پشتپرده تلاش برای ارتباط دادن گروهک تروریستی "خراسان" به ایران /'الفضلی' رهبرالقاعده درایران بود!
چرا سرکرده گروه تروریستی خراسان به راحتی کشته شد؟
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۱
تصویری که ادعا میشود متعلق به محسن الفضلی سرکرده به هلاکت رسیده "گروهک خراسان" است.
گروه بینالملل جهاننیوز: برای اولین بار «جیمز کلاپر» مدیر اطلاعات ملی آمریکا در سخنانی در یک کنفرانس خبری در سازمان در واشنگتن تأکید کرد گروهی شناخته شده به اسم «خراسان» در حال حاضر در منطقه فعالیت میکند و میتواند همچون داعش تهدید بزرگی علیه ایالات متحده آمریکا محسوب شود!
در کنار ارزیابی اطلاعاتی که از این گروه پیش از این توسط جهان نیوز منتشر شد
(لینک)، اینک برخی علائم نشان میدهد که بخشی از اهداف چند لایه مطرح شدن نام گروه تروریستی جدید، ایران را نیز مورد هدف قرار می دهد.
در همین حال، روزنامه ایندیپندنت چاپ لندن به نقل از مقامات ایالات متحده مدعی شد که شبکه تروریستی «خراسان» به رهبری یک عضو ارشد القاعده به نام محسن الفضلی در سوریه رشد کرده که احتمالاً بیش از گروههای دیگر مصمم به حمله به آمریکاست.
به گفته این روزنامه انگلیسی الفضلی، ۳۳ ساله، دستیار اسامه بنلادن و یکی از معدود افرادی است که از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر خبر داشت.
این گزارش می افزاید: نزدیک به ده سال است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا الفضلی را زیر نظر دارند. او بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، از افغانستان متواری شد؛ مدتی همراه با گروه اندکی از اعضای القاعده در ایران زندگی کرد، و مدت اقامتش در ایران را در حبس خانگی گذرانده است! بنا بر این ادعا، الفضلی دو سال پیش به عنوان رهبر القاعده در ایران شناسایی شده(!) و برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری او شود، مبلغ هفت میلیون دلار پاداش درنظرگرفته شد.
در حالیکه "جان کربی" سخنگوی وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) اعلام کرده که "محسن الفضلی" سرکرده گروه تروریستی موسوم به "خراسان" در سوریه ( یکی از شاخه های گروه تروریستی "جبهه النصره" در سوریه) به همراه خانواده اش، در جریان حملات روز گذشته جنگنده های آمریکا و ائتلاف به هلاکت رسیده است، معلوم می شود آمریکا با طرح هدفمند مطرح کردن این گروه در رسانه ها و دسترسی آسان برای کشتن وی بیشتر به دنبال قهرمان سازی و اقتدار سازی از چهره آمریکا بوده است.
به راحتی قابل مشخص است که آمریکاییها از توان به هلاکت رساندن سریع و راحت سرکرده "خراسان" اطلاع داشتهاند و تنها به دنبال نوعی عملیات روانی در افکار عمومی بودهاند. زیرا در این سالهای اخیر هیچ نامی از این گروه توسط مقامات امنیتی آمریکا برده نشده و به یکباره پس از چند روز از رسانهای شدن این گروه، مقامات نظامی آمریکا میگویند که سرکرده این گروه را کشته اند!به همه این نیز اضافه کنید که پس از مدتها، آمریکاییها نتیجه محاکمه برخی از عناصر اصلی القاعده منجمله داماد بن لادن را نیز همزمان با حملات هوایی به سوریه رسانهای کرده اند.
از سوی دیگر ژنرال «ویلیام مایویل» از مسئولان ارشد وزارت دفاع آمریکا نیز در این خصوص اظهار داشت: بیش از ۴۰ فروند موشک از نوع " توماهاک" از ناو جنگی که در دریای سرخ مستقر بود به سمت مواضع داعش در سوریه شلیک شد که غالب این موشکها به مواضع گروه خراسان در سوریه اصابت کرده و این حملات موشکی انبار تسلیحات و تاسیسات مخابراتی و مراکز فرماندهی گروه خراسان را مورد هدف قرار داد.
