سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




یک روزنامه لبنانی اعلام کرد رئیس سابق گروه موسوم به «ائتلاف ملی مخالفان سوریه» با ارائه طرحی به جمهوری اسلامی ایران از تهران درخواست کرده است در حل بحران سوریه شرکت کند.
فارس: یک منبع نزدیک به مخالفان دولت سوریه از پیشنهاد «معاذ الخطیب» رئیس سابق «ائتلاف مخالفان دولت سوریه» به جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران سوریه خبر داد.
روزنامه «الاخبار» لبنان به نقل از این منبع نوشت: الخطیب که ماه پیش خبر سفرش به تهران را تکذیب کرده بود، نمی‌تواند انکار کند که بیش از چند بار با مسئولان ایران یا نزدیکان آنها تماس برقرار کرده است.
به گزارش این روزنامه، وی چندین بار اعلام کرده است که برای متوقف ساختن خونریزی حاضر است به هر کشوری سفر کند.گزارش‌ها از این مسئله حکایت دارد که رئیس سابق ائتلاف مخالفان بیش از هر زمانی به لزوم راهکار سیاسی بحران سوریه رضایت داده است؛ زیرا که جنگ، جز نابودی بیشتر چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
به گزارش الاخبار، الخطیب در هیمن راستا گفته بود که همه جهانیان از جنگ علیه سوریه سود بردند، جز خود مردم این کشور؛ این مسئله به صورت کلی با موضع‌گیری‌های وی مبنی بر درخواست تجهیز تسلیحاتی گروه موسوم به «ارتش آزاد» و دخالت خارجی برای حل بحران سوریه در تناقض است.
بنا بر این گزارش، الخطیب که از گروه مخالفان خارج‌نشین سوریه استعفا کرد، در برهه اخیر حملات شدیدی را علیه این گروه ترتیب داده و گفته است که حماقت سیاسی و تجارت با کشور و ملت ما کافی است و ما با معارضین نادانی روبرو هستیم که گمان می‌کنند شرکت در همایش‌های خارجی وابسته به نهادهای جاسوسی غرب، مانعی ندارد و کاملا پاک است. این سخنان در حالی مطرح می‌شود که خطیب پیش از این ریاست ائتلاف مخالفان را بر عهده داشت و با رد مشارکت ایران در حل بحران، بر سرنگونی دولت سوریه از راه نظامی تاکید می‌کرد.
الاخبار در ادامه نوشت: رئیس سابق ائتلاف مخالفان همچنین کمک به کردهای سوری در «عین العرب» را خواستار شده است.به گزارش این روزنامه، مواضع الخطیب در حمایت از راهکار سیاسی با استقبال همپیمانان سوریه و انتقاد همپیمانان سابق وی مواجه شده است؛ لذا در همین راستا نشستی برای بررسی افکار الالخطیب در بیروت برگزار شد.
بنا بر این گزارش، الخطیب در سفر اخیر خود به مقر اتحادیه اروپا بر لزوم حضور ایران دریافتن راهکار جایگزین یا موازی با کنفرانس ژنو برای حل بحران سوریه تأکید کرده بود و بر این باور است که مشارکت دادن ایران در حل بحران سوریه نیز راه مناسبی برای این کشور خواهد بود.الاخبار ادامه داد: بنا بر عقیده الخطیب، مذاکرات ایران با کشورهای غربی سبب خواهد شد که این کشورها به رهبری ایران برای حمایت از دولت سوریه رضایت خواهند داد.
به گزارش این روزنامه، الخطیب نیز مانند اروپایی‌ها بر این باور است که تنش میان روابط آمریکا و کشورهای غرب با روسیه برای مدت زمانی طولانی مانع از آن خواهد شد که مسکو علیه «بشار اسد» اعمال فشار کند. از این روی باید به سوی ایران رفت و این کشور را قانع کرد تا در حمایت از راهکار سیاسی دخالت بیشتری داشته باشد.
بنا بر این گزارش، طرح الخطیب برای حل بحران سوریه شامل بندهای زیر است: آتش بس، تشکیل دولت ائتلافی (چند حزبی) متشکل از مخالفان و دولت سوریه، آغاز گفت‌وگوی جدی برای قانون اساسی جدید و انتخابات.
الاخبار در ادامه تصریح کرد، الخطیب به دلیل اختلاف‌های موجود میان ارکان مخالفان، خود به ضعف نمایندگی مخالفان اعتراف می‌کند؛ از این روی در پی گزینه سومی است که جایگزین همه مخالفان کنونی باشد و شخصیت‌هایی را گرد هم می‌آورد که در حال حاضر قادر به نمایندگی مخالفان و ملت سوریه باشد و بتواند با دولت این کشور گفت‌وگو کند.
به گزارش این روزنامه، زمانی که از یک مسئول دولت سوریه درباره طرح الخطیب پرسیده شد، گفت: گفت‌وگو با فرمانده یک شاخه مسلح در داخل و تقویت آشتی از هر معارض خارج نشینی بهتر است که بر دولت‌هایی تکیه کرده است که سوریه را نابود می‌کنند؛ ولی وقتی که این معارضین نمی‌توانند با هم مشکلاتشان را حل کنند آیا می‌توان با چنین افرادی گفت‌وگو کرد؟الاخبار در پایان تأکید کرد، به نظر می‌رسد دولت سوریه با فرستاده بین‌المللی درباره افق‌های مرحله آتی از جمله مذاکره برای یافتن راهکار سیاسی بحث و بررسی کرده است ولی آیا الخطیب می‌تواند «گزینه سومی» را معرفی و معارضانی را جمع کند که نماینده مردم سوریه باشند و با دولت مذاکره کنند؟ پاسخ محال به نظر می‌رسد ولی اگر هدفشان متوقف ساختن خونریزی است بی‌گمان این مسئله جای توجه دارد.


تحلیلگر مشهور جهان عرب، با تقدیر از مواضع رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل، از این که سران عرب برای "بوسیدن دست لیونی" و عرض تبریک به‌خاطر کشتار مردم غزه صف کشیده‌اند، ابراز انزجار کرد.
العالم: تحلیلگر مشهور جهان عرب، با تقدیر از مواضع رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل، از این که سران عرب برای "بوسیدن دست لیونی" و عرض تبریک به‌خاطر کشتار مردم غزه صف کشیده‌اند، ابراز انزجار کرد.

عبدالباری عطوان در سرمقاله امروز "رأی الیوم" نوشت: این نام را به خاطر بسپارید؛ "کریستینا فرناندز دکرشنر"، رئیس جمهور آرژانتین. همواره آرزویم این بوده و هست که ای کاش این زن، رهبر تمام امت عرب بود؛ زیرا در حالی که رهبران و وزرای خارجه کشورهای عربی برای بوسیدن دست تزیپی لیونی وزیر دادگستری اسراییل و یکی از مجرمان حمله دوم و سوم به نوار غزه صف کشیده اند؛ و برای اظهار میانه روی و تمایل به صلح و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و چه بسا عرض تبریک به او و ارتشش در کشتار مردم بی دفاع فلسطین در نوار غزه از یکدیگر گوی سبقت ربوده اند، رئیس جمهور آرژانتین بر تریبون شورای امنیت سازمان ملل از تناقض های سیاست امریکا سخن گفت و دروغ های آنان را افشا کرد.


عطوان می نویسد: "کریستینا فرناندز دکرشنر" به سیاست های دشمنانه امریکا تحت پوشش مبارزه با داعش حمله کرد و به صراحت گفت: شما گفتید که از معارضانی حمایت می کنید که انقلابیون هستند و امروز در این نشست برای مبارزه با این انقلابیون که بعدها مشخص شد تروریست هستند جمع شده ایم و پس از حادثه 11 سپتامبر قطعنامه ای مبنی بر مبارزه با القاعده صادر کردید و هزاران شهروند بی گناه را به این بهانه در عراق و افغانستان به خاک و خون کشاندید اما این دو کشور همچنان از حضور تروریست رنج می برند.
رئیس جمهور آرژانتین فراتر از این رفت و گفت: از عظمت فاجعه ای که اسراییل مرتکب شد و نیز مرگ هزاران شهروند فلسطین چشم پوشاندید و تمام توجه خود را به موشک هایی که بر آن ها پرتاب شد، متمرکز کردید. موشک هایی که خسارت آنچنانی برای اسراییلی ها دربرنداشت". عطوان در ادامه می افزاید: ما امروز برای صدور قطعنامه بین المللی در خصوص جرم و جنایات دولت اسلامی شام و عراق و مبارزه با آن جمع شده ایم و این در حالی است که داعش از سوی کشورهایی که شما خود به آن واقف هستید، حمایت مالی و نظامی می شود.
 تحلیلگر مشهور عرب ادامه داد: ترجمه و پخش زنده سخنان رئیس جهمور آرژانتین را قطع کردند تا صدای او به جهان نرسد؛ و ادعا کردند که این حادثۀ بی نظیر در تاریخ سازمان ملل، بر اثر اشکال فنی رخ داده است!! اما در حقیقت آمریکا، برادر بزرگ اسرائیل چنان از این سخنان ناخرسند شده که برای قطع آن به روش هایی چون طرح ادعای مشکل فنی متوسل شده است. این در حالی است که سخنان کسالت آور سران عرب در پشت این تریبون، از تکرار دورویی و "نفاق" برای آمریکا آکنده بود و تنها به بزرگ جلوه دادن خطر تروریسم داعشی و "اسلام تندرو" بسنده کردند و جز عدۀ بسیار معدودی از آنها، کسی به تروریسم دولتی اسرائیل اشاره نکرد.

