کابوس قدرت ایران بر سر آمریکا؛
کیسینجر مدعی شده در صورتی که ایران سلاح هستهای تولید کند و یا به ساخت سلاحهای هستهای نزدیک شود، همین به تنهایی کافی است تا توازن قدرت در منطقه به هم بخورد؛ و مهم نیست که دولت این کشور تا چه اندازه معتدل باشد.
به گزارش مشرق، چندی قبل کسینجر، استراتژیست معروف آمریکایی در مصاحبه با رادیو ملی آمریکا (NPR) با اشاره به جایگاه تاریخی ایران و نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه ایران را مستعدترین کشور منطقه برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی در خاورمیانه دانست.
وی با تأکید بر اینکه آمریکا در هر صورت نباید نقش ایران در تحولات جهان را نادیده بگیرد، عنوان کرد: «نوعی کمربند شیعی از تهران، تا بغداد و از آنجا تا بیروت شکل گرفته است. این وضعیت، این فرصت را به ایران میدهد تا امپراتوری پارس باستان را این بار با عنوانی شیعی، احیا کند.»
این چهره اثرگذار دیپلماسی آمریکا، افزود: «از نقطه نظر ژئواستراتژیک من ایران را مسئلهای بزرگتر از «داعش» میدانم. داعش گروهی ماجراجو با ایدئولوژیای بسیار تهاجمی است. اما آنها برای آنکه به یک واقعیت ژئو استراتژیک و دائمی بدل شوند، هنوز باید اراضی بسیار بسیار بیشتری را به تصرف خود درآورند. فکر میکنم درگیری با داعش - هرچند که مهم است - اما نهایتا بسیار قابلمدیریتتر از رویارویی با ایران است.»
در همین حال کسینجر یکبار دیگر در گفتوگویی با روزنامه "ایندیپندنت" تاکید کرده که در مقایسه با "دولت اسلامی (داعش)"، تهدید جمهوری اسلامی ایران برای آمریکا "بسیار پیچیدهتر" است.
او با اطمینان خاطر میافزاید، ایالات متحده آمریکا قادر است بر وضعیت کنونی غلبه کند، ولی وضعیت "ایران بسیار پیچیدهتر است".
کیسینجر مدعی شده در صورتی که ایران سلاح هستهای تولید کند و یا به ساخت سلاحهای هستهای نزدیک شود، همین به تنهایی کافی است تا توازن قدرت در منطقه به هم بخورد؛ و مهم نیست که دولت این کشور تا چه اندازه معتدل باشد.
وی تصریح می کند: «این بدان معناست که ایران شورای امنیت [سازمان ملل] را به چالش کشیده و در مناقشهای توام با تهدیدها با ایالات متحده، پیروز بوده است.»
به اعتقاد تحلیلگران در همین اظهارات کوتاه کسینجر درباره قدرت برتر ایران در منطقه و تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی، اعترافات راهبردی ذیل کاملا آشکار است:
۱: هیچ کشوری در منطقه – از جمله عربستان، مصر و حتی ترکیه – همانند ایران ظرفیت قدرت برتر شدن در منطقه را ندارد.
۲: آمریکا در هیچ معادله بین المللی و منطقهای -به ویژه در مسائل مربوط به عراق، سوریه و افغانستان- نباید و نمیتواند نقش ایران را در منطقه نادیده بگیرد.
۳: برتری ویژه ایران به خاطر موقعیت ژئواستراتژیک این کشور است. از این منظر وقتی کشورهای همچون متحدینی همچون عراق، لبنان و سوریه به آن اضافه میشوند ایران به کشوری بیرقیب نیز در منطقه تبدیل میشود.
۴: معضلی خودساخته، همچون داعش برای آمریکا قابل مدیریت است ولی درباره ایران هیچگونه ضمانتی برای موفقیت نیست. به اعتراف کسینجر مسئله ایران یک مسئله بسیار پیچیدهتر است که پیروزی آمریکا در مواجه با ایران در هالهای از ابهام قرار دارد. به تعبیر دیگر این استراتژیست بزرگ آمریکایی، امیدی به برتری آمریکا بر ایران در آینده وجود ندارد.