مایویل همچنین در ادامه خاطر نشان شد که هدف گروه تروریستی خراسان جنگ با نظام سوریه نیست بلکه محکم کردن پایگاههای خود در سوریه با هدف آغاز حملاتی تروریستی علیه غرب و آمریکاست.با این وجود در این میان برخی تحلیلگران امنیتی مطرح شدن قطره چکانی اطلاعات درباره گروه تروریستی "خراسان" و نوعی ارتباط قرار دادن با ایران را علائم یک پروژه بزرگ عملیات روانی و امنیتی بیان میکنند:
این تحلیلگران در اینباره موارد ذیل را به عنوان ملاحظات اولیه در اینباره مطرح می کنند:
الف: برقرار کردن نوعی ارتباط پنهان میان ایران و القاعده سالهاست از طرف آمریکاییها برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی و متهم کردن به تروریسم مطرح شده است. طرح رسانهای کردن هدفدار گروه ترویستی "خراسان" [که از قضا،نام یکی از استانهای معروف ایران است] و همچنین شرایط جنگی منطقه –حملات هوایی آمریکا و متحدانش به بهانه مبارزه با تروریسم به عراق و سوریه- و معطوف شدن افکار عمومی به این تحولات زمینه مناسبی برای طرح مجدد و بهتر این اتهام را برای رسانه های غربی و دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس فرآهم کرده است. طرح این مسئله که برخی سرکردههای گروه تروریستی خراسان در ایران زمانی حضور داشته اند و بدین ترتیب به نحوی با دستگاه های امنیتی ایران مرتبط بوده اند این هدف را دنبال می کند که در صورت عملیات امنیتی و ترویسم توسط این گروه در غرب، پای جمهوری اسلامی ایران نیز به ماجرا کشیده شود.ج: آمریکاییها تاکنون گروههای تروریستی متعددی در منطقه به خصوص در منطقه مشترک میان پاکستان، افغانستان و ایران بوجود آوردهاند. یکی از دلایل اصلی بوجود آوردن این گروهها زمینهسازی برای جذب برخی شهروندان مرزی ایران به این گروهها و ایجاد ناامنیهای گسترده در محیط داخلی ایران بوده است. تصور آمریکاییها این است که انتخاب نام "خراسان" و همچنین راهاندازی سایتهای فارسی زبان برای تبلیغ این گروه و مطرح کردن بیسابقه آن در عالیترین سطح رسانهای و اطلاعاتی احتمالا سبب جذب برخی شهروندان مرزی در ایران و دردسرهای جدید امنیتی برای جمهوری اسلامی بشود. پیش از این نیز چنین تبلیغاتی برای گروههای هچون القاعده، طالبان در سالهای گذشته و اخیرا برای گروه داعش انجام شده که همگی با شکست مواجه شده است.
د: در هفتههای اخیر دولت اوباما در مواجه با این سوال افکار عمومی که چه کسانی داعش را اینقدر تقویت کردند که امروز مجبور به جنگ با آن باشند؟ حتی مجبور شده مسئولیت تقویت داعش را رسما به برخی متحدین منطقهایاش بیاندازد. در همین حال در حالیکه در افکار عمومی متحدین آمریکایی در منطقه متهم به تقویت تروریسم به خصوص در سوریه هستند تخریب وجهه جمهوری اسلامی برای ارتباط با تروریستها برای ایجاد موازنه در افکار عمومی یک امر بدیهی به شمار می رود. گروه خراسان اعلام شده که با جبهه النصره با سوریه در ارتباط هست. گرچه این مسئله به یک طنز شبیه است ولی آمریکایی ها با پروگاندای رسانه ای تلاش می کنند که در تحولات سوریه ایران را نیز به عنوان بخشی از ماجرای تقویت ترویست ها معرفی کنند همچنانکه یکی از مقامات آمریکایی اخیرا گفته است دولت بشار اسد دلیل تقویت داعش بوده است!
پیامدهای خطرناک حزبی کردن پرونده هستهای؛
آیا ظریف از عواقب اینگونه سخن راندن آگاه است؟!
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۲
اما به اعتقاد تحلیلگران این گونه مواضع گرچه ممکن است فرصت های تاکتیکی در حوزه مسائل دیپلماتیک ایجاد کند ولی مشکلات اساسی نیز برای خود ظریف و پرونده هسته ای ایران ایجاد خواهد کرد.
