در این ویدئو که با پیشرفته ترین تجهیزات صوتی و تصویری و با کیفیت برتر hd منتشر شده، ابتدا سخنان جرج بوش مبنی بر اینکه "یا با مائید، یا با تروریست ها" به عنوان تنها حرف راست جرج بوش و نیز سخنرانی او روی عرشه ناو آبراهام لینکلن در بندر سن دیگو پخش می شود که در آن اعلام می کند جنگ در عراق با پیروزی امریکا و متحدانش پایان یافت. در این فیلم به ویژه روی نوشته ی پشت سر بوش، یعنی جمله "ماموریت با موفقیت پایان یافت" تاکید می شود و سپس، سخنان اوباما در زمان آغاز خروج سربازان امریکایی که کشورش را پیروز جنگ می داند، پخش می شود. در ادامه، تصاویر تروریست های تکفیری به ویژه در سوریه به نمایش در می آید و گفته می شود که بوش و اوباما دروغ گفته بودند و اکنون با اعزام سربازانشان به عراق، نشان می دهند که ادعاهی قبلی دروغ و نمایش بوده و اکنون جنگ تازه آغاز شده است.
در ادامه فیلم، صحنه هایی از درگیری ها در سوریه به نمایش در می آید و سپس ورود به عراق و برپایی خلافت اعلام می شود. بخش نخست فیلم که به صورت تریلرهای سینمایی و تیزرهای تبلیغاتی ساخته شده، تا همین جا است و تلاش شده، ضمن ترسناک نشان دادن جنگ با داعش برای سربازان امریکایی و به وحشت انداختن آنها، تصویری جذاب، ضد امپریالیسم و محق از داعش برای جوانان کشورهای مسلمان ترسیم شود تا تعداد بیشتری از آنها برای پیوستن به تکفیری ها تشویق شوند. این بخش از فیلم، نسبت به آثار مشابه و حتی تولیدات هنری و سینمایی اغلب کشورهای منطقه از کیفیت خوبی برخوردار است و با توجه به ساخت آن در کمتر از یک هفته، آشکار است که سازندگانش، حرفه ای، ماهر و با امکانات هستند. البته، در تدوین آن، نوعی سبک و سلیقه تیزرسازان ترکیه ای مشهود است.
فیلم در ادامه، با ریتمی کند تر، به ارائه تاریخچه ای از اقدامات داعش در عراق و واکنش مخالفان، از جمله شیوخ وهابی که داعش را شیعه! و دوست ایران! توصیف می کنند ادامه یابد و با کوبیدن پرچم داعش برفراز یکی از ساختمان های حومه تکریت خاتمه می یابد. اما مهمترین و برجسته ترین نکته فیلم، رویارویی رسانه ای داعش با امریکا است. آنها مقامات امریکایی را دروغگو، ترسو و ناتوان توصیف می کنند و فریاد می زنند که منتظریم، چرا فقط حرف می زنید و به میدان نمی آئید؟
* ائتلاف سست 40 کشور در برابر اراذل متحد و منسجم 86 کشور
همزمان با انتشار فیلم، صفحات اینترنتی داعش نیز، با بزرگنمایی ائتلاف ضد داعش و تاکید روی چهل کشور، ادعا می کنند که خلافت نوپای اسلامی در مقابل تمام دنیای شر ایستاده و ارتش های چهل کشور جهان، در مقابل آنها ناکام بوده اند. این در حالی است که عدد 40 کشور را جان کری و مقامات امریکایی در شرایطی مطرح کرده اند که نه در نشست جده و نه در پاریس، تعداد کشورهای حاضر کمتر از ده کشور بود و اغلب آنها نیز، فقط آماده اند که در حد پرداخت پول یا کمک های امدادی، در جنگ با داعش سهیم باشند.
به نظر می رسد داعش نیز، از این واقعیات باخبرند که عرب ها حال جنگیدن ندارند و ترجیح می دهند پولش را بدهند و نیز، اروپایی ها، ارسال غذا و دارو برای آواره ها و نهایتا، اسلحه و مهمات برای ارتش عراق را بیشتر از اعزام سرباز دوست دارند و به همین علت، نه تنها واهمه ای از تبلیغات و تهدیدهای اوباما و چهل دوست بغداد ندارند، بلکه جسورانه و با استهزا، ارتش امریکا را به میدان فرا می خوانند.