به عقیده عطوان امریکا نمی تواند رئیس جمهور آرژانتین را  به دلیل ایستادن در جبهه شهداء، مجروحان و یتیمان نوار غزه توبیخ کند، زیرا او یک رئیس جمهور منتخب مردم است و به ملتش احترام می گذارد و بیش از هر چیز به ارزش عدالت، حقوق بشر و کرامت در کل جهان پایبند است و از امریکا نمی ترسد. بله، امریکا برای مقابله با داعش بیش از چهل کشور را با خود همراه کرده و هواپیماهای آنان را به خدمت گرفته است و خلبانان عرب به این اقدام افتخار می کنند؛ و این در حالی است که رهبران و وزرای خارجه شان برای تحکیم و عادی سازی روابط و ستودن سیاست های اسراییل در تخریب نوار غزه با لیونی بر سر میز شام می نشینند.
عطوان ادامه داد: ما از دیدن این صحنه ها عصبانی هستیم. چگونه ثروت ها و میراثمان را در مقابل چشمانمان به غارت می برند؟ چگونه جان شهروندان ما را با جنگنده های خودمان که در جنگ با اسراییل هیچ کدام از آنها را ندیده ایم، می گیرند؟ من از خانم کریستینا فرناندز دکرشنر تشکر می کنم؛ او با وجود زن بودنش، از مردانی که ادعای مردانگی می کنند هزار بار شجاع تر است. از ایشان به دلیل گفتن حق، بدون ترس از امریکا، هواپیماها، موشک ها و ناوگانش تشکر می کنم.



اشرف غنی احمدزی 60 ساله از ولایت لوگر امروز دوشنبه به عنوان رئیس جمهوری جدید افغانستان انتخاب شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در کابل گذراند و برای تحصیلات عالی به لبنان رفت و در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیلاتش را ادامه داد و در آنجا با "رولا" همسر آینده اش آشنا شد و با این دختر لبنانی ازدواج کرد.
مهر: اشرف غنی احمدزی درحالی امروز به عنوان رئیس جمهوری افغانستان سوگند یاد کرد که در سال 2011 با کسب سه درصد آراء در رتبه چهارم قرار گرفته بود.
اشرف غنی احمدزی 60 ساله از ولایت لوگر امروز دوشنبه به عنوان رئیس جمهوری جدید افغانستان انتخاب شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در کابل گذراند و برای تحصیلات عالی به لبنان رفت و در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیلاتش را ادامه داد و در آنجا با "رولا" همسر آینده اش آشنا شد و با این دختر لبنانی ازدواج کرد.
معاون اول اشرف غنی احمدزی ژنرال دوستم رهبر حزب جنش ملی و معاون دومش سرور دانش وزیر سابق دادگستری افغانستان است.
وی در سال 1977 برای تدریس در رشته مردم ‌شناسی به افغانستان بازگشت اما پس از قبولی در یک بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت و دکترای خود را در رشته مردم ‌شناسی فرهنگی از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
اشرف غنی احمدزی پس از فراغت از تحصیل در سال 1983 برای تدریس به دانشگاه برکلی کالیفرنیا دعوت شد و از سال 1983 تا 1991 در آمریکا تدریس کرد. وی از سال 1991 در بانک جهانی کار کرد و پس از حادثه یازدهم سپتامبر در سال 2001 وظیفه اش را در بانک جهانی رها کرد و به همکاری با شبکه‌ های خبری و روزنامه ‌های مختلف پرداخت.
وی در سال 2002 به عنوان مشاور ویژه اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل در امور افغانستان انتخاب شد و مهم ترین فعالیت وی در این پست همکاری در طراحی، مذاکرات و اجرای موافقتنامه بن بود که یک نقشه راه را برای تعیین دولت جدید افغانستان پس از سقوط طالبان مشخص می‌ کرد.
اشرف غنی احمدزی با ارایه نظریات و پیشنهادهایش توجه دولت افغانستان، جامعه جهانی و مردم این کشور را به خود جلب کرد. وی به عنوان مشاور ارشد رئیس جمهوری افغانستان وارد دولت کرزای شد و مسئولیت وزارت دارایی افغانستان به وی سپرده شد.
احمدزی برنامه بزرگ اصلاحات مالی را در پیش گرفت و به وسیله این برنامه بود که وی در عرصه بازاریابی به عنوان بهترین وزیر دارایی سال در منطقه انتخاب شد اما برنامه های گسترده اصلاحات مالی وی موجب افزایش انتقاد مخالفان شد و پس از مدتی سمت ریاست دانشگاه کابل را به عهده گرفت.
خبرگزاری پامیر نیز گزارش داد که احمدزی در جریان جنگ خلیج فارس و جنگ های داخلی افغانستان به عنوان یک تحلیلگر معتبر در مطبوعات جهانی مطرح بود اما رابطه احمدزی با افغانستان هنگامی محکم تر شد که در پی سرنگونی رژیم طالبان و در جریان توافقات بن، به عنوان مشاور اخضر براهیمی نماینده سابق سازمان ملل متحد در امور افغانستان فعالیت کرد.وی در سال ۲۰۰۶ میلادی از سوی افغانستان به عنوان نامزد دبیر کل سازمان ملل برای جانشینی کوفی عنان معرفی شد اما در برابر بان کی مون دبیر کل کنونی این سازمان شکست خورد.
اشرف غنی احمدزی در سال 2011 در انتخابات ریاست ‌جمهوری افغانستان شرکت کرد و با کسب سه درصد آراء پس از حامد کرزای، عبدالله عبدالله و رمضان بشر دوست در رتبه چهارم قرار گرفت. وی دوباره در انتخابات ریاست جمهوری 2014 شرکت کرد و در دور اول مقام دوم و در دور دوم با کسب آرای بیشتر به عنوان رئیس جمهوری جدید افغانستان معرفی شد.



به تازگی گزارشی اطلاعاتی درباره تحرکات و فعالیتهای گروه تروریستی داعش منتشر شده، که ممکن است نوع عملیات ائتلاف آمریکا و همپیمانانش را تحت تأثیر قرار دهد.
العالم: فعال عربستانی که طی سالهای اخیر به دلیل انتشار مسائل پشت پرده خاندان حاکم در عربستان با نام مستعار "مجتهد"، شهرت و هواداران بسیاری را کسب کرده است، بخشهایی از گزارش اطلاعاتی مهمی را درباره داعش فاش کرد.
مجتهد در صفحه تویتر خود با اشاره به این گزارش که توسط چند کشور منطقه‌ای تهیه شده است، نوشت: همزمان با آغاز عملیات آمریکا در سوریه، داعش تغییراتی را در نوع استقرار نیرو و تحرکات خود انجام داده است که این امر دخالت زمینی آمریکا را اجتناب ناپذیر می‌کند.
وی افزود: آمریکا و همپیمانان منطقه‌ای این کشور درحالیکه هنوز حلقه ائتلاف خود را تکمیل نکرده‌اند، عملیاتی هوایی را علیه مواضع داعش آغاز کردند.
مجتهد خاطرنشان کرد: ولی پس از آن فرانسه، بلژیک، استرالیا، انگلیس و هلند به تدریج به این ائتلاف پیوستند البته این کشورها فقط در این عملیات در حوزه عراق مشارکت دارند، که این امر بیانگر وجود اختلاف درباره راهبرد کار مشترک ائتلاف آمریکا است.
مجتهد اظهار داشت: حملات آمریکا قبل از تکمیل کابینه عراق و به صورت مشخص قبل از توافق عراقی‌ها درباره وزرای کشور و دفاع دولت حیدرالعبادی، آغاز شد.
وی افزود: (در این حملات) هدف اصلی داعش است، ولی اکثر قربانیان از شهروندان و برخی جنگجویان دیگر گروه ها هستند.
مجتهد اظهار داشت: ادعای هدف قرار دادن مراکز فرماندهی (ساختمانهای خالی) و پالایشگاه های نفتی (پمپهایی که روزانه کمتر از 500 بشکه نفت تولید می کنند)، و مواضع حساس، اظهاراتی توخالی و بی معنی است؛ مواضعی که هدف قرار گرفته‌اند هیچکدام ارزش عملیاتی ندارند، و همه مسائل مطرح شده در گزارش اخیر درباره روند عملیات هوایی ثابت می کند که با توجه به تحرکات و تاکتیکهای داعش، باید به صورت زمینی اقدام شود.
مجتهد همزمانی آغاز عملیات علیه داعش و آغاز موسم حج را احمقانه دانست و تأکید کرد که این زمان برای برخی کشورهای عضو ائتلاف و به ویژه عربستان بسیار زمان حساسی است.
مجتهد همچنین با اشاره به برآوردهای متغیر صورت گرفته از توانایی عملی داعش و افزایش برآورد نیروهای آن از 20 هزار به 50 هزار  گفت، درنتیجه باید برای این کار به جای 5 هزار نفر، 50 هزار نفر آموزش ببینند که این امر نیازمند چندین سال زمان است.این فعال عربستانی همچنین به نامشخص بودن دیدگاه ها درباره زمان لازم برای پایان عملیات اشاره کرد و گفت که این برآوردها از 2 ماه تا 10 سال است. همچنین هنوز مشخص نیست که چه بودجه ای برای این عملیات نیاز است، به صورتیکه تا کنون روزانه 350 میلیون دلار برای این عملیات هزینه شده است.
مجتهد اظهار داشت: این ائتلاف هنوز تکمیل نشده است و اعضای آن از انگشتان دست فراتر نمی رود، درحالیکه آمریکا وعده داده بود 40 کشور در آن عضو خواهند شد. دلیل این امر اختلاف درباره آغاز این عملیات در عراق یا سوریه است.
وی افزود: انگلیس و فرانسه عراق را ترجیح می دهند زیرا می توانند از ارتش این کشور حمایت کنند، چرا که آنها سوریه را "لانه زنبور" می دانند.
مجتهد تأکید کرد: همچنین این نگرانی وجود دارد که این ائتلاف بین المللی به دلیل محاسبات خاص آمریکا، قبل از تکمیل شدن آن دچار فروپاشی شود.این فعال عربستانی خاطرنشان کرد که گروه های افراطی و تروریستی که قبلا با یکدیگر دچار اختلاف بودند، با  آغاز عملیات ائتلاف متحد شده اند.
وی همچنین به افزایش مخالفتهای مردم کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با مشارکت در ائتلاف آمریکا برای حمله به سوریه اشاره کرد و گفت: نشانه های ضعف اقتصادی کشورهای عربی و کند شدن توسعه و کسری بودجه آنها، با افزایش زمان درگیریها در حال نمایان شدن است.



نشریه آمریکایی "دفنس"فاش کرد
در فاصله سال‌های 2001 تا 2011 کشورهای عربی حجم گسترده‌ای از سلاح و تجهیزات نظامی از صنایع تسلیحاتی آمریکا خریداری کردند تا جایی که ذرادخانه‌های این کشورها دیگر توان پذیرش سلاح جدید را نداشت. آمریکایی با بازی دادن امارات، عربستان و قطر در ائتلاف علیه داعش به دور جدید فروش سلاح به اعراب خاورمیانه می‌اندیشند.

سرویس سیاسی«فردا»: نشریه آمریکایی "دفنس" می‌نویسد: اصرار رئیس جمهور اوباما برای شرکت دادن اعراب در ائتلاف علیه داعش در خدمت یک هدف سیاسی وانشگتن است. دولت آمریکا می‌داند که اعراب با وجود دارا بودن حجم گسترده‌ای از سلاح‌ها و تجهیزات پیشرفته نظامی از جمله موشک‌های هدایت شونده گران‌قیمت آمریکایی نمی‌توانند نقش خاصی در ائتلاف ایفا کنند.

در ادامه این نشریه می‌نویسد: هواپیماهای ارتش آمریکا به جنگنده‌های عربستان، قطر و امارات اجازه می‌دهند تا با پرواز مشترک با هواپیماهای آمریکا بر فراز سوریه و عراق از سلاح‌های خریداری شده توسط این کشورها استفاده کنند. آمریکا انتظار دارد که اعراب با استفاده از بخشی از سلاح‌های خود بر ضد داعش آنها را با نمونه‌های جدید جایگزین کنند.

افزایش چشمگیر بودجه نظامی عربستان نسبت به تولید ناخالص داخلی این کشور 

یکی از بزرگترین مشکلات اوباما در سیاست داخلی آمریکا درگیری بر سر توانایی وی در اجرای سیاست‌های راهبردی آمریکا در خاورمیانه است. جمهوری خواهان در آمریکا که عمدتا بخش عظیمی از صنایع تسلیحاتی این کشور را اداره می‌کنند سالیان سال با رویکرد ایران هراسی به فروش سلاح در دوره جرج بوش به کشورهای این منطقه پرداختند. بعد از روی کار آمدن اوباما و خارج شدن اهرم قدرت از دست جمهوری خواهان و از طرفی دیگر با اشباع شدن ذرادخانه‌های کشورهای عربی تا حدود زیادی درآمد این صنایع کاهش یافت.

نسبت بودجه دفاعی به کل درآمد در میان کشورهای خاورمیانه

اوباما چندین بار از سوی نمایندگان کنگره و لابی صهیونیستی نزدیک به جمهوری‌خواهان برای راه انداختن جنگ در سوریه تحت فشار قرار گرفت اما باز شدن پای روس‌ها و احتمال وقوع یک بحران بین‌المللی مانع از تحقق تصمیم اوباما برای راه‌اندازی جنگی جدید در خاورمیانه شد.

آمریکایی‌ها هرچند سال یکبار نیازمند یک جنگ گسترده در خاورمیانه هستند و بیش از ده ساله جنگ نمایشی آمریکا با مبارزه با تروریست سود کلانی را نصیب صنایع نظامی آمریکا کرد. عربستان، قطر و امارات به‌عنوان بخشی از ائتلاف بر ضد داعش در منطقه در واقع طعمه‌‌ای برای صنایع نظامی آمریکا برای فروختن حجم بیشتری از سلاح و تجهیزات به کشورهای عربی هستند.

برخی تجهیزاتی که هواپیماهای آمریکا با همراهی هواپیماهای اف-15 و اف-16 کشورهای عربی منطقه استفاده می‌کنند دارای قیمت‌های بسیار بالایی هستند به طوری که تصمیم به جایگزینی آنها توسط کشورهای عربی سود کلانی را نصیب صنایع نظامی آمریکا کرده و تا حدود زیادی دولت اوباما در عرصه سیاست داخلی می‌تواند از سکوت مقطعی جمهوری‌خواهان استفاده کند.

موشک تاماهاوک که آمریکایی‌ها در طول چند هفته گذشته با استفاده از ذرادخانه عربستان بر علیه داعش استفاده کردند. این موشک قیمتی معادل 1.5 میلیون دلاری دارد

بمب هدایت شونده لیزری پاو وی با قیمتی حدود 22 هزار دلار آمریکا؛ استفاده شده توسط عربستان در جنگ علیه داعش

بمب معروف به جی دی ای ام با قیمتی حدود 25 هزار دلار آمریکا؛ استفاده شده علیه مواضع داعش

حملات هوایی سازماندهی شده در سوریه هرچند از ابعاد مختلفی قابل بررسی است اما به اعتراف مقامات آمریکایی معرفی انواع جدید موشک‌های هدایت شونده لیزری و برخی دیگر از سلاح‌های پیشرفته را هم در دستور کار دارد. موشک کروز تاماهاوک که با قیمتی حدود 1.5 میلیون دلار یکی از پیشرفته‌ترین و دقیق‌ترین موشک‌های کروز در جهان است که در ده سال گذشته عربستان سعودی با خرید تعداد انبوهی از این موشک‌ برای تجهیز هواپیماهای اف-15 خود اقدام کرده است. در حمله علیه مواضع داعش علاوه بر این موشک از انواع مختلف بمب هدایت شونده پاو وی استفاده می‌شود که هر عدد از این بمب قیمتی حدود 25 هزار دلار آمریکا دارد.

ایجاد ناآرامی در مناطق مختلف جهان یکی از استراتژی‌های آمریکا برای فروش سلاح و تجهیزات نظامی است. منطقه خاورمیانه همواره به عنوان یکی از بزرگترین مشتریان سلاح‌های آمریکایی موج‌هایی مختلفی از درگیری نظامی را تجربه کرده است و جالب آنجاست که تجهیزات خریداری شده توسط اعراب در طول دو دهه گذشته هرگز در جایی به غیر از منافع آمریکا مورد استفاده قرار نگرفته است.

اوباما که ریاست جمهوری خود را با وعده صلح در خاورمیانه بدست آورد برای بقای دموکرات‌ها در آمریکا نیازمند چند توافق سوری در این منطقه است اما جناح جمهوری خواه که به جناح جنگ‌طلب در آمریکا شهرت دارد یکی از مخالفان اصلی سیاست اوباما در این منطقه است.

رییس جمهور آمریکا که برای به شکست کشاندن مذاکرات هسته‌ای با ایران بشدت از جانب جمهوری‌خواهان و کشورهای عربی منطقه تحت فشار است تلاش دارد با خالی‌کردن ذرادخانه‌های کشورهای عربی تا حدودی منافع صنایع نظامی آمریکا را تامین و از ابهام تراشی برای توانایی خود برای مدیریت بحران در خاورمیانه جلوگیری نماید.