گروه سیاسی جهان نیوز: بررسی دیدگاه های برخی اندیشکده های غربی در چند ماه اخیر نشان می دهد که آنها صراحتا از روی کارآمدن به اصطلاح محافظه کاران در ایران ابراز رضایت می کنند و حتی معتقدند سیاست های کلی دولت اوباما در برابر ایران باید به گونه ای باشد که به تقویت محافظه کاران و یا همان اصلاح طلبان بینجامد.
طبق همین محاسبات هم احتمالا وزیر امور خارجه دولت روحانی از این موضوع به عنوان امتیازی برای خود در مواجه های دیپلماتیک استفاده می کند.
همچنان که محمد جواد ظریف در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به چهره معلوم الحالی همچون هاله اسفندیاری، که از وی درباره تاثیر گفتوگوهای هسته ای بر مسائل سیاسی داخلی ایران سوال کرده بود، چنین جواب می دهد: " ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد"
ظریف پیش از این نیز در چند مرحله غربی ها را از روی کنار رفتن همفکران و به قول آنها محافظه کاران در ایران ترسانده است.
اما به اعتقاد تحلیلگران این گونه مواضع گرچه ممکن است فرصت های تاکتیکی در حوزه مسائل دیپلماتیک ایجاد کند ولی مشکلات اساسی نیز برای خود ظریف و پرونده هسته ای ایران ایجاد خواهد کرد. درباره پیامد های این گونه سخنان اجمالا موارد ذیل را می توان بیان کرد:
الف:
جایگاه وزیر امور خارجه، مستقیما با اصول سیاست خارجه یک نظام و منافع ملی گره خورده است، داشتن نگاه سیاسی و حزبی در اولین قدم به این جایگاه ضربه خواهد زد. البته این ضربه اثری مستقیم در تضعیف جایگاه وزارت خارجه در عرصه بین المللی نیز خواهد داشت. ب: پایین کشیدن مذاکرات هسته ای به رویکردهای حزبی و سیاسی تصویری از یک اجماع ملی را در مواجه با قدرت های جهانی به نمایش نمی گذارد. از این منظر رویکردهای و سخنان ظریف در مواجه با گروه ۱+۵ بیشتر نمایندگی بخشی از افکار عمومی ایران خواهد بود نه همه آن . این برداشت قطعا به نفع تیم مذاکره کننده ایرانی نخواهد بود.ج: پذیرفتن اینکه همفکران و هم حزبی های ظریف فرصت و گزینه مطلوبی برای غرب هستند نه تنها امتیاز خاصی محسوب نمی شود بلکه نشانه ضعف نیز می باشد. غربی ها بارها مشخصات خاصی از نیروهای مطلوب خود برای به قدرت رسیدن را بیان کرده اند که
قطعا خود دکتر ظریف نیز تمایل ندارد که وی را با آن مشخصات در غرب بشناسند چه برسد به داخل ایران .د: رصد اظهارات مقامات اروپایی و اندیشکده های غربی نشان می دهد که مطلوب غرب به قدرت رسیدن طرفداران یا همراهان فتنه به خصوص در حوزه سیاست خارجه و به ریل افتادن روند سازش در جمهوری اسلامی است.
حال این سوال اساسی در افکار عمومی ایجاد می شود که جناب وزیر چه شباهت های میان خود و این جریان قائل هستند که تصور می کنند که غربی ها وی را مطلوب خود می دانند؟ه: در خوشبینانه ترین وضعیت این سخنان ظریف به منظور ایجاد فرصت های تاکتیکی مذاکراتی و قرار دادن اروپایی برای انتخاب ظاهری میان گزینه های "بد" و "بدتر" برای تعیین طرف مذاکره در ایران است. با این تفاسیر یعنی غربی ها بین آنها – محافظه کاران به عنوان گزینه "بد"- و اصولگرایان به عنوان گزینه "بدتر" یکی را انتخاب کنند. هر چند که برای غربی ها عقلایی و منفعت بیشتر آن هست که گزینه "بد" را انتخاب کنند و بنابراین برای مردم در داخل ایران باید به صورت طبیعی این مسئله را پیش بینی کرد که گزینه "بدتر" برای غرب را برای رساندن به قدرت انتخاب کنند.