* تاثیر تبلیغات و تظاهر امریکا به جنگ با داعش
جدی ترین تصمیمی که "دوستان سوریه" در قالب جدید خود، با عنوان "ائتلاف ضد داعش" اتخاذ کردند، ارسال سلاح و مهمات بیشتر برای گروه های تکفیری رقیب داعش بود و هواپیماهای نظامی فرانسه نیز برای زیر نظر داشتن وضعیت جنگ در عراق به هواپیماهای امریکایی و انگلیسی اضافه شدند. اما تبلیغات وسیع امریکا، علاوه بر این که بطور نسبی، مردم این کشور را پس از مشاهده فیلم بریده شدن سر دو خبرنگار، قانع کرد، تاثیر جدی روی وضعیت داعش داشت و ضمن فرو بردن آنها در فضای احتیاطی و مراقبت شدید، به محبوبیت آنها در میان مسلمانان تندرو افزود و باعث شد، طی یک هفته، تعداد عناصر داعش در عراق، بر اساس اعلام سیا، به حدود دو برابر افزایش یابد.
ضمن اینکه پس از انتشار پیام نخست داعش به امریکا، تصویر چند تروریست امریکایی لو رفت و به نوشته سی ان ان، تلاش برای شناسایی آنها آغاز شده است. به همین علت، شورای فرماندهی داعش به تمام عناصر خود دستور داد، از انتشار تصاویری که با موبایل یا دوربین های همراه می گیرند خودداری کنند.
صفحات داعش در تویتر و فیسبوک نیز، اگرچه فعالند، اما به طور چشمگیری محتاطانه و بدون ارائه اطلاعات جدی به کار خود ادامه می دهند و جالب آنکه، ضمن بزرگنمایی اتحاد ارتش های چهل کشور برای مقابله با خود، به طور تلویحی، تبلیغات امریکا را ترفندی برای دوشیدن اعراب و سایر کشورها به بهانه نبرد با داعش توصیف می کنند.
* هیگل اعلام می کند که به پولی بسیار بیشتر از 5 میلیارد دلاری که اروپا قول داده، برای مبارزه با داعش نیاز دارد!
سرویس سیاسی«فردا»: کشورهای افراطی منطقه به رهبری عربستان مقابله با ریشههای بیداری اسلامی را در خاورمیانه مصرانه پیگیری میکنند. پروژهای کاملا اقتضایی برای مقابله با آنچه حکومتهای پادشاهی عربی را در منطقه به خطر میاندازد. سرکوب شیعیان یکی از پروژههای اصلی برای تامین دراز مدت منافع حکومتهای طایفهای عربی در منطقه است.
یمن بهعنوان یکی از مناطق اصلی تجمع شیعیان در جنوب شبهجزیره عربستان است که جمعیت 22 میلیون نفری شیعیان آن یکی از دغدغههای مقامات ریاض است. یمن که تا قبل از سال 1990 به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشد چند دهه است که بواسطه دخالت مستقیم عربستان همواره دورههای متفاوتی از درگیریهای گسترده سیاسی را تجربه کرده است.
ارتش یمن که تحت نفوذ مستقیم دولت عربستان قرار دارد در سال 2004 با قتل "زیدی حسین الحوثی" مقابله وسیعی را با شیعیان زیدی این کشور آغاز کرد این ماجرا سبب شد تا شیعیان بیدفاع یمن دفاع نظامی را در مقابل وحشیگری حکومت علی عبدالله صالح در دستور کار قرار دهند.
عموم شیعیان یمن در استان صعده این کشور هستند منطقهای که بواسطه هم مرز بودن با عربستان سعودی همواره عامل سایش حوثیها با ارتش عربستان بوده است. حسین بدر الدین الحوثی رهبر شیعیان یمن از لحاظ معنوی یکی از ثمرات انقلاب اسلامی است. او معتقد بود که دولت یمن دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل است و منافع این کشور را قربانی منافع این دو رژیم میکند.
دولت یمن با همراهی عربستان سالها تلاش میکرد تا بدرالدین الحوثی را مزدور دولت انقلابی ایران معرفی کند اما حقیقت چیز دیگری است وی از جمله افرادی در جهان بود که تفکرات امام در رابطه با هژمونی آمریکا و اسرائیل بشدت او را متاثر کرده بود. الحوثی تلاش میکرد تا مردم یمن را درخصوص ریشهیابی فقر و سرنوشت وابستگی به غرب آگاه سازد.
دولت یمن بارها بارها تلاش کرد تا با هماهنگی آمریکا، عربستان و اسرائیل بهانهای را برای تشکیل یک اجماع ضد حوثیها در اختیار مجامع بینالمللی قرار دهد. در سال 2009 ماجرای گروگانگیری 9 خارجی در یمن کلید خورد و بلافاصله بعد از این ماجرا دولت یمن تلاش کرد تا حوثیها را متهم کند اما بعد از تکذیب شدید این اقدام از سوی دفتر الحوثی و قتل فجیع سه تن از گروگانها دولت یمن تلویحا نسبت دادن گروگانگیری به شیعیان این کشور را پس گرفت.
همچنین آمریکایی با امضای پیمانی با علی عبدالله صالح در ماجرای جنگ ششم صعده به او قول دادند که از اهداف وی برای نابودی حوثیها پشتیبانی کنند که بمباران هواپیماهای بدون سرنشین در خاک یمن با همین هدف آغاز شد. اما یکی از وحشی ترین اقدامات انجام گرفته بر ضد شیعیان یمن استفاده ارتش عربستان از بمبهای فسفری اسرائیلی بر ضد شیعیان یمنی در طول سال 2009 بود.
شیعیان علاوه بر فشار نظامی در ابعاد اقتصادی و فرهنگی نیز با محرومیتهای زیادی دست به گریبان بودهاند که از آن جمله میتوان به نداشتن مدارس دینی، شکنجه دائمی زندانیان شیعه در زندانهای یمن، جلوگیری از مراسم مذهبی شیعیان، ممنوعیت تجمع شیعیان در مراسمات مذهبی و نداشتن رسانههای ارتباط جمعی در شهرهای شیعه نشین اشاره کرد همچنین استان صنعا بعنوان مرکز شیعیان یکی از محروم ترین نقاط یمن است.
هرچند بعد از سالها مبارزه، الحوثی نتوانست تا سقوط قدرت علی عبدالله صالح را ببیند اما سرانجام دیکتاتور تحت حمایت آمریکا و عربستان با آغاز موج بیداری اسلامی در 4 ژوئن 2011 مجبور شد تا قدرت را بعد از دو دهه رها کند. هر چند وی با گرفتن مصونیت قضایی از پارلمان یمن رسما از قدرت خداحافظی کرد اما مردم یمن معتقدند عبدالله صالح هنوز نفر اول پشت پرده تحولات این کشور است.
سیاست دولت یمن در تحمیل و تحریک شیعیان به شش جنگ متوالی نتوانست تا به سرکوب آنان بیانجامد حتی دخالتهای عربستان و آمریکا نهتنها مانعی برای گسترش تفکر ضدآمریکایی شیعیان این کشور نبود بلکه تا حدودی زیادی حقانیت جنبشهای شیعی را به اثبات رسانید تا جایی که جنبش انصارالله به رهبری عبدالملک الحوثی دامنه تحولات در این کشور را به سطح جدیدی گسترش داد و توانست قدرت سیاسی شیعیان را چند برابر کند.
دور جدید درگیری ها در یمن در حالی آغاز شد که دیگر درگیری برای حذف حکومت دست نشانده این کشور یک درگیری بین شیعیان و دولت نبود بلکه اقشار مختلف مردم یمن معتقدند که باید دولت این کشور عوض شده و تغییرات اساسی در هیات حاکمه یمن صورت پذیرد تا جایی که عربستان را بشدت از جانب تحولات یمن نگران کرده است.
آمریکا و عربستان بخوبی متوجه هستند که امروز در یمن با یک پدیده متفاوت روبرو هستند که نه تنها در برابر هجوم و دخالتهای خارجی بشدت مقاوم است بلکه با وجود تعلق به یک فرقه خاص مذهبی یعنی شیعه ماهیت فراتر از خواستههای فرقهای پیدا کرده و تمام یک کشور را برای حکومت وابسته به غرب بسیج کرده است.
هرچند کشورهای غربی با همراهی آمریکا و اسرائیل تلاش میکنند تا جنبش یمن را یک درگیری محدود بین شیعیان و حکومت مرکزی جلوه دهند اما دامنه تحولات در این کشور بخاطر حضور تفکرات مختلف در جریان درگیریها با دولت یمن نشانههایی از دور جدید بیداری اسلامی را در خود داراست که رسانههای غربی تلاش میکنند تا نگرانی ناشی از آن را در میان سایر تحولات خاورمیانه پنهان کنند.