اوباما که براحتی ائتلاف با کشورهای عربی منطقه را بر ضد داعش بدست آورد از تاثیرگذاری اندک این کشورها در موضوع عراق و سوریه مطلع بود اما نزدیکی بین اعراب و جمهوری‌خواهان در آمریکا را سپری در مقابل انتقادهای داخلی در آمریکا قرار داد.



حسن بهشتی پور در گفتگو با «فردا»
اینکه خانم شرمن با صدای آمریکا مصاحبه کرده و در این باره که اگر تحریم ها برداشته شود سیلی از داوطلبان سرمایه گذاری به سمت ایران هجوم می آورند به این دلیل است که می خواهد بگوید اگر ایران تلاش خود را برای توافق و قبول کردن نظرات آمریکا بپذیرد از لحاظ اقتصادی به نفع ایران است و می خواهد این امکان را ایجاد کند که در مذاکرات ایران بیشتر به توافق فکر کند و ایران را تشویق به قبول کردن پیشنهادات کند.

سرویس سیاسی «فردا»-آسوشیتدپرس به نقل از چند دیپلمات خبر داده که در دیدار وزیر‌خارجه ایران با وزیرخارجه آمریکا و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا،  آمریکا خواسته‌هایش در مورد ظرفیت غنی‌سازی ایران را تعدیل کرده است. آنها گفته‌اند که پیشنهاد جدید آمریکا به ایران اجازه خواهد داد چهارهزارو 500 سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد اما از ذخیره گاز اورانیوم مورد نیاز سانتریفیوژها که بیش از یک‌سال برای تولیدشان زمان لازم است و ممکن است در ساخت کلاهک هسته‌ای به کار رود کاسته شود. اما در همین زمینه ، معاون وزیرخارجه در مورد گمانه‌زنی‌ها و طرح‌های مطرح‌شده  گفته است: هیچ‌یک از اعداد و ارقامی که در رسانه‌ها گفته می‌شود مورد تایید نیست و در برخی موارد درباره جزییات مسایل فنی پیشرفت‌های خوبی صورت گرفته است و به برداشت‌هایی دست یافته‌ایم و راه‌حل‌هایی نیز وجود دارد اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسی به یک درک مشترک و تفاهمی که بتواند پایه یک توافق باشد نرسیده‌ایم. 
 اما در این باره، حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با «فردا» ضمن اشاره به تکراری بودن چنین پیشنهاداتی از سوی آمریکا اظهار کرد: این طرح نمی تواند یک طرح قابل قبول و کارآمدی باشد و بعید است که از نظر فنی هم بتواند نظر مقامات جمهوری اسلامی ایران را جلب کند. این پیشنهادها، پیشنهاد جدیدی نیست و قبلا نیز بارها ارائه شده است باید دید پیشنهاد جدید آمریکا چیست؟ آنها در حال حاضر صحبت از  چهار هزار و پانصد دستگاه سانتریفیوژ می‌کنند در صورتی که قبلا هم این تعداد سه تا چهار هزار بوده است و به نظر می‌رسد در اصل موضوع تفاوت خاصی صورت نگرفته است.  
وی در ادامه افزود: دغدغه ایران تعداد سانتریفیوژها نیست بلکه ایران می‌خواهد غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی در داخل ایران حفظ شود. البته این موضوع  نیز قابل مذاکره است. خط قرمز ایران هم در تعداد دستگاه سانتریفیوژ نیست بلکه غنی سازی اورانیوم است. تعداد سانتریفیوژ و غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی ایران نیز رابطه بسیار مرتبطی با هم دارد. تعداد سانتریفیوژها یک ارتباط مستقیم با مقدار غنی‌سازی و توان غنی‌سازی اورانیوم دارد و باید این نسبت نسبت معقولی باشد. 
وی افزود: بر اساس آنچه که تاکنون منتشر شده است، برپایه این طرح قرار است ایران تعداد سانتریفیوژهای مورد نظر خود را حفظ کند اما اتصال میان این سانتریفیوژها باید قطع شود. این در حالی است که قطع اتصال عملا به معنای از کار انداختن برنامه غنی سازی است. اما به نظر می رسد  این طرح ها صرفا در راستای اهداف تبلیغاتی مطرح شده است و آمریکایی ها بهتر است به جای ارایه این طرح ها، طرح هایی ارایه کنند که مبنای حقوقی و فنی داشته باشد. 
 این کارشناس مسائل سیاسی خاطر نشان کرد. البته به چنین پیشنهادی که داده شده چندان نمی توان استناد کرد به این دلیل که از منابع رسمی هنوز اطلاع رسانی نشده است اما اگر واقعیت داشته باشد قابل مذاکره می باشد و قطعا  ایران هم یک عددی در این مذاکرات در  نظر خواهد گرفت که باید بالای ده هزار تا است و برای رسیدن به توافق  در این باره قطعا مذاکرده است.  
حسن بهشتی پور همچنین در ادامه اظهاراتش با اشاره به صحبت های وندی شرمن نیز گفت: اینکه خانم شرمن با صدای آمریکا مصاحبه کرده و در این باره که اگر تحریم ها برداشته شود سیلی از داوطلبان سرمایه گذاری به سمت ایران هجوم می آورند به این دلیل است که می خواهد بگوید اگر ایران تلاش خود را برای توافق و قبول کردن نظرات آمریکا بپذیرد از لحاظ اقتصادی به نفع ایران است و می خواهد این امکان را ایجاد کند که در مذاکرات ایران بیشتر به توافق فکر کند و ایران را تشویق به قبول کردن پیشنهادات کند.  
 بهشتی پورتصریح کرد: به نظر می‌رسد این حرف خانم شرمن در حد اغراق است زیرا سرمایه گذاران اقتصادی وقتی می‌خواهند در کشوری سرمایه گذاری کنند همیشه به سود و زیان سرمایه خود فکر می‌کنند نه به تحریم یا عدم تحریم کشور مورد نظر.  
وی تاکید کرد: البته اگر قطعا تحریم‌ها برداشته شود زمینه مساعدتری برای سرمایه گذاری اقتصادی ایجاد می شود اما این موضوع شرط لازم می تواند باشد اما کافی نیست. قطعا این طور نیست که وقتی تحریم‌ها لغو شود سیلی از سرمایه گذاران به ایران بیایند. مگر قبلا که ایران تحریم نبود گروه عظیمی از سرمایه گذاران در ایران بودند؟ پس عدم تحریم ایران برای ورود کشورهای سرمایه گذار به ایران شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.  

بعد از دیدار کامرون و حسن روحانی تماس ها و فشارهایی از سوی سران این رژیم صورت گرفته که موجب شد سخنرانی دیوید کامرون بر اساس اهداف صهیونیست ها مطرح شود.
دانا: رئیس جمهور کشورمان در طول یک هفته گذشته دیدارهای فراوانی را با سران کشورهای مختلف داشته که اغلب این دیدارها در حاشیه سفر حسن روحانی به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل انجام گرفت. اما نکته حائز اهمیت در سفرهای اخیر رئیس جمهور، پرواز مستقیم وی و همراهانش از آمریکا به کشور روسیه بود. سفری که بدون شک با پیام خاصی برای سران آمریکا و کشورهای غربی خواهد داشت. 
در این باره اما کارشناس برجسته مسائل بین المللی کشورمان در گفتگو با خبرنگار بین الملل شبکه اطلاع رسانی دانا می گوید: با توجه به بی نتیجه ماندن مذاکرات ایران و کشورهای 5+1 در نیویورک، سفر آقای روحانی از آمریکا به آستاراخان حاوی این پیام است که ایران به جز مذاکره با کشورهای غربی، گزینه های دیگری نیز دارد که می تواند از آنها بهره ببرد. از همین رو از این سفر مستقیم می توان این برداشت را کرد که ایران از غرب به شرق گردش خواهد داشت و در آینده بلوک جدیدی از کشورهای قدرتمند در منطقه تشکیل خواهد شد. 
حسن هانی زاده با بیان اینکه کشور روسیه ظرفیت های بسیاری برای روابط دیپلماتیک دارد، اظهار داشت: در کنار روسیه، کشورهایی مانند هند و چین هم می توانند در روابط و همکار ی های تنگاتنگ به کمک ایران آیند. اما متاسفانه این ظرفیت ها همچنان مغفول مانده و اتحاد ایران با این کشورها می تواند جبهه جدیدی را علیه زیاده خواهی های غرب ایجاد کند.
وی در ادامه خاطر نشان ساخت: البته سفر حسن روحانی به آستاراخان هدف های دیگری نیز دارد. یکی از این اهداف ایجاد همکاری بیشتر با کشورهای حاشیه خزر و بررسی مسائل مربوط به دریای خزر است. مسائل حقوقی موجود در این منطقه باید نهایی شود و این یک فرصت استثنایی است که با توجه به دخالت های آمریکا و غرب در منطقه با ادعای مبارزه با داعش، کشورهای حاشیه دریای خزر نیز بلوکی جدید را تشکیل دهند. این کارشناس حوزه سیاست خارجه به سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به نیویورک نیز اشاره ای داشت و گفت: ایران به عنوان کشوری که سال ها قربانی موضوع تروریسم بوده، ظرفیت های خود در خصوص مبارزه با این پدیده شوم جهانی را بیان کرد و تاکید بر حق ایران در موضوع فناوری هسته ای از جمله سایر مسائل مطرح شده در این سفر بود. ایران همواره تلاش داشته که حضوری مثبت و فعال در مسائل بین المللی داشته باشد، هرچند که گویا این حضور فعال به مذاق برخی سران غربی خوش نیامده است.
هانی زاده در بخش پایانی اظهارات خود از پشت پرده اتهام زنی دیوید کامرون به ایران خبر داد و گفت: مطالب مطرح شده از سوی نخست وزیر انگلیس ناشی از عدم فهم درست انگلیسی ها از اهداف ایران است و اتهام زنی صورت گرفته بی شک به ماجرای لابی های صهیونیستی و فشار سران رژیم صهیونیستی مربوط می شود. در این باره حتی بعد از دیدار کامرون و حسن روحانی تماس ها و فشارهایی از سوی سران این رژیم صورت گرفته که موجب شد سخنرانی دیوید کامرون بر اساس اهداف صهیونیست ها مطرح شود.