۵: تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای –البته نه به ادعای کسینجر دست یافتن به سلاح هستهای- موازنه منطقه را به کلی به نفع ایران تغییر میدهد و عملا آمریکا چارهای جز پذیرفتن جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت برتر در خاورمیانه بعد از آن نخواهد داشت.
گفتنی است، هنری کسینجر دهها سال چهره کانونی سیاست خارجی آمریکا بوده و در حوزه دیپلماسی جهانی یک مرجع به حساب میآید. وی همچنین زمانی وزیر امور خارجه آمریکا و مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا بوده، و به موتور سیاست تنشزدایی و تلاشگر حل مسائل از طریق دیپلماسی شهرت دارد.
طیف وسیعی از مسایل مربوط به همکاریهای پنج جانبه در منطقه دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت و در فضایی آکنده از دوستی و تفاهم،در خصوص مهمترین موضوعات مهم بینالمللی تبادل نظر شد.
روسای جمهوری ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان روز دوشنبه در پایان چهارمین نشست سران کشورهای ساحلی خزر بیانیه مشترک همکاری کشورهای ساحلی خزر را امضا کردند.
به گزارش ایسنا، متن این بیانیه به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
چهارمین اجلاس سران خزر با شرکت « الهام علیاف» رئیس جمهور آذربایجان، حسن روحانی، رئیس جمهور اسلامی ایران ، « نور سلطان نظربایف» رئیس جمهوری قزاقستان ، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور فدراسیون روسیه و « قربانعلی بردی محمداوف» رئیس جمهور ترکمنستان هفت مهرماه 1393 برابر با 29 سپتامبر 2014 در آستراخان برگزار گردید.
طیف وسیعی از مسایل مربوط به همکاریهای پنج جانبه در منطقه دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت و در فضایی آکنده از دوستی و تفاهم،در خصوص مهمترین موضوعات مهم بینالمللی تبادل نظر شد.
در اعلامیه به امضا رسیده توسط روسای جمهور ،نزدیکی رویکردها برای حل مسایل کلیدی خزر، از جمله تدوین رژیم حقوقی دریای خزر که پاسخگوی واقعیتهای روز باشد؛ منعکس گردیده است. اصول فعالیتهای درج شده در اعلامیه، هنگام به توافق رساندن متن کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، مورد توجه قرار خواهند گرفت.
همچنین سایر مسایل مربوط با رژیم حقوقی دریای خزر که مذاکره پیرامون آنها در چارچوب گروه کاری ویژه تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر در سطح معاونین وزرای امور خارجه کشورهای ساحلی ادامه خواهد داشت؛ مورد بررسی قرار گرفت.
سران کشورها، نتایج اقدامات برای تکمیل مبانی حقوقی تعاملات پنج جانبه در دریای خزر را مثبت ارزیابی کردند و اولویت های اصلی توسعه همکاری بین کشورهای ساحلی را مشخص نمودند.
روسای جمهور از لازم الاجرا شدن « موافقت نامه همکاری در زمینه امنیت در دریای خزر» که در تاریخ 18 نوامبر سال 2010 برابر با 27 آبان ماه 1389 در باکو به امضا رسید؛ استقبال نمودند و برلزوم تداوم تلاش های مشترک برای مقابله با چالش ها و تهدیدهای مهم فراروی امنیت در منطقه دریای خزر تأکید کردند. همچنین توجه خاصی به همکاری در زمینه مبارزه با دادو ستد غیرقانونی مواد مخدر و صید غیرقانونی مبذول داشتند. به نهادهای ذی صلاح دستور داده شد نسبت به توافق در خصوص پروتکل های موافقتنامه، اقدام نمایند.
مسایل مربوط به فعالیت های نظامی در منطقه دریای خزر با هدف تحکیم حسن همجواری، دوستی ، صلح ، امنیت واعتماد متقابل بین کشورهای ساحلی دریای خزر، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
امضای « موافقتنامه حفاظت و استفاده بهینه از منابع زنده آبی دریای خزر» در زمان برگزاری اجلاس سران در آستراخان، با رضایت خاطر عمیق روبرو گردید. تأسیس « کمیسیون حفاظت و استفاده بهینه از ذخایر زنده آبی دریای خزر و مدیریت ذخایر مشترک» و ارائه اختیارات وسیع به آن ، باعث ایجاد سازوکار موثر پنج جانبه برای تنظیم مسایل ماهیگیری در خزر، از جمله صید انواع ماهیان باارزش میگردد.سازوکار هماهنگ شده تنظیم صید تجاری ماهیان خاویاری توسط کشورهای ساحلی خزر به حفظ گونه های منحصر به فرد آنها کمک خواهد کرد.
موافقتنامه همکاری در زمینه هشدار در شرایط اضطراری و رفع آثار آن در دریای خزر که در جریان اجلاس سران به امضا رسید ؛ به تعامل تنگاتنگ بین ادارات ذی صلاح مربوطه بر مبنای توافقات به عمل آمده و تجارت بینالمللی، از جمله ایجاد سازوکار موثر واکنش به وضعیت های اضطراری در دریا کمک خواهد کرد
بهتر است به جای هدر دادن انرژی برای تحقق امر محال، از وضعیت کنونی که هنوز رژیم دریایی مشخصی در دریای خزر مصوب نشده است، برای بهره برداری حداکثری از منابع نفتی خزر استفاده کرد.
پول نیوز - اجلاس آستاراخان، با حضور سران کشورهای ساحلی دریای خزر در حال برگزاری است و یکی از بحث های مهم این اجلاس نیز، بررسی چندین باره رژیم حقوقی دریای خزر است.
یکی از بحث هایی که در سالیان اخیر در این باره بر سر زبان ها افتاده این است که ایران و شوروی سابق، هر کدام 50 درصد از این دریا را صاحب بودند ولی بعد از فروپاشی شوروی، سهم ایران به 11 درصد کاهش یافت و دولتمردان ایرانی نتوانستند از مالکیت ایران بر خزر حراست کنند.
اگر بخواهیم فارغ از "احساسات" و "شایعات" موضوع را بررسی کنیم و به جای حرف های غیر مستند به منطق، اسناد و قواعد حقوقی مراجعه کنیم باید بگوییم که اساساً ایران هیچگاه مالک 50 درصد خزر نبوده است و دمیدن بر یک مالکیت واهی، چیزی جز سیاسی کاری و خودتحقیری نیست.
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1 - نقشه خزر و کشورهای ساحلی اش را مقابل تان بگذارید. فارغ از این که در آن سوی خزر یک کشور(شوروی سابق) قرار دارد یا چهار کشور (روسیه،قزاقستان،ترکمنستان و آذربایجان) ، بکوشید با یک خودکار، خزر را طوری تقسیم کنید که 50 درصدش به ایران برسد. آیا با توجه به نقشه و موقعیت طبیعی دریاچه و کشورهای اطرافش چنین تقسیمی اساساً امکان پذیر است؟ کسانی که دم از مالکیت 50 درصدی ایران می زنند، احتمالاً بدون نگاه کردن به نقشه ، به این موضوع فکر کرده اند و با خود گفته اند: دو کشور بوده و یک دریا در میان شان و لابد باید 50 - 50 بین شان تقسیم شود!
2 - اگر به نقشه بنگرید، ایران تنها بخش کوچکی از سواحل جنوبی خزر را در اختیار دارد و چندین برابر آن در اختیار کشورهای دیگر است. چگونه می توان پذیرفت که ایران با اندکی ساحل، صاحب نیمی از خزر شود و بقیه با سواحلی به مراتب طولانی تر از ایران ، مالکیت مشابه داشته باشند. در زمان شوروی سابق هم همین منطق ساده حاکم بود و ان مرزهای طولانی در شمال، غرب و شرق دریا متعلق به شوروی بوده است.
3 - بارها گفته شده است که در سال های 1921 و 1940 ، ایران و شوروی سابق، معاهده هایی امضا کرده بودند و طبق آن معاهده ها، مالکیت خزر را بین خودشان بالمناصفه تقسیم کرده بودند.
سپس گفته می شود که تجزیه شوروی سابق، نافی حق ایران نیست و کشورهای باقی مانده از شوروی سابق، باید میراث دار آن 50 درصد خودشان باشند نه این که کل خزر را مجدداً بین خود تقسیم کنند.
این سخن در صورتی درست بود که بین ایران و شوروی سابق، چنین معاهده ای وجود می داشت. اما واقعیت این است که در هیچ کجای این دو معاهده، مالکیت خزر بین ایران و شوروی تقسیم نشده است بلکه هر دو کشور توافق کرده اند که در آب های خزر به طور مساوی "حق کشتیرانی" داشته باشند، از معافیت هایی برخوردار شوند و بتوانند تا 10 میل دریایی از سواحل خود ماهیگیری کنند. اگر کلمه به کلمه این دو معاهده را بررسی کنید درخواهید یافت که تقسیم 50 درصد مالکیت دریا در این معاهده ها وجود خارجی ندارد.
بنابراین، وقتی اساساً چنین توافقی وجود ندارد ، چرا باید بر اساس "هیچ و آنچه نیست" سخن گفت؟ مگر قرار است کشورهای ساحلی خزر بر مبنای توهمات ما رفتار کنند؟
بنابراین بهتر است به جای هدر دادن انرژی برای تحقق امر محال، از وضعیت کنونی که هنوز رژیم دریایی مشخصی در دریای خزر مصوب نشده است، برای بهره برداری حداکثری از منابع نفتی خزر استفاده کرد.
این منبع محلی میافزاید: این دفاتر با نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه اسبایکر در ارتباط است که از هفته گذشته وارد این پایگاه شده در آن مستقر شدهاند و ارتباطی به ارتش و نیروهای مسلح عراق ندارد.
منابع آگاه عراقی با بیان اینکه نظامیانی آمریکایی در پایگاه «اسبایکر» در شمال تکریت مستقر شدهاند، از تشکیل یگانهای مردمی تحت عنوان «گارد ملی» توسط این نظامیان آمریکایی خبر دادند.
به گزارش خبرنگار فارس، بار دیگر منابع آگاه عراقی در استان «صلاح الدین» تصریح کردند که طی هفته گذشته نظامیان آمریکایی وارد تکریت، در شمال بغداد شده و در پایگاه نظامی «اسبایکر» مستقر شدند.
در این ارتباط یک منبع نزدیک به قدرتهای محلی در شهر «سامرا» تصریح کرد که به تازگی دوایری برای جذب نیروهای داوطلب مردمی توسط افسرانی با رتبههای سرلشکری و سرتیپی سابق در این شهر با هدف تشکیل یگانهایی تحت عنوان «گارد ملی» تشکیل شده است.
این منبع محلی میافزاید: این دفاتر با نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه اسبایکر در ارتباط است که از هفته گذشته وارد این پایگاه شده در آن مستقر شدهاند و ارتباطی به ارتش و نیروهای مسلح عراق ندارد.
براساس اطلاعات در اختیار این منبع که به دلایل امنیتی خواستار عدم افشای هویت خود شد، نظامیان آمریکایی که در پایگاه اسبایکر مستقر شدهاند، اقدام به جذب 15 هزار نفر از اهالی شهر سامرا کردهاند تا نیرویی نظامی تحت عنوان «گارد ملی» تشکیل دهند.
«حیدر العبادی»، نخست وزیر عراق در روز هشتم سپتامبر جاری و هنگام ادای سوگند گفته بود که اقدام به تشکیل نیروهایی از ساکنان هر استان تحت عنوان «گارد ملی» میکند که مسئولیت دفاع از مناطق خویش در کنار نیروی پلیس در آن مناطق را پس از خروج ارتش و نیروهای مسلح از آن شهرها برعهده خواهند داشت.
پس از آن و در 17 سپتامبر ماه جاری العبادی دستور تشکیل گارد ملی در استان الانبار پس از گفتوگو با هیأتی از شورای استانداری این استان به ریاست «صباح کرحوت» را صادر کرد.
یک منبع آگاه در استان الانبار در این ارتباط گفت که وزارت کشور عراق شنبه گذشته با جذب 6 هزار نیروی داوطلب از اهالی استان الانبار در نیروی پلیس محلی برای گشودن مراکز پلیسی که مسدود شده موافقت کرده و مدت زمان آموزش این نیروها فقط دو هفته خواهد بود.
این منبع آگاه افزوده است که فردی که هویتش برای اهالی استان صلاح الدین ناشناخته است و اهالی سامرا تنها به نام «حاجی» میشناسند و از ساکنان شهر اربیل است، پیش از آنکه راهی سامرا شود و مسئولیت افتتاح دفاتر جذب و پذیرش نیروهای داوطلب مردمی را برعهده بگیرد، با نظامیان آمریکایی مستقر در مرکز استان کردستان عراق دیدار و گفتوگو داشته است.
این منبع آگاه در ادامه افزود: فردی که به حاجی در سامرا معروف شده، تاکید کرده است که جذب و پذیرش نیرو برای همه به ویژه افسران سابق ارتش واعضای شورای بیداری باز است.
منبع مذکور با بیان اینکه این دفاتر با نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه اسبایکر در ارتباط هستند، تاکید کردند که آنها هیچگونه ارتباطی با دستگاههای مسئول عراقی ندارند و هدف آنها تشکیل نیرویی است که مسئولیت دفاع از شهر را برعهده داشته باشد.
وی افزود: اهالی سامرا میگویند که مسئولیت آموزش نظامی این نیروها بر عهده نظامیان آمریکایی است. در حالیکه خبرهایی در محافل محلی به گوش میرسد که از وجود نیروهای نظامی آمریکایی در سامرا خبر میدهد، اما تاکنون نشانههایی دال بر اثبات این خبرها مشاهده نشده است.
اما یک منبع آگاه دیگر نزدیک به قدرتهای محلی در شهر سامرا نیز گفت: «احمد الجبوری»، رئیس شورای استانداری صلاح الدین به همراه فرمانده پلیس این استان پیشتر با نظامیان آمریکایی مستقر در تکریت دیدار داشته و در این دیدار دو طرف درباره استقرار نظامیان آمریکایی در پایگاه اسبایکر و اطراف این پایگاه بحث و تبادل نظر کردهاند.
این منبع افزود: این نشست با هدف اتخاذ ترتیباتی برای حضور این نیروها برگزار شد و از جمله موضوعات مورد بحث و مناقشه و توافق تشکیل یگانهای گارد ملی در استان صلاح الدین است.
وی همچنین به افتتاح دفاتر جذب نیروهای داوطلب در سامرا اشاره کرد و گفت که بر این باور است، تشکیل این نیروها به سود استان است و درحال حاضر نظامیان بازنشسته ارتش عراق در شهر سامرا مسئولیت اداره این دفاتر را برعهده دارند و درب آنها به روی همه باز است. اگرچه تاکید کرد که مطمئن نیست، نظامیان آمریکایی در پایگاه هوایی اسبایکر در تکریت مستقر شدهاند.
اما یک منبع دیگر در شهر سامرا گفت که 120 نظامی آمریکایی در سامرا مستقر هستند که بر عملیات پاکسازی مناطق مختلف استان صلاح الدین نظارت و اشراف دارند.
وی گفت: این نیروها تقریبا اقدام به برکناری سرلشکر «صباح الفتلاوی»، فرمانده عملیات سامرا کرده و عملیات نظامی نیروهای ارتش عراق در این شهر را عهده گرفتهاند.
مردم لبنان با تحصن در برابر ورودی دفترشبکه قطری الجزیره با در دست داشتن پارچه نوشتههایی این شبکه را به عنوان حامی گروه تروریستی داعش معرفی کردند.
ابنا : «فیصل القاسم» مجری جنجالی برنامه «الاتجاه المعاکس» شبکه قطری الجزیره به تازگی در صفحه فیسبوک خود، از عبارات توهینآمیزی علیه ارتش لبنان استفاده کرده است.
وی با انتشار چندین جمله کوتاه، نیروهای ارتش لبنان را به خوشگذرانی و عدم توجه به مشکلات این کشور متهم کرده است.
این پیامهای فیصل القاسم با واکنش انتقادآمیز اکثر فعالان شبکههای اجتماعی در لبنان مواجه شده است.
مردم لبنان علاوه بر انتقاد شدید از اظهارات این مجری جنجالی که به موضع گیری علیه محور مقاومت مشهور است، امروز با ورود به دفتر شبکه الجزیره در بیروت اعتراض خود را علنا اعلام کردند.
مردم با تحصن در برابر ورودی دفتر این شبکه با در دست داشتن پارچه نوشتههایی این شبکه قطری را به عنوان حامی گروه تروریستی داعش معرفی کردند و جهت گیری اخبار این شبکه علیه تروریستها را نمایشی خواندند.
معترضان همچنین با انتقاد از فیصل القاسم، اقدامات وی را خارج از اصول حرفهایگری دانستند.
خاطرنشان میشود برخی جریانهای مشکوک طی روزهای اخیر در تکاپو برای ایجاد فتنه مذهبی در لبنان، تلاش دارند با انتقاد از ارتش این کشور، لبنانیها را به موضع گیری علیه ارتش وادار کنند.
«سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان نیز اخیرا درباره این گونه تلاشها برای ایجاد فتنه مذهبی در لبنان هشدار داده بود.
منابع لیبیایی روز دوشنبه اعلام کردند که گروه تروریستی داعش در پی هدف قرار گرفتن مواضع خود از سوی ائتلاف آمریکایی، اقدام به انتقال عناصر خود به لیبی کرده است.
دولتمردان غربی در حالی این روزها سخن از تلاش برای نابودی داعش در سوریه و عراق با تشکیل ائتلاف خودخوانده سر می دهند که اخبار حکایت از نقل و انتقال عناصر این گروه تروریستی به دیگر کشورها از جمله شاخ آفریفا(لیبی) دارد.
به گزارش ایرنا از رسانه های خبری، منابع لیبیایی روز دوشنبه اعلام کردند که گروه تروریستی داعش در پی هدف قرار گرفتن مواضع خود از سوی ائتلاف آمریکایی، اقدام به انتقال عناصر خود به لیبی کرده است.
گروه تروریستی داعش که با حمایت غرب و برخی از کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه خاورمیانه ایجاد شده به گفته دولتمردان غربی اکنون به عنوان خطری برای حامیانش مطرح است.
بعد از سخنرانی بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل متحد ، دکتر مجید تفرشی ، سندپژوه ایرانی مقیم انگلیس یادداشت زیر را در فیس بوکش منتشر کرد:
سخنرانی چند دقیقه قبل "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسراییل در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از نظر من حاوی چند نکته قابل ذکر بود:
یک- خالی بودن بیش از نیمی از سالن سخنرانی در زمان سخنرانی رهبر اسراییل در مقایسه با استقبال نسبی از سخنرانی رییس جمهور ایران، در مقایسه با سالن خالی در سالیان گذشته و به هنگام سخنرانی محمود احمدی نژاد، قابل تامل و عبرت آموز بود.
دو- ناراحتی و نگرانی و خشم نتانیاهو از سیاست فعال جدید ایران در تعامل با جامعه بین المللی و انفعال و انزوای اسراییل در این میان کاملا آشکار بود. آشکار بود که رهبر اسراییل ایران احمدی نژاد را بسیار می پسندد و از ایران روحانی بیزار و متنفر است.
سه- رهبر اسراییل با این سخنرانی نشان داد که شاید قادر باشد در نبردها و جنگهای نظامی برنده باشد، ولی جنگ قلوب و اذهان و دیپلماسی عمومی در جامعه بین المللی را از پیش باخته و خود نیز تلویحا به این موضوع اشاره کرد ونسبت به آن آزرده بود.
چهار- نتانیاهو مکررا از رهبران عرب منطقه خواست تا علیه خطر ایران با اسراییل متحد شوند. این موضوع را باید جدی گرفت و به آن بی اعتنایی نکرد.
پنج- سخنان نتانیاهو نشانگر درستی رویکرد نوین بین المللی ایران، تاثیر اظهارات اخیر روحانی و حمایت بخش خیرخواه و دورنگر و صلح دوست اندیشمندان و سیاستگران در جامعه بین المللی از تعامل شرافتمندانه با ایران و نادرستی مواضع دلواپسان ایرانی، اسراییلی، عرب و غربی بود.
شش- خلاصه آن که به گفته تحلیلگر میهمان شبکه الجزیره انگلیسی: سخنان نتانیاهو "ساده" و "ساده لوحانه" بود.