ادعای جدید رسانههای غربی؛
آمریکا برای عدم حمله به نیروهای بشار اسد به ایران اطمینان داده است
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۹
خبرگزاری رویترز در گزارشی مدعی شد آمریکا پیش از آغاز حملات هوایی علیه مواضع داعش در سوریه٬ مقامات ایران را جداگانه در جریان اهداف این حملات قرار داده است.
سرویس بین الملل جهان نیوز: در ادامه ادعاهای غربیها درباره درخواست ایران از آمریکا برای حضور در ائتلاف علیه داعش، رسانههای غربی ادعای جدیدی را مطرح کردهاند.
به گزارش جهان، خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی به نقل از یک مقام ارشد ایران گفته است که مقامات آمریکایی پیش از آغاز این حملات در تماس با مقامات جمهوری اسلامی به آنها اطمینان دادهاند که نیروهای وابسته به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه را در این حملات هدف قرار نخواهند داد.
رویترز همچنین در ادامه این گزارش می افزاید: یکی از مقامات وزارت خارجه آمریکا هم در گفتوگو با این خبرگزاری این تعامل میان تهران و واشنگتن را تایید کرده است.
این مقام ایرانی که به شرط افشا نشدن هویتاش اطلاعات مرتبط با این تماس را در اختیار رویترز قرار داده٬ گفته است که ایران پیشتر در تماس با مقامات آمریکایی نسبت به سرنوشت حکومت بشار اسد در صورت آغاز حملات به مواضع داعش در خاک سوریه ابراز نگرانی کرده بود.
به گفته این مقام ایرانی این مسأله ابتدا در ژنو مورد بحث قرار گرفتن و سپس به صورت مفصل در نیویورک مورد گفتگو قرار گرفت و در آنجا ایران اطمینان یافت که اسد و دولت وی در صورت حمله به داعش در سوریه مورد هدف قرار نخواهند گرفت.
یک مقام آگاه در وزارت خارجه آمریکا ضمن تأیید این مطلب گفت: "ما نیات خودمان را به ایرانیها اطلاع دادیم، اما نه زمان و اهداف را. همانگونه که گفتهایم، عملیات نظامی را با ایران هماهنگ نخواهیم کرد. و البته اطلاعات را نیز با ایران سهیم نخواهیم شد."
به ادعای رویترز مقامات کشورمان پیشتر به این خبرگزاری اعلام کردهاند که ایران در نبرد علیه شبهنظامیهای افراطی با آمریکا همکاری میکند. "این یک مسأله اطلاعاتی است و میتوانم به شما اطمینان دهم که در موضوعات ژئوپولوتیک و اطلاعاتی با آمریکاییها سهیم نمیشویم ... اما در نبرد علیه داعش در مسائل نظامی و امنیتی سهیم میشویم."
این در حالیست دولت سوریه نیز به شکل رسمی اعلام کرد که در جریان حملات هوایی آمریکا علیه داعش قرار گرفته است. ولید معلم، وزیر امور خارجه در بیانیهای اعلام کرد که جان کری، همتای آمریکایی وی نامهای را برای او ارسال و او را در جریان آغاز حملات هوایی قرار داده است.
دولت سوریه قبلا تهدید کرده بود که اگر واشنگتن بدون هماهنگی با دمشق به خاک سوریه حمله کند، به مقابله خواهد پرداخت
نگاه تاکتیکی آمریکا به مساله هسته ای
فرزاد جهانبین
تاریخ انتشار : یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۵۸
در شبکه بررسی مسائل ایران در آمریکا از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ دست کم ۱۸۲شخصیت برجسته و ۱۰۴ سازمان با حداقل شرکت یکی از اعضاء حضور داشته اند.
سرویس سیاسی جهان نیوز ـ فرزاد جهانبین: شبکه بررسی مسائل ایران در آمریکا گونه ویژه ای از پیوند میان بخشهای خصوصی و دولتی و دربرگیرنده شمار فراوانی از کنشگران است که فعالانه در نقد سیاستها و ارائه اندیشه های جدید درباره اقدامات سیاسی نوشونده درباره ایران شرکت می جویند و به جای مذاکره و چانه زنی به مشورت گفتگو می پردازند.
این شبکه طیف وسیعتری از افراد را دربرمی گیرد. اما حلقه محدودتر و بسته تر که هماهنگی بالایی در ارزشهای مشترک دارند و تعامل مکرر و موثری میان اعضاء وجود دارد، حلقه های سیاست سازند که به ارائه راهبرد معطوف به عمل می پردازند. در شبکه بررسی مسائل ایران در آمریکا از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ دست کم ۱۸۲شخصیت برجسته و ۱۰۴ سازمان با حداقل شرکت یکی از اعضاء حضور داشته اند. این شبکه به راهبرد مشخص در ارتباط با ایران توصیه می نماید:
تعامل راهبردی:
این راهبرد شامل تعامل دیپلماتیک با ایران بدون پیش شرط است و اعضاء این حلقه اعتقاددارند که تنهارویکرد امریکا در قبال ایران که می تواند قرین کامیابی باشد همین راهبرد است.آنها معتقدند که امریکا می باید به مفاد توافق نامه ۱۹۸۱ الجزایر مبنی بر عدم مداخله سیاسی و نظامی در ایران پای بند باشد.اعضاء این حلقه اعتقاددارند که ایران کشوری قدرتمند در منطقه است و مساله هسته ای نیز می تواند از طریق مشارکت بین المللی درغنی سازی مدیریت شود.از افراد سرشناس این حلقه می توان به توماس پیکرینگ و جیمز دوبین و برژینسکی اشاره کرد.
تنبیه گری بدون تعامل:
اعضاء این حلقه معتقدند که تهدید اصلی، ماهیت اسلامی حکومت ایران است و از اینرد سیاست بازدارندگی را سیاستی شکست خورده می دانند.به عنوان نمونه برمن، در کتاب مبارزه با تهران، یکی از سازو کارهای مهم در رویارویی قاطعانه با جمهوری اسلامی ایران را استفاده از دیپلماسی عمومی تهاجمی می دانند.و در همین زمینه ارتباطات فرهنگی چهره به چهره معطوف به سست کردن پیوندهای فکری سیاسی مردم ایران با” آیت الله ها” را توصیه می کند و بدین منظور بر ضرورت استفاده از تکنیک های پیشرفته اینترنتی مانند پادکست ها، ایمیل های دسته جمعی و…تاکید می نماید.این گروه معتقدند که برنامه هسته ای ایران از طریق دیپلماتیک قابل توقف نیست.جان بولتون نیز از اعضاء این حلقه هست.
تعامل ستیزه جویانه:
این حلقه، قائل به دادن هویچ های اشتهاآور در کنار چماق های هراس انگیز است.در این رویکرد، تغییر رژیم به مثابه راهبردی بلند مدت مطرح است اما در کنار آن بر خلاف حلقه پیشین معتقدند که در کوتاه مدت برای متوقف کردن فعالیت هسته ای ایران می باید تعامل تاکتیکی داشت.حلقه تعامل ستیزه جویانه با ۸۳ عضو، بزرگ ترین حلقه در بررسی مسائل ایران است.از زمان روی کارآمدن اوباما، هفت نفر از اعضاء این حلقه، به سمت های کلیدی همچون، مدیر ارشد شورای امنیت ملی،دستیاری ارشد رئیس جمهور در شورای امنیت ملی و … دست یافته اند.
دگرگونی بنیادین در سیاست خارجی امریکا:
اعضاء این حلقه معتقدند که ایران هیچگاه آمریکا و رژیم صهیونیستی را به حمله نظامی تهدیدی نکرده و هیچ یک از قوانین بین المللی را نقض نکرده است اما در مقابل ایران بارها به حمله نظامی تهدید شده است.این گروه معتقدند که کشوری که به مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه دامن می زند نه ایران بلکه اسرائیل است و کشوری که تعهدات خود را در قبال معاهده ان پی تی نقض کرده است نه ایران بلکه امریکاست.
نگاه به ۴ گروه مذکور و تاثیر بسیار زیاد حلقه تعامل ستیزه جویانه در سیاست خارجی امریکا در قبال ایران می تواند ارزیابی مناسبی از مواضع خصمانه کنونی امریکا در قبال ایران ارائه نماید.طرح موضوعات متعدد در کنار مساله هسته ای در جریان مذاکرات و توقعات فزاینده به خوبی حاکی از آن است که آمریکا نه در پی حل مساله هسته ای بلکه با نگاه تاکتیکی به آن به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در مواضع نظام جمهوری اسلامی ایران از رهگذر مذاکرات هسته ای است.به بیان مقام معظم رهبری اگر در آمریکا اراده اینکار وجود می داشت مساله هسته ای می توانست به راحتی قابل حل باشد.ایشان در این زمینه می فرمایند:
“مرتب و پیدرپی آمریکاییها پیغام میدهند که ما در پیشنهاد مذاکره منطقی صادق هستیم. من در جواب میگویم ما به شما بارها گفتهایم که ما در پی سلاح هستهای نیستیم و شما باور نمیکنید، ما چرا باید حرف شما را بپذیریم؟ وقتی شما سخن منطقی و صادقانه ما را نمی پذیرید چرا باید حرف شما که بارها خلافش ثابت شده است را بپذیریم؟ پیشنهاد مذاکره یک تاکتیک آمریکاییست برای فریب افکار عمومی دنیا. باید ثابت کنید این نیست. اگر میتوانید ثابت کنید. همینجا این را بگویم که از جمله تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که از طرف رهبری ایران، کسانی با آمریکاییها مذاکره کردند این دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری ایران هیچکس با آنها مذاکره نکرده است. در برخی موارد مسئولان دولتی راجع به مسائل مقطعی با آمریکاییها مذاکره کردند که البته مخالفتی با آن نداشتم. آنها البته باید خطوط قرمز را رعایت میکردند که کردند و امروز هم موظفند رعایت کنند.
بر اساس تجربه و کنجکاوی، برداشت ما این است که آمریکا مایل به اتمام مذاکرات هستهای و پایان مناقشه هستهای نیست. اگر آنها مایل بودند، راه حل بسیار نزدیک و آسان بود. ایران در مسئله هستهای فقط میخواهد که حق غنیسازی که حق طبیعی اوست شناخته شود. مسئولان کشورهای مدعی اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنی سازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز به دست خودش انجام بدهد. این خواست زیادی است؟ ولی آنها این را نمیخواهند. میگویند نگرانی داریم که شما به سمت سلاح هستهای بروید. چند کشور هم بیشتر نیستند ولی اسم خود را جامعه جهانی گذاشتند در حالی که اکثر کشورهای دنیا طرف ملت ایران هستند چون خواسته ما حق است. آمریکا میتوانست به حق غنی سازی ایران اعتراف کند و مقررات آژانس هم اعمال شود و ما هم از روز اول مخالفتی با اعمال مقررات آژانس نداشتیم. هر وقت به نتیجه نزدیک می شویم، آمریکاییها سنگاندازی کردند.
آنها میخواهند مناقشه هستهای ادامه داشته باشد تا بهانه برای فشار به ملت ایران داشته باشند تا ملت ایران را به قول خودشان فلج کنند اما به کوری چشم آنها ملت ایران فلج نخواهد شد.”
این بیان، همان جمله ای که چندی پیش دکتر ظریف در دیدار با وزیرخارجه دانمارک مطرح کرد.
در بیانیه دفتر ریاست جمهوری فرانسه پس از دیدار روحانی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است: رئیس جمهور فرانسه امیدوار است مذاکرات بتواند سریع تر به پایان برسد.
رئیس جمهور فرانسه پس از دیدار با روحانی ابراز امیدواری کرد توافق هسته ای به دست بیاید.
به گزارش
عصرایران به نقل از رویترز، فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه روز سه شنبه با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرد.
اولاند پس از دیدار با روحانی ابراز امیدواری کرد توافق سریعی درباره مسئله هسته ای ایران به دست آید.
در بیانیه دفتر ریاست جمهوری فرانسه پس از دیدار روحانی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است: رئیس جمهور فرانسه امیدوار است مذاکرات بتواند سریع تر به پایان برسد.
فرانسه یکی از کشورهای عضو گروه 1+5 در مذاکرات با ایران بر سربرنامه هسته ای این کشور است.
در ادامه این بیانیه آمده است: ایران باید اقدامات ملموسی را به کار بگیرد تا به صورت تایید شده و قابل راستی آزمایی، نشان داده شود که به قدرت نظامی هسته ای دست پیدا نمی کند.
این برای دومین مرتبه در یک سال گذشته است که سران ایران و فرانسه با یکدیگر دیدار و گفتگو می کنند.
روحانی و اولاند سال گذشته نیز در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ملاقات کردند.