حسن بهشتی پور در گفتگو با «فردا»
اینکه خانم شرمن با صدای آمریکا مصاحبه کرده و در این باره که اگر تحریم ها برداشته شود سیلی از داوطلبان سرمایه گذاری به سمت ایران هجوم می آورند به این دلیل است که می خواهد بگوید اگر ایران تلاش خود را برای توافق و قبول کردن نظرات آمریکا بپذیرد از لحاظ اقتصادی به نفع ایران است و می خواهد این امکان را ایجاد کند که در مذاکرات ایران بیشتر به توافق فکر کند و ایران را تشویق به قبول کردن پیشنهادات کند.
سرویس سیاسی «فردا»-آسوشیتدپرس به نقل از چند دیپلمات خبر داده که در دیدار وزیر‌خارجه ایران با وزیرخارجه آمریکا و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا،  آمریکا خواسته‌هایش در مورد ظرفیت غنی‌سازی ایران را تعدیل کرده است. آنها گفته‌اند که پیشنهاد جدید آمریکا به ایران اجازه خواهد داد چهارهزارو 500 سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد اما از ذخیره گاز اورانیوم مورد نیاز سانتریفیوژها که بیش از یک‌سال برای تولیدشان زمان لازم است و ممکن است در ساخت کلاهک هسته‌ای به کار رود کاسته شود. اما در همین زمینه ، معاون وزیرخارجه در مورد گمانه‌زنی‌ها و طرح‌های مطرح‌شده  گفته است: هیچ‌یک از اعداد و ارقامی که در رسانه‌ها گفته می‌شود مورد تایید نیست و در برخی موارد درباره جزییات مسایل فنی پیشرفت‌های خوبی صورت گرفته است و به برداشت‌هایی دست یافته‌ایم و راه‌حل‌هایی نیز وجود دارد اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسی به یک درک مشترک و تفاهمی که بتواند پایه یک توافق باشد نرسیده‌ایم. 
 اما در این باره، حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با «فردا» ضمن اشاره به تکراری بودن چنین پیشنهاداتی از سوی آمریکا اظهار کرد: این طرح نمی تواند یک طرح قابل قبول و کارآمدی باشد و بعید است که از نظر فنی هم بتواند نظر مقامات جمهوری اسلامی ایران را جلب کند. این پیشنهادها، پیشنهاد جدیدی نیست و قبلا نیز بارها ارائه شده است باید دید پیشنهاد جدید آمریکا چیست؟ آنها در حال حاضر صحبت از  چهار هزار و پانصد دستگاه سانتریفیوژ می‌کنند در صورتی که قبلا هم این تعداد سه تا چهار هزار بوده است و به نظر می‌رسد در اصل موضوع تفاوت خاصی صورت نگرفته است.  
وی در ادامه افزود: دغدغه ایران تعداد سانتریفیوژها نیست بلکه ایران می‌خواهد غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی در داخل ایران حفظ شود. البته این موضوع  نیز قابل مذاکره است. خط قرمز ایران هم در تعداد دستگاه سانتریفیوژ نیست بلکه غنی سازی اورانیوم است. تعداد سانتریفیوژ و غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی ایران نیز رابطه بسیار مرتبطی با هم دارد. تعداد سانتریفیوژها یک ارتباط مستقیم با مقدار غنی‌سازی و توان غنی‌سازی اورانیوم دارد و باید این نسبت نسبت معقولی باشد. 
وی افزود: بر اساس آنچه که تاکنون منتشر شده است، برپایه این طرح قرار است ایران تعداد سانتریفیوژهای مورد نظر خود را حفظ کند اما اتصال میان این سانتریفیوژها باید قطع شود. این در حالی است که قطع اتصال عملا به معنای از کار انداختن برنامه غنی سازی است. اما به نظر می رسد  این طرح ها صرفا در راستای اهداف تبلیغاتی مطرح شده است و آمریکایی ها بهتر است به جای ارایه این طرح ها، طرح هایی ارایه کنند که مبنای حقوقی و فنی داشته باشد. 
 این کارشناس مسائل سیاسی خاطر نشان کرد. البته به چنین پیشنهادی که داده شده چندان نمی توان استناد کرد به این دلیل که از منابع رسمی هنوز اطلاع رسانی نشده است اما اگر واقعیت داشته باشد قابل مذاکره می باشد و قطعا  ایران هم یک عددی در این مذاکرات در  نظر خواهد گرفت که باید بالای ده هزار تا است و برای رسیدن به توافق  در این باره قطعا مذاکرده است.  
حسن بهشتی پور همچنین در ادامه اظهاراتش با اشاره به صحبت های وندی شرمن نیز گفت: اینکه خانم شرمن با صدای آمریکا مصاحبه کرده و در این باره که اگر تحریم ها برداشته شود سیلی از داوطلبان سرمایه گذاری به سمت ایران هجوم می آورند به این دلیل است که می خواهد بگوید اگر ایران تلاش خود را برای توافق و قبول کردن نظرات آمریکا بپذیرد از لحاظ اقتصادی به نفع ایران است و می خواهد این امکان را ایجاد کند که در مذاکرات ایران بیشتر به توافق فکر کند و ایران را تشویق به قبول کردن پیشنهادات کند.  
 بهشتی پور تصریح کرد: به نظر می‌رسد این حرف خانم شرمن در حد اغراق است زیرا سرمایه گذاران اقتصادی وقتی می‌خواهند در کشوری سرمایه گذاری کنند همیشه به سود و زیان سرمایه خود فکر می‌کنند نه به تحریم یا عدم تحریم کشور مورد نظر.  
وی تاکید کرد: البته اگر قطعا تحریم‌ها برداشته شود زمینه مساعدتری برای سرمایه گذاری اقتصادی ایجاد می شود اما این موضوع شرط لازم می تواند باشد اما کافی نیست. قطعا این طور نیست که وقتی تحریم‌ها لغو شود سیلی از سرمایه گذاران به ایران بیایند. مگر قبلا که ایران تحریم نبود گروه عظیمی از سرمایه گذاران در ایران بودند؟ پس عدم تحریم ایران برای ورود کشورهای سرمایه گذار به ایران شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.  



موازنه‌های قدرت و وحشت تهران - واشنگتن؛
جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند.
موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟
گروه بین‌الملل مشرق - دو هفته پیش خبری منتشر شد که با پوشش رسانه‌ای کامل از سوی رسانه‌های غرب‌گرا همراه نبود، اما متخصصان و عناصر با اطلاع آن را با نهایت دقت دنبال کردند. خبر این بود: ایران اولین آزمایش سامانه دفاع هوایی خود موسوم به باور 373 را انجام داده است، سامانه‌ای که گفته می‌شود برابر یا نسخه کپی برداری شده از سامانه اس 300 روسیه است. 

رسانه‌های ایرانی با انتشار این خبر، تصاویری از موشک‌های ویژه سامانه باور را نشان دادند، این موشک‌ها تا حد زیادی به  موشک‌های اس 300 شبیه بود. این سامانه از چند رادار با بردهای متفاوت تشکیل می‌شود که بخشی از آنها توسعه سلاح‌های قدیمی آمریکایی بودند و برخی دیگر نیز نسخه برداری از رادارها و موشک های خارجی بودند. 
روزنامه الاخبار نوشت: ارزیابی توان نظامی ایران مأموریت بسیار پیچیده ای است، بسیاری از پروژه‌های نظامی ایران به صورت محرمانه دنبال می‌شوند و تنها بعد از تکمیل شدن هستند که اعلام می‌شوند، این موضوع در مورد ابهامات وزارت دفاع ایران نیز قابل مشاهده است، برخی از نمونه های مطالعات و آزمایش‌های انجام شده در ایران از طریق رسانه‌ها به نمایش گذاشته می شود و برخی دیگر از دستاوردهای فعلی و جنگ روانی و تبلیغاتی نیز با هدف گمراه کردن دشمن انجام می‌شود. 
همچنین بسیار اتفاق می‌افتد که روزنامه‌ها و رسانه‌های ایرانی بیانیه‌های ارتش را به صورت اشتباه منتشر می کنند، چرا که از روند فعالیت‌های نظامی و پوشش آنها به صورت کامل ناتوانند، همین موضوع باعث اشتباه بیشتر تحلیلگران مسایل نظامی می‌شود. 
ما می دانیم که آمریکا و اسرائیل به صورت جدی به جنگ با ایران یا دست کم حمله به تاسیسات هسته‌ای این کشور و سایر اهداف نظامی فکر می‌کنند. این تفکر از زمان اشغال عراق تاکنون وجود داشته است. حتی در سال 2006 یکی از بزرگترین شرکت‌های انرژی در دنیا از سوی سرویس اطلاعاتی روسیه گزارشی را دریافت کرده بود که نشان می‌داد این حمله در چند ماه آینده روی خواهد داد. اما چیزی که این رویارویی را سالها به تعویق انداخته تا جایی که این سناریو را نزدیک به بعید کرده و حتی ارتش آمریکا دیگر متمایل به انجام آن نیست، عوامل متعددی دارد.  
اگر هدف از این مقاله ایجاد مقایسه بین توانمندی‌های نظامی ایران و آمریکا باشد، پاسخ به این سوال روشن است، هیچ ارتباطی بین منابع و امکانات دو کشور وجود ندارد، نه از ناحیه بودجه و نه از سطح تکنولوژیکی و تجهیزات و تسلیحات. 

جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند. آنها باید دریای عظیمی مانند خلیج فارس را در اختیار داشته باشند و در بیشتر مراکز پهنای آن از دویست کیلومتر و عمق آن از 50 متر بیشتر باشد تا تجهیزات آمریکایی بتواند در آن قدرت مانور داشته باشند. 

موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟

نیروی دریایی آمریکا در دهه هشتاد و با سوء استفاده از شرایط جنگی بین ایران و عراق وارد منطقه خلیج فارس شد. این اقدام البته بعد از مجموعه درگیری‌هایی صورت گرفت، چرا که ایران و عراق هیچ یک به این حضور راضی نبودند. یک هواپیمای عراقی در سال 1987 یک کشتی کوچک آمریکایی را هدف قرار داد که در این حمله 35 آمریکایی کشته شدند. عراقی ها البته اعلام کردند که این حمله را به اشتباه انجام داده‌اند، اما برخی ناظران سیاسی بر این باورند که این حمله پیامی به آمریکا برای عقب راندن نیروی نظامی خود از منطقه راهبردی خلیج فارس است. 
این فرضیه بویژه زمانی تقویت شد که ادعا شد که این خلبان تحت مجازات قرار نگرفته و حتی بعد از این حادثه تشویق هم شده است. آمریکا عراق را مجبور کرد تا در سال 2011 برای این حادثه بالغ بر 400 میلیون دلار خسارت به خانواده قربانیان و اسرای جنگی آمریکا در حمله‌های متعدد این کشور به عراق، بپردازد. 
در جنگ خلیج در سال 1991 این نفوذ آمریکا تقویت شد و این کشور مراکز و پایگاه‌های دائمی و ساختارهای حمایت کامل برای خود دست و پا کرد. این کشور در همین راستا توافقنامه های شبه استعماری با برخی رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس امضا کرد. 
در این معنا می توان گفت که چین و ایران با هم موقعیت مشابهی دارند، چرا که هر دو کشور هدف نظامی مشخصی را برای خود انتخاب کرده اند. مقابله با هجمه غربی با همراهی هم پیمانان منطقه‌ای آنها و ممانعت از تسلط کامل برای آب‌های منطقه‌ای در اطراف این کشورها. 

تفاوت بین این دو طرف این است که چین انتظار رویارویی محدود و البته خشن در دریای جنوب را دارد، اما این جنگ برای رقابت نفوذ است و پکن می‌داند که این درگیری نمی‌تواند به حمله و اشغال چین یا هدف قرار گرفتن قلب نظام این کشور و از بین رفتن اقتصاد آن منجر شود، چرا که چین قدرت بازدارندگی اتمی دارد و ایران این قدرت را در دست ندارد. 
البته شرایط در جبهه مختلف است و خلیج فارس به عرصه کاملی برای جنگ احتمالی تبدیل نخواهد شد. چرا که بیشتر سامانه‌های تسلیحاتی ایران بر تهدید نیروهای آمریکایی متمرکز شده است. به عنوان مثال ایران موشک های ضد کشتی را از چین وارد کرده است، این موشک ها از نوع سی 801 و سی 802 هستند. ایران این موشک‌ها را توسعه داده و نسل جدیدی از آنها را طراحی کرده که بالغ بر 200 کیلومتر برد دارند و سامانه‌های هدفگیری متعددی نیز دارند. 

البته آمریکا در حالت عادی می‌تواند در صورت بروز جنگ رزم ناو ها و ناوگان‌های خود را به گونه‌ای طراحی کند که مسافتی در محیط 400 کیلومتری به عنوان منطقه ممنوعه ایجاد کنند که هیچ کشتی یا هواپیمایی قادر به نفوذ به آن نباشد، اما در خلیج فارس این وضع متفاوت است، چرا که فاصله بین خشکی‌های ایران تا پایگاه ناوگان پنجم دریای آمریکا در بحرین تنها 190 کیلومتر است و این به معنای آن است که هر قطعه نظامی آمریکا در خلیج فارس در معرض هدف این موشک‌ها قرار دارند. 
موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟

موشک‌هایی که از کشتی‌های سریع‌السیر یا هواپیماها شلیک می‌شوند و علاوه بر این‌ها ایران تعداد بسیار زیادی سکوی زمینی و متحرک برای پرتاب موشک دارد که در طول ساحل شرقی خلیج فارس گسترده شده است. 
البته رزم ناوهای کوچک ایران نیز در برابر رزم ناوهای آمریکایی و هواپیماهایی که برای سرکوب این نوع تهدیدات وجود دارد، کاری از پیش نمی‌برد، اما باز هم در خلیج فارس اوضاع متفاوت است، چرا که بمب‌های دریایی سلاح گسترده ای برای نیروهای آمریکایی به شمار می‌رود، آنهم در خلیجی که مملو از اهداف کوچک و بزرگ است، همچنان رزم ناوهای آمریکا نمی توانند در خلیج فارس فعالیت خوبی داشته باشند و به علت عمق کم در بیشتر بخش های خلیج فارس زمین گیر می‌شوند. 
این معادله در مورد سایر پایگاه‌های کشورهای همسایه ایران نیز وجود دارد. برخی از ایرانی‌ها می‌گویند که موشک‌های فاتح 100 دقت بسیار بالایی دارند و دست کم تاکنون سه نسل از آنها تولید شده است. ایرانی‌ها این موشک را موشک لبنان می خوانند، چرا که برد آن و شرایط محیطی آن با جغرافیای لبنان تناسب زیادی دارد و اصلا برای همین کشور ساخته شده است. 
فاتح البته می تواند پایگاه‌های آمریکا در قطر و امارات و عربستان سعودی را تهدید کند. همچنین تاسیسات نفتی و مراکز صادراتی در این کشورها نیز هدف این تهدیدات هستند. 
ایران طبعا علاوه بر فاتح تعداد زیادی از موشک های شهاب 2 و شهاب 3 را در اختیار دارد، چرا که سالها از تولید انبوه آن‌ها گذشته است. این‌ها می تواند سامانه های دفاع موشکی مستحکمی برای ایران در خلیج فارس یا حتی افغانستان ایجاد کند.

موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟

جنگ بدون مرز: 

دو عامل اساسی وجود دارد که عوامل اصلی تردید آمریکا در ورود به ماجراجویی نظامی با ایران به شمار می‌ورد، اول اینکه منحصر شدن این جنگ در مرزهایی که آمریکا می‌خواهد باقی بماند، سخت است. نکته دوم اینکه جنگ بر ضد ایران اولین جنگی خواهد بود که ارتش آمریکا بر اساس شرایط جنگ‌های نوین باید وارد آن شود، چرا که ایران ارتشی متعلق به یک قرن پیش ندارد، بلکه ایران به خوبی نقاط قوت آمریکا را شناخته و تجهیزات لازم برای از بین بردن کارآیی آن ها را فراهم کرده است. 

به عبارت دیگر جنگ با ایران به معنای یک عرصه برای به نمایش گذاشتن تکنولوژی برتر آمریکایی نیست، چرا که ارتش آمریکا به خوبی می‌داند که در این جنگ در معرض ایجاد اختلال در رادارها و سامانه‌های جی پی اس خود قرار می گیرد و حتی ممکن است هواپیماهای بدون سرنشین نتوانند از طریق ماهواره با پایگاه‌های خود ارتباط بگیرند.به این معنا آمریکا از فعالیتهای اطلاعاتی و الکترونیک محروم خواهد ماند.
این در حالی است که این تجهیزات رکن اساسی دیدگاه های جنگی آمریکا در جنگ های امروزی را شامل می‌شود. به عنوان مثال غیر ممکن است که آمریکا بتواند بدون سامانه جی پی اس از سامانه‌های موشکی دوربرد خود استفاده کند. تنها راه استفاده از تجهیزات در این شرایط استفاده از سامانه‌های لیزری یا دوربینی خواهد بود و این نیز مستلزم استفاده از بمب‌افکن ها یا هواپیماهای بدون سرنشین و پرواز آنها در نزدیکی هدف خواهد بود که خطرات دفاع هوایی ایران آن را تهدید می‌کند. 
این نگرانی‌ها مبالغه یا ارزیابی‌های صرف نیست، بلکه تمام اینها مبتنی بر واقعیت‌هایی است که در میدان عمل به اثبات رسیده است، به عنوان مثال ایران سال گذشته یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را از آسمان خود فرود آورد. آمریکایی ها در آن زمان از این اقدام غافلگیر شدند، چرا که ایران ماهواره‌های جاسوسی آمریکایی که بر فراز ایران قرار داشت را کور کرد و این کار احتمالا با شعاع لیزر و پرتو آن در عدسی ماهواره‌های صورت گرفت. 
نتیجه این حوادث این است که ایران رادارها و تجهیزات اطلاعاتی را در اختیار دارد که می‌تواند هواپیماهای رادارگریز و ماهواره های آمریکایی در مدار کوتاه را رصد کند. این برای نظریه پردازان جنگی نگرانی های زیادی ایجاد می‌کند. بمب‌افکن های بی 2 آمریکا که نوک پیکان آمریکا در حمله هوایی است، کند و با قابلیت مانور پایین است، این بمب‌افکن ها بیشتر بر ویژگی اختفای خود حساب می‌کنند تا بتوانند وارد حریم هوایی دشمن شوند و دفاع هوایی آن ها را هدف قرار دهند، این در حالی است که ایران ثابت کرده که قدرت شکست دادن تکنولوژی رادارگریزی آمریکا را دارد و به این ترتیب گران‌قیمت ترین بمب افکن های آمریکا که این کشور کمتر از 20 فروند از آن‌ها را در اختیار دارد، هدفی آسان برای دفاع ضد هوایی ایران به شمار می‌رود. 
از سوی دیگر آمریکا عادت کرده که ارتش های جهان سوم را تهدید کند و به این ترتیب قدرتی پوشالی برای خود درست کند، قدرتی که بیشتر ناشی از رویکردهای تبلیغاتی است و از فعالیت‌های نظامی جدی دور است، این در حالی است که شبه نظامیان حمایت شده ایرانی وعملکرد آن‌ها در لبنان و غزه و عراق مرز بین واقعیت و تبلیغات را روشن کرده اند. 
آنها چهره خود را به عنوان چهره‌ای شکست ناپذیر در عرصه مبارزاتی نشان می‌دهند که می‌تواند با هر نیروی مهاجمی جنگ کند. وقتی که کشتی جنگی هانیت در سال 2006 از سوی یک موشک ساخت ایران هدف قرار گرفت، بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که جنگ بر ضد ایران سالها به تعویق افتاد. عرب ها اولین کشورهایی بودند که از موشک های ضد کشتی در تاریخ فعالیت‌های نظامی خود استفاده کردند. در این راستا قایق جنگی مصری موفق شد ناوشکن اسرائیلی ایلات را در اکتبر سال 1967 با موشک های روسی استیکس هدف قرار دهد و آن را غرق کند.
این حمله توان نظامی برای مبارزات دریایی دنیا را به لرزه درآورد و همه متوجه شدن که این موشک ها یک قایق کوچک را قادر می سازد که یک کشتی با حجم چند برابری خود را منهدم کند. اما عرب ها در طول 40 سال گذشته نتوانستند این حادثه را تکرار کنند تا اینکه در سال 2006 این اتفاق بار دیگر رخ داد. همین ایده در مورد بمب ها نیز مطرح است و نیروهای نظامی آمریکا ترس زیادی از این تاکتیک در عراق داشتند. همین تاکتیک‌ها اسرائیل را در غزه و لبنان زمینگیر کرد و توان بالای نیروهای آموزش دهنده ایرانی در سوریه نیز همین کار را می‌کند. 
از سوی دیگر شرایط درگیریها آمریکا را از اینکه برای یک حمله محدود یا کنترل شده وارد عمل شود، منع می‌کند. این را سیمور هرش در تحقیقات خود در این موضوع از سالها قبل تشریح کرده است. نظامیان آمریکایی می دانند که منحصر کردن جنگ بر ضد ایران مانند عراق در سال 1991غیر ممکن است، بدون ایجاد پایگاه‌های هوایی در منطقه نمی توان تاسیسات هسته‌ای ایران را موشک باران کرد. در این صورت آمریکا باید سکوهای پرتاب موشک را نیز منهدم کند. اجرای این طرح نیز ممکن نیست، چرا که منطقه خلیج فارس مملو از موشک های ضد کشتی است. به این ترتیب اهداف آمریکا لحظه به لحظه گسترده تر می‌شود تا اینکه تمام سواحل ایران را در بر گیرد و آمریکا برای انجام این حمله باید بسیاری از تاسیسات نظامی ایران را هدف قرار دهد. 
به این ترتیب طرح جنگی محدود آمریکا تبدیل به یک جنگ فراگیر می‌شود که صدها و شاید هزاران هدف دارد. حتی سیمور هرش به نقل از برخی منابع گزارش داد که ژنرال های آمریکایی تفکر جدی را در مورد استفاده از بمب اتمی برای خاموش کردن خطوط دفاعی ایران می‌کنند. 
به این ترتیب حمله به ایران قمار خطرناکی است. با این وجود برخی از تحلیلگران آمریکایی بویژه آنهایی که با اسرائیل رابطه نزدیک‌تری دارند، می‌خواهند دولت آمریکا را به حمله به ایران تحریک کنند، آنها مدعی هستند که ناوگان دفاعی ایران نمی تواند ناوگان پیشرفته آمریکا در خلیج فارسی را هدف قرار دهد. اما هیچ دولتی در دنیا نمی‌تواند خود را در ماجراجویی جنگی وارد کند که هزینه یک اشتباه در آن غرق شدن ناوهای هواپیمابر این کشور یا انهدام پایگاه های حاوی هزاران نظامی آنها باشد، به این ترتیب هزینه‌ها بالاتر خواهد رفت. 
از سوی دیگر هر نوع تاخیر در حمله به ایران باعث پیچیده‌تر شدن و مشکل تر شدن اوضاع می‌شود. حمله به ایران در سال 2004 آسانتر از سال 2007 بود و همین حمله در حال حاضر قابل مقایسه با سال 2007 نیست، چرا که ایران توانمندی های نظامی جدید را ایجاد کرده و خطوط تولیدات تسلیحات و موشک‌های خود را متمرکز کرده است. موشک هایی که همه ساله برد و دقت هدف گیری آنها بیشتر می‌شود. ایرانی‌ها حتی کلاهک‌های جنگی قدیمی را به موشک های شهاب 3 با کلاهک‌های جدید و فعال‌تر و دقیق‌تر تبدیل کرده‌اند. 
از همین روست که اسرائیلی‌ها برای حمله آمریکا به ایران عجله دارند، آن‌ها اینگونه استدلال می کنند که هر تاخیری در حمله به ایران باعث افزایش سختی‌های آن می شود و کار را به جایی می‌رساند که دیگر حمله به ایران غیرممکن خواهد بود. ایرانی‌ها نیز اخیرا موشک های کروز خود را به نمایش گذاشته‌اند. این نیز یکی از عناصر جدید تغییر معادله‌هایی است که ایران رو کرده است.
کشورهای در حال توسعه می توانند بالاترین تکنولوژی‌ها را از غرب یا روسیه خریداری کنند، این خریدها هرگز آمریکا را به اندازه یک رادار کوچکی که یک کشور خود آن را تولید کند، نگران نخواهد کرد. تمام سامانه هایی که صادر می شوند، ویژگی‌ها و مزایای شناخته شده ای دارند، ابزارهای الکترونیکی در هواپیماها برنامه ریزی شده‌اند تا امواج مربوط به رادارهای دشمن را شناسایی و در آن‌ها اختلال ایجاد کنند. 
اما موضوعی که باعث نگرانی ارتش مهاجم می‌شود، این است که رادارهایی منتشر شوند که از وجود آنها اطلاع نداشته باشد یا ابزارهای دفاعی از سوی دشمن تدارک دیده شود که آنها آمادگی مقابله با آن را نداشته باشند. 

در جنگ جدید سامانه‌های دفاع هوایی در صورتی که با آزادی کامل کار کنند، می توانند یک یگان کامل از جنگنده‌ها را در چند دقیقه از کار بیندازند، مانورهای نظامی ایران همواره باعث وحشت دشمنان از سرنوشت مجهولی می‌شود که در سایه نمایش سامانه‌های مختلف و متنوع نظامی مأموریت خود را در حمله به دشمن انجام می‌دهد. تکنولوژی اختفا یک مثال واضح در زمینه نحوه استفاده نظامی ایران است. آمریکا در جنگ های متعددی که داشت، هواپیماهای شبح را برای خود یک عامل برتری بی سابقه می‌دانست که هیچ پاسخی از سوی دشمن ندارد، هواپیماهای اف 117 ( اولین نمونه از هواپیماهای رادار گریز) در جنگ دوم خلیج فارس نقش عمده‌ای در هدف قرار دادن رادارهای عراق داشتند. 
این هواپیماها به همراه هواپیماهای بمب افکن بی 2 در حمله به یوگسلاوی سابق و عراق در سال 2003 نیز نقش آفرینی عمده ای داشتند، به همین علت ایران تمرکز ویژه‌ای را برای مقابله با این تجهیزات داشته است.
روس ها خیلی زود متوجه شدند که ساخت هواپیماهای شبح به گونه‌ای است که می‌توانند از نوع مشخصی از رادارها مخفی بماند، این امواج رادارهای با موج بلند و پهنای کم ( ایکس باند) است که در هواپیماهای دشمن یا در رادارهای رهگیری موشک‌ها استفاده می شود، این سیگنالها ناشی از شعاع راداری تنگی است که حتی سانتیمترها را نیز مشخص می کند و برای کشف اهداف و دقت در ضربه زدن به آنها ایده‌آل است. 
به همین علت روس‌ها شروع به تمرکز در فن‌آوری امواج با پهنای بالا کردند که از آنها در پایان جنگ جهانی دوم استفاده می‌شد. البته عیب آنها در این است که دقت کمتری دارد و امکان دارد اهداف دقیق مشخص نشود. مشخصه سیگنالهای با پهنای زیاد این است که سرمایه گذاری و ساخت هواپیمای شبح را بی‌فایده می کند. چرا که سطح این هواپیما برای منحرف کردن و جذب سیگنال های سانتیمتری کوتاه طراحی شده و نمی‌تواند از بازگشت سیگنالهای با پهنای بالا به منبع تشعشع و کشف اهداف جلوگیری کند. 
وقتی که هواپیمای اف 117 آمریکا بر فراز یوگسلاوی سقوط کرد، ناظران نظامی به این نتیجه رسیدند که علت این سقوط آن بود که یوگسلاوها از رادارهای قدیمی روسیه استفاده می‌کردند که با سامانه سام 3 موفق به منهدم کردن این جنگنده شد.  

موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟


بعد از جنگ یوگسلاوی، روس ها گام های بلندتری در توسعه نسل جدید از رادارها با سیگنالهای با پهنای متری برداشته و دقت آن را با رادارهای موج کوتاه برابر کردند، این طراحی‌ها در سامانه اس 300 به کار گرفته شد. ایران از سالها قبل از امواج با پهنای بالای رادار استفاده می‌کرد. مهم ترین این رادارها مطلع فجر 1 و 2 بود که سامانه دوم بیشتر شبیه به رادار نیبو روسیه بود که در سامانه‌های اس 400 نقش شناسایی سیگنالهای مخفی را بر عهده دارد. 
ژنرال‌های ایرانی معتقدند که این رادارها به اندازه‌ای است که تمام حریم هوایی ایران را به صورت تقریبا کامل پوشش داده است. 
نوع دوم در مبارزه با تکنولوژی هواپیماهای رادار گریز استفاده از تجهیزات بصری به جای رادار است، با توسعه دروبین های حرارتی پیشرفته کنونی، خلبانان می توانند بهترین جایگزین را به جای رادار مورد استفاده قرار دهند. این وسیله الان به  یکی از بهترین وسیله‌های رهگیری دشمن تبدیل شده و طرف مقابل نمی‌داند که شما آن را شناسایی کرده اید. روس‌ها از دهه هشتاد این روش را امتحان کرده‌اند، آنها می توانند بدون رادار بمب افکن های آمریکایی را از فاصله طولانی – بیش از 90 کیلومتر- شناسایی کنند. 
بویژه در ارتفاعات بالا که فاصله حرارتی زیادی بین هواپیما و جو سرد اطراف وجود دارد، این موضوع امکان بیشتری دارد. این در حالی است که هیچ دولتی به اندازه ایران در زمینه سامانه‌های بصری کار نکرده است. این کشور این سامانه‌ها را با انواع مختلف سامانه های دفاع هوایی آمیخته و آن را با تکنولوژی های پیشرفته تقویت کرده است. 

ایران می تواند اهداف را رهگیری کرده و موشک‌ها و توپ‌های خود را به سوی آنها هدایت کند. ایرانی‌ها ابتکار دیگری نیز دز این زمینه دارند، آنها به این نتیجه رسیدند که مسلسل‌های ضد هوایی که بسیاری فکر می کردند، دوره آن ها تمام شده است، بهترین وسیله است که می تواند در صورت متصل شدن به رادار و استفاده از برنامه های رایانه ای کارآیی بالایی داشته باشد و دیواری از گلوله‌ها را در برابر هدف در آسمان ایجاد کند، دیواری که بهترین وسیله برای ساقط کردن جنگنده‌ها و موشک‌های هدایت شونده و هواپیماهای شناسایی و حفاظت از نقاط حساس است. 

نتیجه گیری

ایرانی‌ها ساختار دفاعی خود را در دوری از رقابت با آمریکایی‌ها بنا کرده اند، آنها می‌دانند که نمی‌توانند در برابر قدرت غرب در هوا و دریا قرار بگیرند، به همین علت مبانی جنگ‌های نامتقارن را در نزد خود تقویت کرده‌اند که می تواند از شکاف‌های موجود در ارتش دشمن استفاده کند و آنها را با ابزارهای غیر کلاسیک از جمله موشک‌ها هدف قرار دهد. آمریکا از سالها پیش به دنبال تقویت ساختارهای دفاعی خود است تا شاید بتواند از موشک‌های احتمالی روسیه و چین و کره شمالی  و ایران در امان باشد، اما گزارش اخیری که در مجله اکونومیست منتشر شد، مشکلات این هدف را تشریح کرد. 

موازنه‌های قدرت نظامی بین ایران و آمریکا/ آیا ایران توان ایستادگی در برابر حملات نطامی آمریکا را دارد؟
شاید عده زیادی به این واقعیت واقف نباشند که سامانه GMD که آمریکا بالغ بر 40 میلیارد دلار برای آن هزینه کرده است، از سال 2008 تاکنون در تمامی 5 آزمایش رهگیری خود شکست خورده است، اکونومیست می نویسد که آمریکا در دهه اخیر بالغ بر 100میلیارد دلار هزینه کرده است که برنامه ای مشابه آن را طراحی کند تا از خطر موشک های دشمن در امان بماند، اما  به این نتیجه رسیده که رسیدن به این هدف غیرممکن است. علت آن هم تنها در سختی تکنولوژی‌های رهگیری نیست، بلکه در آسانی تکنولوژی‌های ایجاد انحراف در سامانه‌های دفاعی متعدد نیز هست. 

موشک‌های روسی تولید می‌شود تا بتواند با جدا شدن کلاهک انفجاری در فضای خارجی دهها هدف را مورد اصابت قرار دهد. هر اندازه که آمریکا تجهیزات رهگیری را توسعه می دهد، روسیه نیز اقدامات ضد این تجهیزات را تقویت می‌کند و آن را ناکارآمد می‌کند. 

این رقابت نظامی و تکنولوژیکی زیر ساخت مناسبات بین ایران و غرب را نیز شکل می‌دهد. این رقابت است که تا حد زیادی پتانسیل رویارویی‌ها و تحریم‌ها و گفتگوها و توافق ها و رقابت‌ها و معامله‌ها را تعیین می کند. کسانی که این پس زمینه را ندانند، خیلی زود در دام این سطحی‌نگری و سخن توطئه‌آمیز گرفتار می شوند که مدعی است ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها بازی را در پیش گرفته اند و در حالی که در ظاهر با هم دشمنی می کنند،در پشت پرده با هم هستند و می خواهند ما -عربها- را فریب دهند.  


با توجه به حجم اقتصاد آمریکا و توان تکنولوژی بالایی که این کشور دارد، هیچ کسی در دنیا نمی تواند با حجم ارتش خود یا ایجاد ناوگان های هوایی یا دریایی، آمریکا را بترساند، چیزی که باعث وحشت آمریکا می شود، ارتش‌هایی است که توان مبارزاتی بالایی دارند و اعتقادات مخصوص به خود دارند که از ویژگی‌های بومی و جغرافیایی خود نهایت استفاده را می‌برند و روش مبارزاتی خود را خارج از چارچوب‌های سنتی غرب پایه گذاری می‌کنند. در این زمینه ما باید چیزهای زیادی از ایران یاد بگیریم. 




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد