازهای ساکنین، آن را به حال خود رها کنند». 

افزون بر این، در یک مورد که در منطقه دیرالزور نگرانی هایی درباره شیوع فلج اطفال پیش آمد، داعش به مأموران بین المللی واکسیناسیون اجازه داد که وارد منطقه شده و مردم را واکسینه کنند. جاناتان شانزر، عضو موسسه دفاع از دموکراسی ها در آمریکا می گوید: «من نگرانم که ما در حال حمایت از دولت موردنظر داعش باشیم. در این مسیر، ما از طریق تأمین نیازهای اساسی مردم محلی، داعش را به رسمیت می شناسیم...».

به هر حال، مجموعه این موارد حاکی از آن است که داعش سعی دارد با اتخاذ یک رویکرد زیرکانه، از سویی خود را در مناطق تحت کنترل به عنوان تأمین کننده نیازهای اساسی مردم جلوه داده و از این موضوع به نفع اهداف تبلیغاتی خود بهره برداری کند و از سوی دیگر، منابع مالی جدیدی را برای توسعه فعالیت های تروریستی خود به دست بیاورد. همین امر غربی ها را در چالشی قرار داده که خروج از آن نیز دشوار می نماید.



منابع خبری رژیم صهیونیستی اعلام کردند به تازگی یک هیات عالی رتبه نظامی اماراتی به صورت محرمانه به فلسطین اشغالی سفر کرده و با مقام های این رژیم دیدار کرده است.
کد خبر: ۴۴۴۲۶۳
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۹-24 October 2014
منابع خبری رژیم صهیونیستی اعلام کردند به تازگی یک هیات عالی رتبه نظامی اماراتی به صورت محرمانه به فلسطین اشغالی سفر کرده و با مقام های این رژیم دیدار کرده است.

به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه خبری وطن، این منابع اعلام کردند هدف از این دیدار تقویت همکاری های دوجانبه و هماهنگی های امنیتی و نظامی در زمینه امنیت و مبارزه با تروریسم بوده است .

رادیو رژیم صهیونیستی به نقل از گزارش شبکه 10 تلویزیون این رژیم اعلام کرد: «عبدالله علی الکعبی» سرپرست وزارت دفاع امارات به تازگی همراه با سرلشکر «ماجد فرج» رییس سازمان اطلاعات فلسطین دیدار محرمانه ای از فلسطین اشغالی داشته است.

رادیو رژیم صهیونیستی یادآورشد که این هیات اماراتی با فرماندهان امنیتی و نظامی اسراییلی دیدار کرده و عبدالله علی الکعبی همراه با یک افسر عالی رتبه ستاد ارتش اسراییل از یکی از پایگاه های نظامی رژیم صهیونیستی در صحرای نقب بازدید کرد.

این رادیو افزود که نتوانسته است تایید این خبر را از منابع دیگر بگیرد اما منابع امنیتی در اسراییل، اخیرا از دیدار محرمانه مقام های اماراتی و اسراییل با میانجی گری فلسطینی ها و اردنی ها برای تقویت همکاری های مشترک و هماهنگی امنیتی در زمینه امنیت و مبارزه با تروریسم در خاورمیانه خبر دادند .



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد